جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'پاکستان'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 8 results

  1. فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
  2. کارایی: جنگنده سبک کشور سازنده: چین (در سال 94 پاکستان نیز به این پروژه پیوست و همکاری هایی نیز از سوی شرکت میکویان صورت گرفت) سازنده: گروه صنعتی هواپیمایی چنگدو صندوق پستی 800 چنگدو – سیچوان 610092 تلفن: 1033-740/28-0086 فاکس: 4984-740/28-0086 نشانی اینترنتی: www.cac.com.cn خدمه: یک نفر خدمه مجهز به صندلی پرتاب شونده (در نمونه تولید شده برای پاکستان از صندلی MK10 استفاده شده است.) تجهیزات: این جنگنده دارای یک جایگاه حمل سلاح در زیر بدنه و چهار جایگاه در زیر بالها و دو جایگاه در نوک بال ها (مجموعا هفت جایگاه) می باشد که می تواند انواع مختلفی از توپ ها و موشک های هوا به هوای (SD-10, AIM-9P, PL-6 و PL-9) و بمب های هدایت شونده لیزری را حمل کند. رادار این جنگنده بنا به درخواست مشتری می تواند از نوع Grifo S-7 ساخت ایتالیا یا Kopyo ساخت روسیه باشد، که در صورت استفاده از رادار Kopyo امکان حمل موشک های R-27 و R-73 روسی نیز وجود خواهد داشت. بنا به درخواست مشتری یک لوله سوختگیری نیز با تغییرات اندکی در سازه هواپیما به تجهیزات این جنگنده کوچک افزوده خواهد شد. پیشران: یک دستگاه موتور کلیموف RD-93 با سیستم پس سوز (نوع ضعیف تری از موتور RD-33 جنگنده میگ-29) ابعاد: طول: 13 متر و 96 سانتی متر ارتفاع: 5 متر و 10 سانتی متر فاصله دو سر بالها: 9 متر وزن: وزن خالی: 6350 کیلوگرم حد اکثر وزن تسلیحات: 3800 کیلوگرم حد اکثر وزن برخواست: حدودا 12700 کیلوگرم مشخصات: حد اکثر سرعت: 1.6 ماخ مسافت مورد نیاز برای برخواست: 500 متر مسافت مورد نیاز برای نشست: 700 متر سقف پرواز: 16500 متر شعاع عملیاتی: 1200 کیلومتر بعنوان جنگنده و 700 کیلومتر برای حمله به اهداف زمینی رنج پروازی: 1600 کیلومتر با سوخت داخلی و 2220 کیلومتر با مخازن اضافه محدودیت جی: بیشتر از 8 جی کشورهای کاربر: چین (صد ها فروند) - پاکستان (150 فروند) - گفته می شود ایران نیز علاقه مند است تا با خرید حدود 40 تا 50 فروند از این جنگنده، آنها را جایگزین جنگنده های قدیمی F-7 خود نماید. قیمت: 15 تا 20 میلیون دلار (بسته به انتخاب های مشتری نظیر نوع رادارا، قابلیت سوختگیری هوا به هوا و... متغیر است) برای هر فروند (اعلام شده در اواسط 2003) هزینه اجرای پروژه بیش از 150 میلیون دلار بود که پاکستان 75 میلیون دلار آن را پرداخت کرده قراردادهایی به مبلغ 450 میلیون دلار برای خرید آن دارد (بدین گونه تا 50 الی 60 درصد در پروژه سهیم شده است.) ملاحظات: جنگنده FC-1 یا Fighter China که با نام Super-7 نیز شناخته می شود جنگنده ای ارزان قیمت است که برای کشور های کم درآمد تولید شده است. تجهیزات قابل استفاده توسط این جنگنده هنوز هم تا حدودی نامشخص مانده است، نمونه آزمایشی این پروژه در پاکستان به نام JF-17 و با کد Thunder شناخته می شود، لازم به ذکر است که این جنگنده از یک سیستم پرواز با سیم و دیگر سیستم های دیجیتالی بهره می برد. تاریخچه: این برنامه در فوریه 1992 شروع شد و پس از پایان همکاری های میان آمریکا و چین در این برنامه و خروج ایالات متحده از این طرح، پاکستان در سال 1994 به این طرح ملحق شد، لازم به ذکر است شرکت میکویان نیز در مراحل طراحی جنگنده همکاری داشت. اولین بار در نمایش هوایی پاریس یک مدل از این جنگنده به نمایش گذاشته شد، در نهایت اولین نمونه آزمایشی این جنگنده اولین پرواز خود را در 1997 انجام داد، بدلیل تردید پاکستان در ادامه همکاری در این طرح در سال 1997 این طرح متوقف شد، اما در ژوئن 1999 در سفر نواز شریف (نخست وزیر وقت پاکستان) به پکن بر اساس توافقات قانونی این پروژه از سر گرفته شد، در سال 2001 اولین نمونه آزمایشی از این جنگنده با اندازه های واقعی (گویا پرواز سال 1997 با یک نمونه کوچک انجام شده است :مترجم) اولین پرواز خود را انجام داد. در 31 می 2003 اولین FC-1 عملیاتی تولید شد و پرواز آزمایشی خود را در 24 یا 25 آگوست انجام داد، در این پرواز بعد از تاخیر طولانی این جنگنده از زمین برخواست و 15 تا 20 دقیقه به پرواز ادامه داد. در سوم سپتامبر نیز اولین پرواز رسمی این جنگنده انجام شد، این پرواز در فرودگاه ونجیانگ انجام شد و در این مراسم فرمانده وقت نیروی هوایی مارشال کلیم سادات نیز حضور داست، تولید این جنگنده از سال 2006 شروع شده است. منبع: http://www.flug-revue.rotor.com/frtypen/FRFC-1.htm
  3. بسم الله الرحمن الرحیم           از آغاز ورود هواپیما به میادین نبرد ،  واژه جدیدی با عنوان تکخال  خلبان نیز وارد فرهنگ واژه های نیروهای مسلح شد که عمدتا" به خلبانانی  اطلاق  می گردید که  موفق می شدند در طول  نبردهای هوایی ، جنگنده های دشمن را سرنگون و یا  اینکه در جریان اجرای ماموریتهای پشتیبانی نزدیک هوایی ، تجهیزات نیروی زمینی  حریف را منهدم نمایند .     اریش هارتمان ، خلبان تکخال آلمانی با 352 پیروزی هوایی   در لیست بلند بالای این تکخال های پرنده از سال 1916تا کنون ،  اسامی کسانی نظیر اریش هارتمان ، هانس اولریش رودل ، ایوان کاژداب ، اتو پولمن ، ماکس ایملمان  ، گئورگی رچکالف  ، فرانک لوک ، فرانسیسکو باراکا ، هیروشی نیشیزاوا  ،ورنر مولدرز ،  محمد رایان ، جلیل زندی ( خلبان پرافتخار گربه افسانه ای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران  ) و... دیده می شود که در دوره های مختلف ، واجد شرایط اطلاق تکخال خلبان بوده اند .   تولد یک تکخال :   سیف الاعظم ، در سال 1941 ،در خانواده ای از طبقه متوسط در پاپنا (pabna) بنگلادش ، چشم به جهان گشود  و تا نوجوانی در مهمترین شهر بندری هند (کلکته ) زندگی نمود . در سال 1947، خانواده سیف الاعظم به شرق هند ( بنگلادش در جغرافیای سیاسی امروز ) ، یعنی جایی که اکثر مردم آنجا مسلمان بودند مهاجرت نموده و در آنجا ساکن شدند . هشت سال بعد ، یعنی در سال 1955 ، سیف الاعظم برای ادامه تحصیلاتش در دوره دبیرستان به پاکستان غربی مهاجرت نمود و پس از اتمام تحصیلات ، در سال 1958  وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش پاکستان (PAF) شد و دو سال بعد یعنی در سال 1960 ، از این دانشکده فارغ التحصیل گردید و بعنوان افسر خلبان ، دوران خدمت خود را در این نیرو آغاز نمود .   وی تنها خلبانی در ارتش پاکستان بشمار می رفت که در طول دوران خدمت خود ، در نیروی هوایی سه کشور ( نیروی هوایی پاکستان ، نیروی هوایی سلطنتی اردن و نیروی هوایی عراق ) خدمت کرد  و به شکل متمایزی در برابر دو حریف قدرتمند ، یعنی نیروی هوایی هند (جنگ 1965) و نیروی هوایی رژیم صهیونیستی (1967) قرارگرفت  .         از راست به چپ   نیروی هوایی پاکستان  ، نیروی هوایی عراق و نیروی هوایی سلطنتی اردن سه نیرویی که سیف الاعظم در طول دوران خدمت خود در آن به فعالیت پرداخت .     وی در سال 2001 ، توسط نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، به این کشور دعوت گردید و طی مراسمی بعنوان یک قهرمان ، در ردیف 22 عقاب زنده دنیا قرار گرفت . وی دارای رکورد طولانی ترین شلیک در جریان یک نبرد هوایی است که آن را در جریان جنگ شش روزه 1967 و با انهدام دو فروند پرنده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی بدست آورد . نام و تصویر  وی بعنوان یک خلبان تکخال ، در بهترین دانشکده پرواز نیروی هوایی در سطح بین المللی ، یعنی مدرسه تاپ گان (TOP GUN) نیروی دریایی ارتش ایالات متحده می درخشد .     ظهور یک تکخال :   نبردهای هوایی میان اعراب و رژیم صهیونیستی ، یکی از جالب توجه ترین نبردهایی است که در تاریخ نظامی مدرن به وقوع پیوسته است . با این وصف ، یکی از جالب توجه ترین  مواردی که در این نبردها ، قابل بررسی است ، حضور خلبانانی با ملیت های متفاوت در سازمان رزم طرفهای درگیر بشمار می آید    چنانکه نیروی هوایی رژیم صهیونیستی از بدو تشکیل در سال 1948 ، از ملیتهای گوناگونی در ساختار رزمی خود بهره می برد و در آنسوی ماجرا نیز ، اعراب از خلبانان کشورهای گوناگونی نظیر آلمان شرقی ، پاکستان ، لهستان و لیبی استفاده می نمود  . اما یکی از مشهورترین این خلبانان ، ستوان سیف الاعظم ، جمعی نیروی هوایی ارتش پاکستان بشمار می رود . وی در سپتامبر 1965 و با آغاز  جنگ با هند ، در اسکادران هفدهم نیروی هوایی پاکستان مستقر در پایگاه هوایی سارگودها ، که به جنگنده های اف-86 مجهز بود ، خدمت می نمود و نخستین پرواز رزمی خود را در همین اسکادران تجربه نمود .   در جریان این جنگ ، اجرای حملات هوا به زمین علیه اهداف زمینی ، بخش عمده ای از ماموریتهای محوله به این اسکادران را تشکیل می داد و در مجموع ، سیف الاعظم ، 12 ماموریت رزمی را در عمق خاک هند علیه اهداف دشمن در کاسیور ، واقا و سیالکوت به انجام رساند .     جنگنده اف-86 نیروی هوایی پاکستان       جنگنده فولند- گانت ، نیروی هوایی ارتش هند     اما آنچه که موجب شد تا نام وی در صدر خبرها قرار گیرد  ، واقعه ای بود که در 19 سپتامبر 1965 روی داد . در این تاریخ ، وی به همراه سه فروند از سابرهای اسکادران 17 ، به رهبری  فرمانده اسکادران ، عظیم دادپوتا ، ماموریت یافت تا یک هدف را در  عمق خاک هند بمباران نماید . اما پس از اجرای ماموریت و در راه بازگشت به خانه ، این فرمیشن توسط دو فروند رهگیر فولند گانت نیروی هوایی هند ، رهگیری شد و نبرد سختی میان دو طرف در گرفت . در جریان این نبرد هوایی ، پرنده فرمانده اسکادران سرنگون گردید ، اما ستوان سیف الاعظم ، موفق شد تا یکی از دو رهگیر هندی را با آتش توپهای خود سرنگون نماید و قربانی وی ، سروان  " وی . مایادف " پس از خروج موفق از پرنده رزمی آسیب دیده خود ، به اسارت ارتش پاکستان در آمد .   این شکار ، یک شاهکار باور نکردنی برای نیروی هوایی ارتش پاکستان بشمار می رفت ، چرا که تجربه نیروی هوایی پاکستان نشان داده بود که جنگنده های فولند گانت هندی  به سختی  در جریان رزم هوایی سرنگون می شوند .     ستوان سیف الاعظم در زمان دریافت نشان از نیروی هوایی ارتش پاکستان     با پایان جنگ ، ستوان سیف الاعظم ، در نوامبر 1966 ماموریت یافت تا با یکی دیگر از همکارانش در نیروی هوایی پاکستان ، یعنی ستوان "سروار شاد" ، به اردن رفته و تجربیات خود را به خلبانان جنگنده های هاوکر هانتر نیروی هوایی سطنتی اردن منتقل نماید . در جریان این ماموریت ، جنگ شش روزه 1967 آغاز گردید و  ستوان سیف الاعظم به شکل ناخواسته ، درگیر یک جنگ دیگر شد .   در 5 ژوئن 1967 ، وی به همراه 3 خلبان اردنی ، در قالب یک فرمیشن 4 فروندی از جنگنده های هاوکر هانتر از پایگاه هوایی المفرق به پرواز در آمد ، غافل از اینکه یک صورتبندی تهاجمی از بمب افکن های داسو سوپر مایستر نیروی هوایی رژیم صهیونیستی ، به قصد بمباران این پایگاه هوایی ، بدان نزدیک می شوند . بلافاصله ، فرمان آغاز درگیری صادر شد و در بدو امر ، سیف الاعظم توانست تعداد پیروزی های هوایی خود را به عدد 4 رسانده و دو فروند سوپر مایستر مهاجم را سرنگون نماید . از این تاریخ به بعد ، بتدریج توانایی های وی در رزم هوایی در کانون توجه قرار گرفت .     سوپرماژیستر نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی     به فاصله 24 ساعت ، یعنی در هفتم ژوئن 1967، پس از نخستین حملات نیروی هوایی عراق به اهداف مد نظر در سرزمین های اشغالی ، نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی یک حمله سنگین هوایی را علیه مجموعه پایگاه های الولید (H-3) ترتیب داد و براساس طرح های برنامه ریزی شده ، قرار شد تا یک فرمیشن تهاجمی شامل 4 فروند بمب افکن واتور و دو فروند میراژ-3 بعنوان اسکورت ، به الولید حمله نمایند .       بمب افکن واتور نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی     جنگنده MIRAGE III CJ  نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی     همزمان با پرواز این فرمیشن بسمت الولید ، ستوان سیف الاعظم درون یک هاوکر هانتر عراقی به رجیستر 702 ، موفق شد تا به همراه دو هاوکر هانتر دیگر ، این فرمیشن را رهگیری نماید . اما میراژهای محافظ که انتظار چنین واکنش سریعی را از سوی نیروی هوایی عراق نداشتند ، بلافاصله برای دور نمودن هانترها ، از دسته پروازی جدا شده و همین کار ، آغاز درگیری هوایی را موجب گردید.   درجریان یک نبرد هوایی طاقت فرسا ، یکی از دو فروند هاوکر هانتر همبال سیف الاعظم توسط یکی از میراژهای مهاجم به هدایت سروان "گیدئون درور" ساقط گردید . سیف الاعظم نیز با مشاهده ساقط شدن همکاراش ، برای انتقام وارد یک درگیری سخت با میراژهای محافظ شد و موفق شد تا یکی از دو میراژ را سرنگون نماید . اینک بمب افکن های واتور مهاجم بدون محافظ ، آماده بودند تا شکار سیف الاعظم شوند . بنابراین وی بسرعت به سراغ بمب افکن ها رفت و با ساقط کردن یکی از واتورها ، دومین شکار خود را به ثبت رساند .   هر دو قربانی وی ، یعنی سروان گیدئون درور خلبان میراژ و سروان گولان که با بمب افکن واتور پرواز می نمود ، پس از خروج موفقیت آمیز از پرنده های خود ، به اسارت نیروی های عراقی در آمدند .     صحنه بازسازی شده حمله سیف الاعظم به واتور اسراییلی     یکی از خدمه زمینی که شاهد این نبرد هوایی بود ، بعدها چنین به یاد می آورد که سیف الاعظم بقدری نزدیک به بمب افکن واتور مهاجم پرواز می نمود که پس از شلیک و انفجار بمب افکن مزبور ، هاوکر هانتر او  به درون دریایی از قطعات منهدم شده پرنده مهاجم وارد شد و بسیاری بر این باور بودند که وی نیز سرنگون شده است .       هاوکر هانتر سیف الاعظم و دوKILL MARK که نشاندهنده دو شکار وی محسوب می گردد .     به گفته سرگرد " مردخای هود " ، فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی ، از دست دادن سه فروند هواپیما در یک درگیر هوایی ، موجب شد تا وی احساس کند که جنگ را باخته است .     پس از سرنگونی این دو پرنده ، دو KILL MARK به نشانه سرنگونی دو پرنده دشمن در سمت راست این جنگنده حک گردید . این هاوکر هانتر تا اواسط دهه 70 میلادی در حالی که دماغه و سکان های عمودی آن به رنگ قرمز در آمده بود ، بعنوان رهبر تیم آکروجت نیروی هوایی عراق به خدمت خود در نیروی هوایی عراق ادامه داد .       این هاوکر هانتر با پایان یافتن دهه هشتاد میلادی، در پایگاه هوایی حبانیه بازنشسته شد و بدنه این پرنده افسانه ای در همان پایگاه  قرار گرفت . سرهنگ خلبان سیف الاعظم ، در طول خدمت خود موفق شد تا سه نشان شجاعت از سه نیروی هوایی ، بصورت جداگانه دریافت نماید . وی در سال 1972 ، به نیروی هوایی بنگلادش پیوست .     نویسنده و مترجم : MR9 Military.ir Copyright :rose: :rose: تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است :rose: :rose:     منابع :       1 - IRAQI FIGHTERS 1953-2003 2-ISRAEL AIR FORCE 1948-1967  BY RAY BALL 3-پاک دیفنس 4- ویکی
  4. بسمه تعالي با سلام دوستان گرامي. حالا خوشبختانه يا شور بختانه اولين مقاله تخصصي نظامي حقير در رابطه با جنگنده JF - 17 Thunder هست . تعجب نكنين . في الواقع حقير زياد تمايل و انگيزه مثل شما جووناي پر شور نداشتم ولي خب گشتن با شما جووناي خوب به قول شاعر: ؛ كمال همنشين در من اثر كرد....... وگرنه من همان خارم كه هستم؛ به هر حال دوست داشتم و دارم كه بيشتر در اين زمينه خواننده و نظاره گر كارهاي خوب شما جووناي خوب باشم تا اينكه خودم وارد اين مقوله بشم. مضاف بر اينكه از نظر قدرت ترجمه نيز خودم رو در سطح شما عزيزان نميدونم. علي ايُّحاله :"برگ سبزیست تحفه درویش........چه کند بینوا ندارد بیش" . یا علی مدد. نجف47 و... اما مقاله ترجمه شده حقیر : JF - 17 تندر ( Thunder) جنگنده چند منظوره- تولید و ساخت مشترک پاکستان و چین جیان . اف. 17 تندر ساخت و تولید مشترک چین و پاکستان جنگنده(JF - 17) تندر=((JF – 17 Thunder)) پروژه مشترکی بود بین کشورهای پاکستان و چین که ساخته شد.بسیاری از مراحل ساخت این جنگنده بوسیله کمپانی چنگدو چین ساخته شد ولیکن هزینه های ساخت آن بین دو کشور به طور مساوی تقسیم شد.گزارشاتی مبنی بر کمک دفتر طراحی کمپانی میکویان روسیه در ساخت این جنگنده که تولید و ساخت آن از سال 1999 آغاز شده،رسیده است. اولین نمونه ساخته شده آن در سال 2003 میلادی اولین پرواز آزمایشی خود را به طور رسمی انجام داد.اولین دسته این جنگنده در سال 2007 تحویل پاکستان شد و در سال 2008 قرارداد جدیدی مبنی بر ساخت و تحویل 42 فروند آن در سال 2009 بین دوکشور تنظیم و منعقد گردید. مقامات پاکستانی در کل تشخیص داده اند که به تعداد 250 فروند از این جنگنده چند منظوره نیاز دارند. سازندگان این جنگنده چند منظوره بر این باورند که این جنگنده از نظر بازار یابی میتواند انتخاب خوب و ارزانی با توجه به قیمت پایین پیشنهادی آن برای جایگزینی جنگنده های پیر و فرسوده و قدیمی کشور های در حال توسعه باشد. به عنوان نمونه کشور آذربایجان درخواست تعداد 26 فروند از آن را داده است. در اصل طرح اصلی این جنگنده طرحی مشترک بین کمپانی گرومن و چنگدو بود که برای ارتقا و جایگزینی جنگنده چینی جی 7 به سوپر7 در نظر گرفته شده بود و قرار بود هزینه های آن بر عهده شرکت Xiaolong چینی و یا باشگاه فوتبال Fiece(اژدها) باشد که به هر حال این برنامه در سال 1999 لغو گردید. اما چین تصمیم به اجرای ادامه طرح و تغییر نام طرح گرفت. جنگنده جیان اف 17 دارای ائرودینامیک بدنه معمولی است که از یک دستگاه موتور روسی RD-93 کلیموف توربوفن با خنک کننده توربینی afterburner که در میگ 29 فولکروم پیشرفته (میگ 33 و...) استفاده شده بهره میبرد. در سال 2007 قراردادی مبنی بر خرید 150 دستگاه موتور آر. دی. 93 توربوفن کلیموف برای استفاده و تولید این جنگنده جهت صادرات به پاکستان بسته شد. البته خود چین نیز در حال تهیه و ساخت موتوری بومی است که یک کپی از آر. دی . 93 روسی است که برخی تغییرات در آن داده شده به نام (Tianshan-21-WS-13) جنگنده های تندر جی. اف. 17 چند منظوره ای که به پاکستان تحویل میشوند دارای رادار ایتالیایی Grifo S – 7 جند آهنگ و چند حالته پالس دایلر میباشد. مزیت این رادارذ نسبت به رادارهای مشابه توانایی آن در نگاه و سپس شلیک از بالا به پایین است وپیشبینی شده که سیستم آیونیک ودستگاه های خودکار الکترونیکی آن برای دسته های بعدی این جنگنده قابل ارتقا خواهد بود. در اصل این جنگنده برای ماموریت های دفاع هوایی وحمله زمینی در نظر گرفته شده است. کاکپیت خلبان جیان. اف. 17 تندر این جنگنده دارای یک توپ 23.م.م (GSh-23) یا یک توپ 30.م.م. (GSh-30) میباشد. حداکثر ظرفیت حمل سلاح و مهمات این هواپیما3.7 t است ( به نظر خیلی کمه! و توانایی ماموریت هاشو خیلی پایین میاره) این جنگنده دارای 5 hardpoints و 2 wingtips که 4 ریل و پایلوت موشک در زیر و سر نوک بال ها و یک جایگاه نیز زیر سینه جنگنده با قابلیت حمل بمب و یا بمب های هدایت شونده لیزری و همچنین. دارای 2 جایگاه تانک حمل سوخت در زیر بال ها میباشد. همچنین این جنگنده توانایی حمل موشک های چینی هوا به هوای برد متوسط PL-12/SD-10 با رادار فعال – homing داشته و نیز از موشک های برد کوتاه چینی PL - 7 / PL - 8 و PL – 9( که با نام امریکایی AIM-9P نیز شناخته میشود)که بر روی ریل های wingtip لود میشود، بهره میبرد. جنگنده چند منظوره جیان . اف. 17 همچنین توانایی حمل بمب های هدایت شونده لیزری نیز میباشد .قابل ذکر است که این هواپیما فاقد غلاف سوختگیری هواییست و نمیتواند سوختگیری هوایی انجام دهد. شایان ذکر است که مدل دیگری از این جنگنده با قابلیت کابین و صندلی دوقلو یعنی پهلوی هم نیز ارائه شده است. مشخصات جنگنده جیان . اف. 17 تندر (JF – 17 Thunder) ورود به خدمت 2007 (!!) خدمه 1 نفر و در مدل دوقلو 2 نفر ابعاد و وزن طول 14 متر دهانه بال 8.5 متر ارتفاع 5.1 متر وزن (خالی) 6.4 تن وزن (حداکثر هنگام برخاست) 12.تن موتور و عملکرد دارای یک موتورRD-93 کلیموف با کشش (خشک KN49.4( و ( با پس سوز 84.4 KN) حداکثر سرعت 2200 کیلومتر در ساعت ارتفاع پرواز 16700 متر برد پرواز 3000 کیلومتر شعاع عملیاتی و مبارزه 1350 کیلومتر تسلیحات یک قبضه توپ 23 میلی متری یا 30 میلی متری موشک PL - 12 با برد متوسط ، PL - 7 ، PL - 8 و PL - 9 ، هدف - 9P کوتاه برد بمب عمومی یا لیزری بمب های هدایت شونده تصاویری دیگر از این جنگنده: منبع اصلی انگلیسی: میلیتاری 2 دی ترجمه ، تالیف و تخلیص از NAJAF47.MILITARY.IR حقیر م. ک. نجف47 در ضمن دوستان حقیر به دنبال دانلود ویدیو یی از پرواز این جنگنده هم هستم که چنانچه موفق شدم آن را به محضر و رؤیت دوستان گرامی خواهم رساند.
  5. به نام حق مقدمه نبرد دريايي هند و پاکستان در سال 1971 به سري تهاجماتي دريايي گفته ميشود که بين نيروي دريايي اين دو کشور در خلال جنگ 1971 صورت گرفت . اين نبردها که بخش جدايي ناپذير این جنگ و درگیری های پاکستان در بنگلادش نیز محسوب میشوند . درگیری های متوالی از سوی نیروی دریایی هند برای اعمال فشار از سمت دریا صورت می گرفتند آنهم در زمانی که نیروی زمینی و هوایی هندوستان حلقه درگیری در شرق پاکستان را از چند جهت تنگ تر میکردند . عملیات دریایی با ماموریتهای محاصره دریایی ، پدافند هوایی ، پشتیبانی زمینی و عملیات لجستیک صورت میگرفت . در چند عملیات موفق نیروی دریایی هند در شرق پاکستان ، نیروی دریایی هند دو عملیات بزرگ دریایی با نامهای " عملیات ترایدنت " و عملیات پیتون " را در جبهه غربی خود ، قبل از آغاز جنگ رسمی میان هند و پاکستان به اجرا گذاشته بود . پیش زمینه نیروی دریایی هند در دوره نبردهای 1965 هند و پاکستان نقش حیاتی و درستی در جنگ ایفا نکرد ، چرا که بیشتر جنگ در آن دوران بر روی حملات و درگیری های زمینی متمرکز بود . در 7 سپتامبر ناوگان کوچکی از نیروی دریایی پاکستان تحت فرماندهی ناخدا انوار ، بر روی پایگاه راداری نیروی دریایی هند در ورکا اجرای آتش کرد ، این پایگاه در 300 کیلومتری جنوب بندر پاکستانی کراچی قرار داشت . که با همین عنوان یعنی عملیات ورکا شناخته میشود . این عملیات یکی از مهمترین ترین عملیات های جنگ 1965 محسوب میشود . این موفقیت نیروی دریایی پاکستان سبب شد تا نیروی دریایی هند به سرعت میسر توسعه و مدرنیزه شدن را در پیش بگیرد . متعاقبا ، بودجه 350 میلیون روپیه ای نیروی دریایی به رقمی در حدود 1.15 میلیارد روپیه رشد کرد ، ناوگان جنگی نیروی دریایی هند با بکار گیری چند اسکادران اضافه زیردریایی و به خدمت گرفتن 6 کشتی موشک انداز اوزا از شوروی سابق تقویت شد . نیروی هوادریای هند نیز متعاقبا تقویت گشت . همچنان که بحران در شرق و غرب پاکستان آغاز شده بود ، نیروهای مسلح هندی با هدف مداخله و ورود به درگیری ، جنگ آزاد سازی بنگلادش را آغاز کردند . برای مطالعه بیشتر پیش زمینه ؛ http://www.military....-جنگ-اول-کشمیر/ http://www.military....-جنگ-دوم-کشمیر/ فرماندهی ناوگان شرقی پاکستان فرماندهی شرقی نیروی دریایی پاکستان در سال 1969 پایه گذاری شد و دریادار محمد شریف (بعدها دریادار 4 ستاره) بعنوان فرمانده این پایگاه انتخاب شد . دریادار شریف فرماندهی شرقی را بصورت اداری مدیریت میکرد ، و اعتباری در رهبری اداری عملیاتهای شرقی نیروی دریایی پاکستان محسوب میشد . در جایی که باید عملیات پنهانهای و پیدا را در لبه شرقی پاکستان به اجرا گذاشته میشد . تحت فرماندهی دریادار شریق گروه خدمات ویژه (نیرو مخصوص) ، تفنگداران دریایی و سیلز نیز به خوبی تاسیس گشتند . با دارا بودن فرماندهی مدبرانه دریایی مناسب ، نیروهای مسلح پاکستانی GQH ، برای سرفرماندهی نیروی زمینی پاکستان ، نیاز به عملیات های تصادفی و احتمالی دفاعی در شرق پاکستان کاهش یافت . نیروی دریایی پاکستان از نظر تعداد کشتی برابری کافی برای تقابل با نیروی دریایی هند را در جبهه های پیش رو نداشت ، نیروی هوایی پاکستان قادر به حفاظت از این نیرو در برابر دو نیروی هوا دریایی و نیروی هوایی هند نبود . وانگهی ، رییس ستاد نیروی دریایی ، دریابان مظفر حسین ، دستور داده بود تا تمام قوای نیروی دریایی پاکستان در جبهه غربی مستقر شود . بیشتر ناوهای جنگی پاکستانی در غرب پاکستان مستقر شده بودند ، در حالی که تنها یک ناو PNS Sylhet برای ماموریت در شرق پاکستان به درخواست شخصی دریادار شریف مستقر شده بود . در خلال درگیری ، بندرگاههای شرقی نیروی دریایی پاکستان ، بدون دفاع رها شده بودند بطوری که فرماندهی نظامی شرق پاکستان مجبور میشود بدون نیروی دریایی به یک نبرد ناامیدانه با احتمال بالای در هم کوبیده شدن وارد شود . نیروی دریایی تصمیم به ماندن در بندرگاه در هنگامه شروع جنگ میگیرد . در بال شرقی ، نیروی دریایی پاکستان به فرم سنگینی متکی بر اسکادران قایق های توپدار است . فرماندهی شرقی بطور مستقیم تحت فرماندهی دیاردار شریف کسی که بعنوان دست راست سپهبد نیازی خدمت میکرد قرار دارد . نیروی دریایی شرقی 4 قایق توپ دار با عناوین (PNS Jessore, Rajshahi, Comilla, and Sylhet) در اختیار دارد ، این قایقها قادر بودند به سرعت نهایی 20 نات دست یابند و هر کدام در حدود 29 ملوان به عنوان خدمه در اختیار داشتند . باید بدانیم ناوگان آبهای قهوه ای نیروی دریایی (منظور قایق های تندروی حفاظ ساحلی) ، قایق های توپدار آن به تجهیزات مختلفی مجهز هستند که مسلسل های سنگین را نیز شامل میشود ، که این توانایی برای گشت زنی و حفاظت و همچنین اجرای عملیات های ضد شورش تنظیم شده بود . که به طرز نا امید کننده ای خارج فرم تسلیحات متعارف برای جنگ های دریایی بودند . در حوالی آپریل، نیروی دریایی پاکستان در منطقه شرق عملیاتی تحت عنوان جستجوی نور با هدف پشتیبانی نیروی زمینی به اجرا میگذارد . دریادار شریف فرماندهی و هدایت تمامی این عملیات هارا برعهده داشت. در 26 آپریل نیروی دریایی پاکستان عملیات دیگری با نام بریسال را با موفقیت به اجرا میگذارد ، که در نتیجه باعث اشغال موقت شهر بریسال میشود . در پاسخ جنگ شهری خونینی بواسطه عملیات جکپات که توسط چریک های آزادی بخش بنگلادشی و هندی صورت میگرفت به قابلیت های عملیاتی نیروی دریایی پاکستان ضربات مهلکی وارد کرد . قبل آغاز خصومت ها، تمامی قایق های توپ دار پاکستانی در چیتاگونگ مستقر شده بودند . زمانی که حمله هوایی آغز شد ، نیروی هوایی هندوستان توانست به رجاشی آسیب وارد آورد ، در هنگامه این درگیری ناو کومیلا نیز در 4 دسامبر غرق شد و در 5 دسامبر نیروی هوایی هند توانست 2 قایق گشت زنی خولنا غرق کند . PNS Sylhet در 6 دسامبر و بلاغت در 9 دسامبر بواسطه هواگرد های هندی غرق شدند . در 11 دسامبر PNS Jessore نیز منهدم شد ، در همین زمان ناو رجاشی تعمیر و تحت فرماندهی ناوبان شیکدر حیات برای از بین بردن محاصره دریایی هندی و رسیدن به مالزی قبل از تسلیم در 16 دسامبر قرار گرفت . وضعیت استقرار نیروی دریایی پاکستان در پاکستان شرقی عملیات دریایی در صحنه شرقی نیروی دریایی هند عملیات مخفیانه دریایی ای را آغاز میکند که سرانجامی موفقیت آمیز در پی دارد . در ماههای پایانی 1971 نیروی دریایی هند به شکل موثری عملیات محاصره دریایی را به اجرا میگذارد در حالی که پیشتر محاصره کامل خلیج بنگال محقق شده بود و توانسته بودند در آن عملیات نیروی دریایی پاکستان و 8 کشتی تجاری را در تله خود گرفتار کنند . سر فرماندهی رزمی نیروی زمینی پاکستان GHQ ، بر ورود زیر دریایی PNS Ghazi و افزایش ماموریت های آن به نیروی دریایی پا فشاری میکند و در نتیجه این زیر دریایی به سواحل شرقی پاکستان وارد میشود . بدلیل فاصله زیاد و طولانی بودن ماموریت ، افسر فرماندهی زیر دریایی غازی با این ایده که یک زیر دریایی کهنه وارد ماموریتی در خلیج بنگال شود مخالفت میکند ، چرا که در نبود کامل تجهیزات ، پشتیبانی ، تعمیرات و تاسیسات بازسازی مجاور ، این عملیات با دشواری های فراوانی روبرو میشد .در آن زمان ، تاسیسات تعمیر زیردریایی در چیتاگونگ که تنها بندرگاه دریایی مجاور به منطقه درگیری بود وجود نداشت . فرماندهی و سایر افسران این زیر دریایی در زمانی که نقشه این عملیات توسط فرماندهان ارشد نیروی زمینی و دریایی چیده میشد به آن معترض شدند . در سمت شرق پاکستان ، نیروی دریایی تا آن لحظه هیچ ناوگانی را مستقر نکرده بود و نیروی دریایی هند خود را در برابر تهدید خاصی از این سمت نمی دید ، نیروی دریایی هند با استفاده از ناو هواپیمابر ویکرانت و سری ناو های لندینگ کرافت همراه وی INS Guldar, INS Gharial, INS Magar, و همچنین زیر دریایی INS Khanderi, عملیات خود را ترتیب داد . در 4 دسامبر 1971 ویکرانت که مجهز به جنگنده های هاوکر سی هاوک در عملیات نیروی هوایی در شرق پاکستان مشارکت نمود و توانستند حملات موفقی علیه شهرهای ساحلی پاکستان نظیر چیتاکونگ و کوکس بازار و .. به اجرا بگذارند . این حملات پی در پی با هدف انتقام جویانه و به منظور از بین بردن توانایی های نیروی هوایی پاکستان صورت میگرفت . نیروی دریایی پاکستان در پاسخ به این حملات زیردریایی کهنه اما دور برد PNS Ghazi خود را بالاخره در منطقه تهدید برای رویارویی با تهدیدات نیروی دریایی هند مستقر میکند ، این زیردریایی به فرماندهی ظفر محمد خان برای ماموریت اصلی رهگیری و شکار ویکرانت ارسال شده بود اما موفق به چنین کاری نمیشود و تصمیم میگیرد در بند ویشاکاپاتانام هند به مین گذاری بپردازد ، بر همین اساس فرماندهی اطلاعات نیروی دریایی هند تصمیم میگیرد تا با ارسال اطلاعات غلط از موقعیت ویکرانت ، این زیردریایی را به دام بی اندازد ،نیمه های شب سوم یا چهارم دسامبر زیردریایی غازی عملیات مین ریزی خود را آغاز میکند ، برای مقابله با این تهدید ، نیروی دریایی هند ناو INS Rajput را به منطقه اعزام میکند . سونار Rajput اختلالاتی در عمق آب را گزارش میکند ، ناو تصمیم میگیرد دو بمب زیر آبی را در محدوده این کشف شده رها سازد ، بازی مرگ پایان می یابد و به شکل مرموزی زیردریایی حین مین گذاری غرق میشود و تمامی 92 سرنشین آن کشته میشوند . غرق شدن PNS Ghazi ضربه بزرگی به عملیات دریایی در شرق وارد می آورد و باعث کاهش توانایی و امکان اجرای عملیات برای نیروی دریایی پاکستان در خلیج بنگال و حذف یک قابلیت مهم در برابر تهدیدات آینده از جانب نیروی دریایی هند میشود . در 26 نوامبر ماموریت شناسایی آغاز میشود و برای این منظور غازی طی دستور موظف به ارسال گزارش و بازگشت به پایگاه خود و همینطور ستاد فرماندهی نیروی دریای شده است . با توجه به اینکه به نظر میرسید زیردریایی در بازگشت به پایگاه خود ناتوان شده است ، اظطراب روز به روز افزایش میابد ، تلاشهای دیوانه وار ستاد فرماندهی برای ایجاد ارتباط با زیردریایی ناکام مانده و از زیردریایی هیچ پاسخی دریافت نمیشود . در سوم دسامبر پیش از شروع جنگ ، شبهات در مورد سرنوشت این زیردریایی فرماندهان ستاد فرماندهی نیروی دریایی پاکستان را بسیار آشفته کرده است . در 5و6 دسامبر عمیات هوایی نیروی دریای در سواحل چیتاکونگ ، خولنا ، و مانگلا و بر علیه کشتی های موجود در رودخانه پوسور به اجرا گذاشته شده بود .تاسیسات نفتی موجود در چیتاکونگ منهدم شده بودند ، و کشتی حمل کالای یونانی Thetic Charlie نرسیده به لنگرگاه غرق شده بود . در 7و8 دسامبر ، پایگاه های هوایی پاکستان منهدم شده بود ، و حملات تا 9 دسامبر ادامه داشت . در 12 دسامبر ، نیروی دریایی پاکستان در سواحل چیتاکونگ در برای مقابله با عملیات ساحل نشینی مین گذاری میکند . این کار در برخی مواقع تله کاربردی به شمار میرود ، و سبب شد تا هرگونه دسترسی مستقیم به بندرگاه چیتاکونگ را برای مدت طولانی مانع شود ، حتی در زمانی که کلیات متن تسلیم نامه امضا شده بود امکان دسترسی به این سواحل وجود نداشت . نیروی دریایی هند تصمیم میگیرد تا عملیات ساحل نشینی در کاکس بازار را با هدف قطع مسیر عقب نشینی نیروی زمینی ارتش پاکستان به اجرا گذارد . در 12 دسامبر گردان عملیات ساحلی دیگری که در کشتی های INS Vishwa Vijaya مستقر بود و به آرامی از بندرگاه کلکته به حرکت درامده بود در شب 15یا 16 دسامبر به سرعت پس از حمله هوایی نیروی هوایی هندوستان در سواحل مذکور عملیات ساحل نشینی را به اجرا میگذارد . بعد از یک روز جنگیدن نیروهای پاکستانی تلفات بسیار زیادی متحمل میشوند در حالی که هیچ گونه مقاومتی در برابر نیروهای هندی صورت نداده اند ، نیروهای هندی در این عملیات تنها 2 کشته میدهند و صدها کشته تلفات نیروهای پاکستانی ست . در سحرگاه 17 دسامبر نیروی دریایی هند برای اجرای هرگونه عملیات در خلیج بنگال آماده است . علاوه بر ان عملیات هوایی هند و عملیات جک پات که توسط واحد های بنگالی و به پشتیبانی نیروی زمینی هند حمایت میشد قابلیت های عملیاتی نیروی دریایی پاکستان را به طور جدی تضعیف نموده بود . بسیاری افسران نیروی دریایی (عمدتا بنگالی) به نیروهای هندی پناهنده شده بودند و بر علیه نیروی دریایی پاکستان میجنگیدند . در این زمان نیروهای تدافعی پاکستان تسلیم شده بودند و نیروی دریایی خسارات بسیاری نظیر از بین رفتن تمامی قایق های توپ دار ، ناوشکن PNS Sylhet و همچنین زیردریایی دوربرد PNS Ghazi و تمامی خدمه آن . 16 دسامبر ، در ساعت 16:13 ، جانشین فرماندهی شرق و فرمانده ناوگان شرقی دریادار محمد شریف ، فرماندهی خود را به دریابان کریشنا تسلیم کرد . در سال 1972 فرماندهی عملیات دریایی آمریکا و همچنین فرماندهی منابع انسانی نیروی دریایی هند به ملاقات وی رفته و برای او سبدی از میوه و کیک می اورند که باعث شگفتی وی میشود در این ملاقات آدمیرال شریف چنین مینویسد ؛ در پایان درگیری ، ما (فرماندهی شرقی نیروی دریای) هیچ اطلاعاتی نداشتیم ، از این رو هم کر بودیم و هم کور در حالی که نیروی دریایی و هوایی هند ما را شبانه روز در هم میکوبید . - آدمیرال محمد شریف در گفتگو با آدمیرال زوم والت 1971 ناو هواپیمابر ویکرانت در جریان جنگ 1971 هند و پاکستان نقش بسیار مهمی در محاصره دریایی پاکستان داشت . هلیکوپتر سی کینگ - زیر دریایی USS-DIABLO آمریکایی که زیردریایی پاکستانی PNS Ghazi از این کلاس محسوب میشود - ناو هندی INS Rajput در واقع ناو انگلیسی کلاس HMS Rotherham محسوب میشود که در سال 1948 به هندوستان واگذار شد و در سال 1976 از رده خارج شد غرق شدن INS Khukri هنگامی که حملات نظامی هندوستان به شرق پاکستان در حال افزایش بود ، نیروی دریایی پاکستان تمامی اسکادران زیردریایی های خود را در هر دو جبهه پخش کرده بود . با رمز عملیاتی شاهین ، نیروی دریایی پاکستان ماموریت شناسایی خود را با مستقر کردن زیردریایی PNS Hangor (دافنه کلاس ساخت فرانسه) در نزدیکی آبهای ساحلی غرب پاکستان و همچنین زیر دریایی دوربرد تر PNS Ghazi ( تنچ کلاس ساخت امریکا) در سواحل شرقی پاکستان به اجرا گذاشت . بر اساس گفته های ناوبان R. Qadri افسران مهندی برق زیردریایی هانگور در جریان این عملیات با شرایط بسیار سخت و خطرناکی روبرو بودند ، برای اسکادران زیردریایی ها دریانوردی با فرض شرایط عادی و ریسکی پایین تر از این ماموریت نیز بسیار خطرناک و کشنده برای زیردریایی و خدمه آن محسوب میشود . در نیمه های شب 21 نوامبر 1971 ، هانگور تحت فرماندهی احمد تسنیم ، عملیات شناسایی خود را آغاز میکند . هر دو زیردریایی هم غازی و هم هانگور در هنگام گشت زنی ارتباط و هماهنگی عملیات خود را حفظ میکردند . در دوم و سوم دسامبر ، هانگور دسته بزرگی از کشتی های ناوگان غربی نیروی دریایی هند شامل کروزر INS Mysore را کشف میکند . هانگور اطلاعات را به نیروی دریایی پاکستان ارسال کرده و اعلام میدارد که امکان حمله Indian Armada ( فرماندهی غربی نیروی دریایی هند ) به کراچی وجود دارد . اطلاعات نیروی دریایی هند این پیام را رهگیری کرده و اقدام به ارسال دو فریگیت ضد زیردریایی به منطقه می نماید که شامل ناوهای INS Khukri و INS Kirpan از اسکادران چهاردم ناوگان غربی هند هستند. در 9 دسامبر 1971 ساعت 19:57 ، هانگور بوسیله دو اژدر هدفیاب INS Khukri را غرق میکند . بر اساس گفته های فرمانده این زیردریایی ، Khukri در حدود 2 دقیقه بطور کامل غرق شد . فریگیت با 192 خدمه اش به قعر دریا رفت و همچنین هانگور با دو اژدر دیگر بصورت مجز به INS Kirpan حمله برد اما این دو اژدر در یافتن هدف خود ناتوان ماندند و INS Kirpan بسرعت از عملیات انصراف داد و از مهلکه گریخت . ناو هندی INS Khukri که توسط زیردریایی پاکستانی هانگور غرق شد - زیردریایی PNS Hangor حمله به کراچی در 4 دسامبر نیروی دریایی هند با مجهز به موشک های ضد کشتیP-15 termit عملیات ترایدنت را بر علیه بندر کراچی به اجرا گذاشت .در آن زمان کراچی محل استقرار سرفرماندهی نیروی دریایی پاکستان و همچنین ستون فقرات اقتصاد این کشور بشمار میرفت ، همچنین کراچی قطب تجارت دریایی پاکستان نیز بود که محاصره آن به معنای یک فاجعه برای اقتصاد پاکستان محسوب میشد . دفاع از این بندر به برترین نیروی فرماندهی کل پاکستان سپرده شده بود و در برابر حملات هوایی و دریایی به شدت تجهیز شده بود ، کراچی بهترین تجهیزات دفاعی پاکستان را دریافت کرده بود بخوبی توسط جنگنده های دو پایگاه هوایی موجود در محدوده آن حمایت میشد . ناوگان دریایی هند از نظر مسافت در 250 مایلی این بندرگاه مستقر بود که خارج از محدوده توان تهاجمی جنگنده های پاکستانی محسوب میشود و این جنگنده ها نیز به قابلیت بمباران در شب مجهز نبودند . برای مقابله با حرکات دریایی هند ، نیروی دریای پاکستان عمیات زیر سطحی را در دستور کار داشت . حتی پس از چند مورد عملیات اطلاعاتی که به واسطه زیردریایی ها پشتیبانی میشد ،براثر اطلاعات گمراه کننده ، نیروی دریایی نتوانست از آن برای حملات سطحی بهره جوید . عملیات پیش دستانه نیروی دریایی هند با موفقت کامل روبرو میشود . کشتی های موشک انداز هندی مین جمع کن PNS Muhafiz و دیسترویر PNS Khaibar و همچنینMV Venus Challenger که بر اساس گفته های منابع هندی از اقدام به انتقال مهمات از بندر سایگون که نیروی های آمریکایی در آن مستقر بودند برای پاکستان میکرد را غرق کردند ، دسترویر PNS Shah Jahan نیز به شکل غیر قابل تعمیر آسیب دید . کشتی های موشک انداز همچنین به تانکر های نگهداری نفت Kemari موجود در بندگاه حمله بردند . که آتش گرفتن آن باعث نابودی و خسارات سنگین به بندرگاه کراچی شد . عملیات ترایدنت موفقیت های عظیمی برای نیروی عمل کننده هندی داشت بدون اینکه حتی یک کشتی آن سیب فیزیکی ببیند و همه آنها در نهایت امنیت به پایگاه خود بازگشتند . نیروی هوایی پاکستان این اقدام هند را با حمله انتقام جویانه به بندر Okha پاسخ گفت ، که در نتیجه آن تاسیسات تامین سوخت کشتی موشک انداز و انبارهای مهمات و اسکله این قایق منهدم شد . هندی ها برای این حمله آمادگی داشتند و پیشتر کشتی های موشک انداز خود را برای جلوگیری از انهدام به نقطه دیگری منتقل کرده بودند . اما تخریب تانکر های ذخیره سوخت سبب شد جلوی تاخت و تاز های بعدی هند تا عملیات پیتون گرفته شود . در مسیر برگشت از این عملیات ، هواپیماهای پاکستانی هواپیمای Alize 203 هندی را شناسایی و منهدم کردند . در 6 دسامبر ، هشدار غلط هواپیمای فوکر پاکستانی که عملیات شناسایی دریایی را به اجرا میگذاشت سبب شد تا آتش به خودی میان نیروی دریایی و هوایی پاکستان به وقوع بپیوندد ، در نتیجه یک جت جنگنده پاکستانی ناو PNS Zulfikar را زیر آتش مسلسل های خود قرار داد و سپس به سرعت از این اقدام ناشیانه خود با شناسایی ناو خودی منصرف شد ، در نتیجه این اقدام برخی از خدمه دچار مجروحیت شدند و به ناو نیز خساراتی وارد شد و برای تعمیر به بندرگاه خود بازگشت . نیروی دریایی هند دومین عملیات بزرگ خود را در نیمه های شب 8 و 9 دسامبر 1971 به اجرا گذاشت . این عملیات با نام پیتون تحت فرماندهی رئیس ستاد فرماندهی نیروی دریایی هند آدمیرال S.M. Nanda صورت گرفت . کشتی موشک اندازه INSVinash و دو کشتی چند کاربره INS Talwarو INS Trishul در اسکادران تهاجمی حضور داشتند . در جریان تهاجم ، شناور پانامایی Gulf Star و کشتی انگلیسی SS Harmattan نیز غرق شدند ، تانکر نیروی دریایی پاکستان کشتی PNS Dacca نیز خسارات سختی دید .بیشتر از 50 درصد ذخایر نفتی کراچی در این حمله نابود شد . رقمی بیش از 3 میلیارد دلار به بخش غیر نظامی بند کراچی خسارت وارد شد . بیشتر تانکر های نگهداری سوخت کراچی نابود شدند کارگاه ها و انبارهای تجهیزات نیروی دریایی پاکستان نابود شد . این عملیات خسارات سنگینی به اقتصاد پاکستان وارد اورد و جلوی عملیات نیروی دریایی پاکستان در سواحل غربی را گرفت چینش نیروها و امکانات پاکستان در بندر کراچی - موشک روسی ترمیت P-15 - موشک P-15 در حال شلیک از ناوچه اوزا نیروی دریایی هند خاتمه پس از عملیات های موفق نیروی دریایی هند ، هندی ها کنترل کاملی بر راه های ورود نفت از خلیج فارس به بنادر پاکستانی وضع کردند ، کشتی های اصلی نیروی دریایی پاکستان یا نابود شده بودند و یا امکان خروج از بندرگاه را پیدا نمیکردند . محاصر دریایی جزئی که بواسطه نیروی دریایی هند در بندر کراچی ایجاد شده بود باعث شد تا هیچ کشتی حمل کالایی به این بندرگاه نزدیک نشود ، ترافیک کشتی رانی از و به بندرگاه کراچی ، تنها بندرگاه بزرگ و مهم پاکستان در آن زمان متوقف شد . در طی چند روز پس از این حمله ناوگان شرقی هند توانست موفقیت دیگری در برابر نیروی های مستقر در شرق پاکستان بدست آورد . در پایان جنگ ناوگان دریایی هند کنترل کاملی بر دریاهای اطراف شرق و غرب پاکستان بدست اورده بود . جنگ در هر دو جبهه بعد قبول پیشنویش تسلیم توسط نیروهای موجود در شرق پاکستان در داکا متوقف شد و در 16 دسامبر 1971 ، توسط سپهبد امیر عبدالله خان نیازی ، فرمانده نیروهای پاکستانی در شرق و سپهبد جاگیت سینگ آرورا افسر جنرال فرماندهی شرقی نیروی زمینی هند امضا شد .. خسارت متحمل شده توسط نیروی دریایی پاکستان ؛ 7 قایق توپ دار 1 مین جمع کن 1 زیردریایی 2 دسترویر 3 شناور گشتی متعلق به گارد ساحلی 18 کشتی حمل و نقل ، تامین و مخابرات - خسارات بزرگی به پایگاه های دریایی و اسکله کراچی - به اسارات درامد 3 کشتی حمل کالای نیروی دریایی و همچنین 10 کشتی کوچکتر - در حدود 1900 نفر کشته و 1413 نفر اسیر شده توسط نیروهای هندی در داکا بر اساس گفته های یکی از اساتید پاکستانی (طارق علی) ، یک سوم توان دریایی پاکستان در این جنگ از بین رفت آدمیرال شریف در تز 2010 خود مینویسد ؛ " ژانرال ها در نیروی هوایی و زمینی ، یکدیگر را بخاطر این شکست تقبیح میکردند در حالی که هر کدام دیگری را بعنوان قهرمان جنگ کسانی که که به خوبی جنگیدند و تلفات سنگینی به نیروهای پیشرفته هند وارد کردند معرفی میکردند ." شریف در ادامه میگوید ؛ در پایان هر یک از فرماندهان نیروی هوایی و زمینی ژنرال " نیازی " را مسئول شکستها و در پاسخگویی نسبت به خسارات جنگ مقصر دانستند . همچنین شریف این نوشته را اورده است ؛ " موفقیت های ابتدایی جنگ (عملیاتهای نور افکن و باریسال(نام بندری در خلیج بنگال)) در ایجاد نظم و قانون در شرق پاکستان در مارچ 1971 اشتباها بعنوان عملیات های کاملا موفق از آنها یاد شده است .. در واقع ، برقراری نظم و قانون در آن زمان رو به وخامت گذاشت ، بویژه بعد از سپتامبر همان سال جمعیت این مناطق بشکل وسیعی بر علیه نیروهای نظامی پاکستان (دولت نظامی یحی) در آمدند . گسترش سریع تعداد نیروهای نیروهای که به بطور کلی پفی بیش نبود هیچ قدرتی به توان نظامی ما به اندازه آنچه نیاز بود اضافه نکرد . بخش قابل توجهی از نیروهای جدید پیر ، بی تجربه و نامید بودند ." - آدمیرال محمد شریف ، فرماندهی ناوگان شرقی پاکستان پایان استفاده از مطلب تنها با ذکر آدرس این صفحه به عنوان منبع مجاز است http://www.military.ir/ با تشکر از دوست عزیزمون reza2250 که در کار ترجمه همراهی کردند منبع انگلیسی ؛ http://en.wikipedia.org/wiki/Indo-Pakistani_Naval_War_of_1971
  6. به نام خدا با سلام جنگ سال 1947-1948 که به جنگ اول کشمیر نیز معروف است ، مابین پاکستان و هند بر سر ایالت شاهزاده نشین "جامو و کشمیر" رخ داد.این درگیری اولین جنگ از چهار جنگی بود که بین این دو کشور تازه استقلال یافته در گرفت. پاکستان چند هفته بعد از استقلال ، جنگ را با به حرکت درآوردن جنگجویان طایفه ای از وزیرستان ، با هدف اشغال کشمیر آغاز کرد. نتیجه این جنگ هنوز هم جغرافیای سیاسی دو کشور را تحت تاثیر خود دارد.در 22 اکتبر 1947، جنگجویان طایفه ای مسلمان به بهانه سرکوب یک شورش در جنوب شرقی کشور از مرز ایالت عبور کردند. این جنگجویان و نیروهای غیر معمول پاکستانی برای تصرف سرینگر به حرکت درآمدند، ولی با رسیدن به یوری با مقاومت رو به رو شدند. هری سینگ مهاراجه جامو و کشمیر از هند درخواست کمک کرد و هند درخواست را مشروط به امضای سند الحاق توسط وی قبول کرد.همچنین افسران انگلیسی در متوقف ساختن پیشروی نیروهای پاکستانی شرکت کردند. درگیری در ابتدا بین نیروهای ایالت شاهزاده نشین و جنگجویان طایفه ای از استان مرزی شمال غربی (خیبر پاختونخوا کنونی) و مناطق قبیله ای فدرال بود. هری سینگ تهاجم خارجی و شورش مسلمانان در منطقه پونچ و میرپور کشمیر باعث شد تا مهاراجه ی ایالت کشمیر و جامو که یک هندو بود، سند الحاق به اتحاد هند را امضا کند.ارتش هند و پاکستان بعد از این رویداد وارد جنگ شدند. جبهه جنگ رفته رفته تبدیل به یک خط مجازی به نام "خط کنترل" گردید. در نهایت آتش بس رسمی در ساعت 23.59 در شب 1 ژانویه 1949 اعلام شد. پیش زمینه قبل از سال 1815 منطقه جامو و و کشمیر شامل 22 ایالت مستقل کوچک (16 هندو و 6 مسلمان) که از اراضی تحت فرمان شاه افغانستان و یا حاکمان محلی جدا شده بودند تشکیل میشد.این مناطق در کل ایالات تپه ای پنجاب نام داشتند. این ایالت های کوچک که تحت فرمان شاهان "راجپوت" بودند، به طور پراکنده مستقل یا از مستعمرات امپراطوری مغول از زمان امپراطور اکبر بودند یا گاهی اوقات توسط ایالت کانگرا در ناحیه "هیماچال" کنترل میشدند.به دنبال انحطاط مغول ها، آشوب در کانگرا و حمله به گورخا ، این مناطق یکی پس از دیگری زیر سلطه سیک ها به فرمانروایی رانجیت سینگ درآمدند. جنگ اول آنگولو-سیک (1845-46) بین امپراطوری سیک ها ،که ادعای مالکیت کشمیر را داشت و کمپانی هند شرقی درگرفت.در پیمان لاهور در سال 1846، سیک ها مجور به عقب نشینی از منطقه با ارزش (منطقه جولوندور دواب) بین رودخانه بیز و رودخانه سوتلج و پرداخت 1.2 میلیون روپیه غرامت شدند. به دلیل ناتوانی سیک ها در جمع آوری بلافاصله این مبلغ ، کمپانی هند شرقی به گلاب سینگ فرمانروای دوگرای اجازه داد تا کشمیر را در ازای پرداخت 750.000 روپیه به دست بگیرد. گلاب سینگ مهاراجه ایالت شاهزاده نشین جامو و کشمیر شد و سلسله ای تشکیل داد که دومین قلمرو بزرگ شاهزاده نشین در دوران حضور انگلیسی ها بود، تا زمانی که هند استقلال خود را در سال 1947 به دست آورد. نگاره ای از مهاراجه گلاب سینگ تجزیه هند تجزیه هند و ظهور حکومت های جدید هند و پاکستان نتیجه تصمیم پارلمان انگلستان بود که در سال 1947 عملی شد.سندی که برای خاتمه دادن به سلطه انگلستان بر ایالت های شاهزاده نشین تعیین شده بود و از 15 آگوست 1947 به اجرا گذاشته شد،این حق را برای ایالت ها در نظر گرفته بود که به هند یا پاکستان بپیوندند و یا از آنها جدا بمانند.قبل و بعد از خروج انگلیس از هند،حاکم ایالت جامو و کشمیر از طرف هردو کشور تازه استقلال یافته پاکستان و هند برای پیوستن به یکی از آن دو تحت فشار قرار گرفته بود. هری سینگ مهاراجه کشمیر تصمیم گرفت از پیوستن به هر دو کشور دوری کند.به دنبال انقلاب مسلمانان در منطقه "پونچ و میرپور" وهمچنین دخالت قبایل پشتو از خیبر پاختونخوا با پشتیبانی پاکستان با هدف حمایت از انقلاب ، مهاراجه از هند تقاضای کمک نظامی کرد.هند شرط ارسال کمک را ملحق شدن به هند تعیین کرد.مهاراجه موافقت کرد و دولت هند پیوستن این ایالت به هند را به رسمیت شناخت و نیروهای خود را برای دفاع از ایالت اعزام کرد. لازم به ذکر است که داوطلبان حزب "گفت و گوی ملی جامو و کشمیر" ارتش هند را در بیرون راندن مهاجمان پشتو یاری کردند. پاکستان بر این عقیده بود که مهاراجه کشمیر حق کمک خواستن از ارتش هند را نداشت، زیرا مهاراجه یک حاکم حقیقی نبود و صرفا دست نشانده انگلیس بود که بعد از پیروزی انگلیس بر رانجیت سینگ حکومت را به دست گرفته بود و قبل از آن سمت "مهاراجه کشمیر" وجود نداشت.از این رو پاکستان تصمیم به اقدام گرفت ولی فرمانده وقت ارتش ژنرال سر داگلاس گریسی ، دستور محمد علی جناح ، فرمانده کل و رهبر پاکستان را مبنی بر ارسال نیرو به کشمیر نپذیرفت. محمد علی جناح گریسی نافرمانی خود را با بیان این مطلب توجیه کرد که نیروهای هندی که کشمیر را اشغال کرده اند، مانند نیروهای پاکستانی، نسبت به شاه جورج چهارم –که شاه هند و پاکستان نیز محسوب میشد - سوگند وفاداری خورده اند و بنابراین او نمیتوانست با نیروهای هندی وارد درگیری شود. پاکستان در نهایت نیروهایش را به کشمیر فرستاد ولی تا آن زمان نیروهای هندی تقریبا 2/3 ناحیه را تحت کنترل گرفته بودند.مناطق "گیلگیت" و "باتیستان" توسط پیشاهنگ های گیلگیت و پیشاهنگ های چیترال از ایالت چیترال (یکی از ایالت های شاهزاده نشین که در 6 اکتبر1947 به پاکستان پیوسته بود) برای پاکستان تصرف شدند. داگلاس گریسی مراحل نبرد تهاجم اولیه : نیروهای دولتی مستقر در مناطق مرزی اطراف مظفرآباد و دومِل بسرعت از قبایل مسلح شکست خوردند (برخی نیروهای دولت مسلمان مسلح شده و به آنها پیوستند) و راه مرکز ایالت باز شد. در میان مهاجمان، بسیاری از سربازان ارتش پاکستان خود را در قالب قبایل مسلح جا زده بودند. ارتش پاکستان نیز از مهاجمان حمایت تدارکاتی بعمل آورد اما قبایل مهاجم به جای پیشروی بسوی سرینگر پیش از آنکه نیروهای دولتی بتوانند به ساماندهی یا تقویت خود بپردازند، در شهرهای تصرف شده منطقه مرزی باقی ماندند و به غارت و جنایت علیه ساکنان این شهرها پرداختند. نیروهای هند در دره پونچ به دو شهر تحت محاصره عقب نشینی کردند. عملیات هند در دره کشمیر پس از اشغال این نواحی ، هند اقدام به هلی برن نیرو و تجهیزات به سرینگر کرد و نظامیان هند با تقویت نیروهای ایالتی و ایجاد خط دفاعی قبایل مسلح را در حومه شهر شکست دادند که واحدهای زرهی هند طی این دفاع موفقیت آمیز نیروهای مهاجم را قیچی کردند. نیروهای هندی همچنین قبایل مسلح را تا شهرهای بارامولا و یوری تعقیب و پس از در هم شکستن شان این دو شهر را بازپس گرفتند . نیروهای دولتی در دره پونچ همچنان در محاصره قبایل مسلح بودند. در گیلگیت، نیروهای شبه نظامی دولتی به نام سازمان پیشاهنگی گیلگیت به نیروهای قبیله ای پیوستند که در نتیجه این منطقه به کنترل کامل مهاجمین درآمد. همچنین نیروهایی از ایالت چیترال که حکمران محلی اش، مهتر چیترال، به پاکستان گریخته بود، به قبایل مسلح ملحق شدند. دفاع هند از دره کشمیر 27 اکتبر الی 7 نوامبر سال 1947 تلاش برای ارسال و استقرار نیرو در پونچ و سقوط میرپور نیروهای هند تعقیب نیروهای قبیله ای را پس از تصرف مجدد یوری و بارامولا متوقف کردند و در تلاش برای تقویت مواضع در پونچ یک ستون پشتیبانی را بسوی جنوب گسیل داشتند اما در هم شکستن محاصره برغم رسیدن نیروی کمکی به پونچ همچنان میسر نبود. دیگر ستون پشتیبانی به کولتی رسید و پادگان آن شهر و سایر شهرهای مجاور را تخلیه کرد اما فقدان قدرت لازم برای دفاع از شهر مجبور به ترک ناحیه شد و همزمان، میرپوردر 25 نوامبر1947 به کنترل قبایل مسلح درآمد. تلاش برای ارسال و استقرار نیرو در پونچ 18 الی 26 نوامبر سقوط جانگِر و حمله به نائوشِرا و یوری قبایل مسلح پس از حمله به جانگِر و اشغال آن منطقه در حملات خود به نائوشِرا و یوری ناکام ماندند. عملیات کوچک هند در جنوب تثبیت کنترل آن کشور را بر منطقه چامب در پی داشت. حضور پرتعداد تر نظامیان هندی سبب برقراری توازن در خط مقدم نبرد در این مرحله از جنگ شد.[/font][/color][/right] سقوط جانگِر و حمله به نائوشِرا و یوری 25 نوامبر سال 1947 الی 6 فوریه سال 1948 عملیات ویجی : ضد حمله در جانگِر قوای هند برای تصرف جانگِر و راجائوری دست به ضد حمله زدند. قبایل مسلح در دره کشمیر به حملات خود به پادگان یوری ادامه دادند و در شمال، اسکاردو به محاصره نیروهای سازمان پیشاهنگی گیلگیت درآمد. ضد حمله در جانگِر 7 فوریه الی 1 مه سال 1948 حملات نظامی بهاری هند در جانگِر، قوای هند در برابر ضد حمله های متعدد با پشتیبانی همه جانبه نیروهای مسلح پاکستان مقاومت نشان دادند. در دره کشمیر، ارتش هند پس از حمله شهر تیتوِیل را تصرف کرد. در شمال، قوای سازمان پیشاهنگی گلگت پیشروی خوبی در ارتفاعات هیمالیا داشت و با نفوذ در خطوط دفاعی هند شهر «لِه» به محاصره خود درآورد، شهر کارجیل را تصرف کرد و ستون پشتیبانی راهی ناحیه اسکاردو را نیز در هم شکست و منهدم ساخت. حملات بهاری هند 1 الی 19 مه سال 1948 عملیات گلاب و اراضه ارتش هند برای تصرف کارِن و گوآریس (عملیات اراضه) حملات خود را در دره کشمیر بسوی شمال ادامه داد و ضدحمله پاکستان را در تیتوِیل دفع کرد. در منطقه جامو، نیروهای هندی تحت محاصره پس از شکست حصر پونچ موفق شدند دیگر بار و بطور موقت با بیرون از حلقه محاصره ارتباط برقرار کنند. قوای دولت محلی کشمیر توانست در برابر حمله نیروهای سازمان پیشاهنگی گیلگیت به اسکاردو مقاومت و پیشروی شان را بسوی شهر «لِه» در دره سند متوقف کند. در ماه اوت، نیروهای چیترال به فرماندهی متاع الملک اسکاردو را محاصره و با پشتیبانی توپخانه آن شهر را تصرف کردند که به قوای سازمان پیشاهنگی گیلگیت امکان داد تا براحتی بسوی لاداخ پیشروی کنند. عملیات گلاب و اراضه 19 مه الی 14 اوت 1948 عملیات گاومیش مقاله مرجع: تحرکات نظامی در لاداخ (1948) خطوط مقدم نبرد طی این مدت آرام تر بنظر می رسید. محاصره پونچ ادامه داشت و حمله تیپ 77 هوابرد (تیپ آتال) نیز برای تصرف زوجیلا با شکست مواجه شد. سپس ژنرال کاریاپا نام عملیات اردک (نام عملیات پیشین) را به عملیات جدید گاومیش تغییر داد. قطعات تانک های سبک ام-5 استوارت اوراق شده متعلق به هنگ هفتم سواره نظام از سرینگر و بوسیله کابل نقاله بین دو پل منتقل شدند و همزمان دو واحد مهندسی رزمی ارتش هند نیز راه مالرو منطقه زوجیلا را به مسیر مناسب خودروهای نظامی مبدل کردند. این تیپ در حمله ای غافلگیرانه در روز نخست نوامبر با حمایت زرهی دو هنگ توپخانه پاندر 25 و یک هنگ توپخانه هویتزر سبک کوهستان معبری گشود و قبایل مسلح و نیروهای پاکستان را تا ماتایان و بعد دِراس به عقب راند و سرانجام در 24 نوامبر در کارجیل به نیروهای هند که از «لِه» پیشروی کرده بودند پیوست و این در حالی بود که قوای حریف در فرجام در شمال و بسوی اسکاردو عقب نشینی کردند. عملیات اردک 15 اوت الی 1 نوامبر سال 1948 عملیات آسان اتصال پونچ مقاله مرجع: تحرکات نظامی در پونچ (1948) ابتکار عمل نظامی در پونچ حالا بدست هند افتاده بود و محاصره منطقه پس از گذشت بیش از یک سال شکسته شد و نیروهای سازمان پیشاهنگی گلگت نیز که قبلا پیشروهای خوبی در ارتفاعات هیمالیا داشتند سرانجام شکست را پذیرا شدند و قوای هند تا شهر کارجیل به تعقیب شان پرداختند که کمبود آذوقه مانع از ادامه تعقیب شد. گذرگاه زوجیلا نیز به کمک تانک ها (که بکارگیری شان در ارتفاعات غیرممکن تصور می شد) و شهر دِراس بازپس گرفته شد. اتصال پونچ 1 الی 26 نوامبر سال 1948 تحرکات سیاسی برای برقراری آتش بس نخست وزیر هند، جواهر لعل نهرو، در این مرحله از جنگ خواهان مداخله سازمان ملل متحد و آتش بس تحت نظارت این سازمان در 31 دسامبر 1948 آغاز شد. چند روز پیش از آتش بس، ضد حمله نیروهای پاکستانی موجب قطع جاده بین یوری و پونچ شد. پس از مذاکرات طولانی، آتش بس مورد موافقت دو کشور قرار گرفت و به اجرا در آمد. شرایط آتش بس بر اساس قطعنامه 13 اوت 1948 سازمان ملل متحد، توسط این سازمان در 5 ژانویه 1949 به تصویب رسید که پاکستان را ملزم به عقب نشینی کلیه نیروهای نظامی و شبه نظامی اش از مرزها می کرد و در همان حال به هند اجازه می داد حداقل نیروی لازم را برای حفظ نظم و امنیت در آن ایالت نگاه دارد. طبق همین شرایط، قرار بود تا همه پرسی برای تعیین آینده این سرزمین برگزار شود. در مجموع 1500 سرباز از هر طرف مخاصمه طی جنگ کشته شدند و پاکستان نیز حدود دو پنجم خاک کشمیر از جمله پنج قله از چهارده قله 8 هزار متری جهان را بدست آورد و هند نیز سه پنجم باقی مانده از خاک کشمیر را که شامل پرجمعیت ترین و حاصلخیزترین مناطق آن ایالت است در کنترل خود نگاه داشت. خط آتش بس 27 نوامبر الی 31 دسامبر سال 1948 تلفات وخسارت ها هند : 1500 کشته و 3500 مجروح پاکستان : 6000 کشته و نزدیک به 14000 مجروح مترجمان : Goebbels (سینا نوریخانی) ، HAJJ_ABBAS (علیرضا ماستری فراهانی)،patriot1979 هرگونه برداشت از این مطلب صرفا با ذکر نام وبسایت میلیتاری و مترجمان مجاز است منبع http://en.wikipedia.org/wiki/Indo-Pakistani_War_of_1947
  7. موشک بالستیک هسته ای تاکتیکی کوتاه برد نصر نصر ( در لغت به معنای پیروزی) یا Haft-9 ( به معنی انتقام ) یک موشک بالستیک کوتاه برد است که در پاکستان توسعه داده شده است . این موشک جدیدترین موشک از خانواده موشک های Haft می باشد که در پاکستان تولید می شود که به نظر می رسد این موشک با همکاری چینی ها توسعه داده شده است . وجود این موشک در سال 2011 اشکار شد و به نظر می رسد که این موشک در سال 2013 وارد خدمت در ارتش پاکستان شده است و کاربر آن فرماندهی استراتژیک ارتش پاکستان می باشد . احتمالا موشک بالستیک نصر بر پایه سامانه چینی WS-2 multiple launch rocket system. توسعه داده شده است . توسعه دهنده آن را با نام موشک بالستیک چند تیوبی معرفی کرده است . این سیستم می تواند اقتباسی از سیستم راکتی چینی باشد که توانایی شلیک موشک بالستیک با کلاهک هسته ای به آن اضافه شده باشد . خودرو استفاده شده در این لانچر بر مبنای شاسی خودرو 8×8 چینی با قابلیت مانور بالا طراحی شده است که به تمامی سیستم قابلیت مانور بالایی می دهد. به نظر می رسد که نمونه اولیه بوسیله 2 موشک نصر مجهز شده است در حالی که نمونه های نهایی این سیستم قابلیت حمل چهار موشک را دارا می باشد . موشک تاکتیکی بالستیک نصر برای هدف قرار دادن نیروهای تهاجمی دشمن در نظر گرفته شده است ، این موشک دارای برد 60 کیلومتر می باشد و می تواند کلاهک هسته ای با قدرت 0.5 تا 5 کیلوتن را با خود حمل کند . کلاهک هسته ای این موشک به اندازه کافی کوچک هست تا بتوان آن را در داخل موشک های کوچک با اندازه قطری در حدود 300 میلی متر نصب کرد . به نظر می رسد که کلاهک های متعارف با قدرت تخریب بالا نیز به روی این موشک قابل نصب است . موشک نصر قابلیت مانور در حالت پرواز را دارد . همچنین ادعا شده بود که این موشک برای غلبه و هدف قرار دادن سامانه های موشکی پدافندی طراحی شده است و همچنین دارای دقت بالایی می باشد اگرچه تاکنون هیچ تصور واقعی از میزان خطای این موشک منتشر و افشا نشده است . این موشکها در تیوبهای مخصوصی نگهداری و حمل می شوند که دارای این قابلیت هستند که در هر زمان مورد نیاز آماده شلیک شوند هنگامی گه یک یا چند موشک شلیک شدند ، لانچر می تواند سریعا از محل شلیک دور شود که موجب بقای بالای سیستم در میدان نبرد می شود . شاسی این خودرو بر اساس شاسی 8×8 چینی Wanshan با قابلیت مانور بالا ساخته شده است ، مشابه این خودور در سیستم راکت انداز 300 میلیمتری AR-1A استفاده شده است که در ارتش پاکستان مورد استفاده قرار گرفته است . این خودرو دارای قدرت مانور خوبی است . این خودرو می بایست با یک خودرو که به روی آن یک جراثقیل و سیستم تعویض موشک و تعدادی موشک جهت بارگذاری مجدد موشک ها پشتیبانی شود . ورود به خدمت --------- 2013 خدمه ------------------- 3 الی 4 نفر ابعاد وزن --------------------- 40 تن طول -------------------- 12 متر عرض ------------------- 3 متر ارتفاع ------------------- 3 متر مشخصات موشک طول --------------------- 6 متر قطر --------------------- 30 سانتی متر وزن سرجنگی ---------- نامشخص وزن موشک ------------- نا مشخص نوع سرجنگی ----------- هسته ای با قدرت 0.5 تا 5 کیلوتن برد ----------------------- 60 کیلومتر میزان خطا --------------- نامشخص تحرک نوع موتور ----------------- دیزیلی قدرت موتور -------------- 500 اسب بخار حداکثر سرعت ---------- 60 کیلومتر بر ساعت حداکثر پیمایش ---------- 650 کیلومتر قابلیت مانور قابلیت حرکت در شیب ----------------- 60 درجه قابلیت حرکت در شیب جانبی --------- 30 درجه گام عمودی ------------------------------ 0.6 متر سنگر ------------------------------------- 2 متر قابلیت عبور از آب ------------------------- تا عمق 1.2 متر تمام حقوق متعلق به وبسایت میلیتاری است مترجم و گردآورنده : BIGBANG منبع : http://www.military-today.com/missiles/nasr.htm
  8. با سلام تانکز الخالید یا همون MBT 2000 جزو تانک های پیشرفته ای است که به وسیله و با همکاری پاکستان و جمهوری خلق چین ساخته شده است که البته در پاکستان ساخته و در همان پاکستان هم مورد استفاده نیروی زمینی ارتش پاکستان است . این تانک قابلیت حمل سه نفر رو داره و به یک توپ 120 مم مجهز هست که جزو اسلحه اصلی این تانک هست که البته از دیگر ویژگی های این تانک می توان قابلیت شلیک موشک های ضد تانک همراه با سیستم کنترل آتش و دید در شب را نام برد . قابل ذکر هست که این تانک از تانک هایی که به وسیله شوروی و چین مورد استفاده قرار می گرفت کوچک تر است که البته اولین نمونه این تانک که وارد خدمت در نیروی زمینی پکستان شد در سال 2001 بود . پاسکتان قصد داشت که تا سال 2007 بیش از 600 دستگاه از این نمونه تانک های پیشرفته رو به تولید برسونه که هوز اطلاعاتی که آیا این کار به پایان رسیده است در دست نیست البته به غیر از پاسکتان در حال حاضر عربستان هم از این نوع تانک ها استفاده می کنه . کشور سازنده : چین و پاکستان وزن : 48 تن طول : 10.07 m عرض : 3.50 m ارتفاع : 2.40 سرنشینان : 3 نفر سرعت : 70 km/h برد : 400 کیومتر بدون سوختگیری قدرت و سنگینی : 26 hp/tonne ماشین بخار : 12-cylinder diesel model 6TD-2 1,200 hp (895 kW) . سلاح ها : توپ 12.7 mm برای ضد هوایی و یک توپ 125 مم . پاکستان تقریبا به 700 دستگاه از این نوع تانک مجهز هست و عربستان سعودی نیز به 150 دستگاه . الضرر تانک Al Zarrar یکی از تانک های پیشرفته و بهینه سازی شده ی پاکستان است که به سیستم های کنترل آتش ، تجهیزات و جنگ افزار های بسیار قوی و سیستم های دید در شب مجهز هست . برنامه ساخت این تانک در سال 1990 شروع شد و در 26 فوریه 2004 این تانک وارد خدمت به نیروی زمینی پاکستان شد . شکور سریلانکا هم در خواست خرید 25 نمونه از این تانک رو داده . تغییرات توپ 120 مم قابیلت شلبک در سیستم های APFSDS, HEAT-FS و HE-FS . سیستم نیمه اتوماتیک کشور سانزده : پاکستان وزن : 40 تن سرنشینان : 4 نفر سلاح ها : سیستم واکنش به اتش ، توپ 125 مم . قدرت ماشین : 730 hp کشور های دارنده این نمونه تانک : پاکستان سریلانکا ( در حال خرید )