جستجو در انجمن
مشاهده نتایج برای برچسب های 'logistikos'.
پیدا کردن 1 result
-
تعریف: اماد و پشتیبانی نیروهای مسلح ، وظیقه تأمین و مدیریت ، حمل و نقل تدارکات و پشتیبانی و نگه داری از ادوات نیروهای مسلح را بر عهده دارند، در یک تعریف جامع تر آماد و پشتیبانی وظایف زیر را در عملیات های نظامی بر عهده دارد: · طراحی ، توسعه ، تهیه (acquisition) ،ذخیره سازی، توزیع، نگه داری، تخلیه و کنترل آذوقه ، تجهیزات و تسلیحات · جابه جایی و انتقال نیروها · تهیه و یا ساخت ، نگه داری و استفاده و مدیریت فضا ها و ساختمان های نظامی (پادگان ، پایگاه و فرودگاه و...) · ارائه خدمات و امکانات · ارائه خدمات پزشکی و سلامت تاریخچه: لغت logistics از صفت یونانی logistikos به معنای "ماهر در محاسبات" نشأت گرفته است. این لغت اولین بار در امپراطوری روم شرقی (بیزانس) استفاده شد که به شکل ویژه یک مقام رسمی لشکری به عنوان logista عهده دار این مسئولیت بود . ظاهرا در آن زمان این لغت دلالت بر مهارت در محاسبات عددی و ریاضیات داشت. در گذشته ارتش ها تدارکات مورد نیاز خود به خصوص غذا و علوفه را از طریق شکار کردن و یا برداشت گیاهان خودرو ویا غارت کردن مردم محلی تأمین میکردند با این وجود اگر در منطقه اذوقه کافی برای تأمین ارتش وجود نداشت و یا به دلیلی مجبور به توقف طولانی مدت میشدند ، تدارکات به سرعت تمام میشد ، راه حل این بود که تدارکات مورد نیاز را همراه خود آورده و این عمدتا" به وسیله کشتی ، حیوانات باربر ، واگن ها یا توسط خود سربازان صورت می گرفت . این روش تا حدودی باعث خودکفایی ارتش میشد و تا قرن نوزدهم میلادی بیشتر مهمات و تجهیزات مورد نیاز یک سرباز برای کل یک عملیات نظامی توسط خود سرباز قابل حمل بود. به هر حال این روش منجر به ایجاد کاروان های تدارکاتی (Baggage train ) گسترده ای که در کنار ارتش ها حرکت میکردند شد که تحرک و قابلیت مانور ارتش را کاهش میداد. همچنین توسعه سلاح های گرم و افزایش مداوم حجم مهمات و تجهیزات کار را به جایی رساند که حمل این بارهای اضافی توسط نیروها ممکن نبود. با وقوع انقلاب صنعتی ، پیشرفت تکنولوژی و مدیریت راه حل جدیدی پیش پای ارتش ها گذاشته بود و آن تأمین و نگه داری تدارکات پشت جبهه و انتقال آن به خط مقدم بود، این روش منجر به انقلاب آمادی( logistical revolution ) شد که با آغاز قرن بیستم میلادی شروع و قابلیت های ارتش های مدرن را به شدت افزایش داد و همزمان آن ها را به شدت وابسته این سیستم جدید کرد. کاروان تدارکاتی شامل قاطر باربری Baggage mule در ارتش روم قبل از میلاد قرون 5 تا 15 میلادی در قرون وسطی در اروپا سربازان مسئولیت تأمین اذوقه و تجهیزات خود را داشتند، یا به وسیله جستجو ، شکار، غارت و یا خریداری کردن با این وجود فرماندهان نظامی اغلب برای سربازان خود آذوقه و تجهیزات فراهم میکردند اما آن ها این کار را در ازای دستمزد سربازان انجام میدادند و یا سربازان باید اذوقه مورد نیاز خود را از فرماندهان خریداری میکردند که در بعضی موارد حتی بیشتر از حقوق پرداختی میشد در سال 1294 میلادی جان بالیول پادشاه اسکاتلند از حمایت نقشه ادوارد اول پادشاه انگلستان برای حمله به فرانسه سر باز زد، ادوارد اول طرحی را در ولز و اسکاتلند اجرا کرد که در آن داروغه ها ، اذوقه، اسب و گاری را به صورت اجباری و پایین تر از قیمت بازار از تجار خریداری میکردند و به انبار های تدارکات ارتش انگلستان supply depot در مرز اسکاتلند و انگلستان انتقال میدادند که سربازان انگلیسی قادر به خرید آنها باشند، این طرح در طول جنگ اول استقلال اسکاتلند که در سال 1296 اتفاق افتاد ادامه یافت، به هر حال این سیستم محبوبیتی نداشت و با مرگ ادوارد اول در سال 1307 پایان یافت. از اغاز حکومت ادوارد دوم در سال 1307 تا پایان حکومت ادوارد سوم در سال 1337 انگلستان از سیستم جایگزینی استفاده میکرد که در آن از تجار خواسته میشد که در محل حضور ارتش حاضر شوند و اقلام مورد نیاز سربازان را به آنها بفروشند این باعث نارضایتی زیادی شد چون تجار برای سود بیشتر تدارکات را با قیمت بسیار بالاتر از معمول به سربازان میفروختند. وقتی که ادوارد سوم در سال 1337 جنگی را با فرانسه آغاز کرد که به جنگ صد ساله معروف شد ارتش انگلستان برای تأمین تدارکات مورد نیاز خود به روش قدیمی جستجو و غارت بازگشت و استفاده از این روش در طول جنگ ادامه پیدا کرد. حمل تدارکات ارتش نورمن ها برای حمله به انگلستان 1066 میلادی سربازان بعد از غارت شهر ، اموال غارت شده را با گاری منتقل میکنند قرن 16 میلادی در اواخر قرن شانزدهم میلادی اندازه و حجم ارتش های اروپایی به شدت افزایش پیدا کرد تا بعضی از موارد به بیشتر از 100 هزار نفر میرسید، این افزایش فقط در تعداد سربازان نبود بلکه شامل غیرنظامیانی که همراه ارتش بودند camp followers هم میشد ، این غیرنظامیان با ارتش جابه جا میشدند و خدمات مختلفی را به سربازان ارائه میکردند و به لحاظ تعداد حداقل نصف و گاهی به اندازه خود سربازان بودند( همینطور اندازه کاروان تدارکات baggage train به طور متوسط یک واگن به ازای 15 سرباز). دولت های کمی بودند که از پس مخارج این ارتش های عظیم بر می آمدند. بیشتر سربازان ارتش ها را مزدورانی تشکیل میدادند که در ازای خدمات خود مزد دریافت میردند، (هزینه های این مزدوران به دنبال افزایش حجم ارتش ها به حدی شد که حتی امپراطوری اسپنیا هم در چند مورد دچار ورشکستگی گردید) این سربازان و فرماندهان آنها مجبور بودند که اذوقه و تدارکات را خودشان تأمین کنند. در صورتی که به طور دائمی در یک شهر مستقر بودند و یا در طول راه تجاری حرکت میکردند، تدارکات به سادگی توسط کاگزاران intendants خریداری میشد و در اختیار ارتش قرار میگرفت، در موارد دیگر در صورت حرکت در منطقه خودی ارتش توسط فروشنگان دوره گرد دنبال میشد ، البته اجناس آنها معمولا اندک و گران بودند، یا یک قراول به شهر پیش رو میفرستادند که مسائله تدارکات و اسکان سربازان را رفع و رجوع کند. در زمان عملیات در منطقه دشمن، ارتش، مردم محلی را برای تأمین تدارکات غارت میکرد ، یک رسم تاریخی به منظور گرفتن هزینه جنگ از دشمن، با افزایش اندازه و حجم ارتش ها اتکا به غارت و چپاول تبدیل به مشکل بزرگی شد ، به گونه ای که بیشتر تصمیمات مبنی برا اینکه چه مکانی باید مورد حمله قرار بگیرد نه بر اساس یک هدف استراتژیک بلکه بر این مبنا بود که کدام منطقه توان تأمین تدارکات ارتش را دارد. محاصره ها sieges به خصوص تحت تأثیر این مسأله بودند ، چه یک ارتش قصد حمله به شهری رو داشت یا برای دفاع از آن برخواسته بود. (به جز در مواردی که فرمانده توان باز تأمین تدارکات را به نحوی پیدا میکرد) یک شهر واقع شده در یک منطقه بی حاصل عملا از هر حمله ای مصونیت داشت.متقابلا، ارتش های آن زمان نیاز کمی به حفظ خطوط ارتباطی با عقبه را در زمان پیشروی در خاک دشمن داشتند، به جز در مواردی که نیاز به استخدام سربازان بیشتری بود و چون انبارهای تدارکاتی وجود نداشت، قطع ارتباط با آنها هم بی معنی بود. با وجود اینکگه این مسأله در تئوری ازادی عمل و تحرک به ارتش ها میداد اما در عمل وابستگی به غارت برای تأمین تدارکات مانع هرگونه پیشروی پایدار و هدفمند میشد.در ادامه بیشتر ارتش ها مجبور به دنبال کردن مسیر رودخانه های قابل کشتیرانی شدند به دلیل اینکه حمل تدارکات مورد نیاز به وسیله قایق ها بسیار راحتر از حمل زمینی انها بود ، این نکته به خصوص در مورد توپخانه صدق میکرد چرا که حتی تعداد انگشت شماری از توپ ها بادی توسط صدها اسب کشیده میشد و سرعت حرکت آنها بر روی زمین نصف بقیه ارتش بود. قرن 17 میلادی با آغاز قرن هفدهم ، فرانسه با مدیریت وزیر جنگ ( secretary of state of war )، مایکل لی تلییر michel le telleir اصلاحاتی را برای رفع مشکلاتی که در قرون گذشته ارتش ها را درگیر کرده بود (در بالا ذکر آن رفت) آغاز کرد. رسیدگی به مزایا و حقوق پرداختی به سربازان و مبارزه با فساد و ناکارآمدی پیمانکارهای خصوصی ، ابداع فرمول هایی برای محاسبه تدارکات لازم برای یک عملیات، وضع استانداردهایی برای قراردهای بسته شده با تأمین کنندگان تدارکات و ایجاد یک رسته جدید دارای وسایل حمل و نقل با وظیفه انتقال تدارکات مورد نیاز چند روز در حالی که ارتش را در طول نبرد همراهی میکردند. با اجرای این اصلاحات به تدریج استفاده از انبار های تدارکات magazines(supply depot) که میتوانستند جریان منظمی از تدارکات را به وسیله کاروان ها به جبهه برقرار کنند، افزایش پیدا کرد، در حالی که مفهوم انبار و کاروان ها چیز جدیدی نبود اما تا قبل از افزایش اندازه ارتش ها استفاده از آن ها بسیار نادر بود. با وجود این تغییرات ارتش فرانسه همچنان به غارت کردن برای تأمین نیاز های ارتش هنگام پیشروی وابسته بود، انبار های تدارکات صرفا برای عملیات های خاصی استفاده میشد و محصولات مازاد آن برای درامد مالی و کاهش بار مالیاتی در بازار به فروش میرسید. وسایل نقلیه ای که برای کاروان های تدارکاتی مورد نیاز بودند یا از بازار خریده میشدند یا از مردم محلی به زور مصادره میشدند. از ویژگی های جنگ های آن دوران شهر های مستحکم و دارای توانایی دفاع از خود و ناتوانی ارتش ها از ایجاد کردن خطوط مقدم ثابت و کنترل کردن مناطق وسیع بود، بنابراین این کاروان ها خودشان نیازمند ارتشی بودند تا آنها را تا جبهه همراهی و محافظت کنند که این مسأله مانع کربرد گسترده آن ها میشد. فایده اصلی این اصلاحات برقرای خط تدارکات به حملات محاصره ای بود به طوری که فرانسه در جنگ های موفقیت آمیز سال 1658 مجبور به ترک هیچ محاصره ای منجمله محاصره معروف دانکریک siege of dunkrik به دلیل کمبود تدارکات نشد. پسر لی تلییر ، لووس( louvois ) اصلاحات پدر را بعد از تصاحب جایگاهش ادامه داد، مهمترین این اصلاحات تضمین جیره رایگان روزانه برای سربازان بودکه شامل 2 پوند (کمتر از یک کیلوگرم (نان یا نوعی بیسکویت و در صورت امکان به جیره ها غذاهای پروتئینی مانند گوشت و حبوبات اضافه میشد. او همچنین انبار های تدارکات دائمی که مسئولیت آن با حاکم محلی بود ایجاد کرد تا تحت هر شرایطی برای جنگ ها تدارکات موجود باشد، برخی از این انبار ها برای تأمین تدارکات مورد نیاز دژ ها و شهرهای مرزی در هنگام محاصره به مدت چندین ماه، اختصاص داده شدند و بقیه برای تأمین تدارکات ارتش فرانسه در میدان نبرد استفاده میشدند. با این اصلاحات ارتش فرانسه صاحب یکی از بهترین سیستم آماد و پشتیبانی در اروپا شد به هر حال همچنان محدودیت های شدیدی در قابلیت های آن وجود داشت، انبار های آماد تنها بخشی از نیاز های تدارکاتی ارتش را تأمین میکردند پس کماکان غارت کردن برای تأمین نیاز ارتش اجتناب ناپذیر بود این مسأله به طور خاص برای کالاهای فاسد شدنی و یا کالاهایی که دارای حجم زیادی بودند ،مانند علوفه، صدق میکرد، مدیریت و انتقال تدارکات به جبهه همچنان ناکارآمد و وابسته به توانایی پیمانکاران خصوصی بود. قرن هجدهم میلادی بریتانیا در طول جنگ های استقلال آمریکا برای تأمین تدارکات ارتش به شدت دچار مشکل شد چرا که آمریکایی ها دسترسی به بیشتر بازار های محلی را برای انگلیسی ها قطع کرده بودند و تدارکات مورد نیاز باید با کشتی کل اقیانوس اطلس را میپیمود تا به آمریکا برسد. بعد از این جنگ ، بریتانیا بر اساس تجربیات بدست آمده ساختاری را ایجاد کرد تا امپراطوری خود را اداره کند، لندن متوجه ارزش کشتی ها و نیروی دریایی برای تأمین تدارکات مورد نیاز ارتش شد ، با توسعه کشتی رانی و قدرت دریایی، ساختاری ایجاد شد که به بریتانیا اجازه میداد تا پادگان های تابعه خود را در جزایر فالکند ، استرالیا و سیرالئون و... را به هم متصل کند و نیرو و تدارکات را از نقاط مختلف دنیا به محل مورد نیاز سرازیر کند، این ساختار در جنگ های انقلاب فرانسه به آن ها اجازه داد لشکرکشی های عظیمی را انجام داده و شبکه عظیمی از پادگان های مستعمراتی در سراسر دنیا ایجاد کنند. قرن نوزدهم ناپلئون قبل از جنگهای ناپلئونی ، تدارکات ارتش به وسیله پیمانکارهای خصوصی ، غارت کردن و مصادره کردن (خریداری کردن اموال به کمترین قیمت و به صورت اجباری) تأمین میشد ، ناپلئون تأمین تدارکات را تبدیل به بخش بزرگی از استراتژی جنگی فرانسوی ها کرد در طول نبرد اولم ulm campaign در سال 1805 ارتش 200 هزار نفری فرانسه برای تأمین تدارکات خود مجبور نبود به تأمین امنیت مناطق مجاور برای خطوط تدارکاتی نبود چرا که متحدان المانی ، فرانسه آنها را به خوبی تأمین میردند ، آلمان ها شهر ازبورگ را به یک انبار تدارکات بسیار بزرگ تبدیل کردند، که غذا، البسه، کفش و مهمات ارتش کبیر ( Grand armee )را به خوبی تأمین میکرد. ناپلئون چیزی را به شانس واگذار نکرد ، او از متحدان المانی خود درخواست کرد تا مقدار مشخصی از تدارکات را در شهر های مختلف مثل ولزبورگ و اولم ذخیره کنند تا در صورت نیاز برای استفاده ارتش فرستاده شوند و زمانی که تقاضا های جدید فرانسه از توان المان ها خارج شد ، فرانسوی ها با استفاده از کوپن اموال مورد نیاز را مصادره و به خط مقدم میفرستادند تا پیشروی های فرانسه متوقف نشود، توافقاتی که فرانسوی ها با متحدانشان کردند به انها اجازه میداد که ظرف چند رو مقدار زیادی از تدارکات را دریافت کنند. ناپلئون انبار تدارکات بزرگی در شهر پاساو Passau ایجاد کرد، با قایق هایی که تدارکات را طریق رودخانه دانوب به وین Vienna منتقل کنند، تا ارتش فرانسه را که عازم نبرد اتریش Battle of Austerlitz بود را پشتیبانی کند. ناپلئون در سال 1807 اولین رسته کاروان تدارکات نظامی military train را ایجاد که به صورت تخصصی وظیفه تأمین و انتقال تدارکات را بر عهده داشتند. سیستم آماد فرانسوی عملکرد ضعیفی در مواجهه با guerrilla warfare ( جنگجویان نامنظم / گروه های کوچکی از دشمنان به خطوط تدارکاتی حملات پارتیزانی انجام میدهند و تأمین تدارکات را با مشکل مواجه میکنند) در طول جنگ اسپانیا و محاصره بنادر اسپانیایی توسط بریتانیا از خود به نمایش گذاشت، ناتوانی در تأمین تدارکات باعث شکست فرانسه در محاصره بارسلونا شد و تلاش های فرانسوی ها برای اضافه کردن کاتالان به امپراطوری فرانسه پایان یافت. کاروان تدارکاتی نظامی military train متعلق به گارد امپراطوری فرانسه خط آهن در اواسط قرن نوزدهم میلادی ظهور راه آهن وکشتی بخار انقلابی در آماد و پشتیبانی ایجاد کرد.در طول جنگ داخلی آمریکا(1861-65) هر دو طرف به طور گسترده ای از راه آهن برای جابه جایی نفرات، تدارکات، اسب ها وقاطرها و تجهیزات سنگین استفاده کردند.در طول نبرد هفت هفته ای seven weeks war در سال 1866 ارتش پروس به خوبی از راه آهن برای جا به جایی نفرات استفاده کرد اما ناتوانی از حمل تدارکات از پایان خط آهن به خطوط مقدم جبهه باعث شد حدود 18000 تن کالا بر روی قطارها باقی مانده و به موقع به ارتش نرسند.از استفاده پروس از خط آهن در طول جنگ پروس و فرانکو Francu-Prussian war اغلب به عنوان مثال کامل آماد و پشتیبانی مدرن در قرن نوزدهم یاد میشود هرچند اغلب مجبور بودند برای حفظ قابلیت مانور تدارکات رسیده از خط آهن را همانجا رها کنند. مهندسان آمریکایی در حال تست راه آهنی که به عنوان جایگزین پل سنگی قدیمی ساخته شده جنگ جهانی اول در سول چند دهه منتهی به قرن بیستم میلادی با گسترش سیستم سرباز گیری اجباری و نیروی ذخیره اندازه و حجم ارتش ها باز هم به شدت افزایش پیدا کرد، در عین حال صنعتی شدن جنگ افزار ها (پیدایش تنفگ های تغذیه شونده با گلوله و افزایش اندازه و استفاده از توپخانه و ظهور مسلسل ها) مهمات مورد نیاز برای عملیات ها را به چند برابر افزایش داد، همه اینها در حالی بود که سیستم آماد و پشتیبانی همچنان از تکنولوژی قرن نوزدهم استفاده میکرد. با شروع جنگ جهانی اول حمل و نقل متکی به خط آهن و اسب ها با چالشی بیش از حد توانش مواجه شد. با شروع پدید های به نام نبرد خاکریزها (نبرد خندقی / trench warfare ) خاکریزهای کوچه مانند و باریکی ساخته و ریل گزاری شدند تا راه آهن را تا خط مقدم جبهه گسترش دهند. اندازه ارتش آلمان برای تأمین شدن تدارکاتش توسط راه آهن بسیار بزرگ بود، به دلیل اینکه سرعت حمل و نقل تدارکات نمیتوانست خود را با پیشروی ارتش تطبیق دهد، پیروزی های تاکتیکی مثل عملیات مایکل ( Operation Michael ) هم از شکست نهایی آلمان جلوگیری نکردند.محاصره دریایی آلمان توسط بریتانیا باعث کمبود مواد اولیه، کالا و غذای مورد نیاز برای پشتیبانی از ارتش المان شده بود و این مسأله یکی از دلایل اصلی پیروزی نهایی متفقین محسوب میگردد، از سوی دیگر استفاده مؤثر المان از زیردریایی برای غرق کردن بدون هشدار کشتی های جنگی و تدارکاتی متفقین، اسیب پذیری حمل و نقل دریایی علی رغم برتری متفقین در دریا را نشان داد. کاروان تدارکاتی اسب محور! آلمان ها در طول عملیات مایکل Operation Michael جنگ جهانی دوم با مکانیزه شدن جنگ افزار ها که از اواخر جنگ جهانی اول شروع شده بود ، بار افزایش مهمات، سوخت و تعمیر و نگه درای مورد نیاز برای تانک ها و سایر خودروهای جنگی را به دوش آماد و پشتیبانی اضافه کرد. نیاز در حال رشد برای کشتی ها و هواپیما های قدرتمندتر و پرتعداد این بار را حتی سنگینتر کرد. البته از طرف دیگر مکانیزه شدن کامیون ها را برای آماد و پشتیبانی به ارمغان آورد، با ساخته شدن جاده ها و پل های با کیفیت تر ، کامیون ها بسیار سریع تر و موثر تر از گاری های اسب و قاطر کش بودند. در حالی که بیشتر ملت ها شامل آلمان هنوز تا حد زیادی به قطارها وابسته بودند ، بریتانیا و آمریکا ، کامیون ها را به طور گسترده ای وارد خدمت کردند. آماد و پشتیبانی نقش مؤثری را در اکثر عملیات های جنگ جهانی دوم بازی کرد، به خصوص در مواردی که از مراکز پشتیبانی دور بودند . از نبرد شوروی و فنلاند و نبرد بروما Burma campaign که بعد مسافت و اقلیم سخت اندازه و حرکت ارتش های طرفین را دچار محدودیت کرده بود تا نبرد های شمال آفریقا که نبود راه آهن و تعداد کم جاده ها و اقلیم خشک و بیابانی، حملات و پیشروی ها را همانقدر به آماد و پشتیبانی وابسته کرده بود که توان اقدامات دشمن، در حمله آلمان به شوروی به دلیل گستردگی سرزمین و نبود راه اهن ، آماد و پشتیبانی ضعیف ، باعث شد علی رغم پیروزی های متعدد در نهایت ارتش آلمان پشت دروازه مسکو متوقف شود. لجستیک ورماخت در دروازه های مسکو : خطوط حمل و نقل تدارکات بسرعت به هدف اصلی قدرت هوایی تبدیل شد، یک جنگنده تنها میتوانست دهها خودروی حمل نقل تدارکات را کیلومتر ها پشت خط مقدم روی جاده نابود کند. در آب وهوای مطلوب برتری هوایی برای هر حمله ای ضروری بود، نیروی هوایی متفین پل ها و خطوط آهن شمال فرانسه که توسط آلمان ها کنترل میشدند را هدف قرار دادند تا با قطع خطوط پشتیبانی آلمان ، از موفقیت عملیات نرماندی اطمینان حاصل کنند، در حالی که بعد از فتح نرماندی باعث محدودیت پشتیبانی خود متفقین شد، در پاسخ به این مشکل متفقین red ball express را ایجاد کردند یک سیستم حمل و نقل متشکل از کاروان بزرگی از کامیون ها که به سمت آلمان سرازیر شدند. در طول نبرد استالینگراد، آلمان ها تلاش کردند با استفاده از آسمان تدارکات را به ارتش ششم در محاصره بود برسانند. (این نوع حمل و نقل پل هوایی نامیده شد) که به دلیل ضعف هواپیماهای آلمانی به خوبی اجرا نشد. متفقین اما در اجرای پل هوایی موفق تر عمل کردند، در نبرد برمه و آوردگاه هامب ، متفقین تدارکات نیروهای چینی در نبرد با ژاپنی ها از طریق اسمان تأمین کردند . در دریا، نبرد اقیانوس اطلس از روزهای ابتدایی جنگ آغاز شد و تا اواخر آن ادامه یافت، زیردریایی های آلمانی، کشتی های تدارکاتی متفقین که تدارکات مورد نیاز نیروهای انگلیسی، آمریکایی و روسی را تأمین میردند هدف قرار میدادند و مؤثرتر از جنگ جهانی اول شده بودند، مسابقه پیشرفت تکنولوژی بین زیردریایی ها و سلاح های ضد زیردریایی با برتری زیردریای های آلمانی تا اخر جنگ ادامه یافت و متفقین ناتوان از پیروزی قاطع بر آلمان ها و تأمین امنیت کامل کشتی های تدارکاتی خود بودند. آماد و پشتیبانی چالش بزرگی برای آمریکاییها در طول جنگ بود ، چراکه آنها مجبور بودند تجهیزات را در طول اقیانوس اطلس (برای نبرد در اروپا) و یا در مسیر طولانی تری در طول اقیانوس آرام (برای نبرد در آسیا) انتقال دهند ، آلمان ها نبرد زیردریایی خصمانه ای را بر علیه خطوط تدارکاتی امریکا در اقیانوس اطلس اجرا کردند ولی ژاپنی ها از خطوط تدارکاتی آمریکا در اقیانوس آرام غفلت کردند و از زیردریایی های خود در کنار ناوهای جنگی برای نبرد مستقیم استفاده کردند. خطوط تدارکاتی طولانی نقش اساسی را در نبرد های متفقین و ژاپن در اقیانوس آرام بازی میکرد، ژاپنی ها برای حمله به پرل هاربر از تعدا زیادی کشتی حامل سوخت استفاده کردند تا نواگان جنگنده ها را روی دریا سوخت رسانی کنند ، تعداد بیشماری کشتی حمل و نقل استفاده میشد تا تدارکات مورد نیاز متفقین که در حال نبرد در سرزمین ژاپن بودند تأمین شود همانند اقیانوس اطلس زیردرایی ها در اقیانوس آرام هم با غرق کردن بیش از 1200 کشتی تدارکاتی خسارت بیشتری از ناوگان سطحی به حریف وارد کردند. کاروان کشتی های تدارکاتی متفقین در اقیانوس اطلس آماد و پشتیبانی و تحولات مدرن جنگ پدیده ای غیر قابل پیشبینی و کنترل است، فرماندهان مسئول آماد و پشتیبانی باید در چنین شرایط پر ابهامی تصمیم بگیرند که چه تدارکات و خدماتی برای نبرد مورد نیاز است؟ در چه زمان و کجا مورد نیاز است؟ و بهترین راه تأمین آنها چیست؟ ، مدل های پیشبینی میتوانند از ابهام وضعیت موجود بکاهند اما در نهایت فرماندهان تصمیم نهایی را روی این موارد میگیرند ، گاهی در صورت اجازه دادن شرایط از بصیرت و سبک و سنگین کردن گزینه های موجود میتوان استفاده کرد. فرماندهان برای تصمیم درست نه تنها باید به جنبه های بیشمار امور آماد و پشتیبانی اشراف داشته باشند بلکه به فهم کاملی از امور نظامی مرتبط مانند استراتژی، تاکتیک، اطلاعات ، تمرینات ، افراد و امور مالی هم نیاز دارند. در جنگ های بزرگ اغلب امور مربوط به آماد و پشتیبانی نتیجه جنگ را مشخص کرده است. برای مثال نبرد تناژها tonnage war (اشاره به استفاده آلمان از زیردریایی برای غرق کردن کشتی های تدارکاتی متفقین و قطع خطوط پشتیبانی آنها) نقش حیاتی در جنگ جهانی دوم بازی میکرد. نبرد ضد زیردریایی نسبتا موفق متفقین علیه المان و عدم موفقیت المان ها در غرق کردن تعداد کافی از کشتی های متفقین باعث باقی ماندن بریتانیا در جنگ شد و توانایی حفظ زنجیره تدارکاتی به شمال افریقا از طریق دریای مدیترانه با حفظ جبهه دوم نبرد علیه آلمان ها شد بلعکس نبرد زیردریایی submarine campaign موفقیت آمیز آمریکاییها علیه کشتی ها تدارکاتی ژاپن باعث فلج شدن اقتصاد و تولیدات نظامی این کشور شد. ناتوانی دول محوربرای حفظ کردن زنجیره تدارکاتی مداوم به جبهه شمال آفریقا (به طور متوسط 25 درصد کمتر از نیاز ارتش آفریقایی رومل به انها سوخت و تدارکات میرسید) تصمیمات اسراتژیکی را به فرماندهان سپاه آفریقایی تحمیل کرد. در بعد تاکتیکی در نبرد فنلاند و شوروی ، روس ها برتری کاملی در اسلحه و تعداد بر فنلاندی ها داشتند اما در نهایت مجبور شدند تجهیزات سنگین خود را رها کرده و عقب نشینی کنند یکی از عوامل مهم پیروزی تاکتیکی فنلاند ، اختلال موفقیت آمیز آنها بر خطوط تدارکاتی شوروی بود. به طور کلی محافظت از خطوط پشتیبانی خودی و حمله به خطوط پشتیبانی دشمن استراتژی بنیادی نظامی است که که موفقیت در اجرای آن تفاوت بین پیروزی و شکست را تعیین میکند. صرفا برای میلیتاری منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Military_logistics