jackturbo

سرنوشت مبهم تحقيقات جنگ‌ تحمیلی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

تصور اوليه از جنگ، تصوري ساده و ابتدايي است و اغلب شامل جنبه‌هاي نمادين جنگ، مانند تحركات درميادين نبرد، مانورهاي هوايي، شليك موشك‌ها و توپخانه‌ها و ... است؛ و اوج آن در شكست‌ها و پيروزي‌ها تجلي مي‌كند. در حالي كه جنگ از جمله پديده‌هاي اجتماعي است كه با تفكر انسان ارتباط نزديك دارد و بدون فكر و برنامه‌ريزي، اداره آن تقريبا غيرممكن است. دخالت فكر انسان در جنگ به حدي است كه برخي از نظريه‌پردازان نظامي، جنگ را جدال فكري دو فرمانده در سطح تاكتيكي و رهبران دو كشور درگير در سطح استراتژيك دانسته‌اند.

از ديگر ويژگي‌هاي جنگ، پيچيدگي آن است كه در شروع، تداوم و پايان آن، ده‌ها متغير سياسي، تاريخي، اقتصادي، اجتماعي، رواني و نظامي دخالت دارد؛ و نمي‌توان به سادگي از عهده اداره، كنترل، هدايت و بررسي آن برآمد. دقيقا به همين دليل است كه دانشمندان علوم اجتماعي از ارائه نظريه‌هاي قاطع و دائمي درباره جنگ خودداري كرده وتنها به گزاره‌هاي كلي اكتفا مي‌كنند. از سوي ديگر، به دليل ارتباط جنگ با اخبار روزمره نظامي كه حاكي از درگيري‌هاي جزيي نظامي بين طرفين است، تصور مي‌شود، مفهوم جنگ در همين زد و خوردهاي نظامي خلاصه مي‌شود، در حالي كه در عمق اين اخبار، برداشت‌هايي كلي از جنگ وجود دارد كه با كنار هم قراردادن اين‌گونه اخبار روح و پيكره واحدي استخراج مي‌شود كه كارشناسان آن را استراتژي نظامي ناميده‌اند؛ و در هر سطحي از نبرد جاري است.

ويژگي‌هاي گفته شده نشان مي‌دهد كه مطالعه و تحقيق درباره جنگ، چه جايگاه حساس و ارزشمندي در عرصه علوم نظامي دارد؛ و حكومت‌ها به چه دلايلي علاقه‌مند هستند و يا بهتر بگويم، مجبورند در زمينه جنگ به تحقيق و مطالعه بپردازند. علاوه بر اين، مطالعه و تحقيق در مورد جنگ مي‌تواند به دست‌اندركاران يك كشور كمك نمايد، پاسخ‌هاي مناسبي براي پرسش‌هايي از اين قبيل بيابند:

1) تجارب جنگ‌هاي گذشته چگونه مي‌تواند درجنگ احتمالي آينده به‌كار آيد؟
2) چگونه مي‌توان از وقوع جنگ احتمالي آينده جلوگيري كرد؟
3) درصورتي كه جنگي اتفاق بيفتد، چگونه مي‌توان با كم‌ترين خسارت از آن خارج شد؟
4) در مقايسه بين رژيم‌هاي سياسي، كدام نوع آنها سريع‌تر وارد جنگ مي‌شوند؟
5) چگونه و در چه شرايطي، مي‌توان بر دشمن فرضي غلبه كرد؟
و ده‌ها پرسش ديگر كه ضرورت مطالعه و تحقيق درباره‌ جنگ را صدچندان مي‌كند؛ و به همين دليل است كه اين‌گونه تحقيقات، در مراكز مطالعاتي معتبر دنيا با وسواس خاصي دنبال مي‌شود. براين اساس همه ساله، صدها كتاب، مقاله، رساله، گزارش و ... در اين زمينه تهيه و ده‌ها سمينار درباره آن برگزار مي‌گردد و محققين بسياري سرگرم يافتن پاسخ‌هاي مناسب علمي براي پرسش‌هايي نظير پرسش‌هاي بالا هستند. با اين مقدمه، جاي طرح اين سؤال اساسي است كه پژوهش درباره جنگ هشت‌ساله در ايران، چه منزلت و جايگاهي دارد و مسئولان كشور چقدر در اين زمينه سرمايه‌گذاري كرده‌اند؟

در پاسخ به اين سؤال بايد گفت، براساس آمار و اطلاعات موجود و با نگاهي به بودجه‌هاي تحقيقاتي كشور، اساسا فعاليت‌هاي پژوهشي در داخل كشور، جايگاه و منزلتي ضعيف و كم‌ارزش دارند؛ و سرمايه‌گذاري‌هاي لازم در اين زمينه صورت نمي‌گيرد. بنابراين، سرنوشت پژوهش‌هاي مربوط به جنگ، تا حد زيادي روشن است و به جرا‡ت مي‌توان گفت، در اين زمينه، سرمايه‌گذاري اندكي شده است. بررسي‌هاي به عمل آمده درباره‌ پژوهش‌هايي كه خارج از كشور در مورد جنگ ايران و عراق صورت گرفته است، نشان مي‌دهد، اين مطالعه‌ها از نظر كمي و كيفي بسيار بيشتر و بهتر از تحقيق‌هايي مي‌باشند كه در داخل كشور صورت گرفته است. اين نابرابري و عقب‌ماندگي را مي‌توان در حوزه‌هاي مربوط به متدولوژي، محتوي، چارچوب پژوهش و حتي منابع نيز مشاهده كرد. متأسفانه اين مسئله )بي‌توجهي به مطالعات جنگ) نه تنها در ميان مسئولين كشور، بلكه در نيروهاي مسلح نيز ديده مي‌شود؛ و فرماندهان و مسئولان نظامي كشور به اين ضرورت كم‌تر توجه دارند. بررسي نه چندان موشكافانه درباره دلايل عدم سرمايه‌گذاري و توجه به امر پژوهش در جنگ هشت‌ساله، موارد زير را نشان مي‌دهد:
الف- جامعه تحقيقاتي و علمي نيروهاي مسلح و بالطبع كشور هنوز رشته علوم نظامي را جدي نمي‌گيرند و بنابراين، قادر نيستند در اين زمينه، مراكز علمي و پژوهشي تاسيس كنند و يا مراكز موجود را گسترش دهند.

ب- در رژيم گذشته، از تأسيس مراكز آموزشي و پژوهشي عالي نظامي خودداري مي‌شد؛ و مسئولان كشور در آن زمان به دلايل گوناگون مايل بودند نيازمندي‌هاي علمي و تحقيقاتي خود را از خارج كشور به ويژه كشورهاي غربي و در را‡س آنها امريكا، تأمين نمايند. اين روند پس از پيروزي انقلاب اسلامي تداوم يافت و تنها در ساليان اخير دو مركز دوره عالي جنگ در سپاه پاسداران و دانشكده علوم استراتژيك در ارتش تأسيس شدند كه در اين ميان، تنها دوره عالي جنگ سپاه، درسي با نام “تجزيه وتحليل استراتژيك جنگ ايران و عراق” تعريف و برگزار كرده است. البته ناگفته نماند كه از ابتداي تهاجم عراق به ايران، مركزي با نام مطالعات و تحقيقات جنگ در سپاه پاسداران راه‌اندازي شد كه تحقيق‌هاي ميداني گسترده‌اي در زمينه جنگ ايران وعراق انجام داده است و پروژه‌هاي تحقيقاتي متعدد و متنوعي را در دست تهيه دارد، اما اين مركز به دليل محدوديت‌هاي ناشي از بودجه ، كادر مديريتي، كارشناسان ومحقيقين ورزيده، ساختار تشكيلاتي ، مكان و ... با مشكلات و تنگناهاي جدي روبه‌رو است.

ج- موضوع مطالعات جنگ ايران وعراق در هيچ يك از مراكز علمي نظامي به صورت جدي مطرح نشده است؛ و حتي در دوره‌هاي فرماندهي و ستاد سپاه و ارتش كه داراي درجه كارشناسي ارشد از وزارت علوم هستند نيز نه به صورت آموزشي و نه به صورت پژوهشي، مورد توجه نيست. مروري بر طرح تفصيلي دوره كارشناسي ارشد فرماندهي و ستاد كه به تصويب وزارت علوم نيز رسيده است اين مسئله را به خوبي تاييد مي‌كند.

د- نظريه‌هاي جنگ كه معمولاً از ميان پژوهش‌هاي به عمل آمده در باره جنگ استنتاج مي‌شوند، همواره مورد توجه محققين علوم نظامي بوده و دانشمندان اين رشته اغلب، فرضيه‌هاي خود را با مطالعه جنگ‌ها اثبات يا رد مي‌كنند. با اين وجود، هيچ‌يك از خبرگان نظامي ايران نتوانسته‌اند در اين زمينه توفيقي به دست آورند؛ و دليل آن تا حد زيادي به ضعف مطالعه و تحقيق درباره جنگ مربوط مي‌شود. هم‌اكنون، حتي مطالعات توصيفي جنگ ايران و عراق نيز نتوانسته است، در متون آموزشي نظامي مرسوم در كشور، كم‌ترين اثري بگذارد.

ح- به دليل برخورد غير علمي با منابع ، مأخذ و مدارك جنگ، محققين علاقه‌مند نيز نمي‌توانند از آنها استفاده نمايند. ضعف در اطلاع‌رساني و نبود مركزي كه ‌عهده‌دار مسئوليت اسناد و مدارك جنگ باشد، پژوهش در اين باره را با دشواري مواجه ساخته است.

و- از ديگر دلايلي كه موجب كندي يا توقف مطالعات درباره جنگ به صورت كلي و جنگ ايران و عراق به صورت اخص شده، ضعف در متدولوژي تحقيق است. رشته علوم نظامي به دليل مداخله فراوان ساير رشته‌ها در اين حوزه نتوانسته است روش تحقيق و متدولوژي مورد نياز خود را تدوين كرده و به سامان برساند. سامان نيافتن متدولوژي تحقيق در مطالعات جنگ يكي از دلايل استقبال نكردن محققين از پژوهش در زمينه مسائل جنگ ايران وعراق است.
با توجه به مطالب بالا، بايد كوشش كرد تا مطالعات جنگ، بيش از گذشته مورد توجه قرار گيرد؛ و رشته علوم نظامي به عنوان پشتوانه علمي اين مطالعات تثبيت شود. توسعه تحقيق و پژوهش در اين حوزه به ميزان قابل توجهي به سرمايه‌گذاري نيروهاي مسلح بستگي دارد. فرماندهان نظامي با درك اين ضرورت مي‌توانند در پيشرفت تحقيق درباره‌ جنگ، نقش اساسي داشته باشند. تقويت نهادهايي همچون مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، دوره عالي جنگ، دانشگاه علوم استراتژيك و ... هم‌چنين تقويت پژوهش‌هاي صورت گرفته در اين حوزه، مي‌توانند در موفقيت هرچه بيشتر علوم نظامي مؤثر باشند. توسعه و تقويت اين مراكز در داخل كشور، علاوه بر غناي علمي، بومي‌سازي نظريه هاي نظامي را به‌دنبال دارد.

ماهنامه نگاه - شماره 15،16
به نقل از پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.