Ehsan_animator

در چشم باد

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

قرار نبوده این سریال طوری ساخته بشه که به عنوان یک منبع درسی در دانشکده های نظامی تدریس بشه

در چشم باد ؟ می دونید یعنی چه ؟

تمام داشته های ما در سینما و صدا و سیما به نصف این سریال هم نمی رسه

منم مثل شما نجات سرجوخه رایان ، پشت خطوط دشمن و هزار و یک فیلم جنگی رو دیدم

ولی شما می دونید بهترین و زیباترین فیلم در سینمای جنگ در نگاه منتقدین چه فیلمی هست ؟

[b]غلاف تمام فلزی[/b]

کدوم یکی از دوستان این فیلم رو دیده ؟

آیا تکنیک های نظامی در این فیلم رعایت شده ؟

خیر

آیا صحنه هایی مثل فتح سواحل نرماندی در نجات سرجوخه رایان ، صحنه های تیراندازی در استالینگراد در فیلم Enemy at the Gates ، صحنه های تعقیب و گریز در فیلم پشت خطوط دشمن می تواند مفهومی از جنگ همانند فیلم غلاف تمام فلزی ساخته کوبریک را به شما برساند ؟

من هم مثل شما قبول دارم که کاستی ها یی در مجموعه در چشم باد وجود دارد ولی بسیاری از نکات مثبت هم دیده می شود .... چرا دوستان به این قسمت اشاره نمی کنند

چرا روی شخصیت پردازی کاراکترها بحث نمی کنید؟ ... چرا روی فیلمنامه و خط سیر داستان بحث نمی کنید ؟.... چرا روی لوکیشن ها بحث نمی کنید ؟.... چرا روی بازی بازیگران فیلم بحث نمی کنید ؟ .... چرا روی نشانه ها در سریال بحث نمی کنید ؟ .... چرا روی فیلم برداری زیبای فیلم بحث نمی کنید ؟ .... چرا روی حجم پروژه انجام شده بحث نمی کنید ؟ .... چرا از نظر تاریخی روی مجموعه بحث نمی کنید ؟ .... چرا روی مفهومی که آقای جوزانی قصد داشت به مخاطب برساند بحث نمی کنید ؟ ... چرا روی تعداد مخاطب بحث نمی کنید ؟.... و هزار چرای دیگر

دوستان فکر کردن که این مجموعه ، یک مستند کامل از صحنه های یکی از جنگ های معاصر است و همگی سعی می کنیم نیروی های دو طرف را از نظر تاکتیک جنگ ، نحوی جنگیدن نیروها و انجام عملیات های مختلف بررسی کنند

خیر دوستان .... این سریال برای بررسی تخصصی ما بچه های میلیتاری از صحنه های نبرد ساخته نشده

این سریال همانند بسیاری از اثار هنری دیگر برای رساندن یک مفهوم به مخاطب خود ساخته شده و من معتقد هستم که آقای جوزانی در این زمینه بسیار موفق عمل کردند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام به همگي .
مخصوصا همه منتقدين عزيز دل انگيز .icon_cheesygrin


در مورد در چشم باد . زحمت زيادي كشيده شده ، دستشون درد نكنه! اما بعضي جاها ديگه خيلي آبكي شده ! مخصوصا از نظر جلوه هاي ويژه البته فكر نكنم مشكل ، مشاور ان نظامي باشن .يكي از مشكلات اصلي و هميشگي [b]پوله[/b] ديگه تا آخرش رو بخونيد ...

اما در مورد اين همه انتقاد و نقادي ، يكي از مشكلات ساختاري چامعه و فرهنگ ماست ، انگار هنوز داريم در زمان خان ها زندگي مي كنيم . يا با صاحبان قدرتي يا عليه اونها . چند صدايي اصلا وجود ندارد .

يك نگاهي به ساختار ميليتاري بكنيد . يك تاپيك و شما بايد ادامه بحث رو با بقيه بدي ، بري اونجايي كه همه بحث مي كنن . اگه يك نظر خوب هم اين وسط خارج بحث مطرح بشه ، واقعا بين هياهوي بحث گم مي شه . !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
وقتی بالگرد عراقی حمله میکرد یک نفر داد میزد "پدافند عامل!" بقیه میخوابیدن رو زمین و با یک حالت خاصی به آسمون تیر اندازی می‌کردند.

آیا این کار واقعا انجام میشده؟ آیا تاثیری هم داره؟ icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
يكي از اون تاپيك هايي كه توش پست ندادم ! ميدونيد چرا ؟! چون اصلا اون فيلمه رو نديدم ...
ميدونيد چرا ؟! چون اين همه وقت براي يك سريال بايد ارزشش رو داشته باشه ! لااقل اون سريال جذابيتي ايجاد كنه كه من برام مهم باشه قسمت بعديش رو از دست ندم ...
و كلا واسه خالي نبودن عريضه اين پست رو دادم ! ببخشيد ..


[quote]منتظر افتضاحات بعدي صدا و سيما هستيم
[/quote] يادمه يه فيلم ساخته بودن يارو با پرايد ميره جبهه ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام خدمت همه دوستان گرامي
حقيقتش تنها چيزي كه به ذهن من مي رسد اين است كه متاسفانه ما ملتي هستيم كه همه چيز را يا سفيد سفيد مي بينيم يا سياه سياه در صورتي كه در دنياي واقعي هم سفيد داريم و هم سياه . اين همه عيبش ديديم و گفتيم اي كاش هنرش را هم مي گفتيم . من نه فيلمسازم و نه داستان نويس بلكه بعنوان يك بيننده از بعضي بخشهاي سريال لذت بردم و از بعضي از بخشهايش هم لذت نبردم . به هرحال روايتي 60 ساله از تاريخ ايران را اگر بخواهيم در يك سريال چند ده قسمتي خلاصه كنيم آن هم با اين همه منابع متنوع و متضاد و حوادث گوناگون و با بودجه اي كه صدا و سيما مي دهد و امكاناتي كه در مملكت ما هست احتمالا بهتر از اين از آب در نمي آيد .
البته نقدهاي زيادي به عنوان يك بيننده به برخي صحنه ها و روايتهاي سريال دارم و معتقدم جاي كار بيشتر به خصوص در صحنه هاي نظامي وجود داشت .ولي از نكات خوبي كه ديدم روايت نقش شهيد باقري در آزاد سازي خرمشهر بود كه براي بسياري از ما نقش ايشان ناشناخته بود . باز مي توان به روايت مقاومت نيروي دريايي نوپاي ايران در برابر متفقين و همچنين قيام خلبانان و پرسنل نيروي هوايي در پادگان قلعه مرغي در برابر اشغالگران اشاره كرد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خیر،مشکل عمده ما این هست که در بسیاری موارد شاخص را ایالات متحده قرار میدیم و مسائل را نسبت به اون میسنجیم،
توان نظامی ایران با بوجه تقریبی 7 میلیارد دلاری با توان نظامی ایالات متحده با بودجه 800 میلیارد دلاری
توان سینمایی سریالی با بودجه کل تقریبی 12 میلیون دلاری با سریالی مثلا به مانند لاست با بودجه تک قسمت پایلوت اون با بودجه تقریبی 10 میلیون دلاری!
و ....

در ضمن مشکل عمده ما ایرانیان این هست که در تمامی موارد مشکلات را بر عهده دیگران-عمدتا حاکمیت- میدانیم و شانه از زیر بار مسئولیت شخصی خود
خالی...

جدا از مواردی که وظیفه حاکمیت هست معمولا هیچ سخنی از فرهنگ غلط و اشتباهات عمده خود به میون نمیاریم و البته با این روند مشکلات هم برای همیشه باقی خواهد موند...

برای مثال در مورد سریال،بودجه ای در اختیار کارگردانی که هیچ رابطه ای هم چون رابطه برای مثال سلحشور با مدیران نداره و جزء هنرمندان منتقد هم شناخته میشه قرار میگیره و نتیجش با توجه به ادعای خود کارگردان در استقلال کامل در تحقیقات و نوشتن فیلمنامه و کارگردانی میشه چیزی مثل در چشم باد،در اولین اقدام در بسیاری از وبلاگهای عمدتا الوده به بغض های سیاسی قبل از نقد هنرمند که بیشترین تاثیر را در ساخت اثر داشته ضرغامی یا سیمایی که تنها بودجه مورد امکان براش را تهیه کرده به باد انتقاد گرفته میشه،به جای نقد بضاعت سینمای ما،هنر ما،امکانات ما،نقد سازمان یا شخص را مد نظر قرار میدیم و اسمش را هم میزاریم نقد!!خیر،با سیاسی کاری نه سینمای ما درست خواهد شد و نه رویه های موجود،تنها زمانی میشه امیدوار بود که همه چیز سر جای خود قرار بگیره..

افزونه:
مثل ماجرای این روزهاست،بالاترین و جرس و رادیو زمانه به شدت در حال دفاع از بحث وقف دانشگاه ازادی هستند که احتمالا اصلا نمیدونند ماجرا چی هست،تنها به خاطر اینکه برای مثال ناقض مصوبه شورای انقلابی هست که اینها با اون و افراد عضوش مخالفند...
به قول گفت و شنود:دو نفر را بردند برای اعدام،به اولی گفتند اخرین خواستت چی هست؟،گفت دیدن خانوادم،به دومی گفتند اخرین خواستت چی هست،دومی که دشمنی عجیبی با اولی داشت گفت،اینکه نزارید اون خانوادش را ببینه!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
واقعيتش رو بخواهيد مشكل اصلي هيچ كدوم از اينها كه ميفرماييد نيست !
احتمالا ميدونيد كه سريال برره بسيار پر مخاطب تر از اين سريال بوده ! ...


اين سريالها ميخواهند چيزي رو به مردم بفهمانند ! در پوشش يك داستان ! داستان براي راحتتر وارد شدن مطالب به مخ بيننده و يكجا تحويل ندادن مطالب به آن است ...
اما وقتي داستاني تا آخرش معلوم بشه كه ميخواد چي تحويل بيننده اش بده مخاطبش رو اذيت ميكنه ..

اين فيلم يك داستان عاطفي داشت و ميخواست در قالب زندگي يك فرد يك دوره تاريخ ايران رو به تصوير بكشه ! خوب همينجا بايد بگم كه خيلي مسخره است چنين كاري ! ... اونهم به دلايل زياد ... چون داره به بيننده تحميل ميكنه اين فرد رو درك كنه ! . حقانيت و درست و غلط رو از اون ياد بگيره ! و اون ملاك سنجش دوران طي شده توسط فيلم قرار بده ..

هدف از ساخت اين فيلم به نظر نميرسيد راضي كردن بيننده و حتي گفتن حقايق باشه .
هر چند كه به نظر ميرسه خيلي روش كار شده بود ! ...


اما من بعنوان كسي كه در سيستم سازماني صدا و سيما مدتي فعال بودم ميگم ! وقتي چنين فيلمهايي ساخته ميشه و با هدف رفتن به اكران عمومي روي پرده سينما نباشه ! در اين سطح از توليد با اين هزينه ها بايد تهيه كننده يا كنندگان پولشون رو از يك منبعي در بيارن ! ...

حالا اگر همين سريال بصورت يك فيلم سينمايي روي پرده ميرفت چقدر فروش داشت ؟! چقدر از شماها ميرفتين ديدنش ؟! من شخصا خودم فيلم آبكي دختر ميليونر رو ترجيح ميدادم ....


در چنين شرايطي اجبارا صدا سيما در راستاي اهدافش (كه از بالا دست يعني تبيين شده ) ملزم به ساختن فيلم هايي براي افزايش آگاهي مردم و حس وطن پرستي هست ! ...
با توجه به همين موضوع يك عده آدم ميان و طرحي رو به سازمان ميدن ! [b]كه اونا قبول كنند [/b]! . بعد در طول ساخت تا پايان فقط راضي كردن هييت نظارت مديريت توليد معاونت سيما و رياست اون براي دست اندركاران و توليد كنندگان مهم هست ! [size=9]چون آنها بايد پول را بدهند و اين پول دادن ها هم ماجرا ها دارد[/size] .به همين خاطر سازندكان نيازي نميبينند كه بيننده خيلي خوشش بياد يا نه ! يا اصلا مفهوم رو چطور ميرسونند ! اصلا اثر گذاري مناسب دارد ؟! نظر هييت بررسي فيلمنامه ! و تعداد دقايق فيلم قبل از نشان داده شدن به مردم مورد محاسبه و امتياز گيري قرار ميگيرد و پولش را هم بر اساس آن ميدهند ! .. يا كم ميكنند يا به انتظار بعيد امتيازي هم ميدهند ...


بعد از اتمام بررسي ها و كارشناسي هاي راضي كننده توسط يك عده فيلم به اكران عمومي ميرود ! و نتيجه اش نظرات دوستان ميشه ....

من نميخوام بگم اين فيلم خوبه يا بده ...
اما در صنعت سينماي خصوصي راضي كردن تهيه كننده و بازار ! و در توليد صدا و سيما راضي كردن مسولان امر ! ملاك است ....
علت عمده ضعيف بودن توليدات داخل و مورد لطف قرار نگرفتنشون توسط مردم همين هست ....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوب کسانی که شناخت خوبی از سینما دارند فکر کنم به خوبی جوزانی و افکار و خط مشی اش را بشناسند برای همین هم بود که من تاکید کردم روی اسامی،اصولا سریالهایی چون در چشم باد به علت قرار گیری در رده پروژه های الف سیما بیشتر مورد توجه مدیران هستند و البته وقتی فردی منتقد سینمای ایرانی خود این سریال را وصیتنامه ی خودش میدونه فکر کنم تکلیف بیشتر این اتهامات! روشن میشه، ندیدن یک سریال هم البته خود دلیل خوبیه برای قضاوت نادرست!! در مورد اون،در یک مورد فقط در این سریال بر خلاف بسیاری موارد دیگه شخصیت اول داستان تا انتها هم بر موضع انتقادیش از جنگ پافشاری میکنه اگر انتقاد به نوع پرداخت مفهوم هست که باز هم کارگردانی با شان جوزانی و موضع انتقادی مطئنا هیچگاه برای مثال مهران غفوریان نیست که به خاطر باکس پخش و مدت زمان سعی در راضی کردن مدیران به هر طریقی داشته باشه...

و در مورد عناصری چون حس وطن پرستی و القای این طور موارد مگر در سیما کاری غیر از این باید صورت بگیره،هدف متعالی یک مدیر شیکه دولتی و حاکمیت برای حفظ کشور تحت امر اون هم کشوری چون ایران با این تنوع قومیت و دشمنان بسیار و منطقه متزلزل مطمئنا همین موضوع هست و به همین دلیل سعی در انتخاب کارگردانی میکنه که این عنصر را نه در قالب یک شعار مستقیم بلکه در درامی چون "سر نوشت بیژن ایرانی طی سه دهه" روایت کنه،حال اینکه شبکه ای است دولتی،کافیه به سریالهای شبکه های غیر دولتی امریکا برای مثال چون "چاک" نگاهی بندازیم تا ببینیم چقدر مستقیمتر و البته با زبانی شبه طنز "جاسوسی برای ایالات متحده و وطن" را تقدیس میکنه و مستقیم و غیرمستقیم مخاطبان جوانش را ترغیب به جذابیتهای این حرفه!!ولی همانطور که گفتم امکانات و ابزار و استعدادهای بیشتر و بهتر هنری سبب میشه ایرادات و شعارهای اون سریال با روکشی از تکنولوژی و استعداد و زرق و برق پنهان بشه ولی سریال ایرانی باز برای مخاطبین خاص مشکلدار و ناقص به نظر برسه...

در رابطه با سینما و دختر میلیونر! هم که اینجا فکر نکنم تعارفی وجود داشته باشه و چیزی را بخواهیم کتمان کنیم،سطح سلیقه ی فعلی مخاطبین سینما و نوع مخاطبین و "چرایی سینما رفتنشون" فکر کنم برای همه روشن باشه و اصولا پرفروشی اخراجی ها مطمئنا دلیل بر ارزشمندتر بودن اون از طلا و مس و خیلی دور خیلی نزدیک و به همین آهستگی نیست و البته حرف در این مورد بسیار هست و وقت کم با توجه به امتحانات پایان ترم...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب alala دوزاريتون كج افتاد !و شما كليت ماجرا رو جور ديگري گرفتيد ... بنده نقش سازمان رو در كيفيت توليدات گفتم ... اصلا برام مهم نبود كه كي اون رو ساخته ...

اين يك اشكالي هست كه در اين حوضه وجود داره ...




اما در همين صداو سيما هم سريال هاي بسيار قوي و زيبا هم داشتيم كه مدت زياديه ديگه ساخته نميشن و كسي هم نيست كه بگه چرا ؟! ...
مثل ميرزا كوچك خان .(سردار جنگل)
مثل روزي روزگاري (واقعا تاثير گذار بود)
مثل هزاردستان . با اون ادبياتش كه در تاريخ فيلم سازي ايران ديگه تكرار نشد ..
و ....



[quote] و به همین دلیل سعی در انتخاب کارگردانی میکنه که این عنصر را نه در قالب یک شعار مستقیم بلکه در درامی چون "سر نوشت بیژن ایرانی طی سه دهه" روایت کنه،حال اینکه شبکه ای است دولتی،کافیه به .......
[/quote] اين كار رو خيلي ضعيف انجام دادن ! مثال عمده قوي انجام دادن اين كار بر ميگرده به همون سريال روزي روزگاري كه بطور دقيق وظعيت معيشت و زندگي مردم اون دوران رو نشون ميداد و در نهايت آونقدر روي بيننده تاثير داشت كه فقط ميتونست تحسين كنه ...

در مورد شبكه هاي خارجي و سريال هاي مزخرفي مثل تگزاس رنجر و... هم خيلي باهاتون موافق نيستم فكر نكنيد كه اون سريال ها هم در خود آمريكا خيلي طرفدار دارند ! اينها رو بيشتر واسه تلويزيون كويت ساختن ... ! كه تاريخ مصرفشون گذشته .


توليدسريال و فيلم سينمايي كار پيچيده تري است از اينكه اينگونه بخواهيم صحبت كنيم . ما موردي و كلي نميتونيم صحبت كنيم عوامل بسياري در شكل گيري يك داستان تا خروجي بصورت نوار ويديويي و نمايش وجود داره ... بهتر پاي صحبت كارگردانان بنشينيد تا متوجه غالب مسايل بشيد .
كه اگر بخواهيم وارد بشيم از بررسي اين فيلم چشمي در باد غافل ميشيم ...

در مورد اون نكته هم كه فرموديد صدا سيما وظيفه اين هست ! مگر مشكلي با حرف بنده داشتيد !؟! يا گفتم وظيفه اش اين نيست ؟! يا داره اشتباه ميكنه ؟!

بلكه اين هست كه هدف رو به اين نهاد سپردن و مسوليتش هست به همين خاطر رديف بوجه داره ! اون هم بسيار زياد . و اينكه چطوري ميشه كه يك كار تصويب بشه تا بره واسه ساخت و خارج كاملا تحت نظر و اراده اين سازمان هست ! اصلا هم با كسي شوخي ندارند ! جلساتشون هم از خشونت بي بهره نيست و كارگردان نويسنده بجون هم ميفتن هيچ اين دو بجون تهيه كنند (صدا و سيما) مي افتن و تهيه كننده هم بجون اونها ! اما قطعا نظر تهيه كننده تايين كننده است مگر اينكه راضي بشن .
اما در همين حال خارج از سازمان كاري مثل اخراجي ها شكل ميگيره كه بخوبي ضمن جزب مخاطب تمام هدفش رو ميرسونه و بيننده رو اذيت نميكنه ! چون مدتها روش كار شده و معاونت سيما منتظر روي انتن رفتنش نبوده ![size=9](چون ممكنه زياد عمر كاريش قد نده)[/size]جايزه جشنواره اش رو بره روي صحن بگيره ! ...
تجربه اي كه من دارم اينجا نگم بهتره اما چندين كار الف ساختم با بودجه خيلي پايين ..
حتي از شبكه هاي سراسري 1 و 2 هم پخش شدن ! خيلي چيزها رو در مورد صدا وسيما ميدونم مهمترين چيز اينه كه بدونيد با توجه به وضعيتي كه الان داره كار خوب نميتونه بيرون بده و همينها هم براش شاهكار هست ... چون مديريتي از جز تا كل نظامي سياسي فرهنگي داره ! نه فرهنگي هنري سياسي ! ... و كلا توش بويي از هنر نيست مگر اينكه بهاي سنگيني بابتش پرداخت كنه و مديرانش براي گرفتن جايزه جشنواره عجول نباشند ! پول رو به موقع بدن ! تفكراتشون رو در فيلم دخالت ندن ! البته كساني كه بايد نيستند و مجبورند به همين ها اكتفا كنند ! و يا اينكه از بزرگان سينماي ايران التماس كنند كه كمكشون كنند ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام به دوستان مواردی به نظرم می اد به صورت شماره وار بیان می کنم ان شا الله کارگشا باشه.
1- در مورد داستان درگیری هواپیماهای ایرانی در جنگ دوم جهانی این قضیه واقعیت داره و حتی اقای معتضد هم در شبکه دو اون رو گفتن و در کتابها هم می تونید دنبالش بگردید و درگیری در فیلم هم با انگلیسی ها نبود اگر دوستان یه کمی دست از بی انصافی بردارن و چشمشون رو بیشتر باز کنن می بیینن روی هواپیماهای متخاصم ستاره هست.

2- اما در مورد رضا خان اینکه فردی داره تاریخ اون زمان رو نشون می ده باید بگیم رضا خان قهرمان بوده و در همین فیلم نمی بینید که بیژن در جلسه سری با خلبانان نیروی هوایی چه لیچارهایی بار اون می کنه و یا در جلسه با جاسوسهای المانی به چه شکلی سران بی لیلقات ایران رو مورد حمله قرار داده و برای ازادی کشورش به جای پناه بردن از دست استعمار انگلیس به استعمار المان جلسه رو ترک می کنه ایا این کافی نیست که نشان دهد این فرد برای کشورش می جنگد نه برای کسی و یا شخصی و یا دینی و ایا دوستان باریک بینی که اینقدر زیبا دارن فقط این فیلم رو می کوبن بهتر نبود مقداری هم به برخوردها و پیام فیلم نگاه می کردن و واقعیات تاریخ کشور رو به خاطر علایق شخصی به خاطر نبودن چند تا صحنه اکشن به مسلخ نمی بردن و پیام فیلم رو فدای و ذبح چند تا موضوع فرعی نمی کردن کجای داستان این بیژن داره به خاطر افکار شخصی خودش می جنگه همون زمانی که برای کشورش دستور شاه ضعف القدرت رو لغو می کنه و جونش رو کف دست می گیره برای از بین بردن دشمن و برای کور و میهنش ما فرض رو بر این بگیریم این اقا اصلا به این نظام و حاکمیت و دین و.... اگر هم بود معتقد نبود اما ایا عملکردش جایی برای میهن پرستی اون می زاره ایا ماها هم زندگی شخصی نداریم ایا ما هم دارای عشق نیستیم ایا ما هم زندگی عادی نداریم و ایا فکر می کنیم شهدای ما در جنگ از اسمان اومده بودن ایا خود اقای ده نمکی نمی گن یکی از پیامهای من در این فیلم این بود که بگم جنگ نال قشری خاص نبود که بخوان اون رو الان مصادره کنن و جنگ ایا مال تمام مردم و این مردم به تمام مردم نبود ایا نشون دادن عشق و زندگی فردی یک شهید می تونه ناقض کاری باشه که کرده و اگر اینطور فکر کنیم که مثلا شهدای ما مثل فرشته ها بودن ایا به قول دکتر شریعتی پایین اوردن مقام یک انسان عادی هم نیست که حتی تمام فرشتگاه ملزم به سجده به اون می شن.
در تمام این فیلم شخصیت اصلی داستان از بی ارزگی و نفهمی و بی لیاقتی سران کشورش در زمان خودش می ناله و مستقیم و یا با کنایه اون رو بیان می کنه. حاشا که من دروغ می گم.

3- در مورد اخرهای فیلم باید بگم این فیلم قسمتهای اخر اون در زمان کمی ساخته شده و کیفیت در اون فدای زمان شده و شاید فدای کمی بودجه کما اینکه دیده میشه ابتدای فیلم بسیار قوی و زیبا ساخته شده.

4- سلام اقا مصطفی اقا ما رو خیلی ناراحت می کنی که شما رو نمی بینیم من رو به عنوان برادر خودت قبول کن ولی کار خوبی نمی کنی برادر من که تعدادی بیان و....

5- اما در مورد کمونیسم بگم به هر حال هر سیستم و ایده ای برای خودش شاخصه هایی داره اما همین رو بگم ضرباتی که ما از لیبرالیسم در داخل و خارج دیدیم از کمونیسم ندیدم و ایا فقط قبول نداشتن دین رو می تونیم دلیلی بر عدم میهن پرستی کسی بدونیم و اینم به اون دوستمون بگم که تقریبا نمی شه جهان سرمایه دار و کمونیستی رو با هم مقایسه کرد و به این نتیجه رسید که اونها یکی هستن نه برادر من بیشترین و بدترین کنتاکها بین این دو ایده بوده و هست و ایا فراموش کردین در همون جنگ که دارین بهش استناد می کنین این کره شمالی و چین کمونیسم بودن که حتی حاضر بودن به ما سلاح بدن ایا بدون موافقت شوروی می تونستن این کار رو بکنن من می گم نه تا شما چی بگین.
و اینم در مورد این کمونیستها بگم من اونها رو بر لیبرالها و امپریالهایی ترجیح می دم که با منافق بودن و ریا و نمامی می خوان کار خودشون رو پیش ببرن اما اگر تفکر اینها حتی کفر هم باشه من دوست دارم دشمنی رو که بر عقیده خودش استوار و پایدار باشه که کمونیستها بودن هر چند کافر باشن که منافق به هر حال از کافر بدتره.
در مورد همین منافقها باید بگم شاید غیر از انقلاب ایران تنها تفکری بوده که تونسته توده مردم رو در برخی موارد به عرصه فعالیت بیاره نمونه اون میلیشیای اونها که چیزی توی مایه های بسیج ما بوده و با همین تفکر سالها با امریکا با دستانی نه چندان پر جنگیدن و... و یا در امریکای جنوبی کشوری جزیره ای مثل کربا با اون وصعت کم تونسته امریکا رو به چنین چالشی بکشه.
اما این هم اضافه کنم که من اصلا اونها رو تایید نمی کنم و قصد دفاع هم ازشون ندارم کما اینکه مقاله ای تحلیلی هم در مورد مشکلات اقتصاد کمونیستی نوشتم و یا از لحاظ اعتقادی و دینی اصلا با اونها موافق نیستم اما اونها رو بر لیبرالهای کثیف امریکا و غرب ترجیح می دم
در مورد کمونیسم در ایران هم باید بگم مثلا مجاهدین خلق توسط سه دانشجوی ایرانی به اسم شهیپ محسن حنیف نژاد و بدیع زادگان پایه ریزی شد که به واقع شهید شدن.
دانشجویانی که قصد داشتن از جنبه های خوب کمونیسم برداشت کنن و به شکلی با درس گرفتن از اون سعی در ایجاد ایرانی اباد و ازاد کنن به شکلی دنباله رو تفکرات دکتر شریعتی و طالقانی بودن و این رو هم اضافه کنم ایت الله طالقانی هم عضوی موثر در این گروه بود(قبل از به انحراف رفتن اون) دکتر شریعتی که حتی چمران و بقیه مبارزینی رو که می خواستن اموزش چریکی ببینن اون برای اموزش فرستاد و... اما این افراد دستگیر شدن و در همون اون تشکیل این گروه در زمان شاه اعدام شدن و این رو هم باز اضافه کنم بیشترین کشته در زمان قبل از انقلاب مربوط به همین گروه مجاهدین خلق هست اما بعد از شهادت این سه بزرگوار که بسیار مذهبی و معتقد هم بودن کم کم ریاست این گروه به دست کسانی مثل رجوی می افته و اونها چند سال قبل از انقلاب اسلام رو هم کنار می زارن اما به صلاح نمی دونن اون روبرای مردم فاش کنن و اونو مخفی می کنن و تا اینکه به اون جایی رسیدن که به ارتداد و التقاط با انقلاب و امام رسیدن و.....
و ایت طالقانی هم از این گروه بعد از اگاهی از تفکرات اونها در اوایل انقلاب کناره گرفتن و خودشون به یکی از منتقدین اونها تبدیل شدن اینه می گن ان شا الله خدا عاقبت به خیرت کنه یعنی این که حتی ممکنه برای نیت و راه خدا کاری رو شروع کنی ام باید حواس ادم جع باشه اخرش شیطانی نشه.

6- در این فیلم منظور از اون کفتارها متفقین و استعمار گرهایی بودن که برای تیکه تیکه کردن ایران به جون این کشور افتاده بودن و حتی در صحنه ای دیگه عده ای با نقاب بالماسکه نشون داده می شد باز این مطلب رو القا می کرد و اون شیر هم کنایه از انگلیسی بود که مجبور بود جای خودش رو به امریکا و شوروی هم بده البته من ماندم در این همه ریز بینی و تفکر عمیق دوستان که مو رو در ماستت دست همسایه در 152.25 س م می بینن ولی معنی این تیکه فیلم ها رو نمی بینن.

7- در مورد اون صحنه های اخر فیلم و فتح خرمشهر باید بگم برادر من یه خورده ای در مورد جنگ مطالعه کن و یه خورده ای هم به اون فیلم های مستندی که به فیلم الحاق شده بود توجه کن برادر من این فیلم از روی واقعیاتی ساخته شده که وجود داشتن ایا فراخموش کردین ما در همین جنگ نزدیک به 650 هزار نفر کشته و زخمی و مفقود دادیم ایا این امار رو بر تعداد عملیاتهای ایران تقسیم کنیم نمی فهمیم که جوانان این مرز و بوم با تن خودشون جلوی تانک عراق و دنیا ایستادن ایا نمی تونیم درک کنیم چرا یک نفر روی مین می ره خارج از بحث اعتقادی ایا این به دلیل نبودن امکانات نبوده ایا اگر مین کوب و مین یاب و موشک ضد تانک موجود و یا به اندازه کافی موجود بود و ایا اگر ما تانک به میزان لازم داشتیم ایا لازم بود با نفری که کلاش توی دستشه و نهایتا ار پی جی به دشمنی حمله کرد که پشت خاکریزی با تمام استحکامات و میدانهای مواتع و... با بهترین و نامحدودترین سلاحها و مهمات تجهیز شده حمله کرد.
برادر من اون زمان سال 60 بوده و هنوز سپاه اینی که شما فکر می کنی نبوده و اصل چیزی به اسم اموزش و سازماندهی بیشتر از اینکه شما دیدین نبوده ایا فراموش کردین همین افراد 30 و خورده ای در خرمشهر تنها با ژ۳ و تربار ژ۳ مقومت کردن شما به من بگین چطور ایا اصلا با ژ۳ و ار پی جی میشه جلوی گردانهای زرهی رو که به ازای هر نفر شما چند تا تانک با پشتیبانی هوایی و توپخانه دارن وایساد پس چه اتفاقی افتاد غیر از اینکه با جون و خون و تن خودشون این کار رو کردن و با همون چیزی که در دست داشتن و به دستور امامی که باید دستورش به هر شکل اجرا میشه(البته فکر نکنید دستورش برای دیکتاتوری بوده نه دستوری خدایی و ایمانی) .
از خداوند ممنونم که اون زمان ما نبودم که با هزار تا دلیل و توجیح نمی رفتیم جلو که اقا ما تانک نداریم ما هواپیما نداریم ما مهمات نداریم و.... خوشحالم که نبودم تا با بهانه خودم رو از تکلیف مبرا کنم خوشحالم که نبودم تا نتونم جونم رو به خاطر مال و فرزند و ... و به خاطرجون دوستی نتونم فدای دینم و وطنم کنم کاری که اونها کردن.
ایا نامه اقای شمخانی که فرمانده سپاه ابادان بودن در زمان اشغال رمشهر رو فراموش کردیم زمانی که بنی صدر به سپاه سلاح نمی داد ایشون مگر ننوشت:
اقا ما اماده ایم برای جان دادن اما امکانات جان دادن نداریم.
ایا فراموش کردیم ایشون می گفت اگر فقط 12 تا گلوله خمپاره 120 داشتم برای چند روز عراق رو در خرمشهر متوقف می کردم.
برادر من این صحنه ها واقعیات جوانان این کشوره که با جون خودشون جنگیدن چون چیزی دیگه ای نداشتن برادر من بهتر نیست به جای تمسخر وکنایه یه مقداری به خودمون بیایم و ببینیم که تاریخ ما چه بوده ایا 8 سال رو با موشک و هواپیمای رادار گریز و تانک نسل ۳ جنگیدیم نه برادر من با همین کلاشها و ارپی جی ها جنگیدیم و ایا شما تاکتیکی غیر از این سراغ دارین به ما نشون بدین.
اصلا راهی غیر از این نوع حمله نبوده ما وقتی می تونیم بگیم دروغه و یا این نوع عملیات اشتباهه که بتونیم از امکانات استفاده کنیم ولی اگر به شما هم بگن کشورت رو گرفتن و جز کلاش و ار پی جی و ... چیزی نداری شما چه می کنی و اصلا چه می توان کرد ایا استراتژی دارینم بگین اگر دارین ما هم بفهمیم.
ایا گفته های اقای رضایی درمورد فتح خرمشهر رو فراموش کردین که برای فتح خرمشهر ما به سختی به پایان مراحل رسیدیم و دیگه نیروی بای ورود به خرمشهر نداشتیم و از دستور امام هم برای فرستادن مردم به جبهه ها می ترسیدیم.
ایا فراموش کردیم که جز گردان شهید کاظمی نیروی برای ورود به این شهر نداشتیم (ایا یکگردان می تونه در برابر چند هزار نفر مقامت کنه) ایا نشنیدی که بعد از ورود شهید کاظمی به خرمشهر چه درگیری میشه و ایا نشنیدی که 18 هزار نفر عراقی تسلیم می شن شاید اگر این صحنه در تلویزیون ما به تصویر کشیده بشه اقایون سریع بگن دروغه مگر میشه 18 هزار نفر یه جا نه بابا همش دروغه این برای اینه بگن بله نظام فلان و فلانه...
ایا فراموش کردی اقای رضایی می گفت ما می ترسیدیم این اسرای عراقی بفهمن دیگه گردانی در خرمشهر نیست و همینه و می ترسیدیم این تعداد حتی با دست خالی تمام بچه های ما رو بگیرن ایا نشنیدی که گفت دستور دادیم روی جاده ابادان خرمشهر حرکت کنن تا براشون سریع نیرو بفرستیم.
ایا اگر شما که اینقدر ادعا دارین یه مقداری از لحاظ نظامی هم تفکر می کردین می فهمیدین در گرفتن خاکریز اول دشمن در چند ثانیه به خاکریز دوم و پشت سرش اعلام حمله کرده و اونها اماده بودن.

8- در مورد حوض اب و اون ناحیه هم خدا رو شکر که صحنه هایی هم از مستندش الحاق شده بو.د و گرنه واویلا.
و در این فیلم شاید اون پسر با برنو یک مقداری غیر طبیعی بهه نظر می اد اما می خواد بگه یک واقعیتی ورای این هست که فردی بوده و این چنین کاری کرده ایا نمی شه ما به جای بهانه جویی مقداری هم به پیام این صحنه می پرداختیم.

9- برادر من باز تکا رمی کنم همون جوری که قران و مولا علی ما رو توصیه کردن به خوندن تاریخ شما هم بخونین که بله واقعیت داشته با ار پی جی هلی کوپتر هم بزنن البته به ضرس قاطع نمی تونم بگم توی این عملیات چون مطمینم اتفاق افتاده بود ولی عملیاتش یاد نیست.

10- اقای من مثل اینکه شما حتی خدمت هم نرفتین برادر من وقتی حمله هوایی میشه دو راه بیشتر نیست یا پدافند غیر عامل که سعی در پخش شدنه و مخفی ماندن از دید خلبان و یا جنگیدن با هر انچه داری خوب در این موقعیت جنگی پنهان شدن که ممکن نبوده شما بفرما چه باید می کردن.
راستی این رو هم یادم رفت بگم در مورد پخش شدن در زمان حمله به خاکریز دشمن برادر من شما می تونی در کجای طول خاکریزی به به دور شهری کشیده شده پخش بشی اصلا می دونی این عملیات چقدر وسعت داشته و استعداد دشمن چقدر بوده یه سری به سایت طبیان بزن و این عملیات رو بررسی کن یا قضیه رو می فهمی یا من به جرات می گم شما هیچی از جنگ نمی دونی.

11- بادر واریور شما می گی فیلم ندیدی بعد می ای انتقاد می کنی خیلی جالب بود.
شما فکر می کنین که سیمای ایران باید برای کی فیلم بسازه .
بعد هم چه مشکلی داره ما تاریخ رو از دید و زمانه بیژن ببینیم ایا ما باید به خاطر تارخی بودن فیلم کاراکتر اون رو تیکه تیکه کنیم و فقط اونی رو که می خوایم به تصویر بیاریم ایا نمی شه زندگی فرد رو هم نشون.

12- اما در مورد انتقاد و نقد بگم نقد یعنی دیدن خوبی و بدی با هم نه دیدن بدی صدف که میشه بهانه جویی و مشکل تراشی.
برادر من ایا حق این نبود با توجه به بودجه و توان کشورمون و توان سینمای کشور و امکانات محدود می گفتیم اقای جوزانی اینجا و اینجا و.... فیلم مشکل داشت ولی دست شما درد نکنه که با همین داشته ها هم این رو تحویل ما دادین .
در تمام این نقدها که چه عرض کنم بهانه جویی های شما تماما به این قضیه بر می گشت که داشتین با زبانهای متفاوت ضعف تکنیکی در ساخت رو بیان می کردین ولی هیچ کدوم به داشته هامون اشاره نکردین که مثلا فیلمساز با این بودجه چه باید می کردو....اون دوشکا حتی کلاش به جای ام پی ۴۴ های المان در جنگ دوم اون هواپیماها اون کوچه ها همه بر به این می گرده که بیشتر از این مقدور نبوده و توان ما همین بوده و یا اشاره به صحنه های ویژه ایا شما می خواین توان ما در این جلوه ها باید مثل هالیوودی باشه که بای ندر کردن ان صحنه ها از بزرگترین ابر رایانه ها و متخصصین استفاده می کنه که تنها هزینه این متخصصین شاید به اندازه کل بودجه این فیلم باشه و ابر رایانه ا که ما نداریم و ایا نمی شد به اقای جوزانی می گفتید دست شما درد نکنه حداقل این رو در فیلمهای ایرانی باب کردین که نوری برای اینده ای روشن تر باشه نه فقط بهانه جویی و تمسخر کنین.
اما در مورد فیلم اینکه هر فیلمی ساخته میشه برای پیامی که داره من متاسفم هیچ یک از شما به این پیام نرسیدین که ما الان وارث کشوری هستیم که خونها داده و زجرها کشیده و جوانها داده و شب نخوابیها داشته و گرسنگی ها داشته و حالا بهاین جا رسیده من متاسفم به جای حلقه زدن اشک در چشممون برای کشوری که ناوبد شده در قرنها و جولانگاه نامردان داخلی و خارجی بوده و فقط به این توجه کردیم که چرا اینقدر صحنه های جنگی اون ضعیف بود وای بر ما که پیامبر فرمودن وای به حال انانکه وقتی انگشتی دراز می کنی به نوک انگشت نگاه می کنند نه ماهی که شما نشان می دهی وای بر ما که مظلومیت این خاک رو نفهمیدیم فارق از باند بازیهای سیاسی و هنری و..... واب بر ما که نفهمیدیم از این تاریخ و فیلم درس بگیریم برای فردای خودمون وای بر ما که اینقدر حافظه تارخی ما کند شده که حتی 30 سال پیش خودمون رو فراموش کردیم زمانی که کسانی فقط به خاطر خدا و میهن به جبهه رفتن و هیچ چیز از نظامی گری و جنگ نمی دونستن و با دادن خونشون کشور رو حفظ کردن که حالا ما که همه داریم در یک سایت نظامی و با مطالعات زیادی که در این زمینه داریم اونها رو به باد تمسخر گرفتیم.
برادرهای من ما چقدر کوته بین هستیم که نفهمیدیم در ورای این فیلم های هالیوودی چیزی جز دروغ و نیرنگ و واقعیتی تارخی غیر از کشتن و تجاوز برای منالفع نیست حال می خواد با بهترین جلوه های ویژه و بهترین فیلم نامه نوشته شده باشه و بهترین و بدیع ترین صحنه ها رو خلق کرده باشه ی بر ما که مثل مردم امریکا فقط به مصرف و لذت خودمون فکر می کنیم و به قول ال احمد فقط به شکم و زیر شکم وای بر ما که نفهمیدیم غلاف تمام فلزی برای اشغال ویتنام بود وای به حال کشورمون که م خواد با این جوانان ساخته بشه.
برادران من اگر به دنبال صحنه بدیع و اکشن هستین بریم باهم مسابقات بوکس ببینیم و یا بریم جنگ ببینیم ولی اونها چیزی جز اکشن و جنگ و لذت دیدن به ما نمی دن اما ایا ما پیغامی هم می تونیم در ورای این همه صحنه اکشن ببینیم.
چقدر بی انصافشدیم که حتی نمی تونیم قبول کنیم عمده کشته های ما در اول جنگ و به خاطر بلد نبودن جنگ بوده و چقدر بی انصافتر که بفهمیم چیزی هم غیر از مردن برای گرفن خاکریزها نداشتیم .

خدایا ما را به خاطر همه فراموشیهایی که در حق خود و تو داریم ببخش که به قول حق خودت انسان فراموشکار (ناسی) و در حق خود جاهل و ظالم است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]بادر واریور شما می گی فیلم ندیدی بعد می ای انتقاد می کنی خیلی جالب بود.[/quote] دو قسمت رو بصورت سطحي ديدم .. البته سطحي به بخاطر اينكه يبار توي ترمينال راه آهن ديدم ! icon_arrowd يبار هم توي خونه و توي خونه اون قسمت جنگ هواييش رو ديدم كه با سسنا 172 به درگيري با هوپيماي روسي ميرفت .. :mrgreen:

به همين خاطر بيشتر فكر كردم طنز ساختن تا فيلم جدي . و ديگه سعي نكردم و اصلا برام مهم نبود كه بخوام نگاش كنم . بر خلاف برخي ديگر فيلمها ... كه تكرار تكرارشون هم نگاه ميكنم ...

[quote]بعد هم چه مشکلی داره ما تاریخ رو از دید و زمانه بیژن ببینیم ایا ما باید به خاطر تارخی بودن فیلم کاراکتر اون رو تیکه تیکه کنیم و فقط اونی رو که می خوایم به تصویر بیاریم ایا نمی شه زندگی فرد رو هم نشون.
[/quote] چيزي كه مد نظر من هست جاي بحثش اينجا نيست ...
و اون موارد رو به اين دليل گفتم كه دوستان خيلي گير ندن ! چون اين كار صدا و سيماست و بنده در جواب به صحبتهاي دوستان در مورد مشكلات فيلمسازي گفتم ...فكر كنم الان منظورم رو بهتر بايد رسونده باشم ..
بر اساس همون دو نيمچه فيلمي كه ديدم نخواستم در مورد داستان و روايت ماجرايي فيلم قضاوت كنم ولي اينقدر اشكال توي همون دو نيمچه اشكل بود (به لحاظ فيلم سازي) كه نتونم قبولش كنم ...


در فيلم سازي مسايل زيادي دخيل هستند ! از يك دوربين بگير تا اومدن يه باد و عوض شدن يه مدير و نوع دوربين يا بدخلقي فيلم بردار و وووو ....


[quote]....اون دوشکا حتی کلاش به جای ام پی ۴۴ های المان در جنگ دوم اون هواپیماها اون کوچه ها همه بر به این می گرده که بیشتر از این مقدور نبوده و توان ما همین بوده و یا اشاره به صحنه های ویژه ایا شما می خواین توان ما در این جلوه ها باید مثل هالیوودی باشه که بای ندر کردن ان صحنه ها از بزرگترین ابر رایانه ها و متخصصین استفاده می کنه که تنها هزینه این متخصصین شاید به اندازه کل بودجه این فیلم باشه و ابر رایانه ا که ما نداریم و ایا نمی شد به اقای جوزانی می گفتید دست شما درد نکنه حداقل این رو در فیلمهای ایرانی باب کردین که نوری برای اینده ای روشن تر باشه نه فقط بهانه جویی و تمسخر کنین.
[/quote]در مورد جلوه هاي وىژه اگر اون فيلم رو كامل ميديدم بهتون ميگفتم چون الان كارم اين هست و دارم ازش ارتزاق ميكنم ! اما همون قسمتهايي رو هم كه ديدم و توش اون درگيري هوايي بود ! نميخوام چون كارم اين هست دوستان فكر ديگري كنند اما واقعا ضعيف بودند (هم در ساختار و هم نحوه فيلم برداري جلوه هاي ويژه كه بحران تضاد هماهنگي در كار سه بعدي كار هاي ما هست) ..

و البته مسايلي نظير فيلم هاليوودي و امكانات هاليوودي هم هست . اما من كليتش رو قبول ندارم .. چون اون صحنه ها ديگه خيلي خيلي هم عجيب نبود كه نشه ساختش ! اما امان از عقب موندگي ! ... متاسفانه جلوه هاي ويژه رو كارگردانان ما هنوز بدرستي نميشناسند و درك كافي ازش ندارند همه عزيزاني كه اينكار رو انجام ميدن متوسط سنيشون 20 تا 25 سال هست ! ولي در آمريكا الان يك عده پير خرفت از عهد ابر كامپيوتر اس جي آي دارن روي اين قضيه كار ميكنند ! و جلوه هاي دستيشون (ماكتها) با كامپيوتريشون هيچ فرقي نميكنه نگراني از هزينه كردن هم ندارند و بالاترين امكانات رو دارند ! اگر بدونيد ! آل ال ام ! وتا ديجيتال ! لوكاس آرت و ... چي هستند !!! در نوع خودشون يك ارتش هستند و ساختمون يكي از اين شركتها مثل لوكاس آرت (متعلق به جرج لوكاس) اندازه مجلس هست ...
از اين بحث بيخود بگذريم .... icon_cheesygrin


ما نه انتظار كار اونها رو داريم ولي وقتي ميبينيم كه كاري ساخته ميشه اگر در همون كار دقت بيشتري ميشد كار خيلي بهتر ميشد .
اگر اگر اگر و و و ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بنظر من رفتار و لوده بازيهاي بازيگيري كه نقش شيهد باقري را ايفا ميكرد به هيچ وجه در شان و شخصيت ان شهيد بزرگوار نبود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]به ادعای خود کارگردان در استقلال کامل در تحقیقات و نوشتن فیلمنامه و کارگردانی [/quote]

اين يكي از مشكلات بزرگ سريال بود.اين آقا تمام خانواده‌ي محترمشون رو به هر قيمتي در

مسئوليتهايي گذاشته كه هيچ تخصصي در اون ندارن.خدايي چندتا فاميلي جوزاني تو ليست

اسامي وجود داشت؟با خوندن چندتا كتاب كسي تاريخدان نشده.

[quote] در مورد داستان درگیری هواپیماهای ایرانی در جنگ دوم جهانی این قضیه واقعیت داره و حتی اقای معتضد هم در شبکه دو اون رو گفتن و در کتابها هم می تونید دنبالش بگردید و درگیری در فیلم هم با انگلیسی ها نبود [/quote]

اگر تمام صحبتهاي نه چندان معتبر آقاي معتضد رو مي شنيديد اينو نمي گفتيد.چون خودش گفت

كه انگليسيهاي بي شرف مسلسل هواپيماها رو تحويل نداده بودن.پس بايد با چي مي جنگيدن؟

ولي بريم سر اصل مطلب

اين سايت يك سايت نظاميه و هدف ما تحليل اين افتضاح،آخ ببخشيد اين شاهكار از نظر نظامي

هست و مثلا كاري به اين نداريم كه انگار آقا بيژن دچار عقده‌هاي فرويدي بود و هرجا كسي رو

مي ديد بهش مي گفت:زن نداري؟چرا نمي گيري؟كسي رو دوست نداري؟نامزدم نداري؟و...

پس هر كسي تونست خلاف ادعاهاي منو ثابت كنه جوابمو بده و بي خودي سعي در توجيه

اسراف بيت المال نداشته باشه.

دوران جنگ جهاني دوم:

1-جيپ ويليس در زمان رضاخان در خدمت ارتش ايران نبود.

2-لباس نومكس يكسره اصلا اختراع نشده بود.

3-هواپيماي سسنا نه اون موقع ساخته شده بود نه در خدمت ايران بود.

4-دوشكا در ارتش ايران وجود نداشت.

5-كلاهخود فلزي آمريكايي در ايران استفاده نمي شد.

6-تفنگ SKS-45 در سال آخر جنگ(1945) ساخته شد و در سال 1941 وجود نداشت.

7-يونيفرم روسها خنده دار بود.

8-اون قايقهاي مسخره خيلي جديد تر از ج ج 2 هستن واصلا نظامي نبودن.

حالا نگيد ايرادات بني اسراييلي مي گيره.خودم درستش مي كنم.اگر كارگردان بجاي اين همه

داستان عشقي آبكي يه خورده بيشتر توجه مي كرد و از يه نفر كارشناس نظامي (كه تاريخ هم

بدونه) استفاده مي كرد مي تونست تمام اين معايب وحشتناك رو رفع كنه.پس به ترتيب راه

درست كردنش رو بهتون مي گم:

1-اصلا نيازي به نمايش جيپ ويليس نبود و مي شد از خودروهاي قديمي ديگه اي استفاده كرد.

2-خرجش دوختن يه لباس درست و حسابي بود.

3-مي شد از همون مدل كامپيوتري نه چندان طبيعي استفاده كرد ولي نه از هواپيماهاي تخيلي

بلكه از مدل هاوكر فيوري و آداكس و ...

4-مي شد از مسلسلهاي ساخت چك VZ-26 و VZ-53 كه هم در انبار ارتش موجود هستن و هم

از مهمات 7.92X57 ماوزر (همینطور مشقی) استفاده می کنن استفاده کرد.

5-کلاهخود آلمانی که در ایران استفاده می شده هنوز هم در انبارها موجوده.

6-تفنگ موسین ناگانت هنوز هم به عنوان اسلحه ی شکاری در ایران فروخته می شه.

7-می شد درستش رو دوخت.

8-لازم نیست چیزی که نمی شه گیر آوردش رو نمایش داد.

ول می رسیم به جنگ ایران و عراق:

کارگردان به همون اندازه که تحت تاثیر فیلم ‌‌‌‌پرل هاربر در جنگ متفقين با ايران بوده،تحت تاثير

فيلمهاي مطرحي مثل نجات سرباز رايان،دشمن پشت دروازه‌ها،عقب نشيني و ... قرار داشته و

سعي كرده جنگ تحميلي رو هرچه بيشتر شبيه اين فيلمها در بياره.مطمئن باشيد اگر ايشون

فيلم تاپگان يا بازي ايس كامبت رو مي ديد حتما يادش ميومد كه ايران نيروي هوايي بسيار

قدرتمندي هم داشته و غير از دو تا چينوك هواپيما هم در ايران موجود بوده.

مثلا اون صحنه‌ي خاكريز عراقيها كه ايرانيها رو درو كردن دقيقا شبيه اوماها بيچ در نجات سرباز

رايان بود.يا مثلا اون جايي كه بيژن خان داشت مجروحي رو مداوا ميكرد ولي با برخورد گلوله

مجروح شهيد شد دقيقا در فيلم مذكور بود.وقتي كه بيژن خان مي خواست با كلاش بزنه مخ اون

عراقي رو پايين بياره دستش رو اول با آب دهان خيس كرد و بعد روي مگسك و شكاف درجه

كشيد.همين كار رو اون بچه‌ي مناطق سردسيري كه مي گفت اينجا گرمه ولي كلاه كشي

سرش كرده بود با برنو انجام داد و اين عمل دقيقا كاري بود كه واسيلي زايتسف در فيلم دشمن

پشت دروازه ها انجام داد ولي چون كارگردان محترم خوب يادشون نبود و احتمالا دستشون هم

به تفنگ نخورده نمي دونستن كه مگسك كلاش و برنو و كلا بيشتر تفنگهاي دنيا ثابته و نيازي

نيست انگشت تفي روش بكشن.شكاف درجه بايد جابجا بشه.تفنگ واسيلي كه در دماي

حداقل منفي 10 درجه داره كار ميكنه خشك شده ولي تفنگ اين دوستان در مناطق گرم هيچ

نيازي به خيس كردن انگشت و لمس كردن شكاف درجه نداره.حمل پرچم بزرگ ايران توسط

افرادي كه سلاح نداشتند هم تقليد ديگر جناب كارگردان از روسهاي فيلم دشمن پشت دروازه‌ها

بود.اصولا در جنگ ايران و عراق كمتر از پرچم رسمي ايران استفاده مي شد.قسمت ديگه‌ي

فيلم كه ايرانيها وارد خرابه‌هاي يك شهر يا يك كاروانسرا ميشن و به علت بيخيالي غافلگيرشون

مي كنن دقيقا تقليدي از فيلم چيني عقب نشيني بود كه تا حالا دوبار از تلويزيون خودمون پخش

شده.ولي نكات تخصصي نظامي:

1-بسيجيها درجه نداشتند و اون درجه‌هاي مسخره روي بازوي بسيجيها كلي ما رو خندوند.

2-توپ 106 خان داره و نمي تونه به شكل منحني شليك كنه.يعني هويتزر نيست حتي خيليها

بهش ميگن تفنگ 106 م.م .

3-خرمشهر با چهارتا توپ 106 و دو تا چينوك آزاد نشد.

4-ميل-8 هاي مثلا عراقي (با رنگ سپاه) در حالي كه پشت سر هم حركت مي كردن راكت

ميزدن كه هيچ احمقي ريسك برخورد راكت با هليكوپتر مقابلش رو نمي پذيره

5-ايران ناسلامتي نيروي هوايي هم داشته.

6-چينوكها در تيررس دشمن اقدام به پياده كردن نيرو نمي كنن.

7-وقتي ميلهاي عراقي با اون افكتهاي زيادي حرفه‌اي منفجر مي شدن لاشه نداشتن و انگار

بخار شده بودن چون هيچ چيزي به زمين نمي رسيد.

8-چرا هيچ كس به امدادگرهاي ايراني در حالي كه ايستاده بودن شليك نمي كرد؟آيا عراقيها

انقدر مرد بودن؟

9-چرا ايرانيها تانك نداشتن؟

10-چرا وقتي به تقليد از فيلم دشمن پشت دروازه ها تك تير انداز ايراني داشت از توي مخازن

پالايشگاه شليك مي كرد،تفنگش نه لگد داشت نه شعله و نه پوكه؟

11-چطور بلافاصله بعد از حمله ي هوايي عراق(روز 31 شهريور) نيروهاي بسيج رو در تلويزيون

در حال اعزام به جبهه نشون داديد؟

بقيش يادم نمياد فردا امتحان دارم.از جناب آرماني كه يكي از اعضاي جنگ ديده‌ي سايت هستن

خواهش مي كنم در مورد اين سريال نظر بدن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

معمولا نظرات رايش عزيز رو بخاطر تسلط خوبش رو سلاحها دنبال ميكنم ولي در اخر كار چون نظر منو خواسته بودن بايستي تو اين تاپيك نظرم رو ميگفتم.
چون اين سريال رو كاملا نديدم و جسته و گريخته دنبال كردم نميتونم كليات رو بررسي كنم ولي :

[quote]با توجه به همين موضوع يك عده آدم ميان و طرحي رو به سازمان ميدن ! كه اونا قبول كنند ! . بعد در طول ساخت تا پايان فقط راضي كردن هييت نظارت مديريت توليد معاونت سيما و رياست اون براي دست اندركاران و توليد كنندگان مهم هست ! چون آنها بايد پول را بدهند و اين پول دادن ها هم ماجرا ها دارد .به همين خاطر سازندكان نيازي نميبينند كه بيننده خيلي خوشش بياد يا نه ! يا اصلا مفهوم رو چطور ميرسونند ! اصلا اثر گذاري مناسب دارد ؟! نظر هييت بررسي فيلمنامه ! و تعداد دقايق فيلم قبل از نشان داده شدن به مردم مورد محاسبه و امتياز گيري قرار ميگيرد و پولش را هم بر اساس آن ميدهند ! .. يا كم ميكنند يا به انتظار بعيد امتيازي هم ميدهند ... [/quote]

وجدانن اين نظر يه ادم كار كرده در صدا و سيما هست و نكات ريزي داشت كه فقط و فقط ميشه با كار كردن بدست اورد.

و دوستي كه گفتن مشكل پول هست دقيقا به اصل مطلب اشاره كردن. نميدونم اطلاع دارين كه بابت هر سلاح و ادوات و هواپيما و هلي كوپتر مبالغ كلاني به عنوان اجاره دريافت ميشه كه جمع اينها سر به فلك ميزنه. مثلا يه هلي كوپتر مثل ميل با خلبان ساعتي 300 تا 450 هزار تومان اجاره اشه. پس ناچارا تهيه كنندگاني كه ارتباط لازم رو ندارن براي جمع كردن كار از گوشه و كنار كار ميزنن. حتي مواقعي به قهر و دعواي كارگردان و تهيه كننده ختم ميشه و .....
وريور ميدونه.

[quote]قيش يادم نمياد فردا امتحان دارم.از جناب آرماني كه يكي از اعضاي جنگ ديده‌ي سايت هستن

خواهش مي كنم در مورد اين سريال نظر بدن.[/quote]

رايش عزيز ايراداتي كه گفتي بجا بود و جنگ و فتح خرمشهر به اين شكل نبود ولي باور كن وقتي سريالي طولاني ميشه براي كم كردن بار مالي مرتب از گوشه و كنار زده ميشه. من نديده حتم دارم كه هواپيما و .... در طرح فيلمنامه بوده ولي خب به دست تهيه كننده حذف شده.
جاي هيچ دفاعي نيست.

اينكه خواستيم كه تاريخ رو در قالب يك زندگي بررسي كنيم كار اشتباهي بود. ميشد اينكار بشكل ديگه اي انجام بشه.

در جاي ديگه اي دوستي از نحوه تركش خوردن بازيگر در انفجار گنبد مسجد گله كرده بودن و نادرست خطاب كردن كه بايد بگم كه بنده ديدم كه انفجار خمپاره در بعد مسافت و در عين حيرت ما با رفتن تركش كوچيكي از زير بغل شهيد كاظمي كه اتفاقا دستش بالا بود و اصابت اون به قلبش باعث شهادت شده بود. ولي اينكه انفجار در سطح بالا رخ داد و بعد تركش در جلوي سينه حداقل بنده نديدم.

ايرادات رو چون واقف به مسائل نظامي هستين به عموم ارتباط ندين. چه بسا در 70 ميليون ادم 65 ميليون اطلاع كاملي از تسليحات و وقايع ندارن و اين سريال رو با چشم ديگه اي ديدن.

اين بحث هم اگر تا ساليان دراز ادامه بدين جز اينكه به انحراف برسه نتيجه اي ديگه اي نخواهد داد. بهتره به سراغ تاپيكهاي داغي مثل تاپيك نصير عزيز بريم و نحوه مقابله با امريكا رو مجددا مرور كنيم. icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از جناب آرماني عزيز بخاطر نظرشون تشكر ميكنم.

درست ميفرماييد.البته تمام داستان رو ميشد بجاي سريال در يك فيلم سينمايي تمام كرد.

به نظر من فيلم مزرعه‌ي پدري جدا از داستان،خيلي طبيعي كار شده بود.نظر شما چيه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.