saman_777

استراتژی دفاع مسطح ( موزائیکی ) / ضربه دوم ،ساختار و سطح پاسخ نامحدود به تهدیدات نظامی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

کی گفته ما اگه انرژی هسته ای و ... رو متوقف کنیم دست از سر ما برمیدارن؟ مگه توی دولت هشتم ما غنی سازی رو متوقف نکردیم؟ اونا چی کار کردن؟ جریان برزیل-ترکیه چی؟ اینا میخوان کاملا بر ما سیطره داشته باشن. چیزی بینابین رو قبول نمیکنن و نخواهند کرد. حاضر نخواهند بود که هیچ امتیازی به ما بدن. اینا کلا هدفشون اینه که ما رو نوکر خودشون بکنن. قرار نیست بزارن ما مستقل باشیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اگر ما برنامه صلح آمیز هسته ای رو تعطیل کردیم و تمام سانتریفیوژ ها رو برچیدیم، اما بعد از چند سال دیگه آمریکایی ها اومدند و گفتند شما بمب اتم دارید و اونو مخفی کردید، اونوقت چیکار کنیم؟! مگه در مورد صدام ادعا نکردند که عراق سلاح کشتار جمعی داره؟! و بعد از گذشت چند سال از اشغال این کشور اعلام کردند که ما دروغ گفتیم؟!
[/quote]
عراق بمب شیمیایی داشت و در جنگ ازش استفاده کرده بود واین میتونست تضمینی برای حرف امریکا بوجود بیاره در ضمن علت اصلی حمله به عراق به نظر من همون سخنرانی صدام پس از 11 سپتامبر بود که گفت انقدر خوشجالم که انگار دوباره متولد شدم وامیدوارم هر روز از این اتفاق ها بیفته تامن هر روز دوباره متولد بشم ... این در شرایطیه که ایران بعد سال ها برای اولین بار در نماز جمعه مرگ بر امریکا نگفت( اینو یکی از دوستام چند روز پیش گفت راست ودروغش با خودش اما ایرانی ها در تهران به یاد بود کشته شدگان شمع روشن کردن و...) حالا عراق اگه هیچی هم نداشت امریکا بهش حمله میکرد
در ضمن اگه امریکا بخواد حمله کنه همین الان بهترین زمانه قبل از این که ایران به بمب برسه چرا باید صبر کنه ما برسیم تا هزینه های جنگ براش بیشتر بشه حقیقت اینه که اگه ما باور داریم امریکا قصد جنگ با مارو داره بزرگترین اشتباه اینه که بریم دنبال بمب چرا که هم بهانه خیلی خوبی بهش دادیم هم اینکه تعداد دشمن های خودمون رو افزایش دادیم که با توجه به این حقیقت که این موضوع هزینه جنگ رو برا امریکا کاهش میده احتمال وقوع درگیری و رو افزایش دادیم اما اگر ما سانترفیوژ های خودمون رو بدیم (به گفته شما)اون موقع مجبور میشه بدون اجماع جهانی با ما وارد جنگ شه که هزینه های جنگ رو افزایش میده در ضمن در ضورت مذاکره و لغو تحریم ها همین چند سال(تا بهونه گیری دوباره امریکا) میتونه توان ما رو خیلی بیشتر از یه بمب افزایش بده مطمیینم که میدونی بمب اتم شبیه یه گیوتینه که تا موقعی که بالا هست ارزش داره

حقیقت اینه که بمب اتم در زمینه تحریم ها هیچ کمکی به ایران نمیکنه بلکه شرایطو سخت تر میگنه مگه به کره شمالی کمک کرد؟؟؟مگه تونست تحریم های کره رو کاهش بده ؟کره که هر روز داره همه رو تهدید میکنه پس چرا تحربم هاش کم نمیشه ؟؟؟حرف من اینه ا
[quote]به جای اینکه چندسال تحریم شدید رو داشته باشیم فرصت های تاریحی کشور رو از دست بدیم بعد شروع کنیم به مذاکره و بمب هامون رو پس بدیم!!! در ضمن دربالا هم گفتم ما در گذشته تونسته بودیم میزان تحریم ها رو کم کنیم و این یک روند همیشه صعودی نبوده[/quote]
در جواب سوال شما مبنی بر:
"که اگر بمب اتم داشته باشیم، می تونیم در مذاکرات، در ازای لغو تحریم ها، دست از بمب اتم بکشیم. .."
[quote]میشه بفرمایید که این دو جمله بالا چه ربطی به هم دارند؟ شما چطوری از جمله اول، جمله دوم رو استنباط کردید؟ اصلا مگه مذاکرات در دولت نهم تعطیل شد؟ دولت نهم تا الان 4 دور وارد مذاکرات گسترده هسته ای شده(که تاقبل از این دولت سابقه نداشته) و نتیجه اونها 4 دور تحریم سنگین علیه کشور شده و این نکته نشون میده که نمیشه با غربی ها مذاکره کرد. اگر کماکان مسئولین به توصیه افرادی مثل شما این مذاکرات را ادامه دهند، چیزی جز تحریم عاید کشور نخواهد شد.[/quote]
من نمیخوام بحث رو سیاسی بکنم اما همین قدر بگم در دولت نهم ادبیات سیاسی ایران در مقابل جهان پیرامونی تغییر کرد !که این باعث کاهش روابط با کشور های قدرتمند دنیا شد در ضمن در مذاکرات سیاسی بیشتر از تعداد و مدت مذاکرات سطح مذاکرات مهمه که حتی در مذاکرات هسته ای هم سطح این مذاکرات بالاتر بود و وزرای خارجه کشور های مهم اروپایی به ایران اومدن !!!(در دولت های پیشین)و نتایج مثبتی داشت وپرونده ایران هم به شورا امنیت نمیرفت!!!!!!!!!!!!و تحریم هم نبودیم پس میشه با غربی ها مذاکره کرد! ونتیجه گرفت

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]من نمي دانم چرا دوستان بمب اتم را خدا فرض كردند و حفظ حكومت را در گرو دستيابي به آن مي دانند . حتي اگر اين چنين باشد و قدرتمند ترين سلاح دنيا بمب اتم باشد ( كه نيست) آيا فكر نمي كنيد كه دو يا سه تا بمب اتم در مقابل هزاران بمب اتم دشمن كاري در پيش خواهد برد؟

نكته : فكر همه چيز شده و خيالتان را راحت كنم كه آمريكا هرگز نمي تواند عليه ايران از بمب اتم استفاده كند. به قول جناب آرماني ديشب خواب ديدم [size=7]ايران به سلاحي دست پيدا كرده كه در روز موعود لازم بشود از آن استفاده خواهد كرد ، سلاحي كه تكنولوژي ساخت آن فقط در اختيار ماست و بمب اتم هم در مقابل آن حرفي براي گفتن ندارد[/size][/quote]

چه ربطی به خدا داره و حفظ حکومت داره؟
دلیل اینکه افراد زیادی به داشتن سلاح اتمی معتقدند اینه که خوششون نمیاد یکیش بخوره وسط میدون ه شوش!
همین فردا حمله اتمی بشه به چهار گوشه کشور کدام نهاد بین المللی جلو آمریکا وا میسه؟ کدام کشور؟

[quote]کی گفته ما اگه انرژی هسته ای و ... رو متوقف کنیم دست از سر ما برمیدارن؟ مگه توی دولت هشتم ما غنی سازی رو متوقف نکردیم؟ اونا چی کار کردن؟ جریان برزیل-ترکیه چی؟ اینا میخوان کاملا بر ما سیطره داشته باشن. چیزی بینابین رو قبول نمیکنن و نخواهند کرد. حاضر نخواهند بود که هیچ امتیازی به ما بدن. اینا کلا هدفشون اینه که ما رو نوکر خودشون بکنن. قرار نیست بزارن ما مستقل باشیم.[/quote]

کو گوش ه شنوا. 100 بار بگو باباجون! مشکل اونا با ما ایدئولوژی هست و مسئله هسته ای بهانه است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]با کم کردن تعداد سانتر فیوژ ها ما میتونیم با غرب مذاکره منیم[/quote]

اين همه ايستادگي كرديم ، فشار هاي غرب را تحمل كرديم ، اين همه شهيد داديم ، هنوز خون [b]شهيد احمدي روشن[/b] خشك نشده آنوقت شما ميگيد كم كردن سانتريفيوژ براي راضي كردن غرب؟ جواب شهدا را چي مي خوايم بدهيم؟ بگيم ترسيديم و نتونستيم از دست آورهاشون دفاع كنيم؟

مكتب ما اين نيست . راضي كردن غرب و وادادگي جلوي استكبار تو مكتب ما جايي ندارد . انشاا.. نه تنها دنبال راضي كردن غرب و كوتاه آمدن نمي رويم ، بلكه انشاا.. به زودي زود با نصرت خدا و ائمه پوزه دشمن را به خاك مي ماليم.

--------------------------------------------------------------
[quote]دلیل اینکه افراد زیادی به داشتن سلاح اتمی معتقدند اینه که خوششون نمیاد یکیش بخوره وسط میدون ه شوش!
همین فردا حمله اتمی بشه به چهار گوشه کشور کدام نهاد بین المللی جلو آمریکا وا میسه؟ کدام کشور؟[/quote]

دوست عزيز . شما كه بمب اتم را همه چيز مي دانيد بفرماييد اگر آمريكا بخواهد از اين قدرت لايزال بشري !!(بمب اتم ) استفاده كند ، به خاطر داشتن يك يا دو بمب اتم منصرف مي شود؟
يكم با ديد گسترده تر نگاه كنيد . اتفاقا غرب از خداشه كه ما به دنبال ساخت و آزمايش و حتي استفاده از تسليحات اتمي بريم . آنها براي بدست آوردن اجماع جهاني براي نسل كشي شيعه حاضر هستند حتي مردم خودشان به عنوان قرباني پيش كش كنند. فكر مي كنيد آمريكا بدش مياد همين فردا ايران يك موشك با كلاهك اتمي به آمريكا بزند؟ نخير ، انها دلشان واسه مردم خودشان نمي سوزه . نمونه اش را در يازده سپتامبر ديديم.
در مورد حمله اتمي هم شما غصه آن را نخور . فكرش را كردند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]دوست عزيز . شما كه بمب اتم را همه چيز مي دانيد بفرماييد اگر آمريكا بخواهد از اين قدرت لايزال بشري !!(بمب اتم ) استفاده كند ، به خاطر داشتن يك يا دو بمب اتم منصرف مي شود؟
يكم با ديد گسترده تر نگاه كنيد . اتفاقا غرب از خداشه كه ما به دنبال ساخت و آزمايش و حتي استفاده از تسليحات اتمي بريم . آنها براي بدست آوردن اجماع جهاني براي نسل كشي شيعه حاضر هستند حتي مردم خودشان به عنوان قرباني پيش كش كنند. فكر مي كنيد آمريكا بدش مياد همين فردا ايران يك موشك با كلاهك اتمي به آمريكا بزند؟ نخير ، انها دلشان واسه مردم خودشان نمي سوزه . نمونه اش را در يازده سپتامبر ديديم.
در مورد حمله اتمي هم شما غصه آن را نخور . فكرش را كردند[/quote]

سلام دوست گرامی
بمب اتم همه چیز نیست. ولی حداقل ها را شامل میشود.
مشکل ما فقط داشتن بمب اتم نیست. متاسفانه وسیله به هدف زدن آن نیز لازم است. موشک با برد 12 هزار کیلومتر لازم داریم.

مطمئن باشید که داشتن حتی دو کلاهک اتمی با موشک قاره پیما ما را از حملات اتمی گاوچران ها کاملا واکسینه میکنه. نکنه فکر کردید اگر اونا بخواهند حمله اتمی کنند 100 تا کلاهک روانه میکنند؟

هر جنگی رخ بده با انفجار اولین و دومین بمب اتمی در مرزهای طرفین مخاصمه تموم میشه. شک نکنید.

میفرمایید مردمشان را قربانی کنند و عین خیالشان هم نخواهد بود. قبول دارم. لیکن کدام تضمین هست که خودشان هم نابود نشوند؟ مگر جنگ اتمی قابل کنترل است یا اون را با تصادم 4 تا ایرباس به دو تا ساختمان مقایسه میکنید؟ حتی 2 عدد کلاهک اتمی هم بازدارندگی 100 درصدی بهمراه داره.

منظور شما از اجماع جهانی چیه؟ ما هم تنها نیستیم.
کل جمعیت تمام اتحادیه اروپا و آمریکا فکر نکنم اندازه چین بشه. خوشبختانه منافع آنها همسو با اتحادیه اروپا و آمریکا نیست. همین چند وقت پیش شین هووآ به نقل از هو جین تآاو نوشته بود که هیچ ترسی از جنگ اتمی با غرب ندارند.

اصلا چین را نادیده بگیریم. خوب! جمعیت ما حدود 75 میلیون است.بالای 1 میلیون و پانصد هزار کیلومتر وسعت داریم
اینها در بالانس نظامی یک کشور خیلی مهم است.
به نقل از امیر وحیدی 150.000 هزار تا موشک میان برد داریم. حالا یک صفرش هم هیچ. بگو 15.000 تا0
گیرم غربی ها بقول شما بخواهند نسل کشی شیعه کنند. چجوری میتونند انجامش بدند؟ شدنیست؟
معلومه که خودشون هم نیست نابود میشند.

بحث بر سره واقعیت هاست. چه چیزهایی شدنیست و چه چیزهایی ناشدنیست.
انها اگر چند تا 11 سپتامبر دیگه هم راه بندازند فقط میتونند مثل لاشخور بریزند سره کشور های در حال مرگی مانند افغانستان و عراق. هیچ وقت زورشان به یک کشور اتمی نرسیده و نخواهد رسید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مسئله هسته ای رو می شد با کمترین هزینه حل کرد . نه سیاست عقب گرد اقای خاتمی درست بود نه این سیاست . یادتون نره که زمان اقای خاتمی بر سر موضوع هسته ای اقای خاتمی نامه فرستاد که تحریم هواپیما و صنایع هوانوردی کشور رو وردارند ایران تعلیق خواهد کرد . انگلیس ها و فرانسوی ها هم موافقت کردند ولی امریکایی ها موافقت نکردند . در زمان اقای احمدی نژاد نه تنها موافقت نکردند بلکه مشوق هایی رو هم در کنار اون گذاشتند این یعنی خیلی وقت ها ایستادگی در مقابل اینها باعث فشار نه بلکه امتیاز گیری هم خواهد شد حتی این بسته مشوق های 2006 رو در سال 2008 بیشتر کردند بعد که با فشار های دولت روبرو شدند . اون زمان ما در موضع قدرت بودیم .

اما الان متاسفانه در موضع ضعف هستیم . یکی از مهمترین دلیلاش مشکلات سیاسی داخلی کشور از اختلافات مجلس و دولت گرفته تا اتفاقاتی که بعد از انتخابات افتاد و ... مسئله تحریم های بانک مرکزی و نفت به خود غربی ها ضربه می زنه ولی متاسفانه ضربه ای که ما می خوریم و فشاری که ما متحمل می شیم بیشتر هست .

روزی که از این محلکه خلاص شدیم اولین کاری که باید انجام بدیم استقلال اقتصاد از نفت هست که حدودا بین 8 تا 12 ممکنه طول بکشه اما اقتصاد نفتی به هیچ وجه از کشور ما یک ابر کشور نمی سازه و در موقع جنگ و یا تحریم بسیار اسیب پذیر هست .

اول ما باید بفهمیم این غنی سازی چیه و چه استفاده ای داره تا بدونیم کجا وایسیم . اگر نظر من رو بپرسی من می گم غنی سازی ارزش این همه فشار رو نداشت . حالا اگر موضوع چیز دیگری بود مثل مثلا اینکه ایران باید تولید موشک های بالستیک رو متوقف کند این حتما تا اخرین نفس باید ایستاد اما مسئله غنی سازی مسئله نبود که کره ای برسونه .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]يكم با ديد گسترده تر نگاه كنيد . اتفاقا غرب از خداشه كه ما به دنبال ساخت و آزمايش و حتي استفاده از تسليحات اتمي بريم . آنها براي بدست آوردن اجماع جهاني براي نسل كشي شيعه حاضر هستند حتي مردم خودشان به عنوان قرباني پيش كش كنند. فكر مي كنيد آمريكا بدش مياد همين فردا ايران يك موشك با كلاهك اتمي به آمريكا بزند؟ نخير ، انها دلشان واسه مردم خودشان نمي سوزه . نمونه اش را در يازده سپتامبر ديديم. [/quote]

من با alexandre موافقم .اگه ما بمب اتم بسازیم برای آمریکا تهدیدی محسوب نمیشیم برای اینکه موازنه قوا به نفع اوناست و ما با چند موشک مسلح به کلاهک هسته ای نمیتونیم جلوی آمریکا وایستیم بلکه اگه اونا بتونن از سپر دفاع موشکی رد بشن و چند میلیون آمریکایی رو نابود کنن شاید ضرری به آمریکا نداشته باشد و برعکس شر چند میلیون نون خور رو کم کنه !

اول باید دید آمریکا با چه سلاحی قصد داره ایران رو بمباران اتمی کنه؟ بی1 و بی 2 ؟ یا موشک های قاره پیما ؟ یا موشک های کروز؟

-بی 1 و بی 2 و همچنین بمب افکن های سبکی مثل اف 16 رو میشه با پدافند و نیروی هوایی نابود کرد و مانع بمباران اتمی شد.البته نابود کردن بی 2 نیاز به تکنیک های خاصی داره .

-به نظرم با توجه به اندازه موشک های قاره پیما تعداد معدودی رو میشه در طول 1 شبانه روز به ایران شلیک کرد و در صورت داشتن سپر دفاع موشکی بومی این گزینه هم تا حد زیادی مرتفع میشه!هرچند شاید نشه همشونو رهگیری کرد !( دوستان توجه داشته باشید که آمریکا یا روسیه آخر تکنولوژی نیستن و امکان سبقت گرفتن از اونها میسّر هست )

-موشک های کروز رو هم میشه به وسیله نیروی هوایی و پدافند نابود کرد منتها برای پوشش ارتفاع کم نیاز به آواکس داریم!

به نظرم ما نیازی به بمب اتم نداریم و به جاش باید مواد منفجره جدید پرقدرت بسازیم تا برای نابودی اهداف از سلاح های کمتری استفاده کنیم .

و نکته آخر اینکه جنگ رو همین فردا نبینید و بدونید که بسیاری از این ادعاها جنگ روانیه و اگه آمریکا قصد جنگ داشته باشه احتمالا بدون تبلیغات و با غافل گیری این کارو انجام میده ! شاید در شرایطی مثل فتنه88 حمله کنه!

[size=18][color=indigo]وَیَدُاللهَ فَوقَ اَیدیهِم[/color][/size]
[color=green]و دست خدا بالاتر از همه دست هاست.[/color]


[color=red]------------------------------------------------------------[/color]
[quote]
میفرمایید مردمشان را قربانی کنند و عین خیالشان هم نخواهد بود. قبول دارم. [color=red]لیکن کدام تضمین هست که خودشان هم نابود نشوند؟[/color] مگر جنگ اتمی قابل کنترل است[/quote]

نوعی از هواپیمای 747 وجود داره که فکر میکنم رئیس جمهور آمریکا در شرایط حساس سوار اون میشه و اوضاع رو کنترل میکنه!پس میبینید که به اونجا هم فکر کردن!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
انرژی هسته ای ارزش این همه فشار رو نداره!
ما عادت کردیم با شاخ این و اون بازی کنیم و کاری به شیرشون نداشته باشیم!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]انرژی هسته ای ارزش این همه فشار رو نداره!
ما عادت کردیم با شاخ این و اون بازی کنیم و کاری به شیرشون نداشته باشیم![/quote]

داداش خیلی هم خوب ارزش داره اگه نداره چرا آمریکایی و غرب خودشان میلیاردی روش سرمایه گذاری می کنن {جدای از سرمایه گذاری های نظامی } ؟؟
می دونی دانش های پیوسته اش چقدر در صنایع مختلف از کشاورزی بگیر تا پزشکی و غیره کاربرد داره ؟
اصلا آمریکایی کی هستن که بگن کی چی داشته باشه کی چی نداشته باشه ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]کی گفته ما اگه انرژی هسته ای و ... رو متوقف کنیم دست از سر ما برمیدارن؟ مگه توی دولت هشتم ما غنی سازی رو متوقف نکردیم؟ اونا چی کار کردن؟ جریان برزیل-ترکیه چی؟ اینا میخوان کاملا بر ما سیطره داشته باشن. چیزی بینابین رو قبول نمیکنن و نخواهند کرد. حاضر نخواهند بود که هیچ امتیازی به ما بدن. اینا کلا هدفشون اینه که ما رو نوکر خودشون بکنن. قرار نیست بزارن ما مستقل باشیم.[/quote]

دمت گرم بلاخره یکی این مطلب را گرفت !!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله اونا این فناوری رو به دست آوردن بودن باج دادن به این اون، بدون تحریم، بدون گرفتن قطعه از بازار سیاه تازه در کوتاه مدت نه در عرض چند دهه!
بحث در مقابل هزینه به دست آوردن یه فناوری هست!
شما از این دانش های پیوسته تا حالا چه استفاده هایی کردی ؟ راههای بهتری برای به دست آوردن این دانش های پیوسته نبود ؟
این دانش های پیوسته تونسته برای کشور درآمد زایی داشته باشه یا همه شو خرج موشک ساختن کردیم ؟
تونستیسم صادرات برا اساس Hi-tech داشته باشیم ؟
تشریف ببرید شهرکهای صنعتی رو نگاه کنید که به ویرانه ای تبدیل شدن ...
نرخ برابری ارز هم که دارین مشاهده می فرمایین...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ظاهرا این مباحثه از باب «راهبرد نظامی ایران (با تاکید بر رویارویی با یانکی ها و رژیم صهیونیستی)» گشوده شده ... البته حواشی در مباحثات چیز عجیبی نیست اما ذکر دو سه نکته رو خالی از لطف ندیدم:
1) بسختی می توان رژیم یا حاکمیتی را یافت که بواقع، در عمل و بشکلی همه جانبه برای «حفظ کرامت و شئونات انسانی یکایک افراد جامعه از هر طبقه و ... و ...» اهمیتی قائل باشد (تاریخ شکل گیری دولت های مدرن، عملکردشان در خلال سده های 17 تا کنون گواه روشن این مدعاست) ... اصولا، امر حکومت، امر سیاست مدن، با این مورد اخیر در رنگی از تضاد و تناقض جوهری قرار می گیرد: از همین رو و به طریق اولی، حکومت یانکی ها در رأس حکومت های «شیاد و دروغگو» در عرصه سیاست های داخلی با تکیه به ابزار «دروغ پراکنی و تحمیق توده» که در دو دهه اخیر هم بقدر و پایه تمام عمر «رسانه» توسعه کمی و کیفی یافته است ... به هیچ عنوان کوچک ترین ارج و منزلتی برای جان هیچ شهروندی نمی شناسد (دوستان هر چندان هم که مثال های بظاهر نقض بیاورند انکاری بر این صفت مشترک حکومت های مغرب زمین نیست ...) بدین ترتیب، دوست عزیزی که از اهمیت دادن یانکی ها به جان شهروندانشان داد سخن سر دادند بد نیست به بایگانی تاریخ جنگ سرد سال 1961 ماجرای بحران کوبا مراجعه فرمایند تا مشخص شود که آیا یانکی ها علی الاصول برای حفظ جان شهروندانشان ارجی و اهمیتی قائل اند یا این نیز کذب محض است و نمایشی دیگر ... وانگهی ... اگر حکامی تا بدین اندازه مدعی این چنین رفتار مهربانانه ای با شهروندانشان می شوند چرا باید وارد بازی 50 ساله ای شوند که ما بعد آن می بایست سالی دست کم یک دو جین بیانیه هشدار وزارت امور خارجه برای منع شهروندان از سفر به فلان و بهمان کشور جهت «اجرای نمایش حفاظت از جان شهروندانشان» صادر نمایند!؟ ... لطفا دوستانی که همچنان به این موضوع باور دارند دلایل خود را بیان کنند ... و یک موضوع دیگر، اگر دوستان تصور می کنند که ارائه خدمات اجتماعی یا درمانی یا بیمه یا اشتغال به شهروندان یک کشور مانند کشور یانکی ها معجزه بزرگی است ... خیر سخت در اشتباه اند چرا که دست کم حقیر که در آن کشور زیسته و گاه می زید (!) بکرات این گزاره را از مردمان این کشور شنیده که «این حضرات والا! شق القمر نمی کنند!» و این سرویس های دولتی یا هر آنچه که مایل اید نام نهید چیزی جز کمینه ها و الفبای بیولوژیک زندگی شرافتمندانه یک انسان نیست! و اما اگر دوستان باز اصرار و الحاح دارند بر اینکه: حکومت یانکی ها 63% تجارت جهانی را روی انگشتان هنرمند خویش می چرخاند! و قس علیهذا بد نیست به آمارهای داخلی و واقعی این کشور مشهور از اوضاع و احوال خط فقر (آخرین آمار موسسه رسمی آمار اجتماعی آمریکا نشانگر حضور بیش از 74 میلیون «فقیر تمام عیار» در این کشور است که این یعنی حدود یک چهارم جمعیت کشوری توسعه یافته و فراصنعتی به نام ایالات متحده)، تعدد مناطق کمتر برخوردار و محروم، روش برخورد غول های صنعتی و شرکت های ستاره دار و گوش کر کن (!) با مولدین و نیروی انسانی و ... نگاهی بیندازند تا مشخص شود که حکام یانکی در حقیقت تا چه حد به «حفظ جان شهروندانشان» اهمیت می دهند!؟ «چه رسد به آنکه جنگی در کار باشد و مساله جان انسان های بیگناه غیرنظامی در میان باشد» از دوستان معزز بسبب حواشی و زیاده گویی عذرخواهی می کنم
اما نکته دوم: رویارویی نظامی ایران با آمریکا تحت هر دو پارادایم «متقارن» و «غیرمتقارن» برای کشورمان میسر است، در نبردهای دریایی مجموعه ای از امکانات نبردهای «hit and run» (بزن در رو) و نبردهای رو در رو «fight to death» یا «lethal» (رو در رو و مرگبار) در اختیار ماست، آرشیوی تأمل برانگیز از موشک های نسبتا دقیق تا نقطه زن با مکانیسم های هدایت متنوع در دست ماست که احتمالا یانکی ها در مورد برخی از این سامانه های موشکی صرفا به گمانه زنی پرداخته اند، نیروهای زیرسطحی ما بر اساس آنالیزهای کارشناسان نظامی غربی قادر به وارد آوردن خسارات آزارنده تا جبران ناپذیر بر پیکر شناورهای نظامی یانکی و اذناب آنهاست، خط موشکی ساحلی متحرک ما، موشک های دوربرد دریایی ما، امکانات نظامی احتمالی ما برای هدف قرار دادن شناورهای دشمن در دهانه اقیانوس هند، در تیررس قرار داشتن بنادر نظامی و تاسیسات آنها در کشورهای حاشیه خلیج فارس، مین گذاری های دریایی که ظاهرا از الگوهای مختلفی برای بکارگیری و راه اندازی آنها بهره گرفته می شود، حتی امکان کشورمان برای بهرت گیری از موشک های دور برد هوا به دریا دور برد و هوشمند، همه و همه پروسه برخورد نظامی با ایران را برای یانکی ها و دوستانشان بسیار پیچیده و شاید در برخی موارد غیرقابل پیش بینی ساخته است؛ دست کم، می توان به این موضوع بدقت اندیشید که دشمنان ما روی آب های خلیج فارس بالغ بر 40 هزار نفر نیرو در اختیار دارند و چگونه می توانند روی حذف حتی یک دهم این نیروها دست به قمار بزنند!؟ چگونه می توانند روی اسارت شماری از نیروهای نظامی خود طی یک اصطکاک نظامی با ایران ریسک کنند!؟ پیشتر در یک تاپیک مرتبط عرض کرده بودم که اجنبی ها مایل به گاف دادن در حوزه نظامی در یک رویارویی مستقیم با ایران نیستند و همچنان بر این موضوع اصرار دارم. قصد اطاله کلام ندارم اما جملات پیشین تنها گوشه ای از یکی از بازوهای نظامی ایران را مورد اشاره قرار می دهد و کدام کارشناس و استراتژیست غربی است که موضوع سلاح های نادیده و ناشنیده ایران گوشه ای از ذهن تحلیلگر وی را به خود مشغول نکرده باشد!؟ یک موضوع دیگر، شاید مهم ترین پیامد «به زمین نشاندن» پهباد فوق مدرن یانکی ها از نظر فنی و علمی این بود که یانکی ها اطمینان یافتند که امکان استقلال شبکه مکان یابی و شناسایی راداری ایران از سامانه های رایج جهان تا حدود زیادی واقعی است و نمی توان روی چنین گزینه ای در برخورد با ایران بطور قطعی حساب باز کرد. بطور حتم، آنان نیز با دست پر به میدان می آیند نیروی هوایی قدرتمندی دارند، سامانه های موشکی آنان شاید از ما نیز متنوع تر باشد، سامانه های دفاع دریایی شان را به هیچ وجه نمی توان نادیده انگاشت، تسلیحات مدرن آنان بهترین ها و در برخی موارد به روز ترین ها در نوع خود می باشند، سیستم های جنگال آنان واقعا در برخی موارد ترسناک و آزارنده است، باید روی توان زیرسطحی آنان نیز حساب خاصی باز شود و ... من قصد ندارم بی انصاف باشم و قصد هم ندارم ادا و اطوار جوان های احساساتی را بروز دهم اما ... تفاوتی وجود دارد و آن اینکه: دیروز دست آنان پر بود و دستان ما تا اندازه زیادی تهی از ابزار و فنون، اما امروز دستان هر دو سوی برخورد و چالش نظامی پر از ابزار و فناوری است ... واقعیتی که آنان را آزار می دهد تنها همین است. حیطه های نبرد زمینی و هوایی را به دوستان و اساتید ارجمند واگذار می کنم.
و نکته سوم و پایانی: یانکی ها هرگز نمی توانند با یک ایران اسلامی هسته ای کنار بیایند، 50 سال سرمایه گذاری برای ایجاد جایگاه برتر برای صهیونیست ها در خاور میانه گواه این حقیقت است که آنان ابدا اجازه بر باد رفتن این سرمایه گذاری (به زعم آنان) راهبردی (!) را نخواهند داد. بنابراین به تلاش های خود برای مانع تراشی و کند کردن و چالش انگیزی و در یک کلام هژمونی سیاسی و در نهایت ... نظامی برای ممانعت از تحقق این امر ادامه خواهند داد و چنین روندی را تسریع و تشدید خواهند کرد. دوستان با اندک دقتی در سابقه رفتار ناخوشایند یانکی ها با پاکستان براحتی متوجه این حقیقت می شوند. مساله بمب اتمی ایران نیست ... (هر چند که بمبی در کار نیست) مساله دو چیز است: 1) موفقیت جمهوری اسلامی ایران در فرآیند توسعه پایدار که رخ دادن آن مانند تیغ در گردن یانکی هاست (اینها سی سال است که تلاش می کنند تا به هر قیمت ممکن به جهان نشان دهند که جمهوری اسلامی ایران ورشکسته و قس علیهذاست!؟) 2) توازن قوا بلادرنگ در منطقه بر هم می خورد و با توجه به عدم اقبال و فقدان مشروعیت صهیونیست ها و همچنین بر هم خوردن چیدمان پیشین نیروهای سیاسی دنیای عرب (بویژه مصر) که مطابقت کاملی با منافع یانکی ها داشت این موش های صهیونیست خواهند بود که در بد مخمصه ای گرفتار می آیند و آن زمان است که هزینه حفظ این توازن تقریبا از عهده یانکی ها خارج است ... یانکی ها به آن روز می اندیشند و شناورهای نظامی شان را امروز به خلیج فارس می آورند.
از بردباری دوستان و اساتید در مطالعه این چند سطر سپاسگزارم و با اشتیاق در انتظار نقد و تصحیح دوستان عزیز هستم.
زیاده جسارت است

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]بله اونا این فناوری رو به دست آوردن بودن باج دادن به این اون، بدون تحریم، بدون گرفتن قطعه از بازار سیاه تازه در کوتاه مدت نه در عرض چند دهه!
بحث در مقابل هزینه به دست آوردن یه فناوری هست!
شما از این دانش های پیوسته تا حالا چه استفاده هایی کردی ؟ راههای بهتری برای به دست آوردن این دانش های پیوسته نبود ؟
این دانش های پیوسته تونسته برای کشور درآمد زایی داشته باشه یا همه شو خرج موشک ساختن کردیم ؟
تونستیسم صادرات برا اساس Hi-tech داشته باشیم ؟
تشریف ببرید شهرکهای صنعتی رو نگاه کنید که به ویرانه ای تبدیل شدن ...
نرخ برابری ارز هم که دارین مشاهده می فرمایین...[/quote]
[align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي
مشكلاتي كه فرموديد مربوط به سو مديريتهايي است كه متاسفانه سابقه بسيار طولاني در كشور ما دارد و مربوط به اين دوره و اين برحه زماني خاص هم نمي باشد . برآورد شده است فقط 350 هزار ميليارد تومان پول سرگردان در ايران وجود دارد كه وارد هر بازار و هر حوزه اقتصادي مي شود آن را تخريب مي كند كه نمونه آن بازار سكه و ارز در هفته هاي گذشته بود . پس مشكل منابع نيست مشكل مديريت منابع است كه اين هم ربطي به تحريم ندارد . بنابراين اگر شهركهاي صنعتي دارند ويرانه مي شوند با تغيير سياستهاي اقتصادي و اتخاذ سياستهاي درست مي توانند به شكوفايي برسند . در خصوص هزينه و فايده اين فن آوري هم همين فشارها و تحريمها نشان مي دهد فايده آن در حدي هست كه بخواهند هزينه كنند و از منافع مشترك بگذرند تا ما را از ادامه راه پشيمان كنند . صنعت نفت ايران خيلي پيش از فن آوري هسته اي ايران تحريم شد و شركتهاي آمريكايي كه كلا از سرمايه گذاري و پيمانكاري منع شدند و ساير شركتهاي دنيا هم اگر بيش از 40 ميليون دلار سرمايه گذاري مي كردند با تحريم آمريكا طرف مي شدند . صنعت هواپيمايي غير نظامي از فروش هواپيمايي كه ده درصد بيشتر قطعه آمريكايي در آن به كار رفته بود منع شد . اين تحريمهاي غير انساني هيچكدام به بهانه انرژي هسته اي نبود بلكه خيلي پيش تر از پرونده هسته اي ايران اعمال شد . پرونده هسته اي هم يك خاكريز براي نظام محسوب مي شود و سقوط اين خاكريز حمله دشمن را متوقف نمي كند بلكه در خاكريزها و جبهه هاي ديگري نظير حقوق بشر و حمايت از تروريسم و تساوي حقوق زنان و آزادي بيان و صدور انقلاب و غيره در گير خواهيم شد كه چون در آنجا چيزي مثل قوانين ان پي تي وجود ندارد دفاع سخت تر و نا ممكن تر خواهد شد . كلا در يك كلام مشكل آنها با اسلام ما است و گرنه در همين كشور عربستان همسايه جنوبي ما زنان حق تحصيل و رانندگي و راي دادن ندارند و موجود درجه دو و سه هم حساب نمي شوند و اعدام هم با گردن زدن با شمشير انجام مي شود و توليد و صادرات تروريسم هم الي ماشاالله وجود دارد و كسي هم از مجامع جهاني مورد نظر ككش نمي گزد .[/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عزیز من انرژی هسته ای و مشتقات اون فقط یک پارامتره که وضع رو بدتر کرده،
وضع بد بود، الان فاجعه است،
حالا شما اسم شو بزارید سو مدیریت، ربطش بدید به سرمایه رو هوا، گیر بدید با مخالفین و ...
به سومدیریت برنمگیرده، به سیاست کلان بر می گرده


[quote][quote]بله اونا این فناوری رو به دست آوردن بودن باج دادن به این اون، بدون تحریم، بدون گرفتن قطعه از بازار سیاه تازه در کوتاه مدت نه در عرض چند دهه!
بحث در مقابل هزینه به دست آوردن یه فناوری هست!
شما از این دانش های پیوسته تا حالا چه استفاده هایی کردی ؟ راههای بهتری برای به دست آوردن این دانش های پیوسته نبود ؟
این دانش های پیوسته تونسته برای کشور درآمد زایی داشته باشه یا همه شو خرج موشک ساختن کردیم ؟
تونستیسم صادرات برا اساس Hi-tech داشته باشیم ؟
تشریف ببرید شهرکهای صنعتی رو نگاه کنید که به ویرانه ای تبدیل شدن ...
نرخ برابری ارز هم که دارین مشاهده می فرمایین...[/quote]
[align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي
مشكلاتي كه فرموديد مربوط به سو مديريتهايي است كه متاسفانه سابقه بسيار طولاني در كشور ما دارد و مربوط به اين دوره و اين برحه زماني خاص هم نمي باشد . برآورد شده است فقط 350 هزار ميليارد تومان پول سرگردان در ايران وجود دارد كه وارد هر بازار و هر حوزه اقتصادي مي شود آن را تخريب مي كند كه نمونه آن بازار سكه و ارز در هفته هاي گذشته بود . پس مشكل منابع نيست مشكل مديريت منابع است كه اين هم ربطي به تحريم ندارد . بنابراين اگر شهركهاي صنعتي دارند ويرانه مي شوند با تغيير سياستهاي اقتصادي و اتخاذ سياستهاي درست مي توانند به شكوفايي برسند . در خصوص هزينه و فايده اين فن آوري هم همين فشارها و تحريمها نشان مي دهد فايده آن در حدي هست كه بخواهند هزينه كنند و از منافع مشترك بگذرند تا ما را از ادامه راه پشيمان كنند . صنعت نفت ايران خيلي پيش از فن آوري هسته اي ايران تحريم شد و شركتهاي آمريكايي كه كلا از سرمايه گذاري و پيمانكاري منع شدند و ساير شركتهاي دنيا هم اگر بيش از 40 ميليون دلار سرمايه گذاري مي كردند با تحريم آمريكا طرف مي شدند . صنعت هواپيمايي غير نظامي از فروش هواپيمايي كه ده درصد بيشتر قطعه آمريكايي در آن به كار رفته بود منع شد . اين تحريمهاي غير انساني هيچكدام به بهانه انرژي هسته اي نبود بلكه خيلي پيش تر از پرونده هسته اي ايران اعمال شد . پرونده هسته اي هم يك خاكريز براي نظام محسوب مي شود و سقوط اين خاكريز حمله دشمن را متوقف نمي كند بلكه در خاكريزها و جبهه هاي ديگري نظير حقوق بشر و حمايت از تروريسم و تساوي حقوق زنان و آزادي بيان و صدور انقلاب و غيره در گير خواهيم شد كه چون در آنجا چيزي مثل قوانين ان پي تي وجود ندارد دفاع سخت تر و نا ممكن تر خواهد شد . كلا در يك كلام مشكل آنها با اسلام ما است و گرنه در همين كشور عربستان همسايه جنوبي ما زنان حق تحصيل و رانندگي و راي دادن ندارند و موجود درجه دو و سه هم حساب نمي شوند و اعدام هم با گردن زدن با شمشير انجام مي شود و توليد و صادرات تروريسم هم الي ماشاالله وجود دارد و كسي هم از مجامع جهاني مورد نظر ككش نمي گزد .[/align][/quote]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]عزیز من انرژی هسته ای و مشتقات اون فقط یک پارامتره که وضع رو بدتر کرده،
وضع بد بود، الان فاجعه است،
حالا شما اسم شو بزارید سو مدیریت، ربطش بدید به سرمایه رو هوا، گیر بدید با مخالفین و ...
به سومدیریت برنمگیرده، به سیاست کلان بر می گرده


[quote][quote]بله اونا این فناوری رو به دست آوردن بودن باج دادن به این اون، بدون تحریم، بدون گرفتن قطعه از بازار سیاه تازه در کوتاه مدت نه در عرض چند دهه!
بحث در مقابل هزینه به دست آوردن یه فناوری هست!
شما از این دانش های پیوسته تا حالا چه استفاده هایی کردی ؟ راههای بهتری برای به دست آوردن این دانش های پیوسته نبود ؟
این دانش های پیوسته تونسته برای کشور درآمد زایی داشته باشه یا همه شو خرج موشک ساختن کردیم ؟
تونستیسم صادرات برا اساس Hi-tech داشته باشیم ؟
تشریف ببرید شهرکهای صنعتی رو نگاه کنید که به ویرانه ای تبدیل شدن ...
نرخ برابری ارز هم که دارین مشاهده می فرمایین...[/quote]
[align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي
مشكلاتي كه فرموديد مربوط به سو مديريتهايي است كه متاسفانه سابقه بسيار طولاني در كشور ما دارد و مربوط به اين دوره و اين برحه زماني خاص هم نمي باشد . برآورد شده است فقط 350 هزار ميليارد تومان پول سرگردان در ايران وجود دارد كه وارد هر بازار و هر حوزه اقتصادي مي شود آن را تخريب مي كند كه نمونه آن بازار سكه و ارز در هفته هاي گذشته بود . پس مشكل منابع نيست مشكل مديريت منابع است كه اين هم ربطي به تحريم ندارد . بنابراين اگر شهركهاي صنعتي دارند ويرانه مي شوند با تغيير سياستهاي اقتصادي و اتخاذ سياستهاي درست مي توانند به شكوفايي برسند . در خصوص هزينه و فايده اين فن آوري هم همين فشارها و تحريمها نشان مي دهد فايده آن در حدي هست كه بخواهند هزينه كنند و از منافع مشترك بگذرند تا ما را از ادامه راه پشيمان كنند . صنعت نفت ايران خيلي پيش از فن آوري هسته اي ايران تحريم شد و شركتهاي آمريكايي كه كلا از سرمايه گذاري و پيمانكاري منع شدند و ساير شركتهاي دنيا هم اگر بيش از 40 ميليون دلار سرمايه گذاري مي كردند با تحريم آمريكا طرف مي شدند . صنعت هواپيمايي غير نظامي از فروش هواپيمايي كه ده درصد بيشتر قطعه آمريكايي در آن به كار رفته بود منع شد . اين تحريمهاي غير انساني هيچكدام به بهانه انرژي هسته اي نبود بلكه خيلي پيش تر از پرونده هسته اي ايران اعمال شد . پرونده هسته اي هم يك خاكريز براي نظام محسوب مي شود و سقوط اين خاكريز حمله دشمن را متوقف نمي كند بلكه در خاكريزها و جبهه هاي ديگري نظير حقوق بشر و حمايت از تروريسم و تساوي حقوق زنان و آزادي بيان و صدور انقلاب و غيره در گير خواهيم شد كه چون در آنجا چيزي مثل قوانين ان پي تي وجود ندارد دفاع سخت تر و نا ممكن تر خواهد شد . كلا در يك كلام مشكل آنها با اسلام ما است و گرنه در همين كشور عربستان همسايه جنوبي ما زنان حق تحصيل و رانندگي و راي دادن ندارند و موجود درجه دو و سه هم حساب نمي شوند و اعدام هم با گردن زدن با شمشير انجام مي شود و توليد و صادرات تروريسم هم الي ماشاالله وجود دارد و كسي هم از مجامع جهاني مورد نظر ككش نمي گزد .[/align][/quote][/quote]
[align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي
فرمايش شما خيلي كلي است . بفرماييد كجاي سياستهاي كلان غلط بوده يا وضع از كدام نظر فاجعه است . فشار اقتصادي و سياسي هميشه بوده و چيز جديدي نيست . سابقه حمله نظامي و جنگ تمام عيار هم در كارنامه ما ثبت شده است . تحريم هاي سخت تر از اين هم قبلا وجود داشته و از دل همانها توان فعلي بيرون آمده است . روز و ساعتي را هم مشخص بفرماييد كه عليه ما در دنياي رسانه مطلبي پخش نشده باشد و يا تعريفي از ايران شده باشد . ترورهاي بسيار گسترده تر و بدتر از ترورهاي فعلي هم در اوپل انقلاب و جنگ وجود داشت . ولي به لطف الهي همه موانع و مراحل را تا اينجا پشت سر گذاشته ايم و از اين به بعد هم به اميد خدا پشت سر مي گذاريم . همانطور كه عرض كردم اگر از گذشته درس بگيريم و نقاط ضعف خود را تبديل به نقاط قوت خود كنيم توان اين را داريم حتي در شرايط تحريم كامل هم مملكتمان را اداره كنيم . به شرط آنكه قبلا از ترس مرگ خودكشي نكنيم [/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط LostSky
      منفک شده از تاپیک جامع نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران 
      1399/10/23 خورشیدی
       
      =================
       
       
       
      پروژه ناو بندر کار بسیار داره و در آینده نزدیک نباید انتظار رونمایی داشته باشیم.
       
      این پروژه تغییر اساسی و تبدیل یک ابر تانکر نفتکش به یک ناوبندر نظامی با قابلیت ها و امکانات فراوان هست.
      یک نفتکش دارای مخازن بسیار بزرگ ذخیره نفت هست که باید به کلی تغییر کنه و دارای بخش های متعدد نگهداری و انبار داری و اسکان و غیره خواهد شد.
      از طرفی کار بخش اضافه کردن روسازه جدید جهت آشیانه های بالگرد و بخش های وابسته که همین الان هم بخشیش مشخصه اجرا شده.
      بخش تسلیحات و رادارها و دیگر سامانه های مخابراتی و غیره هم زمان بسیار بالایی خواهد گرفت.
      با وجود سرعت بسیار پایین ساخت فریگیت های کلاس موج و همچنین اعلام زمانهای به آب اندازی و عملیاتی کردن این شناورها که بارها به عقب افتاده بسیار بعید هست که این شناور عظیم به این زودی ها حتی جهت تست به آب انداخته بشه ، مگر اینکه نیرو به شدت روی این پروژه تمدکز هزینه و انرژی بزاره تا زودتر به نتیجه برسه.
      البته با روند مشاهده شده به نظر میاد که اینگونه باشه و فرماندهان نیرو خواهان الحاق سریع یک شناور بزرگ و دوربرد جهت پشتیبانی همه جانبه ناوگروه های اعزامی به مناطق دوردست هستند و روند فعلاً با سرعت خوبی دارد پیش میرود.
    • توسط worior
      یک مبتدی هسته ای، مسئله ای به بهانه 0.1 کیلوتن به منتهی 10 مگاتن
      مقدمه
      یک تیتر متناقض نما برای برانگیختن سوال در این مورد که یک تازه کار هسته ای چگونه باید شروع کند، در برنامه خود به چند کیلوتن قدرت نیاز دارد؟
      اینکه در یک برنامه هسته ای در مراحل ابتدایی از اینکه از چه بمبی و چه هدف گذاری در تهیه ذخایر هسته ای میبایست بهره مند بود، تعاریف مشخصی وجود ندارد، جز 3 تز معروف که برای تولید هر سلاحی بکار میروند؛ "تولید برای زمان استفاده" و تز دیگر "تولید بر اساس مقابله با دیگری" و "تولید برای مکان استفاده یا هدف"، راهکار نظام مند دیگری وجود ندارد.  مشخص نیست چه موقع این 3 روش حدود خود و حدود نیاز هر کشوری با برنامه هسته ای را مرتفع میکنند.
      تولید بر اساس مقابله با دیگری حتی در تعداد بسیار کم نیز توجیه کافی دارد. و کافی است که رقیب بداند در تهاجم هسته ای خویش با پاسخ هسته ای مبهمی از نظر ابعاد و تعداد، روبرو خواهد شد و یا اینکه میبایست دست کم یک ضربه اتمی متقابل به انتخاب حریف را تحمل کند. ضربه ای که در هر شرایطی با هر مقداری دردناک خواهد بود.
      بنابراین سیاست ابهام هسته ای فقط بدرد کشورهایی میخورد که نمیخواهند زیر ترس و حسرت هسته ای باقی بمانند، متوانند برنامه خود را بخوبی پنهان نگاه دارند، و قصد ندارند حجم ذخایر هسته ای خود را افزایش داده و یا ابعاد استفاده را از نظر زمان و مکان پیچیده سازند، آنها همچین سلاح هسته ای را بعنوان یک راهبرد اجرایی فراتر از امر موازنه در نظر نگرفته اند.
       تولید بر اساس زمان استفاده یک امر منحصر به فرد است، مثلا تعدادی بمب موجود باشد که اگر لازم شد روزی مثلا در آخرالزمان استفاده شود! این راهکار نیز هم از نظر اجرایی مبهم است و هم منتهی به یک حد نهایی بی معنی یعنی روز مبادای غیرممکن آن کشور منوط میشود، چنین برنامه ای نبودش بهتر از بودن آن است.
      تولید بر اساس راهکار مکان استفاده نیز از نظر عددی دچار ابهام میشود. اگر دو کشور چین و هند یکدیگر را از این نظر مورد سنجش قرار دهند و برای هر هدفی که مورد نیاز اقدام هسته ای می بیننند، سلاح هسته ای با توان مشخصی بسازند، تعداد اهداف زیاد خواهد بود و هم اینکه مسائل بسیاری نظیر شیوه نگهداری، میزان لازم، استراتژی انتخاب و شلیک و ... پدید میآورند، ممکن بمب هایی که بر اساس مکان استفاده طراحی میشوند، به نحوی محدود شوند که هیچ وقت ارزش بهره گیری نیابند. مثلا بمبی به اندازه پایتخت یک کشور تدارک دیده شود،  بزرگ در حد 5 مگاتن، و چون پدافند دشمن موثر است، تعداد متناسبی در برابر آن ساخته شود، مواد هسته ای فراوانی همراه با پیچیدگی ای نگهداری تدارک دیده شود، ولی هیچ گاه ارزشی فراتر نیابند و دو کشور بعدا با صلح هزینه گزافی به امور نظامی خود تحمیل کنند. مانند ذخایر عظیم شوروی و آمریکا که عملا بعد از جنگ سرد بلا معنی باقی مانده اند.
      راهکار دیگری که اشاره نشد، میتواند تولید صرفا تحقیقاتی باشد، به نظر میرسد سالها دو کشور آمریکا و شوروی آزمایش های اتمی را با این اهداف انجام داده اند و چنین اهدافی امروزه دیگر به معنای سابق کاربردی به نظر نمیرسد. علوم مربوط بهانفجار هسته ای به شکل وسیعی تحصیل شده اند،  فقط آن لبه پیشرو در کاهش ابعاد، کاهش عوارض و افزایش توان مورد تحقیق است که امری علمی به نظر میرسد تا نظامی و عمدتا وابسته به محاسبات کامپیوتری، شبیه سازی و تست های غیراتمی است.
      یک سطح راهکنشی نظامی
      مسیرهای ارزیابی شده توسط افراد، و نهادهای مختلف نظامی وحتی غیر نظامی در برسی گزینه های ماشه هسته ای، نمایشگر تنش زایی فزاینده هستند. استفاده از تسلیحات متعارف قدرت مند در صورت کارآمد نبودن به سمت استفاده از تسلیحات هسته ای بسیار سبک و سپس به سمت حل گره های نظامی که با بمباران متعارف و سبک هسته ای حل نمیشوند، و سپس پاسخ قویتر به حریفی که ضربه هسته ای را ارسال کرده با سلاح هسته ای قویتر تمایل دارند.
       مثلا یک استفاده سبک از سلاح هسته ای در زدن یک بتلگروپ با قدرتی معادل 0.5 کیلوتن تی ان تی، ممکن است پاسخی برابر با 5 و یا 15 کیلوتن از سوی رقیب دارنده سلاح هسته ای در موقعیتی مشابه ایجاد کند، و این فتح بابی باشد برای تنش زایی به مسیر استفاده های بزرگتر، 200 کیلوتن به یک مگاتن و یک مگاتن به  سرهای جنگی خوشه ای هسته ای و بیشتر.
      اقیانوس بعنوان بستر آزاد استفاده از تسلیحات اتمی
      آثار استفاده از تسلیحات هسته ای در سطح دریا بسیار متفاوت از استفاده در خشکی است.روسیه، چین، آمریکا هر یک ناوگان دریایی بسیار عظیمی دارند، و میتوانند با یک ضربه هسته ای تمام آنچه دشمنشان در برابرشان قرار داده است را در دریا منهدم کنند، ناوها به درون اوقیانوس غرق میشوند و آثار رادیواکتیو نیز بسیار کم و شاید محو میشود، آب دریا یکی از بهترین جاذب های تشعشعات رادیو اکتیو است و اگر از بمب های هیدروژنی استفاده شود، بدلیل مصرف شدن حجم بالایی از خرج اورانیوم یا پلوتونیومی، آثار تهاجم هسته ای بسیار کمتر خواهد بود. ولیکن هر استفاده از سلاح هسته ای در سطح خشکی مصائب بی پایانی بجای خواهد گذاشت. با وجود سیستم حمل و نقل جدید، یه انفجار هسته ای قوی که شهری را آلوده کند حتی از طریق حمل و نقل بار و یا حتی مسافرت افراد نیز میتواند آلودگی خود را منتقل کند، انتقال از مسیر هوا جای خود دارد. به محاسبه ای استفاده از یک بمب 1مگاتنی علیه فردو که باعث از بین رفتن مواد هسته ای شود، ممکن است آثار رادیواکتیو آن حتی در مرز و هند و چین مشاهده شود.
      بنابراین با وجود کاهش عقلایی استفاده از تسلیحات اتمی در سطح خشکی، همچنان استفاده از این تسلیحات در سطح دریا توجیه پذیر است. بخصوص برای همه کشورهایی که تحت تاثیر سیاست ناوگان جنگی دشمنان خود قرار گرفته اند. یک سلاح هسته ای سبک میتوانند پایان دهنده بسیار توجیه پذیر برای آغاز جنگی از سوی دریا باشد، اما پاسخ آن چه میتواند باشد؟!
      -          ادامه استفاده از تسلیحات سبک؟
      -          ماندن بر پایه اصول اخلاقی همزمان با پاسخی بسیار قویتر بصورت متعارف؟
      -          دادن پاسخ برابر و انتظار بی خیال شدن حریف؟
      -          دادن پاسخی بسیار قوی؟
      -          تسلیم شدن و ندادن هیچ پاسخی؟
      جنگ احتمالات خود را دارد، بعید است کشوری مثل آمریکا 3 ناو هواپیمابر خود را در اثر یک انفجار هسته ای در سطح دریا در یک تهاجم احتمالی در تنگه تایوان از سوی چین، منهدم شده ببیند، و از اقدام متقابلی قدرتمند تر و وسیع تر بهره نگیرد، سایر پاسخ ها مبتنی بر شیوه جنگ بازی و یا احتمالا بعدی هستند، اما چه کسی قادر است بدرستی پیش بینی کند؟ انتخاب استفاده از تسلیحات اتمی به هوش مصنوعی و مدلهای پیش بینی مبتنی بر روانسنجی رهبران واگذار خواهد شد؟!
      با این وجود آنچه مشخص است این کیلوتن نیست که تایین میکند، اقدام بعدی بمب اتمی استراتژیک بشد، یا ماشین روز قیامت، در مثال بالا آمریکا د برابر پایتخت چین را با چندمگاتن هدف قرارداده و البته پاسخ مشابهی هم دریافت کند! این موارد در کتاب کاهن و دیگران بخوبی بحث شده اند. اما استفاده اولیه از این تسلیحات یک انتخاب مبتن بر دوئل هسته ای هستند، استفاده کننده قطعا با سطحی از پیروزی روبرو خواهد شد که میبایست عواقب آن را بپذیرد.
       
       
      تست دریایی راکت ASROC   با قدرت 10 کیلوتن 1962میلادی 
      تصویر از Hans M. Kristensen برگرفته شده از fas.org/
       
      انتخاب مقادیر جذاب
      مقادیر زیر 1 کیلوتن جذابیت های بسیاری دارند.
      -          نخست اینکه سطح پاسخ هسته ای را بسیار محدود نگاه میدارند.
      -          دریافت کننده پاسخ هسته ای میداند که اگر وارد مقادیر بیشتر شود در واقع خسارت بعدی خود را ممکن است بیشتر کند و در هم سطح از پاسخ باقی میماند.
      احتمال استفاده از یک سلاح هسته ای تاکتیکی در این ابعاد بسیار زیاد است، بخصوص ابعاد تنبیهی  و یا تاکتیکی آن بشدت از نظر نظامی قابل قبول است.
      -          از طرفی دشواری های تولیدی آن بیشتر است اما مواد رادیواکتیو کمتری نیاز دارد، و کشورهایی با حجم تولید اورانیوم پایین و تکنولوژی های سطح پایین تر براحتی میتوانند انتظارات هسته ای خود را بدین شکل برآورده سازند
      -          رهگیری انفجارات و آزمایشات در این حد مقداری دشوار است و کشورهای با وسع کم هممیتوانند چنین تسلیحاتی را بیازمایند. بخصوص در سطح دریا
      -          امکان تولید انبوه و استفاده انبوه از آنان وجود دارد.
      -          برای کشورهایی که دارای ابهام هسته ای یا برنامه اقدام سریع هسته ای شرایط بحران دارند، بسادگی دستیافتنی هستند.
      -          در صورت استفاده از این تسلیحات در خشکی، یک بمب یک کیلوتن، همان اثری را دارد که یک بمب 10 کیلوتن خواهد داشت، این بمب ها به هر جا اصابت کنند، آنجا تا مدتها بلااستفاده خواهد ماند.
      در مثال دریا
      با توجه به موارد فوق میتوان ارزیابی کرد که بمب کم توان هسته ای اما در تعداد مناسب بسیار از نظر راهبردی کارگشا تر است تا بمب های با توان بالا. اما شعاع انهدام این بمب ها آنچنان ابعاد کافی ندارد که بتوان با یک بمب در یک فاصله امن از پدافند دریایی کار را تمام شده دید. بلکه انفجار حتما میبایست در مجاور ناو و در محدوده حداکثر 500 متری اتفاق بی افتد. بنابراین چنین تسلیحاتی میبایست کارآمدی خود را به گونه های راهبردی تضمین کنند. بدین منظور در اقدام راهکنشی 6 کلاهک هسته ای 0.5 کیلوتنی میبایست کنار 3 کلاهک پیشگام 300 کیلوتنی به فاصله 10 کیلومتری و یا یک بمب 1 مگاتنی به فاصله 20 کیلومتری شلیک شوند.
      3 انفجار 300 کیلوتن در فاصله ای خارج دسترس پدافند ناوگان دشمن، میتوانند شوکی تولید کنند که  راهگشای 6 انفجار 0.5 کیلوتنی باشند و این شرایط امکان انهدام یک ناوگان سه فروندی از ناوهای هواپیمابر دشمن فرضی را فراهم آورد. بنابراین بدیهی است که از منظر تولید تسلیحات اتمی، تعداد بیشتری بمب کوچک و یا کم اثر تولید شود، سپس از بمب های قویتر در تعداد کمتر بهره جست.

       
      مسیری که باید طی شود
      واقعا نمیدانیم اگر بخواهیم برنامه نظامی هسته ای داشته باشیم، از کجا شروع کنیم و کجا تمام کنیم. چه سناریویی برای زمان و مکان استفاده انتخاب کنیم، چه نقاطی چه میزان قدرت تخریب هسته ای لازم دارند. چقدر سلاح داشتن بازدارندگی را تامین میکند، تسلیحات حامل سلاح هسته ای یک مسئلله هستند، پدافند هسته ای مسئله ای دیگری، تحقیقات هسته ای همینطور. اما یک روند  منطقی برای همه تازه کارهای هسته ای الزاما میبایست طی شود؛
      -          نخست یک بمب تحقیقاتی.
      -          سپس کوچک سازی و بزرگ سازی قدرت انفجار.
      -          در ادامه کاستن از عوارض انفجارو ایجاد انفجار بهینه.
      -           در میانه راه طراحی های مناسب با تسلیحات حامل. کروز، بالستیک، بمب افکن، اژدر و ...
      -          و در پایان راه تولید، تازه آغاز دوره بی پایان نگهداری پر هزینه و پیچیده تسلیحات هسته ای برای استفاده در زمان ها و مکان ها و برد های مختلف.
      با توجه به مثال بالا یک تازه کار هسته ای، برای مدیریت هزینه و مدیریت زمان و مکان دستیابی به سلاح هسته، یا دستیابی به قابلیت فرار هسته ای طرح و برنامه دقیقی داشته باشد.
      مشکل ذخیره اولیه
      هیچ حجمی از ذخایر هسته ای اولیه نمیتواند بازدارندگی لازم را ایجاد کند، بخصوص در زمانی که دشمن خاصی وجود داشته باشد که بتواند میزان پیشرفت، تعداد کلاهک و مکان های تولید را بدقت شناسایی کرده و در ابتدای راه آنرا از کار بی اندازد. وجود چند کلاهک محدود نه تنها بازدارنده نیست، بلکه مسبب آغاز تهاجم، تغییر مسیر به تهاجم هسته ای و در نهایت شکست خوردن دارنده تازه کار است.
      بنابراین یک تازه کار هسته ای 4 راه دارد:
      1.       پنهانکاری؛ برنامه خود را تا رسیدن به ظرفیت مطلوب بازدارنده، از نظر عددی و توانی پنهان نگاه دارد.
      2.       سیاست؛ از ابزارهای سیاسی برای ممانعت از اقدام علیه برنامه هسته ای خود بهره جوید.
      3.       توان نظامی متعارف؛ بقدری در حوزه تسلیحات متعارف و سرعت رسیدن به حد مطلوب موثر عمل کند که فرصت اقدام از دشمن گرفته شود.
      4.       گروگان گیری؛ هسته ای. تهدید استفاده از نخستین سلاح های ساخته شده علیه نزدیک ترین شهر یا پایتخت دشمن.
      تقریبا بسیاری از کشورهای دارنده سلاح هسته ای پس از آمریکا بصورت ترکیبی هر 4 راه فوق را تا آنجا که توانسته اند همزمان پیگیری کرده اند. اسراییل از گزینه های 1 و 2 و 4 بخوبی بهره جسته است. هند و پاکستان، از هر 4 گزینه بهره جسته اند، همینطور کره شمالی که نتوانست برنامه هسته ای خود را پنهان کند و از ابزار سیاسی کافی برای چانه زنی بهره مند نبود توانست بخوبی از گزینه سوم و چهارم بهره گیری کند. آنها ابتدا به توان متعارف موشکی و توپخانه ای بلند برد بسیار وسیعی دست یافتند، که متعاقبا از تهاجم علیه تاسیسات هسته ای خود ممانعت کافی به عمل می آورد، سپس بعد از توسعه متعارف، پایتخت و شهرهای کره جنوبی که دیگر در برابر تهاجم موشکی انبوه راه برای مقابله نداشتند را گروگان گرفتند، به نحوی که حتی استقرار سامانه پدافند موشکی تاد نیز عملا مثمر ثمر به نظر نمی رسید. کشورهایی مثل لیبی و عراق نتوانستند از هیچ از یک 4 گزینه فوق بهره مند شوند، عراق که برنامه هسته ای خود را شروع کرد بلافاصه با تهاجم اسراییل مواجه شد و از آنجا توان نظامی متعارف کافی نداشت، از طرفی نتوانست از ابزارهای سیاسی و دیگر گزینه ها بهره گیری کند شکست را پذیرفت و به یک انتقام گیری سطحی از اسراییل اکتفا نمئد. ایران نیز آگاهانه بدونه انتخاب هیچ یک از مسیر های فوق برنامه نظامی هسته  ای را در حد دانش آن محدود و سپس رها ساخت.

      مسیریابی چگونگی توسعه و کاهش تنش هسته ای
      نتیجه گیری
      یک تازه کار هسته ای میبایست، به دست کم یکصد کلاهک هسته ای با قابلیت ارسال از طرق مختلف دست پیدا کند. و این تعداد با فهم از راهبرد زمان و مکان استفاده پس از دستیابی پنهانی به ذخایر اولیه قابل تنظیم از نظر تقسیم مواد هسته ای و قدرت مورد در تعداد خواهد بود. با این وجود دستیابی پنهانی به این حجم از کلاهک هسته ای که قابل نصب بر روی موشک باشد در زمانی کوتاه امری ناممکن به نظر میرسد.
      یک معادله؛ اگر 10 بمب یک مگاتنی وجود داشته باشند، آنها ماشین روز قیامت یک کشور اتمی با برنامه محدود هستند، و اگر 30 کلاهک 300 کیلوتنی به آن اضافه کنیم، توان هسته آن کشور به سطح راهبردی ارتقا پیدا میکند، و اگر حدود 70 تا 100 کلاهک از زیر یک تا حداکثر 5 کیلوتن وجود داشته باشد برنامه تاکتیکی آن تقریبا کامل شده است. به موازنه راهبردی، و توان تاکتیکی مناسب نیز دست پیدا کرده. اما به محض شروع اولین آزمایش با آنچنان حجمه سیاسی، اقتصادی و تلاش های نظامی مواجه میشود که ممکن است شانس دستیابی کامل به برنامه فوق را از دست بدهد. بنابراین در 4 گزینه فوق؛
      - پنهانکاری محدودیت عملیاتی بالایی دارد،
      - گروگانگیری نیز عواقب سیاسی و اخلاقی وسیعی دارد،
      - ظرفیت بازدارنده متعارف نیز هزینه های بسیار بالایی در برخواهد داشت،
      و نمیتوان این ظرفیت را با وجود برنامه هسته ای آشکار یا حتی پنهان تا حد یک قدرت جهانی شدن بسرعت و با هزینه های کم ارتقا داد، بنابراین "سرعت" در دستیابی به حجم بالای مواد هسته ای برای دستیابی به ظرفیت مناسب تولید بمب مهمترین و قابل ملاحظه ترین فاکتور دستیابی به سلاح هسته ای است. و این برنامه به محض آشکار شدن یک گزینه در برابر مخالفان آن برنامه میگذارد، ممانعت پیش از آنکه دور شود.
      بنابراین سیاست ابهام هسته ای نه تنها در عمل ناکارا به نظر میرسد بلکه موجبات تهاجم را نیز فراهم می آورد. و در برابر یک اقدام زودهنگام علیه برنامه هسته ای کشور تازه کار، وی باید با تمام توان برای سقوط اخلاقی و زدن ضربت متقابل با هر روشی، منجمله بمب های کثیف، شیمیایی، میکروبی و ... آماده باشد.
      مسیر زمانی دستیابی به بازدارندگی هسته ای:
       
       
      وضعیت پیش روی یک مبتدی هسته ای
       
      تهیه شده برای میلیتاری worior@military.ir
      استفاده از مطلب و ایده ها تنها با درج آدرس سایت مجاز است
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

      چند روز پیش مطلبی در تاپیک "ایران و کره شمالی ، موشکهای بالستیک و همکاری هسته ای " به یکی از دوستان پاسخی بدین مضمون ارائه کردم :
      "برادر عزیز به نکته بسیار جالبی اشاره فرمودید - مساله ای بارها بنده در مواقع و مناسبتهای مختلف چه در این انجمن و چه در کلاسهای خودم مطرح کرده ام این است که ما در کشور خودمون ( ممکن بعضی خوششون بیاد و بعضی هم ناراحت شوند ) چیزی به اسم تینک تانک های (think tank) هایی که بشینند و 20 ، 30 ، 50 و یا 100 سال آینده را بررسی کنند، نداریم . با تمام احترامی که برای مسئولین قائلم اما تمام زور ما ایجاد یک برنامه ریزی 20 ساله است . تازه همین برنامه هم دستخوش باند بازی های سیاسی و اعمال سلیقه دولتهای مختلف می شه و عملا" چیزی از آن برای اجرا باقی نمونه . من تمایلی ندارم که فقط نیمه خالی لیوان را ببینم ولی متاسفانه ( هرچند بکاربردن واژه متاسفانه در کارهای پژوهشی درست نیست ) چنین چیزی به معنی واقعی کلمه در کشور ما وجود ندارد . مثلا" نویسنده مشهور آلوین تافلر ( که سه گانه مشهورش جنگ و ضد جنگ ، شوک آینده و موج سوم) یک فیوچرلوژیست ( آینده شناس) و برخلاف افواه عمومی که معتقدند ایشان یک جامعه شناس بشمار می رود . من توصیه می کنم شما و دوستان حتما" کتاب جنگ و ضد جنگ ایشان را که در دهه 80 یا 90 نوشته شده را بخوانید و آن را با شرایط الان مقایسه کنید . من خودم بیشتر از 15 بار این کتاب رو خوندم و هرمرتبه که می خونمش چیز بیشتری یاد می گیرم . در حالی که تینک تانک های که در حوزه تمدنی غرب وجود دارند مثل ( رند ، چتم هاوس ، بروکینز و .... ) کارشون صرفا" برای 150 سال آینده است . شاید اگر عمری باقی موند در این زمینه یک تاپیک جامع بزنم ."
       
      بنابراین تصمیم گرفتم که به تدریج اگر خدا خواست اندیشکده های مهم حوزه تمدنی غرب را خدمت عزیزان معرفی کنم ، امیدوارم برای اعضای محترم مفید به فایده واقع گردد و دریچه ای باشد برای اینکه ما در حوزه تمدنی اسلام با الگو برداری و دوری از تقلید ناشیانه و کورکورانه و با بومی سازی چنین مراکزی ، گام بسوی طرح ریزی های راهبردی برای آینده برداریم ، انشا ا... .
      در ضمن عزیزانی که این مطالب را پی گیری می نمایند حتما" نظرات خود را (مثبت یا منفی ) اعلام کنند - باتشکر
       
       
      =============================================================================================================

      بخش یکم :
      اندیشکده بروکینگز

       
       

       
       
      مؤسسه بروکینگز یک اندیشکده آمریکایی است که مقر آن در واشنگتن است. مؤسسه بروکینگز که یکی از قدیمی‌ترین اندیشکده‌های واشنگتن است در امر تحقیقات و آموزش علوم اجتماعی، اصول اقتصاد، سیاست‌گذاری شهری، مدیریت دولتی، سیاست خارجی، اقتصاد جهانی و توسعه، فعالیت دارد. این اندیشکده در گزارش برترین اندیشکده‌های جهان در سال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ که از سوی دانشگاه پنسیلوانیا منتشر شده، به عنوان بانفوذترین اندیشکده جهان معرفی شد.
      رسالت عنوان شده این مؤسسه “فراهم ساختن نظریه‌ها و توصیه‌های جدید و عملی است که سه هدف را پیش می‌برند: تقویت دموکراسی از نوع آمریکایی؛ پدید آوردن رفاه اقتصادی – اجتماعی، امنیت و فرصت‌های مختلف برای تمام آمریکایی‌ها؛ ایجاد نظام بین‌المللی بازتر، امن‌تر و مرفه‌تر، همراه با همکاری‌های بیشتر.
      مؤسسه بروکینگز می‌گوید اندیشمندان و اعضایش “دیدگاه‌های مختلفی” دارند و خود را یک مؤسسه غیرحزبی می‌داند، اما رسانه‌ها اغلب این مؤسسه را ” لیبرالی متمایل به میانه‌روها ” یا “میانه‌رو” توصیف می‌کنند. در یک تحلیل دانشگاهی که بر سوابق کنگره بین سال‌های ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۲ انجام شد، مشخص شد که سیاستمداران محافظه‌کار تقریباً به اندازه سیاستمداران لیبرال به بروکینگز مراجعه داشته‌اند، و این مؤسسه در مقیاس ۱۰۰-۱ که در آن ۱۰۰ به معنای لیبرال‌ترین امتیاز است، امتیاز ۵۳ را کسب کرده است. در همین بررسی مشخص شد بروکینگز اندیشکده‌ای است که سیاستمداران و رسانه‌های آمریکا بیشترین نقل قول را از آن دارند.

      - موضع سیاسی
      بروکینگز به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی خود را یک مؤسسه مستقل و غیرحزبی می‌داند. بررسی‌ای که در سال ۲۰۱۱ در مورد مبالغ اهدایی کارمندان این مؤسسه بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ انجام شد نشان داد ۶/۹۷% مبالغ اهدایی سیاسی کارمندان بروکینگز به دموکرات‌ها داده‌شده‌اند و بنابراین بروکینگز را به عنوان مؤسسه‌ای لیبرال توصیف کرد. اما در یک پژوهش دانشگاهی که در سال ۲۰۰۵ انجام شد نتیجه‌گیری شد این مؤسسه میانه‌رو است چون در سوابق کنگره از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۲ سیاستمداران لیبرال و محافظه‌کار تقریباً به یک اندازه به عنوان یک مرجع موثق به بروکینگز رجوع داشته‌اند. روزنامه واشنگتن‌پست مؤسسه بروکینگز را میانه‌رو و لیبرال توصیف کرده است. لس‌آنجلس تایمز قبل از این‌که اعلام کند به نظرش چنین برچسب‌هایی اهمیت ندارند بروکینگز را متمایل به لیبرال‌ها و میانه‌رو توصیف می‌کرد. در سال ۱۹۷۷ مجله تایم، بروکینگز را با عنوان “اندیشکده ممتاز لیبرال کشور” توصیف کرد. نیوزویک این اندیشکده را میانه‌رو می‌داند اما پولتیکو از عبارت میانه‌رو-چپ‌گرا استفاده کرده است. به علاوه گروه جناح چپی ناظر رسانه‌ها به نام بی‌طرفی و صحت گزارش، این مؤسسه را محافظه‌کار می‌داند.
      اما بعضی لیبرال‌ها استدلال می‌کنند علیرغم این‌که این مؤسسه به میانه‌روی متمایل به چپ بودن شهرت دارد، اندیشمندان سیاست خارجی بروکینگز بیش از حد از سیاست‌های دولت بوش در خارج از آمریکا حمایت می‌کردند. متیو ایگلسیاس به عنوان یک وبلاگ‌نویس لیبرال عنوان کرده است مایکل اوهانلون که از اندیشمندان بروکینگز است اغلب با اندیشمندان سازمان‌های محافظه‌کار مانند انجمن امریکن انترپرایز، ویکلی استاندارد و پروژه‌ای برای قرن جدید آمریکایی موافق است. به‌همین صورت، بنجامین ویتس مدیر تحقیقات بروکینگز عضو کارگروه حقوق و امنیت ملی انستیتو هوور محافظه‌کار است. اندیشمندان بروکینگز از جمله مک کلیلان مارک، رون هاسکینز و مارتین ایندیک در دولت‌های دموکرات و جمهوری‌خواه خدمت کرده‌اند.
      اعضای هیئت‌امنای بروکینگز اغلب دموکرات‌های سرشناسی مانند لورا تیسون مشاور ارشد اقتصادی کاخ سفید در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون هستند اما چند جمهوری‌خواه میانه‌رو مانند کنت دوبرستین رئیس سابق امور ستادی در دوره رونالد ریگان نیز عضو این هیئت می‌باشند.

      تاریخچه
      ۱۹۷۹-۱۹۱۶
      بروکینگز در سال ۱۹۱۶ با عنوان مؤسسه تحقیقات دولتی (IGR) تأسیس شد و رسالت آنعبارت بود از “تبدیل شدن به اولین سازمان خصوصی ویژه تحلیل موضوعات سیاست عمومی در سطح ملی”. رابرت اس بروکینگز (۱۹۳۲-۱۸۵۰) که فردی بشردوست بود این مؤسسه را تأسیس کرد. او در ابتدا منابع مالی شکل‌گیری سه سازمان را تأمین می‌کرد: مؤسسه تحقیقات دولتی، مؤسسه اقتصاد، و دفتر آموزش فارغ‌التحصیلان رابرت بروکینگز که وابسته دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس بود. این سه مؤسسه در ۸ دسامبر ۱۹۲۷ ادغام شدند و مؤسسه بروکینگز شکل گرفت.
      در دوران بحران بزرگ، اقتصاددانان بروکینگز پژوهش گسترده‌ای را با مأموریت یافتن از فرانکلین روزولت رئیس‌جمهور وقت انجام دادند تا علل ریشه‌ای رکود را پیدا کنند. هارولد مولتون اولین رئیس بروکینگز و دیگر اندیشمندان بروکینگز بعدها رهبری مخالفت با سیاست جدید (برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سال‌های بعد از بحران بزرگ در امریکا که در آن کمک به کشاورزی، بازنشستگی و بیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است) را به عهده گرفتند چون فکر می‌کردند چنین اقداماتی مانع بهبود اقتصادی می‌شوند. با ورود به جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۱، محققان بروکینگز با مجموعه‌ای از تحقیقات در مورد تجهیزات قوا توجه خود را به کمک به دولت معطوف کردند.
      در سال ۱۹۴۸ از بروکینگز خواسته شد طرحی برای مدیریت برنامه بهبود اروپا ارائه کند. طرح سازمان‌دهی حاصل تضمین می‌کرد طرح مارشال به دقت و بر مبنایی منظم و عملی اجرا شود.
      در سال ۱۹۵۲ رابرت کالکینز به عنوان رئیس مؤسسه بروکینگز جانشین مولتون شد. او کمک‌های مالی از بنیادهای راکفلر و فورد دریافت کرد که باعث تقویت بنیه مالی مؤسسه شدند. او سازمان را حول مطالعات اقتصادی، مطالعات مدیریت دولتی و برنامه‌های سیاست خارجی سازمان‌دهی کرد. در سال ۱۹۵۷ این مؤسسه از خیابان جکسون به یک مرکز تحقیقات جدید در نزدیکی دوپونت سیرکل در واشنگتن انتقال پیدا کرد.
      کرمیت گوردون در سال ۱۹۶۷ به ریاست بروکینگز رسید. او از بررسی گزینه‌های برنامه بودجه فدرال را در سال ۱۹۶۹ با عنوان “تعیین اولویت‌های ملی” شروع کرد. او برنامه مطالعات سیاست خارجی را نیز توسعه داد تا تحقیقات در حوزه دفاع و امنیت ملی را دربربگیرد. پس از انتخاب ریچارد نیکسون به ریاست‌جمهوری در سال ۱۹۶۸، رابطه بین مؤسسه بروکینگز و کاخ سفید بدتر شد؛ چاراز کولسون مشاور ارشد نیکسون زمانی پیشنهاد سوزاندن و از بین بردن این مؤسسه را مطرح کرد. اما در تمام دهه ۱۹۷۰ به بروکینگز قراردادهای تحقیقات فدرالی بیشتر از حد توان مؤسسه پیشنهاد می‌شد.

      2009-1980
      در دهه ۱۹۸۰، این مؤسسه با محیط رقابتی و از نظر ایدئولوژیکی پرباری مواجه شد. نیاز به کاهش کسری بودجه فدرال و نیز بررسی مشکلات ناکارآمدی دولت و امنیت ملی موضوع تحقیق بسیار مهمی شدند.بروس مک لاری چهارمین رئیس بروکینگز، مرکز آموزش سیاست عمومی را نیز برای برگزاری کنفرانس‌های کارگاهی و گردهمائی‌های عمومی به منظور توسعه مخاطبین برنامه‌های تحقیقاتی تأسیس کرد.
      در سال ۱۹۹۵، مایکل آرماکوست پنجمین رئیس‌جمهور مؤسسه بروکینگز شد و هدایت تلاش برای متمرکز ساختن رسالت مؤسسه در آستانه قرن بیست و یکم را به عهده گرفت. بروکینگز با هدایت آرماکوست چند مرکز تحقیقات بین‌رشته‌ای را ایجاد کرد، مانند مرکز سیاست شهری و کلان‌شهری (که در حال حاضر نام آن برنامه سیاست کلان‌شهری به ریاست بروس جی. کاتز است) که مشکلات شهرها و کلان‌شهرها را مورد توجه قرار می‌داد، و مرکز مطالعات سیاست شمال شرقی آسیا که متخصصان را از کشورهای مختلف آسیایی برای بررسی مسائل منطقه‌ای گردهم آورد.
      استروب تالبوت در سال ۲۰۰۲ رئیس بروکینگز شد. مدت کوتاهی پس از آن، بروکینگز مرکز سیاست خاورمیانه سابان و مرکز جان آل. تورنتون چین را راه انداخت. در اکتبر ۲۰۰۶، بروکینگز تأسیس مرکز بروکینگز-تسینگهوا در پکن را اعلام کرد. در جولای ۲۰۰۷، این مؤسسه ایجاد مرکز اصلاحات خدمات درمانی انگلبرگ به رهبری مارک مک کللان (McClellan) و در اکتبر ۲۰۰۷ ایجاد مرکز بروکینگز دوحه در قطر به رهبری هادی امیر را اعلام کرد.

      - انتشارات
      بروکینگز به عنوان یک مؤسسه، گزارشی سالانه منتشر می‌کند. انتشارات مؤسسه بروکینگز کتاب‌ها و مجله‌هایی را از تحقیقات خود مؤسسه و از نویسندگان خارج مؤسسه منتشر می‌کند. کتاب‌ها و مجله‌هایی که توسط بروکینگز منتشر می‌شوند عبارت‌اند از مقالات فعالیت اقتصادی بروکینگز، آمریکای رها: انقلاب بوش در سیاست خارجی، جهان‌هراسی: مقابله با ترس از تجارت آزاد، هند: قدرت نوظهور، از چشم‌های آن‌ها، تسخیر شاه‌راه، توده‌ها در پرواز و بن‌بست از جمله این نشریات هستند. به علاوه کتاب‌ها، مقالات، گزارشات، یادداشت‌های سیاسی و شرح عقاید توسط برنامه‌های تحقیقاتی، مراکز، پروژه‌ها و عمدتاً توسط متخصصان بروکینگز تهیه می‌شوند.

      - نفوذ سیاسی
      تاریخچه بروکینگز به سال ۱۹۱۶ برمی‌گردد و از آن زمان به ایجاد سازمان ملل متحد، طرح مارشال، و اداره بودجه کنگره کمک کرده و بر سیاست‌های قانون‌زدایی، اصلاحات گسترده مالیاتی، اصلاحات رفاهی، و کمک‌های خارجی تأثیر داشته است. در رده‌بندی سالانه اندیشکده‌ها که توسط فارن پالیسی منتشر می‌شود بروکینگز اولین اندیشکده آمریکا است و در رده‌بندی جهانی اندیشکده‌ها نیز اولین رتبه را دارد. از بین ۲۰۰ اندیشکده برتر آمریکا، تحقیقات مؤسسه بروکینگز به بیشترین میزان در رسانه‌ها عنوان می‌شوند. در یک ارزیابی که در سال ۱۹۹۷ بین اعضای کنگره انجام شد، بروکینگز بین ۲۷ اندیشکده رتبه دوم تأثیرگذاری و رتبه اول اعتبار را به دست آورد. علاوه بر این، بروکینگز و محققان آن در کار خود خیلی به تأثیرگذاری بر جهت ایدئولوژیکی ملت توجه ندارند بلکه مایل‌اند محققانی با صلاحیت مستحکم دانشگاهی داشته باشند. بروکینگز به همراه شورای روابط خارجی و موقوفه کارنگی برای صلح بین‌المللی، معمولاً یکی از صاحب‌نفوذترین نهادهای سیاسی در آمریکا در نظر گرفته می‌شود.

      - مرکز سیاست خاورمیانه سابان
      در سال ۲۰۰۲ مؤسسه بروکینگز، مرکز سیاست خاورمیانه سابان را برای ترویج درک بهتر گزینه‌های سیاسی مقابل تصمیم‌گیرندگان آمریکایی در خاورمیانه تأسیس کرد. مدیریت این مرکز را تامارا کافمن ویتس به عهده دارد.

      - مرکز بروکینگز دوحه
      مرکز بروکینگز دوحه که در قطر واقع است تحقیقات مستقل سیاست‌محور را در مورد موضوعات اجتماعی-اقتصادی و ژئوپلیتیکی که کشورها و جوامع غالباً مسلمان‌نشین با آن‌ها مواجه هستند انجام می‌دهد؛ از جمله این موضوعات رابطه با آمریکا است. این مرکز به طور رسمی توسط شیخ حامد بن جاسم بن جبر آل‌ثانی، نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه قطر در ۱۷ فوریه ۲۰۰۸ افتتاح شد. مدیر این مرکز سلمان شیخ است.
      مرکز بروکینگز دوحه در راستای رسالت خود تحقیقات و برنامه‌ریزی‌هایی را انجام می‌دهد که عناصر کلیدی تجارت، مدیریت دولتی، جامعه مدنی، رسانه‌ها و دانشگاهیان را در موضوعات مهم سیاست عمومی در حوزه‌های اصلی زیر درگیر می‌کنند: (i) دموکراتیک کردن، اصلاحات سیاسی و سیاست عمومی؛ (ii) قدرت‌های نوظهور در خاورمیانه؛ (iii) مناقشات و فرایندهای صلح در منطقه.
      ابتکار دفاعی قرن بیست و یکم
      هدف ابتکار دفاعی قرن بیست و یکم (۲۱CDI) ایجاد تحقیقات، تحلیل و توسعه‌ای است که به سه موضوع اصلی می‌پردازند: آینده جنگ، آینده نیازها و اولویت‌های دفاعی آمریکا، و آینده سیستم دفاعی آمریکا.
      ابتکار دفاعی قرن بیست و یکم از اطلاعات حاصل از مراکز منطقه، از جمله مرکز آمریکا و اروپا، مرکز مطالعات سیاست شمال شرقی آسیا، مرکز تورنتون چین، و مرکز سیاست خاورمیانه سابان استفاده می‌کند و این کار ادغام اطلاعات منطقه را امکان‌پذیر ساخته است.
      پی. دبلیو. سینگر نویسنده کتاب سیم‌کشی برای جنگ به عنوان مدیر ابتکار دفاعی قرن بیست و یکم، و مایکل ای. اوهانلون به عنوان مدیر تحقیقات کار می‌کنند. استفان پی. کوهن محقق ارشد و وندا فلبا-براون نیز با ۲۱CDI همکاری دارند.

      - آموزش اجرایی بروکینگز
      در دوران ریاست بروس مک‌لاری بر بروکینگز در دهه ۱۹۸۰، مرکز آموزش سیاست عمومی (CPPE) برای برگزاری کنفرانس‌های کارگاهی و گردهمائی‌های عمومی به منظور گسترش مخاطبین برنامه‌های تحقیقاتی ایجاد شد. در سال ۲۰۰۵، نام این مرکز به مرکز آموزش اجرایی بروکینگز (BCEE) تغییر داده شد و با شروع به کار دانشکده کسب‌وکار الین در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس، این نام کوتاه شده و به آموزش اجرایی بروکینگز (BEE) تغییر پیدا کرد.

      - تأمین‌کنندگان مالی
      در پایان سال ۲۰۰۴ مؤسسه بروکینگز دارائی‌هایی به ارزش ۲۵۸ میلیون دلار داشت و ۷/۳۹ میلیون دلار هزینه می‌کرد. بودجه این مؤسسه در سال ۲۰۰۹ به بیش از ۸۰ میلیون دلار افزایش پیدا کرده بود. بزرگ‌ترین تأمین‌کنندگان مالی آن عبارت‌اند از بنیاد فورد، بنیاد گیتس، سناتور دیان فینشتاین و همسرش ریچارد سی. بلوم، بانک آمریکا، اکسون موبیل، تراست خیریه پیو، بنیاد مک‌آرتور، شرکت کارنگی، و دولت‌های آمریکا، انگلیس، ژاپن، قطر، جمهوری خلق چین و کلمبیا.

      - ساختمان‌ها
      ساختمان اصلی این مؤسسه در سال ۱۹۵۹ در خیابان ۱۷۷۵ ماساچوست ساخته شد. در سال ۲۰۰۹، بروکینگز ساختمانی را در آن طرف خیابان خرید؛ این ساختمان یک خانه مجلل بود که در سال ۱۹۲۲ توسط خانواده اینگالس براساس طراحی جول هنری دسیبور ساخته شده بود. این ساختمان در حال حاضر دفتر رئیس مؤسسه بروکینگز را در خود جای داده است.

      پایان
      منبع :http://www.eshraf.ir/1522/
    • توسط hamedof
      سلام خدمت دوستان میلیتاری ! با توجه به اینکه سامانه باک توسط آقا سینا معرفی شده ولی من مطلبی در مورد محافظ رادارهای سیستم باک چیزی ندیدم تصمیم گرفتم که نحوه محافظت سیستم باک توسط روسیه رو برای دوستان شرح بدم . سعی می کنم خلاصه و مفید بنویسم .








      همیشه سامانه های راداری فعال در معرض هدف قرار گرفتن موشک های ضد راداری نظیر KH-58 و AGM-88 HARM قرار داشته اند ، بدین منظور شرکت Almaz-Antey روسیه به این فکر افتاد تا برای حفاظت از سیستم های راداری سامانه های پدافند هوایی خود نظیر BUK سامانه ای را طراحی کند تا قابلیت انهدام موشک های ضد رادار را درست در لحظه ی قبل از برخورد دارا باشد .


      بدین منظور این شرکت سامانه ی Gazetchik را طراحی کرد .

      این سیستم متشکل از 4 قسمت اصلی می باشد .





      قسمت اول یک آشکار ساز مستقل از رادار می باشد که وظیفه کشف موشک های ARM را دارد.
      قسمت دوم دیکوی های فرکانس رادیویی فعال هستند .
      قسمت سوم قسمت نیز بخش اقدامات پسیو سامانه به وسیله ی chaff ها و aerosols است .(معمولا 3-4 عدد پرتابگر وجود دارد که تا زاویه 90 درجه از جلو و با دید 360 درجه چف ها قابل پرتاب هستند)
      آخرین قسمت این سامانه هم قسمت ارتباطی با رادارهای محفاظت شده و یا مرکز فرماندهی می باشد .






      نحوه ی کار:

      زمانی که یک ARM به رادار نزدیک میشود ، آشکارساز سامانه شروع به هشدار دادن به مرکز کنترل می کند . سپس مرکز فرماندهی دیکوی های راداری را برای منحرف سازی موشک ایجاد می کند و درست چند ثانیه قبل از برخورد موشک به رادار chaff ها و aerosols از طریق محفظه های به سمت موشک شلیک میشوند و درست روبروی موشک منفجر میشوند و باعث انحراف موشک به پایین میشوند و اینگونه رادارها جان سالم به در می برند ، البته اگر حتی 1-2 ثانیه چف ها دیر شلیک شوند امکان نابودی خود سامانه ضد ARM نیز وجود دارد چون در فاصله بسیار نزدیک به سامانه قرار می گیرند .

      این هم چند عکس از نحوه ی نابودی ARM . (داخل کلیپ این موشک از یک عدد اف 22 شلیک میشود و بعد از اینکه موشک نابود می شود سامانه باک 8 عدد موشک به سمت اف 22 ها شلیک می کنند و هر 3 آن ها رو به درک واصل می کند )




      روی تصویر کلیک کنید تا با بزرنگمایی بیشتری نحوه مقابله رو ببینید...









      فقط برای میلیتاری


      ترجمه : hamedof


      استفاده از مطلب با ذکر نام مترجم و سایت میلیتاری بلامانع است


      منابع:
      http://militaryforce...n-6-98-669.html
      http://pvo.guns.ru/rtv/gazetchik.htm
      http://articles.jane...Federation.html

      *************************
      با تشکر از شما.منتقل شد.
      OPS
    • توسط karmania20152015
      بسم الله الرحمن الرحیم 
      بر فراز کوزوو
       
      عملیات ناتو بر فراز اسمان کوزوو درس هایی تاریخی برای هر علاقه مند به مباحث پدافند دارد ذکر این نکته لازم است بررسی این بخش از تاریخ باعث بروز سوتفاهم هایی نیز شده است ریشه این سوتفاهم ها در تعداد بسیار کم پرنده منهدم شده سرنشین دار از جمله جنگنده ها توسط پدافند هوایی صربها( در مقایسه با تعداد پروازهای انجام گرفته طرف مقابل) و از جهت دیگر نادیده گرفتن همزمان این نکته یعنی قدیمی بودن بخش بزرگی از دارایی پدافندی هوایی صربها میباشد. البته نکاتی مانند مجهز بودن بخشی از این دارایی به سیستم های اپتیکی وحراراتی IR و ناچار شدن تمامی پرنده های ائتلاف به پرواز  در ارتفاع بالای 10,000 ft و یا تلفات نسبتا بالای پهبادهای شناسایی ائتلاف ( بالای 47 فروند) از جمله مواردی هستند که بررسی این بخش از تاریخ نظامی را هیجان انگیزتر میسازد.
      سازمان پدافند هوایی صربستان متشکل از تجهیزات معمول شوروی در دهه 70 الی 80 میلادی بود بخش رو به کاهشی از این تجهیزات شامل سامانه سام-2 بود و تعداد کمی سامانه سام-3 Pechora که به تازگی مدرنیزه نیز شده بودند از دارایی های با ارزش این ارتش به حساب می امد.پیش از شروع جنگ داخلی یوگسلاوی فرماندهی پدافند این کشور دارای 6 باتری سام-2 بود که شامل 40 لانچر تک ریل بود جالب است بدانید تا اوایل سال 1999 تنها 3 باتری از این سامانه عملیاتی و اماده جنگ بود.همچنین 14 باتری سام-3 با 60 لانچر چهار فروندی نیز از  تجهیزات دیگر  یوگسلاوی بود که حدود 50 لانچر عملیاتی تا سال 1999 موجود بود. 
      دفاع هوایی میدانی این نیرو نیز شامل چهار باتری از سامانه سام-6 بود که دوتای انها توسط صربها در منطقه کوزوو مستقر شده بودند تا قبل از شروع جنگ داخلی 70 درصد از این سامانه اماده عملیات بود که این رقم به 25 درصد در طول جنگ داخلی در سال 1999 رسیده بود.این دارایی شامل شش رادار مستقل 1S91 نیز بود که هر رادار چهار لانچر را تغذیه می کرد.که همین امر انعطاف پذیری این سامانه را تا حد زیادی  کم کرده بود.
      در بخش پدافندی کوتاه برد تجهیزات  شامل سامانه های سام-9و سام-10 و سام-13 بود که البته بخش بزرگی از ان سام-9 بود شامل 113 لانچر ان در دهه 70 میلادی تحویل یوگسلاوی شده بود.وحتی موشک نیز تحت لیسانس در داخل کشور تولید شده بود.علاوه بران 17 سامانه سام-13 نیز که نسبتا مدرن تر نیز بودند در دهه80 تحویل این کشور شده بود که برخلاف  سام-9 از قابلیت تفکیک هدف از فریب دهنده های حرارتی نیز برخوردار بود.در کنار این سامانه ها صربها در تلاشی داخلی موشکهای هوا- هوا حرارتی ساخت شوروی از جمله موشکهای ار73 و ار 60  را نیز در قالب سامانه های زمین به هوا  برروی ارتفاعات مهم تحت عنوان Pracka  (تیرکمان)استفاده میکردند و حتی بعدها ادعای موفقیت موشک ار73 در انهدام هدف نیز اعلام شد که البته اسناد قابل دفاعی برای ان منتشر نشد.
      پایان بخش-1

      نصب موشکهای ار73( تصویر بالا) و ار 60 (تصویر پائین) روی خوردو زرهی Praga M53/59  توسط مرکز تحقیقات دفاعی و مرکز تست نیروی هوایی یوگسلاوی 

      منابع http://pvo.guns.ru/russia/index5.htm
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.