Recommended Posts

[align=center][b]سناریوهای بعد از حمله اسرائیل به ایران: "نبرد تیک تاک"[/b][/align]

[align=center]خبرگزاری های جهان، دو خبر حمله اسراییل به ایران و حمله ایران به اسراییل را همزمان منتشر می نماید، درست مثل تیک تاک ساعت که فاصله بین «تیک» و «تاک» آنقدر اندک است که عموما محاسبه نمی شود.[/align]

[align=center][URL=http://www1.upic.ir/][img]http://www1.upic.ir/images/16zo4ldcqmea9egivn36.jpg[/img][/URL][/align]

بمب افکن های اسراییلی، از پایگاهی در مرکز این کشور بلند می شوند، از آسمان اردن، شمال عربستان و نیمه جنوبی عراق می گذرند و از غرب ایران، وارد کشور می شوند.

اسکادران اسراییلی ها، چهار دسته می شود: دسته اول به سمت نطنز می رود، گروه دوم راهی فردوی قم می شود، سومی به راکتور آب سنگین اراک حمله می کند و دسته آخر به سمت تاسیسات باز فراوری در اصفهان می تازد.

آژیر خطر در تاسیسات هسته ای ایران به صدا در می آید. پدافندها شروع به شلیک می کنند، لحظاتی بعد، بمب های چند تنی از هواپیماها فرو می ریزند و تمام داشته های هسته ای ایران ظرف چند دقیقه نابود می شود.

عملیات با موفقیت انجام می شود ، هواپیماها سالم به پایگاه هوایی خود بازمی گردند. در آنجا فرمانده نیروی هوایی اسراییل منتظرشان است. از خلبانانی که در این عملیات تاریخی شرکت کرده اند همانند قهرمانان ملی استقبال می شود.

در ایران، هیات دولت جلسه اضطراری تشکیل می دهد و این اقدام را نقض آشکار مقررات بین المللی می نامد و آن را به شدت محکوم می کند.
نماینده ایران نیز در سازمان ملل بیانیه شدیداللحنی علیه اسراییل منتشر می کند که به عنوان سند رسمی ایران، ثبت می شود.

گروه های مختلف مردمی در شهرهای ایران تظاهرات اعتراض آمیز علیه اسراییل شکل می دهند و با تمام قوا فریاد مرگ بر اسراییل سر می دهند.

برخی کشورهای جهان از این اقدام حمایت می کنند و آن را چاره ناگزیر اسراییل برای دفاع از خود می نامند. برخی دیگر این حمله را تجاوز آشکار می دانند و محکوم می کنند و گروهی هم سکوت می کنند.

تا چند روز، تیتر روزنامه های جهان و سرفصل شبکه های تلویزیونی نابودی تاسیسات هسته ای ایران در حمله هواپیماهای اسراییلی است... و آرام آرام همه چیز تمام می شود و به تاریخ می پیوندد.


این رویای شیرین اسراییلی هاست ؛ اما جهان، بر مدار رویاها نمی چرخد.

***
اسراییل در 1981 به تاسیسات اتمی عراق (اوسیراک) حمله کرد و بی آنکه هزینه ای بپردازد توانست توان بالقوه هسته ای این کشور را منهدم نماید.

واکنش بغداد به آن حمله چیزی جز انفعال و سکوت نبود. اما ایران سال 2010 با عراق 1981 تفاوت های بنیادین دارد، آنقدر که اساسا این دو، قابل مقایسه با یکدیگر نیستند.

عراق در آن زمان درگیر جنگ با ایران بود، اراده سیاسی برای تقابل با اسراییل نداشت و اساسا برنامه هسته ای اش در مراحل اولیه بود. بنابراین آنچه انجام گرفت، یک عملیات نه چندان پیچیده با دستاوردی نه چندان بزرگ بود و طبیعی بود که عراق "مشغول به جنگ در شرق"، نخواهد در غرب نیز جبهه گشایی کند و به حمله اسراییل پاسخ دهد.

اما ایران امروز، تمام برنامه های نظامی و دفاعی اش را از همان پایه و اساس روی محور تهدید اسراییل و دفع آن متمرکز کرده است.

به علاوه اراده سیاسی و توان ملی قابل ملاحظه ای در ایران برای واکنش نظامی به اقدام نظامی احتمالی اسراییل وجود دارد.

حکومت ایران هرگز این ننگ را به جان نخواهد خرید که در مقابل حمله اسراییل سکوت کند و به اقدامات، دیپلماتیک بسنده نماید.
تردیدی وجود ندارد که ایران، پاسخ هرگونه حمله نظامی را به سرعت خواهد داد زیرا در غیر این صورت، تمام شعارها و وجهه و حیثیت اش به باد فنا می رود.

ایران در مقابله با هر گونه تهاجمی نبرد غیر متقارن را در دستور کار خود قرار خواهد داد ؛ نبردی غیرکلاسیک که هیچ کس نمی تواند ابعادش را بسنجد.

تاسیسات هسته ای اسراییل، می توانند اولین قربانی حمله به تاسیسات هسته ای ایران باشند، مصداق کامل مقابله به مثل.
هر چند اسراییل پدافند قدرتمندی برای حفاظت از این تاسیسات مستقر کرده اما در مقابل انبوه غیرقابل پیش بینی "موشک های متنوع"ی که از "جهت های مختلف" می آیند، نمی توان کاری کرد.

ایران در برابر اسراییل، "سورپرایز"هایی خواهد داشت. این، یک ادعا و بلوف نیست همانگونه که در جنگ 33 روزه ، اسراییلی ها با سلاح های جدید ضد کشتی و ضد زره حزب الله غافلگیر شدند. آنها تا پیش از آن جنگ ناوچه سائر و تانک های مرکاوایشان را از دست نداده بودند.

هواپیماهای اسراییلی به فرض آنکه به ایران برسند، کاری سخت و دشوار در پیش خواهند داشت:
اولا سیستم ضدهوایی ایران بی کار نخواهد بود و خلبانان اسراییلی احتمالا با وضعیت جدیدی در آسمان ایران مواجه خواهند شد که برایشان ناآشناست.
ثانیا تاسیسات هسته ای ایران مانند اوسیراک عراق، چند ساختمان بر روی خاک بی دفاع نیستند. مجموعه هایی گسترده در نقاط مختلف یک کشور پهناورند و بعضا در اعماق زمین و در دل کوه ها و در حصار موشک ها و سیستم های ضد هوایی.
هواپیماهایی که 2000 کیلومتر از پایگاه خود دور می شوند، بدون عقبه در سرزمین ناآشنا و با سیستم های ناآشنا، حتما شرایط نابسامانی را تجربه خواهند کرد.

ثالثا به فرض آنکه همه یا تعدادی از هواپیماها برگردند؛ این سوال مطرح است که به کجا خواهند رفت؟!

شکی وجود ندارد که موشک های آماده شلیک ایران، قبل از بازگشت هواپیماها به اسراییل، به پایگاه های هوایی آنها خواهند رسید.

این صحنه دور از ذهن نیست که خلبان اسراییلی هنگامی که به باند فرود نزدیک می شود، نمی تواند با برج مراقبت ارتباط بگیرد زیرا برج دقایقی پیش منهدم شده و باند فرود نیز به "مزرعه ای که شخمش زده اند" شباهت یافته است.

به نظر می رسد خبرگزاری های جهان، دو خبر حمله اسراییل به ایران و حمله ایران به اسراییل را همزمان منتشر نماید، درست مثل تیک تاک ساعت که فاصله بین «تیک» و «تاک» آنقدر اندک است که عموما محاسبه نمی شود. جنگ اسراییل و ایران، پروژه "تیک تاک" نام خواهد گرفت.

در چنان شرایطی اسراییل در مقابل حمله ایران دو راه بیشتر پیش رو نخواهد داشت. یا آنکه دم فرو بندد و به بازسازی خرابه های حاصل از حمله ایران بپردازد و در کمال تاثر و شگفتی ملاحظه کند که ایران فعالیت های هسته ای اش را ادامه می دهد. این وضعیت، یعنی سکوت در برابر حمله ای چنان بزرگ و دهشتناک و پر تلفات، حتما برای اسراییل که حتی شلیک یک گلوله کلاشینکف را با توپ و موشک و بمب جواب داده، یک شکست استراتژیک خواهد بود.

فرض دوم نیز آن است که اسراییل در مقابل حمله ایران، دست به حملات جدید بزند. این یعنی آنکه ماجرا از یک "تیک" و یک "تاک" گذشته و جنگ تمام عیاری آغاز شده است که نه ابعادش مشخص است، نه دامنه و محدوده میدان نبردش .

این جنگ در ایران ویرانی های گسترده ای به بار خواهد آورد اما برای اسراییل نابود کننده خواهد بود.به بیان دیگر ، در بدترین حالت ، این جنگ ایران را ویران می کند اما اسرائیل را نابود. ورود آمریکا به صحنه جنگ نیز کار را بر ایران سخت تر می کند و البته نیروهای آمریکایی در منطقه و کشورهای میزبانشان مورد هدف قرار خواهند گرفت و جنگ ابعاد گسترده تری خواهد گرفت.

تحلیل همه جانبه شرایط اسراییل نشان می دهد که اسراییل مهاجر نشین هرگز نمی تواند درگیر یک جنگ طولانی باشد کما این که تاکنون نیز جنگی طولانی تر از 33 روز را تجربه نکرده است و این در حالی است که ایران بعد از تحمل یک جنگ تمتم عیار هشت ساله ، همچنان برپاست.
حتی اگر اسراییل با سلاح اتمی به ایران حمله کند، وسعت حملاتی که متوجه خودش خواهد بود در "مقیاس مساحتی" (مساحت دو کشور) همان کاری را با اسراییل خواهد کرد که بمب اتم با ایران.

بروز یک جنگ واقعی و تمام عیار که آتش را در تمام شهرهای اسراییل شعله ور کند، عملا به معنای پنبه کردن تمام رشته هایی است که در طول بیش از 6 دهه گذشته برای جذب یهودیان از سراسر جهان به فلسطین صورت گرفته است، خاصه آنکه جنگ احتمالی بین ایران و اسراییل و در حد موشک پرانی های دوطرفه متوقف نخواهد ماند و اسراییل در زمین نیز درگیر جنگ خواهد بود.
ایران ، هر چند در این جنگ به شدت آسیب خواهد دید ولی همچنان، "ایران" باقی خواهد ماند ولی اسرائیل به دلیل تفاوت ذاتی با ایران - که کشوری پس ساخته است و مبتنی بر امنیت حفاظت شده - با انهدام زیرساخت ها و مهاجرت معکوس ، نابودی درونی را تجربه خواهد کرد چه آن که مردمانی که از نقاط مختلف جهان به سمت اسرائیل آمده اند ، هرگز برای کشته شدن برای این "وطن فرضی" خانه و کاشانه اصلی شان را رها نکرده اند و لذا بازگشت برای آنها گزینه ای سهل الوصول است.

اولین بمب افکن اسراییلی که از مرزهای ایران بگذرد، پروسه تغییر نقشه سیاسی خاورمیانه کلید خواهد خورد و آتشی در منطقه بپا خواهد شد که شعله هایش تمام دنیا را مستقیم یا غیرمستقیم درگیر خود می سازد.

رویای اسراییل بی هیچ تردیدی تعبیر نخواهد شد اما کابوس ها تا سالیان دراز در منطقه خواهند ماند تا آنکه مشخص شود بر خرابه های "اسراییل سابق" چه بنایی استوار می شود!


..............................................
منبع : http://www.asriran.com/fa/news/120412/%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%AA%DB%8C%DA%A9-%D8%AA%D8%A7%DA%A9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
روسها هميشه به نامردي معرف بودن icon_idea وبيشترين ضربه را هم ما خورديم لازم نيست كه به دوستان معاعده هاي ننگين تركمان چاي و گلستان را ياد اوري كنم كه باعث تحقيير ايران و ايراني شد icon_question icon_razz icon_wink روسها هنوز همان ها هستند گرگي در پوست ميش :mrgreen: و اين براي ما تاسف برانگيز است كه هنوز مي خواهيم به ديگران (فرقي ندارد روس و انگليس و امريكا و حتي چين باشد ) اعتماد بكنيم بد نيست كمي هم تاريخ بخوانيم هرچند تاريخ دو قرن كشور ما تحقييربرانگيز است :mrgreen: اما تجربه هاي زيادي از ان فرا مي گيريم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=center][b]سناتور برجسته آمریکایی:
حمله به تاسیسات هسته ای ایران در شرایط کنونی منتفی است[/b][/align]

[align=justify]
نقل از تابناك

سرویس بین الملل ـ جان مک کین، سناتور جمهوری خواه آمریکا و رقیب باراک اوباما در انتخابات پیشین زیاست جمهوری، که همراه با سناتور جوزف لیبرمن و لیندزی گراهام در تل آویو به سر می برند، پس از ملاقات با ایهود باراک، وزیر دفاع، و گابی اشکنازی، رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی، چهارشنبه در مصاحبه با خبرنگاران گفت: اسراییل در مقطع کنونی برنامه حمله نظامی به ایران را در دستور کاری خود ندارد.

به گزارش "تابناک"، روزنامه "واشینگتن پست" با انتشار این خبر نوشت؛ وی در پاسخ به این سوال که آیا از طرح حمله نظامی اسراییل به تاسیسات هسته ای تهران حمایت می کند، گفت: «با مد نظر قرار دادن موقعیتی که ایران در آن قرار دارد با توجه به نگرانی های جامعه بین الملل از فعالیت های این کشور در توسعه سلاح هسته ای، به تصور من، نه ما و نه اسراییل در مرحله ای نیستیم که بخواهیم چنین رویکردی اتخاذ کنیم.»

مک کین و گراهام هیچکدام از حمله اسراییل به ایران حمایت نکردند. همچنین جان مک کین، سناتور جمهوری خواه ایالت آریزونا تاکید کرد که برای او دشوار است بگوید آیا از چنین طرحی حمایت می کند چرا که این مساله منوط به در نظر گرفتن شرایط متعددی است. گراهام نیز با اشاره به گزینه های بسیار در این زمینه از عدم حمایت خود خبر داد. این در حالی است که لیبرمن به صورت مستقیم به این سوال پاسخ نداد.

بر پایه این گزارش، هر سه سناتور برنامه هسته ای ایران را یکی از بزرگ ترین چالش های استراتژیک در خاورمیانه امروز خواندند که به زعم آن ها در صورت شکست طرح تحریم ها در متوقف ساختن برنامه هسته ای ایران ممکن است اتخاذ رویکرد نظامی ضروری به نظر رسد.

این روزنامه در پایان نشت، لیبرمن در همین راستا بیان داشت: «ما برای متوقف ساختن ایران در تبدیل شدن به یک قدرت هسته ای از هر ابزار و از طریق تحریم های اقتصادی و دیپلماتیک استفاده می کنیم اما در صورت نیاز اقدام نظامی را نیز مد نظر قرار خواهیم داد.»
این زوزنامه در ادامه به نقل از منابع خبری ایرانی و از زبان علی اکبر صالحی نوشت: «ممکن است تحریم ها سبب کند شدن روند فعالیت های هسته ای ایران شود اما آن را متوقف نخواهد ساخت.»

ماه گذشته شورای امنیت سازمان ملل دور تازه تحریم ها علیه ایران را به تصویب رساند و اوباما، رییس جمهوری ایران قانونی را امضا کرد که در آن صادرات بنزین و سایر محصولات پالایش شده نفتی به ایران را هدف قرار می دهد.[/align]


[url=http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=108040]منبع - تابناك [/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][align=center][b]سناتور برجسته آمریکایی:
حمله به تاسیسات هسته ای ایران در شرایط کنونی منتفی است[/b][/align]

[align=justify]

ماه گذشته شورای امنیت سازمان ملل دور تازه تحریم ها علیه ایران را به تصویب رساند و[b] اوباما، رییس جمهوری [/b][size=18][color=darkblue][b]ایران[/b][/color][/size] [b]قانونی را امضا کرد [/b]که در آن صادرات بنزین و سایر محصولات پالایش شده نفتی به ایران را هدف قرار می دهد.[/align]


[url=http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=108040]منبع - تابناك [/url][/quote]
سلام بر عزيزان
تابناك همچين سوتي داده؟؟؟
موفق و شاد باشيد.
ياعلي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام به دوستان با توجه به اينكه اين تاسيسات با خون جگر و زحمت ايراني ساخته شده و آينده آيندگان ما به آن بستگي داره چه اين حمله منتفي باشه و چه نباشه همه ايرانيان چه در ايران و چه خارخ از ايران با چنگ و دندان از اون محافظت خواهيم كرد و اجازه دست درازي هيچ بيگانه اي رو نخواهيم داد حتي اگه دونه به دونه ما ايرانيها پاي اين تاسيسات كشته بشيم !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسمه تعالی
با سلام خدمت همه اعضا.

در این تاپیک میخوام چند تا نقشه رو نشون دوستان بدم که از google earth تهیه شده و از دوستان بخوام با توجه به نقشه ها، احتمال حمله رژیم صهیونیستی به نیروگاه بوشهر رو بررسی وتحلیل کنند.
درصورتی که دوستان منابع دیگری هم لازم داشته باشند همینجا مطرح کنن که من درصورتی که مغایر عدم افشای اسرار ملی باشه براتون ارسال کنم. نقشه های دیگه ای هم اگه خواستین بفرمایین تا تو همین تاپیک قرار بدم.
درضمن، اگه تاپیک با استقبال دوستان مواجه بشه میتونیم طرح حمله به سایر مراکز هسته ای رو هم بررسی کنیم.
همچنین بررسی حمله امریکا و مواردی از این دست هم میتونه تو همین تاپیک مطرح بشه به شرطی که باعث انحراف بحث یا جدل بدون دلیل بین اعضا نشه.

و اما صورت مساله:
1) فاصله نیروگاه اتمی بوشهر تا نزدیکترین پایگاه هوایی اسرائیل

[img]http://www.image-share.com/upload/327/265.gif[/img]


2) مساحت تقریبی نیروگاه بوشهر (تجهیزات مربوط به راکتور، توربینها، ترانسهای برق و ...):

[img]http://www.image-share.com/upload/327/266.gif[/img]


3) فاصله 1300 کیلومتری نیروگاه دیمونا (که برابر با برد اولیه موشک شهاب 3 می باشد):

[img]http://www.image-share.com/upload/327/263.gif[/img]


4) مساحت تقریبی این نیروگاه:

[img]http://www.image-share.com/upload/327/267.gif[/img]


5) فاصله 2000 کیلومتری از دورترین نقطه رژیم صهیونیستی:

[img]http://www.image-share.com/upload/327/264.gif[/img]



دوستان به این مساله هم توجه داشته باشید که اولا حمله به نیروگاههای اتمی، حمله به سازمان ملل محسوب میشه و اگه ما بخوایم مقابله به مثل کنیم درواقع کل جامعه جهانی رو علیه خودمون بسیج کردیم! (هرچند اسرائیل هم همین کار رو میکنه ولی اون حمایت کشورهای قدرتمند رو داره و سازمان ملل نمیتونه اقدام خاصی علیه اون انجام بده).
ثانیا توی سرزمینهای اشغالی، روستاهای فلسطینی نشین هم وجود داره و از طرفی اگه دیمونا تخریب بشه، کل اون منطقه رو با خطر جدی مواجه می کنه. اثر مواد رادیواکتیو هم محدود به چند صد متر یا چند کیلومتر و حتی چند ده کیلومتر نخواهد بود.

منتظر تحلیلها و نظراتتون هستم.

یکی از دوستان هم زحمت انتقال عکسها به گالری رو بکشه. خیلی ممنون

یا علی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تا زماني كه روسها (يك سال بعد از سوختگيري) در اين نيروگاه هستند عمرا صهيونيست ها به خودشون اجازه بدن حمله كنند و اينطور هم نيست كه بگيد جامعه جهاني عليه ما خواهد بود ..
وقتي روسها اين وسط كشته بشن احتمال حمله تلافي جويانه ايران محكوم بشه بسيار كم هست !

و اين احتمال وجود داره كه در صورت حمله خشونت آميز تر ايران بخاطر تلافي روسها در وتوي احتمالي نتونند كاري از پيش ببرند ! ...



البته قبلا هم در مورد بمب كثيف يه چيزايي گفتم ! :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام بر عزيزان
خب اين مسپله از ابعاد گوناگوني مي تونه مورد تحليل قرار بگيره:1سياسي2اطلاعاتي3نظامي
1: از بعد سياسي كه خودش به تنهايي مي تونه مانع از حمله بشه ميشه به موارد زيادي اشاره كرد يكي از اونها انتشار مواد راديواكتيو در منطقه هست با توجه به اينكه فردا تزريق سوخت آغاز ميشه، کشورهای حاشیه خلیج فارس هرگز اجازه چنین کاری رو به اسرائیل نمیدن و در صورت وقوعش احتمال درگیر شدن این کشورها بدلیل خسارات جبران ناپذیر وارده به اونها کم نیست! در ضمن اسرائیل باید آمریکا رو برای دادن تلفات زیاد و خسارات و هزینه های سرسام آور قانع کنه و بدون رضایت آمریکا به تنهایی قادر به انجام این کار نیست! اگر قرار باشه بعد از تلفات بسیار زیاد جنگ با ایران، نظام ایران پابرجا بمونه یا حتی بعد از 7سال مجبور بشن مثل عراق ایران رو ترک کنند قطعا خود ایالات متحده و اسرائیل ضربات مهلک تری خواهند خورد. حال اینکه جلب موافقت اعضای اروپایی ناتو هم به نوبه ی خود مشکلی برای اسرائیل هست که تا امروز حل نشده، از مسائل خارجی که بگذریم مسائل داخلی هم معضل دیگری برای رژیم اشغالگر خواهد بود، اسرائیلی ها و بالاخص نظامیون این رژیم در حالت ترس و وحشت از ایران بسر میبرند و یکی از دلایل تهدیدهای پی در پی این رژیم و خودنمایی های آن همین مسئله هست که پس از جنگ33روزه بشدت افزایش یافته و اونها رو به حالت ترس و وحشت از آغاز درگیری فروبرده که به فرهنگی به نام فرهنگ امنیت تبدیل شده که از ظهور قدرتی اسلامی یا عربی در کنار خود وحشت دارند و دلیل حمله به تاسیسات اوسیراک در سال 1982 هم همین بود.
2: از بعد اطلاعاتی هم نیروهای مهاجم بشدت به اطلاعات دقیق محتاجند که از این رو می توان نیاز به اطلاعات دقیق راجع به محل دقیق سیستم ها و تجهیزات هسته ای و تاسیسات و سیستم های نظامی دفاعی طی مسیر رسیدن به هدف و همچنین اقداماتی که برای مقابله با حمله ی هوایی این رژیم به ایران از سوی ایران صورت گرفته را ذکر کرد. یکی دیگر از موانع حمله به این تاسیسات غنای کم اطلاعاتی رژیم می باشد، سازمان های اطلاعاتی سیا و موساد نسبت به موفقیت آمیز بودن حمله به تاسیسات هسته ای دچار شک و تردید هستند زیرا هیچ کس از محل دقیق تاسیسات هسته ای ایران و سازه های دفاعی آنها(غیر از راکتورهای تهران و بوشهر) اطلاعات کافی ندارد، و این خود ترس از بیهوده بودن این عمل را تقویت می کند.
3:و اما از بعد نظامی نقشه حمله به چهار قسمت عمده تقسیم می شود:
1:حمله هوایی
2:موشکی
3:دریایی
4:تروریستی یا خرابکارانه
1: درصورت حمله ی هوایی موانع بزرگی بر سر راه این رژیم قرار دارد! اول اینکه آنها باید موافقت کشورهای عربی را (اردن کویت و عربستان) برای استفاده از حریم هواییشان جلب کرد سپس باید به فکر رساندن بمب افکن ها به تاسیسات و سالم بازگرداندن آنها به سرزمین های اشغالی بود که در شرایط فعلی بدیهیست که از هواپیماهای f16 استفاده خواهد شد که بنده استفاده از جدیدترین نوع آن را (که به هرصورت بطور دائم یا موقت بدست رژیم برسد.) بررسی می کنم که مطلب کوتاهی راجع به آن در زیر قرار می دهم:
[b]این هواپیماها، که با نام دیزرت فالکون یا شاهین صحرا نیز شناخته می شوند، جزء پیچیده ترین هواپیماهای روز جهان به شمار آمده و به راستی هم اکنون، می توان آن را سلاح برتر نامید. پس از ادامه نیافتن تولید هواپیمای اف-16 ایکس ال که در پست های قبلی معرفی شد، امارات متحده عربی نیاز خود را به یک جنگنده همه منظوره دوربرد تسلیم شرکت های هواپیمایی نمود. در همین راستا، هواپیماهایی چون یوروفایتر و رافال نیز به امارات پیشنهاد گردید، اما نهایتاً، هواپیمای اف-16 بلاک 60 شاهین صحرا، به عنوان برنده این خرید شناخته شد. برای افزایش برد این هواپیما، در این جنگنده از مخازن سوخت تطبیقی که در بالای ریشه بال ها قرار گرفته اند، استفاده می شود. استفاده از این مخازن، بردی معادل 1.500 کیلومتر بدون سوخت گیری هوا به هوا به این هواپیمای نسبتاً کوچک می دهد که بردی بسیار عالی محسوب می شود. سیستم هدف گیری و مسیریابی شبانه که در مدل های قدیمی تر اف-16، مانند تسلیحات در زیر بدنه نصب می شد، هم اکنون در دماغه هواپیما جاسازی شده است. هم چنین استفاده از سیستم فوق العاده پیشرفته مغشوش کننده الکترونیکی، دیگر این هواپیما هدف موشک های زمین به هوای روسی SA-10 و SA-12 قرار نخواهد گرفت. این هواپیما، مجهز به صفحه نمایش های پنج در پنج اینچی رنگی است که برای آگاهی از موقعیت فعلی خلبان به بهترین نحو در نظر گرفته شده است. به دلیل افزایش وزن این نمونه جدید هواپیما به علت به کارگیری سیستم های جدیدتر و پیچیده تر، این هواپیما برای پیشرانش خود، از آخرین، جدیدترین و پر قدرت ترین موتورهای نسل F-110 جنرال الکتریک با کد F-110-GE-132 استفاده می نماید که با تولید 32.000 پوند نیروی تراست، موتورهای واقعاً نیرومندی بوده و اف-16 شاهین صحرا را قادر می سازند که به سرعت های تا دو ماخ نیز دست پیدا کند
این جنگنده جدید، قابلیت استفاده از تمامی موشک های نسل جدید مانند آسرام و موشک های قدیمی تر سایدوایندر و آمرام را داشته و قادر است که با استفاده از موشک های هوا به زمین پیشرفته AGM-154 و AGM-84E درس خوبی نیز به اهداف زمینی بدهد! این هواپیما در حقیقت برای جایگزینی هواپیمای موفق ضد تانک A-10 تاندربولت توسعه یافت و هم اکنون نیز به خوبی آشکار شده است که این هواپیمای جنگنده، در ماموریت های ضد تانک، بی نظیر می باشد. هر چند این هواپیما از ابتدا با بال های دلتا شکل طراحی شده بود، اما ضعف بال های دلتایی در پرواز و عملیات در ارتفاع کم و ماموریت های ضد تانک که دقیقاً مسئله مد نظر شاهین صحراست، این برنامه را لغو نموده و اف-16 بلاک 60، با همان بال های معمولی طراحی شد. این هواپیما، قادر است از عهده ایفای نقشهای برتری هوایی، دفاع منطقه ای و گشت دریایی به شایستگی بر آید. http://airforc.blogfa.com/post-145.aspx[/b]
با توجه به مطالب فوق در می یابیم با سوختگیری هوایی در مرز اردن در هنگام رفت و یک سوختگیری در هنگام برگشت این هواپیما می تواند به سادگی از پس ماموریت خود(در حالت ایده آل) برآید اما مسئله دیگر این است که این هواپیماها باید قادر به درگیری با سیستم های پدافندی ایران از جمله سیستم SA-20که در سال 2008 از روسیه خریداری شد باشند و این جدای از درگیری با شکاری های ایرانیست...البته نباید فراموش کرد که نیرودریایی ایران در آبهای پهناور خیلج همیشه فارس نیز بخشی از لایه های دفاعی ایران به شمار می روند، با تصور وجود چنین موانعی قطعا بمب افکن ها نیاز به اسکورت خواهند داشت که با توجه به برد بسیار بالای هواپیماهای ایگل f15e یعنی 3450مایل (5550کیلومتر) با سه مخزن سوخت خارجی این مشکل کاملا حل شده می نماید اما عزیزان چه اصراری بر این هست که اسرائیل باید از f16و f15 استفاده کند؟؟؟ چه اصراری بر این هست که از خاک خود حمله کند؟؟؟ این مسئله ایست که در مباحث نظامی ایران به چشم می خورد قطعا اسرائیلی ها می توانند از ناوهای هواپیمابر ایالات متحده استفاده کنند زیرا درگیری ایران و رژیم غاصب صهیونیستی قطعا و اجبارا منجر به درگیری با ایالات متحده نیز خواهد شد...یا می توانند از بهپادهای برد بلند استفاده کنند...

این هم شروع...
عزیزان موارد2و3و4 رو به دلیل کمبود حوصله به خودتون(در صورت تمایل) واگذار می کنم البته مورد1رو هم کامل نگفتم خواستم یه اشاره ای کرده باشم.
در ضمن مسئله ای که به خاطرم اومد اینه که هیچنیازی به زدن تاسیسات برقی نیست چون نه ارزشی دارد و نه ضرورت فقط در نیروگاه هی مثل بوشهر یا دیمونا زدن راکتور باید هدف باشد. البته چه کسی می تونه بگه که دیمونا واقعا نیروگاه هسته ایه؟ یا راکتور قطعا زیر برج نیروگاه قرار داره؟؟؟ (مشکل غنای اطلاعاتی ما بارها بیشتر از اسرائیل و آمریکاست.)

موفق و شاد باشید.
یاعلی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
زدن اين نيروگاه نياز به تعدادي بمب دوهزار پوندي داره .. ولي با موشك هاي كروز از زيردريايي هاي امريكايي هم ميشه اين كار رو كرد (تاماهاوك و دوستان) ...



البته يك بي 2 هم ميتونه با چند تا AGM 129 اگر اشتباه نکنم این کار رو بکنه !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خیلی ممنون از شرکت دوستان در بحث.

این که اسرائیل نمیتونه در این عملیات به موفقیت نهایی برسه هیچ شکی در اون نیست و فکر نمیکنم اختلافی در این زمینه باهم داشته باشیم. (حتی اگه موفق به زدن نیروگاه بشه.)

درمورد استفاده از ناوهای امریکا هم من اطلاعات و نقشه هایی در این مورد قرار میدم.

هدف من بررسی چرایی عدم موفقیت و عدم اقدام به چنین کاری هست.

یکی از موارد مهم اشاره شده حضور روسی ها در نیروگاهه و من هم این مورد رو کاملا قبول دارم.

مساله حمله هوایی هم بررسی خوبی داشت و من سعی می کنم نقشه هایی در این زمینه هم قرار بدم.

یا علی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]خیلی ممنون از شرکت دوستان در بحث.

این که اسرائیل نمیتونه در این عملیات به موفقیت نهایی برسه هیچ شکی در اون نیست و فکر نمیکنم اختلافی در این زمینه باهم داشته باشیم. (حتی اگه موفق به زدن نیروگاه بشه.)

درمورد استفاده از ناوهای امریکا هم من اطلاعات و نقشه هایی در این مورد قرار میدم.

هدف من بررسی چرایی عدم موفقیت و عدم اقدام به چنین کاری هست.

یکی از موارد مهم اشاره شده حضور روسی ها در نیروگاهه و من هم این مورد رو کاملا قبول دارم.

مساله حمله هوایی هم بررسی خوبی داشت و من سعی می کنم نقشه هایی در این زمینه هم قرار بدم.

یا علی[/quote]
عزيز بنده منظورتون رو درك نمي كنم! منظورتون از اين عمليات چيه؟
عمليات انهدام نيروگاه بوشهر؟
عمليات عليه تاسيسات هسته اي؟
عمليات عليه دولت ايران؟
اگر منظورتون عمليات عليه نيروگاه هسته اي هست كه قطعا به سهولت تمام قادر به انجامش خواهد بود البته نه به روش بمباران توسط جنگنده بمب افكن هاي سرنشين دار...(از خاك اسراپيل)
امروز مگه سردار وحيدي نگفت كه در صورت انجام چنين كاري ما يك نيروگاه از دست ميديم ولي حيات اونها به خطر ميوفته؟ ببين عزيز من كسي نگران توانايي يا عدم توانايي در زدن نيروگاه نيست بلكه نگران عواقب اين حماقت هستند...
البته بقول وريور و شما تا زمان خروج كارشناسان رو اين كار بعيد بنظر ميرسه...

موفق و شاد باشيد.
ياعلي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته سردار وحیدی در همون سخنرانیشون گفتن [size=18]اگه[/size] بتونن این کار رو بکنن.

خوب به نظر شما با چه روشهایی میتونن این کار رو بکنن؟

زدن نیروگاه بوشهر هم به این سادگی نیست. شاید در نگاه اول احساس بشه به علت چسبیدن به دریا دفاع خوبی نداره ولی واقعیت غیر از اینه.

آیا اسرلئیل در همون حد نظامی (و بدون درنظر گرفتن عواقب) حاضره ریسک این عملیات رو بپذیره؟ احتمال از دست دادن چندین هواپیما درصورت حمله هوایی، پیچیدگی بیش از حد عملیات تروریستی و ... .

ببینین من میخوام از همه جهات بررسی کنیم و ببینیم اصلا چنین کاری (حتی با دخالت امریکا) ممکنه یا نه.

یا علی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از عکسهایی که گذاشتی ممنون دوست عزیز.

روسها رو که می شناسید!

خیلی راحت ممکنه قبل از حمله احتمالی غیبشون بزنه! البته در اون صورت قطعا ایران بوهایی خواهد برد ولی شاید دیگه دیر شده باشه!

البته اگه تا فردا نزنن، احتمال اینکه دیگه اصلا نزنن خیلی بیشتر خواهد بود.

واریور جان عکسها رو منتقل نمی کنی؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
يه سوال هميشه تو ذهن من بوده در صورت وقوع جنگ و درگيري بين ما و اسراييل آيا ما به همون آرمانمون پايبند ميمونيم ؟‌ و به حرف امام رحمت الله عمل ميكنيم كه ميگفت اسرائيل نابود بايد گردد ؟؟؟؟ آيا واقعآ اين قدرت رو داريم كه كل خاك اسرائيل رو زيرو رو كنيم ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خب من اگه جاي اونها بودم دو راه رو ابتدا براي خودم انتخاب ميكردم:
1:استفاده از موشك هاي كوتاه برد و شليك از پايگاه هاي ايالات متحده در كشورهاي حوزه ي خليج هميشه فارس
2: استفاده از موشك هاي جريكر2


چطور سجيل مي تونه از گنبد آهنين و پاتريوت و تاد جون سالم در ببره و بزنه به ديمونا اما جريكو نمي تونه از دست اس آ20 فرار كنه؟؟؟

جداي از اينها بقول وريور زير دريايي هاي ايالات متحده بيكار نننشستند...

حالا شما جناب بي2 رو هم فراموش كني بازهم ميشه از بهپادهاي پيشرفته مثل ايتان و يا چندين يو اي وي مثل پريديتور استفاده كرد.
(البته بعيد هم مي دونم تعداد زياد پريديتور هم بتونن سازه هاي دفاعي رو براي زدن راكتور منهدم كنند.)

موفق و شاد باشيد.
ياعلي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.