Recommended Posts

سلام
جنابmaysam2007 ممنون از پست بسیار جالبتون ولی شما بر اساس کدوم قانون مرز آبی ایران رو در امتداد مرز خشکی رسم کردید؟؟؟
مرز آبی هر کشور عبارت است از فاصله خط خشکی(که بدست اوردنش هر جایی فرق میکنه)به فاصله 22 کیلومتر که حالا توضیحاتش در مورد جزایر فرق میکنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]یکی دو تا گردان موشکی در وسعت چند صد کیلومتر مربع میتونن چند تا موشک شلیک کنن ؟
اصلا" موشک بالستیک سلاح نقطه زن هست که بخوان با اون این حماقت رو بکنن ؟
خود ما که قدرت مطلق موشکی منطقه هستیم برای زدن سایت هسته ای دیمونا به یه چیزایی فراتر از قدرت موشکی نیازمندیم ... [/quote]

من نمی دونم چرا ما همش سعی می کنیم خود بزرگ بینی کنیم ما داریم پیشرفت می کنیم اون ها هم دارن پیشرفت می کنن شما به پدافند ایران می گید نیروی قدرتمند ولی آرو (پیکان)اسرائیل میشه به درد نخور در صورتی که ما خودمون می دونیم توان حفاظت از آسمان کشور رو نداریم [color=red]بیخود نیست اینقدر دنبال S300 بودیم چون در سوح بالای نظامی کشور واقع بینانه فکر می کنن [/color]نمی تونن رو شانس قدم بر دارن ما اصلا حرف از نقش آرو زدیم نه ما فقط می گیم شهاب آرو رو رد می کنه نیروی هوایی اسرائیل پدافند ما می زنه اونم با اون هواپیماهاش که فقط F22 کم ولی نیرو هوایی غراضه ما ...
شهاب ما می تونه دیمونا رو بزنه ولی یریخو نمی تونه اراک یا اسفهان یا بوشهرو بزنه شما می گید بالستیک نقطه زن نیست [color=red]چرا برا چی نزنه با توجه به کلاهک های پیشرفته خوشه ای میشه دیمونا رو زد [/color] مگر اینکه موشک افتضاح باشه ما هم به این تکنولوجی ساخت کلاهک خوشه ای رسیدیم
تازه اگه ما فرض بکیریم که اسرائیل عاقل باشه و ما رو با کلاهک متعارف بزنه اگه تحت فشار قرار بگیره [color=red]بعید نیست کلاهک اتمی هم بزنه [/color]اونقدر دیوانه هستن که این کارو بکنن
شما گفتید ایران با حمله آمریکا نابود نمیشه [color=red] شما نابودی رو چی تعریف می کنید فقط یه کشوری به اسم ایران رو نقشه باشه کافی[/color]
[color=red]همین اسرائیل استراجی حملش در لبنان زدن زیر بناهای اقتصادی لبنان بود زدن سد ها _ پل ها _ نیروگاها 15 ملیارد دلار خسارت زد راحت[/color]
اصلا لازم نیست نیروهای ما رو فقط بزنن راحتر زدن سد ها پل ها نیرو گاه ها به راحتی کشور می خوابه و به راحتی هم برگشت پذیر نیست اگه قرار باشه مردان سیاسی مثل ما فکر کنن همینم نداشتیم باید به اقتصاد به عنوان مهمترین المان پیشرفت و اقتدار و البته مستقل بودن یک کشور توجه کرد پین چند دهه پیش موک های قاره پیما و بمب اتمی بدست آورد و الان آمریکا احساس خطر می کنه چون چین داره می تازه تا بازار ها رو فتح و این برای آمریکا خطر ناکه با پولی که بدست آورده به سرعت داره توسعه نظامی میده با یک بودجه عظیم به هر حال به این فاکتور ها توجه کنید کامیکازا نکنید [color=red]اسرائیل پشتش به آمریکا گرمه ما به کی[/color] ما باید با احتیاط بیتری قدم بزاریم تا روزش بشه
آ[/quote]

برادر عزیز، اولا مسئولین چشمشون دنبال s300 نیست، این ماییم که همش بحث S300 میکنیم و رسانه ها که از مسئولین سوال می کنن. خود مسئولین بطور مستقیم صحبتی از نیاز به این موشک نمی کنن.

ثانیا کلاهک خوشه ای میتونه ضربه بزنه و تجهیزاتی مانند ترانسها و ... رو ازکار بندازه ولی کوچکترین آسیبی به رآکتور یا موارد زیرزمینی نمیزنه. ما هم نگفتیم شهاب میتونه دیمونا رو بزنه.

مساله مواد رادیواکتیو که من مطرح کردم برای توجیه نزدن اسرائیل نبود. توجیه نزدن دیمونا بود چون تو اون منطقه مسلمونها هم زندگی می کنن.

ثالثا شما نابودی رو چی تعریف می کنین؟ ژاپن در جنگ جهانی دوم نابود شد؟ کشورهای اروپایی که هیتلر به اونها حمله کرد نابود شدند؟

رابعا همین مساله زدن سد و پل بهترین توجیهه برای حمایت ما از حزب الله و حماس! قابل توجه دوستانی که چنین حمایتهایی رو غیر منطقی میدونن! برادر waffen_ss معتقدن زدن چند سد و پل یعنی نابودی! پس باید جلوی نابودی (و از نظر من ضربه بزرگ) گرفته بشه.

خامسا اسرائیل اگه از بمب اتمی استفاده کنه سند نابودی خودش رو امضا کرده.

و مورد آخر که گفتین؛ برادر، ما پشتمون به خدا گرمه. خدایی که قدرتش از همه ناوها و جنگنده های امریکا بیشتره.

__________________________

درمورد دفاع ضد هوایی ایران واقعیت اینه که اونقدر توان داره که هواپیماهای اسرائیلی نتونن به خونه برگردن. ازطرفی اسرائیلی ها اهل این ریسک نیستن که احتمالا همه هواپیماهاشون رو از دست بدن.

حمله تروریستی نمیتونه آسیبی به رآکتور بزنه. دیواره بیرونی تاسیسات هسته ای به گونه ای طراحی میشه که حتی سقوط هواپیمای جنگنده (یا عملیات انتحاری از این نوع) هم نتونه به قلب رآکتور صدمه بزنه. ولی ممکنه سر و صدای زیادی به خاطرش راه بیافته. من فکر نمیکنم ارزش آنچنانی داشته باشه که بخوان همچین کاری بکنن.

حمله با زیردریایی از جنوب دریای عمان یا اقیانوس محتمله. چون نمیشه اون زیردریایی رو رهگیری کرد.

حمله موشکی هم منتفی نیست.

من هم موافقم که احتمال حمله نزدیک به صفر و از ماه آینده برابر با صفره و قبول دارم که احتمال حمله به تاسیسات غنی سازی بیشتره.

بررسی می کنم اگه از نظر افشای اطلاعاتی مشکلی نداشته باشه نقشه های مربوط به اون رو هم قرار میدم.

یا علی.


[color=red]

بخش ویرایش شده

[/color]

من نمیدونم چرا هر موقع میام یه پست بدم قبل از من چند تا پست اضافه میشه! شاید به خاطر اینه که زیاد حرف میزنم! :mrgreen:

برادر saiedtomcat این مرز بصورت تقریبی رسم شده و من از اطلس دریایی کشور کمک گرفتم. (البته باز هم میگم بوسیله google earth و تقریبی رسم شده) اگه خطایی داره ببخشید.


یا علی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]من نمی دونم چرا ما همش سعی می کنیم خود بزرگ بینی کنیم ما داریم پیشرفت می کنیم اون ها هم دارن پیشرفت می کنن شما به پدافند ایران می گید نیروی قدرتمند ولی آرو (پیکان)اسرائیل میشه به درد نخور[/quote]
ظاهرا" سوءتفاهم شده ... !!!
بنده حرفی از سامانه های دفاع هوایی و فضایی رژیم صهیونیستی نزدم و نمی خوام که بزنم ...!!!( چون ما در این تاپیک قراره در مورد اصل جنس که همون شبکه دفاعی کشورمون هست صحبت کنیم ... اگر چه این مسائل رو باید در کنار هم بررسی کرد!)
به عبارت دیگه منظور بنده موشکهای جریکو 2 و جریکو 3 رژیم صهیونیستی بود که بیشتر از یکی دو گردان در اسرائیل وجود نداره و مابقی شون خارج از مرزهای اسرائیل هستن!
[quote]در صورتی که ما خودمون می دونیم توان حفاظت از آسمان کشور رو نداریم[/quote]
اینم از اون حرفهاست ...!!!
وقتی که خود استراتژیست های امریکایی برمیگردن میگن نیروی هوایی اسرائیل توان لازم برای حمله به اهداف خودش در ایران رو نداره چون :
- مرز مشترک با ایران نداره ...
- باید از مرز هوایی کشورهای دیگه عبور کنه که در این صورت اون کشور رو هم وارد جنگ میکنه (که همچین حماقتی رو هیچ کشوری مرتکب نخواهد شد ...)
- نیروی هوایی ایران به همراه سامانه های پدافند هوایی قدرت دفع حملات اسرائیل رو دارن ( حداقل تا حدی که عملا" چیزی دستگیرشون نشه و دلیل شون بر این مدعا اینه که میگن ایران استراتژی دفاعی خودش رو بر مبنای حمله ی ناتو پی ریزی کرده ... )
- .....
با این تفاصیر من نمیدونم شما رو چه حسابی ادعای خودتون رو تکرار میکنین بدون اینکه حداقل یه دلیل درست ودرمون بیارین!
[quote]نیروی هوایی اسرائیل پدافند ما می زنه اونم با اون هواپیماهاش که فقط F22 کم ولی نیرو هوایی غراضه ما ..[/quote]
اصلا" اجازه بدین مسئله رو از این زاویه بررسی کنیم!
ببین دوست عزیز ... شبکه ی پدافندی هر کشوری به مجموعه ای از سامانه های برد بلند - برد متوسط وکوتاه برد - سامانه های جنگ الکترونیک - جنگنده های دفاع هوایی - سامانه های نصب شده بر روی ناو ها - بالگردها و مجموعه پایگا ههای هوایی و رادارهای دوربرد - پهپادهای مراقبت و هشدار - و یحتمل برای بعضی کشورها ماهواره ... تشکیل شده که با
- شبكه راديويي تاكتيكي پرسرعت
- سامانه انتقال اطلاعات تاكتيكي ويژه
- شبكه انتقال اطلاعات نظامي با استفاده از فيبر نوري
- سامانه هاي ارتباطي لينک N براي همكاري با هم پيمانان و ... به همدیگه مرتبط شده !
شما برای اینکه موضوع رو بهتر متوجه بشین به یکی از این شبکه های پدافندی که مال یکی از همین کشورهای حوزه خلیج فارس هم هست یه نگاه بندازین تا موضوع رو بهتر متوجه بشین !
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/mURI_temp_68a6a38c.jpg[/img]
(تازه تو این تصویر بالایی خبری از سامانه پاتریوت و ... نیست)
بنابراین صحبت کردن از توانمندیهای شبکه پدافندی هر کشور مثل حرف زدن در مورد شبکه رستورانهای زنجیره ای با پیک رایگان نیست که باری به هر جهت بشه در موردش صحبت کرد!

بغیه فرمایشات شما به دیده احترام... ولی فکر نکنم موضوع تاپیک باشه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستانی که نظراتشون از منظر برخی دوستان نامیدانه است و از منظر خودشون واقع بینانه به هر حال فکر کنم نظرشون در رابطه با "جنگ بسیار خسارت بار و ویران کننده است" نظر بقیه هم هست ولی در نظر بگیریم که دقیقا به همین دلیل هست دشمن از این حربه استفاده میکنه،یعنی تهدید به حمله نظامی،سخن اینجاست که این تهدیدات تا چه مقدار ما را باید از هدفهامون دور کنه،بلومبرگ امروز طی گزارشی اعلام کرد ایران هم اکنون 10 سال از همسایگان پرقدرتش در خاورمیانه در زمینه ی هسته ای جلوتر هست و برای مثال امارات که تا 2020 قرارداد ساخت 4 نیروگاه هسته ای را امضا کرده به هر حال با تمام تلاشش باز 10 سال عقبتر از ایران خواهد بود،حالا اگر ایران طی این چند سال اخیر اگر از ساخت این نیروگاه به بهانه ی تهدیدات مکرر غرب دست برمیداشت آیا کسی پاسخگوی این ده سال زیان خواهد میبود؟اگر ایران الان به خاطر تهدید به حمله غنی سازی را رها کنه آیا ده سال بعد حسرتش را نخواهد خورد؟پاسخ روشنی وجود نداره ولی مهم اینجاست که مسئولین ارشد به آثار ویران کننده ی جنگ واقفند مخصوصا با تجربه ی 8 سال جنگ تحمیلی به شدت زیان بار و برای همین همیشه در صحبتهاشون به دفاعی بودن قدرت ایران اشاره میکنند ولی طبق مثلی که این روزها بارها استفاده کردمش "راضی شدن به مرگ از ترس تب" هم گزینه ی مناسبی نمیتونه باشه...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]بله .... امکان داره .... اون هم در صورتی که بتونن بزرگترین نیروی ضد سطحی و زیر سطحی منطقه خاورمیانه رو پشت سر بزارن ! [/quote]

لازم نيست براي زدن نيروگاه بوشهر زير دريايي هاشون از نيروي دريايي ما عبور كنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]با اسلام.
1- فرض ميكنيم كه بلاخره اينا جراتشونو جمع كردن و حمله رو از ناوهاي مستقر در خليج فارس، پايگاههاي آمريكا در منطقه و موشكهاي جريكو اسرائيل اصلا به طور همزمان آغاز شد!
حالا:
1 - ما از تو رادارهاي نبو، كاستا،‌فجر 5 و.....ميشينيم و اصابت تك تك اينا رو نگاه ميكنيم؟
2- باشه مثل صدام فقط نگاه كرديم! بعدش چي؟
ايرانو موشك بارون و بمب بارون كردن كه چي؟
آخرش كه بايد نيرو پياده كنن! كجا ميارن؟ ما باز هم فقط نگاهشون ميكنيم؟
بعدشم، جنگ در خاورميانه جنگ جهاني 4 ميشه!
ميدونين چرا؟ چون اسمش دقيقا ميشه جنگ انرژي ها! جامعه جهاني (‌كفتارها) نميتونن تك خوري رو تحمل كنن و سهمشونو ميخوان!
در كتاب 1984 جورج ارول تقسي بندي جالبي در مورد طرفهاي در گير درجنگ چهارم هست! پيشنهاد مجدد ميكنم بخونيد! شرق آسيا! روسيه و اقمارش ، اروپا و آمريكا سر خاورميانه به هم رحم نميكنن!
ما كه يكدفعه عليه همه جهان جنگيديم! 8 سال خستشون كرديم! تلفات هم داديم! اما حالا قويتر از قبل هستيم! نه فقط هستيم؛ بلكه رو پاي خودمون هستيم!
روحيه بالا ي سربازا در جنگ يكي از مهمترين فاكتورهايي هستش كه بهش بايد دقت بشه.
ما فرهنگ شهادت رو داريم و از ش نميترسيم! اسرائيل به خاطر اجساد سربازاي كشته شدش آتش بس ميده وسط ميدون! چون اگه اينا رو نبره، خاك اشغالي رو سرش خراب ميشه!
اسرائيل براي ترساندن و حمله به ايران زور زيادي زد! و لي نتونست موافقت آمريكا رو بگيره!
اروپا هم ديگه توان جنگ بعدي به اين نزديكي رو نداره!از طرفي عدم امنيت در خليج فارس، نابودي كشورهاي حاشيه هست نه ايران!
هيچ كس از جنگ استقبال نميكنه در عين حال كه ما براي جهاد آماده ايم!
دشمن هم خوب اينو ميدونه!
يكي از عواملي كه اونا ميتونن بهش اميد داشته باشن، كودتاي اجتماعي(انقلاب سبزي) و بعد از اون كودتاي نظامي هست.
اولي كه ....آره، دومي هم كه چون نهاد هاي نظامي ايران به صورت هرمي نيست و تمركز قدرت نظامي در سطح افقي پخش شده، اين احتمال هم فعلا بعيده مگر اينكه رهبري قواي ارتش رو تضعيف كنن! كه در كودتاي سبزيشون نسبت به تضعيف نهاد هاي نظامي چون اطلاعات،‌بسيج و سپاه و نيروي نظامي و امنيتي خيلي سعي كردن و سعي كردن و ميكنن كه با تغيير قانون اساسي رياست قواي ارتش و سپاه(‌تمركز قدرت ) رو از رهبري گرفته و به دست كسي مثل بني صدر بدن!
اين احتمال خيلي قويه و كاراييش از جنگ بيشتره و تلفاتش براي غرب و اسرائيل هم كمتره!
(مثل معتاد كردن يه ورزشكار به صورت تدريجي! از اوج به ذلت بياريش تا خودش تو لجن غرق بشه![/b]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]1 - ما از تو رادارهاي نبو، كاستا،‌فجر 5 و.....ميشينيم و اصابت تك تك اينا رو نگاه ميكنيم؟ [/quote]

پدافند هوايي ايران در اون منطقه بسيار قوي هست ! و چند لايه اون در دريا مقابل بندرگاه ها و نيروگاه بوشهر وجود داره (ناوچه هاي مجهز به استاندارد ) و آخرين لايه هم توپ هاي پدافندي و تور هستند ...
همچنين وجود سام 5 و هاوك هم كاملا مشهود هستند ! ..


اما از ديد من هيچ پدافندي نيست كه نشه جاش گذاشت !! چطورش رو بيخيال شيد ..

يك نمونه همونطور كه گفتم آ جي ام 129 هست ! و يك كار جديدي كه دارن ميكنند ايكس 51 كه اصلا موشك هاي پدافندي بهش نميرسن ...


اما بازدارندگي ما در پدافندمون نيست ! ما هم موشكهايي داريم كه پدافندهاي اونها عمرا بهشون نميرسن ... يادمون باشه هر زدني خوردني هم داره ! و قصاص در اسلام يكي از واجبات هست ... ! ...
فكر نميكنم طعم كلاهك هاي اينچنيني براي سربازان آمريكايي يا شهرهايي مثل تلاويو خوشايند باشه :

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/images%7E3.jpg[/img]

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/mystery_warhead.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_mystery_warhead.jpg[/img][/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
همین طوری که ما می تونیم به دیمونا اسرائیل حمله کنیم و اونا نمی تونن جلوش بگیرن اونا هم می تونن به سادگی به نیروگاه حمله کنن و ما هم نمی تونیم جلوشون بگیریم اون کلمه (اگر بتونن) که جناب وزیر بیان کردند فقط برای خالی نبودن عریضه گفتن وگرنه خودشون خوب میدونن نمیشه جلوی انهدام نیروگاه گرفت اینجا تنها چیزی که مانع این کار اونا میشه ترسشون از پاسخ ایران به حمله هست وگرنه با یه بمب افکن با چنتا از این کوچولوها میشه خاک نیروگاه به توبره بست!
[img]http://www.designation-systems.net/dusrm/agm-129a.jpg[/img]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
باز داداش محمود دو روز چيزي در مورد اسرايل نگفته اين مگس دوباره شروع به وز وز كرد
تا امروز مراعات كرديم . اما اگه اينبار اين كارو بكنه كه احتمال خيلي كمي داره نسخشو ميپيچيم . تا حالا فكر كردين چرا نيرو هاي مقاومت وارد خاك اسرايل نشدن ولي اينبار ميشن
و سوريه بيخيال خاكش شده و اونو بخشيده به اسرايل نه اين خبرها نيست منتظر يه بهانه درست حسابي هستن تا كار اسرايل رو يكسره كنن . ا :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
worior جان شما هم كه مثل آمريكا علم رو در حسار خودت گرفتي
نميگي چجوري ميشه پدافند رو دور زد نكنه دستي ميكشي :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]همین طوری که ما می تونیم به دیمونا اسرائیل حمله کنیم و اونا نمی تونن جلوش بگیرن اونا هم می تونن به سادگی به نیروگاه حمله کنن و ما هم نمی تونیم جلوشون بگیریم اون کلمه (اگر بتونن) که جناب وزیر بیان کردند فقط برای خالی نبودن عریضه گفتن وگرنه خودشون خوب میدونن نمیشه جلوی انهدام نیروگاه گرفت اینجا تنها چیزی که مانع این کار اونا میشه ترسشون از پاسخ ایران به حمله هست وگرنه با یه بمب افکن با چنتا از این کوچولوها میشه خاک نیروگاه به توبره بست!
[img]http://www.designation-systems.net/dusrm/agm-129a.jpg[/img][/quote]

وزیر برای خالی نبودن عریضه گفت؟ چرا شما همچین برداشتی میکنی؟

یقینا خوش بین ترین افراد حاضر در کابینه ی نتانیاهو و سنای امریکا هم همچین خوش بین نیستند و در توانایی زدن این نیروگاه هم تردید های جدی دارند. من هم میگم امکانش هست، اما قبول ندارم که کاری براش نداره و حتما میتونه بزنه.

اینی که کیلومتر ها بیاد تا برسه به خاک ایران، عبور از حریم هوایی کشورهایی که در مسیر هستند، وجود نیرویی در ایران به نام نیرو هوایی ( فکر نکنید، چون همه میگن جنگنده های ما عمرشون گذشته، پس نیرو هوایی یعنی کشک . نخیر)
وجود قرارگاهی به نام خاتم الانبیا و از همه بالاتر، چگونگی خواست خداوند متعال همه ی اون چیزهایی هست که بارها تکرار شده و باز هم تکرار میشه. به جز مورد آخری یعنی مشیت الهی، من میگم باز هم امکانش هست که اونها موفق بشند، اما نه اینکه کار ساده ایست.


از اون گذشته ، اگر خداوند متعال نخواهد، چه بسا، چیزی مثل طوفان شنی که مامور خدا بودند تا هیمنه پوشالی ارتش امریکا در هم شکند، امروز به سراغ اسرائیل غاصب برود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من با وریور موافقم هر پدافندی رو میشه جا گذاشت کاری که خلبانان ما با دست خالی تو بغداد انجام دادند حالا اسراییل و آمریکا با تجهییزات میتونن انجام بدن
البته کار سختی هستش خود فرماندهان نهاجا هم میگن اگر اسراییل حمله کنه 30 درصد جنگنده هاشو میزنیم نمیگن 70 درصد که این یعنی متوسط ضعیف
تازه اگه 80 درصدشون رو هم بزنیم 20 درصد بقیه میتونن اهدافشونو بزنن
پس تنها چیزی که مانع حمله شده توان مقابله ی ایرانه که اونا هم مثل ما ضعف دارن و برای همینه که اینهمه رو پدافند ضد موشکی دارن کار میکنن
تو پدافند ثانیه ها ارزش داره و از زمانیکه یک جنگنده در ارتفاع پست مثلا در 30 کیلومتری رهگیری میشه تا هدفو بزنه اونم با موشکی که حداقل بردش 20 کیلومتره پدافند حداکثر بین 30 تا 40 ثانیه وقت داره تشخیص بده هدف چیه دوسته یا دشمن
بعد فرمانده دستور شلیک بده و مسئول شلیک موشک رو اتیش کنه و این میون اگه یکم احمال بشه موشکش رو شلیک میکنه و میره و به همین ترتیب بقیه میان و میرن و دیگه چیزی نمیمونه
ضمنا پدافند باید با هزار حیله و نیرنگ EA18 ها و موشکهای هارم بتونه بجنگه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]همین طوری که ما می تونیم به دیمونا اسرائیل حمله کنیم و اونا نمی تونن جلوش بگیرن اونا هم می تونن به سادگی به نیروگاه حمله کنن و ما هم نمی تونیم جلوشون بگیریم اون کلمه (اگر بتونن) که جناب وزیر بیان کردند فقط برای خالی نبودن عریضه گفتن وگرنه خودشون خوب میدونن نمیشه جلوی انهدام نیروگاه گرفت اینجا تنها چیزی که مانع این کار اونا میشه ترسشون از پاسخ ایران به حمله هست وگرنه با یه بمب افکن با چنتا از این کوچولوها میشه خاک نیروگاه به توبره بست!
[img]http://www.designation-systems.net/dusrm/agm-129a.jpg[/img][/quote]

وزیر برای خالی نبودن عریضه گفت؟ چرا شما همچین برداشتی میکنی؟

یقینا خوش بین ترین افراد حاضر در کابینه ی نتانیاهو و سنای امریکا هم همچین خوش بین نیستند و در توانایی زدن این نیروگاه هم تردید های جدی دارند. من هم میگم امکانش هست، اما قبول ندارم که کاری براش نداره و حتما میتونه بزنه.

اینی که کیلومتر ها بیاد تا برسه به خاک ایران، عبور از حریم هوایی کشورهایی که در مسیر هستند، وجود نیرویی در ایران به نام نیرو هوایی ( فکر نکنید، چون همه میگن جنگنده های ما عمرشون گذشته، پس نیرو هوایی یعنی کشک . نخیر)
وجود قرارگاهی به نام خاتم الانبیا و از همه بالاتر، چگونگی خواست خداوند متعال همه ی اون چیزهایی هست که بارها تکرار شده و باز هم تکرار میشه. به جز مورد آخری یعنی مشیت الهی، من میگم باز هم امکانش هست که اونها موفق بشند، اما نه اینکه کار ساده ایست.


از اون گذشته ، اگر خداوند متعال نخواهد، چه بسا، چیزی مثل طوفان شنی که مامور خدا بودند تا هیمنه پوشالی ارتش امریکا در هم شکند، امروز به سراغ اسرائیل غاصب برود.[/quote]

در مورد مشیت خدا من نمی تونم نظر بدم خدا اگر نخواد نمیشه اگر بخواد میشه!
در مورد صحبت وزیر هم باید بگم بله صحبت ایشون کاملا جنبه سیاسی دارن ولی از لحاظ جنبه نطامی تهی هست!
من از شما سوال می پرسم چطوراگر که ما بخواهیم تلاویو جهنم میکنیم و کل اقصادش نابود میکنیم (که تاحدودی درست است وکلی گذینه برای این کار داریم) ولی اگر اونا بخوان یه نیروگاه نزدیک مرز ما منهدم کنن کلی اما اگر می زارید جلوشون!؟

اما اگر مورد گله شما از بکار بردن واژه راحت حالا شما فکر کن خیلی سخت فرقی هم در نتیجه کار می کنه؟!
اگر من قرار بود پلن حمله بریزم! برای انهدام حداقل نیروگاه (نه بقیه مراکز هسته) اصلا از جنگنده استفاده نمی کردم (نمی دونم اصرار دوستان به استفاده از جنگنده برای چی هست؟)من همین طور که جناب واریور گفتن از تعدادی کافی کروز AGM 129 که جز سری پیشرفته کروز محسوب میشه و با توجه به پنهانکاری و دقت بسیار بالای این کروز ها اگر با تعداد کافی شلیک بشه هدف زمانی متوجه میشه که دیگه دیر میشه این قضیه کاملا دو طرفه هست اگر ما هم بتونیم یه همچین کروزی بسازیم هر پایگاه امریکا که بخواهید با دقتی چند صد برابر موشک بالستیک ! میشه اورد پایین که می تونه ساده باشه!
منظور منم از ساده خود حمله هست نه جریاناتی که بعدش به وقوع می پیونده

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در همین سایت بارها نوشته ام که آمریکا و یا متحد استراتژیک آن در منطقه یعنی اسراییل به ایران حمله نخواهند کرد. البته معنای این رخداد آن است که این حمله قریب الوقوع نیست. اما چرا با اینکه غرب تمایل به این نوع اقدام اقلا” در درازمدت دارد هنوز برای آن آماده نیست؟ واقعیت این است که آمریکاییها سه راهکار کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در برابر ایران درنظر گرفته اند.

راهکار کوتاه مدت آنها نابود کردن اقتصاد ایران و به تبع آن رشد نارضایتی مردم از حکومت است. قابل انکار نیست که با افزایش تورم و بیکاری و به طور کلی نرخ فلاکت در یک جامعه نارضایتی بالاتر رود.
برای اینکار راه حلهایی همچون تحریمها که روز به روز هم بر دامنه آنها افزوده میشود انتخاب شده است که علاوه بر اثر فیزیکی دارای اثر روانی و ناامنی اقتصادی میشوند. در جنبه رسانه ای هم هر اقدامی چه سیاسی و چه اجتماعی به شدت مورد بزرگنمایی رسانه ای قرار میگیرد تا افکار عامه جهان نسبت به ایران بدبین و ظنین شوند که واقعیت هم این است که در کشورهای پیشرفته جهان که مردم آنها عمدتا” سیاسی هم نیستند به دلیل شدت جو رسانه ای که بر روی موضوعاتی که با معیارهای جامعه آنها اصلا” سازگار نیست تا حد زیادی بدبینی ایجاد شده است. مثلا” بر روی موردی مثل سنگسار به سادگی میتوان مانور کرد که در حال انجام هم هست.
همچنین آنها به خوبی می دانند که ایران نیازمند همکاری تکنولوژیکی است و با همه توان اقتصادی داخلی نمیتواند بر بخش کوچکی از مشکلات عمده جامعه خود که رکود، تورم و بیکاری است فایق آید و با همین اهرم در حال تضعیف اقتصادی ایران هستند.

راهکار میان مدت آنها سوق دادن ایران به سمت انزوای بین المللی و همچنین گسترش دادن امیال نظامی در ایران است. با اینکار هم سلاحهای خود را به اعراب فروخته اند و هم حدود یک سوم بودجه ملی ایران را متوجه امور دفاعی کرده اند. در واقع هدف میان مدت آنها تبدیل کردن ایران به کشوری مانند کره شمالی است. شاید اگر اقتصاد ایران را از نفت منفک کنیم عملا” میبینیم که تا حدودی در این سیاست میان مدت موفق بوده اند. دیگر سیاست میان مدت آنها حل مشکلات امریکا در دو کشور عراق و افغانستان است. در واقع اکنون با اتمام عملیات نظامی امریکا در عراق و همچنین خروج آنها از عراق و کاهش آنها در سطح مستشار نظامی به حدود ۵۰ هزار نفر و خروج همین ۵۰ هزار نفر در اواخر سال ۲۰۱۱ میلادی، نشان از تلاش امریکا برای جمع کردن داستان عراق دارد.
همچنین با توجه به اینکه افغانستان منافع خاصی برای امریکا در بر ندارد بعید نیست به زودی افغانستان را نیز ترک کنند. در واقع برنامه خروج از افغانستان ممکن است از برنامه مد نظر نظامیان زودتر صورت گیرد. امریکا به خوبی دریافته است که پاکستان با آن توانی که برای حفظ طالبان گذاشته است افغانستان روی آرامش نخواهد دید. بنابراین ترجیح میدهند که زودتر از این کشور بی فایده خارج شوند.
در واقع تلاش آمریکا برای خروج از عراق و افغانستان زنجیره پیش نیازهای درگیری نظامی با ایران است. آمریکاییها خوب می دانند که اگر نیروهای آنها در عراق و افغانستان باشند گزینه های خوبی برای حملات در زمان جنگ احتمالی علیه ایران خواهند بود و بنابراین تمایل دارند با خروج آنها از این دو کشور دست ایران را در این اقدام بسته بگذارند.

سیاست میان مدت دیگری که آنها در پیش خواهند گرفت کاهش نفوذ ایران در لبنان و سوریه خواهد بود. نفوذ ایران در سوریه و لبنان علیرغم اختلافاتی که صحنه سیاسی این دو کشور و به خصوص لبنان با سیاستهای ایران دارد با هدف بستن دست اسراییل صورت گرفته و میگیرد. با اینکه اسراییل نمی تواند در کوتاه مدت مشکلات خود را با اعراب حل کند و حتی انعطاف پذیری کافی برای مذاکره جدی با سوریه را ندارد، اما چاره ای برای کاهش نفوذ ایران در این دو کشور ندارد. در حال حاضر ایران توان خود را از روی فلسطین به روی لبنان و آن هم بخش نظامی غیر رسمی آن یعنی حرب الله لبنان گذاشته است. چیزی که در نقطه مقابل امریکا و اسراییل تلاش دارند با روی کار اوردن دولتهایی که دارای تضادهایی بیشتر با ایران هستند از قدرت حزب الله لبنان بکاهند.

امریکاییها ترجیح میدهند لبنان یک ارتش نسبتا” قوی دارای تضاد با ایران داشته باشد اما حزب الله لبنان تا حد امکان تضعیف شود. آنها نگران نفوذ ایران در ترکیه نیستند چون میدانند ترکیه برای منافع کوتاه مدت خود وارد بازی با کارت ایران در تعامل با غرب شده است و به راحتی با دادن امتیازاتی رابطه ایران و ترکیه را به دورانی که حدود ده سال پیش و در دوران نخست وزیری بولنت اجویت شاهد بودیم باز خواهند گرداند. در واقع اگر هدفی هم از رابطه ترکیه با ایران به ثمر بنشیند چیزی جز نفوذ ترکیه در ایران نخواهد بود.

در مورد اهداف درازمدت آنها هم میتوان به مسلح کردن اسراییل و اعراب به پیشرفته ترین سلاحها اشاره کرد. البته مسلما” آنها همواره برتری تاکتیکی نظامی را به اسراییل خواهند داد. برای مثال آمریکا هم به عربستان اف-۱۵ تحویل داده است و هم به اسراییل. اما توان راداری و جنگ الکترونیکی اف-۱۵ های اسراییل چیزی به مراتب فراتر از آن چیزی است که در اختیار عربستان قرار دارد.
غربیها به خوبی می دانند که توان نیروی هوایی ایران که میانگین عمر هواپیماهای آن به چهل سال میرسد در طی چند سال اینده عملا” جز کاربردی برای مانورها و رژه هایی هوایی نخواهند داشت. در زمینه دفاع هوایی نیز دانش فنی ساخت سامانه ای به توان اس -۳۰۰ بعید است اقلا” در طی یک دهه آینده در دسترس ایران قرار گیرد. هواپیماهای بومی ایران نیز حتی اگر به تولید انبوه برسند تجاربی مقدماتی هستند که بیشتر به درد پشتیبانی نزدیک جنگ زمینی می خورند تا برای عملیات در اعماق خاک دشمن و یا رهگیری در آسمان.
در واقع تجهیز وسیع اعراب به سامانه های مختلف دفاعی و علاقه این کشورها به خرید این سامانه ها نشان از آن دارد که آنها تنها خطر ایران را موشکهای زمین به زمین ایران برآورد می کنند. این تنها فاکتوری است که با منع صادرات تسلیحاتی به ایران محدود نشده است زیرا دانش آن تا حد زیادی بومی است. در واقع آمریکاییها به هزینه اعراب در حال تامین دفاع موشکی پایگاه های خود در کشورهای عربی هستند و به غیر از اسراییل مابقی اعراب هدفی واقعی برای ایران محسوب نمی شوند.

در کنار این موارد آمریکاییها امیدوارند که با گذشت زمان میزان بحران اقتصادی که دو سال پیش گریبان غرب را گرفته بود فروکش کند تا اثرات جنگ احتمالی با ایران کمتر و قابل تحمل تر شود. همچنین آنها باید نظر کشورهای عربی را برای تامین جریان نفت غرب و کاهش وابستگی کشورها به نفت ایران جلب کنند. چیزی که مسلما” کشورهایی مانند عربستان و کویت با گشاده رویی از آن استقبال خواهند کرد. غربیها حتی نظر کشورهایی مانند هند و چین را برای کاهش خرید تدریجی نفت از ایران جلب کرده اند که بر اساس نظر آنها هیچ اثری هم که نداشته باشد موجب خواهد شد ایران با فروش نفت خود به زیر قیمت درآمد کمتری به دست بیاورد. همچنین با از دست دادن بازارهای برنامه ریزی شده نفتی دچار مشکل برنامه ریزی بودجه ای شود. در درازمدت نیز مسلما” آنها به سمت سیاست تحریم نفتی ایران در زمانیکه احساس کنند اثری بر روی اقتصاد جهانی ندارد خواهند رفت.

با توجه به این جمیع شرایط است که آنها با روسیه در خصوص راه اندازی نیروگاه بوشهر توافق کرده اند. در واقع عملکرد اخیر روسیه نشان داده است که بیش از آنچه باید وابسته به نظر غرب است. مثال عینی این دیدگاه عدم تحویل سامانه اس -۳۰۰ به ایران است. در واقع آنها در راستای همین برنامه درازمدت از هرگونه کمک نظامی پیشرفته به ایران خودداری خواهند کرد. با اینکه آینده قابل پیش بینی نیست اما به نظر میرسد آنها دقیقا” بر اساس همین سناریو برای تضعیف و سپس حمله به ایران پیش خواهند رفت. با اینکه این احتمال نیز وجود دارد که آنها هیچگاه وارد جنگ مستقیم با ایران نشوند. آنها قویا” ترجیح میدهند با روشهایی آرام و بی صدا ضربات خود را وارد کنند که متاسفانه به دلیل سیاستهای کشورهای منطقه که مربوط به نیم قرن اخیر است تا حد زیادی موفق بوده اند.

آنچه مسلم است تحلیلهایی عمیقتر توسط مسئولین ذیربط صورت میگیرد اما گاهی مواقع صرف دانستن نقشه دشمن نمیتوان اقدام ضروری و مناسب به عمل آورد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.