Recommended Posts

[align=right]مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی می گوید که اقدام نظامی علیه ایران خاور میانه را به گلوله آتش بدل کرده و تهران را ترغیب خواهد کرد برای ساختن سلاح اتمی خیز بردارد.

تصویر

محمد البرادعی در واکنش به گزارش روز جمعه نیویورک تایمز که می گفت اسرائیل اخیرا یک مانور عمده نظامی با هدف آماده شدن برای بمباران بالقوه تاسیسات اتمی ایران ترتیب داد، اظهار نظر می کرد.

این گزارش واکنش های دیگری نیز برانگیخته است.

احمد خاتمی خطیب جمعه تهران امروز گفت: "اگر دشمنان به ويژه اسراييل و حاميان آمريكايی اش بخواهند با زبان زور حرف بزنند مطمئن باشند تودهنی محكمی از ملت ايران خواهند خورد."

وی افزود: "اين عقب مانده‌های سياسی بايد بفهمند كه روانشناسی ملت ايران بيگانه‌ستيزی است و اگر نگاه چپی به كشور بکنند از هر حركتی پشيمان خواهند شد."

آقای برادعی در مصاحبه ای که روز جمعه پخش شد به تلویزیون العربیه در دوبی گفت: "به عقیده من یک ضربه نظامی از هر چیز دیگری بدتر است. این کار منطقه را به یک گلوله آتش بدل خواهد کرد."


'تودهنی'
اگر دشمنان به ويژه اسراييل و حاميان آمريكايی اش بخواهند با زبان زور حرف بزنند مطمئن باشند تودهنی محكمی از ملت ايران خواهند خورد


احمد خاتمی

وی گفت هرگونه حمله ای تنها جمهوری اسلامی را در رویارویی اش با غرب بر سر برنامه اتمی مصمم تر خواهد کرد.

وی همچنین از اینکه نتواند به کار خود در بازرسی از تاسیسات اتمی ایران ادامه دهد ابراز نگرانی کرد:

"اگر حمله نظامی در این زمان علیه ایران انجام شود... باعث خواهد شد من نتوانم به کارم ادامه دهم."

روسیه نیز علیه هرگونه اقدام نظامی علیه ایران اخطار داده است.

سرگئی لاوروف وزیر خارجه این کشور روز جمعه علیه استفاده از زور مقابل ایران هشدار داد و گفت هیچ شاهدی دایر بر اثبات اینکه ایران در پی ساخت سلاح اتمی است وجود ندارد.

سفیر روسیه در سازمان ملل نیز هشدار داد که تهدید ایران به اقدام نظامی می تواند شتابی را که در تلاش شش قدرت جهانی برای باز کردن بن بست با تهران ایجاد شده است تضعیف کند

[/align]

منبع : بی بی سی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بولتون حتی تاریخ حمله را هم پیش بینی کرد! و گفت: نیروی هوایی اسرائیل احتمالا در فاصله زمانی بین تاریخ انتخاب رییس جمهور آمریکا در آبان ماه تا آغاز به کار وی در دی ماه به ایران حمله خواهد کرد


[align=center]تصویر[/align]

[align=center]عصر ایران- سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل مدعی شد: "کشورهای عرب منطقه از حمله اسرائیل به ایران رضایت قلبی خواهند داشت."
به گزارش عصر ایران (asriran.com) جان بولتون از نومحافظه کاران تندرو در گفت و گو با روزنامه دیلی تلگراف ادعا کرد: "به اعتقاد وی جهان عرب از حمله اسرائیل به ایران «خشنود» خواهد شد.
بولتون گفت: "تصور می کنم در صورت حمله به ایران شاهد محکومیت های علنی این اقدام از سوی جهان عرب باشیم اما کشورهای منطقه هیچ اقدامی صورت نخواهند داد و در خفا از این اقدام خوشحال خواهند شد."
سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل همچنین به شبکه فاکس نیوز گفت: "در صورتی که باراک اوباما برنده انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا باشد اسرائیل به یک حمله علیه تاسیسات اتمی ایران دست خواهد زد."
وی افزود: "پیروزی اوباما اسرائیل را تحریک می کند تا قبل از آغاز به کار ریاست جمهوری وی حمله به تاسیسات هسته ای ایران را ترتیب دهد."
بولتون حتی تاریخ حمله را هم پیش بینی کرد! و گفت: "نیروی هوایی اسرائیل احتمالا در فاصله زمانی بین تاریخ انتخاب رییس جمهور (آبان) تا آغاز به کار وی (دی) به ایران حمله خواهد کرد."
پیش بینی های قبلی مقامات آمریکایی و اسرائیلی در خصوص حمله به ایران همگی غلط از آب درآمده است.
بولتون خاطرنشان کرد: "تصور نمی کنم اسرائیل قبل از انتخابات کاری صورت دهد چرا که نمی خواهد بر نتیجه آن تاثیری بگذارد."
به گفته وی در صورت پیروزی مک کین در انتخابات ممکن است اسرائیل این حمله را به تعویق بیاندازد.
سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل ادامه داد: "به عقیده وی موضع مک کین در قبال ایران در مقایسه با دولت بوش بسیار واقع نگرانه تر است."
به علاوه وی ابراز تردید کرد که ایران سریعا به حمله واکنش نشان دهد چرا که به گمان وی تهران از اقدام تلافی جویانه آمریکا هراس خواهد داشت!

[/align]

منبع : عصر ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=center]بولتون:
حمله به ایران اعراب را خوشحال می کند[/align]

عصر ایران- سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل مدعی شد: "کشورهای عرب منطقه از حمله اسرائیل به ایران رضایت قلبی خواهند داشت."

به گزارش عصر ایران (asriran.com) جان بولتون از نومحافظه کاران تندرو در گفت و گو با روزنامه دیلی تلگراف ادعا کرد: "به اعتقاد وی جهان عرب از حمله اسرائیل به ایران «خشنود» خواهد شد."

بولتون گفت: "تصور می کنم در صورت حمله به ایران شاهد محکومیت های علنی این اقدام از سوی جهان عرب باشیم اما کشورهای منطقه هیچ اقدامی صورت نخواهند داد و در خفا از این اقدام خوشحال خواهند شد."

سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل همچنین به شبکه فاکس نیوز گفت: "در صورتی که باراک اوباما برنده انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا باشد اسرائیل به یک حمله علیه تاسیسات اتمی ایران دست خواهد زد."

وی افزود: "پیروزی اوباما اسرائیل را تحریک می کند تا قبل از آغاز به کار ریاست جمهوری وی حمله به تاسیسات هسته ای ایران را ترتیب دهد."

بولتون حتی تاریخ حمله را هم پیش بینی کرد! و گفت: "نیروی هوایی اسرائیل احتمالا در فاصله زمانی بین تاریخ انتخاب رییس جمهور (آبان) تا آغاز به کار وی (دی) به ایران حمله خواهد کرد."

پیش بینی های قبلی مقامات آمریکایی و اسرائیلی در خصوص حمله به ایران همگی غلط از آب درآمده است.

بولتون خاطرنشان کرد: "تصور نمی کنم اسرائیل قبل از انتخابات کاری صورت دهد چرا که نمی خواهد بر نتیجه آن تاثیری بگذارد."

به گفته وی در صورت پیروزی مک کین در انتخابات ممکن است اسرائیل این حمله را به تعویق بیاندازد.

سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل ادامه داد: "به عقیده وی موضع مک کین در قبال ایران در مقایسه با دولت بوش بسیار واقع نگرانه تر است."

به علاوه وی ابراز تردید کرد که ایران سریعا به حمله واکنش نشان دهد چرا که به گمان وی تهران از اقدام تلافی جویانه آمریکا هراس خواهد داشت!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگر آمریکا و اسرائیل ، ایران را بمباران کنند... نویسنده:جواد راد(کارشناس ارشد رشته مطالعات آمریکا) با توجه به افزایش تهدیدات درباره حمله اسرائیل و حتی آمریکا به ایران، صرفنظر از اینکه امکان دارد این حرکتها بیش از هر چیز بدنبال تغییر توجه ایران باشد[1]، نویسنده را بر آن داشت تا پیش فرض این نوشته را بر وقوع حمله قرار دهد. بنابراین هم اینک باید به سئوالات و سناریوهای ممکن در باره دوران پس از شروع حمله پرداخت. این سئوالات عبارتند از توانایی نظامی و تکنیکی حمله، چگونگی پاسخ ایران و جامعه جهانی به این حمله، و اینکه آیا حمله به معنای پایان برنامه هسته ای ایران است؟ توان تکنیکی و چگونگی حمله به ایران گوتفرید هلر (رییس مؤسسه آموزشی فیدوکا در مونیخ) سه نوع احتمال حمله و چگونگی آن را اینگونه برمی شمارد: 1. آمریکا با کمک ناوهای هواپیمابر خود در خلیج فارس اقدام به حمله و نابود کردن تأسیسات اتمی ایران می کند. 2. اسراییل که موجودیت خود را در خطر می بیند، با پشتیبانی ناوهای هواپیمابر آمریکا، اهداف استراتژیک را در ایران بمباران می کند (مانند بمباران نیروگاههای عراق در دهه 80) 3. آمریکا در کنار عراق یک جبهه دیگر باز می کند و وارد خاک ایران می شود. آنچه مشخص است چینش و تعداد نیروهای آمریکایی در منطقه و خلیج فارس به همراه مسائل سیاسی در اسرائیل و البته آمریکا ، هیچ گاه نشان از حالت آمادگی برای یک جنگ تمام عیار و احتمالا" بلند مدت را (حتی در سطحی مانند مورد عراق) ندارد. از سوی دیگر انجام مانور هوایی اسرائیل نیز به عنوان تنها حرکت مشهود بزرگ از سوی دو کشور نشان می دهد در بدبینانه ترین حالت عملیات بر علیه ایران یک عملیات ضربتی خواهد بود و آن هم بیش از هر چیز از مسیر آسمان به وقوع می پیوندد. بنابراین با توجه به توان نظامی کنونی دو کشور پس از جنگ عراق و جنگ تموز ،بروز یک جنگ تمام عیار و نیز عدم مشارکت اسرائیل ( و عملیات یک تنه آمریکا) دور از انتظار بوده و گزینه دوم به معنای فعالیت اسرائیل و حمایت آمریکا محتمل ترین گزینه است. در این باره ژنرال اسرائیلی طراح حمله به عراق در سال 1981، "بِن اسرائیل"، از آمادگی اسرائیل برای حمله به ایران خبر داده است و همچنین آدمیران مایک مولن، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا، اخیرا" سفری به اسرائیل داشته و با فرماندهان نظامی این کشور دیدار کرده است. در بخش اهداف نیز از آنچه آشکار شده است می توان به حمله به نیروگاههای پیدا و پنهان ایران اشاره کرد که به لحاظ جغرافیایی پراکندگی فراوانی داشته و حمله بدانها را مشکل می کند. بر اساس گزارش اخیر شبکه ای بی سی[2] نیروگاه نطنز یکی از مهمترین اهداف و شاید هم تنها هدف کنونی باشد. به هر حال می توان اینگونه برداشت کرد که اهداف از نیروگاههای اتمی فراتر نخواهد رفت. گمانه زنی هایی نیز در باره احتمال حمله به پایگاههای هوایی و زمینی سپاه پاسداران شده است. به عنوان مثال دیباتو (افسر سابق حفاظت اطلاعات ارتش آمریکا) در مقاله ای با عنوان "سناریوی حمله به ایران" به هدف قرار دادن پایگاههای فرماندهی و لجستیکی آن اشاره می کند. سایر کارشناسان نیز چنین اظهار نظرهایی را کرد اند که البته واقعیتهای جنگ و پاسخ ایران ،ز حمله به این پایگاهها را محتمل می سازد. پاسخ ایران کارشناسان و متخصصان بسیاری در باره پاسخ احتمالی ایران اظهار نظر کرده اند. در این میان توافق آشکاری نیز بر ناگزیری ورود آمریکا به عرصه نبرد وجود دارد. فرد بورتون، از موسسه اطلاعاتی استراتفور [3]، معتقد است در اولین اقدام ، سیستمهای اطلاعاتی ایرانی و حزب ا... با همکاری یکدیگر اهداف و منافع آمریکا و اسرائیل را مورد هدف قرار خواهند داد؛ افراد عضو اپوزسیون و حامیان حمله به ایران در هر نقطه از جهان مورد حمله قرار خواهند گرفت؛ هتلها و اماکن آسیب پذیرِ پذیرای آمریکائیان و اسرائیلیها در خاورمیانه و آمریکایی لاتین، آسیا، و حتی درون آمریکا مورد هدف حمله قرار خواهند گرفت؛ نیروهای شیعه در عراق (به خصوص جیش المهدی عج) برای حمله به نیروهای آمریکایی اقدام خواهند کرد و در نهایت باید گفت منابع و خطوط نفتی در کشورهای همکار و همراه با آمریکا-اسرائیل (مخصوصا" عربستان) مورد هدف قرار می گیرند. در عرصه نبرد و رویارویی، دیباتو معتقد است پاسخ ایران بسیار فراتر از حد انتظار خواهد بود و موشک های Yakhonts 26, Sunburn 22 ، و Exocet به همراه نیروی هوایی فعال ایران (بر خلاف عراق) هواپیماهای آمریکایی و اسرائیلی را سرنگون کرده و خسارات به حدی خواهد بود که شاید اولین حمله جدی به ناوهای هواپیمابر آمریکا پس از جنگ جهانی دوم شکل بگیرد. از سوی دیگر، وی معتقد است حزب ا... به اسرائیل حمله خواهد کرد و به دلیل وسعت کم اسرائیل موشک های دوربرد (مانند شهاب) تمامی شهرها و پایگاههای این کشور را در می نوردند. در همین رابطه، حمله هواپیماهای اسرائیلی به ایران،شبیه به حمله ای انتحاری خواهد بود و تعداد قابل توجهی از آنان هدف قرار می گیرند و به عبارتی سفری یک طرفه خواهند داشت. در تنگه هرمز همچنین، نیروی دریایی ایران پس از دریافت ضربات حمله اولیه وارد عمل شده و در حد توان خود تانکرهای نفتکش را غرق می کند. این عمل دروازه نفت را بروی جهان می بندد. پس از آن نیز عملیات مین گذاری انجام خواهد شد و تعداد آن به حدی خواهد بود که مین روب های آمریکایی از پس آن بر نیایند و در این حین نیز درگیری ها تلفات آمریکایی بیشتری می دهد. مایکل شیهان یکی از مسئولین بخش ضد تروریسم اداره پلیس نیویورک نیز اعلام داشت تلاش زیادی را در سالهای 2005 به بعد برای شناسایی و اخراج نیروهای اطلاعاتی و عملیاتی ایرانی و حزب ا... در نیویورک انجام داده اند، ولی به هر حال دغدغه های این چنینی وجود دارد. از سوی دیگر کنث پیرنیک، رئیس بخش ضدتروریستی اف بی آی در باره ایران و آمریکا حمله به اهداف آمریکایی در خلیج فارس و تنگه هرمز را بسیار محتمل دانست. پاسخ جامعه جهانی در میان پاسخ جهانی به این پدیده ابتدا باید به نارضایتی کاملا" محتمل ساکنین آمریکا و اسرائیل اشاره کرد که با توجه به قانون های شرایط جنگی چندان به گوش نخواهد رسید اما بدون شک شرایط وخیم اقتصادی به دلیل مسائل مربوط به نفت (و قمیت احتمالی 300-400 دلار در بشکه آن) و همچنین تلفات انسانی در نبرد با ایران ، جو ناخرسندی و فریاد "تمامش کنید" را به وجود می آورد. به عبارت دیگر توان روانی مردم آمریکا و اسرائیل با اندکی اختلاف بیشتر از چند هفته نخواهد بود (مانند آنچه در جنگ 33 روزه رخ داد). جامعه جهانی نیز که به دو بخش غرب و شرق (به معنای رقبای سنتی) تقسیم می شوند، هر دو ،مخالفت خود را از اقدام نظامی علیه ایران اعلام داشته و احتمالاً به جز انگلیس کشوری خود را وارد این معرکه نخواهد کرد و تلاش اصلی خود را برای توقف جنگ خواهد بود [4]. به طور کل می توان یقین داشت که به جز گروههای معروف جنگ طلب در آمریکا و اسرائیل ( و تا حدی انگلیس) هیچ گونه حمایت بین المللی از این حمله یا به اصلاح ضربه صورت نخواهد گرفت. نتیجه جنگِ بر علیه ایران به طور خیلی خلاصه، نتیجه جنگ با ایران به متغیرِ نحوه پاسخ این کشور به حمله بستگی دارد. باید دید ایران آیا از الگوی نبرد حزب ا... بهره خواهد برد یا این که تلاش خود را برای پایان کامل بازی انجام خواهد داد. سابقه تاریخی (مانند جنگ عراق و حزب ا...) نشان داده است که ایران واقعبینانه عمل کرده و بصورت متقابل عمل خواهد کرد[5]. بنابراین، در صورت پیشنهاد صلح همیشه از آن استقبال خواهد کرد ولی هیچگاه حقوق خود را ضایع نکرده است. نمونه آن نیز در نبرد با صدام و محکومیت رژیم او به عنوان تحمیل گر جنگ و نیز معاهده بین حزب ا... و اسرائیل مشهود بوده است. موضوع هسته ای نیز در خوشبینانه ترین حالت آن یعنی انهدام مراکز مربوطه پایان نخواهد یافت و این نتیجه تنازع است که حق داشتن انرژی هسته ای را مشخص می کند. منابع: [1] و البته نباید این گزینه را نیز از یاد ببرد که امام علی (ع) در نبرد با عبدود او را از حمله سپاهی ترساند که در کار نبود و بیش از هر چیز ترفندی بود تا با تغییر توجهش او را مغلوب کند. بسط این مقوله خود فضای دیگری می طلبید که مد نظر این نوشته نیست. اما به هر حال حرکات آمریکاییان و اسرائیلیها در برقراری آرامش نسبی با کشورها و گروههایی که احتمالا" از ایران حمایت کنند امری است که حمله نظامی را قوت می بخشد و تنها مشکل آن عدم درک این "عجله" در اقدام نظامی است که آنهم با توجه به انتخابات آمریکا و نیز تغییر قدرت در اسرائیل قابل توجیه است. [2] Israel May Attack Iran, Pentagon Official Tells ABC (Update1), July 1, 2008. bloomberg.net [3]Fred Burton, Stratofor.com [4] اما باید توجه داشت که روند تنازع نیز یکی از متغیرهای شکل دهنده میزان حمایت از حمله نظامی علیه ایران خواهد بود. [5] این "عقلانیت" موضوعی است که شیهان نیز نسبت به آن صحه می گذارد. منبع :مجله هوایی کبیر ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پاسخ فرمانده کل سپاه پاسداران به تهدیدهای اسرائیل و آمریکا

در صورت تجاوز به ایران تنگه هرمز مسدود خواهد شد

سرلشکر محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد که در صورت تهاجم دشمن به خاک ایران، تهران از تمامی امکانات خود استفاده خواهد کرد و طبیعتا یکی از آنها تنگه هرمز خواهد بود که شاهراه خروج منابع فسیلی به بازارهای جهانی است.

وی طی گفتگویی با روزنامه "جام جم" اعلام کرد که طبیعتا کشوری که مورد تهاجم دشمن قرار می ‌گیرد از تمامی ظرفیت وفرصت های خود برای رویارویی با دشمن استفاده می ‌کند و با توجه به بحث شاهراه خروج انرژی قطعا اعمال کنترل ایران بر خلیج فارس و تنگه هرمز یکی از اقدامات ما خواهد بود و مسلما اگر بین ما و دشمنان فرا منطقه ای ایران درگیری به وجود بیاید، دامنه آن به موضوع نفت کشیده خواهد شد.

به دنبال این اقدام نیز قطعا قیمت نفت بشدت افزایش چشمگیری خواهد یافت و این از جمله عوامل بازدارنده دشمنان از اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران است. با توجه به سواحل طولانی جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس، دریای عمان و تنگه هرمز توانمندی‌های ایران به حدی است که چنانچه تهدیدات دشمن بصورت نظامی عملی گردد به طور قطع در این آبراه حیاتی نه تنها دشمن متجاوز، بلکه همه کسانی که این تجاوز را همراهی ویا تأیید کنند متضرر خواهند شد.

به گفته فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران اکنون آمادگی دفاعی و تهاجمی ناوگان دریایی خلیج فارس در بالاترین سطح قرار دارد واین اطمینان وجود دارد که نیروهای رزمنده در این منطقه به خوبی از منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی دفاع کنند بنابراین می ‌توان امیدوار بود که پاسخگویی قابل قبولی به تهدیدات نظامی انجام خواهد شد.

در پاسخ به این سئوال که اگر آمریکا در حمله احتمالی خود به ایران از خاک کشورهای منطقه استفاده کند، ایران چگونه واکنش نشان خواهد داد، ژنرال جعفری تاکید کرد که به هر حال اگر حمله از خاک کشوری علیه کشور دیگر انجام شود، کشوری که مورد تجاوز واقع شده حق دارد به اقدام نظامی دشمن از همان نقطه شروع عملیات، پاسخ دهد. اگر دشمنان غیرمنطقه‌ای و فرامنطقه‌ای از خاک کشورهای منطقه علیه ایران استفاده کنند، ما ملت آن کشورها را مقصر نمی ‌دانیم، ولی دولت آن کشورها باید پاسخگو باشند و این حق مسلم ماست که علیه امکانات نظامی و توانمندی ‌های دشمنان در هر جایی مقابله به مثل کنیم.

سرلشکر محمد علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد که در صورت تعرض به خاک ایران ، موشک های جمهوری اسلامی به هر نقطه از خاک اسراییل می توانند دسترسی داشته باشند.

اخیرا رسانه های گروهی غربی مطالب را منتشر ساختند که در آنها به مانورهای اسراییل و طرح های این کشور جهت حمله به تاسیسات هسته ای ایران اشاره دارد. شائول موفاز معاون نخست وزیر و وزیر ترابری اسراییل هم چندی پیش اعلام کرد که در صورتیکه تهران به غنی سازی اورانیوم ادامه دهد چاره ای جز حمله این کشور نداریم.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران روز شنبه طی گفتگویی با روزنامه "جام جم" در پاسخ به این سئوال که به نظر شما اگر امریکا احتمالا بخواهد به ایران حمله کند، مستقیم به این کار اقدام خواهد کرد یا از طریق اسراییل دست به این عمل خواهد زد گفت: به نظر می ‌رسد بدون همکاری رژیم اشغالگر قدس این تهدیدها عملی نمی ‌شود و آمریکا نیاز به همراهی اسراییل دارد، هر چند که در ظاهر ممکن است آنها مدعی شوند که آمریکا به طور مستقل حمله خواهد کرد ولی ما مطمئن هستیم که آمریکا بدون همکاری اسراییل نمی ‌تواند دست به این اقدام بزند. خود همین نکته به دلیل آسیب‌پذیری ‌های بسیار زیادی که رژیم صهیونیستی دارد، عاملی بازدارنده برای دشمنان به شمار می ‌رود.

به گفته وی اگر اسراییل به ایران حمله کند با موجی از مقاومت های از سوی جهان اسلام مواجه خواهد شد.

ژنرال ایرانی تاکید کرد: این توانمندی بالا برای پاسخگویی به هرگونه حمله دشمن ، قطعا عامل بازدارنده‌ای برای آنهاست. وحدت، انسجام و یکپارچگی که امروز در جهان اسلام، بویژه در بین شیعیان به وجود آمده است، عامل بازدارنده مهم دیگری است، زیرا اسراییلی‌ها می ‌دانند که اگر اقدامی علیه ایران انجام دهند، قطعا با توانمندی ‌ای که جهان اسلام و جهان تشیع بویژه در منطقه دارد، ضربات مهلکی به آنها وارد خواهد کرد.

به گفته جعفری اسراییل فاقد عمق استراتژیک است واین سرزمین تمامأ در برد موشک های جمهوری اسلامی قرار دارد. از نظر وی قابلیت ها و توان موشکی نیروهای مسلح ایران و بویژه سپاه پاسداران به گونه ای است که اسراییل با تمام امکانات خود قادر به مقابله با آن نخواهد بود.

وی در پاسخ به این سئوال که آیا منافع آمریکا و مراکز این کشور در خلیج فارس و عراق و همچنین خود اسراییل جزو اهداف ایران در اقدام متقابل خواهند بود، گفت: ما معتقدیم که آمریکایی ‌ها بیش از اسراییلی ‌ها آسیب‌پذیرند و حضور نیروهای نظامی آمریکا در منطقه و در اطراف کشور ما بخشی از این آسیب‌پذیری ‌هاست و باعث می ‌شود جمهوری اسلامی ایران خارج از توانمندی ‌های موشکی، از طرق مختلف بتواند به منافع آمریکا حتی در دوردست ها صدمه بزند و این نکته بازدارنده مهمی است که آنها به این توجه دارند.

به عقیده سرلشکر جعفری قطعا یکی از ابهامات آمریکا که باعث شده تاکنون دست به اقدام نظامی علیه ایران نزند، این است که نسبت به سرنوشت و زمان پایان جنگ اطمینان ندارد و می ‌داند اگر جنگی را شروع کند، هرگز نمی ‌تواند هر وقت که خواست آن را خاتمه دهد.



هجوم از 4 جبهه به اسرائیل در صورت تعرض به ایران
فرمانده پیشین نیروی هوایی اسرائیل، با اشاره به واکنش شدید ایران به هرگونه تعرض این رژیم پیش‌بینی کرد، در این صورت مواضع اسرائیل از چهار جبهه ایران، سوریه، فلسطین و لبنان هدف قرار خواهد گرفت.
وی با اشاره به جنگ 33 روزه اسرائیل با حزب‌الله لبنان و سابقه جنگ اعراب و اسرائیل، پیش‌بینی‌هایی را درباره میزان موشک‌های پرتابی به مواضع اسرائیل انجام داد.

به گزارش سرویس بین‌الملل «تابناک» به نقل از «هاآرتص»، ژنرال «ایتان الیاهو»، فرمانده نیروی هوایی اسرائیل از سال 1996 تا 2000 در سخنرانی این هفته خود به دو مسأله مهم پرداخت: یکی سناریوهای گوناگون جنگ آینده و دیگر آن که چه تعداد موشک از ایران، سوریه و لبنان در صورت جنگ به اسرائیل شلیک خواهد شد.
وی در این سخنرانی به تغییرات دکترین امنیت ملی اسرائیل همراه با تغییر ماهیت جنگ‌‌ها، تکنولوژی و تهدیدات دیگر کشورها اشاره کرد. سخنرانی وی در انجمن دفاع موشکی اسرائیل ارایه شده که پس از جنگ 33 روزه لبنان راه‌اندازی شده است.

از چهره‌‌های معتبر این مؤسسه می‌توان به «آوی اشنور»، بنیانگذار این مؤسسه و مهندس سابق صنایع نظامی آمریکا، «اوزی ایلام»، مدیر کل سابق کمیسیون انرژی اتمی اسرائیل، «دیوید آیوری»، فرمانده سابق نیروهای هوایی اسرائیل و مدیر کل سابق وزارت دفاع و «اوزی رابین»، از فعالان توسعه تکنولوژی موشکی نام برد. (WWW.imda.org.ir)

این انجمن با داشتن چنین چهره‌هایی از اعتبار بسیار زیادی برخوردار است، اما به علت ارتباط شماری از آنها با ساختار دفاعی اسرائیل با محدودیت‌هایی در بیان دیدگاه‌ها روبه‌روست ایتان بن الیاهو با تبیین دکترین دفاعی اسرائیل در دهه 1950 عنوان کرد که در آن زمان این دکترین متمرکز بر جنگ با دو یا سه جبهه همزمان بود: مصر، سوریه و اردن.

جنگ 33 روزه اسرائیل ـ لبنان
الیاهو گفت: توپخانه حزب‌الله در جنگ دوم لبنان دارای حدود چهارده هزار موشک بود که حدود 4200 عدد آنها از جمله حدود دویست موشک میان‌برد شلیک شد. نیروهای هوایی اسرائیل نیز 11870 عملیات را در جریان 33 روز جنگ انجام داد که میانگینی برابر با 340 مورد در روز بوده است.

وی مدعی شد: در جریان این تحرکات،‌ اسرائیل موفق به نابودی 93 پرتاب‌کننده موشک شد که پنجاه عدد آنها در روزهای ابتدایی و بنا بر اطلاعات پیشین بود و 33 پرتاب‌کننده ساده موشک هم در جریان عملیات «روش شکار» (جستجوی هواپیماها برای یافتن اهداف) نابود شدند.
این در حالی است که اسرائیل در کل این جنگ نتوانست پرتاب موشک‌ها از لبنان را پایان بخشد و برعکس روز به روز بر عمق اهداف این موشک‌ها افزوده شد.

جنگ بعدی با ایران
بنا بر برآوردهای وی، اسرائیل در جنگ بعدی باید برای سناریوهای زیر حاضر شود: 1ـ یک جبهه از سه جبهه؛ 2ـ حمله به دشمن در یک جبهه، 3ـ‌ مهار جبهه فلسطین؛ 4ـ واکنش دوربرد (ایران).
ژنرال الیاهو، بنا بر سابقه جنگ خلیج فارس برآورد کرد که در جنگ بعدی، ایران و سوریه ممکن است بین 250 تا 300 موشک دوربرد (شهاب و اسکاد) به اسرائیل شلیک کنند و حدود پنج هزار موشک میان‌برد دیگر نیز از لبنان شلیک شود.

برای ردیابی یک موشک دوربرد، دو ردیاب به طور میانگین و حدود پانصد تا هفتصد موشک مورد نیاز است. به علاوه، اسرائیل باید حدود دویست موشک ردیاب دیگر را نیز به طور ذخیره نگه دارد. برای نابودی موشک‌های میان‌برد، اسرائیل اساسا نیازمند نیروهای زمینی است.

اسرائیل باید برای جنگی حاضر شود که حدود بیست روز طول می‌کشد. در برابر سوریه، اسرائیل باید با رسیدن به برتری هوایی و نفوذ زمینی به موشک‌ها و سایت‌های پرتاب‌کننده آن و دیگر اهداف استراتژیک حمله کند.
وی گفت: در برابر لبنان، اسرائیل دارای برتری هوایی است و تنها باید بر حمله هوایی به موشک‌های میان‌برد و حمله زمینی علیه موشک‌های کوتاه‌برد متمرکز شود.

در جبهه غزه، تهدید موشک‌های قسام و خمپاره‌ها، محدود، طاقت‌فرسا و غیر مستقیم است و واکنش به آنها باید اصولا مبتنی بر ایجاد پناهگاه برای غیرنظامیان و توسعه سیستم‌های هشداری باشد که قادر به شناسایی موشک‌های شلیک‌ شده هستند. حمله زمینی به نیروهای قلسطینی هم باید مورد توجه باشد.
فراتر از همه اینها، اسرائیل باید اولویت خود را به پیشرفت روش‌های مبارزه با تهدیدات شیمیایی و اتمی اختصاص دهد.

سابقه جنگ اعراب و اسرائیل
تا حدود سال 1973 و وقوع جنگ «یوم کیپور»، بودجه نظامی حدود سی تا بیست‌وپنج میلیارد برای خرید هواپیما، خودروهای نظامی و چند کشتی با تأکید بر وجود تنوع و انعطاف نظامی بود.
بنا بر دکترین امنیت، روند شکست دشمن مبتنی بر سیستم‌های تسلیحاتی بود که باعث غافلگیری دشمن شده و در زمین دارای تحرک و قابلیت نوآوری باشد.

در هوا این استراتژی مبتنی بر ایجاد امکان حمله و نابودی اهداف دشمن و پیروزی در نبردهای هوایی و توانایی هدف قرار دادن موشک‌های زمین به هوا بود.
جنگ «آتریشن» (1968 ـ 1970) و جنگ یوم کیپور، این مفاهیم پایه‌ای را از بین برد.

اعراب دو درس مهم را در جنگ‌های شش روزه گرفته بودند. آنها هواپیمای خود را در آشیانه‌های زیرزمینی پنهان و موشک‌های ضد هواپیما خریداری کردند که در نتیجه آن، نیروی هوایی اسرائیل، متحمل ضربه سختی شد و حدود صد هواپیمای خود را از دست داد. پس از آن، تلاش برای نابودی با طرح‌هایی موشک‌های زمین به هوا و تحریک هواپیماهای دشمن به پرواز بود.

نیازهای جدید منجر به افزایش 15 تا 20 درصدی بودجه دفاعی و رسیدن آن به 35 تا چهل میلیارد دلار شد، اما از پایان دهه 1980 و به ویژه پس از جنگ خلیج در سال 1991 که در آن عراق چهل موشک اسکاد را به اسرائیل شلیک کرد، اسرائیل با تهدید دیگری روبه‌رو شد: آورده شدن جبهه جنگ به داخل، کاهش زمان هشدار تا زمان حمله و سلاح‌های غیر کنوانسیونی (شیمیایی و اتمی).
برخی از این تهدیدات در زمان جنگ دوم لبنان، بروز جدی‌تری یافت. در نتیجه، اسرائیل مجبور به افزایش چشمگیر بودجه به پنجاه میلیارد دلار و به روز کردن دکترین دفاع ملی خود برای سناریوهای احتمالی جنگ با کشورهایی مانند ایران، سوریه، لبنان و همچنین تروریسم با ابعادی استراتژیک شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جالب بود ولي بازم بعيد كه آمريكا بخواد به ما حمله كنه icon_cool

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
باز هم جنگ ایران و اسراییل و امریکا
شفق جان گفتم دور زدن قوانین سایت ممنوعه
این یک مقاله تحلیلی خبریه و برای گذاشتنش نباید از بخش دکترین و استراتژیک استفاده می کردی !

مردیم بس که مقاله درباره جنگ خوندیم
دور زدن قوانین هم ممنوع

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باز هم جنگ ایران و اسراییل و امریکا
شفق جان گفتم دور زدن قوانین سایت ممنوعه
این یک مقاله تحلیلی خبریه و برای گذاشتنش نباید از بخش دکترین و استراتژیک استفاده می کردی !

مردیم بس که مقاله درباره جنگ خوندیم
دور زدن قوانین هم ممنوع

خوب حالا مگه چی شده ریس جان دنیا که به آخرنرسیده!
میتونی تاپیک ومنتقل کنی این که این همه دادوفریاد نداره.درضمن اگه مقاله درمورد جنگ زیاده دلیل بربی حوصلگی نمی شه شمازیادخوندی شاید یه کاربر میهمان نخونده باشه این که دلیل نمی شه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
SHAFAGH23 عزیز فلانکر عزیز راست می گه . فکر نکنم فلانکر بتونه انتقال بده برادر . چونکه مدیر بخش استراتژیک و دکترین دفاعی و.... نیست . از این به بعد لطفا و خواهشا مطالب خبری و یا تحلیلی رو به بخش اخبار کاربران بفرستید . انقدر هم خواهشا مطالب جنگی ایرن و امریکا رو ندید . واقعا دیگه به هیچ وجه قابل تحمل نیست . مگر خبرگزاری و ها و سایت های خبری رو گذاشتن برا چی ؟؟ لطفا دیگه اخبار در مورد جنگ ایران و امریکا رو ندید . مگر اینکه واقعا حرف تازه ای برای گفتن داشته باشند .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تمرین اسراییلی ها با اونیفورم سپاه پاسداران برای حمله به تاسیسات اتمی ایران هفته نامه ساندی تایمز چاپ بریتانیا در یک گزارش تمام صفحه ای، با عکس و تفصیل به طرحهای نظامی اسرائیل برای حمله به تأسیسات هسته ای ایران پرداخته است. نویسندگان این گزارش ساندی تایمز با اشاره به این که اسرائیل عقیده دارد تهران به زودی قادر به تولید سلاح هسته ای خواهد بود، از آماده شدن نیروهای نظامی اسرائیلی برای حمله به تأسیسات هسته ای ایران ازجمله نطنز نوشته اند. آنها مدعی شده اند که فرماندهان نیروی ویژه “شالداگ” و اسکادران ۶۹ هوایی اسرائیل با استفاده از اطلاعاتی که از پایگاهی مخفی در شمال عراق دریافت می کنند، مدتهاست در صحرای “نقو” در حال تمرین هستند. یکی از نویسندگان ساندی تایمز که شاهد یکی از این مانورها بوده، می نویسد: “سربازان اسرائیلی در دو گروه با اونیفورمهای سپاه پاسداران ایران و ارتش اسرائیل، در چند مرحله تمرین های خود را عملی کردند.” این روزنامه بریتانیایی نوشته است که بر اساس طرح های این مانور، هلیکوپترهای سی اچ ۵۳ اسرائیل با پرواز بر فراز ترکیه نیروهای ویژه خود را نزدیک نفربرهایی که عوامل موساد، سازمان اطلاعاتی اسرائیل، از پیش در چند کیلومتری تأسیسات اتمی ایران تعبیه کرده اند، پیاده خواهند کرد. سپس تک تیراندازانی که از پیش در محل پنهان شده اند، راه را برای عبور نفربرها و نیروهای نظامی اسرائیل به سوی این تأسیسات باز می کنند. ساندی تایمز بدون آن که توضیح دهد خبرنگارش چگونه به این تمرین به ظاهر محرمانه راه یافته بوده، می نویسد که بخشی از عملیات مخفی اسراییل شامل استفاده از سگهای تعلیم یافته برای عملیات انتحاری است. ساندی تایمز می افزاید: “پس از رسیدن نیروهای اسراییلی به تأسیسات نطنز، سگ های تربیت شده آنها از واحد اوکتز، در حالی که کمربندهای انفجاری به بدنشان بسته شده است به تونل های زیرزمینی این تأسیسات وارد می شوند.” این نشریه درباره نقش بمب افکنها در این طرح اسراییل برای انهدام اهداف اتمی جمهوری اسلامی می نویسد: “همزمان سربازان اسرائیلی نیز در نقاط مختلف تأسیسات نطنز مواد انفجاری کار می گذارند و پس از ۱۰ دقیقه زمانی که نیروهای اسرائیلی از محل به اندازه کافی دور شدند، صدای چند انفجار شنیده می شود. در پی آن جت های F۱۵ با بمب های ضد تأسیسات زیرزمینی مجتمع را هدف قرار می دهند.” به نوشته ساندی تایمز، اگرچه مقامات اسرائیل علناً و رسماً می گویند به تلاشهای دیپلماتیک برای حل مناقشه اتمی ایران پایبند هستند، اما آنها تأکید می کنند که کابینه آریل شارون، نخست وزیر اسرائیل تصمیم گرفته است در صورتی که این بحران حل نشود، خود به تنهایی عمل کند. اما این روزنامه هشدار می دهد چنین عملیاتی ممکن است منجر به شکست طرح صلح جورج بوش، رئیس جمهوری آمریکا، برای خاورمیانه و جهت گیری تمام عیار نظامی ایران علیه منافع اسرائیل در سراسر جهان شود. با این حساب، نویسنده این پرسش را مطرح می کند که آیا واقعاً اسرائیل قصد دارد به ایران حمله کند و در این صورت بریتانیا و آمریکا و سایر کشورهای جهان چگونه باید واکنش نشان دهند. به نوشته ساندی تایمز در کنار فعالیت نیروهای ویژه اسرائیل در نزدیکی مرز ایران با کردستان عراق، زیردریایی های اطلاعاتی اسرائیل نیز در خلیج فارس مستقرند و گهگاه نیروهای ویژه خود را به عملیات جاسوسی می فرستند. این نشریه می افزاید که همه این اقدامات در کنار ماهواره جاسوسی اونسک ۶ اسرائیل است که پیش از این فعالیت حکومت صدام حسین در عراق را زیر نظر داشت و هم اکنون روی ایران متمرکز شده است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رییس جمهور سوریه نسبت به حمله احتمالی اسراییل به ایران به مقامات تل آویو هشدارداد. به گزارش عصرایران ، بشار اسد در مصاحبه با شبکه 3 تلویزیون فرانسه در باره احتمال آغاز یک جنگ جدید در منطقه خاورمیانه گفت: اسراییل نه تنها به ایران بلکه ممکن است به لبنان یا سوریه نیز حمله کند. وی در ادامه با اشاره به خطرات احتمالی تحرکات نظامی اسراییل علیه ایران و یا سایر کشورهای منطقه گفت:خطرات حمله اسراییل و یا هر کشور دیگری به ایران، تنها به منطقه خاورمیانه محدود نخواهد ماند و آثار زیان بار و فاجعه آمیز آن تمام جهان را تهدید خواهد کرد. اسد درپاسخ به پرسش مجری برنامه درباره توانایی نظامی و هوایی اسراییل برای حمله به تاسیسات هسته ای و نظامی ایران ضمن اظهار بی اطلاعی از میزان توان نظامی اسراییل، ابراز امیدواری کرد که چنین اتفاقی هرگز روی ندهد. سوریه و اسراییل در هفته های اخیر با میانجیگری ترکیه به طور غیر مستقیم و با واسطه مقامات ترک در حال مذاکره برای توافق بر سر طرح صلحی هستند که بر مبنای آن با بازگرداندن بلندی های جولان از سوی اسراییل به سوریه،مقامات دمشق نیز با شناسایی رسمی موجودیت اسراییل از حمایت از گروه های مبارز فلسطینی و لبنانی دست خواهند کشید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تکراری است. در ارسال خبر و تکراری نبودن دقت بیشتری به خرج دهید. قفل شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آیا احتمال حمله هوایی اسراییل کمتر شده یا آنها بدنبال غافلگیر کردن ایران هستند تا در یک حمله سریع و تکان دهنده ضربات مرگبار و ویران کننده به ایران بزنند. آیا مسئولان کشوری و لشکری در حال چرت زدن هستند. بهر حال شاید در آیندهای نه چندان دور شاهد عکس العمل و توانیهای نظامی ایران خواهیم بود.

رسانه هاى اسرائيل از خريد تسليحاتى جديدى ميان اين كشور و ايالات متحده، در مورد بمب هاى هوشمند خبر دادند. رسانه هاى اسرائيل اين خريدهاى تسليحاتى را با «احتمال حمله به تاسيسات اتمى ايران» مرتبط دانسته اند.اين معامله ۷۷ ميليون دلارى شامل بمب هاى هوشمند، سكوهاى شليك و تجهيزات همراه مورد نياز آن است.
به نوشته روزنامه معاريو، «پنتاگون تاكيد دارد كه اين معامله با تلاش هاى آمريكا براى حفظ ثبات و صلح در خاورميانه تضادى ندارد.»
روزنامه هاآرتص نيز روز دوشنبه نوشت: «مى توان چنين ارزيابى كرد كه بمب هاى جديد براى اسرائيل به منظور حمله احتمالى عليه حزب الله لبنان، حماس در غزه و احتمالا عليه سايت هاى اتمى ايران در مناطقى كه غير نظاميان نيز در آن وجود دارند، خريدارى مى شود.» آیا احتمال حمله هوایی اسراییل کمتر شده یا آنها بدنبال غافلگیر کردن ایران هستند تا در یک حمله سریع و تکان دهنده ضربات مرگبار و ویران کننده به ایران بزنند. آیا مسئولان کشوری و لشکری در حال چرت زدن هستند. بهر حال شاید در آیندهای نه چندان دور شاهد عکس العمل و توانیهای نظامی ایران خواهیم بود.

رسانه هاى اسرائيل از خريد تسليحاتى جديدى ميان اين كشور و ايالات متحده، در مورد بمب هاى هوشمند خبر دادند. رسانه هاى اسرائيل اين خريدهاى تسليحاتى را با «احتمال حمله به تاسيسات اتمى ايران» مرتبط دانسته اند.
اين معامله ۷۷ ميليون دلارى شامل بمب هاى هوشمند، سكوهاى شليك و تجهيزات همراه مورد نياز آن است.
به نوشته روزنامه معاريو، «پنتاگون تاكيد دارد كه اين معامله با تلاش هاى آمريكا براى حفظ ثبات و صلح در خاورميانه تضادى ندارد.»
روزنامه هاآرتص نيز روز دوشنبه نوشت: «مى توان چنين ارزيابى كرد كه بمب هاى جديد براى اسرائيل به منظور حمله احتمالى عليه حزب الله لبنان، حماس در غزه و احتمالا عليه سايت هاى اتمى ايران در مناطقى كه غير نظاميان نيز در آن وجود دارند، خريدارى مى شود.»

«سه متر، احتمال خطاى بمب هوشمند»

بمب هاى هوشمند كه گفته مى شود به اسرائيل تحويل داده شده اند، ساخت كارخانجات بوئينگ است و جى.بى.يو- ۳۹ ناميده مى شود.

كارشناسان نظامى مى گويند: «اين بمب ها، از بهترين تجهيزات در نوع خود هستند و براى حمله به مناطقى كه ساختمان هاى مسكونى نيز در كنار اهداف معين وجود دارند، به كارمى روند و تنها به نقطه مورد نظر اصابت خواهند كرد و كمترين خسارت را به پيرامون وارد مى كند.»


اين بمب هاى هوشمند، در نتيجه درس هايى كه از حمله آمريكا در حمله به عراق و كوسوو گرفته شد، ساخته شده اند.

هر بمب ۱۱۳ كيلوگرم وزن دارد و وزن كلاهك آن، ۲۳ كيلوگرم است كه با جى.پى.اس، قدرت رهگيرى خودكار، با دقت زياد عمل مى كنند و راه خود را تا رسيدن به اهداف پنهان طى مى كنند.

مى توان بمب را از فاصله يكصد تا ۱۱۰ كيلومترى به سوى هدف رها كرد. هواپيماهاى اف- ۱۵ و اف- ۱۶ مى توانند اين بمب ها را حمل و رها كنند.

برخى گزارش ها حاكى است كه ارتش اسراييل صدها فروند جنگنده- بمب افكن اف- ۱۵ و اف- ۱۶ دارد.

يك مقام امنيتى اسرائيل به روزنامه معاريو گفته است: «اين توانايى ها همراه با هواپيماهاى اف- ۳۵، قدرت اسرائيل را به ميزان كاملا زيادى بالا مى برد.»

ايفتاح شپير، رييس پروژه نظامى «ماآزان» در مركز مطالعات امنيت ملى اسرائيل نيز به معاريو مى گويد: «بمب هاى جديد احتمال خسارت و تلفات به پيرامون يك هدف معين را به ميزان رضايت بخشى كاهش مى دهد.»

اين بمب مى تواند به بتون با ضخامت نود سانتى متر تا يك متر و نيم نيز نفوذ كند. قطر بمب ۱۹ سانتى متر و پنج صدم است كه بسيار ريز محسوب مى شود و توانايى نفوذ آن به اهداف در محيط هاى شهرى «فوق العاده بالا» برآورد شده است. احتمال خطاى آن نيز تنها سه متر است.

آمريكا در سال هاى اخير بمب هاى «سنگر كوب» از نوع جى.بى.يو- ۲۸ نيز به اسرائيل فروخته بود. آن معامله در سال ۲۰۰۵ صورت گرفت، كه آن هم در ارتباط با «تهديدات ناشى از برنامه هاى هسته اى ايران» تعبير شده بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.