Recommended Posts

14 minutes قبل , aminf14 گفت:

نمیدونم شما دقیقا از سال 92 عینا این شرایطو پیش بینی میکردید یا نه. حقیقتا برای بنده تصور اینکه غرب برای بار دوم همون برخورد با سید محمد خاتمی رو تکرار کنه سخت بود ولی خب شد

انسان و دیدگاهش ممکنه بعدا درست دربیاد یا نیاد. در مورد این دوستمون هم ممکنه این مورد صادق باشه.

 

صبر استراتژیک زمان و مکان هم داره دوست گرامی. اسرائیل بیاد پشت مرزهای ما ، زیر ساخت برای نابودی ما بسازه و هرروز هم شعار نابودی مارو بده واکنش ما چیه؟ با شاخه زیتون می ریم به استقبالش؟ به نظرم ما در سوریه و لبنان با دست خالی بد نتیجه نگرفتیم. مشکل ما از اول انقلاب در درون بوده و برخلاف نظر شما دوست گرامی ام که بیشتر روی فساد مالی تمرکز دارید به نظر مشکل ما نبود پاسخگویی در خیلی نهادها و قابل نقد نبودن اونهاست که مشکلات بعدی رو به دنبال داره. ما تا تحلیل و بررسی اشتباهات گذشته برامون تابو باشه ناگزیر به تکرار اونها در آینده هستیم. ماجرا سید جمال الدین و ناصرالدین شاه رو در ذهن مرور کن.

 

عزیز دلم ، این بحث رو ادامه بدهیم ، به جاهای خیلی عجیب و غریبی می رسیم که ؛ بگذریم ...

اسرائیل فعلا به داخل مرزها اومده ...

ویرایش شده در توسط Ghalam
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول
karmania20152015 امروز 1:02 AM
ظاهرا ظریف در نامه به هماهنگ کننده اتحادیه اروپا گفته به علت رفتار‌های اخیر E3، ادامه توافق با این شرایط ممکن نیست و خواستار آغاز فرایند حل اختلافات شده

 

 

اگر درست باشد ....

 

به نظر میاد جناح اصلاح طلب دستور گرفته تا خودش مکانیزم ماشه رو اجرایی کنه تا بعدها در آینده ی سیاسی ایران بتونند بگند : « این ایران بود که تحت فشار تندروها ، مکانیزم ماشه رو فعال کرد » ...  و راه رو برای برجام های دیگر ، باز نگه دارند ...

 

یک فداکاری ظریف آمریکایی در آخرین ماه های سکانداری وزارت خارجه اش که دیگه هزینه ی سیاسی و اعتباری فعال سازی مکانیزم ماشه رو از طرف غربی برداره ... ظریف هم بعد از پایان وزارتش به آمریکا بر می گرده تا مثل 40 سال اخیر همونجا زندگی کنه ...

 

ویرایش شده در توسط Ghalam
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
14 minutes قبل , Ghalam گفت:

 

عزیز دلم ، این بحث رو ادامه بدهیم ، به جاهای خیلی عجیب و غریبی می رسیم که ؛ بگذریم ...

اسرائیل فعلا به داخل مرزها اومده ...

والا تایید میکنم فرمایشتو . انسان باید براساس وجدانش چیزی که به نظرش درسته رو بگه و بجز خدا از چیزی نترسه.  ولی مسئله اینه این حرفا بجز اینکه فایده ای در این شرایط نداره فقط باعث ناراحتی و برزخی شدن درون ما میشه.

ویرایش شده در توسط aminf14

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

رسانه های غربی به طور غیزمستقیم دارند اینطور القا میکنند که انفجار نطنز یک حمله ی سایبری بوده. 

باید دید دلیل این نوع خبررسانی اونها چی هست و چه اهدافی را در نظر دارند؟ 

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
21 minutes قبل , shirazz گفت:

 

در همین رابطه رسانه های صهیونیستی مدعی هستن با فیلم/تصاویری که در سال 2018 از این مکان پخش شد، توانسته اند به اطلاعات مهمی برسن..

 


normal_cac1.jpg

 

 

thumb_cac2.jpg thumb_cac3.jpg

 

مامورین با هویت نامعلوم اژانس دویست بار اونجا رژه رفتن بعد اینا از صدا و سیما فهمیدن داستان چیه؟ :))) 

 

 

  • Upvote 7
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, lordashrafi گفت:

مامورین با هویت نامعلوم اژانس دویست بار اونجا رژه رفتن بعد اینا از صدا و سیما فهمیدن داستان چیه؟ :))) 

 

 

 

یک فیلم کامل از کل زیرساخت دست شما باشد قابل اتکا هست یا توضیحات فلان جاسوس احتمالی؟!!

 

 

thumb_s-n.jpg thumb_m1.jpg thumb_m2.jpg thumb_m3.jpg
 thumb_m4.jpg

 

 

فیلم مربوطه و شاهکار صدا و سیما! ۱۷ خرداد ۱۳۹۷

https://www.iribnews.ir/files/fa/news/1397/3/17/2279289_506.mp4

https://www.iribnews.ir/fa/news/2147035/تحقق-فرمان-رهبری-در-سایت-هسته‌ای-نطنز

 

 

thumb_ir6.jpg  thumb_ir6-2.jpg

 

 

 

در ضمن، اسرائیل دارای کلاهک هسته ای هست! اما بدنبال نمایش نیست.

این باور غلط که باید هر دستاوردی یک شبه روی آنتن تلویزیون بره باید بزاریم کنار..

 

 

 

 

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, Ghalam گفت:

 

 دلیل این بدبختی ها فعلی ج.ا همون نمازهای با اخلاصی هست که فرزندان مسئولین و سران ج.ا در آمریکا ، انگلیس ، کانادا و دول غربی می خونند ... و بیشتر از این هم زبان سرخ سر سبز دهد بر باد هست ...

نه اشتباه به عرض شما رسانده اند. از دلیل اقامت حرام خواران حکومتی در اروپا، استرالیا، و کانادا آگاهی ندارم؛ ولی مطمئن هستم فاطمه لاریجانی دختر علی لاریجانی (رئیس مجلس شورای اسلامی) در اوهایو، احسان دانش جعفری پسر محمود دانش جعفری (وزیر اقتصاد احمدی نژاد) در واشنگتن، عیسی هاشمی پسر معصومه ابتکار (گروگانگیر ارشد و رئیس سازمان محیط زیست) در کالیفرنیا، معصومه کلانتری دختر مختار کلانتری (فرمانده کل کمیته های انقلاب اسلامی) در واشنگتن، و علی فریدون پسر حسین فریدون (برادر و دستیار ویژه رئیس جمهور) در نیویورک همگی در آمریکای جهانخوار به جهاد در راه اعتلای حقوق سرخپوستان و سیاهپوستانی مشغول هستند که آمریکای کنونی به قول دوستمان بر خاکستر استخوان‌های آنها بنا شده است. بنایی که هیچ ارتباطی به تلاش‌های نوابغی همچون اندرو کارنگی، هنری فورد، جان مورگان، جان راکفلر، توماس ادیسون، ویلیام بوئینگ، اورویل و ویلبر رایت، ... ندارد.

 

پانوشت: این نظریه ای که هر انفجاری در ایران را حمله سایبری می داند هم مانند همان نظریه مضحک دادن کدهای سامانه های پدافند هوایی به دشمن است. هیچ کدام از این دو نظریه به این مسخرگی و سادگی نیستند و دوستانی که متخصص امور شبکه هستند متوجه می شوند بنده چه می گویم!

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
16 minutes قبل , Brave_Heart گفت:

نه اشتباه به عرض شما رسانده اند. از دلیل اقامت حرام خواران حکومتی در اروپا، استرالیا، و کانادا آگاهی ندارم؛ ولی مطمئن هستم فاطمه لاریجانی دختر علی لاریجانی (رئیس مجلس شورای اسلامی) در اوهایو، احسان دانش جعفری پسر محمود دانش جعفری (وزیر اقتصاد احمدی نژاد) در واشنگتن، عیسی هاشمی پسر معصومه ابتکار (گروگانگیر ارشد و رئیس سازمان محیط زیست) در کالیفرنیا، معصومه کلانتری دختر مختار کلانتری (فرمانده کل کمیته های انقلاب اسلامی) در واشنگتن، و علی فریدون پسر حسین فریدون (برادر و دستیار ویژه رئیس جمهور) در نیویورک همگی در آمریکای جهانخوار به جهاد در راه اعتلای حقوق سرخپوستان و سیاهپوستانی مشغول هستند که آمریکای کنونی به قول دوستمان بر خاکستر استخوان‌های آنها بنا شده است. بنایی که هیچ ارتباطی به تلاش‌های نوابغی همچون اندرو کارنگی، هنری فورد، جان مورگان، جان راکفلر، توماس ادیسون، ویلیام بوئینگ، اورویل و ویلبر رایت، ... ندارد.

 

شرایط کنونی دنیا انسان رو به یاد قانون جنگل می اندازه . چیزی که من در سراسر جهان می بینم جنگ و خونریزی و نژادپرستی و نفرت عنان گسیخته است

دنیا کنونی تقسیم شده به:

  • شیوه حکومت داری استعماری و نژادپرستانه غربی 
  • شیوه قرون وسطایی شرقی و حکومت های یک نفره اش

من انتخاب درستی بین این دو نمی بینم ؛ هم خودکامگی  ، انحصار طلبی و در نتیجه فساد عان گسیخته ناشی از اون رو رد میکنم و هم استعمار و نژادپرستی و  این بقول شما تمدن های درخشان اونهم بر پایه قتل عام نژاد های دیگه. اگه نتیجه  این تمدن نخست وزیر پرستو مآبی نظیر تزیپی لیونی یا ظهور خونخواری نظیر نتانیاهو یا شارون ( که حتی در حکومتش به کودکان هم رحم نمی کردند) یا نژادپرست لمپنی نظیر ترامپ بشه باید  در همچین تمدنی رو گل گرفت.

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, aminf14 گفت:

شرایط کنونی دنیا انسان رو به یاد قانون جنگل می اندازه . چیزی که من در سراسر جهان می بینم جنگ و خونریزی و نژادپرستی و نفرت عنان گسیخته است

دنیا کنونی تقسیم شده به:

  • شیوه حکومت داری استعماری و نژادپرستانه غربی 
  • شیوه قرون وسطایی شرقی و حکومت های یک نفره اش

من انتخاب درستی بین این دو نمی بینم ؛ هم خودکامگی  ، انحصار طلبی و در نتیجه فساد عان گسیخته ناشی از اون رو رد میکنم و هم استعمار و نژادپرستی و  این بقول شما تمدن های درخشان اونهم بر پایه قتل عام نژاد های دیگه. اگه نتیجه  این تمدن نخست وزیر پرستو مآبی نظیر تزیپی لیونی یا ظهور خونخواری نظیر نتانیاهو یا شارون ( که حتی در حکومتش به کودکان هم رحم نمی کردند) یا نژادپرست لمپنی نظیر ترامپ بشه باید  در همچین تمدنی رو گل گرفت.

 

مشکلی با این فرمایشات شما ندارم و آنها را قبول دارم. ولی مانند بیشتر دوستان حرف در دهان بنده گذاشتید. بنده صحبتی از  تمدن های درخشان کنونی نزدم! و وضعیت کنونی آمریکا را که سرتاسر بی بند و باری اخلاقی و سرمایه گذاری لجام گسیخته است را دقیقا” بر خلاف آرمان‌های آن نوابغی می دانم که اسامی آنها را ذکر کردم. با این وضعیت کنونی، آمریکا مگر خواب افرادی همانند اندرو کارنگی ها را ببیند و به همین دلیل است که مجبور است از هند و چین و ایران و ... افراد سختکوش و تحصیل‌کرده وارد کند که البته این هم آخر و عاقبتی ندارد.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 اسرائیل از امکان واکنش ایران در رابطه با انفجار سایت هسته ای نطنز

پس از آنکه 3 مقام ایرانی در گفتگو با رویترز دررابطه با انفجار درسایت هسته ای نطنزانگشت اتهام را به سوی اسرائیل دراز کردند و هکر های اسرائیلی را مسئول این انفجار دانستند، کانال ۱۲ تلویزیون اسرائیل خبر از آماده باش در اسرائیل از نگرانی و امکان واکنش نظامی از سوی ایران داد.

 عموس یادلین ، فرمانده پیشین ستاد اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی نیز گفت:" اسرائیل باید آماده واکنش ایران باشد."

پیش از این  نتانیاهو گفته بود که به این خبر واکنشی نشان نخواهد داد.

در اسرائیل مکان انفجار در سایت نطنز بسیار با اهمیت عنوان شده و گفته شده که شاید این تنها مکان غنی‌سازی سریع در ایران بوده که در اثر این انفجار سانتریفیوژهای بسیاری نابود شده است.

(این خبر تائید یا تکذیب نمی شود)

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
13 hours قبل , lordashrafi گفت:

مامورین با هویت نامعلوم اژانس دویست بار اونجا رژه رفتن بعد اینا از صدا و سیما فهمیدن داستان چیه؟ :))) 

 

 

 

دیروز آژانس دستپاچه اعلام کرد که امروز مامورانش وارد ایران خواهند داشت. هیچ بعید نیست در این مجموعه که به هر حال قابل کتمان نیست بخش مهمی بوده ( تست و فراهم سازی خصوصا سانتریفیوژهای جدید ایران خاصه اینکه به عنوان یک گام جبرانی ایران بعد از خروج آمریکا از برجام خود مسئولان سازمان اتمی هم خیلی روش مانور داده بودند ) حتی دوربین های ثابت و لایو آژانس هم نصب بوده و برای همین سریع اقدام به فرستادن بازرسان کردند که چیزی این وسط از دستشون در نره. بر همین مبنا و بازرسی روتین و همیشگی آژانس از این سوله مثل سایر مکانهای دیگه باید گفت اتفاقا در بحث خرابکاری حتی یک مامور ساده آژانس هم ( بماند مامورین اطلاعاتی و فنی سازمان های اطلاعاتی غربی در قالب بازرسان که خصوصا بعد روی کا راومدن گروسی فرض قطعی نبودنشون بین بازرسان خنده دار هست تا بودنشون ( اون مامور زن دفع کننده هسته ای در توالت که ایران بعد ورود به کشور اجازه وارد شدن به یکی از سایتها را بهش نداد را باز خوبه اشاره کنیم ) ) میتونسته با دادن مختصات دقیق از نقاط آسیب پذیر سوله ( با توجه به انباشت تجهیزات یا نقاط حساس سوله که محل عبور سیالات و ... بوده ) بهترین مکان را برای جاسازی یک بسته انفجاری که بیشترین آسیب را حتی با توجه به حجم کمش بزنه گرا بده.

 

بعد دوستان این اطلاعات لایو و بروز و قابل اطمینان و انتقال داده شده ( اون هم توسط هوش انسانی در صحنه که میتونه فیلتر کنه، تحلیل کنه، بررسی کنه، تدقیق کنه، تطبیق بده و ...) توسط یک مامور این کاره و آزموده را با تصاویر تلویزیونی آفلاین مرده! مقایسه میکنند که خدا میدونه چقدر تغییرات میتونه بعد یک ثانیه پس از ضبط برنامه هم رخ بده در مجموعه؟! اتفاقا اون منبعی که اینطور خواسته از اسراییل رد گم کنه و به جای بازرسان سریع یک برنامه تلویزونی را روش مانور بده که بله برای ما گنج بوده ناشیانه لو میده که داره چرا آدرس غلط میده!

 

حالا ماموران آژانس امروز هم قطعا یکی از اهدافشون این خواهد بود که ببینند دستپختشون چقدر روش روغن بوده و چقدر موفق بوده! اون هم نه با تصاویر ماهواره ای حتی دقیق که از دل مجموعه. تازه میشینند جنازه سانتریفیوژها را جمع زدن که یکوقت یکیش کم نشده باشه. من در چند پست قبل تر گفتم، جایی مثل نطنز و فردو و بوشهر و ... که زیر چکمه های دشمن و مامورانش هست را هر لحظه هر خطری را باید براش متصور بود و از قبل پیش بینی های جایگزین براش شده باشه و یا کم کردن حساسیت های فنیش ( متمرکز نکردن همه داشته ها ) - نطنز را شما درون و بیرونش را با جزییات روی میز رییس موساد فرض کنید. فقط میمونه یک نحوه عمل اون هم از طریق طیف متنوعی از ابزارهای در دسترس: قطعات بازار سیاه، حمله سایبری، خائن، خرابکار داخل یا خارج مجموعه اون هم از جغرافیایی که جاده و ده ها روستا و بلندی در اطرافش در دسترس همه است، حمله هوایی از داخل و خارج به کمک ائتلافی که بیخ مرزها هر روز فقط صد پرندش دارند گشت میزنند و حتی خود بازرسان آژانس به نحوی ( یکبار یکی مثل اون خانم به قصد الاوده کردن یا خدا میدونه برای چه کار دیگه ای و یکبار دیگه جاسازی یک فلش و ویروس (استاکس نت) و یا یک قطعه کوچک مسبب یک زنجیره از حوادث )

 

نقل قول

فیلم مربوطه و شاهکار صدا و سیما! ۱۷ خرداد ۱۳۹۷

 

قبول دارید که حتی فرضا این ویدئو را نامناسب بدونیم صدا و سیما به عنوان یک بستر عمومی قطعا نه تخصص تشخیص حساس بودن یا نبودن اطلاعات ارائه شده را داره نه وظیفش این هست. حراست هر مجموعه خصوصا حراست سازمان که در حلقه دوم بعد وزارات اطلاعات برای تامین امنیت و موارد اینچنینی مسئولیت داره که البته با توجه به تخصصی بودن و حساسیت بسیار بسیار زیادش در ایران شاید مهمترین سازمان و بخش تامین امنیت برنامه هسته ای ایران محسوب میشه خصوصا در این موارد، وظیفش این هست که چه چیزی پخش بشه یا نشه. یا اصلا دوربین و خبرنگار بره یا خیر. تورهای صد نفری گردشگری از نطنز چه نماینده ( چند نماینده خارج از کشور الان بغل دست ترامپ و بی بی  عکس یادگاری دارند؟ چند نماینده همین حالا ضریب هوشیشون را حساب کنیم و عدم تشخیص درست و غلط (خوشبین باشیم خائن و کینه توزی که اطلاعات را از روی عمد تو فلان رسانه لو میده ندونیمشون ) و جهلشون نسبت به حساسیت ها حضور دارند در کسوت این کار ؟ ) چه خبرنگار با گزارش مبسوط اون هم از ده ها رسانه که قطعا توشون افراد سهل انگار و احتمالا مرتبط با اونور! هم میشه پیدا کرد و چه ادم های دیگه، آیا آسیب زا نیست؟ دیدیم بر اساس گزارش خبرنگار ایسنا قبل از تمام این اطلاعات تحلیلها در انجمن همون ساعات اولیه خبر خیلی چیزهایی که الان داره گفته میشه را بررسی کرد.

 

قطعا دشمن هر چه دستش بازتر باشه و منابع اطلاعاتیش متنوع تر باشه با تطبیق تصمیمات دقیقتری میگیره ولی وظایف هر سازمان و بخشی مشخص هست. من اصلا به صداوسیما کاری ندارم ولی در این مورد خاص و البته چند ضربه گذشته به نظرم مشخصا مشخص هست واقعا چه اشتباهات عجیب و غریبی داره رخ میده. حالا بحث نفوذ هست، بحث نابلدی است یا هرچیز مشخص نیست...

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بعید می دونم ما با یک حمله سایبری (از بیرون مرزها) رو به رو باشیم. ادعا هایی هم که میشه برای پوشاندن واقعیت هستش. 

در صورتی که انفجار داخلی علت این حادثه بوده باشد، شک نکنید که خرابکاری صورت گرفته که اینجا اتهام به بازرسان آژانس وارد هستش. شاید رفتار دیپلماتیک امروز ما هم به یک نوع تایید کننده این قضیه بوده باشد. مادامی که این جاسوسها و خرابکارها تو تاسیسات ما ول بچرخن جز امثال این حادثه نمیشه انتظار داشت. چه بسا ممکن بود خسارات بسیار بسیار وحشتناکی وارد کنن. ضمن اینکه ما هنوز از حجم این خسارات مطلع نیستیم، هنوز اطلاعات دقیقی از تاسیسات زیرزمینی منتشر نشده. چه بسا اونجا هم ما خساراتی داشته باشیم.

قدم اول بریدن پای اینهاست که به نظر میرسد چنین تصمیمی گرفته شده.

قدم دوم اما یک اقدام تلافی جویانه است. حتما باید این اقدام متناسب بوده باشد وگرنه نه تنها دشمن رو از حرکت های بعدیش منصرف نمی کنه، حتی ممکنه اونها رو بیشتر تحریک کنه. پس باید اقدام ما کوبنده باشد.

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایران باید با تهدید اینکه اگر به توافقات برجام عمل نکنند برد موشکهایمان را افزایش میدهیم و درصد غنی سازی رو بدون هیچ مهدودیتی افزایش میدیم تا 90 درصد روی بیاورد تا حساب کار دستشان بیاید یارومی رومی یازنگی زنگی با مذاکره فقط تو سری خوردیم وقتی اراده از خودمان نشان بدیم طرف مقابل پا پس میکشه

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک گل دیگر برای اسرائیل ...

 

انفجار ترانس نیروگاه زرگان و آتش سوزی در این نیروگاه 

  • Like 1
  • Upvote 1
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , MA5 گفت:

یک گل دیگر برای اسرائیل ...

 

انفجار ترانس نیروگاه زرگان و آتش سوزی در این نیروگاه 

 

اگر این جو روانی که الان بین من و شما و خیلی ها هست نهایتا افکار عمومی رو شکل بده به سمت یک پاسخ فوری و هیجانی و فشار بر فرماندهان، تجربه نشان داده که در چنین شرایطی پاسخ ما، پاسخ موثری دیگه نخواهد بود. باید اجازه بدیم نظام خیلی عقلانی برای پاسخ دهی تصمیم بگیرد.

شخصا اینقدر حرص خوردم این چند وقت که مشکل قلبی پیدا کردم؛ بهتره چند روز صبر کنیم ببینیم چی میشه.

 

  • Like 3
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.