Recommended Posts

[quote][quote]داشتن یک نیروی هوایی مدرن هم ا ز نظر استراتژیک هم از نظر مانور، قدر ضربتی دقیق و ژست نظامی خیلی مهمتر و بهتر است.
شما اگر بتوانید ژیان میخرید یا بی ام و، ژیان ممکن است در یک مسابقه بین راه دچار مشکلات و مسائل فنی بیشتری بشود تا بی ام و. نکته دوم از کجا معلوم که اسرا ئیل توجه ای به نیروی موشکی اش ندارد تا انجا که من میدانم حداقل سیستم پدافندی موشکی بسیار مدرنی برای مقابله با حمله احتمالی از طرف ایران در اختیار و تدارک دیده است. من فکر میکنم اگر درگیری پیش آید طرح ،شکل و استراتژی حمله کاملا جدید و غیر قابل پیشبینی خواهد بود، این را نمیشود با جنگ ۳۳ روزه لبنان و امثال آن مغایسه کرد.[/quote]

جسارت نشه دوست من اما شما جزو اون دسته از افراد هستی که بعد 60 سال یهو صداشون بلند میشه و میگن آلمان فلان چیز داشت اگه بکار میبرد فاتح جنگ بود! جنگ جهانی دوم تمام شد با شکست آلمان و این است که حقیقت میباشد همانطور که اسرائیل در دو جنگ علیه لبنان و غزه مفتضحانه شکست خورد و این است حقیقت و باید از روی این نتیجه گیری شود نه احتمالاتی که معلوم نیست واقعیت دارد یا خیر و اگر دارد چرا در این دو جنگ نتوانست مانع از فروپاشی هیمنه پوشالی اسرائیل شود؟!

درباره سیستمهای ضد موشکی اسرائیل هم آن چیزی که آشکار را لازم به بیان نیست!

اندکی واقع بین باشید و بر اساس شواهد و قراین موجود نتیجه گیری کنید نه احتمالات واهی.

**********

درباره نیروی هوایی و نقش آن در یک جنگ کلاسیک مساله این است که یک نیروی هوایی در حد و اندازه اسرائیل و با لحاظ شدن فاصله هزار کیلومتری بین دو کشور و نیز شرایط منطقه و گستردگی پایگاههای نظامی ایران و پدافند هوایی قدرتمند آن اینکه نیروی هوایی بتواند با یک حمله غافلگیرانه پایگاههای اصلی ایران را بزند شدنی نیست و حتی در روی کاغذ طراحی چنین حمله ای با توان هوایی اسرائیل ممکن نمیباشد.

بیائید فاصله بین دو کشور را در یک نبرد احتمالی مد نظر قرار دهیم. چه خواهد شد؟

قرار است اسرائیل به 102 فروند اف16آی و 25 فروند اف15آی تجهیز گردد به منظور حملات دوربرد مثلا حمله به چند پایگاه در کشوری مثل ایران!
در بعد دریایی نیز به ادعای خودشون سه فروند زیردریایی کلاس دلفین دارن که موشکهای کروز روشون نصب شده تا به ایران حمله کنند! با توجه به ابعاد و تناژ این کلاس میتوان تخمین زد که نهایت 30 فروند موشک کروز قابل حمل توسط این نیرو باشه!

در مقابل ایران چه توانی دارد؟
تعداد واحدهای موشکی محرمانه است و نامشخص ولی بطور مثال سه گردان موشکی با 36 پرتابگر شهاب3 را که یک گردان آن مجهز به کلاهک خوشه ای باشد در نظر میگیریم.
چون فرض مساله بر آغاز حمله از جانب اسرائیل استوار است پس توان هوایی ایران را در پاسخگویی اولیه در نظر گرفته نمیشود.
توان دفاع هوایی ایران به چه میزانی است؟
حداقل 50 فروند اف14 و میگ29 آماده عملیات به اضافه صدها پرتابگر موشک زمین به هوا و چند هزار توپ ضدهوایی و شبکه ای گسترده از سایتهای راداری و پیش اخطار و دیده بانهای انسانی.
خوب با توجه به وسعت ایران و پراکندگی مراکز هسته ای ایران (هدف فرضی حمله اسرائیل) احتمال اینکه حمله کاملا غافلگیرانه باشد بعید به نظر میرسد و در خوشبینانه ترین حالت این غافلگیری برای پایگاههای نزدیک به مرز خواهد بود و پایگاههای در عمق از حمله آگاه شده و شبکه های دفاعی فعال خواهد شد.

اکنون یک سناریوی فرضی برای حداکثر توان هجومی اسرائیل طراحی کنیم. 20 گروه پروازی متشکل از هر کدام 2 اف15 و 4 اف16 که از این تعداد 6 گروه در نقش SEAD به منظور زدن پدافندهای سر راه و 2 گروه به عنوان رزرو فرض شده و سه فروند زیردریایی دلفین با 30 موشک کروز توماهاک نیز در نزدیکی دریای عمان در نظر گرفته میشود. جنگنده های اسرائیلی اجبارا میتوانند از مرزهای شمال غرب یا غرب یا جنوب غرب وارد حریم ایران شوند. هدف این 12 گروه بمب افکن زدن 10 پایگاه هسته ای است که فرضا برای دو پایگاه مهم دو گروه پروازی لحاظ شده است. همزمان 30 فروند موشک کروز به سمت پایگاههای نظامی نزدیک به مراکز شلیک میشود تا به اصطلاح آنها را گمراه کنند!

اجبارا چون عملیات اسرائیل گسترده است آن شش گروه سرکوبگر ضدهوایی لازم است و به این ترتیب امکان هرگونه غافلگیری قبل از رسیدن گروههای بمب افکن به مراکز هسته ای از بین میرود.

بدترین فرض این است که تمام پدافندهای سر راه فلج شده و گروههای سرکوبگر ضدهوایی کار خود را با موفقیت انجام داده اند. همزمان پایگاههای مهم نظامی از جمله هوایی که میتوانند به مقابله با مهاجمان برآیند با حمله موشکی مواجه شده و آماده مقابله نیستند. گروههای بمب افکن به مراکز هسته ای رسیده و با موفقیت مثلا 70% آنها را نابود کرده اند!

الان طرف ایرانی داستان چه هست؟

به محض اطلاع از حمله هوایی دشمن و قبل از اینکه مراکز هسته ای از بین رود موشکهای بالستیک شهاب3 به تعداد فرضی و حداقل 36 فروند به سوی 12 پایگاه اسرائیلی شلیک میشود که از این تعداد بطور مثال هشت پایگاه هوایی و همان پایگاههایی که باید جنگنده های اسرائیلی موقع بازگشت در آنها فرود آیند! این پایگاهها بصورت سطحی کاملا تخریب شده و باند فرود همگی از بین خواهد رفت به اضافه دو بخش مهم مانند ساختمانهای نگهداری تسلیحات یا فرماندهی ... زمان رسیدن موشکهای ایرانی به اسرائیل چقدر است؟ شاید 20 دقیقه! یعنی زودتر از رسیدن جنگنده های دشمن به مراکز هسته ای!

در هنگام بازگشت جنگنده های اسرائیلی هم که با کمبود سوخت مواجه بوده و توان مانور رزمی و استفاده از پس سوز را ندارند با گروههای شکاری ایرانی روبرو خواهند شد.

یک سناریوی ساده بود و به دور از گسترده کردن بحث و هدف آن بیان این مهم در قالب مثال بود که اسرائیل در صورت حماقت حتی اگر حمله اش موفقیت آمیز باشد قبل از آن خودش نابود میشود.[/quote]

شما چطوری به سره جنگی یه تنی می تونی یه پایگاه هوایی رو منهدم کنی؟
فکر نکنم فرودگاهاشون اینقدرا کوچیک باشه

زدن باند دردی رو دوا نمی کنه چون اگه باند رو زدی مثه خود ایران اونا هم روی اتوبان هاشون فرود میاد
مگه ایرانی ها نبودن در جنگ که روی اتوبان ها فرود می اومدن؟

یه مدتیه یه سوالی بدجوری ذهنمو مشغول کرده اونم اینه که یه سر جنگی یه تنی چه انفجاری بوجود میاره
کسی فیلمی ازش نداره؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
زماني كه نيروي هوايي ايران از كل موجودي اسراييل و امريكا در منطقه قوي تر بشه و يا يك موازنه قابل قبول ايجاد بشه يعني حدود حداقل بيش از 1500 فروند موجودي جنگنده هاي عملياتي داشته باشيم ! از روي اجبار به سمت تسليحات موشكي ميرن !

هدف ما از رفتن به سمت تسليحات موشكي ايجاد توازن در پاسخگويي بود ! چرا اينكه حتي با داشتن يك نيروي هوايي قدرتمند نميشه براحتي جواب داد و ممكنه جواب هم با خسارات بيشتري همراه باشه كه در كل يك شكست در ضربه پذيري و يك شكست در پاسخگويي به همراه داشته باشه !

از اين رو با داشتن توان موشكي موثر و بومي به تعداد نامعلوم ميشه هر زمان حمله رو پاسخ گفت در حالي كه ممكنه حتي هواپيماهاشون به پايگاه نرسيده باشند ! يا اينكه حمله پيش دستانه و قافلگيرانه صورت داد !
و ميشه اين تسليحات رو به انواع كلاهك ها مجهز كرد به همين گونه كه توان تقابلي هم عليه اين موشكها وجود نداره !!!

كلا موشك يعني سايه مرگ كه فعلا گريزي ازش نيست ! اما با هواپيما ميشه با پدافند يا ... مقابله كرد !!!

حالا استراتژي اسراييل !...

در يك كلام نبرد براي گرفتن زمين ...

به همين خاطر تعداد بيش از 4000 هزار عدد تانك مركاوا كه از پيشرفته ترين تانكهاي حال حاظر دنيا هستند داره و حدود 1000 خودروي نظامي اما طبق آمار سطحي ارايه شده ايران حدود 2 هزار تانك داره و بيش از 4 هزار خودروي نظامي !
(البته سالي 5 هزارتا سفير فقط توليد ميشه) :mrgreen:
حمله زميني براي فتح زمين نياز به پشتيباني هوايي براي تثبيت مواضع داره همچنين يك منطقه جنگي رو نميشه با موشك گرفت !به همين خاطر تعدادي موشك در حد بيش از 100 عدد به نظر من بايد داشته باشند تا براي ايجاد موازنه در حمله هسته اي بكار بره نه در حملات تهاجمي يا تدافعي !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جنگ اسراييل با ايران به اين راحتي ها هم نيست و نمي توان بر پايه آن چيز هايي كه مثلا از صداو سيما درياره قدرت نظامي ايران گفته شده پيش بيني كرد. من به شخصه شك ندارم كه تمام اين حرف ها و گزارشات بر پايه يك سناريوي جنگ تبليغاتي هدايت مي شه. وگرنه اين همه پنهانكاري صورت نمي گرفت.ولي چيزي كه مشخصه اين است كه اسراييل از يك عمق استراتژيك رنج مي بره و ايران هم از نبود جنگنده ها و پدافند هاي كارا و به روز. و اين ضعف ها را از جنگ غزه كه با راكت هاي 10 كيلومتري اسراييل هدف قرار مي گرفت! و سفر بي حاصل وزير دفاع به روسيه براي گرفتن اس-300 هاي روسي كه با گستاخي و جواب رد روسها مواجه شد آشكار مي شود. كه اين آخري براي من جاي سوال زيادي دارد كه چرا S-300! ماژول اين سيستم راآمريكاييها 17 سال پيش ديكد كردند.و الان قادرند بهتر از روسها آن را بسازند!
هر چند اگر هم اينكار صورت نمي گرفت با F-35 باز اين سيستم عملا بي فايده مي بود.
الان تنها چيزي كه براي طرفين به صورت يك بازدارنده عمل مي كنه قدرت اتمي اسراييل و جنگنده هاي مدرن و فوق مدرن آن كه تركيبي كاملا مرگبار براي دشمن است و موشكهاي شهاب 3 ايران و ان هم تعداد زياد انها كه به خاطر وسعت كم اسراييل مي تواند حتي به اهدافي كه بمب اتم براي رسيدن به انها لازم است برسد. پس هيچكدام از طرفين جرات شروع جنگ را نخواهد داشت و اگر جنگي هم آغاز شود هر دو طرف با هم نابود مي شوند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
1-اصلا كسي فهميد من چي گفتم بحثو به انحراف نكشونيد آقا سعيد آقا ارشيا يعني شما ها مدير سايت هستيد از شما بعيده
3-تاپيك ((ما دقيقا قراره چه بلايي سر اسراييل بياريم )) هنوز درست نشده قفل شد اون تاپيكه ((برنامه ي موشكي اسراييل)) را ايجاد كنم يا نه؟
4-صد بار اين تاپيك ويرايش شد.[/quote]
دوست من جواب شما را چند بار دوستان داداند هر کشوری بنا به موقعیت و شرایت تحدیدش بهترین و مناسبترین روش و سیستم دفاعی را برای خودش تدارک میبیند. همان طور که بعضی گفتند اسرائیل نمیتواند جنگ فرسایشی کند. به همین خاطر داشتن نیروی هوایی مدرن [b]میتواند[/b] در کوتاه کردن جنگ تاثیر گذار باشد. اگر شما قصد زدن اهداف زیربنایی در عمق خاک دشمن را داشته باشید با موشک بالستیک و با توجه به درجه خطا ماثر نیست و نخواهد بود. در این سو ایران شاید قادر به پیشبرد جنگ فرسایشی باشد که این موشکها میتواند جنبه تخریبی و روانی بخصوص در جاهای وسییع مثل شهرها را داشته باشد.
[quote]
جسارت نشه دوست من اما شما جزو اون دسته از افراد هستی که بعد 60 سال یهو صداشون بلند میشه و میگن آلمان فلان چیز داشت اگه بکار میبرد فاتح جنگ بود! جنگ جهانی دوم تمام شد با شکست آلمان و این است که حقیقت میباشد همانطور که اسرائیل در دو جنگ علیه لبنان و غزه مفتضحانه شکست خورد و این است حقیقت و باید از روی این نتیجه گیری شود نه احتمالاتی که معلوم نیست واقعیت دارد یا خیر و اگر دارد چرا در این دو جنگ نتوانست مانع از فروپاشی هیمنه پوشالی اسرائیل شود؟!

درباره سیستمهای ضد موشکی اسرائیل هم آن چیزی که آشکار را لازم به بیان نیست!

اندکی واقع بین باشید و بر اساس شواهد و قراین موجود نتیجه گیری کنید نه احتمالات واهی[/quote]
سعید دوست هموطن من هیچ چیز در این شرایط جنبه واقعی ندراد ما که با اسرائیل تا حالا مستقیم در گیر نشده ایم تا بتوانیم از تجربیاتمان که پایه حقیقی دارد سخن برانیم. من میگویم بنا به اطلاعات و یک سری تئوری این طور و آنطور خواهد شد. هر کشوری که مورد تحدید باشد انواع و اقسام تئورئیهای دفاعی را برسی میکند و آنها را در مقابل تحدیدهای گوناگون یا متنوع تجزیه و تحلیل و به روز میکند، مثل ایران. اسرائیلهم همینطور من میگویم که اسرائیل از تجربه لبنان درس گرفت و در غزه آن اشتباه را نکرد. تمام ملتها اینطور عمل میکنند شما همیشه بایستی حداقل یکی دوتا برگ برنده در مقابل حریفت داشته باشی. همینطور که ما خیلی چیزها سری داریم آنها هم دارند. سعید شما خودت میدانی که اسرائیلیها با ماهواره های جاسوسی و مدرن از اعماق خاک ایران نه فقط سطح، مدرک و عکسبرداری کردهاند و میکنند. از کجا معلوم شاید اینهم فقط تخیل و توهم باشد ما که در ستاد مشترک نیستیم
:mrgreen: :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگه دوستان لازم مي دونند بحث را در اين تاپيك ادامه بديم
[color=blue]1-دوستا ن چرا فقط بحث موشك و هواپيماست ناسلامتي من رفتم رشته ي مهندسي دريا كه زيردريايي موشك انداز بسازم[/color]2-اين موضوع ‌ديكد چي‌ بود‌ من متوجه‌ نشدم

اين هم همون تاپيكيه كه من ايجاد كرده بودم قرار شد اين جا اين موضوع را بررسي كنيم :
ما قراه دقيقا چه بلايي سر اسراييل بياريم؟
بعد ازخودكشي اسراييل نوع حمله ي ما چگونه خواهد بود يا در واقع چه قدر قراره به اسراييل خسارت وارد كنيم اگه يكم فكر كنيد مي بيميد كه اين موضوع خيلي خيلي خيلي مهمه به خصوص براي ادامه جنگ(اگه مثلا يك هفته طول بكشه كه خيلي بعيده) و همين طور بعد از جنگ و واكنش هاي كشور هاي ديگه
به موضوع ها خوب فكر كنيد
1-اسراييل خودكشي مي كنه و ما هيچ واكنشي نشون نمي ديم مثل عراق و سوريه(پس در واقع خود كشي نكرده)
2-ما در جواب چند تا از پايگاه هاي بسيار مهم و راهبردي اين رژيم را هدف قرار مي ديم
3-ما كل اسراييلو با خاك يكسان مي كنيم (پيرو سخن امام :اسراييل بايد از روي زمين محو شود)
4-ما حتا به پايگاه هاي آمريكا در منطقه هم حمله مي كنيم (اين موضوع به اسراييل چه ربطي داشت؟)
چون وقت نداشتم سناريو هاي مختلف اين جنگ را ننوشتم فكر كنم آقا سعيد بتونن اين كارو خيلي بهتر از من انجام بدن
مي بينيد كه تنها داشتن موشك هاي شهاب و به تازگي سجيل مهم نيست نوع استفاده از هون ها خيلي خيلي مهم تره شايد ما اسراييلو از صحنه ي روزگار محو كرديم ولي مون وقت كشور هاي ديگه و بخصوص لابي صهيونيسم در اين كشور ها چه واكنشي نشون ميدن
از اين گفته ي دوستمون خيلي خوشم اومد فرود:هواپيما هاي اسراييل مي تونن در يك كشور واسط يعني تو آذربايجان و يا تركيه بنشيندد و يا در منطقه اي داخل خاك عراق مثلا يك فرودگاه متروكه اونجا فرودبياند تا آب از آسياب بيافته ! ضمن اين كه من تو سايت آويا خونده بودم احتمال استفاده از پايگاههاي هوايي گرجستان هم هست چون ديگه لازم نيست از روي چند تا كشور عبور كنند تا به ايران برسن مي تونن از روي خاك آذربايجان خاءن استفاده كنن يا يه مسافت كوتاهي از مرز روسيه عبور كنن و بعد از راه درياي مازندران بيان سراغمون .البته اگه يك نگاهي به نقشه بندازيد متوجه ميشيد كه موقعيت ايران براي انجام عمليات هوايي بهتره. از شمال عراق اگه يه مسافت نسبتا كميو طي كنيم مي رسيم به سوريه ولي اسراييل حتما بايد به طور كامل از عراق يا اردن و عراق يا اردن و عربستان (كه در اين صورت راهشون خيلي طولاني ميشه)عبور كنن تا به ما برسن نظر شما چيه در ضمن به اتيوپي هم ميشه فكر كرد



[color=blue]استفاده از فونت بزرگ مجاز نیست.
SAEID[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نگفتم با یک سر جنگی یک پایگاه منهدم میشه! ولی زدن باند و ساختمان فرماندهی باعث فلج شدن پایگاه میشود.

بله جنگنده های اسرائیلی میتونن تو اتوبان فرود بیان یا اصلا تو پایگاه کشور ثالث ولی این کار باعث از بین قدرت دوربرد این کشور شده و ایران زمان کافی برای موج دوم حملات موشکی و بعد آن حمله هوایی خواهد داشت.

ایرانیها فرود اومدن اما یه هواپیما فرود میومد نه بالای صد تا!

سرجنگی بمب دو هزار پوندی مارک84 429 کیلوگرم تریتونال هست انفجار اون گودالی به عرض 15.2 و عمق 11 متر ایجاد کرده و میتونه در 380 میلیمتر فلز یا 3.3 متر بتن نفوذ کند.

با تغییر شکل سرجنگی و در نتیجه تغییر شکل انفجار که بجای عمق بیشتر به سطح ضربه بزنه میشه شعاع تخریب رو تا دو برابر هم افزایش داد. برای یک کلاهک خوشه ای هم که بطور مثال از هزار مینی بمب تشکیل شده و اگه فاصله تقریبی افتادن هر مینی بمب رو 10 متر فرض کنیم شعاع تخریب میشه تقریبا 300 متر که برای زدن چند تا باند موازی هم کافیه و پایگاههای اسرائیل باندهای موازی دارن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تاپیک اشتباها پاک شده بود که بازیابی شد کاربران گرامی میتوانند نظرات خود را بیان کنند. :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من اقدامات ایران بطور خلاصه را در ویدئویی در یوتیوب دیدم.
خیلی هم جالب بود بعضی از صحنه های از جمله نبردهای هوایی هواپیماهای خودی رو برای اولین بار می دیدم
آدرس ویدئو هم اینه:
http://www.youtube.com/watch?v=7cdDv1MBrZY

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]http://www.youtube.com/watch?v=7cdDv1MBrZY[/quote]

ویدیو جالبی بود دانلود کردم ولی این تصویری کوچک از پاسخ بزرگ ایران به تجاوز احتمالی اسراییل یا آمریکا خواهد بود.
امیدوارم هیچ وقت جنگی رخ ندهد تا مجبور به پاسخگویی شویم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]من اقدامات ایران بطور خلاصه را در ویدئویی در یوتیوب دیدم.
خیلی هم جالب بود بعضی از صحنه های از جمله نبردهای هوایی هواپیماهای خودی رو برای اولین بار می دیدم
آدرس ویدئو هم اینه:
http://www.youtube.com/watch?v=7cdDv1MBrZY[/quote]

منم دیدمش ولی یه مشکلی هست موشک های پاد کشتی ما به نمایش در نیومده؟
یعنی ناوگان امریکا رو غرق نکنیم؟ :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان من عذر می خوام ولی من یه سوال دارم البته در صورت حمله به ایران توسط امریکا حرف همه دوستان این بود که تنگه هرمز رو میبندیم ناوهای امریکا رو مزنیم همینطور پایگاههاشون رو
وبا موشکهای شهاب-3 که ردگیریشون سخته پایگاه های امریکا و اسرائیل را نابود می کنیم ولی ما حملات موشکی امریکارو در نظر نمگیریم اگه دقت کنید امریکا داره تمرکز نیروهاشو تو عراق و مناطق عملیاتی ایران کم می کنه این خودش خطر چون با نزدیک بودن نیروی زمینی تو نزدیکی ما قدرت تخریب ما و ضربه زدنمون زیاد میشه و می تونیم فشار جنگی رو زیاد کنیم که این موقعیت داره کمرنگ میشه درسته ولی تمام تجهیزات مورد نظر ما فناوریهای گذشته امریکاس تازه حمله امر یکا از طریق زمین و تجهیزات پدافندی متحرک برای مقابله با حمله هواپیماهای ایرانی می تونه مارو با مشکل روبرو کنه
یه نکته مهم اینه که امریکا از دابره قدرت مانور ما بیرونه البته منظورم خاک امریکاست ما داریم تو این جنگ فرضی به سیم اخر میزنیم ولی امریکا نه تو یه جای نسبتا امن وایساده وداره به ما ضربه می زنه در صورت وقوع جنگ اگه حتی 10 روز طول بکشه اگه بازنده باشیم که ما موندیم یه کشور با جونای که مردن کسائی که میلیاردها تومن صرف پرورش شون شده یه اقتصاد نابود شده که باید از اول شروع کنیم و مردمی که پس از پایان جنگ چیزی ندارن و این کارو واسه حکومت سخت می کنه در ضمن ما داریم جنگ رو تک مرحله ای و به صورت کاملا فشرده تصور میکنیم در صورتی که می تونه این جنگ به مدت زمان زیاد و در مراحل متعدد اتفاق بیفته
در ضمن بستن تنگه بیشتر از اینکه خوبی داشته باشه بدی داره چون یه کشور خائن مثل عربستان هست که علاوه بر یک پایگاه نظامی متونه سکوی صدور نفت باشه و ما فقط باعث میشیم نفت خودمون قطع بشه گرم فکر می کنین تو اون شرایط کشورهای لاتین که بیخ گوش امریکان به ما کمک میکنن اشتباه میکنید



ببخشید من پر چونگی کردم من تخصص زیادی ندارم بیشر می خونم تا بنویسم شرمنده

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]من اقدامات ایران بطور خلاصه را در ویدئویی در یوتیوب دیدم.
خیلی هم جالب بود بعضی از صحنه های از جمله نبردهای هوایی هواپیماهای خودی رو برای اولین بار می دیدم
آدرس ویدئو هم اینه:
http://www.youtube.com/watch?v=7cdDv1MBrZY[/quote]

منم دیدمش ولی یه مشکلی هست موشک های پاد کشتی ما به نمایش در نیومده؟
یعنی ناوگان امریکا رو غرق نکنیم؟ :mrgreen:[/quote]

راستش فكر نكنم يوتيوب گنجايش ويديي كه بتونه تمام و كمال قدرت نظامي و همچنين قدرت پاسخگويي ايران رو نشون بده داشته باشه! در نتيجه بايد به همين متخصرات اكتفا كرد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]

من اقدامات ایران بطور خلاصه را در ویدئویی در یوتیوب دیدم.
خیلی هم جالب بود بعضی از صحنه های از جمله نبردهای هوایی هواپیماهای خودی رو برای اولین بار می دیدم
آدرس ویدئو هم اینه:
http://www.youtube.com/watch?v=7cdDv1MBrZY

[/quote]

ممنون ویدئوی جالبي بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.