Recommended Posts

فكر ميكنم مدت زيادي از ايجاد اين تاپيك ميگذره و مربوط به زمانيه كه دولت جنگ طلب بوش سر كار بوده...الان با توجه به جنگ غزه و به روي كار آمدن نتانياهو در اسراييل (كه خود اسراييل رو بيشتر طالب حمله نشون ميده) و اوباما در آمريكا (كه كاخ سفيد رو كاملا بي علاقه نشون ميده) بهتره نگاهي جديدتر به منطقه بندازيم:
دولت و اعضاي كابينه ي اوباما رو با تجربه هاي نظامي دموكرات تشكيل ميدهند. اين معنيش اينه كه با اينكه اونها مثل نو محافظه كاراني مثل ديك چني و رامسفلد دنبال درگيري درست كردن نيستند..اما كاملا جوري كابينه رو تشكيل دادند كه اگر درگيري اي در دنيا رخ داد منافع خودشون رو حفظ كنند. دقيقا جنگ ها و درگيريهاي دوران بيل كلينتون رو نگاه كنيد كه چجوري با كمترين هزينه و كمترين زمان عمليات هوايي و موشكي در همه ي دنيا راه مي انداختند و سريع هم قضيه رو جمع ميكردند كه كمترين آسيب رو ببينند.
الانم همينطوره...دقت كنيد كه در صورت درگيري خواسته هاي ايران از يك طرف و اسراييل و آمريكا از طرف ديگه با هم فرق دارند و اگر كسي بخواد در اين بين خواسته اشو به طرف مقابل تحميل كنه..اين ريسك خيلي خطرناك وجود داره براش كه قدرت هاي بزرگ ديگه رو بر عليه خودش بشورانه:
[b]آمريكا : [/b]
دوست داره اصلا هيچ دخالتي نداشته باشه در حمله به ايران. همه كارو خود اسراييل بكنه. براي همين مخالفت ميكنه هميشه تا اينكه اسراييل واقعا بدون اطلاع دادن به امريكا اين كارو بكنه . اين براي اونا بهتره چون ميتونن همون اول اعلام كنن كه هيچ كاره اي نيستند و طبيعتا انتظار ندارند كه ايران هم پاسخي به آمريكا بده و توپ ميفته توي زمين ايران. اينكه همه دنيا ببينن اسراييل يكجانبه به ايران حمله كرده و ايران در پاسخ به منافع آمريكا در كشورهاي ديگه يا خليج فارس حمله كرده..در همون روزهاي اول بيانيه ي كشورها رو از محكوم كردن حمله ي اسراييل ؛ به محكوم كردن پاسخ غير منطقي ايران برميگردونه .
[b]اسراييل:[/b]
اسراييل واقعا دلش ميخواد كه بعد از حمله اش همه ي كساني كه در منطقه هستند رو وارد ماجرا كنه..اين يك اصل خيلي ساده است. برخلاف كساني كه فكر ميكنند اسراييل ميخواد سريع قضيه رو تمام كنه ..اونها ميخواهند همه وارد ماجرا بشوند و اينطوري اون اصل قضيه كه همه دنيا محكومش كردند و اونم حمله ي هوايي اسراييله ؛ از ياد ميره. اسراييل دقيقا از ما بيشتر علاقه داره كه ايران فقط يك موشك به ناوچه هاي آمريكايي در خليج فارس بزنه..يك نفت كش رو در تنگه ي هرمز غرق كنه يا عملياتي عليه اعراب انجام بده. چون اينها منافع اسراييل نيست و آتش اين درگيري هرچقدر هم كه وسيع بشه بعد از اون هيچ قدرتي در جان بر نميگرده به اسراييل بگه كه:‌اين چه كاري بود تو كردي.
حماس: به علت اينكه اونها از زمين و دريا و هوا در محاصره اسراييل هستند عملا اگر هم بخواهند هيچ كاري از دستشون بر نمياد. غزه حداقل 3-4 سال طول ميكشه تا مثل قبلش بازسازي بشه.
[b]حزب الله:[/b]
از نظر محاسباتي توان ضربه زدن به اسراييل رو داره اما باز هم همون بحث مسوليت پذيري پيش مياد. حزب الله يك جريان سياسي و مردميه لبنانيه كه ميخواد جايگاه دولتي و سياسيشو در لبنان حفظ كنه. اسراييل در حمله به ايران دقت فراواني ميكنه كه هيچ بهانه اي دست حزب الله نده و حتي اگر راكت هايي به صورت محدود شليك بشه به سمت اسراييل(مثل جنگ غزه) واكنش خاصي نشون نميده تا بخواد القا كنه كه من آغاز كننده ي تهاجمي به خاك لبنان نبودم. در اين صورت اگر حزب الله بخواد آشكارا و علنا شروع به حمله هاي موشكي بكنه .. اين كار سر و صداي مردم لبنان رو در مياره و حزب الله موقعيت و جايگاهشو در لبنان از دست ميده. اسراييل هم بدتر از سال 2006 لبنان رو ميكوبه. همزمان جنگيدن با ايران و حزب الله هم براشون ممكنه..چون جنگيدن با ما براشون خيلي لمس پذير نيست بخاطر مسافت و فاصله. پس ميتونه نيروهاشو تقسيم بكنه براي 3 جبهه ي ايران حزب الله و نفر سوم ناشناخته. اسراييل همه ي جاهاش پر پناهگاهه اونها با شروع حمله هاي موشكي با اينكه كسي روي سر مردمشون بمب نريخته..صداي آزيرها رو به صدا در ميارن و ميرن در پناهگاه ها پس حالا اين موشك ها چه براي يكنفر باشه و چه 2 نفر.. اونها ميخوان كه برا 2 نفر باشه.
[b]سوريه:[/b]
سوريه هم در حمله ي هوايي به ايران در كنار ايران خواهد ماند و اين اقدام رو محكوم ميكنه اما كاره ديگه اي ازش بر نمياد!‌ اصولا حكومت سوريه طوريه كه اگر بخواهد كاري انجام بده اين كارو ميكنه و مردمش خيلي نميتونن بهش فشار بيارن مشروط به اينكه اون اقدام واقعا براش حياتي باشه. سوريه هم هميشه در تاريخ در كنار ايران بوده..اما نه به قيمت از بين رفتن حكومت و زيرساخت هاي خودش. جداي از اينا در تاريخ هم ديدم كه سوريه هيچوقت نتونسته جلوي اسراييل از نظر نظامي عرض اندام بكنه و اسراييل با داشتن بلنديهاي جولان ميتونه دمشق رو بتوپ ببنده و نيروي زمينيش تسخير كنه اونجا رو.. در سالهاي پيش هم يكبار خبرهايي در اخبار ميشنيديم كه جنگنده هاي اسراييل با حالتي تحقير آميز بالاي كاخ رياست جمهوري سوريه ديوار صوتي رو شكستن.
[b]اعراب[/b] ( عربستان- امارات-- مصر- اردن - بحرين - كويت ) :
اونها هم منتظر ميمونن تا ببينن كي چه كار ميكنه متاسفانه همونطور كه در اين سالها ديديم اونها به صورت محرمانه دوست دارند اسراييل برنده مناقشه باشه. اونها كوچكترين دخالتي در ماجرا ندارند تا اقدام ايران رو بتونن اقدامي عليه كل اعراب نشون بدن. نظر من اينه كه در ابتدا هيچ كمكي هم به نيروهاي آمريكايي در پايگاه هاشون نميكنن تا متهم به كمك به آمريكا نشن. چون به هر حال مشخصه كه جنگنده يا كشتي اي كه در خاك يك كشور عربي هست و مياد ايران رو بمباران ميكنه..ايران هم پاسخشو در خاك همون كشور ميده. پس استراتژي اونها هم انداختن توپ در زمين 2 طرفه و اعلام بيطرفي ولي در عين حال علاقه مند به برتري اسراييل.
[b]ايران:[/b]
با همه ي اين بحث ها مشخص ميشه كه همه سعي ميكنن ايران رو طوري در فشار قرار بدن كه پاسخ حمله هاشو محدود كنه به خود اسراييل . در عين حال خود اسراييل بيشتر از همه مايله كه ايران پاسخ هاشو گسترده تر كنه چون اينطوري دامنه ي كمتري از اين آسيب ها به اون ميرسه.
حالا بايد ببينيم آيا گسترده كردن درگيري واقعا به نفع ما هم هست؟‌ ما هم مثل اسراييل دوست داريم پاسخ حمله رو توي منطقه گسترده كنيم يا نه؟ اينكه ما چي ميخواهيم و چي بهترين گزينه مونه.

اين بحث رو توي 2 تا پست بعدي ادامه ميدم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نکات جالبی اشاره کردی skywave جان منتظر ادامه نظرت هستم. :mrgreen:

در آخر هم لطفا نظر خودت رو درباره سیاست مناسب برای ایران در قبال مواردی که گفتی بگی بحث کاملتر میشه. :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

برخی از نظرات دوستان خوبم رو در مورد تهدیدات اسرائیل و پاسخ ایران خوندم. برخلاف سایر دوستان که طی چند ماه گذشته مدام خطر مستقیم رو از جانب امریکا و اسرائیل میدونن بنده نظر دیگری دارم.
قضیه امریکا فعلا مشخصه. اوباما قبل از هر گونه اقدام عملی میبایست به وعده های داده شده در داخل و مشکلات بحران اقتصادی فائق بیاد. در صورت خبط از این مساله دچار مشکلات به شدت عمیقی در عام و خاص خواهد شد. و اما اسرائیل. تصور نمیکنم فعلا اسرائیل پا رو از جنگ رسانه ای فراتر بذاره. در حقیقت تمامی شواهد نشون میده سران این رژیم در حال مذاکراتی هستند تا این کار از طریق کشور و یا کشورهای دیگری صورت بگیره. مساله مهم رفع اختلافات درونی برای تشکیل کابینه ائتلافی در خود رژیم و انتخابات ریاست جمهوری در ایران هست. پس در اینده نزدیک تصور نمیکنم تهدید عملی از این رژیم داشته باشیم.
مساله مهم در این میان عامل زمان هست. سران این رژیم در پی این هستند که شکافی بین ایران و دولتهای هم پیمان بندازن و از طرف دیگه ایران سعی در رهائی از این نیاز هست.

دوست خوبم مدام در تاپیکهای مختلف از عامل باز دارنده موشکی برای مقابله با تهدیدات نام میبرن ولی بر عکس نظر دوستان سیاست خارجی ما و مقابله با تهدیدات فقط به توان موشکی ما بر نخواهد گشت.همونطور که برای اسرائیل موشک هسته ای و توان هوایی عامل تهدید نیست.

بگذارین یک تصور رو بکنیم :[color=red] اسرائیل با تکیه بر نیروی هوایی قصد حمله به ایران رو داشته باشه و ناخود اگاه با سیستم دفاع هوایی عالی ایران که تا اون زمان مسکوت باقی مونده مواجه بشه اونوقت تکلیف چی هست ؟ و یا ایران برای مقابله به مثل اقدام به حملات موشکی کرد و با سیستم دفاع ضد موشکی با توان بسیار عالی در اراضی اشغالی مواجه شد. اونوقت تکلیف چیست؟
[/color]
باید زانوی غم رو بغل گرفت و منتظر هر پیامدی بود؟
خیر. تمامی اینها فقط گزینه پیش رو هستند نه دیپلماسی ما ! به نظر حقیر خطر میتونه از کشوری با وسعت بیشتر از اسرائیل و توان زمینی و نفرات بیشتر (و صد البته با حمایت کامل غرب ) از این رژیم برای کشور ما به وجود بیاد . این خطر چیست الله اعلم.
من بیشتر وارد مقوله سیاست نمیشم و منتظر نظرات دوستان خوبم میشینم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شاید بزرگترین خطر که برای کشور بوجود بیاید حرکت های ناسنجیده ای است که ایران در مقابل دشمن انجام می دهد البته این بدان معنا نیست که ما نباید به تجاوز احتمالی پاسخ مشروع ندهیم ولی اگر این پاسخ ما باعث گسترش ناخواسته جنگ شود و یا منافع بسیاری از کشورها به خطر بیافتد احتمال همراهی این کشورها و اتحاد جهانی بر علیه ایران بوجود می آید که از آن به بعد وضعیت وخیمی برای ما بوجود خواهد آمد.
فرض کنید ایران برای پاسخ دادن به حملات تنگه هرمز را ببندد یا به اسراییل حمله شیمیایی و یا بیوشیمیایی بکند یا بدتر از آن کاری بکند که ثابت شود دنبال بمب اتم است آنوقت حساب کار ما دیگر با کشورهایی مثل آمریکا یا اسراییل نیست بلکه با کل جامعه جهانی با مجوز سازمان ملل است.
لطفا نگویید که اسراییل هم از این سلاح ها استفاده کرده و یا خواهد کرد و کسی چیزی نمی گوید بسیار بدیهی است که ما نه اسراییل هستیم و نه قدرتی به اندازه قدرت نفوذ لابی صهیونیسم در محافل سیاسی و تصمیم گیری مهم داریم.
دوستمان اسکای ویو بدرستی بسیاری از مسایل را با توجه به مسایل جاری تحلیل کردند. من با ایشان موافقم بسیاری از کسانی که ما از آنها بعنوان متحد استراتژیک نام می بریم قابلیت عملیاتی بالایی به لحاظ نظامی و سیاسی ندارند.
حزب الله یک گروه سیاسی و رزمی کوچک است که در داخل لبنان دچار مشکلات عدیده ای است و همانطور که دوستمان هم گفت در صورت حمله اسراییل به ایران بر خلاف تصور همگان نمی تواند بصورت مستقیم دخالت کند چون مشروعیت خود را در لبنان از دست می دهد و از دست دادن مشروعیت به معنای نابودی این حزب است. این گروه تنها موقعی می تواند از قابلیت های خود استفاده کند که کشور لبنان مورد تعرض قرار گیرد.
ما در بحث های قبلی روی این نکته توافق کردیم که اسراییل تا زمانی که تکلیف حماس حزب الله و سوریه را مشخص نکرده به ایران حمله نخواهد کرد ظواهر امر چنان است که صهیونیست ها دنبال این استراتژی هستند و بعد از اینکه نتوانستند به حزب الله ضربه کاری بزنند حماس و غزه را مورد تهاجم قرار دادند و به گفته خودشان (درست یا غلط) در این کار موفق شدند.
سوریه هم با مذاکرات سیاسی و دادن امتیاز قابل خریداری است هر چند که از قدیم پایگاه سنتی ایران بشمار می رود. حال اگر اسراییل دنبال این استراتژی باشد حالا حالا با ایران کاری ندارد ولی اگر غیر از این باشد باید فکری جدی به حال خودمان و استراتژی خودمان در مقابله با دشمن همیشگی مان یعنی اسراییل بکنیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشكر از دوستان.
آقاي آرماني در 2 پاراگراف آخرشون به مساءل جالبي اشاره كردند..منم ميخواستم راجع به اين مساءل بگم.
اقدامات ايران براي مواجهه با بلبشويي كه راه انداخته شده و شايد به درگيري نظامي برسه در سطح كلان توسط مسءلين به صورت هفتگي و شايد روزانه بررسي ميشه و ما ازش بيخبريم. چيزي كه ميگيم قطعا نظرات شخصي خودمون با توجه به معلومات محدوديه كه داريم.

[b]اقدامات موثر پيش از درگيري نظامي و براي به صفر رسوندن آن:[/b]
[b]سياسي: [/b]
تمام تلاش يك كشور (مشروع-با مسءوليت-مردمي) هميشه اينه كه خودشو از درگيري بدور نگه داره..حالا چه توان برخورد با اون درگيري رو داشته باشه چه به سختي. ايران هم از زماني كه اين پرونده سياسي شد در سال 2003 هميشه دنبال همين موضوع بوده..بعضي وقت ها لازم بوده انعطاف نشون بده..بعضي وقت ها هم لازم بوده سينه ستبر كنه و قاطع بايسته. با توجه به اينكه دولت جديد آمريكا مشغول برنامه ريزي براي گفتگو با ايرانه؛ قريب به يقين به اسراييل هشدار جدي داده شده كه تا انجام مذاكرات دست به هيچ كار احمقانه اي نزنه. طبق سنتي هم كه دارند خارجي ها..تا انتخابات رياست جمهوري ايران صبر ميكنند و مذاكرات بعد از آن شروع ميشه.. اسراييل بارها خواسته كه 5+1 در گفتگوهاشون با ايران محدوديت زماني بگذارند و احتمالا در حين مذاكرات از اين بحث به عنوان اينكه: يالا! اگه نتيجه نداره من حمله ميكنم!! استفاده ميكنه براي فشار! پس اقدامات اساسي و ديپلماتيك ايران از زمان شروع مذاكرات مهمه. البته هميشه هست و هر زمان هم به يك صورتيه.
مثلا يك نكته ي خيلي ظريف رو كه ايران انجام داد رو برا نمونه ميگم: توي گزارش آخريه البرادعي وقتي تعداد سانتريفيوژهاي ايران رو گفت..نشون ميداد كه ايران از دفعه ي قبلي كه چند ماه پيش بوده..فقط يك آبشار 164 تايي اضافه كرده. خود تحليلگران خارجي تفسير كردند كه اين كاره ايران نشون ميده كه اونها در پاسخ براي گفتگوي دولت اوباما ؛ اين كارو كردند. وگرنه خيلي مسخره است فكر كنيم كه ايران مشكل داشته و نتوننسته بيشتر از اينها وارد مدار كنه. احتمالا ايران خودش رو هم عقب ننداخته و كار رو تعطيل نكرده..بلكه فقط در نطنز اجراييشون نكرده تا علامت مثبت بفرسته. از اين دست كارهاي كوچك ظريف اونقدر در مواجهه با جبهه ي جنگ طلب خارجي موثر هست كه نگو...
[b]سياست خارجي:[/b]
افزايش و يا حفظ نفوذ موجود ايران در منطقه خودش يك عامل بازدارنده هست و ضمن اينكه جعبه ابزاري مناسب براي بعد از درگيري.بيش از اين باز نميكنم بحث رو .. اما نمونه اي كه براي دولت جديد آمريكا هم مطرحه كمك ايران به ناتو در افغنستانه..از اين دست امتيازگيريها باز هم فشار رو روي جنگ طلبان بيشتر ميكنه .. چون همه ي اين عوامل بعد از درگيري موثر هستند و بايد فكري براشون بكنند!
[b]نظامي: [/b]
خب.. متاسفانه چون ايران در تحريم به سر ميبره..دستش آنقدر باز نيست كه بتونه خريدهاي خارجي انجام بده و حتي سيستمي مثل اس 300 هم شده ابزاري جهت مصالحه ي 2 قدرت سر سپر موشكي. با كنار گذاشتن اس300 از معادلات به داشته هاي خودمون ميرسيم و نقاط قوت :‌ سيستم موشكي كه هرچقدر هم روش كار بشه باز هم كمه. ايران در خلاء نيروي هوايي كاملا پيشرفته ؛ بدون اينكه دنبال افزايش برد باشه..بايد تكنولوژي كروز و بالستيك خودشو به سطح آمريكا و روسيه نزديك كنه.
[b]پدافند غير عامل:[/b]
با اينكه ايران توي سالهاي اخير پيشرفت هاي 300 - 400 درصدي داشته ..اما باز هم بحث نو يي هست در ايران و هرچقدر كار كنيم باز هم كمه. اين كار اونقدر مهمه كه شايد به تنهايي باعث بشه كه اگر اسراييل به تاسيسات ايران حمله بكنه .. به كمتر از 10٪ خواسته هاش برسه و فقط خسارت چند ساختمان خرابه بگذاره سرمون!!!!!! توي زمينه پدافند غير عامل متخصص نيستم و لازم نيست بگيم كه چه كارهايي و چجوري.
[b]اطلاعاتي:[/b]
جنگيه كه مدت هاست شروع شده و معلوم نيست كي توش برنده ميشه..به سرويس مخوف انگليس كاري ندارم . خود سرويسهاي اسراييل در ايران دست بكار شدن..ايران هم البته دست و پاش بسته نيست!!! قبلا هم گفتم اگر ايران اونقدر قوي باشه..ممكنه كل عمليات احمقانه اشون از مبداء بشه يك لقمه ي چرب و نرم!

قسمت بعد اقدامات ايران بعد از حمله ميباشد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]اقدامات ايران بعد از حمله به تاسيسات ايران:[/b]
اول از همه بايد ديد كه ايران چقدر آسيب ديده .شايد اونقدر تونسته باشيم كه پدافند ها رو خوب اجرا كنيم كه مواد هسته اي ايران..دستگاه هاي ايران سالم مونده باشند. اگر اينطور بوده باشه حتي 5٪ اشون بايد به يك جاي امن و ناشناخته منتقل بشن. لازمه ي اين كار هم اينه كه آزانس اتمي از اين مسءله ديگه خبردار نشه و لازمه ي اين هم....... خارج شدن ايران از ان پي تي هست ..البته اين نظر منه و ممكنه غلط باشه ولي وقتي ايران به معاهده اي پايبنده و اونها اين امكان رو دارند كه تمام مواد هسته اي ايران رو مونيتور كنند تا مطمءن بشوند كه ايران دنبال سلاح هسته اي نميره.. وقتي به تاسيسات آدم حمله ميشه ديگه حرفي باقي نميمونه. ايران هم اين حق رو ميتونه داشته باشه كه مواد هسته ايشو جاي امني بگذاره . اشتباه نكنيد..منظورم از خارج شدن از ان پي تي اين نيست كه سراغ برنامه ي بمب هسته اي برويم. هدف فقط حفظ و صيانت از مواد هسته اي كشوره. با اين كار آژانس و ديگر كشورها تازه ميفهمند كه چه امتياز بزرگي رو از دست دادند و باز به تكاپو ميافتند كه ايران دوباره معاهده رو بپذيره يا به بازرسان اجازه بازديد داده بشه تا ببينن كه مواد هستهاي يا سانتريفيوژها صرف اقدامات نظامي نميشه.. اين خودش باز ميشه محل چانه زدن و ما بهشان محل بمباران ها را نشان ميديم كه : اين بود نتيجه ي اعتماد ما به شما !!!! حالا كي تضمين عيني ميده كه ديگه اين اتفاق ها نميفته؟‌ كي غرامت سنگيني رو كه ما طلب ميكنيم ميده‌ ؟ اينها همه باز ميشه جزء خواسته هاي ما..
اما فقط در اين جبهه كه اقدام نميكنيم ..حالا در بعد نظامي :

يك اصلي ظاهرا مسلمه و آنطور كه آمريكا عنوان كرده: توان هسته اي ايران با يك حمله ي محدود هوايي قابل از بين بردن نيست..( هرچند قابل عقب بردن هست ) حمله ي اسراييل به تنهايي هم - هرچقدر كه خودشو بكشه- جزء حمله ي هوايي محدوده!! لازمه ي از بين بردن توان هسته اي ايران از بين بردن كل زيرساخت هاي ايرانه ؛ چيزي به وسعت جنگ اول خليج فارس براي عراق و بيشتر از حمله آمريكا به يوگوسلاوي . چنين كاري هم فقط در توان آمريكاست يا يك اءتلاف چند كشوري . پس همينجا اولين نتيجه رو ميگيريم كه چون ما با اين حمله اي كه صورت گرفته همه چيز رو از دست نداديم بايد با دقت و با برنامه بلند جواب بديم كه بهانه دست كسي نديم . اينجوري ما باز هم توپ رو انداختيم توي زمين اونها !(بقيه كشورها بجز اسراييل)
اما پاسخ ما بنا به دلايلي كه توي بخش اولي گفتم بايد مستقيم به اسراييل باشه . گفتيم كه اسراييل ميخواد جواب ايران به حمله اش گسترده باشه.. در عين حال ميخواد به خودش محدود باشه..مطمءنا بعد از حمله اشون ؛ كل اسراييل منتظر ميشينه كه تا چند ساعت بعدش از يك تا 50 موشك بياد در خاكشون و براي اين كار آماده باش نظامي و كشوريه كامل هستند.
پس ما مياييم چيزي كه اونها دوست دارند ؛ ما انجام بديم رو ؛ نميكنيم: جنگ رو به منطقه نميكشونيم . و كاري كه بيشترين ضرر رو بهش ميزنه انجام ميديم: طولانيش ميكنيم فقط براي اسراييل! توان ايران براي اينكه به مدت هفته ها روزي چند عدد موشك روانه ي اسراييل بكنه خيلي بالاتر از توان اسراييله براي اينكه بخواد با هفته اي حداقل 2 اسكادران جواب ايران رو بده!!
اينطوري ايران ضمن اينكه داره جنگ موشكي اش رو فرسايشي ميكنه .. نه منطقه رو مستقيم نا آرام كرده كه كسي بهانه دخالت داشته باشه و نه حزب الله هنوز دست خورده شده و توانش از بين رفته . ايران جنگ رو تا به كرسي نكشاندن خواسته هاش پايان هم نميده ! آمريكا هم بهانه نداره كه كاري بكنه .. كلا از اينجا به بعدش مساءل سياسي و ديپلماتيك هم ميشه كه با توجه به جنگ 8 ساله با عراق ..ايران تجربه هاي خوبي داره. اسراييل با اين حمله هاي كوچك ولي مدت دار و پايان ناپذير..توان باقي موندن نداره و غرب و اروپا خودشون رو به در و تخته ميزنن تا ايران رو به هر قيمتي راضي به آتش بس كنن.
در ضمن اسراييل فكر استفاده از سلاح هسته اي رو هم نميكنه .. البته اونها از اين ميترسن كه ايران با اين كارشون واقعا بره سمت توليد سلاح هستهاي .. بگذاريد فكر كنن كه خوبه! ولي باز هم لازم نيست ايران به اين سمت بره چرا كه حمله ي بعيد اتمي اسراييل در يك منطقه ي غير مسكونيه و فقط براي زهرچشم گرفتن و ترغيب ايران به آتش بس. ( كلا در اين درگيريها ايران كه هرگز مناطق مسكوني رو نميزنه و تاسيسات متمركز نظامي اونها كافيه .. اسراييل هم جرات در افتادن با افكار عمومي ايران.. جهان رو نداره ) اما ايران اونقدر گسترده است كه اين تاكتيك اتمي اونها اثري نداشته باشه..(هرچند اين مرحله بسيار بعيده و اونها به مرحله ي سيم آخر رسيدن اما چون ما مسبب اين قضيه نبوديم..در اون مرحله نه بايد ترسيد و نه نياز هست به سمت سلاح هسته اي رفت . چون همون موشك هاي بالستيك ايران با كلاهك معمولي باز هم بلاي جان مردم اون منطقه است. اسراييل هم واقعا تحت فشار بين المللي قرار ميگيره .
---
با اينگونه عمل كردن ايران فكر ميكنم ما بلند نگريه زيادي ميكنيم و ضمن اينكه دوباره ميتونيم توان هسته ايمون رو بازسازي كنيم.. آغازگر موج جديد هزينه براي اسراييل ميشيم. در حالي كه نه از نفوذمون در حزب الله و ساير كشورهاي منطقه براي درست كردن جو عليه آمريكا حرفي زديم و نه به اين نتيجه رسيديم كه بريم سراغ سلاح هسته اي!!
فكر ميكنم اونها هم اين چيزهارو ديدند كه تا به حال كاره غلطي انجام ندادند!
اميدوارم هميشه همينطوري همه تهديد ها روي كاغذ باشه وگرنه براي اونها بسيار بدتر ميشه تا براي ما. :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اخه یه مشکلی هست بعیده که روزی چند موشک ما بخوره به اسرائیل
اگه حمله ناگهانی نباشه موشک های شناسایی می شن و حتی اگر منهدم نشن محل برخوردشون مشخص میشه و این یعنی خالی کردن اون منطقه با این حساب تلفات انسانیشون به شدت کم میشه
ولی اگر حمله ناگهانی و گسترده باشه کاری نمی تونن بکنن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اخه یه مشکلی هست بعیده که روزی چند موشک ما بخوره به اسرائیل
اگه حمله ناگهانی نباشه موشک های شناسایی می شن و حتی اگر منهدم نشن محل برخوردشون مشخص میشه و این یعنی خالی کردن اون منطقه با این حساب تلفات انسانیشون به شدت کم میشه
ولی اگر حمله ناگهانی و گسترده باشه کاری نمی تونن بکنن[/quote]

مگه چقدر از زماني كه موشك بالستيك شناسايي بشه تا زماني كه به هدف برخورد كنه فرصت هست كه منطقه را خالي كنن؟؟حالا گيريم كلي هم زمان داشته باشن مگه ميتونن يه نيروگاه هسته اي يا برق يا سد يا هر چيز مهم ديگه اي رو جابجا كنن؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این رو خوب گفت مکان های هسته ای رو که نمیشه جا به جا کرد ایا ایران به دیمونا هم حمله میکنه در صورت حمله به مراکز ما

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اصلا هدف ايران تلفات انساني نيست! از هر 5 موشكي كه روي خاكشون بخوره اگه يك نفر هم كشته بشه خودش زياده براي اونا...
آثار حملات ايران در ماه ها و سال ها حتي بعد از چيزي مثل قطعنامه هاي آتش بس هم ادامه داره براي اونا..موج مهاجرت معكوس..نزديك به صفر شدن درآمد توريستي.. اينا چيزايي هست كه اسراييل رو به وحشت ميندازه.
موشك ها تازه حتي اگر با احتمال 50 -60٪ هم نابود شوند .. اين يعني هميشه صداي هشدار و آلارم در همه جا... با انتخاب اهداف مناسب در نزديكي شهرها .. همه ي مردم اون شهر نصف اوقات شبانه روزشون در پناهگاه هستند!!!! يعني كشور به حالت نيمه تعطيل !! امثال ما كه هميشه توي همه چيز بحران داشتيم با اين مساءل ساده برخورد ميكنيم.. خارجي ها ولي اينطوري نيستند و اين وضع ها رو نميتونن به مدت طولاني تحمل كنن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اخه یه مشکلی هست بعیده که روزی چند موشک ما بخوره به اسرائیل
اگه حمله ناگهانی نباشه موشک های شناسایی می شن و حتی اگر منهدم نشن محل برخوردشون مشخص میشه و این یعنی خالی کردن اون منطقه با این حساب تلفات انسانیشون به شدت کم میشه
ولی اگر حمله ناگهانی و گسترده باشه کاری نمی تونن بکنن[/quote]
وقتي اسباب بازي هاي حزب الله و حماسو نميتونن بزنن شهاب 3 مارو ميزنن؟!
بر فرض كه بزنن!!!چندتاشو ميتونن بزنن؟!
1؟2؟3؟4؟.........

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name="alexandre"][quote]

من اقدامات ایران بطور خلاصه را در ویدئویی در یوتیوب دیدم.
خیلی هم جالب بود بعضی از صحنه های از جمله نبردهای هوایی هواپیماهای خودی رو برای اولین بار می دیدم
آدرس ویدئو هم اینه:
http://www.youtube.com/watch?v=7cdDv1MBrZY

[/quote]




تواین کیلیپ اس 300 هم بود این یعنی تائید وجود اس 300 در ایران؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا فرض بگیریم سرعت موشک های ایران 10 ماخ باشه ! که البته برای جلوگیری از انهدام توسط پدافندهای دوربورد موشکی باید به بالای 17 ماخ برسه که تا 20 ماخ رو می گن رسیده!

خب: 1240*10= 12400با سرعت 12هزار کیلومتر در ساعت مسافت ایران تااسرائیل که 1700 کیلومتر باشه:

9000/1700= تقریبا میشه 7.2 دقیقه

البته این قدرت موشکی مربوط به چندین سال پیش ایران است نه الآن که رادار های ایکس باند هم دیگه چیزی نمی بینن که بخواهن بزنن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]اخه یه مشکلی هست بعیده که روزی چند موشک ما بخوره به اسرائیل
اگه حمله ناگهانی نباشه موشک های شناسایی می شن و حتی اگر منهدم نشن محل برخوردشون مشخص میشه و این یعنی خالی کردن اون منطقه با این حساب تلفات انسانیشون به شدت کم میشه
ولی اگر حمله ناگهانی و گسترده باشه کاری نمی تونن بکنن[/quote]

مگه چقدر از زماني كه موشك بالستيك شناسايي بشه تا زماني كه به هدف برخورد كنه فرصت هست كه منطقه را خالي كنن؟؟حالا گيريم كلي هم زمان داشته باشن مگه ميتونن يه نيروگاه هسته اي يا برق يا سد يا هر چيز مهم ديگه اي رو جابجا كنن؟؟[/quote]

از لحظه شناسایی 11.5 دقیقه فرصت دارن که کافی هستش
ضمنا به نظر می رسه که اونا بتونن موشک ها رو به صورت تکی منهدم کنن مگر اینکه عمده ای شلیک بشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.