amir

تاپیک جامع عملیات مرصاد(عکس ، فیلم ، خاطره و .. )

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

لیچ عزیز مطمئنی بدتر از ناپالم سرشون نریختند؟!

منو میگی مطمئن نباش! و البته به روایاتی هم که از مرصاد در ایران نوشته میشه اطمینان نکن.

بی زحمت یه تک پا خودت بیا منطقه عملیاتی تا حقایق رو بیشتر بگن برات....در اکثر عملیاتهای ما حضور در منطقه عملیاتی و دیدن و شنیدن از افراد اونجا بهتر از اینه که تو کتاب و... بخونیم.

حقایق جز اونیه که معمولا نوشته میشه یا تا حالا نوشته شده....

حیف میگن سری که درد نمیکنه دستمال بهش نمیبندند وگرنه یه مقاله کامل در مورده این عملیات میرفتم......

[quote]
در زمان عمليات منافقين يگان‌هاي سپاه پاسداران براي مقابله با حملات گسترده ارتش عراق در جنوب و تهاجم مجدد اين کشور به خرمشهر و اهواز در مناطق جنوب مستقر بودند و عدم حضور آنان (نيروهاي سپاه پاسداران و بسيج) در غرب کشور، ضريب موفقيت سازمان مجاهدين را افزايش مي‌داد.[/quote]

شوخی بود دیگه؟! نه؟!
اتفاقا بعد مدتها تازه فیل ژنرالهای ایران یاد هندوستان کرد و تمرکز نیرو توی غرب به خصوص کردستان کرمانشاه بود!

به نظرم واسه اینکه بهتر بدونید ماجراهای اون سال رو از یادداشت های نوشته شده افراد حاضر اونجا میتونید استفاده کنید (هرچند حضور تو منطقه بهتر از خوندن نوشته هست اما بهترین راه فهمیدن دروغ از حقیقت خوندن خاطرات به جا مونده هست...)

[quote]مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ [/quote]

الحق والانصاف کارشون حرف نداره اما خوب دستشون باز باز نیست واسه گفتن همه وقایع هرچند تازگی ها بازتر از قبل شده...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست عزیز من خودم اونجا بودم و تیکه تیکه های تانک هاشونم دیدم! البته همین اواخر! :mrgreen: مگه بعد از تنگه فنی رو نمی گی؟ آقا ببین مجاهدین اصلا در حدی نبوده که بخواد با ارتش جمهوری اسلامی ایران به یک درگیری کلاسیک بپردازه! اون عملیات رو می تونیم بعنوان خودزنی بزرگ نام ببریم! یعنی شما می خوایید بگید که این تروریست ها با وجود ارتش به خاک ایران وارد شدند؟! به شما پیشنهاد می کنم حداقل ویکی پدیایی انگلیسی رو یک مطالعه ای بفرمایید رومل جان!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من بطور یقین نمی دانم در عملیات مرصاد چه اتفاقی افتاد ولی هر چه بوده منافقین لیاقت آن را داشته اند در مورد جنایت های هولناک منافقین در حق مردم ایران هر چقدر مطلب گفته شود باز کم است انسان های فریب خورده ای که به نام خلق ایران مردم کشور خود را به خاک و خون می کشیدند و چه بسا الان هم که چه شیطنت هایی نمی کنند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فعلا که اتحادیه اروپا حساب این منافقان بی کس و کار رو باز کرده! فکر کنم با این کارش به اصطلاح می خواد ایران رو خشمناک کنه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
لیچ جان چه جالب!

چطور من شما رو ندیدم>؟!

من هر روز اونجام! اون تانکام رنگشون رو تازه عوض کردن بیا و ببین... خیلی جالبتر از قبل شدن...

بعدشم کسی از مجاهدین خلق انتظار نبرد کلاسیک با ارتش رو نداشت و نداره چون در حدش نیست و تربیت هم نشده برا چنین جنگی....

اونها چریک هستند و تو جنگ چریکی بالا دستشون نیومده.... اگر یادت باشه تو یه تایپیک دیگه گفتم اگر تو مرصاد بچه های خرم اباد نبودند کل نیروهای ایران از نظر ارزش رزم در حد منافقین نبوده و نیستند...

نزدیک به 8 سال اموزش کماندویی و......

من طرفدارشون نیستم اما موافق خالی بندی هم نیستم و مخالف بیان نکردن واقعیتم....

زبان انگلیسی من هم خوب نیست که ویکی پدیا به دردم بخوره هرچند من به زبان اصلی پارسی! وقایع رو شنیدم نه از زبان اجنبی....!!!!

در ضمن اتفاقا یکی از نکات ابهام برانگیز و ننگ برانگیز!!!!!!!!!! مرصاد هم همین عدم وجود ارتش بوده به علاااااااااااااااااااوه سپاه پاسداران....

نخوندی نوشتم سری که درد نمیکنه دستمال نمیبندن...... ولش!

مهم نیست... فقط اگر اومدی اینجاها یه خبر بهم بده... مشتاق دیدار...

خیلی مخلصم

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اونها چریک هستند و تو جنگ چریکی بالا دستشون نیومده.... اگر یادت باشه تو یه تایپیک دیگه گفتم اگر تو مرصاد بچه های خرم اباد نبودند کل نیروهای ایران از نظر ارزش رزم در حد منافقین نبوده و نیستند...
[/quote]
دوست گرامی
اگر آنها چیزی از جنگ می دانستند نمی آمدند با 25 تیپ که آنهم به قول شما آموزش چریکی دیده اند یک مملکت بزرگ را 48 ساعته یا چند روزه فتح کنند این حماقت را حتی صدام با 70 لشگر مجهز نتوانست انجام دهد.
علت غافلگیری ایران عدم آمادگی نیروهای رزمنده در آن قسمت از مرز ، شباهت زیاد بین نیروهای ایرانی و منافقین و وضعیت آشفته جبهه های ایران بخاطر قبول قطعنامه بود.
جمله آخر شما خنده دار و البته توهین آمیز است. خنده دار به این خاطر که ارزش جنگی نیروهای دارای 8 سال سابقه را با یک مشت آدم معلوم الحال یکی دانستید. احتمالا نام صیاد شیرازی را شنیده اید همان فرمانده ارتش ضعیف ایران!!! که صدام برای سرش جایزه گذاشته بود و لقب مرد آهنین را روی او گذاشت. همان فرمانده ارتش ضعیف ایران!!! که چریک های منافق دلاور و دوره دیده در جبهه مرصاد نتوانستند رودر رو وی را از بین ببرند و در لباس رفتگری اینکار را انجام دادند .
بلی :oops: منافقین دلاور و دوره دیده :mrgreen: اینگونه جنگ می کنند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رومل عزيز در كنار تقدير از دلاوريهاي لشگر خرم آباد و .... با نظر شما موافق نيستم .اين حمله منافقين يك خود زني بزرگ بود .دوستمان به نوع و انواع تجهيزات نپرداخته اند.تمامي زره پوشهاي آنها (كاسكو) و............ كليه تجهيزات آنها از نوعي بوده است كه گويا آمده بودند تا از جاده آسفالته!!!! بي هيچ مانعي تا تهران بروند!!؟؟؟؟ فقط در چندين سورتي پرواز هوانيروز و نيروي هوايي بر روي جاده آسفالته و فرو ريختن بمب ها تقريبا كل تجهيزات آنها و خود آنها منهدم شده بوده است .آنها بين حسن اباد و پاتاق و كل داوود و....پراكنده شده و گير افتاده بوده اند.كلا اين يك حماقت بزرگ بوده است .ياد امير دلها .امير سرافراز ايران زمين امير علي صياد شيرازي بخير.هنگامي كه در دبيرستان البرز دانش آموز بودم به دعوت مديريت دبيرستان ايشان دو بار تشريف آوردند و شرح عمليات مرصاد را از خودشان شنيدم و چه زيبا تعريف مي كردند و با چه حرارتي توضيح مي دادند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
قربانت رومل جان شما خوبی؟ غیر از این جهت اطلاع بگم که من درسته که در اهواز زندگی می کنم ولی اصلیتم لر خرم آباده ولی اینم نمی شه گفت که بقیه لشکر ها هیچ کاری نکردن!! ببین برادر اول اومدی گفتی هموطن های کردمون کماندو به دنیا می آن حالا میای می گی منافقین در جهان نظیر ندارند! ما که تاحالا هیچ عملیات چریکی غیر از تخریب آستان حضرت رضا (ع) که اونهم تروریستی محصوب می شه تا چریکی نشنیدیم! عزیز من خالی بندی چیه؟ در جهان حتی SAS انگلیس و کلاه سبز های آمریکا هم به سپاه قدس و یگان های تکاوری ما نمی رسند! اعتراف خودشون رو برو بخون اون هم از سایت های معتبر! وقتی لوس آنجلس تایمز میاد می گه سپاه قدس بهترین نیروی عملیات ویژه است در جهان شما چرا نفی می کنی برادر! این منافقین با این ایدئولوژی مسخره اشون هیچ غلطی نمی تونن بکنند! شاید قبلا بتونستند جاسوسی بکنند ولی بعد از عملیاتی شدن سازمان عقاب 2 این امکان هم ازشون گرفته شد! اگر عملیاتشون چریکی بوده پس چرا از توی جاده حرکت کردند؟! و چرا هرکسی که با اونها همکاری نکرده رو کشتند؟! اون بنده خداها که توی بیمارستان بستری بودند چه گناهی مرتکب شده بودند؟! دوست من امیدوارم ناراحت نشی این لحن منه موقع تند تند تایپ کردن! :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان به طور کامل جواب دوستمون رومل رو دادند و فقط من چند نکته رو اضافه می کنم ؟:

1- در مورد نیرو هایی که شما می گی 8 سال آموزش چریکی دیدند باید بگم که عمده نیروها در روز های آخر از کشور های اروپایی به منافقین اضافه شدند ( به خاطر وعده های مسعود رجوی برای پست های مهم کشوری ) و فقط اموزش ابتدایی کار با اسلحه را یاد گرفته بودند توضیحات کامل جذب نیرو در تاپیکی در همین انجمن هست

2 - این چریک هایی که شما می گی بالا دستشون نیومده چه طور از اصول اولیه جنگ چریکی آگاه نبودند و اون اینکه چریک باید بدون تجهیزات سنگین باشه تا سرعت عمل و سرعت جابه جایش اقزایش پیدا کنه

3 - چریک که از روی جاده آسفالته حرکت نمی کنه

[quote]اگر آنها چیزی از جنگ می دانستند نمی آمدند با 25 تیپ که آنهم به قول شما آموزش چریکی دیده اند یک مملکت بزرگ را 48 ساعته یا چند روزه فتح کنند این حماقت را حتی صدام با 70 لشگر مجهز نتوانست انجام دهد. [/quote]


4 - این حرف سینا جان هم کاملا درسته

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در اينكه منافقين پست ترين انسانها و دشمنان ما هستند شكي نيست.

ولي عده اي از اونها بودند كه دوره هاي نظامي رو در سوريه و فلسطين ديده بودند كه اكثرا در سال 61 قبل از كودتاي نافرجامشون در جنگلهاي سياهكل از بين رفتند. (تابستون بود )

افراد فعليشون هم عده ا ي وامونده و داراي ناهنجاريهاي روحي و رواني هستند كه دچار عقده هاي فرو خورده اند ( به علت سبك زندگي و نداشتن ارتباط)

اميدوارم در اينده نزديك يه موشك سرگردان همشونو به راه راست اخرت هدايت فرمايد . انشا الله/


اللهم عجل لوليك الفرج

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حمله منافقین یک حمله بچه گانه و دور از عقل بود.
برای شادی روح صیاد دل ها شهید صیاد شیرازی صلوات.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اول از همه اعلام بکنم من ایرانی ام و در هر حال مدافع جمهوری اسلامی ایران و با تمام خوبی ها و بدی هاش ساختم و میسازم اما اگر حرفی میزنم به خاطر اینه که دوست ندارم چیزی که محرمانه محسوب نمیشه به خاطر منافع یه عده خاص که همین الانشم به اسم جبهه و جنگ شاهرگ اقتصادی ایران دستشونه محرمانه محسوب بشه.دوست ندارم به فرزند شهیدی که برای وطنش جنگ کرده حقاتیقی که هیچ تاثیری بر ضد ما نداره و تنها به ناحق از بیانشون اجتناب شده بیان نشه.
دوستان معذرت میخوام اما وقتی شما هنوز نمیدونستید بسیج چیه بنده عضو بسیج بودم و براش تا همین حالا کار میکنم و خدا رو شکر همه میدونند اگر چیزی میگم به خاطر طرفداری چیز خاصی نیست بلکه برای اطلاع رسانیه....

انشالله زمانیکه اطلاعات روایان جنگ به صورت گسترده بیرون داده شد شما بسیاری از اتفاقاتی رو که فکرشم نمیکنید افتاده باشه میشنوید مثل سقوط فاو ووووووووو....... و او نروز هست که......

تاکید میکنم من بر علیه ایران حرف نمیزنم بلکه میگم که بعضی چیزا جز اونیه که شما فکر میکنی و حالا پاسخ من به اشارات دوستانم:

[quote]دوست گرامی
اگر آنها چیزی از جنگ می دانستند نمی آمدند با 25 تیپ که آنهم به قول شما آموزش چریکی دیده اند یک مملکت بزرگ را 48 ساعته یا چند روزه فتح کنند این حماقت را حتی صدام با 70 لشگر مجهز نتوانست انجام دهد.
[/quote]

به به سینا جان!



مخلصیم. خوب تخته گاز میری ها؟!

شما مطمئنی صدام با 70 لشکر نمیتونست ایران رو بگیره؟! بازم میگم مطمئن نباش!

البته این توهین نیست ، منم افتخار میکنم به ایرانی بودنم و هزار تا چیز دیگه اما دلیل نمیشه واقع بین نباشم در مواردی.
منافقین مطمئن باش میتونستند در عرض 48 ساعت حداقل غرب رو به طور کامل تصرف بکنند حتی بدون کمک صدام از جنوب!
اینو میتونی از تک تک سرداران سپاه با درجه سرتیپ دومی به بالا که در اون زمان مسئول عملیات در منطقه بودند بپرسی.
اگر شما فکر میکنی منافین و عراقی ها همون نیرویی هستند که تو فیلما نشون میدن و هیچی از جنگ نمیدونند پس بهتره بگم همین ها تونستند مهران رو از ایران دوباره بازپس بگیرند و در واقع اشغال کنند.....
دوست من بهتره گفته های شهید کاظمی رو یه بار دیگه بخونی تا ببینی ما چرا اونجور شدیم در پایان جنگ...

[quote]
علت غافلگیری ایران عدم آمادگی نیروهای رزمنده در آن قسمت از مرز ، شباهت زیاد بین نیروهای ایرانی و منافقین و وضعیت آشفته جبهه های ایران بخاطر قبول قطعنامه بود.[/quote]

علت غافلگیری ایران چرا عدم امادگی بود؟! مگر ما در حالت جنگی قرار نداشتیم؟! مگر با اعلام اتش بس میشه آماده نبود؟!

شاید جوابی نداشته باشی اما باید گبم منم تائید میکنم ایران اماده نبود اما نه به اون دلیل که شما و دیگران فکر میکنی.....
اگر کتاب شهدیا استان کرمانشاه رو گیر اوردی یه سری به شهدای مرصاد در ساعات اولیه عملیات منافقین بزن و ببین چند تا سپاهی وبده چند تا ارتشی.... راستی ببین وضعیت ارایش نظامی سپاه و ارتش چی بوده!
مجازم همینو بگم بهت فقط!

بماند...... من اگر میخواستم همه چیز رو بیان کنم (قضیه سر درد کردن و دستمال بستن!) مطمئن باش مقاله عملیات مرصاد رو میزاشتم.....!

میخوای لباس منافقین تو همون زمان رو بهت نشون بدم؟! میخوای لباس فرم سپاه در سال 67 و ارتش در همون سال لب مرز قصر رو نشونت بدم؟! بیا کرمانشاه تا ببینی چقدر زیاد شبیه همدیگه هستند!!

[quote]
جمله آخر شما خنده دار و البته توهین آمیز است. [/quote]

ابدا قصد توهین نبود.
[quote]
خنده دار به این خاطر که ارزش جنگی نیروهای دارای 8 سال سابقه را با یک مشت آدم معلوم الحال یکی دانستید. [/quote]

متاسفم بد برداشت کردید.خیلی خیلی خیلی بد برداشت نمودید.قصد من این نبود.
درک شما و برداشتتون اشتباه هست.
دوست من بنده نگفتم رزمندگان اسلام ضعیف بودند اما باید اذعان داشت تمامی نیروهای ایرانی در یک سطح نبودند اگر اینجور نیست میشه بگین چرا در زمان جنگ سه لشکر ایران به لشکر طلایی معروف بودند و اگر کار جایی گره میخورد از اونها استفاده میشد؟!
اسم لشکرها لازمه بگم یا میدونید؟!
در ضمن در سال 67 ایران همون وضعیت المان در سال 1945 رو داشت.اکثریت نیروهای کارازموده و مخلص خودش رو در عملیات هایی مداوم و بدون نتیجه از دست داده بود.اوضاع ایران در عضوگیری از جبهه ها به شدت افت پیدا کرده بود.نوجوان و جوان با اموزش کم(مثل سربازی همین حالا) به جنگ اعزام شده بودند.
اگرم قبول نمیکنی مهم نیست.چون من خودم تو مرکز واقعه هستم و میدونم فلان کس تو زمان 67 چی اموزش دیده چی ندیده!
من اگر میخواستم مقایسه کنم میگفتم رو دست نیروهای ویژه نوهد کسی نیومده و اگر منافق با اینا برخورد میکرد به اون راحتی که با یه بسیجی عادی برخورد میکرد و برنده میشد نمیتونست برنده باشه

قبول نداری؟! نداشته باش، مهم نیست ولی این حقیقتی است که نمیشه پاکش کرد.
راستی وقتی من میگم بالا دستش نیومده شما معنی محض و غیر قابل ردش رو نگیرید بلکه میخوام بگم از نظر رزمی امادگی بالایی داشتند.همین نه بیشتر نه کمتر....
اگر شما مدعی اینی که همه بسیجیان ایران ارنولد بودن و عین همه شونم تو غرب کشور جمع شدن من حرفی ندارم....!
سینای عزیزم من قصد توهین ندارم، من خودم از کسانی هستم که به همین بسیجی ها افتخار میکنم و بهشون مینازم اما چشم بستن بر بعضی چیزا.....

امیدوارم اومده باشه دستت که منظورم چی بود.


در زمان برخورد منافقین در غرب با رزمندگان نیرویی هم سطح اونا وجود نداشت و بعدش هم که نیروها رسیدن از نظر ارزش رزمی دو سه تا لشکر ایران برابر بودن باهاشون که اتفاقا هیمنا منافقا رو همچین کله پا کردند تا دیگه از این غلطا نکنه البت هبا پشتیبانی مستقیم کبراها و هواپیماها وگرنه...!.....

این کجاش توهینه؟! هیمن الان مگه نمیگن تیپ 55 هوابرد فلان جا مستقره پس ضریب امنیتش بالتره یا 57 ذوالفقار...
قبول کن که بین یه نیروی عادی با اموزش دیده فرق هست...


[quote]
احتمالا نام صیاد شیرازی را شنیده اید همان فرمانده ارتش ضعیف ایران!!! که صدام برای سرش جایزه گذاشته بود و لقب مرد آهنین را روی او گذاشت. همان فرمانده ارتش ضعیف ایران!!!
[/quote]

من گفتم صیاد ضعیف بود؟! بنده غلط بکنم و بیخود تو دهنمون نزار و من ارتش ضعیفم نگفتم یا قصد گفتن نداشتم!

در ضمن اگر به جایزه تعیین کردن باشه (که من اینو یه ملاک برای سنجش توانایی یه فرد میدونم) منم باید از شهدای اربعه و ... کرماشاه نام ببرم که صدام به خاطر جنگیدن عالی شون و توانایی رزمی بالا براشون جایزه تعیین کرده بود و بعد شهادت سر بریده شون رو به کاخ شخصی صدام بردند و تو کوزه نگه داشتند تا همیشه جلو چشمش باشه....
من تائید میکنم شهید صیاد رو و همچنین خیلی فرماندهان دیگه رو هرچند از توشون فقط چند فرمانده رو زبردست میدونم!

[quote]
چریک های منافق دلاور و دوره دیده در جبهه مرصاد نتوانستند رودر رو وی را از بین ببرند و در لباس رفتگری اینکار را انجام دادند .
بلی Neutral منافقین دلاور و دوره دیده :oops: اینگونه جنگ می کنند.[/quote]

در جبهه مرصاد ایا شهید صیاد مستقیما جنگید؟! مثل باقیه رزمندگان و ایا مثل اونا شهید شد یا جانباز شد؟!
البته قصد توهین نیست چون وظیفه شخصی مثل صیاد فرق میکنه با یه رزمنده، یکی باید رهبری کنه دیگری فرمانبری اما شما ایا مطمئنی که ایا صیاد مستقیما مثل شهید همت و چمران و برادارن باکری و باقری وارد نبرد میشد شهید نمیشد؟!

هرچند همین عزیزان از دست رفته ایی هم که وارد شدن مفت از دستمون رفتند و باید حالا عزادارشون بود که چه راحت شهید شدن....

میخوام بگم دلیل کشته نشدن یا شدن فرق میکنه و بعدشم منم به شدت ناراحت میشم وقتی میبینم یه عده بی شرف از پشت و ناجوانمردانه بیان یکی مثل صیاد رو شهید بکنند.
شهید صیاد از معدود کسانی بود که من اونو از نظر فرماندهی قبول داشتم و دارم.
بازم حرف منو برعکس تعبیر کردی....
[quote]

رومل عزيز در كنار تقدير از دلاوريهاي لشگر خرم آباد و .... با نظر شما موافق نيستم .اين حمله منافقين يك خود زني بزرگ بود .دوستمان به نوع و انواع تجهيزات نپرداخته اند.تمامي زره پوشهاي آنها (كاسكو) و............ كليه تجهيزات آنها از نوعي بوده است كه گويا آمده بودند تا از جاده آسفالته!!!! بي هيچ مانعي تا تهران بروند!!؟؟؟؟ فقط در چندين سورتي پرواز هوانيروز و نيروي هوايي بر روي جاده آسفالته و فرو ريختن بمب ها تقريبا كل تجهيزات آنها و خود آنها منهدم شده بوده است .آنها بين حسن اباد و پاتاق و كل داوود و....پراكنده شده و گير افتاده بوده اند.كلا اين يك حماقت بزرگ بوده است .ياد امير دلها .امير سرافراز ايران زمين امير علي صياد شيرازي بخير.هنگامي كه در دبيرستان البرز دانش آموز بودم به دعوت مديريت دبيرستان ايشان دو بار تشريف آوردند و شرح عمليات مرصاد را از خودشان شنيدم و چه زيبا تعريف مي كردند و با چه حرارتي توضيح مي دادند[/quote]


احسنت احسنت

دقیقا به نکات مهمی اشاره کردی.....

خوب یه نفر هست به من بگه چرا منافقین اینجوری کردند!؟(خواهشا هرچی میگید بگید به جز دشنام و اینکه اونها احمق بودند و...)

ایا منافقین فکر میکردند بزرگترین مرکز کبراهای ایران در کرمانشاه و بزرگترین مرکز بهسازی هلیکوپتر در ایران زمینگیر شده؟! ایا یه چشمش میلنگه!؟

مگر ممکنه؟! یعنی ادم اینقدر .....!

دوست من بهتره سیر حمله عراق و بعد منافقین رو کاملا دقت کنی! تازگی ها هم که خوشبختانه موضوع پشتیبانی هوایی عراق از محرمانه بودن در اومده و گفته میشه هرچند ناقص به نحوی که اصل ماجرا رو کسی نفهمه!

اما ممطئن باش منافقین دقیقا میدونستند چیکار میکنند و اگر نبود کبراها و بعدم خرم ابادیا....!
میدونی پادگان ابوذر کجاست؟! سرپل ذهاب....

منافقین از بیخ گوش سرپل گذشتند اما هیچ بلایی سرشون نیومد.... چرا؟!

انشالله یه زمانی خواهید فهمید....

ایشون وقتی نبرد شروع شد در منطقه حاضر نبود... وقتی شهرها یکی پس از دیگری سقوط کرد در منطقه حاضر نبود و کسانی که حاضر بودند و.... الان به جای این شهید پرگهر ما در مقامات عالی نظامی ایران تکیه دادند بدون اینکه به روی خودشون بیارند در زمان سقوط یکایک شهرها چی شد...

شهید صیاد یه مخ بود یه مخ تمام عیار.... بی جهت کسی رو از ستوانی نمیکنند سرهنگ حتی در شرایط جنگی اونم تو ارتش! که برعکسه سپاه هست!
[quote]
قربانت رومل جان شما خوبی؟ غیر از این جهت اطلاع بگم که من درسته که در اهواز زندگی می کنم ولی اصلیتم لر خرم آباده ولی اینم نمی شه گفت که بقیه لشکر ها هیچ کاری نکردن!! ببین برادر اول اومدی گفتی هموطن های کردمون کماندو به دنیا می آن حالا میای می گی منافقین در جهان نظیر ندارند! ما که تاحالا هیچ عملیات چریکی غیر از تخریب آستان حضرت رضا (ع) که اونهم تروریستی محصوب می شه تا چریکی نشنیدیم! عزیز من خالی بندی چیه؟ در جهان حتی SAS انگلیس و کلاه سبز های آمریکا هم به سپاه قدس و یگان های تکاوری ما نمی رسند! اعتراف خودشون رو برو بخون اون هم از سایت های معتبر! وقتی لوس آنجلس تایمز میاد می گه سپاه قدس بهترین نیروی عملیات ویژه است در جهان شما چرا نفی می کنی برادر! این منافقین با این ایدئولوژی مسخره اشون هیچ غلطی نمی تونن بکنند! شاید قبلا بتونستند جاسوسی بکنند ولی بعد از عملیاتی شدن سازمان عقاب 2 این امکان هم ازشون گرفته شد! اگر عملیاتشون چریکی بوده پس چرا از توی جاده حرکت کردند؟! و چرا هرکسی که با اونها همکاری نکرده رو کشتند؟! اون بنده خداها که توی بیمارستان بستری بودند چه گناهی مرتکب شده بودند؟! دوست من امیدوارم ناراحت نشی این لحن منه موقع تند تند تایپ کردن![/quote]

فدات شم لیچ جان... لحن تندت کجا بود بابا؟!

ما مخلصتیم داداش

بعله ! مشاهده کردم تایپیک تکاروان ایرانی رو!

اما جواب حرف شما:

ببین شمام مثل بقیه بدون توجه به حرف من واسه خودت میری!

ببین من وقتی میگم فلان نیرو در فلان جا اینجوره منظور این نیست در همه جا و در هر زمانی این باشه....

در ضمن من منافقین رو در این مورد گفتم که در قیاس با نیروهای حاضر در منطقه از نظر ارزش رزمی بالاتر بودند..... شما میخوای قبول نکنی نکن!

در ضمن من نگفتم کرد از بچگی کماندو به دنیا میاد ولی ممطئنا در شرایطی که تو منطقه خودش باشه ارزش رزمی بالایی داره...
حالا شما هرچی دوست داری تعبیر کن و تو دهن من بزار!


دوستان خوبم شما چرا اینقدر سطحی میخونید نوشته رو؟! من هرچی خلاصه تر مینویسم شما بیشتر سطحی میبینید....

طولانی بنویسم بعد....

ببینید من مخالف قوی بودن تکاور و.... ایران نیستم اما میگم منافقین هم به دلیل اموزش مرتب 8 ساله و شرکت مستمر تو عملیات ارزش رزمی بالایی داشتند و به راحتی نمیشد شکستشون داد.

این کجاش بده!؟>

میخواین بگم بععععععله اینا یه عده پشه بودن که یه بچه 16 ساله هم حریفشون میشد؟!

ارزش کار رزمندگان ایران اینجوری پائین میاد یا برعکس؟!

دوستان خوبم اتفاقا اگر بخوایم واقع بین باشیم باید بگیم ببین رزمنده های ایران دیگه چه یل هایی بودند که اینا رو شکست دادند!

این خوبه یا .....

یاد سردار ایوانی به خیر که میگفت ما میرفتیم تو دسته خط شکن با بدبختی خط رو میشکستیم و این عراقی ها از بس مقاومت میکردن عاجزمون کرده بودند اما بازم ما برنده بودیم ولی حیف که صدا و سیما نشون میده که ما با 4 تا تیر هوایی برنده نبرد میشیم!

دوستان من باید بگم با ضعیف نشون دادن دشمن ما خودمون رو بالا نمیبیریم.
عزیزان ببین فاجعه کجاست که شما به منافقین (دشمن قسم خورده و خائن ما) میگید بی عرضه احمق و....

آخه داداش من اینجوری به ضرر کیه ؟! ما یا اونا؟! کی بهمون میخنده؟!

امیدوارم بیش از پیش تفکر نمائید.



تاکید میکنم من قصد بزرگ نشون دادن کسی رو نمیکنم اما از کوچیک نشون دادن بیخود هم متنفرم.

تا میشه بحث هخامنشیان و یونانیان همه میگن فلان بود و بهمان بعد...

الله اکبر


[quote]
دوستان به طور کامل جواب دوستمون رومل رو دادند و فقط من چند نکته رو اضافه می کنم ؟: [/quote]

شدیدا بعید میدونم!
[quote]
1- در مورد نیرو هایی که شما می گی 8 سال آموزش چریکی دیدند باید بگم که عمده نیروها در روز های آخر از کشور های اروپایی به منافقین اضافه شدند ( به خاطر وعده های مسعود رجوی برای پست های مهم کشوری ) و فقط اموزش ابتدایی کار با اسلحه را یاد گرفته بودند توضیحات کامل جذب نیرو در تاپیکی در همین انجمن هست
[/quote]

بقیه نیروها هم از استان های کهگیلویه و سیستان و مشهد و تبریز و خود تهران به سمت غرب راه افتاده بودند!
اینم برای اطلاعات بیشتر!

حرف شما کاملا درسته و هیچ حرفی روش نیست و بنده هم تائیدش میکنم ولی ربطش رو به حرفام نفهمیدم! ارزش رزمی کجا! فرماندهی رزمی کجا؟!
هرچند تاکتیک منافقین اشتباه بود حتی در صورت تحقق تمام وعده های عراق به اونها و..... اما ایا ما هم کم اشتابه تاکتیکی نداشتیم؟!
راستی این که به نفع ما هست و خبو شد که اشتباه کردند! چشمک!
در ضمن بیش از 3000 منافق از اموزشهای بالایی برخوردار بودند....
فیلمش تو موزه جنگ کرمانشاه هست... فیلم ماله خود منافقین هنگام ورود به کشور هست و... میتویند نگاه کنید. البته اگر بهتون اجازه دیدن دادند!

[quote]
1- در مورد نیرو هایی که شما می گی 8 سال آموزش چریکی دیدند باید بگم که عمده نیروها در روز های آخر از کشور های اروپایی به منافقین اضافه شدند ( به خاطر وعده های مسعود رجوی برای پست های مهم کشوری ) و فقط اموزش ابتدایی کار با اسلحه را یاد گرفته بودند توضیحات کامل جذب نیرو در تاپیکی در همین انجمن هست[/quote]

یه چی بگم ناراحت نمیشی نستور جان!؟ من مخلص شهید کاظمی هم هستم و شما رو هم به خاطر نوشته هاتون قبول دارم اما:


عزیزم من کدوم حرف رو باور کنم!؟ اینکه منافقین احمق و بیشعور بودند که با تجهیزات تندرو و سبک وارد کشور شدند یا اینکه منافقین احمق و بیشعور بودند چون تجهیزات سنگین اوردند؟!

در ضمن اگر شما لیستشون رو دید من خودشون رو دیدم..... اون تجهیزاتی که از بقیه سنگین تر بود توی شهر اسلام اباد و کرند و احتمالا کرمانشاه برای رهایی نهایی به جا میموند هم برای دفاع اگر احیانا مقاومتی شد هم به خاطر حرف شما!

دوست من در کل میدونی مشکل کار از کجاست و از کجا میلنگه؟!

اینکه شما هنوز فلسفه این عملیات رو برای منافقین نفهمیدی!

البته همین عملیات برای ایران ما شد یه هلو که باید بره تو گلو./...

این بده؟!

بازم میگم انشالله اگر عمری باقی بود و شد مرصاد رو از اول تا اخر یه بار میگم! تا بدونید وقتی میگم داد از غم ناگفته های جنگ بفهمین یعنی چی....


[quote]
- این حرف سینا جان هم کاملا درسته[/quote]

جواب ایشونم که دادم به علاوه اینکه جنگ چریکی این حرفا رو برنمیداره!
در ضمن ایا شما واقعا و ایا حقیقتا یه بار دیگه اوضاع ایران در سال 67 رو با دقت مطالعه کردید؟!

بعید میدونم....
[quote]
در اينكه منافقين پست ترين انسانها و دشمنان ما هستند شكي نيست.

ولي عده اي از اونها بودند كه دوره هاي نظامي رو در سوريه و فلسطين ديده بودند كه اكثرا در سال 61 قبل از كودتاي نافرجامشون در جنگلهاي سياهكل از بين رفتند. (تابستون بود )

افراد فعليشون هم عده ا ي وامونده و داراي ناهنجاريهاي روحي و رواني هستند كه دچار عقده هاي فرو خورده اند ( به علت سبك زندگي و نداشتن ارتباط)

اميدوارم در اينده نزديك يه موشك سرگردان همشونو به راه راست اخرت هدايت فرمايد . انشا الله/

[/quote]

بععععله ممنونم.
خوب من به شخصه هم هیمنو میگم ولی یه چیزی!

ببخشید ایا شما میدونید ما برای از پا دراوردن هر یه منافق چند شهید دادیم؟!
[quote]
اللهم عجل لوليك الفرج

[/quote]

انشالله




در پایان دوستان خوبم میخوام بگم که به جان خودم و خودتون اشتباه برداشت کردید!

من همون ارنستو روملی هستم که بودم و تا اخر عمرم هم عوض نمیشم.....
پس اگر انتقادی چیزی از من دیدید که به ایران و حکومت اسلامیمون خورد ممطئن باشید از روی عمد و یا بدخواهی نیست و نبوده بلکه دردی است که دل ادم رو اتیش میزنه...........
برای اینه که دسوت دارم تو مملکتی که من تشو میگم اسلام جاریه باید همه چیزش اسلامی باشه..

یه نگاه به جنگ های پیامبر و کارای امامان بکنید حتی در بدترین شرائط بعضی اعمال رو انجام ندادند یا پنهان نکردند!
اون وقت....


قربان همه دوستان عزیزم

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقاي ارنستو رومل
من نمي دانم شما چه سن و سال و چه منصبي داريد يا در آن زمان چكار مي كرديد. ولي صحبت هاي من طبق مطالعات شخصي و گفتگو با چند نفر از رزمندگان حاضر در عمليات مرصاد است. من قبلا در دو تاپيك زير اين عمليات را بطور مفصل بررسي كردم:
[url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=5241]عملیات مرصاد به روایت عضو منافقین[/url]
[url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=5251]خاطرات شهید سپهبد صیاد شیرازی از عملیات مرصاد[/url]
توصیه می کنم این دو تاپیک را کامل بخوانید هر چند که ظاهرا با معلوماتی که دارید نیازی نیست!
برای یادآوری این عملیات چند مورد را مجددا تکرار می کنم امیدوارم به دقت این موارد را بخوانید:

[align=center][color=red]عملیات مرصاد به روایت شهید سپهبد صیاد شیرازی[/color][/align]
[quote]اين علميات، خيلى وحشتناك بود! دلهايمان را غم فراگرفت تا آنجا كه امام فرموده بود: «ديگر نجنگيد». من توى خانه بودم؛ يك دفعه ساعت 30/8 شب از ستاد كل (كه من الان در آنجا كار مى‏كنم كه در آن موقع معاون عملياتش يكى از برادران سپاه بود.) به من زنگ زد و گفت: فلان كس! دشمن از سرپل ذهاب، گردنه پاتاق با سرعت‏به جلو مى‏آيد. همين جورى سرش را انداخته پائين مى‏آيد. من گفتم: كدام دشمن؟! اگر تنها از يك محور سرش انداخته، پس چه جور دشمن است؟! گفت: نمى‏دانيم گفت: همين طور آمده الان به كرند هم رسيد و كرند را هم گرفتند. چون بعد از پاتاق، مى‏شود كرند، بعد از كرند، مى‏شود اسلام‏آباد غرب و سپس نيز مى‏آيد به كرمانشاه. گفت: همين جور دارد جلو مى‏آيد. گفتم: اين چه جور دشمنى است؟ گفت: ما هيچى نمى‏دانيم. [/quote]

[quote]هواپيما آماده كردند. ساعت 30/10 رفتيم كرمانشاه. رسيديم كرمانشاه، ديديم اصلا يك محشرى است. مردم ريختند بيرون شهر از شدت وحشت. اين جاده بين كرمانشاه بيستون تقريبا حالت‏بلوارى دارد. تمام پر آدم، يعنى اصلا هيچ كس نمى‏تواند حركت كند. طاق بستان محل قرارگاه بود. مجبور شديم پياده شويم، ماشين گرفتيم، رفتيم تا رسيديم تا ساعت 30/1 شب ما دنبال اين بوديم، اين دشمنى كه دارد مى‏آيد، كيه؟ ساعت 30/1 شب يك پاسدارى سراسيمه و ناراحت آمد، گفت: من اسلام‏آباد بودم، ديدم منافقين آمدند، ريختند توى شهر (تازه فهميدم منافقين هستند ريختند توى شهر.) شهر را گرفتند آمدند پادگان ارتش را (كه آن موقع ارتش آنجا نبود ارتش همه توى جبهه‏ها بودند فقط باقى مانده آنها بودند.) گرفتند.فرمانده، سرهنگى بود. حرفشان را گوش نمى‏كرد. همان جا اعدامش كردند و مى‏خواستند بيايند به طرف كرمانشاه، توى مردم گير كردند، چون مردم بين اسلام‏آباد تا كرمانشاه با تراكتور، ماشين و هر چى داشتند، ريختند توى جاده. پس اولين كسى كه جلوى آنها را گرفته بود خود مردم بودند. [/quote]

[quote]25 كيلومتر كه گذشتيم، رسيديم به گردنه چال زبر كه الان، اسمش را گذاشته‏اند «گردنه مرصاد». من يك دفعه ديدم، وضعيت غير عادى است، با خاك ريز جاده را بستند يك عده پشتش دارند با تفنگ دفاع مى‏كنند. ملائكه و فرشتگان بودند! از كجا آمده بودند؟ كى به آنها ماموريت داده بود؟! معلوم نبود. هلى‏كوپتر داشت مى‏رفت. يك دفعه نگاه كردم، مقابل اون‏ور خاك‏ريز، پشت‏سرهم تانك، خودرو و نفربر همين جور چسبيده و همه معلوم بود مربوط به منافقين است و فشار مى‏آورند تا از اين خاك ريز رد بشوند. به خلبانها گفتم: دور بزنيد و گرنه ما را مى‏زنند. به اينها گفتم: برويد از توى دشت. يعنى از بغل برويم؛ رفتيم از توى دشت از بغل، معلوم شد كه حدود 3 تا 4 كيلومتر طول اين ستون است. من كلاه گوشى داشتم. مى‏توانستم صحبت كنم؛ به خلبان گفتم: اينها را مى‏بينيد؟ اينها دشمنند برويد شروع كنيد به زدن تا بقيه هم برسند. خلبانهاى دوتا كبرى‏ها رفتند به طرف ستون، ديدم هر دويشان برگشتند. من يك دفعه داد و بيدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتيد؟ گفتند: بابا! ما رفتيم جلو، ديديم اينها هم خودى‏اند. چى‏چى بزنيم اينهارو؟! خوب اينها ايرانى بودند، ديگه مشخص بود كه ظاهرا مثل خودى‏ها بودند و من هر چه سعى داشتم به آنها بفهمانم كه بابا! اينها منافقند. گفتند: نه بابا! خودى را بزنيم! براى ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانى شدم، گفتم بنشين زمين. او هم نشست زمين. ديديم حدودا 500 مترى ستون زرهى نشسته‏ايم و ما هم پياده شديم و من هم به خاطر اينكه درجه‏هايم مشخص نشود، از اين بادگيرها پوشيده بودم، كلاهم را هم انداخته بودم توى هلى‏كوپتر. عصبانى بودم، ناراحت كه چه جورى به اينها بفهمونم كه اين دشمن است؟! گفتم: بابا! من با اين درجه‏ام مسؤولم. آمدم كه تو راحت‏بزنى؛ مسؤوليت‏با منه. گفت: به خدا من مى‏ترسم؛ من اگر بزنم، اينها خودى‏اند، ما را مى‏برند دادگاه انقلاب. حالا كار خدا را ببينيد! منافقين مثل اينكه متوجه بودند كه ما داريم بحث مى‏كنيم راجع به اينكه مى‏خواهيم بزنيم آنها را.

منافقين سرلوله توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. حالا من خودم توپچى بودم. اگر من مى‏خواستم بزنم با اولين گلوله، مغز هلى‏كوپتر را مى‏زدم. چون با توپ خيلى راحت مى‏شود زد. فاصله يا برد 20 كيلومترى مى‏زنيم، حالا كه فاصله 500 مترى، خيلى راحت مى‏شود زد. اينها مثل اينكه وارد هم نبودند، زدند. گلوله، 50 مترى ما كه به زمين خورد، من خوشحال شدم، چون دليلى آمد كه اينها خودى نيستند. گفتم: ديدى خودى‏ها را؟ اينها بچه كرمانشاه بودند، با لهجه كرمانشاهى گفتند: به على قسم الان حسابش را مى‏رسيم. سوار هلى‏كوپتر شدند و رفتند. جايتون خالى. اولين راكتى كه زد، كار خدا بود، اولين راكت‏خورد به ماشين مهمات‏شان. خود ماشين منفجر شد. بعد هم اين گلوله‏ها كه داخل بود، مثل آتشفشان مى‏رفت‏بالا. بعد هم اينها را هرچه مى‏زدند، از اين طرف، جايشان سبز مى‏شدند، باز مى‏آمدند. من ديگه به هلى‏كوپتر كبرى گفتم: بچه‏ها! شماها بزنيد؛ ما بريم به دنبال راه ديگه. چون فقط كافى نبود كه از هوا بزنيم، بايد كسى را از زمين گير مى‏آورديم. [/quote]

[quote]حال بايد حساب كنيد از گردنه چال زبر تا گردنه حسن آباد، 5 كيلومتر طولش است. همه اينها محاصره شدند ولى هرچى زده بوديم، باز جايش سبز شده بود. بعد از 24 ساعت‏با لطف خداوند، اينان چه عذابى ديدند... بعضى از آنها فرارى مى‏شدند توى اين شيارهاى ارتفاعات، كه شيارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار مى‏كشيديم، نمى‏آمدند. مى‏رفتيم دنبال آنها، مى‏ديديم مردند. اينها همه سيانور خوردند، خودشان را كشتند. توى اينها، دخترها مثلا فرماندهى مى‏كردند. از بيسيم‏ها شنيده مى‏شد: زرى، زرى! من بگوشم. التماس، درخواست چه بكنند؟ اوضاع براى آنها خراب بود. [/quote]

[align=center][color=red]عملیات مرصاد به روایت عضو منافقین[/color][/align]
[quote]متن زير قسمتي از گفتگوي مفصل فارس با هادي شعباني راننده رييس وقت گروهك منافقين (مژگان پارسايي) و از نيروهاي حاضر در عمليات مرصاد (فروغ جاويدان) است كه حدود 20 سال از زندگي پنجاه ساله خود را در اين گروهك سپري كرد تا اينكه در سال 1383 توانست از مقر منافقين گريخته و به ايران بازگردد. [/quote]
[quote]
- نيروها چقدر به موفقيت در اين عمليات اميدوار بودند؟

همه ما فكر مي‌كرديم كه واقعا اين طرح عملي است. مسعود مي‌گفت نيروهاي ايران ديگر انگيزه جنگيدن ندارند و مردم هم خسته شده‌اند و منتظر جرقه‌اي هستند تا عليه حكومت شورش كنند. حتي وقتي به او گفتيم در بعضي يگان‌ها كمبود نيرو داريم، مسعود مي‌گفت نگران نباشيد در اولين شهر كه وارد شويم مردم به ما مي‌پيوندند و كمبودها جبران مي‌شد.
از طرفي هم براي ما كه با انگيزه مبارزه به سازمان پيوسته بوديم، اين عمليات آخرين فرصت بود كه بر اساس تصور و القائات سازمان، يا مي‌كشتيم و پيروز مي‌شديم يا كشته مي‌شديم. [/quote]

[quote]- ولي همان موقع نيروهاي ايران توانسته بودند ارتش عراق را از جنوب ايران عقب بزنند. اين براي شما جاي سوال نبود كه چطور كشوري كه به قول شما ضعيف شده مي‌تواند چنين كاري كند؟

شما بايد به اين نكته توجه كنيد كه ذهن ما (نيروهاي منافقين) يك ذهن تاكتيكي نبود و اين مسائل را نمي‌دانستيم. مثال ما، مثال اسكي‌بازي بود كه روي برف احساسات ليز مي‌‌خورد. ما قدرت تحليل نداشتيم و حتي نمي‌توانستيم روي نقشه كار كنيم. فرماندهان به ما مي‌گفتند همين مسير مستقيم را كه برويم بدون مقاومت به كرمانشاه مي‌‌رسيم و از آنجا هم همدان، ساوه، آوج و بعد تهران. ما هم قبول كرديم. الان كه نگاه مي‌كنيم مي‌توانيم بفهميم اين نوع عمليات از اول شكست خورده بود. استفاده از زره پوش‌هاي لاستيك‌دار و حركت در يك خط آن هم روي جاده آسفالت، امكان موفقيت نداشت ولي آن موقع كسي از نيروها اين چيزها را نمي‌دانست.
در واقع آن شب، شب اتمام حجت مسعود با بچه‌ها بود و طوري صحبت كرد كه همه مي‌گفتند همين امشب حمله را شروع كنيم.
حتي برخي افراد در شبانه روز 2 ساعت مي‌خوابيدند و فقط كار مي‌كردند بهمين خاطر خيلي از نيروها در حمله فروغ از فرط خستگي در ميدان نبرد خوابشان برد! [/quote]

[quote]- براي انجام عمليات آموزش خاصي هم ديديد؟ [color=red](قابل توجه شما که می فرمایید منافقین چریک های آموزش دیده بودند)[/color]
آموزش ها بسيار مختصر بود و آن‌ هم براي كساني كه 2، 3 روز قبل از اروپا براي شركت در عمليات آمده بودند. فقط هم آموزش تيراندازي با كلاش و كلت بود. كساني كه حين عمليات مي‌رسيدند كه اصلا همين آموزش مختصر را هم نمي‌ديدند فقط سلاحشان را مي‌گرفتند و به ميدان جنگ فرستاده مي شدند. سازمان به دروغ به آنها مي‌گفت مثلا الان در كرمانشاه هستيم شما هم به آنجا برويد. افرادي در اروپا بودند كه بچه خود را تحويل همسايه‌شان داده بودند تا به عمليات برسند. كساني كه حتي دست چپ و راست خود را نمي‌دانستند، چه برسد به استفاده از سلاح!

- نيروهايي كه در اين عمليات شركت داشتند شامل 3 دسته مي‌شدند. يك دسته اعضاي قديمي سازمان كه آموزش ديده بودند، يك دسته اعضايي كه از كشورهاي ديگر اضافه شدند و ديگري هم اسراء سازمان. در مورد دو دسته آخر قدري توضيح بدهيد.

نيروهاي از خارج آمده آموزش نديده بودند و با اين انگيزه در عمليات شركت مي‌كردند كه از اين خوان نعمتي كه گسترده شده بود، بهره‌اي ببرند ! به اين اميد بودند كه مثلا رژيم ايران تغيير كند و آنها به پست و منصبي برسند كه اكثرا هم در عمليات كشته شدند. اما وضعيت اسرا از اين هم وخيم‌تر بود. [/quote]

[quote]دوستانتان از صحنه درگيري مطلب خاصي به شما نگفتند؟[color=red] (دستاورد عملیات فروغ جاویدان)[/color]

يكي از آنها خاطره‌اي تعريف كرد كه بد نيست اينجا بازگو شود تا ببينيد رافت و عطوفتي كه سازمان و خصوصا مسعود رجوي از آن دم مي‌زد، چگونه بود. استراتژي سازمان در عمليات فروغ استراتژي «پرچم نظامي» بود. يعني هر كس كه جلوي شما را گرفت او را بكشيد و اين «هر كس» يعني پاسدار.
يكي از دوستان تعريف مي‌كرد كه تعدادي از نيروهاي پاسدار را در عمليات فروغ اسير كرديم و آنها را با دست بسته در گوشه‌اي نگه داشتيم. هوا خيلي گرم بود و آنها بسيار تشنه بودند. يكي از افراد پيش فرمانده گردان «عبد الوهاب فرجي» (افشين) رفت و از او پرسيد با اين اسرا چه كار كنيم؟ افشين كه علاقه زيادي به كلت داشت اسلحه‌اش را بيرون آورد و با اشاره گفت همه آنها را اين طور آب بديد.
با اشاره افشين، همه اسرا تيرباران شدند و اجساد آنها روي هم ريخته شد و از آن عكس گرفتند. اين عكس تا مدتها به عنوان يكي از مهمترين دستاوردهاي عمليات فروغ جاويدان در جلسات معرفي مي‌شد.[/quote]

[quote]* جشن بزرگ سازمان ترور صياد شيرازي بود [color=red](این هم دستاورد چریک های آموزش دیده منافقین بود)[/color]
- يكي از افرادي كه هيچ گاه نامش از ذهن منافقين پاك نخواهد شد شهيد صياد شيرازي است. واكنش سازمان به ترور ايشان كه نقش موثري در سركوب عمليات فروغ داشت چه بود؟

بله. اصولا هر عمليات موفقي كه در داخل ايران انجام مي‌شد سازمان جشن مختصري مي‌گرفت ولي ترور صياد يك اتفاق ويژه بود و سازمان هم سنگ تمام گذاشت. آن روز جشن عمومي اعلام شد و تير هوايي و شيريني و شام جمعي هم دادند. اتفاقي كه به ندرت مي‌افتاد. مسعود هم در يك نشست عمومي اين ترور را تبريك گفت. بالاخره شهيد صياد يكي از فرماندهان بزرگ عمليات مرصاد بود كه ضربه سختي به پيكر سازمان وارد كرد. [/quote]
فکر می کنم مطالب به اندازه کافی روشن بود. بسیاری از چریکهای آموزش دیده سازمان (مخصوصا زنان) وقتی عرصه را در جنگ تنگ دیدند با سیانور خودکشی کردند. من قبول دارم همه اعضای سازمان در قساوت قلب و آدمکشی سرآمد بودند و الان من را هم به راحتی آب خوردن می توانند بکشند ولی برای گرفتن یک مملکت بزرگ مثل ایران چیزی بیشتر از قساوت و جنایت لازم است که ایشان فاقد آن هستند و اطمینان داشته باش امثال آمریکا و اسراییل هم فاقد آن هستند.
یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]دخترها مثلا فرماندهى مى‏كردند. از بيسيم‏ها شنيده مى‏شد: زرى، زرى! من بگوشم. التماس، درخواست چه بكنند؟ اوضاع براى آنها خراب بود.[/quote]
کد خدای ده که مرغابی بود...

روح همه ان شهدا شاد باشد.
ارنستو رومل هم راست می گه چرا بعضی از مسئولین حقایق جنگ را مخفی می کنند؟
نمیشه گفت همچین هم ضعیف بودند. انها ایرانی بودند و ایرانی هم هوش زیادی داره.
اما باز هم حمله بچه گانه و دور از عقلی بود.
این ها که فرمانده هی هم بلد نبودند. چطور می خواستند ایران را بگیرند.
بابا امریکا و اسرائیل الان هم جرعت حمله به ایران را ندارند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تعداد منافقين در عمليات حدودا 15 هزار نفر بوده كه در كل نيروي آنچنان قوي نبوده
و براي فتح يك كشور با شرايط ايران كافي به نظر نمي رسد

مسئله اصلي ضعف ما در ان مقطع زماني است كه چرا ...؟

به هر حال بار ديگر دست خدا شر منافقين را از سر ما كم كرد

اگر منافقين اين عمليات را انجام نمي دادند و دچار خسارت جدي نمي شدند

بعد از جنگ و بخصوص در دوسال بين قبول قطعنامه و حنگ عراق با كويت( 67 تا 69 )

خسارتهاي جبران ناپذيري به ما وارد مي كردند ( مانند ترورهاي سال 60)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.