amir

تاپیک جامع عملیات مرصاد(عکس ، فیلم ، خاطره و .. )

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

واقعا مرگ بر منافقين . :oops:


من يه كسي رو در خود ايران مي شناسم ، هم ادرسش هم اسم و فامیلش هم شماره تلفنش و هم کل خانوادش رو می شناسم که عضو منافقین هست و در عملیات مرصاد هم بوده .

شیطونه می گه زنگ بزنم وزارت اطلاعات یا به یکی از مراکز اطلاعاتی کشور تمام مشخصاتش رو بدم که ... :mrgreen: لا الله الا الله

واقعا من نمی دونم چی بگم . واقعا منافقین خیانتی در حق ملت ایران کردند که هیچ وقت از ذهن ملت ایران فراموش نخواهد شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کرکس جان فکر کنم اگر شماره رو ندی خیانت به کشورت کردی

پس بهتره بدی

هرچند این نامردی حساب میشه و البته مشکوکه که تو چجور شماره شون رو به دست اوردی!

اما خوب برو بده بر و بچس واواک

کارشون درسته

خیانت به مام میهن بزرگتر از خیانت به .... هست

چشمک!

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]پس بهتره بدی [/quote]

سرانجامش اعدام !!!!!!!!!!!!!!!

[quote]هرچند این نامردی حساب میشه و البته مشکوکه که تو چجور شماره شون رو به دست اوردی![/quote]

زياد هم مشكوك نيست . در ايران منافقين زياد هستند . و اين يكي از منافقيني بوده كه با پدر بزرگم دوست شد و بعد از چند سال دوستی خودش لو داد که یک منافق هست .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مفهوم شد

خوب قبل اعدامش اگر توبه بکنه میبرنش تو توابین بعد قرنطنه ازاد میشه بیاد کاراش رو ادامه بده

تو ایران کم منافق و کمونیست و توده ای توبه کرده نیست....

اسماشونم بگم همه رو از دم میشناسین....

راستی این چه جور منافق شناخته شده ای هست که خودش رو کامل لو داد؟! درسته دوست بودن ولی....

شاید از اون بچه مچه هاشونه! چشمک!

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آرش جان شاید از اعضای فراری منافقین باشد که از این گروهک جدا شده؟ به احتمال 99.9% بچه های اطلاعاتی آمارش رو دارن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کرکس جان اینها روی هرچی تروریسته سفید کردن بهتر بود پست نمیزدی فقط معرفی شون میکردی به وزارت !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]

هرچند این نامردی حساب میشه و البته مشکوکه که تو چجور شماره شون رو به دست اوردی!

خیانت به مام میهن بزرگتر از خیانت به .... هست

چشمک!

یا حق[/quote]


فكر نميكنم دوست عزيز اين نامردي به حساب بياد. شما ها اون ايامي كه از ترس ترور و انفجار بمب مردم با بيم و هراس بيرون ميومدن رو به ياد نداري.
هزاران نفر فقط به دليل تشابه اسمي ترور شدن.بيچاره رفتگري كه شب رفتن درخونه و بخاطر پلاك اشتباه ترورش كردن.از اين نمونه تاريخ زياد به خاطر داره.

و دوست من منافقين زياد نيستند ولي عده اي ساده لوح دارن كاري ميكنن كه اب به اسياب اونها ميريزن و از نتجه عملشون با خبر نيستند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نه اتفاقا در هر صورتی نامردی محسوب میشه اما مهم اینه کدوم نامردی بزرگتره!

خیانت به دوست هیچگاه خوب حساب نشده همونطور که دروغ گفتن اما بعضی مواقع دروغ مصلحتی بهتر از هزار تا راستگویی ... هست

اینم همونجوریه
[quote]
فكر نميكنم دوست عزيز اين نامردي به حساب بياد. شما ها اون ايامي كه از ترس ترور و انفجار بمب مردم با بيم و هراس بيرون ميومدن رو به ياد نداري. [/quote]

بنده به یاد ندارم اما امار تک تک رو دارم!

دوست من به همون تعداد چه تعداد افراد که کمیته اشتباه به رگبار بستشون ....

این چیزا توی ترور و... پیش میاد و البته مهم اینه کدوم طرف نقش خیر رو داره کدوم طرف شر

منافقین به میهنشون به هر دلیل و عقیده ای که داشتند خیانت کردند و خوب ازشون پذیرفته نیست که بیان به ناحق مردمی رو بکشن که توی کوچه خیابون و... اینا بودند هرچند تا اونجا که ما یادمونه معمولا توی درگیری های گسترده این اتفاق می افتاد نه ترورها....

در ضمن معمولا این نامردا عناصر بسیار خوب ما رو شهید کردند.. امثال شهید مطهری و بهشتی و... نیومدن چند تا از این نامردایی که افتخارشون اینه که تنها دو ساعت در محضر امام خمینی درس اخلاق دیدن رو بکشن که وضع مملکت نشه این ....
اومدن کسانی رو شهید کردند که امام خیمنی اونا رو از هر حیث قبول داشت و میگفت اینا یه چی دیگه هستند ..... تک تک اون افراد شهید شدن و معدود افرادی موندن که....

ایا میتونند برابر قدرت افراد بالادست مقاومت کنند!؟ تاکنون که خیر بوده!
ما شهید مطهری و.. خیلی های دیگه رو از دست دادیم.. ای کاش وقتی ترورشون کردند به اشتباه یه نفر دیگه رو میزدند... یا میرفتند سروقت اونایی که شدند میراث خوار شهید مطهری در حالیکه نه از سواد دینی در سطحش بودند نه واقعا طرفدار نظام اسلامی هستند .....

جالبتر اینجاست که شهید مطهری تو همون افراد مخالفین سرسختی داشت به نحوی که کتاب اقتصاد اسلامیش رو بعد شهادت مظلومانه اش خمیر کردند ... اینه حقیقت ... هرکسی شما بگو حتی خود امام خمینی هم یهو میشد مخالفشون میخواستند یه جوری سر به نیستشون کنند..

شهید مطهری با خیلی از اعمال تندروانه مخالف بود همونجور که شهید بهشتی .... بعد؟!

یهو به نحو عجیبی در زمانیکه همه میدونستند قراره تروری اتفاق بیافته شهید میشدن... دل ادم خون میشه...

اینا هست که اعصاب ادم رو خراب میکنه نه اینکه صرفا فلان گروهک با نظام فعلی مخالفه ...

من بیش از هر چیز از این ترورهای منافقین و فرقان و.... ناراحت میشم نه اختلاف سر تقسیم قدرت....

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
كركس جان شايد اقدامات همين افراد بود كه ما را عزادار امير دلها امير صياد شيرازي كرد.هر جور صلاح مي دانيد عمل كنيد فقط بدانيد اين آدمها نامردند!!!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عملیات شکست خورده فروغ جاویدان (قسمت 1 )

پس از پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران ، ارتش عراق در محورهای جنوب و غرب به خاک ایران حمله کرد و بیشتر از ماههای اول جنگ ، در غرب کشور پیشروی کرد.سازمان مجاهدین خلق (منافقین) نیز با استفاده از فرصتی که ارتش عراق فراهم کرده بود ، در منطقه قصر شیرین وارد خاک ایران شد و عملیات فروغ جاویدان را در تاریخ 3/5/1367 بمنظور براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. سازمان با فراخوانی نیروهای خود و با تجهیز 25 تیپ رزمی وارد خاک ایران شد. از جمله اهداف مهم این عملیات تصرف شهرهای بزرگ کرمانشاه ، همدان ، قزوین و تهران بود. سازمان قصد داشت با ورود به این شهرها ، در گام اول مخالفین را سازماندهی کرده و علیه تأسیسات آن شهربکار گیرد و سپس مردم را علیه نظام تحریک کند. این اقدام بر اساس تحلیل رهبران سازمان از سرنوشت نهایی جنگ ، و در نهایت شکست ایران بود و آنهاچنین تصور میکردند که این رویداد سرنوشت ساز با شکست ایران در جنگ خاتمه می یابد و در نتیجه ، واگرایی مردم به نظام سیاسی به اوج رسیده و مردم آماده شورش علیه نظام خواهند بود! در این شرایط نیروهای ارتش آزادیبخش وارد عمل شده و با بسیج نیروهای مخالف نظام، انرژی نهفته مردم را فعال کرده و دامنه شورش علیه نظام را گسترش خواهند داد و در نتیجه نظام سیاسی ایران دچار فروپاشی میشود.بر اساس گفته های مسعود رجوی (رهبری سازمان) این عملیات از قبل طراحی و برنامه ریزی شده و قرار بود در سالگرد حمله عراق به ایران (31 شهریور 1359) اجرا شود ؛ اما با تصمیم غیر مترقبه رهبران ایران (پذیرش قطعنامه 598 )و احتمال برقراری آتش بس ، رهبری سازمان مجبور شد تا پیش از موعد مقرر و با تعجیل، عملیات ویژه خود را آغاز کند. لازم است عنوان شود که در همین زمان بدلیل آنکه قطعنامه 598 از سوی دو کشور عراق و ایران پذیرفته شده بود و به نظر می رسید انجام عملیات از سوی یکی از دو کشور ، مقبولیت حقوقی و بین المللی نداشته و به شدت مورد اعتراض سازمانها و افکار عمومی بین المللی قرار خواهد گرفت، با این همه ارتش عراق بدون توجه با این مسائل مجددا وارد خاک ایران شد و به سمت شهرهای خرمشهر و اهواز در جنوب و غرب کشور حرکت کرد. در واقع عملیات فروغ جاویدان در شرایط پیچیده سیاسی ، نظامی و عدم حضور نیروهای سپاه پاسداران در غرب کشور شکل گرفت. در این زمان یگانهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای مقابله با حملات گسترده ارتش عراق در جنوب و تهاجم مجدد این کشور به خرمشهر و اهواز درمناطق جنوب مستقر بودند و عدم حضور آنان (نیروهای سپاه پاسداران و بسیج )در غرب کشور ، ضریب موفقیت سازمان مجاهدین را افزایش میداد. از اینرو سازمان در تاریخ 28/4/1367 ، یکروز پس از قبول قطعنامه 598 توسط ایران ، با اعلام آماده باش تغییرات زیر را در ارتش آزادیبخش ایجاد کرد.

1 – تعداد تیپها را از 15 تیپ به 25 تیپ (هر تیپ حدود 160 تا 230 نفر )افزایش داد.

2 – تیپ مستقل زنان در سایر تیپها ادغام شد .

3 – تجهیزات رزمی جدید در قالب گردانهای تانک، و ادوات در تیپها سازماندهی شدند .

4 – نزدیک به 1400 اسیر ایرانی که قول همکاری با سازمان داده بودند را در تیپها سازماندهی کرد .

5 – در صد قابل ملاحظه ای از نیروهای خود را که خارج از کشور عراق فعالیت میکردند (حدود600 نفر)فراخوانی و آنها را در قالب تیپهای جدید سازماندهی کرد.

6 – در کنار 25 تیپ رزمی ، سایر واحدهای عملیاتی را به نامهای تسلیحات، هوانیروز، ترابری، امداد، مخابرات و دفتر ستاد تشکیل داد.

7 – سازمان در این مرحله بر خلاف عملیاتهای قبل، از سلاح ها و تجهیزات مدرن و پیشرفته استفاده کرد.

8 – سازمان از نیروی هوائی و هوانیروز ارتش عراق درخواست کرد تا به منظور پشتیبانی هوائی از عملیات فروغ جاویدان ، با ارتش آزادیبخش همکاری کند که این مسئله با قول مساعد صدام و فرماندهان نیروی هوائی و هوانیروز عراق روبه رو شد.


عملیات شکست خورده فروغ جاویدان (قسمت 2 )

طرح مانور

سازمان برای رسیدن به هدف نهایی خود (تهران) یک طرح پنج مرحله ای را در دستور کار خود قرار داده بود که طی آن چهار شهر مهم اسلام آباد ، باختران ، همدان و قزوین را تصرف و مراکز مهم آنها را منهدم کرده و با همراه کردن جمعیت مخالف ، به سمت هدف نهایی حرکت میکردند .

مرحله اول : حرکت از قرارگاه و تصرف اسلام آباد با زمانبندی زیر

ساعت 15:00 مورخه 3/5/1367 حرکت از قرارگاه

ساعت 16:00 مورخه 3/5/1367 عبور از مرز

ساعت 18:00 مورخه 3/5/1367 تصرف قصر شیرین

ساعت 20:00 مورخه 3/5/1367 تصرف کِرند

ساعت 22:00 مورخه 3/5/1367 تصرف اسلام آباد

مرحله دوم : تصرف باختران

نیروهای سازمان باید رأس ساعت 24:00 مورخه 3/5/1367 وارد باختران شده و هدف های زیر را به تصرف در می آوردند :

مقر 425 قرارگاه رمضان - مقر تیپ 29 نبی اکرم (ص) قرارگاه نجف - پادگانهای شهید بروجردی و صالح آباد - مقر سپاه بدر - مقر سپاه چهارم بعثت - مرکز بسیج - پادگانهای شهید رجائی و هوانیروز - مرکز آموزش ارتش – استانداری – کمیته انقلاب اسلامی – شهربانی – ژاندارمری – ساختمان مخابرات – رادیو تلویزیون – زندان دیزل آباد – فرودگاه شهر باختران .

مرحله سوم : تصرف همدان

طبق طرح قرار بود واحدهای ارتش آزادیبخش رأس ساعت 5 صبح 4/5/1367 همدان را محاصره کرده و مراکز زیر را به تصرف در آورند:

پایگاه هوائی نوژه – مرکز سپاه – مرکز آموزش سپاه – زندان وزارت اطلاعات – مرکز اعزام نیرو – بسیج منطقه – ساختمان کمیته – زندان شهر – دادگاه انقلاب – پادگانهای قدس و ابوذر – مقر یکم لشکر 16 قزوین .

مرحله چهارم : تصرف قزوین

بر اساس طرح مانور، یگانهای ارتش آزادیبخش باید رأس ساعت 11 صبح مورخه 4/5/1367 به قزوین رسیده و مراکز زیر را پاکسازی کنند :

مرکز سپاه – پادگان لشکر 16 قزوین – پادگانهای بسیج و سپاه – ساختمان بنیاد شهید – سپاه شریف آباد – کمیته انقلاب اسلامی – تأسیسات و مراکز اداره اطلاعات – صنایع موشکی – ترابری جهاد – مقر شهربانی – پادگان ژاندارمری – ایستگاه گاز .

مرحله پنجم : تصرف تهران ( 24 ساعت پس از تصرف قصر شیرین )

سازمان پس از گذراندن مراحل چهارگانه فوق قرار بود طبق طرح در ساعت 16:00 مورخه 4/5/1367 به تهران رسیده و ضمن محاصره و تصرف کامل شهر ، مراکز زیر را به اشغال خود در آورد :

بیت امام – ساختمان مجلس شورای اسلامی – مقر ریاست جمهوری – ساختمان نخست وزیری – رادیو و تلویزیون – زندان اوین – قصر فیروزه و سایر مراکز مهمی که در کنترل دولت و شهر نقش داشتند.

نکته قابل توجه در مراحل اجرائی طرح این بود که تیپهائی که مسئولیت تصرف شهرهای مختلف را در هر مرحله به عهده داشتند بدون توجه به موفقیت مرحله قبل ، حرکت خود را به سمت هدف بعدی آغاز میکردند تا اصل سرعت عمل در دستیابی به اهداف و غافلگیر کردن مسئولین و فرماندهان ایران تأمین شود . در واقع اجرای هر مرحله از طرح بدون توجه به موفقیت یا عدم موفقیت مرحله قبل انجام می شد .



عملیات شکست خورده فروغ جاویدان (قسمت 3 )

سازمان رزم

از مجموع 5500 نفر نیروهای موجود سازمان در عراق ، قریب به 4800 نفر آنها در تیپ های ارتش آزادیبخش سازماندهی شدند که تعدادی از آنها را نیروهای اداری و خدماتی تشکیل میدادند . کیفیت نیروهای سازماندهی شده در بدنه ارتش آزادی بخش با توجه به میزان حضور آنان در کشور عراق متفاوت بود و بطور کلی شامل سه بخش اصلی می شد :

الف ) بخش اول : نیروهای ثابت

افرادی بودند که از ابتدای ورود سازمان به خاک عراق به این کشور آمده و در پادگانهای سازمان ، آموزشهای مناسبی دیده بودند .ویژگی آنها اطاعت پذیری مطلق ، آموزش کافی و تجربیات زیاد بود که حدود 3118 نفر از افراد سازماندهی شده را شامل میشدند .

ب ) نیروهای تازه وارد :

افرادی بودند که بنا به ضرورت با یک فراخوان عمومی از نقاط مختلف جهان و بویژه اروپا وارد عراق شده و در سازمان یگانهای ارتش آزادیبخش قرار گرفته بودند.این دسته به علت زمان محدود برای آموزش نظامی از کیفیت پائینی برخوردار و بیشتر نقش خدماتی را ایفا میکردند

ج ) نیروهای اسیر الحاقی :

حدود 1200 نفر از اسیرانی که تحت فشار و عملیات روانی سازمان ، به ارتش آزادیبخش پیوسته بودند در تیپ ها و سایر واحدهای عملیاتی سازماندهی شده بودند که بدلیل انگیزه بسیار پائین ، بعنوان سیاهی لشکر از آنها استفاده می شد .

ساختار فرماندهی ارتش آزادیبخش در عملیات فروغ جاویدان

الف ) فرمانده کل و جانشین :

مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو (رجوی)

ب ) فرماندهان ارشد :

محمود عطائی : فرمانده محور پنجم و مسئول تسخیر تهران

مهدی ابریشمچی : جانشین فرمانده تهران

مهدی افتخار : فرمانده محور چهارم و مسئول تصرف قزوین

محمود مهدوی : فرمانده محور سوم و مسئول تصرف همدان

ابراهیم ذاکری : فرمانده محور دوم و مسئول تصرف باختران

مهدی براتی : فرمانده محور اول و مسئول تصرف اسلام آباد

جمشید تفرشی : مسئول کل تدارکات

محمدعلی جابر زاده : مسئول کمیته تبلیغات (رادیو تلویزیون و نشریات )

محمد سید المحدثین : مسئول کل سیاسی

مهرداد صدر حاج سید جوادی : مسئول دفتر فرماندهی کل

ج ) فرماندهان ستادی و پشتیبانی رزم :

یوسف : مسئول تسلیحات

حسن نظام الملک : مسئول هوانیروز

حشمت : مسئول مخابرات

محمد قجر عضدانلو : مسئول ترابری



عملیات شکست خورده فروغ جاویدان (قسمت4)

ساختار عملیاتی ارتش آزادیبخش در عملیات فروغ جاویدان

1 ) محور اول : مهدی براتی با کد احمد واقف

استعداد : 3 تیپ

فرماندهان تیپ : منصور حجت (جواد برومند) ، جهانگیر (پرویز کریمیان) و فرد ناشناس

مأموریت : عبور از مرز و تسخیر کرند و در نهایت تصرف اسلام آباد

2 ) محور دوم : ابراهیم ذاکری با کد صالح

استعداد : 5 تیپ

فرماندهان تیپ : مهین رضائی ، اصغر زمان وزیری ، مهدی مددی ، عذرا علوی طالقانی ، جعفر

مأموریت : پیشروی در جاده اسلام آباد به باختران و تصرف شهر باختران و مراکز حساس آن

3 ) محور سوم : محمود مهدوی با کد قائم شهر

استعداد : 2 تیپ

فرماندهان تیپ : بهمن و جواد

مأموریت : عبور از جاده باختران به همدان و تصرف شهر همدان و مراکز حساس آن

4 ) محور چهارم : مهدی افتخار با کد ناصر

استعداد : 2 تیپ

فرماندهان تیپ : حمید و ادیب

مأموریت : پیشروی در جاده همدان به قزوین و تصرف شهر و تأسیسات مهم قزوین

5 ) محور پنجم : محمود عطائی و معاون او مهدی ابریشمچی

استعداد : 13 تیپ

فرماندهان تیپ ها : آذر (محبوبه جمشیدی) ، حبیب (محسن رضائی) ، سعید (غلام پورآگل) ، سیاوش (محمد حیاتی) ، فضلی (حسن ربوبی) ، کاظم (حسین ابریشمچی) ، سرور (فاطمه رمضانی) ، منوچهر، فرشید، مسلم، افسانه، فائزه

مأموریت : پیشروی از قزوین به سمت تهران و تصرف شهر تهران

در مجموع کلیه نیروهای سازمان در قالب 25 تیپ به استعداد 160 تا 230 نفر سازماندهی شدند که هر تیپ مرکب از 2 گردان پیاده ، 1 گردان تانک ، 1 گردان ادوات ، 1 گردان ارکان ، 1 گروهان پشتیبانی خدمات رزم و 1 واحد اداری بود . هر گردان پیاده نیز شامل 50 نیروی رزمی بود که در 5 دسته سازماندهی شده بودند . تجهیزات هر تیپ عبارت بود از : 4 دستگاه تانک ، 6 دستگاه خودروی هینو حامل تیربار سبک ، 4 دستگاه جیپ حامل تیربار دوشکا ، 2 دستگاه جیپ حامل تفنگ 106 میلیمتری ، 2 دستگاه جیپ حامل تیربار دولول شلیکا ، 1 دستگاه ایفا حامل ضد هوائی 4 لول و خودروهای سبک و سنگین لجستیکی. سیستم مخابراتی هر تیپ شامل یک دستگاه بی سیم ( تی اس ) تعدادی دستگاه بی سیم ( آیکوم ) و تعدای بی سیم ( تمپو ) .



عملیات شکست خورده فروغ جاویدان (قسمت 5 )

آخرین آمادگی ها در آستانه عملیات

رهبری سازمان در آستانه عملیات ضمن ملاقاتی با مسئولین ارشد استخبارات عراق آمادگی خود را برای انجام عملیات سرنوشت ساز به اطلاع آنان رساند. سرلشکر فاضل البراک تکریتی مدیر سرویسهای اطلاعاتی و سپهبد ستاد صابر الدوری به همراه مسعود رجوی در حضور شخص صدام جلسه ای تشکیل داده و ابعاد این عملیات و نوع هماهنگی های لازم را مورد بحث قرار دادند . صدام در پایان این جلسه و در اهمیت این عملیات میگوید .((شاید این آخرین فرصت طلائی برای نابود سازی رژیم فعلی باشد.)) پس از این جلسه با هماهنگی های بعمل آمده اقدامات عملیاتی ارتش آزادیبخش به سرعت آغاز شد :

اقدامات گشتی و شناسائی در خطوط مقدم و عقبه عملیات شروع شد.دستورات لازم درباره جزئیات طرحها و اقدامات عملیات در مدت زمان بسیار محدودی به فرماندهان ابلاغ شد .

قرارگاه تاکتیکی ویژه عملیات در قرارگاه سپاه دوم در (منصوریه الجبل) واقع در جاده بغداد – خانقین بازگشائی شد .

نیروهای مسلح زمینی و هوائی عراق به حال آماده باش صد در صد در آمدند .

مأموریتهای مشخصی برای نیروی هوائی و هوانیروز ارتش عراق به منظور پشتیبانی از عملیات تعیین شد و اهداف از طریق عکسهای هوائی و اطلاعات استخبارات ، شناسائی و تعیین شدند .

رهبری سازمان منافقین به قرارگاه عملیاتی (منصوریه الجبل) منتقل شد .



عملیات شکست خورده فروغ جاویدان ( قسمت 6 )

شرح عملیات

پس از فراهم آمدن تمام مقدمات ، ستون یگانهای ارتش آزادیبخش متشکل از 25 تیپ رزمی رأس ساعت 6 صبح روز دوشنبه 3/5/1367 پس از اجرای مراسم صبحگاهی از قرارگاه خود در عمق خاک عراق به حرکت درآمده و در ساعت 16 از مرز خسروی عبور کردند. به این ترتیب عملیات فروغ جاویدان با ورود نیروهای سازمان به داخل خاک ایران آغاز شد.از آنجائیکه عمده قوای ایران جهت تجاوز ارتش عراق ، در مناطق عملیاتی جنوب بودند، نیروهای سازمان با حداقل درگیری و تلفات به شهر کِرِند رسیدند. با ورود نیروهای سازمان به شهر، مردم حیرت زده به این سو و آنسو می دویدند و نیروهای نظامی و امنیتی مستقر در شهر نیز به مقاومت در مقابل این هجوم مشغول بودند. رفتار خشن و بی رحمانه نیروهای سازمان ، مردم بی دفاع و وحشتزده را مجبور به فرار میکردند. مردان برای نجات فرزندان و زنان خود در پی جانپناهی بودند. اندک نیروهای نظامی باقی مانده در شهر تلاش داشتند از پیشروی مهاجمین جلوگیری کنند، اما سرعت عمل نیروهای سازمان و استفاده آنان از خودروهای سبک باعث پسشروی سریع آنان می شد. درچنین شرایطی یگانهای نیروی زمینی سپاه موفق شده بودند، ارتش متجاوز عراق را از شهرهای خرمشهر و آبادان دور سازند و مانع پیشروی آنها به سمت اهواز شوند.در این هنگام نیروهای سازمان از عدم حضور نیروهای ایران سود جسته و با پشتیبانی هوایی عراق به کشتار مردمی پرداختند که که در حال حرکت به سمت اسلام آباد بودند. با نزدیک شدن نیروهای سازمان به شهر اسلام آباد ، مردم با تصور اینکه ارتش عراق مجددا به شهرهای مرزی ایران تجاوز کرده است پا به فرار گذاشتند و خود را به ارتفاعات اطراف شهر رساندند. عده دیگری از مردم نیز با استفاده از خودرو به سمت باختران در حال حرکت بودند. همزمان با تجاوز سازمان به مردم و شهرهای مرزی، ارتش عراق که تا سر پل ذهاب پیشروی کرده بود، با اجرای آتش سنگین توپخانه مسیر را برای نیروهای سازمان هموار میکرد. با آتش توپخانه ارتش عراق، تعدادی از زنان و کودکان روستاهای منطقه به شهادت رسیدند و تعداد دیگری نیز با آتش سلاحهای ارتش آزادیبخش نقش بر زمین می شدند. نیروهای سازمان که موفق به عبور غافلگیرانه از مرز شده بودند در مقابل مقاومت پراکنده سپاه چهارم بعثت کرمانشاه متحمل خسارتهایی شدند اما به دلیل گسیختگی این مقاومتها و فقدان آتش پشتیبانی ، پیشروی خود را به سمت اسلام آباد ادامه دادند. در این وضعیت از سوی نیروی زمینی سپاه به لشکر 6 ویژه پاسداران دستور داده شد که با 2 گردان به سمت گردنه (پاطاق) حرکت کند و حرکت نیروهای سازمان را متوقف سازد، اما با توجه به حرکت ستونی و سریع نیروهای سازمان که متکی به جاده بودند، امکان توقف آنها فراهم نشد.

نیروهای سازمان با اتکا به جاده های منطقه و بدون هیچگونه تأمین از جناحین ، خود را به اسلام آباد رساندند. در این زمان به دستور آقای هاشمی رفسنجانی، جانشین فرماندهی کل قوا،کلیه نیروهای سپاه و بسیج که در باختران مستقر بودند به سمت اسلام آباد به حرکت درآمدند. در ساعت 21:30 روز 3/5/1367 این شهر به تصرف سازمان در آمد. نیروهای سازمان همزمان با پاکسازی شهر ، حرکت ستونی خود را به سمت باختران ادامه دادند، اما چون مردم به شدت از فرار نیروهای سازمان وحشتزده شده و به سمت باختران حرکت میکردند، ترافیک سنگینی روی جاده ایجاد شد. با ایجاد ترافیک بر روی جاده ، حرکت ستونی ارتش آزادیبخش کُند شده و با رسیدن نیروهای لشکر 6 پاسداران به گردنه (چهارزبر) ، در همین نقطه متوقف شدند. توقف ارتش آزادیبخش در پشت ترافیک چند کیلومتری مردم، ابتکار عمل را از آنان گرفت و فرماندهان ارتش آزادیبخش که جز حرکت بر روی جاده، تاکتیک دیگری را نیاموخته بودند ، به ناچار به درگیری با مردم و نیروهای سپاه و بسیج پرداختند. در این زمان نیروهای سپاه و بسیج با کمک مردم موفق به توقف نیروهای سازمان شدند. آقای هاشمی رفسنجانی که در آن زمان در شهر باختران حضور داشت به اتفاق برادران ، علی شمخانی و غلامعلی رشید در یک بسیج عمومی از نیروهای مردمی شهر باختران، واحدهایی را برای سرکوب متجاوزین آماده و به منطقه اعزام کردند. قبل از این ، برادر شوشتری ،دانشیار، حمیدی نیا و شبانی در گردنه (چهارزبر) مستقر بودند و با اندک نیروهای خود مقاومت میکردند.


منبع : http://www.amoozeshnezami.blogfa.com/post-11.aspx

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان عزیز و گرامی با سلام لطفا" برای ایجاد تاپیکی پرمحتوا در مورد عملیات مرصاد کلیه مطالب و تصاویر خود را از این عملیات در این تاپیک قرار دهید من الله توفیق.

همزمان با پذيرش قطعنامه 598 از سوي حضرت امام (ره) تا طي مراحل قطعيت يافتن آن مجالي براي يكي از سفاك‌ترين گروه‌هاي تروريستي جهان با عنوان منافقين به وجود آمد كه به خيال خام خود نظام مستحكم جمهوري اسلامي ايران را ظرف سه روز ساقط كنند
اين خيال واهي نه تنها به وقوع نپيوست بلكه با لطف خدا و دلاورمردي رزمندگان و بسيجيان جان بركف دركمين‌گاه الهي چهارزبر، عمليات ظفرمند و غرورآفرين مرصاد، ضربه نهايي و بسيار محكم ملت ايران بر پيكره نفاق وارد و براي هميشه آنان را از خواب و خيال رويارويي با ملت قهرمان ايران ساقط كرد.
برنامه منافقين به گونه‌اي تدارك ديده شده بود كه در سوم مرداد ماه سال 1367 همزمان با آغاز حمله نيروهاي عراقي از منطقه جنوب ايران و در حالي كه بيشتر نگاه‌ها و برنامه ها به آن خطه معطوف بود، نيروهاي سازمان منافقين بر اساس يك برنامه زمان‌بندي شده 33 ساعته با بهره‌گيري از 25 تيپ! كه مجموعاً 4 تا 5 هزار نفر را تشكيل مي‌داد طي پنج مرحله از شهرهاي سرپل ذهاب، اسلام‌آباد غرب، كرمانشاه، همدان و قزوين عبور و خود را به تهران رسانده تا اعلام سقوط جمهوري اسلامي ايران را جشن بگيرند.
سخنگوي اين گروه تروريستي اهداف اين حمله را وارد آوردن تلفات هر چه بيشتر به نيروهاي ايراني و بازكردن راه براي يك انقلاب عمومي ضد امام خميني (ره) عنوان كرد.
عمليات فروغ جاويدان كه به (دروغ جاويدان) مشهور شد با پشتيباني هوايي رژيم بعثي صدام و همراهي ادوات مختلفي از جمله 120 دستگاه تانك، 400 دستگاه نفربر، 90 قبضه خمپاره انداز 80 ميلي‌متري، 30 قبضه توپ 122 ميلي‌متري، 150 قبضه خمپاره 400 ميلي‌متري، يك هزار قبضه تيربار كلاشينكف ، 30 قبضه توپ 106 ميلي‌متري و يك هزار دستگاه كاميون و تجهيزات متنوع و مختلف اهدايي صدام پشتيباني شد.
عمليات در سوم مرداد ماه 67 از سرپل ذهاب آغاز و با حمايت همه جانبه هوايي عراقي‌ها و آتش توپخانه آنان، منافقين وارد شهرهاي سر پل ذهاب، كرند غرب و اسلام‌آباد غرب شده و به سمت كرمانشاه حركت كردند.
تنگه معروف و استراتژيك (چهارزبر) در 35 كيلومتري شهر كرمانشاه در مسير اسلام‌آباد غرب كه بعدها به تنگه مرصاد تغيير نام داد محل رويارويي سپاهيان دلير اسلام و منافقين بود.
نيروهاي دلير سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و بسيج مردمي هميشه قهرمان با همراهي ارتش ظفرمند با طراحي عملياتي با عنوان مرصاد (كمينگاه) با رمز مبارك يا علي (ع) اجازه پيشروي تا چهار زبر را به منافقين دادند و در يك تاكتيك كاملا " مشخص و پيش‌بيني شده به طور همزمان در صبحگاه پنجم مرداد ماه از هوا و زمين به آنان يورش برده و طي دو روز درگيري سنگين، چهره بي‌آبروي منافقين را كنار زده و هيمنه پوشالي آنان را براي هميشه درهم شكستند.
با طلوع آفتاب هفتم مرداد ماه 67 اثري از منافقين باقي نماند و ياران خائن مسعود و مريم رجوي با تحمل شكست سنگين و متلاشي شدن تمام تجهيزات و ادوات جنگي و تحمل 4 هزار و 800 كشته و زخمي پا به فرار گذاشته و به عراق گريختند.
پيروزي قاطع و ظفرمندانه رزمندگان اسلام در مرصاد توان هرگونه باج‌خواهي را از صدام گرفت و او را مجبور كرد در 15 مرداد ماه همان سال آتش بس را پذيرفته و بر سر ميز مذاكره بنشيند.
عمليات غرورآفرين مرصاد دستاورد داخلي و خارجي بسياري براي كشور داشت كه از آن جمله مي‌توان به اتحاد هر چه بيشتر نيروهاي نظامي، انتظامي و بسيج در داخل كشور، خواري و ذلت براي منافقين در سطح دنيا و قرار گرفتن آنان ليست گروهك‌هاي تروريستي حتي در تروريست‌ترين كشور دنيا (امريكا)، هوشياري ملت ايران و نيروهاي مردمي، خنثي شدن تلاش مذبوهانه صدام و ايادي بعثي وي براي سهم‌خواهي از ايران در پاي ميز مذاكرات صلح و پذيرش قطعنامه 598، تثبيت قدرت و توان بالاي نظامي و امنيتي نظام جمهوري اسلامي در سطح منطقه و جهان و ارزيابي عكس‌العمل سريع رزمندگان اسلام در برابر هرگونه تجاوز احتمالي و ده‌ها دستاورد ديگر كه به مرور عيان مي‌شود، تنها بخشي از اين توفيقات بود.
عمليات مرصاد نقطه طلايي پيروزي لشگر اسلام بر كفر و نفاق بود كه با وحدت و همدلي همه نيروها تحت امر ولي فقيه و ولايت امر صورت گرفت.
امروز در شرايطي سالگرد عمليات مرصاد را گرامي مي‌داريم كه اين عمليات با ولادت خجسته اسطوره‌هاي الهي ايثار، شهادت و عبادت يعني حضرت سيدالشهدا (ع)، حضرت ابوالفضل العباس (ع) و حضرت امام سجاد (ع) قرين شده و حصن ولايت كه بالاترين افتخار ايثارگران و رزمندگان اطاعت از ولي امرشان بود، امروز به دژي مستحكم، قوي و افتخارآفرين مبدل شده كه ميزان سنجش پايداري، استواري و مشروعيت و مقبوليت با اين عيار ناب سنجيده مي‌شود.
سرمايه‌اي كه حماسه‌آفرينان مرصاد و ده‌ها عمليات ظفرمند ديگر براي هميشه در تاريخ به يادگار گذاردند و همواره بر تبعيت محض از فرامين ولي امر تاكيد كردند.

منبع: خبرگزاري فارس

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آخرين عمليات
برخلاف آنچه در افكار عمومى، عمليات منافقين و مجموعه تحولات در پى آن به نام عمليات مرصاد ناميده مى شود، منافقين عمليات خود را «فروغ جاويدان» ناميدند و بعدها مجموعه تلاش نيروهاى سپاه، بسيج و هوانيروز ارتش براى مقابله با دشمن و آزادسازى شهرهاى اسلام آباد و كرند، عمليات مرصاد نام گرفت.
عمليات مرصاد آخرين عمليات رزمى جمهورى اسلامى ايران در هشت سال دفاع مقدس است، با اين تفاوت كه اين بار نيروهاى مهاجم عراقى ها نبودند، بلكه ايرانيانى بودند كه در قالب نيروهاى شبه نظامى موسوم به ارتش آزادى بخش ملى، تحت رهبرى مجاهدين خلق(منافقين) و با حمايت عراق به مرزهاى ايران حمله كرده بودند. اين عمليات در پاسخ به عملياتى موسوم به فروغ جاويدان انجام شد .
عمليات فروغ جاويدان توسط نيروهاى سازمان مجاهدين خلق (منافقين) مستقر در عراق طراحى و اجرا و از پشتيبانى كامل دولت وقت عراق برخوردار بود و هدف آن فتح تهران طى يك برنامه زمانبندى شده ?? ساعته بود. تا پيش از عمليات فروغ جاويدان، منافقين دو عمليات ديگر به نام هاى آفتاب و چلچراغ انجام داده بودند.
عمليات آفتاب در نيمه شب هفتم فروردين ???? در مرزهاى جنوبى كشور و در ?? كيلومترى شهر شوش انجام شده بود. اين عمليات براى منافقين دستاوردى نداشت و آنها به سرعت مجبور به عقب نشينى شدند.
عمليات چلچراغ نيز در ساعت ?? شب ?? خرداد ???? و در غرب كشور انجام شد. طى اين عمليات كه با حمايت كامل نيروهاى عراق انجام شده بود، شهر مهران به تصرف اين نيروها درآمد. اما در اينجا نيز موفقيت زيادى نصيب اين گروه نشد و آنان پس از سه روز مجبور به عقب نشينى و بازگشت به مواضع خود در عراق شدند.
عمليات فروغ جاويدان
ايران در تاريخ ?? تيرماه ???? با ارسال نامه اى به «خاوير پرز دكوئيار» دبير كل وقت سازمان ملل متحد رسماً اعلام مى كند كه قطعنامه ??? آن سازمان را پذيرفته است. همزمان با پذيرش قطعنامه از سوى ايران، ارتش عراق براى جبران عقب ماندگى ها در طول جنگ، حمله مجددى را به مرزهاى ايران آغاز مى كند.
قصد عراق از انجام اين كار، در اختيار گرفتن اراضى ايران و گرفتن اسراى بيشتر بود تا بتواند در زمان مذاكرات براى صلح امتيازات بيشترى از ايران بگيرد.
اما اين حملات با فرمان امام (ره) مبنى بر بسيج عمومى و اعزام مجدد نيروهاى مردمى به جبهه ها پاسخ داده شد و از طرف ديگر اين اقدام دولت عراق كه پس از پذيرش صلح از سوى ايران انجام شده بود، ادعاى عراق مبنى بر صلح طلبى را زير سؤال برد و اين اقدام از سوى سازمان ملل متحد و ساير دولت ها به شدت محكوم شد.
در پى فشار مجامع عمومى و افزايش نيروى نظامى ايران به دليل بسيج عمومى، دولت عراق در تاريخ ? مرداد ???? رسماً اعلام كرد كه نيروهاى خود را از مرز ايران خارج كرده است.
با پذيرفته شدن قطعنامه از سوى دولت عراق، منافقين در تنگنا قرار گرفتند. در اين مرحله آنها در تحليل هاى خود درباره اوضاع داخلى ايران دچار اشتباه مى شوند. آنان چنين مى پنداشتند كه جمهورى اسلامى ايران، در شرايط بحرانى تصميم به پذيرش قطعنامه گرفته است. آنان در تحليل هاى پيشين خود امكان موافقت ايران با قطعنامه را غيرممكن دانسته و به صراحت اعلام مى كردند كه تنها در صورتى جمهورى اسلامى قطعنامه را خواهد پذيرفت كه به لحاظ سياسى، نظامى و اقتصادى به بن بست كامل برسد. به عقيده آنان اين اقدام به منزله فروپاشى نظام خواهد بود و با سرنگونى قطعى حكومت ايران، زمينه براى انتقال قدرت به سازمان آنان فراهم خواهد شد.
مجموع تحليل هاى اشتباه سران منافقين از اوضاع ايران و نيز اعلام حمايت رژيم صدام از آنان، آنها را متقاعد كرده بود كه در صورت حمله به ايران، نه تنها از طرف مردم مقاومتى صورت نخواهد گرفت، بلكه مردم نيز آنان را همراهى خواهند كرد.
منافقين در طرح حمله خود يك برنامه زمانبندى شده ?? ساعته را براى رسيدن به تهران طرح ريزى كرده بودند و قصد داشتند طى پنج مرحله خود را به تهران برسانند. اين پنج مرحله عبارت بودند از «سرپل ذهاب - اسلام آباد»، «اسلام آباد - باختران»، «باختران - همدان»، «همدان - قزوين» و «قزوين - تهران». در اين عمليات مسعود رجوى فرماندهى ارتش و همسر تشكيلاتى اش (مريم عضدانلو قجر) معاون او بود. آنها يك مسؤول ستاد ارتش و يك مسؤول قرارگاه داشتند و بعضى از كادر مركزى در شوراى اين ستاد و بقيه آنها در تيپ و لشكرها به كار گرفته شده بودند. حدود ?? تيپ در قالب ? لشكر زير نظر قرارگاه مركزى كار مى كردند. در هر تيپ ??? نفره، ?? دختر وجود داشت و بقيه پسر بودند.
هر لشكر تا تهران ماموريت خاصى را در مراحل مختلف عمليات به عهده داشت و براى هر محور به تناسب اهميت ماموريت، دو يا چند تيپ در نظر گرفته شده بود. منافقين، بالغ بر ?? پايگاه در داخل خاك عراق ايجاد كرده بودند كه اصلى ترين اين پايگاه ها به نام اشرف در ??? كيلومترى شمال بغداد واقع شده بود. آنها با حمايت مالى و نظامى عراق به طور كامل تجهيز شده بود و بر اساس برآوردهاى انجام شده، سازمان تعداد ?? تا ?? هزار نفر را سازماندهى كرده بود.
بدين ترتيب ستون نظامى منافقين در ساعت ??:30 روز سوم مرداد ماه سال ?? و در حمايت كامل ارتش عراق، با عبور از مرز در محور سرپل ذهاب، حمله خود را از گردنه پاتاق به سوى كرند آغاز كرد.
در ساعت ??:30 ، نخستين تانك هاى عراقى با آرم منافقين همراه با نيروهاى اين سازمان وارد شهر كرند شدند. سپس با پيشروى به سمت اسلام آباد در ساعت ??:20 اين شهر را نيز به تصرف در آوردند. آنگاه تا گردنه حسن آباد در ?? كيلومترى شرق شهر اسلام آباد پيش رفتند و براى تجديد سازمان در آنجا مستقر شدند و منتظر شكست مقاومت بازدارنده نيروهاى ايرانى در تنگه چهارزبر بودند تا به سوى كرمانشاه پيشروى كنند. از اين رو، تمام امكانات خود را در پشت اين تنگه جمع كردند و آماده شدند تا به محض باز شدن راه در مدت كوتاهى شهر كرمانشاه را تصرف كنند. پس از ورود نيروهاى منافقين به كرند و اسلام آباد، درگيرى تا چند ساعت در شهر ادامه داشت و شمارى از نيروهاى مردمى و سپاه با آنان درگير بودند. اما تلاش آنها به دليل عدم آمادگى بى ثمر بود.
همزمان با پيشروى نيروهاى منافقين به داخل خاك ايران، هواپيماهاى عراقى نيز با تعرض به آسمان ايران پايگاه هاى نوژه همدان، وحدتى دزفول و همچنين پادگان تيپ دو سقز و پايگاه هوانيروز در كرمانشاه را بمباران كردند.
در اين عمليات نيروى هوايى عراق جمعاً ??? سورتى پرواز عليه مواضع ايران انجام دادند.
عمليات مرصاد
در روز پنج شنبه ? مرداد ،???? عملياتى كه بعدها به عمليات مرصاد مشهور شد با رمز «يا على بن ابيطالب (ع)» آغاز شد. در اين عمليات، ? گردان از تيپ نبى اكرم (ص)، تيپ مسلم و يك گردان از ايلام از پشت به اسلام آباد حمله كردند.
منافقين تصور مى كردند كه نيروهاى عراقى همچنان در اين مناطق حضور دارند. حال آنكه نيروهاى عراقى عقب نشينى كرده و اين منطقه در دست نيروهاى ايرانى بود. به همين دليل نيروهاى ايرانى توانستند به راحتى از اين محور وارد اسلام آباد بشوند. پيش از اين نيز نيروهاى يكى از گردان هاى سپاه كه از اهالى اسلام آباد بودند و به تمامى راه هاى شهر آشنايى داشتند، با نفوذ به داخل شهر با دشمن درگير شده و سازماندهى آنان را در داخل شهر برهم زدند.
به طور كلى اين عمليات به فرماندهى سپاه پاسداران و پشتيبانى هوانيروز ارتش از سه محور اسلام آباد، چهارزبر و جاده قلاجه انجام شد. در اثر پيشروى نيروهاى سپاه اسلام در ساعت ? بعدازظهر ? مرداد، اسلام آباد از دست نيروهاى منافقين خارج شد و بلافاصله پس از آزادسازى شهر، يگان هاى سپاه پيشروى به سوى كرند را آغاز كرده و آنجا را نيز به تصرف خود در آوردند. در اين عمليات، خلبانان هوانيروز با ??? سورتى پرواز مواضع دشمن را درهم كوبيدند و چون دشمن روى جاده آسفالته حركت داشت و با اتخاذ اين تاكتيك غلط، متحمل تلفات و خسارات فراوانى شد. طى اين عمليات، ???? تا ???? تن از منافقين كشته و حدود ???? نفر از آنان نيز زخمى شدند.
در ميان كشته شدگان و اسرا، تعدادى از كادرهاى سازمان و فرماندهان تيپ ها نيز ديده مى شد. مثل محمود مهدوى (فرمانده محور)، مهدى افتخارى (مسؤول هيات اجرايى)، پرويز كريميان با اسم مستعار جهانگير (مسؤول تيپ جهانگير)، اصغر زمان وزيرى با اسم مستعار وحيد (از مسؤولين كادر اجرايى)، بهمن (جانشين فرمانده تيپ)، افسانه (فرمانده تيپ افسانه باقربيگى (از هيات اجرايى)، على خدايى صفت و فردى به نام معصومى. اينها از افرادى بودند كه مشخصآ از مسؤولين رده بالاى آنها تا الان كشته شده اند. غلامرضا پورگل هم كه مسؤول محور پنجم بود و قرار بود در محور قزوين ق€… تهران، هدايت عمليات را به دست بگيرد كشته شد.
علاوه بر اينها، منافقين ???? دستگاه خودرو نيز به همراه داشته اند كه اكثرشان منهدم و يا به غنيمت در آمد. عجيب اينجاست كه اين وسايل نقليه، بيش از ??? كيلومتر كار نكرده بودند. ضمناً ??? دستگاه تانك و نفربر ساخت برزيل هم در اين ميان بودند.
بدين ترتيب منافقين پس از تحمل يك شكست استراتژيك در پشت تنگه پاطاق، روز جمعه ? مرداد ???? رسماً اعلام كرد كه از شهرهاى اسلام آباد و كرند عقب نشينى كرده اند.
[url=http://www.dsrc.ir/Contents/view.aspx?id=2275]منبع[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شايد يكي از مواردي كه هيچ گاه از حافظه مردم ايران پاك نخواهد شد، همراهي منافقين با رژيم بعثي عراق در طول 8 سال جنگ تحميلي باشد كه طي آن منافقين دوشادوش دشمنان كشورمان با هموطنان خود مي جنگيدند و به سمت فرزندان ايران شليك مي كردند


عملكرد گروهك منافقين در قبل از آغاز تهاجم عراق به ايران به گونه اي بود كه رژيم بعث عراق از تحليل ها، مواضع و نشريات آنها براي برنامه ريزي هاي خود استفاده مي كرد. گروهك منافقين با آغاز جنگ تحميلي عراق عليه ايران موضع فريبكارانه اي را اتخاذ كرد، بدين ترتيب كه در اعلاميه هاي آغازين خود، ضمن محكوم كردن تجاوز عراق، حضور نيروهاي خود را در جبهه هاي جنگ به خواست مقامات كشور منوط دانست. با اين همه، با گذشت هفت روز، در اطلاعيه ديگري از حضور نيروهاي خود در جبهه هاي جنگ خبر داد. كمتر از يك ماه از آغاز جنگ نگذشته بود كه دادستان انقلاب اسلامي آبادان 41 نفر از اعضاي اين گروهك را به اتهام جاسوسي بازداشت كرد.

اين گروهك در حالي مدعي حضور در جبهه ها بود كه اساسا در تحليل هايش اين جنگ را جنگي ارتجاعي و ناعادلانه مي دانستند. اعضاي اين گروهك با ناديده گرفتن اين كه عراق آغازگر تهاجم به ايران بوده است و انگار كه يك گروه غيرايراني است؛ انگيزه ايران از اين جنگ را نه دفاع از كشور كه مورد حمله واقع شده بود بلكه صدور انقلاب و همچنين انگيزه عراق را شكل گيري جرياني قطبي در منطقه دانست.(1)

اين سازمان پس از شكست در انتخابات مجلس شوراي اسلامي در نخستين دوره، خود را به رئيس جمهور مخلوع، بني صدر نزديك كرد.

بنيصدر نيز كه با مشاهده ناكامي هاي نظامي ناشي از سياست هاي مغرضانه و غلطش در آزادسازي مناطق اشغالي ايران خود را در مخاطره مي ديد، سعي كرد پس از ائتلاف با منافقين و به ظاهر چپ هاي امريكايي، مناقشات داخلي را گسترش دهد. غائله 14 اسفند 1359 در دانشگاه تهران نقطه آغاز مرحله جديد منازعات سياسي بود.

در اين روز طي سخنراني بنيصدر در دانشگاه تهران، منافقين به همراه ديگر طرفداران رئيس جمهور مخلوع، مردم حاضر در صحنه و هواداران حزب جمهوري اسلامي حاضر در مراسم را مورد ضرب و شتم قرار دادند. به رغم تاكيدات حضرت امام خميني(ره) بر تمركز همه امكانات و نيروهاي داخلي بر دفاع همه جانبه، تداوم بحران آفريني سياسي منافقين در داخل كشور در نخستين ماه هاي آغاز تجاوز به ميهن اسلامي، سرانجام به درگيري مسلحانه آنان با نيروهاي انقلاب در خرداد 1360 منجر شد. امام خميني (ره)، بني صدر را از فرماندهي كل قوا خلع كردند و مجلس هم راي به عدم كفايت سياسي وي داد. سرانجام وي به اتفاق رجوي با خلبان پيشين شاه به فرانسه متواري شد و در پي آن نيز سازمان منافقين موجي از ترور و انفجار به اميد براندازي نظام جمهوري اسلامي را در سراسر كشور به راه انداخت.(2) بني صدر و رجوي در پاريس به همراهي تعدادي از گروه هاي ضد انقلاب گروهي به نام شوراي مقاومت ملي را تشكيل دادند. رجوي وعده سرنگوني سريع جمهوري اسلامي را طي دو ماه به رهبران سازمان هاي هم پيمان داد، اما گذشت زمان، باور متحدان رجوي را نسبت به سخنان وي سست تر كرد. رجوي در سال دوم عمر شوراي خود ساخته در مقابل تعيين دوره سرنگوني جمهوري اسلامي پاسخ داد: <تا پايان سال آينده، نمي توانم به اين سوال جواب بدهم چون مشغول ارزيابي نيروهاي خود هستيم و در ميان نيروهاي مان حلقه مفقوده اي داريم كه مشغول يافتن و وصل آن به سازمان هستيم.> به مرور براي همگان ثابت شد كه اين حلقه مفقوده، رژيم بعث عراق بود و رجوي قصد داشت سازمان خود را با آن پيوند دهد.(3(

رجوي از همان نخستين سال سكونت در فرانسه كوشيد تا از طريق پيام ها و مصاحبه هايش به دولتمردان عراق بفهماند كه او مي تواند با زياده خواهي هاي عراق همراهي كند و حتي تا جايي پيش رفت كه اروندرود را متعلق به عراق معرفي كرد و به جاي اروندرود <واژه شط العرب> را هماهنگ با عراق به كار برد. وي علاوه بر ارسال پيام هاي محبت آميز براي رژيم عراق، كوشيد متحدان خود را آماده پذيرش ارتباط و همكاري با عراق كند. پس از زمينه سازي هاي لازم، سركرده منافقين و طارق عزيز در پاريس با يكديگر ملاقات كردند. طي ملاقات مزبور، طارق عزيز ابراز كرد: <اميدوارم در آينده نزديك دوست عزيزم مسعود رجوي را در پست رياست جمهوري يا نخست وزيري ايران ملاقات كنم! پس از ملاقات سركرده منافقين با طارق عزيز، عراق به عمده ترين مركز فعاليت سازمان منافقين تبديل شد.(4(

گروهك منافقين از همكاري با حكومت بعثي عراق اهدافي را دنبال مي كرد؛ نخست اين كه از نظر جغرافيايي عراق با مرزهاي زميني طولاني اي كه با ايران داشت؛ بهترين و آسان ترين مسير براي نفوذ گروه هاي عضو اين گروهك به داخل ايران محسوب مي شد. دوم آن كه اين گروهك با بهره گيري ازكمك هاي مالي و تسليحاتي سخاوتمندانه دولت عراق مي توانست توان مبارزاتي خود را در برابر نظام اسلامي ايران به ميزان قابل توجهي افزايش دهد. به دنبال اين سياست پايگاه هاي منافقين كه تعداد آنها 17 پايگاه اعلام شده بود؛ در دل خاك عراق و در نزديكي مناطق مرزي اين كشور با ايران تاسيس شد. اصلي ترين پايگاه آنها به نام <اشرف> در 100 كيلومتري شمال غربي بغداد واقع شده بود.(5) عمده فعاليت اين گروهك در خلال جنگ تحميلي 8 ساله را مي توان اعزام گروه هايي براي انجام عمليات هاي ترور و خرابكاري به ويژه ترور رزمندگان و فرماندهان نظامي در داخل ايران، جاسوسي از تحركات نظامي ايران، انجام تبليغات مسموم از طريق راديوي اختصاصي اين گروه در عراق و نيز شايعه سازي براي تحت الشعاع قرار دادن حمايت هاي مردمي از جبهه ها دانست.

نيروهاي وابسته به منافقين حضور گسترده اي در كنار نيروهاي عراقي داشتند و شنود مكالمات بي سيمي و تلفني نيروهاي ايراني بيشتر از سوي نيروهاي اين سازمان صورت مي گرفت و همچنين در سركوب شيعيان و كردهاي عراق از سوي رژيم بعث نقش مهمي داشتند.(6)

با وجود امكانات فراوان نظامي كه اين سازمان در اختيار داشت، به غير از مرحله پاياني جنگ، هيچ وقت در اندازه اي نبود كه بتواند عمليات نظامي مستقلي را عليه نيروهاي ايران انجام دهد. در اوايل سال 1367 نيروهاي سازمان با پشتيباني ارتش عراق عملياتي را با نام <آفتاب> در منطقه شوش انجام دادند كه با متحمل شدن تلفات فراواني به عقب نشيني مجبور شدند.(7)

پس از آن منافقين با بازسازي قواي خود در قالب 20 تيپ (هر تيپ به استعداد يك گردان منظم حدود 150 نفري) در روز سوم مرداد 1367 از سمت اسلام آباد غرب و كرند به ايران حمله كردند و به داخل خاك ايران پيشروي كردند.(8) آنان به خيال واهي خود قصد داشتند براساس يك برنامه زمان بندي شده 33 ساعته در پنج مرحله از شهرهاي سرپل ذهاب، اسلام آباد، همدان و قزوين عبور كنند و خود را به تهران برسانند. دولت عراق در اين عمليات با ادواتي از قبيل 120 دستگاه تانك، 400 دستگاه نفربر، 90 قبضه خمپاره انداز 80 ميلي متري، 30 قبضه توپ 122ميلي متري، 150 قبضه خمپاره 400 ميلي متري، 1000 قبضه تيربار كلاشينكف، 30 قبضه توپ 106 ميلي متري و 1000 دستگاه كاميون و خودرو آنان را ياري مي كرد. همزمان با اين عمليات، براي جلوگيري از عمليات هوايي هواپيماها و هليكوپترهاي جمهوري اسلامي ايران، هواپيماهاي عراقي پايگاه هاي شكاري <نوژه> همدان و حتي دزفول و همچنين پادگان تيپ 2 سقز و پايگاه هوانيروز كرمانشاه را بمباران كردند.(9(

در واكنش به اين تحركات منافقين، روز پنج شنبه 6 مرداد 1367 عمليات <مرصاد> با رمز <يا علي بن ابيطالب(ع)> از سوي نيروهاي ايراني آغاز شد. در اين عمليات سه گردان از نيروهاي بسيج و سپاه با دور زدن نيروهاي منافقين شهر اسلام آباد را آزاد كردند. بلافاصله پس از آزادسازي شهر اسلام آباد، يگان هاي سپاه پيشروي را به سمت كرند آغاز كردند. نهايتا با كشته شدن حدود 1600 تا 2000 تن و اسارت و زخمي شدن تعداد زيادي از منافقين در روز جمعه 7 مرداد ،1367 اعضاي اين گروهك تروريستي هر آن چه داشتند بر زمين نهاده و به داخل خاك عراق متواري شدند.(10(

برتري ايران در صحنه نظامي كه موجب عقيم ماندن طرح مشترك عراق و منافقين شده بود، موضع سياسي ايران را كه در حال مذاكره با دبيركل سازمان ملل در چارچوب قطعنامه 598 بود، تقويت كرد و ادعاي صلح طلبي عراق و منافقين در عرصه بين المللي با تجاوز به خاك ايران زير سوال رفت.(11(

پس از شكست در عمليات مرصاد، منافقين ديگر هرگز نتوانستند به انسجام قبلي خود بازگردند و به علل مختلف از جمله اضمحلال اخلاقي، دچار اختلافات درون سازماني شده و اختلافات شديد ميان كادر رهبري و ديگر اعضاي آن به وقوع پيوست.



منابع:
1 -رضا بسطاني، نقش سازمان مجاهدين خلق (منافقين) در جنگ ايران و عراق، فصلنامه نگين، سال اول، شماره، 3 زمستان 1381

2 -دروديان، محمد، آغاز تا پايان (سالنماي تحليلي): بررسي وقايع سياسي نظامي جنگ از زمينه سازي تهاجم عراق تا آتش بس، تهران: مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 1381 ص 40-39.

-3 رضا بسطامي، همان.

4 -همان.

5 -جمال حسيني، حملات تهران عليه مخالفان در عراق، ماهنامه نگاه، سال اول شماره ،3 خرداد 1379.

6 -همان.

7 -رضا بسطامي همان.

-8 راهنماي عمليات جنگ 8 ساله، تهران: مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 1369 ص 75

-9 رضا بسطامي، همان.

-10 دروديان، محمد، پايان جنگ، بررسي و تحليل رويدادهاي سياسي - نظامي جنگ از عمليات والفجر 10 تا اشغال كويت، تهران: مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 1379 ص 191.

11-[url=http://www.dsrc.ir/view/article.aspx?id=392]پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مفدس[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از بابت مطلب مفید و مناسبی که ارسال کردید تشکر میکنم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.