xx222ir

تلاش آمريكا براي مشروعيت بخشيدن به استفاده از سلاح هسته‌اي

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

مدير مركز تحقيقات جهاني‌سازي كانادا تشريح كرد: (بخش اول)
[align=center][b]تلاش آمريكا براي مشروعيت بخشيدن به استفاده از سلاح هسته‌اي[/b][/align]

يك استاد دانشگاه و مدير مركز تحقيقات جهاني‌سازي كانادا با اشاره به دكترين جديد امنيت ملي آمريكا نوشت: دولت ايالات متحده تلاش زيادي جهت مشروعيت بخشيدن به استفاده از سلاح‌هاي هسته‌اي دارد.

[align=justify]به گزارش فارس، “مايكل چوسودوفسكي” (Michel Chossudovsky) نويسنده برنده جايزه، استاد اقتصاد در دانشگاه اتاوا و مدير مركز تحقيقات جهاني‌سازي (Centre for Research on Globalizatio)، نويسنده كتاب جهاني‌سازي فقر و نظم نوين جهاني (2003) و جنگ آمريكا بر عليه تروريسم (2005) كه در نگارش دائرةالمعارف بريتانيكا مشاركت داشته و نوشته‌هاي او به بيش از 20 زبان زنده دنيا ترجمه شده است، در مقاله‌اي كه در سايت “گلوبال ريسرچ” (globalresearch) منتشر شد، با اشاره به زمزمه‌هايي كه در مورد حمله آمريكا و متحدانش به ايران به گوش مي‌رسد، هشدار مي‌دهد: اين ماجراجويي نظامي، به قدري جدي و خطرناك است كه آينده بشريت را مي‌تواند تهديد نمايد.

[color=darkred]* خطر جنگ هسته‌اي [/color]

زماني كه انسان به ويراني‌ها و تلفات جنگ‌هاي عراق و افغانستان مي‌نگرد، باز هم نمي‌تواند ميزان واقعي تخريب و كشتار ناشي از جنگ جهاني سوم را كه با استفاده از سلاح‌هاي پيشرفته و تكنولوژي پيشرفته رخ مي‌دهد، حدس بزند.
جامعه بين‌الملل، به نام صلح جهاني، بر جنگ اتمي، صحه گذارد. “ايجاد جهاني امن‌تر” بهانه‌اي است براي آغاز عمليات نظامي كه مي‌تواند به هولوكاست هسته‌اي منجر شود.
رژيم صهيونيستي براي استفاده از سلاح‌هاي اتمي در جنگ محتمل آينده با جهان اسلام، مهيا شده است. جايي كه من زندگي مي‌كنم (آمريكاي شمالي) مردم مدام از هولوكاست سخن مي‌گويند اما هر بمب اتمي، خود به تنهايي مي‌تواند يك هولوكاست باشد. مي‌تواند بكشد، شهرها را ويران سازد و همه مردم را نابود نمايد.
واقعيت‌ها، وارونه جلوه داده مي‌شود. بنابر يك استدلال نادرست، در يك “جنگ بشردوستانه” از سلاح‌هاي هسته‌اي تاكتيكي بهره برده مي‌شود و به نقل از “كارشناسان متخصص” ادعا مي‌كنند كه اين سلاح‌ها براي حفاظت از رژيم صهيونيستي و دنياي غرب از حمله اتمي است.
بمب‌هاي هسته‌اي آمريكا كه داراي قدرت تخريب 6 برابر قوي‌تر از بمبي است كه در هيروشيما منفجر شد، توسط كارشناسان متخصص، بمب بشردوستانه لقب مي‌گيرد و در همين حال، سلاح‌هاي هسته‌اي ايران كه اصلا وجود خارجي ندارند، تهديدي مسلم، براي امنيت جهاني تلقي مي‌شوند.
زماني كه جنگ اتمي حمايتي آمريكا، به عنوان يك “ابزار صلح” محسوب شود توسط نهادهاي جهاني و از جمله سازمان ملل بر آن صحه گذارده شود، هيچ راه برگشتي نيست، جامعه بشري، با شتاب به سوي خود ويراني پيش مي‌رود.
اين مقاله، ابتدا در فوريه 2006، با عنوان “آيا دولت بوش، يك هولوكاست هسته‌اي را طراحي كرده است؟ آيا آمريكا از سلاح هسته‌اي بر عليه ايران و تلافي در صورت عدم توافق با تهران، استفاده خواهد كرد” منتشر شد و به بررسي دكترين آمريكا در مورد جنگ پيش‌دستانه هسته‌اي كه در مورد ايران نيز به كار مي‌رفت، مي‌پرداخت. نكته مهم اين است كه 5 سال پيش، آمريكا براي چنين جنگي آماده مي‌شد و اكنون نيز مرحله پيشرفته اين نمايش، آماده اجراست.

[color=darkred]* توجيه استفاده از سلاح هسته‌اي توسط دولت آمريكا [/color]

روندهاي عملياتي، براي آغاز جنگ هسته‌اي توسط “فرماندهي استراتژيك آمريكا” در حال انجام است.
ما در يك چهار راه خطرناك ايستاده‌ايم؛ قوانين و راهبردهاي مربوط به سلاح‌هاي هسته‌اي، اكنون استفاده از اين سلاح‌ها را “آزاد” كرده‌اند) يا در واقع، از تعادل با قواعدي كه در دوران جنگ سرد حاكم بودند، خارج شده‌اند. )
دكترين جديد اعلام مي‌كند كه “اداره، كنترل و هماهنگي” استفاده از سلاح هسته‌اي بايد “انعطاف‌پذير” باشد و به فرماندهان منطقه جنگي، اجازه دهد كه تصميم بگيرند كه چه زمان و كجا بايد از سلاح هسته‌اي استفاده نمايند: فرماندهان جنگي منطقه، مسئول صحنه عمليات‌هاي هسته‌اي (Theater Nuclear Operations) هستند و نه تنها اختيار اجراي اين عمليات را دارند، بلكه در مورد هر موضوع مربوط به سلاح هسته‌اي تصميم مي‌گيرند.
ما به نقطه بحراني تاريخ رسيده‌ايم. كاملا ضروري است كه مردم، در داخل و خارج كشور، دشواري وضعيت فعلي را درك كنند و قاطعانه بر عليه دولتشان عمل كنند تا چرخه جنگ را متوقف نمايند.

[color=darkred]* سابقه سياه آمريكا در توجيه استفاده از سلاح هسته‌اي [/color]

هري ترومن، رئيس جمهور وقت آمريكا در تاريخ 25 جولاي اعلام كرد: “ما وحشتناك‌ترين بمب تاريخ را كشف كرده‌ايم. ممكن است تخريب حاصل از انفجار اين بمب، پس از دوران نوح و كشتي افسانه‌اي‌اش، عظيم‌ترين ويراني باشد. اين سلاح قرار است بر عليه ژاپن به كار گرفته شود. ما اين سلاح را بر عليه اهداف نظامي و سربازان و ملوانان استفاده خواهيم كرد، نه بر عليه زنان و كودكان حتي اگر ژاپن، وحشي، ظالم، بي‌رحم و متعصب باشد، ما به عنوان رهبر دنيايي كه سعادت عمومي را مي‌خواهد، نمي‌توانيم اين بمب وحشتناك را بر روي پايتخت قديمي يا جديد اين كشور بيندازيم. محل اصابت، كاملا نظامي است. به نظر مي‌رسد كه وحشتناك‌ترين چيزي كه تاكنون كشف شده است، بيشترين فايده را دارد. “
اولين بمب اتمي در 6 آگوست 1945 بر روي هيروشيما انداخته شد و بمب دوم در 9 آگوست، در ناكازاكي منفجر شد. ترومن در همان روز، يعني 9 آگوست 1945 در يك سخنراني راديويي اعلام كرد: “دنيا متوجه شده است كه اولين بمب، در هيروشيما كه يك پايگاه نظامي است، انداخته شده است زيرا ما اميدوار بوديم كه در اولين حمله، تا حد ممكن از كشته شدن غيرنظاميان جلوگيري نماييم. “
از 6 آگوست 1945، بشريت به وضعيت غيرقابل تصور هولوكاست هسته‌اي نزديك‌تر مي‌شود كه در آن اشعات راديواكتيو، در بيشتر مناطق خاورميانه پخش مي‌شود.

[color=darkred]* تلاش جديد آمريكا براي مشروعيت بخشيدن به كاربرد بمب هسته‌اي [/color]

همه حفاظ‌هاي دوره جنگ سرد كه سلاح هسته‌اي را به عنوان “آخرين مفر” تلقي مي‌كرد، از ميان رفته است. عمليات‌هاي نظامي تهاجمي، اكنون استفاده از كلاهك‌هاي هسته‌اي را اقدامي براي “دفاع از خود” توصيف مي‌كنند.
تمايز سلاح‌هاي هسته‌اي تاكتيكي و زرادخانه جنگي متعارف، محو شده است. دكترين جديد آمريكا بر پايه “تركيب توانايي‌هاي ضربه زدن” بنا نهاده شده است. در نهايت، آنچه به صورت خاص در برنامه بمباران ايران توسط پنتاگون در نظر گرفته شده است، استفاده از سلاح هسته‌اي در كنار سلاح‌هاي متعارف است.
همچنانكه در مورد انفجار اولين بمب اتمي، شاهد بوديم ترومن از “انداختن بمب بر روي هيروشيما به عنوان يك پايگاه نظامي” سخن مي‌گفت، اكنون هم بمب‌هاي هسته‌اي كوچك (mini-nukes) به عنوان بمب‌هايي كه “به شهروندان غيرنظامي آسيب نخواهند رساند”، معرفي مي‌شوند.
دكترين جديد هسته‌اي آمريكا كه با نام رسمي “نگارش ضميمه 3-12” يا (Doctrine for Joint Nuclear Operations, March 2005) شناخته مي‌شود، به دنبال “همراه كردن حمله‌هاي سلاح متعارف با سلاح‌هاي هسته‌اي” ، تحت عنوان «يكپارچه كردن» حمله و اجراست.
اين دكترين، نقشه جنگي را به عنوان مديريت روند تصميم‌سازي توصيف مي‌كند كه با تركيب ابزارها، اهداف نظامي و استراتژيك توأمان كسب مي‌شود و در اين روند، از دست رفتن زندگي انسان‌ها، اهميت كمي دارد.
نقشه جنگي‌اي كه با دكترين جديد هسته‌اي آمريكا طراحي شود، بر «بيشترين كارآيي در استفاده از نيروها» متمركز شده است كه به معناي تنظيم بهينه سلاح‌هاي مختلف،‌ براي نيل به اهداف تعيين شده نظامي است. در اين زمينه، سلاح‌هاي هسته‌اي و متعارف، به عنوان “بخشي از جعبه ابزار” لحاظ مي‌شوند كه فرماندهان نظامي مي‌توانند بر حسب ضرورت و بنا بر مقتضيات صحنه جنگي انتخاب نموده و به كار ببرند )صد البته هيچ‌يك از سلاح‌هايي كه در اين “جعبه ابزار” طراحي شده توسط پنتاگون قرار دارد و شامل بمب‌هاي ضد سنگر متعارف، بمب‌هاي خوشه‌اي، بمب هسته‌اي كوچك، سلاح‌هاي شيميايي و ميكروبي زماني كه توسط آمريكا و متحدانش به كار روند، “سلاح‌هاي كشتار جمعي” محسوب نمي‌شود).
اهداف اعلام شده عبارت است از: “اطمينان از بيشترين كارآيي در استفاده از نيروها و قرار دادن دامنه گسترده‌تر گزينه‌هاي حمله (متعارف و هسته‌اي) در اختيار رهبران آمريكايي، به منظور اقدام در وضعيت‌هاي فوري. يكپارچگي نيروهاي متعارف و هسته‌اي براي هر استراتژي موفق جامع، ضروري است. اين يكپارچگي باعث بيشينه شدن اهداف، كمينه شدن تخريب‌ها و كاهش هزينه‌ها مي‌گردد. “ (Doctrine for Joint Nuclear Operations p. JP 3-12-13)
دكترين جديد هسته‌اي، مفروضات و واقعيت‌ها را زير و رو مي‌كند. نه تنها تأثيرات شديد ويرانگر سلاح‌هاي هسته‌اي را ناديده مي‌گيرد، بلكه تصريح مي‌كند كه بدون هيچ قيد و بندي، سلاح‌هاي هسته‌اي “امن” هستند و استفاده از آنها در ميدان جنگي، مي‌تواند «كمترين ميزان تخريب و كاهش هزينه‌ها» را تضمين نمايد. موضوع تشعشعات راديواكتيو، به ندرت در مورد سلاح‌هاي هسته‌اي تاكتيكي در نظر گرفته مي‌شود. اين اصول راهبردي غيرمتجانس كه سلاح هسته‌اي را “براي غير نظاميان، بي خطر” توصيف مي‌كند، براي استفاده از سلاح‌هاي مختلف، در صحنه جنگ، به فرماندهان نظامي، چراغ سبز نشان مي‌دهد.

[color=darkred]* اقدامات “تهاجمي” و “تدافعي” [/color]

در سال 2001 در مورد امكان استفاده از سلاح هسته‌اي در خاورميانه و به ويژه عليه ايران بررسي‌هايي انجام شد. دكترين جديد هسته‌اي آمريكا، يك گام به محو كردن مرز ميان اقدام نظامي “تهاجمي” و “تدافعي” كمك كرد:
“سه‌گانه جديد، پيشنهاد مي‌كند كه توانايي‌هاي استراتژيك دفاعي و تهاجمي شامل توانايي حمله هسته‌اي و غيرهسته‌اي، دفاع فعال و منفعل، همزمان به كار گرفته شود. يك تحقيق جامع براي توسعه، ايجاد يك شالوده صنعتي براي پيشرفت، ساختن و حفظ نيروهاي تهاجمي و سيستم‌هاي دفاعي، ضروري است.”
دكترين جديد هسته‌اي، از اقدام‌هاي پيشدستانه “دفاع از خود” فراتر رفته است و خواهان “اقدام آغازين” (anticipatory action) است كه در آن سلاح‌هاي هسته‌اي عليه “دشمن سرسختي” به كار مي‌رود كه بر گسترش سلاح‌هاي كشتار جمعي اصرار مي‌ورزد:
“طرح امنيتي مناسب، نيازمند آمادگي براي تهديدات احتمالي است كه ممكن است اكنون واضح نباشند. درس‌هاي تاريخ نظامي به ما يادآوري مي‌كند كه: منازعات غير عقلاني، پيش‌بيني نشده آغاز مي‌شود. نيروهاي نظامي، بايد براي مقابله با توانايي‌ها و سلاح‌هايي كه موجود است يا به وجود خواهد آمد، آماده باشند، حتي اگر سناريوي فوري براي جنگ پيش رو وجود نداشته باشد. براي بيشينه‌سازي بازداشتن از كاربرد سلاح‌هاي كشتار جمعي، ضروري است كه نيروهاي آمريكايي براي استفاده از سلاح هسته‌اي آماده باشند و نيز براي به كارگيري سلاح‌هاي هسته‌اي در صورت لزوم، در جهت جلوگيري يا تلافي كاربرد سلاح‌هاي كشتار جمعي، مهيا باشند.”

[color=darkred]* طرح كاربرد همزمان سلاح‌هاي هسته‌اي و متعارف [/color]

دكترين جديد هسته‌اي آمريكا، به صورت خلاصه، فرآيندهاي اداره و استفاده از سلاح‌هاي هسته‌اي و ماهيت رابطه ميان عمليات‌هاي جنگي هسته‌اي و متعارف را بيان مي‌كند:
“استفاده از سلاح‌هاي هسته‌اي در صحنه جنگ، نيازمند طرحي براي يكپارچه كردن سلاح‌هاي هسته‌اي و متعارف، در بزرگترين مقياس ممكن است.” (DJNO, p 47)
زماني كه فرمانده كل قوا كه رئيس جمهور ايالات متحده است، تصميم بگيرد كه عمليات نظامي تركيبي هسته‌اي-متعارف اجرا شود، همواره اين ريسك وجود خواهد داشت كه سلاح‌هاي هسته‌اي تاكتيكي، بدون اجازه مجدد از رئيس جمهور، به كار روند. با اين ملاحظه، دسترسي فرماندهان منطقه جنگي به سلاح‌هاي هسته‌اي، با اين توجيه صورت مي‌گيرد كه نقشه‌هاي جنگي بايد، «منعطف باشند و در موقعيت‌هاي متفاوت، امكان تغيير داشته باشند».


ادامه دارد ... . [/align]

[url=http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8905301590]منبع : خبرگزاري فارس [/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مدير مركز تحقيقات جهاني‌سازي كانادا تشريح كرد: (بخش دوم و پاياني- ادامه مطلب بالا )
[align=center][b]آمريكا بدنبال تفويض اختيار استفاده از بمب اتم به فرماندهان نظامي خود[/b][/align]

[align=justify]مدير مركز تحقيقات جهاني‌سازي كانادا با اشاره به دكترين جديد امنيت ملي آمريكا نوشت: آمريكايي‌ها به دنبال تفويض اختيار استفاده از بمب هسته‌اي به فرماندهان نظامي خود هستند تا تبعات استفاده از آن از رئيس جمهور به فرماندهان جزء نظامي كاهش يابد.

به گزارش فارس، “مايكل چوسودوفسكي”، استاد اقتصاد در دانشگاه اتاوا و مدير مركز تحقيقات جهاني‌سازي، نويسنده كتاب جهاني‌سازي فقر و نظم نوين جهاني (2003) و جنگ آمريكا عليه تروريسم (2005) كه در نگارش دايرةالمعارف بريتانيكا مشاركت داشته و نوشته‌هاي او به بيش از 20 زبان زنده دنيا ترجمه شده است، در مقاله‌اي كه در سايت “گلوبال ريسرچ” منتشر شد، با اشاره به زمزمه‌هايي كه درباره حمله آمريكا و متحدانش به ايران به گوش مي‌رسد، هشدار مي‌دهد: اين ماجراجويي نظامي، به قدري جدي و خطرناك است كه آينده بشريت را مي‌تواند تهديد نمايد.
در بخش اول اين مقاله نويسنده به تشريح تلاش آمريكا در قالب دكترين جديد امنيت ملي اين كشور براي مشروعيت بخشيدن به استفاده از سلاح هسته‌اي پرداخته است و اينك بخش دوم مقاله را از نظر مي‌گذرانيم.
بر اين اساس (طرح جديد دكترين امنيت ملي) “فرماندهان منطقه جنگي، مسئول تعيين اهداف و توسعه نقشه‌هاي جنگ هسته‌اي براي تحقق آن اهداف هستند. زماني كه وظايف مشخص شد، فرماندهان جنگي احتياطي، جزئيات نقشه براي تأمين اهداف را فراهم مي‌سازند. استفاده از سلاح هسته‌اي در منطقه عملياتي، بايد تابع مقررات دكترين هسته‌اي آمريكا باشد و نيز پاسخي مؤثر براي طراحي و اجراي عمليات‌ها در چارچوب زماني‌اي كه بحران اجازه مي‌دهد، باشند.“
از آنجايي كه براي هر سناريويي، صرفا گزينه‌هاي پيش‌بيني شده وجود ندارند، فرماندهان نظامي، بايد توانايي طراحي نقشه‌ها در زمان بحران را داشته باشند و بتوانند اين نقشه‌ها را اجرا نمايند. نقشه‌ها در زمان بحران كه محدوديت وجود دارد و يا گزينه‌هاي معمول، نامناسب هستند، توانايي به كارگيري گزينه‌هاي جديد و يا اصلاح گزينه‌هاي موجود را فراهم خواهد كرد.
فرمان دادن، اداره كردن و هماهنگ نمودن، همه بايد به قدر كافي قابل انعطاف باشد كه به فرماندهان نظامي منطقه اجازه دهد كه نسبت به اهداف فوري مانند دستگاه‌هاي پرتاب موشك سيار، واكنش مناسب نشان دهند.“

[color=darkred]* صحنه عمليات‌هاي هسته‌اي [/color]

تا زماني كه تأييد رسمي رئيس جمهور براي آغاز جنگ هسته‌اي صادر نشده است، فرماندهان مستقر در منطقه جنگي، مسئول صحنه عمليات‌هاي هسته‌اي خواهند بود. اين افراد نه تنها اختيار اجراي عمليات هسته‌اي را دارند، بلكه مي‌توانند هر تصميمي را كه مربوط به سلاح‌هاي هسته‌اي مي‌شود نيز اتخاذ نمايند.
با اين بيان، ديگر فقط با “خطر پرتاب غير عمدي و تصادفي بمب هسته‌اي” مواجه نيستيم (كه قبلا توسط وزير دفاع اسبق "رابرت مك‌نامارا " (Robert S. McNamara) در مورد آن هشدار داده شده بود) بلكه با يك روند تصميم‌گيري نظامي روبرو هستيم كه به فرماندهان نظامي، از فرمانده كل قوا تا فرماندهان جبهه جنگي، اجازه مي‌دهد كه از سلاح‌هاي هسته‌اي تاكتيكي بهره ببرند.
به علاوه، چون اين سلاح‌هاي هسته‌اي “كوچك”، توسط پنتاگون به عنوان سلاح‌هايي كه “به شهروندان غير نظامي آسيب نخواهد رساند” طبقه‌بندي شده است و مدعي هستند كه “احتمال تخريب ناخواسته را به حداقل ممكن مي‌رساند”، فرماندهان جنگي ترغيب مي‌شوند كه احتياط را كنار بگذارند و در استفاده از سلاح هسته‌اي ترديد نكنند.
اگر زماني تصميم بر اين شد كه يك عمليات نظامي انجام شود (مثلا فرض كنيد كه يك حمله هوايي به ايران صورت گيرد) فرماندهان صحنه عمليات، تا حدي آزادي عمل دارند. آنچه در عمل اتفاق مي‌افتد اين است كه قدرت تصميم رئيس جمهور سلب مي‌شود و اين فرماندهان صحنه عمليات هستند كه تصميم مي‌گيرند از چه سلاحي و بر عليه چه اهدافي استفاده نمايند. سلاح‌هاي هسته‌اي تاكتيكي انباشته شده كه قبلا فقط براي ايجاد ترس و بازدارندگي به كار مي‌رفت، اكنون به عنوان بخشي از مهمات جنگي در نظر گرفته مي‌شود. به عبارت ديگر، بمب هسته‌اي، به بخشي از “جعبه ابزار” در اختيار فرماندهان جنگي تبديل شده است.

[color=darkred]* حمله هوايي به ايران [/color]

نقشه عملياتي حمله هوايي به ايران، از سال 2005 آماده و تجهيزات عملياتي ضروري براي اين حمله، تهيه شده است.
معاون رئيس جمهور وقت، ديك چني، دستور داده بود كه “نقشه احتمالي” كه “شامل حمله هوايي در مقياس وسيع،‌ با استفاده از سلاح‌هاي متعارف و هسته‌اي “ مي‌شود، طراحي شود.(Philip Giraldi Attack on Iran: Pre-emptive Nuclear War, The American Conservative, 2 August 2005)
ستاد فرماندهي ارتش آمريكا، ممكن است كه اكنون اين نقشه را مورد بازنگري قرار داده باشند و جزئيات آن را تغيير بدهند.
در ژانويه 2005، يك تغيير بزرگ در اختيارات ستاد فرماندهي ارتش آمريكا رخ داد. اين ستاد اختيار پيدا كرد كه “دستورات جنگي براي استفاده همزمان از سلاح‌هاي جنگي متعارف و سلاح‌هاي كشتار جمعي” را رأسا صادر نمايد. براي اجرايي كردن اين اختيار، يك دستورالعمل نظامي به نام “ضميمه كاربردي براي تركيب فرماندهي جوي و حملات جهاني” تدوين شد كه به ستاد فرماندهي آمريكا اين اختيار را مي‌داد كه در راستاي دكترين جديد هسته‌اي دولت بوش، در عمليات‌هاي نظامي، مسئول “تركيب سلاح‌هاي هسته‌اي و متعارف” باشد. هر دو دسته سلاح هسته‌اي و متعارف، به صورت يكپارچه، تحت عنوان “عمليات حمله مشترك” اداره و اجرا مي‌شود.
"رابرت نوريس " و "هانس كريستنس " در بولتن دانشمندان هسته‌اي مي‌نويسند: “وزارت دفاع در حال ارتقاي نقشه‌هاي حمله هسته‌اي خود مي‌باشد تا در راستاي سياست جديد هسته‌اي رئيس جمهور قرار گيرد. در اين طرح جديد، به جاي تصميم‌گيري متمركز براي به كار بردن حملات وسيع هسته‌اي كه در دوران جنگ سرد براي مبارزه با يك دشمن به كار مي‌رفت، از مجموعه‌اي از تصميم‌گيري‌هاي غير متمركز و قابل انعطاف، براي مقابله با دشمنان متعدد استفاده مي‌شود. اين دستورالعمل جديد كه به نام “اپلانو 8044” (OPLAN (Operations Plan) 8044) شناخته مي‌شود مورد تجديدنظر قرار گرفته و جزئياتي به آن افزوده شده تا گزينه‌هاي قابل انعطافي فراهم سازد و هم‌پيمانان را مطمئن و دشمنان را منصرف و اگر ضروري بود، نابود نمايد و به اين منظور، دامنه وسيعي از گزينه‌ها پيش‌بيني شده است.
يكي ديگر از دستورالعمل‌هاي تهيه شده، “كانپلان 8022” (CONCEPT PLAN (CONPLAN) 8022) است كه براي استفاده سريع از سلاح‌هاي هسته‌اي، متعارف و ساير توانايي‌هاي جنگي است كه براي نابودي فوري اهداف در هر كجاي دنيا و در صورت نياز به صورت پيش‌دستانه طراحي شده است. دونالد رامسفلد، وزير دفاع اسبق، در سال 2004 دستور رسمي شدن "كانپلان 8022 " را در ميان نيروهاي نظامي صادر نمود. در نتيجه، سياست حمله پيش‌دستانه دولت بوش، اكنون شامل استفاده از بمب‌‌افكن‌هاي دوربرد، زيردريايي‌هاي استراتژيك براي گشت‌زني بازدارنده و احتمالا موشك‌هاي بالستيك قاره‌پيما مي‌شود.
كانپلان 8022، اكنون دستورالعملي براي اجراي عمليات‌هاي نظامي در سطح جهان است و در مورد كاربرد زيردريايي و بمب‌افكن‌ها توسط نيروي هوايي و نيروي دريايي، است. (Japanese Economic Newswire, 30 December 2005)
هانس كريستنس مي‌گويد: "كانپلان 8022 " يك پوشش براي تنظيم سناريوهاي استراتژيك حملات پيش‌دستانه است و شامل كاربرد سلاح هسته‌اي نيز مي‌باشد.
اين دستورالعمل، به نحو مؤثري بر تهديدات جديد آمريكا (كره شمالي و ايران) و نيز تكثير و اشاعه تروريست‌ها متمركز شده است. البته اين بدين معنا نيست كه كاپلان 8022 را نمي‌توان در مقابل اهدافي در چين يا روسيه به كار بست. "

[color=darkred]* اجازه استفاده از سلاح‌هاي هسته‌اي [/color]

طرح بمباران هوايي ايران، بر اساس كانپلان 8022، در اواسط سال 2004 آغاز شد. در مي 2004، رهنمود رئيس جمهوري در مورد امينت ملي منتشر شد.
مفاد اين سند بسيار حساس امنيتي، به شدت پنهان نگاه داشته مي‌شود. در مورد اين سند در رسانه‌ها يا مذاكرات كنگره، سخني به ميان نيامده است. در حالي كه NSPD 35 محرمانه مانده است، تصور مي‌شود كه محتواي آن مربوط به استفاده از سلاح‌هاي هسته‌اي تاكتيكي در خاورميانه باشد.
با اين ملاحظه، يك نشريه ترك به نام "يني سافاك " (Yeni Safak) اينگونه گمانه مي‌زند: “در صورتي كه ايران به رژيم صهيونيستي حمله كند، آمريكا از سلاح هسته‌اي نوع "بي 61 " براي بمباران جنوب ايران و حمله به تأسيسات هسته‌اي اين كشور استفاده خواهد كرد.“
قبلا برخي از انواع سلاح‌هاي اتمي در جنگ عراق استفاده شده بود. آنچه اين روزنامه ترك حدس زده است، اين است كه ابتدا در جنگ با ايران از سلاح‌هاي متعارف استفاده شود و اگر ايران در مقام حمله متقابل عليه حملات هوايي آمريكايي-صهيونيستي برآمد، از سلاح تاكتيكي بي 61 كه نوعي سلاح “گرماهسته‌اي” (thermonuclear) است، استفاده شود. اين انتقام‌جويي بر اساس بازنگري در سند NSPD 17 مربوط به سال 2001 انجام خواهد شد.

[color=darkred]* ذخيره سلاح‌هاي متعارف و هسته‌اي از سوي رژيم صهيونيستي [/color]

رژيم صهيونيستي متحد نظامي آمريكا در حمله به ايران خواهد بود و نقش عمده‌اي را بازي خواهد كرد.
بنابر گزارش رسانه‌ها، رژيم صهيونيستي از سال 2004، شروع به دريافت 500 بمب آمريكايي بتن شكن “بي ال يو109” نموده است. اولين محموله در سپتامبر 2004 دريافت شد. در آوريل 2005، واشنگتن تأييد كرد كه رژيم صهيونيستي، 100 بمب پيشرفته‌تر به نام “جي بي يو 28 “ را از شركت “لاكهيد مارتين” (Lockheed Martin) خريداري نموده است. اين بمب داراي “قدرت انفجار 500 پوندي، سيستم هدايت ليزري و يك كلاهك غيرهسته‌اي به قدرت 4400 پوند براي نفوذ در بتن” مي‌باشد. اين بمب در جنگ عراق به كار رفته بود.
“پنتاگون اعلام كرد كه فروش 500 بمب "بي ال يو 109 " به رژيم صهيونيستي در راستاي شريك كردن اين رژيم در اهداف استراتژيك و تاكتيكي ايالات متحده است”.
اين بمب مي‌تواند از جت‌هاي اف 15 يا اف 16 كه توسط آمريكا در اختيار رژيم صهيونيستي قرار داده شده است، پرتاب شود و سپس توسط ماهواره كنترل گردد. امسال رژيم صهيونيستي، اولين بخش از 102 جنگنده دورپرواز اف 16 را از مهمترين هم‌پيمانش يعني ايالات متحده دريافت كرد. به گزارش رويترز، “رژيم صهيونيستي بمب‌هاي بتن شكن ساخته است، اما هيچكدام به اندازه بمب 200 پوندي بي ال يو، قوي نيستند.“
البته اين گزارش،‌ در مورد ذخيره و به كارگيري بمب‌هاي گرماهسته‌اي بتن شكن توسط رژيم صهيونيستي صحبتي به ميان نياورده است و البته در مورد اينكه آيا بمب‌هاي بتن شكن ساخت رژيم صهيونيستي، مجهز به كلاهك هسته‌اي هستند يا نه نيز چيزي ذكر نشده است. ارسال و ذخيره بمب‌هاي بتن شكن، تنها چند ماه پس از انتشار دستورالعمل به كارگيري سلاح هسته‌اي NPSD 35 انجام شده است.
رژيم صهيونيستي تعداد 100 الي 200 كلاهك هسته‌اي استراتژيك دارد. در سال 2003، واشنگتن و تل‌آويو، تأييد كردند كه در مورد “به كارگيري موشك‌هاي هارپون كروز مجهز به كلاهك هسته‌اي، براي استفاده در زيردريايي‌هاي كلاس دلفين در نيروي دريايي رژيم صهيونيستي” در حال تشريك مساعي هستند. اخيرا و همزمان با آمادگي رژيم صهيونيستي براي حمله به ايران، اين رژيم دو زيردريايي جديد آلماني خريده است كه قادر به حمل كلاهك هسته‌اي به عنوان عامل بازدارنده و ضربه متقابل (second-strike) هستند.
توانايي هسته‌اي رژيم صهيونيستي در سطح تاكتيكي، هنوز ناشناخته مانده است. رژيم صهيونيستي در جريان عمليات حمله هوايي به ايران، علاوه بر همكاري نظامي، در خاورميانه اقدامات سياسي نيز به عمل خواهد آورد. با بسط دادن جبهه جنگي به لبنان و سوريه توسط رژيم صهيونيستي، جبهه جنگ عليه آمريكا از شرق مديترانه تا آسياي مركزي و افغانستان گسترش خواهد يافت. [/align]


[url=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8905301591]منبع خبرگزاري فارس [/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.