امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

انهدام نیروی هوایی عراق ( معروف به یکصد و چهل فروندی)


زمانیکه حمله ی هوایی سراسری عراق علیه میهن اسلامی آغاز گردید، عملیات تاکتیکی انهدام نیروی هوایی عراق به منظور کسب برتری هوایی توسط نهاجا در روز یکم مهرماه 1359 انجام شد. این عملیات بر پایه ی طرح نبرد البرز صورت می گرفت. در این طرح نیروی هوایی از پیشدستی و غافلگیر نمودن دشمن منع شده بود، به همین لحاظ نهاجا پس از اولین ضربات دشمن در روز یکم مهرماه با علم به اینکه اصل غافلگیری دشمن که از اصول جنگ می باشد هرگز واقع نشده و دشمن با آمادگی کامل در صحنه حضور یافته است، با یکصد و چهل فروند هواپیما فرودگاهها و پایگاههای هوایی دشمن را در هم کوبید.

نام عملیات


انهدام نیروی هوایی دشمن.



زمان عملیات

طلوع آفتاب و آغاز روشنایی روز در سرزمین عراق و در منطقه مربوط به هر یک از اهداف در روز یکم مهرماه 1359.
علت انتخاب این زمان چنین بود که چون خورشید از شرق طلوع می کند و جنگنده - بمب افکن های نیروی هوایی نیز می بایستی از شرق به غرب به سوی اهداف خود پرواز کنند، بنابراین در هوای گرگ و میش صبحگاهی و تیغ تیز شعاع آفتاب در شرایطی که توپچی های زمین به هوا به سوی شرق و در حقیقت به سوی آفتاب می نگرند هدف گیری برایشان دشوار می نماید.



رمز عملیات " کمان -99''


منظور از چنین واژه ای گذاشتن تیر در چله ی کمان از سوی ملت ایران و رها نمودن آن تا دور دسترین نقاط عراق بود و 99 نیز تقارن شمارش اوراق و صفحات طرح البرز با عدد 99 بود.



منطقه عملیات


سراسر خاک و فضای کشور عراق (پایگاههای هوایی کرکوک - موصل - رشید - حبانیه - ناصریه -شعیبیه -کوت - المثنی )و اهداف دیگر در حد فاصل مدار 30 درجه شمالی یعنی جنوبی ترین مدار در خاک عراق تا شمالی ترین مدار در کشور مذکور که مدار 37 درجه شمالی را شامل می گردید.

اهداف عملیات


این عملیات هوایی تحت نام انهدام نیروی هوایی دشمن COUNTER AIR OPERATIONاهداف مشخصی داشت، مانند پایگاه هوایی، مخازن سوخت و مهمات هواپیماها، پناهگاههای هواپیماها، برج های مراقبت هوایی، تأسیسات کارخانجات هواپیماسازی وسوله ها و پناهگاههای اسکادرانهای تعمیر و نگهداری هواپیماها، باندهای پروازی و سایر اهدافی که در زمین گیر کردن هواپیماهای دشمن و کاهش فعالیت های هوایی او علیه نیروهای خودی مؤثر باشند. برای آزادی عمل یگانهای مانوری و انهدام این اهداف ابتدا باید مأموریت هایی بنام SEAD یا عملیات ضد پدافند هوایی دشمن SUPPRISION ENEMY AIR DEFENCE و قبل از حملات هوایی یا همزمان انجام شود و رادارها و موشک های ضد هوایی و توپخانه ی ضد هوایی در مناطق هدف از سر راه هواپیماهای بمب افکن برداشته شوند.
اجرای موفقیت آمیز این عملیات موجب کسب برتری هوایی در مناطق نبرد و مناطق عملیاتی می شد و هدف اصلی این عملیات ایجاد یک سیادت هوایی مطلق یا AIR SUPRIMACY بود. چنانچه چنین هدف بزرگی حاصل نمی شد، دست کم برتری هوایی AIR SUPERIORITY و باز هم چنانچه مقدور نمی شد، می بایست یک برابری هوایی را تضمین نمائیم که به آن AIR PARITY گفته می شود.
در آن زمان لشکر 92 زرهی در خوزستان انسجام کافی و لازم را نداشته و به تازگی از اتهام کودتای نافرجامی رها شده بود. هیچ نیروی نظامی دیگری نیز در منطقه خوزستان حضور نداشت که بتواند جلوی پیشروی تانک های دشمن را سد کند. نهاجا ناگزیر باید از طریق هوا دشمن را آنچنان بمباران می کرد که به راحتی نتواند شهرهای خوزستان را یکی پس از دیگری متصرف و تحت کنترل خود درآورد. برای اینکار احتیاج به برتری هوایی نسبی در مناطق تحت پیشروی و متصرف شده ی دشمن بود. این عملیات در پایان توان پروازی دشمن را به میزان قابل توجهی کاهش می داد و از سوی دیگر اقدامی در تکمیل استراتژی دفاعی کشور بود.


علل انتخاب این اهداف


از بعد تاکتیکی، انجام حملات هوایی علیه این اهداف، دشمن را در ابعاد خدمات پشتیبانی رزمی و آتش پشتیبانی هوایی، دفاع هوایی و اطلاعات و هشدار اولیه در میدان جنگ با موانع زیادی روبرو می ساخت و در نهایت می توانست به تهاجم عراق در خوزستان پایان دهد.
از بعد استراتژیک دفاعی، از آنجائیکه برآورد دشمن حاکی از زمین گیر بودن نیروی هوایی ایران بود، لذا انجام چنین عملیات سنگینی می توانست معادلات استراتژیک دشمن را با شکست روبرو سازد.

وضعیت نیروی هوایی دشمن


نیروی هوایی عراق صاحب هواپیماهای جنگنده بمب افکن و رهگیر بسیار بود که در برآوردهای اطلاعاتی به آنها اشاره شده ولی به طور کلی در آغاز جنگ تعداد اقلام عمده رزمی نیروی هوایی عراق به شرح زیر بوده است.
607 فروند ــــــ هواپیما
169 فروند ــــــ هلیکوپتر
775دستگاه ـــــ پرتاب کننده موشک های زمین به هوا
713 عراده ــــــ توپ های پدافند هوایی
116 دستگاه ــــــ رادارهای اخطار اولیه و ارتفاع یاب و کنترل آتش



وضعیت نیروی هوایی خودی


نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آن زمان در برابر یورش ارتش عراق قرار گرفت.
در این عملیات که عمده ترین عملیات تاکتیکی هوایی در عرف جهان هوانوردی نظامی محسوب می شود، نهاجا از دو نوع هواپیمای جنگنده بمب افکن برای بمباران اهداف خود سود جست، یکی هواپیمای «اف-4» ملقب به «فانتوم -2» و دیگری «اف-5» ملقب به «تایگر -2». در رابطه با دفاع هوایی گروههای پروازی حمله کننده و پایگاههای هوایی که بمباران آنها از سوی دشمن ممکن بود بخشی از این تعداد یکصد و چهل سورتی پرواز را در بازگشت و اقدام برای فرود با مشکل مواجه ساخته و منجر به خسارات جبران ناپذیر دیگری شود، از هواپیماهای شکاری رهگیر «اف-14» و موشک های هوا به هوای فنیکس «PHONIX» یا «AIM-54» و موشک های اسپارو یا «AIM -7» و موشک های حرارت یاب سایدوایندر «AIM-9» استفاده شد. در پدافند هوایی زمین به هوا نیز موشک های راداری هاوک که در آن زمان به آنها IMPROVEDHAWKمی گفتند و برای دفاع هوایی در ارتفاع متوسط مناسب بوده، همچنین موشک های راپیر «RAPIER» و توپ های ضد هوایی 35 میلی متری بنام اورلیکن و توپ های ضد هوایی 23میلی متری بنام «ZU-23» که برای دفاع هوایی در ارتفاع پست مناسب بودند مورد بهره برداری قرار گرفت.
بطور کلی یگان های زیر برای اجرای این عملیات هوایی بزرگ در قالب گروههای رزمی مانوری پشتیبانی آتش، دفاع هوایی، اطلاعات و هشدار اولیه، و خدمات پشتیبانی رزمی آرایش یافته و هر یک در جایگاه خود قرار گرفتند.
الف : پایگاه هوایی یکم شکاری واقع در مهرآباد تهران به فرماندهی سرهنگ خلبان ایمانیان
ب : پایگاه هوایی دوم شکاری واقع در تبریز به فرماندهی سرهنگ خلبان مرتضی فرزانه
ج : پایگاه هوایی سوم شکاری واقع در همدان معروف به پایگاه شهید نوژه به فرماندهی سرهنگ خلبان قاسم پور گلچین

د : پایگاه هوایی چهارم شکاری واقع در دزفول معروف به پایگاه وحدتی به فرماندهی سرهنگ خلبان محمدرضا تابش فر
هـ : پایگاه هوایی ششم شکاری واقع در بوشهر به فرماندهی سرهنگ خلبان مهدی دادپی
و : پایگاه هوایی هفتم شکاری واقع در شیراز به فرماندهی سرهنگ خلبان حسن شالچیان
ز : پایگاه هوایی هشتم شکاری واقع در اصفهان به فرماندهی سرهنگ خلبان حبیب اله صادقپور
ح : پایگاه هوایی یکم ترابری هوایی واقع در مهرآباد تهران به فرماندهی سرهنگ ناوبر عظیمی
ط : پایگاه هوایی هفتم ترابری هوایی واقع در شیراز به فرماندهی سرهنگ خلبان محمد حسن کاویانی
ی : فرماندهی پدافند هوایی واقع در قصر فیروزه تهران به فرماندهی سرهنگ کنترل شکاری ناصر اسکندر افشار
ک : فرماندهی اطلاعات و شناسایی هوایی واقع در دوشان تپه تهران تهران به فرماندهی سرهنگ خلبان جواد خسروی
ل : فرماندهی لجستیکی هوایی واقع در دوشان تپه تهران به فرماندهی سرهنگ فنی هوایی سیاوش رحیمی



طرح ریزی عملیاتی


پس از جلسه هماهنگی 58/8/17 در ستاد مشترک ارتش معاون عملیاتی نیروی هوایی سرهنگ خلبان محمود قیدیان طرح نبرد البرز را تهیه و در تاریخ 59/4/27 به کلیه یگانهای عملیاتی نیروی هوایی ابلاغ گردید که بر اساس این طرح یگانهای عملیاتی دستورات رزمی لازم را تهیه و آماده نمودند.



اجرا و هدایت عملیات


آستانه طلوع آفتاب صبح روز یکم مهرماه 59 با ابلاغ رمز «کمان-99» هواپیماهای جنگنده بمب افکن و شکاری رهگیر نهاجا در هفت پایگاه هوایی کشور به غرش درآمدند و باندهای پروازی را پشت سر نهادند. هر گروه با بهره گیری از سوختگیری هوایی برای انهدام هدفهای دوردست و یا بدون عملیات سوختگیری در هوا، فضای کشور عراق را شکافتند واهداف خود را در سراسر خاک عراق در هم کوبیدند.
اهدافی که در داخل پایگاههای هوایی دشمن مورد توجه خلبانان بود، شامل باندهای پروازی، پناهگاههای هواپیماها، راههای خزش، انبارهای مهمات، انبارهای آمادی و قطعات پشتیبانی کننده هواپیماها، مخازن سوخت هواپیماها و خوروها، رادارهای هدایت کننده هواپیماها، برج های مراقبت و کنترل، سیستم های فرماندهی کنترل پایگاهها، مراکز مخابراتی و انواع آنتن های آن می شد.
الف : خلبانان پایگاه دوم شکاری در تبریز با 48 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن تایگر «اف- 5» پایگاه هوایی موصل در بخش شمالی عراق در استان نینوا را درهم کوبیدند.
ب : خلبانان پایگاه سوم شکاری در همدان با 16 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن فانتوم «اف-4 ئی » پایگاه هوایی کوت در استان میسان یا العماره عراق را در هم کوبیدند.
ج : خلبانان پایگاه چهارم شکاری در دزفول با تعداد 40 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن تایگر «اف-5» پایگاه هوایی ناصریه را در استان ذیقار عراق بمباران کردند.
د : خلبانان پایگاه ششم شکاری در بوشهر با تعداد12 فروند هواپیمای فانتوم «اف-4 یی» پایگاه هوایی شعیبیه در استان بصره عراق را در هم کوبیدند.
هـ : خلبانان پایگاه یکم شکاری در مهرآباد تهران با تعداد 12 فروند هواپیمای فانتوم «اف -4 یی» و «اف-4 دی » پایگاه هوایی الرشید در جوار بغداد را در هم کوبیدند.
و : پایگاههای هوایی حبانیه شامل «تموز » و «هضبه » در غرب بغداد فرودگاه بین المللی بغداد، پایگاه هوایی کرکوک در استان کرکوک، فرودگاه المثنی و برخی فرودگاههای دیگر در امواج بعدی حملات هوایی بمباران شدند در موج دوم حملات هوایی پایگاه یکم و دوم شکاری هر یک با 50 درصد از هواپیماهای آماده خود حمله ور شدند.




ضربات وارده به دشمن


نیروی هوایی عراق برای مدت طولانی نتوانست بیش از حدود 56% درصد از توانایی خود را بکار گیرد. پایگاه رشید در جوار بغداد که علی القاعده باید به سرعت آماده و درگیر نبرد شود، برابر گزارش اداره دوم سماجا سرانجام در تاریخ نهم آذر ماه 59 مجدداً عملیاتی شد و این روند کم و یبش در سایر پایگاههای هوایی عراق نیز صادق بود.

شهدا، هواپیمای منهدم شده، مجروحین و اسرای نهاجا در این عملیات


خلبانان شهید و مجروح و اسیر این عملیات به شرح زیر هستند :
سروان خلبان منصور ناظریان با هواپیمای تایگر " اف - 5 یی " خلبان شهید و هواپیما منهدم گردید، سروان خلبان داریوش یزدانفر و ستوانیکم خلبان رهبر با هواپیمای " اف - 4 یی " هر دو خلبان سالم اما هواپیما آسیب دید. سروان خدابخش عشقی پور و ستوانیکم عباس اسلامی نیا با هواپیمای فانتوم " اف - 4 یی" هر دو خلبان شهید و هواپیما منهدم گردید. ستوانیکم غلامحسین عروجی با هواپیمای تایگر "اف-5یی " خلبان شهید و هواپیما منهدم گردید. ستوانیکم شهرام اویسی با هواپیمای تایگر "اف-5یی" خلبان مجروح و هواپیما منهدم گردید. ستوانیکم پرویز حاتمیان با هواپیمای تایگر "اف-5یی" خلبان اسیر دشمن شد و هواپیما منهدم گردید. سرگرد محمد جواد ورتوان با هواپیمای تایگر "اف-5یی" خلبان مجروح و هواپیما منهدم گردید. ستوانیکم تورج یوسف با هواپیمای تایگر "اف-5یی" خلبان شهید و هواپیما منهدم گردید. ستوانیکم علیمراد جهانشاهلو با هواپیمای تایگر "اف-5یی" خلبان شهید و هواپیما منهدم گردید.
روی هم یازده فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن از دست رفت و هشت نفر خلبان شهید شده، دو نفر اسیر و یک نفر مفقود الاثر شد که بعدها او هم به جمع شهدا پیوست.
در آوردگاه هوایی این نبرد، تلفات (شهدا) نیروی انسانی غیر خلبان ناشی از حملات هوایی و بمبارانهای نیروی هوایی ارتش عراق علیه پایگاه هوایی دزفول نیز به شرح زیر ارائه می گردد :
سروان فنی قاسم حمید، ستوانیکم فنی بخشعلی سربازان، ستوانیکم فنی حسن سید نساج، ستواندوم فنی فریدون قیاسوند، ستواندوم فنی محمد علی مقدم، ستوانسوم فنی عبدالعلی نادری، استواریکم محمد حسین دامغانی، استواردوم مهدی فروغی سبزوار، کارمند فنی حسین لوافیان، سرباز وظیفه علی مالمیر.

نتایج حاصله و بازتاب های سیاسی نظامی


خبرگزاری های غیر ایرانی بیشتر، مهارتهای خلبانان ایرانی و قابلیت های هواپیماهای ایرانی را با آب و تاب بر روی آنتن ها فرستادند. نیت آنان تبلیغات برای جهان غرب و محصولات غربی در برابر اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود. آنها پرواز خلبانان ایرانی را اعجاب انگیز و قابلیت مانور هواپیماهای غربی را در برابر پدافند هوایی بغداد بی نظیر توصیف کردند. اما آنچه در لابلای تبلیغات به چشم می خورد، ضربه روحی شدیدی بود که زمامدار عراق و سیاستمداران غربی بلافاصله پس از انجام این عملیات دریافت نمودند.
زمامدار عراق پیشنهاد آتش بس و مذاکراتی را بصورت میانجی گری کشورها و سیاستمداران معتبر در قالب یک بیانیه ی دیپلماتیک مشروط عنوان نمود و رسانه های همگانی وحشت مردم را از ادامه بمباران های هوایی منعکس نمودند.

پایگاه هوایی الرشید در جوار بغداد پس از چندین نوبت بمباران هوایی سرانجام در تاریخ نهم آذر ماه 59 عملیاتی شد. این موضوع را اداره اطلاعات یا اداره دوم سماجا طی نامه ای به نهاجا اعلام نمود. تفسیر این خبر چنین بود که این پایگاه عظیم هوایی و برخی پایگاههای دیگر هوایی عراق از روز یکم مهرماه 59 و در تمام این مدت 60 روزی که از جنگ گذشته بود (پس از بمباران های سنگین هوایی توسط خلبانان ایرانی ) دیگر نتوانسته بودند عملیاتی و قابل بهره برداری بشوند. این پیروزی موجب کاهش توان رزمی هوایی دشمن و کاهش فعالیت های هوایی او بر فراز جبهه های زمینی و کسب برتری هوایی برای نهاجا بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

امیر خلبان حسین خلیلی در گفت‌وگو با فارس
روایت بزرگ‌ترین ابتکار نیروی هوایی در حمله به دشمن
بزرگ‌ترین ابتکار نیروی هوایی این بود که دشمن با 100 فروند و ما با 140 فروند علیه آنها حمله کنیم و نیروی هوایی در آن روز به جنگ تانک‌ها هم رفت.


http://media.farsnew...0108_PhotoA.jpg


به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، یکی از نیروهای راهبردی در طول جنگ هشت ساله عراق علیه ایران نیروی هوایی است که با انجام هزاران سورتی پرواز نقش بسیار مهمی در انهدام نیروها و استحکامات عراق ایفا کرد. برای تنویر افکار عمومی از تلاش‌های این نیرو و چگونگی ابتکارات و اقدامات این نیرو در طول جنگ پای صحبت‌های امیر سرتیپ دوم خلبان حسین خلیلی پژوهشگر مرکز مطالعات نیروی هوایی می نشینیم:
سرتیپ دوم خلبان دکتر حسین خلیلی متولد 1335 در ورامین هستم. دوره‌های مختلف تحصیلی را در ورامین طی کردم. سال 54 با دوره خلبانی آشنا شده و به کشور امریکا اعزام شدم و سال 56 به کشور بازگشتم. دوره هواپیمایی F5 را در پایگاه دزفول گذراندم و در اوایل سال 57 به پایگاه تبریز به عنوان خلبان هواپیمای شکاری منتقل شدم. بنده جزو جوانترین خلبانانی بودم که دوره هواپیماهای شکاری را در امریکا طی نمودم.

http://media.farsnew...0304_PhotoL.jpg

با شروع جنگ، در شهریور 59 که با حمله عراق روبه ‌رو شدیم، بنده با درجه ستوان یکم خلبان با 24 سال سن در پایگاه شکاری تبریز خدمت می‌کردم. در آن روز ما از پست فرماندهی سؤال کردیم آیا عراق حمله کرده است که گفتند: عراق به 15 پایگاه و ایستگاه رادار حمله کرده است.
ما در آن روز هم غافلگیر شدیم. چون عوامل اطلاعاتی ارتش به دلیل انحلال اداره ضد اطلاعات نتوانسته بودند زمان تقریبی از حمله هوایی را به پایگاه‌های نیروی هوایی اعلام کند. انتخاب ساعت درست حمله در نقطه تعویض شیفت کاری به این غافل گیری کمک بسیاری کرده و از طرفی نیز می‌توان گفت: غافلگیر نشدیم؛ به دلیل اینکه نیروی هوایی از ماه‌ها قبل حمله عراق را پیش‌بینی کرده بود، اما بنا بر «طرح البرز یا کمان 99» نیروی هوایی مجاز به عملیات تهاجمی نبود و در صورت حملات باید اقدامات تلافی‌جویانه انجام می‌داد. ما مجبور شدیم عملیات تلافی‌جویانه انجام بدهیم.
در آن روز یعنی 31 شهریور هواپیماها آماده شدند و اولین پرواز ظرف 1.5 ساعت بعد از حمله عراق از پایگاه شکاری تبریز انجام شد که یک پرواز پوشش دفاع هوایی بود. از طرفی نیز در اصفهان در همان ساعت به تقویت دفاع هوایی از فضای اصفهان و پایگاه هوایی پرداخت. یعنی همان روز همزمان ازپایگاه بوشهر دستور حمله به استان بصره، از پایگاه همدان به پایگاه کوت در استان نیسان و به پایگاه الرشید در بغداد داده شد.
یعنی اولین حمله‌ و پاسخ را ما 2.5 ساعت و نیم بعد از حمله عراق دادیم. طرح عراق این بود که با یورش سراسری ابتدا برتری هوایی را کسب کند و پس از کسب این برتری نیروهای زمینی به طور آزادانه در برابر ما فعالیت کنند، اما طرح عراق آن روز اجرا نشد.
البته همه راهبرد پردازان نظامی دنیا یک پیروزی برق‌آسا را برای رژیم عراق پیش‌بینی کرده بودند و علت آن هم این بود که با توجه به شواهد موجود ما هیچ اقدامی برای پیشگیری انجام نداده بودیم.
نیروی هوایی درهمان 31 شهریور به عنوان یک نیروی واکنش سریع وارد جنگ شد و شهدایی مثل شهید محمد صالحی و خالد حیدری تقدیم کردند. در آن روز ما آماده شدیم با 36 فروند علیه رژیم عراق حمله کنیم، که دستور حمله صادر نشد اما فردا اول مهر 59 با 140 فروند هواپیما حمله کردیم.
قرار بود به همه پایگاه‌ها به جز H3 حمله کنیم. همانطوری که توجیه شده بودیم یک ساعت قبل از طلوع آفتاب پای جنگنده‌ها بودیم و در هوای گرگ و میش و با طلوع آفتاب بمب‌های خودمان را بر سر پایگاه‌های بعثی فرود آوردیم.
در طول دفاع مقدس نیروی هوایی ابتکاراتی داشت. در آن زمان به دلیل مسائل دوران انقلاب، آموزش‌های نیروی هوایی متوقف شده بود و هواپیماها کمتر پرواز می‌کردند و با توجه به کمبود امکانات در زمان جنگ ما طرح‌هایی دادیم. مثل اینکه پایگاه را در سطح شرایط جنگی می‌بردند تا بررسی شود پرسنل نیروی هوایی چطور خودشان را حفظ می‌کنند و با دشمن مبارزه می‌کنند.
مثلاً طرح ترمیم و آماده‌سازی باندها در تمرین‌ها 2.5 ساعت طول می‌کشید تا آماده شود، ولی می‌بینیم که در شرایط واقعی که باندهای ما مورد هدف قرارگرفتند کمتر از 1:20 دقیقه پرسنل جمع می‌شوند و باند را آماده می‌کنند و به نظر بنده پتانسیل موجود این کار را می‌کرد.
در حقیقت کار آماده‌سازی بیش از 335 فروند که 140 فروند آنها توانست از مرز هوایی دشمن بگذرد در یک نصفه روز کار بزرگی بود که توسط نیروی هوایی انجام شد. ما در این یورش در همان لحظات اولیه 140 فروند هواپیما در آسمان داشتیم و 335 سورتی پرواز صورت گرفت.
برخلاف پیش‌بینی و گفته‌های عراق که گفته بودند ایران 50 درصد توان نظامی‌اش را از دست داده است. بنابراین دشمن با دیدن هجوم شدید نیروی هوایی یک برداشت مبالغه‌آمیز از ما کرد و مجبور شد هواپیماهای خودش را تا پایگاه‌های کشورهای عربی گسترش دهد تا از گزند هواپیمای نیروی هوایی در امان بماند و روی دیگر قضیه این بود که اهوازو دزفول در آستانه سقوط بود.
در مقابل پرسنل نیروی هوایی ابتدا با زدن سامانه‌های اقتصادی دشمن، دشمن را متوقف کردند و با ترابری هوایی نیروهای ما را جابه‌جا کردند و در این فرایند در دو ماه اول جنگ 87 نفر از پرسنل نیروی هوایی شهید شدند؛ مثل شهیدان روزی‌طلب، جودکی، مقیمی، جدی و... که نیروی آموزش‌دیده ما بودند.
بزرگ‌ترین ابتکار نیروی هوایی این بود که دشمن با 100 فروند از بهترین‌ها و ما توانستیم با 140 فروند علیه آنها حمله کنیم و نیروی هوایی در آن روز به جنگ تانک‌ها هم رفت. مثلاً درپایگاه دزفول برای آماده‌سازی جنگنده‌ها پرسنل ما در آن گرمای دزفول، در آشیان‌ها به جای استفاده از جک‌ها برای استقرار مهمات؛ خودشان را به صورت گروه‌هایی تا 8 نفر زیر بمب‌های 250 کیلویی می بردند و بمب‌ها را دوش می‌کردند تا هواپیما زودتر آماده شود و پرواز کند، یا هواپیمای F14 که مسئولیت پوشش هوایی ما را داشت در زمان جنگ با نظارت کارشناسان بومی خودمان کار می کرد.
همان هواپیمایی که در زمان حضور کارشناسان امریکایی 50 درصد کار برعهده آنها بود و همیشه 30 تا 40 درصد از سورتی پروازها به خاطر عدم همخوانی با فرهنگ نظامی ما لغو می‌شد. و این چیزهایی بود که استکبار جهانی پیش‌بینی نکرده بود که در کنار آن پشتیبانی مردم و رهبری امام(ره) باعث شد تا فرایند شکل‌گیری صف‌آرایی نیروهای ما در برابر رژیم عراق تسری یابد.
مثلاً هواپیماهای 747 ما شبانه در شهرهای بزرگ ما مردم داوطلب را تا ظرفیت 1400 نفر سوار هواپیما می‌کردند و در امیدیه پیاده می‌کردند و روانه جبهه‌ها می‌کردند و این کارهای بزرگی بود که کارهای ما را تسریع کرد و جنگ برق آسای عراق را به جنگ فرسایشی تبدیل کرد.
در کنار همه تجهیزات پیشرفته عراق، تنها هواپیمایی که دشمن به ما داد و ما از دشمن گرفتیم pc7 بود که هواپیمای تک‌موتوره ملخ‌دار است که در دانشکده خلبانی استفاده می‌شد.
یک ابتکار دیگر این بود که یک روز دیدیم بنا به دستور شهید بابایی تمام هواپیماهای ما از پایگاه شیراز به اصفهان انتقال داده اند. وقتی یکپارچگی در نگهداری هواپیما ایجاد شد شهید بابایی مثل یک خلبان تازه‌کار هواپیما را به بوشهر انتقال دادند و زمان بلند شدن هواپیماها را به 5 دقیقه کاهش دادند و متقابلاً چون تعداد موشک‌های فونیکس ما محدود بود ما از موشک‌های زمین به هوای هاگ و هوا به هوا اسپرو روی هواپیمای F14 سوار کردیم و دشمن سردرگم بود که این هواپیما که بلند می‌شوند موشک اسپرو دارد یا فونیکس و یا هاگ و این هم از ابتکارات نیروی هوایی در دوران دفاع مقدس بود تا نگذاریم یک لحظه خط انتقال نفت‌مان قطع شود.
* خاطره از دوران دفاع مقدس
استادی به نام شهید اسدالله بربری داشتم. او 18 مهرماه 59 شهید شدند. روز اول مهر بعد از دومین یورش ما، یکسری از هواپیماهای عراق بر روی پایگاه تبریز ظاهر شدند.
شهید اسدالله بربری با چهار بمب و مسلسل عازم عملیات دیگری بود. او وقتی می‌بیند که چهار هواپیمای عراقی به سمت پایگاه تبریز حرکت می‌کنند، با مسلسل به سمت آن هواپیماها حمله می کند و یک هواپیما را سرنگون می‌کند.
وقتی هواپیما را سرنگون کرد خلبان آن را به اسارت می گیرند و به پایگاه می برند. شهید بربری با او صبحت کرد و دستور داد به او رسیدگی کنند و امکانات در اختیارش بگذارند. او به اسیر گفت: من تو را هدف قرار دادم و اسیر با دیدن شرائط شهید بربری و زدن هواپیما با مسلسل بسیار تعجب کرد. یعنی شهید بربری فقط با مسلسل هواپیما را سرنگون می‌کند و باز بمب‌ها را بدون اینکه بر سر مردم کشورمان بریزد بر سر دشمن فرود می‌آورد و در نهایت در مأموریت همراه با شهید حسین دل‌حامد در 18 مهرماه به شهادت رسیدند.


گفتگو از محمد تاجیک

http://www.farsnews....=13920621000658

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشکر از مطلب خوبتون
حمله 140 فروندی کار مهم و بزرگی بود ولی ابتکاربه مفهوم کار جدید و مبتکرانه نبود
حتی طرحش هم از قبل در نیروی هوایی وجود داشته لذا به کار بردن کلمه ابتکار به جا نیست

شاید بشه گفت مهمترین ابتکار طرح حمله به الولید بوده
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.