worior

كربلا گپ (بررسی يكي از وقايع مهم فتح بغداد در جنگ 2003) .

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

ممنون از استاد Worior !

فكر كنم بيشتر شبيه شكار خرگوش بوده . به يك آبرامز گزارش مي شده كه يك تانك عراقي در حال نزديك شدن به اون هست از چه زاويه اي با چه سرعتي و با چه فاصله اي . اون هم يك شليك مي كرده ، بووم ! عراقيها هم نميديند از كجا مي خورن!

البته خرگوشها رو به طرف شكارچي ها رم مي دادند .


=================================================

توي اين تصوير نقاط قرمز و زرد به چه معناست ؟ ([size=7]يكم توضيح بده ، اين روزها بايد بزور از تو دانش بيرون كشيد؟ [/size])

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/600px-GMTI_JSTARS.jpg[/img]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
منون از همه دوستان جوابم رو گرفتم .

پس اينا كه تجهيزات ديد در شب خوبي نداشتن چرا تو شب حمله ميكنن ؟

در ضمن ميشه يكم در مورد عكس توضيح بدين ؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]فكر كنم بيشتر شبيه شكار خرگوش بوده . به يك آبرامز گزارش مي شده كه يك تانك عراقي در حال نزديك شدن به اون هست از چه زاويه اي با چه سرعتي و با چه فاصله اي . اون هم يك شليك مي كرده ، بووم ! عراقيها هم نميديند از كجا مي خورن!

البته خرگوشها رو به طرف شكارچي ها رم مي دادند .[/quote]اين لينك رو هم مطالعه بفرماييد !..: http://en.wikipedia.org/wiki/FBCB2




[quote]توي اين تصوير نقاط قرمز و زرد به چه معناست ؟ [size=9](يكم توضيح بده ، اين روزها بايد بزور از تو دانش بيرون كشيد؟ )[/size][/quote] نميدونم !

در مورد ماموريت اين هواپيما ... :


The E-8's ground-moving radar can tell approximate number of vehicles, location, speed, and direction of travel. It cannot identify exactly what type of vehicle a target is, tell what equipment it has, or discern whether it is friendly, hostile, or a bystander, so commanders often crosscheck the JSTARS data against other sources. In the Army, JSTARS data is analyzed in and disseminated from a Ground Station Module (GSM).

ادامه مطلب ... «
http://en.wikipedia.org/wiki/E-8_Joint_STARS


---
عراقي ها بارها يك اشتباه رو تكرار كردن و نكته عجيب اينه كه عين همين حمله رو در جنگ كويت انجام داده بودن و و اعتلاف با شناسايي اون بوسيله چند تا آپاچي حسابي از خجالتشون در اومدن و عجيب تر اينكه اين كار رو مجدد توي جنگ 2003 تكرار كردن ~! و عين همون حماقت دوباره تكرار شد ....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون از آقا ابراهيم
پس يه جورايي مثل همون چيزيه كه اقاي xx222 گفتن چون تعداد و مكان و سرعت هر چي كه رو زمين باشه رو ميگه .
ميشه تو اي8 اخلال ايجاد كرد ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من فکر نمیکنم به این راحتی که ما تو جمله داریم مینویسیم باشه .... یعنی واقعا اینطور فکر نمیکنم

اولا اینکه هیچ نوع اطلاعات کاملی از این نبرد و وضعیت دو نیرو بیرون نیومده که بشه تخصصی نظر داد

دوما به شهادت همین صدا و سیما خودمون قبل شروع جنگ عراق وضعیت جنگی به خودش گرفت و امادگی در حد امکان به وجود اومد

سوما بحث سیاسی ماجرا ( شامل حرفایی که مصطفی گفت و به نظر من جزیی از حقایق پنهان مانده جنگ هست ) با بحث نظامی ماجرا دو قسمت متفاوت هستند و واقعا نمیشه به این راحتی گفت اره امریکا اصلا مگه جلوش جنگیدن ؟

یادتون باشه هیچ کسی در جهان نیست که قدرت بیافته دستش و بخواد به راحتی از قدرت دست بکشه
اینو به شهادت تاریخ بارها دیدیم، هیچ شاهی تو بگو بی عرضه و ملعون به این راحتیا دست از قدرتش نمیکشه و این خودش سوالی است که ایا واقعا صدام از قدرت دست کشید ؟ یا بهش خیانت کردند ؟(که این قسمت با توجه به حرفای خانواده صدام خیلی واقعی تر به نظر میاد) یا اینکه هم خیانت کردند هم توانایی مبارزه رو نداشت و نداشتند و یکی از دلایل خیانت شون همین بود

کسی که مرگ رو به چشمش میبینه شما بگو از فرماندهان المان نازی هم باشه (اروین رومل) حاضر نیست به خاطر حماقت شخص دیگه بیشتر کشته بده و .....

یه عده هم ( طارق عزیز ) که مدتها شائبه خیانتکار بودن و دو دوزه بازیش می اومد و اهداف دیگری از خیانت داشتند


حالا رو اینا خودش بحث هست که ایا واقعا بوده ؟ نبوده ؟ چطور و چگونه ؟

چهارما ما برای تحلیل وقایع باید براساس اسناد واقعی کار کنیم که بازم تاکید میکنم مقاله نیروی هوایی عراق رو بخونید در مجله جنگ افزار نوشته اقای تارخ

عراق به این دست و پاچلفتگی ها هم نبود ولی واقعا میتونست بیشتر مقاومت کنه اگر :

خیانت نمیشد
عزم مردمی بود
سلاح های مناسب بود
حریفش امریکا و چند کشور دیگه نمی بودند

دوستان من نمیدونم رو چه استدلالی میگین مقاومت میکرد ، ایا منظورتون مقاومت جانفشانانه و افتخار امیز هست ؟ یا مقاومتی که منجر به شکست امریکا و ائتلاف همراهش میشد ؟


به نظر بنده ابدا امکان نداشت عراق برنده از نبرد بیاد بیرون حتی اگر در بهترین شرایط رزمی و نظامی و سیاسی و عدم خیانت فرماندهان و پشتیبانی مردمی خوب می بود

عراق تنها میتوانست یک مقاومت غیورانه بکنه ( مصطفی جان شما که از اقای خامنه ای مطلب گذاشتی لطفا اون مطلب رو هم که راجبه مقاومت محکم مطرح کردند بزارید، من دسترسی ندارم، فقط یادمه گفت کسی انتظار نداشت عراق بتونه جلو امریکا کار شق القمری بکنه ولی انتظار میرفت بهتر مقاومت کنه و سنگین تر )




به نظر من هیچ کشوری نمیتونه جلو سازمان ملل و امریکا و متحدانش بایسته ، باید شرایط طوری باشه که تک بیافتند و هرکی ساز خودشو بزنه ، دقت کنید امریکا تا مجوز سازمان ملل نگرفت و جهان رو متحد نکرد به عراق حمله نکرد ..... با وصف اینکه تنهایی هم میتونست نبرد رو انجام بده ولی میخواست ریسک عملیات بیاد در پایین ترین حد خودش

وقتی با دنیا بچنگی یقینا فقط یه نبرد جانانه میتونی بکنی و در پیشگاه تاریخ حماسه ساز ! لقب ت بدن ولی هرگز پیروز نخواهی شد ....


نبرد یک به سه و امثالهم هرگز برنده ش یک نیست ...


عراق هم بدشانسی که اورد این بود تصمیم حمله تمام عیار برای نابودی کاملش گرفته شده بود و تحت هیچ شرایطی تا نابودیش دست از کار برنمیداشتند ... اگر تصمیم بر حمله به اون صورت تمام عیار نبود بازم میشد یه کاریش کرد


یادتون باشه عراق در سال 91 هم سقوط کرد فقط امریکا نخواست صدام بره


یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]دوستان من نمیدونم رو چه استدلالی میگین مقاومت میکرد ، ایا منظورتون مقاومت جانفشانانه و افتخار امیز هست ؟ یا مقاومتی که منجر به شکست امریکا و ائتلاف همراهش میشد ؟


به نظر بنده ابدا امکان نداشت عراق برنده از نبرد بیاد بیرون حتی اگر در بهترین شرایط رزمی و نظامی و سیاسی و عدم خیانت فرماندهان و پشتیبانی مردمی خوب می بود [/quote]

من فکر میکنم که حداقل این بود که جنگ رو به داخل بغداد میکشوند. و در اونجا یه جنگ شهری تمام عیار راه مینداختند.

یا تو کربلا و نجف و دیگر شهرها.

بدبینانه ترین حالت این بود که امریکا یک ماه بیشتر پشت منطقه ی سبز بغداد میموند. بدبینانه ترین حالتش این بود که امروز امریکا به جای 5000 کشته، 12000 هزار کشته داشت، که با توجه به حضور به تعداد نظامیان اون روز عراق شاید میتونستند 100 هزار سرباز جنگ دیده رو تو بغداد جمع میکردند.

و قطعا با توجه به تاثیر همین 5000 کشته ی امریکایی بر اوضاع داخلی سیاسی اجتماعی امریکا، قطعا در تصمیم گیری های اونها نسبت به ادامه ی جنگ تاثیر میگذاشت.

اون موقع دیگه امریکا خیلی از این برتری هایی که توی صحرا داشت رو نمیداشت. پشتیبانی اطلاعاتی راحت. پشتیبانی لجستیک راحت. وجود انتخاب های مختلف برای پیشروی و.... .

نمیدونم شاید استالینگراد قرن بیست و یکم میشد. چرا نشه؟


[quote]امریکا تا مجوز سازمان ملل نگرفت و جهان رو متحد نکرد به عراق حمله نکرد ..... [/quote]

در این مورد بیشتر توضیح میدید؟ من اطلاع چندانی از این موضوع ندارم.

[quote]

عراق هم بدشانسی که اورد این بود تصمیم حمله تمام عیار برای نابودی کاملش گرفته شده بود و تحت هیچ شرایطی تا نابودیش دست از کار برنمیداشتند ... اگر تصمیم بر حمله به اون صورت تمام عیار نبود بازم میشد یه کاریش کرد


یادتون باشه عراق در سال 91 هم سقوط کرد فقط امریکا نخواست صدام بره
[/quote]

در مورد سال 91 هم همینطور بود، یه جنگ کلاسیک بود که قطعا شکست در انتظار ارتش عراق بود.

اما حرف ما مقاومت شهری بود.

مصطفی جان فرمودند که امریکا زیاد خودش رو درگیری نمیکرد. اما در مورد بغداد چی؟ به هر حال باید بغداد رو میگرفت. اونجا میشد مقاومت کرد.

در مورد شهرهای دیگه هم همینطور . بعد از فتح بغداد میشد حسابی اونجا تلفات گرفت از امریکا.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشکر از تحلیل رفقا و تاپیک قشنگ آقا ابراهیم ! :mrgreen:

دوستان اولین دلیل شکست عراق در مقابل آمریکا نداشتن پشتیبانی هوایی و تجهیزات مدرن بود که بازم اگه خلبانان عراق یکم جرئت و عرق ملی و ..... که نداشتند داشتند یه کارایی میتونستن بکنن لااقل یه کامیکازه ای چیزی اگه بجای نیروی هوایی عراق 4 تا گلابی میذاشتن نقش مفید تری رو ایفا میکرد ! icon_arrowd

اون قضیه دو لولم واقعه و فکر کنم ساچمه های اسلحه رفته باشن تو موتور آپاچی و طرف گرخیده باشه ! دوستان مقاومت به همین سادگی هست فقط باید راهشو پیدا کرد اگه یه روزی آمریکا حمله کرد من با وینچسترمون میرم آپاچی شکار میکنم البته دوستان اسلحه مهمات هم باید لطف کنند سهمیه بیشتر بدند نه مثل امسال 400 تا رو بکنند 200 تا ! :lol:

دوستان قضیه حزب الله با این ببوهای عراقی کلا فرق میکنه که فقط بلد بودن سیبیل دراز کنن ، بچه های حزب الله به مجهز ترین تسلیحات روز مجهز میشن و اگه یه وقت سلاحی چیزی بخواد بر علیهشون استفاده بشه که قوی باشه یا جدید که اصلا ندیده باشن و نداشته باشن فورا واسشون ساخته میشه از مال دشمنم بهتر چی فکر کردید ! :lol:

ادیب جون شما هم که کلا آتیشت تنده ! :mrgreen:
داداش میگی اگه عراق تجهیزات و مردم و ...... رو داشت بازم شکست میخورد ولی اتفاقا من قول میدم از همون بصره هم جلو تر نمیمدند و همون جا گیر میکردند اگه قبول نداری بحث رو شروع کن من پایه ام در حد تیم ملی چون امتحاناتم تموم شده بیکار بیکارم ! :mrgreen:
(چشمک!)

اصلا حال ندارم یک سری نکته دیگه هم هست ایشالله پست های بعد ! :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
متأسفانه پست‌هايي كه بنده ارسال مي‌كنم، چون جنبه‌ي فني نداره و بيشتر تحليل سياسي هست، ترس از اين مي‌ره كه تاپيك رو منحرف كنه.
پس از برادر واريور خواهش مي‌كنم بدون رودربايستي در اين خصوص نظر بدن كه ارسال بيشتر اين‌ دست پست‌ها رو به صلاح اين تاپيك مفيد فني مي‌دونن يا به ضررش.
درصورتي كه ايشون تشخيص بدن كه اين پست‌ها، تاپيك رو به انحراف مي‌كشه، اين آخرين پست حقير در اين تاپيك خواهد بود. ولي درصورتي كه تاپيكي درخصوص بررسي اين جنگ از منظر سياسي شكل بگيره، بنده در خدمتم.

--------------------------------------------------

بعد از مدت‌ها (شايد بشه گفت يك سال و نيم يا از نظر من دو سال)، من و ارنستو داريم درمورد يه موضوع بحث راه مي‌اندازيم!
فكر كنم بايد يه عكسي، چيزي گرفت :mrgreen: !

خوب. بريم سراغ فرمايشات ارنستوي كبير.

[quote]من فکر نمیکنم به این راحتی که ما تو جمله داریم مینویسیم باشه .... یعنی واقعا اینطور فکر نمیکنم

اولا اینکه هیچ نوع اطلاعات کاملی از این نبرد و وضعیت دو نیرو بیرون نیومده که بشه تخصصی نظر داد [/quote]
فرمايشت صحيحه.
مادامي كه اطلاعات كاملي نداشته باشيم، نمي‌شه اظهار نظر تخصصي داد.
ولي ما هم اظهار نظر تخصصي نمي‌ديم. حداقل من يكي كه چنين ادعايي نمي‌كنم و اظهار نظراتم، بر پايه‌ي مشاهداتي هست كه داشته‌ام، مطالعاتي است كه انجام داده‌ام، اظهار نظراتي هست كه خوانده‌ام، تحليل‌هايي هست كه شنيده و ديده‌ و خوانده‌ام، گذشت زمان هست كه بسياري از مطالب رو روشن كرده و ...!
شايد برداشت بنده اشتباه باشه. ولي تا الان هرچي كه گفتم تحليل نبوده؛ صرفاً ذكر تاريخ بوده.
بطور مثال عرض كردم زبده‌ترين نيروهاش رو در صحرا و در جنگ كلاسيك نابرابر نابود كرد. اين تحليل نبود، بلكه ذكر تاريخ بود. گفتم تانك‌هاي قديمي‌اش رو به قربانگاه آبرامزهاي امريكايي فرستاد (نكته! در گوگل سرچ تايپ كنين «تانك آبرامز» و ببينين چه نتيجه‌اي مي‌گيرين؟ دومين سرچ؟!). اين، باز هم ذكر تاريخ بود.
شايد نتيجه‌گيري رو منظورت هست. در اين صورت، دوست دارم با اطلاعاتي كه عرض كردم، نتيجه‌گيري مناسب‌تري داشته باشي و مثلاً ثابت كني كه اين موارد، جزو اشتباهات!!!! چند باره‌ي عراق در جنگ بود!!
در ادامه، به بحث اشتباهات عراق خواهم پرداخت.

[quote]دوما به شهادت همین صدا و سیما خودمون قبل شروع جنگ عراق وضعیت جنگی به خودش گرفت و امادگی در حد امکان به وجود اومد [/quote]
دوست خوبم. اطلاعات بيشتر رو از خودم بگير. اگه نبود برخي موانع و قوانين در سايت، بيشتر از اين درخصوص تحركات نظامي عراق برات مي‌گفتم.
فقط يك پرده‌اش. يكي از دوستانم كه كمتر از يك سال قبل از جنگ به كشور بازگشته بود (و پدرش در سفارت ايران‌ (كه مي‌دوني اون موقع (زمان صدام) هنوز ايران سفارت رسمي نداشت!!) بود و در شهر بغداد مستقر بود!!)، برام تعريف مي‌كرد كه روزانه تانك‌ها و نفربرهاي عراقي رد سطح شهر در حال تردد هستن و جابجايي‌هاي مداومي دارن. شهر سنگربندي شده و چنين و چنان. تازه اين موارد، يك سال قبل از جنگ بود و طبق ادعاش، از خيلي قبل‌تر شروع شده بود.
اما بزرگوار. اين آمادگي، اصلاً ربطي به جنگ نداشت.
تمامي آمادگي‌هاي جنگي، براي دفاع از بغداد بود. عراق از ماهها قبل از جنگ با ايران، تحركات نظامي گسترده‌اي رو مهيا كرده بود. سنگرهاي بتوني متعددي در مرز ساخته بود. بعيد مي‌دونم سنت به اون زمان برسه. ولي قطعاً اگه از پدر و دايي محترمت بپرسي، برات مي‌گن تحركات نظامي در مرز چقدر عيان بود. چه استحكاماتي ساخته شده بود. فيلم‌هاي تمرينات حتي شهري عراقي‌ها رو همين صدا و سيماي خودمون تك و توك پخش كرده. در روز اول جنگ (رسمي)، راش تانكي كه به ايران انجام گرفت؛ در پناه حمله‌ي 192 هواپيماي عراقي و گسيل نيروهاي زميني‌اش به شهري كوچك مثل خرمشهر، موضوع كاملاً متفاوتي هست با تك و توك مدافعات مردمي و يا طرفداران صدام حسين در شهرها!
شايد بتوان اين تحليل رو ارائه داد كه صدام اميدوار بود كه جريان جنگ، مثل جنگ 1991 بشه. اگر چه اين ادعا، حقيقتاً كذب هست (چرا كه امريكا اين بار، بارها و بارها اعلام كرده بود كه قصد ساقط نمودن رژيم بغداد رو داره)، ولي اگه فرض رو بر درست بودن اون هم بگيريم، اين اقدامات و آمادگي‌ها رو مي‌شه بر اين اساس تحليل كرد كه عراق براي جلوگيري از وقوع انتفاضه‌اي مشابه انتفاضه‌ي شعبانيه؛‌ كه با قيام شيعيان آغاز و 16 استان عراق به تصرف شيعيان، سني‌ها و كردها دراومد و با خيانت امريكا و متحدانش، دست عراق براي سركوب باز گذاشته شد و در تنها سه روز، بيش از نيم ميليون عراقي قتل عام شدند و جمعي در همين حدود نيز زنداني؛ آماده مي‌شد.
يعني فكرش اين بود كه امريكا قصد داره قواي نظامي عراق رو تحليل ببره، ولي حكومت مركزي رو سرپا نگه داره. در اين شرايط، براي جلوگيري از شورش و انقلاب مجدد در عراق، پيشگيري‌هاي لازم انجام بگيره.
هرچند كه عرض مي‌كنم گزينه‌ي حفظ حكومت مركزي، از بيخ و بن غلطه، ولي حتي اگه فرض رو هم بر اين بگيريم، باز هم مي‌بينيم كه عراق كوچكترين آمادگي براي مقابله با امريكا نداشت.
مي‌بينيم كه نهايتاً دو الي سه موشك؛ آنهم به كويت!!! و به مناطق مسكوني و تجاري‌اش شليك شد!!
يعني حتي شناسايي موقعيت‌ها و مناطق محور جنگ نيز انجام نگرفته بود.

بنده تخصصي در امور نظامي ندارم و دوستان بهتر مي‌تونن در اين زمينه اظهار نظر بفرماين. ولي چيزي كه مشاهده كردم، كوجكترين شرايط و موقعيت جنگي براي جنگي حتي رو در رو (بزرگترين عامل شكست زودهنگام عراق) نديدم.

[quote]سوما بحث سیاسی ماجرا ( شامل حرفایی که مصطفی گفت و به نظر من جزیی از حقایق پنهان مانده جنگ هست ) با بحث نظامی ماجرا دو قسمت متفاوت هستند و واقعا نمیشه به این راحتی گفت اره امریکا اصلا مگه جلوش جنگیدن ؟

یادتون باشه هیچ کسی در جهان نیست که قدرت بیافته دستش و بخواد به راحتی از قدرت دست بکشه
اینو به شهادت تاریخ بارها دیدیم، هیچ شاهی تو بگو بی عرضه و ملعون به این راحتیا دست از قدرتش نمیکشه و این خودش سوالی است که ایا واقعا صدام از قدرت دست کشید ؟ یا بهش خیانت کردند ؟(که این قسمت با توجه به حرفای خانواده صدام خیلی واقعی تر به نظر میاد) یا اینکه هم خیانت کردند هم توانایی مبارزه رو نداشت و نداشتند و یکی از دلایل خیانت شون همین بود

کسی که مرگ رو به چشمش میبینه شما بگو از فرماندهان المان نازی هم باشه (اروین رومل) حاضر نیست به خاطر حماقت شخص دیگه بیشتر کشته بده و .....

یه عده هم ( طارق عزیز ) که مدتها شائبه خیانتکار بودن و دو دوزه بازیش می اومد و اهداف دیگری از خیانت داشتند

حالا رو اینا خودش بحث هست که ایا واقعا بوده ؟ نبوده ؟ چطور و چگونه ؟ [/quote]
اجازه بده باهات مخالفت كنم.
درمورد طارق عزيز، بحث زياد هست. ولي ساير افراد رو مي‌گم.
صدام كسي بود كه با هيچ‌كس شوخي نداشت. همين پسرش رو بارها دستور داد زنداني كنن و حتي شلاق بزنن (درست يادم نيست عدي بود يا قصي)!!
دامادش رو كشت. پدر عروسش، ژنرال ماهر عبدالرشيد رو كشت. خيلي از كسائي كه فكر مي‌كرد بهش خيانت كردن رو كشت. پس از شكست خرمشهر، خيلي‌هايي كه فكر مي‌كرد با خيانت باعث شكست در نبرد شدن رو در گرماگرم نبرد كشت.
صدام با هيچ‌كس كوچكترين تعارفي نداشت. به سادگي ژنرال‌هاي ارشدش رو هم اعدام مي‌كرد؛ چه برسه به كوچكترها!!
مبحث خيانت، زماني مي‌تونه باز بشه كه صدام رو ضعيف فرض كنيم و گاگول. كسي مثل شاه حسين صفوي كه ندونه جنگ چيه! نه صدامي كه دائماً طرح و نقشه‌هاي جنگي زمان جنگ ايران و عراق رو بررسي مي‌كرد و اظهار نظر مي‌كرد. كوچكترين تحركات رو رصد مي‌كرد و در جريان ريز و درشت جنگ بود.
به عبارت ساده‌تر، صدام خودش يه ژنرال بود و به خوبي مي‌دونست كه چه اتفاقي مي‌افته و اگه اين خيانت‌ها بود، خيلي زود مي‌تونست ريشه‌ي اون رو بخشكونه! چون چيز عجيب و غريبي نيست!
درسته كه فرماندهي گارد رياست جمهوري دست قصي بود. ولي اين اختيار، به تفويض صدام بود و باز هم گارد، تحت امر صدام بود و در كنار امر صدام، دستور قصي مطاع بود. پس حتي اين مسئله كه گارد بر خلاف ميلش و به دستور قصي اين ور و اونور مي‌رفت و صدام بي‌اطلاع بود و يا قدرت دخالت نداشت و بهش خيانت شد، از بيخ و بن اشتباهه!!
يادمون نره كه صدام حتي بعد از مرگش هم فدايي بسياري داشت كه كافي بود لب تر كنه تا ببينه وضعيت چي مي‌شه. در همون شهر بغداد (بس كه بهشون رسيده بود)، كافي بود پا بذاره به خيابون تا مردم دورش جمع بشن و بگن «بالروح، بالدوم، نفديك يا صدام». اين امر، بارها و بارها حين جنگ در عراق و بخصوص بغداد اتفاق افتاد (كاري ندارم كه اون شخص، صدام بود يا بدلش).
پس بحث خيانت، حداقل براي صدام قدرتمند در داخل، كاملاً بي‌معني هست. هرچند كه هيچ‌وقت نمي‌شه صد در صد خيانت رو منتفي دونست. بطور مثال نقش طارق عزيز در عراق و ارتباطش با انگليسي‌ها غيرقابل انكاره. ولي نهايت نقش چنين افرادي رو مي‌شه هل دادن صدام تو يه سراشيبي فرض كرد؛ نه بيشتر. چرا كه شخصيت خودرأي صدام، بهش اجازه نمي‌داد كه چندان تحت تأثير مشاورينش قرار بگيره و تغييرات گسترده‌ي مشاورينش در چندين نوبت، اين رو بخوبي اثبات مي‌كنه.
ضمن اينكه وقتي مي‌گيم طارق عزيز با انگليس در ارتباط بود، يهو يادمون مياد كه اسناد ارتباط و مزدوري صدام براي CIA، چند سال پيش ارائه شد و ...!!!

اما مسئله‌اي كه در عراق اتفاق افتاد، موضوع تازه‌اي نبود.
مي‌خوام با مثالي كه فرمودي، پاسخت رو بدم.
فرمودي:

[quote]یادتون باشه هیچ کسی در جهان نیست که قدرت بیافته دستش و بخواد به راحتی از قدرت دست بکشه
اینو به شهادت تاریخ بارها دیدیم، هیچ شاهی تو بگو بی عرضه و ملعون به این راحتیا دست از قدرتش نمیکشه
...

کسی که مرگ رو به چشمش میبینه شما بگو از فرماندهان المان نازی هم باشه (اروین رومل) حاضر نیست به خاطر حماقت شخص دیگه بیشتر کشته بده و ..... [/quote]
من باز هم عرض مي‌كنم كه از لحاظ نظامي، چيزي بارم نيست. ولي تاريخ رو كه بررسي مي‌كنم، مي‌بينم كه بعد از D-Day و نبرد سنگين نورماندي، امريكا عملاً وارد نبرد زميني مستقيم با آلمان نازي شد. با حمله‌ي شوروي از شرق و متفقين از غرب آلمان، عملاً راه چاره، دفاع در داخل خاك آلمان بود. ولي هيتلر چكار كرد؟
مثلاً!!! وهم برش داشت كه با حمله‌اي همه‌جانبه از جانب نخبه‌ترين گاردهاي SS، اين باور رو در متفقين بوجود بياره كه آلمان هنوزم قدرتمنده و از ادامه‌ي حمله، منصرفشون كنه. با اين كار، آخرين گارد قدرتمندي كه مي‌تونست در مقابل متفقين، آلمان رو چند ماهي بيشتر نگه داره رو هم نابود كرد و ميزان تلفات و خساراتش بيشمار شد. اونقدر در نابودي پل‌هاي مواصلاتي به آلمان تأخير نمود كه چند پل سالم به دست امريكايي‌ها افتاد و همين پل‌ها، كليد پيروزي شد (بارها دوستان در اين خصوص در سايت، مقاله نوشته‌ان و نيازي به بازگويي مجددش نيست).
طرح‌هايي مثل بانكرهاي با كلاهك تانك، در روزهاي پاياني تازه انجام گرفت‌ (اون هم يقين دارم بدون اطلاع آدولف هيتلر و به تدبير مدافعان بوده) كه البته كارايي‌اش رو نشون داد، ولي نوش‌دارويي بود بعد از مرگ سهراب.
به عبارت ساده‌تر، هيتلر خودش جريان جنگ رو عوض كرد (با اشتباهاتش كه من اسمش رو اصلاً اشتباه نمي‌ذارم؛ چون اشتباه يه بار، دوبار، سه بار، ده باره!! نه اينهمه! قبلاً در تاپيكاي ديگه عرض كردم!). اما در جريان دفاع از آلمان، خودش و با دستور مستقيم خودش، زبده‌ترين نيروهاش رو در جنگ نابرابر نابود كرد (خودت آمار هواپيماها و تانك‌هاي فقط امريكايي رو مي‌دوني! آمار سربازاش كه بماند).
مي‌بينيم كه خيلي جالب، تاريخ تكرار شد و دقيقاً همون كاري كه آدولف هيتلر در شصت سال قبل انجام داد رو صدام حسين انجام داد و البته نتيجه هم يكسان بود؛ سقوط زودتر از موعد و غيرقابل انتظار كشور.
مگه كسي در قدرت‌طلبي هيتلر شك داشت؟ پس چرا كار به اينجا رسيد؟ به هيتلر خيانت شد؟ كسي چون هيملر نقش داشت؟ ترورهاي هيتلر روي عقلش تأثير گذاشته بود؟ چه و چه؟
نه عزيز جان. مسئله كمي پيچيده‌تر هست و براي تحليل كل، بايد از اين اجزاء فاصله گرفت. درست مثل دوربيني كه تا از زمين فاصله نگيره، نمي‌تونه محيط بيشتري رو پوشش تصويري بده و مادامي كه اين كار انجام نگيره، جز چند شات ساده چيزي نمي‌بينيم. شات‌هاي ديگه هم غيرمرتبط مي‌شه. ولي با فاصله گرفتن ازش، مي‌شه ارتباط شات‌هاي بي‌ارتباط با هم رو راحت‌تر فهميد.

[quote]دوستان من نمیدونم رو چه استدلالی میگین مقاومت میکرد ، ایا منظورتون مقاومت جانفشانانه و افتخار امیز هست ؟ یا مقاومتی که منجر به شکست امریکا و ائتلاف همراهش میشد ؟


به نظر بنده ابدا امکان نداشت عراق برنده از نبرد بیاد بیرون حتی اگر در بهترین شرایط رزمی و نظامی و سیاسی و عدم خیانت فرماندهان و پشتیبانی مردمی خوب می بود

عراق تنها میتوانست یک مقاومت غیورانه بکنه ( مصطفی جان شما که از اقای خامنه ای مطلب گذاشتی لطفا اون مطلب رو هم که راجبه مقاومت محکم مطرح کردند بزارید، من دسترسی ندارم، فقط یادمه گفت کسی انتظار نداشت عراق بتونه جلو امریکا کار شق القمری بکنه ولی انتظار میرفت بهتر مقاومت کنه و سنگین تر ) [/quote]
يه مثال مطرح مي‌كنم.
تو اين فيلم‌هاي كره‌اي (مثل جومونگ، يا امپراطريس آهن، امپراطور دريا يا بادها و امثالهم)، اين موضوع رو زياد مي‌بينيم. وقتي يه نيروي قوي به پايتخت حمله مي‌كنه و قصر قافلگير مي‌شه، از قصر فرار مي‌كنن و به عبارت ساده‌تر، پايتخت رو تحويل مي‌دن تا فرد پيروز، سرمست از غرور پيروزي جنگ بشه. اون وقت بصورت پنهان قواشون رو جمع مي‌كنن و با حملات متعدد، مجدداً حكومت رو در دست مي‌گيرن.
نمي‌خوام بحث فيلم رو بكنم. ولي اين تاكتيكي هست كه بارها در طول تاريخ، انجام گرفته. مثلاً كودتاي نوژه، دقيقاً طرحي بود كه با پيروزي بر اون، شاپور بختيار مجدداً به قدرت مي‌رسيد؛ يعني همين طرح به صورت امروزي. فرار مصلحتي، جمع‌آوري نيروها و حمله‌ي غافلگيرانه.
مسلماً در نبرد مستقيم، عراق نمي‌تونست جنگ رو ببره. اين بسيار طبيعي و بديهيه. ولي خيلي راحت مي‌تونست قواش رو پراكنده كنه كه اولاً جنگ طولاني و فرسايشي بشه (كه همين امر، موجب افزايش نارضايتي‌ها و دردسرهاي جنگ خواهد شد)، ثانياً تلفات سنگين‌تري متوجه مهاجمين بشه و ثالثاً مشخص نباشه كه امريكا با چي داره مي‌جنگه! عين اين مسئله در ويتنام اتفاق افتاد و تنها دليل عدم تفوق امريكا بر ويتنام شمالي، اين بود كه معلوم نبود با چي داره مي‌جنگه! چون جايي از ويتنام شمالي نبود كه سالم مونده باشه. ولي باز هم مقاومت‌ها ادامه داشت. همين مسئله موجب نجات حكومت شد. البته ويتنام، وضعيتش با عراق فرق مي‌كرد (يك نمونه‌اش همين بحث تسليحات بود كه رومل هم اشاره كرد.). ولي باز هم مقاومت كاملاً متصور بود.
صدام فرار كرد. ژنرال‌هاش همچنين. ولي هيچ‌كدوم تاكتيكي نبود. بلكه فرار پس از شكست بود.
شما نگاه كنين همين يك ژنرال و معاون صدام، يعني عزت ابراهيم، چطور با استفاده از فداييان صدام و تكريتي‌ها، جبهه‌ي چريكي عليه امريكايي‌ها تشكيل داد (كه البته بشدت ضد شيعي هست و بيشترين حملات ضد شيعي‌ رو انجام مي‌ده و بسياري معتقدن كه ليست اياد علاوي كه در اون از بعثي‌ها استفاده شده، به توصيه و مشورت عزت ابراهيم آماده شده و هدف، بازگشت وي به قدرت هست. درستي و نادرستي اين مسئله بماند براي بعد).
امريكا حتي خودش هم انتظار نداشت كه عراق و بخصوص بغداد كه قبلاً گفتيم چقدر آماده بود و رهبر معظم انقلاب هم در اين زمينه اشاراتي داشتند؛ منجمله اينكه فقط 120.000 نيروي زبده، آماده‌ي حراست از بغداد بودند (كه اكثرشون به صحرا فرستاده شده و در مقابل ارتش امريكا قلع و قمع شدن)، اينقدر ساده تسليم بشه (سه روزه. اون هم در روز اول، عملاً شهر در اختيار امريكايي‌ها بود. پاكسازي اون سه روز به طول انجاميد). اين رو مي‌توني در خاطرات ژنرال‌هاي امريكايي كه دائماً در حال انتشاره ملاحظه بفرمايي.
بحث ما هم سر برد و باخت نيست! عراق نه براي برد و باخت و مقاومت جانفشانه و از اين دست اباطيل از نظر خودشون جنگيد، نه عقب‌نشيني تاكتيكي كرد و نه حتي نيروهاش رو براي روز مبادا قايم كرد!!! پسر خوب! عرض من اينه كه عراق زبده‌ترين نيروهاش رو به دست خودش قرباني كرد!!! تمامي اين موارد هم بلا استثناء با اطلاع صدام حسين انجام مي‌گرفت!
استخبارات عراق، زير نظر مستقيم صدام حسين بود و درصورت وقوع واقعه‌اي خلاف نظر صدام، اتفاق خيلي زود به گوش صدام مي‌رسيد. پس به هيچ‌وجه نمي‌شه گفت در جنگي به اين وسعت و عظمت، صدام 21 روز بايكوت خبري بوده، قدرتي هم نداشته، فلج مغزي و كلامي هم شده و چنين و چنان.
ضمن اينكه چسبندگي به قدرت، زماني معني پيدا مي‌كنه كه شما خودت روي كار بياي. اگه يك روز يه نفر بياردت روي كار، قطعاً روز بعد هم با دستور همون شخص بركنار مي‌شي.
شايد بهترين مثالش، همين رضا خان باشه. اين درسته كه از لحاظ نظامي، مي‌شه جريان شهريور 1320 رو تحليل كرد و اشتباهات رضا خاني رو برشمرد (كه قبلاً خود رومل هم در اين زمينه، مقاله‌اي نوشته). ولي اصل و اساس اين بود كه رضا خان اساساً دستور مقابله به مثل رو نداد و ساده‌تر از هر كس ديگري، قدرت رو رها كرد. نه به اين خاطر كه چسبندگي به قدرت نداشت و علاقه‌اي به قدرت نداشت و فداكار بود و از اين دست اباطيل. بلكه دليلش اين بود كه اصلاً اون نبود كه به قدرت رسيده بود و قدرت رو در اختيار گرفته بود. چون خودش به قدرت نرسيده بود، پس مي‌دونست كه با اراده‌ي خودش هم نخواهد توانست در قدرت باقي بمونه و هموني كه روزي روي كارش آورده، روزي روي كار نگه‌اش داشته، امروز مي‌خواد كه در قدرت نمونه.
اين مسئله، هم در مورد صدام حكم مي‌كنه. ماجراي به قدرت رسيدن حزب بعث، روي كار اومدن صدام، ماجراي جنگ 1991 و سپس انتفاضه‌ي 1991 رو بررسي بفرمايين و در كنار اون، جنگ 8 ساله و ماجراهاي پس از اون و بخصوص ارتباط مستقيم امريكا (چه قبل از برقراري رسمي ارتباط در 1981 و چه پس از اون) رو تا يكم شرايط براتون معين‌تر بشه.

[quote]به نظر من هیچ کشوری نمیتونه جلو سازمان ملل و امریکا و متحدانش بایسته ، باید شرایط طوری باشه که تک بیافتند و هرکی ساز خودشو بزنه ، دقت کنید امریکا تا مجوز سازمان ملل نگرفت و جهان رو متحد نکرد به عراق حمله نکرد ..... با وصف اینکه تنهایی هم میتونست نبرد رو انجام بده ولی میخواست ریسک عملیات بیاد در پایین ترین حد خودش [/quote]
اين حرفت حقيقتاً تعجب‌انگيز بود! چرا كه عالم و آدم مي‌دونن كه سازمان ملل و شوراي امنيت، مخالف حمله به عراق بود. امريكا با وجود تلاش گسترده و ارائه‌ي اسناد و مدارك (جعلي) درخصوص سلاح‌هاي كشتار جمعي عراق، نتونست موافقت شوراي امنيت براي حمله به عراق رو جلب كنه. ولي باوجود مخالفت سازمان ملل، به عراق حمله كرد! به همين خاطرم آلمان و فرانسه، حاضر به همراهي با امريكا و انگلستان نشدن! چين و روسيه هم اين اقدام رو محكوم كردن.
تعجب مي‌كنم چطور مي‌فرمايي «... امریکا تا مجوز سازمان ملل نگرفت و جهان رو متحد نکرد به عراق حمله نکرد». فكر كنم شرايط اين جنگ رو با جنگ افغانستان (كه با موافقت سازمان ملل انجام گرفت) اشتباه گرفتي.
تعداد متحدين امريكا و قدرت نظامي‌شون قابل مقايسه با جنگ افغانستان نبود. اونقدر كه كسي مثل مايكل مور در مستند «11/9»، اسامي‌شون رو براي تمسخر برد (شايد قوي‌ترين‌شون اسپانيا، ايتاليا و استراليا!!! بود. اون‌هم با قواي اكثراً لجستيكي و نه نظامي!!).
برخلاف جنگ افغانستان كه حقيقتاً جنگ سازمان ملل بود (با حتي كمك ترابري روسيه)، جنگ عراق، جنگ امريكا و انگلستان بود كه البته بار جنگ، عمدتاً بر دوش ايالات متحده بود.
شرايط دو جنگ افغانستان و عراق هم كاملاً فرق داشت. حتي دكترين‌هاش هم متفاوت بود و قبلاً در تاپيك «جنگ امريكا و ايران» به اون اشاره نموده بودم (در سال آغازين ايجاد تاپيك).

[quote] وقتی با دنیا بچنگی یقینا فقط یه نبرد جانانه میتونی بکنی و در پیشگاه تاریخ حماسه ساز ! لقب ت بدن ولی هرگز پیروز نخواهی شد ....


نبرد یک به سه و امثالهم هرگز برنده ش یک نیست ...


عراق هم بدشانسی که اورد این بود تصمیم حمله تمام عیار برای نابودی کاملش گرفته شده بود و تحت هیچ شرایطی تا نابودیش دست از کار برنمیداشتند ... اگر تصمیم بر حمله به اون صورت تمام عیار نبود بازم میشد یه کاریش کرد


یادتون باشه عراق در سال 91 هم سقوط کرد فقط امریکا نخواست صدام بره [/quote]
در اين زمينه، توضيح لازم عرض شد.
در هر صورت، شرايط بدتر از اين نمي‌شد ديگه! ولي حداقلش اين بود كه نيروها، الكي نمردن!
اين مثل اين قضيه مي‌مونه كه حوصله نداشته باشي آخرش بازي رو ببازي، بياي هرچي نيرو داري بفرستي تو شكم نيروهاي حريف تا زودتر بكشن و بازي تموم شه و بري سراغ درس و زندگي‌ات!
قضيه‌ي جنگ، به اين سادگي‌ها نيست كه بگيم چون مي‌باخت، پس مقاومت نشد!
توضيحات بيشتر هم در بالا عرض شد و اتفاقاً در شرايط مقاومت منطقي و جنگ‌هاي شهري، امريكا به هيچ‌وجه تفوق نظامي در برابر عراق نداشت. كما اينكه فقط در فلوجه و با آتش بسيار شديد، بيش از يك ماه طول كشيد تا نيروهايي كه پيشرفته‌ترين سلاحشون، كلاش و آرپي‌جي 7 بود و خيلي هم تعدادشون كم بود رو نابود كنه.
ديگه خودت كليپ‌هاي كمين عليه نيروهاي امريكايي رو ديدي و مي‌دوني كه يه شليك تك تير، چطور يه كاروان رو از حركت باز مي‌داره و حتي بعضي مواقع، موجب عقب‌نشيني‌شون مي‌شه.
بد نيست دوستان بدونن كه اگر تانك امريكايي‌ها زده بشه، دستور عقب‌نشيني صادر مي‌شه تا تانك جديد برسه!! ديگه حساب كنين اگه آپاچي‌شون زده شه چي مي‌شه!!!

--------------------------------------------

علي ايحال، باز هم مواردي كه اينجا عرض شد، چيزي بيشتر از اوني كه شما مي‌دوني نبود.
صرفاً جمع‌آوري اطلاعات پراكنده بود و همه‌اش رو حداقل يكبار شنيده بودي.
اتفاقات بعد از جنگ هم نشون داد كه اتفاقاً مقاومت خيلي ساده‌تر از اوني كه فكر مي‌كني قابل وقوع هست. بخصوص مقاومت پس از استقرار.
پس بايد درخصوص قرباني كردن گارد رياست جمهوري و باقيمونده‌ي نظامي اين نيروها، به دنبال دلايل بهتري گشت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]متأسفانه پست‌هايي كه بنده ارسال مي‌كنم، چون جنبه‌ي فني نداره و بيشتر تحليل سياسي هست، ترس از اين مي‌ره كه تاپيك رو منحرف كنه.
پس از برادر واريور خواهش مي‌كنم بدون رودربايستي در اين خصوص نظر بدن كه ارسال بيشتر اين‌ دست پست‌ها رو به صلاح اين تاپيك مفيد فني مي‌دونن يا به ضررش.
درصورتي كه ايشون تشخيص بدن كه اين پست‌ها، تاپيك رو به انحراف مي‌كشه، اين آخرين پست حقير در اين تاپيك خواهد بود. ولي درصورتي كه تاپيكي درخصوص بررسي اين جنگ از منظر سياسي شكل بگيره، بنده در خدمتم. [/quote] تا كنون چيزي خارج از بحث تاپيك نديدم .. و همون ابتدا هم نوشتم كه بايد بررسي بشه حالا از تمام زوايا چه بهتر ! ///

از تاريخ اين جنگ مدتهاست كه گذشته و هر بررسي عميقي ! در مورد اون نيازمند گفتگو پيرامون مباحث سياسي و استراتژي هاي نظامي هست و مشكلي ديده نميشه اگر بخواهيم يكمي به قبلتر وارد بشيم فقط از حوصله خودمون كه همديگر رو ميشناسيم خارج نشه ! :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظر من این مطالبی که شما گفتید در راستای موضوع بوده و تکر از پست های سودمندتون

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فقط تشکر از ابراهیم عزیز.

خیلی فرصت ندارم، دوست داشتم در بحث شرکت کنم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا مصطفي درسته عراق تمامي نيرو هاش رو قرباني كرد و اين اتفاق يك بار هم در زمان جنگ با ايران اتفاق افتاد در عمليات مرواريد البته با كمي تفاوت . اين كه ايران با يه حمله كوچيك عراق رو تحريك كرد كه به نيروي دريايي ايران حمله كنه و صدام هم تحريك شد و از تمام نيروي درياييش استفاده كرد و همون طور كه همه ميدونيم همشون نابود شدن .اين بار هم عراق دوباره همون اشتباه رو تكرار كرد . صدام از اين حماقت ها خيلي كرد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست عزيز.
چي رو با چي مقايسه مي‌فرمايين؟
اساساً جنگ 8 ساله‌ي ما با امريكا اصلاً قابل مقايسه هست كه شما مثال از اون دوران مي‌فرمايين؟
عراق كي داشته و نداشته‌اش رو نابود كرد؟ نيروي قدرتمند عراق، نيروي زميني‌اش بود نه دريايي. اين رو همه مي‌دونستن كه نيروي دريايي ايران بسيار قوي‌تره. نيروي دريايي ايران به پشتوانه‌ي نيروي هوايي‌اش، كنترل دريا رو بدست گرفت. البته دريا كه چه عرض كنم، همون خليج فارس.
ولي اين، چه ربطي به جنگ امريكا و عراق داشت؟

ايران و عراق، بطور كل در يك تراز جنگي بودن. هيچ‌كدوم ابرقدرت نبودن. منابعشون مشخص و محدود بود! فكر كنم يكم با امريكايي كه فقط تعداد هواپيماهاي در منطقه‌اش از مجموع ادوات زرهي و نيروي هوايي و دريايي عراق بيشتر بود، يكم متفاوت باشه!!

---------------------------------------------------

فكر كنم شما بحث رو كامل مطالعه نفرمودي يا دقت نكردي به مواردي كه عرض شد.
چون مثالي كه فرمودي، اصلاً و اساساً ارتباطي به اين بحث نداشت بزرگوار.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]توي خود بغداد يك فرد با يك اسلحه دو لول ! (شات گان) به يه آپادچي شليك ميكنه و خلبان با نشوندن اين هليكوپتر پا به فرار ميزاره ! (حالا حساب باقيش رو خودتون بكنيد ! )
[/quote]
واقعا يه همچين چيزي وجود داشته ؟!؟!؟!؟! :mrgreen: icon_arrowd :lol:

[/quote]


تصاويري از اين واقعه ... :

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/GulfWar-episode2-DefenceTalk_com03%7E0.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/GulfWar-episode2-DefenceTalk_com04.jpg[/img]


واين هم جالبه ! .. :

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/GulfWar-episode2-DefenceTalk_com06.jpg[/img]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من خیلی وقته دنبال یه مطلب در مورد درگیریهای اطراف نجف هستم. آخر هم نفهمیدیم، امریکا تونست نجف رو اشغال کنه یا نه؟

سلام دوست عزيز فكر كنم تونستش چون اخبار همون روزا نشون ميداد كه مقتدا صدر هر روز چه قدر عقب نشيني كردش يه روزم كه حرم حضرت عليو زده بودن مركز مقاومتم حرم بودش

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط worior
      به نام حق
       
      پیشگفتار
      این تاپیک جهت بررسی و طرح ایده های مختلف در زمینه تهاجم موشکی کروز و پاسخ پدافند بصورت ارزان و گسترده ایجاد گشته است.
      سایر سناریو ها نظیر حملات موشک های بالستیک، و یا بمب های دورایستا(گلاید، بدون موتور)، همچنین موشک های هایپرسونیک موضوع این تاپیک نیست.
       
      طرح حمله:
      در دسترس بودن سامانه های موشکی کروز در خدمت بسیاری از ارتشهای منطقه و استفاده گسترده از این سامانه ها در منطقه خاورمیانه، لزوم دارا بودن یک سامانه مقاومت پدافندی موثر را گوشزد میکند، اما چنین سامانه ای با چه وضعیتی روبروست و چگونه باید پاسخ بدهد؟
       


       
      فرض کنیم، در تهاجم یک روزه 8 ساعته، با هدف گشایش مسیر پدافند و بدست گرفتن آسمان ایران، ائتلاف مهاجم، اقدام به اجرای تهاجمی با مشخصات ذیل بنماید:
      - 4000 موشک کروز، در برد های مختلف، بدون خطا(فرض میشود، این تعداد موشکی هست که به هدف خواهد رسید)
      - اهداف عمقی و مرزی
      - شانس اصابت موشک های پدافندی در صورت رهگیری 75 درصد.
      مشاهده میکنید که با شلیک 4000 موشک پدافندی، تنها قادر به انهدام 3000 موشک کروز مهاجم خواهیم بود، و این به معنای اصابت دست کم 1000 موشک به هدف و مشغولیت 8 ساعته پدافند بر روی تعداد بسیار زیادی هدف خواهیم بود. با توجه به تصویر فوق این رقم حتی بیش از موشک هایی ست که در سال 2003 به عراق شلیک شده است. 
      آیا چنین حمله ای از نظر هزینه ای و لجستیک برای ائتلاف مهاجم دشوار خواهد بود؟
      - قیمت هر موشک تاماهاوک کلاس 4 که از آخرین و بیشترین حجم امکانات مسیریابی بهره میجوید، 1.87 میلیون دلار با نرخ شناور 2017 محاسبه شده است، بنابراین 4000 موشک حداکثر 8 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و این رقم حتی اگر به 10 یا 20 میلیارد دلار نیز برسد، با توجه بودجه نظامی کشورهایی مانند آمریکا و اعراب منطقه، همچنین تامین هزینه در چند سال مالی، رقمی دور از ذهن و دست نیافتنی نیست. هم اکنون نیز فقط دو کشور عربستان و امارات در حدود 1200 موشک کروز در اختیار دارند. اگر به دو کشور، سایرین چون ایالات متحده، فرانسه، انگلستان و ... اضافه شوند، مقدار 4000 موشک رقم کاملا دست یافتنی خواهد بود.
      - از نظر لجستیک نیز، با توجه به تعداد بسیار پایگاه های اجاره ای و تسخیری دشمن در منطقه، و گستردگی پهنه جغرافیایی مرزهای کشورمان، استقرار چنین موشک هایی فقط به ناوها محدود نمیشود، و تمامی پایگاه های زمینی میتوانند به عنوان محل پرتاب استفاده شوند، و میتوان این فرض را گرفت که طی سالهای اخیر این انبار سازی موشک های کروز صورت گرفته باشد و به زمان حمله موکول نگردیده است.
       
      هزینه مقابله؟
      - دفع موثر 4000 موشک بالستیک برای پدافند به تنهایی بسیار دشوار به نظر میرسد، و طبیعی ست که برای این منظور نمیتوان صرفا بر پدافند موشکی متکی بود. اگر خطای 0.75  برای پدافند را بپذیریم، به رقمی در حدود 5400 موشک پدافندی،مقدار بسیاری تجهیزات کشف و شناسایی و مقدار بالایی شانس نیاز است. فلذا عقلانه است که پایگاه ها و محل های شلیک دشمن پیش از اقدام یا در همان دقایق اولیه حمله شود (که این موضوع بحث این تاپیک نیست).
      - اخلال gps و حتی انهدام ماهواره های هدایت کننده نیز با توجه به تجهیزات مدرن ترکام و وجود عوارض طبیعی بسیار در ایران مزیتی در حدود بالابرد چند درصد خطا به سامانه های کروز وارد میکند. این میزان خطا را بدلیل عدم وجود اطلاعات کافی از کیفیت و دقت سامانه های مهاجم همچنین بروز پیشرفت های آینده باید فاکتور گرفت و به تنها به برخورد سخت پدافند متکی بود.
       
      با توجه به موارد فوق یک مجتمع پاسخ برای مقابله طراحی کنید، به نحوی که قادر باشد:
      - 100 درصد موج اول حمله که علیه پدافند و تجهیزات راداری ثابت است را از کار بی اندازد
      - 80 درصد کل موشک ها در موج های بعدی را منهدم کند
      - بعد از 8 ساعت تهاجم سنگین همزمان با انواع اخلال با دست خالی مواجه نشود.
      - اقدام سخت یا hard kill باشد.
      - این پاسخ در سامانه خلاصه شود. اقدامات غیر عامل نظیر استتار، تعدد و اخلال نادیده گرفته شود.
      - موج اول 800 موشک
      - موج دوم 1200 موشک
      - موج سوم 600 موشک
      - موج چهارم 1400 موشک
      - هر موج حمله 2 ساعت.
      - از همه مهمتر، سیستم بسیار ارزان و موثر باشد.
       

       
       
       
      دارایی کنونی پدافند موشکی ایران:

       
       
      با تشکر، از حضورتون در بحث
       
       
       
       
       
       
    • توسط hamed_713
      "آنسات" به هلی کوپتر آموزشی نیروی هوایی روسیه مبدل خواهد شد

      ژنرال "ویکتور ایوانوف" رییس اداره نیروی هوایی نظامی ارتش روسیه روز سه شنبه به خبرنگاران گفت که "آنسات" بعد از پایان آزمایشات دولتی مشترک و بهره برداری تجربی در نیروها تا سال 2010 به هلیکوپتر اصلی آموزشی نیروی هوایی کشور مبدل خواهد شد.

      وی یادآوری نمود که این تصمیم در سال 2001 توسط مسئولین وقت وزارت دفاع اتخاذ شده بود.

      ژنرال ایوانوف گفت: آزمایش "آنسات" برای آنکه به صورت نمونه آموزشی در آید، به مدت یک و نیم تا دو سال طول خواهد کشید. طی این مدت باید آن را تکمیل کرد.

      وی توضیح داد که در حال حاضر خلبانان مدرسه عالی خلبانی "سیرزانسک" از هلی کوپترهای "می-2" بعنوان هلی کوپتر آموزشی استفاده می کنند.

      وی گفت: نیروی هوایی برای آموزش خلبانی در ابتدا به 25-30 فروند "آنسات" نیاز دارد. بعد از آن این میزان افزایش داده خواهد شد.

      هلی کوپتر سبک چند منظوره "آنسات" با توان حمل 1-1,3 تن، حداکثر وزن پروازی 3,3 تن و حمل تا 9 سرنشین در دفتر طراحی کمپانی "KVZ" با همراهی دیگر سازمان های و موسساتی که در امور تجهیزات هوایی مشغول هستند، ساخته شده است.

      اولین پرواز "آنسات" در ماه اوت سال 1999 انجام شد. "آنسات" بر خلاف نمونه های مشابه غربی خود دارای دو موتور است که به مراتب ضریب اطمینان و امنیت آن را بالا می برد.

      نووستی
    • توسط EBRAHIM
      ميتوان به جرات اظهار کرد که ديگر همانند گذشته توانايي ساخت هواپيماهاي جنگنده تنها تحت سلطه کشور بخصوصي مانند ايالات متحده نيست و کشورهاي ديگر نيز همگام با صنعت روز هوانوردي با جديت مشغول به طراحي و توليد هواپيماهاي جنگندهي بومي هستند.اما در اين ميان دو کشور اروپايي يعني انگليس و فرانسه البته تا حدودي نيز آلمان گوي سبقت را از ديگران ربوده و به سرعت در حال توليد جنگنده هايي هستند که به خوبي از پس حريفان امريکايي خود بر آمده و انان را از ميدان نبرد به در ميکنند.کشور فرانسه با سابقه ي زياد در طراحي و ساخت هواپيماهاي مسافربري و نظامي هم اکنون در حال طراحي مدل هاي جديدي از هواپيما هاي جنگنده بوده که نمونه شاخص آن جنگنده رافالRafale با کدM09است در ادامه به بررسي اين هواپيماي مدرن ميپردازيم.

      اين جنگنده که در حقيقت ادامه دهنده راه اسلاف خود يعني جنگنده هاي مشهور ميراژ جگوار سوپر اتاندارد و... است به منظور جايگزيني جنگنده هاي قديمي توسط نيروي هوايي فرانسه سفارش داده شده. اين جنگنده که ميتوان آن را تا حدودي جنگنده اي جوان وجديد ناميد در سال 2001 و در عمليات جنگ افغانستان عملکرد و برتري آشکار خود را بر شناخته شده ترين هواپيما هاي ناو نشين يعني f-18 و f14 به جهانيان ثابت نمود.رافال هواپيمايي دو موتوره با قابليت حمل بازه گسترده از تسليحات هوا به هوا و هوا به زمين بوده که در عين حال هواپيمايي بي نهايت تغير پذير است و به سرعت ميتواند نقش خود را از برتري هوايي به شناسايي حملات دريايي و يا زميني تغير دهد.در کاکپيت اين جنگنده از سيستم هاي اويونيک يا سيستم هاي الکترونيکي بسيار پيشرفته اي بهره برداري شده است مانند سيستم HUDهولوگرافيک با زاويه ديد بالا ساخت شرکت تالس اويونيک که اطلاعات ماموريت را به وفور در جلوي ديد خلبان حاضر مي نمايد.دوربين هاي CCDو همچنين صفحه نمايش هاي لمسي در طرفين خلبان که اطلاعات تاکتيکي موقعيت حاضر را ارايه کرده و به او امکان تصميم گيري به موقع را ميدهد.

      در مورد تسليحات اين جنگنده بايد اظهار نمود که اين هواپيما قادر به حمل بيش از 9 هزار کيلوگرم جنگ ابزار هوا به هوا و هوا به زمين از انواع مختلفي چون موشکهاي ميکا ما÷يک سايدوايندر آپاچي اگزوست ماوريک هارپون و بمب هاي هدايت ليزريGBU-12 بسته به نوع ماموريت است.چنانکه پيش بيني نيز ميشود قرار بر اين است که اين جنگنده مدرن از سال 2006 به بمب هاي فوق دقيق هدايت ليزري يا GPSماهواره اي سا÷مAASM نيز براي منهدم کردن هدف هاي دشوار زميني مجهز گردد.اين جنگنده همچنين از دو توپ مسلسل با قدرت آتش 2500گلوله در دقيقه ساختGIAT نيز براي نبرد هاي هوايي نزديک نيز بهره مي جويد.

      اين جنگنده از نظر جنگ الکترونيک نيزبرتري خود را حفظ کرده است ،چه،با در اختيار داشتن سيستم هاي هشدار تهاجم،گيرنده و آشکار سازي ليزري و سيستم هاي مغشوش کننده رادار هاي دشمن از توانايي قابل قبولي برخوردار است.با مجهز شدن اين هواپيما به سيستم راداريRBE2،اين جنگنده از قابليت هايي چون نگاه به پايين شليک به پايين نيز بهره مند شده قابليت شناسايي همزمان 8 هدف وشناسايي تهديدات هوايي را به نحو احسن را نيز دارا است.طول بال هاي دلتا شکل اين جنگنده حدود 11متر و طول خود هواپيما حدود 10 متر است و در عين حال، از مساحت بالي به ميزان 45 متر مربع بهره ميبرد. اين جنگنده مدرن از دو موتور M88-2ساخت سنکنما،براي فراهم آوردن نيروي پيشران خود استفاده مينمايد ک هالبته هر يک نيروي کشش استاتيکي معادل 75کيلو نيوتون را با پس سوز فراهم مي آورد که در اصل ورودي هاي اين موتور ها ، در زير سکان افقي هواپيما واقع شده است!البته تعجب نکنيد.واقه شدن ورودي هاي هوا زير سکان افقي، به اين دليل است که اين هواپيما از نوع کانارد مي باشد،يعني سکان افقي ان که غلتش حول محور عرضي را کنترل ميکند،به صورت دو بالچه در جلو واقع شده است و در عوض، در قسمت انتهاي هواپيما هيچ گونه سطح کنترلي مشاهده نشده و بال ها تا خروجي هاي موتور ادامه يافته اند.

      موتور هاي قدرتمند اين جنگنده،رسيدن ان را به سرعتي معادل1/8ماخ و داشتن سقف پروازي برابر با 55 هزار پا را امکان پذير ساخته اند که توانايي هاي بهينه براي جنگنده اي در اين کلاس محسوب مي شود.
      ناگفته نماند که اين جنکنده در انواع گوناگوني براي ماموريت هاي متواوت عرضه ميشود.اين مدل ها عبارت اند از:مدلBاين جنگنده در اصل براي استفاده نيروي هوايي طراحي گشته و هواپيمايي دو نفره شامل سرخلبان و افسر تسليحات نظامي است.مدلCنيز مانند مدل قبل براي نيروي هوايي توليد شده و در چندي موارد داراي بهبود يافتگي هايي نيز نسبت به مدل قبلي مشاهده ميشود.مدل Mنيز جنگنده تک نفره و مدل ناونشين رافال محسوب ميشود که به منظور انجام ماموريت هاي حفاظتي از ناوهاي هواپيمابر توليد گشته است.قابل توجه است که باز هم سازنده اين هواپيما،يعني شرکت داسالت،سنت شکني نکرده و هواپيماي رافال را نيزهواپيمايي با بال هاي دلتا شکل طراحي نموده است،يعني همان سنتي که در هواپيما هاي پيشين فرانسوي مانند ميراژ4000 رعايت شده است.جنگندهي رافال اولين هواپيماي نظامي جهان است که به منظور انجام ماموريت هاي هوا به هوا و هوا به زمين به صورت همزمان طراحي شده است.

      به علاوه توانايي هاي اين هواپيما براي انجام عمليات در حالت هاي ماوراي ديد بصري(BVR)و ارتفاع بسيار پايين نسبت به سطح زمين،امکانات گسترده اي را به آن،براي جنگنده اي جند ماموريته بودن و قابليت بقاي فراوان در مقابل دشمن را داده است،و به هر سخن،اين هواپيما قادر است که نه تنها نيروي هوايي فرانسه،بلکه کشور هاي زيادي در جهان را که بعد ها از سفارش دهنده گان اين هواپيما خواهند بود،به سهلوت و با شايستگي هر چه تمامتر مرتفع نمايد.

      ماهنامه نوآور
    • توسط kingraptor
      ميراژ يك كابينه اف 1 سي كه مشخصات ان در زير مي ايد قادر است عمليات رهگيري را در هرگونه شرايط جوي و در هر ارتفاعي انجام دهد و به جنگ افزارهاي ميراژ 3 مسلح است. ميراژ اف 1 بي مدل دو كابينه اين جنگنده، اولين پرواز خود را در 26 مه سال 1967 انجام داد.


      ميراژ F-1E از نوع رهگير (دفاع هوايي)، ضربتي (بمباران هدفهاي زميني) و شناسايي (عكس برداري) است كه براي صادرات توليد ميشود. اين مدل مجهز به ناو بري كامپيوتري است و در آن اطلاعات پروازي و جنگ افزارها برروي شيشه حجلوي خلبان (HUD) حك ميشود.

      ميراژ F-1R يك كابينه (F-1CR نيروي هوايي فرانسه)قادر است در روز و شب عمليات مختلف شناسايي را انجام دهد. ميراژ F-1 با سوختگيري از هواپيماي تانكر سي 135 اف تونسته است مجموعا 6 ساعت پرواز كند و مسافت 2700 مايل دريايي، معادل 5000 كيلومتر را طي اين مدت طي كند. كشورهاي دارنده اف 1 عبارتند از : عراق، ليبي، مراكش، افريقاي جنوبي و اسپانيا.



      مدلهاي مختلف و كشورهاي استفاده كننده


      تا آوريل 1985 مجموعا 690 فروند ميراژ اف 1 سفارش داده شده بود. از اين مقدار 252 فروند، از جمله شش مدل اوليه، براي نيروي هوايي فرانسه توليد شده بود و 439 فروند ديگر آن را كشورهاي يونان، اكوادور، عراق، اردن، كويت، ليبي، مراكش ژ، قطر،افريقاي جنوبي و اسپانيا خريداري كردند.


      ميراژ اف1 سي مجهز به رادار سيرانوي 4 ام ساخت شركت تامسون سي اس ف است كه كارايي خوبي در ماموريتهاي رهگيري هوايي دارد. ولي ميراژ F-1CR2000 (مدل تغيير يافته سي براي نيروي هوايي فرانسه) داراي رادار سيرانوي 4 ام است كه امكانات زيادي را براي انجام ماموريتهاي ضربتي را براي خلبان فراهم مي آورد. مدل صادراتي اف 1 سي داراي رادار مشابه سيرانوي 4 و يا 4 ام است و مدلهاي ئي هم مجهز به رادار سيرانو 4 ام –آر هستند. اما رادار طوري جاسازي شده است كه فضاي كمتري را اشغال ميكند. ميراژ F-1EQ5 نيروي هوايي عراق موشك ضد كشتي اگزوست را با خود حمل ميكند.



      پيشرانه


      ميراژ F-1 به يك موتور اسنكما اتار 9K5 با قدرت كشش 15873 پوند با پس سوز مجهز است. ظرفيت بنزين در مخازن بالها 3750 ليتر است. همچنين سه مخزن داخلي به علاوه يك مخزن خارجي سوخت مورد نياز موتور را تامين ميكنند. كل ظرفيت سوخت داخلي اين هواپيما برابر 4300 ليتر است. تمام مخازن داخلي آن ظرف 6 دقيقه با فشار پر ميشوند. اف يك قادر به حمل دو مخزن سوخت خارجي با ظرفيت 1130 ليتر در مقر هاي خارجي زير بالها و يك مخزن با گنجايش 2200 ليتر در زبر شكم خود ميباشد. خرطوم سختگيري آن در قسمت راست كابين خلبان تعبيه شده است.


      جنگ افزار


      ميراژ اف يك داراي جنگ افزارهاي استاندارد از جمله دو قبضه توپ 30 ميليمتري DEFFA 553 هريك با 130 تير فشنگ در زير بدنه است. علاوه براين، مقرهاي نوك بالها مختص موشكهاي هوا به هوا هستند. حداكثر ظرفيت حمل سلاح در اين هواپيما برابر 6300 كيلوگرم ايت. در ماموريتهاي رهگيري دو موشك حرارتي ماترا 550 ماژيك و يا موشكهاي حرارتي AIM-9 Side Winder را در مقرهاي نوك بال و موشكهاي راداري ماترا سوپر530 را در زير بال حمل ميكند.


      در ماموريتهاي ضربتي يك موشك اگزوست و يك موشك ضد رادار آرمات يا تا 14 عدد بمب 500 MK-82 پوندي (250 كيلوگرمي)، 3 عدد بمب تخريب كننده باند فرودگاه و 144 عدد راكت از نوع تامسون برانت را با خود حمل ميكند. به علاوه در ماموريتهاي مختلف توانايي حمل وسايل زير را دارا ميباشد:


      باكهاي اضافي بنزين، تجهيزات ليزري همراه با موشك هوا به زمين AS-30 يا 400 كيلوگرم بمب ليزري، موشكهاي هوا به سطح، دستگاههاي هشدار دهنده عليه هر موج راداري كه هواپيما را تعقيب ميكند، تجهيزات ضد جنگ الكترونيك (ECM & ECCM) ، چهار دروبين مادون قرمز و معمولي، ‍چف و فلزهاي حرارتي به ترتيب براي گمراه كردن موشكهاي حرارتي و راداري را ميتواند با خود حمل كند.


      مشخصات هوپيما:



      طول: 15 متر

      عرض: 8.4 متر

      ارتفاع: 4.5 متر

      حد اكثر سرعت در اتفاع 36000 پايي: 2.2 ماخ

      حد اكثر سرعت در ارتفاع كم: 1.2 ماخ

      حداكثر وزن برخاستن: 32800 پوند.

      وزن رزمي: 21000 پوند

      وزن خالي: 16300 پوند

      سرعت تقرب: 141 نات (260 كيلوتر در ساعت)

      سرعت نشستن: 124 نات (235 كيلوتر در ساعت)
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.