Recommended Posts

[quote]دوست عزیز جناب آنتی وار
بند 1: من هم با شما موافق ام. غربی ها دقیقا ده ساله که دارن تلاش می کنن که این موضوع به یک رویه جا افتاده تبدیل بشه برای سوءاستفاده های سیاسی و نظامی خودشون اینم قبول داشته باشید که اونا در خیلی از موارد زرنگی بخرج میدن تا آب زیر پاشون نره
بند 2: حمایت از کی ؟ من که متوجه نشدم اما تا اونجا که می دونم غربی هرگز از مردم (ملت های) خاورمیانه حمایت نکردن که هیچ بلکه اونا رو تا تونستن کوبوندن
بند 3: من دقیقا متوجه منظور شما نشدم ... چرا ما که تا می تونیم از کارهایی که می کنیم حرف میزنیم ... وفاداران نامریی داریم؟ بیشتر توضیح بدید لطفا
بند 4: من اینو می گم که چرا نمی بینیم که شبکه های وطنی هم دارن راه متعادل و منطقی رو در برخورد با بسیاری از تحولات منطقه ای و جهانی در پیش می گیرن والا من نمی دونم دوستان چطور استنباط می کنن که در شبکه های وطنی مدام دارن از شکست و نابودی آمریکا حرف می زنن ... بله تا زمانی که چهار تا دیوانه اونور دنیا هستن که می گن ایران ایستاده روی نوک یک نی وسط اقیانوس و داره با پرچم سفید غرق میشه توی آب بد نیست که ما هم بگیم که توی آمریکا بیش از 60 میلیون نفر از انواع حمایت های اجتماعی و تامینی محروم هستن ... اشکال گفتنش چیه؟؟؟
بند 5: عرض بنده این نبود که غول های رسانه ای جهان با یک مغز واحد برنامه ریزی میشن اما می تونم به جرأت به شما بگم که مثل مزدبگیرها (جایزه بگیرها) عمل می کنن هر کسی بیشتر پول و نفوذ بده هر کسی بیشتر سهم بده هر کسی بیشتر کمکشون کنه از اذناب اونور آبی اعم از لابی و باند و گروه و دستجات و حکومت و سایه و غیر سایه و سرمایه دار اونها هم بیشتر سعی می کنن حرف های او ایده های او تئوری ها و حتی توهمات او رو مطرح و با آب و تاب بیان کنن در ضمن چرا یه جور اتحاد راهبردی هم وجود داره ... نوعی توافق بر سر حفاظت از منافع و میراث سلطه غربی ها
متشکرم[/quote]
سلام برادر عزیز،
من نظرم در خیلی از موارد به شما نزدیک است. :mrgreen:
1. بله درست است. البته این که گفته شد یک بحث جاری در حقوق بین الملل است. اختلاف دکترین شدیدی وجود داشت که الان دارن مستند به رویه های می کنندش.
2. از دیکتاتورها
3. نه عزیز دل، بیشتر کارهایی که ایران در بخش های جریان سازی، انتقال فرهنگی و جذب نیرو انجام می دهد مخفی و در سایه است. این دست کارها معمولا در تمام کشورها از سکرت ترین مسایل به حساب می آید، مخصوصا اگر کشوری مثل ایران باشد که زیر ذره بین است و هر وابسته ای بهش سریعا دچار مشکل می شود.
4. تقریبا موافقم نوشته من هم تقریبا همین را می خواست بگوید.
5. با بیشترش موافقم و با بخشیش نه ولی این جا جای بحثش نیست. برخی عزیزان این جا معتقدن رسانه های بین المللی دقیقا با یک مغز برنامه ریزی می شن و همه را در یک کیسه قرار می دن که با یک برنامه ی واحد از طیف معتدل تا افراطی را با یک هدف پوشش می دن. روی نوشتم به این نظر بود.
شما اگر صفحات قبل همین تاپیک را هم بخونید تقریبا با نظرات من آشنا میشید. بعد با اون پیش زمینه متوجه خواهید شد که ما در یک طیف فکری[b] تقریبا[/b] قرار داریم. با این پیش فرض یک بار دیگه پست قبلی رو بخونید.
موفق باشید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست عزیز جناب آقای پاسداری
با سلام
دموکراسی یک هدیه یا کادو نیست که فرشته ای از آسمان بیاد و اونو به جماعتی از انسان ها هدیه بده و البته ملعبه ای هم برای آرتیست بازی و لقه لقه دهان کودکان هم نیست؛ این یک مبحث بسیار عمیق و جدی تاریخ معاصر سیاسی و اجتماعی 200 سال گذشته است که در خود غرب چیزی در حدود 60 سال که آثارش هویدا شده؛ از طرف دیگه چرا ما وقتی می خوایم دست کم شعار بدیم به پیشینه ها به تاریخ ملل و اقوام به بنیان های فرهنگی و تمدنی اونها هیچ توجهی نمی کنیم؟! شما می خواید چارچوب های جامعه باز اروپایی و یا انگلوآمریکن رو که مبتنی بر اقلیم فرهنگی اونها شامل عناصری کاملا ملموس مثل خشونت و تهاجم و تهور و نوعی نگاه نژادی به دیگران و غریبه هاست با کشورهای خاورمیانه مورد قیاس قرار بدید که تئوری های فرهنگی و تمدنی اونها که عناصر هویتی سرشار از اشراق و شهود قدسی و آسمانیه!؟ دموکراسی بیشتر نوعی نگرش به روش اداره یک جامعه انسانیه که اغلب هم ارتباط تنگاتنگی داره با مبانی تئوریک اقتصاد و حافظه تاریخی/فرهنگی اون جامعه؛ اینطور نیست که کسی در جایی از عالم بشینه و نسخه بسط و توسعه دموکراسی برای دیگران تجویز کنه؛ حقوق شهروندی ما در ایران تا حدود زیادی ایمن محسوب میشه؛ شما باید ایران رو در کنار کشورهای همین منطقه مورد ارزیابی قرار بدید؛ ایران واقعا بزرگ ترین دموکراسی جوان این منطقه است؛ در ضمن من سوالی از شما دارم: کشوری که برای سه دهه زیر انواع فشارها و تحت انواع و اقسام تهدیدات و تهاجمات خارجی بوده و هنوز هم بشکل دیگه ای هست ... چطور انتظار داریم از این کشور که بتونه فضای بسیار باز و آرامی داشته باشه؟

بفرمایید:
نیروهای قذافی وارد شهر بنغازی شدن! همین حالا خبر رسیده! دیگه شد نور علی نور!!!!! بهتر از این نمیشه!!! دست آقایون یانکی ها و اذنابشون درد نکنه!!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان من هم هنوز سره حرف خودم هستم...
می تو نم دو شلکه خبری رو پوشش بدم..
ما که نمی تونیم بدون اینکه اخبار این شبکه ها رو با هم مقایسه کنیم در موردشون نظر بدیم !
اگه مدیران سایت موافقت کنن من با بی بی سی شروع کنم...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقایون لیبی که داره از دست میره هیچی دوباره قذافی میاد و پدر ملتشو درمیاره؛ بحرین هم که هیچی دیشب داشت نشون میداد حتی اون میدون رو هم خراب کردن ... خوب پس ... این واقعا آزار دهنده است
دوستان هیچ نوایی از کسی نمیاد یعنی این تاپیک تا این حد بی اهمیت شد؟!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=18]اوباما تهدید کرد[/size]
بین الملل > آمریکا - باراک اوباما معمر قذافی دیکتاتور لیبی را که زمانی از متحدان پنهانی و اصلی آمریکا محسوب می شد، تهدید به حمله نظامی کرد.


به گزارش ایرنا، باراک اوباما در نشست با قانونگذاران آمریکایی اظهار داشت: اگر قذافی کوچکترین تخطی از مفاد قطعنامه روز گذشته شورای امنیت داشته باشد، سازمان ملل مجبور به مداخله نظامی در این کشور خواهد شد.
وی در این سخنان با بیان اینکه قدرت های جهانی به شدت نگران ادامه خشونت های قذافی هستند، گفت: شواهد بسیاری در دست هست که نشان می دهد قذافی به اقدامات خشونت بار خود ادامه خواهد داد.
اوباما خاطر نشان کرد: در نظر دارد برای حمایت از حریم ممنوعه هوایی بر فراز لیبی نیروهای آمریکایی را به این کشور اعزام کند، اما در مورد این که در گیری نیروهای آمریکایی در این کشور چه ابعادی را به خود خواهد گرفت سخن روشنی به زبان نیاورد.
وی با بیان این که تنها شرط خودداری آمریکا و کشورهای همپیمانش برای دخالت نظامی در لیبی رعایت کامل مفاد قطعنامه اخیر شورای امنیت توسط رهبر لیبی است

http://khabaronline.ir/news-138003.aspx

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=18]غرب تا ساعاتی دیگر حمله به لیبی را آغاز می‌کند[/size]
بین الملل > آفریقا - فارس: سخنگوی رسمی دولت فرانسه اعلام کرد که کشورش در عملیات نظامی که ساعاتی دیگر آمریکا و انگلیس و کانادا و دیگر کشورهای غربی علیه لیبی آغاز خواهند کرد، شرکت می‌کند.

شورای امنیت سازمان ملل متحد شب گذشته قطعنامه‌ای را که توسط کشورهای فرانسه و آمریکا و انگلیس و لبنان ارائه شده و خواستار ایجاد منطقه ممنوع پرواز و بکارگیری اقدامات لازم جهت حمایت از شهروندان لیبیایی علیه حملات نیروهای تابع قذافی شده بود، را به تصویب رساند که به معنای اجازه دست زدن این کشورها به عملیات نظامی علیه لیبی است.

در همین راستا منابع آگاه در کاخ سفید اعلام کردند، آمریکا عملیات نظامی خود علیه لیبی را با توجه به تصویب قطعنامه منطقه ممنوع پرواز و اجازه شورای امنیت سازمان ملل متحد روز یک شنبه یا دوشنبه هفته آینده آغاز خواهند نمود.

یک منبع آگاه در کاخ سفید نیز در گفتگو با خبرگزاری "آسوشتیدپرس " گفت که این عملیات با جنگنده‌ها و بمب افکن‌ها و هواپیماهای جاسوسی آمریکایی انجام خواهد شد.

اخبار رسیده حکایت از آن دارد که برخی از کشورهای عربی مانند اردن و قطر و امارات متحده عربی نیز اعلام نموده‌اند، در این عملیات مشارکت خواهند داشت.

"گریت واریمو " وزیر جنگ نروژ از آمادگی کشور جهت حضور در این عملیات خبر داد، اما وزیر خارجه دانمارک اعلام کرده منتظر اجازه پارلمان است.

"اناتسیو لاروسا " وزیر جنگ ایتالیا نیز اعلام کرد که کشورش پایگاه احتمالی هر اقدام نظامی غربی علیه لیبی است و در این باره ایتالیا به وظایف خود عمل خواهد کرد.

هم چنین رسانه‌های کانادایی امروز اعلام کردند که دولت این کشور 6 جنگنده از تراز (سی أف - 18) را جهت مشارکت در عملیات اعمال منطقه ممنوع پرواز به نیروهای آمریکایی و انگلیسی ملحق خواهد کرد

http://khabaronline.ir/news-138012.aspx

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چقدر شرم آوره که کشورهای مسلمان بعد از 1400 سال تاریخ و هویت که توش این همه اشتراکات هست هنوز تو سال 2011 نتونستن یه ارتش مشترک داشته باشن که خودشون به امورات خودشون رسیدگی کنن: یا میشن وهابی های آل سعود که آدمکشی می کنن اونم از برادرای دینی خودشون یا میشن قذافی که مردم خودشونو میکشن یا میشن امارات و بحرین که نوکری رو پیش یانکی ها تموم کردن؛ حالا هر چی ایران دم از همگرایی و فهم و دیالوگ و ارزش های مشترک میزنه این ... ها نمی فهمن و خباثت بخرج میدن! :mrgreen:

[size=18][/size] پیام محرمانه!؟!؟!؟!؟ به به! چه ضیافتی به پا شود در این منطقه! چقدر جالبه!؟ دیگه اینقدر وقیح شدن اینها که راحت برای هم پیغوم پسغوم میفرستن! من واقعا از شدت وقاحت و بی شرمی این نوکران منطقه ای و خصومت اربابان اینها شگفت زده شدم ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=18]پیام فوری و محرمانه قذافی به اوباما[/size]
نسیم آنلاین خبر داد:

سخنگوي دولت ليبي اعلام کرد؛ معمر قذافي امروز شنبه پيامي فوري به باراک اوباما و نيکولا سارکوزي ، رؤساي جمهور امريکا و فرانسه، ديويد کامرون ، نخست وزير انگليس و بان کي مون، دبيرکل سازمان ملل متحد فرستاده است.

به گزارش خبرگزاري فرانسه از طرابلس، هنوز محتواي اين پيامها منتشر نشده است.

http://www.tabnak.ir/fa/news/154604/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%82%D8%B0%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%88%D8%A8%D8%A7%D9%85%D8%A7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نه عزیز! 40 ساله که داره پول نفتو بالا میکشه و باج سیبیل خوبیم میده به یانکی ها و دوستانشون ... این اصلا نیازی به نامه محرمانه نداره خیلی واضحه تو این مدت داشته چه ... می کرده! یادتون هست قضیه قرارداد نفتی بریتیش پترولیوم و آزادی اون مظنون به دست داشتن در انفجار لاکربی رو ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
قذافي: اوباما فرزند من است!
قذافي در اين پيام تاكيد كرد: من نمي‌خواهم چهره اوباما در مقابلم خدشه‌دار شود. تمام ملت ليبي با من هستند. اگر جنگي بين آمريكا و ليبي رخ دهد، باز هم اوباما مانند فرزند من است.
جنگنده‌هاي رژيم معمر قذافي امروز (شنبه) با حمله به شهر بنغازي اين منطقه را بمباران كردند.

به گزارش ايسنا، به نقل از خبرگزاري رويترز، براساس گزارش‌هاي منتشره، جنگنده‌هاي معمر قذافي، رهبر ليبي جنوب غربي شرق بنغازي را كه كنترل آن هم اكنون در دست انقلابيون است، هدف بمباران قرار دادند.

در اين شهر همچنين صداي انفجارهاي گسترده و مهيب به گوش مي‌رسد.

گفته مي‌شود نيروهاي وابسته به قذافي با وجود اعلام آتش‌بس دولت ليبي، وارد شهر بنغازي شده‌اند.

خبرنگاران شبكه الجزيره از پرواز جنگنده‌هاي وابسته به نيروهاي قذافي بر فراز شهر بنغازي خبر دادند.

شبكه الجزيره اعلام كرد كه نيروهاي قذافي ورودي‌هاي غربي شهر بنغازي را با موشك مورد هدف قرار دادند.

اين در حالي است كه خالد الكعيم، معاون وزير امور خارجه ليبي، در گفت‌وگو با راديو انگليس مدعي شد: مسوولان ليبيايي دستور توقف عمليات را به نيروهاي هوايي اعلام كردند. ليبي به آتش‌بس احترام مي‌گذارد.

وي در ادامه افزود: نيروهاي هوايي ليبي به آتش‌بس احترام مي گذارند و هيچ عملياتي انجام نمي‌دهند.

در همين حال، شاهدان عيني در سراسر بنغازي از وقوع درگيري بين نيروهاي قذافي و انقلابيون خبر دادند.

از سوي ديگر، شبكه العربيه اعلام كرد: نيروهاي انقلابي يك جنگنده را كه گفته مي‌شود متعلق به نيروهاي قذافي است، منهدم كردند.

سخنگوي نيروهاي انقلابي نيز اعلام كرد كه نيروهاي وابسته به قذافي امروز وارد شهر بنغازي شدند.

خبرگزاري رويترز نيز از وقوع انفجاري نزديك مقر نيروهاي انقلابي نزديك به شهر بنغازي خبر داد.

اين در حالي است كه سخنگوي دولت ليبي پيام قذافي به باراك اوباما رييس‌جمهور آمريكا را قرائت كرد.

قذافي در اين پيام تاكيد كرد: من نمي‌خواهم چهره اوباما در مقابلم خدشه‌دار شود. تمام ملت ليبي با من هستند. اگر جنگي بين آمريكا و ليبي رخ دهد، باز هم اوباما مانند فرزند من است.

در ادامه اين پيام آمده است: القاعده در ليبي حضور دارد و سعي مي‌كند كنترل شهرها را به دست بگيرد. اوباما اگر جاي من بود چه مي‌كرد.

قذافي همچنين در پيامي جداگانه خطاب به نيكولا ساركوزي، رييس‌جمهور فرانسه، ديويد كامرون نخست‌وزير انگليس و بان‌كي‌مون دبيركل سازمان ملل عنوان داشت: ليبي متعلق به شما نيست، بلكه به مردم تعلق دارد. قطعنامه‌ها و تصميمات شوراي امنيت باطل است. شما نبايد در امور داخلي ما دخالت كنيد.

قذافي در ادامه اين پيام تاكيد كرد: اين اقدامات شما تجاوز آشكار عليه ما به شمار مي‌آيد. شما حق مداخله در امور داخلي ما را نداريد. چنانچه اين كار را انجام دهيد پشيمان خواهيد شد.

قذافي در پايان مدعي شد: ما هرگز يك گلوله نيز به سمت مردم خود شليك نكرده‌ايم!

شبكه العربيه نيز اعلام كرد كه درگيري‌هاي خشونت‌باري در مناطق جنوبي بنغازي به وقوع پيوسته است و شهرهاي منطقه جبل الغربي بار ديگر بمباران شده‌اند.

همچنين در جنوب و جنوب‌غرب منطقه الزنتان واقع در جبل الغربي، درگيري‌هاي خشونت‌باري به وجود آمده است. اين مناطق از سوي نيروهاي وابسته به قذافي بمباران شده و طي آن خودروهايي نيز منهدم شدند.

شبكه الجزيره نيز اعلام كرد كه صدها تن از ساكنان شمال‌شرقي بنغازي از اين منطقه فرار كردند.

اين شبكه همچنين گزارش داد: هزاران تن از ساكنان مناطق غربي بنغازي به سمت مناطق شرقي مهاجرت كردند.

خبرگزاري رويترز نيز گزارش داد كه آرامش نسبي در شهر المصراته برقرار است و نيروهاي قذافي در اطراف آن مستقر هستند.

خبرگزاري ليبي نيز مدعي شد كه نيروهاي قذافي مورد حمله "گروهك‌هاي القاعده" در نزديكي بنغازي قرار گرفته‌اند.

مصطفي عبدالجليل، رئيس شوراي ملي انتقالي بنغازي، از جامعه بين المللي خواست تا هر چه سريعتر براي حمايت از شهروندان ليبيايي وارد عمل شود.

وي گفت: تمام مناطق بنغازي در حال حاضر بمباران مي‌شوند. جامعه بين المللي و جهانيان آزاده بايد براي ممانعت از نسل كشي شهروندان وارد عمل شوند.
http://www.tabnak.ir/fa/news/154612/قذافي-اوباما-فرزند-من-است!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=18][color=blue]ايتاليا آماده جنگ با ليبي شد [/color][/size]

[b][color=red]هفت پايگاه نظامي ايتاليا با صدور قطعنامه سازمان ملل براي عمليات احتمالي عليه ليبي در اختيار متحدين قرار گرفت و وزارت دفاع اين كشور اعلام كرد كه علاوه براين، با تهديدات قذافي، ناوها، جنگنده ها و زير دريايي هاي ايتاليايي نيز آماده جنگ با ليبي شدند.[/color] [/b]

به گزارش روز شنبه ايرنا، وزارت دفاع ايتاليا اعلام كرد كه به دنبال صدور قطعنامه سازمان ملل عليه ليبي، اين كشور خود را براي نقشي فعال در عمليات ضد قذافي در مديترانه آماده كرده و 1200 نظامي در رسته هاي مختلف را بكار گرفته است.

كارشناسان نظامي عمليات احتمالي در ليبي را بسيار شبيه به جنگي مي دانند كه در سال 1999 ميلادي در كوزوو بوقوع پيوست با اين تفاوت كه در آن جنگ، هواپيماهاي شكاري ايتاليا، تنها نقش پرواز و پشتيباني را داشتند، اما در عمليات ضد قذافي ايتاليا اجازه بمباران پايگاه هاي نظامي ليبي و دفاع ضد هوايي، در صورت حمله احتمالي شكاري هاي قذافي به خاك اين كشور را دارد.

مقامات ايتاليايي ،اين عمليات را آغاز شده ، اعلام كرده اند و براساس گزارش منابع خبري كشتي هاي ايتاليا در حال صف آرايي در مديترانه بوده و ناو هواپيمابر 'انترپرايز' امريكا نيز كه چند روزي است موقعيت پنهان گرفته ، خود را براي حمله موشكي به ليبي آماده مي كند.

[b]پايگاه هاي هوايي ايتاليا حريم پروازي خود را در اختيار شكاري هاي 'تورنادو' و 'تايفون' انگليس و 'اف 16' امريكا و كانادا گذاشته اند.[/b]

[b]مجموعا 1000 نظامي نيروي دريايي و 200 نظامي نيروي هوايي ايتاليا دراين عمليات ضد قذافي بكار گرفته شده كه در حملات عليه ليبي شركت مي كنند.[/b]

[b]از مجموع هفت پايگاه ايتاليا براي همراهي اين عمليات ، در پايگاه هوايي 'تراپاني' در جنوب ايتاليا شكاري هاي اف 16 امريكا در حالت آماده باش بسر مي برند؛ هواپيماهاي 'آواكس' نيز براي كنترل حريم هوايي و بالگردهاي 'سيكورسكي' براي عمليات جستجو و نجات احتمالي خلبانان در زمين دشمن بكار گرفته مي شوند.[/b]

تحليلگران نظامي با تاكيد بر اينكه ايتاليا با جدي گرفتن تهديدات قذافي عليه اين كشور اعلام كرده است كه در صورتي كه قذافي از طريق دريا و زيردريايي ايتاليا را تهديد كند اين كشور آمادگي مقابله با آن را دارد، مي گويند: بنابراين ايتاليا اين بار، تنها نقش پشتيباني از عمليات را ندارد و بطور فعال در عمليات شركت مي كند و آماده بمباران پايگاه هاي كشوري كه تا چندي پيش شريك ممتاز تجاري او بود شده است.

ايتاليا موضع خود را در قبال نسيم جنگ در مديترانه فقط زماني تغيير داد كه قطعنامه 1973 شوراي امنيت سازمان ملل صادر شد، كه بر اساس آن نيروهاي متحدين مجوز حفظ غير نظاميان ضد رژيم قذافي را با استفاده از تمام تدابير لازم دارند. اين تصميم سازمان ملل، به دولت ايتاليا فشار آورد تا نقشي فعال را در عمليات نظامي آمريكا، اروپا، فرانسه و انگليس بپذيرد.

احزاب بزرگ اوپوزيسيون در ايتاليا نيز موافقت خود را با مشاركت اين كشور در جنگ ليبي اعلام داشتند، اما حزب 'پيوند شمال' كه از جمله متحدان اصلي ائتلاف دولتي ايتاليا است از اين جنگ فاصله گرفت.

'فرانكو فراتيني' وزير خارجه ايتاليا نيز اعلام كرد: ما درخواست انتقال پايگاه هماهنگي از آلمان به ايتاليا را كرديم؛ ما نقشي اساسي در اين عمليات داريم و بدون ايتاليا چنين عملياتي نمي تواند اجرا شود. ما قصد جنگ با ليبي را نداريم و تنها مي خواهيم تا اين كشور به قطعنامه سازمان ملل احترام بگذارد.

منبع: http://www.tabnak.ir/fa/news/154599

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
باورم نمي‌شه!
يه متن تقريباً سه، چهار صفحه‌اي آماده كرده بودم كه با حماقت محض خودم، پريد!!! :mrgreen: icon_cheesygrin
انصافاً اگه نبود پست‌هاي مهم دوستان، بي‌خيال دوباره نوشتن متن مي‌شدم! ولي چه كنم كه نمي‌شه!!!
پس سعي مي‌كنم به ذهنم فشار بيارم و دوباره به ياد بيارم چي داشتم مي‌نوشتم!!

------------------------------------------

برادر پاتريوت عزيز.
چرا شما اينقدر احساساتي مي‌شين.
من درك مي‌كنم كه از اين موضوعات ناراحتين. ولي چه كار از دست ما ساخته‌اس؟
به قول معروف، «دست ما كوتاه و خرما بر نخيل».
پس بهتره يكم آرامش‌تون رو حفظ بفرمايين.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به گزارش فارس، خبرگزاري فرانسه به نقل از مقام نظامي آگاه فرانسوي اعلام كرد كه چندين جت جنگنده رافائل هم اكنون بر فراز آسمان ليبي در حال پرواز هستند.

اين در حالي است كه لحظاتي پيش نيز نشست سران جهان در پاريس براي بررسي نحوه اجراي قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل درباره طرح پرواز ممنوع عليه ليبي آغاز شده است.

ساعاتي پيش خبرگزاري رويترز به نقل از منابع آگاه گزارش داد كه احتمالاً رهبران جهان پس از پايان نشست پاريس به ليبي حمله خواهند كرد و فرانسه، انگليس و كانادا از اولين كشورهايي خواهند بود كه اين حمله را آغاز مي‌كنند.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8912280530

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوب! تقريباً تونستم اون چهار صفحه رو مجدد بنويسم كه با سه صفحه‌ي باقي‌مونده از اون شاهكار جهاني‌ام، شد هفت صفحه ناقابل!! :mrgreen: icon_cheesygrin

----------------------------------------------------------------------------

درخصوص فرمايشات برادر حامد بزرگوار در زمينه‌ي رسانه‌ها، چون دو نگاه مختلف نسبت به قضيه داريم نمي‌شه بيشتر از اين بحث كرد.

درخصوص تحولات منطقه هم شايد تا حدودي اين موضوع وجود داشته باشه. لكن شايد با گذشت يك سال و مشخص شدن برخي موارد و نتايج، بشه به توافقاتي در اين زمينه دست يافت icon_arrowd !!
اما درمورد برخي اظهار نظرات ايشون، بنده عرضي دارم كه در ذيل، تقديم‌شون خواهم كرد.

----------------------------------------------------------------------------

برادر حامد بزرگوار.
شايد اين، ايراد از نگاه شما به غرب باشه كه موارد رو صفر و يكي در نظر مي‌گيرين. يعني يا انتظار دارين كه غرب، بر حمايتش از حقوق بشر و حفظ و رعايت قوانين خودش كاملاً پايبند باشه و يا وقتي اين اتفاق نمي‌افته، پس مدافع حاكمان ظالم و ديكتاتورهاست!! اين نگاه صفر و يكي به يه دليل بسيار ساده درتون بوجود اومده و اون، عدم توجه به اصلي‌ترين انگيزه‌ي هر كشور هست؛ يعني منافع.
اين منافع هست كه باعث مي‌شه گاهي ايالات متحده و غرب، دم از حقوق بشر بزنه و گاهي اون رو ناديده بگيره. گاهي از كشورهاي ديكتاتور حمايت كنه و گاهي از جنبش‌هاي مردمي.
اين موضوع هم موضوعي نيست كه منحصر به اين كشورها يا ابرقدرت‌ها باشه. اساساً هر كشوري براي خودش، يه سري منافع ترسيم مي‌كنه كه بر اون اساس به پيش مي‌ره.
مثالي مي‌زنم كه كاملاً قابل فهم باشه. ما با ديكتاتورهاي منطقه علي‌الظاهر مشكل داريم و براي سقوط‌شون، در صدا و سيما رقص و پايكوبي براه مي‌اندازيم و با آب و تاب، از پيروزي‌هاي مردمي دم مي‌زنيم و چنين و چنان. ولي حالا بيايم يه مثال رو با هم بررسي كنيم.
ما از كشور سوريه حمايت مي‌كنيم! از حاكمان اين كشور حمايت مي‌كنيم و با حافظ و بشار اسد، رابطه‌ي بسيار خوبي داشته و داريم. حتي ميايم خبرهاي آشوب‌هاي اخير منطقه رو كه به سوريه رسيده رو در بايكوت خبري كامل صدا و سيما قرارش مي‌ديم.
چه فرقي بين حكومت بشار يا حافظ اسد با حسني مبارك، بن علي، آل خليفه، ملك حسين‌هاي اول و ثاني و امثالهم هست؟ خواهشاً مثال معروف كارت نماز در حكومت بن علي رو نفرمايين. چرا كه ساير كشورها در امور مذهبي‌شون، مشكلي نداشتن. اين رو همه مي‌دونن كه مشكل اصلي اين كشورها، سياسي بوده. مگه حكومت سوريه هم مثل ساير حكومت‌هاي عرب منطقه، يه ديكتاتوري به سبك رياست جمهوري مادام‌العمر با امكان تفويض قدرت به فرزندان و يك حكومت مطلق تك‌صدايي توتاليتر نيست؟ پس چرا ما بجاي حمايت از مردم سوريه، از اين كشور و حاكمانش حمايت مي‌كنيم و باهاشون دوستي داريم؟!! دليلش اينه كه ما حامي حقوق بشر نيستيم يا حامي ديكتاتورهاييم؟!!
خير بزرگوار! دليلش بسيار ساده‌اس و اون اينكه منافع ما ايجاب مي‌كنه كه از اين حكومت‌ها حمايت كنيم. همون منافعي كه ايجاب مي‌كرد از حكومت مصر حمايت نكنيم.

بعبارت ساده‌تر، اگه ما بيايم نگاه صفر و يكي و مثبت و منفي‌مون كه محصولش شعار مي‌شه رو تغيير بديم و به جاش، نگاه منفعت‌محور رو حاكم كنيم، به راحتي مي‌بينيم بسياري از تحليل‌هايي كه قبلاً داشتيم، تغيير خواهد كرد و تازه، بسياري از تحليل‌هايي كه داشتيم و بعداً متناقضش صورت گرفت، چقدر جالب خواهد شد و توجيه‌پذير! مواردي كه براش جوابي نداشتيم و صرفاً با شعارهايي چون دستيابي به نفت و ترياك، توجيه‌شون مي‌كرديم، ناگهان تغيير كرده و به مواردي قابل تحليل تبديل مي‌شن.

------------------------------------------

حالا بيايم با اين نگاه منفعت‌محور، به وقايع اخير نگاهي بياندازيم.
البته پيشاپيش عرض مي‌شود كه از برادر حامد انتظار نداشتم قياس مع‌الفارق انجام بدن. دو مثال فرمودين كه بسيار داستان متفاوت و هركدوم، محصول يه طرز تفكر بود.
وارد جنگ 33 روزه نمي‌شم كه خودش خيلي توضيح داره و البته خدمت برخي دوستان، خصوصي عرض كرده‌ام. ولي جنگ تحميلي، موضوع كاملاً مجزايي بود. درخصوص جنگ تحميلي، دكترين بسيار معروفي وجود داره كه حقيقتاً تعجب كردم برادر حامد با اين سطح دانش و سواد، چطور اين مورد رو ناديده گرفتن! البته شايد درموردش اطلاعي نداشته بودن كه موضوع رو بهتر برام قابل هضم مي‌كنه. ولي اگه اطلاع داشته و با اين وضعيت، اون رو تكرار فرمودن يكم شگفت‌زده مي‌شم.
بگذريم.

----------------------------------------------------------------------------

درموضوع ليبي، شرايط از همون ابتداي امر هم كاملاً مشخص بود.
من بارها خدمت دوستان بزرگوارم عرض كرده بودم كه گذار از انقلاب نرم به سخت، آخرين چيزي است كه غرب و امريكا مي‌خواد. به همين دليل تا حد امكان، از اين گذار جلوگيري مي‌كنه؛ چرا كه دو حالت بيشتر نداره و در هر دو حالت، مشكلات بيشتر مي‌شه و شرايط بدتر.
در كشوري مثل مصر، با پيش‌دستي‌هايي كه انجام گرفت، جلوي اين امر گرفته شد. ولي شرايط در ليبي، يه مقدار متفاوت بود.
امريكا سال‌هاي سال با اين كشور ارتباط نداشت و نفوذ چنداني در اين كشور نداشت و ارتش قذافي هم بيشتر به وي وفادار بود تا قدرت‌هاي خارجي. به همين دليل امكان استفاده از اهرم ارتش براي فشار بر روي دولت وجود نداشت. فلذا غرب از ابتدا، موضع سكوت رو اتخاذ كرد تا ببينه شرايط به چه ترتيب پيش خواهد رفت. قذافي هم اين سكوت رو چراغ سبز تلقي كرد (مثل ايران و ابر تحليل‌گرانش) و شروع به كشتار معترضين كرد! اين وسط معترضين هم خبط عظمايي رو مرتكب شدن و دست به سلاح بردن و به عبارت بهتر، خودشون رو بدبخت كردن و كشته‌هاشون رو از چند ده نفر، به چند ده هزار نفر رسوندن و بهترين بهانه رو به دولت دادن براي سركوبشون!

اين وسط امريكا و اروپا مي‌تونستن هر زمان كه بخوان، قطعنامه عليه اين كشور تصويب كنن و بهش حمله كنن. ولي مادامي كه انقلابيون شكست نخورده بودن، اين خطر وجود داشت كه حتي درصورت برقراري نظام ليبرال دموكراسي در اين كشور، انقلابيون بازمانده كه قطعاً وجيه‌المله مي‌شدن، به راحتي كرسي‌هاي قدرت رو تصاحب كنن و چون پس از هر انقلاب سخت، يه سري تفكر افراطي وجود داره و اين، با نظام ليبرال دموكراسي همخواني نداره، پس قطعاً نمي‌تونست گزينه‌ي مناسبي باشه.
پس بهترين راه اين بود كه اجازه بدن قذافي به اين جنگ ادامه بده تا هم با بمباران مخازن و اسكله‌ها و انبارهاي نفتي و تسليحاتي‌اش، دست و پاي خودش رو بيشتر ببينده و هم، تا جايي كه مي‌تونه انقلابيون رو سركوب كنه و به عبارت ساده‌تر، پاكسازي براه بندازه تا شر نيروهاي افراطي و قهرمانان ملي آتي، محترمانه كنده بشه.

در اين شرايط، جهان و تمامي مردم ليبي، در ترسي عميق فرو خواهند رفت كه اگه اين ديكتاتور، دوباره حاكم قادر بشه چه اتفاقي خواهد افتاد و به عبارت بهتر، يه اجماع جهاني بوجود خواهد اومد عليه ليبي كه اثراتش رو همين الان مي‌بينيم! به عبارت بهتر، مردم ليبي از همه‌جا قطع اميد كرده و در انتظار يه سوپرمن مي‌نشينن كه بياد نجاتشون بده و اين سوپرمن، درست در لحظه‌اي كه همه‌چيز مأيوس‌كننده هست، از آسمون ظاهر مي‌شه و ليبي رو از شر بدمن‌ها نجات مي‌ده و مي‌شه محبوب!
اينطوري، هم اجماع عمومي رو به همراه خواهد داشت (كه مي‌بينيم) و هم افكار عمومي رو و مهمتر از همه، اين راه توجيه رو براي تحليل‌گراني به سبك صدا و سيما مي‌بنده كه «بعله! امريكا تا ديد انقلابيون دارن پيروز مي‌شن، براي اينكه جايگاهي در منطقه داشته باشه و دلشون رو بدست بياره اومد يه مداخله‌ي نظامي كرد كه منافعي بدست بياره و بگه من هم با مردم بودم و به قول بني‌صدر، «يه تمساح بياره بندازه تو ديگ آش و بگه حاجي! انا شريك!».

اگر فرمايش دوستان درست بود و غرب و امريكا، حامي ديكتاتورها؛ مثل قذافي بودن و دوست نداشتن انقلابيون پيروز بشن، پس نبايد درست در لحظاتي كه بدترين وقايع در انتظار انقلابيون هست، برعليه اين كشور وارد جنگ بشن و دخالت نظامي داشته باشن! بلكه بالعكس، بايد تجهيزش كنن و به قول صدا و سيما، ميلياردها دلار بهش تجهيزات نظامي بفروشن تا با گلوله‌هاي غربي، مردم رو سركوب كنه!!!
چرا كه ديگه قرار نيست انقلابيون پيروز بشن كه تحليل‌گران صدا و سيما بگن «بوي نفت به دماغ امريكا خورده و مي‌خواد با حمله‌ي نظامي به ليبي، نفت اين كشور رو در اختيار بگيره.»!!
از اون مهمتر، اين كار، تبليغات به سبك صدا و سيماي ما رو كه هر روز بين انقلابيون مي‌رفت تا از اون‌ها بشنوه «ما با هرگونه مداخله‌ي نظامي مخالفيم و با اشغالگران هم مثل دولت قذافي بشدت برخورد و مقابله خواهيم كرد و اجازه نخواهيم داد ليبي تحت اشغال امريكا قرار بگيرد.» رو كاملاً بي‌اثر مي‌كنه!

----------------------------------------------------------------------------

اين سناريوي بشدت هندي – هاليوودي، متأسفانه حقيقت داره و برخي از سكانس‌هاش تا حالا به نمايش گذاشته شده و برخي ديگه‌اش رو هم خيلي زود خواهيد ديد.
قبلاً در مورد مصر، من بشدت كلافه بودم. چرا كه نمي‌تونستم پلن B اين انقلاب‌هاي به زعم خودم دست‌ساز و رنگي رو پيش‌بيني كنم. يعني درصورتي كه كشورهاي محور، به خواست ملت تمكين نكنن و حاضر به معامله به غرب و امريكا نباشن (مثل بن علي)، چه كار بايد كرد. چون اين كشورها، يد طولايي در كشتار و سركوب بي‌رحمانه‌ي مردم دارن. البته همون موقع هم از مداخله‌ي نظامي ياد مي‌كردم. ولي براي خودم يكم ثقيل بود كه آيا اين امر، شدني هست يا نه.
خوشبختانه كار در مصر، اونقدر بالا نگرفت كه به اينجا بكشه و مبارك، در حالي كه داشت پيروز مي‌شد و بشدت اعتراض‌ها و جمعيت معترضين كم شده بودن و ديگه هر چند روز يكبار با هم قرار مي‌ذاشتن كه بيان به خيابون‌ها، ناگهان ورق برمي‌گرده و اظهار نظرهاي غربي‌ها و امريكايي‌ها شديدتر مي‌شه و بعد مي‌بينيم مبارك محترمانه بركنارونده!!!! مي‌شه! و همه‌چيز به خوبي و خوشي در 22 بهمن تموم مي‌شه (و ما هم شادي ملي برگزار مي‌كنيم كه مردم مصر هم مثل ما 22 بهمن پيروز شدن و اصلاً برامون سوال پيش نمياد كه خوب! چطور؟! مگه بشدت افول جريان معترضين رو شاهد نبوديم؟!!!).

اما در ليبي، اوضاع به گونه‌اي پيش رفت كه تقريباً مطمئن شدم كه پلن B اين انقلاب‌ها، مداخله‌ي نظامي هست و اين امر، بسيار توجيه پذيره.
ضمن اينكه قراره بلايي سر ليبي بياد تا ساير كشورهاي محور در آينده، جرأت اين برخورد رو با معترضين نداشته باشن و اين انقلاب‌هاي نرم، به خودي خود كارش رو انجام بده و منطقه براي تغيير سبك حكومت‌ها آماده بشه.

بعبارت بهتر، برخورد در ليبي بايد آنچنان كوبنده و عبرت‌آموز بشه كه خود، بخوبي يه عامل بازدارنده براي ساير حكومت‌ها و ضمانت اجرايي قوي براي اين انقلاب‌ها باشه. اين امر، روحيه‌ي از دست رفته‌ي ساير مردم منطقه براي تغيير حكومت‌شون رو احياء خواهد نمود و ساير ديكتاتوري‌هاي منطقه كه طبق قرعه، نوبت رفتنشون فرا رسيده رو نگران خواهد نمود كه راهي جز پذيرش اين طرح براشون نمونده و چه بهتر كه با معامله كنار برن تا اينطور با خفت و خواري!

----------------------------------------------------------------------------

اين، مواردي هست كه با تحليل‌هايي كه خودم داشتم و مستنداتي كه از اين ور و اونور ديدم و خوندم و بررسي كرده‌ام، بهش رسيده‌ام.
باكي هم ندارم كه دوستان بنده رو متوهم و توهم توطئه‌اي و تك رأي و ساير موارد بنامن. چون براي عقل خودم تا حدودي ارزش قائلم.
ترجيح مي‌دم كه براساس مستنداتي كه مي‌بينم، نتيجه‌گيري كنم تا براساس شعارها و احساسات.

----------------------------------------------------------------------------

جناب پاتريوت عزيز!
دموكراسي اتفاقاً بيشتر از يه كادو هست! يه مدل حكومتي هست كه در حال حاضر، در مقابل حكومت‌هاي ناقص‌الخلقه و تبيين نشده قرار گرفته و خواه ناخواه، كشورها دارن به دامش مي‌افتن!
دليلش هم مشخصه. در گذشته كشورها، وسعت امور چنداني نداشتن و تقريباً همه به يه سبك اداره مي‌شدن. يه نفر قدر قدرت مي‌شد پادشاه و بعد براي هر شهر حاكم وضع مي‌كرد. مردم كار خودشون رو مي‌كردن و حكام هم كار خودشون رو و قص علي هذا.
ولي در قرن بيستم، اين مدل يكم بهم ريخت و بحث حكومت‌هاي علمي پيش اومد.
در غرب، به دليل مقتضيات و شرايط فرهنگي‌شون، پس از جنگ جهاني دوم بخصوص اين مدل حكومتي بيشتر و بهتر تبيين شد و در كشورهاي ديگه؛ بخصوص آفريقايي، امريكاي لاتين و آسيايي، يه مقدار سخت‌تر؛ به دليل طرز تفكر بيشتر حكومت سنتي.

ولي خواه ناخواه تمامي كشورها بايد به سمت تبيين سبك و مدل حكومت‌هاشون حركت كنن و مادامي كه اين كار رو نتونن انجام بدن، در خطر سقوط قرار دارن. چرا كه اين امر، ضعف حكومت رو آشكار مي‌كنه؛ بالاخص در مواردي كه قياس صورت مي‌گيره و اين، باعث فاصله گرفتن نسل نخبه و نسل جوان از حكومت سنتي مي‌شه كه اين شكاف، در بهترين حالتش مي‌تونه قدرت مولد تفكرات نوين رو از حكومت بگيره و در بدترين حالت، تشكيل يه اپوزوسيون قدرتمند رو بده كه بيشتر جنبه‌ي راديكالي داشته باشه و به عبارت بهتر بشه پايگاه دشمن.

اين موضوع رو در تمامي كشورهاي سنتي مي‌تونين ملاحظه بفرمايين. كشورهايي كه حكومت‌هاشون رو يا با ديكتاتوري نگه مي‌دارن و يا با آزمون و خطا. به همين دليل در برابر نظام ليبرال دموكراسي از آسيب‌پذيري بسيار بالايي برخوردارن. ولي اين نظام هم ضعف‌هايي رو داره كه اتفاقاً باعث مي‌شه در كشورهاي جهان سومي، اون جور كه بايد و شايد جواب نده. يه دليل بسيار مشخص داره. چون نظام ليبرال دموكراسي زماني خوب جواب مي‌ده كه بر پايه‌ي احزاب باشن. ولي چون احزاب در كشورهاي جهان سومي، قدمت چنداني ندارن و پايگاه اجتماعي مناسبي هم در بين عموم مردم ندارن، پس عملاً‌ چه كساني در اين مدل حكومت در اين كشورها به قدرت مي‌رسن؟ پاسخ مشخصه : پوپوليست‌ها!

به عبارت بهتر، هركس بهتر بتونه شعار بده و مردم رو به سمت خودش جذب كنه، قدرت رو در اين نظام‌ها بدست خواهد گرفت و اين، يعني تلاطم در سياست!

اينكه اين موضوع به كجا مي‌انجامه و ساير موارد رو قبلاً در تاپيك تونس به اختصار توضيح داده‌ام.

----------------------------------------------------------------------------

با در نظر گرفتن اين موارد و اينكه چه بخوايم و چه نخوايم، نظام دموكراسي، به دليل حاكميت عقل جمعي، مشاركت مردمي و البته چرخش قدرت، با تمام ضعف‌هاش بهترين مدل حكومتي هست و با در نظر گرفتن اين اصل كه نظام‌هاي سياسي، بازگشت به گذشته رو نمي‌پذيرن؛ چرا كه معده‌اي كه طعم پيتزا رو چشيده باشه، ديگه اشكنه براش بهترين غذا نيست؛ پس خواه ناخواه تمايل مردم به اين سبك حكومت مي‌ره و اتفاقاً بالعكس؛ كشورهايي كه داراي حكومت‌هاي سنتي‌ هستن بيشتر تمايل دارن كه اين مدل حكومتي رو امتحان كنن؛ چون آواز دهل رو از دور شنيدن و دوست دارن ببينن چيه و با خيلي از ضعف‌هاش آشنايي ندارن؛ مثل برخي جوانان خارج نديده‌ي اين مملكت كه فكر مي‌كنن امريكا و اروپا، بهشت برين هست و اگه برن اونجا، حلوا حلواشون مي‌كنن! ولي وقتي مي‌رن مي‌بينن كه در باغ سبز بود و خبر خاصي اونجا نيست! ضمن اينكه اونجا ديگه حتي وطن‌ و هموطني هم ندارن!!!

حالا شما اين تمايل عامه رو بذار در كنار تبليغات بشدت گسترده‌ي امريكا بر روي اين نظام و دكترين‌ها و استراتژي‌هاي مختلفي كه جهت تبيين اين نظام در ساير كشورها و سرمايه‌گذاري‌هاي عظيم اين كشور و نهادهاي به ظاهر گسترش دهنده‌ي دموكراسي مثل بنياد سوروس يا همين بنيادي كه جرج بوش پسر پس از رياست جمهوري‌اش ايجاد كرده و ساير موارد.
يه سري سياست‌هاي فرا سياسي و عقيدتي باور رو هم بهش اضافه كن تا ببيني از اين آش شله قلمكار، چه چيزها كه نمايان نمي‌شه!

==========================================

به همين دليل هست كه عرض مي‌كنم بايد آروم باشيم!
مي‌دونم كه اين موارد براي همه‌ي ما دردناكه. ولي مسئله اينجاست كه با اين جنب و جوش‌ها و فحش دادن‌ها، مشكل حل نمي‌شه!
ما براي يكبار هم كه شده، بايد به فكر كردن اهميت بديم و به جاي فحش دادن، راه حل يافتن رو ملاك قرار بديم و در مقابل دكترين، دكترين طراحي كنيم و در قبال سياست‌هاي مختلف، متفاوت عمل كنيم؛ چرا كه انعطاف، اولين شرط موفقيت سياسيه.

به اين فكر كنيم كه در شرايط فعلي، چه شود بهتره! مثلاً اگه حكومتي مثل مبارك ابقاء شه بهتره يا بره! كاري ندارم كه با مبارك خوبيم يا دشمن! ببينيم اساس طرح بر چيه!
اون زمان، شايد يه مقدار نگاهمون، عمق سياسي پيدا كنه و به عبارت بهتر، منافع‌مون رو بهتر شناسايي كنيم.
فقط لطفاً شعار ندين كه حكومت ما منفعت نگر نيست و اگه بود با امريكا و اسرائيل صلح مي‌كرد و راحت بود! چون اون منفعت با اين، خيلي فرق داره. منفعت هر كشور، براساس استراتژي‌ها و پوينت‌هاي بلند مدتش تعريف مي‌شه؛ نه لذات زودگر.


==========================================

در پايان اگه قسمت‌هايي از متن تكراري بود، دوستان به بزرگواري خودشون ببخشن. چرا كه متن مجدد نوشته شد و با متن بازيافتي، تطبيق داده نشد كه نكات احياناً تكراري‌اش دربياد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.