Recommended Posts

[b]صفحه " دعوت به اعتراض" در فیس بوک؛ این بار جوانان اماراتی[/b]

بین الملل > خاورمیانه - گروهی از جوانان اماراتی با ایجاد صفحه «دعوت به اعتراض» در فیس بوک از هموطنان خود خواسته اند تا خود رابرای اعتراض های گسترده به حاکمان امارات آماده کنند.


به گزارش «تابناک»، تا کنون بیش از 30000 نفر به این دعوت پاسخ مثبت داده و پیام های همراهی با این جوانان را به ثبت رسانده اند
گفته شده که دولت امارات سعی می کند که از ادامه فعالیت این صفحه روی فیس بوک که UAE Revelotion ( انقلاب امارات متحده عربی) نام گذاری شده جلوگیری کند.

در همین حال، «سی ان ان» گزارش داد که، روز چهارشنبه گذشته نیز 133 نفر از «وجوه عشایر» ( چهره ها و شخصیت های موثر غیردولتی امارات) با شیخ «خلیفه بن زاید آل نهیان»، حاکم امارات دیدار کرده و از وی خواسته اند تا با حضور در مجامع عمومی به خواسته های مردم گوش دهد.

[color=blue]اصلاح قانون اساسی مصوب 1971 و لغو حاکمیت امیرنشینی و سیستم امیر دائم العمری از خواسته های «وجوه اماراتی» از امیر عنوان شده است.[/color]

این شبکه خبری همچنین نوشت: دو گروه انقلابی دیگری با نام های «ثور‌ه الامارات ضد الفساد» و «ثوره تحریر الامارات» نیز که از دانشگاهیان و حقوقدانان عرب تشکیل شده اند بر روی فیس بوک و تویتر اعلام موجودیت کرده و مردم را به انقلاب و شورش علیه بی عدالتی ها در کشورشان دعوت می کنند.

دکتر «عبدالخالق عبداله»، استاد علوم سیاسی دانشگاه امارات نیز گفت: موج انقلاب ها به امارات هم رسیده و التهاب کشورهای عربی برای تغییرات اساسی تازه آغاز شده است.

وی افزود : اینکه در 60 روز اتفاق هایی در کشورهای عربی رخ می دهد اساس حکومت های چندین ساله ر انابود می کند حوادث بسیار مهمی است و نیاز به بررسی دارد که چگونه این احساس در مردم بوجود آمده که در چشم به زدنی دولت هایی مثل مصر و لیبی و تونس را سرنگون می کنند.
http://www.khabaronline.ir/news-139225.aspx

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این ا م ا ر ا ت فسقلی هم از این حکومت بدوی ع ر ب ی رها بشه خیلی خوبه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من كه فكر نميكنم خود اماراتي ها با اون تركيب جمعيتيشون(نسبت بومي به مهاجر 1 به 4) بتونند انقلابي انجام بدن. حكام امارات بخصوص دوبي و شارجه هم كه خيلي خوب به وضع اقتصادي مردمشون ميرسن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=darkred][b]آل‌خليفه براي سركوب مردم بحرين دست به دامان تل‌آويو شد[/b][/color]

[color=blue]روزنامه‌هاي صهيونيستي هاآرتص و يديعوت آحارونوت با اشاره به تماس‌هاي مخفي تل‌آويو – منامه، روابط ميان رژيم صهيونيستي و بحرين را جدي خواندند.[/color]

به گزارش فارس، شبكه خبري العالم در گزارشي به بررسي تحركات اخير وزير امور خارجه بحرين براي برون‌رفت از بحران سياسي در اين كشور پرداخت.

بر اساس گزارش اين شبكه خبري، روزنامه‌هاي صهيونيستي هاآرتص و يديعوت آحارونوت در خبرهايي اعلام كردند كه وزير امورخارجه بحرين شيخ خالد بن حمد آل خليفه در ديدار از واشنگتن به مسئولين عالي‌رتبه رژيم صهيونيستي پيشنهاد كرد، با بنيامين نتانياهو نخست وزير اين رژيم ديدار كند.

بر اساس اين گزارش، امروزه ديگر روابط ميان رژيم صهيونيستي و بحرين بر هيچ يك از كارشناساني كه اوضاع سياسي منطقه و جهان را پيگيري مي كنند، پوشيده نيست زيرا اعتراضات مسالمت آميز اخير مردم بحرين بسياري از حقايق را در اين باره برملا كرده است.

خالد بن حمد آل خليفه وزير امورخارجه بحرين در سفر دوره اي اخير از منطقه و كشورهاي مختلف جهان كه با ديدار از تركيه آغاز شد، مخفيانه از واشنگتن ديدار و اوضاع بحراني بحرين را با مقامات آمريكايي بررسي كرد تا از راهكارهاي آنان درباره اين بحران بهره گيرد.

علت بحران اخير بحرين مخالفت رژيم با انجام اصلاحات و عدم پاسخگويي به درخواست هاي مشروع مردم و اعطاي نقش به مردم در روند سياسي كشور بود.

رژيم حاكم بر بحرين با اعتماد به سياست دوگانه و نفاق ننگين آمريكايي در ادعايشان مبني برحمايت از انقلاب‌هاي مردمي و فاش شدن اين واقعيت كه آنها فقط در صورت وجود منافعي از انقلاب‌ها حمايت مي كنند، درمقابل درخواست هاي مردم مقاومت كردند.

وضعيت كنوني بحرين اين واقعيت را آشكار كرد كه آمريكايي‌ها به علت داشتن منافعي در بقاي نظام بحرين از سركوب اعتراضات مردمي و رد درخواست هاي مشروع آنها حمايت كردند.

روزنامه هاي صهيونيستي درخبري غافل‌گير كننده، ديدار سري وزير امورخارجه بحرين از مركز جنبش ديني افراطي "حباد " متعلق به صهيونيست‌هاي افراطي در واشنگتن را افشا كردند.

به نوشته اين روزنامه ها دراين ديدار همچنين هدي عزرا نونو سفير يهودي بحرين درآمريكا به عنوان بنيانگذار روابط ميان منامه و تل آويو از گذشته تاكنون حضور داشت.

دراين ديدار همچنين شماري از نمايندگان لابي بزرگ صهيونيستي در آمريكا و اعضاي بارز سازمان افراطي "ايپك " و كميته يهوديان آمريكا و سازمان "بني بريت " و شمار ديگري از شخصيت‌هاي متنفذ يهودي در واشنگتن حضور داشتند.

رسانه‌هاي عبري زبان به نقل از وزير خارجه بحرين نوشتند: همگان بايد بدانند كه اسرائيل داراي موجوديت تاريخي در منطقه خاورميانه است و اين رژيم در منطقه حضور دارد و تا ابد همواره حضور خواهد داشت.

براساس گزارش اين رسانه‌ها، پس از اصرار وزير خارجه بحرين بر ضرورت ديدار با مقامات عالي رتبه صهيونيست، جهت هماهنگي درباره استفاده از تجربه آنها در سركوب انتفاضه فلسطيني‌ها، با برگزاري نشستي با آنها خواستار دستيابي به تجربيات طرف اسرائيلي براي سركوب اعتراض مسالمت آميز مردم بي دفاع بحرين شد.

مقامات بحريني با استفاده از سكوت رسانه‌هاي بين‌المللي و ساير كشورهاي مسلمان، درحاشيه بسياري از كنفرانس‌هاي بين المللي با صهيونيست ها ديدار مي كنند.

واضح است كه برخورد مقامات بحريني با اعتراضات مردمي جهت اصلاح ريشه‌اي قانون اساسي، به استفاده از ورود نيروهاي عربستاني تحت پوشش نيروهاي سپر جزيره شده است.

با وجود ابهامات فراوان درباره پارلمان سابق رژيم بحرين، اما مهم ترين خواسته اين پارلمان نيم‌بند هم لغو عادي سازي روابط با رژيم صهيونيستي بود كه خاندان حاكم بحرين درصدد برقراري آن بود.

نظام بحرين خواستار ايجاد اتحادي منطقه‌اي با حضور رژيم صهيونيستي بودند. علاوه بر اين رژيم صهيونيستي و بحرين در سال 2006 توافق نامه تجارت آزاد را امضا كرده بودند.

گفتني است پيش از اين يكي از مقامات رژيم صهيونيستي با ابراز تاسف از بروز انقلاب‌ها و اعتراضات مردمي در كشورهاي عربي، به خصوص بحرين، عربستان و امارات متحده عربي از وجود روابط متسحكم سياسي و امنيتي خبر داده بود كه در طول سال‌هاي گذشته جريان داشته است.

منبع: خبرگزاري فارس
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=9001075278

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اميدوارم ايران تحركاته هوشمندانه اي مثل هميشه داشته بشه.
برادران شيعه و مسلمانمون دارن سلاخي ميشن.بايد كاري كرد.
البته ديپلماتيك

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=blue][size=18]عبدی:رهبری قیام مصر در واشنگتن بود،نه میدان تحریر! [/size][/color]

[b]عباس عبدی معتقد است دموكراسی‌خواهی در جهان عرب تا پیش از تحولات اخیر در قالب یك پروسه اجتماعی وجود داشت نه یك پروژه سیاسی. مطابق این تحلیل، جنبش­های دموكراسی‌خواه جهان عرب به طور كلی فاقد عنصر رهبری بودند و پس از بروز نارضایتی‌های اخیر نیز در مدتی كمتر از یك ماه نمی­ توانستند این خلاء را پر كنند.[/b]

از نظر عبدی، رهبری قیام مردم مصر نه در میدان تحریر كه در واشنگتن و اتاق فرماندهان نظامی‌ مصر بود. وی بر این نكته تاكید می‌كند كه اقتضائات استراتژیك سیاست خارجی آمریكا از زمان حمله به عراق در سال 2003، مانع از ان می­ شود كه واشنگتن در برابر مطالبات جنبش­های شكل گرفته در جهان عرب ایستادگی كند. [b]عبدی تغییر رفتارهای ایالات متحده آمریكا را یكی از نشانه‌های تغییر دنیای كنونی می­ داند.[/b]

[color=blue]معمولاً جنبش‌های اجتماعی را پدیده‌هایی مبتنی بر چهار عنصر نارضایتی گسترده، رهبری، سازماندهی و ایدئولوژی می‌دانند. علاوه بر نارضایتی گسترده، آیا آن سه مولفه دیگر در جنبش‌های اعتراضی شكل گرفته در جهان عرب وجود دارند؟[/color]

درباره جنبش اجتماعى مى‌توان مفصل‌تر بحث كرد، ولى در حدى كه در این جا مقدور است باید گفت، اگر منظورمان از جنبش اجتماعى اشاره به وجوهى مهم و پایدار از زندگى اجتماعى است، در این صورت جنبش اجتماعى به این معنا نیازمند رهبرى نیست.

مثل گرایش به دموكراسى‌خواهى به عنوان یك وجه از زندگى اجتماعى مدرن. در این معنا جنبش اجتماعى یك پروسه و فرآیند عمومى است كه در بطن جامعه وجود دارد و در قالب‌هاى گوناگون و جزیى متجلى مى‌شود و به پیش مى‌رود.

ولى هنگامى كه در وضعیت معینى از پیشرفت این پروسه یا فرآیند، تبدیل به پروژه یا طرح مشخصى مى‌شود، در این مرحله مى‌بایست به مرور زمان سازماندهى و رهبرى و شعارها و مطالبات خود را به نسبت مشخص كند.

ولى فراموش نكنیم كه این اتفاق و گذار براى تبدیل پروسه به پروژه به صورت لحظه‌اى رخ نمى‌دهد، بلكه برحسب وضعیت اجتماعى، نیازمند زمان است.

با این توضیح مقدماتى مى‌توانیم بگوییم كه جنبش (به معناى اول) و پروسه دموكراسى‌خواهى در تمامى كشورهاى منطقه با شدت و ضعفى وجود داشته، در برخى مقاطع ضعیف و در مواردى قوى شده است. ولى تبدیل این پروسه به پروژه‌ای فراگیر و شامل برای دموكراسى‌خواهى، تاكنون در منطقه عربى دیده نشده است.

البته در گذشته هم آزادى و دموكراسی یكى از مهم‌ترین شعارهاى جنبش‌هاى جوامع عربى بود. از زمان عبدالناصر در مصر گرفته تا احزاب بعث در عراق و سوریه و حكومت چپ یمن جنوبى و سپس قذافى و امثال آنان، همیشه شعار دموكراسى و حكومت مردم بر مردم و نیز آزادى را در سرلوحه شعارهای خود داشته‌اند، ولى این شعارها یا خالى از مفهوم عینى بود یا در بهترین حالت در قالب تعابیر دهه 50 و 60 میلادى قرن بیستم، در عمل به ضد خودش تعبیر مى‌شد. نامگذارى میدان‌هاى تحریر در اكثر كشورهاى عربى محصول همین دوران و شعارهاست.

اما در دهه گذشته تغییرات مهمى در كل جهان و از جمله جهان عرب رخ داده است. [color=orange]مهم‌ترین ویژگى آن اینترنت و ماهواره است. [/color]بویژه آنكه در جهان عرب به دلیل وجود زبان مشترك ولى تنوع حكومت‌ها و ارتباط گسترده این جوامع با جامعه بین‌المللى (در مقایسه با ایرانیان) كه اعراب زیادى در آن فعال هستند، این تغییرات عمیق‌تر بود.

در حالى كه در كشورى چون ایران، كه زبان فارسى مخصوص خودش است (بجز افغانستان و تاجیكستان كه با لهجه‌هاى متفاوتى فارسی هستند و در سطح تأثیرگذارى بر ایران هم نیستند)، ابعاد تأثیرپذیرى از ماهواره و اینترنت كمتر از كشورهاى عربى بوده است.

این تحول زمینه‌ساز شكل‌گیرى نوعى از سازماندهى شبكه‌اى، و تفاهم فكرى و ارزشى مى‌شود، ولى با توجه به وضعیت بسته كشورهاى عربى تاكنون نتوانسته بودند كه سازوكار رهبرى مناسب را نیز ایجاد كنند (یا حداقل اینكه شواهدى از چنین رهبرى دیده نمى‌شود).

[b]گمان می‌كنم كه بروز اتفاقات و رویدادهاى تونس و مصر (لیبى تا حدى فرق مى‌كند)، در ابتدا بیش از آنكه متأثر از جنبش دموكراسى‌خواهى باشند، ناشى از وضعیت ناخرسند كننده اقتصادى بود، ولى چون جنبش دموكراسی خواهی (به معناى اول آن) در بطن جامعه وجود داشت و كم‌كم سازوكارهاى مناسب خود را براى گذر از پروسه به پروژه پیدا كرده بود، در هنگام بحران وارد میدان شد؛ هرچند به طور طبیعى فاقد تجربه و سازوكار رهبرى در مرحله پروژه شدن بود و نمى‌توانست در مدت كوتاه كمتر از یك ماه چنین نقیصه‌اى را برطرف كند و تبدیل به یك جنبش دموكراسى‌خواهى (به معناى دوم) شود و اگر این مسیر طولانى‌تر مى‌شد این جنبش یا موفق به شكل دادن رهبرى خود براى سیر به دموكراسى (در چهارچوب ساختار اجتماعى موجود) مى‌شد، یا اینكه حكومت آن را سركوب مى‌كرد. ولى این مسیر طولانى نشد، دلیل اصلى آن نیز اضافه شدن لكوموتیوى از بیرون بر این قطار بود.[/b]

قطارى كه تا دو هفته اول با اتكا به اینرسى اولیه حركت مى‌كرد، پس از آن با لكوموتیو ایالات متحده به حركت خود ادامه داد. بنابراین مى‌توان گفت كه در مرحله آخر جنبش اجتماعى مصر، با اضافه شدن رهبرى جدید، توانست هر سه مولفه نارضایتى گسترده، سازماندهى شبكه‌اى و خواست‌ها و مطالبات را در مسیرى كه مناسب مى‌دانست هدایت كند.

[color=blue]تحلیل و ارزیابی شما از عنصر رهبری در جنبش انقلابی مردم مصر و تونس چیست؟[/color]

به نظر من سیاست اوباما درباره خاورمیانه از سال گذشته كه به مصر سفر كرد تا حدى قابل پیش‌بینى بود.

[b]دولت آمریكا متوجه این بود كه بدون تغییرات دموكراتیك، حكومت‌هاى منطقه مسیر ناپایدارى را طى مى‌كنند و همین امر دیر یا زود موجب بروز بحران در روابط اسراییل و كشورهاى عربى خواهد شد، و لذا از تحول كنترل شده در كشورهاى عربى حمایت مى‌كرد، ولى مشكل این بود كه امكان عملى كردن این ایده در دست نبود و چندان هم نمى‌خواستند كشورهاى غیر دموكراتیك ولى هم‌پیمان خود را تحت فشار قرار دهند.[/b]
[color=violet]Royal : به نظر من اين تغييران در بلند مدت ميتونست 2 حالت رو به وجود بياره: يا انقلابي مثل انقلاي ايران درش اتفاق مي افتاد كه مسلمآ براي آمريكا اصلآ خوشايند نيست ٬ يا كشور دچار جنگ داخلي ميشد. تو هر دو مورد منافع آمريكا چه در كشور مورد نظر و چه در كل منطقه به شدت به خطر مي افتاد.[/color]

اما حوادث تونس و سپس مصر، آنان را آماده كرد كه با حمایت از این رویدادها، عملاً كنترل جریان را در دست بگیرند و با حذف بن‌على و مهمتر از آن مبارك، كلیت ساختار را حفظ و ضمن بازسازى وجهه خود در میان اعراب، مسیر اصلاحات نسبى را پیگیرى كنند.

[b]گمان مى‌كنم كه در مصر البرادعى به صورت نیمه‌رسمى این وظیفه را انجام داد و با درخواست از ارتش مصر براى اقدام مناسب، در افكار عمومى جایگاه ارتش را ارتقا بخشید و در نهایت هم ارتش مصر، مبارك را بركنار كرد و ماجرا حداقل در وجه رادیكال و بحرانى‌اش جمع شد.[/b]

[color=red]بنابراین مى‌توان گفت كه جنبش مذكور از زمان ورود پروسه به مرحله پروژه، فاقد رهبرى بود، ولى ایالات متحده به سهولت و با درایت توانست این خلاء را در عمل پر كند.[/color]

فراموش نكنیم كه اولین مقام خارجى كه پس از سقوط مبارك به مصر سفر كرد، دیوید كامرون نخست وزیر بریتانیا بود و این سفر از جهت گفته شده معناى كاملاً روشنى دارد.

[color=blue]آیا این جنبش‌ها از سازماندهی اصولی و كارآمدی برخوردارند؟[/color]

همان طور كه گفتم، سازماندهى آنها متناسب با شرایط مرحله پروسه و فرآیند جنبش دموكراسى‌خواهى بود و براى مرحله پروژه شدن كفایت نمى‌كرد و كارآمدى نداشت، به همین دلیل است كه با استعفا دادن حسنى مبارك تقریباً ماجرا از وضعیت بحرانى خارج شده است و احتمال كمى وجود دارد كه مجدداً بحران گذشته، بازگردد.

[color=blue]این جنبش‌ها ظاهراً بدون برخورداری از رهبری واحد و مشخص پیروز شده اند. این امر چطور امكان پذیر است؟[/color]

با توجه به آنچه كه گفته شد، گمان نمى‌كنم كه این جنبش فاقد رهبرى واقعى بوده است. هرچند به لحاظ حقوقى كسى یا مرجعى در ظاهر امر رهبرى این جریان را به عهده نداشت، ولى به لحاظ كاركردى وجود رهبرى دیده مى‌شود.

[b]به نظر مى‌رسد كه افزایش چشمگیر تظاهركنندگان مصری در چند روز پایانى ماجرا، كه از طبقات شهرى و مدرن اضافه شدند، كاملاً برنامه‌ریزى شده بود، و همین‌ها بودند كه جزو انقلابیون شناخته شدند و بلافاصله پس از سقوط مبارك به میدان تحریر آمدند و خواهان تخلیه آن از سوى تظاهركنندگان اولیه شدند.[/b]
[b]جالب اینكه پلیس حسنی مبارك كه تا روز پیش از سقوط وى چهره‌اى بسیار منفور داشت، بلافاصله به انقلاب پیوست و در اولین گام نیز با همراهی ارتش مردم را از میدان تحریر تخلیه كرد.[/b]

بنابراین باید گفت كه این جنبش نه تنها رهبرى داشت، بلكه داراى یك رهبرى بسیار منسجم و با برنامه بود. البته این رهبرى در میدان تحریر نبود، بلكه در جاى دیگرى قرار داشت؛ در واشنگتن و اتاق فرماندهان نظامى مصر بود.

وابستگى مبارك به واشنگتن این امكان را براى آمریكا ایجاد كرد كه كاركرد رهبرى را عهده‌دار شود، در حالى كه اگر مصر هم مثل لیبى وابستگى مستقیمى به آمریكا نداشت، احتمالاً شاهد بحرانى‌تر شدن اوضاع مصر مثل این كشور مى‌شدیم.

نكته دیگری كه فكر می‌كنم نباید فراموش كرد كم عمق بودن رهبری و حتی مطالبات مردم در جنبش مصری‌ها بود. هر چند این نكته منفی نیست ولی نمی‌توان آن را انقلاب نامید [b]زیرا اگر انقلاب بود مصری‌ها در برابر جنایات قذافی سكوت نمی‌كردند و حداقل داوطلبان عرب و مصری برای دفاع از مردم لیبی عازم آنجا می‌شدند.[/b]

[color=blue]آیا در جنبش‌های دموكراسی خواه جدید و اصولاً در برخی از جنبش‌های سیاسی و اجتماعی می‌توان به وجود پدیده "رهبری متكثر" قائل بود؟ رهبری متكثر چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟[/color]

بازى با كلمات مشكلى را حل نمى‌كند. رهبرى یك مفهوم كاركردى دارد. هر جنبشى در مرحله پروسه داراى رهبرى متكثر است و هر كدام آنان یا پیروان‌شان در مسیر رودخانه‌اى كه جهت آن به واسطه ضرورت‌هاى اجتماعى تعیین شده حركت مى‌كنند، ولى در مرحله پروژه، متكثر بودن رهبرى معنا ندارد. اگر هم تعدادى رهبر وجود دارند در نهایت باید تكثر خود را در ذیل چارچوبى جمعى و معین وحدت بخشند.

[color=blue]به نظر شما اگر حمایت دولت آمریكا از مردم مصر و تونس نبود، بن علی و مبارك سرنگون نمی‌شدند؟[/color]

[b]ممكن بود سرنگون شوند، ولى در این صورت نتیجه به وضعیت لیبى نزدیك‌تر بود تا وضعیت فعلى مصر. ضمن اینكه دفاع احتمالی آمریكا از بن‌على و مصر، اوضاع منطقه را از حیث انفجار فضاى ضد آمریكایى میان مردم بحرانى‌تر هم مى‌نمود.[/b]

البته این احتمال هم وجود داشت كه این رژیم‌ها در كوتاه‌مدت بتوانند مردم را سركوب كنند. با وجود این بحث درباره این فرض بیهوده است، و فقط یك ورزش ذهنى است، زیرا ایالات متحده برحسب راهبردش در عراق (حتى در زمان بوش)، تصور نمى‌رفت كه در برابر جنبش‌هاى اجتماعى علیه بن‌على و مبارك ایستادگى كند.

نه تنها ایستادگى نمى‌كرد، بلكه حتی گمان نمى‌رفت كه موضع بى‌طرفى هم بگیرد. [color=red]وقتى مى‌گوییم دنیا تغییر كرده، یك وجه مهم این تغییر هم تغییر رفتارهاى ایالات متحده است.[/color] وقتى كه آمریكایى‌ها در بحرین هم از سركوب دفاع نمى‌كنند، مصر و تونس كه جاى خود دارد.

[color=blue]آیا حمایت امریكا از انقلاب مردم تونس و مصر به ماهیت رهبران سیاسی معترض در این دو كشور نیز ارتباط داشته است؟[/color]

نه این موضوع تأثیر تعیین‌كننده‌اى نداشت. ضمن اینكه مطابق آنچه كه گفتم معترضین از حیث داشتن رهبری دچار خلاء بودند و با قاطعیت نمی‌شد گفت كه رهبری چه ماهیتی دارد.

[color=blue]آینده سیاسی مصر و تونس را تا چه حد در گرو عملكرد رهبران كنونی انقلاب‌های این دو كشور می‌دانید؟[/color]

[b]همان گونه كه گفته شد، رهبران موجود اعم از احزاب و گروه‌ها یا جوانان میدان تحریر، در سطحى نبودند كه این جنبش را به تمامى هدایت كرده و به جایى كه مى‌خواهند (اگر اصولاً بتوان گفت چنین خواست روشنى بیش از سقوط مبارك در ذهن آنان وجود داشت) برسانند.

بنابراین اطلاق عنوان رهبران انقلاب به آنان خالى از ابهام نیست (هم از حیث رهبر بودن و هم از حیث انقلاب بودن).[/b]

ولى آینده جامعه مصر نه تنها به رهبران حزبى گوناگون آنجا بستگى دارد، بلكه به مسایل اقتصادى و سایر تحولات جامعه عرب و جهان نیز مرتبط است، و چون آشنایى دقیق و كاملی با مسایل داخلى آنجا ندارم، درك روشنى هم از اهمیت و تقدم و تأخر و میزان تأثیرگذارى هر یك از این عوامل را هم ندارم كه بیان كنم.

منبع : دیپلماسی ایرانی
[code]http://www.ayandenews.com/news/26573[/code]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان اين درسته كه تو بحرين از گاز اعصاب استفاده شده؟؟؟؟
يك نفر هم بر اثر همين گاز مرده؟؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مشاور رئيس جمهور سوريه خبر داد:
لغو قانون وضعيت فوق العاده درسوريه
خبرگزاري فارس: مشاور رئيس جمهور سوريه در مصاحبه‌اي از تصميم مقامات اين كشور درباره لغو قانون وضعيت فوق‌العاده خبر داد.

به گزارش فارس، " بثينه شعبان " مشاور رئيس جمهور سوريه روز يكشنبه به خبرگزاري فرانسه گفت: مقامات سوريه تصميم گرفتند قانون وضعيت فوق العاده را كه از سال 1963 در كشور اجرا شده است لغو كنند.

وي افزود: تصميم لغو قانون وضعيت فوق العاده گرفته شده است اما نمي دانم چه وقت به اجرا در خواهد آمد.

اين قانون كه پس از به قدرت رسيدن حزب بعث در سوريه در مارس 1963 به اجرا درآمد آزادي تجمع را محدود كرده و اجازه بازداشت افراد مشكوك و مخل امنيت را مي دهد.

اين قانون همچنين اجازه بازجويي از افراد، كنترل ارتباطات و نظارت پيشاپيش بر روزنامه ها، نشريات، راديوها و تلويزيونها وهمه رسانه هاي ديگر را مي دهد.
lمنبع: icon_wink
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=9001070814

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سایت انتخاب نوشت: وزیر امور خارجه بحرین، در اظهار نظری شدیداللحن که تحلیل‌گران آن را "بی‌سابقه‌ترین اظهارنظر مقام بحرینی در مورد ایران" می‌دانند، گفت: اگر ایران دست از بازی خود برندارد، می‌تواند منتظر رویارویی باشد.

شیخ خالد بن حمد الخلیفه، وزیر خارجه بحرین در گفت ‌وگو با وال استریت ژورنال، تهدید کرد: این دخالت‌ها می‌تواند به یک رویارویی تبدیل شود.

وی افزود: تهدید از جانب ایران می‌تواند در دوران اختلافات عمیق بین ایران و همسایگان عرب آن در منطقه خلیج فارس ”تا هر سطحی" افزایش یابد.

شیخ خالد گفت، ”آنها می‌توانند در ایجاد یک رویارویی اشتباهاتی مرتکب بشوند".

او افزود، ”کارزار ایران علیه ما در این مرحله سیاسی است، ولی می‌تواند هر آن وضعیت متفاوتی داشته باشد"

بحرین اتهامات مبنی بر دست داشتن تهران در اعتراض‌ها را افزایش داده و پادشاه حمد بن عیسی آل خلیفه، حاکم این کشور، روز یکشنبه با اشاره سرپوشده‌‌ای به ایران گفت، دولت توطئه ترور چند دهه‌ای توسط بیگانگان را خنثی کرده است.

شیخ خالد گفت، تنش‌های منطقه‌ی‌ای کشور را به اتخاذ اقداماتی جهت حفاظت از خود وادار نمود.

او گفت، ”ما امنیت‌مان را جدی تلقی می‌کنیم. در این منطقه بین ایران و همسایگان آن یک اشکال جدی وجود دارد".

شیخ خالد همچنین گفته است: آنها در کشور خودشان مشکل جدی دارند و باید به آن رسیدگی بکنند و دست از سر ما بردارند!

http://www.asriran.com/fa/news/160661
.........
icon_eek lمشتاق دیدار! icon_wink

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=18]پخش اعترافات اغتشاشگران از تلويزيون سوريه[/size]
دمشق – تلويزيون سوريه شنبه شب بخشي از اعترافات اوليه افراد غيرسوري را كه در جريان آشوب هاي اخير در اين كشور دستگير شدند ، پخش كرد. يكي از دستگير شدگان آمريكايي مصري تباري بود كه به دريافت پول از دشمنان سوريه براي ايجاد ناامني در اين كشور اعتراف كرد.

گزارش ايرنا به نقل از رسانه هاي روزيكشبنه دمشق از جمله خبرگزاري سوريه (سانا) حاكي است: اين فرد گفته است كه مدتي قبل، مخفيانه به اسراييل سفر كرد و براي ارسال عكس و تصوير از سوريه از خارج كشور پول مي گرفت ، همچنين با ايميل از وي پرسيده بودند كه آماده كمك به فردي از كلمبيا باشد كه به زبان اسپانيايي صحبت مي كند.
وي تاكيد كرد كه انتخابش از آن جهت بود كه در سوريه زندگي مي كرد و داراي تلفن همراه دوربين دار بود كه باعث مي شد تا بتواند از اين فرصت استفاده كند. لذا در ازاي ارسال عكس و تصوير به خارج پول مي گرفت.
به گفته اين فرد ، در گذرگاه اسراييلي هنگام سفر به فلسطين اشغالي چهار ساعت مورد بازجويي قرار گرفت ، سپس از وي پرسيده اند كه آيا مي خواهد گذرنامه آمريكايي وي مهر اسراييلي بخورد يا نه كه وي اين امر را نپذيرفته تا بتواند بار ديگر به سوريه بازگردد.
در جريان اعتراضات محدود در برخي شهرهاي سوريه از جمله درعا ، لاذقيه ، بانياس و حمص شماري از معترضين از سوي نيروهاي امنيتي سوري بازداشت شدند.
پيش از اين اخباري مبني بر اقدامات رژيم صهيونيستي براي كشاندن مردم سوريه به خيابان ها از طريق ارسال پيام هاي كوتاه و اينترنت در سوريه منتشر شده بود.
منبع: icon_wink
http://www.irna.ir/NewsShow.aspx?NID=30312464

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
الان این پست بالایی اعتراف بود؟ چون مجهز به موبایل دوربین دار بود انتخابش کرده بودن؟ icon_eek icon_eek
اعتراف هم اعتراف های قدیم! icon_wink

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

حالا گنجشک چیه که کله پاچه ش چی باشه !؟

این خالد هم چرت و پرت می گه .... به هوای لیبی رفته ... ما هم شدیم قذافی ...

هر چی نباشیم اونقدر عرضه داریم که بتونیم یه دولت شهر مثل بحرین رو قبل از خودمون نابود کنیم ....

احمق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]

او گفت، ”ما امنیت‌مان را جدی تلقی می‌کنیم. در این منطقه بین ایران و همسایگان آن یک اشکال جدی وجود دارد".

شیخ خالد همچنین گفته است: آنها در کشور خودشان مشکل جدی دارند و باید به آن رسیدگی بکنند و دست از سر ما بردارند!

http://www.asriran.com/fa/news/160661
.........
icon_eek lمشتاق دیدار! icon_wink[/quote]

به نظرمن ، دردسر بعد از تعطيلات نوروز شروع مي شه !

خدابخير كنه !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.