Recommended Posts

دیکتاتوری یه چیزی هست که نمیشه براش تفریق قائل شد!
من موندم چطور بعضی دوستان معتقدند مثلا یه گردان از طرف موساد وارد سوریه شد و مردم رو در مسجد به خاک وخون کشیدن ورفتن!؟
بشار اسد هم به روزهای پایانیش نزدیک میشه. کافر شاید بماند اما ستمگر هرگز...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببینید اصولا دیگه اون دوره که بشه به یک جماعت اعم از خانواده و قوم و ملت و جامعه دیکته کرد که "باید" چی "فکر کنن" گذشته ... این درسته اما این نکته رو هم فراموش نکنیم که برای اینکه همون جمع "حفظ و حراست" بشه؛ اون جماعت باید پارامترها و قواعد رفتار اجتماعی و سیاسی رو همزمان مراعات کنه؛ اعتراض مردم فی نفسه به معنای شورش و در هم ریختگی و انفجار اوضاع نیست، در اغلب موارد حکومت ها خیلی مته به خشخاش میذارن؛ مثلا در سوریه ماجرا از اعتراض بخشی از مردم شهر درعا به عملکرد استاندار اون استان آغاز شده و بعدش ... شده اینکه می بینیم. اینجا بد نیست این نکته رو هم بیاد بیاریم که این قبیل حرکات اجتماعی می تونه بستر مناسبی رو برای فرصت طلب های سیاسی و ورشکسته های دنیای سیاست ایجاد کنه تا بتونن با پناه گرفتن در پس صدای مردم حرف های خودشونو بزنن ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب پاتریوت نگرانیت به جاست اما این دعوای امروز و فردا نیست. پروژه ی ایران هراسی تازه شروع نشده. عقبش در جنگ ایران و عراق و ماقبل آن است. این نبرد 30 ساله در جریانه. اگر دقیق باشیم، نسبت به 30 سال قبل، وضع ما از نظر یارگیری خیلی بهتر شده. یک موقعی ما فقط یک دوست داشتیم اونم نصفه و نیمه که همین سوریه بود. الان اوضاع بحمدلله خیلی بهتره. شاید علت اینه که: ان الله یدافع عن الذین آمنو و یا شایدم : و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی. در همین مسئله ی فرهنگی و رسانه ای که شما نگرانش هستی. یک سیاست گذاری ها و برنامه ریزی هایی وجود داره. قدمتشم خیلی زیاده. البته پر از ضعف و اشکاله. اون چیزی که باعث شده نتیجه بده همین دست خداست. مثلا همین یوسف پیامبر که سلحشور ساخت. یادتون هست؟ از نظر سینمایی واقعا کار ضعیفی بود. اهل فن می تونن این رو قشنگ براتون توضیح بدن. ولی همین که این بنده ی خدا سر هر پلانش با شوق اشک ریخته بود و توسل داشت، موفقیت فوق العاده ای ازش در اومد. یادمه همون موقع که داشت فیلم برداری می کرد، یک سری دوستان که رفته بودن سر صحنه کلی ایراد گرفتند و گفتن به هیچ وجه موفق نمیشه. یک دوستی برگشت گفت: کارش خیلی ضعیفه ولی این بابا سر هر صحنه داره از روی اخلاص مثل بارون اشک میریزه حتما کارش نتیجه می ده و با کمال تعجب نتیجه داد! مثل اون بسیجی ای که بابانطر تو خاطراتش نوشته بود. یک جوونی روی تیربارش آیت الکرسی آویزون کرده بود. یک هلی کوپتر عراقی داشت از اون ور هی آتیش می ریخت روی سر برو بچ رزمنده. همه دیدن این تیربارشو نشونه رفت سمت این چرخ بال! بابا نظر می گه، کلی مسخرش کردیم. گفتیم : مجید جان این که شما می بینی، تیرباره، بردش این قدره، اون هلی کوپتر الان اون طرفه. کلی فاصله داره. تو عمرا تیرت بهش نمی رسه.
این برادر بسیجی برگشته بود گفته بود: فکر کردید این آیت الکرسی که بستم سر تیربار قاقه (یک همچین چیزی )! بعد تیر اندازی می کنه هلی کوپتر در میان بهت همه میاد پایین. بابانظر می گه خود این بسیجیه هم باورش نمی شد. عینا همین بحث سر قضیه ی ملک سلیمان، مختارنامه تاحدی، همین شبکه ی آی فیلم و شبکه های خبریمون صادقه.

حالا این جور بحث ها، در مورد رسانه و مدیا خیلی فنی است. این طور هم نیست که هر کی از راه رسید، بسم الله قلم به دست بشه. اگر شما علاقه مندی، رشته ی ارتباطات و رسانه الان در کشور خودمون هم هست، یاعلی برو تحصیل کن و سیاست های رسانه ای رو اصلاح کن. اگرم تحصیلاتت همین رشته است، مقاله بنویس کار علمی کن. کسایی هستن در به در دنبال این جور آدمان. میان دنبالت. شک نکن. ولی باید رزومه ی خوبی داشته باشی چون فقط شما نیستی که این دغدغه ها رو داری، قبل شما خیلی ها استخون ترکوندن.
به هر حال، اگر واقع بین باشیم، یک بخشی از ضعف ها برمی گرده به منابع و امکانات. شما هالیوود، بالیوود و شبکه های عنکبوتی غربی با اون پشتوانه ی مالی رو اگر در نظر بگیری می بینی، اگر اتفاق مثبتی هم تاحالا افتاده ما کلا هیچ کاره بودیم. بعضیا حرکت کردن ولی برکتش از جای دیگه بوده. به علاوه ی این که، ما داریم حرف حق رو می زنیم. حرف حق به فطرت آدما میشینه. اون چیزی که باوراندنش به مخاطب سخته، باطله. اگر بخوای یکی حرف غیر حق رو قبول کنه باید بپیچونیش تو صدتا کاغذ کادو. بعد هم حکایت کف روی آب میشه.

راستی زیاد در مورد سوریه به رسانه های غربی اتکا نکنید. برخی مسایل رو اگران دیسمان و بزرگنمایی می کنن. یک جاهایی هم یک چیزایی رو عینا نمی گن. مثلا این که دیروز توی کنفرانس مطبوعاتی این خانمی که نماینده ی بشار اسد بود گفت: جناب بشار اسد دستور صریح داده بودند که به مردم تیراندازی مستقیم نشود. اگر تیر اندازی ای شده خطای مامورین بوده و قول دادن که حتما بررسی خواهد شد و کمیته ی حقیقت یابی تشکیل می شود. شاید راست نگفته باشه. اصلا بعید نیست. ولی شما توی هیچ خبرگزاری ای این رو نمی بینید. من که ندیدیم. توی اون کنفرانس نکاتی دیگه ای هم رد و بدل شد، به نفع نظام حاکم که من جایی ندیدم.
اگر کسی از دوستان اون ویدیویی که تیراندازی به مردم رو نشان می دهد و حمله به مسجد را دارد بگذارد، خوب است. من پیداش نکردم. اما این خانوم مدعی شد که توی ویدیوی مسجد شما هیچ اثری از مسجد نمی بینید و یک سری مسایل دیگه رو هم کذب دونست. تا نبینیمش نمیشه قضاوت کرد.
یک سوال هم از دوستان: به نظرتون هر جا که حکومت تک راسی باشه، ستمگر است؟
یک سوال دیگر: ظلم نسبی است، قبول دارید قاعدتا. خوب الان به نظر دوستان، اسراییل که به اصطلاح یک حاکمیت دمکراتیک هست ظالم تر است یا حکومت بشار اسد؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بشار اسد دیکتاتوری زرنگ یا زیرک ترین دیکتاتور !
بعد از موج ازادیخواهی اسلامی در بین اعراب بشار اسد دریافت که ادامه طریق حکومت مثل قبل ممکن نیست و ادامه ان ممکن است باعث ایجاد نا ارامی ها و تظاهرات و شورش در کشورش شود .اولین زنگ خطر برای او زمانی به صدا در امد که قرار بود در دمشق روز خشم بر گزار شود که البته هیچ خبری نشد ولیکن همین اعلام کوچک مخالفین دولت سوریه سبب ترس در دولت و باعث ایجاد تغیرات شدیدی در نظرات دولت بشار اسد درباره ازادی های فردی و اجتماعی در سوریه شد .با شروع وقایع مصر، دولت سوریه با وجود آنکه قبلا اعلام کرده بود کهیارانه هایى را که باعث تضعیف بودجه ملى مى شود، قطع خواهد کرد، اینکار را نکرد وسهمیه سوختآقاى اسد هم قول داد که اصلاحات سیاسى انجام دهد.در اولین قدم سایت های مثل فیس بوک و توییتر که در کشور سوریه فیلتر بود ازاد شد و فیلتر حکومتی سوریه از روی انها برداشته شد و مردم سوریه می توانند بدون فیلتر از این سایت ها استفاده کنند .در نگاه اول این حرکت در جهت افزایش ازادی های اجتماعی در سوریه بسیار مثبت به نظر می اید اما مسله مهمتر در این است که این حرکت رژیم سوریه را می توان به نگاهی دیگر زرنگی دولت سوریه برای شناسایی مخالفین دانست .زیرا با کنترل ادرس های اینترنتی کاربران فیس بوک از این به بعد رژیم سوریه قادر به شناسایی تک نک افرادی که در اینده بخواهند برای فرا خوانی تظاهرات اقدام کنند خواهد بود . فکری که بیشتر دیکتاتورها از ان غافل بودند !!!!
سکوت رسانه‌های رسمی در برابر سرکوب معترضین سوری و تحقیر اعتراضات جوانان این کشور و ناچیز شمردن جنایات دولت بشار اسد در کشتن جوانان معترض در برخی سایت‌های وابسته به چهره‌های مدعی ، چیزی از واقعیت این اعتراضات و ارزش‌های آن نمی‌کاهد و تنها نشان می‌دهد که چگونه می‌توان در گذر زمان اصول و ارزش‌های دینی و انسانی را به فراموشی سپرد و از تطهیر و تنزیه کاخ دمشق هم فروگذاری نکرد.

حاکمیت یک نظام دیکتاتوری در سوریه را نمی‌توان انکار کرد؛ ولو این که ما آن دیکتاتوری را دیکتاتوری مصلح یا ضد غربی یا ضد اسرائیلی یا سودمند برای نظام سیاسی خود بدانیم و به همین خاطر کوشش کنیم با آن بر سر مهر باشیم؛ هر چند دفاع از مشروعیت دیکتاتوری مصلحانه، کاری طاقت فرسا و خارج از توان عقل سلیم بشری به نظر می‌آید.

نظام سیاسی 40 ساله‌ای که در آن، حکومت از پدر (حافظ اسد) به پسر (بشار ارسد) می‌رسد برای ما یادآور حکومت‌های پادشاهی است؛ مشابه حکومتی که در ایران از رضاشاه به محمدرضا پهلوی رسید و پاسخ مخالفش را در ایران با انقلاب مردمی سال 57 دریافت کرد. نظام سیاسی که در چارچوب مفاهیم دینی حکومت طاغوت نام گرفته بود؛ چرا که کارش تحریف حقیقت و جعل واقعیت بود ؛ نظامی که شاه را به جای خدا می‌نشانید و پرسش و سؤال از وی را سخت کیفر می‌داد.

حق انسان‌ها در تعیین سرنوشت خود به عنوان حقی خداداد و طبیعی در همه کشورها محترم است و نباید مورد سرکوب قرار گیرد و چنین سرکوبی در هیچ کشوری اعم از تونس، مصر، لبیی ، بحرین و سوریه نمی‌تواند مورد تایید هیچ انسان آزاده‌ای قرار گیرد.

نمی‌توان با طرح اینکه نظام سیاسی سوریه در برابر اسرائیل ایستاده است، به منزه‌نمایی حکومت موروثی و دیکتاتوری نظامی حاکم بر آن کشور پرداخت. حکومتی که به غصب حقوق ملت خودش بپردازد، لاجرم مخالفتش با اسرائیل را ابزار اسکات مخالفانش ساخته است و چنان مخالفتی فاقد اصالت است. به این معنا که وقتی دولتی با اسرائیل مخالفت می‌کند در واقع با شیوه‌ی غاصبانه صیهونیست‌ها در بی‌توجهی به حقوق مردم فلسطین مخالف است و چنین دولتی در توجه به خواسته‌ها و حقوق مردمش باید پیشروتر از دیگران باشد؛ اینکه چگونه می‌توان با غصب دولت خارجی مخالف بود اما در داخل کشور به غصب حقوق ملت پرداخت، واقعیت متناقضی است که مثالش نظام بعثی حاکم بر کشور سوریه است.

در اخر پیوستن جوانان سوریه به جنبش فراگیر ضد استبدادی منطقه را می‌بایست به دیده احترام نگاه کرد و سرکوب و کشتار آنان از جانب رژیم موروثی بشار اسد را محکوم نمود، مردم سوریه همانقدر محقْ به داشتن دولت غیر استبدادی هستند که مردم مصر و تونس و لیبی و بحرین و ..... چنین حقی را دارند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]یک سوال هم از دوستان: به نظرتون هر جا که حکومت تک راسی باشه، ستمگر است؟
یک سوال دیگر: ظلم نسبی است، قبول دارید قاعدتا. خوب الان به نظر دوستان، اسراییل که به اصطلاح یک حاکمیت دمکراتیک هست ظالم تر است یا حکومت بشار اسد؟[/quote]
سلام دوست عزیز.
سوال های بسیار خوبی پرسیدید و بنده درحد عقل ناقص خودم جوابشونو میدم.
در جواب سوال اول باید بگویم بله! هرجا تک راسی باشه زمینه به وجود آمدن ستم فراهم میشه!
بجز پیامبران و تعدادی از امامان معصوم بقیه افراد 99.9% منظورم هست! دچار خودکامگی و استبداد میشن و برای حفظ قدرت خویش دست به هرکاری میزنن! شاید در ابتدا برای نرمش مردم بسار رفتار خوبی داشته باشن اما بعدها اگه خودشون هم نخوان بخاطر به وجود آمدن فساد در دستگاه و نظامشون مجبور به ستم خواهند شد.
هیچ نمونه ای از نظام تک رائسی بدون فساد و ستم وجود نداره!
اما سوال دوم!
بیایید برای یک بار خودمونو جای اون طرف بذاریم!
مقایسه اسرائیل و سوریه اشتباه هست.
بحث ما در اینجا ظلمی هست که سوریه در حق مردم خودش کرده و داره میکنه و اونهارو قتل عام میکنه! آیا نمنه ی مشابهی سراغ دارید که در اسرائیل بخاطر اعتراض به فساد دستگاه اداری مردم رو به گلوله ببندن؟ قطعا خیر! پس من سوریه رو ستمگر تز از اسرائیل در این زمینه میبینم!
گفتم در این زمینه!
.........
و درپایان دیدن این ویدئو خالی از لطف نیست! مربوط به کشتار مردم سوریه توسط ارتش بشار اسد میشه.
http://www.youtube.com/watch?v=KK9aZe3uF5A

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1-به چه كسي ديكتاتور ميگويند؟

الف:هر كس كه با امريكا نباشد و يا براي امريكا تاريخ مصرفش تمام شده باشد.

ب:گزينه الف.

ج:گزينه الف و ب.

د:همه موارد.

(10 نمره)
............................
2-واژه ديكتاتور از چه زماني مي ايد؟

الف:چند وقت پيش

ب:هر وقت امريكا دوست داشت مي ايد.

ج:همزمان با حوادث كشورهاي عربي.

د:ساير موارد.

(5 نمره)
...........................................
5 نمره باقيمانده هم امتحان عملي هست...

الهم عجل لوليك الفرج

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]حق انسان‌ها در تعیین سرنوشت خود به عنوان حقی خداداد و طبیعی در همه کشورها محترم است [/quote]
جناب تی ان تی عزیز، من اطلاع زیادی از وضع حکومت بشار اسد ندارم. اطلاعاتم اجمالی است. لذا نمی توانم زیاد ارزش گذاری درستی داشته باشم. پس صجبت های شما در مورد سوریه و مقایسه ی آن با شاه ملعون را نه رد می کنم و نه تایید. اما در مورد این جمله ی شما می تونم ازتون بپرسم این حق خداداد رو شما از کجا استخراج کردید؟ پس تا چند صده قبل که نمونه ای از نظام های مدرن امروزی نداشتیم، حق خداداد کجا بوده است؟ سابقه ی این حکومت مردم بر مردم یا مردم سالاری چقدر است؟
آیا ملاک ما در ارزش گذاری یک حکومت همین حق تعیین سرنوشت مردم است؟
اما در مورد نظر مردم سوریه، کسایی که عربی بلد هستند یک نگاهی به کامنت های زیر این خبر بیندازند اوضاع تقریبا با یک نسبتی دستشون میاد. به کشور فرستنده ی کامنت ها هم توجه کنید.
http://aljazeera.net/NR/exeres/B887B829-7954-4788-9632-C097ED0C285A.html
[quote]
در جواب سوال اول باید بگویم بله! هرجا تک راسی باشه زمینه به وجود آمدن ستم فراهم میشه![/quote]
بگذارید من گفته ی شما رو امروزی تر کنم. شما دقیقا دارید نظریه ی تفکیک قوای منتسکیو را بیان می کنید. منتسکیو تقریبا پدر نظام های مدرن به حساب می آید که صده ای قبل زندگی کرده. منتسکیو می گوید: لزوما تجمیع قوا در دستان یک فرد فساد آور است.
این جمله سال هاست که داره توی گوش همه ی دنیا خونده میشه. اما باز هم یک سوال، شما واقعا معتقدید همه ی نظام هایی که سابق تر از الگوی لیبرال دمکراسی بودن یا به قول خودتون 99.9% شون، خون ریز تر و مستبدتر از نظام های فعلی اند؟ یا فقط شکل کار عوض شده؟ یکم خوش قیافه تر نشدند؟. فکر می کنید یک پادشاه غیر خون ریز چند نفر رو در دوران حاکمیتش سر به نیست می کرده؟ سرویس های اطلاعاتی و پلیس های امروز چند نفر را؟ یا هر دولتی که 8 سال روی کار است چند نفر را؟

[quote]بحث ما در اینجا ظلمی هست که سوریه در حق مردم خودش کرده و داره میکنه و اونهارو قتل عام میکنه! آیا نمنه ی مشابهی سراغ دارید که در اسرائیل بخاطر اعتراض به فساد دستگاه اداری مردم رو به گلوله ببندن؟ قطعا خیر! پس من سوریه رو ستمگر تز از اسرائیل در این زمینه میبینم!
گفتم در این زمینه! [/quote]
در مورد سوریه اظهار نظری نمی کنم چون زیاد نمی دانم. اما با تقریبی اسراییل نیمی از جمعیتش را فلسطینیان در بخش های اشغالی تشکیل می دهند. (توجه کنید بخش های اشغالی یعنی به غیر از کرانه ی باختری و غزه) . تا به حال به نحوه ی برخورد اسراییل با این شهروندانش توجه کرده اید. شاید بگویید فلسطینیان مهم نیستند. برویم سراغ یهودیان. در اسراییل سه نژاد یهودی وجود دارد: اشک نازی ها، سفاردی ها و یهودیان شرق وعرب. شما را توصیه می کنم به مطالعه در مورد روابط شدید تبعیض آمیز و کاملا پذیرفته شده میان این سه قوم. شهروند درجه ی اول: اشکنازی شهروند درجه ی دو: سفاردی بردگان: اعراب پایین تر از جنبندگان: فلسطینیان بومی. در مورد سرکوب مردم در اسراییل فکر می کنم زیاد نیاز به توضیح نباشد. البته این که شما آن را ندیده اید اصلا عجیب نیست. چون پخش نمی شود و همین می شود که شما می گویید سوریه ظالم تر از اسراییل است مثل بیشتر مردم روی زمین.
باز شاید بگویید نژادها متفاوت است در سوریه همه عربند. در پاسخ باید گفت سوریه نیز ترکیبی از نژادهای عرب، کرد و چند نژاد دیگر به علاوه ی دین های مسیحی مسلمان سنی، علوی و بعثی تشکیل شده (اگر اشتباه گفتم دوستان مطلع تر اصلاح کنند). آیا شما شهروند درجه ی چندم در سوریه تا به حال شنیده اید؟
نظرتان چیست اگر باز بپرسم کدام یک ستمگر ترند؟
یک سوال جدی تر، چه فرقی بین انسانی که درون یک مرز زندگی می کند و انسانی که بیرون آن است وجود دارد؟ چرا اگر دولتی انسان های بیرون مرز خود را بکشد کمتر از دولتی که در درون مرز خود آدم می کشد ستمگر است؟
با احتساب این سوال: سوریه چند نفر آدم کشته؟ اسراییل چند نفر؟ آمریکا چند نفر؟ فرانسه چند نفر؟
کدام ستمگر ترند؟ کسانی که به آن ها تا کنون دیکتاتور اطلاق می کردیم؟ یا دمکرات ها؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آنتی وار عزیز

از تذکر شما متشکرم؛ علی ایحال، من صرفا نظر شخصی خودمو نوشتم، بله این بحث بسیار فنی تر از اون چیزیه که بنظر میرسه با این وجود، فردی که علاقمند باشه می تونه با مطالعه منابع مناسب و قدری دقت و نکته سنجی موارد جالبی رو در این حوزه متوجه بشه؛ توجیه افکار عمومی و تئوریزه کردن اهداف سیاسی و اقتصادی دراز مدت و راهبردی؛ ارائه تصویر از آینده جهان و منطقه، تاثیرگذاری خواه و ناخواه امواج رسانه ای غرب بر اذهان گاه بی اطلاع جوان در همین دنیای مسلمان؛ دور ساختن نسل های جوان از کسب بینش سیاسی و تعمق در سرنوشت ملل مسلمان در همین منطقه خاورمیانه ... همه و همه از طریق جبهه رسانه ای در همین لحظه که ما با هم گفتگو می کنیم در این وب سایت بسرعت و با هزینه های بقول شما سرسام آور در جریانه؛ بطور قطع، ما توانایی هزینه کردن اون حجم پول رو برای چنین دستگاهی نداریم (شاید هم نیازی به این کار نداشته باشیم) اما وقتی می بینیم که حامیان مالی اصلی چنین دستگاه رسانه ای عریض و طویلی چه کمپانی ها و افراد و جریان هایی هستن یک عقل سلیم حقیقتا احساس نگرانی پیدا می کنه، ببینید دوست من، وقتی انقلاب صنعتی در بریتانیا و بعد در قلب اروپا آغاز شد تنها یک اقلیت منورالفکر شروع به ابراز نگرانی کردن اونها کسانی بودن که اعتقاد داشتن برده داری کلاسیک دوره میانه و کهن داره جای خودش رو به شکل بسیار خطرناکی از برده داری مدرن میده و دقیقا هم همینطور شد و این جریان تا دهه چهارم قرن بیستم تداوم پیدا کرد، زمانی که جنگ های جهانی اول و دوم به پایان رسید و اروپایی ها متوجه شدن که این جنگ ها ریشه های تاریخی عمیقی در همون شکل از برده داری مدرن ابداعی اونها داره (و این در حالی بود که برده داری بسیار فجیع و وحشیانه اونها همچنان در قاره سیاه، خاورمیانه و جنوب شرق آسیا در جریان بود) سعی کردن راه جدیدی برای کسب منافع و برآورده شدن مطامع خودشون (و در حقیقت حفط برتری سیاسی و اقتصادی خودشون) پیدا کنن و اون همون راهی بود که تئوریسین های آمریکایی در قالب ارائه و تحمیل فرهنگ مصرفی چند سالی بود داشتن در کشور خودشون آزمایش و مطالعه می کردن: رسانه! رسانه ها از دهه 60 میلادی مثل یک بمب در دنیا ترکیدن بمبی که می رفت تا از هر نوع سلاح کشتار جمعی دیگه خطرناک تر و آسیب زا تر بشه ... با این حساب، اونها روی تسخیر اذهان و تاثیرگذاری روی سیاق و نحله فکری و استحاله بنیان های فرهنگی جوامع هدف خودشون تمرکز کردن؛ الان از اون زمان حدود نیم قرن میگذره، در برخی برهه ها اونا تونستن موفق باشن مثل تبلیغاتی که در بازه زمانی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در کشورهای عربی از طرف رسانه های غربی اعمال میشد و یه جاهایی هم کاری از پیش نبردن؛ بقول شما دوست عزیزم، بحث درباره این موضوع احتیاج شدیدی به مطالعه پیگیر و جدی داره. من بعنوان یه مخاطب عام صرفا نظرات شخصی خودمو بیان می کنم. در هر حال خود این رسانه ها و نقش ذاتی اونها در تحولات منطقه ای و جهانی محل تأمل و مداقه است و باید از طرف ما رو این قضیه سرمایه گذاری های بیشتری بشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پاتریوت عزیز، بازهم تاکید می کنم نگرانی شما بجاست. من یک تبصره ای بهش می زنم. همون طور که در جنگ سخت ما راهبردهای نامتقارن داریم. در جنگ نرم هم داریم. اگر ما بخواهیم با بضاعت فعلی وارد نبرد رسانه ای به سبک غربی ها بشیم از پیش باخته ایم. لذا ما روش های خاص خودمان را داریم شاید براتون جالب باشه بدونید که رویکردی که امروز به صورت مدرن شده از طریق فیس بوک و تویتر داره از سوی غرب استفاده میشه، بدلی و به عبارتی کپی برداری ای است از یکی از رویش های نامتقارن رسانه ای ما. روش لسان به لسان و سینه به سینه و خطابه ای راهبرد اصلی انقلاب ما بود. نشر تفکرمون هم بیش از اون که وابسته به رسانه باشه از این طریق بود. چندین سال قبل پژوهش هایی انجام شد که نشون داد این روش به شدت موثرتر از رسانه های ارتباط جمعی است. نتیجش اینی شد که الان بهش می گن فیس بوک و توییتر و امثال هم.

جناب انجل آف وار، این ویدیو دقیقا همون چیزی که اون خانم معاون در سوریه می گفت را نشان می دهد:
1. معلوم نیست چه کسی به چه کسی دارد شلیک می کند. کما این که دولت سوریه معتقد است گروهی معارض مشغول تیر اندازی بوده
2. مسجدی که در مورد آن صحبت می شود اصلا در ویدیو دیده نمی شود فقط انتشار دهندگان که ایشون به بی بی سی اشاره کردند ادعا می کنند که حمله به مسجد بوده است.
حالا اگر فیلم دیگری هم هست بگذارید که صدق صحبت ایشون رو بیشتر بررسی کنیم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ب اسلام.ببخشيد بحث داره به جاهاي ظريفي كشيده ميشه:
[b]؛در اخر پیوستن جوانان سوریه به [color=red]جنبش فراگیر ضد استبدادی منطقه[/color] را می‌بایست به دیده احترام نگاه کرد و سرکوب و کشتار آنان از جانب رژیم موروثی بشار اسد را محکوم نمود، مردم سوریه همانقدر محقْ به داشتن دولت غیر استبدادی هستند که مردم مصر و تونس و لیبی و بحرین و ..... چنین حقی را دارند.؛[/b]
ببخشيد! شما اول بيا ثابت كن جوانان اين مملكتها كه اسم بردي دچار آزادي و هرچيزي كه شما دوست داري اسمشو آزادي بذاري شدنُ،‌بعد بيا اين نسخه رو براي بقيه كشورها هم تفسير كن!
تو مصر حجاب الزامي نيستُ‌،مشروب محدود نيست و ساير آزادي ها هم به شرط فضولي نكردن تو كار دولت مشكلي نداشتن!
اونا تو رفاه زندگي ميكردن و فقري كه تكه تكه شون كنه نداشتن! حتي يارانه هم نداشتن كه بخواد هدفمند بشه!‌به دختر و پسراشونم كاري نداشتن!
اينكه در مملكتي احزاب وجود داشته باشن و احزاب آزادي عمل داشته باشن،به تعريف جامعه و عرف اون از اين اصطلاحات سياسي بر ميگرده!
تازه اونم مهمه كه بدونيم احزاب دقيقا قراره چه هدفي رو دنبال كنن؟ مثل آمريكا كه 2 حزب داره و مدام سر حسن كچل و كچل حسن بحث مي كنن و منافع كشورشونو در يك خط مستقيم جلو ميبرن يا مثل انگليس كه احزابش هيچ ربطي به مردم ندارن؟
يا در كشورهاي جهان سوم، حزب محافظت از محيط زيست و گياهان دريايي، حزب محافظت از منافع آمريكا،‌حزب محافظت از منافع انگليس،‌حزب محافظت از منافع روسيه،‌حزب قانون جنگل و...؟ حزب به هر معنايي الا داشتن اتحاد و همبستگي سياسي!
و در پاسخ به دوست ديگري:
[b]"بجز پیامبران و [color=red]تعدادی از امامان معصوم [/color]بقیه افراد 99.9% منظورم هست! دچار خودکامگی و استبداد میشن و برای حفظ قدرت خویش دست به هرکاری میزنن! شاید در ابتدا برای نرمش مردم بسار رفتار خوبی داشته باشن اما بعدها اگه خودشون هم نخوان بخاطر به وجود آمدن فساد در دستگاه و نظامشون مجبور به ستم خواهند شد."[/b]

ببخشيد دقيقا منظور شما از تعدادي از امامان معصوم كدوم امام ها هستند؟ آخه اين شبهه براي من پيش اومد كه مثلا امام علي كه دشمنش بهش آب دهان انداخت و امام اونو به خاطر شخصي نشدن مسئله نكشت و از قضا تنها امام ما هست كه تونست براي 5 سال حكومت اسلامي تشكيل بده،‌حاكم تك راسي و ديكتاتوري بودن يا امام حسن كه با اون مظلوميت ،‌مسموم شد يا امام حسين كه به قتلگاه كربلا رفت و جونشو به خاطر اعتقاداتش داد يا امام سجاد كه فقط گوشه نشيني كرد ،‌يا امام باقر و امام صادق كه فقط شاگرد تربيت كردن يا ائمه هفتم تا يازدهم كه در حبس و زندان و عزلت مسموم شدن؟
دقيقا شما از چه جايگاهي چنين تفسيري رو تونستيد صورت بديد؟ ميشه كمي هم مارو توجيه كنيد؟
آخه جز پيامبر و امام علي هيچ امامي حكومت اسلامي تشكيل ندادن و شايد منظور شما امام زمانه كه هنوز تشريف نياوردن و ديكتاتوريشونو شروع نكردن؟
شايد ما تونستيم با اجماع نظر به نتيجه اي برسيم براي امام زمان مكتوب كنيم، كه اگه يه روز خواستن ظهور كنن، بدونن ما به چه شرط و شروطي قبولش ميكنيم!!!
لطفا پيش از اظهار نظرهاي فاضلانه كمي حداقل اطلاعات ديني تاريخي تونو بالا ببرين، شايد بعدا بتونيم روي الفبا، اصطلاحات سياسي و آسمون ريسمون نبافتن و... كلاس آموزشي توجيهي بذاريم!
[b]متاسفانه مديران سايت انگار همه قوانين سايت رو محض خنده نوشتن و كاربران جديد به راحتي و طبق عادت قانونمندي و قانون گريايي،‌اونو ناديده ميگيرن![/b]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ببخشيد دقيقا منظور شما از تعدادي از امامان معصوم كدوم امام ها هستند؟ آخه اين شبهه براي من پيش اومد كه مثلا امام علي كه دشمنش بهش آب دهان انداخت و امام اونو به خاطر شخصي نشدن مسئله نكشت و از قضا تنها امام ما هست كه تونست براي 5 سال حكومت اسلامي تشكيل بده،‌حاكم تك راسي و ديكتاتوري بودن يا امام حسن كه با اون مظلوميت ،‌مسموم شد يا امام حسين كه به قتلگاه كربلا رفت و جونشو به خاطر اعتقاداتش داد يا امام سجاد كه فقط گوشه نشيني كرد ،‌يا امام باقر و امام صادق كه فقط شاگرد تربيت كردن يا ائمه هفتم تا يازدهم كه در حبس و زندان و عزلت مسموم شدن؟
دقيقا شما از چه جايگاهي چنين تفسيري رو تونستيد صورت بديد؟ ميشه كمي هم مارو توجيه كنيد؟
آخه جز پيامبر و امام علي هيچ امامي حكومت اسلامي تشكيل ندادن و شايد منظور شما امام زمانه كه هنوز تشريف نياوردن و ديكتاتوريشونو شروع نكردن؟
شايد ما تونستيم با اجماع نظر به نتيجه اي برسيم براي امام زمان مكتوب كنيم، كه اگه يه روز خواستن ظهور كنن، بدونن ما به چه شرط و شروطي قبولش ميكنيم!!!
لطفا پيش از اظهار نظرهاي فاضلانه كمي حداقل اطلاعات ديني تاريخي تونو بالا ببرين، شايد بعدا بتونيم روي الفبا، اصطلاحات سياسي و آسمون ريسمون نبافتن و... كلاس آموزشي توجيهي بذاريم!
متاسفانه مديران سايت انگار همه قوانين سايت رو محض خنده نوشتن و كاربران جديد به راحتي و طبق عادت قانونمندي و قانون گريايي،‌اونو ناديده ميگيرن![/quote]

دوست عزیز منظورم از تعدادی از امامان معصوم این نبود که تعدادیشون معصوم هستن و تعدادیشون نیستن! منظورم مجموع پیامبران و امامان معصوم بود که از هرگونه خطای انسانی پاک و مبرا هستن.
بنده هم کاربر جدید نیستم دوست عزیز.

و اما آنتی وار عزیز.
حرف های بسیار درست و منطقی زدید.
حالا سوال بنده از شما اینه:
آیا بین ماهایی که ادعای اسلام و پیروی از پیامبر اکرم (ص) رو داریم و ادعای پیروی از عقل و منطق رو یدک میکشیم انجام همچین اعمالی در برابر مردم مسلمان کشور خودمون آیا تناقضی با دین و آیین ما نداره؟
چرا باید همیشه بجای گوش دادن به حرف مردم اول اونهارو به خاک و خون بکشیم و وقتی که دیدیم مردم دست بردار نیستن و وضعیت وخیم تر شده تازه به حرف مردم گوش بدیم که چی میخوان و چی میگن؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]آیا بین ماهایی که ادعای اسلام و پیروی از پیامبر اکرم (ص) رو داریم و ادعای پیروی از عقل و منطق رو یدک میکشیم انجام همچین اعمالی در برابر مردم مسلمان کشور خودمون آیا تناقضی با [color=blue]دین و آیین ما[/color] نداره؟
چرا باید همیشه بجای گوش دادن به حرف مردم اول اونهارو به خاک و خون بکشیم و وقتی که دیدیم مردم دست بردار نیستن و وضعیت وخیم تر شده تازه به حرف مردم گوش بدیم که[color=red] چی میخوان و چی میگن؟[/color][/quote]
[b]؟؟؟[/b]
واقعآ شما كه در جريان هستيد به ما بگوييد كه چي ميخوان و چي ميگن؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من بیشتر از همه نگران منافع ملی کشور خودمون و همچنین مردم مظلوم غزه و فلسطین هستم.برای من فرقی نمیکنه بشار اسد روی کار باشه یا یه نفر دیگه فقط دوست دارم کسی توی سوریه بر مرکب قدرت بشینه که حامی مقاومت باشه.به هر حال سوریه در کنار ما و حزب الله یکی از محورهای مقاومته.البته مثل اینکه قراره بشار اسد یه کارایی برای ارام کردن اوضاع انجام بده امیدوارم مشکلی برای متحد ما پیش نیاد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام بر دوستان عزیز
بنظر میرسه باز هم کار از مسیر مباحثه خارج و به راه جدل و مرافعه داره کشیده میشه؛ خوب البته اختلاف آراء و ایده خیلی هم خوبه اما بیاید چند لحظه روی نقاط اشتراک ایده ها و باورهامون تمرکز کنیم:

1- تصور شخصی این حقیر اینه که همه دوستان دغدغه منافع راهبردی و درازمدت ایران رو دارن پس شکی نیست که خواهان متدولوژی و تمهیدات و تدابیری (اعم از سیاسی و اقتصادی و نظامی و امنیتی) هستن که این منافع رو برای کشور و ملت تضمین و ایمن کنه
2- باز تصور شخصی این حقیر اینه که همه ما بر سر این موضوع توافق داریم که ایران پتانسیل خوبی برای یارگیری منطقی از میان اعضای باشگاه خاورمیانه رو داره: مسلمان بودن و اشتراکات تاریخی و فرهنگی می تونه زمینه ساز روابط گرم و عمیق فرهنگی و سیاسی/اقتصادی باشه
3- نظر شخصی بنده اینه که همه دوستان و سروران گرامی لزوم پاسخ ایران رو (پاسخ مبتنی بر عزت و حکمت و مصلحت رو) به محرک های سیاسی و امنیتی و نظامی (بله! نظامی!) درک می کنیم و مایل هستیم برای چنین پاسخ دهی دکترین جامع و هوشمندانه و انعطاف پذیری تعریف بشه.
4- روش ها، استراتژی ها، رویکردها، راهکارهای موضعی و اصولی و ... قس علیهذا می تونه بر اساس همین نقاط اشتراک بحث و ارزیابی بشه

امیدوارم دوستان و اساتید عزیزم این پیشنهاد رو از این برادر کوچک خودشون بپذیرن و دست کم بهش فکر کنم
پذیرای انتقادات و ایرادات و تذکرات دوستان عزیزم هستم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مثل اینکه کلاً دوستان بیشتر علاقمند به کشوندن بحث به سمت ایران هستند، البته کل جریانات منطقه یه جورایی بهم مربوطن ولی تا حدودی، دوستان مرتب بر روی کل شئونات داخلی و خارجی مملکت مانور میدن که بسیار جالب توجهه، احساس میشه بعضی کاربران بیشتر دنبال فرصت مناسبن تا علاقمند به موضوع تاپیک ...

در مورد این ترجیع بند "اگر به ایران حمله بشه همه با هم متحد میشن و همه ال میکنن و بل میکنن و مهاجم خارجی رو چنین و چنان میکنن"، میشه مدعیان محترم شواهد تاریخی "چیزی" در این مورد ارائه بدن، تا اونجا که تاریخ نشون میده همیشه غیر از این بوده، نمون بارزش جنگ تحمیلی ...

برید تحقیق کنید ببینید نیروهای وفادار به کشور و نظام همزمان در چند جبهه میجنگیدن! تقریباً تمام مرز غربی عرصه نبرد با صدامیان، مردم با ضد انقلاب منافق در اکثر شهرهای بزرگ مشغول جنگ خیابانی بودن، تجزیه طلبها در چند استان به شدت فعال بودن، از فدایی اکثریت و اقلیت و نهضت فتنه گر آزادی و مسئولانی که همراهی نمیکردن و استعفا میدادن و ناز میکردن و موش میدوندن هم بگذریم، و همه اینها در حالی بود که جوانان این مملکت خونشون رو در جبهه ها فدا میکردن.

کلاً ماها بسیار علاقمندیم که برای خودمون نوشابه باز کنیم، ولی اون چیزی که بنظر میرسه و تاریخ نشون میده غیر از ادعاهای ماست، رفتار بعضی دوستان در محیط همین تارنما خودش بسیار گویاست، فرصت طلبی برای عقده گشایی، حالا حساب کنید جنگ هم بشه، کسانی که از کوچکترین فرصت ایجاد شده در یک تاپیک تا میتونن سوءاستفاده میکنن اون موقع چه خواهند کرد!!

از کسانی که همه رو به دروغگویی متهم میکنن انتظار میره که خودشون غیر از این عمل کنن، آیا از یکطرف خود رو بسیجی معرفی کردن و از طرف دیگه ادعاهای "چیز" آنچنانی کردن نشونه صداقت و راستگویی هست؟ چرا خودتون رو و عقایدتون رو شفاف معرفی و مطرح نمیکنید؟

ببخشید اگر پست من خارج از موضوع تاپیک هست، ولی بعضی از مسائل مطرح شده رو نمیشه بدون جواب گذاشت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.