FLANKER

تحلیل و پیگیری تحولات قفقاز ( آذربایجان- ارمنستان -گرجستان )

Recommended Posts

جنگ بده خیلی بد اونم مخصوصا بقل گوشه ما باشه اصلا به نفع ما نیست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جالبه هی می گن کردستان از نسل ماد هستن و.... اگر هم قرار باشه این بخش توی کشوری باشه اون ایرانه که طرزمین اریایی ها هست نه ترکیه و عراق و یا سوریه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
اصولا کردها یکی از نژاد های ایرانی هستن ، حتی تو این زمان جنگ های اسکندر اسم کماندارهای کرد هم بود ...
کلا از نظر ما باید نظریه ی ایران بزرگ رو بدیدم ...

تو خاورمیانه اگه گرگ نباشی تیکه تیکه ت می کنن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان چرا اين مساپل قومي گرايي فقط تو كشورهاي جهان سومي اتفاق مي افته مگه امريكا كم قوم و نژاد مختلف داره چرا مثلا سياه پوستا نمي ان يه انقلابي چيزي انجام بدن icon_eek

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]دوستان چرا اين مساپل قومي گرايي فقط تو كشورهاي جهان سومي اتفاق مي افته مگه امريكا كم قوم و نژاد مختلف داره چرا مثلا سياه پوستا نمي ان يه انقلابي چيزي انجام بدن icon_eek[/quote]
چون سیاه پوستا از یه قوم و نژاد نیستن,فقط قیافشون شبیه همدیگس!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]دوستان چرا اين مساپل قومي گرايي فقط تو كشورهاي جهان سومي اتفاق مي افته مگه امريكا كم قوم و نژاد مختلف داره چرا مثلا سياه پوستا نمي ان يه انقلابي چيزي انجام بدن icon_eek[/quote]

کی گفته مشکل ندارند؟همین که بین سفید و سیاهشون این قدر مشکل درست شده کمه؟

دوستان نظرتون چیه یه تاپیک با عنوان قومیت گرایی ایجاد کنیم؟شرمندم ها ولی بحث تاپیک رو کلا منحرف کردید از جنگ بین آذربایجان و ارمنستان رسید به ترک و لر و کرد و خاطره تعریف کردن و لابد بعدشم می خواید به رشت و قزوین و بلوچ و عرب گیر بدید

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اتفاقا غرب هم در این زمینه بسیار مشکل داره و فقط صورت خودش رو با سیلی سرخ نگه می داره تا ابروی نداشتش رو نگه داره و این در امریکا بسیار وضعیت بدتری هست شما نگاهی به فحش هایی مثل کاکا سیاه و یا قتل ها و کشتارهای امریکا بندازین و یا حتی در همین فیلم های هالیوددی می بینید که چقدر مشکل در این مورد هست ولی اسلام این مشکل رو 1400 سال پیش حل کرده و اگر الان هم مشکلی بین مسلمانها در این مورد هست این هست که اسلامی در این مورد برخورد نمی کنیم.

مورد بعدی این هست که غرب با استفاده از رسانه و سیستم های آموزشی و پرورشی خود فیلم ها و کتب و.... به شکلی نوعی به تعصبی و بی قیدی رو در جامعه مطرح و پیگیری می کنه و برای همین اساسا مردم غرب مردمی سیاسی و اجتماعی نیستن که بخوان عملا در برخی موارد اظهار نظری بکنن .
مردم غرب فقط خوک صفت بار اومدن و نمی دونن واقعا چی بر سرشون آوردن و کل زندگیشون خلاصه شده به خونه و خوردن و شهوت و نهایتش آموزش عالی و شغل خوب و این یعنی اسارت تفکر و فطرت انسانی در عالم خاکی و عملا اگر معنویتی هم هست به قول برادر بزرگوارمون اقا مصطفی عملا نوعی اخلاق و عرفان چرالیستی مزخف هست و هیچ پایه و پشتوانه خدایی و الهی نداره.

اما وای به حال ما مدعیان اسلام که همه چیز داریم ولی یا قدر نمی دونیم و یا به اونها عمل نمی کنیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اي بابا من كه نگفتم نيست نژادپرستي تو امريكا فراونه
منظورم اينه كه چرا باعث جنگ و درگيري شديد نمي شه طوري كه مثلا يه قسمت از امريكا جدا شه يا امريكارو دچار مشكلات داخلي شديد كنه يا چيزي شبيه به همون بلايي كه سره شوروي اومد وتكه تكه شد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اتفاقا غرب هم در این زمینه بسیار مشکل داره و فقط صورت خودش رو با سیلی سرخ نگه می داره تا ابروی نداشتش رو نگه داره و این در امریکا بسیار وضعیت بدتری هست شما نگاهی به فحش هایی مثل کاکا سیاه و یا قتل ها و کشتارهای امریکا بندازین و یا حتی در همین فیلم های هالیوددی می بینید که چقدر مشکل در این مورد هست ولی اسلام این مشکل رو 1400 سال پیش حل کرده و اگر الان هم مشکلی بین مسلمانها در این مورد هست این هست که اسلامی در این مورد برخورد نمی کنیم.

مورد بعدی این هست که غرب با استفاده از رسانه و سیستم های آموزشی و پرورشی خود فیلم ها و کتب و.... به شکلی نوعی به تعصبی و بی قیدی رو در جامعه مطرح و پیگیری می کنه و برای همین اساسا مردم غرب مردمی سیاسی و اجتماعی نیستن که بخوان عملا در برخی موارد اظهار نظری بکنن .
مردم غرب فقط خوک صفت بار اومدن و نمی دونن واقعا چی بر سرشون آوردن و کل زندگیشون خلاصه شده به خونه و خوردن و شهوت و نهایتش آموزش عالی و شغل خوب و این یعنی اسارت تفکر و فطرت انسانی در عالم خاکی و عملا اگر معنویتی هم هست به قول برادر بزرگوارمون اقا مصطفی عملا نوعی اخلاق و عرفان چرالیستی مزخف هست و هیچ پایه و پشتوانه خدایی و الهی نداره.

اما وای به حال ما مدعیان اسلام که همه چیز داریم ولی یا قدر نمی دونیم و یا به اونها عمل نمی کنیم.[/quote]

اپرا جان قربون دهنت ، با این پاراگراف آخر خیلی حال کردم ، خیلی دوست دارم این رفقایی که هی پامیشن میرن خارج این سه خط رو بخونن البته اون خط آخر از همشون مهم تره !

asori جان آمریکا چند دهه پیش هنوز در حال جنگ با سرخپوست ها بود و این مشکلات داخلی شدیدی رو براش به همراه میاورد و در ضمن خیلی از جاهای آمریکا هم بود که واقعا دست سرخپوست ها بود ولی به مرور زمان تونستن اون مناطق رو هم از چنگ سرخپوست ها در بیارن ، علت اینکه سیاه پوست ها قیام نمیکنن و از این حرفا یه علت داره اونم اینه که از کشورهای دیگه به آمریکا اومدن و اکثرا پایگاهی ندارن که اونجا جمع بشن مثلا مثل یک ایالت که یه عده از اون ها شروع به اعتراض و از این حرفا بکنن ، تازه یادم اومد ! مارتين لوتركينگ هم بود که به تبعیض نژادی در آمریکا اعتراض کرد و بازم یه سری درگیری و ... صورت گرفت ، پس همچینم آمریکا تعطیل نبوده ! icon_eek

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
درگیری قومی که در آران بوجود اومد و متاسفانه باعث کشته شدن تعداد بسیار زیادی از شهروندان آرانی شد ریشه در دوران اشغال کمونیست و تزار داره زیرا که تا پیش از آن این سرزمین ها قرنها در قلمرو ایران بودند و مردمانش همچون امروز ایران با یک دیگر زندگی می کردند .
امروز در کشور ما افرادی یا اشخاصی هستند که با دامن زدن به این مسائل سعی در پیشبرد اهداف خودشون مانند زبان و شاید اقلیت های دینی دارند که البته انگشت شمارند اما گاهی به برخورد های لفظی بین دو طرف انجامیده .
امیدوارم برخی از دوستان در نوشته هایشان این به این برخورد ها دامن نزنند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
pareez بي زحمت يكم بيشتر در مورد درگيري هاي آران صحبت كنيد ؟
دوست من ، بنده منظوری نداشتم از اون حرف اگر مکدر شدید ، شدیدا عذر خواهی میکنم ! icon_eek

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
موضوع اینه که در کشورهای نیمه صنعتی و در حال پیشرفت هسته اصلی جامعه خانواده های گسترده با پدر و مادر و فرزندان و حتی فرزندان ازدواج کرده و نهایتا پدر بزرگ و مادر بزرگ هست (البته این در مورد ایران صدق می کنه وگرنه غربیها از قرن ها پیش از این موضوع فارق بودن) و در ضمن روابط فامیلی قوی و ارتباطات هم همچنین هست و این باعث ایجاد هسته هایی دیگر مثل قوم و قبیله ایل و یا شهر و شهرستان و زبان مشترک و ... میشه در واقع ساخت اجتماعی ساختی سنتی و بومی هست.
اینه که ما صله رحم داریم ولی غربیها همین که دختر و پسر بالغ میشن به فکر جدایی و یللی و تللی خودشون هستن و استقلال در تمام زمینه ها و این باعث از هم گسیختگی بافت اجتماعی میشه .
مورد بعدی روابط بی بندو بار خانوادگی در غرب هست به شکلی که بسیاری از دخترها توسط پدر و برادر و یا اقوام نزدیک در سن های کمتر از نوجوانی مورد تجاوز قرار میگیرن و در مرتبه بالاتر اعمال نظریع روانشناسی فروید و سیستم لیبرالی و امپریالیستی و کاپیتالی باعث ایجاد روابط باز و بدون پرده شده و این موضع باعث ایجاد قشری در حدود یک چهارم تولدهای در غرب بخصوص در امریکا و انگلیس شده که فرزندانی متولد از روابط نامشروع هستن و به همین خاطر نه در جامعه جایگاهی دارن نه در خانه و نه در مدرسه و نه در هیچ جای دیگه و بیشتر در پرورشگاه ها و بعدا نیروی های نظامی استفاده میشن .
این موضوع باعث ایجاد بحران هویت و شخصیت و از هم پاشیدگی رکن اصلی ساخت جامعه(البته به نظر جامعه شناسان اسلامی) یعنی خانواده که باید مرکزی برای شروع تفکر کمالگرا و متعالی باشه میشه و این افراد به گروه های دیگه و هسته های اجتماعی دیگه مثل جمع دوستان و یا افراد خاص با تفکر خاص مثل گروه های مذهبی و خیابانی و یا سندیکا ها و انجمن ها میشه و عملا تربیت درست و حسابی نمی بینن.

این موضوع بسیار حاد هست و به جد میگم غرب دچار بحرانی شده که به واقع فقط صورتش رو با سیلی سرخ نگه میداره و وسط یک منجلاب گیر کرده شما حتی در فیلم های هالیوودی می بینید که روابط خانوادگی به چه شکلی هست و چه خانواده های مزخرف و بی استفاده ای دارن حالا تازه این دارن کلاس میزارن توی فیلم و در واقع وضع از این خیلی بدتره.
طبق آمارها در غرب شما دختری بالاتر از سن 18 سال پیدا نمی کنید که سلامت باشه خوب اونها این رو در قالب نظرات روانشناسی و آزادی تفسیر می کنن ولی این در واقع بلایی هست که داره سرشون میاد.
انگلیس الان برای حل این بحران که بسیار هم شدید هست به بن بست خورده و روی دستش فرزندنی نامشروع داره که عملا نمی دونه چکارشون کنه.

ولی چون این هسته های جدید هسته های پایداری نیستن به همین دلیل نمی تونن منشا تاثیرات و ایثار و رشادت بشن و با کمترین ضربه ای از هم می پاشن و در مرتبه بعد ارزشهایی که این افراد رو کنار هم نگه میداره متعالی و اصولی نیست و می تونه خیلی زود از بین بره مثلا ممکنه بر اساس علاقه به یک آهنگ هسته ای اجتماعی درست بشه اما این هسته هسته ای واقعی مثل هسته ای خانواده ایرانی نیست که هر کس حاضر باشه حتی جون خودش رو به خاطر بقیه اعضا بده پس این هسته نمی تونه منشا تاثیرات خاصی مخصوصا تحول و تغییری در سیستم حاکم بشه و در حد همون خوک صفتی و ارضا شکم و زیر شکم(به قول استاد آل احمد) گیر می کنه و باقی می مونه.

این هسته ها نمی تونن با هم متحد بشن و عملا ما در غرب چیزی مثل اون درگیریهایی که برخی اوقات در خاورمیانه می بینیم نمی بینیم.
از طرفی اف بی آی اجازه فعالیت به هیچ گروهی که بخواد سر و گوشش بجنبه رو نمیده.نمونش همون گروه دیویدی ها که آقا بهش اشاره کردن بود همین که احساس خطر کنن از هر روشی برای از بین بردن این هسته ها استفاده می کنن شده با نفوذ و انحراف مثل گروه رپ و یا نابودی سخت مثل دیویدی ها.

اما برین خدا رو سپاسگذار باشین مسلمان و ایرانی هستین و از ایلات و قومیتهای غیور و دل پاک ایرانی چون من حتی وقتی به این موضوعات غرب فکر هم می کنم حالم به هم می خوره و دلم می گیره آخه فامیل و مملکت و کشور رو ول کنم بر توی خوک دانی زندگی کنم.

پس جای غیرت دین شرف ناموس خاک و وطن خانواده و اقوام توی زندگی انسان کجاست جای خدا چیه و کجاست آیا حالا با این تفاسیر باز فکر می کنید غرب همچین آش دهن سوزی هست.
البته اگر تفکر مال و منال شهوت و خانه و تحصیلات و در کل همون خوک صفتی باشه بله غرب قبله آماله.

ببخشین فکر کردم یه تحلیل جامعه شناسی از غرب لازمه تا هم قضیه عدم درگیری قومی و نژادی مشخص بشه و هم دوستان با چهره واقعی و کثیف غرب آشناتر.
امیدوارم مفید بوده باشه ببخشید زبان درازی کردم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من هم از شما عذرخواهی می کنم ...
تا پیش از اشغال آران توسط روسیه تزاری بیشاز 25% تا 30% از این ایالت رو هموطنان ارمنی تشکیل می داد حتی در اون قیام اوایل قرن بیست در آران ارمنیهای ساکن آران دوش به دوش غیر ارمنی های آران که به غلط نام آذربایجان توسط روسیه تزاری بر این ایالت اشغال شده از ایران اران نهاده شده بود با روسها جنگیدن اما پس از فرو پاشی شوروری ارمنی های ساکن آران از بادکوبه خواهان جدایی شدند و باعث جنگ داخلی و سپس مداخله ارمنستان در این جنگ شد که نتیجه آن کشته شدن تعداد زیادی از دو طرف که بیشتر غیر ارمنی و آرانی بودند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
انشالله روزى از همه لحاظ اينقدر قوى بشيم كه سرزمینهایی كه از بد روزگار و بى کفایتی قاجار از ايران جدا شدن آرزوى برگشتن به ايران و بكنن icon_eek

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
koochkooloo من که گفتم ارسال پست خالی ممنوع هست برادر من کمی رعایت کن توی هر تاپیکی چهار تا پست و شکلک دادی.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط worior
      بسمه تعالی
      مقدمه
      نگارنده متن ذیل از دیدگاه راهبردی به مسئله قره باغ و احتمالات و پیامد های مربوط به آینده منطقه نگاشته است. هر جنگی در هر منطقه از دنیا بدون حمایت و عزم ملی یا مردمی که در حال جنگ هستند محکوم به شکست خواهد بود. از این رو جنگ در قره باغ امری بسیار وابسته به مسائل جمعیتی و افکار عمومی ست و از برای آن انجام میشود.
       
      مسئله فتح سرزمینی
       
      جنگ های فتح سرزمینی به سبک دوره فئودالی مدتهاست منسوخ شده، سازمان ملل و جوامع بین المللی بسختی با تغییرات در مرزها از طریق حملات نظامی کنار می آیند. پذیرفتن تغییر مرزهای کشورها از طریق تهاجم نظامی امریست که میتواند عواقب متقابلی برای کشورهایی که آن تغییرات را میپذیرند داشته باشد، این عواقب از تروریسم گرفته تا رفتن این پذیرش به حافظه تاریخی جهانی وبدل شدن به عرفی که امکان رخداد مجدد برای همان کشور پذیرنده نیز بوجود می آورد. صرف نظر از اینکه حق و باطل تاریخی این منازعات مرزی چگونه باشد، برنده منازعه، بعد از پیروزی باید هزینه های بسیاری در عرصه روابط بین الملل برای جلب افکار عمومی، سیاستمداران کشورهای مختلف جهت پذیرش رسمی مرزهای جدید پرداخت کند، علی الخصوص به اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل و شاید واکنش این اعضا در پذیرش این مرز جدید آنقدر طولانی شود که فرصت واکنش متقابل و بروز جنگی دیگر را رقم بزند.
       
      راهبرد نظامی جاری آذربایجان در قره باغ
       
      شیوه های رزمی طرفین این درگیری هرچه باشد از قواعدی قابل شمارش پیروی خواهد کرد، نه از آن جهت که بسادگی قابل پیش بینی هستند، بلکه تجربیات تاریخی زیادی نسبت به چنین درگیری هایی وجود دارد. از نظر جمعیت شناختی منطقه ناگورنوقره باغ جمعیت ساکنی عمدتا ارمنی تبار دارد، آذری ها بدون حمایت افکار عمومی ساکن در منطقه و پشتیبانی مردمی قادر پیشروی نخواهند بود، حتی در صورت پیشروی موفقیت آمیز قادر به حفظ سرزمین های فتح شده نخواهند شد. بنابراین بدیهی است که ترکیب جمعیتی منطقه ابتدا تغییر کند و این امر نه به یکباره امکانپذیر است و نه در یک نبرد کوتاه مدت. بلکه جنگی طولانی مدت، همراه با زیرآتش گرفتن مستقیم شهرها، کشتار ارمنی ها و مهاجرت دادن اجباری جمعیت ساکن در این مناطق میتواند راهبرد انتخابی طرف آذری باشد و این شکل از درگیری پیوسته و همراه با سکونت دادن آذری ها در منطقه ادامه پیدا کند تا ترکیب جمعیتی از ارمنی به آذری و ترک تغییر کند، تا در یک نبرد قاطع احتمالی بسیار بزرگ شرایط برای اشغال دایم فراهم شود و یا دست کم از طریق یک روند دمکراتیک مثلا رای گیری و تعیین سرنوشت از سوی ساکنان به نفع دولت باکو تغییرات مورد نظر آن دولت بدست آید. روشهای مورد بحث در بالا پیشتر از سوی اسراییل به کار گرفته شده اند، سبقه تاریخی طولانی دارند تا جایی که ماکیاوولی در شهریار به صراحت در مورد مهاجرت اجباری و تغییر جمعیت سرزمینی توسط حکام سخن رانده است. و شاید بتوان دلیل نزدیکی آذربایجان به اسراییل در گرفتن تجهیزات نظامی و مشاوره در خصوص بازسازی ارتش خود را در سطور بالا یافت.
       
      راهبرد دفاعی ارمنستان در برابر تهاجم آذربایجان
      تاکنون آنچه آذربایجان نشان داده، اتکا به تاکتیک سنتی رزمی در مناطق کوهستانی، نظیر استقرار توپخانه، ورود به شهرها، استفاده از موشک های کوتاه و میانبرد و همچنین داد و فریاد پروپگاندای خویش در سراسر دنیا پیرامون حقانیت و نبرد علیه تروریسم آذربایجانی ست، چنین سیاستی بدلیل وجود پایگاه جمعیتی در آرتساخ(قره باغ) و مورد تهاجم قرار گرفتن امری بدیهی است. ارمنستان با سرعت بسیار به سمت مظلوم نمایی وشکست پذیری احتمالی و نیاز به کمک پیش میرود. چنین وضعیتی به ارمنستان کمک میکند تا به جلب کمک های بین المللی از دولت های نسبتا ثروتمند مسیحی بپردازد، همچنین با توجه به در اختیار داشتن مناطق مورد مناقشه، به تحریک فشارهای بین المللی به سمت آذربایجان در جهت پایان جنگ بپردازد.
       
      تدریج گرایی منطقی
      در هیچ جنگی نمیتوان نتایج را از ابتدا به دقت بر شمرد، گفته اند آنچه در مورد آینده میتوان با دقت گفت، عدم پیشبینی درست آن است. اما بر اساس شواهد،  تجربیات و دانش های موجود و نسبت به گذشته تمرین های نظامی آذربایجان و خریدهای نظامی های دو کشور؛ از دید نگارنده، پیش بینی میشود جنگی میان مدت و سپس یک نبرد تعیین کننده راهبرد آغازین جمهوری آذربایجان بوده باشد، گرچه ممکن است هیچ وقت چنین رخدادی به حقیقت نپیوندد. ولیکن، این یک الزام برای داشتن یک تفسیر راهبردی منطقی درآغاز جنگ است، گرچه یک گرند استراتژی(راهبرد فراگیر) محسوب نمیشود.  هر راهبردی برای ورود به هر درگیری نیازمند راهبردی برای ادامه خروج از آن نیز خواهد بود. راهبردهایی که در ادامه اتخاذ میشود آنهایی هستند که در جبهه های نبرد آموخته میشوند، و جملگی خرده راهبردهایی هستند که ظهور کرده و دور از مسیر اصلی و هدف کلی نیستند. در موقعیت کنونی بدین دلیل که تشدیدگر این نبرد در این مقطع جمهوری آذربایجان است، این کشور ابتکار عمل را در اختیار دارد و تدریجا ارمنستان خود را در برابر ابتکارهای آذربایجان واکنش گر میبینید،  آذربایجان تصمیم گیرنده اصلی در پایان دادن به نبرد یا تغییر شکل ماهیت جنگ خواهد بود.
      نیازمندی به راهبردی برای خروج و پایان دادن به جنگ در ابتدا، بدلایل پیشگری از ورود به جنگ دایمی، فرسایشی و یا بیرون کشیدن از درگیری در زمان مناسب طرح میشود، سپس در ادامه بر اساس موفقیت ها یا شکست هایی که کسب میشود تحت اثرات جبهه ها و افکار عمومی تغییر خواهد کرد. بنابراین بزرگترین رکن اصلی جبهه دو طرف نه روی زمین بلکه در رسانه ها و پروپگاندای جهانی آنان است. این موفقیت ها در پروپگاندای طرفین است که جنگ را به پیش خواهد برد و حتی سطح بروز خشونت ها و یا اقدام علیه اشغال سرزمینی و حتی میزان زیر آتش گرفتن پایتخت های یکدیگر تنظیم خواهد کرد.
       
      پیشبینی نسبت به رویه های آینده درگیری در قره باغ:
       
      آذربایجان در جبهه جنوبی پیشروی خوبی صورت داده است اما نکات زیر حائز اهمیت است؛
      -          همانطور که عرض شد، برای آذربایجان در مناطقی که پشتیبانی جمعیتی ندارد امکان پیشروی موفق بسختی ممکن است و در صورت پیشروی امکان حفظ و بهره برداری از پیشروی پیچیده تر خواهد بود. بنابراین انتخاب پیشروی از جنوب از این جهت منطقی است که ؛
      o        ممکن است بخواهد خود را با حمله سریع به نخجوان برساند، به دو دلیل 1- تکمیل اتصال سرزمینی 2-جلوگیری از ورود ارمنستان به نخجوان در برابر یک سناریوی پاسخ احتمالی به تهاجمات در غره باق.
      o        این نکته حائز اهمیت است که در شمال ایران آذریها و ترک ها درصد تجمعی بیشتری نسبت به آذریهایی منطقه غره باق وجود دارد. بنابراین این احتمال وجود دارد که ارتش آذربایجان و ترکیه از طریق منطقه نخجوان بصورت مستقیم یا غیر مستقیم در منطقه به یکدیگر دست بدهند.(پشتیبانی هوایی ترک، پیاده نظام هایی شامل نیرومخصوص ترک در لباس تروریست های پانترک و نوعثمانی، و ارتش آذربایجان از شرق)
      o        امکان تهاجم سریع در مناطق کوهستانی بسادگی میسر نیست و تنها با سرعت بالا از طریق عبور از مسیر رودخانه ارس ممکن است،با توجه به این امر، روستاهای مرزی ایران مانند عاشقلو، اوزان، کرانلو و ... در معرض تهدید تهاجم آذریها و احتمال پاسخ ارمنی ها در آن مناطق هستند
      o        در صورت وقوع شورش های ساختگی و بحران کمبود منابع و تظاهرات، شرایط برای نفوذ نیروهای اطلاعاتی امنیتی هر سه کشور ترکیه، آذربایجان و ارمنستان جهت بهره برداری از آشوب ممکن است. و در ادامه پاسخ ایران در سرکوب تظاهرات و یا شورش، عواقبی نظیر نفوذ و دخالت بیگانه در حتی کوتاه هم خواهد داشت.
      o        آنچه فضای بحران برای ورود به نبردهای چریکی و شورشهای اجتماعی تقویت میکند، آن است که دو کشور بزودی بسیاری از تسلیحات زرهی خود را از دست میدهند، سازمان نیروهای مسلح این کشورها اقدام به جذب نیروی مردمی خواهد کرد. این امر سبب میشود تا ارتش های منظم تبدیل به ارتش های پراکنده با ابعاد بالای استفاده از نیروی شبه نظامی شوند و به تجهیزات شبه نظامیان نظیر وانت های مسلح، موشک های دوشپرتاب و ضد تانک قابل حمل توسط نفر روی بیاورند.
      o        وضعیت جنگ با استفاده از شبه نظامیان، سبب میشود تا حجم انبوهی از تجهیزات انفرادی جنگی وارد مناطق شمالی کشورمان شود.
      o        جنگ با استفاده از شبه نظامیان نیز به تلاش های وسیعی از عملیات روانی و پروپگاندای سیاسی نیازمند است.
      o        در میان مدت ممکن است جمیع موارد فوق ایران را وادار به ورود به  یک جنگ هیبریدی با محوریت ترکیه و آذربایجان کند.
       
      اقدامات پیشنهادی در بخش تاکتیکی و سیاستگذاری برای ایران:
       
      در بخش تاکتیکی: اجرای مانور ترکیبی.
      -          اقدام به اجرای سریع مانور ضد چریکی و ضد شورشی در مناطق مرزی کشور به سبک زیر؛
      o        تمرین استقرار و حرکت به سمت پاکتی از 5 تا 10 روستای مرزی در یک مسیر، به شکلی که  چند  تیم متحرک، به روستاهای در مناطق مرزی در بخش بندی های جغرافیایی مشخص وارد میشوند، و استقرار تیم های ثابت را امکان سنجی و مدیریت میکنند؛
      1-      تیم های متحرک در دو بخش ابتدا بدون ظاهر نظامی به سپس به قصد تمرین تامین نظامی و سپس بصورت کاملا نظامی به قصد فراهم آوری امکان استقرار تیم های ثابت با تجهیزات وارد مناطق روستایی میشوند، با جمعیت پل ارتباطی ایجاد میکنند، و به ترتیب متوالی پس از استقرار تیم های ثابت به قصد روستای بعدی خارج میشوند.
      2-      سپس تیم های ثابت با استقرار تجهیزات بیمارستانی، امدادی، هلال احمر و کمک به مناطق روستایی وارد میشوند، در مدت زمان مشخص فعالیت های ارتباطات انسانی و اجتماعی  را تمرین کرده و منتظر ورود دوم تیم های متحرک در تاریخ مقرر میشوند.
      3-      سپس تیم های متحرک دیگری به ترتیبی موازی به قصد کمک به جمع آوری تجهیزات ثابت وارد میشوند. و در پایان مانور اسکرت را تا فاصله ایمن را تمرین میکنند.
       
      دلایل اجرای مانور تاکتیکی فوق؛
      -          جدایی طلبها، شبه نظامیان، چریک ها و ارتش های دارای ابعاد هیبریدی که قادرند از طریق اجرای عملیات روانی، پروپگاندای سیاسی و پشتیبانی مالی در کنار ارتش های منظم خود اجرای طرح عملیاتی ترکیبی کنند، ابتدا با نفوذ، سپس ایجاد پل های ارتباطی و پس از آن شروع در نا امن کردن محیط های روستایی، اقدام به ایجاد معضلات  روانی کرده، و در ادامه از ساکنان عدم همکاری با دولت مرکزی را طلب خواهند، ابتدا با تحریک و سپس با تهدید. در فضای ناامنی مردم روستایی از همکاری اطلاعاتی و امنیتی با دولت های مرکزی پرهیز میکنند و حتی ممکن است جذب این گروه ها شوند، مگر در شرایطی که احساس کنند فضای ایمن و قدرت غالبی توسط دولت مرکزی قادر به حمایت از آنان یا نابود سازی تحرکات ضد دولتی ست.
      -          از طرفی دیگر در صورت بروز خشونت، و نفوذ بیگانه در مناطق مرزی ای که امروز نسبتا امن هستند، نیروی آموزش ندیده یا نیرویی که منطقه عملیاتی خود را تجربه نکرده باشد، بسختی میتواند با مردم ارتباط برقرار کرده و قادر نخواهد بود اقدامی که در شرایط عادی تمرین نشده است را در شرایط حاد بحران به اجرا بگذارد.
      -       آن بخش از  جریانهای فکری که در مناطق روستایی مرزی و در معرض تهدیدات مختلف امنیتی هستند، در صورتی که با هسته های خفته عملیاتی چریک های دشمن سمپاتی و هماهنگی برای روز شورش داشته باشند(آنچه در شهرهای عراق مانند رمادی، موصل و تکریت اتفاق افتاد) بسرعت دچار خطا، واکنش و یا تغییر نقشه خواهند شد، و در نتیجه اجرای این مانور این اقدامات قابل ردیابی خواهند بود.
      -          بنیاد عملیات هیبریدی مرزی ضد کشور، از طریق کشتار و تروربه نام حکومت (مانند اقدام چریک های فدایی خلق در کردستان علیه پادگان های ارتش) و سپس ایجاد هسته های مقاومت علیه دولتها انجام میگیرد، جذب نیرو تنها در صورت خلاء قدرت و واکنش نابهنگام دولت مرکزی ممکن است، و از طرفی در صورت اقدام تند، سلطه آمیز و نابخردانه نیروهای نظامی دولتی، اوضاع از کنترل خارج و یا تشدید میشود.(مانند اقدامات دیر هنگام بشار اسد در شمال و غرب سوریه)
      -           ولیکن این اقدام تند و سلطه آمیز برای هسته های نفوذی تا حدودی لازم و رعب آور است و محاسبات شانس، بخصوص بهره برداری از نفوذ های پیشین یا پل ارتباطی برقرار شده قبلی آنها را پایین می آورد، بنابراین حضور پیشدستانه و ایمن سازی جهت ایجاد قوت قلب برای ساکنان و دادن اطمینان برای اجرای مجدد وسریع چنین پاسداری مرزی، سبقه ای برای تحکیم قدرت حاکمیت کشور در مناطق مرزی ایجاد خواهد و فرصت بهره برداری از متجاوزان به اقتدار کشور را خواهد گرفت.
       
       
      در بخش راهبردی؛
      اگر مناقشه امروز آذربایجان – ارمنستان را به ابعاد نظامی و روانی تقسیم کنیم، باید گفت این رابطه 20-80 خواهد بود. اقدامات نظامی که به شکست منجر شوند عواقب وخیم سیاسی بسیاری خواهند داشت با این وجود آنچه روی زمین رخ میدهد سهم 20 درصدی از واقعیت های آینده خواهد شد، و داشتن یک فیلم 5 دقیقه از حضور در مناطق تحت سیطره رقیب در افکار عمومی اثری به مراتب بیشتر از خود نشان خواهد داد.
      دولت پاشینیان با استفاده از اعتراضات گسترده و اجرای شورش خیابانی به قدرت رسیده است و شکست در صحنه نظامی برای وی شکست در صحنه سیاست و افکار عمومی نیز خواهد بود، آنچه وی روی زمین و در مانور نظامی در برابر باکو انجام میدهد در عمل در حکم اجرای مانور سیاسی برای بقای وی  نیز هست، از طرفی باکو نیز تفاوت چندانی ندارد، اگر دولت تک حزب و شبه پادشاهی علی اف نتواند در جبهه ها پیشروی مناسبی داشته باشد، در صحنه افکار عمومی نیز شکست و بی تفاوتی مردم نسبت به دولت مرکزی را تجربه خواهد کرد. اگر بخواهیم ملاک های اقتصادی و راهبردی فتح سرزمینی در قره باغ را در نظر بگیریم، آنچه پس از این جنگ به هر نحوی باقی بماند برتری خاصی از این دو منظر ایجاد نخواهد کرد. بنابراین جنگ در قره باق امری کاملا سیاسی و برای کسب افتخارات سیاسی انجام میشود تا مبنایی نظامی و یا اقتصادی داشته باشد.
       
      در حین و پس از این جنگ:
       
      ارمنستان:
      -          پاشینیان به شکل فزاینده ای خود را پلیس ضد تروریسم، و ضد شورش و بنیاد گرایی اسلامی در منطقه قفقاز معرفی خواهد کرد.
      -          وی خواهد توانست از کشورهای ثروتمند مسیحی و از طریق کلیساهای بسیار، سرمایه لازم در حد لازم برای ادامه جنگ را فراهم کند. و شاید این جنگ راهی برای ورود تفکرات اوانجلیستی به ارمنستان باز کند.
      -          دولت ایروان در محاصره ترکیه و آذربایجان است و بشدت احساس ناامنی خواهد کرد، بنابراین به دنبال ایران و روسیه خواهد دوید، نیروی هوایی، موشکی و پدافندی خود را بشدت تقویت خواهد کرد.
      -          هر دو کشور تسلیحات بسیار زیادی در بخش زمینی از دست داده اند و خواهند داد، تمایل برای جبران تجهیزات زرهی و تقاضا برای تجهیزات دورایستا و موشکی به شکل فزاینده ای بازار تسلیحاتی بزرگی در منطقه قفقاز ایجاد خواهد شد. هر دو کشور به سمت بومی سازی تسلیحات و تبدیل شدن به قدرت های موشکی پیش خواهند رفت، و این امر مزیت موشکی ایران را تحت تاثیر شدید قرار خواهد داد.
      -          ایروان مزیت های ذاتی بزرگی از نظر اقتصادی ندارد، و اگر امنیت خود را از دست رفته ببیند بشدت با آسیب های اجتماعی فراوان روبرو خواهد شد بنابراین دولت پاشینیان هرکاری برای جلوگیری از این وضعیت خواهد کرد، منجمله اجاره دادن پایگاه های نظامی به آمریکا و ناتو، و قرارگیری بجای ترکیه امروز. چنین اقدامی سبب خواهد شد تا هم امنیت لازم را بدست آورد و هم به مکانی امن برای سرمایه گذاری خارجی بدل شود. چه بسا امروز آمریکا به دنبال تنبیه ترکیه و خروج از اینجرلیک و پیمان اجاره تسلیحات اتمی ست، و ممکن است به سمت ایروان روی بیاورد. ایروانی که دولت پاشینیان با تکیه بر شعارهای ضد روسی در آن به قدرت رسیده است.
      -          این امر برای روسیه بسیار آسیب زا خواهد بود بخصوص با توجه به مشکلات با گرجستان، بنابراین روسیه اجازه نخواهد داد و این اجازه ندادن به معنای گسترش وسیع ارتباطات با ارمنستان و حضور پیوسته در آن است. از طرفی برای ایران هم معضلات فراوانی ایجاد خواهد کرد بخصوص اینکه اسراییل در آذربایجان نفوذ گسترده ای پیدا کرده و اگر ارمنستان نیز به سمت آمریکا متمایل شود، محوز ضد ایرانی اسراییل و آمریکا میدان صلح، جنگ و کلیه تحولات منطقه قفقاز تا سالهای بسیار خواهند بود.
       
      آذربایجان:
      -          آذربایجان از توان کشورهای اسلامی نظیر پاکستان، تروریست های اسلامگرا در سراسر دنیا استفاده خواهد کرد، بنابراین به تجربه ترکیه در اداره و مجتمع کردن این چریک ها نیازمند است، تا جایی که ممکن است ادامه جنگ را مستقیما ترکیه اداره کند.
      -          این کشور تا پایان جنگ حجم بالایی تسلیحات مصرف خواهد کرد، و پس از جنگ وارد یک تقابل سرد تسلیحاتی با ارمنستان خواهد شد. اگر ارمنستان قدرت هوایی خود را تقویت کند، آذربایجان در برابر قادر به چنین کاری نخواهد بود.
      -          آذربایجان هم اکنون نیروی هوایی ضعیف و قدیمی دارد که  نمیتواند آنچنان قدرت تهاجمی و عملیاتی کافیاز خود نشان دهد.  بعید است روسها بخواهند آذری ها را در سطح راهبردی مانند نیروی هوایی در برابر ارمنی ها تقویت کنند، آنها قبلا به ارمنستان جنگنده های گرانقیمت و راهبردی سوخوی 30 فروخته اند و ارمنستان را مشتری خود کرده اند، کشورهای غربی نیز بعید به نظر میرسد که بخواهند به آذربایجان در برابر یک دولت مسیحی دیگر اسلحه بفروشند، با این وجود جنگنده های غربی نیز بسیار گرانقیمت تر از گونه های روسی هستند و بعید آذری ها از عهده تهیه آنها بر بیایند.
      -          با توجه به دو مورد فوق به نظر میرسد که آذریها به دنبال تهیه تسلیحات موشکی زمین به زمین کوتاه و میانبرد به شکل وسیع و در قالب راه اندازی خط تولید بروند. آنها از ترکیه موشکهای کروز و بالستیک خریداری خواهند کرد.
      ایران:
      -          سیاست ایران هر چه باشد، در معرض اقدامات پیچیده دو کشور برای ورود به درگیری یا حمایت از یک طرف خواهد بود، هم برای ارمنستان بسیار مفید است که ایران را جلب کند وهم برای آذربایجان، ایران دچار وضعیتی انتخابی میشود، با اینکه این انتخاب حتی در اندیشه بسیار دشوار، ایران باید از آن اجتناب کند.
      -          نخبگان سیاسی آذربایجان و ترکیه به صراحت از چشم داشت خود به خاک ایران سخن میگویند، اما از نظر اقدام در حال حاضر در جایگاهی نیستند که بتوانند کاری از پیش ببرند مگر در صورت ضعف شدید سیاسی و خلاء قدرت در ایران. به همین دلیل ایران هم به جلوگیری از شکل گیری یک اتحاد ضد ایرانی با محوریت "ارتش تورک" که در صورت موفقیت آذربایجان میرود به یک ایدولوژی نظامی سیاسی غالب تبدیل شود، باید بسرعت اقدام کند.
      -          ایران و ارمنستان میتوانند برای شکل گیری یک نیروی نظامی محدود جهت عملیات ضد تروریسم در مناطق مرزی مشارکت کنند.
       
      ویراست نشده است، اگر ایرادی دیدید تذکر بدین تا اصلاح کنم:
      نسخه فارسی تهیه شده برای میلیتاری  http://www.military.ir/
      نسخه انگلیسی :https://msai.ir/
       
       
       
    • توسط karkas
      با سلام


      طی چند هفته اخیر شاهد تصاویر نیروی هوایی المان و فرانسه بودید که تصمیم به ادامه تصاویر گرفتم . در این تاپیک هم تصاویر تمام جنگنده های ترکیه و اساسا نیروی هوایی ترکیه هست . نیروی هوایی ترکیه نیروی بسیار قدرتمندیه و می شه گفت نیروی هوایی کشور های منطقه رو می زاره تو جیب . البته اطلاعاتی از مقاله اقا سعید در مورد استعداد های هوایی ترکیه رو گذاشتم . نيروي هوايي ترکیه شامل 60 هزار سرباز و حدودا 600 جنگنده كه عبارتند از 240 فروند F-16C/D و 175 فروند F-4E و 44 فروند RF-4E و حدود 140 فروند F-5A/B كه همگي مدرنيزه شده و در شرايط كاملا عملياتي قرار دارند.
























      موفق باشید .
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.