FLANKER

تحلیل و پیگیری تحولات قفقاز ( آذربایجان- ارمنستان -گرجستان )

Recommended Posts

اشغال جاده‌های شمال گذرگاه لاچین توسط باکو

 

منابع خبری از پیشروی نیروهای ارتش جمهوری آذربایجان و اشغال جاده‌های شمال گذرگاه لاچین و سیطره بر آن خبر می‌دهند.
منابع ارمنی با بیان این خبر از نقض آشکار آتش‌بس توسط نیروهای جمهوری آذربایجان سخن گفته‌اند و از روسیه به‌عنوان ضامن آتش‌بس خواسته‌اند مانع ادامه نقض آتش‌بس و تجاوزات باکو شود.

 

ارتش جمهوری آذربایجان با تأیید اشغال جاده‌های شمال کریدور لاچین در توجیه آن مدعی شده است به این خاطر کنترل این جاده‌ها را به‌دست گرفته است که ارمنستان سعی دارد به‌طور غیرقانونی از آن برای انتقال سلاح به قره‌باغ استفاده کند.

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 5 فروردین 1402 در 01:38 , crazyinventor گفت:

 

 Nakhchivan-fa-1536x978.jpg 

 

. 

هر بار این نقشه را می بینم داغ دلم تازه میشه که اگر اون یه متر ارارات را رضا شاه بخشش نکرده بود به ترکیه الان این همه مشکل نداشتیم.

طرفدار های رضا شاه حرفی حدیثی چیزی ندارن بگن.

  • Like 2
  • Upvote 8
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 hours قبل , unstopable گفت:

هر بار این نقشه را می بینم داغ دلم تازه میشه که اگر اون یه متر ارارات را رضا شاه بخشش نکرده بود به ترکیه الان این همه مشکل نداشتیم.

طرفدار های رضا شاه حرفی حدیثی چیزی ندارن بگن.

 

یکی از خسارت بارترین و احمقانه ترین و خیانت بارترین اقداماتی که یک نفر میتونه علیه کشور خودش انجام بده را مرتکب شده این نادان خائن بیسواد. مسئله ای که عواقبش تا همین حالا هم گریبانگیر کشور هست.

نطفه ای که نه تنها خاک کشور و نقاط استراتژیکی چون آرارات را و منابع آبی و زمین های حاصلخیزش را خارج کرد از دست ایران بلکه عملا با تقدیم قسمتی از مرز کشور علاوه بر خاکُ باعث تغییرات ژئوپلوتیکی مهمی هم شد که مهمترین رقیب ایران یعنی ترکیه را در منطقه نه تنها بهش دست برتر را داد بلکه عملا باعث بوجود اومدن یک تهدید دائمی برای ایران هم شد.

 

( در یک بحث تاریخی و صرفا در حوزه جنگ و قدرت )

 

اینجا اتفاقا فرق یک افسر جوان (آتاتورک) که از ابتدا در جنگ برای منافع ملی کشورش رشد کرد و قدم به قدم در مبارزه در خطوط مقدم جنگ بر علیه کشورش توسط دشمن خارجی قد کشید و بعدتر هم با تمام قوا برای حفظ تمامیت ارضی کشورش و بیرون کردن بیگانه و اجنبی و اشغالگر از کشورش در خطیرترین جبهه ها جنگید و از دل خون و جنگ و حفظ منافع و تمامیت ارضی کشورش بیرون اومد و شد رییس یک کشور با یک سرباز دون پایه که توسط ژنرال انگلیسی و اجنبی به عنوان فرمانده نظامی منصوب میشه و بعد هم در پی قربانی شدن و کردن منافع ملی کشورش تبدیل به سوگولی اجنبی و بعد هم به اصطلاح شاه و خان منصوبی! در کشورش میشه روشن میشه.

 

برای همین آتاتورک میتونه اینطور یک مفلوک خائن تازه به دوران رسیده جنگ (ضد دشمن واقعی و بیرونی و اجنبی ) ندیده ای را فریب بده و برای منافع کشورش  چک سفید امضا شده ای میگیره و اینور مفلوک خائن اجنبی نشان هم ما میگه مهم دوستیه! ( همه افرادی که چیزی از خودشون ندارند و تهی هستند سعی میکنند با بخشش ( این یکی از جیب ملت و کشورش) خودشون را نزدیک کنند به فردی که دارای صفاتی است که طرف ارزوش را داره. )

 

تفاوت در نهایت میشه اینکه یکی برای منافع و تمامیت ارضی کشورش میجنگه و اون یکی در مسیر مخالف در راه بخشش منافع ملی و تمامیت ارضی کشورش. یکی میشه نسخه اورجینال خدمت به کشور خودش  واون یکی نسخه فیکی که قرار هست به این عنوان جاش بزنند (حتی با برخی ظاهرسازی های تقلیدی) ولی در عمل چیزی که نصیب کشورش میکنه جنگ و تجزیه و بخشش منافع ملی و تمامیت ارضی کشور به اجنبی و سپردن مملکت و سرنوشت و تصمیماتش به خارجی و دشمن هست. اولی دلش میسوزه چون برای دفاع از همون چیزهایی که براش جنگیده قدرت را به دست گرفته در ابتدا و دومی عین خیالش نیست چون از اول بدون حس و فهم نسبت به این مفاهیم توسط طرف خارجی اتفاده توی سبدی که براش ازش بخشیدن و دادن و سپردن با دذستور اربابش مسئله ای که نیست حتی حاضره داوطلبانه این کار را بکنه.

 

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 3
  • Upvote 6
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تجاوز نیروهای باکو به خاک ارمنستان

IMG_20230331_000006_581.jpg

نیروهای آذربایجان روستای برداشن در آرتساخ را گلوله باران کردند که منجر به تلفات متعدد غیرنظامی شد.

 

از صبح زود خبرهایی مبنی بر حمله نیروهای مسلح آذربایجان به خاک ارمنستان از دیروز تا چند کیلومتری نزدیک به حومه روستای تغ به ما رسیده است" - خبرگزاری ارمنی

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ماجرا خیلی سادست.

 

 

وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستیدر کنار و حضور وزیر خارجه رژیم باکو به صراحت میگه در یک جبهه متحد علیه ایران قرار داریم و باید با یک پیمان نظامی قاطع جلوی ایران بایستیم و وزیر امور خارجه باکو هم بدون تکذیب موضوع عنوان میکنه بله ما در یک اتحاد استراتژیک هستیم.

 

ایران اعتراض میکنه که باکو نظرش را صریح بگه در رابطه با موضع گیری اخیر.

 

رژیم باکو به جای پساخ طفره میره و اتهامات خنده دار و جدیدی را علیه ایران تکرار میکنه و میسازه.

 

عملا سکوت و طفره رژیم باکو به صراحت تایید تشکیل جبهه مشترک ضد ایسران در خاک باکو و همچنین تصمیم به اتحاد نظامی با رژیم صهیونیستی محسوب میشه.

 

ماجرا مثل گذشته دیگه حتی با تکذیب رژیم باکو هم روبرو نیست به شکل لفظی حتی.

 

این یعنی یک تهدید صریح و روشن و موجود. به هر حال اقدام قاطع ایران در برابر کریدور ارزویی باکو طبیعتا اونها را به جنون کشونده و فکر میکنند این تنها راهش هست که با کمک اسراییل کاری بکنند. حالا اول به شکل فشار و ترور و تهدید و بعد هم در خلال یک درگیری نظامی. نکته اینجاست مقامات باکو بیش از حد در شربت آلبالو!! غرق هستند احتمالا و حتما باید کمی هوشیارتر بشند. حالا لوازم هشیاری زیاده و ایران باید یکی را انتخاب کنه حتما تا طرف با شربت مست نشده و کار دست خودش نداده!

  • Like 2
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان دست به قلم میتونن یه تحلیل و پیش بینی از ساعات اولیه درگیری با آذربایجان (خدایی نکرده در صورت وقوع) کنش ها و واکنش های دو طرف رو ارائه بدن؟؟؟؟

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, abbasghara گفت:

دوستان دست به قلم میتونن یه تحلیل و پیش بینی از ساعات اولیه درگیری با آذربایجان (خدایی نکرده در صورت وقوع) کنش ها و واکنش های دو طرف رو ارائه بدن؟؟؟؟

ایران میتواند در صورت جنگ راحت باکو را فلج بکند.

 

1_هدف قرار دادن همه ی پالایشگاه ها و مناطق نفتی باکو

2_هدف قرار دادن لوله های انتقال نفت و نفتکش های باکو

3_هدف قرار دادن کاخ ریاست جمهوری و مناطق سیاسی و نظامی باکو

4_هدف قرار دادن نیروگاه های برق و پل ها وکشتی های نظامی و ... 

 

اگر این ها در 2_3 روز اول جنگ مورد هدف قرار بگیرد باکو به طور کامل فلج میشود.

 

بعد هم باید نیروهای نظامی مخالف دیکتاتوری علیف در آذربایجان را فعال کرد که جنگ چریکی بکنند. 

 

این ها کار سختی نیست کلا باکو در حد و اندازه ی مقابله با ایران نیست. اما خب سران احمق و متوهمی دارند فکر میکنند ترکیه یا اسرائیل برایشان در جنگ فداکاری میکنند! 

  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جنگ سایبری و فلج کردن خدمات و مراکز داده و مخابرات

زدن مراکز فرماندهی

زدن تمامی سیستم های راداری

فرودگاه های نظامی و غیر نظامی 

زاغه های مهمات

اگه قرار باشه آذربایجان بشه مثل اکراین واسه ما یا نباید وارد شد یا اگه استارت زدیم تا باکو باید رفت... قبل از اینکه بشه باتلاق واسه ایران

بهترین کار تسلیح ارمنستان هست 

اگه حکام عاقلی مثل عربستان داشته باشه با یه پهپاد ۱۳۶ و یک انفجار در تاسیسات نفتیش حساب کار دست خودش و ترکیه و اروپا میاد 

ویرایش شده در توسط abbasghara
  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نه شروع جنگ مهمه نه ساعات اولش روز های بعد و حضور ترکیه و انریکا تو غفقاز علیه ایران مهمه ایا ما توان در گیری با ترکیه را داریم؟چون قطعا ترکیه خاک ما را نخواهد زد که ما با موشک خاکش را بزنیم حضورش به شکل نیروی هوای هست.اون را چی کار کنیم؟

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , unstopable گفت:

نه شروع جنگ مهمه نه ساعات اولش روز های بعد و حضور ترکیه و انریکا تو غفقاز علیه ایران مهمه ایا ما توان در گیری با ترکیه را داریم؟چون قطعا ترکیه خاک ما را نخواهد زد که ما با موشک خاکش را بزنیم حضورش به شکل نیروی هوای هست.اون را چی کار کنیم؟

 

سلام

اصولا با توجه به پدافند فشرده و قدرتمند رژیم باکو ما قرار نیست حضور هوایی داشته باشیم در آسمان این کشور که نگران نیروی هوایی کشورهای دیگه باشیم. نیروی هوایی کشورهای دیگه هم اگر در حمایت از رژیم باکو باشه که بسیار بعید هست یا باید تهاجمی علیه خاک ما صورت بدند که تکیف روشن هست یا به شکل گشت های هوایی که درد زیادی از حملات پهدادی و موشکی دوا نمیکنه.

 

اتفاقا ساعات اول بسیار هم مهم هست.

رژیم باکو سالهاست که با خریدهای گسترده خصوصا از رژیم صهیونیستی مقادیر زیادی سلاح دپو کرده در یک مساحت نسبتا محدود. با توجه به اینکه این کشور وابسته به بخش هوایی برای انتقال تسلیحات هست بیشتر ( دریا که خیلی محدود میتونه باشه و زمینی هم انتقال از خاک ترکیه و گرجستان مسیرهای خاصی است که اون هم میتونه جزء اهداف باشه) در ساعات اولیه اگر دپوهای شناسایی شده سلاح ( خصوصا موشکی و پهپادی ) و فرودگاه های محدود نظامی و پایگاه ها و مسیرهای لجستیکی این رژیم همه سنگین مورد هجوم قرار بگیرند ( همه هم اهداف مشروع نظامی هستند ) عملا بخش زیادی از توان خودش را این رژیم برای عملیات از دست میده. چند سکوی نفتی دریایی این رژیم و یکی از مهمترین خطوط نفتیش هم به شکل جدی اگر مورد آسیب قرار بگیره عملا صدمات زیادی میخوره این رژیم.

 

در مقابل ما هم صدماتی را متحمل میشیم ولی بسته به اون ساعات اولیه و عدم تکرار اشتباه روس ها و با توجه به ذخایر مناسب موشک های تاکتیکی و پهپادی ما ( که با توجه به اهمیت هر هدف میشه طوری برنامه ریزی کرد که خیلی اقتصادی این ضربات را با کمترین حجم سلاح وارد کنیم ) به هر حال سودش به زیانش میچربه.

 

البته که بهترین راه برای رژیم باکو همون جنگ نیابتی است. اتفاقا ترک ها در جنگاوری و غیرت دینی بسیار جدی هستند. اگر رژیم علیف تصمیم خودش ار گرفته ایران باید تعارف را کنار بزاره و به این همه درخواست حسینیون که تا حالا بی پاسخ گذاشته به خاطر حسن نیت جواب بده و این گروه را برای آزادسازی آذربایجان و کشور خودشون از اشغال رژیم صهیونیستی کمک کنه. فرقی نمیکنه هدف ایران دفع غده سرطانی صهیونیستی از منطقه توسط مردم و مقاومت خود کشورهاست اصولا. خب حالا که الهام به اشغال رژیم صهیونیستی رضایت داده باید به مردم آذربایجان کمک کرد. این وظیفه دینی و شرعی و انسانی ماست.

 

 

  • Like 3
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

محافظه کاری و حسن نیت هم به هر حال مرتبه ای داره. گاهی حسن نیت زیاد بعث میشه نادان فکر بدی! کنه. هر چیز به مقدار خودش لازم هست. در مورد رژیم باکو این رژیم از دست رفته محسوب میشه. مثل مثال بیماری، ویروسی که رژیم صهیونیستی این رژیم تازه به دوران رسیده را بهش آلوده کرده به نظر درمان ناپذیره و در فاز متاستاز خودش قرار گرفته و صبر و تحمل دردش نمیتونه منجر به درمانش بشه. باید از درمان های تهاجمی براش استفاده کرد. درسته آسیب زاست این نوع درمان ولی هب هر حال در این مرحله اجتناب ناپذیره. اولین قدم هم پذیرفتن تغییر شیوه درمان توسط همه ارکان هست.

 

نقل قول

روابط عمومی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران امشب (شنبه) ۱۲ فروردین ماه با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد: در پی تداوم اقدامات خارج از نزاکت و توهین آمیز توسط برخی رسانه‌های جمهوری آذربایجان، سفارت جمهوری اسلامی ایران در باکو با ارسال یادداشت اعتراض شدیدالحنی به وزارت امور خارجه این کشور، ضمن درخواست توقف این روند و جبران آن، نسبت به عواقب منفی و خسارت بار تداوم این بداخلاقی رسانه‌ای بر مناسبات آتی دو کشور هشدار داد.

 

البته داروهای خاصی وجود داره که در پست قبل بهش اشاره شد. کمک به خود سلول های بدن بیمار برای مقابله با بیماری. شاید با این تقویتی ها حتی نیاز به درمان تهاجمی هم نباشه!

  • Like 2
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , alala گفت:

 

سلام

اصولا با توجه به پدافند فشرده و قدرتمند رژیم باکو ما قرار نیست حضور هوایی داشته باشیم در آسمان این کشور که نگران نیروی هوایی کشورهای دیگه باشیم. نیروی هوایی کشورهای دیگه هم اگر در حمایت از رژیم باکو باشه که بسیار بعید هست یا باید تهاجمی علیه خاک ما صورت بدند که تکیف روشن هست یا به شکل گشت های هوایی که درد زیادی از حملات پهدادی و موشکی دوا نمیکنه.

 

اتفاقا ساعات اول بسیار هم مهم هست.

رژیم باکو سالهاست که با خریدهای گسترده خصوصا از رژیم صهیونیستی مقادیر زیادی سلاح دپو کرده در یک مساحت نسبتا محدود. با توجه به اینکه این کشور وابسته به بخش هوایی برای انتقال تسلیحات هست بیشتر ( دریا که خیلی محدود میتونه باشه و زمینی هم انتقال از خاک ترکیه و گرجستان مسیرهای خاصی است که اون هم میتونه جزء اهداف باشه) در ساعات اولیه اگر دپوهای شناسایی شده سلاح ( خصوصا موشکی و پهپادی ) و فرودگاه های محدود نظامی و پایگاه ها و مسیرهای لجستیکی این رژیم همه سنگین مورد هجوم قرار بگیرند ( همه هم اهداف مشروع نظامی هستند ) عملا بخش زیادی از توان خودش را این رژیم برای عملیات از دست میده. چند سکوی نفتی دریایی این رژیم و یکی از مهمترین خطوط نفتیش هم به شکل جدی اگر مورد آسیب قرار بگیره عملا صدمات زیادی میخوره این رژیم.

 

در مقابل ما هم صدماتی را متحمل میشیم ولی بسته به اون ساعات اولیه و عدم تکرار اشتباه روس ها و با توجه به ذخایر مناسب موشک های تاکتیکی و پهپادی ما ( که با توجه به اهمیت هر هدف میشه طوری برنامه ریزی کرد که خیلی اقتصادی این ضربات را با کمترین حجم سلاح وارد کنیم ) به هر حال سودش به زیانش میچربه.

 

البته که بهترین راه برای رژیم باکو همون جنگ نیابتی است. اتفاقا ترک ها در جنگاوری و غیرت دینی بسیار جدی هستند. اگر رژیم علیف تصمیم خودش ار گرفته ایران باید تعارف را کنار بزاره و به این همه درخواست حسینیون که تا حالا بی پاسخ گذاشته به خاطر حسن نیت جواب بده و این گروه را برای آزادسازی آذربایجان و کشور خودشون از اشغال رژیم صهیونیستی کمک کنه. فرقی نمیکنه هدف ایران دفع غده سرطانی صهیونیستی از منطقه توسط مردم و مقاومت خود کشورهاست اصولا. خب حالا که الهام به اشغال رژیم صهیونیستی رضایت داده باید به مردم آذربایجان کمک کرد. این وظیفه دینی و شرعی و انسانی ماست.

 

 

در صورت درگیری با جمهوری آذربایجان از لحاظ نظامی مشکل حاد نخواهیم داشت!  در واقع من نگران ابعاد دیگر هستم

 

فکر میکنم مشکل جدی تر  میزان آسیب های ماست. آسیب صرفا نظامی هم مد نظر نیست. 

 

شما بهتر می دانیدکه جمعیت شمال غرب ایران در مرز با آذربایجان همه ترک زبان هستند! پس احتمال حرکت های آشوبگرانه و خرابکارانه پان ترکیسم ها وجود دارد!  در واقع اینکه یک کردستان عراق دیگر در شمال ایران شکل بگیرد بسیار خطرناک است! 

آمریکا و اسرائیل بشدت در کمین ما هستند. درگیری با یک کشور دیگر بشدت از این حیث برای ما خطرناک هست. 

بگذریم که در شرق و جنوب هم با تهدیدات کشورهای مربوطه طرف هستیم. 

در داخل هم دارای جریانات معاند و وابسته به غرب هستیم و با اقتصاد فعلی کشور که صعف دارد که قطعا این موارد می توانند در ابعاد مختلف آسیب زننده باشند.

 

اگر اسرائیل در بحران داخلی خود غرق شود و یا با حزب الله درگیر شود. آمریکا هم با بحث دستگیری ترامپ و اغتشاشات احتمالی ان درگیر شود و روسیه هم بتواند ناتو را در اوکراین به خوبی درگیر کند می توان بخش اعظم مشکلات را حل کرد. 

شاید اگر دولت ارمنستان یک دولت مطمعن تر و عاقل بود بتوان با کمک گسترده نظامی غیر مستقیم آنها را به جان جمهوری آذربایجان انداخت و در این بین نخجوان را تصرف میکردیم! موارد از این دست زیاد است اما رویکرد جمهوری اسلامی فکر نمی‌کنم چنین اقداماتی باشد.

در هر صورت احتمال درگیری نظامی با جمهوری آذربایجان بالاست. علیف نشان داده یک صدام کوچک جدید است! 

ویرایش شده در توسط Argada
  • Like 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک موضوع خطرناک دیگر این هست که غرب برای اذیت کردن ایران نخست وزیر غرب گرای ارمنستان را فریب دهد تا سیونیک را به آذربایجان تحویل دهد! حالا در عوص کمک مالی یا جایگزینی آن با بخشی از قره باغ، در این صورت بهانه لازم ایران کم رنگ می‌شود چون خود ارمنستان راضی به از دست دادن خاکش بوده! 

 

ویرایش شده در توسط Argada
  • Like 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط worior
      بسمه تعالی
      مقدمه
      نگارنده متن ذیل از دیدگاه راهبردی به مسئله قره باغ و احتمالات و پیامد های مربوط به آینده منطقه نگاشته است. هر جنگی در هر منطقه از دنیا بدون حمایت و عزم ملی یا مردمی که در حال جنگ هستند محکوم به شکست خواهد بود. از این رو جنگ در قره باغ امری بسیار وابسته به مسائل جمعیتی و افکار عمومی ست و از برای آن انجام میشود.
       
      مسئله فتح سرزمینی
       
      جنگ های فتح سرزمینی به سبک دوره فئودالی مدتهاست منسوخ شده، سازمان ملل و جوامع بین المللی بسختی با تغییرات در مرزها از طریق حملات نظامی کنار می آیند. پذیرفتن تغییر مرزهای کشورها از طریق تهاجم نظامی امریست که میتواند عواقب متقابلی برای کشورهایی که آن تغییرات را میپذیرند داشته باشد، این عواقب از تروریسم گرفته تا رفتن این پذیرش به حافظه تاریخی جهانی وبدل شدن به عرفی که امکان رخداد مجدد برای همان کشور پذیرنده نیز بوجود می آورد. صرف نظر از اینکه حق و باطل تاریخی این منازعات مرزی چگونه باشد، برنده منازعه، بعد از پیروزی باید هزینه های بسیاری در عرصه روابط بین الملل برای جلب افکار عمومی، سیاستمداران کشورهای مختلف جهت پذیرش رسمی مرزهای جدید پرداخت کند، علی الخصوص به اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل و شاید واکنش این اعضا در پذیرش این مرز جدید آنقدر طولانی شود که فرصت واکنش متقابل و بروز جنگی دیگر را رقم بزند.
       
      راهبرد نظامی جاری آذربایجان در قره باغ
       
      شیوه های رزمی طرفین این درگیری هرچه باشد از قواعدی قابل شمارش پیروی خواهد کرد، نه از آن جهت که بسادگی قابل پیش بینی هستند، بلکه تجربیات تاریخی زیادی نسبت به چنین درگیری هایی وجود دارد. از نظر جمعیت شناختی منطقه ناگورنوقره باغ جمعیت ساکنی عمدتا ارمنی تبار دارد، آذری ها بدون حمایت افکار عمومی ساکن در منطقه و پشتیبانی مردمی قادر پیشروی نخواهند بود، حتی در صورت پیشروی موفقیت آمیز قادر به حفظ سرزمین های فتح شده نخواهند شد. بنابراین بدیهی است که ترکیب جمعیتی منطقه ابتدا تغییر کند و این امر نه به یکباره امکانپذیر است و نه در یک نبرد کوتاه مدت. بلکه جنگی طولانی مدت، همراه با زیرآتش گرفتن مستقیم شهرها، کشتار ارمنی ها و مهاجرت دادن اجباری جمعیت ساکن در این مناطق میتواند راهبرد انتخابی طرف آذری باشد و این شکل از درگیری پیوسته و همراه با سکونت دادن آذری ها در منطقه ادامه پیدا کند تا ترکیب جمعیتی از ارمنی به آذری و ترک تغییر کند، تا در یک نبرد قاطع احتمالی بسیار بزرگ شرایط برای اشغال دایم فراهم شود و یا دست کم از طریق یک روند دمکراتیک مثلا رای گیری و تعیین سرنوشت از سوی ساکنان به نفع دولت باکو تغییرات مورد نظر آن دولت بدست آید. روشهای مورد بحث در بالا پیشتر از سوی اسراییل به کار گرفته شده اند، سبقه تاریخی طولانی دارند تا جایی که ماکیاوولی در شهریار به صراحت در مورد مهاجرت اجباری و تغییر جمعیت سرزمینی توسط حکام سخن رانده است. و شاید بتوان دلیل نزدیکی آذربایجان به اسراییل در گرفتن تجهیزات نظامی و مشاوره در خصوص بازسازی ارتش خود را در سطور بالا یافت.
       
      راهبرد دفاعی ارمنستان در برابر تهاجم آذربایجان
      تاکنون آنچه آذربایجان نشان داده، اتکا به تاکتیک سنتی رزمی در مناطق کوهستانی، نظیر استقرار توپخانه، ورود به شهرها، استفاده از موشک های کوتاه و میانبرد و همچنین داد و فریاد پروپگاندای خویش در سراسر دنیا پیرامون حقانیت و نبرد علیه تروریسم آذربایجانی ست، چنین سیاستی بدلیل وجود پایگاه جمعیتی در آرتساخ(قره باغ) و مورد تهاجم قرار گرفتن امری بدیهی است. ارمنستان با سرعت بسیار به سمت مظلوم نمایی وشکست پذیری احتمالی و نیاز به کمک پیش میرود. چنین وضعیتی به ارمنستان کمک میکند تا به جلب کمک های بین المللی از دولت های نسبتا ثروتمند مسیحی بپردازد، همچنین با توجه به در اختیار داشتن مناطق مورد مناقشه، به تحریک فشارهای بین المللی به سمت آذربایجان در جهت پایان جنگ بپردازد.
       
      تدریج گرایی منطقی
      در هیچ جنگی نمیتوان نتایج را از ابتدا به دقت بر شمرد، گفته اند آنچه در مورد آینده میتوان با دقت گفت، عدم پیشبینی درست آن است. اما بر اساس شواهد،  تجربیات و دانش های موجود و نسبت به گذشته تمرین های نظامی آذربایجان و خریدهای نظامی های دو کشور؛ از دید نگارنده، پیش بینی میشود جنگی میان مدت و سپس یک نبرد تعیین کننده راهبرد آغازین جمهوری آذربایجان بوده باشد، گرچه ممکن است هیچ وقت چنین رخدادی به حقیقت نپیوندد. ولیکن، این یک الزام برای داشتن یک تفسیر راهبردی منطقی درآغاز جنگ است، گرچه یک گرند استراتژی(راهبرد فراگیر) محسوب نمیشود.  هر راهبردی برای ورود به هر درگیری نیازمند راهبردی برای ادامه خروج از آن نیز خواهد بود. راهبردهایی که در ادامه اتخاذ میشود آنهایی هستند که در جبهه های نبرد آموخته میشوند، و جملگی خرده راهبردهایی هستند که ظهور کرده و دور از مسیر اصلی و هدف کلی نیستند. در موقعیت کنونی بدین دلیل که تشدیدگر این نبرد در این مقطع جمهوری آذربایجان است، این کشور ابتکار عمل را در اختیار دارد و تدریجا ارمنستان خود را در برابر ابتکارهای آذربایجان واکنش گر میبینید،  آذربایجان تصمیم گیرنده اصلی در پایان دادن به نبرد یا تغییر شکل ماهیت جنگ خواهد بود.
      نیازمندی به راهبردی برای خروج و پایان دادن به جنگ در ابتدا، بدلایل پیشگری از ورود به جنگ دایمی، فرسایشی و یا بیرون کشیدن از درگیری در زمان مناسب طرح میشود، سپس در ادامه بر اساس موفقیت ها یا شکست هایی که کسب میشود تحت اثرات جبهه ها و افکار عمومی تغییر خواهد کرد. بنابراین بزرگترین رکن اصلی جبهه دو طرف نه روی زمین بلکه در رسانه ها و پروپگاندای جهانی آنان است. این موفقیت ها در پروپگاندای طرفین است که جنگ را به پیش خواهد برد و حتی سطح بروز خشونت ها و یا اقدام علیه اشغال سرزمینی و حتی میزان زیر آتش گرفتن پایتخت های یکدیگر تنظیم خواهد کرد.
       
      پیشبینی نسبت به رویه های آینده درگیری در قره باغ:
       
      آذربایجان در جبهه جنوبی پیشروی خوبی صورت داده است اما نکات زیر حائز اهمیت است؛
      -          همانطور که عرض شد، برای آذربایجان در مناطقی که پشتیبانی جمعیتی ندارد امکان پیشروی موفق بسختی ممکن است و در صورت پیشروی امکان حفظ و بهره برداری از پیشروی پیچیده تر خواهد بود. بنابراین انتخاب پیشروی از جنوب از این جهت منطقی است که ؛
      o        ممکن است بخواهد خود را با حمله سریع به نخجوان برساند، به دو دلیل 1- تکمیل اتصال سرزمینی 2-جلوگیری از ورود ارمنستان به نخجوان در برابر یک سناریوی پاسخ احتمالی به تهاجمات در غره باق.
      o        این نکته حائز اهمیت است که در شمال ایران آذریها و ترک ها درصد تجمعی بیشتری نسبت به آذریهایی منطقه غره باق وجود دارد. بنابراین این احتمال وجود دارد که ارتش آذربایجان و ترکیه از طریق منطقه نخجوان بصورت مستقیم یا غیر مستقیم در منطقه به یکدیگر دست بدهند.(پشتیبانی هوایی ترک، پیاده نظام هایی شامل نیرومخصوص ترک در لباس تروریست های پانترک و نوعثمانی، و ارتش آذربایجان از شرق)
      o        امکان تهاجم سریع در مناطق کوهستانی بسادگی میسر نیست و تنها با سرعت بالا از طریق عبور از مسیر رودخانه ارس ممکن است،با توجه به این امر، روستاهای مرزی ایران مانند عاشقلو، اوزان، کرانلو و ... در معرض تهدید تهاجم آذریها و احتمال پاسخ ارمنی ها در آن مناطق هستند
      o        در صورت وقوع شورش های ساختگی و بحران کمبود منابع و تظاهرات، شرایط برای نفوذ نیروهای اطلاعاتی امنیتی هر سه کشور ترکیه، آذربایجان و ارمنستان جهت بهره برداری از آشوب ممکن است. و در ادامه پاسخ ایران در سرکوب تظاهرات و یا شورش، عواقبی نظیر نفوذ و دخالت بیگانه در حتی کوتاه هم خواهد داشت.
      o        آنچه فضای بحران برای ورود به نبردهای چریکی و شورشهای اجتماعی تقویت میکند، آن است که دو کشور بزودی بسیاری از تسلیحات زرهی خود را از دست میدهند، سازمان نیروهای مسلح این کشورها اقدام به جذب نیروی مردمی خواهد کرد. این امر سبب میشود تا ارتش های منظم تبدیل به ارتش های پراکنده با ابعاد بالای استفاده از نیروی شبه نظامی شوند و به تجهیزات شبه نظامیان نظیر وانت های مسلح، موشک های دوشپرتاب و ضد تانک قابل حمل توسط نفر روی بیاورند.
      o        وضعیت جنگ با استفاده از شبه نظامیان، سبب میشود تا حجم انبوهی از تجهیزات انفرادی جنگی وارد مناطق شمالی کشورمان شود.
      o        جنگ با استفاده از شبه نظامیان نیز به تلاش های وسیعی از عملیات روانی و پروپگاندای سیاسی نیازمند است.
      o        در میان مدت ممکن است جمیع موارد فوق ایران را وادار به ورود به  یک جنگ هیبریدی با محوریت ترکیه و آذربایجان کند.
       
      اقدامات پیشنهادی در بخش تاکتیکی و سیاستگذاری برای ایران:
       
      در بخش تاکتیکی: اجرای مانور ترکیبی.
      -          اقدام به اجرای سریع مانور ضد چریکی و ضد شورشی در مناطق مرزی کشور به سبک زیر؛
      o        تمرین استقرار و حرکت به سمت پاکتی از 5 تا 10 روستای مرزی در یک مسیر، به شکلی که  چند  تیم متحرک، به روستاهای در مناطق مرزی در بخش بندی های جغرافیایی مشخص وارد میشوند، و استقرار تیم های ثابت را امکان سنجی و مدیریت میکنند؛
      1-      تیم های متحرک در دو بخش ابتدا بدون ظاهر نظامی به سپس به قصد تمرین تامین نظامی و سپس بصورت کاملا نظامی به قصد فراهم آوری امکان استقرار تیم های ثابت با تجهیزات وارد مناطق روستایی میشوند، با جمعیت پل ارتباطی ایجاد میکنند، و به ترتیب متوالی پس از استقرار تیم های ثابت به قصد روستای بعدی خارج میشوند.
      2-      سپس تیم های ثابت با استقرار تجهیزات بیمارستانی، امدادی، هلال احمر و کمک به مناطق روستایی وارد میشوند، در مدت زمان مشخص فعالیت های ارتباطات انسانی و اجتماعی  را تمرین کرده و منتظر ورود دوم تیم های متحرک در تاریخ مقرر میشوند.
      3-      سپس تیم های متحرک دیگری به ترتیبی موازی به قصد کمک به جمع آوری تجهیزات ثابت وارد میشوند. و در پایان مانور اسکرت را تا فاصله ایمن را تمرین میکنند.
       
      دلایل اجرای مانور تاکتیکی فوق؛
      -          جدایی طلبها، شبه نظامیان، چریک ها و ارتش های دارای ابعاد هیبریدی که قادرند از طریق اجرای عملیات روانی، پروپگاندای سیاسی و پشتیبانی مالی در کنار ارتش های منظم خود اجرای طرح عملیاتی ترکیبی کنند، ابتدا با نفوذ، سپس ایجاد پل های ارتباطی و پس از آن شروع در نا امن کردن محیط های روستایی، اقدام به ایجاد معضلات  روانی کرده، و در ادامه از ساکنان عدم همکاری با دولت مرکزی را طلب خواهند، ابتدا با تحریک و سپس با تهدید. در فضای ناامنی مردم روستایی از همکاری اطلاعاتی و امنیتی با دولت های مرکزی پرهیز میکنند و حتی ممکن است جذب این گروه ها شوند، مگر در شرایطی که احساس کنند فضای ایمن و قدرت غالبی توسط دولت مرکزی قادر به حمایت از آنان یا نابود سازی تحرکات ضد دولتی ست.
      -          از طرفی دیگر در صورت بروز خشونت، و نفوذ بیگانه در مناطق مرزی ای که امروز نسبتا امن هستند، نیروی آموزش ندیده یا نیرویی که منطقه عملیاتی خود را تجربه نکرده باشد، بسختی میتواند با مردم ارتباط برقرار کرده و قادر نخواهد بود اقدامی که در شرایط عادی تمرین نشده است را در شرایط حاد بحران به اجرا بگذارد.
      -       آن بخش از  جریانهای فکری که در مناطق روستایی مرزی و در معرض تهدیدات مختلف امنیتی هستند، در صورتی که با هسته های خفته عملیاتی چریک های دشمن سمپاتی و هماهنگی برای روز شورش داشته باشند(آنچه در شهرهای عراق مانند رمادی، موصل و تکریت اتفاق افتاد) بسرعت دچار خطا، واکنش و یا تغییر نقشه خواهند شد، و در نتیجه اجرای این مانور این اقدامات قابل ردیابی خواهند بود.
      -          بنیاد عملیات هیبریدی مرزی ضد کشور، از طریق کشتار و تروربه نام حکومت (مانند اقدام چریک های فدایی خلق در کردستان علیه پادگان های ارتش) و سپس ایجاد هسته های مقاومت علیه دولتها انجام میگیرد، جذب نیرو تنها در صورت خلاء قدرت و واکنش نابهنگام دولت مرکزی ممکن است، و از طرفی در صورت اقدام تند، سلطه آمیز و نابخردانه نیروهای نظامی دولتی، اوضاع از کنترل خارج و یا تشدید میشود.(مانند اقدامات دیر هنگام بشار اسد در شمال و غرب سوریه)
      -           ولیکن این اقدام تند و سلطه آمیز برای هسته های نفوذی تا حدودی لازم و رعب آور است و محاسبات شانس، بخصوص بهره برداری از نفوذ های پیشین یا پل ارتباطی برقرار شده قبلی آنها را پایین می آورد، بنابراین حضور پیشدستانه و ایمن سازی جهت ایجاد قوت قلب برای ساکنان و دادن اطمینان برای اجرای مجدد وسریع چنین پاسداری مرزی، سبقه ای برای تحکیم قدرت حاکمیت کشور در مناطق مرزی ایجاد خواهد و فرصت بهره برداری از متجاوزان به اقتدار کشور را خواهد گرفت.
       
       
      در بخش راهبردی؛
      اگر مناقشه امروز آذربایجان – ارمنستان را به ابعاد نظامی و روانی تقسیم کنیم، باید گفت این رابطه 20-80 خواهد بود. اقدامات نظامی که به شکست منجر شوند عواقب وخیم سیاسی بسیاری خواهند داشت با این وجود آنچه روی زمین رخ میدهد سهم 20 درصدی از واقعیت های آینده خواهد شد، و داشتن یک فیلم 5 دقیقه از حضور در مناطق تحت سیطره رقیب در افکار عمومی اثری به مراتب بیشتر از خود نشان خواهد داد.
      دولت پاشینیان با استفاده از اعتراضات گسترده و اجرای شورش خیابانی به قدرت رسیده است و شکست در صحنه نظامی برای وی شکست در صحنه سیاست و افکار عمومی نیز خواهد بود، آنچه وی روی زمین و در مانور نظامی در برابر باکو انجام میدهد در عمل در حکم اجرای مانور سیاسی برای بقای وی  نیز هست، از طرفی باکو نیز تفاوت چندانی ندارد، اگر دولت تک حزب و شبه پادشاهی علی اف نتواند در جبهه ها پیشروی مناسبی داشته باشد، در صحنه افکار عمومی نیز شکست و بی تفاوتی مردم نسبت به دولت مرکزی را تجربه خواهد کرد. اگر بخواهیم ملاک های اقتصادی و راهبردی فتح سرزمینی در قره باغ را در نظر بگیریم، آنچه پس از این جنگ به هر نحوی باقی بماند برتری خاصی از این دو منظر ایجاد نخواهد کرد. بنابراین جنگ در قره باق امری کاملا سیاسی و برای کسب افتخارات سیاسی انجام میشود تا مبنایی نظامی و یا اقتصادی داشته باشد.
       
      در حین و پس از این جنگ:
       
      ارمنستان:
      -          پاشینیان به شکل فزاینده ای خود را پلیس ضد تروریسم، و ضد شورش و بنیاد گرایی اسلامی در منطقه قفقاز معرفی خواهد کرد.
      -          وی خواهد توانست از کشورهای ثروتمند مسیحی و از طریق کلیساهای بسیار، سرمایه لازم در حد لازم برای ادامه جنگ را فراهم کند. و شاید این جنگ راهی برای ورود تفکرات اوانجلیستی به ارمنستان باز کند.
      -          دولت ایروان در محاصره ترکیه و آذربایجان است و بشدت احساس ناامنی خواهد کرد، بنابراین به دنبال ایران و روسیه خواهد دوید، نیروی هوایی، موشکی و پدافندی خود را بشدت تقویت خواهد کرد.
      -          هر دو کشور تسلیحات بسیار زیادی در بخش زمینی از دست داده اند و خواهند داد، تمایل برای جبران تجهیزات زرهی و تقاضا برای تجهیزات دورایستا و موشکی به شکل فزاینده ای بازار تسلیحاتی بزرگی در منطقه قفقاز ایجاد خواهد شد. هر دو کشور به سمت بومی سازی تسلیحات و تبدیل شدن به قدرت های موشکی پیش خواهند رفت، و این امر مزیت موشکی ایران را تحت تاثیر شدید قرار خواهد داد.
      -          ایروان مزیت های ذاتی بزرگی از نظر اقتصادی ندارد، و اگر امنیت خود را از دست رفته ببیند بشدت با آسیب های اجتماعی فراوان روبرو خواهد شد بنابراین دولت پاشینیان هرکاری برای جلوگیری از این وضعیت خواهد کرد، منجمله اجاره دادن پایگاه های نظامی به آمریکا و ناتو، و قرارگیری بجای ترکیه امروز. چنین اقدامی سبب خواهد شد تا هم امنیت لازم را بدست آورد و هم به مکانی امن برای سرمایه گذاری خارجی بدل شود. چه بسا امروز آمریکا به دنبال تنبیه ترکیه و خروج از اینجرلیک و پیمان اجاره تسلیحات اتمی ست، و ممکن است به سمت ایروان روی بیاورد. ایروانی که دولت پاشینیان با تکیه بر شعارهای ضد روسی در آن به قدرت رسیده است.
      -          این امر برای روسیه بسیار آسیب زا خواهد بود بخصوص با توجه به مشکلات با گرجستان، بنابراین روسیه اجازه نخواهد داد و این اجازه ندادن به معنای گسترش وسیع ارتباطات با ارمنستان و حضور پیوسته در آن است. از طرفی برای ایران هم معضلات فراوانی ایجاد خواهد کرد بخصوص اینکه اسراییل در آذربایجان نفوذ گسترده ای پیدا کرده و اگر ارمنستان نیز به سمت آمریکا متمایل شود، محوز ضد ایرانی اسراییل و آمریکا میدان صلح، جنگ و کلیه تحولات منطقه قفقاز تا سالهای بسیار خواهند بود.
       
      آذربایجان:
      -          آذربایجان از توان کشورهای اسلامی نظیر پاکستان، تروریست های اسلامگرا در سراسر دنیا استفاده خواهد کرد، بنابراین به تجربه ترکیه در اداره و مجتمع کردن این چریک ها نیازمند است، تا جایی که ممکن است ادامه جنگ را مستقیما ترکیه اداره کند.
      -          این کشور تا پایان جنگ حجم بالایی تسلیحات مصرف خواهد کرد، و پس از جنگ وارد یک تقابل سرد تسلیحاتی با ارمنستان خواهد شد. اگر ارمنستان قدرت هوایی خود را تقویت کند، آذربایجان در برابر قادر به چنین کاری نخواهد بود.
      -          آذربایجان هم اکنون نیروی هوایی ضعیف و قدیمی دارد که  نمیتواند آنچنان قدرت تهاجمی و عملیاتی کافیاز خود نشان دهد.  بعید است روسها بخواهند آذری ها را در سطح راهبردی مانند نیروی هوایی در برابر ارمنی ها تقویت کنند، آنها قبلا به ارمنستان جنگنده های گرانقیمت و راهبردی سوخوی 30 فروخته اند و ارمنستان را مشتری خود کرده اند، کشورهای غربی نیز بعید به نظر میرسد که بخواهند به آذربایجان در برابر یک دولت مسیحی دیگر اسلحه بفروشند، با این وجود جنگنده های غربی نیز بسیار گرانقیمت تر از گونه های روسی هستند و بعید آذری ها از عهده تهیه آنها بر بیایند.
      -          با توجه به دو مورد فوق به نظر میرسد که آذریها به دنبال تهیه تسلیحات موشکی زمین به زمین کوتاه و میانبرد به شکل وسیع و در قالب راه اندازی خط تولید بروند. آنها از ترکیه موشکهای کروز و بالستیک خریداری خواهند کرد.
      ایران:
      -          سیاست ایران هر چه باشد، در معرض اقدامات پیچیده دو کشور برای ورود به درگیری یا حمایت از یک طرف خواهد بود، هم برای ارمنستان بسیار مفید است که ایران را جلب کند وهم برای آذربایجان، ایران دچار وضعیتی انتخابی میشود، با اینکه این انتخاب حتی در اندیشه بسیار دشوار، ایران باید از آن اجتناب کند.
      -          نخبگان سیاسی آذربایجان و ترکیه به صراحت از چشم داشت خود به خاک ایران سخن میگویند، اما از نظر اقدام در حال حاضر در جایگاهی نیستند که بتوانند کاری از پیش ببرند مگر در صورت ضعف شدید سیاسی و خلاء قدرت در ایران. به همین دلیل ایران هم به جلوگیری از شکل گیری یک اتحاد ضد ایرانی با محوریت "ارتش تورک" که در صورت موفقیت آذربایجان میرود به یک ایدولوژی نظامی سیاسی غالب تبدیل شود، باید بسرعت اقدام کند.
      -          ایران و ارمنستان میتوانند برای شکل گیری یک نیروی نظامی محدود جهت عملیات ضد تروریسم در مناطق مرزی مشارکت کنند.
       
      ویراست نشده است، اگر ایرادی دیدید تذکر بدین تا اصلاح کنم:
      نسخه فارسی تهیه شده برای میلیتاری  http://www.military.ir/
      نسخه انگلیسی :https://msai.ir/
       
       
       
    • توسط karkas
      با سلام


      طی چند هفته اخیر شاهد تصاویر نیروی هوایی المان و فرانسه بودید که تصمیم به ادامه تصاویر گرفتم . در این تاپیک هم تصاویر تمام جنگنده های ترکیه و اساسا نیروی هوایی ترکیه هست . نیروی هوایی ترکیه نیروی بسیار قدرتمندیه و می شه گفت نیروی هوایی کشور های منطقه رو می زاره تو جیب . البته اطلاعاتی از مقاله اقا سعید در مورد استعداد های هوایی ترکیه رو گذاشتم . نيروي هوايي ترکیه شامل 60 هزار سرباز و حدودا 600 جنگنده كه عبارتند از 240 فروند F-16C/D و 175 فروند F-4E و 44 فروند RF-4E و حدود 140 فروند F-5A/B كه همگي مدرنيزه شده و در شرايط كاملا عملياتي قرار دارند.
























      موفق باشید .
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.