FLANKER

تحلیل و پیگیری تحولات قفقاز ( آذربایجان- ارمنستان -گرجستان )

Recommended Posts

نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان علاوه بر بیانیه بلند خطاب به وزارت امور خارجه روسیه، بار دیگر بر لزوم توافق صلح با آذربایجان تاکید کرد. درست است، این بار او فراتر رفت و به ادعاهای ارضی در مورد شناسایی متقابل مناطق تحت پوشش اشاره کرد.  پس از جنگ اول قره باغ در دهه 90، ارامنه کنترل روستاهای باگانیس-آیروم، نرکین ووسکپار، ورین ووسکپار، برخودارلی، سوفولو و تیگراناشن را به دست گرفتند. روستای آرتسواشن به آذربایجانی ها داده شد. و اکنون پاشینیان قصد دارد روستاهای اشغال شده و جذب شده را پس دهد. 

او برنامه های خود را با تمایل به بازگرداندن سرزمین های تاریخی ارمنستان استدلال می کند، اما فقط یک نکته ظریف وجود دارد. اولاً جاده گرجستان از طریق ایجوان از روستاهای منطقه تاووش می گذرد.

ثانیاً یک شریان حمل و نقل مهم M2 از تیگراناشن می گذرد. این مسیر به طور فعال به عنوان یک مسیر لجستیکی استفاده می شود که نه تنها شمال و جنوب ارمنستان در منطقه سیونیک، بلکه روسیه و ایران را به هم متصل می کند.

 

دیگه روسها دارن شاکی میشن، این پاشینیان حرومزاده هم بد مارموزیه.

پیشنهاد: به جای اینکه الکی با آذربایجان درگیر بشیم مستقیم یه حالیبه  ارمنستان بدیم بهتر نیست؟

 

  • Like 3
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

روس ها هر روز بیشتر عنوان میکنند که جمهوری باکو و ارمنستان به صلح نزدیکند و نکته نگران کننده تاکیدشون هست بر روی عبارت با حل مسائل مربوط به حمل و نقل و ارتباطات ( طبیعتا وقتی طرف باکویی رضایت میده یعنی وزنه هم به سمت اونها هست ) و به نظرم با توجه به نیاز روس ها بریا جلب نظر ترکیه به دلایل مختلف و از جمله حضور در ناتو؛ احتمالا خنجر از پشت روس ها بسیار زیاد هست و ایران راسا حتی با مواجهه با روس ها باید وارد میدان بشه و اجازه نده سناریوی مطلوب ترکیه رخ بده با وسط بازی روس ها.

 

نقل قول

در این نقشه به فارسی توضیح دادم که در صورت تصرف آرتساخ (نقاط زرد باقی مانده) و درون بوم های مورد ادعای باکو در داخل ارمنستان ( نقاط قرمزرنگ با حاشیه زرد) چگونه ارمنستان نابود و ایران توسط اسراییل، ترکیه،ناتو،باکو محاصره می‌شود.با سیاسیون ارمنستان مذاکره و در سیونیک بیشتر باشیم! ( احسان موحدیان)

 

3813447.jpg

  • Like 5
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , 951 گفت:

رئیس رژیم صهیونیستی وارد باکو شد !

 

لینک از سایت ایسنا :

 

https://www.isna.ir/news/1402030906248/رئیس-رژیم-صهیونیستی-وارد-باکو-شد

 

 

 

واکنش به سفر رئیسی به سوریه!

 

تقریباً باکو شده واسطه تلافی عقده های اسرائیل نسبت به ایران

  • Like 3
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, LostSky گفت:

 

واکنش به سفر رئیسی به سوریه!

 

تقریباً باکو شده واسطه تلافی عقده های اسرائیل نسبت به ایران

 

اصل ماجرا اینه به قولی صهیونیستها حالا به روش های مختلف ( حتی عذرخواهی میکنم تنبان الهام علیف) در حاکمیت باکو کاملا نفوذ کردند. الهام در همین سفر اخیر مدام با تاکید بر تاثیر کمک صهیونیستها در پیروزی و ازادسازی سرزمین ها مدام سعی داره صهیونیستها را هر طور شده در بین مقبولیت مردمی و سیاسی باکو دخیل کنه. تا هزینه/فایده نشه برای باکو دست نمیشه از این تحریکات مدام هدفمندش. تمام سعی اش هم اینه مثلا این را برای ایرن تهدید جلوه بده تا ایران رضایت به زنگه زور بده.

 

اگر مقاومت در باکو فعال نشه و چند تا سیلی نزنه ( قبلا بهانه این بود که باکو تو اغوش اسراییل نیفته، باید قبول کرد الان تا زانو تو اغوش اسراییل هست و قصدشم اینه تا تهش بره پس دیگه اقدام ما اهمیتی نداره) این مسیر همینطوری ادامه داره به خیال خودش با افزایش تهدیدها.

 

 

  • Like 2
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

برای ثبت در تاپیک:

 

رژیم باکو گویا تهدیدات را حس کرده، ثبت سفارش پرنده گشت دریایی از ایتالیا داده. باید توان نظامی در شمال غرب و شمال کشور را افزایش بدیم ما هم. از این رژیم هیچ حماقتی بعید نیست و البته چون کنترلی روی کشورش نداره اقدام رژیم های ثالث هم بعید نیست و بعد الهام میمونه و حوضش و ما که ما باید پیشگیر ی کنیم.

 

سفر اردوغان هم اول به قبرس اشغالی! و بعد هم اذربایجان اشغالی (توسط ترکیه!) حاوی پیام هایی در راستای رویای اردوغان داره!

  • Like 5
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یکی از محورهای کنفرانس خبری اردوغان با الهام همونطوری که حدس زده میشد ( و در حقیقت الهام هر بار اردوغان را میبینه با چراغ سبزش مطرح میکنه که اردوغان هم بگه اره ما کاملا از باکو پشتیبانی میکنیم و ...) بحث کریدور زنگه زور بود.

 

جایی که الهام گفت چه بخواهید و چه نخواهید(!) این کریدور ایجاد میشه و اردوغان هم حمایت کامل کرد و گفت این کریدور و مسیر ریلی و جاده ایش منافع زیادی برای ما داره و باید ایجاد بشه.

 

 

  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
14 minutes قبل , alala گفت:

یکی از محورهای کنفرانس خبری اردوغان با الهام همونطوری که حدس زده میشد ( و در حقیقت الهام هر بار اردوغان را میبینه با چراغ سبزش مطرح میکنه که اردوغان هم بگه اره ما کاملا از باکو پشتیبانی میکنیم و ...) بحث کریدور زنگه زور بود.

 

جایی که الهام گفت چه بخواهید و چه نخواهید(!) این کریدور ایجاد میشه و اردوغان هم حمایت کامل کرد و گفت این کریدور و مسیر ریلی و جاده ایش منافع زیادی برای ما داره و باید ایجاد بشه.

 

 

سلام

داستان این کریدور زنگه زور برای این علیوف کوچک ( باباش علیوف یزرگ محسوب میشه ) داره میشه مثل نماز خواندن اردوغان در مسجد اموی !

دیگه چکار میشه کرد ، در این مورد هم دنباله روی مرشد اعظمش ، جناب اردوغان است !

  • Like 3
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

گویا سرنوشت تمام دیکتاتورها و شبه دیکتاتورهاست که بعد از یک شکست بزرگ درس نگیرند و سعی کنند در قمار های بعد هم وارد بشند.

 

حالا ماجرای اردوغان هست و تصویر سازی رویای یک مسجد اموی دیگر و وضو و نماز.

 

دیروز حرف آخرش را در باکو زد و عنوان کرد باز شدن کنسولگری ما در شوشا یک پیام ویژه به جهان ( بخوانید ایران) و ارمنستان داره. از اونجا که بیانیه شوشا ( که اشاره اردوغان به اون هست ) توسط اردوغان و الهام در شوشا امضا شد سال پیش و یکی از مهمترین بندهاش این مورد بود: "ورود به جنگ ترکیه در حمایت از باکو در صورت تهدید کشور ثالث" و عملا در اطراف آذربایجان تنها ما تقریبا طرف ثالث محسوب میشیم، گویا جناب اردوغان دوباره داره اولتیماتومی مطرح میکنه در مورد زنگه زور که بله اگر اقدام کردیم و به زور و یا تطمیع ارمسنتان مرزهای شما را تصرف کردیم اگر دخالت کنید با پیام "ویژه" طرفید.

 

شاید گمان میکنه حماقت تاریخی خودش در تبدیل یک همسایه بی آزار به ویرانه و ساختن منطقه ای ایده آل برای تجزیه طلبان که تبدیلشون کرد به یک ارتش مجهز با پشتیبانی آمریکا و منطقه ای پر از تروریست و صدها هزار مهاجر و آواره که یقه خودش و کشورش را گرفته این بار میتونه در مرزهای ایران برقرار کنه. حالا اهمیتی هم نداره براش اونی که تبدیل به سوریه میشه رژیم باکو است. به هر حال میگه اگر کریدور شد که رویای دسترسی به خزر و ترکستان! بزرگ محقق میشه و اگر هم نشه رژیم باکو و مرزهای ایران میشند ناآرام و باکو هر روز بیشتر از دیروز وابسته به من و پول نفت خرج تسلیحات و حمایت نظامی.

 

برخی درس ها را باید زودتر داد. در مورد سوریه کمی دیر داده شده.

 

 

  • Like 2
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
43 minutes قبل , alala گفت:

گویا سرنوشت تمام دیکتاتورها و شبه دیکتاتورهاست که بعد از یک شکست بزرگ درس نگیرند و سعی کنند در قمار های بعد هم وارد بشند.

 

حالا ماجرای اردوغان هست و تصویر سازی رویای یک مسجد اموی دیگر و وضو و نماز.

 

دیروز حرف آخرش را در باکو زد و عنوان کرد باز شدن کنسولگری ما در شوشا یک پیام ویژه به جهان ( بخوانید ایران) و ارمنستان داره. از اونجا که بیانیه شوشا ( که اشاره اردوغان به اون هست ) توسط اردوغان و الهام در شوشا امضا شد سال پیش و یکی از مهمترین بندهاش این مورد بود: "ورود به جنگ ترکیه در حمایت از باکو در صورت تهدید کشور ثالث" و عملا در اطراف آذربایجان تنها ما تقریبا طرف ثالث محسوب میشیم، گویا جناب اردوغان دوباره داره اولتیماتومی مطرح میکنه در مورد زنگه زور که بله اگر اقدام کردیم و به زور و یا تطمیع ارمسنتان مرزهای شما را تصرف کردیم اگر دخالت کنید با پیام "ویژه" طرفید.

 

شاید گمان میکنه حماقت تاریخی خودش در تبدیل یک همسایه بی آزار به ویرانه و ساختن منطقه ای ایده آل برای تجزیه طلبان که تبدیلشون کرد به یک ارتش مجهز با پشتیبانی آمریکا و منطقه ای پر از تروریست و صدها هزار مهاجر و آواره که یقه خودش و کشورش را گرفته این بار میتونه در مرزهای ایران برقرار کنه. حالا اهمیتی هم نداره براش اونی که تبدیل به سوریه میشه رژیم باکو است. به هر حال میگه اگر کریدور شد که رویای دسترسی به خزر و ترکستان! بزرگ محقق میشه و اگر هم نشه رژیم باکو و مرزهای ایران میشند ناآرام و باکو هر روز بیشتر از دیروز وابسته به من و پول نفت خرج تسلیحات و حمایت نظامی.

 

برخی درس ها را باید زودتر داد. در مورد سوریه کمی دیر داده شده.

 

 

 

سلام

 

درس رو باید شفاف و ساده داد ولی غیر مستقیم

بگونه ای که حساب کار دستش بیاد

 

باید محاسبات رو بهم زد 

1- عده ای تحلیل گر مستقل در خارج از غرب اسیا ، وضعیت جنگ و نوع حمله رو تحلیل کنن و غیر مستقیم و بلد شده به آذربایجان و ترکیه گوش زد بشه

2- منابع انرژی و اب و سوخت رو اهداف اصلی عنوان کنن که در صورت جنگ ایران قطعا و حتما میزنه و ته جنگ شاید ایران ضرر کنه ولی شما بیشتر

3- قطعا این جنگ منجر به هدف شما نمیشه

4- خط دریایی در دریایی کاسپین رو ایران نمیذاره شکل بگیره و تنش دریایی شکل میگیره 

5- یکی از اهداف قطعا خانواده سیاسی علی اوف است

6- آلترناتیو و گروه مقاومت برای جایگزینی در اذربایجان اماده است

 

 

متاسفانه در سیستم دیپلماسی ما ضعف وجود داره که باعث واکنش ضعیف ما شده

باید سیستم داخلی رو منسجم و یکپارچه کنیم و تمام کسانی که در اذربایجان و با سیستم اون تجارت و منافع مالی دارند رو از تصمیم گیری خارج کنیم

ویرایش شده در توسط arminheidari
  • Like 2
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بالاخره اردوغان به حرف اومد، ماجرا را کشاند به سمت ما. و تقابلی را کلید زد با تعریف جبهه باکو/آنکارا و احتمالا بعدتر ترکمنستان و چند کشور دیگه که در خطر کریدور زنگه زور براشون از منافعش گفته.

 

نقل قول

«رجب طیب اردوغان» رئیس‌جهور ترکیه در اظهاراتی مدعی شد «گشایش کریدور زنگزور مسئله‌ای با ایران است نه ارمنستان» و افزود: رویکرد ایران، هم جمهوری آذربایجان و هم ترکیه را ناراحت می‌کند. 

 

باشه! معلوم شد چرا بیش از یک سال هست نوچه اردوغان در حال فحاشی و تنش زایی با ایران هست. چون ناراحت شدند!! :)

 

مشخصا اردوغان سعی در تحریکات و تحرکات خاصی داره. احتملاا از سال ها سرمایه گذاری رسانه ای و فرهنگی با مراکز خاص خودش در شمال غرب ایران هم بهره برداری خواهد کرد به همراه فسیل های تجزیه طلب در آب نمک خوابانده!

 

یک رویارویی دیگه، این بار در داخل و مرزهای ایران. البته که در مورد سوریه هم مشخصا معلوم بود که تمام گمانه زنی ها مبنی بر انتخاباتی بودن تحرکاتش صحیح هست.

 

و انتخاب هاکاان فیدان فرد مورد اعتمادش و 13 سال در راس نهاد اطلاعاتی ترکیه به عنوان ویز امور خارجه هم مشخص بود چه مسیری را قرار هست پیش بگیره. بحران زایی در شرق این بار.

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

بهتر نیست که بجای اتصال ریلی مسیر رشت آستارا با جمهوری باکو ، راه آهن تبریز رو به ارمنستان وصل کنیم و مسیر کریدور رو بجای جمهوری باکو از ارمنستان و گرجستان به روسیه وصل کنیم تا نقشه اردوغان خنثی بشه و دلیلی بر حضور فیزیکی ما در ارمنستان باشه ؟

  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
9 minutes قبل , 951 گفت:

سلام

بهتر نیست که بجای اتصال ریلی مسیر رشت آستارا با جمهوری باکو ، راه آهن تبریز رو به ارمنستان وصل کنیم و مسیر کریدور رو بجای جمهوری باکو از ارمنستان و گرجستان به روسیه وصل کنیم تا نقشه اردوغان خنثی بشه و دلیلی بر حضور فیزیکی ما در ارمنستان باشه ؟

 

سلام

احتمالا مشکلات زیرساختی وجود داره.

از طرفی روس ها هم هستند که بنا به دلایلی مسیر اذربایجان را مدنظر دارند ( شاید یکی از دلایلش مثل همیشه باج به ترکیه باشه)

 

در مورد اظهارات اردوغان البته پربیراه هم نگفته! پاشینیان خائن در همون توافق اول به عینه کریدور را بخشیده بود به باکو این اصرار و تاکید و مقاومت ایران هست که تا حالا ربانش را هم با قیچی براشون پاره نکرده پاشینیان. مردم ارمسنتان هم که راضی!! به عیش و نوش و فستیوال های رقص!! انگار نه انگار صحبت از بخشیدن بخشی از کشورشون هست. گویا مر ترکیه ( مثل بخی هموطنان ما) باز باشه کافیه! عیش و نوشن و انتالیا و استانبول راحت باشه، حالا مرز و خاک نباشه هم نباشه.

 

در به روز رسانی عنوان کردم:

 

نقل قول

فکر میکنه حودش اتاتورکه! ما هم رضا شاه! میتونه هم کریدور بگیره به نخجوان و هم ارارات را بعدش اینور ما هم لابد باید مثل اون نادان باید بگیم ای بابا خاک چه ارزش ناراحت کردن یک دوست را داره!!

 

  • Like 2
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شاید نیاز باشه ما هم مثل اردوغان به بهانه وجود تهدیداتی از خاک ارمنستان ( همونقدر که تهید از خاک سوریه برای اردوغان واقعی بود این هم واقعی خواهد بود! ) برای غافلگیر نشدن به سمت اونور مرز بریم و چند پایگاه در طول خط مرزی (البته در توافقی نانوشته و یک بازی زرگری ) داشته باشیم اون سمت ارس. بعد ببینیم اردوغان رطب خورده باز هم منع رطب کنه! شمال سوریه و عراق را به همین بهانه تصرف کرده. خب ایران هم احساس خطر میکنه! حالا چه خطری مهم نیست. میتونه همون خطر قطع مرزش باشه.

  • Like 5
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط worior
      بسمه تعالی
      مقدمه
      نگارنده متن ذیل از دیدگاه راهبردی به مسئله قره باغ و احتمالات و پیامد های مربوط به آینده منطقه نگاشته است. هر جنگی در هر منطقه از دنیا بدون حمایت و عزم ملی یا مردمی که در حال جنگ هستند محکوم به شکست خواهد بود. از این رو جنگ در قره باغ امری بسیار وابسته به مسائل جمعیتی و افکار عمومی ست و از برای آن انجام میشود.
       
      مسئله فتح سرزمینی
       
      جنگ های فتح سرزمینی به سبک دوره فئودالی مدتهاست منسوخ شده، سازمان ملل و جوامع بین المللی بسختی با تغییرات در مرزها از طریق حملات نظامی کنار می آیند. پذیرفتن تغییر مرزهای کشورها از طریق تهاجم نظامی امریست که میتواند عواقب متقابلی برای کشورهایی که آن تغییرات را میپذیرند داشته باشد، این عواقب از تروریسم گرفته تا رفتن این پذیرش به حافظه تاریخی جهانی وبدل شدن به عرفی که امکان رخداد مجدد برای همان کشور پذیرنده نیز بوجود می آورد. صرف نظر از اینکه حق و باطل تاریخی این منازعات مرزی چگونه باشد، برنده منازعه، بعد از پیروزی باید هزینه های بسیاری در عرصه روابط بین الملل برای جلب افکار عمومی، سیاستمداران کشورهای مختلف جهت پذیرش رسمی مرزهای جدید پرداخت کند، علی الخصوص به اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل و شاید واکنش این اعضا در پذیرش این مرز جدید آنقدر طولانی شود که فرصت واکنش متقابل و بروز جنگی دیگر را رقم بزند.
       
      راهبرد نظامی جاری آذربایجان در قره باغ
       
      شیوه های رزمی طرفین این درگیری هرچه باشد از قواعدی قابل شمارش پیروی خواهد کرد، نه از آن جهت که بسادگی قابل پیش بینی هستند، بلکه تجربیات تاریخی زیادی نسبت به چنین درگیری هایی وجود دارد. از نظر جمعیت شناختی منطقه ناگورنوقره باغ جمعیت ساکنی عمدتا ارمنی تبار دارد، آذری ها بدون حمایت افکار عمومی ساکن در منطقه و پشتیبانی مردمی قادر پیشروی نخواهند بود، حتی در صورت پیشروی موفقیت آمیز قادر به حفظ سرزمین های فتح شده نخواهند شد. بنابراین بدیهی است که ترکیب جمعیتی منطقه ابتدا تغییر کند و این امر نه به یکباره امکانپذیر است و نه در یک نبرد کوتاه مدت. بلکه جنگی طولانی مدت، همراه با زیرآتش گرفتن مستقیم شهرها، کشتار ارمنی ها و مهاجرت دادن اجباری جمعیت ساکن در این مناطق میتواند راهبرد انتخابی طرف آذری باشد و این شکل از درگیری پیوسته و همراه با سکونت دادن آذری ها در منطقه ادامه پیدا کند تا ترکیب جمعیتی از ارمنی به آذری و ترک تغییر کند، تا در یک نبرد قاطع احتمالی بسیار بزرگ شرایط برای اشغال دایم فراهم شود و یا دست کم از طریق یک روند دمکراتیک مثلا رای گیری و تعیین سرنوشت از سوی ساکنان به نفع دولت باکو تغییرات مورد نظر آن دولت بدست آید. روشهای مورد بحث در بالا پیشتر از سوی اسراییل به کار گرفته شده اند، سبقه تاریخی طولانی دارند تا جایی که ماکیاوولی در شهریار به صراحت در مورد مهاجرت اجباری و تغییر جمعیت سرزمینی توسط حکام سخن رانده است. و شاید بتوان دلیل نزدیکی آذربایجان به اسراییل در گرفتن تجهیزات نظامی و مشاوره در خصوص بازسازی ارتش خود را در سطور بالا یافت.
       
      راهبرد دفاعی ارمنستان در برابر تهاجم آذربایجان
      تاکنون آنچه آذربایجان نشان داده، اتکا به تاکتیک سنتی رزمی در مناطق کوهستانی، نظیر استقرار توپخانه، ورود به شهرها، استفاده از موشک های کوتاه و میانبرد و همچنین داد و فریاد پروپگاندای خویش در سراسر دنیا پیرامون حقانیت و نبرد علیه تروریسم آذربایجانی ست، چنین سیاستی بدلیل وجود پایگاه جمعیتی در آرتساخ(قره باغ) و مورد تهاجم قرار گرفتن امری بدیهی است. ارمنستان با سرعت بسیار به سمت مظلوم نمایی وشکست پذیری احتمالی و نیاز به کمک پیش میرود. چنین وضعیتی به ارمنستان کمک میکند تا به جلب کمک های بین المللی از دولت های نسبتا ثروتمند مسیحی بپردازد، همچنین با توجه به در اختیار داشتن مناطق مورد مناقشه، به تحریک فشارهای بین المللی به سمت آذربایجان در جهت پایان جنگ بپردازد.
       
      تدریج گرایی منطقی
      در هیچ جنگی نمیتوان نتایج را از ابتدا به دقت بر شمرد، گفته اند آنچه در مورد آینده میتوان با دقت گفت، عدم پیشبینی درست آن است. اما بر اساس شواهد،  تجربیات و دانش های موجود و نسبت به گذشته تمرین های نظامی آذربایجان و خریدهای نظامی های دو کشور؛ از دید نگارنده، پیش بینی میشود جنگی میان مدت و سپس یک نبرد تعیین کننده راهبرد آغازین جمهوری آذربایجان بوده باشد، گرچه ممکن است هیچ وقت چنین رخدادی به حقیقت نپیوندد. ولیکن، این یک الزام برای داشتن یک تفسیر راهبردی منطقی درآغاز جنگ است، گرچه یک گرند استراتژی(راهبرد فراگیر) محسوب نمیشود.  هر راهبردی برای ورود به هر درگیری نیازمند راهبردی برای ادامه خروج از آن نیز خواهد بود. راهبردهایی که در ادامه اتخاذ میشود آنهایی هستند که در جبهه های نبرد آموخته میشوند، و جملگی خرده راهبردهایی هستند که ظهور کرده و دور از مسیر اصلی و هدف کلی نیستند. در موقعیت کنونی بدین دلیل که تشدیدگر این نبرد در این مقطع جمهوری آذربایجان است، این کشور ابتکار عمل را در اختیار دارد و تدریجا ارمنستان خود را در برابر ابتکارهای آذربایجان واکنش گر میبینید،  آذربایجان تصمیم گیرنده اصلی در پایان دادن به نبرد یا تغییر شکل ماهیت جنگ خواهد بود.
      نیازمندی به راهبردی برای خروج و پایان دادن به جنگ در ابتدا، بدلایل پیشگری از ورود به جنگ دایمی، فرسایشی و یا بیرون کشیدن از درگیری در زمان مناسب طرح میشود، سپس در ادامه بر اساس موفقیت ها یا شکست هایی که کسب میشود تحت اثرات جبهه ها و افکار عمومی تغییر خواهد کرد. بنابراین بزرگترین رکن اصلی جبهه دو طرف نه روی زمین بلکه در رسانه ها و پروپگاندای جهانی آنان است. این موفقیت ها در پروپگاندای طرفین است که جنگ را به پیش خواهد برد و حتی سطح بروز خشونت ها و یا اقدام علیه اشغال سرزمینی و حتی میزان زیر آتش گرفتن پایتخت های یکدیگر تنظیم خواهد کرد.
       
      پیشبینی نسبت به رویه های آینده درگیری در قره باغ:
       
      آذربایجان در جبهه جنوبی پیشروی خوبی صورت داده است اما نکات زیر حائز اهمیت است؛
      -          همانطور که عرض شد، برای آذربایجان در مناطقی که پشتیبانی جمعیتی ندارد امکان پیشروی موفق بسختی ممکن است و در صورت پیشروی امکان حفظ و بهره برداری از پیشروی پیچیده تر خواهد بود. بنابراین انتخاب پیشروی از جنوب از این جهت منطقی است که ؛
      o        ممکن است بخواهد خود را با حمله سریع به نخجوان برساند، به دو دلیل 1- تکمیل اتصال سرزمینی 2-جلوگیری از ورود ارمنستان به نخجوان در برابر یک سناریوی پاسخ احتمالی به تهاجمات در غره باق.
      o        این نکته حائز اهمیت است که در شمال ایران آذریها و ترک ها درصد تجمعی بیشتری نسبت به آذریهایی منطقه غره باق وجود دارد. بنابراین این احتمال وجود دارد که ارتش آذربایجان و ترکیه از طریق منطقه نخجوان بصورت مستقیم یا غیر مستقیم در منطقه به یکدیگر دست بدهند.(پشتیبانی هوایی ترک، پیاده نظام هایی شامل نیرومخصوص ترک در لباس تروریست های پانترک و نوعثمانی، و ارتش آذربایجان از شرق)
      o        امکان تهاجم سریع در مناطق کوهستانی بسادگی میسر نیست و تنها با سرعت بالا از طریق عبور از مسیر رودخانه ارس ممکن است،با توجه به این امر، روستاهای مرزی ایران مانند عاشقلو، اوزان، کرانلو و ... در معرض تهدید تهاجم آذریها و احتمال پاسخ ارمنی ها در آن مناطق هستند
      o        در صورت وقوع شورش های ساختگی و بحران کمبود منابع و تظاهرات، شرایط برای نفوذ نیروهای اطلاعاتی امنیتی هر سه کشور ترکیه، آذربایجان و ارمنستان جهت بهره برداری از آشوب ممکن است. و در ادامه پاسخ ایران در سرکوب تظاهرات و یا شورش، عواقبی نظیر نفوذ و دخالت بیگانه در حتی کوتاه هم خواهد داشت.
      o        آنچه فضای بحران برای ورود به نبردهای چریکی و شورشهای اجتماعی تقویت میکند، آن است که دو کشور بزودی بسیاری از تسلیحات زرهی خود را از دست میدهند، سازمان نیروهای مسلح این کشورها اقدام به جذب نیروی مردمی خواهد کرد. این امر سبب میشود تا ارتش های منظم تبدیل به ارتش های پراکنده با ابعاد بالای استفاده از نیروی شبه نظامی شوند و به تجهیزات شبه نظامیان نظیر وانت های مسلح، موشک های دوشپرتاب و ضد تانک قابل حمل توسط نفر روی بیاورند.
      o        وضعیت جنگ با استفاده از شبه نظامیان، سبب میشود تا حجم انبوهی از تجهیزات انفرادی جنگی وارد مناطق شمالی کشورمان شود.
      o        جنگ با استفاده از شبه نظامیان نیز به تلاش های وسیعی از عملیات روانی و پروپگاندای سیاسی نیازمند است.
      o        در میان مدت ممکن است جمیع موارد فوق ایران را وادار به ورود به  یک جنگ هیبریدی با محوریت ترکیه و آذربایجان کند.
       
      اقدامات پیشنهادی در بخش تاکتیکی و سیاستگذاری برای ایران:
       
      در بخش تاکتیکی: اجرای مانور ترکیبی.
      -          اقدام به اجرای سریع مانور ضد چریکی و ضد شورشی در مناطق مرزی کشور به سبک زیر؛
      o        تمرین استقرار و حرکت به سمت پاکتی از 5 تا 10 روستای مرزی در یک مسیر، به شکلی که  چند  تیم متحرک، به روستاهای در مناطق مرزی در بخش بندی های جغرافیایی مشخص وارد میشوند، و استقرار تیم های ثابت را امکان سنجی و مدیریت میکنند؛
      1-      تیم های متحرک در دو بخش ابتدا بدون ظاهر نظامی به سپس به قصد تمرین تامین نظامی و سپس بصورت کاملا نظامی به قصد فراهم آوری امکان استقرار تیم های ثابت با تجهیزات وارد مناطق روستایی میشوند، با جمعیت پل ارتباطی ایجاد میکنند، و به ترتیب متوالی پس از استقرار تیم های ثابت به قصد روستای بعدی خارج میشوند.
      2-      سپس تیم های ثابت با استقرار تجهیزات بیمارستانی، امدادی، هلال احمر و کمک به مناطق روستایی وارد میشوند، در مدت زمان مشخص فعالیت های ارتباطات انسانی و اجتماعی  را تمرین کرده و منتظر ورود دوم تیم های متحرک در تاریخ مقرر میشوند.
      3-      سپس تیم های متحرک دیگری به ترتیبی موازی به قصد کمک به جمع آوری تجهیزات ثابت وارد میشوند. و در پایان مانور اسکرت را تا فاصله ایمن را تمرین میکنند.
       
      دلایل اجرای مانور تاکتیکی فوق؛
      -          جدایی طلبها، شبه نظامیان، چریک ها و ارتش های دارای ابعاد هیبریدی که قادرند از طریق اجرای عملیات روانی، پروپگاندای سیاسی و پشتیبانی مالی در کنار ارتش های منظم خود اجرای طرح عملیاتی ترکیبی کنند، ابتدا با نفوذ، سپس ایجاد پل های ارتباطی و پس از آن شروع در نا امن کردن محیط های روستایی، اقدام به ایجاد معضلات  روانی کرده، و در ادامه از ساکنان عدم همکاری با دولت مرکزی را طلب خواهند، ابتدا با تحریک و سپس با تهدید. در فضای ناامنی مردم روستایی از همکاری اطلاعاتی و امنیتی با دولت های مرکزی پرهیز میکنند و حتی ممکن است جذب این گروه ها شوند، مگر در شرایطی که احساس کنند فضای ایمن و قدرت غالبی توسط دولت مرکزی قادر به حمایت از آنان یا نابود سازی تحرکات ضد دولتی ست.
      -          از طرفی دیگر در صورت بروز خشونت، و نفوذ بیگانه در مناطق مرزی ای که امروز نسبتا امن هستند، نیروی آموزش ندیده یا نیرویی که منطقه عملیاتی خود را تجربه نکرده باشد، بسختی میتواند با مردم ارتباط برقرار کرده و قادر نخواهد بود اقدامی که در شرایط عادی تمرین نشده است را در شرایط حاد بحران به اجرا بگذارد.
      -       آن بخش از  جریانهای فکری که در مناطق روستایی مرزی و در معرض تهدیدات مختلف امنیتی هستند، در صورتی که با هسته های خفته عملیاتی چریک های دشمن سمپاتی و هماهنگی برای روز شورش داشته باشند(آنچه در شهرهای عراق مانند رمادی، موصل و تکریت اتفاق افتاد) بسرعت دچار خطا، واکنش و یا تغییر نقشه خواهند شد، و در نتیجه اجرای این مانور این اقدامات قابل ردیابی خواهند بود.
      -          بنیاد عملیات هیبریدی مرزی ضد کشور، از طریق کشتار و تروربه نام حکومت (مانند اقدام چریک های فدایی خلق در کردستان علیه پادگان های ارتش) و سپس ایجاد هسته های مقاومت علیه دولتها انجام میگیرد، جذب نیرو تنها در صورت خلاء قدرت و واکنش نابهنگام دولت مرکزی ممکن است، و از طرفی در صورت اقدام تند، سلطه آمیز و نابخردانه نیروهای نظامی دولتی، اوضاع از کنترل خارج و یا تشدید میشود.(مانند اقدامات دیر هنگام بشار اسد در شمال و غرب سوریه)
      -           ولیکن این اقدام تند و سلطه آمیز برای هسته های نفوذی تا حدودی لازم و رعب آور است و محاسبات شانس، بخصوص بهره برداری از نفوذ های پیشین یا پل ارتباطی برقرار شده قبلی آنها را پایین می آورد، بنابراین حضور پیشدستانه و ایمن سازی جهت ایجاد قوت قلب برای ساکنان و دادن اطمینان برای اجرای مجدد وسریع چنین پاسداری مرزی، سبقه ای برای تحکیم قدرت حاکمیت کشور در مناطق مرزی ایجاد خواهد و فرصت بهره برداری از متجاوزان به اقتدار کشور را خواهد گرفت.
       
       
      در بخش راهبردی؛
      اگر مناقشه امروز آذربایجان – ارمنستان را به ابعاد نظامی و روانی تقسیم کنیم، باید گفت این رابطه 20-80 خواهد بود. اقدامات نظامی که به شکست منجر شوند عواقب وخیم سیاسی بسیاری خواهند داشت با این وجود آنچه روی زمین رخ میدهد سهم 20 درصدی از واقعیت های آینده خواهد شد، و داشتن یک فیلم 5 دقیقه از حضور در مناطق تحت سیطره رقیب در افکار عمومی اثری به مراتب بیشتر از خود نشان خواهد داد.
      دولت پاشینیان با استفاده از اعتراضات گسترده و اجرای شورش خیابانی به قدرت رسیده است و شکست در صحنه نظامی برای وی شکست در صحنه سیاست و افکار عمومی نیز خواهد بود، آنچه وی روی زمین و در مانور نظامی در برابر باکو انجام میدهد در عمل در حکم اجرای مانور سیاسی برای بقای وی  نیز هست، از طرفی باکو نیز تفاوت چندانی ندارد، اگر دولت تک حزب و شبه پادشاهی علی اف نتواند در جبهه ها پیشروی مناسبی داشته باشد، در صحنه افکار عمومی نیز شکست و بی تفاوتی مردم نسبت به دولت مرکزی را تجربه خواهد کرد. اگر بخواهیم ملاک های اقتصادی و راهبردی فتح سرزمینی در قره باغ را در نظر بگیریم، آنچه پس از این جنگ به هر نحوی باقی بماند برتری خاصی از این دو منظر ایجاد نخواهد کرد. بنابراین جنگ در قره باق امری کاملا سیاسی و برای کسب افتخارات سیاسی انجام میشود تا مبنایی نظامی و یا اقتصادی داشته باشد.
       
      در حین و پس از این جنگ:
       
      ارمنستان:
      -          پاشینیان به شکل فزاینده ای خود را پلیس ضد تروریسم، و ضد شورش و بنیاد گرایی اسلامی در منطقه قفقاز معرفی خواهد کرد.
      -          وی خواهد توانست از کشورهای ثروتمند مسیحی و از طریق کلیساهای بسیار، سرمایه لازم در حد لازم برای ادامه جنگ را فراهم کند. و شاید این جنگ راهی برای ورود تفکرات اوانجلیستی به ارمنستان باز کند.
      -          دولت ایروان در محاصره ترکیه و آذربایجان است و بشدت احساس ناامنی خواهد کرد، بنابراین به دنبال ایران و روسیه خواهد دوید، نیروی هوایی، موشکی و پدافندی خود را بشدت تقویت خواهد کرد.
      -          هر دو کشور تسلیحات بسیار زیادی در بخش زمینی از دست داده اند و خواهند داد، تمایل برای جبران تجهیزات زرهی و تقاضا برای تجهیزات دورایستا و موشکی به شکل فزاینده ای بازار تسلیحاتی بزرگی در منطقه قفقاز ایجاد خواهد شد. هر دو کشور به سمت بومی سازی تسلیحات و تبدیل شدن به قدرت های موشکی پیش خواهند رفت، و این امر مزیت موشکی ایران را تحت تاثیر شدید قرار خواهد داد.
      -          ایروان مزیت های ذاتی بزرگی از نظر اقتصادی ندارد، و اگر امنیت خود را از دست رفته ببیند بشدت با آسیب های اجتماعی فراوان روبرو خواهد شد بنابراین دولت پاشینیان هرکاری برای جلوگیری از این وضعیت خواهد کرد، منجمله اجاره دادن پایگاه های نظامی به آمریکا و ناتو، و قرارگیری بجای ترکیه امروز. چنین اقدامی سبب خواهد شد تا هم امنیت لازم را بدست آورد و هم به مکانی امن برای سرمایه گذاری خارجی بدل شود. چه بسا امروز آمریکا به دنبال تنبیه ترکیه و خروج از اینجرلیک و پیمان اجاره تسلیحات اتمی ست، و ممکن است به سمت ایروان روی بیاورد. ایروانی که دولت پاشینیان با تکیه بر شعارهای ضد روسی در آن به قدرت رسیده است.
      -          این امر برای روسیه بسیار آسیب زا خواهد بود بخصوص با توجه به مشکلات با گرجستان، بنابراین روسیه اجازه نخواهد داد و این اجازه ندادن به معنای گسترش وسیع ارتباطات با ارمنستان و حضور پیوسته در آن است. از طرفی برای ایران هم معضلات فراوانی ایجاد خواهد کرد بخصوص اینکه اسراییل در آذربایجان نفوذ گسترده ای پیدا کرده و اگر ارمنستان نیز به سمت آمریکا متمایل شود، محوز ضد ایرانی اسراییل و آمریکا میدان صلح، جنگ و کلیه تحولات منطقه قفقاز تا سالهای بسیار خواهند بود.
       
      آذربایجان:
      -          آذربایجان از توان کشورهای اسلامی نظیر پاکستان، تروریست های اسلامگرا در سراسر دنیا استفاده خواهد کرد، بنابراین به تجربه ترکیه در اداره و مجتمع کردن این چریک ها نیازمند است، تا جایی که ممکن است ادامه جنگ را مستقیما ترکیه اداره کند.
      -          این کشور تا پایان جنگ حجم بالایی تسلیحات مصرف خواهد کرد، و پس از جنگ وارد یک تقابل سرد تسلیحاتی با ارمنستان خواهد شد. اگر ارمنستان قدرت هوایی خود را تقویت کند، آذربایجان در برابر قادر به چنین کاری نخواهد بود.
      -          آذربایجان هم اکنون نیروی هوایی ضعیف و قدیمی دارد که  نمیتواند آنچنان قدرت تهاجمی و عملیاتی کافیاز خود نشان دهد.  بعید است روسها بخواهند آذری ها را در سطح راهبردی مانند نیروی هوایی در برابر ارمنی ها تقویت کنند، آنها قبلا به ارمنستان جنگنده های گرانقیمت و راهبردی سوخوی 30 فروخته اند و ارمنستان را مشتری خود کرده اند، کشورهای غربی نیز بعید به نظر میرسد که بخواهند به آذربایجان در برابر یک دولت مسیحی دیگر اسلحه بفروشند، با این وجود جنگنده های غربی نیز بسیار گرانقیمت تر از گونه های روسی هستند و بعید آذری ها از عهده تهیه آنها بر بیایند.
      -          با توجه به دو مورد فوق به نظر میرسد که آذریها به دنبال تهیه تسلیحات موشکی زمین به زمین کوتاه و میانبرد به شکل وسیع و در قالب راه اندازی خط تولید بروند. آنها از ترکیه موشکهای کروز و بالستیک خریداری خواهند کرد.
      ایران:
      -          سیاست ایران هر چه باشد، در معرض اقدامات پیچیده دو کشور برای ورود به درگیری یا حمایت از یک طرف خواهد بود، هم برای ارمنستان بسیار مفید است که ایران را جلب کند وهم برای آذربایجان، ایران دچار وضعیتی انتخابی میشود، با اینکه این انتخاب حتی در اندیشه بسیار دشوار، ایران باید از آن اجتناب کند.
      -          نخبگان سیاسی آذربایجان و ترکیه به صراحت از چشم داشت خود به خاک ایران سخن میگویند، اما از نظر اقدام در حال حاضر در جایگاهی نیستند که بتوانند کاری از پیش ببرند مگر در صورت ضعف شدید سیاسی و خلاء قدرت در ایران. به همین دلیل ایران هم به جلوگیری از شکل گیری یک اتحاد ضد ایرانی با محوریت "ارتش تورک" که در صورت موفقیت آذربایجان میرود به یک ایدولوژی نظامی سیاسی غالب تبدیل شود، باید بسرعت اقدام کند.
      -          ایران و ارمنستان میتوانند برای شکل گیری یک نیروی نظامی محدود جهت عملیات ضد تروریسم در مناطق مرزی مشارکت کنند.
       
      ویراست نشده است، اگر ایرادی دیدید تذکر بدین تا اصلاح کنم:
      نسخه فارسی تهیه شده برای میلیتاری  http://www.military.ir/
      نسخه انگلیسی :https://msai.ir/
       
       
       
    • توسط karkas
      با سلام


      طی چند هفته اخیر شاهد تصاویر نیروی هوایی المان و فرانسه بودید که تصمیم به ادامه تصاویر گرفتم . در این تاپیک هم تصاویر تمام جنگنده های ترکیه و اساسا نیروی هوایی ترکیه هست . نیروی هوایی ترکیه نیروی بسیار قدرتمندیه و می شه گفت نیروی هوایی کشور های منطقه رو می زاره تو جیب . البته اطلاعاتی از مقاله اقا سعید در مورد استعداد های هوایی ترکیه رو گذاشتم . نيروي هوايي ترکیه شامل 60 هزار سرباز و حدودا 600 جنگنده كه عبارتند از 240 فروند F-16C/D و 175 فروند F-4E و 44 فروند RF-4E و حدود 140 فروند F-5A/B كه همگي مدرنيزه شده و در شرايط كاملا عملياتي قرار دارند.
























      موفق باشید .
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.