FLANKER

تحلیل و پیگیری تحولات قفقاز ( آذربایجان- ارمنستان -گرجستان )

Recommended Posts

20 minutes قبل , LostSky گفت:

 

اینگونه که به نظر میرسه ایران در پاسخ به اجرای مانور مشترک نظامی ترکیه و آذربایجان داره تجهیزات بیشتری به سمت شمال غرب و مرز آذربایجان ارسال میکنه که اقدامی حداقلی و درسته

ایران نباید در برابر این رزمایش و مشترک منفعل عمل کنه و همین اقدام میتونه یک پاسخ به این اقدام اونها باشه.

از طرفی نشست های سیاسی ایران و ارمنستان اگر بتونه حداقل اجرای یک مانور مشترک در خاک ارمنستان رو به دنبال داشته باشه دو طرف دیگر، متوجه تغییر ملموس رویکرد ایران در قبال اقدامات آذربایجان خواهند شد و احتمالاً تا حدودی از زیاده خواهی های اونها کم خواهد کرد ولی نباید فراموش کرد که آذربایجان جنگ قره باغ رو بعد از اجرای مانور قفقاز ۲۰۲۰ شروع کرد و به این مانور مشترک اعتنایی نکرد!

از طرفی نگه داشتن این استعداد تجهیزات در کنار مرز برای مدت طولانی برای ایران به هیچ وجه مقدور نیست پس ایران اگر بخواهد خیالش از جانب مرز مشترک با ارمنستان راحت بشه بهترین و کم هزینه ترین راه یک توافق همکاری نظامی امنیتی و گرفتن مجوز برای احداث پایگاه در این منطقه است تنها در اینصورت باکو از تصرف این مناطق دست خواهد کشید و اگر بر فرض محال هم از طرف آذربایجان اقدامی صورت بگیره ایران میتونه بصورت قانونی و سریع با عکس العمل قاطع نیروهای متجاوز رو به عقب برونه.

 

اگر اشتباه نکنم قانون اساسی ما اجازه تاسیس یا در اختیار گذاشتن پایگاه نظامی (حضور چند ساعته بمب افکنهای روسی در نوژه و مقدس شدن قانون اساسی ایران برای بیبیسی و براندازان و برخی سیاسیون داخلی یادمون نمیره که انقدر سینه چاک دادند که تقریبا روسها را سریع جارو کردیم که منجر به دلخوریشون هم شد) را نمیده به ما. پس مطلقا این امر لااقل به شکل رسمی میسر نیست. حتی حضور ایران در سوریه میبینیم با چه وضعیتی است و بندگان خدا تمام مشکلاتش را نیروهای مقاومت دارند تحمل میکنند (پایگاه های مدرن و با امکانات ترکیه کجا و وضعیتی که نیروهای ما سرگردان و از اینجا به اونجا در محل های با کمترین امکانات دارند سر میکنند کجا)

 

از این منظر تمام گمانه زنی ها که ایران نیروی نظامی مستقر میکنه و پایگاه میزنه و ... به نظرم به شدت غیرواقعی است. برای همین ایران مسیر حضور به شکل اقتصادی را کلید زده. یعنی حضور در استان سیونیک برای توسعه این استان از ارمنستان و فعال سازی ظرفیت هاش که به نظرم بهترین اقدام هست. هم این استان را برای ارمنستان دارای اهمیت میکنه و هم اینکه حضورش باعث میشه به بهانه سرمایه گذاری بتونه جلوی زیاده خواهی اردوغان را بگیره ( همیشه ریسک وجود داره، اگر فردا روز مثلا در شکلی دیگه مثل سودان سران ارمنستان خیانت کنند و سرمایه گذاریهای ما را به باد بدند با بستن با اردوغان خب ما متضرر میشیم ولی خب ریسک در هر کاری وجود داره و ما باید با دقت در همه جوانب و با احتیاط به ارمنستان کمک کنیم)

 

با این پست، پست جناب sasasasa زود از صفحه انتهایی خارج شد و ممکن هست دیده نشه، من پست ایشون را دوباره نقل میکنم از قول خودشون:

نقل قول

گفته میشه ایران شواهدی داشته که ترکیه و اذربایجان برنامه قطع دسترسی ایران رو به ارمنستان داشته اند. احتمال داره که ایران از کانال های مختلف به این موضوع پی برده است. ولی یک احتمال کوچک هم این است که این برنامه فعلا مطرح نبوده و ایران با این ابزارو بهانه  خود رو از یک بازنده  در قضیه قفقاز به یک طرف فعال تبدیل کرده است. 

بعد از اینکه باکو با کمک اسراییل و ترکیه ارمنستان را شکست داد همه متفق القول بوده اند که ایران طرف شکست خورده در این جریان است. حتی پادرمیانی ایران بین باکو و ارمنستان مورد توجه کسی قرار نگرفت. و ایران مشاهده کرد در قفقاز که زمانی جزو ایران بوده کوچکترین نقشی ندارد و ترکیه کاملا ایران را کنار زده است. در قضایای اخیر چه واقعا باکو قصد تغییر ژئوپولتیک منطقه را داشته چه نداشته و ایران عمدا بحران ایجاد کرده، ایران به صورت فعال وارد بازی شد. اگر ایران موفق شود نیروی نظامی وارد ارمنستان کند عملا با نیروی نظامی راه ترکیه به باکو را بسته و دست بالا را در بازی دارد.

بسیاری از انفعال های قبلی ایران نسبت به باکو در یک دهه اخیر گله مند بوده اند. شاید علت این بوده که ایران به حدی در سوریه عراق و یمن درگیر بود و تحریم ها نیز فشار می آوردند که امکان ورود به یک بازی جدید نداشت. به نظر من با اتمام جنگ سوریه و عراق و احتمال یک سره شدن کار مارب در یمن که به مفهوم حضور ایران در دهانه باب المندب است و همچنین خروج امریکا ازمنطقه و عضویت ایران در شانگهای ، ایران به فکر پرونده های دیگر افتاده است و احتمالا به تدریج شاهد رفتارهای قلدرمابانه تری از سوی کشور خودمان به عنوان قدرت اول منطقه باشیم. این حضور نیاز به ابزارهایی هم دارد که مهمترین انها تقویت نیروهای نظامی کلاسیک ایران یعنی ارتش است. تقویت نیروی هوایی، تقویت نیروی زمینی با مدرن کردن توپخانه، سلاح ها ها و ابزار فردی، و شاید زرهی، تقویت نیروی دریایی و غیره..... زیرا به مانند قضیه باکو احتمالا در مواردی لازم به شرکت و حضور مقتدرانه ارتش جمهوی اسلامی ایران باشد. در دو دهه اخیر بیشتر کشور به دنبال ابزارهای نظامی  غیر متقارن به منظور مقابله با امریکا بوده است ولی اکنون با خروج امریکا، نیاز به یک ارتش کلاسیک به روزتر حس میگردد. طبیعتا اولویت اصلی تقویت نیروی هوایی می باشد.  

 

و پست دوستمونLostSky:

نقل قول

اینگونه که به نظر میرسه ایران در پاسخ به اجرای مانور مشترک نظامی ترکیه و آذربایجان داره تجهیزات بیشتری به سمت شمال غرب و مرز آذربایجان ارسال میکنه که اقدامی حداقلی و درسته

ایران نباید در برابر این رزمایش مشترک منفعل عمل کنه و همین اقدام میتونه یک پاسخ به این اقدام اونها باشه.

از طرفی نشست های سیاسی ایران و ارمنستان اگر بتونه حداقل اجرای یک مانور مشترک در خاک ارمنستان رو به دنبال داشته باشه دو طرف دیگر، متوجه تغییر ملموس رویکرد ایران در قبال اقدامات آذربایجان خواهند شد و احتمالاً تا حدودی از زیاده خواهی های اونها کم خواهد کرد ولی نباید فراموش کرد که آذربایجان جنگ قره باغ رو بعد از اجرای مانور قفقاز ۲۰۲۰ شروع کرد و به این مانور مشترک اعتنایی نکرد!

از طرفی نگه داشتن این استعداد تجهیزات در کنار مرز برای مدت طولانی برای ایران به هیچ وجه مقدور نیست پس ایران اگر بخواهد خیالش از جانب مرز مشترک با ارمنستان راحت بشه بهترین و کم هزینه ترین راه یک توافق همکاری نظامی امنیتی و گرفتن مجوز برای احداث پایگاه در این منطقه است تنها در اینصورت باکو از تصرف این مناطق دست خواهد کشید و اگر بر فرض محال هم از طرف آذربایجان اقدامی صورت بگیره ایران میتونه بصورت قانونی و سریع با عکس العمل قاطع نیروهای متجاوز رو به عقب برونه.

 

این هم پست خودم در صفحه قبل در تکمیل بحث:

نقل قول

خب خروج نسبی ایران از انفعال شدیدا باعث عصبانیت الهام و البته عروسک گردان پشت پرده (که همین روزهاست صداش شخصا دربیاد، فعلا داره ارزیابی میکنه ولی حتما میپره وسط بازی شخصا چون نمیتونه خودش را کنترل کنه) شده چون علاقه داشتند مثل جنگ سال پیش با همون لفظ بازی و ایران دوست خوب ماست همچنان ایران را ساکت نگه دارند تا پرده اخر نمایش هم در سکوت و با فشار پشت پرده به ارمنستان رقم بخوره و وقتی کار از کار گذشت دیگه اهمیتی نمی داشت ایران چه میکنه.

 

رفتارهای هیجانی و عصبی علیف و سفرش به جبرئیل و گنده گویی های بی ادبانش و تهدید زمین و زمان و البته تلاش مضحکش برای خنثی کردن رویکرد ایران با اشاره به اینکه من اومدم دیدم اینجا اسراییلی نبود پس نیست (گویا عوامل موساد با سربند یا اسراییل! و پرچم و خیمه منقش به ستاره داود قراره نمایش ما اینجاییم اجرا کنند تا قرار باشه مردم به چشم ببینند تا حتما حضورشون تایید بشه یا تجاهل به اینکه ایران وقتی میگه اسراییل در مرزهای ما تحمل نمیشه دقیقا منظورش اینه لابد فقط بغل رود ارس پاشون را تو اب بندازن ایران مشکل داره و دو متر اونورتر توطئه کنه و پهپاد و تروریست بفرسته ایران دیگه مشکلی نداره) نشون میده تا اخر خط را میخواد بره، یعنی بزرگترش بهش دیکته کرده یا این کریدور را میگیریم یا دیگه باید خودت را شده اتیش بزنی.

 

حالا باکو و اردوغان در شرایط نسبتا سختی هستند. یا باید ایران را وادار به عقب نشینی کنند چون حالا ارمنستان هم قبول کنه گویا موضع ایران این هست من نمیزارم ولو براش هزینه داشته باشه (در این چند روز تقریبا همه مسئولان ارمنی صریح صحبت کردند ولی نطق به ظاهر مثبت پاشینیان باز هم مشکوک بود جاییکه خودش اشاره کرد در هیچ توطئه ای علیه ایران نبوده و نخواهیم بود (پس توطئه ای در کار هست که اطلاع داره ازش) و باز در انتها از بازگشایی مسیرها میگه ولی ) یا اینکه به بهانه اینکه ارمنستان به مفاد توافق عمل نکرده برند جنگ را دوباره کلید بزنند که اینبار نیروهای روس در منطقه مورد مناقشه مستقر هستند و مشکل وجود داره. حالا شاید دلیل عصبیت الهام و رفتارهای پرخاشگرانش بهتر درک بشه که ایران چرا همچنان لفظا فقط محکوم نمیکرد تا ما کار را تمام کنیم و اینطور خط و نشان میکشه.

خوشبختانه طبق انتظار ایران هم ماجرا را به درستی به صهیونیستها مربوط کرده در کلان ماجرا (با وسط انداختن سفیر این رژیم در باکو) و حالا زمانش هست تمام مماشات گذشته از حضور این رژیم و ضرباتش به ما از خاک باکو را جبران کنه و این باعث شده که زمین بازی را ما تعیین کنیم که دیدیم الهام هم دیروز در این زمین داشت بازی میکرد.

 

در این دو روز چند اتفاق هم افتاده در عرصه میدانی:

  • دیدار سفیر ایران با وزیر دفاع ارمنستان
  • دیدار با رییس شورای امنیت ملی ارمنستان
  • سفر وزیر خارجه ارمنستان به ایران
  • و اعزام یک تیم از زیرساخت و حمل و نقل وزارت راه ایران به ارمنستان برای همکاری و کمک به تکمیل جاده جایگزین در خاک ارمنستان
  • اعلام ایران برای کمک به توسعه استان استان سیونیک ارمنستان ( که دقیقا همون استان همجوار ایران هست و همون جایی که اردوغان بخشیش را میخواد ضمیمه امپراطوری بزرگش! کنه)

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 2
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نظرم ایران جواب قفقاز را همین زمستان امسال در ادلب خواهد داد.

 

فشار به ادلب، بازگشت مهاجران سلفی به خاک ترکیه و انتقال بحران به مرزهای داخلی گوشی دستشان خواهد داد که اینجا کی رئیسه;)

  • Like 2
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 minutes قبل , Deepblue گفت:

به نظرم ایران جواب قفقاز را همین زمستان امسال در ادلب خواهد داد.

 

فشار به ادلب، بازگشت مهاجران سلفی به خاک ترکیه و انتقال بحران به مرزهای داخلی گوشی دستشان خواهد داد که اینجا کی رئیسه;)

سلام

یکی از دلایل آزاد سازی قره باغ همین انتقال تروریستهای تحت حمایت ترکیه و غرب بود که به کشورشون برنگردن و در میان مدت ترکیب مذهبی آذربایجان رو از شیعه به سنی تغییر بدن و همزمان برای ایران و روسیه تهدید ایجاد کنن یعنی با یک تیر 4-5 نشان زدن!

  • Like 3
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این پاسخ های علیف در فروردین 1400 هم نکات جالب زیادی داره، جالب و درس آموز. به نظرم توجه کنیم برخی از پشت پرده ها هم روشن میشه (البته اعتماد به نفس و نشستن در جایگاهی که برای ایران و سیاستمدارن و نخبگان و مردمش تعیین تکلیف کردن که بشینید فکر کنید چیزی که من میگم به نفعتونه گویا از بادهایی است که پس از جنگ باقی مونده در سرش)
 

نقل قول

الهام علی اف، در کنفرانس بین المللی نگاه نو به قفقاز جنوبی؛ توسعه و همکاری پس از مناقشه در پاسخ به سوال دکتر ولی کالجی از مرکز مطالعات ایران- اوراسیای پیرامون سرنوشت کریدور ادعایی نخجوان و کیفت آن، داخلی یا خارجی بودن کریدور و تاثیرات آن بر مرزهای بین المللی گفت:

« …. درباره نگرانی های موجود درباره مرز نیز فکر می کنم این نگرانی ها کاملا بی اساس است. در اوایل  دوره پس از جنگ چنین نگرانی هایی وجود داشت. اما، می‌دانید که هیات های عالی رتبه ، وزیر خارجه و معاون وزیر خارجه ایران به جمهوری آذربایجان سفر کردند و من ، شخصا من با هر دوی آنها – آقای ظریف و آقای عراقچی بطور مبسوط مذاکره کردیم و فکر می کنم که در این باره به نقطه مشترکی رسیدیم. می دانم که پس از این ، آنها به روسیه و ترکیه نیز سفر کردند و همان مسایل را مذاکره کردند و اجماع کامل در ما وجود دارد. ایران از این طرح حمایت جدی می‌کند. علاوه بر این، ایران از چارچوب همکاری 3 به اضافه 3 حمایت قدرتمندی می کند که هم اکنون در عمل مساله اصلی همین است. طرح دالان زنگزور، به هیچ وجه ایران را از ارمنستان جدا نخواهد کرد. بلکه به معنای عبور خط آهن و جاده ای خواهد بود. در مرز ما ارتباطات زیاد ریلی و جاده ای وجود دارد. این، به معنای آن نیست که این پروژه به منافع کسی زیان خواهد رساند. برعکس، ایران از طریق خط آهن نخجوان به یراسخ ، از آنجا هم به ارمنستان، از امکان استفاده از خط آهن بهره مند خواهد شد.  به همین علت نیز فکر می کنم که حکومت ایران از این طرح بطور کامل حمایت می‌کند. فکر می کنم دانستن این برای مراکز فکری ایران و جامعه و سیاستمدارانش خوب است. انتقال کالا و مسافر نیز به زمان بستگی دارد. در بیانیه سه جانبه ما و در چندبار مذاکرات گروه کاری آذربایجان – ارمنستان – روسیه در سطح معاونان نخست وزیران ، یک ماده وجود دارد که امنیت در اراضی ارمنستان توسط نیروهای امنیت مرزی روسیه تامین خواهد شد.
می دانید که آنها مرز ارمنستان با ایران و ترکیه را کنترل می‌کنند. به همین علت نیز برای ایران تازگی نخواهد داشت. یعنی ، باز هم روس‌ها خواهند بود. ، نخستین کسانی که ایرانی ها حین عبور از مرز ارمنستان می بیینند، نیروهای امنیت مرزی روسیه خواهد بود. وضعیت دالان نیز به همین صورت خواهد بود. این طرح، هیچ مشکلی ایجاد نخواهد کرد. درباره محموله های نظامی و غیرنظامی نیز می‌دانید که ما امروز از طریق اراضی ایران، از خطوط موجود محموله های «نظامی» به نخجوان می فرستیم. چرا از این راه (دالان مغری ارمنستان) این کار را نکنیم؟ هیچ فرقی نخواهد داشت. علاوه بر این، جنگ دیگر تمام شده است و نیازی نیست که ما در این باره فکر کنیم. باید درباره صلح بیاندیشیم!».

 

حالا تاکیدات مدام ایران مبنی بر حضور طرف ثالث شاید یک معنای دیگه هم پیدا کنه یا چرا روسها از ابتدا اون دالان را در توافقنامه گنجوندند و حالا هم سکوت کردند، بحث معامله ای عمیق تر هست.

 

نقل قول

زمانی خواهد آمد که ما به ایروان و باز خواهیم گشت ولی نه با تانک:

در این همایش سوال مایکل رینولدز، از دانشگاه پرینستون آمریکا، درباره اینکه “آیا ممکن است شما از ادعای ارضی علیه ارمنستان دست بردارید”، جلب توجه کرد. علی اف در پاسخ به این پرسش بیان داشت:

«هنگامی که ما با بازگشت به دالان زنگزور (استان سیونیک ارمنستان) از آنجا استفاده خواهیم کرد، چرا به ایروان بازنگردیم؟ فکر می‌کنم که هر زمان وقتش برسد، ما این کار را نیز خواهیم کرد. یک بار دیگر بخاطر این سوال تشکر می کنم. این سوال برای شفاف کردن مساله و بیان مواضعم شرایط فراهم کرد. ما تاریخمان را به یاد خواهیم داشت. اما، علیه هیچ کشوری از جمله ارمنستان ادعای ارضی نداریم…

ما می خواهیم نسل جوان بداند که زنگزور (استان سیونیک ارمنستان) اراضی تاریخی آذربایجان است. زنگزور در سال 1920 ، یعنی 101 سال قبل به ارمنستان داده شده است. قبل از آن ، این اراضی متعلق به ما بود. من وقتی از “گویچه” حرف می زنم، آنها آن را دریاچه «سوان» می نامند. این یک حقیقت است. نگاه کردن به نقشه اوایل قرن 20 کفایت می‌کند. شما در نگاه به آنجا دریاچه ای به نام سوان را نخواهید دید. شما در آنجا گویچه را خواهید دید. در مورد ایروان هم همین مساله است. آنها بخش تاریخی ایروان را ویران کرده اند. این واقعیتی روشن است، ما از جمله اجداد من در آنجا زندگی کرده اند. اما، این به معنای آن نیست که ما ادعاهای ارضی داریم. من گفته ام که بله ما به آنجا باز خواهیم گشت. من نگفته ام که ما با تانک به آنجا بازخواهیم گشت. من گفته ام که ما بازخواهیم گشت. این به آن معناست که چرا که نه!  اگر ما به دالان زنگزور باز می گردیم، اگر ما از این راه استفاده می کنیم، چرا به ایروان باز نگردیم؟ زمانی خواهد آمد که ما این کار را خواهیم کرد. من موضعم را بیان می کنم.»
 

میزان اعتماد به نفس و البته جهالت بی نظیر هست در این چند خط. اگر قرار بر این استدلال باشه که خب ما همین حالا باید در باکو باشیم. اراضی تاریخی ما. ما بازخواهیم گشت! به باکو. :)

 

نقل قول

ما خواستار بی طرفی همسایه ها در طول جنگ بودیم

سوال سوانته کورنل، مدیر موسسه امنیت و سیاست توسعه سوئد، به مناسبات کشور میزبانش با همسایگان در طول جنگ اختصاص داشت. علی اف گفت:

«…. ما هیچ گاه به فکر این نبوده ایم که جمهوری آذربایجان در دستور کار (مورد توجه دائمی) کشورهای پیشرو ، موضوع درجه اول یا درجه دهم باشد. نخیر، آنها مسایل دیگری دارند. ما این را عادی می دانیم. زیرا، هرچه قدرت های بزرگ ما را کم به یاد بیاورند یا درباره ما کم فکر کنند، این برای ما به همان اندازه خوب است! اکنون درباره این مساله که چه روی خواهد داد و چه روی می دهد و مناسبات با کشورهای همسایه چطور است، می گویم که این مناسبات خیلی با موفقیت جریان دارد. جنگ یک بار دیگر نشان داد که  البته من نمی خواهم به جزییات این موضوع عمیق شوم ،  رفتارها و حرکات همسایگانمان ما را خشنود ساخت. البته که قدردان کشور برادر ترکیه بخاطر حمایت قوی معنوی و سیاسی از روز اول تا روز آخر جنگ هستیم. اما، درباره «سه کشور» دیگر همسایه مان نیز هدف اصلی ما «بی طرف» ماندن آنها بود. این نیز در برخی کشورها «تا حد مشخصی» و در دیگر کشورها نیز «در حد نسبتا بالایی» محقق شد. اما، برغم این، من نمی خواهم به جزییات این موضوع وارد شود. وضعیت پس از جنگ نیز این را نشان داد که اکنون همسایگان ما دیدگاه های ما درباره توسعه منطقه ای را می پذیرند. ما در این مورد با کشورهای همسایه مذاکره کرده ایم».

ساخت کریدور نخجوان دو سال و نیم زمان می خواهد

علی اف در پاسخ به سوال یولین چیفو، مدیر “مرکز پیشگیری از مناقشات و هشیاری زودهنگام” رومانی مبنی بر اینکه ” افق پس از پنج ساله را یعنی پس از رفتن روسها چگونه می بینید؟» ، گفت :

«… درباره این سوال که پنج سال بعد چه روی خواهد داد، پیش بینی کردن سخت است. ما می توانیم آنچه را که خود انجام خواهیم داد، پیش بینی کنیم. ما نقشه های راه را کاملا به پایان نرسانده ایم. اما در کل می دانیم که چه کارهایی انجام خواهد شد. در سه سال آینده ما تمامی طرح های زیرساختی – راه آهن، راه های آسفالت و تولید برق و طرح های تامین آب – را به پایان خواهیم رساند و کارهای ساختمانی نیز در مرحله فعالی خواهد بود. ما باید کارها را خوب برنامه ریزی و اجرا کنیم.  برای بازسازی تمامی شهرها و روستاها باید «طرح جامع» وجود داشته باشد. زیرا، باید انسان هایی که به آنجا باز می گردند، از شرایط لازم برخوردار باشند. آنها نباید وابسته به دولت باشند. در این اراضی خاک خوب و ذخایر کافی آب وجود دارد. ما استقلال مالی شهروندانی را می خواهیم که در آنجا زندگی خواهند کرد. تا آن زمان «دالان زنگزور» قطعا مورد استفاده قرار خواهد گرفت. ما در هدف گذاری خود دو سال و نیم زمان مشخص کرده ایم. ساخت راه 40 کیلومتری از منطقه مغری (استان سیونیک ارمنستان) بیش از این نمی تواند طول بکشد. البته، این ها در صورت هماهنگی و عدم مانع تراشی مصنوعی ارمنستان می تواند اجرا شود…. »

 

 

نمیدونم در زمانش این مصاحبه که خیلی صریح و آشکار تمایلات و زیاده خواهی های این عروسک را که گویا جنگ تاثیر زیادی توی روحیش گذاشته بوده نمایش میده بهش توجه شده یا خیر. ولی این مصاحبه نشون میده ایران تازه دیر هم اقدام کرده. تحریک رژیم باکو با جاده عبوری که منجر به ازار رانندگان ما توسط باکو و اقدام علیه ترانزیت ایران کرد شاید بهترین حربه بود برای فعال شدن ما با بهانه یی که خود باکو به ما داد.

 

حالا نه تنها باید با شدت اقدام کنیم  بلکه برگه هایی در خزر و منطقه اماده کنیم برای روزی که نیاز هست درس درستی به این نوچه دیگران داده بشه، اصولا باد زیاد خطرناکه برای سلامتی! ( قطعا این مصاحبه حرف پنهان شدش و ناگفته در دلش که یک زمانی بیان خواهد شد با تحریکات قومیتی در ایران این بوده که به همون وقاحت: ما روزی به تبریز هم برخواهیم گشت!) جالب هم اینه قصه را از تهش میخونه! ایروان قبل از تعلق به باکو به همراه باکو تعلق به ایران داره چطور زمان به عقب برگرده ولی ناقص و تحریف شده!

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 12 مهر 1400 در 05:06 , alala گفت:

پ ن2: احتمال بسیار بالایی برای شیطنت نیروی هوایی ترکیه و اف-16 ها و پرنده ها و سامانه های جنگ الکترونیک و پهپادهاش همزمان در نخجوان و مرزهای ترکیه همجوار با ایران و نزدیکترین محل به نخجوان وجود داره. رزمایش چند روزشون اعلام کردند از فردا کلید میخوره. به نظر انتقال چند رهگیر به پایگاه تبریز و سامانه های پدافندی به شمال غرب برای جلوگیری از هرگونه شیطنت و قدرت نمایی ترکیه لازمه. همین حالاش هم مدت هاست پهپادهاش بسیار نزدیک مرزهای ایران مدام در حال گشت زنی هستند به بهانه پ ک ک هم داخل حریم هوایی عراق و هم ترکیه و احتمال زیادی وجود داره گاهی از روی شیطنت وارد حریم هوایی ما هم بشن در جداره مرزی.

 

 

 

پرواز گسترده پرنده های ترابری ترکیه اعم از ایرباسها و هرکولس ها از استان های مختلف ترکیه به مقصد باکو از طریق حریم هوایی گرجستان.

احتمالا قصد دارند برای رسانه ها و صفحات پان ترک هم که شده رزمایش پر سر و صدا و پر زرق و برقی را به اجرا بزارند یا اهدافی پس این رزمایش و یک فشار نهایی با تحرکات نظامی به منظور تسلیم کردن ارمنستان.

ایران هم باید تدارک یک پاسخ رسانه ای بزرگ تر را ببینه و هم آماده اتفاقات بعدی باشه. نباید غافلگیر شد مثل بار پیش.

جالبه یکسری پرواز مسافری کاملا ناشناس (فقط تایپ پرنده مشخصه 737) هم از استان های همجوار مرز سوریه (اهمیتش در همینه که از استانهای مرزی سوریه پروازها انجام میشه) در حال انتقال احتمالا مزدوران حاضر در سوریه است به نظر به باکو.

 

پ ن: جالبه پانها مدام میگفتند یک حقی از باکو تضییع شده ایران باید مدافع بازگشت این حق باشه، هرچند همه ما میدونستیم چه خبره ولی نکتش ایجاست فرضا هم وقتی شمشیر یک طرف را به زور ازش گرفتند، منطقی نیست وقتی میدونی شمشیرش را پس بگیره اولا اقدامش فرو کردنش در قلب تو هست بهش کمک کنی به حقش! برسه. هرچند ایران به این توجه نکرد که باید میکرد. دیگه ولی انقدر تصور نمیشد جوگیر باشند هرچند اردوغان شهره است به زود داغ شدن و سرد شدن. باید یدد اینبار تا کی قرار هست داغ بشه. هر روز یک جای منطقه یه اتیشی درست میکنه.

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شورای راهبردی روابط خارجی، سید کمال خرازی رییس شورای راهبردی روابط خارجی، توسل به بیگانگان را برای تأمین امنیت یک کشور راه‌حل منطقی و معقولی ندانست و گفت: چون با توجه به انگیزه، اهداف نامشروع و منافع آن‌ها می‌تواند به رقابت نظامی در منطقه، آسیب‌رسانی و حتی ویرانی کشور میزبان بیانجامد. علاوه بر این هرچه نقش نیروهای بیگانه افزایش یابد وابستگی کشور پذیرنده بدان عمیق‌تر می‌شود.

 

نقل قول

خرازی ادامه داد: ما آزادسازی اراضی آذربایجان که به مدت ۳۰ سال در اشغال بود را می‌ستاییم. البته از ابتدا توصیه ما به حیدر علی‌اف، رییس‌جمهور فقید آذربایجان این بود که با همکاری‌های لجستیک و آموزشی ایران به تقویت نیروهای مسلح کشور بپردازد و اراضی اشغال‌شده را به دست نیروهای خود آزاد سازد که متأسفانه از سوی وی پذیرفته نشد و نتیجه آن اتکای بیشتر آذربایجان به قدرت‌های بیگانه و توسل به نیروهای خارجی شد.

وی گفت: بدون شک رژیم صهیونیستی بدون توقع در آذربایجان لانه نکرده است و هدف‌های شومی را در سر می‌پروراند که آتش جنگ را در منطقه به دلیل اشتباه استراتژیک دولت فعلی شعله‌ور کند و این فاجعه‌ای مصیبت‌بار خواهد بود.

 

 

نقل قول

رئیس جمهور آذربایجان با اشاره به این که آذربایجان به عنوان نخستین کشور از سازوکار منطقه‌ای 6 جانبه مورد پیشنهاد رجب طیب اردوغان همتای ترکیه‌ای خود موافقت کرده است، گفت: اگر برخی از این سازوکار راضی نیستند، ما هم به چنین مکانیزمی نیازی نداریم. می‌دانم برخی از این طرح ناراضی هستند و معتقدند که در خارج از این روند قرار گرفتند. این موضوع به امور داخلی آن‌ها مربوط است. ما این طرح را برای همکاری تمامی کشورهای منطقه پیشنهاد دادیم.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نقش روسیه و ترکیه در برقراری ثبات در منطقه تاکید کرد: این سازوکار برای ما کافی است و ارمنستان نیز وارد این سازوکار خواهد شد چون راه دیگری ندارد. واقعیت فعلی منطقه به این شکل است.

رئیس جمهور آذربایجان با بیان این که باکو از اظهارات ایروان و آنکارا در مورد عادی‌سازی روابط حمایت می کند، گفت: هم اکنون چارچوب همکاری در منطقه تعیین می‌شود. در دیدار اخیر سران ترکیه و روسیه موضوع روابط ارمنستان و آذربایجان نیز مطرح شد. با مقامات روسیه و ترکیه همواره در تماس هستم. باید تمامی احتمالات خطر وقوع جنگ را از بین برد. فعلاً فرمت ترکیه، روسیه، آذربایجان و ارمنستان برای ما کافی است. این که هرکسی بخواهد در این سازوکار حضور داشته باشد یا نه خود می‌داند. این را باید همه بدانند در هرحال هیچ اقدامی بدون رضایت آذربایجان در منطقه نمی‌تواند عملی شود.

.

 

عین خود اردوغان میخواد باشه. :) هیچ اقدامی در منطقه بدون رضایت ما انجام نمیگیره. اردوغان هم گفته بود هیچ سنگی بدون نظر ما جا به جا نمیشه.

 

نقل قول

وی سپس از واحد نظامی مستقر در این منطقه بازدید کرده و در کنار پهپادهای هاروپ اسرائیلی عکس یادگاری گرفت

 

کارش از این حرفها گذشته. نیاز به شوک درمانی داره.

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, alala گفت:

الهام علی اف:

فعلاً فرمت ترکیه، روسیه، آذربایجان و ارمنستان برای ما کافی است. این که هرکسی بخواهد در این سازوکار حضور داشته باشد یا نه خود می‌داند. این را باید همه بدانند در هرحال هیچ اقدامی بدون رضایت آذربایجان در منطقه نمی‌تواند عملی شود.

 

به نظر میاد در این مرحله باکو متوجه شده که امکان اتصال باکو به نخجوان وجود ندارد. تنها کار ممکن در این مرحله جلوگیری از ورود ایران به عنوان بازیگر موثر در تحولات نخجوان است. بخصوص با درباغ سبز نشان دادن به ارمنستان برای حل مسایل مانع توفق ایران و ارمنستان برای ارسال نیروی نظامی ایران به ارمنستان شود. به عبارتی مانع افتادن ارمنستان در دامان ایران شود. به نظر من در این مرحله متاسفانه بازی هوشمندانه ای کرده چون ورود ایران به خاک ارمنستان مزایای استراتژیک زیادی به ایران می دهد و امکان اتصال نخجوان به باکو را چه به برای همیشه از بین می برد. 

  • Like 3
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , alala گفت:

 

وی سپس از واحد نظامی مستقر در این منطقه بازدید کرده و در کنار پهپادهای هارپون اسرائیلی عکس یادگاری گرفت

 

 

 

فکر کنم منظورتون پهپاد هاروپ باشه

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مطالعات جمهوری آذربایجان

این کانال به وسیله شیعیان جمهوری آذربایجان مدیریت و پردازش می‌شود

 

https://t.me/mutaliatazerb

 

 

 

  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

می گویند الهام علیف در جوانی به همراه پدرش زیاد به ترکیه رفت و امد داشتن . الهام علیف ادم عیاشی بوده و در ترکیه عیاشی  و فحشا می کرده . می گویند فیلم هایی از این عیاشی هایش در ترکیه توسط سازمان های اطلاعاتی ترکیه ضبط شده . برای همین الهام علیف مجبوره با ترکیه همکاری کنه .

 

 

 

ویرایش شده در توسط mojtaba1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , mojtaba1 گفت:

می گویند الهام علیف در جوانی به همراه پدرش زیاد به ترکیه رفت و امد داشتن . الهام علیف ادم عیاشی بوده و در ترکیه عیاشی  و فحشا می کرده . می گویند فیلم هایی از این عیاشی هایش در ترکیه توسط سازمان های اطلاعاتی ترکیه ضبط شده . برای همین الهام علیف مجبوره با ترکیه همکاری کنه .

 

 

 

با سلام

عیاش بودن این آدم خیلی معروفه ، بین تالشهای باکو معروفه که فقط توی یه شب در یکی از کازینو های باکو 20 میلیون دلار باخته بود !

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

منابع خبری مدعی اند ایران حریم هوایی خود را به روی پرواز های نظامی باکو به نخجوان بسته است

  • Like 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط worior
      بسمه تعالی
      مقدمه
      نگارنده متن ذیل از دیدگاه راهبردی به مسئله قره باغ و احتمالات و پیامد های مربوط به آینده منطقه نگاشته است. هر جنگی در هر منطقه از دنیا بدون حمایت و عزم ملی یا مردمی که در حال جنگ هستند محکوم به شکست خواهد بود. از این رو جنگ در قره باغ امری بسیار وابسته به مسائل جمعیتی و افکار عمومی ست و از برای آن انجام میشود.
       
      مسئله فتح سرزمینی
       
      جنگ های فتح سرزمینی به سبک دوره فئودالی مدتهاست منسوخ شده، سازمان ملل و جوامع بین المللی بسختی با تغییرات در مرزها از طریق حملات نظامی کنار می آیند. پذیرفتن تغییر مرزهای کشورها از طریق تهاجم نظامی امریست که میتواند عواقب متقابلی برای کشورهایی که آن تغییرات را میپذیرند داشته باشد، این عواقب از تروریسم گرفته تا رفتن این پذیرش به حافظه تاریخی جهانی وبدل شدن به عرفی که امکان رخداد مجدد برای همان کشور پذیرنده نیز بوجود می آورد. صرف نظر از اینکه حق و باطل تاریخی این منازعات مرزی چگونه باشد، برنده منازعه، بعد از پیروزی باید هزینه های بسیاری در عرصه روابط بین الملل برای جلب افکار عمومی، سیاستمداران کشورهای مختلف جهت پذیرش رسمی مرزهای جدید پرداخت کند، علی الخصوص به اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل و شاید واکنش این اعضا در پذیرش این مرز جدید آنقدر طولانی شود که فرصت واکنش متقابل و بروز جنگی دیگر را رقم بزند.
       
      راهبرد نظامی جاری آذربایجان در قره باغ
       
      شیوه های رزمی طرفین این درگیری هرچه باشد از قواعدی قابل شمارش پیروی خواهد کرد، نه از آن جهت که بسادگی قابل پیش بینی هستند، بلکه تجربیات تاریخی زیادی نسبت به چنین درگیری هایی وجود دارد. از نظر جمعیت شناختی منطقه ناگورنوقره باغ جمعیت ساکنی عمدتا ارمنی تبار دارد، آذری ها بدون حمایت افکار عمومی ساکن در منطقه و پشتیبانی مردمی قادر پیشروی نخواهند بود، حتی در صورت پیشروی موفقیت آمیز قادر به حفظ سرزمین های فتح شده نخواهند شد. بنابراین بدیهی است که ترکیب جمعیتی منطقه ابتدا تغییر کند و این امر نه به یکباره امکانپذیر است و نه در یک نبرد کوتاه مدت. بلکه جنگی طولانی مدت، همراه با زیرآتش گرفتن مستقیم شهرها، کشتار ارمنی ها و مهاجرت دادن اجباری جمعیت ساکن در این مناطق میتواند راهبرد انتخابی طرف آذری باشد و این شکل از درگیری پیوسته و همراه با سکونت دادن آذری ها در منطقه ادامه پیدا کند تا ترکیب جمعیتی از ارمنی به آذری و ترک تغییر کند، تا در یک نبرد قاطع احتمالی بسیار بزرگ شرایط برای اشغال دایم فراهم شود و یا دست کم از طریق یک روند دمکراتیک مثلا رای گیری و تعیین سرنوشت از سوی ساکنان به نفع دولت باکو تغییرات مورد نظر آن دولت بدست آید. روشهای مورد بحث در بالا پیشتر از سوی اسراییل به کار گرفته شده اند، سبقه تاریخی طولانی دارند تا جایی که ماکیاوولی در شهریار به صراحت در مورد مهاجرت اجباری و تغییر جمعیت سرزمینی توسط حکام سخن رانده است. و شاید بتوان دلیل نزدیکی آذربایجان به اسراییل در گرفتن تجهیزات نظامی و مشاوره در خصوص بازسازی ارتش خود را در سطور بالا یافت.
       
      راهبرد دفاعی ارمنستان در برابر تهاجم آذربایجان
      تاکنون آنچه آذربایجان نشان داده، اتکا به تاکتیک سنتی رزمی در مناطق کوهستانی، نظیر استقرار توپخانه، ورود به شهرها، استفاده از موشک های کوتاه و میانبرد و همچنین داد و فریاد پروپگاندای خویش در سراسر دنیا پیرامون حقانیت و نبرد علیه تروریسم آذربایجانی ست، چنین سیاستی بدلیل وجود پایگاه جمعیتی در آرتساخ(قره باغ) و مورد تهاجم قرار گرفتن امری بدیهی است. ارمنستان با سرعت بسیار به سمت مظلوم نمایی وشکست پذیری احتمالی و نیاز به کمک پیش میرود. چنین وضعیتی به ارمنستان کمک میکند تا به جلب کمک های بین المللی از دولت های نسبتا ثروتمند مسیحی بپردازد، همچنین با توجه به در اختیار داشتن مناطق مورد مناقشه، به تحریک فشارهای بین المللی به سمت آذربایجان در جهت پایان جنگ بپردازد.
       
      تدریج گرایی منطقی
      در هیچ جنگی نمیتوان نتایج را از ابتدا به دقت بر شمرد، گفته اند آنچه در مورد آینده میتوان با دقت گفت، عدم پیشبینی درست آن است. اما بر اساس شواهد،  تجربیات و دانش های موجود و نسبت به گذشته تمرین های نظامی آذربایجان و خریدهای نظامی های دو کشور؛ از دید نگارنده، پیش بینی میشود جنگی میان مدت و سپس یک نبرد تعیین کننده راهبرد آغازین جمهوری آذربایجان بوده باشد، گرچه ممکن است هیچ وقت چنین رخدادی به حقیقت نپیوندد. ولیکن، این یک الزام برای داشتن یک تفسیر راهبردی منطقی درآغاز جنگ است، گرچه یک گرند استراتژی(راهبرد فراگیر) محسوب نمیشود.  هر راهبردی برای ورود به هر درگیری نیازمند راهبردی برای ادامه خروج از آن نیز خواهد بود. راهبردهایی که در ادامه اتخاذ میشود آنهایی هستند که در جبهه های نبرد آموخته میشوند، و جملگی خرده راهبردهایی هستند که ظهور کرده و دور از مسیر اصلی و هدف کلی نیستند. در موقعیت کنونی بدین دلیل که تشدیدگر این نبرد در این مقطع جمهوری آذربایجان است، این کشور ابتکار عمل را در اختیار دارد و تدریجا ارمنستان خود را در برابر ابتکارهای آذربایجان واکنش گر میبینید،  آذربایجان تصمیم گیرنده اصلی در پایان دادن به نبرد یا تغییر شکل ماهیت جنگ خواهد بود.
      نیازمندی به راهبردی برای خروج و پایان دادن به جنگ در ابتدا، بدلایل پیشگری از ورود به جنگ دایمی، فرسایشی و یا بیرون کشیدن از درگیری در زمان مناسب طرح میشود، سپس در ادامه بر اساس موفقیت ها یا شکست هایی که کسب میشود تحت اثرات جبهه ها و افکار عمومی تغییر خواهد کرد. بنابراین بزرگترین رکن اصلی جبهه دو طرف نه روی زمین بلکه در رسانه ها و پروپگاندای جهانی آنان است. این موفقیت ها در پروپگاندای طرفین است که جنگ را به پیش خواهد برد و حتی سطح بروز خشونت ها و یا اقدام علیه اشغال سرزمینی و حتی میزان زیر آتش گرفتن پایتخت های یکدیگر تنظیم خواهد کرد.
       
      پیشبینی نسبت به رویه های آینده درگیری در قره باغ:
       
      آذربایجان در جبهه جنوبی پیشروی خوبی صورت داده است اما نکات زیر حائز اهمیت است؛
      -          همانطور که عرض شد، برای آذربایجان در مناطقی که پشتیبانی جمعیتی ندارد امکان پیشروی موفق بسختی ممکن است و در صورت پیشروی امکان حفظ و بهره برداری از پیشروی پیچیده تر خواهد بود. بنابراین انتخاب پیشروی از جنوب از این جهت منطقی است که ؛
      o        ممکن است بخواهد خود را با حمله سریع به نخجوان برساند، به دو دلیل 1- تکمیل اتصال سرزمینی 2-جلوگیری از ورود ارمنستان به نخجوان در برابر یک سناریوی پاسخ احتمالی به تهاجمات در غره باق.
      o        این نکته حائز اهمیت است که در شمال ایران آذریها و ترک ها درصد تجمعی بیشتری نسبت به آذریهایی منطقه غره باق وجود دارد. بنابراین این احتمال وجود دارد که ارتش آذربایجان و ترکیه از طریق منطقه نخجوان بصورت مستقیم یا غیر مستقیم در منطقه به یکدیگر دست بدهند.(پشتیبانی هوایی ترک، پیاده نظام هایی شامل نیرومخصوص ترک در لباس تروریست های پانترک و نوعثمانی، و ارتش آذربایجان از شرق)
      o        امکان تهاجم سریع در مناطق کوهستانی بسادگی میسر نیست و تنها با سرعت بالا از طریق عبور از مسیر رودخانه ارس ممکن است،با توجه به این امر، روستاهای مرزی ایران مانند عاشقلو، اوزان، کرانلو و ... در معرض تهدید تهاجم آذریها و احتمال پاسخ ارمنی ها در آن مناطق هستند
      o        در صورت وقوع شورش های ساختگی و بحران کمبود منابع و تظاهرات، شرایط برای نفوذ نیروهای اطلاعاتی امنیتی هر سه کشور ترکیه، آذربایجان و ارمنستان جهت بهره برداری از آشوب ممکن است. و در ادامه پاسخ ایران در سرکوب تظاهرات و یا شورش، عواقبی نظیر نفوذ و دخالت بیگانه در حتی کوتاه هم خواهد داشت.
      o        آنچه فضای بحران برای ورود به نبردهای چریکی و شورشهای اجتماعی تقویت میکند، آن است که دو کشور بزودی بسیاری از تسلیحات زرهی خود را از دست میدهند، سازمان نیروهای مسلح این کشورها اقدام به جذب نیروی مردمی خواهد کرد. این امر سبب میشود تا ارتش های منظم تبدیل به ارتش های پراکنده با ابعاد بالای استفاده از نیروی شبه نظامی شوند و به تجهیزات شبه نظامیان نظیر وانت های مسلح، موشک های دوشپرتاب و ضد تانک قابل حمل توسط نفر روی بیاورند.
      o        وضعیت جنگ با استفاده از شبه نظامیان، سبب میشود تا حجم انبوهی از تجهیزات انفرادی جنگی وارد مناطق شمالی کشورمان شود.
      o        جنگ با استفاده از شبه نظامیان نیز به تلاش های وسیعی از عملیات روانی و پروپگاندای سیاسی نیازمند است.
      o        در میان مدت ممکن است جمیع موارد فوق ایران را وادار به ورود به  یک جنگ هیبریدی با محوریت ترکیه و آذربایجان کند.
       
      اقدامات پیشنهادی در بخش تاکتیکی و سیاستگذاری برای ایران:
       
      در بخش تاکتیکی: اجرای مانور ترکیبی.
      -          اقدام به اجرای سریع مانور ضد چریکی و ضد شورشی در مناطق مرزی کشور به سبک زیر؛
      o        تمرین استقرار و حرکت به سمت پاکتی از 5 تا 10 روستای مرزی در یک مسیر، به شکلی که  چند  تیم متحرک، به روستاهای در مناطق مرزی در بخش بندی های جغرافیایی مشخص وارد میشوند، و استقرار تیم های ثابت را امکان سنجی و مدیریت میکنند؛
      1-      تیم های متحرک در دو بخش ابتدا بدون ظاهر نظامی به سپس به قصد تمرین تامین نظامی و سپس بصورت کاملا نظامی به قصد فراهم آوری امکان استقرار تیم های ثابت با تجهیزات وارد مناطق روستایی میشوند، با جمعیت پل ارتباطی ایجاد میکنند، و به ترتیب متوالی پس از استقرار تیم های ثابت به قصد روستای بعدی خارج میشوند.
      2-      سپس تیم های ثابت با استقرار تجهیزات بیمارستانی، امدادی، هلال احمر و کمک به مناطق روستایی وارد میشوند، در مدت زمان مشخص فعالیت های ارتباطات انسانی و اجتماعی  را تمرین کرده و منتظر ورود دوم تیم های متحرک در تاریخ مقرر میشوند.
      3-      سپس تیم های متحرک دیگری به ترتیبی موازی به قصد کمک به جمع آوری تجهیزات ثابت وارد میشوند. و در پایان مانور اسکرت را تا فاصله ایمن را تمرین میکنند.
       
      دلایل اجرای مانور تاکتیکی فوق؛
      -          جدایی طلبها، شبه نظامیان، چریک ها و ارتش های دارای ابعاد هیبریدی که قادرند از طریق اجرای عملیات روانی، پروپگاندای سیاسی و پشتیبانی مالی در کنار ارتش های منظم خود اجرای طرح عملیاتی ترکیبی کنند، ابتدا با نفوذ، سپس ایجاد پل های ارتباطی و پس از آن شروع در نا امن کردن محیط های روستایی، اقدام به ایجاد معضلات  روانی کرده، و در ادامه از ساکنان عدم همکاری با دولت مرکزی را طلب خواهند، ابتدا با تحریک و سپس با تهدید. در فضای ناامنی مردم روستایی از همکاری اطلاعاتی و امنیتی با دولت های مرکزی پرهیز میکنند و حتی ممکن است جذب این گروه ها شوند، مگر در شرایطی که احساس کنند فضای ایمن و قدرت غالبی توسط دولت مرکزی قادر به حمایت از آنان یا نابود سازی تحرکات ضد دولتی ست.
      -          از طرفی دیگر در صورت بروز خشونت، و نفوذ بیگانه در مناطق مرزی ای که امروز نسبتا امن هستند، نیروی آموزش ندیده یا نیرویی که منطقه عملیاتی خود را تجربه نکرده باشد، بسختی میتواند با مردم ارتباط برقرار کرده و قادر نخواهد بود اقدامی که در شرایط عادی تمرین نشده است را در شرایط حاد بحران به اجرا بگذارد.
      -       آن بخش از  جریانهای فکری که در مناطق روستایی مرزی و در معرض تهدیدات مختلف امنیتی هستند، در صورتی که با هسته های خفته عملیاتی چریک های دشمن سمپاتی و هماهنگی برای روز شورش داشته باشند(آنچه در شهرهای عراق مانند رمادی، موصل و تکریت اتفاق افتاد) بسرعت دچار خطا، واکنش و یا تغییر نقشه خواهند شد، و در نتیجه اجرای این مانور این اقدامات قابل ردیابی خواهند بود.
      -          بنیاد عملیات هیبریدی مرزی ضد کشور، از طریق کشتار و تروربه نام حکومت (مانند اقدام چریک های فدایی خلق در کردستان علیه پادگان های ارتش) و سپس ایجاد هسته های مقاومت علیه دولتها انجام میگیرد، جذب نیرو تنها در صورت خلاء قدرت و واکنش نابهنگام دولت مرکزی ممکن است، و از طرفی در صورت اقدام تند، سلطه آمیز و نابخردانه نیروهای نظامی دولتی، اوضاع از کنترل خارج و یا تشدید میشود.(مانند اقدامات دیر هنگام بشار اسد در شمال و غرب سوریه)
      -           ولیکن این اقدام تند و سلطه آمیز برای هسته های نفوذی تا حدودی لازم و رعب آور است و محاسبات شانس، بخصوص بهره برداری از نفوذ های پیشین یا پل ارتباطی برقرار شده قبلی آنها را پایین می آورد، بنابراین حضور پیشدستانه و ایمن سازی جهت ایجاد قوت قلب برای ساکنان و دادن اطمینان برای اجرای مجدد وسریع چنین پاسداری مرزی، سبقه ای برای تحکیم قدرت حاکمیت کشور در مناطق مرزی ایجاد خواهد و فرصت بهره برداری از متجاوزان به اقتدار کشور را خواهد گرفت.
       
       
      در بخش راهبردی؛
      اگر مناقشه امروز آذربایجان – ارمنستان را به ابعاد نظامی و روانی تقسیم کنیم، باید گفت این رابطه 20-80 خواهد بود. اقدامات نظامی که به شکست منجر شوند عواقب وخیم سیاسی بسیاری خواهند داشت با این وجود آنچه روی زمین رخ میدهد سهم 20 درصدی از واقعیت های آینده خواهد شد، و داشتن یک فیلم 5 دقیقه از حضور در مناطق تحت سیطره رقیب در افکار عمومی اثری به مراتب بیشتر از خود نشان خواهد داد.
      دولت پاشینیان با استفاده از اعتراضات گسترده و اجرای شورش خیابانی به قدرت رسیده است و شکست در صحنه نظامی برای وی شکست در صحنه سیاست و افکار عمومی نیز خواهد بود، آنچه وی روی زمین و در مانور نظامی در برابر باکو انجام میدهد در عمل در حکم اجرای مانور سیاسی برای بقای وی  نیز هست، از طرفی باکو نیز تفاوت چندانی ندارد، اگر دولت تک حزب و شبه پادشاهی علی اف نتواند در جبهه ها پیشروی مناسبی داشته باشد، در صحنه افکار عمومی نیز شکست و بی تفاوتی مردم نسبت به دولت مرکزی را تجربه خواهد کرد. اگر بخواهیم ملاک های اقتصادی و راهبردی فتح سرزمینی در قره باغ را در نظر بگیریم، آنچه پس از این جنگ به هر نحوی باقی بماند برتری خاصی از این دو منظر ایجاد نخواهد کرد. بنابراین جنگ در قره باق امری کاملا سیاسی و برای کسب افتخارات سیاسی انجام میشود تا مبنایی نظامی و یا اقتصادی داشته باشد.
       
      در حین و پس از این جنگ:
       
      ارمنستان:
      -          پاشینیان به شکل فزاینده ای خود را پلیس ضد تروریسم، و ضد شورش و بنیاد گرایی اسلامی در منطقه قفقاز معرفی خواهد کرد.
      -          وی خواهد توانست از کشورهای ثروتمند مسیحی و از طریق کلیساهای بسیار، سرمایه لازم در حد لازم برای ادامه جنگ را فراهم کند. و شاید این جنگ راهی برای ورود تفکرات اوانجلیستی به ارمنستان باز کند.
      -          دولت ایروان در محاصره ترکیه و آذربایجان است و بشدت احساس ناامنی خواهد کرد، بنابراین به دنبال ایران و روسیه خواهد دوید، نیروی هوایی، موشکی و پدافندی خود را بشدت تقویت خواهد کرد.
      -          هر دو کشور تسلیحات بسیار زیادی در بخش زمینی از دست داده اند و خواهند داد، تمایل برای جبران تجهیزات زرهی و تقاضا برای تجهیزات دورایستا و موشکی به شکل فزاینده ای بازار تسلیحاتی بزرگی در منطقه قفقاز ایجاد خواهد شد. هر دو کشور به سمت بومی سازی تسلیحات و تبدیل شدن به قدرت های موشکی پیش خواهند رفت، و این امر مزیت موشکی ایران را تحت تاثیر شدید قرار خواهد داد.
      -          ایروان مزیت های ذاتی بزرگی از نظر اقتصادی ندارد، و اگر امنیت خود را از دست رفته ببیند بشدت با آسیب های اجتماعی فراوان روبرو خواهد شد بنابراین دولت پاشینیان هرکاری برای جلوگیری از این وضعیت خواهد کرد، منجمله اجاره دادن پایگاه های نظامی به آمریکا و ناتو، و قرارگیری بجای ترکیه امروز. چنین اقدامی سبب خواهد شد تا هم امنیت لازم را بدست آورد و هم به مکانی امن برای سرمایه گذاری خارجی بدل شود. چه بسا امروز آمریکا به دنبال تنبیه ترکیه و خروج از اینجرلیک و پیمان اجاره تسلیحات اتمی ست، و ممکن است به سمت ایروان روی بیاورد. ایروانی که دولت پاشینیان با تکیه بر شعارهای ضد روسی در آن به قدرت رسیده است.
      -          این امر برای روسیه بسیار آسیب زا خواهد بود بخصوص با توجه به مشکلات با گرجستان، بنابراین روسیه اجازه نخواهد داد و این اجازه ندادن به معنای گسترش وسیع ارتباطات با ارمنستان و حضور پیوسته در آن است. از طرفی برای ایران هم معضلات فراوانی ایجاد خواهد کرد بخصوص اینکه اسراییل در آذربایجان نفوذ گسترده ای پیدا کرده و اگر ارمنستان نیز به سمت آمریکا متمایل شود، محوز ضد ایرانی اسراییل و آمریکا میدان صلح، جنگ و کلیه تحولات منطقه قفقاز تا سالهای بسیار خواهند بود.
       
      آذربایجان:
      -          آذربایجان از توان کشورهای اسلامی نظیر پاکستان، تروریست های اسلامگرا در سراسر دنیا استفاده خواهد کرد، بنابراین به تجربه ترکیه در اداره و مجتمع کردن این چریک ها نیازمند است، تا جایی که ممکن است ادامه جنگ را مستقیما ترکیه اداره کند.
      -          این کشور تا پایان جنگ حجم بالایی تسلیحات مصرف خواهد کرد، و پس از جنگ وارد یک تقابل سرد تسلیحاتی با ارمنستان خواهد شد. اگر ارمنستان قدرت هوایی خود را تقویت کند، آذربایجان در برابر قادر به چنین کاری نخواهد بود.
      -          آذربایجان هم اکنون نیروی هوایی ضعیف و قدیمی دارد که  نمیتواند آنچنان قدرت تهاجمی و عملیاتی کافیاز خود نشان دهد.  بعید است روسها بخواهند آذری ها را در سطح راهبردی مانند نیروی هوایی در برابر ارمنی ها تقویت کنند، آنها قبلا به ارمنستان جنگنده های گرانقیمت و راهبردی سوخوی 30 فروخته اند و ارمنستان را مشتری خود کرده اند، کشورهای غربی نیز بعید به نظر میرسد که بخواهند به آذربایجان در برابر یک دولت مسیحی دیگر اسلحه بفروشند، با این وجود جنگنده های غربی نیز بسیار گرانقیمت تر از گونه های روسی هستند و بعید آذری ها از عهده تهیه آنها بر بیایند.
      -          با توجه به دو مورد فوق به نظر میرسد که آذریها به دنبال تهیه تسلیحات موشکی زمین به زمین کوتاه و میانبرد به شکل وسیع و در قالب راه اندازی خط تولید بروند. آنها از ترکیه موشکهای کروز و بالستیک خریداری خواهند کرد.
      ایران:
      -          سیاست ایران هر چه باشد، در معرض اقدامات پیچیده دو کشور برای ورود به درگیری یا حمایت از یک طرف خواهد بود، هم برای ارمنستان بسیار مفید است که ایران را جلب کند وهم برای آذربایجان، ایران دچار وضعیتی انتخابی میشود، با اینکه این انتخاب حتی در اندیشه بسیار دشوار، ایران باید از آن اجتناب کند.
      -          نخبگان سیاسی آذربایجان و ترکیه به صراحت از چشم داشت خود به خاک ایران سخن میگویند، اما از نظر اقدام در حال حاضر در جایگاهی نیستند که بتوانند کاری از پیش ببرند مگر در صورت ضعف شدید سیاسی و خلاء قدرت در ایران. به همین دلیل ایران هم به جلوگیری از شکل گیری یک اتحاد ضد ایرانی با محوریت "ارتش تورک" که در صورت موفقیت آذربایجان میرود به یک ایدولوژی نظامی سیاسی غالب تبدیل شود، باید بسرعت اقدام کند.
      -          ایران و ارمنستان میتوانند برای شکل گیری یک نیروی نظامی محدود جهت عملیات ضد تروریسم در مناطق مرزی مشارکت کنند.
       
      ویراست نشده است، اگر ایرادی دیدید تذکر بدین تا اصلاح کنم:
      نسخه فارسی تهیه شده برای میلیتاری  http://www.military.ir/
      نسخه انگلیسی :https://msai.ir/
       
       
       
    • توسط karkas
      با سلام


      طی چند هفته اخیر شاهد تصاویر نیروی هوایی المان و فرانسه بودید که تصمیم به ادامه تصاویر گرفتم . در این تاپیک هم تصاویر تمام جنگنده های ترکیه و اساسا نیروی هوایی ترکیه هست . نیروی هوایی ترکیه نیروی بسیار قدرتمندیه و می شه گفت نیروی هوایی کشور های منطقه رو می زاره تو جیب . البته اطلاعاتی از مقاله اقا سعید در مورد استعداد های هوایی ترکیه رو گذاشتم . نيروي هوايي ترکیه شامل 60 هزار سرباز و حدودا 600 جنگنده كه عبارتند از 240 فروند F-16C/D و 175 فروند F-4E و 44 فروند RF-4E و حدود 140 فروند F-5A/B كه همگي مدرنيزه شده و در شرايط كاملا عملياتي قرار دارند.
























      موفق باشید .
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.