Ramtin

تاپیک جامع سرلشکر خلبان گرهارد باکهورن

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

من از شما عذر مي‌خوام رامتين جان. تقصير من بود كه تاپيك رو به بيراهه كشيدم. گويي كه سعي من در مورد اول٬ ذكر نمونه‌ي تاريخي و در موارد بعدي٬ بيشتر پاسخ بود. با وجود اين٬ ازت عذر مي‌خوام. اميدوارم كه آقا سعيد٬ تاپيك شما رو از وجود پست‌هاي اضافه و بي‌خود٬ خالي كنه! باز هم از شما عذر مي‌خوام.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من از شما عذر مي‌خوام رامتين جان.
تقصير من بود كه تاپيك رو به بيراهه كشيدم. گويي كه سعي من در مورد اول٬ ذكر نمونه‌ي تاريخي و در موارد بعدي٬ بيشتر پاسخ بود.
با وجود اين٬ ازت عذر مي‌خوام. اميدوارم كه آقا سعيد٬ تاپيك شما رو از وجود پست‌هاي اضافه و بي‌خود٬ خالي كنه!
باز هم از شما عذر مي‌خوام.


نه بابا اين چه حرفيه ... شما يك سري اطلاعات تاريخي مفيد رو بازگو مي كنيد كه خيلي هاش براي من هم جالبه و تازگي داره... :?

منظور من شما نبوديد...

من در عجم كه 124000 پيغمبر از سوي خداوند فرستاده شدند تا به انسان بفهمانند كه همه انسان ها برابرند و هيچ كس حق نژاد پرستي ندارد... اما گويا اگر خداوند 124 ميليون پيامبر هم مي فرستاد اين قضيه تو گوش خيلي ها فرو نمي رفت... :D

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
گرهارد باکهورن
او در 19 مارس 1919 در کونیسبرگ به دنیا آمد. علاوه بر اینکه به دو زبان تسلط داشت بسیار سخت کوش هم بود و همین باعث موفقیتش در دوره های آموزشی رزم هوایی شد. یک سال پیش از شروع جنگ دوم به لوفت وافه (نیروی هوایی آلمان نازی) پیوست. در ابتدای جنگ به واحد شکاری منتقل شد. و تا پایان جنگ به رکورد اعجاب انگیز 301 پیروزی در رزم های هوایی دست یافت.
شروع او بسیار نا امید کننده بود. او جنگنده های مسراشمیت 109 را برای پرواز ترجیح می داد و به گفته خودش با این جنگنده هرکاری می توانست بکند. اولین نبردهای او در جبهه غرب و مقابل هواپیماهای انگلیسی بود. اما موفقیت چندانی کسب نکرد. اولین پیروزی او در 120 مین ماموریت او بود.
در سال 1940 به هنگ 52 در جبهه شرق منتقل شد و تا پایان جنگ در آن هنگ بود. دراین واحد یک خلبان فوق العاده دیگر نیز بود: هانس یواخیم مارسیل.
سرانجام اولین پیروزی او در سال 1941 به دست آمد و توانست یک جنگنده روسی را در جبهه شرق منهدم کند. و این مقدمه ای بود برای فتوحات دیگر. در سال 1942 موفق به دریافت مدال صلیب شوالیه شد. که این امر به دلیل کسب 59 پیروزی در درگیری های هوایی بود. در سال 1943 این رقم به 120 پیروزی رسید و در سال 1944 هم به 250 پیروزی افزایش پیدا کرد.
او در یک روز رویایی موفق شد به تنهایی 7 فروند جنگنده شوروی را در آسمان منهدم کند.
در طی انجام ماموریت هایش 9 بار هدف قرار گرفت و دو بار هم زخمی شد. در ماه می 1944 در پی مراجعت به پایگاه یک شکاری روس قرار گرفت و مجبور به ترک هواپیمایش شد. خودش در این باره می گوید:
قبلا در مورد وجود شکاری های شوروی به ما اخطار داده شد اما من در آن روز بسیار خسته بودم و پشت سرم را ندیدم. و این باعث شد که برای جنگنده روس یک پیروزی شدم. بهای این اشتباه هم 4 ماه اقامت در بیمارستان بود.
او در لوفت وافه بسیار محبوب و مورد احترام بود. و فرماندهانش او را بهترین یا یکی از بهترین های آلمان می دانستند. اریخ هارتمان یکی دیگر از اعجوبه های آلمان در مورد او می گوید:
گرهارد واقعا از موفقیت دیگران لذت می برد که این خاصیت را مردان کمی دارند. وقتی از لحاظ تعداد پیروزی بر او پیشی گرفتم با تمام عشقش به من تبریک گفت. او یک مرد بود و فرماندهی که می توانست همه مردانش را با خود به جهنم ببرد. افتخار هرکسی بود که برای چنین فرماندهی خود را به کشتن بدهد. دانشتن این گونه فرماندهان آرزوی هر خلبانیست. او یک دوست یک رفیق و یک پدر مهربان بود و بهترین کسی که ملاقات کردم. او از آن دسته کسانیست که زیر دستانش پس از گذشت 30 یا 40 سال از او به نیکی یاد می کنند. به راستی که یک مرد فراموش نشدنی بود.
پس از بهبود از آسیب دیدگی در سال 1944 او دوباره به عنوان فرمانده به جبهه غرب منتقل شد. سرانجام او وارد اسکادران 44 شد که مجموعه ای از نخبگان آلمانی را در خود جا داده بود.
در دومین ماموریتش در این اسکادران، پس از یک درگیری مرگبار و نابرابر با یک فروند موستانگ آمریکایی مورد اصابت قرار گرفت ولی مهارت بالای او باعث شد از مرگ حتمی نجات پیدا کند. در لحظه فرود به شدت با زمین برخورد کرد و ضربه سختی به گردنش وارد شد. این مسئله باعث شد او تا پایان جنگ در بیمارستان بستری شود.
پس از جنگ او از معدود خلبانان جبهه شرق بود که به اسارت روس ها در نیامد. این امر به دلیل دستیابی آمریکایی ها به او بود. چندین ماه در اسارت نیروهای انگلیسی و امریکایی بود و سرانجام هم آزاد شد.
در سال 1956 هم به نیروی هوایی جدید آلمان پیوست و در سال 1976 هم بازنشسته شد. در سال 1983 هم این خلبان شجاع و با اخلاق آلمانی به دلیل یک تصادف در اتوبان کلن به شدت مصدوم و سپس جان سپرد.
خاطره ای از یک نبرد:
امروز 5 اکتبر 1943 بود و روزی خسته کننده، صبح امروز ماموریت خود را برای اسکورت چند هواپیما آغاز کردم. در حین پرواز حدس زدم که امروز روز آرامی خواهد بود. اما پس از نیم ساعت فهمیدم اشتباه کرده ام. صدای مسلسل یکی از جنگنده های خودی مرا متوجه حمله روس ها کرد. یکی از هواپیماهای دشمن را دیدم و به سمتش حمله کردم. در لحظه ای که قصد شلیک داشتم یکی از هواپیماهای خودی از مقابلم رد شد... لعنتی ... شانس آورد. اما من شانس نیاوردم رگبار سنگین شکاری روس قسمت بالای کابین مرا در هم شکست.
بلافاصله با تمام قدرت هواپیما را به پهلوی راست انداخته و حلقه ای افقی ایجاد کردم. خلبان روس دیر فهمید که در تیررس من قرار گرفته است. پس از پایان شلیک مسلسل هایم، جنگنده روسی در آسمان منفجر شده بود...
در نهایت او 301 هواپیمای دشمن را در آسمان منهدم کرد و از لحاظ تعداد پیروزی دومین خلبان جهان است ( پس از اریخ هارتمان با 352 پیروزی).
اما چیزی که او را به راستی از سایرین متمایز می کرد اخلاق انسانی او بود...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با اخلاقترین خلبان دنیا به جرات شهید عباس دوران و شیرودی بود به نظر شخصی بنده حقیر و شجاع ترین

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]با اخلاقترین خلبان دنیا به جرات شهید عباس دوران و شیرودی بود به نظر شخصی بنده حقیر و شجاع ترین[/quote]
100%این حرف شما درست هست و هیچ خلبانی به پای خلبانان ایرانی نمیرسد(از نظر اخلاق)شما هم گرهار باکهورن رو بعد از خلبانان ایرانی با اخلاق ترین بدونید

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.