bell214

گزارش يك خبرنگار از گورستان منافقين(دفاع مقدس)

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

opera عزیز اون بخشی از فرمایشاتتون که در مورد عرایض بنده بود رو قانع کننده نمی دونم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
این جمله شهید والامقام صیاد شیرازی ، چه ربطی به زمین گیری نیرویهای مکانیزه منافقین دارد که شما در پست اول خود ترافیک را باعث آن می دانید !
بله نیروهای منافقین با فرار مردم در جاده اسلام آباد - کرمانشاه مواجه شدند و این مسئله باعث تأخیر در حرکت آنها به سمت کرمانشاه شد !
کمی اندیشه نیز بد نیست ! [/quote]

من میگم شما کلا یه دوره ادبیات فارسی از دبیرستان پاس کن تا پیش دانشگاهی !:?

مفهوم جمله من کاملا واضح و مبرهن هست ولی شما کاملا بعمد یا غیرعمد بدبرداشت کردی

ببین گفتم زمین گیر شدند ، یعنی چی ؟ یعنی سرعت عملی که تا اسلام اباد سرساعت [color=red]تکرار میکنم[/color] سرساعت شهر به شهر تسخیر شد رو از دست دادند و تا اومدن به خودشون بجنبن به ناگاه شهید صیاد با هوانیروز و نیروی هوایی رسیدند و [color=red]تکرار میکنم تکرار میکنم [/color]در همین زمان پشتیبانی هوایی عراق قطع میشه و جنگنده ها از نوژه بلند میتونند بشند ضمن اینکه مجاهدین اگر [color=red]تکرار میکنم[/color] اگر هوانیروز و جنگنده های فانتوم نوژه نرسیده بودند با وصف تاخیری که نیروهای 151 اقا رضا ! توشون تاخیر ایجاد کرده بود از تنگه کامل گذشته بودند که در نزدیکی شکست کامل نیروهای مدافع فانتوم های ایرانی به مانند عملیات سجاده آتش وارد کارزار شده و در دم بیش از 250 نفر از مجاهدین رو با بمبارن دقیق از بین میبرن



به نظر من دوستان کاملا خط به خط نمیخونند خوب مطالب رو یا سریع میگذرند بدون تعمق
[color=red]
لطفا در تجزیه تحلیل نظامی عنصر صبر و درست خوندن رو حتی اگر مطلب درازه به کار ببرید ، شخصا چندین بار سوتی دادم سر این قضیه و بد بد بد برداشت کردم جمله رو که به ضرر خودم بیشتر تموم شده ! پس بهتره خوب مطالعه کن[/color]ید



راجبه تمرکز نیرو ، بازم میگم ، تمرکز نیرو به صورت سازمانی وجود نداشت ولی یگان های زیادی در اماده باش برای حمله قریب الوقوع به خاک کردستان عراق وجود داشت که به دلیل حمله به جنوب ایران قسمتی ازشون رفتند ولی چند تیپ بسیار مهم شامل تیپ خرم اباد و ... سرجاشون بودند هرچند قرار بود وارد جنوب بشن
[color=green]
ولی نمیتونم با قطعیت بگم چون هیچ سندی هیچ سندی راجبه استعداد نیروها به جز مصاحبه ها وجود نداره که خودتونم شاهدید چندان کامل ودقیق نیست[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
قبل از هرچيز از دوستان بزرگوار مي‌خوام نسبت به همديگه، ادب و احترام رو رعايت بفرماين.

هركس كه تو اين تاپيك نظر مي‌ده، خودي و دوستدار كشورش هست.
اگه هم حرفي مي‌زنه، از سر دلسوزيه!

در تحليل هم قرار نيست كه به به و چه چه كنيم. بايد خوبي‌ها و بدي‌ها رو گفت.
احتمالات مختلف رو مورد بحث و بررسي قرار داد.
والا اگه قرار به زدن حرف‌هاي تبليغي باشه، اينهمه مقاله‌ي تبليغي در خصوص اين عمليات نوشته شده كه البته فايده‌ي تحليلي چنداني هم نداره.
پس دوستان مي‌تونن از خوندن اون مطالب لذت ببرن.

اگه دوستان زحمت مي‌كشن و ميان اينجا وقت مي‌ذارن و خطوط بيشماري رو تايپ مي‌كنن، به دليل ارزشي هست كه براي تحليل قائلن و همچنين باز كردن دريچه‌اي نو در افكار دوستان.

نكته‌ي دوم اينه كه مادامي كه دوستان، تعصب رو كنار نذارن و به قضايا جانبدارانه نگاه كنن، بخش عمده‌اي از منطق‌شون رو (حداقل در اون زمينه‌ي خاص) بلوكه فرمودن و خواه ناخواه مغزشون اجازه‌ي تحليل در اين زمينه رو پس مي‌زنه.
فقط و فقط به اين دليل كه نسبت به موضوع تعصب دارن.

ولي براي تحليل، بايد و حتماً بايد ذهن رو كاملاً پاك كرد (بدون سابقه و جهت گيري و صدور حكم) و پس از اون، با استفاده از دانش و معلومات و اطلاعاتي كه در اختيار هست، زواياي امر رو سنجيد، از قضاوت زودهنگام بشدت پرهيز نمود و صرفاً با قرار دادن تكه‌هاي پازل، در نهايت امر به اين نتيجه رسيد كه پازل، حاوي چه شكلي هست.

در غير اينصورت، خواه ناخواه تحقيق و تحليل ما، به بيراهه كشيده مي‌شه؛ چون ملزومات تحليل رو رعايت نكرديم.

-------------------------------------------------------

ساعت 2:35 شب، اجازه‌ي بيش از اين نوشتن رو بهم نمي‌ده.

فقط چند نكته‌ي كوچك رو خدمت دوستان عرض مي‌كنم :

1- عراق در هنگام عمليات مرصاد يا عمليات سرنوشت، قطعنامه و آتش بس رو نپذيرفته بود كه بخواد نقضش كنه و بشكنه!

2- در اثرگذار بودن مجاهدين خلق، ذكر همين نكته بس كه با برداشته شدن حمايت‌ها از ايشان، هنوز كه هنوزه عراق درست نتونسته دمشون رو بچينه! چه برسه به اون قدرتي كه در سال 67 داشتن.

3- منافقين بيشتر در كشتار اكراد عراقي نقش داشتن (فكر كنم 30 هزار نفر).
اكثر كشته‌هاي انتفاضه شعبانيه، از شيعيان عراقي بودن.
ولي اگه صدام موفق به سركوب اين انتفاضه شد، فقط و فقط به لطف ايالات متحده بود كه به عراق بسيار تضعيف شده و ارتش تار و مار شده‌اش، يه حال بشدت اساسي داد و براي سه روز، منطقه‌ي پرواز ممنوع رو لغو كرد و هواپيماها و هلي‌كوپترهاي بجاي مانده از جنگ خليج، با آسودگي خاطر و از آسمان، شروع به قرباني كردن مردم نمودن (شبيه به كاري كه در ليبي انجام گرفت، قبل از حمله‌ي ناتو به ليبي! البته مي‌دونين كه! از نظر صدا و سيماي تحليل‌گر ما، ناتو فقط به دنبال زدن اهداف غيرنظامي بوده!! البته تو باتلاق ليبي هم گير كرده و اساساً‌ كاري نتونسته انجام بده :? !!).

پس از درهم شكستن مقاومت اوليه‌، كشتار از زمين آغاز گرديد كه وحشيانه‌ترين كشتار در نوع خود بود!

در مجموع، نزديك به نيم ميليون نفر در اين انتفاضه كشته شدن!
از طريق لينك زير، مي‌تونين بخشي از اين جنايت كه همانا اهانت به حرمين شريفين در كربلا بود رو ملاحظه بفرمايين‌ :

http://alkafeel.net/persian/entefada/view.php

4- اديب جان! اسم اون عمليات كه در فيلم «سجاده آتش» مشاهده فرمودي، كربلاي 5 بود! همين كربلاي 5 خودمون icon_biggrin .

5- درخصوص تمركز نيروها، باهات موافقم. اطلاعات كاملي نداريم.
ولي با شناختي كه از سيستم جنگي سپاه دارم، فكر مي‌كنم كه مطابق معمول، هرچي داشتن روانه‌ي جنوب كردن. چون امام (ره) اينده‌ي سپاه رو با خرمشهر گره زده بودن. پس طبيعي بود برادران هرچقدر نيرو دارن تو جبهه‌ي جنوب پمپاژ كنن تا نذارن دوباره بخشي از خاك اين مرز و بوم، به دست بعثي‌ها بيافته.
ديگه حساب كن. وقتي لشكر 32 انصار الحسين (ع) رو هم فراخوان مي‌كنن براي جبهه‌ي جنوب، ديگه اونجا چه خبر بوده!!!
اين نكته رو هم سردار رضايي فرمودن و هم شهيد بزرگوار صياد شيرازي در خاطرات خود به وضوح ذكر فرمودن؛ هم عزيمت لشكر 32 به جبهه‌ي جنوب و هم اعزام لشكرهاي سپاه از جنوب به غرب براي مقابله با منافقين و قيچي كردن اون‌ها.

6- نمي‌دونم كدوم يك از دوستان فرمودن و در امر تله گذاشتن براي منافقين و تا چهارزبر كشاندن‌شون تشكيك به عمل آوردن.
بد نيست يه بار ديگه نقل قولي كه برادر اديب گذاشتن رو مطالعه بفرمايين (خواهشاً كمي با دقت اين متون رو مطالعه بفرمايين. چون مثلاً داريم به اونا استناد مي‌كنيم) :

[quote]در پايان روز اول بود كه مردان شوراي عالي دفاع ايران كه از خبر سقوط شهرهاي غرب كشور سردرگم شده بودند، تيمسار صياد شيرازي را مأمور رسيدگي به وضعيت منطقه غرب كردند. صياد، همان شب با يك هواپيماي فالكون، خود را به باختران [ كرمانشاه ] رساند و هنگامي كه از اوضاع منطقه آگاهي يافت، دريافت كه برخلاف گمان اوليه، با ارتش عراق طرف نيستند، بلكه در برابر نيروهاي مجاهدين خلق، قرار گرفته‌اند. [color=red]وي سپس طرحي ريخت كه بر پايه آن، [b]بايد به متجاوزان اجازه داده مي‌شد تا تنگه ي چهارزبر در سي و چهار كيلومتري باختران [ كرمانشاه ] پيشروي كنند[/b]. آن گاه در آنجا، خلبانان هوانيروز از عقب و جلو، راه را بر كاروان مي‌بستند و نيروهاي مردمي و بسيجي بسياري كه پس از آگاهي از حمله، از سراسر كشور به باختران [ كرمانشاه ] آمده بودند، از راه زمين، به سركوب دشمن مي‌پرداختند.[/color][/quote]

همچنين در جايي ديگه، آيت الله هاشمي رفسنجاني جمله‌اي رو فرمودن كه خوندنش بد نيست و البته مؤيد طرح به دام انداختن منافقين در خاك ايران هست :‌

[quote][b]جنگ و صحنه به گونه ای درست شده بود که اینها توی کیسه آمدند و ما در کیسه را بستیم[/b]. تدارک منافقین خیلی وسیع بوده و ضربه وارده بر آنها خیلی عمیق است. ۱۲۰ تانک زرهی دجله، ۶۰ نفربر و ۶۰۰ خودرو دیگر، حدود ۵۰۰۰ رزمنده و همین تعداد پشتیبانی و تدارکچی و طرح رسیدن به تهران، خیلی احمقانه و ساده لوحانه و هفتاد درصد انهدام[/quote]

در اينكه فرماندهان ما از حمله‌ي منافقين غافلگير شده بودن (در عين قابل حدس زدنش)، شكي نيست.
ولي تصميمات جنگ هم آنچنان نياز به زمان نداره (دوستاني كه تاريخ جنگ‌هاي جهاني رو از حفظ هستن ديگه نبايد اين حرف رو بزنن).

با شناختي كه از منطقه داشته بودن، چهار زبر رو بهترين نقطه براي درگيري تشخيص دادن. اين موضوع رو هر ساله مي‌تونين از دهن سرداران و اميراني كه در عمليات حضور داشتن بشنوين كه چطور اين تنگه براي دفاع [b]انتخاب[/b] شد!

پس موضوع چندان عجيبي نيست.

ضمناً قرار نبود حالا كه منافقين حمله كردن، چهار تا مگس كش بزنيم و چهار تا كشته ازشون بگيريم!!
قرار از خيلي قبل‌ترش (يعني زماني كه تقريباً مطمئن بودن منافقين به زودي حمله خواهند كرد؛ ولي معلوم نيست از كدوم طرف)، بر اين بود كه منافقين به طور كامل به داخل خاك ايران كشيده بشن و راه‌هاي فرار به روشون بسته شه و يكبار براي هميشه از شرشون خلاص شن كه تاكتيك جنگي به غايت خردمندانه‌اي هست.
چون به فرض ممكنه جون چند صد نفر در اين راه قرباني بشه. ولي جون چند صد هزار نفر پس از اون در امان مي‌مونه.

پس اپراي عزيز. خواهشاً به اين نكته توجه داشته باش كه دفاع مرزي و ايجاد كمين در راه منافقين و مقاومت درون شهري، نه تنها كمكي به اصل موضوع نمي‌كرده، بلكه باعث اطمينان منافقين از عدم امكان اجراي طرح كلي عمليات و رسيدن به خواسته‌هاشون و در نتيجه، صدور دستور عقب نشيني بود.

خواهشاً در اين مورد هم اون ديدگاه جنگي‌ات (كه با وجود تراريختگي‌ات، هنوز درت حفظ شده!!) رو بيشتر مورد استفاده قرار بده و طرح حمله رو مورد بررسي قرار بده.

يكبار ديگه هم عرض مي‌كنم. دفاع در مرز يا گردنه‌ها و غيره و غيره؛ تا زماني كه منافقين با عقبه‌ي خويش در عراق در ارتباط بودن، كاملاً بي‌فايده بود.

راستي اديب جان. نگاهي به [url=http://www.tabnak.ir/fa/news/157306/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C-%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF-%D8%B5%D9%8A%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%8A-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%85%D9%84%D9%8A%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%B5%D8%A7%D8%AF]اين لينك[/url] بيانداز. برات جالبه (البته فكر كنم خونديش).

در بخشي از اون، مجدداً به ترافيك مردمي اشاره شده :

[quote]چنان جو پريشاني و اضطراب در مردم ايجاد شده بود که سراسيمه از خانه بيرون آمده بودند. از طرفي جاده کرمانشاه به بيستون از خودروهايي که در انتظار جابه‌جايي بودند، مملو بود و ترافيک سنگيني ايجاد شده بود.[/quote]
البته در خود خاطرات شهيد بزرگوار صياد شيرازي، كه اديب عزيز نقل قول فرمودن، اين نكته هم اومده :‌

[quote]25 كيلومتر كه گذشتيم، رسيديم به گردنه چار زبر كه الان، نامش را گذاشته‏اند «گردنه مرصاد».
[b]من يك دفعه ديدم وضعيت غير عادي است، با خاكريز جاده را بستند. يك عده پشتش سنگر گرفتند و با تفنگ سبك مي‌جنگند[/b]. اصلا من اسم اينها را ملايكه مي‌گذارم. اينها از كجا آمده بودند؟ كي به آنها مأموريت داده بود؟! معلوم نبود. بالگرد داشت مي‏رفت. يك دفعه نگاه كردم، مقابل اون ‏ور خاك‏ريز، پشت ‏سر هم تانك، خودرو و نفربر همين جور چسبيده بودند و همه معلوم بود مربوط به منافقين است و فشار مي‏آورند تا از اين خاكريز رد بشوند. [b]گرداني بوده از سپاه از همين تيپ انصار الحسين مال همدان[/b]. [color=red]اينها عازم منطقه جنوب بودند توي مسير مي آيند با اينها روبه‌رو مي‌شوند. همانجا خاكريز مي‌زنند[/color]. شايد 50 درصد اين گردانها شهيد مي‌شوند، ولي كسي از خاكريز گذر نمي‌كند. [/quote]
كه اين موضوع، مصدق فرمايشات برادر رضا نيز هست.

من فكر كنم اگه دوستان، كمي تعصب رو كنار بذارن و به درستي نگاه كنن، ملاحظه مي‌فرماين كه اكثراً دوستان دارن يه حرف رو مي‌زنن؛ منتها هركس به زبان خودش.

استنادات همه‌ هم يكسانه. فقط تعصب عجيبي ديده مي‌شه در رد و پذيرش برخي حرف‌ها كه اتفاقاً اصلاً و ابداً، ناقض همديگه نيستن.

بطور مثال، خيلي راحت مي‌شه هم ترافيك مردمي رو پذيرفت و هم، دفاع لشكر 32 انصار الحسين (ع) در رأس تنگه‌ي چهارزبر رو. كما اينكه شهيد بزرگوار صياد شيرازي، به هردوي اين موارد به وضوح اشاره فرمودن.

7- اديب عزيز. فرمايشت صحيحه كه خيال فرماندهان از جبهه‌ي جنوب داشت آسوده مي‌شد. ولي اينطور نبود كه قضيه همين‌طور گذاشته بشه.
علي‌الظاهر تصميم اين بود كه حالا كه عراق از حسن نيت تهران سوء استفاده كرده، بايد پاسخي به اين تجاوز آشكار داده شه. نقشه‌ي حمله به فاو مجدداً‌ طراحي شده بود و همه‌ي مراحل سنجيده شده و نيروها آماده شده بودن و مي‌شه گفت همه كاراي قبل از حمله انجام گرفته بود كه با مخالفت امام (ره) مواجه شدن!
البته (فكر كنم در يكي از مصاحبه‌هاي سردار غلامعلي رشيد خونده بودم) كه تازه نيروهاي ما داشتن براي حمله به خاك عراق خودشون رو آماده مي‌كردن و آماده‌ي ورود به خاك عراق بودن كه خبر رسيد منافقين از غرب به ما حمله كردن.

پس ملاحظه مي‌فرمايي؟ اونچنان فراغ بالي حاصل نشده بود.
ضمن اينكه مرد مؤمن! اون بنده‌هاي خدا چند روز عمليات سنگين داشتن. شما نمي‌خواي يه نصف روز بهشون استراحت بدي؟!! عجب فرمانده‌ي سنگدل و بي‌احساسي هستيا!!
هرچند كه به مرحله‌ي استراحت هم نرسيده بودن و همون‌طور كه عرض شد، عراق در حال عقب نشيني بود و طبيعتاً نيروها اگه هم در جنگ مستقيم نبودن، حداقل در آماده‌باش 100% بسر مي‌بردن.
باز يادآوري مي‌كنم كه منافقين، روز سوم مرداد حمله كردن و عراق هم 31 تير! يعني فاصله‌ي حمله‌ي عراق تا حمله‌ي منافقين، 4 روز بود نيروهاي سپاه، عملاً بعد از يكم تازه به منطقه رسيدن و درگيري‌ها تا حتي زمان عمليات مرصاد (يعني 5 مرداد) ادامه داشت.

8- عراق قبل از حمله‌ي منافقين، اقدام به زدن پايگاه نوژه كرده بود. يعني عملاً (اگه نگيم فرودگاه غيرقابل استفاده بود) قدرت اقدام عاجل از سوي اين پايگاه گرفته شده بود (قابل توجه دوستاني كه به پشتيباني هوايي اين پايگاه چشم اميد بسته‌ بودن در اين عمليات).

9- شكر خدا قرار بود چيزي ننويسم!!
همين‌جا «است» و «نقطه» رو مي‌ذارم و حرفم رو تموم مي‌كنم.
چون ساعت 3:15 هست!!!

جالبيش اينه كه هربار كه به يه نكته شك مي‌كنم، يه سرچ تو اينترنت مي‌كنم و مي‌شينم پاي مقالات و همين باعث مي‌شه كلي زمان از دست بدم! امان از اين بي‌سوادي!!!

مشتاق خوندن نظرات دوستان بزرگوار هستم.

مواردي هم كه پاسخ داده نشده، ان شاءالله در سري بعدي پاسخ خواهم داد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مصطفی جان، واقعا باید ازت تشکر کنم.
گاهی قرار دادن یک متن کامل تنها موجب سردرگمی بیش تر میشه.

اما نقل قول ، یکسری پاشنه آشیل هایی که روش بحث داریم، میتونه کمک فراوانی بکنه. البته به شرایط رعایت امانت داری و همچنین وجود اعتماد طرفین .
[quote]
8- عراق قبل از حمله‌ي منافقين، اقدام به زدن پايگاه نوژه كرده بود. يعني عملاً (اگه نگيم فرودگاه غيرقابل استفاده بود) قدرت اقدام عاجل از سوي اين پايگاه گرفته شده بود (قابل توجه دوستاني كه به پشتيباني هوايي اين پايگاه چشم اميد بسته‌ بودن در اين عمليات). [/quote]

من دقیقا میخواستم که در جواب دوستان به این نکته استدلال کنم که چرا در ابتدا پشتیبانی هوایی عراق خوب بود و رفته رفته کم شد و بعدش ناپدید شد!
اما واقعیت اینه که هیچ وقت نتونستم براش سند معتبری پیدا کنم، برای همین از خیرش گذشتم.
اون چه که من شنیدم، ظاهرا برای چند روز کاملا باند پرواز از دسترس خارج شده بود ... .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مصطفی همه حرفا رو زدی و چون بعضی از دوستان شما رو منافق نمیدونند و کمی کمتر با تعصب الکی رو متن ها نگاه میکنند خوشبختانه فکر کنم تاثیر خودشو داشته باشه
قسمتهایی هم که در رابطه با من بود تایید میکنم و به صورت ضمنی صحه میزارم روشون ، فعلا من اطلاعات جدیدی به دست نیاوردم که راستش افتادم تو فکر اینکه راجبه دفاع مقدس و عملیات هاش یه سری کتاب اگه خدا بخواد بنویسم که اولیشونم همین مرصاد هست ، شاید اسنادی که لازم هست و الان از ارزش نظامی خارج شدند در اختیارمون قرار بگیره

نهایت اطلاعاتی که میشه به دست اورد رو به جرات میتونم بگم تا این لحظه از هزاران منبع مختلف با بدختی به دست اوردم و نتیجه خلاصه ش شده این ولی متاسفانه هیچ سند رسمی وجود نداره هیچی .... یعنی به خاطر خدا هم که شده فرمانده سپاه اسلام اباد نیومده بگه ما اینقد نیرو اون روز داشتیم که این شد و ان شد و ... هیچی کلا

اگر عمری باقی بود راجبه عشقم کتاب مینویسم

با تشکر

بحث خوبی بود اقا مصطفی و ممنون مثل همیشه امید رو در ذهن من زنده میکنی !

یاحق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فکر می کنم خیلی حرفاهامون به درازا کشید و منم اصلا دوست ندارم ادامه بدم چون یه ست باز سر اظهار نظرها رو باز می کنه ولی به حرف آقا مصطفی گوش دادم و چند روزه پست نداادم شاید اگر عصبانی هستم کمی آروم بشم.

وارجو خان ایشون گفتن برای ما مهم نیست سقوط کرماناشه و ما اسد آباد جلوی اونها رو می گیریم .در ضمن ایشون اصلا نگفتن اگر ما بمباران می کنیم با چی فقط اشاره ای داشتن که جلوشون رو می گیریم ولی سوال اینه با چی ؟
در ضمن همین اظهار نظر نشون میده از قبل طرحی نبوده ولی حضور شهید صیاد باعث طرحریزی سریع میشه در ضمن وقتی شهید می رسه تقریبا اونها اسلام آباد بودن.

ارنست جان شمال عراق تنها یه عملیات فریب بود برای پرت کردن حواس عراق هر چند من یکبار خپمت واریور و الکتروآفیسر این موضوع رو مطرح کردم که ما از شمال عراق اگر عمل می کردیم عملا حالا شاید عراق همین قدر هم وسعت نداشت و خیلی زودتر قائله ختم میشد ولی جاش اینجا نیست و در عین حال میشه گفت تحلیل در موردش نوعی آرزو شخصیه که شاید توی اون برهه واقعا شدنی نبوده ولی خوب قابل طرح هست.

مصطفی جان تا پاطاق 50 تا 60 ک م هست و در عین حال حتی در دهانه ورودی شهر اسلام آباد هم میشد جلوی اونها رو گرفت(تیپ ۲ لشگر۸۱ همینجا مستقره) و اون زمان دیگه ارتباط هم با پشت جبهه به اون معنا نداشتن ولی خوب طرح جلوگیری از پیشروی اونها در زمان کمی همونطور که شما خودت اشاره کردی توسط شهید گرفته شد و اگر غافلگیری ما رو نمی گرفت(نکته سیاه عملکرد ما) شاید جایی دیگه این کیسه دوخته میشد.

مصطفی جان اون ترافیک جاده بیستون کرمانشاه هم بر می گرده به اعلام رادیو به مردم برای تخلیه شهر و مردم در حال خروج بودن این جاده هم بین کرمانشاه و همدان هست و در غرب کرمانشاه و ربطی به جاده اسلام آباد در جنوب غربی کرمانشاه نداره.این ترافیک هم اون ترافیک نیت.
در ضمن در مسیری که حرکت می کردن باید عرض کنم پدر بنده هم حضور داشتن و از نزدیک شاهد قضیه بوده و باید بگم ترافیک مردمی به اون معنا نبود و شاید موردی بوده چون مردم به محض دیدن ستون اونها از جاده به طرف کوه پناه می بردن و جاده رو نمی بستن اما خوب ممکنه یه جایی تراکتوری ماشینی چیزی رو به دلیل نزدیکی و یا بدی راه ول کردن و در رفتن .
منافقین یه اشتباه دیگه هم کردن و اون این بود کمی در شهر اسلام آباد خودشون مکس کردن می دونین چرا برای اینکه تیم های ترور در پی فرماندهان بسیج بودن و دنبال فرمانده بسیج منطقه اسلام آباد جاده اهواز بودن و اونجا پست بازرسی می زنن و مشغول بودن و در داخل شهر هم پاکسازی می کردن برای همین کمی از برنامه عقب افتادن.

جناب رسول اگر شما در داخل کشورت گروهی قوی داشته باشی با حمایت غربیها (سروران صدام) آیا پی دشمنی اونها و غرب رو به تنت می مالی ؟من که باشم نه اتفاقا این عملیات برای صدام یکی از اون طرح های خیلی خوب بود که از مخ این دژخیم برخواسته بود چرا؟عرض می کنم.
۱-ایمگروهک بازوی اطلاعاتی عراق بود و روابط ایران و عراق هم حتی اگر صلح هم میشد باز همیشه تنش می داشت و عراقی ها این رو می فهمیدن و پیش بینی می کردن برای همین همیشه به این بازوی اطلاعاتی نیاز داتن اگر از تاکتیک مورد اشاره شما استفاده می کردن دشمنی این گروهک شروع میشد و نهایتش این بود که با کمکغرب مثلا می رفتن ترکیه و یا توی اروپا پخش میشدن ولی عراق از داشتن یک بازوی اطلاعاتی قوی در ایران محروم میشد.

2- اگر شما بتونی با پول همسایت شر یه دشمن بالقوه رو بکنی خدایی دست توی جیب خودت می کنی و هزینه کنی برای نابودیش بالطبع نه یه کاری می کنی دشمنت اونها رواز بین ببره و هزینش هم خودش بکنه.

3-با توجه به اهداف عملیات منافقین صدام خودش شروع کرد به کمک به اونها قویشون کرد حتی بهشون سلاح های لازم رو داد و اونها رو فرستاد ایران چندین هدف رو با هم دنبال کرد یکی اگر بردن و جایی مثل کرمانشاه و .... رو گرفتن فبها به نفع عراق وخودش هم می اومد نیرو می فرستاد و تثبیتشون میکرد .اگر نمی تونستن هم کاری بکنن بدون هزینه از خودش این گروهک رو به دست پول و سلاح ایرانی ها از بین می برد و سوم اینکه اگر این گروهک موفق میشد که بازم بازوی اطلاعاتی خودش رو تا ابد توی ایران داشت کما اینکه تا سقوط صدام داشت و اگر هم موفق نمی شد باز دشمنی با صدام نداشتن می دونین چرا چون اونها رو ایرانی ها نابود کرده بودن نه صدام که بخوان باهاش دشمنی کنن.
و باز می بینیم که صدام از این گروهک باز هم استفاده خودش رو برد و باز هم بازوی اونها در ایران بود.البته نمی دونم اطلاع دارین یا نه که معادلات قدرت در دنیا عوض شده و الان اطلاعات و علم شاخصه های اصلی قدرت هستن می بینین با این کار صدام همیشه یه عامل عمده اطلاعاتی توی ایران در اختیار داشت.

می بینین که در این مورد صدامخیلی تیزهوشی به خرج داد(البته تنها که نبوده ۱۰۰ درصد استراتژیک ها و نظامیان قوی بهش کمک می کردن).
امیدوارم فهمیده باشین چرا صدام مستقیم با این گروهک در نی افتاد.

ممد پایلوت جان شما ظاهرا تاپیک رو به دقت از ابتدا مطالعه نکردین و هنوز متوجه قضیه نشدین شهید صیاد درسته نظامی بود ولی خود آقای رضایی می گه ایشون خودش رو به منطقه رسوند و اتفاقا بودن شهید صیاد دلیل خوبی بر این هست باید به ارتش اعتماد کرد.
دوست عزیز سایت سوباشی ما هدف قرار گرفته بود و فرودگاه هم بمباران شده بود (سایت سوباشی در کوه های ضلع غربی همدان و فرودگاه نوژه هم در همون حوالی هست) و سیستم اخطار زود هنگام ما اونجا عملا تا چند روز از کار افتاده بود و همچنین در این حمله رادار مورد اصبت قرار گرفت و در عین حال اتاق کنترل هم مورد اصابت قرار گرفته بود و تیمی بسیار قوی از بجه های رادار و پدافند شهید شده بودن.
در ضمن صدام ۳ روز پیش رسما دوباره به جنوب حمله کرده بود و دخالت هوایی اونها تاثیری در شروع یا عدم شروع جنگ نداشت چون اونها در حال جنگ بودن و حالت دفاع و .... معنی نداشت هر چند برادر مصطفی اشاره کردن که صدام هنوز قطعی قطعنامه رو قبول نکرده بود.
و باز برعکس شما باید بگم عراق خیلی دوست داشت دوباره جنگ رو شروع کنه ولی برآوردش کمی غلط بود با گزارشات سران نظامی و سیاسی به امام و پذیرش قطعنامه اونها فکر می کردن ماشین دفاعی ایران دارای رخوت شده عین منافقین و فکر نمی کردن باز اگر حمله بشه در یک آن شاهد سیل حجوم مردم به جبهه باشن ولی بعد از آغاز کار و دیدین توان ایرانی ها فهمیدن این برآورد درست نبوده بای همین دیگه ادامه رو به صلاح ندونستن .
هر چند عراق باز می تونید ببینید که بارها قویتر و مجهزتر شده بود از ابتدای جنگ.

برادر من صدام هزار بار این این آتش بس ها و قطعنامه ها رو نقض کرده بود هیچ کس بهش نگفته بود بالای چشمت ابرو این دفعه عین همونها میشد و غرب هم کاریش نداشت قربان صدقش هم میشد ولی خوب دیگه کارشون گره خورد و تیرشون خورد به سنگ وگرنه صدام کسی نبود با یه تیکه کاغذ از بخشی از خاک ما بگذره.

ببخشین که باز سر این بحث رو باز کردم و باز هم روده درازی و .... ولی فارغ از تمام بحث ها و ... فکر می کنم این تاپیک مرجعی بسیار خوب در مورد این عملیات شد .

یا علی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.