RedArmy

تحلیل و پیگیری تحولات جمهوری خلق چین

Recommended Posts

داوود جان ! شما که میدونی دیگه واسه چی پس این حرف رو میزنی !؟ اگر سخنرانی کندی انقدر قدرت داشت که آمریکا مجبور به امتیازدهی به شوروی واسه برچیدن موشک هاش از کوبا نمیشد که ، یکم تامل کردن هم خوب چیزیه بخدا ! اونهایی که شما میگی پژوهشکده نیستند بنگاه پروپاگاندای غرب هستند که میخوان دنیا فکر کنه آمریکا با یه سخنرانی قضیه کوبا رو جمع کرد وگرنه هیچ عقل سالمی همچین چیزی رو قبول نمیکنه .

در مورد ترکیه زرادخانه ی اتمی که که وسایل پرتاب (اصطلاحا Delivery system) مثل موشک نداشته باشه اصلا بلااستفاده نیست ، ضمن اینکه لانچرهای دفاع ضدموشکی اساسا نیاز به نزدیک شدن اونچنانی به مرز کشور متخاصم نداره و در همون سرزمین کشور مدافع نصب میشه ، همونطور که هم عمده موشک های نایک زئوس در خاک خود آمریکا (آلاسکا و هاوایی) نصب شدند و هم موشک های گالوش و غزال در خاک خود شوروی

[url="http://en.wikipedia.org/wiki/Project_Nike#Deployment"]http://en.wikipedia.org/wiki/Project_Nike#Deployment[/url]

جناب نپتون ، هرچند معرفی ریز به ریز صنایع دو کشور ارتباط مستقیمی به بحث تاپیک یعنی قدرت نظامی پیدا نکنه اما اگر میخواید معرفی کنید خواهشا با منبع و مستدل بفرمایید ، با تشکر
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اونهایی که شما میگی پژوهشکده نیستند بنگاه پروپاگاندای غرب هستند


قربون شكل ماهت بابا تو رو به قرآن جون هر كي دوست داري از اين شعارهاي جذاب و خوش آب و رنگ كه خوراك آقاي دكتر رحيم پور ازغدي هست رو شما ديگه نده. من و شما حداقل توي همچين سايت تخصصي بايد يه خورده بيشتر حرفارو مزه مزه كنيم ديگه. اين طور نيست؟
در مورد اصل قضيه بحران موشكي كوبا هم به قول قديميا عاقلان دانند و يا به قول جديديا آگاهان دانند. :winking:


در مورد ترکیه زرادخانه ی اتمی که که وسایل پرتاب (اصطلاحا Delivery system) مثل موشک نداشته باشه اصلا بلااستفاده نیست ، ضمن اینکه لانچرهای دفاع ضدموشکی اساسا نیاز به نزدیک شدن اونچنانی به مرز کشور متخاصم نداره و در همون سرزمین کشور مدافع نصب میشه ، همونطور که هم عمده موشک های نایک زئوس در خاک خود آمریکا (آلاسکا و هاوایی) نصب شدند و هم موشک های گالوش و غزال در خاک خود شوروی



درسته بمب اتمي كه رو كله موشك نصب نباشه به درد ضربه اول نميخوره ولي همون موقع بمب افكن هاي بي-52 و.. فت و فراوون توي تركيه و دور و بر شوروي ريخته بود تا حسابي از خجالت شوروي دربيان.

دفاع ضدموشكي هم درسته كه اگر تو كشور مدافع نصب باشه كافيه منم منظورم اينه كه آمريكا بيخ گوش شوروي توي بيشتر كشورهاي اروپايي خداتا پايگاه ضد موشكي نايكي هركولس داشت ولي شوروي هيچ پايگاه مشابهي بيخ گوش آمريكا نداشت.

شما كلا اطلاعاتت در زمينه برنامه ضدبالستيك آمريكا ايراد داره. يه مطالعه رو برنامه نايكي و سيف گارد بكني بدك نيست .
http://en.wikipedia....feguard_Program
http://en.wikipedia....cket)#Nike_Zeus

شما 2 تا اشتباه داري:
1-موشك زئوس هرگز عملياتي نشد. اون موشك ضد بالستيكي كه شما باهاش اشتباه گرفتي اسپارتان هست كه فقط و فقط تو داكوتاي شمالي علم شد و اصلا رنگ آلاسكا و هاوايي رو هم نديد.
2-همين طور در مورد مكان چيزي كه شما باهاش اشتباه گرفتي نايكي آژاكس(با تلفظ آمريكايي ايجكس) هست كه اصلا قابليت ضد بالستيك نداره و فقط يه موشك ضد هواپيما و تهديدات هوايي هست و از 1958 تو آلاسكا و هاوايي نصب شد و هيچ ارتباطي هم به بحث ما نداره.

اسپرينت از 1972 و اسپارتان 1975 عملياتي شدن و به دليل اينكه هيچ گونه توجيه عقلاني و منطقي در تاثير گذاريش روي دكترين MAD وجود نداشت ( به دليل اينكه سيستمهاي ضد بالستيك اون دوره خيلي خيلي مسخره و ابتدايي بودن) آمريكا تصميم گرفت بعد از چند ماه اين سيستم پر خرج و الكي گرون و بي مصرف رو گور به گور كنه بره پي كارش ولي شوروي خيلي بي دليل و با اينكه ميدونست سيستم A-35 خودش توي يه درگيري تمام عيار اصلا به دادش نميرسه لجاجت كرد و سيستمش رو عملياتي نگه داشت.اونم با اون هزينه هاي سنگين و اقتصاد ذغاليش.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب داوود اتفاقا مزه مزه کردن کاری هست که شما باید در مورد حرفهاتون انجام بدید و ببینید آیا با صرف یک "سخنرانی" میشه یکی از بزرگترین رویارویی های غرب و شرق رو فیصله داد ؟!

ادامه ی این بحث مطمئنا تاپیک رو به انحراف میبره ، شمام خودتون تقریبا جواب خودتون رو در مواردی مثل ترکیه (وسط جنگ اتمی بنظر شما باندی اصلا سالم میمونه دور و بر شوروی ؟!) دادید ، پروژه ی نایک زئوس ، آژاکس و هرکولس در کل همشون جز پروژه ی نایک بودند که بیشتر این پروژه ها در خاک خود آمریکا اجرا شد (بدلیل محدودیت های فنی رهگیری و ...) مثل همون پروژه ی هرکولس شما که طبق لینک خودتان در شیکاگو نصب شد ، پایگاه شوروی در "بیخ" گوش آمریکا رو هم قبلا عرض کردم اسمش رو ! پایگاه ضدموشکی نبود اما مرکز جمع آوری اطلاعاتی بود که تا سالها تمام UP/DOWN LINK های امریکا رو شنود میکرد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در بحث بحران موشکی کوبا این یه فاجعه سیاسی بود برای شوروی ها و یک عقب نشینی صد در صد من جای شوروی ها بودم تن به این شکست استراتژِیک نمی دادم. اینو دیگه همه دنیا می دونن شوروی تو این قضیه کم آورد و این کم آوردن های پیاپی در زمینه های مختلف از جمله اقتصاد باعث سقوطشم شد.
--------------------------
در بحث وابستهگی بستگی داره وابستگی رو چی تعریف کنیم.بله از اون آماری که شما می گیید درست چین یه ملت یک ملیارد 300 میلیون نفری و 10 برابر ژاپن جمعیت داره پس بازار مصرف بزرگی برای کالاهای ژاپنی مثلا چینی ماشینای ژاپنی اگه پول داشته باشن بیشتر ازماشینای خودشون می خرن یه جایی اینو خوندم.
مشکل چین وابستگی فناوری که به ژاپن و غرب داره و همین طور سرمایه گزاری خارجی که یه بخش مهمش همین ژاپنی هستن چین بیشتر به یک کارخانه بزرگ برای دنیا شبیه برای همین روزبه روز محیط زیستش داره تخریب میشه و آلوده سر به فلک می زنه در صورتی که ژاپنی یه بخش زیادی از ثروتشون در خارج ژاپن مثلا چین مالزی و...
مثلا سونی میاد تو چین کارخانه می زنه بیشتر پول نصیب سونی میشه ولی کالا با نام چین صادر میشه اینطوری چین میشه بزرگترین صادر کننده جهان و از آلمان غول صادرات هم جلو میزنه گرچه یه بخش زیادش هم کالاهای مصرفی هستن تا کالاهای فناوری بالا.
ولی در این که چینی ها رشد زیادی از لحاظ فناوری کردن هیچ شکی نیست نمونش همین هواوی ولی همین هواوی چقدر از لحاظ فناوری وابسته به ژاپن و غرب است چند درصد از تلفن از قطعات موبایل های این شرکت ساخت چین و حتی فناوری چینی
ارزش یک شرکتی مثل سامسونگ به خاطر پیشروی در فناوری و خود ایستا بودن به مراتب از غول مخابراتی چین بیشتری.
ولی هرکی فکر می کنه این چین چین قدیمه اشتباه می کنه ولی هرکی فکر می کنه چین به سطح اول غناوری دنیا رسیده و به زودی از غرب و ژاپن جلو می زنه اشتباه بزرگتری می کنه.
نشانه هایی از کاهش رشد اقتصادی در چین مشاهده میشه از 10 درصد رسیده به 8 درصد که هنوزم زیاده و به مراتب از ژاپن و غرب زیادتره ولی امروز همه می دونن موتور اقتصاد جهان داره دوران جوانی رو طی می کنه مشکلات اجتماعی فراوان و رشد طبقه متوسط و این طبقه متوسط آگاه روز به روز کنترل برای حزب کمونیست سختر می کنن و در سالیان دیگر باید منتظر تقابل این طبقه با حزب کمونیست بود
---------------------------
از لحاظ فناوری به عنوان مثال نفت که همه می دونن یکی از عرصه هایی که چینی ها کم میارن همین عرصه نفت است در مواقعی که کار مشکل میشه فناوری چینی جواب نمیده من خودم شخصا از چند مهندس شرکت نفت پرسیدم همه به اتفاق فناوری غربی رو بسیار بالاتر می دونستن
به سطح تولید باشه شرکت آرمکو عربستان الان خدای کار نفتی بود.
مثلا توتال با وجود این که 5 غول نفتی ولی به لحاظ تکنیکی و کار علمی و تحقیقاتی شهرت داره
---------------------------
موقعی که شوروی سقوط کرد غربی ها یک نفس راحت کشیدن چون واقعا خطرناک بود و یک چالش واقعی ولی چین چالشی به مراتب خطرناک تر و قوی تر و بلقوه تر است که با توجه به جمعیتش می تونه در طول سالیان آینده در بسیاری کار ها حرف اول بزنه .
تنها مانعی که می تونم بگم چین ابر قدرت نمی کنه عدم نفوذ فرهنگی و سیاسی که واقعا ندارن و نخواهند داشت ولی فرهنگ آمریکایی فرهنگ غالب جهان شده و حتی رو ماهایی که از اون فرار می کنیم اثر گذاشته اینه که آمریکا رو حتی اگه قدرت علمیش و نظامیشم به چین باخت بده هنوز سرتر از چین نگه می داره.. ویرایش شده در توسط waffen_ss
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]جناب داوود اتفاقا مزه مزه کردن کاری هست که شما باید در مورد حرفهاتون انجام بدید و ببینید آیا با صرف یک "سخنرانی" میشه یکی از بزرگترین رویارویی های غرب و شرق رو فیصله داد ؟![/quote]

باشه داداش من اصلا حس چشاييم تعطيل، شما هم حس چشاييت در حد بهترين سرآشپز دنيا . منت ميذاريد مزه مزه ميكنيد.
ولي مشكل كار شما اينجاست كه فقط يه اسم "سخنراني" رو ميگيد و به ابعاد وسيع و عميق همين سخنراني به قول شما ساده و بي ارزش توجه نميكنيد.
مشدي پسر اون جور كه كندي سران شوروي رو تهديد كرد ،فرانكلين روزولت ژاپنيها رو بعد از حمله به پرل هاربر تهديد نكرد. منم كه قبلا گفتم عاقلان دانند icon_cool (به خودت نگيريا اين فقط يه ضرب المثله)

به هر حال بحث ما همون جور كه خودت گفتي خيلي به موضوع اين تاپيك ربطي نداره و ادامه دادنش غير ضروريه.
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
البته مشکلات ایدولوژیکی یکی از بزرگترین نقاط ضعف شرق دور هست .... عملا حرفی برای گفتن ندارند ...

می شه گفت غرب هم برای همینه که علیه ایران موضع گیری می کنه چون ایدولوژی خطرناک و تا حدودی هجومی و اسیدی داره ( حالا اینکه رسانه نداریم و تو بخش تبلیغات لنگ می زنیم بماند ... ) البته اگه مثال نقض می خواید بیارید هم باید بگم که فرهنگ غربی چیزهایی رو پر رنگ می کنه که در دسترس و به اصطلاح[b] نقد ( دنیا ) [/b] هستند ... رقص ، آواز ، شهوت رانی ها و .... ولی فرهنگ ما و ایدوئولوژی ما عملا داره نسیه ( آخرت ) رو به مردم جهان عرضه می کنه و ...


بگذریم ...

در مورد چین و ژاپن هم باید بگم ، به علت نداشتن ایدئولوژی ، فعلا تمام و هم و غمشون اقتصادشون هست و به همین دلیل به هیچ عنوان وارد جنگ نمی شوند چون منافعشون رو تامین نمی کنه ....

تو همون جنگ جهانی دوم هم ژاپن برای منافع اقتصادی حملات خودش رو آغاز کرده بود ... ویرایش شده در توسط 100
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='cheka' timestamp='1361222208' post='300905']





مطمئن باشید با توجه به شرایط الان آمریکای لاتین ، روسیه حتی بیشتر از زمان جنگ سرد میتونه تو حیاط خلوت امریکا پایگاه بزنه (اگر همین الان نداشته باشه البته)
[/quote]

به نظر من نفوذ ایران تو اون منطقه از روسیه بیشتره !اون نه همشون .سه چهرتاشون چون بقیه متحد آمریکا هستند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مطمئن باشید با توجه به شرایط الان آمریکای لاتین ، روسیه حتی بیشتر از زمان جنگ سرد میتونه تو حیاط خلوت امریکا پایگاه بزنه (اگر همین الان نداشته باشه البته)

به نظر من نفوذ ایران تو اون منطقه از روسیه بیشتره !اون نه همشون .سه چهرتاشون چون بقیه متحد آمریکا هستند



سلام
البته تا اونجایی که بنده می دانم ، خود آمریکای لاتین هم در وضعیتی مشابه خاور دور به سر می بره و هیچ ایدولوژی نداره و تنها هم و غمشون هم همون اقتصاد و رقص و آوازشون هست و گاهی اوقات هم برای ژست و کسب سود بیشتر به سایر نقاط جهان رو می کنند ...

اون جنبش ها دهه ی 60 -70 میلادی هم برای این بود که آمریکا حداقلهاشون رو بهشون نمی داد ....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
100 گفت:


سلام
البته تا اونجایی که بنده می دانم ، خود آمریکای لاتین هم در وضعیتی مشابه خاور دور به سر می بره و هیچ ایدولوژی نداره و تنها هم و غمشون هم همون اقتصاد و رقص و آوازشون هست و گاهی اوقات هم برای ژست و کسب سود بیشتر به سایر نقاط جهان رو می کنند ...

اون جنبش ها دهه ی 60 -70 میلادی هم برای این بود که آمریکا حداقلهاشون رو بهشون نمی داد ....


سلام :rose:
خوب 90درصد کشورهای دنیا برای رقابت ایدولوژی نمی جنگند حتی خود این روسیه دیگه ایدولوژی نداره و نمیشه اونو رقیب آمریکا دونست و چین هم تا مدت ها نخواهد توانست با آمریکا رقابت کند(علاوه بر اینکه ایدولوژی چین هم مستقل نیست واقتصاد اون هم اقتصاد مستقلی نیست !
در زمانه ی فعلی فقط ایران با آمریکا رقابت ایدولوژیک دارد(که البته رقابت اقتصادی فعلا امکان ندارد) که البته شاید در طی دو دهه آینده ما بتونیم با آمریکا رقابت کنمیم حداقل می تونیم منطقه رو از آمریکا بگیریم !چون با ضعیف شدن آمریکا متحدین کوچکش در منطقه نیز ضعیف واهند شد البته باید تغییرات گسترده ای در کشور صورت بپذیره از تمامی جنبه ها !اما به نظر من رقابت ما در زمان حال با آمریکا اصلا صحیح نیست چون ما توان اقتصادی زیادی نداریم :-(

اگه من بودم یه برنامه 50 ساله کامل درست می کردم و... :mrgreen:
تا خدا چه خواهد


دوستان یه سوال چه زمانی میشه امظاء رو تغییر داد چون هی می نویسه فلان ساعت اون ساعت هم میرم نمی شه؟big%20grin.gif :oops:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببخشید میدونم تاپیک قدیمی هست ولی یه سوال برام پیش اومده اونم اینه که پس اون قرار داده های بین المللی که ژاپن رو برای داشتن ارتش محدود میکنن دقیقا تو چه زمینه هایی هستن؟
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اندیشکده «بنیاد صلح بین‌المللی کارنگی» در گزارشی به قلم «لورا سالمن» نوشت
چین به تازگی با واکنش جامعه بین‌المللی به سومین آزمایش هسته‌ای و پرتاب ماهواره توسط کره شمالی همراه شده و در مذاکرات هسته‌ای ایران نیز شرکت نموده است. تحلیل‌ها نشان می‌دهند که محاسبات راهبردی پکن تغییر نموده است. با این حال، پکن همچنان عدم اشاعه هسته‌ای را دستاویزی می‌پندارد که واشنگتن و متحدانش با تمسک به آن دست به اقدامات تحریک‌آمیز و بی‌ثبات کننده زده و می‌خواهند امنیت کلان چین را به مخاطره انداخته و پیشرفت آن را متوقف نمایند. چین اغلب به آمریکا بیشتر واکنش نشان می‌دهد تا به موضوع اشاعه هسته‌ای. گرچه ممکن است پکن در مقابله با بی‌ثباتی درگیر شود اما این لزوما بدین معنی نیست که به دنبال یک راهکار پایدار باشد. در عوض، چین به دنبال آن است تا از یک سو آمریکا را گرفتار نگاه داشته و از سوی دیگر آمریکا را از واکنشی شدید که به منافع پکن لطمه زند بازدارد.

کارشناسان چینی در مورد عراق و لیبی، انصراف این کشورها از برنامه هسته‌ای خود را سبب تغییر حکومت و سقوط آن‌ها می‌دانند. در موارد دیگری مثل کره شمالی و ایران، تحریم‌ها به عنوان تلاش‌های پنهانی ظریفی برای دست‌یابی به این هدف نگریسته می‌شوند.

موضوعات محوری:
- فرض اساسی چین هنگام ارزیابی اقدامات آمریکا این است که آمریکا به دنبال حداکثر منافع خودش است؛ اعم از استثمار منابع، صرفا امنیتی، یا تغییر حکومت.
- واشنگتن باید زمان بیشتری را صرف تعریف نمودن عواملی نماید که درگیری چین در مسئله عدم اشاعه را افزایش یا کاهش می‌دهد، برای مثال سلسله مراتب منافع پکن.
- چین به تحریم‌هایی که به رشد ملی و منافع شرکت‌هایش لطمه زند نخواهد پیوست، اما لزوما آن‌هایی را که به چین امکان دهد از ایزوله‌سازی یک کشور توسط آمریکا به منظور جلب نفوذ اقتصادی و سیاسی بیشتر بهره‌برداری کند رد نخواهد نمود.
- در حالی که چین در مسئله اشاعه هسته‌ای به هیچ عملیات نظامی نمی‌پیوندد اما ممکن است علیه یک کشور اشاعه دهنده دست به اقداماتی همچون تحریم، مذاکره یا حتی تلاش‌های ضد اشاعه بزند.

- اهمیت برای سیاست‌گذاران آمریکایی
- منافع می‌تواند به عنوان مبنای اولویت‌ها تلقی شود، و به واشنگتن امکان دهد به موازات محقق شدن یک هدف درجه بالا برای پکن به یک هدف مشخص دست پیدا کند. این نیاز همواره به پیامدهای مثبت منجر نمی‌شود؛ هدف غالبا اجتناب از موارد منفی است.
- در مورد کره شمالی، مخالفت پکن با تمهیدات ضد اشاعه، همچون «ابتکار امنیتی اشاعه» ، می‌تواند از طریق تلاش‌های خود واشنگتن برای درگیر نمودن چین در تبادل اطلاعات در خصوص دفاع موشکی بالستیک کاهش یابد.
- همکاری چین در اقدامات سخت‌گیرانه‌تر به منظور توقف برنامه هسته‌ای تهران می‌تواند ناشی از تضمین‌های قوی برای تأمین ذخایر سوخت چین در صورت وقوع بحران یا تمایل برای کاهش و یا ممانعت از محدودیت بر شرکت‌های چینی باشد.
- با درک بهتر منافع چین، واشنگتن می‌تواند از یک رابطه بحران-محور و عمل-عکس‌العمل با پکن فاصله بگیرد و وارد تعاملی قابل پیش بینی‌تر، منصفانه‌تر و سازنده‌تر شود.

واشنگتن تلاش بسیاری در جهت برقراری مجدد توازن در منطقه آسیا-اقیانوسیه صورت داده است، اما این چین است که با شدت بسیار در تلاش برای تنظیم مجدد منافع خود در منطقه است. صحبت‌های اخیر در چین مبنی بر دنبال نمودن نقشی فعال‌تر و مستقل‌تر به رهبری «ژی جین پینگ» ، رهبر جدید کشور، بیانگر آن است که چین نهایتا به دنبال فاصله گرفتن از آن چیزی است که دستور کار آمریکایی لقب گرفته است. این موضوع به خصوص در حیطه موضوع عدم اشاعه نمود می‌یابد. در این زمینه چین تلاش دارد تا میان گرفتار نگاه داشتن آمریکا و بازداشتن آمریکا از واکنش شدید به اعمال تحریک‌آمیز که منافع سیاسی و اقتصادی چین را به خطر اندازد تعادل برقرار نماید.

آیا پکن در مورد عدم اشاعه با واشنگتن همگرایی بیشتری یافته است؟
ممکن است برخی بگویند حمایت چین از قطعنامه 2087 شورای امنیت سازمان ملل متحد، که پرتاب ماهواره دسامبر 2012 پیونگ‌یانگ را محکوم نموده و دنبال نمودن تحریم‌های پس از آزمایش هسته‌ای کره شمالی و مذاکرات هسته‌ای ایران در قزاقستان در همان ماه، نشان‌دهنده آن است که پکن در موضوع عدم اشاعه همگرایی بیشتری با واشنگتن پیدا نموده است. اما این کل مسئله نیست. پکن از الگوی همیشگی اولویت بخشیدن به صلح و ثبات منطقه‌ای برای رشد اقتصادی تبعیت خواهد نمود، مذاکرات چند جانبه باواسطه را ترجیح می‌دهد، و به دنبال پرهیز از توسل به زور و تحریم است. البته پیش از آن که گمان رود این موارد ذکر شده نوید بخش یک دوران جدید از همکاری چین و آمریکاست، شایسته است نگرشی مجدد به منطق سیاست‌های چین داشته باشیم. بدین منظور، تعریف سلسله مراتب منافع چین و شیوه نگرش پکن به اهداف واشنگتن ضروری است.


- اعتماد در برابر منافع
بررسی صدها مقاله چینی زبان که به مسئله هسته‌ای کره شمالی و ایران پرداخته‌اند به ما نشان می‌دهند که پکن و واشنگتن چگونه منافع خود را رتبه‌بندی نموده و بحران‌های هسته‌ای را ارزیابی می‌نمایند. این تحلیل‌ها گویای عملکردهای رسمی چین نیستند، اما گاها بیانگر دیدگاه‌های راهبردی، نظامی، آکادمیک و مقامات بازنشسته در خصوص منافع چین و آمریکا در ارتباط با ایران و کره شمالی هستند.

فقدان اعتماد دوجانبه راهبردی
در این راستا فقدان «اعتماد دوجانبه راهبردی» به استعاره‌ای تکراری در کنفرانس‌های راهبردی و مقالات مربوط به کنترل تسلیحات در چین مبدل شده است. حتی اظهارات اخیر «هونگ لی» ، سخنگوی وزارت امور خارجه چین، به اهمیت اعتماد دوجانبه راهبردی میان کشورها به منظور تضمین تعادل و ثبات راهبردی منطقه‌ای اشاره داشت.

اختلاف در منافع راهبردی، مهم‌تر از بی‌اعتمادی
با این حال اختلاف در منافع راهبردی، بیش از بی‌اعتمادی، سبب تعامل منفی پکن و واشنگتن شده است. در حقیقت، چین در مقایسه با آمریکا مسئله اشاعه هسته‌ای را نسبت به منافع خود کم‌خطر تر می‌داند. در این راستا پکن در برابر واشنگتن بیش از خود مسئله اشاعه هسته‌ای واکنش نشان می‌دهد. چین نقش آمریکا را در قالب دوگانه ثبات‌دهنده و بی‌ثبات کننده می‌بیند. اغلب تحلیل‌گران چینی اذعان نمودند که آمریکا در واکنش به برنامه هسته‌ای کره شمالی و ایران احتمالا بدین صورت مداخله خواهد نمود که اجازه ندهد متحدان و شرکایی مانند ترکیه و ژاپن هسته‌ای شوند. البته تهدیدهای هسته‌ای می‌توانند بهانه‌ای باشند که آمریکا و متحدانش با تمسک به آن‌ها دست به اقدامات تحریک‌آمیز زده و امنیت کلان و رشد اقتصادی چین را به خطر بیندازند.

پکن در وضعیت حساسی قرار دارد
در مقابل، کارشناسان چینی معتقدند پکن در یک وضعیت واکنشی یا حساس گیر افتاده است. هنگامی‌که انتظار می‌رود اقدامات واشنگتن برای پکن شدید یا بی‌ثبات‌کننده باشند، چین به عنوان میانجی بین داشته‌ها و نداشته‌های هسته‌ای عمل نموده است. اما تحلیل‌های چینی نشان می‌دهند که حتی ایفای این نقش هم دشوار شده است. هرچه قدر چین خود را به دستور کار آمریکایی نزدیک‌تر نماید، پکن سخت‌تر می‌تواند به عنوان یک میانجی بی‌طرف برای پایتخت‌هایی همچون تهران و پیونگ‌یانگ عمل کند.

چین در مورد نیت واقعی آمریکا تردید دارد
همچنین چین در خصوص قصد و نیت واقعی واشنگتن در مورد تلاش‌های ضد اشاعه هسته‌ای دچار تردید و دودلی است. بنابراین هنگامی که همکاری چین و آمریکا در مسئله عدم اشاعه شکل می‌گیرد، از گستره و شکلی که آمریکا مد نظر دارد برخوردار نمی‌شود. در نتیجه آمریکا باید ارزیابی دقیق‌تری از نوع نگرش چین به موضوع عدم اشاعه در سیاق رویکرد آمریکا به آسیا-اقیانوسیه به عمل آورد. بیش از توازن مجدد، نیاز به تنظیم مجدد منافع آمریکا و چین احساس می‌شود.


دیدگاه‌ها در مورد عدم اشاعه
چین و آمریکا نیز مانند هر کشور دیگری منافع مختلفی دارند. البته این بدان معنی نیست که آن‌ها کاملا ضد یکدیگرند، بلکه اهداف مشترکی نیز دارند. با این حال تفاوت‌های عمیق در نگرش و سلسله مراتب منافع سبب شده است تا پکن و واشنگتن بحران اشاعه هسته‌ای را به نحوی متفاوت از یکدیگر بنگرند (به ضمیمه مراجعه شود) . حتی گاهی دیدگاه‌های چینی‌ها در مورد منافع ملی خودشان متناقض می‌نماید. مثلا بحث مقابله با هسته‌ای شدن کره شمالی اغلب با بحث بقا و ثبات حکومت آن کشور مطرح می‌شود. اگر اقدامی بر خلاف اقدام دیگر باشد، آن‌گاه اهداف ضداشاعه چین مسیری معکوس به خود می‌گیرد.

موضع فعلی چین در مورد رژیم عدم اشاعه بسیار با قبل متفاوت است
به همین دلیل درک بهتری از منافع برای فهمیدن میزان توانایی چین در پشتیبانی و اجرای اقدامات ضد اشاعه‌ای ضروری است. به رغم وجود ناهمخوانی آشکار در رتبه‌بندی منافع چین توسط کارشناسان این کشور و چگونگی نگرش ایشان به منافع آمریکا، در تحلیل‌های آن‌ها از تلاش‌های همکارانه این کشور در حل بحران هسته‌ای ایران و کره شمالی تجلیل شده است. بدون تردید موضع فعلی چین در مسائل هسته‌ای از دوران حاکمیت سابق «مائو» فاصله گرفته است. چین دیگر از اشاعه هسته‌ای حمایت نمی‌کند و از اوایل دهه 1990 تدریجا با رژیم عدم اشاعه همگام شده است، به طوری که اکنون در حمایت از معاهده عدم گسترش سلاح‌های هسته‌ای (ان پی‌تی) ثابت قدم است.

چین معتقد است سلاح هسته‌ای برای دفاع از امنیت ضروری است
گرچه چین از موضع قدیمی خود که در آن عدم اشاعه به منزله تبعیض و نابرابری نگریسته می‌شد عدول نموده است، اما این قبیل احساسات هنوز به طور کامل از بین نرفته است. بعلاوه چین به طور ضمنی معتقد است کشورهایی که به دنبال سلاح هسته‌ای هستند اغلب می‌خواهند امنیت و بقای خود را در برابر تهدیدات خارجی، که غالبا از سوی آمریکا نشئت می‌گیرند، تضمین نمایند. عدم تعادل در استنباط و درجه‌بندی منافع دوجانبه در سیاست‌ها و لفاظی‌های چین مشهود است.

در چین «عدم اشاعه» بار معنایی خاصی دارد
در چین «عدم اشاعه» بار معنایی خاصی دارد و باید در طیفی از مثبت به منفی ارزیابی شود که از کنترل تسلیحات به عدم اشاعه و مقابله با اشاعه بسط می‌یابد. اصطلاح «کنترل تسلیحات» مسئولیت‌های منصفانه کشورهای دارای سلاح هسته‌ای و کشورهای فاقد سلاح هسته‌ای مطابق معاهده منع گسترش اشاره دارد. در مقابل، عدم اشاعه به معنای دور نگاه داشتن سلاح هسته‌ای از دسترس کشورهایی است که فاقد آن می‌باشند، و نه لزوما خارج نمودن آن از دست کشورهای دارای این تسلیحات. اما نامتقارن‌ترین اصطلاح مستعد بحران در این مجموعه عبارتست از «مقابله با اشاعه»، زیرا بیانگر ممانعت یا توسل به زور از سوی کشورهای دارای سلاح هسته‌ای علیه کشورهای فاقد سلاح به منظور برخورد تهاجمی با اشاعه است. مفاهیم متصل به این اصطلاحات دارای پیامدهای جدی برای برنامه‌هایی چون "ابتکار امنیتی اشاعه" (PSI) است؛ تلاشی به رهبری آمریکا با هدف تحدید انتقال تجهیزات و موادی که می‌توانند در ساخت سلاح‌های هسته‌ای به کار روند، از طریق ممانعت و دیگر تمهیدات ضداشاعه.

چین مدافع اصول عدم مداخله و حاکمیت است
چین به اصل عدم مداخله پایبند است و مدافع سرسخت اصل حاکمیت به شمار می‌رود. تا وقتی که تلاش‌هایی همچون PSI، که در میان تحلیل‌گران چینی چندان محبوب نیستند، در «مقابله با عدم اشاعه» رنگ تمایز داشته باشند پکن آن‌ها را مورد استقبال قرار نمی‌دهد و از سلسله مراتب منافع آن بسیار دور خواهند بود. بعلاوه چین نمی‌تواند به راحتی منطقی را بپذیرد که بر اساس آن چین بتواند ذخایر هسته‌ای خود را حفظ و نوسازی کند در حالی که دیگر کشورها باید از سلاح هسته‌ای برای امنیت خود صرف نظر کنند. شاید بدین خاطر پشتیبانی چین از معاهده عدم گسترش در طول زمان شدت یافته است.

معاهده ان پی‌تی رهنمودهای بین‌المللی بنیادینی در بر دارد
این معاهده چند جانبه حتی در مواجهه با چالش‌های مربوط به اعتبار و اتهام به ماهیت تبعیض‌آمیز آن، رهنمودهای بین‌المللی بنیادینی ارائه می‌نماید. گرچه ان پی‌ تی بی‌نقص نیست، اما فاقد عمومیت و بدون ضمانت اجرا نیست، که پکن بسیاری از ابتکارات واشنگتن را تصور می‌کند. بر این اساس، تنها تصمیم کشورها برای اشاعه نمی‌تواند به این رژیم آسیبی برساند. در عوض، کشورهای دارای سلاح هسته‌ای (و به طور مشخص آمریکا) هستند که گفتار و کردار متناقضی را همراه با توسل به زور علیه کشورهای فاقد چنین سلاح‌هایی به نمایش می‌گذارند.

انصراف از برنامه هسته‌ای، عامل سقوط قذافی و صدام؟
کارشناسان چینی در مورد عراق و لیبی، انصراف این کشورها از برنامه هسته‌ای خود را سبب تغییر حکومت و سقوط آن‌ها می‌دانند. در موارد دیگری مثل کره شمالی و ایران، تحریم‌ها به عنوان تلاش‌های پنهانی ظریفی برای دست‌یابی به این هدف نگریسته می‌شوند. چنان که «سان دگانگ» از موسسه مطالعات خاور میانه دانشگاه بین‌المللی شانگهای اشاره می‌نماید: غرب امید دارد به همان شیوه‌ای که با مسئله گسترش سلاح‌های کشتار جمعی عراق برخورد نمود، تلاش برای تحریم‌ها را به پیش ببرد. این مستلزم از بین بردن قدرت ملی ایران و سپس انتظار برای سرنگون کردن حکومت است.

پیوند

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر


به نظرتون ایران حمایت میکنه از چین؟
بعضی بحثهایی که اینجا شده بود خیلی ها گفتن که اگه امریکا به ایران حمله کنه چین از ایران حمایت میکنه . ایا در مقابل اگه به چین حمله بشه ایران از چین حمایت میکنه؟


فكر نكنم حمايت نظامي بكنه اگه اتفاق بيافته(كه فكر كنم بيشتر جنبه تبليغاتي داره) چون هم ژاپن هم چين حامي ايران هستن بيشتر تلاش بكنه براي وساطت نه حمايت.
اما اين خبر بيشتر مثل فيلمهاي تخيلي هاليوود باشه تا واقعيت

<

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آتش بس سایبری بین آمریکا و چین

هک پدیده‌ای است که اگر به صورت فردی انجام شود، می‌تواند خطراتی را برای کاربران و حتی سازمان‌ها به دنبال داشته باشد. حال تصور این که هک به صورت سازمان یافته و با پشتیبانی شرکت‌ها یا دولت‌ها صورت پذیرد بسیار ترسناک به نظر می‌رسد.

اگر شما هم از دنبال کنندگان اخبار فناوری جهان باشید و از حملات سایبری آمریکا و چین چیزی نشنیده باشید!پس از بالا گرفتن حملات سایبری این دو کشور به یکدیگر که اکثرا از سمت کشور چین هدایت میشود،حال هر دو خسته از این تلاش های بی فایده تصمیم به آشتی گرفته اند و به هیچ وجه تمایل به ادامه این حملات ندارند.

uschina.jpg

حملات سایبری کشور چین به بخش های مهم آمریکا به قصد هک کردن اطلاعات تا به آنجا پیش رفته است که تنش هایی آشکار در روابط هر دو کشور ایجاد کرده است.شبکه های بانکی،تلفن همراه،نیروگاه ها،برخی از ادارات مهم و بیمارستان ها از جمله اهداف این حملات بوده اند.در همین راستا رئیس جمهور کشور چین "شی جین پینگ" به ایالات متحده سفر کرده است تا در نشستی با مسئولان کاخ سفید یک قرارداد مبنی بر آتش بس سایبری را به امضاء برساند.طبق قوانین سازمان ملل هیچ دولتی حق صدور مجوز برای حملات سایبری به زیرساخت های حیاتی یک کشور را ندارد.به گزارش نیویورک تایمز،هدف از این نشست رسیدن به یک توافق به منظور کنترل تسلیحات دیجیتال است و هر دو کشور را ملزم به رعایت قوانینی میکند که در آن حمله به زیرساخت های مهم کشوری را ممنوع کرده و این به عنوان یک اصل در زمان صلح رعایت خواهد شد.تمایل کشورهای جهان به جاسوسی از یکدیگر اجتناب ناپذیر است و گاها در رو شدن دست کشور خاطی،روابط آنها تحت تاثیر قرار میگیرد.هیچ تفاوتی نمیکند که این دو کشور از متحدان یکدیگر باشند و یا دشمنانی دیرینه.

 

طی سال‌های اخیر، تلاش‌های بسیاری برای هک توسط کاربران چینی صورت گرفته؛ به طوری که هک تقریبا به امری عادی از سوی کاربران چینی تبدیل شده است. ولی کارشناسان معتقدند که نرخ هجوم به سیستم‌های رایانه‌ای طی چند ماه اخیر در آمریکا کاهش داشته است.  البته این امر به این مفهوم نیست که هک بطور مطلق کاهش داشته است؛ بلکه تام کلرمن از شرکت Trend Micro‌ معتقد است که میزان هک طی ماه‌های اخیر تقریبا  ثابت مانده و رشد نداشته است. 

اما دلیل چنین امری چه می تواند باشد؟ هنوز به طور دقیق مشخص نیست؛ ولی کارشناسان معتقدند که سفر پیش روی رییس جمهور چین به آمریکا یکی از دلایل اصلی کاهش میزان هک از سوی کاربران چینی است. هرچند ممکن است که همزمانی این سفر و کاهش میزان هک‌های مدیریت شده از سوی کاربران چینی کاملا امری تصادفی باشد، ولی چندان هم جای تعجب نیست که چین بخواهد میزان هک‌ها پیش از سفر رییس جمهور این کشور به آمریکا کاهش یابد؛ بخصوص که بحث امنیت دیجیتال یکی از زمینه‌های مورد بحث چین و امریکا در این سفر خواهد بود. 

البته حتی اگر دولت چین هم بخواهد میزان هک‌ها را کاهش دهد باز هم به نظر نمی‌رسد که این امر به طور کامل منتفی شود؛ چرا که هنوز هم هک‌های سازمان‌یافته‌ی دیگری در چین وجود دارد که دور از چشم دولت این کشور مشغول انجام هدف‌های خرابکارانه‌ی خود هستند.

 

زومیت

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تمرینات ضد شورش پلیس چین در شنزن در نزدیکی هنگ کنک 

https://www.aparat.com/v/LY5hl

 

اموزش وبرخورد صحیح با معترضان باید سرلوحه کارباشدهرچند 88 اماده نبودیم ولی تهیه گلوله پلاستیکی تفنگ الکتریکی سیستم بازدارنده فعال (Active Denial System) لازم هست

بلاخره تاثیر گذاری فضای مجازی تاثیر گذاری بر افراد  محرز است از کمپین کمبریج انلتیکا برای ترامپ دیس اینفورمیشن های روسیه و اسراییل  تا  افتتاح مرکز سایبری عربستان امارات و منافقین ولشکر بات ها و به اصراحت اعلام نمودن کمک دولت امریکا برای پرموت هشتگ های ضد ایرانی در شبکه های اجتماعی

سامانه بازدارنده فعال چنین میتوانست در محمود اباد استفاده شود

https://www.aparat.com/v/ibZDN

تحقیق و توسعه این سیستم هم مفید می باشد

thumb_n3441341-5774358.jpg thumb_n3441341-5774361.jpg

ویرایش شده در توسط bds110
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط remo
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
       

       
      از ویکی پدیا :
       
      " اراده ، به شوق شدید تحقق فعل اطلاق می‌شود.خواستن و اراده، آن قدر مهم است که گفته شده، خواستن، توانستن است."
       
      به طور کلی، «اراده» ، ظرفیت کلی داشتن چنان خواسته‌هایی است که عمل قاطعانه بر مبنای آنها شکل میگیرد.
       
       
       
      این موضوع به یک کلیشه تبدیل شده‌است که در قرن بیست و یکم هیچ رابطه ای مهمتر از  رابطه بین ایالات‌متحده و چین نیست .مانند بسیاری از کلیشه‌های دیگر، این جمله درست است اما خیلی مفید نیست ، چون در مورد ماهیت رابطه ، چیز کمی میگوید و یا بهتر است بگوییم اصلا نمیگوید.در این تاپیک قصد داریم اسناد و تحلیل های مهم این جنگ اراده ها رو  خدمت دوستان ترجمه و ارائه بدیم.متن زیر معرفی و بررسی اولبن سند و مهمترین سند در مقابله امریکا با چین هست که به صورت پیش درامد تاپیک اورده شده.ترجمه سند در پست های بعدی خدمت دوستان ارائه میشه.
       
       
      در سال 2015 مرحله تازه ای در محافل سیاست خارجی آمریکا بر سر رسیدن به یک سیاست تهاجمی در قبال چین توسط آخرین گزارش منتشر شده اندیشکده شورای روابط خارجی امریکا آغاز شد.این گزارش با عنوان " بازبینی استراتژی کلان آمریکا نسبت به چین " ( Revising US Grand Strategy Toward China ), چیزی کم‌تر از یک دستور کار برای جنگ نیست.
       
      این گزارش به مبحثی اشاره می‌کند که در طول جنگ جهانی دوم مطرح شده‌است ، یعنی ،کلان استراتژی (Grand Strategy) .کلان استراتژی  درواقع با " یکپارچه کردن سیاست‌ ها (سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و...) و  قدرت نظامی یک ملت ، توسل و نیاز به جنگ را [برای تسهیل اهداف] غیر ضرور می نماید و یا شانس پیروزی را افزایش می دهد. موضوع اصلی گزارش این است که سلطه جهانی آمریکا به واسطه رشد مستمر چین مورد تهدید است و این روند باید توسط ابزارهای اقتصادی , دیپلماتیک و نظامی معکوس شود .به طور قابل‌توجهی , در ابتدای گزارش , نویسندگان آن به راهنمای برنامه‌ریزی دفاعی پنتاگون در سال 1992 اشاره کرده اند که در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد و اصرار داشت استراتژی آمریکا باید بر روی ممانعت از ظهور هر رقیب جهانی احتمالی در آینده تمرکز کند . نویسندگان ادعا می‌کنند چین یک " کلان استراتژی " برای سلطه منطقه‌ای و در نهایت سلطه جهانی دارد و روشن می‌کنند که تهدیدی جدی برای آمریکا است که از رشد اقتصادی چین در نظام بین‌المللی کنونی ناشی می‌شود .
       
      لحن این گزارش یادآور تحلیلی است که در ابتدای سال ۱۹۰۷ توسط مقام ارشد دفتر وزارت امور خارجه بریتانیا ، ایر کرو (Eyre Crowe) در مورد تهدیدات روبه رشد آلمان و تاثیر آن بر بریتانیا نگاشته شد.
       
       
       

      با اینکه چین یک قدرت امپریالیستی مثل آلمان نیست ، اما افزایش قدرت اقتصادی آن موقعیت آمریکا را تضعیف می‌کند .طبق این گزارش : " از آنجا که تلاش آمریکا برای ادغام چین در نظم بین‌المللی لیبرالی ، تهدیدات جدیدی مقابل سلطه آمریکا در آسیا ایجاد کرده‌است و می‌تواند در نهایت منجر به یک چالش مهم در سلطه جهانی آمریکا  شود، واشنگتن به یک استراتژی کلان در برابر چین نیاز دارد تا به برقراری سلطه خود کمک کند .تکرار سیاست جنگ سرد مبتنی بر " سد نفوذ " (Containment)  دیگر ممکن نیست زیرا بر اساس سیاست های اقتدارگرا و توسعه طلبی اتحاد جماهیر شوروی بود، اما رشد اقتصادی چین با جهانی شدن اقتصاد و ادغام چین در بازارهای جهانی مرتبط است.
       

      پوستری از استراتژی سد نفوذ
       
      این ادعا تایید مستقیمی از  تحلیل مارکسیستی است که ریشه جنگ در شیوه عملکرد خود نظام کاپیتالیسم قرار دارد.چین در چارچوب بازار جهانی فعالیت کرده‌است که حداقل توسط آمریکا تاسیس نشده است.اما این ادغام به خودی خود برتری ایالات‌متحده را تضعیف کرده‌است .در این گزارش گفته شده‌است : حمایت ایالات‌متحده از ورود چین به سیستم تجارت جهانی باعث ایجاد وضعیت ناهنجاری شده‌ که در آن واشنگتن به تسریع رشد اقتصادی پکن کمک کرده‌است و به همین ترتیب موجب ظهور یک رقیب ژئوپولتیک شد.بر این اساس , در پیشبرد عوامل اصلی یک " استراتژی کلان " آمریکایی , نویسندگان تمرکز قابل‌توجهی در مسائل اقتصادی دارند . به عنوان بخشی از طرح احیا اقتصادی , آمریکا باید :
       
       مجموعه جدیدی از روابط تجاری در آسیا که چین را نادیده می گیرد ایجاد و ابزارهای موثر برای مقابله با استفاده گسترده چین از ابزارهای ژئواکونومیک در آسیا و در مشارکت با متحدین و شرکای آمریکا و فراتر از آن طراحی کند . ایجاد یک مکانیزم جدید کنترل فن‌آوری در برابر چین .  
       
      پیمان تجاری اقیانوس آرام یا شراکت ترنس-پسیفیک(TPP) ، که در حال حاضر چین را نادیده می گیرد و پیمان تجاری و سرمایه‌گذاری ترنس-آتلانتیک (TTIP )  بین اتحادیهٔ اروپا و ایالات متحده امریکا در دوران  اوباما مطرح شد و طبق گزارش از الزامات محدود کردن چین است . عدم ارائه آن به شدت استراتژی کلان ایالات متحده را تضعیف خواهد کرد.قرارداد TPP باعث نزدیک شدن کشورهای همسایه چین به آمریکا و کاهش وابستگی آن‌ها به تجارت با چین می‌شود و در نتیجه قدرت چین در روابط تجاری کاهش میابد.
       

       
       

      تراز تجاری منفی امریکا در مقابل چین و اتحادیه اروپا
       
       
      تمرکز این گزارش در مورد مسائل اقتصادی به هیچ وجه نمایانگر کاهش معیارهای نظامی نیست. برعکس، نویسندگان اقدامات نظامی مفصلی را تعریف می کنند.
       
      پیشنهادات این گزارش عبارتند از گسترش روابط امنیتی ایالات متحده و ژاپن برای پوشش همه آسیا، ارتقا ارتش ژاپن, همسو کردن ژاپن با مفاهیمی مانند نبرد هوا - دریایی (Air - Sea battle)، حمله گسترده به امکانات نظامی در سرزمین اصلی چین و افزایش همکاری با ژاپن در مورد دفاع موشکی (BMD) است. سیستم‌های ضد موشکی برای یک استراتژی تهاجم اولیه حیاتی محسوب می‌شوند چون هدف آن این است که هر گونه اقدام تلافی جویانه را خنثی کند.در کره جنوبی، افزایش ظرفیت BMD و همچنین یک استراتژی جامع به همراه ژاپن برای "تغییر رژیم" در کره شمالی، مورد نیاز است.
       
      استرالیا به عنوان «لنگر جنوبی» روابط ایالات متحده در اقیانوس آرام توصیف شده است. این گزارش خواستار استفاده از پایگاه نیروی دریایی استرلینگ در غرب استرالیا برای حمایت از "ساختار نیروی دریایی ایالات متحده در منطقه است." ایالات متحده و استرالیا باید در امر شناسایی ، ناوگان بدون سرنشین را در جزایر کوکوس استرالیا در اقیانوس هند مستقرکنند و "دو کشور باید با هم کار کنند تا سریع تر بتوانند مزیت های  بالقوه استرالیا در دفاع موشکی را شناسایی کنند. " تسلیحات هسته ای هند باید به عنوان یک "دارایی" در موازنه قدرت دیده شود، و همکاری نظامی ایالات متحده و هند باید افزایش یابد. نقش اندونزی در تمرینات نظامی مشترک باید گسترش یابد، تمرینات دریایی با ویتنام تقویت شده و فیلیپین باید طیف وسیعی از توانایی های دفاعی را توسعه دهد.
       
       
      در جبهه سیاسی این گزارش  ، ایالات متحده باید "دیپلماسی سطح بالا" (high - level diplomacy) را با چین برای کاهش "تنش های شدید ذاتی" شروع کند تا به متحدان و دوستان خود در آسیا و دیگر نقاط اطمینان دهد هدف آن اجتناب از مقابله با چین است. منشا این تناقض آشکار، در بخش مهمی از محرک جنگ آمریکا و تهاجم در جبهه ایدئولوژیک قرار دارد. هدف "دیپلماسی سطح بالا" و حتی سرمایه‌گذاری‌های مشترک احتمالی با چین در برخی موارد، تولید تبلیغات دروغین است که علت جنگ، تقصیر دشمن آمریکا است - در این مورد قاطعیت و پرخاشگری چین. راه اندازی تبلیغات دروغین عنصر اصلی آغاز فعالیت نظامی آمریکا بوده‌است، یعنی از اواخر قرن ۱۹  زمانی که تبدیل به یک قدرت امپریالیستی شد تاکنون .
       
      در واقع, این گزارش به طور خاص هر گونه سازش با چین را رد می‌کند. در نتیجه نویسندگان آمده :
       
      در اینجا چشم‌انداز واقعی مطلقا ایجاد اعتماد بنیادین, هم‌زیستی مسالمت‌آمیز, " درک متقابل ", " یک شراکت استراتژیک " یا " نوع جدیدی از روابط  " بین ایالات‌متحده و چین نیست. "
       
       
       
       
       
       
       

      دانلود سند
       
      سایت معرفی و شرح سند :
      https://www.wsws.org/en/articles/2015/05/02/chin-m02.html
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.