worior 25,954 گزارش پست ارسال شده در مرداد 90 [b]عملیات بلوط [/b] بنیتو موسولینی نخست وزیر ایتالیا و متحد آلمان نازی در سال ۱۹۴۳ توسط نیروهای ایتالیایی طرفدار متفقین دستگیر و زندانی شد. اسکورتسینی توسط پیشوا انتخاب شد تا طی یک عملیات تکاورانه موسولینی را نجات دهد. اسکورتسینی حدود دو ماه به عکس برداری هوایی از مناطق مختلفی که احتمال میداد موسولینی در آن مکانها نگهداری شود، پرداخت. سرانجام مکان قطعی نگهداری موسولینی که در یک هتل در کوهستان آپنینه ایتالیا بود، برای آلمانها فاش شد. این مکان فقط از طریق تله کابین قابل دسترسی بود و از آنهم به شدت مراقبت میشد. سرانجام در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۱۹۴۳ عملیات بلوط (به آلمانی: Unternehmen Eiche) به اجرا در آمد و تعدادی از چتربازهای لوفت وافه یا فالشیرم یگر (به آلمانی: Fallschirmjäger) و تعدادی از تکاوران وافن اس اس و ماموران سرویس اطلاعاتی آلمان-SD (به آلمانی: Sicherheitsdienst) به رهبری اسکورتسینی ، توسط گلایدر روی شیبی نزدیک به هتل فرود آمدند و با غافلگیر کردن محافظان بدون شلیک یک گلوله هتل را تصرف کردند. اسکورتسینی وقتی به محل نگهداری موسولینی رسید، خبردار ایستاد و به موسولینی گفت: « [color=blue]دوچه، پیشوا من را به اینجا فرستاده تا شما را آزاد کنم![/color] » موسولینی به همراه اسکورتسینی بلافاصله با یک هواپیمای سبک لوفت وافه که بعد از تصرف هتل در کنار آن فرود آمده بود به پایگاه هوایی آلمان در جنوب شهر رم منتقل شد و از آنجا با هواپیمای دیگری به مقر فرماندهی پیشوا در برلین منتقل شد تا با هیتلر دیدار کند. اسکورتسینی به خاطر این عملیات از هیتلر مدال صلیب آهنی شوالیه دریافت کرد و به درجه سرگردی ارتقا یافت. این عملیات توسط نیروی هوایی آلمان به طور کامل فیلمبرداری و در یک برنامه مستند در تلویزیون آلمان پخش شد. [b]عملیات پرش بلند [/b] کا گ ب و کمونیستهای اتحاد جماهیر شوروی ادعا نمودهاند که اسکورتسینی بنا به دستور هیتلر قصد داشت طی عملیاتی با نام پرش بلند، روزولت و استالین و چرچیل را در کنفرانس تهران به قتل برساند. کمونیستها ادعا میکنند آلمانها با شکستن رمز مخابرات نیروی دریایی آمریکا از چگونگی برگزاری کنفرانس تهران اطلاع پیدا کرده بودند و با ارسال تیمهای تکاوری قصد از بین بردن سران متفقین را داشتند ولی سرویس اطلاعاتی شوروی با زیرکی از نقشه آلمانها مطلع شد و قبل از آمدن اسکورتسینی تیم پیشرو تکاوران آلمانی را دستگیر کردند و عملیات آلمانها لغو شد. با این وجود اسکورتسینی در خاطراتش هرگز از چنین عملیاتی نام نبرده است و داستانهایی که در این زمینه از سوی شورویها در زمانهای مختلف نقل شده است با یکدیگر در خصوص نام افراد، مکانها و سایر موارد مهم اختلاف فاحشی دارند و به احتمال بسیار زیاد این عملیات تنها ساخته ذهن کمونیستها بوده و جهت پروپاگاندا و نشان دادن کارآمدی سرویس جاسوسی شوروی مطرح شده است. طبق نظر سی آی ا در صورتی که عملیات پرش بلند حقیقت داشت و استالین هم از آمدن اسکورتسینی اطمینان داشت، حتی اگر شورویها نقشه آلمانها را کشف کرده بودند، استالین هرگز خطر نمیکرد و در جایی که میداند اسکورتسینی به آنجا خواهد آمد، باقی بماند و جان خود را به خطر بیندازد. عملیات مشت آهنین در اکتبر ۱۹۴۴ آدولف هیتلر با خبر شد که میکلوس هورتی نایب السلطنه پادشاهی مجارستان که متحد آلمان در جنگ بود، خیانت کرده و به طور پنهانی وارد مذاکره با ارتش سرخ شوروی شده است تا ارتش مجارستان را تسلیم کند. تسلیم مجارستان ضربه سنگینی به نیروهای آلمانی مستقر در بالکان وارد میکرد. از این رو هیتلر دستور داد عملیاتی با نام مشت آهنین (به آلمانی: Unternehmen Eisenfaust) برای سرکوب هورتی انجام گیرد. اسکورتسینی نقش اساسی را در این عملیات به عهده داشت. پسر هورتی به طور مداوم با ماموران شوروی دیدار میکرد. سرویس امنیتی آلمان از طریق واسطه هایی پسر هورتی را متقاعد ساختند که نمایندگان یوگوسلاوی و مارشال تیتو علاقهمند به دیدار با وی هستند. سرانجام قرار ملاقات در تاریخ ۱۵ اکتبر ۱۹۴۴ در دفتر فلیکی بورنمیزا رییس بنادر دانوب مجارستان گذاشته شد. بعد از ورود پسر هورتی به محل مورد نظر، به جای نمایندگان تیتو، اسکورتسینی و تکاوران وافن اس اس به محل وارد شده و پس از دستگیری پسر هورتی وی را داخل یک فرش بسته بندی کردند و با هواپیما به وین فرستادند. در ادامه عملیات تعداد محدودی از نیروهای وافن اس اس به رهبری اسکورتسینی با چهار تانک ببر دو به سمت قصر هورتی حرکت کردند و با کمترین میزان تیر اندازی و با تهدید هورتی نسبت به وضعیت پسرش وی را دستگیر کرده و مجارستان را دوباره به کنترل آلمان برگرداندند. در کل این عملیات فقط هفت سرباز مجارستانی کشته شدند و ۲۶ نفر نیز زخمی شدند. به دلیل این موفقیت، آدولف هیتلر، اسکورتسینی را به درجه سرهنگ دومی (به آلمانی: SS-Obersturmbannführer) مرتفع کرد. [b]اسکورتسینی [/b] فرزند یک مهندس عمران اتریشی بود و خود او هم به عنوان یک مهندس در وین مشغول به کار بود. او در سال ۱۹۳۱ به حزب ناسیونال سوسیالیست اتریش پیوست. جای جراحت عمیقی که روی صورت او وجود دارد در حقیقت جای زخم شمشیر در جریان یک مسابقه شمشیر بازی در دانشگاه وین است.وی در سال ۱۹۳۸ و در جریان آنشلوس یا پیوستن اتریش به آلمان نازی با میانجی گری بین برخی نیروهای اس آ و گارد ریاست جمهوری اتریش از تیراندازی بین این دو جلوگیری کرد و به این ترتیب ویلهلم میکلاس، رئیس جمهور اتریش از مرگ نجات یافت. این اقدام اسکورتسینی با دستور آرتور سیس-اینکوارت رهبر حزب ناسیونال سوسیالیست اتریش جهت جلوگیری از خونریزی انجام شد. http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AA%D9%88_%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%B2%D9%86%DB%8C به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
rasoolmr 1,452 گزارش پست ارسال شده در مرداد 90 این جور کار ها جرات و جسارت و مهارت و هوشمندی زیادی میخواد . واقعا تو کار خودش بینظیر بوده با تشکر از واریور عزیز به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
Stuka 8,826 گزارش پست ارسال شده در مرداد 90 با تشکر از واريور عزيز . اين اسکورتسینی واقعا عجوبه اي بوده براي خودش ,عملياتش من رو ياد عمليات چتربازان شوروي و حمله به کاخ رياست جمهوري افغانستان ميندازه . بعد از جنگ هم که از زندان متفقين فرار ميکنه ! به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
BattleMaster 3,797 گزارش پست ارسال شده در مرداد 90 سلام دوستان عزیز ... من خیلی خوشبختم که امشب میتونم با تک تک شما عزیزان حرف بزنم و نه اینکه فقط مطالب ارسالی شمارو بخونم ... از سال 86 تا الان هر شب فقط مهمان سایت شما بودم چون نمیتونستم ثبت نام کنم هر بار که سعی کردم با اشکال در ثبت نام روبرو میشدم ولی الان و امشب بعد 4 سال بلاخره عضو شدم ... خیلی احساس خوبیه از شما دوسته عزیز بابت این مطلبتون در خصوص این تکاور متبحر آلمانی تشکر میکنم و از دوسته خوبمون جناب اشتوکا درخواست دارم راجب اون عملیات نیروهای هوابرد شوروی برامون بیشتر صحبت کنه البته اگر زحمتی نیست به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
Waffen-SS 35 گزارش پست ارسال شده در مرداد 90 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/skorzeny_828.jpg[/img] روحش شاد به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
cheka 15,065 گزارش پست ارسال شده در مرداد 90 با تشکر از دوست عزیز ،جناب Worrior برای این مطلبشون یکی از ماموران اطلاعاتی برجسته ی شوروی که در خنثی کردن عملیات "پرش بلند" (Long Jump) آلمانی ها شرکت داشت ، گورک آندرویچ وارتانیان است . گورک یکی از وفادارترین ماموران شوروی بود که از 16 سالگی توسط پدرش (که او نیز یکی از ماموران ک.گ.ب بود و 23 سال در ایران فعالیت نظامی کرد) وارد سازمان جاسوسی شوروی شد . در سال 1930 ، گورک به همراه خانواده اش به ایران فرستاده شد . در سال 1940 ، گورک عضو رسمی سازمان اطلاعات خارجی شوروی شد و در سال 1955 از دانشگاه انستیتو زبانهای خارجی فارغ التحصیل شد . زمانی که هیتلر تصمیم به ترور رهبران متفقین در تهران گرفت ، یکی دیگر از ماموران اطلاعاتی شوروی بنام نیکلای ایوانوویچ کوزنتسوف که در اوکراین (تحت اشغال نازی ها) و تحت پوشش یک افسر ورماخت با نام پاول سیبرت فعالیت میکرد ، توانست با تخلیه اطلاعاتی یک مامور اس.اس بنام هانس اولریچ ، از نقشه ی "پرش بلند" آلمانی ها مطلع شود . در همین زمان (1943) از طرف مسکو به وارتانیان 19 ساله که تیم ویژه ی خود را با جذب 7 نفر دیگر تشکیل داده بود ، ماموریت حفاظت از کنفرانس تهران در مقابل گروه ترور آلمانی ها داده شد . این گروه موفق شد گروه طلایه دار ترور آلمانی ها که متشکل از شش اپراتور رادیویی ارتش آلمان که با چتر در 60 کیلومتری تهران (نزدیک استان قم) پیاده شده بودند . از آن زمان به بعد و به دلیل نداشتن پوشش امنیتی و رمزگذاری برای پیام های رادیویی (که قرار بود توسط تیم شش نفره ی اپراتور رادیویی تامین شود) ، تمامی پیامهای بین تهران و برلین که توسط ماموران آلمانی فرستاده میشد ، بطور کامل توسط ماموران شوروی و انگلیس ردیابی و خوانده میشد . در انتها یکی از ماموران آلمانی با ارسال پیام رمزداری به برلین گفت "ما تحت مراقبت (شوروی ها) هستیم". پس از این پیام ، عملیات پرش بلند لغو شد . وارتانیان پس از این عملیات مدال قهرمان اتحاد جماهیر شوروی را دریافت کرد . هویت این مامور اطلاعاتی بزرگ تا سال 2000 به دلایل امنیتی مخفی نگاه داشته میشد ، اما در این سال هویت واقعی این مامور رسما عمومی گردید . [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/2/23/Vartanyan.jpg[/img] منبع : http://en.rian.ru/analysis/20071016/84122320.html http://en.wikipedia.org/wiki/Gevork_Vartanian به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
rasoolmr 1,452 گزارش پست ارسال شده در مرداد 90 جریان فرار اسکورتسینی از زندان چی بوده ؟ آخر و عاقبت کارش چی شده ؟ زنده موند یانه ؟ باتشکر ار دوستان به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
mamadpilot 2 گزارش پست ارسال شده در مرداد 90 با تشكر از آقا ابراهيم . مطلب مفيدي بود . فقط آخر اين عمليات پرش بلند صحت داشته يا نه . دوباره اومدي تو سايت و غوغا كردي ؟!؟!؟!؟؟!؟! يه مدت بود نمي اومدي ؟؟!؟!؟!؟؟!؟خبري ازت نبود . به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
ghermez 750 گزارش پست ارسال شده در مرداد 90 اسکورتسینی چه بلایی سرش در اومد . تو جنگ مرد یا... به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
Stuka 8,826 گزارش پست ارسال شده در مرداد 90 [quote]اون عملیات نیروهای هوابرد شوروی برامون بیشتر صحبت کنه البته اگر زحمتی نیست[/quote] تاپيکش رو دوستان قبلا ايجاد کرده بودند به طور مفصل توضيح داده بودند . [quote]جریان فرار اسکورتسینی از زندان چی بوده ؟ [/quote] سه افسر سابق اس اس و از ياران خودش لباس پليس نظامي آمريکا رو ميپوشن و به کمپ اسرا ميرن و اسکورتسینی رو به بهانه بردن براي دادگاه نورنبرگ با خودشون ميبرن( فراري ميدن). اسکورتسینی بعدها به مصر ميره به عنوان مشاور نظامي نزد جمال عبد الناصر بسياري از فلسطينيان از جمله ياسر عرفات نزد وي آموزش ميبينن سپس به اسپانيا ميره, ترتيب فرار صدها افسر سابق اس اس از آلمان رو به اسپانيا ميده . در سال 1975 در سن 67 در مادريد بعلت سرطان وفات ميکنه . به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
MOHAMMAD 6,333 گزارش پست ارسال شده در مرداد 90 اشتوکا جان مشاوره نظامییش در آرژانتین برای خوان پرون فراموش نشه، یکی از مقاطع مهم زندگیش در بعد از جنگ جهانی بود . . . به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
Ernesto_Rommel 11,417 گزارش پست ارسال شده در مرداد 90 [quote]بعد از جنگ هم که از زندان متفقين فرار ميکنه ![/quote] جالبه که خودش تو کتابش به این موضوع اشاره ای نمیکنه ! کتاب اسکورزینی ترجمه فارسیش هست .... تو دادگاه تبرئه میشه و بقیه زندگیش میره امریکا لاتین حالا این چیزیه که من از کتابش یادم مونده توصیه میکنم همه هم کتابشو مطالعه کنند مثلا اسکورزینی نظرش راجبه عدم حمله مستقیم به لندن بسیار جالبه و اونو شاهکار هیتلر میدونه یا مثلا عملیات کورسک و ... البته توجیهاتی منطقی براساس اطلاعاتی که اون زمان داشته کرده که بعداز سقوط شوروی و ... خیلیاشون نقض شد ولی جدا خاطرات جالبی داره بهتره مطالعه بشن به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر