Ernesto_Rommel

کمین خوردن نیروهای ترک از پ.ک.ک

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

همیکوپتر به نظر جنگی نمیومد اخه مگه میشه یه جنگیش به همین راحتی مورد اصابت قرار بگیره؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مستر جان جدا خاطره بسیار شنیدنی هرچند تلخ و شیرینی رو تعریف کردی
تلخ از جهت شهادت این عزیزان و شیرین از این جهت که این افراد به سزای اعمالشون میرسند و درسته که خون ریخته شده ولی همین خون ریخته شده معروفه که اگر بیگناه باشه گردن همون کسانیکه ریختن رو میگیره

متاسفانه سرباز وظیفه و .. گناهش چیه که باید شهید بشه وقتی اگر نره میگن فراری از خدمت
از طرفیم همین موارد باعث اماده تر شدن نیروها و گوش به زنگ تر ترشون میشه

ولی خوب واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم ، شبیه همین حادثه برای بچه های پاسگاه جوانرود روانسر رخ داده بود و تیم پاسداران ویژه نیرو انتظامی که تقریبا شبیه شما اعزام شده بودند

بسیار تشکر از لطفی که داشتی و خاطره رو گفتی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]بسیار تشکر از لطفی که داشتی و خاطره رو گفتی[/quote]

ممنونم اديب جان-
اگر از فعاليتهاي pkk و مشتقاتش كسي كليپي داره لطفا بگزاره تا بيشتر آشنا بشيم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دقيقه 10:47 يكي بگه چي شد؟؟؟؟؟

جاي يك svd خالي بود از دو سمت كمينگاه..خيلي بيشتر ميشد تلفات گرفت..
يعني پيش بيني نكرده بودن يا نداشتن يا نميخواستن كشته بالا بگيرن؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مستر جان شرمنده من نمیتونم کلیپ بزارم ! یعنی اصلا ندارم ! :? :mrgreen: :mrgreen:

کلیپ تبلیغاتی شون تو نت ریخته ولی به جرات میشه گفت این کلیپ کمین شون جز معدود کلیپ های درست حسابی پخش شده و کیفیت دارشون هست ، یکی دو کلیپ دیگه م بود ازشون که یکی شون رو لست وار گذاشت

مهدی جان ، شما ترک می بودی واقعا شرافتا این جمله رو مینوشتی ؟

الان تو بالاترین دیدم اونایی که فیلم شهدای ایرانی رو که پژاک داره جمع شون میکنه تا تحویل شوراهای روستا بده تا بدن ایران رو می دیدم واقعا یه جوری شدم !

اونایی که ایرانی بودن فارغ از جنبش سبزی و یا بسیجی و .. همه با ناراحتی تمام فحش داده بودند به پژاک که چرا جوانان مملکت رو میکشه
از این طرفم اکراد مخالف اومده بودن میگفتند چرا ایران جسد نیروهای ما رو به اون صورت توهین امیز تو تمام روستاها میگردونه و فرد نیمه جان رو بین پتو می پیچند تا .... بشه بعد پژاک اومده با احترام اجساد رو منتقل کرده و از این حرفا


کلا خیلی فضای جالبی بود ، ما ایرانیا خونمون به جوش میاد جنازه یا شهید شدن یه ایرانی رو می بینیم ولی اگر همین قضیه برای ترک ها بود همه مون همین جمله شما رو میگفتیم ! :lol: :lol: :|


اینجاست که جامعه شناسی و مردم شناسی ایران به کار میاد !

همیشه نگاه از جز به کل و کل به جز و نهایتا بی طرف باید داشت !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این کلیپ رو هم اگه دوست داشتین ببینین،یه کلیپ تبلیغاتی پژاکه که توش تمرین تیر اندازی میکنن:

http://www.mediafire.com/?2ddv240txvago9e



مرگ بر ضد ولایت فقیه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ارنستو جان اشتباه نكن داداش...

بنده هرگاه دشمني از دشمنان اسلام كشته بشه شاد ميشم اگه بدونم كه فرصتي براي برگشت به اسلام نداشته و سزاش همين بوده...

بنده از لحاظ فني اين نكته رو گفتم..
نه تعريف كردم و نه تمجيد و نه تشويق..

صرفا فني بود اگرچه از كمين زدن چيزي حاليم نيست...

سوال اول رو فعلا جواب بده..

البته فكر كنم منظورت اون جمله [color=red]جاي يك svd خالي بود [/color]بود..اهان ..گرفتم ..مثل وقتهايي كه ميگيم مثلا جاي فلانن چيز خالي بود و اگه بود چه كيفي ميداد..

نه داداش..اشكال متن همينه كه احساس رو نميگه..

منظورم از خالي بودن يعني نبودن اين اسلحه نه اينكه كاش بود و اگه بود چي ميشد.....

اوكي گلم؟

و صد البته شك نكن كه اگر طرف مقابلم با اسلام باشه از شهيد شدنش ناراحت ميشم..
چه ايراني و چه غير ايراني..

و اگر عليه اسلام باشه خوشحال ميشم چه ايراني و چه غير ايراني...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
:? :mrgreen: :mrgreen:

از اینا من بزارم دهنمو سرویس میکنند ! ولی من دوست ندارم بزارم چرا که تبلیغاته !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]این کلیپ رو هم اگه دوست داشتین ببینین،یه کلیپ تبلیغاتی پژاکه که توش تمرین تیر اندازی میکنن:

....................... (ویرایش شد)

مرگ بر ضد ولایت فقیه[/quote]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=18]روزي همه كردستانها به ايران مي پيوندند.راستي ميدونستيد همين تركها 1.5 ميليون ارمني را به جرم ترك نبودن قتل عام كردند(1918-1914).راستي خبر از كمپهاي تركيه در مرز با سوريه دارين كه توش سربازهاي ترك دسته جمعي به زنان سوري تجاوز كردند و به روايتي 400 زن حامله شده اند!!!(بيچاره ها خبر نداشتند دارن به چه شيطاني پناه ميبرن.)[/size]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
راستی میدونستید در کتاب های ضدصهیونیست گفته میشه یهودیان میخواستند اسلام رو با حذف عثمانی نابود کنند و نهایتا ارمنی ها هم خواستند برن کمک شون از طرفی یهودیا میخواستند قسمتی از سرزمین های اسلامی رو غصب کنند و به حاکم عثمانی نامه دادند و به دلیل مخالفت حاکم عثمانی صهیونیست ها پدر عثمانیو دراوردند و فاجعه کشتار ارمنی ها در کتاب های ضدصهیونیستی با عنوان توطئه صهیونیسم جهانی شناخته میشه ؟ :? :mrgreen: :mrgreen:


بی خیال بابا !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جاش اينجا نيست . نميخوام بحثي هم بشه. اما صرفآ جهت افزايش اطلاعات عمومي عرض ميكنم:

ارمني ها اگه به مناطق شمال غربي ايران حمله نميكردند هيچ وقت دولت عثماني وارد جنگ باهاشون نميشد. اگه جنايات ارمني ها تو استان آذربايجان اون زمان كه شامل استانهاي آذربايجان شرقي و غربي و اردبيل بود اتفاق نميافتاد دولت عثماني هم بنا به درخواست حكومت مركزي ايران(قاجاريه) وارد اين غائله نميشد.

حكومت مركزي ايران در اون زمان چنان دچار ضعف بود كه توان رويارويي با تهاجم ارمني ها به مرزهاش رو نداشت و بناچار با ديدن جنايات ارمني ها و ناتواني خودش در دفع تهاجم از تركهاي عثماني كمك گرفت. اينجا بود كه عثماني ها هم فرصت رو مغتنم شمردند و با توجه به پدركشتگيه ديرينه اي كه با ارمني ها داشتند حسابي از خجالتشون در اومدند!

در كل من به عنوان يكي از ساكنان همين مناطق از مردن 1.5 ميليون ارمني نه تنها ناراحت نيستم بلكه اين قتل عام رو به نوعي مصداق بارز ضرب المثل قديميه **هرچي عوض داره گله نداره** ميدونم!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]جاش اينجا نيست . نميخوام بحثي هم بشه. اما صرفآ جهت افزايش اطلاعات عمومي عرض ميكنم:

ارمني ها اگه به مناطق شمال غربي ايران حمله نميكردند هيچ وقت دولت عثماني وارد جنگ باهاشون نميشد. اگه جنايات ارمني ها تو استان آذربايجان اون زمان كه شامل استانهاي آذربايجان شرقي و غربي و اردبيل بود اتفاق نميافتاد دولت عثماني هم بنا به درخواست حكومت مركزي ايران(قاجاريه) وارد اين غائله نميشد.

حكومت مركزي ايران در اون زمان چنان دچار ضعف بود كه توان رويارويي با تهاجم ارمني ها به مرزهاش رو نداشت و بناچار با ديدن جنايات ارمني ها و ناتواني خودش در دفع تهاجم از تركهاي عثماني كمك گرفت. اينجا بود كه عثماني ها هم فرصت رو مغتنم شمردند و با توجه به پدركشتگيه ديرينه اي كه با ارمني ها داشتند حسابي از خجالتشون در اومدند!

در كل من به عنوان يكي از ساكنان همين مناطق از مردن 1.5 ميليون ارمني نه تنها ناراحت نيستم بلكه اين قتل عام رو به نوعي مصداق بارز ضرب المثل قديميه **هرچي عوض داره گله نداره** ميدونم![/quote]
پس كشتار ارامنه در ايران و تركيه صورت گرفته،به خاطر همين هم هست كه به خوى ميگفتن دارلمومنين،من فكر ميكردم مردم خوى خودشان ارامنه را بيرون كردند نه عثمانى ها...
اران(اذربايجان) ان زمان دست عثمانى بود يا روسيه؟اگه روسيه بود ارامنه نميتونستند انجا ترك ها را قتل عام كنند با توجه به طرفدارى تزار از ارمنى هاى مسيحى بر عليه مسالمنان اذرى؟؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]اره دیگه اگر میفهمیدند این طرف شونم پ ک ک هست واقعا دیگه باید دست میزاشتند به گریه !!!

همونطورم که قبلا گفتیم اگه فقط یه تک تیرانداز می بود این ور فکر نکنم کسی ازشون زنده در میرفت البته تا اونجا که من مطلع هستم جنگ و گریز بود و نه کمینی که قرار نباشه کسی ازش زنده بیاد بیرون
بعضی کمین ها هست رسما میگن هیچ کس زنده بیرون نیاد ازش ... یعنی تا اخرین نفر باید تیراندازی کنند اما اگر دقت کنید در پایان فیلم هلیکوپتر کمک میاد این یعنی داخل مرز ونزدیک ترکها بوده پس یه کمین سریع بدون قصد کشتن بوده

البته نظریات مختلفه ولی رو اینم میشه فکر کرد ! حالا شاید بعدا شرح عملیاتشونم گیرم اومد[/quote]

با سلام

[color=brown]اديب جان يك كمين من رفتم سر صحنه اش بزار برات تعريف كنم.

قضيه اين جوري بود كه اين كمين رو به يك كاروان خودرويي از نيروهاي . . . . زده بودن- بسيار هم خوب قتلگاه رو انتخاب كرده بودن

يك جاده مواصلاتي به طول 85 كيلومتر كه از مبدا تا مقصد به هيچ شهر يا روستايي وصل نبود و هيچ نيروي كمكي هم نميتونست به منطقه اعزام بشه.

اين رو نقل ميكنم كه دوستان بدونن كمين به چي ميگن.
جاده يه راه شوسه بود كه از كمر يك كوه مي پيچيد. كاروان خمودرويي فاصله خودروها از هم 150-200 متر و به ترتيب زير چينش شده بود.

اول تويوتا حامل توپ 23mm و پشت سرش دوشكا پشت سرش آمبولانس نظامي پشت شرش ماشين مخابرات پشت سرش ماشين حامل نفرات و در نهايت هم يك دوشكا كه به همراه دو تا خودروي سر ستون تامين رو بر عهده داشتن.

ماشين اول كه توپ 23 بوده (ميدونين كه توپ 23 سرش به سمت عقبه خودرو هست و به سمت جولو نميتونه اجراي آتش در خط افق داشته باشه) بي خبر از همه جا داشته ميامده كه وسط جاده يكي از اشرار بعد از پيج كم كوه كه تو ديد نبوده با آرپي چي منتظر بوده - به محض اينكه خودروي اول كمان پيچ رو رد ميكنه آرپي چي مي خوره و منهدم ميشه و جاده بلاك ميشه و خودروي دوم و سوم هم ميان تو قتلگاه و توقف ميكنن.

قلتگاه دقيقا قبل از ورودي پيچ بود و 8 يا 10 تا نفر با svd قبلا اونجا منتظر بودن و دو نفر هم با تيربار pk آتش ميريختن . و خلاصه از اون 3 تا خودرو فقط 3 نفر ظخمي برجا موندن و 13 نفر به شهادت رسيدن. خودروي سوم به خودروهاي پشت سرش با بيسيم خبر ميده كه كمينه و برگردين و اونها هم بدون فوت وقت بر ميگردن به قرارگاه. بقيه هم كه مقاومت كردن و يكي يكي زير آتش pk تك تيرهاي SVD پرپر شدن. توجه داشته باشين كه اينها سالها با هم همكار و همرزم بودن ولي همچين مواقعي ديگه فيلم هندي نيست كه يكي بگه نه حاجي من تنهات نميزارم و . . .

چون اشرار ديدن كه دوتا ماشين برگشتن حدسشون اين بود كه نيروها بر ميگردن و براي گرفتن غنائم و تير خلاص زدن از كوه نيامدن پايين.(كلا قضيه كمين هم سر يك انتقام بود) و قصدشون فقط گرفتن تلفات بود.

خودروهايي كه بر گشتن به قرارگاه تقاضاي نيروي كمكي كردن و من هم جزو نيروهاي كمكي بودم به صحنه آمدم.

از اينجا به بعدش رو خودم حضور داشتم و شهادت ميدم.

نامردها كمين رو ساعت 4.5 -5 عصر زده بودن ما هم تا به منطقه رسيديم شد ساعت 6.5
نميدونم درسته كه اين خاطر رو بگم يانه ولي خوب بحث كمينه و فكر ميكنم كمك كنه كه بچه ها كمين رو بهتر بشناسن.
ما حدود ساعت 5.45 از دژباني تيپ خارج شديم و به سمت منطقه حركت كرديم. قبلش هم از ذاغه مهمات گرفته بوديم ولي بهمون نگفتن كه درگيري شده . و 5 تا تويوتا هر ماشين 3 تا كادر و يك تيم هم وظيفه + خودروهاي گروهان آتش به شمت منطقه حركت كرديم.

از زاهدان به سمت جاده شورو. از پليس راه قطار جنجك بدون ردو بدل كردن برگه ماموريت با سرعت بالاي 140-150 كيلومتر ماشينها رد شدن. (ماشينها همه 4.5F و هايلوكس بود)

سر سه راهي دشت شورو كه ميرفت به سمت رودماهي ماشين سردار شهيد رجبعلي محمد زاده و سرهنگ شهيد علي علويان كه اين دو بزرگوار در حادثه سرباز به همراه شرتيپ شوشتري به شهادت رسيدن هم اونجا بود + فرمانده عمليات تيپ و تيم حفاظت تيپ و غيره.

برج 8 بود و ساعت 6 بعد از ظهر و هوا ديگه تقريبا تاريك بود - حدود 20 كيلومتر با سرعت حركت كرديم و بعد با علامت ماشين بچه هاي حفاظت همه خودرو ها چراغهارو خاموش كردن و سرعت ر و رسوندن به 20 كيلومتر و فاصله رو زياد كردن. به ما هم گفتن كه همگي مسلح كنين.اضطراب زيادي داشتيم.

نميدونيم چقدر گذشت ولي با فرمان ماشينها متوقف شدن و به دوطرف جاده هدايت شدن. و به سرعت در امتداد جاده مي دويديم.

چون كسي نميدونست برنامه اشرار چيه احتمال كمين دوم رو هم ميدادن و به خاطر همين هوشمندانه عمل ميكردن.
ماشينها رو راننده ها مياوردن و آتشبارهاشون هم خدمه داشت و بقيه نيروها پياده با فاصله ميرفتن. در عرض جاده هم با فاصله 100 مت تامين گذاشته بودن كه موازي با ما ميومدن.

خلاصه رسييديم و خودروهاي تويوتاي اول(توپ 23) رو از دور ميشد ديد. داشت ميسوخت
ماكه نزديك شديم ديديم كه يه سري از بچه ها با لباس شخصي و مسلح + چند نفر كه ما نشناختيم با لباس بلوچي اونجان و گفتن كع منطقه امنه و بايد آمبولانس هاسريع تر بيان. و بعد از چند دقيقه آمبولانس و جرثقيل هم اومد تو اين چند دقيقه هم ما جنازه ها رو جمع كرديم . شهيد وظيفه محمد. گ كه من ميشناختمش جمجمش پخش شده بود و دو تا تير نميدونم چي به سرش اصابت كرده بود. همه ما گريه ميكرديم - حتي كادري هايي كه جوانتر بودن و واقعا لال شده بودم و هيچ صدايي رو حتي نميشنيدم. لاستيك ماشين ها شوخته بود و سيمهاش زده بود بيرون - يك سرباز كف وانت تويوتا افتاده بود و خونش داشت از لاي شيارهاي كف وانت ميرخت پايين.

يه سرباز ديگه هم رو آسفالت جون داده بود و تمام ناخونهاش شكسته بود و سر انگشتاش پوست نداشت - فكر ميكنم موقع جون دادن به زمين و سنگها كشيده بود و . . .

تجربه خيلي سختي بود - واقعا تا چند هفته همه بچه هايي كه من ميشناختم و اون صحنه ها رو ديده بودن كابوس داشتن. سرهنگ شهيد علي علويان خيلي اونجا ميرفت و ميومد و به ما نهيب ميزد كه
" شهيد غسل و كفن نداره محكم بگير ش" اينرو در حالي ميگفت كه در حين جابه جا كردن جنازه شهدا يكيشون از دست يكي از بچه ها رها شد. ماشين ها اجساد شهدا رو بردن به بيمارستان نبي اكرم زاهدان و . . .

ما هم تا 6 روز تو پاكسازي منطقه بوديم و به دستور مستقيم سردار شهيد محمد زاده بعدش رفتيم مرخصي .

واقعا تلخي اون خاطرات دوباره برام زنده شد. خواستم حادثه رو با جزئياتش نقل كنم كه ملموس تر باشه.

ببخشيد اگه الخ بود و ناراحت كننده.[/color]
[color=green]براي شادي روح همه شهدا صلوات بفرستين.[/color][/quote]
خدا رحمتشون كنه...
مگه جلوى كاروانهاى نظامى نبايد نيروهاى تجسسى حركت كنند تا از امن بودن منطقه مطمعن بود؟؟؟كلا اين كمينى كه شما تشريح كردين ضعف بسير لجستيكى ما رو ميرسونه كه متاسفانه در درگيريهاى اخير با پژاك هم شاهد ان هستيم.اخه كسى دو تا تويتا با يك امبلانس رو ميفرسته وسط گردنه؟؟؟؟؟!!!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.