nasirirani

ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و چین( خبرها ، حواشی ، تحلیل ها ، احتمالات ! و .... )

Recommended Posts

صورت دیگر توسعه چینی

بنیان فکری که برای چند دهه بعد از انقلاب چین تبلیغ می‌شد. اما زمامداران پس از مائو، شجاعت و جرات کافی داشتند تا راه دیگری را امتحان کنند که سعادت شهروندانشان را دربر داشته باشد؛ اما در تضاد با گفتار و عملکرد و سیاست‌های گذشته باشد.

دستاوردهای بازکردن و فراگیر کردن نهادهای اقتصادی چین انکارناپذیر است؛ اما برخی بر این صرافت هستند که چین با بازکردن نهادهای اقتصادی و بسته نگه‌داشتن بستر سیاسی و پایداری اوضاع، راه دیگری را پیشنهاد داده که تا کنون وجود نداشته است. در این جا بخش کوچکی از کتاب تازه عجم اوغلو و رابینسون را با عنوان «جاده باریک (آزادی)» (Narrow Corridor) مرور می‌کنیم و می‌بینیم که چگونه عدم مشارکت جامعه و نبود نهادهای باز در بستر اجتماعی - سیاسی، توانسته به فسادهای گسترده در این کشور دامن بزند. یک کشور وقتی می‌تواند از این بلیات به دور باشد و به‌طور پایدار راه پیشرفت را طی کند که هم دولت ظرفیت ارائه خدمت به مردم را داشته باشد و هم جامعه ظرفیت و ابزار مناسب برای نظارت بر تمام دولت را داشته باشد. فقدان دومی در چین؛ یعنی گم شدن یکی از قطعات اصلی رشد و سعادت پایدار که دیر یا زود موتور به ظاهر کارآمد رشد اقتصادی چین را متوقف می‌کند و فساد کنونی در آن کشور تنها نمودی از آن است. نویسندگان کتاب می‌آورند:

چین دارای تاریخی طولانی از بوروکراسی توانمند و پیچیده است؛ اما در عین حال تاریخی از فساد گسترده نیز دارد که بسیاری از مقامات این کشور در آن نقش داشتند و بسیاری از پست‌ها تنها به‌واسطه ارتباطات سیاسی یا فروش آن پست‌ها به فرد داده می‌شود. آن تاریخ همچنان تا امروز ادامه داشته است. بررسی که از ۳۶۷۱ مقام حزب کمونیست در سال ۲۰۱۵ انجام شده نشان می‌دهد که دو سوم پست‌ها نه بر مبنای شایستگی که به دلیل وفاداری و سرسپردگی سیاسی به افراد واگذار شده است. وقتی شما با وفاداران محاصره شوید، آن وقت می‌توانید شهروندان را سرکیسه کنید. شما همچنین می‌توانید برای داشتن زیردستان مطیع، مشاغل دولتی را به فروش برسانید. استاد علوم سیاسی مینشین پی با تحلیل نمونه ۵۰ تایی مقامات حزب کمونیست که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۳ در دادگاه‌ها به فساد محکوم شدند، می‌نویسد که هر کدام از آنان به‌طور متوسط ۴۱ موقعیت شغلی را به فروش رسانده بودند. در پایین لیست، افرادی در شهرهای کوچک بودند؛ مانند ژانگ گویی و چو شچین از ناحیه ووهه در استان آنهویی. ژانگ ۱۱ پست را به قیمت متوسط ۱۲هزار یوآن که تقریبا هزار و ۵۰۰ دلار می‌شود به فروش رسانده بود. چو نیز ۵۸ موقعیت شغلی را به قیمت ۲هزار دلار فروخته بود؛ اما موقعیت‌های شغلی ممتاز تا ۶۰ هزار دلار به فروش می‌رسند. در نمونه پی، هر مقام فاسد تقریبا ۱۷۰ هزار دلار از فروش پست‌ها پول به جیب زده بود.

افرادی مثل ژانگ و چو، دانه ریزهای چنین فسادهایی بوده‌اند. وقتی وزیر راه‌آهن لیو ژیجون در سال ۲۰۱۱ دستگیر شد، ۳۵۰ آپارتمان به نام وی ثبت شده بود و بیش از ۱۰۰ میلیون دلار پول نقد داشت. این ارقام خیره‌کننده به آن علت رقم خورده بود که سیستم راه‌آهن پر سرعت چین، موقعیتی بی‌رقیب برای اختلاس وزیر آن بود. اما پیشرفت اقتصادی چین برای همه مقامات نان‌آور بود. اگر لیو از چشم حکومت افتاد و محاکمه شد، بقیه این‌گونه نبودند. در سال ۲۰۱۲، از هزار نفر ابتدایی لیست ثروتمندان چین، ۱۶۰ نفر عضو کنگره حزب کمونیست بودند و ثروت خالص آنان به ۲۲۱ میلیارد دلار بالغ می‌شد. در مقام مقایسه، این رقم تقریبا بیست برابر ثروت ۶۶۰ نفر مقامات عالی‌رتبه آمریکا از هر سه قوه حکومتی است. این در حالی است که درآمد سرانه آمریکایی‌ها هفت برابر درآمد سرانه چین است! اما واقعیت این است که این آمار و ارقام نباید تعجب‌آور باشد. کنترل فساد، نیازمند همکاری و نظارت جامعه است. دولت باید به گزارش مردم اعتماد کند و مردم نیز نیاز دارند تا به نهادهای دولتی اعتماد داشته باشند تا حاضر باشند، به آنان در مورد فساد گزارش کنند؛ اما این اعتماد متقابل در وضعیت استبدادی چین رخ نمی‌دهد.

بنابراین هر چند رویکرد اقتصادی چین و بازکردن نهادهای اقتصادی و مشاهده مواهب آن تا اینجا می‌تواند برای کشورهای در حال توسعه حاوی درس‌های مهمی باشد؛ اما در عین حال نمی‌توان استراتژی اتخاذشده آن را در تمام زمینه‌ها به‌عنوان الگویی فراگیر و پیشنهاددهنده راهی دیگر برای توسعه در برابر دیگر کشورهای توسعه‌یافته دانست؛ زیرا هم اکنون نیز این الگو دچار کاستی‌های شگرفی است که فساد در دستگاه حاکمه تنها بخشی از آن است.

منبع

 

 شوروی از نظر نظامی ضعیف تر از آمریکا نبود

منابع طبیعی بسیار زیادی هم داشت 

اما فساد داخلی اونو از بین برد 

تو چین هم همین اتفاق خواهد افتاد 

 

ویرایش شده در توسط majid363
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 minutes قبل , Ghalam گفت:

 

بعله ... مثل این می مونه بگید « ما باید کار کنیم ، ولی نباید درآمد حاصل از کار کردن رو استفاده کنیم چون ممکنه چاق بشیم » ... عزیز دلم اگه قراره پول حاصل از فروش نفت رو به اقتصاد کشور تزریق نکنیم ، اصلا چرا صادر می کنیم !؟ چرا به خاطرش می خوای پکنچای جدید ببندیم !؟

 

ارز حاصل از این قرارداد استعماری از قبل تقسیم شده و قراره عزیزان به عنوان سهمشون از سفره ی انقلاب به لندن و کانادا انتقالش بدهند ... البته خدا می دونه چین چقدر رشوه برای بستن این قرار داد داده ...

 

اصلا ربطی به این قراداد نداره. در اقتصاد ازاد قیمت ارز به صورت طبیعی با بالانس صادرات(منظورم غیرنفتی) و واردات تعیین میشود. وقتی با صادرات نفت دلار دست دولت بیاید و به بازار تزریق کند و این بالانس را به هم بزند این موازنه به سمت ورود کالا از بین میرود. از 84 تا 2 سال پیش با افزایش قیمت نفت که زمانی حدود 20 دلار بود شاهد این پدیده و از بین رفتن صنایع بوده ایم. تکرار میکنم ربطی به قرارداد با چین ندارد. تا نفت هست و اقایان پول انرا به بازار تزریق و صرف سفر ترکیه و خرید موبایل ایفون میشود همین اش و همین کاسه. باید فقط صرف ورود ماشین الات تولیدی و سرمایه گذاری روی زیر ساخت و حداکثر خرید کالای اساسی و یا سلاح  شود. زیرا همه دنیا برای کالای اساسی و دارو سوبسید قائل هستند.

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
10 minutes قبل , Ghalam گفت:

 

بعله ... مثل این می مونه بگید « ما باید کار کنیم ، ولی نباید درآمد حاصل از کار کردن رو استفاده کنیم چون ممکنه چاق بشیم » ... عزیز دلم اگه قراره پول حاصل از فروش نفت رو به اقتصاد کشور تزریق نکنیم ، اصلا چرا صادر می کنیم !؟ چرا به خاطرش می خوای پکنچای جدید ببندیم !؟

 

ارز حاصل از این قرارداد استعماری از قبل تقسیم شده و قراره عزیزان به عنوان سهمشون از سفره ی انقلاب به لندن و کانادا انتقالش بدهند ... البته خدا می دونه چین چقدر رشوه برای بستن این قرار داد داده ...

 

اخوی به کلیت بخث شما کاری ندارم٬ فقط این بخش تزریق ارز حاصل از فروش نفت٬ بنظرتون چطور میشه این پول رو در اقتصاد تزریق کرد؟ تصدیق میفرمایید که سرنگی برای تزریق وجود ندارد و از روشهای مختلف دیگر استفاده میشود از جمله واردات معادل با ارز مد نظر برای تزریق به اقتصاد٬ بطور مستقیم و غیر مستقیم معادل اون ارز واردات انجام میشود و همزمان بر سر صنعت داخل گِل گرفته میشود و پایه پولی شدیدا منبسط.

 

در یک شرایط مطلوب پول حاصل از خام فروشی نفت توسط فروشنده باید سرمایه گذاری بشه٬ ترجیحا در خارج از کشور و یا در زیر ساخت ها٬ از سود حاصل میشه برای بالا بردن رفاه و سطح زندگی استفاده کرد اصل پول هم که سر جای خود است. البته ناگفته پیداست شرط چنین کاری یک اقتصاد بدون تحریم یا شرایط ضد تحریم است که نا گفتنش بهتر است.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این مطلب اینجا بازنشر میکنم برای ثبت در تاریخ. سال های آتی پس از انعقاد احتمالی این قرارداد، بازخوانی شود.

 

علی آقا محمدی (رئیس گروه اقتصادی دفتر مقام معظم رهبری - عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام)

 

به گزارش خبرگزاری مهر علی آقامحمدی درباره سند همکاری‌های ۲۵ ساله ایران و چین در گفتگو با بخش خبری ۲۱ شبکه یک سیما افزود: در ۱۵ سال آینده چین از نظر اقتصاد و برخی فناوری‌ها رتبه نخست جهان را خواهد داشت و در سال‌های گذشته در ایجاد زیرساخت‌ها برای ما کوتاهی نکرده است و حتی در تحریم‌ها کانالی برای جلوگیری از قطع شدن روابط ایجاد کرد.

وی گفت: برای سرمایه گذاری و افزایش نرخ رشد کشور نیازمند سرمایه گذاری ازجمله سرمایه گذاری خارجی هستیم و چون چین مازاد منابع دارد از این جهت برای ما مهم است.

آقامحمدی با بیان اینکه بازار چین برای ما اهمیت دارد و ۱۰ درصد مردم چین سرمایه‌ای بیش از اروپایی‌ها دارند، افزود: کالاهایی که در گذشته به اروپا صادر می‌شد باید این کالاها به بازار چین ارسال شود.

وی گفت: سند همکاری اقتصادی ایران و چین در همه حوزه‌های برنامه ریزی اقتصادی ما ازجمله نفت و گاز، صنایع الکترونیک، حوزه‌های دانش بنیان و … است.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه باید ظرفیت تولید نفت کشور را برای حذف نشدن از بازار نفت به حدود ۱۰ میلیون بشکه برسانیم و در این زمینه به مشتری راهبردی نیاز داریم، افزود: چین یکی از بزرگترین مصرف کنندگان نفت و از مشتری‌های راهبردی ما در این زمینه است.

آقامحمدی گفت: البته در روابط اقتصادی، توافقات و همه برنامه ریزی ها؛ راهبرد ما خام فروشی نیست.

وی درباره دلایل تأخیر اجرایی شدن سند همکاری‌های ۲۵ ساله ایران و چین افزود: عده‌ای چشمشان به غرب بود و گمان می‌کردند غربی‌ها راه را باز می‌کنند اما متوجه شدند این نگاه اشتباه است و عملکرد غرب نیز این را ثابت کرد.

آقامحمدی گفت: اکنون کسانی که می‌گویند با غرب و ترامپ حرف بزنیم؛ کم فروغ و کم تعداد شده اند.

وی افزود: در مقطعی برای اجرای این سند پیش رفتیم اما در حالی که بسیاری از زیرساخت‌ها طراحی شده و ساز و کارها آماده بود، عده زیادی مانع شدند.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: در آن زمان قرار بود موضوع سایناشور منابعی در حدود ۲۰۰ میلیارد دلار را در خود داشته باشد اما جلوی کار را گرفتند.

آقامحمدی افزود: در سال ۸۹ همه کارها در این زمینه انجام شد اما دولت وقت با برداشت اشتباهی که داشت مانع اجرای آن شد.

وی گفت: البته غربی‌ها و انگلیسی‌ها و برخی هم در داخل بسیار فعالند که این میدان باز نشود.

آقامحمدی با بیان اینکه روسیه و چین محورهای کلیدی برای روابط هستند، افزود: اکنون همه متوجه شده اند ضعف روابط با شرق کار اشتباهی بوده است و به این نتیجه رسیده اند که باید با کشورهای این منطقه کار جدی انجام دهیم.

 

https://www.mehrnews.com/news/4964904/چین-در-تحریم-ها-کانالی-برای-جلوگیری-از-قطع-شدن-روابط-ایجاد-کرد

 

 

 

قرارداد توتال - قرادادهای نفتی IPC

این تصاویر هم بماند برای یادآوری!

پاتریک پویانه مدیرعامل توتال - زنگنه - آقا محمدی 

thumb_1111.jpg thumb_11112.jpg thumb_1111-3.jpg

 

ویرایش شده در توسط shirazz
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مهم ترین موضوع بحث مبادلات  پولی و مالی است. بانک مشترک کافی نیست. بلکه ساز و کار  مالی جدیدی میطلبه.

نکته بعد حجم خام فروشی نفت هست هر چند پتروشیمی و پالایشگاه مشترک ارایه میشه. و این مطلب نباید فراموش بشه که نفت بازیگران خودشو رو داره.

مصرف گرایی تام اشتباه راهبردی است ولی اگر با انتقال دانش و زمینه سرمایه گذاری باشه موجب رونق تولید و اشتغال و تراز تجاری و صادراتی بالا بره خوبه.

زمان عامل مهم دیگری است که باید بهش پرداخت که در طی آن روند ها و رویکردها ممکنه تغییر کنه چه غرب یا شرق.

 

 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
58 minutes قبل , GRIPEN گفت:

 

اخوی به کلیت بخث شما کاری ندارم٬ فقط این بخش تزریق ارز حاصل از فروش نفت٬ بنظرتون چطور میشه این پول رو در اقتصاد تزریق کرد؟ تصدیق میفرمایید که سرنگی برای تزریق وجود ندارد و از روشهای مختلف دیگر استفاده میشود از جمله واردات معادل با ارز مد نظر برای تزریق به اقتصاد٬ بطور مستقیم و غیر مستقیم معادل اون ارز واردات انجام میشود و همزمان بر سر صنعت داخل گِل گرفته میشود و پایه پولی شدیدا منبسط.

 

در یک شرایط مطلوب پول حاصل از خام فروشی نفت توسط فروشنده باید سرمایه گذاری بشه٬ ترجیحا در خارج از کشور و یا در زیر ساخت ها٬ از سود حاصل میشه برای بالا بردن رفاه و سطح زندگی استفاده کرد اصل پول هم که سر جای خود است. البته ناگفته پیداست شرط چنین کاری یک اقتصاد بدون تحریم یا شرایط ضد تحریم است که نا گفتنش بهتر است.

 

در کشور ما نیاز به واردات 15 میلیارد دلار کالای اساسی و دارو است که میتواند با پول نفت و به قیمت ارزان وارد شود. سلاح نیز با پول نفت وارد شده و نیروهای نظامی بخصوص هوایی  بازسازی شوند. مقداری هم صرف تاسیسات مثل راه اهن پالایشگاه و تاسیسات زیر بنایی شود. بقیه هم در یک حساب ریخته شود و به صنایع وام های بی بهره و حتی در مواردی بلاعوض برای ورود ماشین الات تولیدی داده شود. بقیه هم ذخیره شود.

اینها بهترین راه است. ولی اگر این پول صرف واردات کالای ارزان چینی ان هم از طریق قطارهای جاده ابریشم شود صنعتی در این کشور باقی نمی ماند.

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 hours قبل , shirazz گفت:

آقامحمدی با بیان اینکه روسیه و چین محورهای کلیدی برای روابط هستند، افزود: اکنون همه متوجه شده اند ضعف روابط با شرق کار اشتباهی بوده است و به این نتیجه رسیده اند که باید با کشورهای این منطقه کار جدی انجام دهیم

خب به لطف خدا فعلا قسمت اول شعار (نه شرقی، نه غربی) حل شده، مانده قسمت دوم که مشخص نیست چه زمان پی به اشتباه ببریم و تبدیل بشه به <<هم شرقی، هم غربی>> به شرط اینکه منافع ملی ایجاب کنه... در دشمنی بی منطق هیچ منفعتی وجود نداره، نه مادی و نه معنوی.

  • Like 1
  • Upvote 5
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
14 hours قبل , shirazz گفت:

با بیان اینکه باید ظرفیت تولید نفت کشور را برای حذف نشدن از بازار نفت به حدود ۱۰ میلیون بشکه برسانیم

ما تو دوره برجام تو 4 میلیونش زاییده بودیم،فقط امیدوارم نوه هامون شاهد همچین صحنه ای باشن

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نه شرقی نه غربی یا هم شرقی یا هم غربی مهم نیست که اینقدر ما ایرانی ها اسیر دو گانگی و انتخاب بین این دو شدیم. مهم منافع ملیه و عرصه سیاست ، ورطه دوستی یا دشمنی ابدی نیست. در قرارداد چین به مانند برجام یه حالت پلیس بد - پلیس خوب وجود داره و به نظرم این ماجرای واگذاری کیش یه تله است برای اینکه مردم به خود قرارداد راضی بشن. در این قرارداد به مانند برجام به نظرم بهتره بجای رد یا قبول کلی روی جزئیات گفتگو بشه چون این بندها و تبصره های یک بنده که اون رو به سمت خوب یا بد بودن می بره. 

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , aminf14 گفت:

در این قرارداد به مانند برجام به نظرم بهتره بجای رد یا قبول کلی روی جزئیات گفتگو بشه چون این بندها و تبصره های یک بنده که اون رو به سمت خوب یا بد بودن می بره. 

 

سلام

دقیقا به همین گونه است . مشکلی که در تحلیل های بعضی از دوستان وجود دارد این است که از جزء به کل تحلیل می نمایند . اما در واقع حرکت اصلی باید از کل به جزء باشد . یعنی اولین سوال این باید باشد که آیا چین یا هر کشور دیگری می تواند به صورت کلان ، یک شریک استراتژیک برای ما باشد یا خیر می توان به صورت بخشی در حوزه های مشخص همکاری نماییم . یعنی باید ضعف ها و نیاز ها ، توانایی ها ، استراتژی ها ، رقابت ها و جایگاه های منطقی ای و بین المللی و ... دیده شوند تا بشود برای یک توافق نامه به صورت کلی نظر داد . آنگاه مباحث باید بخش بخش شوند و حوزه های همکاری های ما مشخص گردند و به همین شکل به سمت جزئیات برویم . بعد تازه در آنجا موقع دیدن عوارض و تهدید های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، امنیتی و ... است و سبک و سنگین کردن آنها و کاستن از نتایج منفی شان در نقشه های راه توافق می باشد (در ابتدا نباید مساله محور بود) .

البته بماند که همین عبارت نه شرقی و نه غربی خودش می تواند بارهای معنایی متفاوتی را حمل نماید .

:rose:

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
30 minutes قبل , HRA گفت:

 

سلام

دقیقا به همین گونه است . مشکلی که در تحلیل های بعضی از دوستان وجود دارد این است که از جزء به کل تحلیل می نمایند . اما در واقع حرکت اصلی باید از کل به جزء باشد . یعنی اولین سوال این باید باشد که آیا چین یا هر کشور دیگری می تواند به صورت کلان ، یک شریک استراتژیک برای ما باشد یا خیر می توان به صورت بخشی در حوزه های مشخص همکاری نماییم . یعنی باید ضعف ها و نیاز ها ، توانایی ها ، استراتژی ها ، رقابت ها و جایگاه های منطقی ای و بین المللی و ... دیده شوند تا بشود برای یک توافق نامه به صورت کلی نظر داد . آنگاه مباحث باید بخش بخش شوند و حوزه های همکاری های ما مشخص گردند و به همین شکل به سمت جزئیات برویم . بعد تازه در آنجا موقع دیدن عوارض و تهدید های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، امنیتی و ... است و سبک و سنگین کردن آنها و کاستن از نتایج منفی شان در نقشه های راه توافق می باشد (در ابتدا نباید مساله محور بود) .

البته بماند که همین عبارت نه شرقی و نه غربی خودش می تواند بارهای معنایی متفاوتی را حمل نماید .

:rose:

ببینید ما ایرانیها از جمله خود بنده کمی عجول هستیم و کمی زود می خواهیم در مطلبی یا گفتگویی  رو جمع بندی کنیم در حالی که کاوش جنبه های مختلف یک ماجرا یا قرارداد بدون لزوم تایید یا زیر سوال بردن اون کم کم باعث میشه که بتونیم به دیدگاه درستی برسیم. بعضی عزیزان این ماجرا رو در ادامه روند گذشته می بینند و با پیش فرضی به استقبال از اون میرن، دوستانی میل به دانای کلی و استفاده از عبارات کنایی دار ؛به نظرم اینها کلا باعث ایجاد دو قطبی و کل کل و رد یا تایید کلی مسئله ای میشه و این اشتباهه. اگه در زمان برجام ما با فراغ بال و بدون تعصب شخصی و یا جناحی در رد یا قبول کلی این مسئله به بررسی اون در سطحی بزرگ می پرداختید، نتیجه این نمیشد که هست و یا اینکه نیاز به پنهان کردن مفادش داشته باشیم. پس یه مقداری باید بدون استرس و یا منفی بافی اپیدمی شده یا مثبت گرایی صرف به این مسئله پرداخت.

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, aminf14 گفت:

کاوش جنبه های مختلف یک ماجرا یا قرارداد بدون لزوم تایید یا زیر سوال بردن کم کم باعث میشه که بتونیم به دیدگاه درستی در اون ماجرا برسیم

 

وقتی ما وارد یک کاوش در زمینه ای می شویم مجبوریم که به تایید یا عدم تایید آن برسیم . البته نباید به صورت صفر و یکی به ماجرا نگاه کرد و برای تحلیل باید وارد منطقی فازی شکل شویم . یعنی به جای گفتن خوب است یا بد بگوییم چقدر خوبی دارد یا چقدر بدی ! و در حقیقت دیدگاه درست ما همان نتیجه است اما نتیجه ای که از یک روند درست ایجادشده باشد . 

 

1 ساعت پیش, aminf14 گفت:

ماجرا رو در ادامه روند گذشته می بینند و با پیش فرضی ...

 

 تحلیل تاریخ محور بخشی از روش صحیح ما می تواند باشد که در کنار موارد دیگر موثر است . اما در تمام موارد باید کل نگر و جامع نگر بود .  حالا این دانای کل بودن یا منیت پست مدرن یعنی فقط من من من من در همان دیدن آینده در ادامه روند های گذشته هم اتفاق می افتد یعنی آن شخص هم خود را در جایگاه دانای کل قرار می دهد . 

 

یک مورد دیگر هم اینکه اصل یک موضوع ، با روند های رسیدن به آن که در نهایت خروجی از آن ناشی می شود دو مقوله جدا از هم هستند که نباید آنها را با هم یکی دانست . در مورد برجام اصل موضوع مذاکره بود که با روند مذاکرات و خروجی آن یعنی برجام دو مقوله جدا از هم هستند اما بعضا در بازی های سیاسی این دو یکسان گرفته شدند .  

اما در کل در هر مسیری که می رویم ساده اندیشی ، ساده انگاری و حتی گاهی ساده لوحی از بهترین ها برای ما می تواند نتایج مایوس کننده رقم بزند . از طرفی همانگونه هم که شما فرمودید نگاه تعصبی به وقایع حقایق را قلب خواهد کرد کما اینکه دیدیم برای برجام جشن خیابانی هم برگزار شد و بعضا همان ها الان در حال گورستان کردن ایران برای چینی ها هستند !!؟ و در مقابل هم به همین شکل .  

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
15 minutes قبل , HRA گفت:

 

وقتی ما وارد یک کاوش در زمینه ای می شویم مجبوریم که به تایید یا عدم تایید آن برسیم . البته نباید به صورت صفر و یکی به ماجرا نگاه کرد و برای تحلیل باید وارد منطقی فازی شکل شویم . یعنی به جای گفتن خوب است یا بد بگوییم چقدر خوبی دارد یا چقدر بدی ! و در حقیقت دیدگاه درست ما همان نتیجه است اما نتیجه ای که از یک روند درست ایجادشده باشد . 

 

 

 تحلیل تاریخ محور بخشی از روش صحیح ما می تواند باشد که در کنار موارد دیگر موثر است . اما در تمام موارد باید کل نگر و جامع نگر بود .  حالا این دانای کل بودن یا منیت پست مدرن یعنی فقط من من من من در همان دیدن آینده در ادامه روند های گذشته هم اتفاق می افتد یعنی آن شخص هم خود را در جایگاه دانای کل قرار می دهد . 

 

یک مورد دیگر هم اینکه اصل یک موضوع ، با روند های رسیدن به آن که در نهایت خروجی از آن ناشی می شود دو مقوله جدا از هم هستند که نباید آنها را با هم یکی دانست . در مورد برجام اصل موضوع مذاکره بود که با روند مذاکرات و خروجی آن یعنی برجام دو مقوله جدا از هم هستند اما بعضا در بازی های سیاسی این دو یکسان گرفته شدند .  

اما در کل در هر مسیری که می رویم ساده اندیشی ، ساده انگاری و حتی گاهی ساده لوحی از بهترین ها برای ما می تواند نتایج مایوس کننده رقم بزند . از طرفی همانگونه هم که شما فرمودید نگاه تعصبی به وقایع حقایق را قلب خواهد کرد کما اینکه دیدیم برای برجام جشن خیابانی هم برگزار شد و بعضا همان ها الان در حال گورستان کردن ایران برای چینی ها هستند !!؟ و در مقابل هم به همین شکل .  

 کاوش یا پژوهش از ایجاد سوال ذهنی و بررسی منابع بدون پیش فرض ذهنی برای رسیدن به پاسخ شکل می گیره. اگه در مورد مسئله ای فرد دیدگاه قبلی یا مشخصی داشته باشه دیگه گفتگو یا کاوش معنا نداره و بیشتر اون گفتگو بیانیه خوانی میشه تا تعامل و بارش افکار. اتفاقا نیازی نیست ما از اول چیزی رو بپذیریم یا کشوری یا دیدگاهی، بلکه در پایان سری گفتگوها یا سری پژوهش هایی میشه در باب سوالی یا نگاهی به دیدگاه رسید.

 

 

مشکل اینجاست گاها کل ماجرا میشه رد یا تایید بدون تحلیل در مورد جزئیات و موارد سرنوشت ساز. برجام مثال خوبیه که در اون هم گفتگو، پیشهاد، راهکار، هم افزایی از طرف منتقدین یا روحیه پذیرش انتقاد از طرف مذاکره کنندگان رو من ندیدم. در مورد قرارداد با چین همین امر میتونه رخ بده و این محمل و گفتگو وسیله خوبیه برای کسب تجربه و داشتن روحیه منعطف و به دور از کل کل یا نگاه 0 و 100. واقعا در حوزه دیپلماسی و بهتر بگیم چک و چونه ما ایرانی ها ضعیف هستیم.

 

نگاه تحلیل باید رو به آینده باشه اینکه دیدی من چی گفتم همون شد یا گوشه کنایه زدن از طرف دیگه ای اینا چیزی رو حل نمی کنه. مسئله اینه الان باید چیکار کرد. الان که شرایط 0 یا حتی زیر 0 باید چیکار کرد؟

 

ببینید جشن خیابانی یا عزای کریمی قدوسی برای برجام همه ناشی از افراط و تفریط یا بقول شما ساده انگاری بود و در مورد چین هم همینطور. ما براساس پیش فرض های ذهنی و میل به فلان کشور این واکنش هارو بروز میدیم در حالی که مفاد و بند و تبصره های یک قرارداد مهمه که چه منافعی رو به ما میزنه نه اینکه حالا طرف قرارداد کی باشه. شرق یا غرب وقتی مهمن که به نفع تمامیت ایران و منافع اون باشن.

 

اول باید به این دید منطقی و مستدل رسید بعد میشه در برخورد با کشوری و بستن قرارداد ؛ رزومه تاریخی و حتی تعامل موفق یا ناموفق با اون کشور رو برررسی کرد.

 

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Like 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , aminf14 گفت:

 کاوش یا پژوهش از ایجاد سوال ذهنی و بررسی منابع بدون پیش فرض ذهنی ...

 

خیلی ممنون از مباحثه و گفتگو :rose:  فکر کنم حرف های اصلی زده شد و ادامه در این زمینه یا منجر به تکرار خواهد شد و یا جدال . 

اما در کل بنده نمی دانم بدون داشتن ذهنیت چگونه می شود سوال پرسید . به نظرم سوال ناشی از مجهولات است و یا تنقضات که هر دو وابسته به ذهنیت ما هستند . فکر کنم منظور شما هم پیش قضاوت است تا چیز دیگر .

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
12 minutes قبل , HRA گفت:

 

خیلی ممنون از مباحثه و گفتگو :rose:  فکر کنم حرف های اصلی زده شد و ادامه در این زمینه یا منجر به تکرار خواهد شد و یا جدال . 

اما در کل بنده نمی دانم بدون داشتن ذهنیت چگونه می شود سوال پرسید . به نظرم سوال ناشی از مجهولات است و یا تنقضات که هر دو وابسته به ذهنیت ما هستند . فکر کنم منظور شما هم پیش قضاوت است تا چیز دیگر .

خواهش میکنم. دقیقا من از واژه های پیش فرض یا قضاوت نسبت به موضوع مورد پژًوهش حرف می زنم. این امر منجر به سو گیری فکری و نتیجه گیری میشه چون باعث میشه فرد به دنبال ادله ای بره که پیش فرض ذهنی شو تایید کنه. اصولا پژوهش، مقالات، تحلیل ها از ایجاد سوال زاییده میشه تا داشتن فکری کامل تثبیت شده الان در قرارداد با چین چند سوال مهم برای ما وجود داره ( با استفاده از فرمایش دوستان جناب قلم، حیدری و...)

1) میزان سرمایه گذار مورد نیاز ما در سال های آتی چقدره؟

2) آیا کشور همکاری کننده یا سرمایه گذار فناوری هم به کشور ما وارد می کنه؟

3) تاسیسات در همکاری با ما مستعد برای انتقال اطلاعات هستند و یا مانند پایگاه های نظامی روسیه در سوریه محیطی بسته بدون تبادل اطلاعات و تجربه با میزبان خواهند بود؟

4) قرارداد چه ضمانت هایی داره برای فسخ و....؟

5) از کجا میدونیم میزان سرمایه گذاری و یا ایجاد تاسیسات برای ما مفید خواهند بود؟ چک لیست های پایشی برای روند سرمایه گذاری یا پیاده کردن تاسیساتی ایمن و کارا تهیه کردیم؟

6) کشور مورد بحث چه پیشینه همکاری با ما داره؟

7) کشور رقیب و هم سطحی در این مورد وجود نداره مانند هند و؟

8) کدام نهادها در کشور ما ذینفع این ماجرا هستند؟

 این سوالات و مشاوره و تحلیل مکفی راجع به اونها توسط تیم مشاوره و تحقیق میتونه قبل یه قرارداد، اون رو قراردادی مفید کنه.  همچنانکه اگه قراردادی با رانت بسته بشه، جلوی خیلی پژوهش و مشاوره ها گرفته شده و زیانش سالها بعد معلوم خواهد شد.

 

 

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Like 2
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.