whiteghost

آيا ايالات متحده در حال فروپاشي است يا ما در توهم به سر مي بريم

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

به نام خـــدا

فرو پاشي اقتصادي ايالات متحده چيزي است كه امروزه ذهن دانشمندان بزرگي از جمله : نايل فرگوسن ، آمارتيا سن ، هنري كسنجر و .. را به خود درگير كرده است .


داستان از چه قرار است ؟؟

قضيه از آنجا آغاز مي شود كه پول ماهيت خود را تغيير داد ! . در دوران كهن مردم براي رفع نياز هايشان ، مبادله ي كالا به كالا را پيش گرفتند ! چندي بعد با اختراع پول مبادله ي كالا به كالا تغيير كرد . به جاي كالا سكه ي نقره يا طلا پرداخت مي شد و با آن خريد صورت مي گرفت .



در حقيقت اين سكه از ارزش بر خوردار بود ( به علت ماهيت فلز بودن و يا جنس كم ياب بودن ) ، يعني با روي كار آمدن پول باز هم همان مبادله ي كالا به كالا صورت مي گرفت اما اين بار كالايي ثابت به عنوان پول كه ارزشش جنس آن بود با وسيله اي مبادله مي شد.

در دوران اخير ماهيت پول تغييرات زيادي پيدا كرد .

پول در دوران جديد به معناي اعتبار است . يعني ما براي اينكه كالايي تهيه كنيم كاغذي به نام اسكناس پرداخت مي كنيم .دولت در مكاني به نام بانك مركزي ، طلا ذخيره كرده است و اين طلا پشت وانه ي آن اسكناس يا برگ كاغذي است كه ما از آن استفاده مي كنيم. پس ما به واسطه ي طلا ها ي بانك مركزي به اين برگ كاغذ اعتماد مي كنيم و بر مبناي آن خريد را صورت مي دهيم .



اين پديده از آنجايي آغاز شد كه بحران اقتصاد ( دهه ي 1920 تا 1930 ، بعد از جنگ جهاني اول ( 1914 تا 1918 ) )، ايالات متحده را مجبور ساخت تا نهادي به نام فدرال رزرو يا Federal Reserve به معناي ذخيره ي فدرال يا همان بانك مركزي را در سال 1913 به اجرا در بياورد . در اين برهه اقتصاد رو به فرو پاشي بود و در فدرال رزرو ، ساز و كاري رقم خورد تا پولي كه به دست مردم است پشتوانه اي از فلزات گران بها مانند طلا را مبناي پول قرار دهد . اين سازو كار تا 1965 ادامه يافت و تا اين زمان ، بسياري از كشور ها براي احتياط ، طلاي خود را روانه ي ايالات متحده كرده بودند . اندكي قبل تر در دهه ي 1960 بسياري از كشور هايي كه طلاي خود را روانه ي امريكا كرده بودند ، خواستار پس گيري آن شدند .





ریچارد نیکسون سیاست‌مدار و سی‌وهفتمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا ( سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴ ) كه قبل از اين سمت ، سمت معاون رئيس جمهور پيش از خود را به عهده داشت در پاسخ به پس گيري طلا ، اعلام كرد كه امريكا ارتباط خود با طلا را قطع كرده است ، يعني پشت وانه ي دلار ديگر طلا نيست .




دكتر هنري كسينجر يهودي الاصل (Henry Alfred Kissinger) ديپلمات مشهور و يكتا آمريكايي حزب جمهوري خواه ، دكتريني به نام ايگنوتوس را ارائه داد كه اين دكترين سازو كاري ارائه كرد كه از 1975 تا 2005 پشت وانه ي اقتصادي ايالات متحده را نفت كشور هاي خاورميانه قرار داد .



اين دكترين بر اين بود كه همان گونه كه هوا به همه تعلق دارد ، نفت موجود در كشور ها هم به همه تعلق دارد . پس از اعلام اين دكترين نوكران بي جيره مواجيبش در خاور ميانه معاملات نفتي را با نرخ دلار انجام دادن . به اين صورت پشت وانه ي اقتصادي ايالات متحده تا 2005 نفت و محصولات فسيلي بود . خوب از 1975 تا 2005 پشت وانه ي دلار ، نفت و معاملات نفتي در جهان بود كه به دلار صورت مي گرفت .در سال 1387 اوپك گاز تاسيس شد پرانتز باز { طرح تاسيس اوپک گازي در 10 بهمن سال 1385 از سوي رهبر ایران در ديدار با ایگور ایوانف دبير شوراي امنيت وقت روسيه مطرح شد. علی خامنه ای با اشاره به وجود نزديک به نيمي از ذخاير گاز جهان در روسيه و ايران پيشنهاد کرد: اين دو کشور با کمک يکديگر مي توانند بناي يک سازمان مربوط به همکاري‌هاي گازي را همچون اوپک پايه گذاري کنند که بعدها در سفر مقام هاي روسي به قطر يکي ديگر از کشورهاي دارنده ذخاير عظيم گازي اين پيشنهاد به آن کشور نيز ارائه و مورد موافقت مقامهاي دوحه قرار گرفت. }


ایران و 14 کشور بزرگ صادرکننده گاز با تشکیل یک دفتر اجرایی شبیه دبیرخانه اوپک، نخستین گام‌ها را برای تاسیس سازمان کشورهای صادرکننده گاز برداشته اند. کشورهای ایران، روسیه، عربستان سعودی، قطر، امارات متحده عربی، ونزوئلا، نیجریه، مصر و الجزایر اعضای مجمع کشورهای صادرکننده گاز هستند.





در سال 2007 سازمان دو حزبي ايالات متحده ( دو حزب جمهوري خواه و دموكرات - Bipartisan Policy Center ) چرخه ي سوخت فسيلي در گزارشي ترسيم كرد و به از آن نتيجه گيري كرد كه اگر معادلات گازي سر انجام به دلار ختم نشود در اين صورت اقتصاد ايالات متحده كه به معاملات نفتي مبنا گرفته است ، پاشيده خواهد شد . لازم به ذكر است كه در اين برهه بسيار از معاملات نفتي به جاي اينكه با دلار صورت بگيرد با واحد هاي پولي ديگري صورت گرفت !

رويكرد بعدي ايالات متحده براي مبناي اسكناسش بر گرفته شده از كتاب موج سوم آلوين تافلر (Alvin Toffler) نویسنده و فیلسوف مشهور آمریکایی بود ! .




تافلر معتقد بود كه در آينده ، سپهر اطلاعات ، منشا قدرت است ! ديدگاه بر اين بود كه ارتباط با نفت قطع شود و اطلاعات كه در راس آن محيط اينترنت است ، مبني پول ايالات متحده شود . احتمال داده مي شد تا سال 2010 ميزان سرمايه ي موجود در اينترنت به 30 ميليون دلار خواهد رسيد . لازم به ذكر است كه كل گردش مالي موجود در جهان حدود 45 تريليون است ! . اما اين پيش بيني درست از آب در نيامد و كل سرمايه موجود در اينترنت از 2 تريليون دلار عبور نكرد !
اين بدان معناست كه اميدشان درست از آب در نيامد ....

هم اكنون دلار ايالات متحده بي پشتوانه است . زيرا ارتباطش با نفت را به اميد تباه شده از دست داد .

شايد يكي از دلايل رويكرد هاي خشونت طلبانه ايالات متحده امريكا بر عليه خاورميانه بر اين بود كه به زور تسليحات واحد معاملات نفتي را دلار قرار دهد .

هم اكنون اقتصاد ايالات متحده ، همانند قالب يخي است كه در آفتاب قرار گرفته است ! اين نظر دانشمنداني چون نايل فرگوسن ، آمارتيا سن استاد فلسفه و اقتصاد در دانشگاه هاروارد ، ژوزف استگلیس برنده نوبل اقتصاد ، دكتر حسن عباسي استراتژيست ارشد ايران و .... است !

وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ[url=http://http://www.biskivit.blogfa.com/post-7.aspx]Web Page Name[/url]

[color=red]با تشكر منتقل شد........نصير[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
امریکا وقتی دچار فروپاشی میشه که دچار تجزیه بشه.تجزیه شدن امریکا هم به همین راحتی ها نیست فقط زمانی این کار صورت میگیره که یک یا چند ایالت قدرتمند امریکا اعلام خودمختاری کنند ان هم فقط به خاطر مخالفت با سیاست های دولت مرکزی نه چیز دیگری.فروپاشی امریکا با ریختن مردم توی خیابان و ضعف اقتصادی میسر نیست چون که امریکا تاکنون یکی دوبار این وضعیت رو تجربه کرده است و باز دوباره قدرتمندتر از گذشته پا به عرصه ی جهانی گذاشته است.یکی دیگر از دلایل پابرجا بودن امپراطوری امریکا تاکنون وجود صدها فرد نخبه در جامعه ی ایالات متحده است شاید برخی قدرت های نوظهور مثل چین بتوانند در اینده با جذب افراد نخبه ی امریکا زمینه ی تجزیه ی امریکا رو فراهم کنند.البته شاید در اینده ی نسبتآ دور. :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یه سوال :

آمریکا در دنیا چه جایگاهی داره ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]یه سوال :

آمریکا در دنیا چه جایگاهی داره ؟[/quote]
به نظر بنده چه بخواهيم چه نخواهيم فعلا ايالات متحده قدرت شماره ي يك اقتصادي و نظامي و علمي جهان است آن هم با فاصله بسيار زياد با ساير قدرت ها...حالا شايد در سال هاي آينده قدرت يكه تازي اش در جهان كم شود ولي قدرت اول باقي خواهد ماند.
فعلا كه هيچ نشاني از افول شديد و كمرشكن در اين كشور به چشم نمي خورد.
بهتر است دوستان تبليغات گروه هاي معدود كمونيستي و آنارشيست در غرب و رسانه هاي داخلي ايران را كه هدف سياسي دارند را با دقت و عمق بيشتري مورد تحليل قرار بدهند.
جهان غرب بحران هاي اجتماعي و اقتصادي بسيار بدي مثل بحران اقتصادي دهه بيست و سي و اعتراضات سال هاي اواخر دهه شصت و اوايل دهه هفتاد ميلادي را با موفقيت پشت سرنهاده آن هم با وجود رقيب هولناكي مثل بلوك شرق و شوروي...
حوادث اخير در مقابل بحران هاي فوق چيزي به شمار نمي روند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]"
بهتر است دوستان تبليغات گروه هاي معدود كمونيستي و آنارشيست در غرب و رسانه هاي داخلي ايران را كه هدف سياسي دارند را با دقت و عمق بيشتري مورد تحليل قرار بدهند.
[/quote]
بله كاملا موافقم اين گروه ها در آمريكا كاملا شناخته شده هستند و اهدافشان هم بازگوييه افكار پوسيده و كرم خورده كمونيستي و ماركسيستي است و اصولا خود آمريكاييها فقط براي مطرح شدن در جامعه و رسانه ها هر از گاهي بر خلاف جهت رودخانه شنا ميكنند تا ديده شوند و حتي خوشبين ترين اين افراد هم تصور فروپاشيه آمريكا رو نميتونه داشته باشه.
در حال حاضر هم هيچ قدرتي به جز قدرت خدا نميشناسم كه تواناييه شكست همه جانبه و فروپاشيه آمريكا به معنيه كلمه رو داشته باشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست گرامي.
نمي‌دونم اين، تحليل خود شماست يا اينكه از جايي برداشت فرمودين.
چرا كه اولاً اطلاعاتي كه در اون هست، اكثراً غلط هست (بطور مثال تغيير معادل بودن طلا با اسكناس از جنگ جهاني اول كنسل شد؛ نه سال 65 يا ريچارد نيكسون كه در دولت قبلي‌اش، معاون رئيس جمهور نبود؛ بلكه در دولت آيزنهاور معاون بود يا بسياري موارد ديگه).
ثانياً استدلال‌هايي كه آورده غلط اندر غلط هست.

پس از جنگ جهاني، پشتوانه‌ي اسكناس به سمت توليد و قدرت اقتصادي پيش رفت. به همين دليل هم مي‌بينيم هنگامي كه وضع اقتصادي خوبه، پول‌هاي پرقدرت هم افزايش نرخ پيدا مي‌كنن و هنگامي كه وضع اقتصادي چندان جالب نيست، با افت ارزش‌شون مواجه هستيم.

البته فكر كنم حالا دوستان بتونن بهتر بفهمن كه چرا ارزش پولي ما، هرسال بيشتر كاهش پيدا مي‌كنه. البته تورم هم در اين ميان نقش داره (لزوماً وجود تورم به معني ضعف اقتصادي نيست).

علي اي حال سقوط و فروپاشي ايالات متحده به اين سادگي‌ها هم نيست. ولي اين فروپاشي، صرفاً بزرگترين كلاه‌برداري قرن نام خواهد گرفت. امروز، ايالات متحده بزرگترين بدهكار جهاني محسوب مي‌شه.

فروپاشي هم نشانه‌هايي داره كه در حال حاضر هيچ‌يك محقق نشده؛ الا در تخيلات!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]به نظر بنده چه بخواهيم چه نخواهيم فعلا ايالات متحده قدرت شماره ي يك اقتصادي و نظامي و علمي جهان است آن هم با فاصله بسيار زياد با ساير قدرت ها...حالا شايد در سال هاي آينده قدرت يكه تازي اش در جهان كم شود ولي قدرت اول باقي خواهد ماند.[/quote]

[quote]در حال حاضر هم هيچ قدرتي به جز قدرت خدا نميشناسم كه تواناييه شكست همه جانبه و فروپاشيه آمريكا به معنيه كلمه رو داشته باشه.[/quote]
این نکته رو بدونید که براحتی تمام بزرگترین امپراتوری ها در مدتهای کوتاه نابود شدند . البته نمیخوام بگم که آمریکا اینطور هست ولی معادلات جهانی بخصوص سرمایه داری برای بقای خودش در حال خروج از سیستم های ناسیونالیستی به سمت جهانی شدن هست ...

حالا اگر از این منظر بخواهیم نگاه کنیم دوستان خودم به این سوال بخوام جواب بدم بطور کلی میگم :

مرکز تجمع و هماهنگ سازی قدرت و اعمال اون در سطح جهان ...

این نقشی هست که آمریکا (بعنوان ژاندارم جهانی) در حال بازی اون هست .

به نظرتون میگذارند چنین محفلی از هم بپاشد ؟ خیر ! مگر آنکه سیستم های جایگزین طراحی شود ..

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فعلا آمريکا هيچ نشانه جدي حاکي از فروپاشي يا تغييرات عظيم رو نداره. همان طور که دوستان فرمودند بحران هاي بسيار جدي تر مثل رکود اقتصادي دهه سي ,هم باعث فروپاشي آمريکا نشد و اين بحران امروز در مقايسه با آن بيشتر شبيه شوخي هست .

[quote]به نظرتون میگذارند چنین محفلی از هم بپاشد ؟ خیر ! مگر آنکه سیستم های جایگزین طراحی شود ..[/quote]

خير, نخواهد گذاشت. مگر آنکه همان طور که گفتيد جايگزيني برايش در نظر گرفته باشند .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگر مقدمه یک فروپاشی خارج شدن سیستم موجود از وضع تعادل و عدم مقبولیت عمومی باشه این درحال رخ دادن است
قضیه پول و قطع ارتباط دلار با طلا همانطور که دوستمون اقا مصطفی گفتند در جنگ جهانی اول رخ داده و آمریکا اعلام کرد که پشتوانه دلار نه طلا که اقتصاد آمریکاست
اما موضوع اقتصاد جهانی الان دچار گرههای عمده ای شده
اساس این اقتصاد آزاد بر تزریق مواد خام و بهره کشی از مردم متوسط جهت تولید ارزش افزوده روی این مواد خام است و درنهایت با یک سری معادلات خاص هم ارزش این مواد خام به بهای غیر واقعی و هم ارزش این فعالیت انسانی به بهای کمتر و کمتر به افراد پرداخت میشه و دائما این ارزش افزوده و انباشت ثروت به سمت طبقه اندک سرمایه دار میره
حالا وضعت این رقابت درسطح جهان دچار یک چالش جدی شده و اونهم اینه که بخشی از این سرمایه که در میانه راه سهم حفظ و بقاء نیروهای انسانی میشد داره از غرب به سمت شرق و عمدتا چین میره و عملا طبقه متوسط غرب شغلهاشون رو ازدست میدهند و توازن درآمد و سود دراونها بهم خورده و اقتصاد آمریکا دیگه مولد اقتصاد جهانی نیست و برعکس تبدیل به یک بهره کش از این اقتصاد جهانی شده و داره بابازی با ارزش پول و مدیریت بحرانهای جهانی با کلک و ترفند خوش رو سرپا نگه میداره
این هم تا مدتی میتونه برای دنیا قابل تحمل باشه اما بهر حال زمانی که دیگه دلار ارز قابل اعتمادی نباشه عملا کشورهائی مثل چین مجبور میشوند اون رو جایگزین کنند
اما مشکل اینه که بعد از بحران آمریکا در اروپا هم این بحران نمود پیدا کرد و مشخص شد اقتصاد جهانی همونطورکه گردش مالی و گردش سود رو تسهیل کرده- گردش بحران رو هم تسهیل کرده و نمونه اون بحران چند سال پیش کره بود که به وضعی رسید که مردم طلاهاشون رو برای نجات اقتصادشون هدیه میکردند
باید به این باور رسید که اقتصاد سرمایه داری هم قادر به اداره دنیا حتی نسبتا عادلانه نبوده
و آنچه که درچند دهه قبل بعنوان موفقیتهای این نظام از اون یاد میشد در شرایطی بود که بسیاری از مشکلات اون درسایه جنگ سرد خفته بود و به محض فروپاشی شرق - کشورهای بلوک غرب هم شروع به بهره کشی از هم و مردمانشون کردند و الان طوری شده که دیگه از فقیر شدن مردم خودشون به قیمت ثروتمند شدن سرمایه دارهاشون ابائی ندارن و این همون اشتباهیه که سرنوشت محتوم اونهارو رقم میزنه و اونهم نارضایتی عمومی و سست شدن ریشه های پائین بنای این اقتصاد است
نقطه شکست این اقتصاد فقط باور عمومیه و اگه طبقه متوسط جهانی این رو باور نداشته وبرای اون تلاش نکنند سکته اقتصادی برای این اقتصاد رخ میده و به نظر من اینها همه مقدمه اینه که مردم جهان با همه وجود درخواست یک نجات بخش رو داشته باشند تا وقتی ذخیره الهی ظهور کرد کسی فکر نکنه اونچه که هست ایرادی نداره
این سنت الهیه که کمک و امداد خودشو درزمانی که واقعا همه بخواهند بفرسته

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
منافع نظام ما در گرو اضمحلال ایالات متحده هست ، اینو بفهمید
جهان چند قطبی فرصت های بیشتری به ما برای پیشرفت میده
ای کاش آمریکا تجزیه بشه ، از شر تحریم هاش راحت میشیم ، تهدید نظامی نمی شیم، کشور های همسایه بدون پشتوانه آمریکا برای ما شاخ شونه نمی کشن ،
می تونیم یک حال اساسی به سلطان کذب ، عربستان و امارات و البته آذربایجان بدیم که دیگه پارس نکنند و خیلی منافع دیگه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اگر مقدمه یک فروپاشی خارج شدن سیستم موجود از وضع تعادل و عدم مقبولیت عمومی باشه این درحال رخ دادن است
قضیه پول و قطع ارتباط دلار با طلا همانطور که دوستمون اقا مصطفی گفتند در جنگ جهانی اول رخ داده و آمریکا اعلام کرد که پشتوانه دلار نه طلا که اقتصاد آمریکاست
اما موضوع اقتصاد جهانی الان دچار گرههای عمده ای شده
اساس این اقتصاد آزاد بر تزریق مواد خام و بهره کشی از مردم متوسط جهت تولید ارزش افزوده روی این مواد خام است و درنهایت با یک سری معادلات خاص هم ارزش این مواد خام به بهای غیر واقعی و هم ارزش این فعالیت انسانی به بهای کمتر و کمتر به افراد پرداخت میشه و دائما این ارزش افزوده و انباشت ثروت به سمت طبقه اندک سرمایه دار میره
حالا وضعت این رقابت درسطح جهان دچار یک چالش جدی شده و اونهم اینه که بخشی از این سرمایه که در میانه راه سهم حفظ و بقاء نیروهای انسانی میشد داره از غرب به سمت شرق و عمدتا چین میره و عملا طبقه متوسط غرب شغلهاشون رو ازدست میدهند و توازن درآمد و سود دراونها بهم خورده و اقتصاد آمریکا دیگه مولد اقتصاد جهانی نیست و برعکس تبدیل به یک بهره کش از این اقتصاد جهانی شده و داره بابازی با ارزش پول و مدیریت بحرانهای جهانی با کلک و ترفند خوش رو سرپا نگه میداره
این هم تا مدتی میتونه برای دنیا قابل تحمل باشه اما بهر حال زمانی که دیگه دلار ارز قابل اعتمادی نباشه عملا کشورهائی مثل چین مجبور میشوند اون رو جایگزین کنند
اما مشکل اینه که بعد از بحران آمریکا در اروپا هم این بحران نمود پیدا کرد و مشخص شد اقتصاد جهانی همونطورکه گردش مالی و گردش سود رو تسهیل کرده- گردش بحران رو هم تسهیل کرده و نمونه اون بحران چند سال پیش کره بود که به وضعی رسید که مردم طلاهاشون رو برای نجات اقتصادشون هدیه میکردند
باید به این باور رسید که اقتصاد سرمایه داری هم قادر به اداره دنیا حتی نسبتا عادلانه نبوده
و آنچه که درچند دهه قبل بعنوان موفقیتهای این نظام از اون یاد میشد در شرایطی بود که بسیاری از مشکلات اون درسایه جنگ سرد خفته بود و به محض فروپاشی شرق - کشورهای بلوک غرب هم شروع به بهره کشی از هم و مردمانشون کردند و الان طوری شده که دیگه از فقیر شدن مردم خودشون به قیمت ثروتمند شدن سرمایه دارهاشون ابائی ندارن و این همون اشتباهیه که سرنوشت محتوم اونهارو رقم میزنه و اونهم نارضایتی عمومی و سست شدن ریشه های پائین بنای این اقتصاد است
نقطه شکست این اقتصاد فقط باور عمومیه و اگه طبقه متوسط جهانی این رو باور نداشته وبرای اون تلاش نکنند سکته اقتصادی برای این اقتصاد رخ میده و به نظر من اینها همه مقدمه اینه که مردم جهان با همه وجود درخواست یک نجات بخش رو داشته باشند تا وقتی ذخیره الهی ظهور کرد کسی فکر نکنه اونچه که هست ایرادی نداره
این سنت الهیه که کمک و امداد خودشو درزمانی که واقعا همه بخواهند بفرسته[/quote]
تحلیل شما خیلی جدی تر و واقعی تر از مقاله ی بالا بود
ببخشید اینا رو از خودتون گفتین یا جایی خوندین؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]منافع نظام ما در گرو اضمحلال ایالات متحده هست ، اینو بفهمید
جهان چند قطبی فرصت های بیشتری به ما برای پیشرفت میده
ای کاش آمریکا تجزیه بشه ، از شر تحریم هاش راحت میشیم ، تهدید نظامی نمی شیم، کشور های همسایه بدون پشتوانه آمریکا برای ما شاخ شونه نمی کشن ،
می تونیم یک حال اساسی به سلطان کذب ، عربستان و امارات و البته آذربایجان بدیم که دیگه پارس نکنند و خیلی منافع دیگه[/quote]
سلام
منافع ما در گرو قدرت مند بودن ماست از بعد سخت افزاری و نرم افزاری ...که بعد نرم افزاری اون بسیار مهمتر است ...

بگذارین این طور فرض کنیم{ به فرض محال ( که عقلا محال نیست ) امریکا به دلایل مختلف طی پنج سال اینده به چهار یا پنج کشور تجزیه شد !!
خوب چه اتفاقی خواهد افتاد در نبود یک قدرت مقتدر و دست بالای نظامی و اقتصادی تمام معادله های کنونی از اعتبار ساقط و احتمال هرج مرج و اتفاقات غیر منتظره به صورت تصاعدی بالا خواهد رفت قدرت های جدید ظهور خواهند کرد و دست بسیاری از انها برای اعمال قدرت نظامی باز خواهد شد شاید رقابت برای تبدیل شدن به قدرت برتر انارشی با تمام زیبایی ! که ممکنه برای ما خوب یا خیلی بد باشه ...}

هر چند سناریوی هالیوودی بالا با دنیای حقیقی فاصله دارد اما ...
مشکل ما صرف حضور امریکا نیست ما باید سعی کنیم بهتر بازی بکنیم یک بازی کن خوب شرایط را ( مساعد یا نامساعد ) به سود خود تغییر میدهد ...چیزی که باید یاد بگیریم هنر تبدیل شدن به یک قدرت است

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نه متاسفانه يا خوشبختانه هنوز هيچ خبري نيست. متاسفانه براي اينكه ما مجبوريم تحريمها

و همينطور احتمال برخورد نظامي با آمريكا و متحدانش رو تحمل كنيم و خوشبختانه براي اينكه

اگر آمريكا به عنوان تنها ابرقدرت جهان از بين بره وضعيت به احتمال زياد از ايني كه هست خيلي

بدتر ميشه و امنيت براي هيچ كشوري باقي نميمونه. هيچ تضميني نيست كه روسها و چينيها

به مناطق اطرافشون حمله نكنن. روسيه براي قفقاز و اروپاي شرقي و چين براي تايوان

نقشه‌هايي دارن كه در صورت نبود آمريكا قطعا عمليشون ميكنن. اين وسط وضعيت ما هم خيلي

جالب نخواهد بود چون هنوز هيچ قدرت مستقل نظامي-اقتصادي قابل توجهي به حساب نميايم

و ممكنه دوستان ديروز بلاهايي سرمون بيارن كه دشمنانمون نياوردند. البته منظورم روسيه

هست نه چين. كشورهاي اروپايي هم ميتونن براي خودشون بتازن و به ياد دوران استعمار به

اطراف جهان هجوم ببرن. همگي ديديم در جنگ ليبي اين اروپاييها بودن كه خيلي بيشتر از آمريكا

سعي ميكردن خودشون رو مطرح كنن و در عمليات نظامي شركت داشتن.

نميدونم بازي Metal Gear Solid-4 Guns Of The Patriots رو بازي كرديد يا نه ولي يه جمله‌ي

خيلي جالب در انتهاي بازي وجود داره. در پايان بازي تمام AI هايي كه سلاحهاي آمريكايي رو

كنترل ميكردن از بين رفتن و تنها باقي مانده‌هاي كابال(سازمان مخفي) ميهن پرستان كشته

شدن. قبل از اينكه ضد قهرمان اصلي بازي(Liquid Ocelot) بميره يه جمله‌ي جالب به Old

Snake ميگه. اون جمله اينه:

America will descend into chaos... It'll be the Wild West all over again. No law, no order. Fire will spread across the world.

فعلا بهتره اين يانكيهاي لعنتي رو تحمل كنيم چون ممكنه گير اسلاوهاي لعنتي تر بيفتيم. البته

خود آمريكا هم قطعا هرچي بشه يه شبه نابود نميشه و اين همه تسليحاتي كه در انبار داره

ممكنه باعث نا امني بيشتر جهان بشه. يادتون باشه بعد از فروپاشي شوروي چقدر تسليحات

از جمله چندين كلاهك اتمي ناپديد شد و خدا ميدونه دست چه كساني افتد.

نگران نباشيد بالاخره كه طرف شر جهان قراره نابود بشه.دير و زود داره ولي سوخت و سوز نداره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب طاهاي گرامي؛
اشتباه نفرمايين. شعار ليبرال دموكراسي، به هيچ وجه برابري نيست. اساساً مفهوم عدل و عدالت در نظام مبتني بر اقتصاد سرمايه داري و بالكل نظام هاي ليبراليستي، وجود نداره. نه در عمل، بل حتي در شعار هم نيست.
اساساً مفهوم عدالت هم اين نيست كه به هركس، يكسان برسه. والا فرق كسي كه مولد هست با كسي كه مولد نيست چي هست؟!!

اصل و اساس نظام سرمايه‌داري، بر روي مولد بودنه. يعني كسي كه سرمايه‌ي بيشتري داشته باشه از راه مشروع (يعني مثلاً صاحب صنعت باشه، صاحب رسانه باشه و ... بالكل منفعت رسان به اقتصاد كشورش)، ارج و قرب بالاتري داره و دولت هم بيشتر هواش رو داره كه البته تزي بسيار منطقيه.
ولي كسائي كه قدرت اقتصادي كمتري دارن، طبيعيه كه تشكيل دهنده‌ي اكثريت بي‌نفع به حساب ميان. ولي اين هم باز طبيعيه.

بسيار فرق هست بين شماي كارخونه داري كه چندين هزار نفر رو سر كار مي‌بري و چندين ميليارد به اقتصاد كشورت كمك مي‌كني، با كسي كه صبح تا بعد از ظهر سر كار مي‌ره كه صرفاً حقوقي دربياره و زندگي رو بچرخونه و طبيعتاً صرفاً در حد و اندازه‌ي كاري كه انجام مي‌ده، مي‌تونه مفيد باشه.

طبيعت عدالت هم به اين نيست كه به اون كارمنده، در حد اون رئيس كارخونه توجه بشه. چرا كه اگه تفاوتي نباشه (مثل نظام‌هاي كمونيستي)، انگيزه‌اي براي مولد و خلاق بودن وجود نداره و هركس در هرجايي كه باشه، يكسان دريافت مي‌كنه و سهم مي‌بره.

پس يك نظام ليبراليستي، هيچگاه به دنبال قسط و عدالت نيست و اساساً اين مفهوم درش اصلاض به هيچ وجه وجود نداره.

ولي نگاه شرقي ما به مسائل، هميشه باعث مي‌شه كه نقاط قوت نظام‌هاي غربي رو به عنوان نقاط ضعف بپنداريم!! بطور مثال بيكاري (كه يك نوع سياست كنترلي تورم هست) رو مبناي بدي مي‌دونيم؛ حال اينكه ما هم بيكاري فراوان داريم و هم تورم سرسام‌آور‌. اگه بيكاري در امريكا حتي مثلاً 10 ميليون نفر باشه، تازه مي‌شه 3% جامعه‌اش. ولي ما طبق آمارهاي دولتي، بالاي 12% بيكاري داريم. تازه با تغيير فرمول محاسبه‌ي بيكاري و در نظر گرفتن اينكه بيشتر كسائي كه سر كار مي‌رن، يا كارمند دولت هستن (يعني بار سنگين هزينه‌هاي دولتي!!)، يا كسائي هستن كه تحت شرايط مساعدي سر كار نيستن؛ بطور مثال كارگران ساختماني، يا توليدي مثل كفاشي و لباس كه از حقوق مناسبي برخوردار نيستن و عمدتاً بيمه هم نيستن، يا مشاغل كاذب و غيرمولد و ...!

اين طبيعيه كه وقتي بحران‌هاي اقتصادي شكل بگيره، برخي بيكار مي‌شن و اون جماعت بيكار هم ناراضي. ولي مهم اينجاست كه مجموع سياست‌ها، به نفع كشور باشه؛ نه اشخاص. چون اين كشور هست كه آينده رو تأمين مي‌كنه، نه فرد.

به عبارت ديگه، رضايت عمومي ارجحيت داره بر رضايت فردي.

والا اگه ما بخوايم اعتراض چند صد نفر يا چند هزار نفر (در كشوري 310 ميليوني) رو ملاك و مبناي فروپاشي درنظر بگيريم، پس بايد بگيم كه ايران عزيزمون چند ساله دچار فروپاشي شده و خودش خبر نداره!! چون روزي نيست كه جلوي خيابون پاستور، تجمعي از كارگران مختلف نباشه. يا جلوي وزارت صنايع، يا حتي مجلس! تازه اين رو هم بايد در نظر بگيريم كه اساساً وزارت كشور ما، اصلاً و ابداً به اين سادگي‌ها مجوز تجمع به هيچ‌كس رو نمي‌ده (يعني عمده‌ي تجمعات ما، خود به خود مي‌ره به سمت تجمعات غيرقانوني) و نيروي انتظامي و ساير برادران!! عزيز هم همواره به مسئله‌ي اعتراض‌هاي اقتصادي، نگاه امنيتي دارن و كوچكترين تجمع و اعتراضي رو سريعاً با روش‌هاي خشن، سركوب مي‌كنن و نمي‌ذارن دامنه‌دار بشه (مثل برخورد با معلمان در چند سال قبْل).
ولي با اين وجود، باز هم اعتراضات اقتصادي رو هر روزه شاهد هستيم. آمار تورم و بيكاري ما هم كه بسيار بالاست. رشد اقتصادي‌مون نزديك به صفر شده. بيكاري هم روز به روز بيشتر شده. بسياري از صنايع‌مون با تعديل نيرو و ورشكستي كارخانجات مواجه بوده. بسياري از صنايع و كالاهاي توليدي اصلي و اساسي‌مون (مثل نساجي، فرش، چاي، برنج، ميوه‌جات و ...)، يا نابود شدن، يا در حال نابودي هستن و يا حداقل وضع چندان خوبي ندارن و بدون كمك دولت، امكان حيات ندارن، بانك‌هاي دولتي ما تماماً ورشكسته هستن و با وام‌هاي مشكوك الوصول چند ساله چند هزار ميلياردي، عمدتاً بدون كمك دولت ناي نفس كشيدن رو هم ندارن و خيلي زود سقوط مي‌كنن و بسياري موارد ديگه.

حالا اگه مي‌خوايم نظام سرمايه‌داري رو بكوبيم، بايد ببينيم وضع اونا بهتره يا وضع ما!!
اگه فكر مي‌كنيم اون مسائل، باعث سقوط نظام‌شون مي‌شه، پس بايد كمي هم نگاه‌مون رو به داخل معطوف كنيم و ببينيم آيا وضع ما بهتر از اوناست كه انتظار داريم در نبود اونا، ما به قدرت برسيم؟!! يا اگه هر كشوري با اعتراض چند هزار نفر بخواد فروپاشيده شه، آيا فقط اسم اون كشور ايالات متحده خواهد بود؟!!

پس بهتره كمي از دامنه‌ي احساسات‌مون و بالاخص شعارگرايي‌مون بكاهيم و اين رو بدونيم كه امپرياليسم در طول تاريخ، همواره بوده. هربار هم به شكل و لباسي دراومده (شكر خدا قبلاً خود ما هم بوديم!! ولي مي‌دونين كه!! ماها امپرياليست عادل بوديم و براي آزادي و دموكراسي، به كشورهاي ديگه لشكركشي مي‌كرديم و از فرط دموكراسي، اونا رو به خودمون وصل مي‌كرديم!!!). روزگاري روم بوده، روزگاري فرانسه، انگليس، پرتغال، اسپانيا، روسيه، آلمان نازي، شوروي و البته ايالات متحده!!

پس قطعاً اگه امريكا كاملاً فرو پاشيده شه و پودر و دود بشه، باز هم امپرياليستي ديگه جايگزينش خواهد شد و قرار نيست مثلاً قرعه‌كشي شه و اسم ما از تو لپ لپ دربياد و به اين اميد بشينيم!! قرار هم نيست خلاء قدرت، باعث قدرتمند شدن ما بشه!!

پس، همون طور كه در تاپيك برادر نجف نيز عرض كردم، زماني مي‌تونيم براي آينده دندان تيز كنيم و كارد و چنگال بدست بگيريم كه خودمون به حداقل‌ها برسيم و قدرتمند بشيم، بعد به انتظار خلاء قدرت بنشينيم. والا قدرت بعدي هم كه بياد، قطعاً رفتاري بهتر از اين با ما نخواهد داشت!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مرحبا به اين تحليل استاد مصطفي...
باز هم عمق درايت خود را نشان داديد.
كاملا موافقم.
كاش دوستان واقعيت ها را ببينند و نه تبليغات چند رسانه را ....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.