nazeat10

حمله پيشدستانه ايران به آمريكا...

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[quote][quote]شما تناژ بمب هاي ناتو و امريكا را در حمله به يوگسلاوي و عراق در هر دو مورد 1991 و 2003 اگر مطلعيد بفرماييد تا ابعاد قضيه كمي روشن تر بشه.[/quote]

[quote]به فرض محال كه ايران 10 هزار موشك بالستيك ميان برد داشته باشد ( كه حتي شوروي با آن همه عظمتش و در اوج قدرتش نداشت) يعني مي شود ده تا پانزده هزار تن مواد منفجره آن هم بدون دقت كافي روي اهداف ريخت كه هر فرد آگاه نظامي مي داند اصلا تاثير سرنوشت سازي در نبرد با كشوري حتي مثل عربستان و تركيه هم ندارد چه رسد به ايالات متحده...
( رژيم صهيونيستي در همان هفته هاي اول جنگ لبنان بالاي ده هزار تن بمب روي اهدافش در لبنان ريخت)[/quote]

سلام
جناب مولتکه تناژ بمب های ذکر شده مربوط به وزن کلی بمب است نه وزن سر جنگی ان ...[/quote]
البته من هم تخفيف داده ام و فرض كرده ام همه اين موشك ها كلاهك بالاي يك تن دارند مثل شهاب -3 و نسل هاي بعدي اش.
هر چند كه به نظر بنده بعيد است ايران نصف اين تعداد موشك بالستيك را داشته باشد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از همه دوستان سايت به خاطر دلخراش بودن اين صجنه ها معذرت خواهي ميكنم ولي مجبور شدم .از عزيزان به شدت جوگير درخواست ميكنم به اين عكسها خوب نگاه كنن و اگر زحمتي نيست كمي هم دربارش فكر كنن:

[/align][img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/24/Gisei32.jpg/223px-Gisei32.jpg[/img][align=center]
[/align][img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/06/AtomicEffects-p7a.jpg/190px-AtomicEffects-p7a.jpg[/img][align=center]
[/align][img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/70/AtomicEffects-p7b.jpg/195px-AtomicEffects-p7b.jpg[/img][align=center]
[/align][img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/f/fb/Hiroshima_Street_Scene_with_injured_Civilians.jpg[/img][align=center]
[/align][img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/4e/Nagasaki_1945_-_Before_and_after_(adjusted).jpg/438px-Nagasaki_1945_-_Before_and_after_(adjusted).jpg[/img][align=center]
[/align][img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/a/a9/Sumiteru_Taniguchi_back.jpg[/img][align=center]
[/align][img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/2/2a/Nagasaki_injured_child.jpg[/img][align=center]
[/align][img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/5/51/Nagasaki_burned_mother_and_child.jpg[/img][align=center]
[/align][img]http://www.english.illinois.edu/maps/poets/g_l/levine/bomb/nag4.jpg[/img][align=center]
[/align][img]http://www.gensuikin.org/panel/10-2.jpg[/img][align=center]
[/align][img]http://www.gensuikin.org/panel/16-1.jpg[/img][align=center]
[/align][img]http://www.gensuikin.org/panel/16-2.jpg[/img][align=center]
[/align][img]http://www.gensuikin.org/panel/18.jpg[/img][align=center]
[/align][img]http://thewe.cc/thewei/cd/burnt_hand_400.jpg[/img][align=center]
http://www.richard-seaman.com/Travel/Japan/Hiroshima/AtomicBombMuseum/IndividualArtifacts/index.html

انگار اين جور چيزا رو لازمه هر چند وقت يه بار يه مروري بكنيم تا دفعه بعد كه ميخوايم درباره حمله اتمي صحبت كنيم يه ذره بيشتر مواظب باشيم.
بازم از همه به دليل آزار دهنده بودن عكسها عذر خواهي ميكنم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چه ميشه كرد بلاخره حرف حق زدن هم تاواني داره ديگه

مرگ با عزت به از زندگي با ذلت

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظرم اگه یه همچین موقعیتی پیش بیاد که چیزی واسه از دست دادن نداشته باشیم بهترین و مفیدترین کاری که میشه کرد نابود کردن اسرائیله که با موشکهایی که داریم عملی هم هست
نظر دوستان چیه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]به نظرم اگه یه همچین موقعیتی پیش بیاد که چیزی واسه از دست دادن نداشته باشیم بهترین و مفیدترین کاری که میشه کرد نابود کردن اسرائیله که با موشکهایی که داریم عملی هم هست
نظر دوستان چیه؟[/quote]
موشکهامون قابلیت عبور از دفاع ضد موشکی در عراق و ترکیه و خود اسراییل رو داره؟حدودا چند درصد میرسه؟با چه دقتی؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]براي همين حزب الله با اسارت دو اسراييلي يك جنگ رو آغاز كرد؟
آيا اين به نوعي يك حمله ي پيشدستانه نبود..... [/quote]
اتفاقا این همون راه حل میانه است. در واقع حزب الله وقتی دو اسراییلی رو اسیر کرد که وارد مرزهای لبنان شده بودن بنا بر این کارش از نظر حقوقی شروع جنگ نبود. با این وجود، یک کار غیر متعارف به حساب می اومد. یعنی دفعات دیگه ای هم بوده که اسراییل وارد مرزهای لبنان می شده ولی پاسخی دریافت نمی کرده ولی این دفعه واکنش به همراه داشته.

از مزایای این روش:
1. ابتدائا وارد یک جنگ تمام عیار نمی شیم و در صورتی که با یک بلف سیاسی روبرو باشیم یا اطلاعاتمون غلط باشه راه بازگشتی هست.
2. اقدام ما مشروعیت داره و قابل دفاع در افکار عمومی هست.
3. در صورت شروع جنگ ما در حالت آماده باش هستیم
4. احتمال داره وقتی دشمن جسارت ما رو ببینه احساس ترس کنه و بگه شاید چیزی دارن که من خبر ندارم و پشیمون بشه. (برخی می گن در قضیه ی ملوان ها که نزدیک عید بود و غربی ها تقریبا تاریخ حمله رو هم اعلام کرده بودن همین قضیه در عدم شروع جنگ موثر بود ، البته در این رابطه تفاسیر متعددی وجود داره که اطلاعات بنده برای این که بگم کدوم صحیحه ناقصه)
5. پیش دستی ما باعث میشه اگر دشمن میل به جنگ داره خارج از چهارچوب برنامه ریزی شدش عمل کنه و همین مقداری از آمادگی هاشو می گیره. این قضیه در جنگ 33 روزه اتفاق افتاد کما این که خیلی تحلیل گرا معتقد بودن اگر جنگ چند ماه بعد با پیش دستی اسراییل انجام میشد ممکن بود اوضاع طور دیگه ای رقم بخوره.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]موشکهامون قابلیت عبور از دفاع ضد موشکی در عراق و ترکیه و خود اسراییل رو داره؟حدودا چند درصد میرسه؟با چه دقتی؟[/quote] برادر دقت قیام بالا ست سجیل هم خوبه ولی شهاب زیاد تعریف نیست چون بیشتر به درد مناطق مسکونی و پادگانهای بزرگ میخوره در ضمن به نظر من دفاع موشکی یکم بیشتر جنبه تبلیقاتی داره تاعملی طبل تو خالی البته شاید نظر من اشتباه و دوستان ما را بیشتر راهنمایی کردند icon_smile

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اتفاقا این همون راه حل میانه است. در واقع حزب الله وقتی دو اسراییلی رو اسیر کرد که وارد مرزهای لبنان شده بودن بنا بر این کارش از نظر حقوقی شروع جنگ نبود. با این وجود، یک کار غیر متعارف به حساب می اومد. یعنی دفعات دیگه ای هم بوده که اسراییل وارد مرزهای لبنان می شده ولی پاسخی دریافت نمی کرده ولی این دفعه واکنش به همراه داشته. [/quote]
برادر حامد بزرگوار.
درخصوص ساير فرمايشاتت نظري نمي‌دم. ولي اين قسمت فرمايشاتت رو غلط مي‌دونم.

اسرائيل، وارد خاك اسرائيل شد و اين دو سرباز رو ربود. اينطور نبود كه اسرائيلي‌ها وارد مرز لبنان شده و يا از اون گذشته باشن.

حزب‌الله به داخل خاك لبنان رفت و سه سرباز رو كشت و دو نفر ديگه رو هم ربود و به خاك لبنان بازگشت.

اتفاقاً بالعكس فرمايش شما، اين حزب‌الله لبنان بوده كه تا به اون روز، چندين بار اين كار رو انجام داده بوده و سربازان اسرائيلي رو از خاك اسرائيل ربوده. ولي دفعات قبلي، به قول خود سيد حسن نصرالله، زور بازوشون قوي بوده و سربازا مرده مي‌رسيدن دستشون!!

مستندي به نام وعده‌ي صادق هست كه اتفاقاً خود ايران ساخته و به خوبي درخصوص اين موارد، مستنداً توضيح داده.

-----------------------------------------------

حزب‌الله اتفاقاً (دقيقاً بالعكس ادعاي سيد حسن نصرالله)، كاملاً مي‌دونست كه اين اقدام، جنگي رو در پي خواهد داشت. ولي مجبور شد ريسك كنه و روي حماقت اسرائيلي‌ها حساب كنه كه اتفاقاً نتيجه داد. يعني جنگ نزديك به 6 ماه زودتر آغاز شد و نتيجه‌اش اين شد كه اساساً نيروي زميني اسرائيل اصلاً آمادگي‌اش رو نداشت و اسرائيل مجبور شد بار جنگ رو به روي تيپ گولاني بياندازه كه طبيعيه كه نيروي كم در جنگ چريكي، كار خاصي رو نمي‌تونن انجام بدن و حجم نيرو، پاسخ جنگ‌هاي چريكي هست.

ماجرا، چيزي شبيه به خرمشهر خودمون بود كه چون اصلاً براي جنگ آماده نبوديم (به لطف جناب بني‌صدر)، مجبور شديم كلاه سبزهامون رو قربوني كنيم و بفرستيم جلو تا جلوي ماشين جنگي عراق رو بگيره.

ولي اگه مقاومت مردمي نبود، حتي از كلاه سبزها هم كار خاصي ساخته نبود. چرا كه وقتي با حجم نيرو مواجه باشيم، جنگ چريكي فقط مي‌تونه سرعت پيشروي رو بكاهه؛ نه اينكه اون رو متوقف كنه. كما اينكه ديديم بسياري از شهرهاي ايران در روزهاي آغازين جنگ به دست ارتش عراق افتاد؛ با وجود جنگ‌هاي چريكي بي‌شماري كه انجام گرفت.

برگرديم به بحث.

اگر اسرائيل اين اشتباه رو مرتكب شد كه با حزب‌الله به جنگ چريكي و كماندويي بپردازه، دليل بر اين نيست كه اين كشور قدرت تصاحب لبنان رو نداشته. كما اينكه مي‌ديديم تا روزهاي پاياني، حتي سه‌، چهار تانك نيز روزانه منهدم نمي‌شد كه اين، نشون دهنده‌ي حجم بسيار كم يگان‌هاي زرهي اسرائيل (كه قدرت اول اين رژيم محسوب مي‌شه) هست. در نقطه‌ي مقابل، مي‌بينيم كه حجم آتشي كه توسط نيروي هوايي و توپخانه‌ي اين رژيم بر لبنان ريخته شد، خود به خوبي نشون دهنده‌ي اين هست كه اسرائيل، با بمباران فقط به دنبال زمان بود. صد البته در آغاز هر جنگي هم گلوگاه‌هاي اقتصادي و راه‌هاي مواصلاتي و ساختمان‌هاي حساس، مورد هدف قرار مي‌گيرن و نابود مي‌شن كه نابودي شهر ضاحيه (مركز سياسي حزب‌الله لبنان) كه تلفات بسيار سنگيني رو وارد آورد، خود گوياي اين موضوع هست.

اما نمي‌توان گفت حزب‌الله لبنان در جنگ 33 روزه پيروز شد. چون اساساً مفهوم پيروزي متفاوته.
بطور مثال، اگه پيروزي رو اين بگيريم كه اسرائيل نتونست خاك لبنان رو مجدداً تصرف كنه، طبيعيه كه تعريف غلطي داريم. چون اساساً چنين برنامه‌اي نبود. كما اينكه نبرد نيز صرفاً در جنوب لبنان خلاصه شده بود. حال اينكه اگه هدف، جنگي تمام عيار بود به راحتي از شمال لبنان مي‌تونست نيروهاش رو پياده كنه و هم راه كمك‌هاي سوريه رو ببنده و هم، حزب‌الله عملاً قيچي شه.

در طول جنگ 33 روزه هم هيچ طرح جنگي‌اي بر مبناي جنگي كلاسيك؛ يعني طرح جنگ اصلي رژيم صهيونيستي مشاهده نمي‌كنيم. يعني حتي طرح، اصلاً شبيه به جنگ 1982 هم نبود. بلكه صرفاً يه نبرد تهاجمي بسيار محدود رو شاهد بوديم كه شايد علت اصلي‌اش، برمي‌گرده به تعجيل رژيم صهيونيستي، يا هدف، سنجيدن توان مقاومت بود.

در خوشبينانه‌ترين حالت مي‌شه گفت تفكر اسرائيل، فشار بر روي دولت لبنان براي كنار گذاشتن حزب‌الله لبنان بود؛ درست مثل طرح 1982 كه با فشار بر لبنان، فتح رو از خاك اين كشور اخراج كردن. ولي مقاومت متقابل حزب‌الله، اين اجازه رو به سياسيون نداد تا در اين خصوص به تصميم‌گيري بپردازن.

اساساً اسرائيل، پنج هدف از جنگ 33 روزه داشت كه به سه تا از اون‌ها رسيد كه مهمترين اون، ايجاد منطقه‌ي حائل بين اسرائيل و حزب‌الله توسط نيروهاي حافظ صلح سازمان ملل بود كه جلوي حملات مشابه بعدي (كه همون‌طور كه عرض شد قبلاً نيز سابقه داشته) رو بگيره.

اما طرحي كه اسرائيل در اين جنگ، پي اون بود و بهش نرسيد، كاهش قدرت حزب‌الله و كاهش قدرت موشكي ايشان بود كه موفق نشد (و البته قطعاً حملات اسرائيل، بيشتر طرح‌هاي تخميني بود تا نبردي مناسب جهت نابودي كه مطالعات اين حملات، اين موضوع رو به اثبات مي‌رسونه).

علي اي حال، خود حزب‌الله مي‌دونست كه اين حمله، پاسخي سخت خواهد داشت و تنها اشتباه اسرائيل، اين بود كه از زمين، وارد خاك لبنان شد. والا طرح موشك‌باران و گلوله باران شهرهاي جنوبي به كمك توپخانه‌ي و نيروي هوايي قدرتمند اين كشور، خود مي‌تونست دردسرهاي زيادي رو پديد بياره.

شايد اگه ژنرالي چون شارون و موشه دايان در سال 2006 در اسرائيل، در مسند قدرت و تصميم‌گيرنده‌ي نبرد بودن، جريان جنگ به گونه‌اي ديگر پيش مي‌رفت. كما اينكه در جنگ‌هاي چهارگانه‌ي اعراب و اسرائيل، تنها عامل برتري اين رژيم فقط وجود همين ژنرال‌ها بودن كه تشخيص دادن كجا بايد به پيش‌دستي انتحاري دست بزنن (جنگ شش روزه)، كجا بايد به قماري خطرناك دست بزنن (جنگ رمضان)، و كجا بايد با خريدن زمان، قدرت پيدا كنن (جنگ اول و چهارم).

مي‌توان گفت اسرائيل در اين نبرد، ناشيانه رفتار كرد و طبيعي بود كه نتيجه‌اي جز شكست اهدافش، حاصل نخواهد شد.

-------------------------------------------------

پ.ن : اميدوارم دوستان نفرماين كه بنده حرف‌هام متناقضه و جايي از شكست طرح هاي اسرائيل حرف مي‌زنم و جاي ديگه، از پيروزي‌هاش. يا مواردي از اين دست. چون سعي كردم مرز بين شكست و پيروزي در هر طرح رو خدمت دوستان توضيح بدم و در قالب كلامم بگنجونم.
پس اگه اين شك براي دوستان بوجود اومد، يكبار ديگه متن رو مطالعه بفرماين.

ضمن اينكه مواردي كه عرض شد، از زبان بنده نبود. بلكه عين فرمايشات جناب مهندس سعيد قاسمي بود؛ در سالگرد اين نبرد.[/u]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقاي مصطفي باي شما اين تحليل رو از كجا آوردي كه حزب الله پيروز جنگ 33 روزه نبود؟اين واقعاْ جاي تعجب داره جنگي كه اينطور تحليلهايي ميشنويم! كي گفته هدف اسراييل اشغال لبنان نبود؟ مگه وزير خارجه ي وقت آمريكا(رايس)‌نگفت اين جنگ درد زايمان خاورميانه ي جديده ؟!
مگه اسراييلي ها هدف خودشون رو نابودي كامل حزب الله عنوان نكرده بودند؟ اصولاْ به اين دليل اين جنگ شكست براي اسراييل محسوب شد چون هدف جنگ رو نابودي حزب الله عنوان كرده بودند و به اين هدف نرسيدند و چون در اين جنگ و هدف شكست خوردند در جنگ با غزه هدفي رو تعيين نكردند كه در صورت عدم حصول براشون شكست محسوب نشه!

جنگ 33 روزه بزرگترين سيلي به صورت اسراييل و آمريكا در قرن اخير بود كه تا كنون هم دارند گيج مي خورند و ميتونيم بيداري اسلامي رو ناشي از تقويت روحيه ي جهان اسلام بعد از پيروزي در برابر اسراييل بدونيم. جنگ 33 روزه جنگي بود كه به گفته ي بوش نبرد بين ايران و آمريكا تلقي مي شد و بنا داشتند بعد از اين جنگ و پيروزي در اون به ايران حمله كنند اما با مشاهده ي نتيجه ي مفتضحانه و قطع خط توليد تانك افسانه اي مركاوا معادلات اونها به هم ريخت!
......................................
متاسفم كه خارج از موضوع بحث كردم ...

اما در مورد حمله ي پيشدستانه بنده با اين استراتژي مخالفم و معتقدم برنامه ي ايران به اين نحو هست كه در صورت دريافت ضربه ي اول ضربه ي دوم رو به شديد ترين شكل بر دشمن وارد مي كنه.

در مورد بمب اتم هم به نظر من استراتژي ايران به اين نحو هست كه قابليت توليد اين سلاح رو در كمترين زمان داشته باشه تا اگه تهديد شد با يكي دو بمب اسراييل رو از نقشه محو كنه و همين بزرگترين برگ برنده ي ايران در برابر تهاجم اتمي هست و دليل تمام فشارهاي بين المللي براي كنار گذاشتن فناوري هسته اي همين هست!
با آرزوي توفيق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست گرامي.
از فرمايشاتتون مشخصه كه نه درخصوص اين نبرد، مطالعات كاملي داشتين، نه با نقشه‌ي جنگ آشنايي دارين (بطور مثال محورهاي حمله، نقاط مورد تهاجم قرار گرفته و بطور كل وار پلن اين جنگ)، نه از تجهيزاتي كه در اون بكار گرفته شده باخبر هستين و نه درخصوص اظهارات فرماندهان و سران اسرائيل؛ چه قبل و چه حين جنگ.

البته فرمايشاتي كه فرمودين رو قبلاً از كسان ديگري هم شنيدم كه مشخص مي‌كنه سرمنشاء اين فرمايشات كيه.
بطور مثال، توقف خط توليد مركاوا رو به خوبي از فرمايشات ايشان بخاطر دارم.
به همين دليل توصيه مي‌كنم ابتدا درخصوص اين نبرد، حداقل دو سه كتاب مطالعه بفرمايين و كمي هم منابع طرف مقابل رو مطالعه بفرمايين، سپس به ايراد گرفتن از بنده و سر دادن شعارهاي حماسي و ارتباط دادن وقايع اخير با اين جنگ!!! (كه فكر كنم كمي ديگه بگذره، مرگ وليعهد عربستان رو هم به اين جنگ مربوط بدونين) ارتباط بدين.

بعد هم بهتره درخصوص اظهار نظرتون درمورد استراتژي ايران، كمي فكر بفرمايين و حداقل كمي هم درخصوص ساختار بمب هسته‌اي و انفجار اون و تخريب اون و لانچر اون و نوع ساختش و آزمايشش و چند مورد خيلي ساده‌ي ديگه، حداقل مطالعه‌اي داشته باشين و سپس بهش بپردازين.

ممنونتون مي‌شم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته حمله پيشدستانه به صورت مستقيم يه اشتباه محضه.اما فعال كردن مبارزين در عراق و افغانستان و ايجاد دردسر براي نيروهاي امريكايي از طريق گروهكها ميتونه بهترين كار باشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در اول بگم که بنا به روحیات ضد آمریکائیم من در زمره اون 31 درصد سلحشوری هستم که بله دادند.
لیکن واقعیت چیزه دیگریست
حمله به ابرقدرت اول کره خاکی خیلی بیشتر از روحیه سلحشوری لازم داره عزیزان
آنها بسیار ددمنش, خون ریز , آدم کشند و نگاهی به جنگ های داخلی آمریکا نشان دهنده ذاته وحشی آمریکایی هاست. شک نکنید حمله اتمی میکنند.

برای حمله به این ابرقدرت ه یاغی باید دو امکان در قوای نظامی ما وجود داشته باش.
سلاح کشتار جمعی وموشک پیشرفته برد بلند.
تازه اینها که باشه ما فقط در منطقه خودمان میتوانیم با قوای آمریکایی درگیر بشیم و احتمالا چیره بشیم. البته همین هم کافیه چون ما متجاوز نیستیم.
icon_smile

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ما به یک سپر دفاعی با کارایی 100% نیاز داریم تا مانع حمله اتمی امریکا در صورت حمله پیشدستانه بشیم وگرنه به وضع بدتر از ژاپن دچار می شیم برای موشک بالستیک و بمب افکن بلند پرواز لیزر مناسبه برای کروز و هواپیمای حامل بمب یا موشک اتمی باید از شبکه پهباد استفاده کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام دوستان

به نظر من اکثر دوستان به مدیریت تحولات منطقه ای ایران کم لطفی دارن می کنن چرا :

1- حمله پیش دستانه ایران خیلی وقته از سال 2001 شروع شده !

2- حمله پیش دستانه یعنی فرورفتن آمریکا و متحدانش در باتلاق افغانستان و عراق و افزایش انزجار عمومی جهان از این کشورها !

3- حمله پیش دستانه ایران یعنی حفظ حاکمیت سوریه !

4- حمله پیش دستانه ایران یعنی مدیریت تحولات منطقه ای در جهت خروج قطعی امریکا از عراق !

5- به عقب بر گردیم حمله پیش دستانه یعنی حزب اﷲ !

6- حمله پیش دستانه یعنی سپاه مهدی !

7- حمله پیش دستانه یعنی مدیریت رویدادهای دی جی بیوتی و اریتره و سودان و یمن و بحرین چرا چون دوستان بدونن این افراد انقلابی لیبی که با تانک و راکت به قذافی حمله می کردن در دی جیبیوتی آموزش دیده بودن زیر نظر غربی ها و اسراییل !

8- حمله پیش دستانه یعنی تلاش برای تقویت روابط با مصر و کشورهای آمریکای لاتین !

9- حمله پیش دستانه یعنی تقویت روابط با هند و پاکستان !

10- حمله پیش دستانه یعنی جلوگیری از نفوذ بیش از حد اسراییل در آذربایجان !

نظر دوستان را به قسمت کوتاهی از مصاحبه خبرنگار فارس با وزیر دفاع درباره بهانه آمریکا از سناریو اخیر برای حمله به ایران جلب می کنم :

اگر آمریکا بخواهد به ایران حمله کند چنان پاسخ دندان شکنی را به انها می دهیم که سیر مقاومت در منطقه و تحولات سیاسی جهان را به طرز غیرقابل پیش بینی عوض کند .


حمله پیش دستانه که همیشه با موشک و جنگنده نمیشه !!!


به امید درخشش ایران و ایرانی در همه زمینه ها ... یا علی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]برادر حامد بزرگوار.
درخصوص ساير فرمايشاتت نظري نمي‌دم. ولي اين قسمت فرمايشاتت رو غلط مي‌دونم.

اسرائيل، وارد خاك اسرائيل شد و اين دو سرباز رو ربود. اينطور نبود كه اسرائيلي‌ها وارد مرز لبنان شده و يا از اون گذشته باشن.

حزب‌الله به داخل خاك لبنان رفت و سه سرباز رو كشت و دو نفر ديگه رو هم ربود و به خاك لبنان بازگشت.

اتفاقاً بالعكس فرمايش شما، اين حزب‌الله لبنان بوده كه تا به اون روز، چندين بار اين كار رو انجام داده بوده و سربازان اسرائيلي رو از خاك اسرائيل ربوده. ولي دفعات قبلي، به قول خود سيد حسن نصرالله، زور بازوشون قوي بوده و سربازا مرده مي‌رسيدن دستشون!!

مستندي به نام وعده‌ي صادق هست كه اتفاقاً خود ايران ساخته و به خوبي درخصوص اين موارد، مستنداً توضيح داده.
[/quote]

بله فرمایش شما صحیحه. در واقع حزب الله وارد قسمت های اشغالی شد. چون می خواستم خلاصه بنویسم دیگه وارد جزییات مطلب در پست قبلی نشدم، شما به بزرگواریت ببخش بر ما. اگر خاطرتون باشه اون زمان که این کار رو حزب الله کرد تبلیغات گسترده ای انجام داد که نیروهای اسراییلی وارد خاک لبنان شده بودند و ما گشتی ای که وارد شده رو هدف قرار دادیم. در واقع حزب الله ادعایی رو مطرح کرد که نمی شد به سرعت رد یا تاییدش کرد و دست برتر رو در مانور تبلیغی اقلا در داخل کشور بهش می داد. اون زمان که من نظرات مخاطبین رو دنبال می کردم خوب جواب داده بود. نکته ای که من راه میانه می دونم، همین روش هست، یعنی استفاده از یک موضوعی که حتی المقدور ذاتا مشروع باشه و یا این که قابلیت مشروع جلوه دادن رو داره ولی مناقشه پذیر و حساسیت برانگیز هست.
قضیه ی ورود حزب الله به سرزمین های اشغالی در قضیه ی وعد الصادق، مدت ها بعد از جنگ 33 روزه، از سوی این حزب به عنوان یک دست آورد چریکی مطرح شد که اون زمان قضیه از تب و تابش افتاده بود و حساسیت های اولیه درش نبود. حزب هم بهره برداری لازم رو از موضوع کرده بود. (مطمین نیستم ولی احتمالا جایی که حزب الله وارد شده بود جزو مناطق اشغالی لبنان هست. در مورد موارد دیگه ای که حزب الله چنین کاری رو انجام داده اطلاع دقیقی ندارم، اما حتی اگر زنده هم نمونده بودن جنازه هاشون برای تبادل جواب میداد. آیا این موارد بعد از آرامش نسبی بعد از تبادل اسرا بود یا قبلش؟)

در مورد سایر فرمایشتاتون، چون تاپیک منحرف میشه نظر مفصل نمی دم. البته با غالبش موافقم. فکر می کنم منشاء اختلاف این هست که پیروزی رو چی تعریف کنیم و با چه نتیایجی بخوایم مقایسش کنیم. حزب الله امتیازاتی از دست داد ولی دست آوردهاش از نظر من بیشتر بود لذا من اون رو پیروز می دونم. اگر این پیش دستی رو هم در نظر بگیریم که برنامه ی اسراییل را به هم زد می تونیم بگیم حزب الله حتما پیروز بود.
البته وقتی اسراییل به اهداف اصلیش یعنی حذف حزب الله و گرفتن قدرت موشکی و سیاسیش با جنگ هوایی و محدود نرسید ، حمله ی به صورت گسترده و زمینی را هم امتحان کرد. اگر باز خاطرتون باشه دو سه روز آخر به صورت تصاعدی آمار تلفات تانک ها و نیروهای اسراییلی بالا رفت، ولی خوب دیگه دیر شده بود و تحت فشار شدیدی بود لذا جنگ رو خاتمه داد.
نهایتا این که فکر می کنم این از تدبیر اسراییل بود که نمی خواست به قول شمابه صورت گستره و زمینی وارد لبنان بشه ، چون نتیجه ای جز وقایع قبل از سال 2000 هزار و خروجش رو نداشت. تبعا اگر در اثر فشارهای بعدیِ مقاومت، می خواست چند سال بعد خارج بشه، هزینه ی بیشتری باید می پرداخت. این رو هم می شه گذاشت به حساب نتایج پیروزی حزب الله از مقاومت پیش از سال 2000 هزار و خروج اسراییل. در واقع در عین این که اسراییل این توان رو داشت که از ابتدا یک جنگ زمینی گسترده رو ایجاد کنه و پیروزی کوتاه مدت به دست بیاره ولی معتقد بود عاقبت خوشی نمی تونه براش ایجاد کنه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.