ghermez 750 گزارش پست ارسال شده در دی 90 روسیه تا سال ۱۴۶۲ میلادی که ایوان سوم خانهای تاتاری را تحت انقیاد در آورده و روسیه متحدی را بوجود آورد، به قدری عقب ماندهبود که حتی اسمی از آن در دربارهای کشورهای مهم و بزرگ نمی آمد؛ ولی باز با اتحاد روسیه توسط ایوان سوم باز هم کسیاعتنایی به روسیه نمی کرد، تا اینکهپطر کبیر زمام امور را در دستگرفت و مصمم شد تا روسیه را در جرگه دول بزرگ اروپایی در آورد.پطر کبیر برای نیل به این منظور دو کار کرد: یکی آنکه کوشیدمرزهای روسیه را تا دریای آزاد برساند و دیگر آنکه تمدن غرب را به روسیه بکشاند.به سال ۱۷۰۳ پطر کبیر برای آنکه راه به دریا پیدا کند و روسیه را ازانزوا در آورد، شهر پترزبورگ(سنت پطرزبورگ – لنین گراد) را بوجودآورد. آغاز آبادی و عمران این شهر بود که باعث وحشت دول بزرگاروپایی شد و آنها تصمیم به نابودی روسیه گرفتند. سر دسته ایندشمنان، پادشاه سوئد، چارلز دوازدهم بود که مردی فوق العاده بیباک و جاه طلب بود و تصمیم گرفته بود بهر ترتیب شده روسیه راتصرف کند. به این منظور وی اول به دانمارک که متفق روسیه بود،حمله کرد و سپس فقط با ده هزار نفر به طرف روسیه سرازیر شد وبا اینکه سربازان روسی ۸۰ هزار نفر بودند، روسها شکستسختی خوردند و سوئدیها، لهستان ها را هم تصرف کردند.(سال ۱۷۰۲)پس از شکست لهستان شارل دوازدهم خود را آماده جنگ پلتاواکرد. جنگ پلتاوا نبرد بین دو شخص یا دو دولت نبود، بلکه کشمکشی بودبین دو نژاد مشهور اروپا یعنی نژاد ژرمن و اسلاو. پطر کبیر تصمیمجدی به دفاع از کشور خود گرفته بود، زیرا وی خوب می دانستچنانچه روسها در این جنگ شکست بخورند، نژاد اسلاو برایسالیان دراز برده ی نژاد ژرمن باقی خواهد ماند.شارل دوازدهم زمستان را در «گرودنو» گذرانید و در ژانویه ۱۷۰۸ ازجنگلهای منیسک عبور کرد و در «بوریسوف» (شهر بزرگی در بلاروس یا روسیه سفید) با یک اردوی روسی مواجه شد. قسمتی از این سپاه را در ساحل چپ رودخانه (پریشتنه) مغلوب ساخت ویک اردوی بیست هزار نفری دیگر از قوای روسیه را که پشت مردابهای معروف آنجا متحصن شده بودند در هم شکست.و نیز در نزدیکی «میلهوف» از رودخانه مذکور عبور کرد و در جواراسمولنسگ روز ۲۲ سپتامبر اردوی سوم روسها مرکب از ۱۶ هزارنفر را شکست داد و متفرق ساخت و خود را به لیتوانی رساند؛ و مرزهای اصلی خاک روسیه را تهدید کرد پطر کبیر از این وضعیت به هراس افتاده تقاضای صلح کرد، اگر شارل از همانجا به طرف مسکو سرازیر می شد کار روسیه تمام بود. اما شارل به جایاینکه ضربه آخر را به قلب روسیه بزند به طرف جنوب یعنی اوکراین سرازیرشد. مقصود او از این حرکت جلب حمایت و کمک از «مازپا» رئیس قزاق هایاوکراین بود که دشمن دولت مرکزی روسیه بود و در آن زمان علیه دولتشورش کرده بود. با اینکه ۶۰۰۰ از سربازان زبده مازپا به نیروهای شارلپیوستند اما خط جبهه جنگ با روسیه تا اوکراین یعنی تا حدود ۵۰۰ فرسنگامتداد یافت و شارل دیگر نمی توانست بطور کامل بر جبهه جنگ نظارت داشته باشد. پطر کبیر که آدم با هوشی بود تا آنجایی که می توانست و می خواست اجازهداد تا شارل از پایتخت روسیه، مسکو دور شود. این پیش آمد سبب شد کهاردوی سوئد بواسطه دوری بیش از حد از خانه و بدی راه و کمی آذوقه و نیزشدت سرما تلفات زیادی بدهد و عده آنها به ۲۵ هزار نفر کاهش یابد. تزار روس در اثنایی که در جنوب در راههای صعب العبور به مصائب عظیمی برخورده بود، تجهیزات خود را کامل نموده و یک سپاه ۱۰۰ هزار نفری مجهز،تعلیم یافته را آماده کرد. وقتی «لوانهویت» فرمانده سوئدی در ساکسونیا با ۲۰هزار نفر برای کمک به شارل دوازدهم عازم اکراین بود، غفلتا با سپاهی ۵۰هزار نفری از سربازان روس مواجه شد و پس از سه روز جنگ توانست جبههروسها را بشکافد و عازم جنوب شود ولی از ۲۰ هزار نفر سرباز وی ۴۰۰۰ نفر زنده مانده بودند و در ضمن توپها و کلیه ذخایرشان به دست روسها افتاده بود. شارل دوازدهم مجبور شد زمستان را در اوکراین به سر ببرد و در بهار ۱۷۰۹ بهطرف مسکو حرکت کرد و در ابتدا شهرپلتاوارا به محاصره خود در آورد. هدف اواز این کار دستیابی به ذخایر غذایی و مهمات این شهر و همچنین تسلط برراهی بود که به مسکو ختم می شد. پطر کبیر هم به همان دلایل مجبور بود محاصره این شهر را بشکند چونمهمات و ذخایر بیشماری در این شهر وجود داشت. علاوه بر این موقعیت اینشهر که بین رودخانه های «دنی پر» و «دونتز» واقع بود از نظر سوق الجیشی مهم بود. بنابراین با یک اردوی ۵۰ هزار نفری به طرف پلتاوا حرکت کرد و در حومه شهر دو پادشاه بزرگ یکی از نژاد اسلاو و دیگری از نژاد ژرمن روبروی هم قرار گرفتند، تا یک جنگ تاریخی و پر از خونریزی را آغاز کنند. پطر کبیر با یک تاکتیک نظامی فنی از رودخانه ورسلا عبور نموده و در ساحلدیگر که در آن سوئدیها صف آرایی کرده بودند اردو زد. مصب رودخانه ۲۵فرسنگ از شهر پلتاوا پایین تر بود. پطر اردوی روس را در دو خط طولانی کهمنتهی به دو رودخانه میشد رده بندی کرد تا اگر شکست خوردند خط آنها محل اتصال این دو رودخانه باشد. استحکامات متعددی برای حفظ این دو خط ترتیب داده و توپ های بزرگ را در این استحکامات جای داد. لشکر روس از پیاده و سواره دارای روحیه قوی و ذخیره کافی بودند. لشکر سوئد مرکب از ۲۴ هزار نفر بود بود که نصف آنها سوئدی و بقیه از قزاقهای اهالی اولاخ و اوکراین بودند. اردوی نوانهویت از سرما و گرسنگی تلفات زیادی داده بود. وقتی شارل دوازدهم از ورود پطر کبیر مطلع شد دستور حمله داد و چون درضمن یکی از جنگها پایش مجروح شده بود نتوانست فرماندهی اردو را شخصاعهده دار شود. با وجودی که سوئدیها از حیث عده کمتر و خسته تر بودند با نهایت رشادت جنگیدند و حمله کردند. قزاقها هم با تبعیت از سوئدیها با مردانگی جلو رفتند و دو صف از صفوف روسها راشکافته و جلوتر رفتند. پطر که هنوز منتطر بود با نزدیکتر شدن سوئدیها دستور حملات توپخانه خود را داد. نیروهای روس فرمان حمله عمومی دریافت کردند و صفوف سوئدیهای فرسوده را در هم شکافتند. در همین وقت پطر کبیر به پیاده نظام و سواره نظام خود در خارج استحکامات دستور پیشروی داد. این لشکر با یک نظم و نظام وارد جنگ شد. جنگ بالا گرفت و مدت دو ساعت ادامه یافت. سوئدیها که در هیچ جنگی شکست نخورده بودند شروع به عقب نشینی نمودند و ترس بر اردوی آنها مستولی گشت. پطر هم از این فرصت استفاده کرد و سوئدیها را به دامی کهپهن کرده بود، کشاند. این دام محل اتصال دو رودخانه بود. وقتی سوئدیها به آنجا نزدیک شدند، حملات روسها شدیدتر شد و سوئدیها را در رودخانهریختند. بیشتر افراد سوئدی کشته و یا اسیر شدند و فقط چند صد نفر به همراه شارل دوازدهم توانستند به ترکیه فرار کنند. عده ی کشته شدگان سوئدیها در این جنگ مهم را بیش از ده هزار نفر تخمین زده اند و وقتیپیروزی روسها در جنگ قطعی گردید، پطر کبیر فریاد زد: «اکنون ستاره اقبال شارل دوازدهم غروب و پایه های پتروگراد محکم گردید» و همین گونه هم شد این جنگ پایه های امپراطوری روسیه را مستحکم کرد و سبب ورود روسیه بین ممالک و دول بزرگ اروپایی شد. منبع : http://www.iranpardis.com/thread121984.html اعتراف می کنم این یکی نمی دونم کسی این مطلب در سایت قبلا نوشته یا نه بابت دفعه قبلی از دوستان عذر می خوام به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
AimSparrow 2 گزارش پست ارسال شده در دی 90 جالب بود ممنون. به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
RezaKiani 1,921 گزارش پست ارسال شده در دی 90 با سلام خدمت دوستان برای کامل شدن بحث دو سه تا تذکر اضافه می کنم: در اواخر قرن شانزدهم پتر کبیر شروع کرده بود یک سری اصلاحات اساسی را در روسیه به انجام برساند اما فکر می کرد که حتی در صورت پیروزی در این اصلاحات پس از مرگش اصلاحات او فراموش خواهد شد مگر اینکه روسیه به صورت مستقیم با غرب اروپا( هلند، فرانسه، بریتانیا) ارتباط برقرا رکند. ساده ترین راه برای پطر دست یافتن به یک بندر مناسب در کنار دریای بالتیک بود ولی در ان دوران تمام ساحل بالتیک در اختیار سوئد بود. پطر کبیر با لهستان و دانمارک بر علیه سوئد همدست شد و هر سه در سال 1700 به سوئد اعلان جنگ گردند. شارل دوازدهم با 10000 نفر توانست هر سه کشور دشمن را شکست دهد اما در نبردهایی جداگانه. یعنی لهستان و دانمارک و روسیه نتوانستند در یک نیروی متحد گرد هم آیند. در سال 1701 شارل لهستانی ها را از دوینا عقب راند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_1701.jpg[/img] 4 سال قبل انتخاب کننده ساکسونی تاج پادشاهی لهستان را بر سرگذاشته بود. شارل در سال 1702 به ورشو حمله کرد و انجا را گرفت و بعد به خود ساکسونی لشکر کشی کرد (1706). همزمان پتر به بالتیک لشکر کشی کرد و توانست شهر سن پیترزبورگ را در کناره بالتیک بنا کند. شارل در سال 1708 به سمت روسیه برگشت تا حسابش را بپتر صاف کند اما روسها باز به تاکتیک زمین سوخته پناه بردند و در حال عقب نشینی تمام آذوغه سر راهشان را به آتش کشیدند. شارل بدون آذوغه ناچار به سمت جنوب و اکراین به راه افتاد و در نهایت در همین نبرد پولتاوا (1709) شکست خورد و 6 سال بعد توانست از طریق خاک عثمانی به کشورش بازگردد. شارل در سال 1718 در طی حمله به نروژ کشته شد. در سال 1721 جنگهای شمالی تمام شدند . سوند فنلاند، ویسمار و باریکه ای از پومرانی را به دست آورد. بقیه پومرانی به پروس رسید پتر هم ایالات بالتیک را به دست اورد [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_1715.jpg[/img] به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر