بمب افکن شیرجه رو یونکرس-87 اشتوکا بمب افکن شیرجه رو یونکرس-87 اشتوکا

[Stuka 8,826]

با سلام به دوستان عزيز :


[align=center][/align]

شايد يکي از معروفترين نمادهاي جنگ جهاني دوم هواپيماي Stuka باشد .ناخود اگاه همه ما وقتي به ياد جنگ جهاني دوم مييفتيم يکي از چيزهايي که به يادمون مياد صحنه نبرد هست که تعدادي هواپيما در حالي که در حال شيرجه رفتن بسوي هدف هستن و صداي جيغ مانند مهيبي هم ازشون بگوش ميرسه همه چيز رو به رگبار ميبندند ! خوب نقش اول اين فيلم رو بمب افکن اشتوکا بازي ميکنه که مثل همه همنوعان آلمانيش در زمان خودش از لحاظ تکنولوژي و کارايي حرف اول و آخر رو ميزد. اين هواپييما و تانک هاي پنزر و تايگر به نماد اصلي حملات سريع آلمانها يا Blitzkrieg تبديل شدند و جز اصلي اون بودند. اکثر پيروزي هاي برق آسا آلمان در فرانسه و در روسيه مديون همين هواپيماست.


خوب براي شروع داستان به چند سال قبل از جنگ بايد بازگرديم در اون سالها اکثر ارتشهاي مدرن جهان چندان توجهي به نيروي هوايي نداشتن,
کشورهاي انگليس و فرانسه و امريکا بيشتر روي قواي زميني و دريايي تاکيد داشتن اصولا نيروي هوايي رو خيلي در تغيير سرنوشت جنگ دخيل نميدونستن چيزي که خيلي زود عکسش حاصل شد و اين نيروي هوايي و برتري هوايي بود حرف اول رو ميزد .
طبق معمول المانها در اين زمينه پيشقدم بودند يکي از اين طرحها ساختن هواپيمايي بود که نه مثل جنگندها سبک و فقط قادر به حمل تسليحات سبک باشه و نه مثل بمب افکن قدرت مانورکم و فقط براي ماموريت هاي خاص قابل استفاده باشه هواپيمايي که بتونه به هدفهاي هيتلر جامه عمل بپوشونه يعني سريع مهلک و براي نابودي هر آن چه که روي زمين قرار داره استفاده بشه !
درست کاري امروز هواپييماهاي A-10 و Su-25 انجام ميدن و اين هواپيما اولين نوع هواپييما هست که براي اين کار ساخته شده.


با قدرت گرفتن نازي ها در آلمان هزاران طراح بر روي طرح هاي نظامي جديد شروع بکار کردن که يکي از آنها Ernst Udet هست در واقع پدر هواپيماي اشتوکا هست.

[align=center][/align]

هواپيما بايد مستحکم و در برابر گلوله مقاومت خوبي ميداشت به همين خاطر در بدنه از صفحات فولادي بخصوص در کف هواپيما استفاده شد علاوه بر اين هواپيما بايد چيزي نزديک به يک تن مهمات هم حمل ميکرد که باعث سنگين شدن هواپييما ميشد پس نياز به يک موتور قوي بود در ضمن اين موتور بعلت
قدرت زياد قادر به خنک شدن با هوا مثل بقيه هواپيما ها نبود پس از آب وکمک رادياتور خنک ميشد که البته باعث سنگين شدن هواپيما ميشد اما قدرت و پايداري زيادي به هواپيما ميداد. با توجه به وزن زياد هواپيما و اينکه احتمال آسيب ديدن هواپيما در حمله به اهداف زميني زياد بود طراحان تصميم گرفتن ارابه فرود محکم ولي ثابت بسازن يعني قابليت جمع شدن رو نداشت.
مدل نهايي بعد از تست در سال 1938 وارد خدمت شد در زير برخي از مشخصات اون رو ميبينيم :

برد 1000 km
موتور 1044 kW
سرعت 375 km
سرعت شيرجه 600 km
اسلحه

2×7.92 mm MG 17
2×37 mm BK 37

6 rounds per gun

بمب :

500 kg (nominal);
1000 kg overload - without the gunner
خدمه دو نفر خلبان و مسلسلچي عقب براي حفاظت در برابر جنگندهاي دشمن.
[align=center][/align]

نکته جالبي که بمب افکن داشت اين بود که براي پرتاب بمب با زاويه تند روي مواضع دشمن شيرجه ميزد و بمب رو بلاي سر هدف پرتاب ميکرد که باعث دقت بمباران ميشد. اما يک نقطه منفي در اون وجود داشت که با توجه به شتاب بالاي G هواپيما در حالت شيرجه گاهي اوقات باعث ميشد خلبان براي مدت کوتاهي بيهوش بشه که خوب نتيجه هم برخورد هواپييما به جاي بمب به هدف بود !!! که در اينجا هم آلمانها باز هم ابتکار به خرج دادن و در واقع خلبان خودکار متولد شد. سيستم کار هم به اين صورت بود که اگر خلبان در هنگام شيرجه بيهوش ميشد خلبان خودکار هواپيما رو هدايت و از حالت شيرجه به حالت عادي بر ميگردوند.

اشتوکا در حال شيرجه زدن :


[align=center][/align]

مکانيسم شيرجه زدن :
بطور معمول خلبان در ارتفاع 4600 m هدف رو در پنجره مخصوص اين کار پيدا ميکرد, سپس اهرم حالت شيرجه اتوماتيک رو فعال ميکرد و هواپيما به سمت هدف با زاويه 60 تا 90 درجه شيرجه ميرفت که در هنگام سرعتش به بيشترين حد ممکن يعني 600 ميرسيد. با رسيدن هواپيما به ارتفاع 450 متر ارتفاع سنج با روشن شدن يک چراغ به خلبان اطلاع ميداد. و خلبان بمب اصلي رو که زير بال هواپيما و در وسط قرار گرفته بود رها ميکرد.
اما مشکل اين بود که اين شيرجه ناگهاني شتاب G زيادي رو به خلبان وارد ميکرد که گاهي اوقات باعث بيهوشي خلبان براي چند ثانيه ميشد در اينجا بود که سيستم اتوماتيک شيرجه هواپيما رو هدايت ميکرد تا از حالت شيرجه در بياد .
خلبانان اشتوکا بايد آزمايشهاي زيادي رو براي کار با اين هواپيما ميديدند که يکي از آنها آزمايش شتاب G بود که امروزه همه خلبانان جنگنده بايد اون رو پشت سر بگذارن که اولين بار بر روي خلبانان اشتوکا اجرا شد .آمريکايي ها در سال 1945 وقتي کارخانه Stuka رو متصرف شدند از ديدن وسايل و ازمايش هاي ويژه شتاب متعجب شدند که خود پايه اي شد براي آزمايشات و تست هاي شتاب امروز در جهان.

اشتوکا در عمل :

خوب حالا همه چيز آماده بود فقط مونده بود هواپيما در شرايط جنگي تست بشه که خيلي زود هم آلمان يک آزمايشگاه براي اين کار پيدا کرد :اسپانيا
در همون سالها جنگ داخلي در اسپانيا ادامه داشت از يک طرف چريکهاي با گرايش هاي کمونيستي و از طرف ديگه حکومت اسپانيا به رهبري ديکتاتوري به نام فرانکو .خيلي زود هيتلر نيروهاي آلمان رو به کمک فرانکو فرستاد و فرصت خوبي بود که سلاح هاي آلماني آزمايش بشن و براي روز حادثه آماده بشن که اشتوکا کاملا موفق بود .بيچاره اسپانيايي ها !

در جنگ جهاني دوم :

بزودي جنگ شروع شد . اشتوکاها نقش زيادي داشتن بخصوص در لهستان, اما قابليت اونها در جنگ بافرانسه روشن شد آلمانها نتنها با سخت افزار جنگي بلکه حتي از جنگ رواني استفاده کردن که ابزار اون همون اشتوکا بود ! لوله اگزوز هواپيما رو طوري تغيير دادن که هنگام شيرجه صداي اون چند برابر ميشد و توليد صداي وحشتناکي ميکرد. که باعث سردرگمي و ترس دشمن ميشد .خيلي زود ثابت شد که اين ترفند واقعا موثر هست .سربازان انگليسي و فرانسوي در حمله آلمان به فرانسه کاملا گيج و سردرگم شده بودند و علت اصلي اون هم چيزي جز صداي وحشتناک اشتوکا به هنگام شيرجه بالاي سرشان نبود.اشتوکاها امتحان خودشون در حمله در دريا هم به خوبي پس دادن : تعداد زيادي از کشتيهاي متفقين بوسيله اشتوکاها غرق شدند. منجمله 2 ناو شکن و 31شناور !

حمله اشتوکا ها به کشتي هاي متفقين :


[align=center][/align]


اشتوکاها در حمله به انگليس که نبرد بريتانيا نام گرفت به صورت انبوه شرکت داشتن در حالي که جنگندها در حال جنگ با جنگندهاي انگليسي بودن اونها با استفاده از پوشش جنگندها به نقاط حساس مثل مخازن نفت ايستگاهاي رادار و فرودگاه ها حمله ميکردن البته با توجه به سرعت کم اشتوکا نسبت به جنگندها احتياج به حمايت جنگندهاي آلماني داشتن و بدون اونها به راحتي شکار انگليسيها ميشدن اما مونده بود تا اشتوکا امتحان اصلي خودش رو
پس بده يعني روسيه :
با حمله برق آسا المان به روسيه اشتوکا باز هم در نقش اصلي به همراه تانکها ظاهر شد بعد از اينکه اشتوکاها خطوط دفاعي روسها رو از هم ميپاشوندن تانکها وارد عمل ميشدند که اين استراتژي اصلي نبرد سريع بود.
با به محاصره در آمدن استالينگراد اشتوکا ها ماموريت جديدي يافتن حمله به تمام کاروان هايي که قصد رساندن آذوقه و مهمات رو به شهر داشتن و براي در هم شکستن روحيه مدافعان شهر بمباران شهر با بمب هاي يک تني ! با قدرت گرفتن نيروهاي زرهي شوروي اشتوکاها کم کم شکار مورد علاقه خودشون رو پيدا کردن يعني تانکها روسي ولي قبل از اون بايد تغييراتي در اسلحه خودشون ميدادند. اينجا بود که مرگبارترين نوع اشتوکا آماده شد به اين صورت که بجاي حمل بمب دو توپ رو حمل ميکرد نوک گلولهاي انفجاري اون از کاربيد تنگستن ساخته شده بود. که يکي از سخت ترين آلياژهاست و در ضمن چگالي بالايي هم داره و به راحتي زره تانکهاي روسي رو مثل کاغذ پاره ميکرد به خصوص که اشتوکا از بالا هم حمله ميکرد .

توپ مخوف اشتوکا :


[align=center][/align]

نتيجه براي ارتش روسيه فاجعه بار بود در نبردهاي بزرگ شرق مثل کورسک ويستولا خارکف تعداد زيادي تانک و خودرو رو شکار کردن بيخود نيست بهش لقب قصاب رو دادن !

[align=center][/align]

....

اشتوکاها تا اخرين روز جنگ يعني تا فتح برلين و تسليم آلمان فعال بودند و شکار ميکردن ولي به علت کم بودن پشتيباني جنگدهاي آلماني تلفاتشون در آخرجنگ زياد شده بود ولي هوز زهر دار بودند.

[align=center][/align]

خوب حالا بيايم سر معرفي مشهورتين خلبان اشتوکا کسي که استالين براي سرش جايزه گذاشته بود !
خوب ايشون اسمشون Hans-Ulrich Rudel هست .در تمام نبرهاي آلمان از لهستان تا فرانسه و انگليس و تا قلب روسيه حضور داشته.
شکارهاي ايشون هم به قرار زير هست : !
تانک : 519 !
وسيله نقليه : 800
رزمناو : 1
ناوشکن : 2
هواپيما روي زمين : 70
توپ : 150
قطار زرهي : 4
سرباز روسي : به تعداد کافي !

[align=center][/align]

حالا فهميدين چرا استالين برا سرش 100,000 روبل اون زمان جايزه گذاشت ???? !!!!
تقريبا يک ارتش رو نابود کرده اين بابا و wing-man هاش !
32 بار هم مورد اصابت قرار گرفته و مجبور به فرود شده که چند بارش پشت خطوط روسها بوده که هر بار جان سالم بدر برده و تا آخرين روز جنگ تو در خدمت بوده. وقتي آلمانها پيمان تسليم و خلع سلاح رو امضا کردن ايشون هنوز تو هوا به شکار مشغول بودند !

جالبه بدونين امريکايي ها در هنگام ساختن هواپيماي از اشتوکا به عنوان الگو استفاده کردن و از اين قاي خلبان به عنوان مشاور در ساخت و آزمايش استفاده کردن.

هواپيماهاي صدمه ديده ايشون :

[align=center][/align]


...............................................

منابع اينترنت با تخليص .

ويکيپديا :

Wiki
و
Wiki 2

و چند سايت ديگر

نويسنده : Stuka

سايت ميليتاري



تمام عكسها به گالري انتقال يافتند

Babakim1

[Babakim1 46]

[color=brown]به بخش هواپیماهای نظامی انتقال يافت[/color]

[Azarakhsh 1,068]

مطلب جالبی بود!!
من فکر کردم خودتون نوشتین بعد دیدم تا نوشتین با تلخیص!!

راستی قسمت آخرش خیلی جالب بود در باره ی اون خلبانه !!
من بیشتر از تک خال ها خوشم میاد!!

[SAEID 2,832]

تشکر اشتوکا جان مطلب جالبی بود.

تو شبیه ساز با این جنگنده پرواز کردم و یه کمی برخلاف وصفهای خوبش پرواز باهاش سخته! یعنی سختتر از رقبای روسی و آمریکاییش! ولی اگه پرواز رو یاد بگیری تقریبا میشه به پدافندهای سنگین هم نفوذ کرد و هدف و زد و برگشت! در بمباران شیرجه ای هم اگه اصول رو رعایت کنی دقت 100% داره!

درباره اون خلبان هانس اولریخ رادل هم نظری ندارم جز اینکه احتمالا دوپینگ کرده!

اون جناب ارنست اودل هم برترین تکخال آلمان زنده مونده از جنگ جهانی اول بود که سرانجام مجبورش کردن خودکشی کنه! همین!

[Stuka 8,826]

درسته سعيد جان و به همين خاطر بود که خلبانان اشتوکا بايد آموزش هاي بيشتري رو نسبت به بقيه خلبانان ميديدند .
نکته ديگه هم اين بود که اشتوکاها هميشه در دسته هاي چنتايي به هدف حمله ميکردند که در تمام اون پيروزي هايي که در پست اول گفتم Hans-Ulrich Rudel فرمانده دسته بود.

[armani 2,666]

اشتوكا جان سلام

خب اينبار يكي خوش قول بود و سريعا پستي كه قولش رو داده بود اماده كرد. مطلب كاملي بود.
خب سوالام اينه كه سوخت مصرفي اشتوكا چي بود ؟ و چرا اين بمب افكن سنگين بود؟ ممنون

[newday 3]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/190px-Hans_Ulrich_Rudel.jpg[/img]

روحش شاد يعني دمش گرم!
چه آدم كاردرستي بوده!
به اين ميگن سرباز
ايشون چجوري كشته شد ؟

[Stuka 8,826]

خوب علت سنگين بودن همون طور که نوشتم از صفحات فولادي در ساخت برخي قسمت ها استفاده شده بود براي محافظت در برابر گلوله. چون اين هواپيما در هنگام شيرجه به دشمن خيلي نزديک ميشد 450 m پس بايد مقاومت خوبي هم در برابر گلولها ميداشت. که در عمل هم همين طور بود و علت ديگه اينکه با توجه به ماموريت ويژه يعني ضد تانک و غيره بايد مهمات سنگيني رو هم حمل ميکرد. به توپ هاي اون در پست اول دقت کنيد ! و اينکه اين کار احتياج به موتور قوي داشت که
خنک کردن اين موتور با هوا امکان پذير نبود و با آب خنک ميشد که همه اينها باعث سنگين شدن اون ميشد که البته چون يک بمب افکن بود زياد مهم نبود.
در مورد خلبانش هم ايشون کشته نشد ! و بعد از جنگ هم زنده بود و همون طور که گفتم جزو مشاوران در ساخت هواپيما A-10 امريکا بودن و در سال 1982 به مرگ طبيعي دار فاني رو وداع گفتند.!

[worior 25,866]

ممنون خيلي عالي و جالب بود !

[quote]تانک : 519 !
وسيله نقليه : 800
رزمناو : 1
ناوشکن : 2
هواپيما روي زمين : 70
توپ : 150
قطار زرهي : 4
سرباز روسي : به تعداد کافي !
[/quote]

فقط ميتونم بگم


چند عدد اشتوكا ساخته شده و چه تعداد منهدم شدند آماري در اين مورد هست !

يه مسله در مورد اين هواپيماهاي با موتور قوي وجود داره ! اگر بدنه رو سنگين نكنند ملخ گشتاور رو به بدنه انتقال ميده و هميشه اگر رادر رو ول كني ياد در خلباني دقت نداشته باشي ممكنه هواپيما شروع كنه به گردش رول حول محور خودش و مرتب بچرخه ! علت اينكه ميبينيد پس از خوردن يك هواپيما شروع به گردش هاي سريع حول همين محور ميكنه و سقوط ميكنه !
اما اين هواپيماها با سنگين كردن بدنه و مقاوم كردن اون ضمن گرفتن اين امكان از موتور باعث مقاومت بالايي در ميدان نبردشدند !


نوع بال اون شباهت زيادي به بال پردندگانداره ابتدا از عقب رو به جلو متمايل شده و بعد دوباره به عقب برميگرده با ايرفيول يا قطر بال ظخيم.
كه قطر بال باعث ميشه روي بال در هنگام شيرجه جريان پهن بشه و به سرعت عبور نكنه ٬ اين عبور نكردن باعث زياد شدن زمان شيرجه ميشه و زماني كه از شيرجه ميخواد خارج بشه دو فلپ پايين مياد و و باعث ميشه تا انتعاي بال كه رو به عقب رفته به سمت زير كشيده بشه و به سرعت باعث سعود ميشه !

كلا طراحي جالبي داره !

فكر ميكنم يكي ديگه از دلايلي كه چرخها رو ثابت گذاشتند اطمينان از مورد اصابت قرار گرفتن بوده باشه چون ممكنه زير هواپيما مورد اصابت قرار بگيره و ارابه فرود باز نشه ! كه بخاطر فرودهاي سريع و سنگين ارابه محكمي براش ساختند.

[Stuka 8,826]

يه چيز ديگه که يادم رفت بگم اينکه اين بابا از اون چند باري که پشت خطوط روسها سقوط کرده بود يک بارش رو توسط روسها دستگير ميشه ولي فرار ميکنه !
البته با يک گلوله در شونش !!!!
عجب خوش شانسي بوده اگه دست استالين بهش ميرسيد...

[worior 25,866]

100 هزار روبل ضرر ! حيف شداز دستشون پريد !

[hans 162]

stuka عزیز خیلی خوب و مفید بود. واقعا جزو بمب افکنهایی بود که در رنج خودش همتایی نداشت. تنها il2 رو با ان مقایسه می کنند که باز اشتوکا از ان برتر است. البته فکر کنم نقش جنگنده را هم داشته . زیرا بدون حمل بمب و ... سبک بوده است.
المانها از این هواپیما حدود 6500 فروند ساختند. کمپانی یونکرس واقعا بمب افکنهای عالی را ان موقع ساخته بود.
نام کارخانه ای ان Junkers Ju 87 هست.

دستت درد نکند.

این هم چند تا عکس از این بمب افکن موفق
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Bundesarchiv_Bild_183-J20509%2C_Russland%2C_Kampf_um_Stalingrad%2C_Luftangriff.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Bundesarchiv_Bild_183-1987-1210-502%2C_Polen%2C_Stukas.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Bundesarchiv_Bild_101I-646-5188-17%2C_Flugzeuge_Junkers_Ju_87.jpg[/img]

این ها را در سایز اصلی گذاشتم زیرا چون عکس قدیمی است حجم زیادی ندارد و همچنین باعث به هم خوردن قالب سایت هم نمی شود.

[worior 25,866]

6500 فروند ! اينقدر خلبان داشتند !
شبيه ساز il2 رو داشتم خیلی جلب بود یادش بخیر !

[hans 162]

واربور
به تعداد خود بمب افکنها که خلبان نداشتند. زیرا خیلی جاها بمب افکن از بین می رفت و خلبان زنده می ماند. مثالش همین هانس که تکخال بود. چندین هواپیما از دست داده بود ولی خودش زنده بود.
جدا از ان کلا المانها خلبان زباد داشتند که قبل جنگ تربیت شده بودند. تو مقاله ی فولکشترومها در یکی از پستها این رو توضیح داده بودم.

[worior 25,866]

قبول دارم هانس عزيز .

ولي برادر يعني يونكرس مگه فقط همين مدل رو ساخته ؟! هينكل يا مسر اشميت كه كلي ديگه هواپيما ساختن ! تازه اين يكي دونفره است ! با احتساب بايد تعداد زيادي خلبان رزرو و آماده به خدمت داشته باشند!! كسي ميدونه آلمان چه تعاد خلبان داشت ... زمان جنگ هواپيماهاي زيادي هم وجود داشتند كه بصورت گلايدر پرواز ميكردند و ابعاد بزرگي هم داشتند مثلا 20 يا 30 نفره !

البته يك دليل ديگه هم ميتونه موجود باشه و اونهم انهدام تعداد زيادي از اينها روي زمين .