arash_slayer

تاپیک جامع رهبر آلمان نازی ..آدولف هیتلر

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[right]ظاهرا این تاپیک قدیمی هست من فقط به یکی دو نکته اشاره می کنم که شاید چند صفحه بشه[/right]
[right]الف- درباره عدم معروفیت آقا محمد خان این مسئله درباره تمام قاجاریه صادق هست.یعنی غیر از عباس میرزا مردم درباره همشون ذهنیت بدی دارن. شاید علتش تبلیغات دوران رضاشاه بر علیه قاجاریه باشه که سعی می کرد اونها رو خراب نشون بده و خودش رو خوب[/right]
[right]ب- درباره اینکه چرا کسی رو دوست داره یا نداره (حالا هیتلر یا هرکس) دلیل اولش همذات پنداری هست. دوستانی که عاشقانه هیتلر رو دوست دارند یه جورهایی بااون همذات پنداری می مکنن. کسی که به تکنولوژی علاقه داره وقتی که می بینه المان توی جنگ جهانی تقریبا در تمام موارد فنی از همه کشورها جلو بوده این مسئله رو از چشم هیتلر می بینه و جذب اون می شه. در موارد دیگه هم همین طور هست[/right]
[right]ج- اصولا اون چیزی که در بیرون ذهن ما وجود داره الزاما ممکنه با اون چیزی که در ذهن ما وجود داره منطبق نباشه. من ممکنه در ذهن خودم دخترم رو خوشگلترین دختر دنیا بدونم درحالیکه در دنیای واقعی ممکنه اینجور نباشه. خیلی از دوستان هیتلر رو مدیر کارامدی می دونستند در صورتیکه اگر درست تاریخ رو بخونید عقیده غلطی هست. اتفاقا در زمان هیتلر اون نظم اهنین نژاد ژرمن ترک برداشت و با بازگذاشته شدن دست ادمهایی مثل گورینگ مملکت به سمت ویران شدن رفت. اگر جنگ هم روی نمی داد المان زمین می خورد. دوستان می تونند به کتاب ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ نوشته پل کندی مراجعه کنند تا با آمار و سند و مدرک این مدعا براشون ثابت بشه. به هرحال منظورم اینه که خیلی از دوستان یه تصویری از هیتلر توی ذهنشون درست کردن که با واقعیت جور در نمیاد. در این باره نمی شه به کسی ایراد گرفت. تقریبا همه ما همین طور هستیم. همه ما جلال الدین محمد خوارزمشاه رو جوان خوب و شجاعی می دونیم که دربرابر مغول مردانه جنگید ولی اگر زندگی نامه ش رو تا ته ته بخونید می فهمید که کمتر از چنگیز جنایت نکرد . درباره شاه اسماعیل هم همین طور درباره نادر قلی هم همین طور و خیلی های دیگه[/right]
[right]د-اینکه هیتلر در جهان محبوب باشه من یکی قبول ندارم. الان فکر کنم محبوب ترین فرد جهان جاستین بیبر هست یا سلناگومز. اینکه چون ما دنبال این مسائل نظامی هستیم فکر کنیم بقیه جهان هم دنبال همین مسائل می گردن اشتباه[/right]
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

در مورد ما ایرانی ها ...

یکی از دلایلش نفرتمون از روسها و انگلیسی هاست .........

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نظر شخصی من:
1- لیاقت مداری رو که آرزو دارم تو مملکتم ببینم در آلمان نازی وآلمان امروز میبینم.(لازم به ذکره که علاقه من به ماشین جنگی المان نازی و تکنولوژی آلمان دلیل نمیشه که کشته و مرده آلمانی باشم)
2-تن جزیره دزدان دریایی رو لرزوندن(انگلیس) در اوردن بابای شوروی و به چالش کشیدن امریکا.
3-بهترین بودن در هر زمینه ای
همه اینا در سایه رهبری [b]هیتلر [/b] ویرایش شده در توسط farhad1124

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='RezaKiani' timestamp='1354850402' post='286865']
[right]ظاهرا این تاپیک قدیمی هست من فقط به یکی دو نکته اشاره می کنم که شاید چند صفحه بشه[/right]
[right]الف- درباره عدم معروفیت آقا محمد خان این مسئله درباره تمام قاجاریه صادق هست.یعنی غیر از عباس میرزا مردم درباره همشون ذهنیت بدی دارن. شاید علتش تبلیغات دوران رضاشاه بر علیه قاجاریه باشه که سعی می کرد اونها رو خراب نشون بده و خودش رو خوب[/right]
[right]ب- درباره اینکه چرا کسی رو دوست داره یا نداره (حالا هیتلر یا هرکس) دلیل اولش همذات پنداری هست. دوستانی که عاشقانه هیتلر رو دوست دارند یه جورهایی بااون همذات پنداری می مکنن. کسی که به تکنولوژی علاقه داره وقتی که می بینه المان توی جنگ جهانی تقریبا در تمام موارد فنی از همه کشورها جلو بوده این مسئله رو از چشم هیتلر می بینه و جذب اون می شه. در موارد دیگه هم همین طور هست[/right]
[right]ج- اصولا اون چیزی که در بیرون ذهن ما وجود داره الزاما ممکنه با اون چیزی که در ذهن ما وجود داره منطبق نباشه. من ممکنه در ذهن خودم دخترم رو خوشگلترین دختر دنیا بدونم درحالیکه در دنیای واقعی ممکنه اینجور نباشه. خیلی از دوستان هیتلر رو مدیر کارامدی می دونستند در صورتیکه اگر درست تاریخ رو بخونید عقیده غلطی هست. اتفاقا در زمان هیتلر اون نظم اهنین نژاد ژرمن ترک برداشت و با بازگذاشته شدن دست ادمهایی مثل گورینگ مملکت به سمت ویران شدن رفت. اگر جنگ هم روی نمی داد المان زمین می خورد. دوستان می تونند به کتاب ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ نوشته پل کندی مراجعه کنند تا با آمار و سند و مدرک این مدعا براشون ثابت بشه. به هرحال منظورم اینه که خیلی از دوستان یه تصویری از هیتلر توی ذهنشون درست کردن که با واقعیت جور در نمیاد. در این باره نمی شه به کسی ایراد گرفت. تقریبا همه ما همین طور هستیم. همه ما جلال الدین محمد خوارزمشاه رو جوان خوب و شجاعی می دونیم که دربرابر مغول مردانه جنگید ولی اگر زندگی نامه ش رو تا ته ته بخونید می فهمید که کمتر از چنگیز جنایت نکرد . درباره شاه اسماعیل هم همین طور درباره نادر قلی هم همین طور و خیلی های دیگه[/right]
[right]د-اینکه هیتلر در جهان محبوب باشه من یکی قبول ندارم. الان فکر کنم محبوب ترین فرد جهان جاستین بیبر هست یا سلناگومز. اینکه چون ما دنبال این مسائل نظامی هستیم فکر کنیم بقیه جهان هم دنبال همین مسائل می گردن اشتباه[/right]
[/quote]
سلام
من تازه وارد هستم اینجا ولی فکر میکنم اینکه میگید آلمان در مسیر اضحلال بود رو یه کم برعکس گفتید
البته من مطالعه نداشتم ولی عمده چیزی که از هیتلر گفته میشه نجات آلمان ورشکسته بعد جنگ ول هست


در مورد
[quote]
[right]د-اینکه هیتلر در جهان محبوب باشه من یکی قبول ندارم. الان فکر کنم محبوب ترین فرد جهان [b]جاستین بیبر[/b] هست یا سلناگومز. اینکه چون ما دنبال این مسائل نظامی هستیم فکر کنیم بقیه جهان هم دنبال همین مسائل می گردن اشتباه[/right]
[/quote]
یکی دیگه رو مثال میزدی ، این یکی در چهر سوق عالم منفوره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در راستای پاسخ به موضوع تاپیک بر این اساس که هیتلر محبوبیت جهانی داره
بله به نظرم این محبوبیت وجود داره هر چند معتقدم آمریکا با تبلیغاتی کاملا منفی سعی میکنه چهره نئونازی ها رو وحشتناک ترسیم کنه از جمله اون عکسهایی که همه میبینیم با هیکل درشت و سر کچل و خالکوبی هایی جهت دار
یا همان قاتل نروژی که من میگم کاملا جهت دار فقط قصد تخریب چهره نازی ها رو داشتند که نازی ها رو تروریست و قاتل معرفی کنن

یعنی الان اگه من از نازی ها طرفداری کنم ذهنیت اکثریت میره به اون سمت در حالی که اگه منو از نزدیک ببینن 180 درجه با ذهنیتشون فرق میکنم
من سعی میکنم مثال هایی از گوشه کنارهای جهان در مورد محبوبیت هیتلر بزنم
الان در کشور آلمان امروزی نازی ها البته نه به این نام ولی با همان منش در پارلمان کرسی دارن که با نام حزب دموکرات ملی آلمان فعالیت میکنن برای اطلاعات بیشتر در مورد این حزب جستجو کنید یا حتی پس از جنگ جهانی دوم در آلمان حزب رایش سوسیالیست به وجود اومد که کاملا و رسما طرفداری از هیتلر میکرد این حزب که 1949 بوجود اومده بود کم کم در حال اوج گیری بود که به علت قانون اساسی آلمان در سال 1952 ممنوع اعلام شد

الان به علت رکود شدید اقتصادی احزاب راست و ملی گراها در اروپا به قدرت دوباره میرسند از جمله این کشورها کشور یونان هست که نمونه بارز راه یابی "حزب فجر طلایی" به پارلمان بود از جمله کارهاشون هم در یک مورد دادن غذای مجانی به مردمی بود که از لحاظ اقتصادی در فشار بودن

در یوتیوب کلیپی از احمدی نژاد که در مورد هلوکاست و نفی اون حرف زده بود در زیرش کامنت های جالبی نوشته شده بود از کشورها و افراد مختلف که تایید میکردن و بحث میکردن که از
آلمان نازی و هیتلر چهره بدی نشون داده شده و قضیه اون طور که میگن نبوده.
http://www.youtube.com/watch?v=ykd-syzZ4ZY

پس میبینیم که هیتلر محبوبیتی جهانی داره هرچند منکر این امر نمیشم که هنوز چهره نازی ها در افکار بسیازی زشت حک شده که میتونم دعوت به مطالعه بیشتر بکنم
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این دوستانی که ادعا کردن ، جنگ جهنای دوم رو فول هستن :

بگن ببینم :

آخرین لشگر آلمانی که تو آفریقا تسلیم شد ؟

مشخصات کامل یوزر نیم من ؟
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببخشید دوست عزیز. من از اولش توی بحث %

[right]ببخشید دوست عزیز. من از اولش توی بحث نبودم اما واقعا دونستن اینکه آخرین لشکر المان که از افریقا فرار کرد به چه دردی می خوره؟ کدوم یکی از مشکلات ما رو حل می کنه؟[/right]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='RezaKiani' timestamp='1402627612' post='385350']
ببخشید دوست عزیز. من از اولش توی بحث %

[right]ببخشید دوست عزیز. من از اولش توی بحث نبودم اما واقعا دونستن اینکه آخرین لشکر المان که از افریقا فرار کرد به چه دردی می خوره؟ کدوم یکی از مشکلات ما رو حل می کنه؟[/right]
[/quote]
سلام جناب کیانی .

منظور من ، انتقاد به کسانی بود که بدون دانستن کوچکترین جزییاتی و اطلاعاتی ، چرند مینویسن .

مطلق گرایی ، به هر شکلی ، از نظر من ، ایراد داره .

این که بگیم مثال :

هیتلر پیامبر بوده !!!

یا

اینکه هیتلر تنها جنایتکار تاریخ بوده .

خوب میدونید که منظورم چی هست .

اما جواب اون دو تا سوال :

آخرین لشگر آلمانی که در آفریقا تسلیم متفقین شد ، 164 پ.ن به فرماندهی سرلشگر ستاد ، کورت فرایهر فون لیبن اشتاین
[url="http://en.wikipedia.org/wiki/Kurt_Freiherr_von_Liebenstein"]Kurt Freiherr von Liebenstein[/url] درتاریخ 12 می 1942 .

فون لیبن اشتاین :

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/67/Bundesarchiv_Bild_146-2005-0130%2C_Trent_Park_Camp.jpg/300px-Bundesarchiv_Bild_146-2005-0130%2C_Trent_Park_Camp.jpg

نشان واحد :

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/58/164th_Infanterie-Division_Logo.jpg/50px-164th_Infanterie-Division_Logo.jpg .

منابع :

http://www.desertwar.net/german-164th-infantry-division.html

http://en.wikipedia.org/wiki/164th_Infantry_Division_(Wehrmacht)

http://en.wikipedia.org/wiki/Kurt_Freiherr_von_Liebenstein

http://www.lexikon-der-wehrmacht.de/Gliederungen/Infanteriedivisionen/164ID-R.htm

در آخر هم ، اگر توهینی شد ، بنده عذرخواهی میکنم .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نام خدا

 

کتاب دوم(1) متن تغییر نیافته از افکار آدولف هیتلر در سیاست خارجی است که در 1928 نوشته شده است. آن را پس از نبرد من نوشت و در طول عمرش منتشر نکرد. این کتاب در 1928 منتشر نشد زیرا در آن زمان نبرد من فروش خوب نداشت و ناشر آن فرانتز اهر ناخف(2) به هیتلر گفت که کتاب دوم مانع فروش بیشتر میشود.


مطالب


ترتیب فصول به شرح ذیل است:


جنگ و صلح

ضرورت اعتصاب
نژاد و اراده در مبارزه برای قدرت
سیاست خارجی آلمان ها
سیاست های خارجی ناسیونال سوسیالیست
نیازها و اهداف آلمان
سیاست های رایش دوم
قدرت نظامی و استدلال غلط مرمت مرزی به عنوان هدف
ناامیدی درمورد وضعیت اقتصادی
ضرورت یک سیاست خارجی فعال
آلمان و روسیه
سیاست خارجی آلمان
اهداف آلمان
انگلستان به عنوان یک متحد
ایتالیا به عنوان یک متحد
خلاصه


کتاب دوم و نبرد من


شباهات و تفاوت هایی بین کتاب دوم و نبرد من وجود دارد. همانطور که در نبرد من هیتلر اعلام نمود که یهودیان مخالفان ابدی او و خطرناکترین آنان بودند. همانطور که در نبرد من هیتلر چیزی را که مورخ آلمانی اندریاس هیلگروبر(3) آن را اشتافن پلن (4) (نقشه مرحله به مرحله) مینامید را مشخص کرد. هیتلر هرگز از واژه اشتافن پلن استفاده نمیکرد اما هیلگروبر در کتابی که در 1965 نوشت(استراتژی هیتلر(5)) این عنوان را ابداع کرد. در مرحله اول باید یک بنای عظیم نظامی ساخته میشد تا معاهده ورسای سرنگون شود، و تشکیل اتحاد با ایتالیای فاشیست و امپراطوری بریتانیا نیز جزو مرحله اول بود. در مرحله دوم باید جنگ های رعد و برقی(6) و سریع در مورد ایتالیا و انگلستان در برابر فرانسه و متحدانش در اروپا از جمله چکسلواکی، لهستان، رومانی، یوگسلاوی که در برابر هیتلر ایستاده بودند انجام میشد. مرحله سوم جنگی بود که هیتلر آنرا رژیم یهودی بلشویک اتحاد جماهیر شوروی میدانست و باید معدوم میشد.


برعکس نبرد من در کتاب دوم هیتلر مرحله چهارم به اشتافن پلن اضافه کرد. او میدانست که در آینده دور مبارزه ای برای سلطه بر جهان بین ایالات متحده و اتحاد اروپا که شامل (ارتباط جدید بین کشورها و تشکیل ایالت هایی با ارزش نژادی بالا) بود در خواهد گرفت. کتاب دوم همچنین بیانگر چشم اندازی متفاوت با نبرد من درباره ایالات متحده است و در کتاب دوم هیتلر اعلام میکند که خطرناکترین حریف آلمان در صحنه بین المللی اتحاد جماهیر شورویست. در این کتاب هیتلر بیان کرد که برای اهداف فوری اتحاد شوروی هنوز هم خطرناک است اما در بلند مدت خطرناکترین حریف بالقوه آمریکاست.




cgw3z2e3f4jygdywcqf4.jpg

ایده ها در روابط بین المللی


از دشمنان بالقوه آلمان هیتلر ایالات متحده را خطرناکترین میپنداشت. در مقابل آن انگلیس را به عنوان قدرت آریایی میدید که در ازای چشم پوشی آلمان از جاه طلبی های نیروی دریایی و استعمار گری، با آلمان متحد میشد. هیتلر نظریه اینکه مردم روسیه اسلاو و نژاد پست انسانی و ناتوان از تفکر هوشمندانه اند را رد نموده و در نتیجه بر این باور بود که بر مردم روسیه یک باند یهودی بی منطق و خونخوار حکومت میکند. در مقابل اکثر آمریکایی ها در نظر هیتلر آریایی بودند اما آریایی هایی که یک طبقه ثروتمند یهودی بر آنان حاکم است. در نظر هیتلر این ممکن بود یک ترکیب آریایی باشد و با حکومت یهودی ساخته شده و همین ایالات متحده را خطرناک میسازد.


پادشاهی انگلستان


در کتاب دوم، هیتلر یک اتحاد برای انگلیس و آلمان براساس مصالح سیاسی و تصور دو قدرت آلمانی که متحدان طبیعی بودند، میخواست. هیتلر در ادامه نوشت که هیچ کس در انگلیس نمیتواند نتیجه گیری کند که این اتحاد خوبی برای آلمان است، اما انگلیس منافعش را پیش میبرد. با این حال هیتلر معتقد بود که مبارزه مداوم بین حمله به یهودیان در برابر سنت های قدیمی بریتانیا برای کنترل بریتانیا وجود دارد و شانس اتحاد انگلیس و آلمان بر مبنای حمله به یهودیان ممکن بود با موفقیت انجام شود. هیتلر تا حدودی خوب پیش رفت، با این ادعا که:


غرایز آنگلوساکسون هنوز خیلی تیز و زنده است و کسی نمیتواند از پیروزی کامل یهودیان صحبت کند، بلکه(یهود)هنوز هم مجبور به تنظیم منافع خود با انگلیسی هاست. اگر یهودیان در انگلیس پیروز میشدند منافع انگلیسی را پس زمینه میکردند و عقب میراندند.... اما اگر بریتانیا پیروز میشد پس از آن تغییر نگرش انگلستان در مورد آلمان هنوز هم میتوانست انجام شود.

 

برگردان: shaghayegh
 

پ.ن

1Zweites Buch
2Franz Eher Nachf
3Andreas Hillgruber
4Stufenplan
5Hitlers Strategie
6lightning wars

ویرایش شده در توسط shagh1094
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نام خدا

کتاب دوم(1) متن تغییر نیافته از افکار آدولف هیتلر در سیاست خارجی است که در 1928 نوشته شده است. آن را پس از نبرد من نوشت و در طول عمرش منتشر نکرد. این کتاب در 1928 منتشر نشد زیرا در آن زمان نبرد من فروش خوب نداشت و ناشر آن فرانتز اهر ناخف(2) به هیتلر گفت که کتاب دوم مانع فروش بیشتر میشود.مطالبترتیب فصول به شرح ذیل است:جنگ و صلحضرورت اعتصابنژاد و اراده در مبارزه برای قدرتسیاست خارجی آلمان هاسیاست های خارجی ناسیونال سوسیالیستنیازها و اهداف آلمانسیاست های رایش دومقدرت نظامی و استدلال غلط مرمت مرزی به عنوان هدفناامیدی درمورد وضعیت اقتصادیضرورت یک سیاست خارجی فعالآلمان و روسیهسیاست خارجی آلماناهداف آلمانانگلستان به عنوان یک متحدایتالیا به عنوان یک متحدخلاصهکتاب دوم و نبرد منشباهات و تفاوت هایی بین کتاب دوم و نبرد من وجود دارد. همانطور که در نبرد من هیتلر اعلام نمود که یهودیان مخالفان ابدی او و خطرناکترین آنان بودند. همانطور که در نبرد من هیتلر چیزی را که مورخ آلمانی اندریاس هیلگروبر(3) آن را اشتافن پلن (4) (نقشه مرحله به مرحله) مینامید را مشخص کرد. هیتلر هرگز از واژه اشتافن پلن استفاده نمیکرد اما هیلگروبر در کتابی که در 1965 نوشت(استراتژی هیتلر(5)) این عنوان را ابداع کرد. در مرحله اول باید یک بنای عظیم نظامی ساخته میشد تا معاهده ورسای سرنگون شود، و تشکیل اتحاد با ایتالیای فاشیست و امپراطوری بریتانیا نیز جزو مرحله اول بود. در مرحله دوم باید جنگ های رعد و برقی(6) و سریع در مورد ایتالیا و انگلستان در برابر فرانسه و متحدانش در اروپا از جمله چکسلواکی، لهستان، رومانی، یوگسلاوی که در برابر هیتلر ایستاده بودند انجام میشد. مرحله سوم جنگی بود که هیتلر آنرا رژیم یهودی بلشویک اتحاد جماهیر شوروی میدانست و باید معدوم میشد.برعکس نبرد من در کتاب دوم هیتلر مرحله چهارم به اشتافن پلن اضافه کرد. او میدانست که در آینده دور مبارزه ای برای سلطه بر جهان بین ایالات متحده و اتحاد اروپا که شامل (ارتباط جدید بین کشورها و تشکیل ایالت هایی با ارزش نژادی بالا) بود در خواهد گرفت. کتاب دوم همچنین بیانگر چشم اندازی متفاوت با نبرد من درباره ایالات متحده است و در کتاب دوم هیتلر اعلام میکند که خطرناکترین حریف آلمان در صحنه بین المللی اتحاد جماهیر شورویست. در این کتاب هیتلر بیان کرد که برای اهداف فوری اتحاد شوروی هنوز هم خطرناک است اما در بلند مدت خطرناکترین حریف بالقوه آمریکاست.

cgw3z2e3f4jygdywcqf4.jpg

ایده ها در روابط بین المللیاز دشمنان بالقوه آلمان هیتلر ایالات متحده را خطرناکترین میپنداشت. در مقابل آن انگلیس را به عنوان قدرت آریایی میدید که در ازای چشم پوشی آلمان از جاه طلبی های نیروی دریایی و استعمار گری، با آلمان متحد میشد. هیتلر نظریه اینکه مردم روسیه اسلاو و نژاد پست انسانی و ناتوان از تفکر هوشمندانه اند را رد نموده و در نتیجه بر این باور بود که بر مردم روسیه یک باند یهودی بی منطق و خونخوار حکومت میکند. در مقابل اکثر آمریکایی ها در نظر هیتلر آریایی بودند اما آریایی هایی که یک طبقه ثروتمند یهودی بر آنان حاکم است. در نظر هیتلر این ممکن بود یک ترکیب آریایی باشد و با حکومت یهودی ساخته شده و همین ایالات متحده را خطرناک میسازد.پادشاهی انگلستاندر کتاب دوم، هیتلر یک اتحاد برای انگلیس و آلمان براساس مصالح سیاسی و تصور دو قدرت آلمانی که متحدان طبیعی بودند، میخواست. هیتلر در ادامه نوشت که هیچ کس در انگلیس نمیتواند نتیجه گیری کند که این اتحاد خوبی برای آلمان است، اما انگلیس منافعش را پیش میبرد. با این حال هیتلر معتقد بود که مبارزه مداوم بین حمله به یهودیان در برابر سنت های قدیمی بریتانیا برای کنترل بریتانیا وجود دارد و شانس اتحاد انگلیس و آلمان بر مبنای حمله به یهودیان ممکن بود با موفقیت انجام شود. هیتلر تا حدودی خوب پیش رفت، با این ادعا که:غرایز آنگلوساکسون هنوز خیلی تیز و زنده است و کسی نمیتواند از پیروزی کامل یهودیان صحبت کند، بلکه(یهود)هنوز هم مجبور به تنظیم منافع خود با انگلیسی هاست. اگر یهودیان در انگلیس پیروز میشدند منافع انگلیسی را پس زمینه میکردند و عقب میراندند.... اما اگر بریتانیا پیروز میشد پس از آن تغییر نگرش انگلستان در مورد آلمان هنوز هم میتوانست انجام شود.


برگردان: shaghayegh

لینک مقاله اصلی

انجمن ان اس استادیز

پ.ن1Zweites Buch2Franz Eher Nachf3Andreas Hillgruber4Stufenplan5Hitlers Strategie6lightning wars
خانم شقایق اینجا بایید واژه اریایی به واژه نژاد نوردیک ترجمه شود یا حد عقل در کنارش ژرمن یا نوردیک نوشته شود تا خواننده ایرانی یا افغانی دچار اشتباه نشود که منظور انها استن
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
درسالهای بین دو جنگ جهانی یکباردیگرروابط دوستانه ایران وآلمان تقویت گردید وآلمانیها نقش مهمی درصنعتی کردن ایران به عهده گرفتند. در سال1927 امتیاز حمل پست هوایی در سراسرایران به شرکت هواپیمایی یونکرس داده شد . درسال1928 ساختن قسمتی از راه آهن شمال به مقاطعه کاران آلمانی واگذارگردید و در سال ۱۹۳۰ اداره اموربانک ملی ایران نیز به کارشناسان آلمانی سپرده شد. وقتی آدولف هیتلر رهبرحزب ناسیونال سوسیالیسم در ژانویه 1933 ( دی ماه1311) زمام امورآلمان را در دست گرفت و رایش سوم را به وجود آوردروابط بین دو کشورواردمرحله جدیدی گردید. آلمانیها تبلیغات وسیعی در مورد مشترک بودن نژاد آریایی دو ملت ایران و آلمان و مشابهت هدفهای ملی دوکشوردرمبارزه با کمونیسم و امپریالیسم آغاز کرده و محبوبیت خود را دربین ایرانیان دو چندان نموده بودند. در نوامبر 1935 دکتر شاخت وزیراقتصاد آلمان به تهران آمد و مذاکرتی درباره توسعه روابط بازرگانی بین دو کشور به عمل آورد و متعاقب آن یک قرارداد در دسامبر 1935( آذر 1314) بین دو کشورامضا شد و مبادلات بازرگانی ایران و آلمان به سرعت توسعه یافت به طوری که در عرض پنچ سال صادرات آلمان به ایران پنچ برابر شد و آلمان نیز بزرگترین خریدار مواد خام صادراتی گردید. صدها مهندس وکارشناس آلمانی برای ایجاد و اداره صنایع جوان ایران استخدام شدند و کالاهای آلمانی با شرایط سهل مناسبی دراختیارایرانیان قرار می گرفت. درسال 1938 خط کشتیرانی مستقیم بین هامبورگ وخرمشهر دایر شد وشرکت هواپیمایی لوفت هانزا خط هوایی تهران - برلن را تاسیس کرد. دولت ایتالیا هم که متحد آلمان به شمار می رفت کمک های گرانبهایی در به وجود آوردن نیروی دریایی ایران نمود. ساختن و تحویل فوری کشتی هایی که دولت ایران سفارش داده بود،آموختن فنون دریانوردی به افسران جوان ایرانی که به ایتالیا فرستاده شده بودند واعزام مربیان و مستشاران ایتالیایی نیروی دریایی باعث شد که دولت ایران بتواند درمدت کوتاهی دارای نیروی دریایی کوچکی شده و پس از قرنها راسا دفاع از آبهای ساحلی خود دردریای خزر و خلیج همیشه فارس را به عهده بگیرد . خطوط راه آهن ايران و كمك در احداث آن توسط آلمان ها كه ديگر به كسِ پوشيده نيست و هنوزم كه هنوز است اگر از ساختمان های مجاور ساختمان اصلی راه آهن واقع در ميدان راه آهن به سقف آن بنگريم صليب شكسته معروف آلمان ها ( چليپای ما ) و عقاب آلمان ها قابل رويت و ديدن است . نازی آباد ازمحله های جنوب شهر تهران است. جنوب آن، به شهر ری، شرق آن به راه آهن تهران و غرب آن به بوستان ولایت (پادگان قلعه مرغی) متصل است . در طی جنگ جهانی دوم بخشی ازنازی آباد به نام چهارصد دستگاه توسط آلمان نازی ساخته شد و از آن زمان به بعد آنجا را نازی آباد نامیدند. از آنجا که محله ی نازی آباد و ایستگاه راه آهن (شرق نازی آباد) توسط رایش سوم یا همان آلمان نازی ساخته شد ، این محله نیزبه نام نازی آباد نامگذاری شد. در نازی آباد بیش از ۷۰ میدان وجود دارد . این محله را می توان دارای بافتهای شهری امروزی و جدید دانست. این محله دارای دوبازار درمنطقه جنوب تهران می باشد که به نام بازار اول وبازار دوم معروفند که برخلاف بسیاری از بازارهای تهران امروزی تر و مدرن تر هستند. منطقه نازی آباد تقريبا همه جايش مهم است، مثلا كارخانه دخانيات، چای جهان و پل پيچ كه ظاهرا قدمتی به اندازه تاريخ تهران دارد . در مورد نامگذاری نازی آباد روایت ضعیفی وجود دارد که ؛ زمین های این محله در زمان قاجار متعلق به یکی از زنان قاجار به نام نازخاتون بوده است ، که موثق نیست و تاریخدانان به هیچ وجه این روایت را تایید نمی کنند. منبع : UNKNOWNWAR.BLOGFA
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
 
1634086.jpg
 
در سال ۱۹۴۴ سازمان جاسوسی آمریکا متوجه شد که آدولف هیتلر دیکتاتور آلمانی قصد فرار از کشورش را دارد. ترس از فرار هیتلر از این کشور باعث شد سازمان اطلاعاتی آمریکا یک هنرمند آرایشگر را برای بررسی تمام احتمالات در تغییر چهره هیتلر هنگام فرار استخدام کند. این آرایشگر نیز تمام تغییرات احتمالی روی چهره هیتلر را بررسی و تغییرات خود را در عکس ها اعمال کرد. آمریکایی ها قصد داشتند با این کار سربازانشان را با چهره های شبیه سازی شده آشنا کنند تا بتوانند رهبر نازی ها را در صورت مشاهده شناسایی کنند.
 
این عکس ها برای اولین بار در سال ۱۹۹۰ توسط مجله آلمانی اشپیگل به صورت عمومی چاپ شد.
 
1634091.jpg
 
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

علت محبوبیت آدولف هیتلر آلمان  خاکستر شده رو تبدیل به ابرقدرت کرد

اقتصاد آلمان خیلی سریع پیشرفت کرد بقول چنتا نویسنده خیلی سخت یک جوون بیکار پیدا میشد و آلمان شبیه کندوی عسلی شده بود که همه زنبورها تلاش میکردند

ویرایش شده در توسط Mohsen7719

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

هیتلر واقعا در سخنرانی کم نظیر بود ...بسیار پر انرژی با سلابت حرف می زد... البته هیتلر اوج و عظمتش رو مدیون یاران بزرگی مثل گوبلز و بقیه هستند ... در واقع گاهی اوقات در تاریخ پیش میاد که در یک برهه زمانی تعداد زیادی نخبه دور هم جمع میشند و باعث پیشرفت ناگهانی ان سرزمین میشند که برای المان هم همینطور بوده...

 

هیتلر تا قبل از جنگ با یهودی ها ارتباط زیادی داشته...یک از دلایل رشد سریع اقتصاد المان (علی رغم تلاش بسیار حزب نازی و انگیزه بالای مردم خود المان) سرمایه گذاری یهودی ها در این کشور بوده! برخلاف اون چیزی که گفته میشه یهودی ها با هیتلر در اترباط بودند و منجر به احیای اقتصاد المان شدند.

دلیل اینکه هیتلر در سخنرانیهاش از یهودی ها بد میگه هم توافق سران صهیونیست با المان بوده تا همه یهودی ها رو از اروپا به سمت فلسطین بکشونند... البته اخطار و حرف کافی نبود و لذا نیاز به یک جنگ در اروپا بود!

 

صهیونیست ها همواره در طول تاریخ زیر ردای یک امپراطوری قایم میشدند... از زمان هخامنشیان گرفته تا روم و روسهای تزار و انگلیسیها و غیره! به علت اینکه اونها از ابتدای خلقتشون به ربا خواری انباشت ثروت ملت ها می پرداختند لذا  اقتصاد جهان رو عملا در اختیار داشتند... 

صهیونیستها نمی تونستند ببینند در جهان چندین قدرت وجود داره...اداره و نفوذ در جهان چند قطبی برای اونها سخت بود... لذا ایجاد یک جنگ در اروپا و به جان هم انداختن کشورها می تونست اونها رو به دو هدف بزرگ برسونه: 1. قدرتهای بزرگ جهان با الین جنگ تضعیف میشند 2. با وجود یک جنگ بزرگ یهودیها مجبور به مهاجرت و فرار به فلسطین میشند.... 

بعد از جنگ امریکا به ابرقدرتی رسید و شوروی هم قدرت شرق رو در دست گرفت و عملا جهان چند قطبی به جهان دو قطبی تبدیل شد که باب میل صهیونیستها بود... اونها برای داشتن توجیه اشغال فلسطین هم به افسانه سازی های هلوکاست روی اوردند... عکسهای جعلی و دست کاری شده رو رو کردند ... بازماندگان نازی رو با وعده ها و تهدید ها مجبور به گفتن حقایقی که خودشون می خواستند کردند وبا نفوذی که در رسانه ها داشتند همه چیز رو به نفع خودشون تموم کردند.

 

به رودلف هس و سخنانش در دادگاه نونبرگ نگاه کنید.  http://www.aparat.com/v/MWYoQ

.. اون به خاطر عدم قبول وعده های صهیونیست ها با اینکه یک سفیر سیاسی المان بود به حبس ابد محکوم شد! و از ترس اینکه یه روزی برخی حقایق رو بگه در سن 93 سالگی در زندان خفش کردند! و گفتند که خودکشی کرده(در سالهای اخر فشار زیادی به افکار عمومی مبنی بر ازادی اون بعد از 45 سال تحمل زندان شده بود!)

هیتلر یک انسان خوب نبوده اما به مراتب از چرچیل و استالین و ترومن بهتر بوده.... هیتلر یک منجی نبوده بلکه از دید من بیشتر فدای حرص و طمع زیادی که داشته شده و این حرص و طمع اون رو داخل یک بازی خطرناک کرد که بازیگر اون صهیونیستهای یهودی اشغالگر قدس بودند!

همه می دونیم در جنگ جهانی دوم این فرانسه و انگلیس بودند که به المان اعلان جنگ دادند! وقتی هیتلر با المانی که هر روز در حال قوی تر شدن بود با درخواست صهیونیت ها مبنی بر تحویل فقط یهودی ها جوان و ثروتمند به اسرائیل مخالفت می کنه جنگ شروع میشه... هیتلر می خواست همه یهودی ها به اسرائیل برند اما اسرائیلی ها خواهان فقط ثروتمندان و جوانان بودند! 

در هر حال شکست المان ازهمون اول هم معلوم بود... شواهد هم نشون میده المان به هیچ وجه برای جنگ جهانی اماده نبود! تلاش برای صلح با انگلیس و روسیه وعدم درگیری با امریکا از نمونه هاش هست که خوب به دلایلی که می دونید نشد همه این قضیه رو تصدیق می کنند... چطور یک کشور محصور در خشکی با دسترسی محدود به ابهای ازاد بدون داشتن منابع زیزمینی و فسیلی می خواد با چندین کشور جهان از جمله انگلیس و فرانسه ،شوروی ،کانادا ،برزیل ،چین ، استرالیا نیوزیلند و ... بجنگه!؟ بازی بدی که المان رو گرفتار خودش کرد و اروپا رو با بیش از 100 میلیون نفر کشته و زخمی از قدرت برتر جهان به یک سگ دربند امریکا و صهیونیست ها تبدیل کرد...

ویرایش شده در توسط Argada
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.