تاپیک جامع رهبر آلمان نازی ..آدولف هیتلر تاپیک جامع رهبر آلمان نازی ..آدولف هیتلر

[ALI 5,626]

[color=darkblue]جناب lorn

با نهایت شرمندگی باید عرض کنم که با شناختی که از شما دارم ، بحث کردن رو با شما بی فایده می دونم. مطالبی هم که شما در پست قبلی تون درباره آقا محمد خان قاجار و هیتلر فرمودید ، از نظر تاریخی صد در صد مشکل دارند. قرار نیست در این تاپیک به تحلیل شخصیت و ویژگیهای هیتلر بپردازیم و یا قرار نیست که ایشون رو به خاطر اقدامات منفی محاکمه کنیم. بلکه صرفا این تاپیک ایجاد شده که با استدلال طرفداران هیتلر برای طرفداری از ایشون آشنا بشیم. کما اینکه تقریبا میشه گفت استدلال اکثر دوستانی که به طرفداری ایشون رای دادند صرفا از روی احساس است. و من به شخصه از آغاز این بحث می خواستم یک نتیجه شخصی بگیرم و آن اینکه چرا با وجود افرادی مثل تیمور لنگ ، چنگیز خان ، آقا محمد خان قاجار ، نادرشاه افشار که از نظر جنگ آوری و روحیه جنگجویی و همچنین مدیریت و رهبری به مراتب برتر از هیتلر بودند ، هنوز هم هیتلر برای خیلی ها اسطوره به شمار می رود. بیشتر قصد من این بود که این موضوع را از بعد روانی آن به صورت شخصی تحلیل کنم. و الا تاکنون به اندازه کافی درباره شخصیت هیتلر بحث صورت گرفته است و لزومی به تکرار آن نیست و خود تاریخ بر اعمال نیک و بد شخصیت ها گواهی می دهد. من بارها اعلام کردم ، باز هم اعلام می کنم که هر کسی می تواند به یک شخصیت تاریخی تعلق خاطر داشته باشد و این هیچ ایرادی ندارد. حتی یک شخص می تواند به صدام نیز تعلق خاطر داشته باشد ( کما اینکه هنوز هم در بین اعراب افراد زیادی وجود دارند که به صدام تعلق خاطر دارند و او را مردی بزرگ می دانند ) تعلق خاطر به یک شخصیت تاریخی هیچ اشکالی ندارد ، اما زمانی که این تعلق خاطر جای خود را به این می دهد که به هیتلر بگوید پیشوا ، در این صورت این شخص برای جانبداری خود می بایست استدلال خود را ارائه دهد. تعلق خاطر داشتن به یک شخصیت تاریخی احتیاج به هیچ استدلالی ندارد ، چرا که در اکثر موارد این گونه تعلق خاطرها بیشتر به خاطر شخصیت کاریزماتیک آن شخصیت است. اما طرفداری سفت و سخت از یک شخصیت می بایست همراه با استدلال باشد.

هدف من هم از این بحث این بود که این موضوع برای من روشن شود که ایرانی ها به هیتلر علاقه شدید دارند و یا صرفا به او تعلق خاطر دارند و این موضوع را از بعد روانی تحلیل کنم. از این جهت کاربران این سایت را هم جامعه آماری به حساب آوردم.

والا بحث کردن درباره هیتلر و اینکه هیتلر خوب است یا بد ، یک بحث دمده و قدیمی است. بحث کردن درباره خوب بودن و یا بد بودن هیتلر دقیقا مثل بحث کردن درباره صدام و چرچیل و استالین و قذافی است. صدام هم برای کشور خود اقدامات مفیدی انجام داده است. چرچیل هم برای کشور خود بسیار مفید بوده است. استالین هم به کشور خود خدمت کرده است. قذافی هنوز هم در لیبی هواخواه دارد.

امیدوارم متوجه منظور من شده باشید و تفاوت بین تعلق خاطر به شخصیت های تاریخی و طرفدار افراطی بودن رو متوجه شده باشید.

موفق باشید.[/color]

[lorn 1]

با سپاس منظور شما رو متوجه شدم
امیدوام حداقل در پیام خصوصی بتونیم بحث کنیم

[Stuka 8,826]

ضمن شباهت هايي که بين اين دو شخصيت هست
هيتلر و آغا محمد خان تفاوت هايي هم دارند!
هردو نابغه سياسي بودند, منتها آقا محمد خان نابغه نظامي هم بود در حالي که هيتلر در زمينه نظامي در واقع يک ابله به تمام معنا! بزرگترين عامل شکست آلمان شخص خود هيتلر و تصميمات نظامي عجيب غريبش بود. نکته ديگر هم سطع سواد و آگاهي اين دو شخصيت از تحوالات و جريانات و تاريخ اون زمان بود. ديد آغا محمد خان نسبت به جهان و تحوالات اون يک ديد واقعي بوده بنظر من!
در حالي که هيتلر کاملا شعار زده و تصوري کاملا نادرست از دنيا و تاريخ و روابط بين الملل داشته! کافيه کتاب نبرد من رو بخونيد اصلا چيز خاصي دستگيرتون نميشه! يک مشت اراجيف و آسمان به ريسمان بافتن و نفرت هاي نژادي از لهستاني و اسلاو و فرانسوي غيره و يک ديد کاملا غيرواقعي!


در ضمن دوستداران آلمان بنده رو محکوم نکنند بنده خودم از جرمنو فيل هاي قديم سايت هستم!

هايل!

[hadi-en 6]

به نظر من از خيلي جهات باعث ننگ جهانيان است
و تمام مردم المان از او نفرت دارن
و تچاوزات و كشتاري كه انجام داد در ركورد گينس ثبت شد و تا حالا كسي نتونست ركورد او را بشكند
من از ش خوشم اومد چون در مدت هاي كوتاه به تكنولوژى هايي دست يافت كه هنوز كه هنوزه از انها با كمي تغييرات الكترونيكي استفاده ميشوند
نمونش بهترين تفنگ دنيا اي كي 47 يا همون اس جي تي 44
يا ساخت هواپيما هاي بدونه سرنشين

[BattleMaster 3,797]

[color=red][b]حالا علی آقا بهتر نیست هیتلر رو با اسطوره محبوب تری که نزد ایرانیان هم بسیار عزیزه و همواره به وجودش افتخار میکنیم مقایسه کنید[/b][/color]

[size=18][color=red][b]نادر شاه افشار[/b][/color][/size]



[color=darkblue][size=18]مردی که همواره در سخنانش حس وطن پرستی موج میزنه[/size][/color]


[b]
«میدان جنگ می تواند میدان دوستی نیز باشد اگر نیروهای دو طرف میدان به حقوق خویش اکتفا کنند. »[۱]

«سکوت شمشیری بوده است که من همیشه از آن بهره جسته‌ام .»[۱]

«تمام وجودم را برای سرفرازی میهن بخشیدم به این امید که افتخاری ابدی برای کشورم کسب کنم.» [۱]

«باید راهی جست. در تاریکی شب‌های عصیان‌زده سرزمینم، همیشه به دنبال نوری بودم، نوری برای رهایی سرزمینم از چنگال اجنبیان، چه بلای دهشتناکی است که ببینی همه جان و مال و ناموست در اختیار اجنبی قرار گرفته و دستانت بسته است نمی‌توانی کاری کنی اما همه وجودت برای رهایی در تکاپوست. تو می‌توانی. این تنها نیروی است که از اعماق و جودت فریاد می‌زند، تو می توانی جراحت‌ها را التیام بخشی و این‌گونه بود که پا بر رکاب اسب نهادم به امید سرفرازی ملتی بزرگ.»[۱]

«از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی‌منشی جوانان واهمه داشت. جوانی که از آرمان‌های بزرگ فاصله گرفت نه تنها کمک جامعه نیست بلکه باری به دوش هموطنانش است.»[۱]

«اگر جانبازی جوانان ایران نباشد، نیروی ده‌ها نادر هم به جایی نخواهد رسید.»[۱]

«خردمندان و دانشمندان سرزمینم، آزادی اراضی کشور با سپاه من و تربیت نسل‌های آینده با شما، اگر سخن شما مردم را آگاهی بخشد، دیگر نیازی به شمشیر نادرها نخواهد بود.»[۱]

«وقتی پا در رکاب اسب می‌نهی بر بال تاریخ سوار شده‌ای شمشیر و عمل تو ماندگار می‌شود چون هزاران فرزند به‌دنیا‌نیامده این سرزمین آزادی‌شان را از بازوان و اندیشه ما می‌خواهند. پس با عمل خود می‌آموزانیم که پدرانشان نسبت به آینده آنان بی‌تفاوت نبوده‌اند و آنان خواهند آموخت آزادی‌شان را به هیچ قیمت و بهایی نفروشند.»[۱]

«هر سربازی که بر زمین می‌افتد و روح‌اش به آسمان پر می‌کشد نادر می‌میرد و به گور سیاه می‌رود نادر به آسمان نمی‌رود، نادر آسمان را برای سربازانش می‌خواهد و خود بدبختی و سیاهی را، او همه این فشارها را برای ظهور ایران بزرگ به جان می‌خرد. پیشرفت و اقتدار ایران تنها عاملی است که فریاد حمله را از گلوی غمگینم بدر می‌آورد و مرا بی‌مهابا به قلب سپاه دشمن می‌راند.»[۱]

«شاهنامه فردوسی خردمند، راهنمای من در طول زندگی بوده است.»[۱]


«فتح هند افتخاری نبود. برای من دستگیری متجاوزان و سرسپردگانی مهم بود که بیست سال کشورم را ویران ساخته و جنایت و غارت را در حد کمال بر مردم سرزمینم روا داشتند. اگر به‌دنبال افتخار بودم سلاطین اروپا را به بردگی می‌گرفتم؛ که آن‌هم از جوانمردی و خوی ایرانی من بدور بود.»[۱]

«کمربند سلطنت، نشان نوکری برای سرزمینم است. نادرها بسیار آمده‌اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد. این آرزوی همه عمرم بوده است.»[۱]

«هنگامی که برخواستم از ایران ویرانه‌ای ساخته بودند و از مردم کشورم بردگانی زبون، سپاه من نشان بزرگی و رشادت ایرانیان در طول تاریخ بوده است. سپاهی که تنها به دنبال حفظ کشور و امنیت آن است.» [۱]

«لحظه پیروزی برای من از آن جهت شیرین است که پیران، زنان و کودکان کشورم را در آرامش و شادان ببینم.[۱]

«برای اراضی کشورم هیچ وقت گفتگو نمی‌کنم بلکه آن را با قدرت فرزندان کشورم به دست می‌آورم.» [۱]

«گاهی سکوتم، دشمن را فرسنگ‌ها از مرزهای خودش نیز به عقب می‌نشاند.»[۱]

«کیست که نداند مردان بزرگ از درون کاخ‌های فرو‌ریخته به قصد انتقام بیرون می‌آیند. انتقام از خراب‌کننده و ندایی از درونم می‌گفت برخیز ایران تو را فراخوانده است و برخواستم.»[۱]

«نادرشاه در هنگام اقامت خود در قزوین سوگند یاد کرد که بر طبق قوانین گذشتگان سلطنت کند و ایرانیان را از تجاوزات دشمنان محفوظ دارد.» [۲]

«نادر به سفیر روسیه دستور داد که شهرهای دربند، باکو، شروان، اران، ایروان، رشت، گیلان و همه مناطق قفقاز را که پتر کبیر به تصرف خود در آورده بود و همچنین تاتارهای کوهستانی داغستان را که به زیر سلطه خود برده بود را به ایران بازگردانند. نادر با غرور تمام اظهار داشت اگر روس‌ها از مرزهای ما عقب‌نشینی نکنند خود جارویی به دست می‌گیرد و همه آن‌ها را از آن مناطق بیرون خواهد ریخت.» [۳]

«نادر در مراسم مذهبی مردم این‌گونه سخن می‌گفت: ای مردم چرا به جای یاری خواستن از امام علی از خداوند یاری نمی‌گیرید؟» [۴]

«در جنگ‌های نادر شاه افشار با امپراتوری عثمانی، ترکان به محض آنکه با سپاه نادر وارد نبرد می‌شدند شجاعت و دلیری خود را از دست می‌دادند.»[۵]

«نادر تصمیمی اتخاذ کرد که از این پس ایرانیان آزاد خواهند بود بدون مانع به زیارت مکه معظمه بروند و از سایر اماکن مذهبی در کشورهای عربی بازدید کنند و هیچ مالیات و گمرکی نپردازند.»

[۶]

«نادر به پادشاه هند چنین سفارش کرد: در مورد انتخاب بزرگان کشور دقت کنید و کسانی را که نیرنگ‌کار، جاه‌طلب و خودخواه هستند به حضورتان راه ندهید».[۷]

«نادر پس از پس‌گیری بلوچستان پاکستان و افغانستان و سمرقند و بخارا و خوارزم در ازبکستان و ترکمنستان امروزی به مقامات ترکان عثمانی نامه نوشت و شهرهای به تصرف درآمده ایرانیان را درخواست و اصرار ورزید ایران بایستی به مرزهای صفویه باز گردد.»

[۸]

«نادر برروی سکه‌هایش چنین حک کرده بود:


سکه بر زر کرد نام سلطنت را در جهان نادر ایران زمین و خسرو گیتی ستان»
و بر مهر سلطنتیش چنین:
نگین دولت و دین رفته بود چون از جا به نام نادر ایران قرار داد خدا»

[۹]

«نامه نادر به والی عراق: پاشای بغداد بداند که زیارت عتبات در عراق حق مسلم ماست و ما استرداد اسیران ایرانی را که در جنگ به اسارت شما در آمده‌اند را خواهانیم. از آنجا که خون هم‌میهنان ما هنوز خشک نشده‌است باید از شما انتقام بگیریم و از خون اتباع سلطان به همان اندازه که خون ایرانیان را ریخته‌اید بریزیم. از این جهت این نامه را ارسال می‌کنیم تا بدانید که ما ناگهانی و غیر انسانی به شما حمله نخواهیم کرد.» [۱۰][/b]


[color=red][size=18]روحش شاد [/size][/color]


منبع : http://fa.wikiquote.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D9%87

[ALI 5,626]

[color=darkblue]با تشکر از دوستان

جناب BattleMaster !!!!

طهماسب قلی خان و یا نادرشاه چهره ای است که پرداختن به شخصیت او بسیار بسیار دشوار است و نمی توان به سادگی به علل رفتارهای او پرداخت. کما اینکه نادرشاه نه فقط در ایران ، بلکه در جهان معروفیت دارد. نادر را باید به حق یکی از نوادر تاریخ به شمار آورد که حتی امروزه نیز خیلی ها در جهان به اقتدار و بزرگی او معترفند.

به همین دلیل آقامحمد خان قاجار را مثال زدم. چرا که دارای شخصیتی ساده و غیر پیچیده است و می توان حتی به صورت انتزاعی آنرا با هیتلر مقایسه کرد.


=====================

[size=24]خارج از موضوع :[/size]

حالا که صحبت از نادرشاه به میان آمد ، بد ندیدم که تکته ای را مطرح کنم.

در طول تاریخ هیچ جنگجو ، پادشاه و یا کشورگشایی نتوانست کشور افغانستان و افغانی ها به طور کامل تحت سلطه خود در آورد. چنگیز خان با آن قدرت مخوف خود نتوانست بر افغانستان به طور کامل احاطه یابد. تیمور لنگ با سپاه ویرانگر خود که حتی توانسته بود عثمانی ها را هم تارومار کند ، نتوانسته بود که بر افغانی ها به طور کامل تسلط یابد. شوروی در دهه 80 میلادی که قدرت نظامی اش بر هیچ کس پوشیده نیست نتوانست بر افغانستان مسلط شود. آمریکا هم نتوانست بر افغانی ها مسلط شود.

در طول تاریخ تنها یک نفر بود که توانست افغانستان و افغانی ها را به طور کامل تحت سلطه خویش در آورد و حتی مرتفع ترین کوه ها و ارتفاعات افغانستان را هم به تصرف خود درآورد و کلیه شورشیان آفغانی را سرکوب کند. در زمان حکومت این پادشاه همه خاک افغانستان از او اطاعت می کردند و به او مالیات می پرداختند.

آن یک نفر نادرشاه افشار بود.[/color]

[sorena_ir_army 924]

تاپیک خیلی جالب شده از هیتلر ژرمن ها به نادر شاه ایرانی رسیدیم،اما حالا که بحث به اینجا کشیده شد باید بگم در تاریخ ایران بعد از اسلام شاهانی همانند:شاه عباس یکم صفوی،نادر شاه افشار و کریم خان زند بهترین شاهان ایران بودند که اقتدار ایران رو به رخ شرق و غرب کشیدند (گرچه اشتباهاتی هم داشتند که البته طبیعی است) اما متاسفانه با روی کار امدن سلسله ی قاجار با دسیسه ی انگلیسی ها و فراماسون های ایرانی ننگین ترین دوره ی تاریخی ایران شروع شد و ایران به علت عقب ماندگی در فناوری و ضعف شدید اقتصادی و از همه بدتر وابستگی شدید به دولت های بیگانه هر انچه را که توسط شاهان قدرتمند قبلی بدست اورده بود عملآ از دست داد.

[jrzm 25]

برادر BattleMasterهیتلر رو با نادرشاه افشار مقایسه نکن
این مقایسه بیشتر شبیه به توهین به نادرشاه افشار هست
نادرشاه هیچ کاری نکرد که سربازانش رو به کشتن بده هیچی هم گیریش نیاد ولی شما به هیتلر نگاه کنید

[BattleMaster 3,797]

عزیز نفرمائید هیتلر وطن پرست نبوده ... اینکه سربازانشو به کشتن بده یا نده ماهیت جنگه و الا هیچ فرماندهی دوست نداره سربازانش از خط مقدم سالم بر نگردن ! تمام فرماندهان نظامیرو در طول تاریخ نگاه کنید بدترین نبردهایی که در ذهنون دارن و بهش اشاره دارن اونهایی هست که در اون کشته زیاد دادن !

هم نادر هم هیتلر اوج وطن پرستی بودند و در راه وطنشون از همه چیزشون گذشتن ! دوستان اینقدر به دلایل نامرتبط هیتلر رو تحقیر نکنید

هیتلر فقط یک اشتباه بزرگ تاریخی کرد اونهم نبرد بارباروسا و حمله به روسیه بود

در تقدیر اینمرد همین بس که دشمنانش در سواحل بندر دونکرک یعنی سربازان فراری انگلیس و فرانسه درحال سوار بر کشتیها و گریز از منطقه بودند و به اونها اجازه فرار داد و اونهارو نه کشت و نه به اسارت گرفت !

به جرئت میگم اگر من جای هیتلر بودم یک سرباز رو زنده نمیگذاشتم ! چون همین دشمن باز برمیگرده و از پشت به هیتلر خنجر میزنه ! و میشه نبرد نرماندی !

بخونید و مطالعه کنید بعد نتیجه بگیرید

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF_%D8%AF%D9%88%D9%86%DA%A9%D8%B1%DA%A9

[shahinz06 1]

بنده یکی از دوستداران هیتلر هستم به دلایلی که خیلی هاش عنوان شده اما مقایسه هیتلر با نادرشاه مقایسه درستی نیست چون این دو شخصیت دارای عقایدی هستند که تا 90 درصد مواقع کاملا با هم فرق دارن

[ALI 5,626]

[color=darkblue]نمی دونم چرا جدیدا تاپیک ها اینقدر زود به باد فنا می رن؟؟؟

برادران و خواهران گرامی ، بحث درباره علل محبوبیت هیتلر است ( این برای بار هزارم ) بنا به دلایلی از دوستان خواستم که هیتلر را با آقا محمد خان قاجار مقایسه کنید .

حالا نمی دونم چرا دوستان هم گیر دادند به نادرشاه ؟؟

لطف کنید بحث رو منحرف نکنید.[/color]

[BattleMaster 3,797]

دوسته عزیز بهتره این صحبت خودتون رو یک مقدار بازتر بفرمائید

[quote]هر دو از نظر جنسی ناسالم بودند. [/quote]

منظور شما دقیقا در مورد ناسلامتی جنسی هیتلر چی بوده ؟؟

همجنسباز بوده ؟ مثل آقا محمدخان اخته بوده ؟ هوس باز بوده ؟

فقط برچسب نچسبونید !!! توضیح هم بدید بهمراه منبع !!! ممنون !!!!

[ALI 5,626]

[color=darkblue][quote]دوسته عزیز بهتره این صحبت خودتون رو یک مقدار بازتر بفرمائید

[quote]هر دو از نظر جنسی ناسالم بودند. [/quote]

منظور شما دقیقا در مورد ناسلامتی جنسی هیتلر چی بوده ؟؟

همجنسباز بوده ؟ مثل آقا محمدخان اخته بوده ؟ هوس باز بوده ؟

فقط برچسب نچسبونید !!! توضیح هم بدید بهمراه منبع !!! ممنون !!!! [/quote]

همه ما می دانیم که غریزه جنسی ، یک غریزه ای است در وجود انسان که می بایست در حد تعادل و نرمال خود ارضا شود و در صورتی که به درستی و قانونمند اطفا نشود باعث بروز یک سری رفتارهای نامتعادل در فرد می شود. آقا محمد خان قاجار به علت ابتر بودن و اینکه قادر به اطفاء غریزه جنسی خود نیست ، یک سری رفتارهای نامتعادل از خود بروز می داد. به عنوان مثال یکی از علل کور کردن مردم کرمان این بود که ابتر بودن او را به باد تمسخر گرفته بودند.

هیتلر هم در دوران جوانی به گفته خود (در کتاب نبرد من و همچنین در کتاب ظهور و سقوط رایش سوم ) در دوران جوانی هیچ رغبتی به معاشرت با زنان نداشت. زمانی هم که به زمامداری آلمان رسید تا زمان مرگ هیچگاه ازدواج نکرد.

حالا به نظر شما چنین فردی که به گفته خود هیچ رغبتی به معاشرت با زنان نداشت و تا آخر عمر ازدواج نکرد ، از نظر جنسی انسان سالمی به شمار می رود؟؟ طبق نظریه شخصیتی زیگموند فروید چنین شخصی دارای شخصیتی ناسالم و نامتعادل است. حتی امروزه هم روانشناسان تاکید دارند که عدم ارضاء غرائز مختلف در بدن باعث بروز رفتارهای نامتعادل می شود که هر چه نیروی غرائز بیشتر باشد به همان ترتیب رفتارهای نامتعادل نیز بیشتر می شود.[/color]

[BattleMaster 3,797]

[b]فرمایشات شما درست ولی ببخشید پس نقش اوا براون معشوقه ( همسر غیر رسمی ) هیتلر این وسط چی بوده ؟ [/b]

[img]http://jamejamonline.ir/Media/images/1387/11/18/100898385212.jpg[/img]

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%88%D8%A7_%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%88%D9%86

http://researcher123.persianblog.ir/post/92


ما که از همه مسائل زندگی خصوصی یک نفر مطلع نیستیم ! نمیتونیم یک نظر قاطع درمورد شخصیت اون بدیم
[color=red]
[b]جالبه برام که اگر یک شخصیت تاریخی فقط یک همسر میداشته و توی زندگی سعی کرده هرزه و هوس باز نباشه متهم میشه به ناسلامتی جنسی ولی اگر یک حرمسرا و یک گردان همسر میداشته میشه مرد نامبر وان تاریخ ![/b][/color]

[ALI 5,626]

[color=darkblue][quote]ما که از همه مسائل زندگی خصوصی یک نفر مطلع نیستیم ! نمیتونیم یک نظر قاطع درمورد شخصیت اون بدیم

جالبه برام که اگر یک شخصیت تاریخی فقط یک همسر داشته باشه و توی زندگی سعی کنه هرزه و هوس باز نباشه متهم میشه به ناسلامتی جنسی ولی اگر یک حرمسرا و یک گردان همسر داشته باشه میشه مرد نامبر وان تاریخ ![/quote]
برادر عزیز چرا خلط بحث می فرمایید؟؟

کسی که مثل فتحعلی شاه قاجار تمام هم و غم خودش رو صرف سامان دادن به حرمسرای خودش می کند فرد ناسالمی است. همان طور مردی که به مباشرت با زنان رغبت نداشته باشد.

شما می فرمایید فقط یک همسر داشت ، در حالیکه در اون قسمت بالا می فرمایید معشوقه هیتلر بود. معشوقه یک فرد همسر او نیست. پس یعنی همسر قانونی او نبود.

هیتلر در آخرین لحظات زندگی خود رسما با معشوقه خود ازدواج کرد و پیش از آن همسر نداشت. کما اینکه در دوران جوانی و تا سال 1933 از مباشرت با زنان گریزان بود و هیچگاه به این عمل از خود رغبتی نشان نمی داد. مساله ای که خود هیتلر به آن اشاره دارد.

اگه صلاح می دونید بحث تحلیل شخصیت هیتلر رو تمومش کنیم.
[/color]