-KGB-

ایا ماهواره های هستند که دارای تسلیحات تحاجمی باشند؟

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلام خدمت تمامی دوستان راستش چند وقت پیش داشتم در مورد ماهواره ها و توانایی هاشون تو کارای مختلف یه مطلبی جمع میکردم یسری مطلب هم توی این سایت در مورده ماهواره هایی خوندم که یسری تسلیحات داشتن مثل ماهواره هایی که با حرکت به سوی ماهواره های دشمن و برخورد با انها به دلیل انفجار هر دو اون ماهواره از بین میرفت حالا میخواستم بدونم ایا کاهواره های هم هستند که : اولا بتونن بدونه این که عملیاتی شبه انتحاری بر ضد ماهواره دشمن انجام بدن اون رو نابود کنن مثلا با موشک یا چیز دیگه ای؟ دوما ماهواره هایی هم هستند که بتونن احداف زمینی یا هوایی پایین تر از خودشان را حدف قرار بدن ؟ با تشکر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پاسخ سوال شما کمی طولانی است که اگر اجازه دهید تا فردا تعدادی مقاله در این باره جمع آوری و پست میکنم تا دید کلی از قضیه داشته باشیم و بدانیم تا الان چه طرحهایی در این زمینه اجرا شده است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
متشکرم سعید جان منتظر مطلبات هستم :| (راستی سرور سایت این چند روزه مشکل داشت؟ چون من هر کاری کردم نتونستم بیام)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام سعید جان فردا نشده هنوز :| بقیه دوستان اطلاعاتی در این باره ندارند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یه تعداد مطالب و خبر هست پست میکنم ولی قبل از همه یه مقاله در این باره در خود سایت هست بهتره بخونید. ---------- طراحي و ساخت سلاح‏هاي ويژه شكار ماهواره از راه‌هاي مختلفي دنبال شد. برای مشاهده عکس در سایز اصلی ، بر روی آن کلیک کنید اولين تلاش‏ها در اين زمينه، با شليك موشك‌هاي هواپرتاب توسط ايالات متحده و اتحاد شوروي در دهه 50ميلادي انجام شدند و از آن پس، پيشنهادات عجيب و متفاوتي براي اين كار ارائه شدند. پرتاب موشك از طريق هواپيما، اولين كوشش در اين راه محسوب مي‏شد كه تكنولوژي به كار رفته در آن، بسيار ابتدايي و شناخته شده بود. اولين حركت‌هاي عملي ايالات متحده در اين زمينه به سال 1959 بر مي‌گردد و نتايج بسيار نااميد‌كننده‌اي داشت. اولين كوشش در پرتاب موشك، پس از طي مسافت 6هزار متر از دست رفت و به دليل بروز برخي مشكلات، اين پروژه در سال1963 متوقف شد. همزمان، پروژه نيروي دريايي ايالات متحده نيز در اين زمينه، متوقف شد. البته برخي برنامه‏هاي كوچك تا اوايل دهه70 پيگيري شدند. اتحاد جماهير شوروي نيز برنامه مشابهي را به سال1967 آغاز كرده بود و در حقيقت، اولين موشك ضدماهواره ساخت شوروي، در سال1976 طراحي و ساخته شده بود. اما نيش دردناكي كه از اين موفقيت شوروي، گريبان ايالات متحده را گرفته بود، باعث شد نيروي هوايي ايالات متحده، برنامه ساخت موشك ضدماهواره‏اي خود را دوباره پيگيري كند. از سال 1977، كنسرسيومي ‌متشكل از چند شركت هوافضايي ايالات متحده كه Vought ناميده مي‏شدند، يك موشك ضدماهواره طراحي كردند كه قادر بود به ماهواره‏هايي مستقر در «ارتفاع پايين اتمسفر زمين» (Low Earth orbit يا LEO) حمله كند. اين موشك سه مرحله‏اي، از يك جنگنده‌ F-15 كه با زاويه حمله بالا در حال صعود بود، شليك مي‎شد. در اين موشك، يك سيستم هدف‏ياب كوچك جهت جستجو و انهدام اهداف متحرك در فضا نصب شده بود. اين سيستم ردياب، به نام MHV (Miniature Homing Vehicle) شناخته مي‏شد. اولين پرتاب آزمايشي موشك ضدماهواره‌ ساخت ايالات متحده، به سال 1983 انجام پذيرفت. اولين پرتاب موفقيت‏آميز اين موشك، به تاريخ 13 سپتامبر 1985، منجر به انهدام ماهواره پي-78 (SolWind) متعلق به ايالات متحده شد. برنامه 437 و دومينيك1 استفاده از انفجارات هسته‏اي پرقدرت در ارتفاعات بسيار بالا جهت انهدام ماهواره‏ها، پس از انجام اولين آزمايشات سيستم‏هاي ضدماهواره معمول در دهه 60 مورد توجه قرار گرفتند. مابين سالهاي 1962 تا 1963، تعداد 105 آزمايش هسته‏اي در اقيانوس آرام و صحراي نوادا توسط ايالات متحده انجام شد. اين آزمايشات در اقيانوس آرام به نام دومينيك‌1 (Dominic I) و در نوادا به نام دومينيك‌2‌ (Dominic II) نامگذاري شدند. اغلب اين آزمايشات، به شكل رهاسازي بمب‏هاي اتمي‌ سقوط آزاد از بمب‏افكن‎‏هاي B-52 انجام پذيرفتند. يكي از آزمايشات انجام شده، حمل كلاهك اتمي‌ به ارتفاعي بالا در فضا و انفجار كلاهك در آسمان بود كه توسط موشكي به نام ثور (Thor) انجام شد. اين پروژه پس از مدت كوتاهي به سبب مشكلات فني متوقف شد. ظاهراً ايالات متحده آمريكا علاوه بر پروژه ۴۳۷، درصدد تكميل پروژه ديگري به نام سنت (Saint) نيز بوده است. اين پروژه آن گونه كه در يك دايره‌المعارف علوم فضايي مربوط به سال ۱۹۶۳ آمده بود، عبارت بود از ماهواره‌هايي كه مي‌توانستند به منظور بازرسي يا رهگيري ماهواره‌هاي ديگر، در فضا به كار روند. از پروژه «سنت» اطلاع بيشتري در دست نيست، ولي احتمالاً مي‌توان گفت كه اين پروژه در همان طرح‌هاي اوليه متوقف مانده باشد، زيرا در غير اين صورت در تاريخچه‌هاي مربوط به ماهواره‌كش‌ها حتماً از آن نامي‌به ميان مي‌آمد. به دنبال اين اقدامات آمريكا، اتحاد جماهير شوروي (روسيه كنوني) در اوايل نوامبر سال ۱۹۶۴ اولين سفينه با قابليت مانور فراوان خود (كه اساس سفينه‌هاي شكاري امروز آن كشور را تشكيل مي‌دهد) به نام پوليوت-۱ (۱-Polyot) را به فضا پرتاب كرد كه در مداري به فاصله ۲۱۳*۸۹۳ كيلومتر از سطح زمين قرار گرفت (در دو عدد فوق، كوچك‌تر نمايش‌دهنده حداقل فاصله مداري سفينه با زمين و بزرگتر نشان‌دهنده حداكثر فاصله مداري سفينه با زمين است). در پي پرتاب موفقيت‌آميز پوليوت- ۱ روس‌ها پوليوت-۲ را در ۱۲آوريل ۱۹۶۴ در مداري با پارامتر ۳۱۱×۱۲۳ كيلومتر قرار دادند كه اين سفينه در نخستين روزش در مدار، تكنيك‌هاي جالبي را در ارتباط با قابليت مانور سفينه‌هاي فضايي به نمايش گذاشت، ولي سپس از كار افتاد و سرانجام در ۸ آگوست ۱۹۶۶ از بين رفت. برنامه 437 دومين برنامه آزمايشي ساخت سلاح‏هاي ضدماهواره‏اي محسوب مي‎‏شد. برنامه توليد سلاح ضدماهواره در ايالات متحده از اوائل دهه60 ميلادي آغاز شد. برنامه 437، به دنبال يك سري انفجارات هسته‏اي در آسمان، توسط رابرت مك‏نامارا، وزير دفاع ايالات متحده، به تاريخ 20 نوامبر 1962 مورد تصويب قرار گرفت. پروژه نايك كار تجهيز موشك نايك زيوس به كلاهك اتمي، تحت لواي پروژه‎‏اي به نام Nike توسط ارتش آمريكا انجام شد. اين پروژه به سال 1945 توسط آزمايشگاه‌هاي بل جهت توسعه و ايجاد خطوط پرتابي موشك‌هاي ضدهواپيما پيشنهاد شد. اين پروژه، در نهايت به سال 1953، منجر به توليد اولين سيستم موشكي ضدهواپيما موسوم به نايك آژاكس براي آمريكا شد و سپس جهت ساخت موشك ضدماهواره اتمي ‌به كار گرفته شد. موشك جديد كه با كد رمز شناخته Mudflap مي‎شد، در نهايت DM-15S ناميده شد. يك موشك از اين نوع، در جزيره مرجاني كوآژالين از توابع جزاير مارشال، استقرار يافت. اين موشك تا سال1966 كه پروژه به دليل شروع ساخت موشك ضدماهواره Thor خاتمه داده شد، در آن جزيره مستقر بود. قرارداد ايجاد محدوديت در امور فضايي اما با انعقاد معاهده موسوم به فضاي بيروني (Outer Space Treaty) به سال 1967، استفاده از سلاح هسته‏اي در فضا، ممنوع شد. طبق اين قرارداد كه به تاريخ 27 ژانويه 1967، مقرراتي در جهت ايجاد محدوديت براي امور اكتشاف، فعاليت و استفاده از فضا بين دول اتحاد شوروي، ايالات متحده و پادشاهي بريتانيا به امضا رسيد و از تاريخ 10 اكتبر 1967 ضمانت اجرايي يافت. در آن سالها، طرح‏هاي ديگري نظير موشك‌هاي سرنشين‏دار و بدون سرنشين جهت هدفگيري ماهواره‏ها پيشنهاد شدند. نوع سرنشين‏دار، يك وسيله فضايي بود كه در نقطه‌اي از پيش تعيين شده با ماهواره مورد نظر، ملاقات مي‏‎كرد و سرنشين آن، ماهواره را تصرف كرده يا آن را از كار مي‏انداخت. اما مكانيزم خودانفجاري ماهواره‏هاي نظامي، استفاده از طرح‏هاي سرنشين‏دار و سلاح‏هاي موسوم به Stand-off را منتفي ساخت. در آن زمان، طرح‌های دیگری نیز در قالب موشک‌های بی‌سرنشین ضد ماهواره نظیر ارسال ماهواره‌هایی موسوم به کامیکازه (kamikaze) یا خودکشی کننده و یا مین‌های فضایی نیز به عنوان شکارچیان ماهواره‌ای که تنها یک بار در فضا قابل استفاده بودند، مطرح شدند (یعنی پس از انفجار، از بین می‌رفتند). سيستم بمباران مداري در ادامه بررسي مربوط به تاريخچه ماهواره‌كش‌ها به سال ۱۹۶۶ مي‌رسيم كه بار ديگر شوروي سيستم تسليحات جديدي به نام «سيستم بمباران‌مداري- Fractional orbit Bombardmant» را به مدت ۲ سال آزمايش كرد. در اين آزمايش شوروي توانست تكنيكي را نشان بدهد كه براساس آن به جاي پرتاب يك كلاهك هسته‌اي در مسير سنتي بالستيكي (به شكل منحني)، شيئي به وزن ۴۵۰۰ كيلوگرم مي‌توانست به مدار پايين در زمين فرستاده شود. در آنجا اين شيء هنگامي ‌كه نيمي ‌از يك دور گردش مداري خود را به پايان برده بود، از راكت حامل جدا مي‌شد، سپس از طريق يك مسير صاف و در حالي كه بر پشت پرده‌هاي رادار آمريكا و اروپا ظاهر مي‌شد، به اتمسفر زمين برمي‌گشت. در پي آزمايش سيستم بمباران مداري توسط شوروي، اين كشور از سال ۱۹۶۸ نخستين آزمايش ماهواره‌كش‌هاي خود را به سبك كنوني آغاز كرد. در اولين آزمايش بدين گونه، شوروي در ۲۰ اكتبر ۱۹۶۸، كاسموس ۲۴۹ را به رهگيري كاسموس ۲۴۸ كه روز قبل به فضا پرتاب شده بود، فرستاد كه كاسموس ۲۴۹ با فاصله اندكي از كنار ۲۴۸ عبور كرد و منفجر شد (دو ماهواره فوق كاسموس ۲۴۹ ماهواره شكاري و كاسموس ۲۴۸ ماهواره هدف بودند). در تمامي‌گزارش‌هايي كه در زمينه تاريخچه فعاليت‌هاي شوروي درباره ماهواره‌كش‌ها آمده، همگي متفق‌العقيده‌اند كه نخستين آزمايش عمل در فضا را اين كشور با كاسموس۲۴۸ هدف و ۲۴۹ رهگير شكاري انجام داده است. اما بسياري از آنها گرچه در اين موضوع شكي ندارند، ولي معتقدند شوروي با پرتاب كاسموس ۱۸۵ در ۲۷ اكتبر ۱۹۶۷ تلاش‌هايي را در اين باره آغاز كرد، ولي هنوز اعتباري به چنين گفته‌هايي نيست. آزمايش شوروي در زمينه سلاح‌هاي ماهواره‌كش تا سال۱۹۷۱ دنبال شد و در دسامبر اين سال به سبب حساسيت گفت‌وگوهاي سالت-۱ روس‌ها ادامه اين آزمايش‌ها را متوقف كردند تا اينكه از فوريه ۱۹۷۶ دور دوم آزمايش ماهواره‌كش‌ها با پرتاب كاسموس ۸۰۳ از سرگرفته شد. سرانجام اتحاد جماهير شوروي در ۱۸ آوريل۱۹۸۰ جديدترين آزمايش ماهواره‌كش‌هاي خود را با سفينه شكاري كاسموس۱۱۷۴ و ماهواره هدف فضايي كاسموس ۱۱۷۱ انجام داد. در سري آزمايشات عملي، روس‌ها ۱۰ بار موفق و ۷ بار ناكام ماندند. ۱ - مدار سفينه شكاري: رهگير دايره‌اي است تا بتواند كاملاً از نزديك با مدار سفينه هدف تطبيق كند. در اين حالت سفينه رهگير فقط يك عبور با سرعت كم از كنار سفينه هدف انجام مي‌دهد كه اين مي‌تواند در حكم بازرسي و اكتشاف باشد. ۲ - سفينه شكاري: رهگير با سرعت زياد از كنار سفينه هدف عبور مي‌كند و اين زماني انجام مي‌شود كه سفينه هدف در پايين‌ترين نقطه مداري از يك مدار بيضوي شكل باشد. ۳ - ماهواره شكاري: رهگير با فاصله نزديكي از كنار هدف عبور مي‌كند و اين زماني انجام مي‌شود كه ماهواره شكاري در بالاترين نقطه مداري از يك مدار بيضوي شكل است. ۴ - در چهارمين حالت و مسير، انجام عمليات نابودي ماهواره‌اي به اين شكل انجام مي‌شود كه دو سفينه شكاري- رهگير و هدف به گونه‌اي كه قصد پهلوگيري در كنار يكديگر دارند به هم نزديك مي‌شوند و در اين هنگام است كه سفينه شكاري منفجر مي‌شود. اين روش را مي‌توان چيزي شبيه به پرواز سفينه سرنشين‌دار جميني با سفينه بدون سرنشين آجنا در سال۱۹۶۵ و ۱۹۶۶ دانست. به اعتقاد آگاهان امور فضايي نظامي، تمامي‌آزمايش‌هاي ماهواره‌كش روسيه در مدارهايي به ميل ۶۲ تا ۶۶ درجه و با فاصله ۴۵۰ الي ۵۶۰ كيلومتري زمين انجام شده است. IS : طرح روس‌ها برای شکار ماهواره اتحاد شوروی، به سمت استفاده از طرح ماهواره کامیکازه کننده روی آورد، زیرا ساده‌تر بود و از اجزاي ارزان قیمتی تشکیل یافته بود. طرح روس‌ها IS ه(Istrebitel Sputnikov) نام گرفت که به معنی «شکارچی ماهواره» یا Interceptor of satellites بود. کار طراحی این ضدماهواره در اتحاد شوروی، در اوايل دهه 60 کلید خورده بود و اولین آزمایشات پروازی این موشک به سال 1968 انجام شدند. اما ادامه کار روی این پروژه به دلیل امضای قرارداد «سالت یک» (SALT I) به سال 1972 متوقف گشت؛ اما سیستم در روی زمین همچنان کار شد و با آزمایش نمونه‌های جدیدی گسترش یافت تا آنکه در حدود سال1982، طرح، احتمالاً به دلیل پیش پا افتاده بودن، کنار گذاشته شد. دلیل کنارگذاشتن این طرح، سیستم‌های جدیدتر و پیشرفته‌تر موشک‌های ضدماهواره بود که در آن زمان عملی شده بودند یا عملی شدنشان در حال تحقیق و بررسی و نقل مجالس بود. ترا-3 (Terra-3) اتحاد شوروی در طول سالهای دهه 70 به بعد، تعداد زیادی پایگاه زمینی ساطع‌کننده اشعه لیزر موسوم به Terra-3 را جهت از کار انداختن ماهواره‌ها به کار انداخته بود؛ در نتیجه تصاویر تهیه شده به وسیله ماهواره‌های جاسوسی ایالات متحده در طول سالهای دهه70 و 80 میلادی، همگی سفید ظاهر می‌شدند؛ اما در سال 2006، چینی‌ها، مظنون اصلی سفید کردن تصاویر ماهواره‌های جاسوسی آمریکا به شمار می‌رفتند. Terra-3 يك مركز آزمايشي بود كه در پايگاه فضايي مخصوص موشك‌هاي ضدبالستيك شوروي به نام ساري شاگان (Sary Shagan) واقع در قزاقستان قرار داشت. سلاح‌هاي ليزري گفته مي‌شود هر دو كشور آمريكا و روسيه تحقيقات گسترده‌اي را در مورد انواع سلاح‌هاي ليزري و ديگر تسليحات پرتوي دنبال مي‌كنند. خبرهايي كه در اين مورد تاكنون انتشار يافته است، غالباً ضد و نقيض بوده و در پاره‌اي از موارد هم از جانب مقامات رسمي ‌بسيار اغراق‌آميز توصيف مي‌شود، گرچه در بسياري اوقات آنها به كل منكر وجود چنين سلاح‌هايي مي‌شوند. به هر حال واقعيت را مي‌توان چنين پنداشت كه بدون شك برنامه‌هايي براي تكميل انواع سلاح‌هاي پرتوي در هر دو كشور آمريكا و روسيه در حال اجراست، ولي شايد نه به آن حد كه هيچ يك از آنها توانسته باشند چنان سلاحي را وارد عمل كنند. منابع اطلاعاتي غرب اظهار عقيده مي‌كنند كه روسيه فعاليت‌هاي مربوط به سلاح‌هاي ليزري خود را از حدود ۳ دهه پيش آغاز كرده است، به طوري كه هم اكنون در اين راه جلوتر از آمريكا گام برمي‌دارد. سلاح‌هاي پرتوي ذره‌اي سلاح‌هاي پرتوي ذره‌اي، ذرات اتمي‌ الكترون، پروتون و نوترون و... با سرعت‌هايي نزديك به سرعت نور از خود پرتاب مي‌كنند و به اين وسيله با متمركز كردن انرژي و اثرات حرارتي مي‌توان هدف‌ها را به كلي از بين برد. در اين زمينه روسيه بر خلاف آمريكا اكثر تلاش خود را روي پرتوهاي ذره‌اي باردار متمركز كرده است. پرتوهايي كه تاكنون روسيه به استفاده از آنها علاقه نشان داده است بيشتر الكترون و در درجه بعدي پروتون بوده است. بايد توجه داشت سلاح‌هاي پرتوي روسيه در اين مرحله، خطرشان بيشتر مورد توجه ماهواره‌هاي جاسوسي عكاسي آمريكا موسوم به بيگ‌برد است كه غالباً در مدارهايي با ارتفاع پايين قرار داده مي‌شوند. بيشتر ديگر ماهواره‌هاي جاسوسي آمريكا در ارتفاعات بالا، استقرار مي‌يابند كه طبعاً آسيب‌پذيري كمتري متوجه آنهاست. در يكي ديگر از طرح‌هاي روسيه براي سلاح‌هاي ضدماهواره، چنين در نظر است كه تكنيكي براي نابودي ماهواره‌ها به وجود آيد كه بتواند در مدتي بسيار كوتاه و خيلي سريع، يك سلاح ماهواره‌كش را در روي زمين از آشيانه به سكوي پرتاب آورد و آن را به سوي هدف نشانه‌گيري كند. در نظر داشته باشيد كه بسياري از اين مطالب براي 3سال پيش است و اغلب كشورها اسرار نظامي ‌و طبقه‌بندي شده خود را يا فاش نمي‌كنند و يا پس از 30سال گزارشات مختصري از آنها را در اختيار عموم قرار مي‌دهند. با تمام اين اوصاف شما فكر مي‌كنيد هم اكنون چه آزمايشات و تحقيقاتي براي ساخت تسليحات فضايي در حال انجام است؟ فضاي هزاره سوم همزمان با سير تكاملي تحقيقات فضايي در آمريكا و روسيه (شوروي سابق)، نويسندگان و فيلمسازان بسياري در عالم تخيل، داستان‌هاي گوناگوني از جنگ‌هاي فضايي را روي كاغذ و يا بر پرده سينما به نمايش درآوردند. اكثر اين داستان‌ها از جنگ بين فضانوردان زميني و كيهان‌نورداني از سياراتي خارج از منظومه شمسي حكايت داشت و كمتر كسي به نبرد ميان سفينه‌هاي فضايي آمريكا و شوروي در مدار زمين، توجه مي‌كرد. اما اينك در حالي كه در نخستين دهه از شروع هزاره سوم هستيم، نبرد فضايي آنچنان كه ملاحظه خواهيم كرد، از افسانه به صورت واقعيت درآمده و تحقيقات به منظور تكميل انواع سيستم‌هاي ضدماهواره‌اي به سرعت ادامه دارد. ايالات متحده آمريكا و روسيه (اتحاد جماهير شوروی سابق) دو كشوری هستند كه رقابت بسيار جدی‌ای در ساخت تجهيزات نظامي ‌با هم داشته و همچنان دوش به دوش هم در حال حركت هستند. حتي در زمان جنگ سرد نيز اگر آمريكا هواپيمای بمب‌افكنی مانند Lancer)B1-:| می‌ساخت، كمتر از چند ماه بعد خبر ساخت بمب‌افكن توپولف (Tu-160) را خبرگزاری‌های روسيه (شوروی) اعلام می‌كردند. يا اگر روسيه موشك بالستيكی را آزمايش می‌كرد، مدتی نگذشته كه خبر ساخت سپر موشكی قوی آمريكا به گوش می‌رسد و اين رقابت (به‌رغم افت اندك قدرت هوايی روسيه پس از فروپاشی اتحاد جماهير شوروی) در تمامی‌ عرصه‌های هوايی مانند ساخت ماهواره، موشك، شاتل و... ادامه داشته و دارد. اگر روزي نبردي در فضا ميان آمريكا و روسيه به وقوع بپيوندد، احتمالاً آمريكا بيشتر از روسيه زيان خواهد ديد. به اين دليل كه كيفيت ماهواره‌هاي نظامي‌ آمريكا، بالاتر و دوامشان بيشتر و قيمت‌شان زيادتر از ماهواره‌هاي مشابه روسي است (كه خود به خود باعث مي‌شود تا روس‌ها تعداد پرتاب‌هايشان بيشتر باشد). از اين‌رو در چنين جنگي، روسيه چنانچه ماهواره‌اي را از دست بدهد، مي‌تواند به آساني ماهواره ديگري را جانشين آن كند، در حالي كه چندان هم زيان نصيبش نشده است، ولي آمريكا در ازاي هر ماهواره‌اي كه از دست بدهد، به اين آساني نمي‌تواند ماهواره ديگري را جانشين آن كند. البته آگاهان فضايي عقيده دارند كه در عصر كنوني، ماهواره‌هاي چيني به دليل ارتفاع پايين به نسبت ماهواره‌هاي آمريكا و روسيه كه در مدارهاي بلند قرار دارند، بسيار در دسترس و قابل انهدام‌تر هستند. http://military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&p=1940#1940

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تحولات تسلیحات فضایی در اواخر دهه ۱۹۵۰ ميلادي، رئيس جمهور وقت آمريكا- آيزنهاور- سياست هاي ابتدايي فضايي آمريكا را تدوين كرد. در آن زمان، آمريكا همواره بيم حملات ناگهاني شوروي را داشت؛ به ويژه زماني كه شوروي ها با موفقيت، اسپوتنيك ۱ آزمايش كرده بودند. آمريكا نيز در قبال پيشرفت هاي روزانه شوروي در عرصه تكنولوژي فضايي، تصميم گرفت با پيگيري چندين برنامه، خود را به يك ابرقدرت فضايي تبديل كند. همزمان با پيشرفت تكنولوژي، تسليحات نظامي نيز قوت گرفته اند و رقابت ميان كشورهاي ابرقدرت نظامي در عرصه تسليحات نظامي تا حدي است كه مجبور به جاسوسي از وضعيت رقباي خود و در عين حال، تجهيز نيروهاي نظامي خود هستند تا در مقابل تهديد نظامي كشورهاي ديگر آسوده باشند. نكته جالب توجه در چند دهه اخير(از دهه ۱۹۵۰ تاكنون) وجود سامانه هاي نظامي فضايي است كه در هر روز، چندين بار از فراز حريم فضايي ما عبور مي كنند. با وجود تأكيدات و پيمان هاي گوناگون بين المللي مبني بر استفاده صلح آميز از فضا، متأسفانه هنوز انواع ماهواره هاي جاسوسي و نظامي در مدارهاي زمين مي گردند و در هر لحظه مي توانند در كوتاه ترين زمان، هر نقطه در كره زمين را مورد هجوم قرار دهند. هم اكنون نگراني هاي بسياري در مورد تسليحات فضايي وجود دارد و سازمان ملل اميدوار است با تشكيل كميته هاي گوناگون براي استفاده صلح آميز از فضا، راه حلي براي خلع تسليحات فضايي كشورهاي ابرقدرت نظامي پيدا كند؛ در صورتي كه هر روز بر ميزان تنش ها و رقابت ميان كشورها افزوده مي شود. بي شك نخستين برنامه هاي فضايي آمريكا در جهت جاسوسي بوده است زيرا تمام پروژه هاي نظامي و حتي غيرنظامي شوروي به صورت سري انجام مي شد. آمريكايي ها آغاز برنامه هاي فضايي شان را(مانند ديگر پروژه هاي نظامي) با شعار فضاي آزاد، صلح در فضا و فضا براي بشر ادامه دادند، ولي بر خلاف شعارها اكثر پروژه ها براي مقاصد جاسوسي و نظامي بود. بودجه هاي هنگفتي از طرف هر دو كشور رقيب(آمريكا و شوروي) براي ساخت قوي ترين تسليحات فضايي خرج شد. در اواخر سال ۱۹۶۸ اوريس جانسون- فرمانده نهمين تيم تحقيقاتي دفاع هوا فضايي (Aerospace Defense)- مقاله اي را با تيتر «فضا؛ امروزه اولين خط دفاعي» در مجله «قدرت هوايي» به چاپ رساند كه اين مقاله، چندين چشم انداز مسلح كردن فضا را نشان مي داد. وي خاطرنشان ساخت كه بلوغ قدرت هوايي هر كشور، در قدرت فضايي آن كشور نمايانگر خواهد شد. يكي از نكات جالب رقابت آمريكا و شوروي، تظاهر هر دو كشور براي صلح آميز نشان دادن فعاليت هاي فضايي بود و هر دو با تأكيدات فراوان در كنفرانس هاي گوناگون، فضا را جايي براي پايه هاي امنيت بشري مي دانستند. در دهه ۱۹۷۰ كه بحث فضا براي جامعه بشري يكي از اولويت ها بود و برنامه هاي فضايي صلح در فضا انجام مي شد، اتحاد جماهير شوروي يك سيستم بمباران مداري و ضدموشك هاي قاره پيما را در نقاط گوناگون مدارهاي فضايي مستقر كرد. اين سامانه در عين حال كه مي توانست به عنوان سپر موشكي عمل كند، توانايي تخريب ماهواره هاي ديگري كه در مدار در حال چرخش بودند را داشت. باز هم ژنرال جانسون از پنتاگون بودجه اي براي ساخت و تحقيقات تسليحات فضايي براي مقابله با خطر احتمالي شوروي خواستار شد. وي در يك مقاله تحليلي، چهار پايه دفاع فضايي را به صورت كامل شرح داد و خاطرنشان ساخت كه بايد در چهار مورد رديابي، شناسايي هويت، رهگيري و تخريب، تحقيقات جامعي به عمل آيد تا آمريكا در مقابل موشك هاي بالستيك قاره پيماي شوروي ايمن باشد. جانسون معتقد بود كه به دليل ميزان تخريب بالاي بمب هاي بالستيك، ديگر نبايد اين ريسك را كرد كه موشك را در ميانه راه با رادارها شناسايي كرد بلكه بايد از لحظه روشن شدن موتور آنها مسيرشان مشخص و موشك منهدم شود. با وجود زبده ترين نيروهاي زميني اعم از نيروي هوايي، دريايي و زميني، باز هم مقابله با موشك هاي بالستيك اتمي بسيار سخت بود و كوچك ترين اشتباه، ديگر جبران نداشت. به همين دليل فاكتور سرعت عملكرد در رأس امور نيروهاي نظامي دو كشور آمريكا و شوروي قرار گرفت كه بهترين گزينه سرعت، وجود ماهواره هاي هشداردهنده يا سيستم هاي سپر موشكي بود. در دهه ۱۹۷۰ و زمان رياست جمهوري كارتر و با وجود مشكلات فراواني كه جنگ ويتنام براي آمريكا ايجاد كرد، مبحث تسليحات فضايي قوت گرفت. با پيشرفت شگفت انگيز تسليحات نظامي و به ويژه تسليحات اتمي در زمان جنگ سرد، دو ابرقدرت نظامي(آمريكا و شوروي) به دليل ترس از يكديگر شروع به امضاي قراردادها و پيمان هاي متعددي كردند تا به يكديگر ضمانت دهند كه هيچ حمله اي صورت نگيرد زيرا هر دو مي دانستند كه اگر جنگي بين آنها رخ دهد، تنها آمريكا و شوروي نابود نمي شوند، بلكه دامنه جنگ آن دو كشور، كره زمين را در بر خواهد گرفت. بسياري از مجلات معتبر تحليلي نظامي بر اين عقيده بودند كه آمريكا و شوروي، داراي زرادخانه هاي بسيار نيرومندي هستند كه اگر جنگي بين آنها شروع شود، تنها در چند روز اول جنگ، بين ۷۰ تا ۱۶۰ميليون نفر مي ميرند و اين آمار وحشتناك هم به دليل وجود موشك هاي بالستيك قاره پيما بود. با وجود اين شرايط، آن دو كشور جنگ را كنار گذاشتند و به رقابت تسليحاتي در پشت پرده رفاقت پرداختند و به همين دليل، آن دوران را دوران جنگ سرد مي نامند. در زمان رياست جمهوري ريگان، تأكيدات ويژه اي بر استقرار سيستم هاي دفاع موشكي شد تا در مقابل قدرت موشك هاي بالستيك شوروي، يك سوپاپ اطمينان داشته باشد، ولي طرح سپر موشكي با انتقادات فراواني روبه رو شد. بسياري از كارشناسان نظامي معتقد بودند كه به جاي تقويت سيستم هاي دفاعي كه بسيار پرهزينه و طولاني مدت است، آمريكا بايد بر سيستم هاي هجومي تكيه كند تا علاوه بر بالارفتن توان نظامي اش باعث ايجاد هزينه هاي امنيتي براي كشورهاي ديگر باشد. در همان زماني كه آمريكا در حال تصميم گيري روي چگونگي فعاليت نظامي در فضا(تقويت دفاع موشكي يا سامانه هاي هجومي) بود، شوروي چندين ماهواره كُش را در مدارهاي گوناگون مستقر كرد. اين حركت باعث كشمكش هاي فراواني شد زيرا اگر تعداد ماهواره كُش هاي شوروي بيشتر مي شد، در هر زمان مي توانست تمامي ماهواره هاي استراتژيك طرف مقابل را از بين ببرد و ديگر ارتباطات و رادارهاي فضايي حريف از كار مي افتاد و شوروي به راحتي و بدون هيچ مشكلي مي توانست موشك هاي قاره پيماي خود را روانه آمريكا كند و تمامي سايت هاي نظامي آمريكا را نابود سازد. به همين خاطر، آمريكا هم به سرعت شروع به ساخت مدل هاي متفاوت ماهواره كُش كرد و آنها را در مدارهاي مرتفع مستقر كرد. ماهواره كُش ها عملكردهاي متفاوتي دارند و هر كدام با شيوه خاصي مي توانند يك يا چندين ماهواره ديگر را از بين ببرند. همان گونه كه تحولات نشان مي دهد، ديگر جنگ كشورهاي ابرقدرت نظامي تنها در زمين نبود بلكه گستره وسيعي از آن در فضا و مدارهاي فضايي رخ مي داد. با وجود اينكه ماهواره هايي كه در حال چرخش هستند، در هر لحظه و زمان روي يكي از كشورها يا در واقع در حريم فضاي يكي از كشورها قرار دارند، اگر(به فرض) نبردي ميان ماهواره ها رخ مي داد، مسلماً مسائل حقوقي فراواني به وجود مي آمد زيرا مسلماً در حريم هوايي و فضايي كشورهاي گوناگون، اين اتفاق روي مي داد. از طرف ديگر، پس از ماهواره كُش ها، ماهواره هاي هجومي نيز كه با استفاده از سلاح هاي گوناگون ليزري ساخته شدند(البته هنوز در مورد تعداد و مأموريت هاي عملياتي آنها اطلاعات كاملي در دست نيست) بر آتش رقابت تسليحات فضايي افزوده و باعث نگراني هاي بين المللي شد. تهديدات فضايي به حدي رسيده بود كه ماهواره هاي جاسوسي حتي اقدام به استراق سمع تلفن ها و ديگر وسايل ارتباطي مي كردند. به همين دليل سازمان ملل، محلي را براي بحث و تبادل نظر درباره اكتشاف و استفاده صلح جويانه از فضاي ماوراء جو ميان كشورها، سازمان هاي بين المللي و سازمان هاي غيردولتي ايجاد كرده است. تا امروز سازمان ملل سه كنفرانس درباره اكتشاف و استفاده صلح آميز از فضاي خارج جو تشكيل داده است. از سال ۱۹۵۹ كميته استفاده صلح آميز از فضاي خارج از جو سازمان ملل، هر ساله حيطه همكاري هاي بين المللي در استفاده صلح آميز از فضاي ماوراء جو را بررسي كرده، برنامه هايي را در اين زمينه طرح مي كند تا تحت نظر سازمان ملل اجرا شوند، تحقيق و جمع آوري اطلاعات در كليه مسائل فضاي ماوراء جو را تشويق نموده و مسائل حقوقي مطروحه در نتيجه اكتشاف در فضا را مطالعه مي كند. اين كميته، زيركميته علمي و فني و زيرمجموعه كميته حقوقي آن، مواردي از جمله زباله هاي فضايي، استفاده از انرژي هسته اي در فضا، اشياي نزديك زمين و بسياري از موارد مشابه را مورد بررسي قرار مي دهد. از سال ۱۹۷۵ تاكنون سازمان ملل جلسات بين سازماني را براي فعاليت هاي فضاي ماوراء جو بر پا كرده ولي آن گونه كه شواهد نشان مي دهد، كشورهاي پيشرفته در صنعت هوافضا با سرعت بسيار زيادي در حال گسترش و ساخت انواع ماهواره هاي جاسوسي و نظامي هستند. منبع: سايت همشهري

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آزمایش راکت روسی در قزاقستان سرگئی ایوانف، معاون رئیس جمهور روسیه اعلام کرد کشورش در نظر دارد نیروی هوایی و تأسیسات فضایی خود را به شدت توسعه دهد. روسیه با این سیاست نظامی تهاجمی می‌خواهد برای خود در صحنه‌ی جهانی اعتبار کسب کند. مسکو در حال حاضر از هیچ کوششی برای نمایش قدرت فروگذار نمی‌کند. سرگئی ایوانف، معاون رئیس جمهور روسیه روز پنج‌شنبه ۲۰ ژوئن، با اعلام قصد روسیه برای توسعه‌ی نیروی هوایی و امکانات فضایی خود، تأکید کرد روسیه برای توسعه سیستم ناوبری ماهواره‌ای خود "گلوناس"، تا سال ۲۰۱۰ مجموعاً ۲۰ ماهواره به فضا خواهد فرستاد. سیستم ناوبری ماهواره‌ای "گلوناس" متعلق به وزارت دفاع روسیه است و کار آن شبیه به سیستم ناوبری جی.پی.اس (GPS) متعلق به آمریکاست. روسیه در رقابت با سیستم ناوبری جی.پی.اس آمریکا و "گالیه" اروپا درصدد توسعه گلوناس است تا در مواقع حساس سیستم موشکی خود را هدایت کند. یک کارشناس تسلیحات در "انستیتوی پژوهشی صلح و امنیت" در هامبورگ معتقد است سیستم "گلوناس" قدرت نیروهای نظامی روسیه را منعطف‌تر و سیستم تسلیحاتی آن را دقیق‌تر می‌کند. ایالات متحده‌ی آمریکا در سال ۲۰۰۲ قرارداد ضد موشک‌های بالستیک را که در سال ۱۹۷۶ با اتحاد شوری سابق امضا کرده بود ، ملغی کرد، زیرا به‌نظر آمریکایی‌ها این قرارداد مانع ایجاد یک سیستم ملی دفاع موشکی می‌شد. از آن هنگام تاکنون ‌روسیه زیر فشار قرار گرفته، تا هرطور شده نیروی هوایی و تآسیسات فضایی خود را تقویت کند. به گفته‌ی کارشناس تسلیحات انستیتوی پژوهشی صلح و امنیت هامبورگ، از طرف آمریکایی‌ها نیز هنوز نشانه‌ای حاکی از علاقه‌ی آنها برای بستن قرارداد جدید کنترل تسلیحات وجود ندارد، به‌همین دلیل روس‌ها در حال تجهیز و تسلیح خود هستند. موشک تاکتیکی کوتاه‌برد از نوع "ایسکاندر-ام" (Iskander-M) و راکت قاره‌پیمای آر.اس - ۲۴(RS-24) از جمله‌ی سلاح‌های جدیدی هستند که روس‌ها اخیراً آنها را آزمایش کرده‌اند. زیردریایی اتمی "بورای" (Borei) به‌زودی به آب انداخته خواهد شد. به گفته‌ی ایوانف، موشک‌های روسیه از نظر توانایی باید در موقعیتی باشند که بتوانند بر همه‌ی موشکهای دوربرد و سیستم‌های دفاع هوایی موجود در جهان غلبه کنند. کرملین خود را در این امر محقق می‌داند، زیرا بنا به تلقی مقامات آن، قرارداد سال ۱۹۸۷ میان امریکا و اتحاد شوروی درباره‌ی ممنوعیت موشک‌های کوتاه و میان‌برد، بلااثر مانده و آمریکایی‌ها در این زمینه خودرا تجهیز کرده‌اند. مسکو همچنین تهدید کرده‌ است که از اجرای قرارداد کاهش نیروهای نظامی متعارف در اروپا نیز سرباز خواهد زد. Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: در روسیه میل به بازگشت به دوران ابرقدرتی بسیار بالاستمدیر شعبه مسکو موسسه‌ی "فریدریش ابرت" می‌گوید در روسیه این بلندپروازی با هیچ انتقادی روبرو نیست. همه‌ی گروه‌ها از "چپ" تا "راست" از آن حمایت می‌کنند. مسکو برای رویکرد جدید خود دلایل متفاوت دارد: یک علت آن به طرح دفاع موشکی آمریکا برای اروپا برمی‌گردد. اما کارشناسان، روسیه را متهم می‌کنند که از مناقشه بر سر طرح سپر دفاعی اروپا به عنوان پوششی برای تسلیح خود استفاده می‌کند. به نظر این کارشناسان، اگر طرح سپر دفاع موشکی اروپا نیز نمی‌بود، روسیه همین‌طور رفتار می‌کرد. روس‌ها به این دلیل دست توسعه تسلیحات خود نمی‌زنند که آمریکا و چین در کار توسعه‌ی توانایی‌های هسته‌ای خود هستند، بلکه آنها با فروش سالانه ۱۵۰ میلیارد دلار نفت و گاز، پول کافی در اختیار دارند تا سیستم تسلیحاتی خود را مدرنیزه کنند. در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ کرملین هزینه‌های نظامی خود را چهار برابر افزایش داده است. اما آنچه در این امر بیش از هر چیز دیگر تاثیر دارد، خواست و اراده‌ی فزاینده‌ی خود روس‌هاست. این اراده‌ است که سیاست توسعه‌ی تسلیحاتی را پیش می‌برد: پوتین می‌خواهد بار دیگر روسیه را در جایگاه ابرقدرت جهانی قرار دهد و ثابت کند که روسیه در زمینه تسلیحات هسته‌ای با آمریکا همتراز است. تفکر جنگ سرد در کرملین ادامه دارد. http://www.dw-world.de/dw/article/0,2144,2618751,00.html

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این مطالب رو هم آقا رضا ترجمه کردن.

----------

[align=center]Anti-satellite weapon[/align]

تاريخچه
طراحي و ساخت سلاح‏هاي ويژهء شكار ماهواره از راههاي مختلفي دنبال شد. اولين نلاش‏ها در اين مورد، با شليك موشكهاي هواپرتاب توسط ايالات متحده و اتحاد شوروي در دههء 1950 انجام شدند و از آن پس، پيشنهادات عجيب و متفاوتي براي اين كار ارائه شدند.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center]در اين تصوير نادر كه به تاريخ 13 سپتامبر 1985 توسط نيروي هوايي ايالات متحده ثبت شده است، شليك يك موشك ضدماهواره‏اي از نوع ASM-135 توسط جنگندهء F-15 مشاهده مي‎شود.[/align]

پرتاب موشك از طريق هواپيما، اولين كوشش در اين راه محسوب مي‏شد كه تكنولوژي به كار رفته در آن، بسيار ابتدايي و شناخته شده بود. اولين تلاش‏هاي ايالات متحده در اين زمينه به سال 1959 آغاز شدند و نتايج بسيار نااميد كننده بودند. اولين كوشش در پرتاب موشك، پس از طي مسافت 6000 متر از دست رفت و به دليل بروز برخي مشكلات، اين پروژه به سال 1963 متوقف گشت. همزمان، پروژهء نيروي دريايي ايالات متحده نيز در اين زمينه، متوقف گشت. البته برخي برنامه‏هاي كوچك تا اوائل دههء 1970 پيگيري شدند.

اتحاد جماهير شوروي نيز برنامهء مشابهي را به سال 1967 آغاز كرده بود و در حقيقت، اولين موشك ضدماهوارهء ساخت شوروي، به حدود سال 1976 طراحي و ساخته شده بود. اما نيش دردناكي كه از اين موفقيت شوروي، گريبان ايالات متحده را گرفته بود، باعث شد نيروي هوايي ايالات متحده، برنامه ساخت موشك ضدماهواره‏اي خود را مجددن پي بگيرد.

از سال 1977، كنسرسيومي متشكل از چند شركت هوافضايي ايالات متحده كه Vought ناميده مي‏شدند، يك موشك ضدماهواره طراحي كردند كه قادر بود به ماهواره‏هايي مستقر در «ارتفاع پائين اتمسفر زمين» (Low Earth orbit يا LEO) حمله كند. اين موشك سه مرحله‏اي، از يك جنگندهء F-15 كه با زاويهء حملهء بالا در حال صعود بود، شليك مي‎شد. در اين موشك، يك سيستم هدف‏ياب كوچك جهت جستجو و انهدام اهداف متحرك در فضا نصب گرديده بود. اين سيستم ردياب، به نام MHV يا شناخته Miniature Homing Vehicle مي‏شد.
اولين پرتاب آزمايشي موشك ضدماهوارهء‌ ساخت ايالات متحده، به سال 1983 انجام پذيرفت. اولين پرتاب موفقيت‏آميز اين موشك، به تاريخ 13 سپتامبر 1985، منجر به انهدام ماهوارهء P78 SolWind متعلق به ايالات متحده گشت.


برنامهء 437 و دومينيك 1
استفاده از انفجارات هسته‏اي پرقدرت در ارتفاعات بسيار بالا جهت انهدام ماهواره‏ها، پس از انجام اولين آزمايشات سيستم‏هاي ضدماهوارهء معمول در دههء 1960 مورد توجه قرار گرفتند.
مابين سالهاي 1962 تا 1963، تعداد 105 آزمايش هسته‏اي در اقيانوس آرام و صحراي نوادا توسط ايالات متحده انجام شد. اين آزمايشات در اقيانوس آرام به نام Dominic I و در در نوادا به نام Dominic II نام گذاري شدند. اغلب اين آزمايشات، به شكل رهاسازي بمب‏هاي اتمي سقوط آزاد از بمب‏افكن‎‏هاي B-52 انجام پذيرفتند. يكي از آزمايشات انجام شده، حمل كلاهك اتمي به ارتفاعي بالا در فضا و انفجار كلاهك در آسمان بود كه توسط موشكي به نام صورت Thor پذيرفت. كل اين آزمايشات هسته‏اي به نام عمليات Fishbowl ناميده شد.

[align=center]تصویر [/align] [align=center]تصویر[/align]

[align=center]پرتاب موشك بالستيك Thor به فضا[/align]

Program 437 دومين برنامهء آزمايشي ساخت سلاح‏هاي ضدماهواره‏اي محسوب مي‎‏شد. برنامهء توليد سلاح ضدماهواره در ايالات متحده از اوائل دههء 1960 آغاز شد ولي به طور رسمي، توقف آن به تاريخ 1 آوريل 1975 اعلام گشت. برنامهء 437، به دنبال يك سري انفجارات هسته‏اي در آسمان، توسط رابرت مك‏نامارا، وزير دفاع ايالات متحده، به تاريخ 20 نوامبر 1962 مورد تصويب قرار گرفت.
امكانات اجراي اين برنامه، در مكاني متروك و دورافتاده در مركز اقيانوس آرام به نام جزيرهء جانسون (Johnston Island)، قرار داده شد.
به دليل اينكه، تكنولوژي آن زمان، اجازهء شكار ماهواره‏ها را نمي‏داد ولي يك انفجار اتمي پرقدرت در فضا، آن قدر توانايي مهيبي داشت كه مي‏توانست هر هدفي را در شعاع 1000 كيلومتري در فضا، منهدم نمايد.

[align=center]تصویر[/align]

اما ايراد عمدهء اين روش، ساطع شدن تشعشعات راديواكتيو و پالس‏هاي الكترومغناطيسي در فضا بود كه مانع از استفادهء كلاهك‏هاي هسته‏اي در موشكهاي ضدماهواره گشت. با اين حال، ايالات متحده موشك فضايي موسوم به Nike Zeus را به سال 1962 جهت شكار ماهواره به كلاهك اتمي مجهز ساخت.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center]پرتاب يك موشك Nike Zeus مجهز به كلاهك اتمي پر قدرت[/align]

Project Nike
كار تجهيز موشك Nike Zeus به كلاهك اتمي، تحت لواي پروژه‎‏اي به نام Nike توسط ارتش آمريكا انجام شد. اين پروژه به سال 1945 توسط آزمايشگاههاي بل جهت توسعه و ايجاد خطوط پرتابي موشكهاي ضدهواپيما پيشنهاد شد. اين پروژه، در نهايت به سال 1953، منجر به توليد اولين سيستم موشكي ضدهواپيما موسوم به Nike Ajax براي آمريكا شد و سپس جهت ساخت موشك ضدماهوارهء اتمي به كار گرفته شد.
موشك جديد كه با كد رمز شناخته Mudflap مي‎شد در نهايت DM-15S ناميده شد. يك موشك از اين نوع، در جزيرهء مرجاني Kwajalein از توابع جزاير مارشال، استقرار يافت. اين موشك، تا سال 1966 كه پروژه به دليل شروع ساخت موشك ضدماهوارهء Thor خاتمه داده شد، در آن جزيره مستقر بود. ايالات متحده همچنين در آزمايشاتي ديگر، تعدادي آزمايش انفجار كلاهك هسته‏اي در ارتفاع بسيار بالا صورت داد. يكي از اين آزمايشات، انفجار كلاهك بسيار پرقدرت 1.4 مگاتني در ارتفاع 400 كيلومتري اقيانوس آرام بود كه به سال 1958 صورت پذيرفت و در جريان آن، 3 ماهواره منهدم گشتند و جريان ارتباطات مخابراتي از طريق اقيانوس آرام قطع گرديد.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center]نمایی از جزیرهء Kwajalein[/align]

قرارداد ايجاد محدوديت در امور فضايي
اما با انعقاد معاهدهء موسوم به «فضاي بيروني» يا Outer Space Treaty به سال 1967، استفاده از سلاح هسته‏اي در فضا، ممنوع گشت. طبق اين قرارداد كه به تاريخ 27 ژانويهء 1967، مقرراتي در جهت ايجاد محدوديت براي امور اكتشاف، فعاليت و استفاده از فضا بين دول اتحاد شوروي، ايالات متحده و پادشاهي بريتانيا به امضاء رسيد و از تاريخ 10 اكتبر 1967 ضمانت اجرايي يافت.

در آن سالها، طرح‏هاي ديگري نظير موشكهاي سرنشين‏دار و بدون سرنشين جهت هدفگيري ماهواره‏ها پيشنهاد شدند. نوع سرنشين‏دار، يك وسيلهء فضايي بود كه در نقطهء از پيش تعيين شده با ماهوارهء مورد نظر، ملاقات مي‏‎كرد و سرنشين آن، ماهواره را تصرف كرده يا آن را از كار مي‏انداخت. اما مكانيزم خودانفجاري ماهواره‏هاي نظامي، استفاده از طرح‏هاي سرنشين‏دار و سلاح‏هاي موسوم به Stand-off را منتفي ساخت.
اما ارسال موشکهای ضدماهوارهء بی سرنشین نیز مشکلاتی به دلیل هواپرتاب بودنشان داشتند: تکنولوژی سیستم هدایت پذیری و نیل به هدف، در آن زمان آن قدر رشد کافی نیافته بود که قادر باشد یک شکار موفق در فضا را به انجام رساند.
در آن زمان، طرح های دیگری نیز در قالب موشکهای بی سرنشین ضدماهواره نظیر ارسال ماهواره هایی موسوم به کامیکازه (kamikaze) یا خودکشی کننده و یا مین های فضایی نیز به عنوان شکارچیان ماهواره ای که تنها یک بار در فضا قابل استفاده بودند، مطرح شدند. (یعنی پس از انفجار، از بین می رفتند)

IS : طرح روسها برای شکار ماهواره
اتحاد شوروی، به سمت استفاده از طرح ماهوارهء کامیکازه کننده روی آورد، زیرا ساده تر بود و از اجزاء ارزان قیمتی تشکیل یافته بود. طرح روسها Istrebitel Sputnikov یا به اختصار IS نام گرفت که به معنی «شکارچی ماهواره» یا Interceptor of satellites بود.

کار طراحی این ضدماهواره در اتحاد شوروی، در اوائل دههء 1960 کلید خورده بود و اولین آزمایشات پروازی این موشک به سال 1968 انجام شدند. اما ادامهء کار بر روی این پروژه به دلیل امضای قرارداد «سالت یک» (SALT I) به سال 1972 متوقف گشت؛ اما سیستم در روی زمین همچنان کار شد و با آزمایش نمونه های جدیدی گسترش یافت تا آنکه در حدود سال 1982، طرح، احتمالن به دلیل پیش پا افتاده بودن، کنار گذاشته شد. دلیل کنارگذاشتن این طرح، سیستم های جدیدتر و پیشرفته تر موشکهای ضدماهواره بود که در آن زمان عملی شده بودند یا عملی شدنشان در حال تحقیق و بررسی و نقل مجالس بود.

Terra-3
اتحاد شوروی در طول سالهای دههء 1970 به بعد، تعداد زیادی پایگاه زمینی ساطع کنندهء اشعهء لیزر موسوم به Terra-3 را جهت از کار انداختن ماهواره ها به کار انداخته بود؛ در نتیجه تصاویر تهیه شده به وسیلهء ماهواره های جاسوسی ایالات متحده در طول سالهای دههء 70 و 80 میلادی، همگی سفید ظاهر می شدند؛ اما در سال 2006، چینی ها، مظنون اصلی سفید کردن تصاویر ماهواره های جاسوسی آمریکا به شمار می رفتند. اما Terra-3 چه بود؟
Terra-3 يك مركز آزمايشي بود كه در پايگاه فضايي مخصوص موشكهاي ضدبالستيك شوروي به نام ساري شاگان (Sary Shagan) واقع در قزاقستان قرار داشت.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center]یکی از ادوات تمرکز دهندهء لیزر در پایگاه فضایی ساری شاگان (قزاقستان)[/align]

[color=redسلاح‏هاي ليزري[/color]
طراحي سلاح‏هاي ليزري در اتحاد شوروي، بين سالهاي 1964 تا 1965 آغاز شد. در اين بين، دفتر طراحي و مهندسي ويمپل (Vympel OKB) از جملهء نخستين مراكزي بود كه كار بر روي اين پروژه را آغاز كرده بود. در دههء 1970، اين دفتر، مجموعهء Terra-3 را جهت اهداف پژوهشي ساخت.
اين مجموعه در اصل يك سيستم ضد موشكهاي بالستيك (ABM) و يك مركز سلاح ضدماهواره به شمار مي‏رفت كه بر اساس انرژي بالاي بدست آمده از ياقوت سرخ و ليزر دي اكسيد كربن كار مي‏كرد و در نهايت نيز قدرت اين مركز براي انهدام موشكهاي بالستيك، ناكافي ارزيابي شد. اما اولين عمليات محدود اين مركز، ماموريت ضدماهواره بود و در اين اولين سعي، اين مركز موفق شد سنسورهاي نوري ويژهء عكاسي را از كار بيندازد و باعث سفيد شدن تصاوير شود.

[color=red]10 اكتبر 1984 : یک روز تاریخی برای روسها[/color]
به تاريخ 10 اكتبر 1984، وزير دفاع شوروي، دميتري يوستينوف، در پاسخ به آغاز پروژهء «[color=blue]جنگ ستارگان[/color]» از طرف رونالد ريگان كه يك سال پيش از اين اعلام شده بود، دستور داد يك اخطار شليك از مركز Terra-3 به شاتل چلنجر ارسال شود. با وجود اين كه به شاتل چالنجر، تنها نور کم توان ليزر تابانيده شده بود، اما همین نیروی اندک، باعث شد تا سيستم‏هاي چالنجر و سامانه‏هاي ارتباط مستقيم آن از كار بيفتند و مشكلاتي به صورت موقت، براي خدمهء آن به وجود آيد. (احتمالن به دليل نور خيره‏كنندهء تابيده شده)

[color=red]Almaz[/color]
روسها، همچنین آزمایشاتی را با یک ایستگاه فضایی نظامی، جهت انجام ماموریت ضدماهواره تحت برنامه‏ای به نام الماس ([color=red]Almaz[/color]) را مورد بررسی و تجربه قرار داده بود.
آلماز كه در زبان روسي به معني الماس يا Алмаз ناميده مي‎شود، برنامه‏اي جهت استفادهء نظامي از ايستگاههاي فضايي بود كه توسط اتحاد شوروي و تحت پوشش برنامه‏اي به نام [color=red]ساليوت[/color] (Salyut) به اجرا درآمده بود.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center][color=blue]ایستگاه الماس در حال سوار شدن قطعات[/color][/align]

سه ايستگاه الماس به فضا پرتاب شدند: Salyut 2 ، Salyut 3 و Salyut 5. پرتاب ساليوت2، اندكي پس از رسيدن به فضا به شكست انجاميد، اما ساليوت3 و 5 هر دو با موفقيت در مدار استقرار يافتند و اقدام به آزمايشات به وسيلهء خدمهء خود كردند. پس از پرتاب ساليوت5، اتحاد شوروي دريافت كه احداث ايستگاههاي نظامي در فضا، داراي هزينه‏هاي سنگيني است كه از منافعشان بيشتر است.

[align=center]تصویر [/align]
[align=center][color=blue]نمایی جانبی از ایستگاه الماس[/color][/align]

الماس، در پاسخ به ايستگاه سرنشين‏دار ايالات متحده در فضا موسوم به MOL، به وسيلهء يك مهندس موشك و هوافضاي روسي به نام [color=red]ولاديمير شلومي[/color] (Vladimir Chelomei) توسعه و ارتقاء داده شد.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center][color=blue]سوم نوامبر 1966 : اولین پرتاب آزمایشی لابراتوار سرنشین دار ایالات متحده به فضا از کیپ کاناورال (فلوریدا)[/color][/align]
[align=center][color=blue]MOL test launch Nov. 3, 1966 from Cape Canaveral, FL. USAF[/color][/align]

[color=red]MOL چه بود؟[/color]
«آزمایشگاه مدارگرد سرنشین دار» موسوم به MOL یا Manned Orbiting Laboratory قسمتی از فعالیتهای سرنشین دار نیروی هوایی ایالات متحده در فضا بود که جانشین پروژه لغو شدهء X-20 Dyna-Soar شده بود. آغاز برنامهء MOL در همان روزی که پروژهء Dyna-Soar لغو شد، یعنی 10 سپتامبر 1963، به اطلاع عموم رسانده شد.

به سال 1965، یک سیستم اپتیکال (عکاسی) بسیار بزرگ به فضاپیما افزوده شد. این سیستم عکاسی که با کد رمز Dorian شناخته می‏شد، KH-10 نام داشت.
پیمانکار طراحی و ساخت MOL، شرکت مک دانل داگلاس بود. در ابتدا، MOL جهت اثبات توانایی انسان در فضا، جهت ماموریتهای نظامی به کار گرفته شد. اما در اواسط دههء 1960، برنامهء MOL مورد بازنگری قرار گرفت و به صورتی طراحی شد که به عنوان یک ایستگاه فضایی جهت اهداف جاسوسی به کار رود.
ایستگاه فضایی MOL از یک سفینهء سرنشین دار که از روی طرح Gemini سازمان ناسا اقتباس شده بود، بهره می برد. اما پروژه قبل از آنکه سفینهء Gemini، بتواند پروازی انجام دهد، به تاریخ 10 ژوئن 1969 کنار گذاشته شد.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center]تصویر[/align]
[align=center][color=blue]دو تصویر از سفینهء فضایی Gemini ساخت مک دانل داگلاس[/color][/align]

الماس و MOL از نظر پیکربندی اصلی، بسیار شبیه یکدیگر بودند. MOL به همراه ایستگاه فضایی با یک راکت Proton پرتاب می‏شد و به همراه خود، دو خدمه را به فضا می برد که این دو خدمه، پس از اتمام ماموریت نظامی شان که حدود یک ماه به طول می انجامید، در یک محفظهء نجات به زمین باز گردانده می‏شدند.

[color=red]Soyuz[/color]
روسها، به دنبال وقفه در اجرای پروژه سایوز، الماس را به عنوان یک ماهوارهء جاسوسی به کار گرفتند. در اولین پرتاب آلماس به فضا، قرار بود فضاپیمای TKS روسها، توسط راکت پروتون (که توسط ولاديمير شلومي طراحی شده بود) نیز به فضا ارسال شود.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center][color=blue]راکت پروتون (Proton Zvezda)[/color][/align]

[color=red]فضاپیمای TKS چه بود؟[/color]
فضاپیمای TKS اولین طرح سرنشین دار فضایی روسیه بود که بنا بود با راکت پروتون به فضا پرتاب شود. اما این امر هیچگاه محقق نگردید، هرچند که این طرح، سنگ بنای فضاپیماهای دیگر و همچنین ایستگاه فضایی موفق روسیه به نام میر گشت.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center][color=blue]تصویری از طرح فضاپیمای روسی TKS[/color][/align]

علاوه بر تجهیزات شناسایی و جاسوسی، الماس مجهز به یک مسلسل 23 م م از نوع 23mm Nudelmann شده بود. (در برخی منابع، استفاده از نوع 30 م م مسلسل به نام Nudelmann NR-30 تایید شده است)
مسلسل 23 م م NR-23 یک سلاح سازمانی ویژهء جنگنده های شکاری روسی نظیر MiG-15، La-15، MiG-17 و برخی مدلهای MiG-19 بود. همچنین نمونهء دیگری از این مسلسل، درون برجکهای دفاعی بمب افکن های سنگین شوروی نظیر Tu-16، Tu-22 و Tu-95 مورد استفاده قرار گرفته است.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center][color=blue]Nudelmann NR-23[/color][/align]


[align=center]تصویر[/align]
[align=center][color=blue]Nudelmann NR-30[/color][/align]

در اواخر دههء 1960، این مسلسل با نمونهء Gryazev-Shipunov GSh-23L جایگزین شد. بعدها مکانیزم مورد استفاده در این مسلسل، پایه گذار تولید مسلسل بسیار پرقدرت 30 م م مورد استفاده در MiG-21 به نام NR-30 گشت.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center][color=blue]Gryazev-Shipunov GSh-23L[/color][/align]

اما سالیوت3 موفق شد در یک عملیات آزمایشی با استفاده از این مسلسل، یک ماهواره را منهدم نمابد. در OPS-4 که یکی از آخرین ایستگاههای فضایی تحت برنامهء الماس بود، به جای مسلسل از دو موشک هدایت ناپذیر بهره گرفته شده بود. اما برنامهء OPS-4 لغو شد و هیچگاه پرواز نکرد.

به دنبال لغو برنامه های سرنشین دار الماس، بقایای بدنهء الماس، ده سال بعد به عنوان یک رادار ماهواره یاب بی سرنشین به کار گرفته شد. فضاپیمای TKS نیز به نحوی تغییر یافت تا بتواند به «[color=red]ایستگاه فضایی بین‏المللی میر[/color]» قابلیت الحاق داشته باشد.

اطلاعات بیشتر در مورد مسلسلهای NR-23 و NR-30

[color=red]ایستگاه فضایی میر[/color]
میر که به زبان روسی به شکل [color=red]Мир[/color] نوشته می‏شود، به دو معنی جهان و صلح در زبان روسی برگردان می‏شود. میر یک ایستگاه فضایی شوروی بود. میر اولین ایستگاه سرنشین دار بود که با موفقیت و در مدت زمانی طولانی در فضا استقرار داشت.
میر در فضا به وسیلهء قطعات منفصله ای که بین تاریخ 19 فوریه 1986 تا سال 1996 به فضا برده شدند، سرهم شد و تا قبل از انهدام، مقری بین‏المللی جهت حضور فضانوردان و کیهان شناسان سراسر جهان محسوب می‏شد.

[align=center]تصویر[/align]
[color=blue][align=center]ایستگاه فضایی میر[/align][/color]

سرانجام ایستگاه میر به دلیل ناتوانی دولت روسیه از تامین مخارج تعمیر و نگهداری، به تاریخ 23 مارس 2001 به طرف اتمسفر زمین هدایت شد و بر اثر ورود به جو زمین، آتش گرفت و قطعه قطعه شد. در تصویر، قطعات مشتعل ایستگاه منهدم شدهء میر را به تاریخ 23 مارس 2001 مشاهده می فرمائید. این قطعات در جنوب اقیانوس آرام سقوط کردند.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center][color=blue]Mir space station breaking up in Earth's atmosphere over the South Pacific on March 23, 2001[/color][/align]


[align=center][color=blue]میر و ماه : دو قمر کرهء زمین[/color][/align]
[align=center]تصویر[/align]
به سال 1998 و در جریان رصد اجرام آسمانی، سرنشینان شاتل فضایی دیسکاوری، این تصویر زیبا را از کرهء ماه و قمر مصنوعی میر به ثبت رساندند. میر هر 90 دقیقه یک بار به دور کرهء زمین می چرخید و در حدود 4000 مایلی از سطح زمین قرار داشت. کرهء ماه نیز در هر 28 روز یک بار به دور کرهء زمین می چرخد و فاصله ای حدود 250 هزار مایل با کرهء زمین دارد.

[color=blue]تسلیحات ضدماهوارهء فضایی ایالات متحده[/color]
ايالات متحده از يك روش بسيار پيشرفته بر اساس سلاح‏هاي نصب شده در ايستگاههاي فضايي پيروي نمود. اولين روشي كه مورد تحقيق قرار گرفت، استفاده از سلاح‏هايي بر پايهء ساطع كردن مستقيم انرژي بود كه طرحي عجيب بر اساس انفجار يك كلاهك هسته‏اي به وسيلهء انرژي حاصل از اشعهء ليزر بود كه به سال 1968 توسط آزمايشگاه ملي لاورنس ليورمور (Lawrence Livermore National Laboratory يا LLNL) ابداع شده بود. ساير تحقيقات بر پايهء اشعهء‌ ليزر متعارف با استفاده از تقويت امواج ميكرويو بود (masers) كه بر پايهء ايدهء نصب يك ساطع كنندهء ثابت ليزر بر روي ماهواره بود.
LLNL تكنولوژي‏هاي حساس‏تري را نيز در نظر گرفت اما سيستم ليرزي اشعهء X آنها در سال 1977 لغو شد. (اگرچه تحقيقات بر روي ليزر اشعهء X در دههء 1980 توسط مركز دفاع استراتژيك يا SDI دوباره از سر گرفته شد.)

در اين بين، به برخي برنامه‏هاي زميني منشعب از پروژهء جنگ ستارگان ريگان مي‏پردازيم که به اختصار SDI نامیده می شود.
[align=center]تصویر[/align]

[color=red]برنامه‏هاي زمين پايه[/color]
يكي از برنامه‏هاي زمين پايه يا Ground-Based Programs، برنامهء موسوم به «رهگير با برد توسعه يافته» يا ERINT بود. (اين عبارت، مخفف كلمات Extended Range Interceptor مي‏باشد)
ERINT جزئي از برنامهء عظيم جنگ ستارگان به شمار مي‏رود، ضمن اينكه ERINT به عنوان بخشي از آزمايشات دفاع متحرك، سريع و سبك موسوم به FLAGE نيز مي‏باشد. (Flexible Lightweight Agile Guided Experiment)
اين برنامه، در واقع بسط و توسعهء تكنولوژي موسوم به hit-to-kill بود كه در واقع جهت يك وسيلهء هدفياب راداري سريع و كوچك بود.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center][color=blue]پرتاب ضدموشک Arrow[/color][/align]

يكي از موفقيتهاي برنامهء FLAGE، هدفگيري و انهدام يك موشك لنس (MGM-52 Lance) در آسمان بود كه به سال 1987 در منطقهء موسوم به [color=darkblue]White Sands Missile Range[/color] (دره‏اي در ايالت نيومكزيكو) انجام شد.

نمونهء اوليهء موشكERINT بسيار شبيه به FLAGE بود، با اين تفاوت كه مجهز به راكت سوخت جامد جديد شده بود كه به وسيلهء آن، امكان پرواز بسيار سريع‏تر و در ارتفاعي بسيار بالاتر نسبت به FLAGE دست پيدا مي‏كرد.
تحت برنامه دفاع ضدموشكهاي بالستيك ايالات متحده، ERINT به نام [color=blue]Patriot Advanced Capability-3[/color] برگزيده شد كه امروزه در اصطلاح [color=blue]پاتريوت PAC-3[/color] ناميده مي‏شود.

اما شوروي نيز تحت لواي پروژهء Fon از سال 1976 بر روي سلاح‏هاي ساطع كنندهء مستقيم انرژي تحقيق مي‏كرد، اما روس‏ها جهت دست يافتن به تكنولوژي توليد ليزر پرقدرت از گازهاي سيال و خنثا، يا شارژ سيستم‏هاي ريز و درشت نصب شده در ماهوارهء ساطع کنندهء لیزر، راهي دراز در پيش داشتند و در آن مقطع، حصول به چنين سطحي علمي، براي آنان بسیار دور از دسترس بود.
در اوائل دههء 1980، اتحاد شوروي اقدام به ساخت همتاي موشك ضدماهوارهء آمريكايي نمود. بدين جهت از يك ميگ31 تغيير يافته جهت پرتاب موشك استفاده شد. (حداقل يك فروند از اين هواپيما تكميل شده است)

[color=red](جهت اطلاعات بيشتر با سلاح ضدماهوارهء روسها، مبحث آشنايي با ميگ31 مدل D را مطالعه فرمائيد)[/color]

[align=center]تصویر[/align]

پس از فروپاشي شوروي، پيشنهاداتي جهت استفاده از اين ميگ31 جهت پرتاب ماهواره‏هاي تجاري و علمي به فضا مطرح شد. اما با روي كار آمدن رژيم سياسي جديد در مسكو (دولت پوتين) برنامهء هواپرتاب موشك ضدماهوارهء روسي مجددن در دستور كار قرار گرفت. (هرچند كه اين موضوع توسط مراجع رسمي مورد تاييد قرار نگرفته است)

آغاز پروژهء دفاع استراتژيك (SDI) يا «[color=darkblue]جنگ ستارگان[/color]» كه به تاريخ 23 مارس 1983 توسط [color=red]پرزيدنت رونالد ريگان[/color]، رياست جمهوري ايالات متحده عنوان شد، محرك خوبي جهت تقويت برنامه‏هاي تسليحات ضدماهوارهء آمريكا و شوروي محسوب مي‏شد. از این رو، پروژه های تسليحات ضدماهواره (ASAT) جهت ساخت موشكهاي ضدبالستيك (ABM) و یا بالعکس تطبيق داده شدند.

[align=center]تصویر[/align]

اولین طرح ایالات متحده، استفاده از طرح قبلن آماده شدهء MHV بود که قرار بود به عنوان پایه‏ای جهت احداث 40 پایگاه فضایی به منظور دست یافتن به توانایی بالقوهء شناسایی تا 1500 هدف به کار گرفته شود. به سال 1988، پروژهء‌ مورد نظر در ايالات متحده، به چهار بخش كوچكتر تقسيم شد. بخش اوليه شامل سيستم دفاعي موسوم به [color=red]Brilliant Pebbles[/color] بود.

[color=red]دانه های الماس يا Brilliant Pebbles[/color]
برنامهء موسوم به قطعات الماس، يك سيستم غيراتمي، بر اساس ماهواره، و به اندازهء يك هندوانه بود كه موشكهاي كوچك ولي با انرژي جنبشي و شتاب بالا بودند. اين سيستم بدين منظور طراحي شده بود كه در ارتباط نزديك با سيستم Brilliant Eyes sensor كار كرده و موشكها بالستيك را بدون نياز به سيستم هدايت پذيري خارجي، كشف و منهدم نمايد. (اين پروژه سرانجام به تاريخ نوامبر 1986 كنار گذاشته شد)

[align=center]تصویر[/align]

در بخش اول برنامهء دانه های الماس، مقرر شده بود كه مجموعه‏اي از ماهواره‏ها كه به شكل الكترونيكي به يكديگر اتصال داشتند، در مدار قرار گيرند. اين مجموعه، شامل 4600 شناسايي كنندهء فعال موشكهاي بالستيك بودند كه وزن هركدام 45 كيلوگرم بود و در فضاي موسوم به LEO (حدود 200 تا 2000 كيلومتري سطح زمين) قرار مي‏گرفتند؛ ضمن اينكه سيستم جستجوي اهداف نيز در آنها به هم متصل بود.

در بخش بعدي قرار بود سكوهاي تمركز ليزر نصب شوند و فاز بعد از اين نيز شامل نصب آنتن‏ها و قطعات مربوط به سلاح ليزري در ماهواره بود كه اين امر در آن زمان تحت پروژه‏اي به نام MIRACL موجود بود.

[align=center]تصویر[/align]

اولين مرحلهء پروژهء دانه های الماس، پيش‏بيني شده بود كه تا سال 2000 و با هزينه‏اي حدود 125 ميليارد دلار تكميل شود. [color=darkblue]اما تحقيقات انجام شده در روسيه و ايالات متحده اثبات كردند كه نيازمندي‏هاي يك چنين پروژه‏اي، حداقل براي استفاده از سيستم‏هاي تسليحاتي بر پايهء تشعشع انرژي در فضا، با تكنولوژي موجود، غيرممكن هستند.[/color] با وجود اين، به دلائل استراتژيك از جمله احتمال دستيابي روسها به چنين تكنولوژي‏اي، ايالات متحده اقدام به جمع‏آوري و كنترل تمامي قطعات و نقشه‏هاي مربوط به دفاع استراتژيك تهیه شده تا سال 2000 نمود. اين بازرسي و كنترل، تحت نام رمز GUKOS انجام شد.

هر دو كشور ايالات متحده و اتحاد جماهير شوروي، از سال 1989 به بعد، بودجهء تخصيص يافته به پروژهء جنگ ستارگان را به شدت كاهش دادند و پس از فروپاشي شوروي، روس‏ها كل تحقيقات در اين زمينه را به سال 1992 متوقف ساختند.
اما به دنبال عدم تعهد ايالات متحده به پيمان منع گسترش موشكهاي ضدبالستيك (Anti-Ballistic Missile Treaty)، گزارشاتي از ادامهء تحقيق و توسعهء روس‏ها در زمينهء تسليحات ضدماهواره و همچنين ساير تسليحات مستقر در فضا، جهت مقابله با طرح دفاع استراتژيك آمريكايي‏ها توسط دولت ولاديمير پوتين رسيده است؛ با اين حال، نتايج اين كوششها تاكنون روشن نشده است.

[align=center]تصویر[/align]
[align=center][color=blue]NFIRE[/color][/align]

ايالات متحده فعاليت بر روي تعدادي از برنامه‏‎ها را آغاز كرده است كه اين برنامه‏ها، مي‎‏توانند شالوده‏اي براي تسليحات ضدماهوارهء مستقر در فضا محسوب شوند. اين برنامه‏ها، شامل موارد زیر بودند:
* سيستم فضاپيماي تجربي XSS-11
* سيستم تجربي مادون قرمز نزدیک محدوده (NFIRE) يا Near-Field Infrared Experiment
* سیستم شناسايي كننده‏هاي فضايي (SBI) يا Space-based interceptor

[align=center]تصویر[/align]
[align=left]Air Force Research Laboratory artist's view of XSS-11, left, approaching the upper stage of its Minotaur launch rocket, right, with Earth below[/align]

تجربهء نبردهاي فضایی، در كتابهايي نوشتهء Tom Clancy به نام‏هاي [color=red]Red Storm Rising[/color] و [color=red]The Cardinal of the Kremlin[/color] درج شده است. اين موضوع، همچنين دستمايهء رمان [color=red]Area 7[/color] اثر نويسندهء استراليايي Matthew Reilly شده است كه در آن، يك ماهوارهء مخصوص شكار شاتل‏هاي فضايي با اشعهء ليزر از مسافتي بسيار دور در فضا، در اختيار تروريست‏ها مي‏افتد.
[align=center]تصویر[/align]

اطلاعات بیشتر:
XSS-11
NFIRE
STRATEGIC DEFENSE INITIATIVE
Anti-Ballistic Missile Treaty
PAC-3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سعید جان دستت واقعا درد نکنه خیلی زحمت کشیدی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
قابلی نداشت. بیشتر باید از رضای عزیز بخاطر مطلب خوبی که تهیه کردن تشکر کنیم. :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.