ghermez 750 گزارش پست ارسال شده در اسفند 90 تاریخ: دوم آگوست سال 216 قبل از میلاد محل: کانای(بعضی از مترجمین کان نیز ترجمه کرده اند. توجه کنید که با شهر کان در فرانسه اشتباه گرفته نشود)، نزدیک رود اوفانتو ایتالیا نتیجه: پیروزی قاطع کارتاژها متخاصمین: کارتاژ در برابرجمهوری رم فرماندهان کارتاژ : هانیبال هاسدروبال هانو ماهرابال روم: گیائوس ترنتیوس وارّو لوسیوس آمیلیوس پائولوس † استعداد رزمی کارتاژ : 40000نفر پیاده سنگین اسلحه 6000نفر پیاده سبک اسلحه 8000نفر سواره نظام روم: در حدود 87000 لژیونر رمی به همراه متحدینشان تلفات کارتاژ : 6000کشته 10000مجروح روم: بین 50000 تا 70000 کشته 11000 اسیر نبرد کانای یکی از نبردهای بزرگ سری دوم جنگهای فنیقی بوده است. در این نبرد، سربازان کارتاژ -تحت فرمان هانیبال- ارتش رم را که بر آنها برتری عددی داشت به صورت کامل از میان برداشتند. پس از این نبرد، کاپوآ و چند شهر دیگر ایتالیا از جمهوری رم جدا شدند. اگرچه این نبرد نتوانست کارتاژها را به نتیجه سیاسی مHTTP/1.1 200 OK Cache-Control: public Content-Length: 48147 Conteساند، اما امروزه این نبرد را به عنوان یک نمونه از بزرگترین پیروزیهای تاکتیکی تمام تاریخ نظامی به شمار می آورند. در حدود 60 تا 70 هزار رمی در آن روز کشته یا اسیر شدند. از نظر تعداد نفرات کشته شده در یک روز، این نبرد تقریبا در جایگاه سی ام قرار می گیرد. پس زمینه تاریخی در سال 264 ق م شهر کارتاژ در مکانی قرارداشت که امروزه تونس نامیده می شود. کارتاژ دولت-شهری قدرتمند با تجارتی توسعه یافته بود و در زمانی که رم در حال گسترش نفوذ خود بود، کارتاژ قویترین قدرت غرب مدیترانه به شمار می رفت. ناوگان جنگی کارتاژها غیرقابل شکست بود ولی آنها ارتشی قوی در اختیار نداشتند و از مزدوران اجیر شده برای جنگیدن استفاده می کردند. این شهر در میانه قرن نهم قبل از میلاد توسط مهاجران فنیقی ساخته شده بود و در سال 146 ق م در آخرین جنگ فنیقی توسط رمی ها ویران شد. کارتاژها سواحل شمالی الجزایر، تونس و مراکش و همچنین سواحل جنوبی اسپانیا و قسمتی از سواحل مدیترانه ای فرانسه را در اختیار کلنی های خود داشتند. بیشتر جزایر بزرگ مدیترانه مانند سیسیل نیز تحت نفوذ کارتاژها بود. به محض اینکه رم کنترل خود را بر شبه جزیره ایتالیا محکم کرد و خواست که نفوذ خود را در مدیترانه گسترش بدهد با کارتاژ دچار ستیزه شد. دو کشور در 3 سری جنگ -که از سال 264 ق م تا 146 ق م به طول انجامیدند- درگیرشدند. چون کارتاژها اصلیتی فنیقی داشتند و به زبان لاتین فنیقی را پونی می نامند، این جنگها به جنگهای پونیک یا فنیقی معروف شده اند. رمی ها پس از پیروزی در جنگهای اول فنیقی، خراج سنگینی بر کارتاژها بستند و محدودیتهای زیادی را بر آنها تحمیل کردند. این خراج و محدودیتها ،خود، باعث شروع جنگهای دوم فنیقی شدند. در 219 ق م هانیبال -فرزند هامیلکار بارکا فرمانده نظامی کارتاژها در جنگهای اول فنیقی- به ساگونتوم در اسپانیا حمله کرد. این شهر متحد رم بود و این حمله سرآغاز جنگهای دوره دوم فنیقی شد. هانیبال یک استاد استراتژی جنگی بود. او می دانست که سواره نظام رم ضعیف و آسیب پذیر است و بنابراین از سواره نظام سبک اسلحه نومیدی در کنار سواره نظام سنگین اسلحه گل و اسپانیایی برای مقابله با رمی ها بهره گیری کرد. نومیدی های نیمه کوچ نشینیان وحشی بودند که در شمال آفریقا زندگی می کردند و در سپاه کارتاژ به عنوان مزدور خدمت می کردند.این ترکیب، تاثیری ویرانگر بر روی لژیونرهای رمی داشت. 3 نبردگاه اصلی در این دوره جنگها وجود داشت. اول خاک ایتالیا بود که در آنجا هانیبال لژیونهای رمی را بارها شکست داد. صحنه دوم جنگ در اسپانیا بود که در آنجا هاسدروبال -برادر کوچک هانیبال- از مهاجرنشین های کارتاژ محافظت می کرد و تا هنگام عقب نشینی نهایی به ایتالیا موفق بود. آخرین صحنه نبرد سیسیل بود که در آنجا رمی ها توفق نظامی خود را حفظ کردند. پس از حمله به ساگونتوم، هانیبال با حمله مستقیم به درون ایتالیا رمی ها را غافلگیر کرد. او با ارتش بزرگی که از مزدوران گل، اسپانیایی، نومیدی و فیلهای آفریقایی تشکیل شده بود از آلپ عبورکرد. آنها ارتش رم را در چند نبرد مانند نبرد تریبا و نبرد دریاچه تراسیمن و نبرد معروف کانای شکست دادند اما اشتباه او در طولانی شدن خطوط تدارکاتی وی بود. با نداشتن وسایل محاصره و از دست دادن تعداد زیادی از سربازان در راه رسیدن به رم، او نقشه کشید تا متحدان سیاسی رم را از رم جداکند و شهر را در قحطی و گرسنگی رها کند. به هرحال، هر چند که ارتش شکست ناپذیر هانیبال خاک ایتالیا را به توبره کشیده بود -جز چند دولت-شهر جنوبی- بیشتر متحدان رم به رم وفادار ماندند و درکنار رم به جنگ با کارتاژها ادامه دادند. رم همچنین تصمیمی پولادین گرفت که به هر شکل که بتواند بر ارتش هانیبال فائق آید. رمی ها قانونی داشتند که بنابر آن صلح با دشمنی که در خاک ایتالیا بود را ممنوع می دانستند.[align=center] مسیر حرکت هانیبال از اسپانیا به ایتالیا و سپس بازگشت به کارتاژ[/align] بزرگترین مشکل هانیبال این بود که هیچ نیروی کمکی از جانب کارتاژ به او نرسید. با وجود تقاضاهای زیاد وی، کارتاژ تنها به اعزام نیروی کمکی به اسپانیا بسنده کرد. تجار کارتاژ خرج کردن پول برای ارتش هانیبال را بیهوده می دانستند و اعتقاد داشتند که هانیبال با امکاناتی که دارد می تواند تکلیف جنگ را یکسره کند. این فقدان نیروی کمکی، هانیبال را از رسیدن به یک پایان پیروزمندانه با اشغال رم محروم کرد. به هرحال، یک نیروی کمکی فرستاده شد که به نبرد ماتاروس اعزام شدند. از طرف دیگر، رم نیز قادر نبود که در خاک ایتالیا نتیجه جنگ را یکسره کند. نه تنها آنها با هانیبال و برادرش در ایتالیا و اسپانیا درگیر بودند بلکه همزمان آنها در اولین دوره جنگهای مقدونی نیز درگیر شده بودند. با فقدان نیروی کافی برای هانیبال و درگیری رم در سه صحنه جنگی جدا از هم، جنگهای ایتالیایی هانیبال به صورتی چاره ناپذیر 16 سال به طول انجامید. در اسپانیا، فرمانده جوان رمی پوبلیوس کورنلیوس شیپیو-که بعدها به شیپیوی آفریقایی معروف شد- در نهایت هاسدروبال را شکست داد(208 ق م). هاسدروبال هنوز اما، دوسوم سربازانش را در اختیار داشت و با ترک اسپانیا تلاش کرد که ارتش مزدروش را برای کمک به برادرش به ایتالیا برساند اما در نبرد حساس رود ماتاروس کاملا شکست خورد و خود نیز کشته شد. کمی بعد، رمی ها سر او را برای برادر بزرگترش فرستادند و هانیبال و سپاهش برای زمانی کوتاه به کوهستان عقب نشستند. درضمن در اسپانیا، شیپیو شهرهای کارتاژ را اشغال کرد و با چند حکمران محلی ائتلاف کرد و به آفریقا لشکر کشید. پس از اینکه خود کارتاژ در معرض خطر قرارگرفت، هانیبال برای مقابله با شیپیو به آفریقا بازگشت، اما در نبرد نهایی در زاما در سال 202 ق م شکست خورد. کارتاژ درخواست صلح کرد و با موافقت رم مواجه شد. ابتدا کارتاژ را از مهاجرنشین هایش محروم کردند و سپس غرامتی سنگین بر کارتاژ تحمیل کردند و در نهایت داشتن هرگونه سپاه یا نیروی دریایی را برای کارتاژ ممنوع ساختند. هانیبال در بازسازی کارتاژ نقش رهبری داشت و بر رقبای حسودش غلبه کرد و در سال 194 ق.م رمیان کینه توز او را مجبور کردند که به آسیای صغیر فرار کند. در آنجا او مشاور نظامی چند پادشاهی شد که معروف ترین آنها امپراطوری سلوکی بود و پس از نبرد مگنزیا (183 ق.م) برای اجتناب از اسارت به دست رمیان خودکشی کرد. پس زمینه استراتژیک کمی پس از آغاز سری دوم جنگهای فنیقی، هانیبال با شهامت از کوه های آلپ در فصل زمستان عبورکرد و به خاک ایتالیا پای گذاشت. او توانست به سرعت در دو نبرد تریبا و نبرد تراسیمن رمی ها را شکست دهد. پس از این شکستها، رمی ها فابیوس ماکسیموس را به عنوان دیکتاتور تعیین کردند تا با تهدید سپاه کارتاژ مقابله کند. فابیوس در برابر هانیبال استراتژی جنگ فرسایشی را در پیش گرفت. او خطوط تدارکاتی کارتاژها را قطع کرد و سعی می کرد تا از رویارویی مستقیم با هانیبال خودداری کند. این استراتژی، خوش آیند عامه رمی ها نبود. همانطور که رمی ها از شوک پیروزی های هانیبال خارج می شدند، درباره عقلانی بودند روش فابیوس بحث می کردند. این استراتژی مخصوصا بیشتر مردم -که علاقه داشتند جنگ با سرعت به پایان رسد- را ناامید کرده بود. همچنین این ترس وجود داشت که اگر هانیبال بدون هیچ مقاومتی به غارت خود ادامه دهد ممکن است که متحدان رم در توانایی های نظامی رم شک کنند و به کارتاژها بپیوندند. [align=center] محل 3 نبرد مشهور هانیبال در خاک ایتالیا[/align] سناتورهای رمی -که از استراتژی فابیوس بی اطلاع بودند- پس از پایان دوره زمامداری او، فابیوس را کنارگذاشتند و ریاست حکومت را به گنائوس سیرولیوس جمینوس و مارکوس آتلیوس رگولوس بازگرداندند. در سال 216 ق.م، گایوس ترنتینوس وارّو و لوسیوس آمیلیوس پائولوس به عنوان کنسول انتخاب شدند و فرمان تشکیل یک سپاه بزرگ را صادرکردند. این سپاه از نظر استعداد بی سابقه بود. مورخ رمی پولیبیوس می نویسد: "سنا تعیین کرد که 8لژیون به نبرد اعزام شوند. چنین تعدادی تا قبل از این در جمهوری رم سابقه نداشت.... در بیشتر جنگها، یک کنسول از 2 لژیون به همراه سپاهیانی که متحدان رم می فرستادند استفاده می کرد و به ندرت در یک جنگ از 4 لژیون استفاده شده بود. اما در این موقعیت خاص چنان ترسی آنان را فراگرفته بود که تصمیم گرفتند تا 8 لژیون را به نبرد اعزام کنند." 8 لژیون -به همراه قریب 2400 نفر سواره نظام- هسته این ارتش عظیم جدید را تشکیل می دادند. هر یک از این لژیون ها همراه یک نیروی هم اندازه از متحدان رم می جنگید و متحدان رم 4000 نفر سواره نظام نیز اعزام کرده بودند. پیش درآمد نبرد در پاییز 216 ق م، هانیبال ابتکار عمل را در دست گرفت و انبارهای تدارکاتی بزرگ کانای را تصرف کرد. او همچنین خود را بین رمی ها و منابع حیاتی تدارکاتی آنها قرارداد. بر اساس کتاب پولیبیوس "اشغال کانای مسبب اضطرابی بزرگ در میان ارتش رم شد." کنسول رم تصمیم گرفت برای مقابله با هانیبال به سمت جنوب حرکت کند و ژنرال کارتاژ را جستجو کند. پس از دو روز راهپیمایی، رمی ها هانیبال را در ساحل چپ رود اوفانتو یافتند و 6 مایل دورتر از او اردو زدند. به صورت معمول، هر کنسول باید سپاه خود را خود فرماندهی می کرد اما زمانی که دو ارتش به هم می پیوستند -بنابر قانون رمی ها- هر کدام از کنسول ها باید یک روز درمیان فرماندهی می کرد. ظاهرا هانیبال این مسئله را از قبل می دانست و استراتژی خود را بر اساس این امر تنظیم کرده بود. یکی از افسران کارتاژ به نام گیسگو عظمت سپاه رم را برای هانیبال شرح می دهد. هانیبال در جواب می گوید: "گیسگو! یک چیز را فراموش کردی که بسیار جالب تر است! اگرچه رمی ها تعداد زیادی سرباز در اختیار دارند اما نام هیچکدام از آنها گیسگو نیست." فرمانده روز اول -کنسول وارّو- طبیعتی بی پروا و گستاخ داشت و عزم خود را برای نابودی هانیبال جزم کرده بود. درحالیکه رمی ها به کانای نزدیک می شدند، یک گروه کوچک از نیروهای کارتاژ به سپاه رم حمله برد. وارّو به خوبی حمله کارتاژها را دفع کرد و به پیشروی خود ادامه داد. این پیروزی اگرچه اساسا یک زد و خورد بود -که ارزش استراتژیک دیرپایی نداشت- باعث افزایش اعتماد به نفس رمی ها شد و شاید در سپاهیان وارّو غرور بیش از حدی به وجود آورد. به هرحال، پائولوس با درگیری به این صورت مخالف بود. بر خلاف وارّو، او محتاط و مراقب بود و باور داشت که با وجود برتری عددی رمی ها، جنگ در یک زمین باز نابخردانه است. مخصوصا او تاکید داشت که هانیبال در سواره نظام دارای برتری است. برتری سواره نظام کارتاژ هم در تعداد بود و هم در کیفیت نیروها. با وجود بیمناک بودن، پائولوس فکر می کرد که عقب نشینی پس از پیروزی های مقدماتی عاقلانه نیست و دو سوم سپاه را در شرق رود اوفانتو مستقرکرد. باقی رمی ها برای ایجاد استحکامات به طرف دیگر رودخانه فرستاده شدند. هدف از ایجاد اردوگاه دوم ایجاد پوشش در برابر حمله به اردوگاه اصلی و انجام حملات ایذایی بود. دو سپاه به مدت 2 روز در جای خود باقی ماندند. در روز دوم -اول آگوست- هانیبال باخبر شد که روز بعد نوبت فرماندهی با وارّو است. او اردوگاه خود را ترک کرد و پیشنهاد کرد تا نبرد آغاز شود. این پیشنهاد از جانب پائولوس رد شد. پس از آن، هانیبال برای شناسایی به سمت نیروهای رمی در کنار آبهای رودخانه رفت و سواره نظامش را به اردوگاه کوچک اعزام کرد تا رفتار سربازان بیرون اردوگاه را بررسی کند. پولیبیوس می گوید که سواره نظام هانیبال با تهور به کناره رمی ها هجوم بردند تا منابع آب آنها را خراب کنند و رمی ها را از آب رودخانه محرم کنند. فردای آن روز که نوبت فرماندهی وارّو بود، او هنوز از این تاخت و تاز عصبانی بود. پس نیروهایش را مرتب کرد و از رود گذشت تا بجنگند.) استعداد طرفین درگیر ارتش مشترک دو کنسول جمعا دارای 75000نفر پیاده، 2400 سواره نظام رمی و 4000نفر سواره نظام از متحدین رم بود. در اردوگاه ها نیز 2600نفر پیاده سنگین اسلحه به همراه 7400 نفر پیاده سبک اسلحه باقی مانده بودند. ارتش رم در آن دوران یکی از بهترین ارتشهای جهان بود و سربازان رمی بهترین دیسیپلین، بهترین تمرینها و بهترین تجهیزات را داشتند. در طرف دیگر، پیاده نظام کارتاژی ها به سختی به 40000نفر می رسید. صرف نظر از سربازانی که از نبرد به دور نگه داشته شده بودند، کارتاژها 6000نفر پیاده سبک اسلحه و 8000 نفر سواره نظام نیز در اختیار داشتند. هسته اصلی سپاه کارتاژ را در حدود 8000نفر هوپلایت (پیاده نظام مجهز به نیزه بلند مانند فالانکسهای یونانی) تشکیل می داد که از زره رمی استفاده می کردند ولی آرایش فالانکسهای مقدونی را داشتند. 8000نفر دیگر از پیاده نظام سنگین اسلحه سلت-ایبریایی نیز در خطوط اصلی کارتاژها بودند. باقی سربازان هانیبال جنگجویان سلتی از دره پو بودند. آنها از قد و هیکل تنومند خود برای مقابله با لژیونرهای منضبط رمی استفاده می کردند. بر خلاف سپاه یکپارچه رم، سپاه هانیبال چهل تکه ای از گروهان های کارتاژ، سلتی، اسپانیایی و نومیدی بود. هانیبال فیلهایی را که از گردنه های آلپ عبور داد در جنگهای قبلی از دست داده بود و در این نبرد فیلی به همراه نداشت. آرایش نیروها استفاده مناسب هر دو ارتش از عامل زمان، فرماندهان هر دو سپاه را به آنجا هدایت کرد که پیاده نظام خود را در مرکز و سواره نظام را در جناحین سپاه ها قراردهند. رمی ها عمق خطوط پیاده نظامشان را به قدری زیاد کردند که از عرض صفوف پیاده نظام فراتر رفت و امیدوار بودند با تمرکز فشار این پیاده نظام به سرعت مرکز سپاه هانیبال را بشکافند. وارّو می دانست که چگونه پیاده نظام رم در نبرد تریبا مرکز سپاه هانیبال را شکافته بودند و می خواست که همان تاکتیک را در مقیاسی وسیعتر بکارگیرد. پرینسیپ ها دقیقا پشت هاستاتی ها مستقرشدند تا با اولین برخورد به سمت جلو فشار آورند و مطمئن شوند که خط مقدم رمی ها متحد است. پولیبیوس می نویسد: "مانیپل ها نزدیک یکدیگر ایستاده بودند و فاصله آنها کاهش یافته بود.... عمق آنها بیشتر از عرض جبهه شان بود." اگرچه رمی ها در تعداد دست بالا را داشتند اما این نحوه آرایش به این معنی بود که تعداد سربازان درگیر دو طرف در هنگام برخورد برابر بودند چون رمی ها سربازانشان را بیشتر در خطوط عقب به کارگرفته بودند تا در خط مقدم. [align=center] وضعیت ابتدایی دو سپاه قبل از آغاز نبرد [/align] از دید وارّو، هانیبال فضای کمی برای مانور داشت و او باور داشت که با فشار زیاد رمی ها، کارتاژها مجبور به عقب نشینی به سمت رودخانه هستند و چون فضای کافی برای مانور ندارند سپاه آنها در آشفتگی فروخواهد رفت. با اندیشه اینکه دو پیروزی قبلی هانیبال با مکر و حیله به دست آمده است، وارّو می خواست که در یک زمین باز بجنگد. میدان نبرد کانای به راستی باز بود و امکان نداشت که هانیبال بتواند با پنهان شدن پشت بوته ها یا استفاده از عوارض زمین حمله ای غافلگیرکننده انجام دهد. از طرف دیگر، هانیبال نیروهایش را بر اساس توانایی های ویژه جنگی هر واحد مرتب کرده بود تا هر کدام از آنها بر اساس نقاط قوت و ضعفشان نقش خود را در استراتژی او انجام دهند. او لیبیایی ها، گل ها و سلتی ها را به صورت متناوب در میانه سپاه قرار داد و پیاده نظام آفریقایی خود را در جناح های انتهایی آنها مستقر کرد. تصور غلطی توسط پیتر کونولی رایج شده است که فکر می کنند نیروهای آفریقایی هانیبال از نیزه های بلند استفاده می کرده اند. در حقیقت آنها از نیزه های مانند نیزه های تریاری های رمی ولی کوتاه تر بهره گیری می کردند. مزیت آنها در استفاده از این گونه نیزه ها نبود بلکه بدین دلیل بود که آنها کاملا جنگدیده و کارآزموده بودند. زیر فشار لژیونرهای رمی آنها در کنار هم باقی مانده و در زمان مناسب به جناح های سپاه رم حمله بردند. هاسدروبال هدایت سواره نظام لیبیایی و سلتی در جناح چپ سپاه کارتاژ را بر عهده گرفت. او در حدود 6500 سوارکار داشت و هانو در جناح راست سپاه کارتاژ، فرماندهی 3500 سوارکار نومیدی را برعهده داشت. هانیبال در مورد موضع اش در برابر رودخانه دلواپس نبود. درحقیقت، رودخانه در استراتژی او نقش مهمی را بازی می کرد. با محکم کردن ارتش خود در کنار رودخانه، هانیبال از اصطکاک جناح هایش با ارتش پرتعداد رم جلوگیری کرد. رمی ها در مقابل تپه ای قرارداشتند که به کانای می رفت و جناح راستشان توسط رود احاطه شده بود و جناح چپ آنها تنها فضای مناسب برای عقب نشینی بود. به علاوه، نیروهای کارتاژ چنان صف بسته بودند که رمی ها رو به سوی شرق داشتند. این امر نه تنها باعث می شد که نور خورشید صبحگاهی به چشمان رمی ها بتابد بلکه بادی که از جنوب شرقی می وزید نیز خاک و شن را بر چشم رمی ها می پاشید. استراتژی بی همتای هانیبال بر اساس حفاظت از نیروهایش و اطلاع از توانایی های آنها بنا شده بود. نبرد همین طور که دو ارتش به سمت یکدیگر پیش می رفتند هانیبال مرکز خود را به سمت جلو گسترش می داد. پولیبیوس شرح می دهد: "پس از به خط کردن نیروها، هانیبال گروهان های اسپانیایی و سلتی را که در مرکز بودند به جلوتر راند. باقی آنها را در ارتباط با گروه های مرکزی گذاشت اما کم کم آنها را عقب تر نگه داشت تا به یک آرایش هلالی شکل رسید. هر چه گروهان ها به سمت جناح ها می رفتند آرایش آنها نازک تر می شد. او قصد داشت تا آفریقایی ها را به عنوان نیروی ذخیره بکارگیرد تا عملیات را با اسپانیایی ها و سلتی ها شروع کند." پولیبیوس شرح می دهد که مرکز ضعیف کارتاژها -که آرایشی هلالی داشت- به سمت رمی ها شکم داده بود در حالیکه جناح های آن را سربازان آفریقایی با آرایشی پله ای فراگرفته بودند. قصد هانیبال از این آرایش این بود که انرژی پیاده نظام رم را در زمان برخورد بگیرد و قبل از اینکه سربازان آفریقایی خود را به صورتی موثر بکارگیرد در پیشروی رمی ها تاخیری ایجاد کند. به هرحال بعضی از تاریخ نگاران ادعا می کنند که این گزارش خیالی است و مدعی هستند که این نمایشها یا انحنایی طبیعی هستند که در اثر حرکت پیاده نظام به سمت جلو ایجاد شدند یا انحنای کارتاژها به سمت پشت به خاطر شوک ناشی از برخورد با پیاده نظام پرتعداد رمی ها بوجود آمده است. [align=center] برخورد دو سپاه عقب نشینی پیاده نظام هانیبال و نابودی سواره نظام رم [/align] هنگامی که نبرد شروع شد، ستیزه خونباری بین سواره نظام دو طرف در جناحین هر دو سپاه روی داد. پولیبیوس می نویسد: "هنگامی که سواره نظام اسپانیایی و سلتی مستقر در جناح چپ با سواره نظام رم تصادم کردند، زد و خورد کاملا به صورتی وحشیانه درآمد." در سمت رودخانه، سواره نظام کارتاژ به سرعت بر سواره نظام ضعیف رم فایق شده و آنها را تار و مار کردند. یک گروه از سواره نظام کارتاژ از جناح چپ سپاه جدا شد و پس از یک طی یک دایره وسیع در پشت پیاده نظام رمی ها از پشت سواره نظام جناح چپ سپاه رم (سواره نظام کمکی) سردرآوردند. سواره نظام رم با ورود آنها به سرعت پراکنده شد و "با بی رحمی خردشدند." در حالیکه کارتاژها در حال نابود کردن سواره نظام رم بودند، توده پیاده نظام دو طرف در مرکز میدان نبرد به هم رسیدند. در هنگام پیشروی رمی ها، باد خاک را به صورت آنها می پاشید و دید آنها را مختل می کرد. باد به تنهایی عامل مهمی نبود اما گرد و خاک برپاشده توسط هر دو سپاه به صورت بالقوه ای می توانست دید را ضعیف کند. این امر با تشنگی ناشی از حمله دیروز هانیبال به اردوگاه رمی ها ترکیب شد و بر توانایی های رزمی رمی ها در نبرد تاثیر گذاشت. هانیبال با مردانش در مرکز ضعیف سپاه قرارگرفت و آنها را یاری کرد تا یک عقب نشینی تاکتیکی را انجام دهند. هلال سربازان مرکزی به سمت داخل خم شد تا جایی که آنها اندک اندک عقب نشستند. با دانستن برتری عددی رمی ها، هانیبال عقب نشینی سربازانش را تعمدا به گونه ای انجام داد که یک نیم دایره به گرد نیروهای مهاجم رم بوجود آمد. با این عمل او نقطه قوت سپاه رم را به نقطه ضعف آن تبدیل کرد. به علاوه، درحالیکه نیروهای خط مقدم رم به تدریج جلو می رفتند پیوستگی بدنه اصلی سپاه رم شروع به ضعیف شدن کرد به گونه ای که بین نیروهای منسجم آنها شکافهایی ایجاد شد. کمی بعد، آنها به یکدیگر فشرده شدند به گونه ای که دیگر فضای کافی برای استفاده از سلاح هایشان را نداشتند. در پیشروی به سمت جلو در اشتیاق نابود کردن دشمن و متلاشی کردن خطوط اسپانیایی ها و سلتی ها، رمی ها از سربازان آفریقایی که در کنار نبرد ایستاده بودند و در انتهای این هلال به صورت ذخیره قرارداده شده بودند غافل شدند. این امر به سواره نظام کارتاژ فرصت داد تا در جناح راست نیز سواره نظام رم را مضمحل کند و از پشت سر به مرکز سپاه رم حمله برد. حال، پیاده نظام رم از هر دو طرف تحت فشار بود و به صورت مثلثی درآمده بود که هر چه بیشتر در نیم دایره مرکز کارتاژها فرورفته می رفت. رمی ها سعی کردند که خود را به سمت دیواره ای که از سربازان آفریقایی تشکیل شده بود بکشند. در این لحظه حساس هانیبال به پیاده نظام آفریقایی دستور داد تا به سمت داخل گردش کنند و با پیشروی در برابر جناحین پیاده نظام رم آنها را محاصره کنند. این حمله، نمونه ابتدایی است از آنچه که بعدها به حمله گازانبری معروف شد. [align=center] فرورفتن سپاه رم در قلب ارتش هانیبال. [/align] هنگامی که سواره نظام کارتاژ از پشت سر به سپاه رم حمله کرد و آفریقایی ها از چپ و راست به آنها هجوم بردند پیاده نظام درحال پیشروی رم ناگهان متوقف شد. رمی های در دام افتاده بدون امکان فرار در میان گرفته شدند. کارتاژی ها دیواره ای درست کردند و شروع به شکار رمی ها کردند. پولیبیوس می گوید: "ردیف های بیرونی پیوسته تقلیل می یافتند و نجات یافتگان مجبور می شدند که به عقب بروند و در کنارهم جمع شوند. در انتها، تمامی آنها درجایی که ایستاده بودند کشته شدند." [align=center] ارتش رم در محاصره کامل نیروهای هانیبال [/align] وارّو -که در آن روز فرمانده میدان بود- پس از محاصره لژیون ها فرارکرد اما پائولوس -دیگر کنسول رم- با شجاعت ایستادگی کرد و سعی کرد که لژیونرها را فرماندهی کند اما با کشته شدن او شیرازه نظم لژیونهای رمی از هم گسسته شد و سپاه رم در آشفتگی فرورفت. هانیبال فهمید که در حال رسیدن به پیروزی کامل است ولی هنوز نیاز دارد تا موقعیت خود را محکمتر کند. او تنها تعداد کمی اسیر گرفت که آرزو داشتند به صورت کامل ارتش رم را ترک کنند و به سپاه کارتاژ بپیوندند. هانیبال به سربازانش دستور داد که به سرعت زردپی آشیل نجات یافتگان رمی را قطع کنند و به داخل سرزمین رم پیشروی کنند. کارتاژها درانتهای روز -زمانی که دیگرهیچ مقاومتی دربرابرشان وجود نداشت- رمی های لنگان را با فراغ بال قصابی کرد. در هر دقیقه نزدیک به 600 لژیونر گردن زده شدند تا اینکه تاریک شب به خونریزی پایان داد. تنها 14000نفر از رمی ها توانستند فرارکنند و در پایان روز، از هر 6 سرباز رمی تنها 1 نفر نجات یافته بود. تلفات اگرچه تلفات واقعی جنگ معلوم نشده است اما لیوی و پولیبیوس ادعا می کنند که در حدود 50 تا 70 هزار رمی کشته شدند و در حدود 3000 تا 4500 نفر از آنان به اسارت گرفته شدند. منبع: http://wars-and-history.com/post/313 تاپیک ویرایش و منتقل شد. sina12152000 به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر