worior

برجسته‌سازی Agenda setting (حتما مطالعه بفرمایید)

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[b]برجسته‌سازی Agenda setting
[/b]
برجسته‌سازي را معادل Agenda setting ترجمه کرده‌اند که به معنی اولویت‌گذاری بر برنامه‌ای خاص اطلاق می‌شود. اما اصطلاحا می‌توان گفت: «برجسته‌سازی؛ یعنی این اندیشه که رسانه‌های خبری با ارائه خبرها، موضوع‌هایی را که مردم درباره آنها می‌اندیشند تعیین می‌کنند»[1]. و نیز گفته شده: «[color=red]ممکن است در اغلب اوقات، مطبوعات موفق نشوند به اشخاص بگویند چه [چگونه] فکر کنند، اما با تأثیر فوق‌العاده‌ای که بر آنها دارند می‌توانند بگویند به چه چیز باید فکر کنند[/color]»[2]
مک کومز (McCombs) و شاو(Shaw)، اولین مطالعه سیستماتیک را در مورد فرضیه برجسته‌سازی در سال 1972 گزارش کرده‌اند. آنها با مطالعه برجسته‌سازی در مبارزه ریاست جمهوری سال 1968 (ایالات متحده آمریکا)، این فرضیه را مطرح کردند که رسانه‌های جمعی برای هر مبارزه سیاسی، اولویت هایی را تعیین می‌کنند و بر اهمیت نگرش‌ها نسبت به موضوع‌های سیاسی اثر می‌گذارند. آنها مطالعه خود را با تمرکز بر «رأی دهندگان تصمیم نگرفته» انجام دادند؛ زیرا کسانی که هنوز تصمیم نگرفته‌اند، باید مستعدترین افراد برای آثار برجسته‌سازی باشند.[3]
روزنامه‌نگاري كه براي اولين بار اصطلاح Agenda setting را به كار برد والتر ليپمن ( Walter‌‌ Lippmann)بود.

[b]حوزه مطالعاتی[/b]
برجسته‌سازی در حوزه‌های مختلفی کاربرد دارد. از جمله در روانشناسی، جامعه شناسی، علوم اجتماعی، علوم سیاسی و .... یکی از این زمینه ها که در آن برجسته‌سازی کاربرد بیشتری دارد روانشناسی شناختی است. «روانشناسی شناختی به تصویرهایی که افراد در ذهن خویش می‌سازند و اینکه چگونه آنها را می‌سازند، علاقمند است. فرضیه برجسته‌سازی با پژوهش در مورد برجستگی یا اهمیتی که افراد به موضوعات خاص نسبت می‌دهند و اینکه چگونه این برجستگی‌ها به دست آمده است، بسیار قابل مقایسه با روانشناسی شناختی است.»[4]

[b]فرایند[/b]
گلاديس انگل لنگ و كورت لنگ فرايند برجسته‌سازي را به شش مرحله تقسيم مي‌كنند[5]:

1. اهمیت رویدادها: مطبوعات بعضي رويدادها يا فعاليت‌ها را پراهميت و آنها را بارز مي‌سازند.

2. پوشش متفاوت: موضوعات متفاوت براي جلب توجه، به نوع و ميزان پوشش متفاوتي نياز دارند.

3. موضوعات قالب‌دار: رويدادها و فعاليت‌هاي مورد توجه بايد قالب‌دار باشند يا بايد حوزه‌اي از معاني به آنها داد به طوري كه قابل فهم شوند.

4. زبان: زبان مورد استفاده رسانه‌ها مي‌تواند بر درك اهميت موضوع اثر بگذارد. مثلا چرخش از اشاره اوليه”كاري غير اخلاقي“به واژه ”افتضاح“، اهميت بيشتري به موضوع می‌دهد.

5. نمادهای ثانویه: رسانه‌ها، فعاليت يا رويدادهايي را كه مورد توجه عموم قرار گرفته‌اند به نمادهاي ثانويه وصل مي‌كنند كه موقعيت آنها در منظر سياسي به خوبي قابل تشخيص است.

6.اظهارات اشخاص: هنگامي كه اشخاص معروف و معتبر راجع به موضوعي صحبت مي‌كنند، فرايند برجسته‌سازي شتاب پيدا مي‌كند.

[b]اندازه تأثیر[/b]
مک کوایل میزان تأثیر برجسته‌سازی رسانه‌ها را علی و صد در صدی ندانسته می‌گوید: «ما نیازمند ترکیبی از تحلیل محتوای برنامه‌های حزبی، شواهد مربوط به تغییر عقیده در طول زمان در میان گروه خاصی از مخاطبین، تحلیل محتوای نشان‌گر توجه رسانه به موضوع‌های مختلف در دوره‌های مرتبط و نشانه‌هایی از استفاده مناسب مخاطبان مورد نظر رسانه‌هاست.»[6]
به هر حال نظریه برجسته‌سازی نظریه‌ای بسیار مناسب برای فهم نقش نافذ و فراگیر رسانه‌هاست[7].

اما در اینکه چه چیزی اولویت رسانه‌ها را تعیین می‌کند؟ شوميكر و ريز (1991)، پنج دسته اصلي از اثر بر محتواي رسانه‌ها را به ترتيب مطرح كرده‌اند:

1. اثرهاي ناشي از فرد فرد كاركنان رسانه‌ها.

2. اثرهاي مربوط به رويه‌هاي رسانه‌ها: (اعمال روزانه ارتباط گران).

3. نفوذهاي سازماني بر محتوا: (پولسازي مهمترين هدف).

4. اثر و نفوذ خارج از سازمان رسانه‌اي.

5. ايدئولوژي: (در آمريكا عقيده به نظام اقتصادي سرمايه‌داري مالكيت خصوصي و سودجويي)[8].

مانهایم فرضی را مطرح کرد که در آن برجسته‌سازی هم کنشی سه اولویت را دربرمی‌گیرد: اولویت رسانه‌ها، اولویت عموم و اولویت سیاسی. هریک از این سه اولویت، سه بعد را شامل می‌شود:

1. برای اولویت رسانه‌ها این سه بعد عبارتند از: مشهود بودن، موضوع برجسته از نظر مخاطب و ارزش.

2. برای اولویت عموم، این سه بعد عبارتند از: آشنا بودن (درجه آگاهی عموم از یک موضوع معین)، موضوع برجسته از نظر شخص و مطلوب بودن.

3. برای اولویت سیاسی سه بعد عبارتند از: حمایت (عمل کم و بیش مطلوب در جهت یک موضوع معین)، احتمال عمل (احتمال اینکه یک دستگاه دولتی درباره موضوع عمل نماید) و آزادی عمل (گستره اقدامات دولتی).[9]



منابع.. ؛
----------------------------------------
[1]. شاکری، مجتبی؛ رسانه‌های جمعی و انتخابات ریاست جمهوری، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، 1384.
[2] . لازار، ژودیت؛ افکار عمومی، مرتضي کتبی، تهران، نی، 1385.
[3] . سورین، ورنر و تانکارد، جیمز؛ نظریه های ارتباط جمعی، دکتر علیرضا دهقان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1384، 327.
[4] . همان، ص 329.
[5] . همان، صص 348 و 349.
[6] . مک کوایل، دنیس؛ وسایل ارتباط جمعی، پرویز اجلالی، تهران، دفتر مطالعه و توسعه رسانه ها، 1385، 388.
[7] . سروی زرگر، محمد؛ نظریه برجسته‌سازی، سایت رونامه همشهری، 1386.
[8] . ورنر سورین و تانکارد. ص353 و 354
[9] . همان منبع.

http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=29742
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اتفاقا این مساله از مهمترین ابزارهای غیرعامل در جنگ نرم است که غربیها از آن استفاده می کنند. به عنوان مثال از نظر خبری، مردن یا زنده ماندن یک پنگوئن در قطب جنوب یا مساله آن خر مشهور در عراق که استخدام ارتش آمریکا هم شد احتمالا، از مرگ دهها انسان در اثر بمباران و انتحار و ... مهمتر است.

مع الاسف، این مساله در جامعه ما هم نمود دارد و باید در نظر بگیریم که با توجه به جهان بینی متفاوت ما، استفاده از این مساله برای ما سم است و ما باید بر آگاهی و رشد انسانها و نه احمق کردن آنها تمرکز کنیم. به عنوان مثال، این که در برنامه مبتذلی مثل 90، دو تا فوتبالیست چه تکه هایی بار هم می کنند، در جامعه ما مهمتر از اخبار اقتصاد و فرهنگ خودمان و مرگ و کشتار مسلمانان جا افتاده
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب hosm: و همينطور اخبار علم و دانش و فناوري كه گويا مدتهاست مطرود مانده است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]جناب hosm: و همينطور اخبار علم و دانش و فناوري كه گويا مدتهاست مطرود مانده است.[/quote]

برادر مهدوی عزیز. کاملا درست می فرمایید
حتی تو سایت خودمون هم رگه هایی دیده میشه، تاپیکهای سطحی طرفدار بیشتری داره.
چند وقت پیش کلی وقت گذاشتم و تاپیکی درباره قدرت fabrication سخت افزارهای نظامی در چین تهیه کردم، دریغ از حتی یک پاسخ icon_smile

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب واریور یه سوال دارم آیا برجسته سازی با این مختصات و وِیژگی هایی که ذکر کردین در رسانه های کشور ما انجام میشه ؟ و اگر میشه با چه اصول و اهدافی انجام میشه و با توجه به اینکه این کار یعنی برجسته سازی یه جور دروغ و ریای پنهان تو ذات خودش داره ، اصلا عملی اخلاقی محسوب میشه یا نه؟
البته باز هم میرسیم سر همون بحث قدیمی و بی انتهای چرایی و چگونگی اخلاق از دیدگاه های مختلف و کیفیت عمل به اون در جوامع با ایدئولوژی های گوناگون.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]جناب واریور یه سوال دارم آیا برجسته سازی با این مختصات و وِیژگی هایی که ذکر کردین در رسانه های کشور ما انجام میشه ؟ و اگر میشه با چه اصول و اهدافی انجام میشه و با توجه به اینکه این کار یعنی برجسته سازی یه جور دروغ و ریای پنهان تو ذات خودش داره ، اصلا عملی اخلاقی محسوب میشه یا نه؟
البته باز هم میرسیم سر همون بحث قدیمی و بی انتهای چرایی و چگونگی اخلاق از دیدگاه های مختلف و کیفیت عمل به اون در جوامع با ایدئولوژی های گوناگون.[/quote]

برجسته سازی در همه رسانه ها انجام میشه و هیچ رسانه ای مستثنا نیست ؛ (از برجسته سازی بدتر هم هست که بعدا در موردش تاپیک میزنم)

اما اینکه این عمل اخلاق محسوب میشه یا نه باید چند نکته رو ذکر کنم ...؛

- برجسته سازی یک فرایند " خبری " هست .

- اصولا تمامی اخبار دنیا رو نمیشه پخش کرد و هر رسانه ای بر اساس اولویت ها و عرف هایی که در خود متن هم اومده اخباری رو منتشر میکنه .

-هر رسانه ای هر خبری رو پخش کنه بلاشک " تحریف " شده است ، این تحریف ناشی از تغییر در متن اصلی نیست ، ناشی از ناتوانی در گفتن همه خبر هست و طبیعیه که اون بخش از خبری که به شما میرسه بازگو کننده همه حقایق نیست .(که قسمتیش ناشی از محدودیت های زبان و یا تصویر و مسایل وابسته به شناخت و فلسفه و ... هم میشه)

-اخلاق رسانه ای یک "عرف " و یا " هنجار " تعریف شده قطعی نیست ؛ گاهی اوقات یک خبرنگار موضوعی رو دوست داره و اقدام به تهیه خبر میکنه ، طبعیه که ممکنه بازتاب داشته باشه و منجر به برجسته شدن خبر بشه .

- اما برجسته سازی هر چند که پدیده ای غیر قابل انکار و حتی طبیعی در رسانه به نظر میرسه ؛ اما خطراتی هم داره که بحث طولانی میطلبه

- این کار زمانی شیطنت آمیز و برنامه ریزی شده باید شمرده بشه که به وضوح خطری بزرگتر از حد وقوع جلوه داده بشه ؛ مثل " انفولانزای خوکی " ویا همین تکیه شدید بر جمله " مسلمان تروریست " و .. که اهدافی کلان تر از اون خبر در پشتش نهفته است ..

- از نظر من چیز به نام " اخلاق " در مورد رسانه صدق نمیکنه و وجود نداره ؛ بلکه باید بر پایه مکاتبی مثل " کارکرد خبر " و " اثرات " به اون نگاه کرد ، چرا که اگر گفتن حقیقت رو ملاک بزاریم (مثلا اینکه تا ده روز دیگه احتمال زلزله یا جنگ 90 درصد هست) کل جامعه رو به هم میریزیم و حتی اگر چنین هم باشه نباید بدون دقت به تاثیرات خبر و بازخورد اون چیزی رو گفت و این خیلی با ایدولوژی مرتبط نیست ..


هیچ رسانه ای نمیتونه از برجسته سازی بدور باشه ؛ مثالهای امروزش ... ؛

- احتمال حمله اسراییل
- ادعاهای امارات
- شرکت در انتخابات وقضیه دندان استکبار
- اثرات بد " گوشت قرمز " و رابطه اون با کمیاب شدنش !
- مرگ استیو جابز ! (مرد به درک ! فایده اش برای ایران پاکستان و عربستان چیه ؟ سودش برای مردم چیه ؟! اینقدر که به این مسئله پرداخته شد به صدها نفری که در افغانستان از دو طرف جنگ کشته شد پرداخته نشده)

اما مسئله اصلی و کارکرد عمده اون ،پر کردن خبر و در نتیجه حذف اخباری که مسئولان مناسب نمیدونند با جایگزینی اهم تر ازمنظر روانی (مثل قضیه امارات و جزایر سه گانه که کارکردی برای اعراب داره تا توجهات از فجایع داخلی و حقوق ملتهاشون به چیز دیگری معطوف بشه و .....)


ایجاد " هیستری توده ای " که این بحثش خیلی مهمه ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا شما که به راحتی اعضاء رو از تایپک میندازین بیرون و خودتون موضوع غیر مرتبط با مسائل نظامی می نویسید چطور اونهای که به هر کسی دوست دارند حمله میکنند کاری ندارید؟
نکنه ما رو هم میخوای از این تایپک بخاطر سوال از شما بندازی بیرون؟ icon_smile :rose:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]آقا شما که به راحتی اعضاء رو از تایپک میندازین بیرون و خودتون موضوع غیر مرتبط با مسائل نظامی می نویسید چطور اونهای که به هر کسی دوست دارند حمله میکنند کاری ندارید؟
نکنه ما رو هم میخوای از این تایپک بخاطر سوال از شما بندازی بیرون؟ icon_smile :rose:[/quote]


دوست عزیز ...

این تاپیک یک مسئله مرتبط با رسانه است و بنا بر تعریفی که داره در بخش "جنگ نرم و سایبر " سایت قرار گرفته ، ضمن اینکه اون فرد بدلیل ادبیات بدشون که نه در شان خودشون هست و نه این سایت از تاپیک اخراج شدن . شاید اگر مسئله رو به شکل صحیح عنوان مینمودند مورد تشویق هم قرار میگرفتن .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]- از نظر من چیز به نام " اخلاق " در مورد رسانه صدق نمیکنه و وجود نداره ؛ بلکه باید بر پایه مکاتبی مثل " کارکرد خبر " و " اثرات " به اون نگاه کرد ، چرا که اگر گفتن حقیقت رو ملاک بزاریم (مثلا اینکه تا ده روز دیگه احتمال زلزله یا جنگ 90 درصد هست) کل جامعه رو به هم میریزیم و حتی اگر چنین هم باشه نباید بدون دقت به تاثیرات خبر و بازخورد اون چیزی رو گفت و این خیلی با ایدولوژی مرتبط نیست .. [/quote]

جسارتا باید بگم اخلاق اگر نباشه که میان انسان بد و خوب تفاوتی باقی نمیمونه. اصلا عمل اخلاقی یکی از معیارهای سنجش ذات بشر هست.

به عدم تزریق هیستریا در جامعه هم کاملا با شما موافقم . ولی به نظر شما مرز بین بیان واقعیت(نه حقیقت) و وارونه یا دگرگونه جلوه دادن واقعیت به قیمت به هم نریختن جامعه ، چقدره؟؟ به نظر من به باریکی یک تار مو هست.

مثلا اگر ما در مورد تخریب محیط زیست و مثلا کشیدن جاده جنگل ابر سمنان یا بزرگراه تهران شمال یا نابودی جنگل های بلوط زاگرس به دست شرکت نفت سکوت کنیم و چیزی نگیم این عمل غیر اخلاقی هست ولی اگر رسانه ای یا کسی این خبر رو اندکی برجسته کنه و به چشم و گوش عده بیشتری برسونه ، فورا به موارد عجیب و غریبی متهم میشه که همه مستحضر هستند.

آیا اگر یه فرد خارجی با فرهنگ و طرز تفکر و ... متفاوت مثلا خبری از ما بشنوه که اون خبر حس انسان دوست بودن و یا صلح جویی ما رو در اون فرد القا کنه آیا این خودش نشون دهنده ایدئولوژی ما نیست؟ همیشه شنیدیم که گفتن در جمع غریبه ها باید سعی کرد بهترین رفتار از آدم سر بزنه چون هر عملی نشون دهنده تفکرات و دیدگاه های انسان هست و قضاوت اطرافیان از آدم رو ممکنه کاملا دگرگون کنه.

یا مثال دیگه اگر توده مردم عادی ( و نه طبقه خاص) تو رسانه ها خبر منفی ای رو از سرخپوست های آمریکایی بشنوند ، فورا نوک پیکان رو به عقاید و فرهنگ و ایدئولوژی اونا نشانه نمیرند؟؟
تو جامعه ما که متاسفانه انگار همه چی به این موضوع برمیگرده.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام مجدد ...

[quote]جسارتا باید بگم اخلاق اگر نباشه که میان انسان بد و خوب تفاوتی باقی نمیمونه. اصلا عمل اخلاقی یکی از معیارهای سنجش ذات بشر هست. [/quote]

چند سوال میپرسم ،


رسانه تفاوت اساسی با انسان داره ، رسانه بازتاب دهنده صحنه جامعه است ، رسانه ابزار متصل کننده سطوح پایین جامعه (مردم) به رده بالای آن (حکام و مسئولان و در نگاه لیبرال ، قشر سرمایه دار) است که بیشتر به سطح یا طبقه بالایی نزدیکه تا پایین .

رسانه یک مجراست ، اخلاق برای خود رسانه نیست ! شاید گفته بشه که اخلاق رسانه ای و یا اخلاق سازمانی ، اما این اخلاق برای رسانه معنی نمیده (این بحث برجسته سازی هم جزو کنش ها و رفتار رسانه است) اخلاق رو برای آدمهایی که دارند رسانه رو اداره میکنند باید تعریف کنی ، برای ادمی که پشت کامپیوتر نشسته ، اما خود کامپیوتر مبین هیچ مسئله اخلاقی یا غیر اخلاقی نیست و یک وسیله است که دارای یک سری خاصیت هاست ..

رسانه ، میرساند ! اما چه چیز میرساند ؟ اونی که تعاریفش در متن اومده ...؛


1. اثرهاي ناشي از فرد فرد كاركنان رسانه‌ها.

2. اثرهاي مربوط به رويه‌هاي رسانه‌ها: (اعمال روزانه ارتباط گران).

3. نفوذهاي سازماني بر محتوا: (پولسازي مهمترين هدف).

4. اثر و نفوذ خارج از سازمان رسانه‌اي.

5. ايدئولوژي: (در آمريكا عقيده به نظام اقتصادي سرمايه‌داري مالكيت خصوصي و سودجويي)

اگر بخوای میتونی اینها رو بعنوان اخلاق رسانه بپذیری و گزینه اخر هم جواب مورد نیاز شما رو میده اما یک پنجم ماجراست . هر چند که توی ایران ممکنه فرق کنه یا چیزی کم باشه یا زیاد ، توی ژاپن یه جوره و توی آفریقا یه جور دیگه ، اما دروغ و پردازش و زیبا کردن اون در اسم " هنر " کار رسانه است ! ..

به نظرم مرد عنکبوتی یا هالک و یا فیلمی چون جنگ ستارگان و ... واقعیت دارند ؟!

پاسخ "نه " هست ... و چنین چیزی قطعا دروغ محسوب میشه ؛ اما اینکه اینها دروغ هستن پذیرفته شده است و تحت عناوینی چون " ساینس فیکشن " یا علمی تخیلی بهشون پرداخته میشه ، که میشه همون دروغگویی رسمی و اعلام شده ...

در نتیجه کلیه فیلم ها به نوعی مغلطه و دروغ پردازی رو در بهترین حالت هم در خودشون دارند .

ذات چنین وسیله ای این هست ...


اما در بعد خبر که شاید مهمتر باشه بخصوص انتقال واقعیات ، آیا امکان انتقال همه واقعیات وجود داره ؟!

گفتم که رسانه نمیتونه . قسمتهایی از این محتوا مشمول حذف بخاطر هنجارهای رسانه ای اجتماعی میشه ، قسمتی بخاطر نفوذ و سیاست گذاری حزبی و ....


قسمت زیادی هم ناشی از رفتار خود کارکنان در تشخیص مهم و غیر مهم هست .

و سوای این مثال ها که خودت میتونی بگی مسایل زیادی هستن که فراتر از خود رسانه اند ،

اگر دوست داری این رو بخون چند مثال جالب در مهد دمکراسی توش هست ... ؛

http://en.wikipedia.org/wiki/Censorship_in_the_United_States




"زبان" از ابتدایی ترین رسانه هاست ، پر از تحریفات و مغلطه هاست ...

برای نمونه کلمه " به نام خداوند بخشنده و مهربان " یا اصلا کلمه " خداوند " توصیف کننده جمال کمال و عظمتش هستند ؟!
نیستند ونتیجتا تحریف میکنند ، در اسماء الحسنی که 99 تا هستند بیانگر تمام کمال اوصاف خداوند هستند ؟

رسانه ها ذاتا دارای تحریف هستند که گفتم قسمتیش هم ناشی از مسئله شناخت و نمادها و نشانه ها هست ..


در مورد اینکه زبان تحریف میکنه یک امر پذیرفته شده است ، مثال بارزش صحبتهای اوباما درمورد ایران بود که چند وقت پیش بحثش توی این سایت شده بود ، و جمله صحبتهای دو پهلو و ... هم زیاد شنیدین ...



[quote]به عدم تزریق هیستریا در جامعه هم کاملا با شما موافقم . ولی به نظر شما مرز بین بیان واقعیت(نه حقیقت) و وارونه یا دگرگونه جلوه دادن واقعیت به قیمت به هم نریختن جامعه ، چقدره؟؟ به نظر من به باریکی یک تار مو هست. [/quote]بلی

کلاه همه عزیزان رسانه ای پس معرکه است ! در همه جای دنیا ، کسی که در رسانه کار میکنه به نظر من در جایگاهی هست که میشه با قاضی دادگاه مقایسه اش کرد و چه بسا در قیامت باید پاسخگو تر و متهم تر از قاضی یک پرونده باشه چرا که مخاطبش میلیونها نفر هست ..




[quote]تو جامعه ما که متاسفانه انگار همه چی به این موضوع برمیگرده.
[/quote]

اگر توی این جامعه نباشیم همین مشکلات باز هم خواهد بود ، ایدولوژِی تفسیر و جهانبینی یک فرهنگ از دنیاست ، که این ایدولوژی رو حکام ، متفکران ، سیاستمداران و جامعه شناسان اون فرهنگ تبیین میکنند و نتیجه برایندی برای پاسخ به اون فرهنگ هست . اگر کسی بیرون از اون فرهنگ بخواد باهاش برخورد ایدولوژیک بشه طبیعیه که مشکل آفرینه ولی ناشی از خود ایدولوژی یا ایدولوگ نیست ؛ چرا که ریشه در خود گرایشات فرهنگی و اجتماعی اکثریت جامعه است و این فشار بصورت ساختاری و یا جبر اجتماعی بر اون وارد میشه طوری که چون مقصر یافت نمیشه به ناچار فرد مغموم گناه رو بر گردن ایدولوژی یا ایدولوگ میندازه ....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در رابطه با برجسته سازی:
1. همانطور که گفته شد، راه فراری نیست و حتما لازمه هر بیانی است و در همه بیانها هست. (حتی در قرآن؟)
2. الزاما چیز بدی نیست. توانایی ذهن انسان در آنالیز محدود است پس باید اطلاعات محدود بگیرد. اطلاعات لازم برای انتقال حقیقت بی نهایت است.
3. می تواند در برداشتها تاثیر بگذارد یا توجه جامعه را به یک نقطه دیگر ببرد.

تنها عاملی که برجسته سازی را خطر ناک می کند، 3 است. اما آیا باید فاتحه رسانه را خواند با این ضعف بنیادی؟
نه.
در هر جامفه ای تضاد منافع وجود دارد، بعضی می خواهند به یک موضوع توجه نشود اما حتما گروه دیگری وجود دارد که منافعش در توجه به آن است.
اگر رسانه ها به اندازه کافی آزاد باشند، متکسر می شوند و هر رسانه بر اساس منافع یک گروه به برجسته سازی می پردازد. و از آنجا که تضاد منافع روی همه موضوعات وجود دارد، نتیجه می شود:

حتما یک رسانه ای پیدا خواهد شد و به برجسته سازی آن خبر خواهد پرداخت.
پس دیگر هیچ خبری نمی تواند کاملا مخفی شود.

[b]نتایج رسانه هایی مثل سی ان ان هم همین را تایید می کند. آنها سعی می کنند بخشی را بزرگ کنند، فاکس بخش دیگر را و العربیه بخش دیگر را و در نهایت وقتی ما یک سرچ تو نت می کنیم یک تصویر مناسب تر از حالت تک رسانه ای به دست می آوریم.[/b]

رقابت همیشه به نفع مشتری است!
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
این که در برنامه مبتذلی مثل 90، دو تا فوتبالیست چه تکه هایی بار هم می کنند، در جامعه ما مهمتر از اخبار اقتصاد و فرهنگ خودمان و مرگ و کشتار مسلمانان جا افتاده
[/quote]

واقع بین باشین!! از هر 10 نفر چند نفر اصولا تلویزیون یا رسانه‌ی داخلی رو نیگا میکنن که بخوان به اخبارش اهمیت بدن؟!! ورزش مخصوصا فوتبال، الکی بزرگ شده با اینکه به نظر میرسه که امروز ایران دراین زمینه هیچ استعداد و توانی نداره و وقتی ما به لبنان می‌بازیم و برای بردن امارات یا بحرین تلاش میکنیم، اونم بعد از اون همه افتخار ملی در جام ملت های اسیا(قبل انقلاب)، خنده داره... مردم ما، به همه‌ی مسایل دارن توجه میکنن... اگر تو فیس بوق حضور داشته باشید، می‌بینید که افراد مختلف، در زمینه‌های مورد علاقه‌اشون به همه‌ی اخبار مربوطه تسلط دارن!! نیازی نیست که شما یا کس دیگه، نگران توجه مردم به اخبار یا جدال های ورزشی باشه....(با توجه به اینکه همونطور که گفتم، بعضی ها شاید اصلا به اخبار داخلی اعتماد نداشته باشن!!!!)....

[quote]- مرگ استیو جابز ! (مرد به درک ! فایده اش برای ایران پاکستان و عربستان چیه ؟ سودش برای مردم چیه ؟! اینقدر که به این مسئله پرداخته شد به صدها نفری که در افغانستان از دو طرف جنگ کشته شد پرداخته نشده)[/quote]
سری به پاساژ علائدین بزنید، تا ببینید که اهمیت و فایده‌اش چیه...( هر وقت قیمت یه موبایل زپرتی رو بهتون دادن 4 میلیون و به یاد اوردین که قبلا یه گوشی ورتو که بدنه‌ی طلا داشت رو میدادن 2 میلیون، اهمیتش رو می‌فهمید)... افراد بی جنبه که هیچی... ولی برای فعالان دنیا‌ی تکنولوژی، مرگ شخصی مثل استیو جابز خیلی مهم و تاثیر گذار بود.. و هنوز هم که هنوزه خیلی ها به این مسئله فکر میکنن... این فقط برای ایران نیست و در تمام دنیا تاثیر داشت...
و سودش برای مردم مثلا ایران همونیه که خبر داشتنشون از کشته شدن چند تا افغان یا عراقی براشون سود داره...(هیچی!)... شاید کمی افسوس یا چند تا فحش نثار زمونه یا دشمن بکنن و همین رو بس...


------------------
به نظر من، بیشتر از برجسته سازی، باید به شست و شوی مغزی فکر کرد.... چطور؟ مثال میزنم....
اکثریت افراد به نظر بنده، همه چیز رو با اطراف خودشون مقایسه میکنن.... فرض کنیم که من(شخص بنده!!)‌با دو تا تجربه دارم اخبار گوش میکنم:
تجربه‌ی 1: من و همکلاسی معتادم که البته افتاده و یه سال از من عقبه، تو دادگاهیم... من به دادستان میگم همکلاسمه و تو پرونده هم شهادت شاهدین هست، اقای معتاد با قیافه‌ی تابلوش تو چشم های دادستان نیگا میکنه و میگه من کارشناس ارشد حسابداری شرکتی تو تهران هستم!! و فردا ظهر، دم در مدرسه یقه‌ی من رو میگیره که بهم رحم کرد که ازم شکایت نکرد!! من میدونم اون گوشیم رو دزدید، شاهد ها هم 3-4 نفر کارمند رسمی اداره‌‌ی دارایی هستن... ولی حرف یه معتاد سند میشه!!
تجربه‌ی 2: من برای شکایت همون گوشی دزدی، رفتم پاسگاه و اقای معتاد رو اوردن و با ترسوندنش( کبیدن خط‌کش روی میز، اذیتش میکنن و ازش متونی رو به عنوان اعتراف به چند دزدی که دزدی گوشی منم جزوشه رو ازش میگیرن...

حالا من نشستم دارم اخبار میبینم که فیلمی نشون میده از کتک زدن افراد توسط پلیس! حالا اخبار ایران میگه من نزدم، اخبار خارجی میگه تو زندان اونقد شکنجه کرد که مردن!!!! من با تجربه‌ی شخصی خودم به این نتیجه میرسم که اخبار خودی داره دروغ میگه و اخبار خارجی راست میگه...

حالا این اخبار خارجی، هرچی بگه من قبول میکنم چون دارم مسایل رو با تجربه های خودم بررسی میکنم...
بعت خبرگزاری مربوطه میاد تیتر میزنه که اوه اوه!! ببین چه قتلی!!!! فلان خانم رو ببین چطوری کشتن... و تو یه رسانه میشه بالاهزار(هزار نفر بهش رای میدن!) و هزار تا سایت مختلف تصیرش رو نشون میدن و ... اینجوری کشته شدن یه ادم از ده‌ها نفر که کشته شدن، معروف میشه و کلی از سو استفاده میشه...



شخصا فکر میکنم برجسته سازی اخبار یا شانتاژ اونها، همراه با شست و شوی مغغزی میاد و افراد رو از یه فضایی، به یه فضای دیگه میکشونن...
در حدی که مثلا اجتماع سایت های خبری و شبکه‌های تلویزیونی در سال 88، یه سری ادم معترض به انتخابات که دنبال این بودن که رهبری بهشون کمک بکنه که انتخابات اصلاح بشه، به یه سری ادم بی‌دین تبدیل میشن که به زمین و زمان فحش میدن و عکس پاره میکنن و دنبال استفاده‌از کوکتل مولتوف میرن و ....
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
[b]نتایج رسانه هایی مثل سی ان ان هم همین را تایید می کند. آنها سعی می کنند بخشی را بزرگ کنند، فاکس بخش دیگر را و العربیه بخش دیگر را و در نهایت وقتی ما یک سرچ تو نت می کنیم یک تصویر مناسب تر از حالت تک رسانه ای به دست می آوریم.[/b][/quote]

باز هم باید بگم که متاسفانه اینطوری نیست ،

کلیه رسانه های آمریکا تحت 4تسلط کارتل مرجع رسانه ای هستند که جملگی در خدمت منافع سرمایه داری سیر میکنند و تفاوتهاشون در عرصه مسایل داخلی آمریکا زیاده اما در عرصه بین المللی و منافع ملیشون این تفاوت ها در ارسال پیام فقط یک پازل رو در خروجی نهایی تکمیل میکنه و همین مارپیچ و برجسته سازی رو میسازه مثلا هیچ وقت رسانه های غربی پیدا نمیکنید که بخوان تفکرات چپ مارکسیستی و کمونیسم رو توجیح کنند و صحبت در مورد درستی اون بپردازند ، مگر در زمانهایی اندک اون هم با اهدافی خاص ، نکته دیگه ای که وجود داره شباهت رفتار جمعی این رسانه با رسانه های مشهورتری مثل بی بی سی الجزیره و ... است ، اگر گاهی برخی از این رسانه ها تصویر متفاوتی از ماجرا نشون میدن که مخالف با جریان آب هست ، دلیلش رسالت رسانه ای نیست ، بلکه حفظ طیف ها و سلایق مختلف جامعه مخاطب هست و در نهایت با استفاده از همین برجسته سازی ، شما به اون چیزی فکر خواهید کرد که رسانه میخواد ، در این زمان نمیشه گفت رقابت به نفع مشتری ! بلکه گاوبندی به سود منافع سیاسی قشر های کوچک در این مورد به نظریه " استفاده و خشنودی رجوع کنین اگر اشتباه نکنم use & gratification " ، در بیشتر موارد روی مسایل خاص غرب و شرق هر کدام جبهه بندی رسانه ای خودشون رو دارند مثل ماجرای سوریه ، در این زمان با سپری کردن زمان دراین رسانه ها به اخبار ضد و نقیض فراوانی برخورد خواهید کرد که قطعا به نفع شما نیست و در مواردی که کسب خبر دقیق برای شما حیاتی باشه بسیار عذاب آور هست و شما رو دچار پارادوکس های درونی میکنه که به نحوی به آسیب روانی هم میتونه منجر بشه ... نظریه معروفی هست به نام "عدم هماهنگی شناختی cognitive dissonance theory - لئون فستینگر " که باید توی نت در موردش مطالب مفیدی وجود داشته باشه ، خوب هست اگر از اشتیاق شما در مطالعه کم نشده این یکی رو هم نگاهی بندازید ، ، در مورد نحوه شکل گیری افکار عمومی و تغییر نگرش ها هم مطالعه کنین بد نیست ، البته باید کتاب بخونین .......



------------------------












[center]----------------------------------------- همینطوری بی ربط -----------------------------------[/center]

[center]قدیما به آدمیزاد میگفتن دوتا گوش داری ! دو تا چشم داری ! و یک دهان ، یعنی دو بار ببین ، دوبار گوش بده و یک بار حرف بزن !! منتها الان این نظریه باطل شده ، چون یک کیبرد داریم ! یک مونیتور و دو تا دست !! حالا که دو تا دست داری لا اقل اون مثبت بزن ، موس که خراب نمیشه !!!!! :mrgreen:[/center]
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]نتایج رسانه هایی مثل سی ان ان هم همین را تایید می کند. آنها سعی می کنند بخشی را بزرگ کنند، فاکس بخش دیگر را و العربیه بخش دیگر را و در نهایت وقتی ما یک سرچ تو نت می کنیم یک تصویر مناسب تر از حالت تک رسانه ای به دست می آوریم.[/quote]
من با جناب میسالو موافقم
برای درک واقعیت باید همه را دید و بعد کمی فکر کرد تا فهمید چه خبر است که باز هم چیزهایی می ماند اما در شرایط کنونی باید خبرگزاری های موافق و مخالف را دید و بعد فکر کرد متاسفانه رسانه ها تلاش می کنند و به جای مخاطب فکر می کنند و کمی مخاطبان را تنبل کرده اند که مخاطب خودش فکر کند و همه را ببیند تا فریب نخورد

[quote]قدیما به آدمیزاد میگفتن دوتا گوش داری ! دو تا چشم داری ! و یک دهان ، یعنی دو بار ببین ، دوبار گوش بده و یک بار حرف بزن !! منتها الان این نظریه باطل شده[/quote]
واقعا حرف منطقی است
الان فکر کنم باید گفت ده بار گوش کرد ده بار دید هزار بار لمس کرد و حرف اصلا نزد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.