RedArmy

تاپیک جامع بررسی جایگاه زرهی ایران در آسیای جنوب غربی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلام

 

دوستان دقت کنند ، مباحث تکنیکی ( فناورانه )  بلحاظ اولویت بررسی در آخرین مرحله قرار دارد .  این نتیجه ناشی از  ، تفکر و برآورد غلط فرماندهان عراقی در مورد توانایی نظامی ائتلاف ، بود ، والا ، عراق (اگر اشتباه نکرده باشم ) بیشتر از 5000 دستگاه تانک و نفربر زرهی در اختیار داشت و طبق اطلاعات منتشر شده در همان زمان ، این تعداد از تعداد تانکهای پیمان ناتو در دهه 80 بیشتر بود .

 

این فرماندهان ( طبق گفته خودشان ) انتظار جنگی فرسایشی به مانند جنگ با ایران را در ذهن داشتند . بعنوان مثال ، فرمانده یکی از گردان های آمریکایی که در نوک پیکان تهاجم قرار داشت ، به یاد می آورد که در سنگرهای بتونی واحدهای گارد ریاست جمهوری ، انبارهای بزرگ غذا ، یخچال ها و لوازم لوکس ( مثل مبل و میز و... ) وجود داشت که نشاندهنده این بود که اینها اساسا" فکر یک حمله سریع را نداشتند .

 

وقتی فرماندهانی که سواد چندان نظامی نداشتند ( به غیر از تعداد محدود ) یگانهای زرهی خودشون را در صحرا پراکنده می کنند ، بدون اینکه متوجه شوند که در یک منطقه باز و بدون پدافند هوایی مطمئن ، پخش کردن تانکها و نفرات ، در مقابل دشمنی که برتری مطلق هوایی را دارد ، حماقت محض است ، خوب ، چنین نتایجی را هم باید انتظار داشته باشیم . اگر غیر از این بود ، جای تعجب داشت .

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من اینجا یه پست گذاشته بودم و در اون  توضیح استراتژی زرهی ایران را با توجه به داشته هامون خواستم بودم

عزیزی تو استاتوس زحمت کشیده بودند و گفته بودند شما به جمع کردند اسباب بازی هایی مثل التای و غیره مشغول بشین زمان جنگ نمیوتونید یه متری تونو هم بمونید 

با این استراتژی به نظرمن علاوه برا اینکه برتری ظاهری زر هی دشمن از بین میره بلکه اونا نمی تونن قارقارک هاشونم بپرونن

این استفاده از پروژه هارپ نیاز به تمرین و رزمایش داره که اتفاقاً دیروز با دوستم رفتم بودن یه جا که اون بماند بعد یکی اونجا اومد که اون بماند و گفت این یارش برف امسال تمرین پروژه هارپ که روحانی نمیزاره ما کامل اجراش کنیم

من که اومدم بیرون یاد اومد که بابا امسال ما که برفی نداریم .یکی بره بگه عمو اون پییچو اشتباهی پیچوندی یکمی برعکس کن

  • Upvote 3
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

 

دوستان دقت کنند ، مباحث تکنیکی ( فناورانه )  بلحاظ اولویت بررسی در آخرین مرحله قرار دارد .  این نتیجه ناشی از  ، تفکر و برآورد غلط فرماندهان عراقی در مورد توانایی نظامی ائتلاف ، بود ، والا ، عراق (اگر اشتباه نکرده باشم ) بیشتر از 5000 دستگاه تانک و نفربر زرهی در اختیار داشت و طبق اطلاعات منتشر شده در همان زمان ، این تعداد از تعداد تانکهای پیمان ناتو در دهه 80 بیشتر بود .

 

این فرماندهان ( طبق گفته خودشان ) انتظار جنگی فرسایشی به مانند جنگ با ایران را در ذهن داشتند . بعنوان مثال ، فرمانده یکی از گردان های آمریکایی که در نوک پیکان تهاجم قرار داشت ، به یاد می آورد که در سنگرهای بتونی واحدهای گارد ریاست جمهوری ، انبارهای بزرگ غذا ، یخچال ها و لوازم لوکس ( مثل مبل و میز و... ) وجود داشت که نشاندهنده این بود که اینها اساسا" فکر یک حمله سریع را نداشتند .

 

وقتی فرماندهانی که سواد چندان نظامی نداشتند ( به غیر از تعداد محدود ) یگانهای زرهی خودشون را در صحرا پراکنده می کنند ، بدون اینکه متوجه شوند که در یک منطقه باز و بدون پدافند هوایی مطمئن ، پخش کردن تانکها و نفرات ، در مقابل دشمنی که برتری مطلق هوایی را دارد ، حماقت محض است ، خوب ، چنین نتایجی را هم باید انتظار داشته باشیم . اگر غیر از این بود ، جای تعجب داشت .

در تاپیک آیا تانک به پایان دوران رسیده  از تانک تعریف میکردی الان برعکس می گی به نظرت چیکار میکردن پدافند اول جنگ خاموش شده بود 

ویرایش شده در توسط gama
  • Upvote 1
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تاپیک این عملیات بسته هست 

http://www.military.ir/forums/topic/412-عملیات-طوفان-صحرا-desert-storm/

 

استراتژی پیشنهادی شما برای نیروهای مدافع چیست ؟

ویرایش شده در توسط gama
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تاپیک این عملیات بسته هست 

http://www.military.ir/forums/topic/412-عملیات-طوفان-صحرا-desert-storm/

 

استراتژی پیشنهادی شما برای نیروهای مدافع چیست ؟

 

 

با سلام به نظرم شروع کار از این سئوال آغاز می شود :

 

1- دکترین رزمی ارتش مدافع چی هست ؟؟ ( دکترین رزمی تدافعی ، دکترین رزمی تهاجمی یا دکترین رزمی ترکیبی )

 

2- در مرجله دوم ، انتخاب استراتژی  با توجه به مولفه های بومی ( استراتژی تهاجمی ، تدافعی یا ترکیبی ) یا در یک نگاه دیگر ( متقارن ، نامتقارن ، همتراز ، ناهمتراز ، یا ترکیبی ) 

 

3- در مرحله سوم  انجام طرح ریزی تاکتیکی 

 

4- توسعه فناوری مورد نیاز 

 

البته  هر کدام از موارد بالا ، دارای چند صد زیر مجموعه هستند که باید در جای خودشون بررسی شوند . ( مثلا" طرز تفکر ، پیشینه علمی ، سطح سواد فرماندهان در رده های مختلف از فرمانده دسته تا فرمانده سپاه ) 

 

تا زمانی که شما یک دید 360 درجه و کامل از ساختار رزمی ارتش مدافع نداشته باشید ، امکان پیشنهاد در هریک از موارد بالا غیر ممکن هست . 

 

 

بعنان مثال ، دست اندرکاران طراحی و توسعه تانک ذوالفقار باید به سئوالات زیر پاسخ دهند :

 

1- دکترین رزمی  ارتش استفاده کننده از این تانک چه ماهیتی دارد ؟؟

 

2- با توجه به دکترین رزمی ، چه نوع استراتژی طراحی شده که تانک ذوالفقار برآن مبنا طراحی شده ؟؟

 

3- بعد از شناخت استراتژی ، حالا تاکتیک های جدید طراحی شده برای استفاده از این تانک در محیط های رزمی جدید ( مثلا" ناهمتراز ) انجام شده ؟؟؟

 

4- سرآخر ، فناوری های لازم برای تولید یک تانک براساس دکترین ، استراتژی و در نهایت تاکتیک ها چه ماهیتی دارد ؟؟

 

تازه در این مرحله است که باید متوجه شویم که اصولا" چه تانکی مد نظر ماست تا فناوری مرتبط به آن را توسعه  دهیم .

 

متاسفانه این سیر منطقی ، برعکس عمل می شود ، بدین معنا که نخست فناوری توسعه پیدا می کند ، بعد به دنبال تاکتیک ، استراتژی و دکترین می رویم .

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با تشکر از پاسخ شما سوال را درست مطرح نکردم  منظورم نیروی مدافع عراق بود

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با تشکر از پاسخ شما سوال را درست مطرح نکردم  منظورم نیروی مدافع عراق بود

 

در بدترین حالت ، باید از کویت خارج می شدند . چون تقریبا" هیچ شانسی برای یک دفاع  سیستماتیک در مقابل رزم متحرک و مانوری ائتلاف که از قدرت هوایی نسبتا" برتری هم برخوردار بودند ،  نداشتند .

 

یا در یک حالت دیگر ، باید با استفاده از فرصت ششماهه تا شروع عملیات طوفان صحرا و قبل از آنکه نیروهای" سپر صحرا " تکمیل می شدند ، ریسک را قبول کرده و دست به یک حمله بزرگ با استعداد یک سپاه ( ترجیحا" سپاه گارد )  می زدند تا آرایش رزمی ائتلاف به هم ریخته و با توجه به شرایط خاص منطقه  در آن زمان ، آمریکایی ها را وادار می کردند تا  در نقشه های خودشان تجدید نظر کنند . هر قدر این جنگ بیشتر طول می کشید و تلفات افزایش پیدا می کرد ، به همان نسبت احتمال وقوع موارد پیش بینی نشده بیشتر می شد . 

 

البته این کار  بصورت محدود در " الخفجی " اجرا شد ، ولی در این زمان ، نیروی هوایی ائتلاف به اندازه ای هوشیار شده و سطح آمادگی رزمی اش زیاد شده بود که عراق بدون وجود یک نیروی هوایی ( حداقل با توان عددی برابر ) قادر نبود تا دست به اجرای عملیات تهاجمی بزند ( دقیقا" ماجرای حمله متفقین به خاک اصلی اروپا و تاخیر لشکرهای زرهی اس اس برای حمله به سرپل های تصرف شده توسط متفقین در نرماندی )

 

این مساله ، یعنی اهمیت داشتن " زمان " در اجرای عملیات رزمی .

 

البته همه اینها فقط فرضیاتی است که با توجه به اطلاعات منتشر شده از این جنگ ، بیان شده ، والا اگر احتمالات دیگری به این فرضیات وارد شود ، شاید نتیجه گیری ها به صورت دیگری درآید . 

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوست عزیز سلام

بله گهر افشانی های اینگونه کم نداریم اما این فرمایشات دکترین نظامی ما نیست درست مثه فرمایش امیر صالحی درمورد بازگشت ناوهواپیمابر امریکا به خلیج فارس یا برتر دونستن صاعقه از هورنت  و چندین مورد اینچنین!!!

اما برخلاف فرمایشات این بزرگواران دکترین نظامی ما اون چیزیه که تصویب شده و به امضای فرماندهی کل قوا رسیده

طی این طرح که در بالاترین رده نظامی ما تهیه شده و بعد به امضای شخص فرمانده کل قوا رسیده مبنا بر استفاده از سرباز حرفه ای هستش

اجرایی شدن این طرح با چند مشکل مواجهه شد یکی تغییراتی که برخی حضرات در دستور فرماندهی کل قوا داده بودند که اعتراض ایشون رو هم بهمراه داشت و دیگری بار مالی بسیار زیاد و شرایط بد اقتصادی کشور

 

میدونید که طرح ثامن در راستای چابک سازی و بروزرسانی توان رزم نیروی زمین ارتش تدوین و تصویب شد( برای سایر ارگانها هم طرح های خاصی داشتیم مثلا طرح استانی شدن سپاه و..)

اما متاسفانه برخی ها در ستاد کل رندانه در این دو طرح ( استانی شدن سپاه و ثامن ارتش) نکاتی رو آوردن که با دستور فرمانده کل قوا همراستا نبود بگونه ای که  به نظر میومد این طرح بیشتر کوچک سازی نزاجا  و تضعیف اون رو شامل میشه و نه چابک سازی رو !!! و انتقادات و اعتراضاتی رو بهمراه داشت تا جایی که فرمانده کل قوا فرمودند:

چابک سازی با کوچک سازی اشتباه گرفته نشود ، چابک سازی کوچک سازی نیست، گاهی هست و گاهی هم نیست

 

در راستای این فرمایش و دستورات بعدی اصلاحیه هایی در این طرح صورت گرفت منتها در بخش مربوط به سرباز حرفه ای با توجه به  اینکه این بخش بشدت بار مالی داره هنوز هیچ  کاری صورت نگرفته

در سایر بخشها  حرکتهای صورت گرفته و در حال اجرا هستن ( با درصدهای مختلفی از پیشرفت)

نمود بیرونی این طرح رو در  مستقل شدن تیپهای ارتش میتونید ببنید مثلا تیپهای 1و 2و3 لشگر 92 زرهی شدن تیپهای 192، 292، و 392

 

دوست عزیز فرماندهان ارتش هم این بحث رو میدونن و دنبال میکنن و بصورت یه طرح تدوین و تصویبش کردن منتها فعلا اجرایی کردنش مقدور نیست و بقول معروف " فلوس لاموجود"

 

دوست عزیز  همچین فرمایشاتی از همه فرماندهان ما کم و بیش شنیدعه میشه متاسفانه اما بین فرمایش این بزرگواران و طرح های مبتنی بر دکترین نظامیمون خیلی فرق هستش

مگه فرمانده کّل قوا طرح نهایی‌ رو امضا نمیکنند؟؟؟دیگه چطور در ستاد کّل باز یک عده دنبال تغییرات مخرب بودند که نیاز به تذکر ایشون باشه؟؟؟اینقدر بی‌ ضابطه هست شرایط؟

و در ارتباط با طرح ثامن،آیا در بخشی از این طرح به تجهیز یگان‌ها با ادوات زرهی جدید اشاره شده؟؟؟اگر بله،این ادوات ساخت داخل خواهند بود یا از خارج تهیه خواهند شد؟؟؟
 

دکترین نظامی ایران دفاعی هست...اما آیا برای شرایط خاص، عملیات برونمرزی گسترده زرهی پیشبینی‌ شده است؟؟؟...مثلا سر همین قضایای عراق طرح هایی برای اشغال بخش‌هایی‌ از این کشور وجود دارند؟؟؟یا در صورت مشکل با عربستان دور زدن کویت و ورود به عربستان از  مرز‌های شمال این کشور با عراق
البته این موارد به دکترین نظامی کشور بستگی دارند ،اما اصلا چنین طرح‌هایی‌ امکان ودودشون در حال حاضر در ایران هست،یا خیر؟


 با سلام

 

 

 

 

دوست عزیز  یکبار در یک رزمایش نداجا پس ازرمزگشایی  از یه دستور یه  جنگ افزاری که نباید بیرون بیاد از .... بیرون اومد وهمین باعث توبیخ و اخراج فرمانده اون... شد

http://en.wikipedia.org/wiki/3M-54_Klub

??????????

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مگه فرمانده کّل قوا طرح نهایی‌ رو امضا نمیکنند؟؟؟دیگه چطور در ستاد کّل باز یک عده دنبال تغییرات مخرب بودند که نیاز به تذکر ایشون باشه؟؟؟اینقدر بی‌ ضابطه هست شرایط؟

و در ارتباط با طرح ثامن،آیا در بخشی از این طرح به تجهیز یگان‌ها با ادوات زرهی جدید اشاره شده؟؟؟اگر بله،این ادوات ساخت داخل خواهند بود یا از خارج تهیه خواهند شد؟؟؟
 

دکترین نظامی ایران دفاعی هست...اما آیا برای شرایط خاص، عملیات برونمرزی گسترده زرهی پیشبینی‌ شده است؟؟؟...مثلا سر همین قضایای عراق طرح هایی برای اشغال بخش‌هایی‌ از این کشور وجود دارند؟؟؟یا در صورت مشکل با عربستان دور زدن کویت و ورود به عربستان از  مرز‌های شمال این کشور با عراق
البته این موارد به دکترین نظامی کشور بستگی دارند ،اما اصلا چنین طرح‌هایی‌ امکان ودودشون در حال حاضر در ایران هست،یا خیر؟


http://en.wikipedia.org/wiki/3M-54_Klub

??????????

 

با سلام

دوست عزیز  مقام معظم رهبری دستورات نظامی خاصی رو برای اماده سازی نیروهای نظامی منطبق بر تهدیدات روز صادر فرمودند که برای نیروی زمین تحت عنوان کلی چابک سازی  و.. معروف شد

بعداز اون هر نیرویی مسئول تهیه کلیات طرح مربوط به خودو ارایه اون به فرماندهی ارتش و از طریق اون به شورای فرماندهی ستاد کل قوا شد و در ادامه در صورت تصویب کلیات کار بر روی جزیات و دوباره همین مسیرشد

منتها همانطورکه میدونید فرماندهان ارشدترهمیشه میتونن در طرح ها و پیشنهادهای زیردستانشون تغییراتی بدن 

همه نیروها طرح هاشونو فرستادن با اسامی خاص که نام طرح نزاجا "طرح تحول ثامن" بود

مدت زیادی روی این طرح کار شد، بالطبع چنیدن بارایراداتی بهش گرفته شد تا درنهایت در ستاد فرماندهی کل قوا تصویب و تایید شد و برای امضا خدمت فرماندهی کل قوا فرستاده شد

کلیات طرح و حتی جزییاتش بگونه ای بود که در ظاهرامر ایرادی نداشت منتها هم بخاطر تا حدودی کوتاهی و اهمال فرماندهان خود نزاجا (خود امرای نزاجا برخی اسامی رو بعنوان مقصرین و اهمال کارها عنوان میکنن که بنده سرسوزن اطلاعی از صحت و سقمشون ندارم)و همچنین تیز و زرنگ بازی برخی برادران ستاد عملا در دو طرح مشابه سپاه و ارتش تغییراتی با زیرکی خاصی انجام شده بود که به نفع یک ارگان و ضرر دیگری بود این  کم لطفی که میرفت بنیان نزاجا رو از بیخ بلرزونه!!! پس از تصویب و امضای نهایی و دقت در جزیات امر تازه آشکار شد تا جایی که برخی اعتراضها و ناخرسندیها  شنیده شده و گزارشاتی هم به بالا ارسال شد

این ایرادهای بسیار شیک و ظریف بگونه ای بود که اعتراض فرمانده کل قوا رو هم بهمراه داشت و دستور اصلاحیه ها رو صادر کردند و اون جملات اشتباه نگرفتن چابک سازی با کوچک سازی  و.. رو بیان کردن

بعد کوشیده شد اون ایرادها برطرف بشه( مثه حفظ ستاد فرماندهی لشگر درحالی که دیگه چیزی بنام لشگر وجود نداره و تیپها مستقل شدن و...)

{چون ممکنه این ایرادها  بد برداشت شده و خدای ناکرده باعث  سوظن و دودستگی بین دوستان بشه اگر اجازه بدین از بیانشون خودداری کنم}

 

 

 

درباره سوالهایی که فرمودین هم  98 درصدشونو حتی سرسوزن اطلاعی ندارم (باور بفرمایید) اون2 درصد دیگه رو هم که اطلاعات کلی و مختصر دارم اجازه بدین بیان نکنم چون اگر بنا بر بیان بود خود فرماندهان ما اعلامشون میکردن

درکل راهبرد ایران پدافندی (دکترین دفاعیه) که داریم سعی میکنیم درصورت امکان به "دکترین بازدارندگی" تغییرش بدیم منتها به نظر من فعلا برامون مقدور نیست و فکر کنم درهمون دکترین پدافندیمون هم ایرادهای بزرگی داریم که باید برطرفشون کنیم و خود همین بررسی دکترین پدافندی ما یا شرایط گذر از دکترین پدافندی به افندی چندین و چند تاپیک داغ میطلبه و ...

بگذریم اینها در تخصص بنده نیست فقط جزو علایق بنده است متاسفانه!!!

البته این ایرادهای بزرگ ما در دکترین پدافندی و فاصله داشتن تا رسیدن به دکتیرن بازدارندگی فقط نظرشخصی منه با درصد ناچیز اطلاعی که دارم و ممکنه حتی یک حرف خنده دار بیشتر نباشه

(باید دید بازدارنده در برابر کی  و کجا؟ بصورت کلی که بعید میدونم حتی نزدکیهای  مقدماتش هم باشیم)

 

درباره تهیه تجهیزات هم  اراده و دستور فرمانده کل قوا، تکیه حداکثری بر توان داخلی  و پرهیز از خرید خارجی تا جایی که ممکنه هستش( چند قرارداد خرید خارجی رو خود ایشون دستور کنسل کردنشونو دادن بویزه در بخش موشکی)

منتها در مواردی که دانشش رو نداریم یا به چیزهایی نیاز فوری داریم و یا توانایی داخلیش نیست منطقا این دستور قابل اجرا نیست ویا شاملش نمیشه(این فقط نظر منه )

 

درمورد اون چیزی هم که نباید میومد بیرون باور بفرمایید بنده فقط میدون چه زمانی، کجا و چه یگانی و چه شخصی بوده، فقط کلیات ماجرا رو میدونم تا جایی که شنیدم اون  سلاح  به سرعت برگردونده شده به دپوی خودش منتها تنبیه اعمال شد و مقصر از اون پست برکنار شد و...

من فقط در این حد میدونم 

اما اینکه اون سلاح چی بود فقط میدونم دسته کم تا اون موقع رونمایی هم نشده بود و بنا هم نبود به این زودی ها رونمایی بشه 

اما اینکه یکی از این همه رونمایی های  سالهای اخیر بوده یا هنوز در  پوشش پرده است رو بنده نمیدونم

فقط میدونم معمولا نداجا زمانی سلاحی رو معرفی میکنه که عملیاتی شدنش هم مدتی گذشتهب اشه

کلا جدیدا این شده یه رسم خوب و نیکی که بعد عملیاتی شدن رونمایی میکنن مثه یکی دوتا سامانه پدافندی

 

کلا از بس گفتن این سلاح ها ماکته و یا شلیک نمیکنه و یا فقط  پوسته است (مثه بحثها و حرف و حدیثهایی که سالها پشت سر ذولفقار 3 بودش) اینه که به نظر میرسه(میگم به نظر میرسه) که تصمیم گرفته شده پس از عملیاتی شدن معرفی بشن

البتهب رخی فرماندهان ما ادعا میکنن که  وقتی به سامانه برتری دستپیدا میکنیم قبلی رو رونمایی میکنیم که نمیدونم چقدر با واقعیات موجود همخوانی داره

ولی امیدورام اینطور باشه

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ارسال شده در · مخفی شده توسط Goebbels، 19 بهمن 1393 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط Goebbels، 19 بهمن 1393 - دلیلی ارایه نشده است

ویرایش شد!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست

 

 

پیروزی های محدود عراق در سال 1988 ، آنقدر صدام را بخود مغرور نموده بود که قادر نبود تا فاصله فناورانه میان ارتش موج دومی عراق را با ارتش  آمریکا که تازه تبدیل به یک ارتش موج سومی شده بود ، درک کند . 

دقیقا همینه...ارتش عراق با معیار‌های مرسوم دوران جنگ سرد،یک ارتش قدرتمند بود...هم از لحاظ کمی‌ و هم کیفی...از آخرین محصولات پیمان ورشو در بخش هوایی و زرهی و توپخانه  بهره می‌برد...سوخو ۲۴ در سال ۱۹۹۰ شوخی نبود...به علاوه محصولات قابل غربی میراژ ف‌‌ ۱،اکسوست،راضیت و غیره...در مواردی مثل توان لجستیک،اطلاعات نظامی و غیره هم در وضعیت مطلوبی قرار داشت،در مهندسی‌ رزمی هم که شهره بود...و بر خلاف کشور‌های خلیجی یک ارتش کاملا عملیاتی و آبدیده داشت،ارتشش مثل اینها تنها نمایشگاه نظامی نبود
اما عراق متوجه جهش کیفی نظامی ایالات متحده در پانز ده سال بعد از جنگ ویتنام تا آن زمان نشد،جهشی که  یک انقلاب رو در مفاهیم جنگهای نوین رقم زد،که تنها مرهون ورود محصولات و جنگ افزار‌های نوین مثل آبرامز،بمب افکنهای ف‌‌ ۱۱۷ و غیره نبود.
در جنگ ویتنام هم محصولاتی به مراتب پیشرفته تر از جنگ کره استفاده کرد،اما بیص و مفاهیم پایه دچار تحول بنیادی که در جنگ خلیج شاهد آن بودیم نشد
به طور خلاصه بارزترین نکته این انقلاب این بود:


http://en.wikipedia.org/wiki/Network-centric_warfare

که هر چند رسما چند سال بعد به بلوغ رسید،اما در معیار‌های پایه اولین بار در جنگ خلیج به کار گرفته شد
جایی‌ خواندم که حتا مقامات نظامی شوروی هم انتظار چنین نتایجی از آن جنگ را نداشتند،و  آنها هم گویا دقیقا متوجه این جهش کیفی نشده بودند...
شاید توجه صدام هنوز به کیفیت تک محصولات بود و با  مقایسه محصولات به روز خود  با نمونه‌های طرف مقابل،آنها را قادر به رقابت  میدید،و از نظر دیگر مولفه ‌های معمول در دوران جنگ سرد هم خود را در شرایط نسبتا مطلوبی میدید،اما  اینها  دیگر ارزش سابق را نداشتند...و از شانس بدش  در چرخ گذار از مولفه‌های قدیم به جدید  گرفتار شد و در نهایت له‌ شد
اگر این جنگ ۱۰ یا حتا ۵ سال زودتر صورت میگرفت شاید انقدر یک طرفه نمیبود
به شخصه این جهش و تحول را،از نظر نو آوری, با فروپاشی خط ماژینو در جریان بلیتز کریگ قابل مقایسه میبینم

ویرایش شده در توسط X-Mas
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

دوست عزیز  مقام معظم رهبری دستورات نظامی خاصی رو برای اماده سازی نیروهای نظامی منطبق بر تهدیدات روز صادر فرمودند که برای نیروی زمین تحت عنوان کلی چابک سازی  و.. معروف شد

بعداز اون هر نیرویی مسئول تهیه کلیات طرح مربوط به خودو ارایه اون به فرماندهی ارتش و از طریق اون به شورای فرماندهی ستاد کل قوا شد و در ادامه در صورت تصویب کلیات کار بر روی جزیات و دوباره همین مسیرشد

منتها همانطورکه میدونید فرماندهان ارشدترهمیشه میتونن در طرح ها و پیشنهادهای زیردستانشون تغییراتی بدن 

همه نیروها طرح هاشونو فرستادن با اسامی خاص که نام طرح نزاجا "طرح تحول ثامن" بود

مدت زیادی روی این طرح کار شد، بالطبع چنیدن بارایراداتی بهش گرفته شد تا درنهایت در ستاد فرماندهی کل قوا تصویب و تایید شد و برای امضا خدمت فرماندهی کل قوا فرستاده شد

کلیات طرح و حتی جزییاتش بگونه ای بود که در ظاهرامر ایرادی نداشت منتها هم بخاطر تا حدودی کوتاهی و اهمال فرماندهان خود نزاجا (خود امرای نزاجا برخی اسامی رو بعنوان مقصرین و اهمال کارها عنوان میکنن که بنده سرسوزن اطلاعی از صحت و سقمشون ندارم)و همچنین تیز و زرنگ بازی برخی برادران ستاد عملا در دو طرح مشابه سپاه و ارتش تغییراتی با زیرکی خاصی انجام شده بود که به نفع یک ارگان و ضرر دیگری بود این  کم لطفی که میرفت بنیان نزاجا رو از بیخ بلرزونه!!! پس از تصویب و امضای نهایی و دقت در جزیات امر تازه آشکار شد تا جایی که برخی اعتراضها و ناخرسندیها  شنیده شده و گزارشاتی هم به بالا ارسال شد

این ایرادهای بسیار شیک و ظریف بگونه ای بود که اعتراض فرمانده کل قوا رو هم بهمراه داشت و دستور اصلاحیه ها رو صادر کردند و اون جملات اشتباه نگرفتن چابک سازی با کوچک سازی  و.. رو بیان کردن

بعد کوشیده شد اون ایرادها برطرف بشه( مثه حفظ ستاد فرماندهی لشگر درحالی که دیگه چیزی بنام لشگر وجود نداره و تیپها مستقل شدن و...)

{چون ممکنه این ایرادها  بد برداشت شده و خدای ناکرده باعث  سوظن و دودستگی بین دوستان بشه اگر اجازه بدین از بیانشون خودداری کنم}

 

 

 

درباره سوالهایی که فرمودین هم  98 درصدشونو حتی سرسوزن اطلاعی ندارم (باور بفرمایید) اون2 درصد دیگه رو هم که اطلاعات کلی و مختصر دارم اجازه بدین بیان نکنم چون اگر بنا بر بیان بود خود فرماندهان ما اعلامشون میکردن

درکل راهبرد ایران پدافندی (دکترین دفاعیه) که داریم سعی میکنیم درصورت امکان به "دکترین بازدارندگی" تغییرش بدیم منتها به نظر من فعلا برامون مقدور نیست و فکر کنم درهمون دکترین پدافندیمون هم ایرادهای بزرگی داریم که باید برطرفشون کنیم و خود همین بررسی دکترین پدافندی ما یا شرایط گذر از دکترین پدافندی به افندی چندین و چند تاپیک داغ میطلبه و ...

بگذریم اینها در تخصص بنده نیست فقط جزو علایق بنده است متاسفانه!!!

البته این ایرادهای بزرگ ما در دکترین پدافندی و فاصله داشتن تا رسیدن به دکتیرن بازدارندگی فقط نظرشخصی منه با درصد ناچیز اطلاعی که دارم و ممکنه حتی یک حرف خنده دار بیشتر نباشه

(باید دید بازدارنده در برابر کی  و کجا؟ بصورت کلی که بعید میدونم حتی نزدکیهای  مقدماتش هم باشیم)

 

درباره تهیه تجهیزات هم  اراده و دستور فرمانده کل قوا، تکیه حداکثری بر توان داخلی  و پرهیز از خرید خارجی تا جایی که ممکنه هستش( چند قرارداد خرید خارجی رو خود ایشون دستور کنسل کردنشونو دادن بویزه در بخش موشکی)

منتها در مواردی که دانشش رو نداریم یا به چیزهایی نیاز فوری داریم و یا توانایی داخلیش نیست منطقا این دستور قابل اجرا نیست ویا شاملش نمیشه(این فقط نظر منه )

 

درمورد اون چیزی هم که نباید میومد بیرون باور بفرمایید بنده فقط میدون چه زمانی، کجا و چه یگانی و چه شخصی بوده، فقط کلیات ماجرا رو میدونم تا جایی که شنیدم اون  سلاح  به سرعت برگردونده شده به دپوی خودش منتها تنبیه اعمال شد و مقصر از اون پست برکنار شد و...

من فقط در این حد میدونم 

اما اینکه اون سلاح چی بود فقط میدونم دسته کم تا اون موقع رونمایی هم نشده بود و بنا هم نبود به این زودی ها رونمایی بشه 

اما اینکه یکی از این همه رونمایی های  سالهای اخیر بوده یا هنوز در  پوشش پرده است رو بنده نمیدونم

فقط میدونم معمولا نداجا زمانی سلاحی رو معرفی میکنه که عملیاتی شدنش هم مدتی گذشتهب اشه

کلا جدیدا این شده یه رسم خوب و نیکی که بعد عملیاتی شدن رونمایی میکنن مثه یکی دوتا سامانه پدافندی

 

کلا از بس گفتن این سلاح ها ماکته و یا شلیک نمیکنه و یا فقط  پوسته است (مثه بحثها و حرف و حدیثهایی که سالها پشت سر ذولفقار 3 بودش) اینه که به نظر میرسه(میگم به نظر میرسه) که تصمیم گرفته شده پس از عملیاتی شدن معرفی بشن

البتهب رخی فرماندهان ما ادعا میکنن که  وقتی به سامانه برتری دستپیدا میکنیم قبلی رو رونمایی میکنیم که نمیدونم چقدر با واقعیات موجود همخوانی داره

ولی امیدورام اینطور باشه

با سلام و تشکر از پاسخ کامل شما
در ارتباط با سلسله مراتب،شما از ستاد فرماندهی کّل قوا صحبت کردین و فرمودین که این طرح‌ها در این ستاد تأیید شدند...حالا ستاد کّل نیروهای مسلح چه نقشی‌ داره اینجا؟؟؟این دومی‌ زیاد رسانه‌ای میشه به ویژه صحبت‌های سرلشکر فیروزبادی و برخی‌ معاونین این ستاد،اما اولی‌ خیر.

در ارتباط با دکترین نظامی  هم،تفاوت دکترین دفاعی با بازدارنده چیست؟؟؟یعنی‌ می‌فرمائید که دکترین بازدارنده همان تهاجمی است؟؟؟یا مرحله‌ای بین پدافندی و تهاجمی؟؟؟این امکان وجود دارد که از دکترین ترکیبی‌ استفاده شود؟؟؟به این دلیل که تهدیدات در یک سطح نیستند
مثلا در صورت جنگ با جمهوری آذربایجان قطعاً شرایط با جنگ با آمریکا فرق می‌کند و در مورد اول در صورت لزوم اشغال بخشی از این کشور هم محتمل است...حالا اینجا دکترین میشود تهاجمی اما در مواجهه با آمریکا میشود دفاعی؟؟؟یا اینکه دکترین واحد هست و این تفاوت برخورد در ذیل استراتژی تعریف میشود که یک درجه پایین‌تر از دکترین قرار دارد ؟
ایران زمان رژیم گذشته هم چنین شرایطی را داشت.از طرفی‌ در برابر  شوروی طرح‌های جنگی بر اساس دفاع کوتاه مدت تا رسیدن نیروهای‌های کمکی‌ آمریکا پایه ریزی شده بودند و عملا امکان دفاع مستقل در برابر شوروی پیشبینی‌ نشده بود،اما همزمان در برابر دیگر دشمن احتمالی‌،عراق،طرح‌ها مبتنی‌ بر بمباران‌های استراتژیک و اشغال بخش‌های وسیعی از این‌کشور بوده اند
اینجا دقیقا ایران زمان پهلوی چه دکترین نظامیی  رو دنبال می‌کرده؟

البته این نکته هم حائز اهمیت هست که یک ویژگی‌ خاص که ایران دارد و شاید دیگر کشور‌ها به این اندازه ناداشته باشند وجود نیروهای گوش به فرمان شبهه نظامی بومی به تعداد بسیار زیاد در منطقه هست که  در صورت لزوم نقش جاده صافکن رو برای نیروهای ایران ایفا خواهند کرد.
شاید این رو هم بشود یکی‌ از توانایی‌‌های "نامتقارن" ایران نامید،که میتواند برخی‌ از خلع‌ها را جبران کند

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام و تشکر از پاسخ کامل شما
در ارتباط با سلسله مراتب،شما از ستاد فرماندهی کّل قوا صحبت کردین و فرمودین که این طرح‌ها در این ستاد تأیید شدند...حالا ستاد کّل نیروهای مسلح چه نقشی‌ داره اینجا؟؟؟این دومی‌ زیاد رسانه‌ای میشه به ویژه صحبت‌های سرلشکر فیروزبادی و برخی‌ معاونین این ستاد،اما اولی‌ خیر.

در ارتباط با دکترین نظامی  هم،تفاوت دکترین دفاعی با بازدارنده چیست؟؟؟یعنی‌ می‌فرمائید که دکترین بازدارنده همان تهاجمی است؟؟؟یا مرحله‌ای بین پدافندی و تهاجمی؟؟؟این امکان وجود دارد که از دکترین ترکیبی‌ استفاده شود؟؟؟به این دلیل که تهدیدات در یک سطح نیستند
مثلا در صورت جنگ با جمهوری آذربایجان قطعاً شرایط با جنگ با آمریکا فرق می‌کند و در مورد اول در صورت لزوم اشغال بخشی از این کشور هم محتمل است...حالا اینجا دکترین میشود تهاجمی اما در مواجهه با آمریکا میشود دفاعی؟؟؟یا اینکه دکترین واحد هست و این تفاوت برخورد در ذیل استراتژی تعریف میشود که یک درجه پایین‌تر از دکترین قرار دارد ؟
ایران زمان رژیم گذشته هم چنین شرایطی را داشت.از طرفی‌ در برابر  شوروی طرح‌های جنگی بر اساس دفاع کوتاه مدت تا رسیدن نیروهای‌های کمکی‌ آمریکا پایه ریزی شده بودند و عملا امکان دفاع مستقل در برابر شوروی پیشبینی‌ نشده بود،اما همزمان در برابر دیگر دشمن احتمالی‌،عراق،طرح‌ها مبتنی‌ بر بمباران‌های استراتژیک و اشغال بخش‌های وسیعی از این‌کشور بوده اند
اینجا دقیقا ایران زمان پهلوی چه دکترین نظامیی  رو دنبال می‌کرده؟

البته این نکته هم حائز اهمیت هست که یک ویژگی‌ خاص که ایران دارد و شاید دیگر کشور‌ها به این اندازه ناداشته باشند وجود نیروهای گوش به فرمان شبهه نظامی بومی به تعداد بسیار زیاد در منطقه هست که  در صورت لزوم نقش جاده صافکن رو برای نیروهای ایران ایفا خواهند کرد.
شاید این رو هم بشود یکی‌ از توانایی‌‌های "نامتقارن" ایران نامید،که میتواند برخی‌ از خلع‌ها را جبران کند

 

با سلام

فکر میکنم نتونستم منظورم رو درست برسونم و باعث این سردرگمی شدم

ببینید دوست عزیز وقتی داریم از دکترین صحبت میکنیم یعنی سیاست و تصمیمات کلان، سازماندهی، تجهیز، پشتیبانی، آموزش، استراتیژی، تاکتیکها و در کل راهبرد و راهکاری که پیش رو میگیریم و همه شرایط رو در برمیگره

وقتی میگیم دکترین دیگه نمیتونیم بگیم در برابر کویت تهاجمی در برابر ترکیه بازدارنده و درمقابل امریکا تدافعی

اینها استراتیژی، تاکتیکها، توانایی ها وعملکردها هستند که برمبنای توان و مقایسه  اون در دو کشور سنجیده میشن

دکترین نقشه راه کلی، سیاست و راهبر یک کشور در یک مسیر و مجموعه مشخص هستش

وقتی میگیم دکترین دیگه نمیتونیم بگیم برای امریکا دکترینمون اینه برای آذربایجان مثلا این برای اسراییل این!!

اینها راهبردها، راهکارها، راهکنشها و تاکتیکها و برنامه ها ی متناسب با توان دوطرف و شرایط موجود هستند

اما دکترین مسیر حرکت کلی از تشکیل، آموزش، سازماندهی، تجهیز، پشتیبانی، مدیریت، آمادگی و... یک مجموعه یا شاخه رو در کل شرایط  و سیاست و تفکر حاکم اداره و مدیریت بر اون شامل میشه، به زب.ون ساده دکترین  هدف و اندیشه و خواسته ماست که باید متناسب با توانایی هامون هم باشه

یعنی برای همه تهدیدات (در زمینه نظامی که حالا بحث ماست ) دکترین ما ثابته

تعریف دکترین پدافندی و بازدارنده و تهاجمی هم با هم خیلی خیلی فرق داره و بسیار گسترده است

ساده ساده بخوام بگم اینه که دکترین پدافندی میگه من شرایط خودم رو برای حالت دفاع تهیه و تدوین و تنظیم میکنم و سعی میکنم خودم رو برای دفاع آماده کنم و نیتم فقط دفاعه و قصد آفند ندارم

دکترین بازدارنده یک مرحله بالاتر از اینه و میگه من بعد از رسیدن به توان پدافندی، بتونم شاخصه های کلیدی و مهمی در بحث آفند رو هم بصورت ضربه زننده مهم و تاثیر گذار به توان خودم اصافه کنم که برای دشمن و دشمنانم بازدارنده باشه و نیت و تصمیم و ارداه ام هم بر این باشه که اگر دشمن بخواد منو تهدید کنه ضربه های مهلک و تاثیر گذار بازدارنده ای بهش بزنم بگونه ای که دشمنم بدونه نه تنها توان دفاعی قوی دارم که توان زدن ضربه های مهلک و تاثیر گذار و خسارت باری رو هم دارم و نیت و اراده استفاده از اون رو هم دارم منتها استفاده از اونها منوط به شروع تهاجم ار سمت دشمنه

دکترین آفندی بالاترازاین مرحله است(همون بهترین دفاع حمله فوتبالیها  و ورزشیها!! البته در شرایط نظامی گاهی هستش گاهی هم نه!!!)

در این دکترین بعد از رسیدن به شرایط پدافندی کامل، و رسیدن به توانایی بازدارندگی  شما یک مرحله فراتر رفته و به توانایی تهاجم هم میرسید وسیاست، نیت و ارده اتون هم بر تهاجم میزارین مثه آلمان زمان هیتلر

 

منتها یک نکته رو فراموش نکنیم

جدای از بحثهای انسانی،نرم افزاری، سخت افزاری و تجهیزاتی و مدیریتی بیان شده در بالا و داشتن توانایی های سخت افزاری و نرم افزاری و انسانی متناسب با این سه نوع دکترین، اصلی ترین  فاکتور تاثیر گذار بر تقسیم بندی  دکترینها " سیاست" حکام  و امرای اون کشوره !!

بعنوان نمونه 

کشوری مثه عراق در حالی که در بهترین و خوشبینانه ترین حالت جغرافیایی، انسانی، اقتصادی، تجهیزاتی، سازمان رزم، آموزش، پشتیبانی، فرماندهی و... در حالت معقول و منطقی دکترین پدافندی قرار میگرفت اما دارای سیاستهای تهاجمی بود و دکترین خودشوبرمبنای همین سیاست  آفندی انتخاب کرده بود و دکترین تهاجمی داشت

همین عدم تناسب توان و داشته های انسانی،محیطی، سخت افزاری و نرم افزاری کشورعراق(حکام کشور عراق!!) با دکترین برگزیده شده توسط اونها منجر به اون نتایج درخشان!!!!!!!!!!!!!! و درنهایت سقوط رژیمشون و اعدام صدام شد

درسته عراق از کویت قوی تر بود اما فقط در مقایسه بین دو کشور همسایه و در یک سنجش منطقه ای و نه درکلیات و در شرایط جهانی که بیاد تدابیرشو بر تهاجم بذاره

در مقابل شما رژیم صهیونیستی رو هم میبینید که دکترین اون هم آفندی هستش منتها با داشتن پشتیبانیهای همه جانبه سیاسی و تدارکاتی و اقتصادی و حتی نظامی غرب و در راس اونها امریکا  در این مقوله موفق بوده(با در نظر گرفتن همه محدودیتهای عمق محدود، جمعیت کم، محصور بودن بین دشمنان و...)

در کل دکترین تناسب منطق و علمی بین داشته ها، توانایی ها (چه نرم افزاری و چه سخت افزاری ) با سیاستهای حکامه

یا بهتر بگم  "دکترین"، سیاستهای کلی کشورهاست که بر مبنای داشته ها وتوانایی های اون کشوردرهمه زمینه های نرم و سخت و با لحاظ کردن همه شرایط گرفته، تدوین و تصویب میشه

 

 

به نظر میرسه که امروزه دکترین آفندی محکوم به شکسته(با توجه به تجربه هایی مثه فرانسه  ناپلیون، آلمان هیتلر و ژاپن و ...)

به نظر من بهترین  دکترین همون دکترین بازدارنده هستش( در عین داشتن قدرت نظامی انسانی هم هست)

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در حال حاضر نیاز ضروری ایران هلیکوپترهای فوق سنگین زرهی هست که پایداری زیادی حتی در برابر برخورد موشک و گلوله داشته باشند باید برای ساخت این هلیکوپترها طرح ریزی بشه

  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Amirali123
      از مثلث آهنی تا شش ضلعی فولادی
      From the Iron Triangle to the Steel Hexagon
      قسمت اول
       

       
        نیروی زمینی برای دستیابی به اهداف استراتژیک روی زمین ضرورت است. نیاز به تحرک و حفاظت برای هر نیروی جنگی حیاتی است. بدین ترتیب، توان زرهی یکی از جنبه های اصلی دکترین نظامی به حساب می‌آید و به سربازان توانایی حرکت سریع در حالی که تحت حفاظت هستند را در مسافت های طولانی می دهد. در زمانی نه چندان دور، پارامترهای زرهی به سه دسته کلی شامل قدرت آتش، حفاظت و تحرک تقسیم می‌شدند. با این حال، در عصر مدرن، نیاز به عناصر بسیار بیشتری وجود دارد، مانند تحرک، مرگباری، بقاپذیری، خودمختاری، اتصال و سازگاری
       

       
         تعادل بین این عناصر جدید برای اطمینان از اینکه الزامات طراحی زرهی را محدود نکند، حائز اهمیت است. میدان‌های نبرد در آینده پیچیده‌تر، متنوع‌تر، پرسرعت‌تر و خطرناک‌تر خواهند بود، اما نقش زرهی به همان اندازه‌ی روزهای نخست تاثیرگذار باقی خواهد ماند. خودروهای زرهی در اشکال و اندازه‌ها و وزن‌های مختلف متناسب با نقش‌های گوناگون تولید می‌شوند، زیرا هر شرایطی خودروی منحصر به فردی را می‌طلبد. در نتیجه، شاهد تنوع زیادی میان ارتش‌های جهان هستیم. با این حال، نقش عملیاتی یک خودروی زرهی در تمامی میادین مطلقاً یکسان نیست و ممکن است دو کشور از یک وسیله یکسان برای مقابله با تهدیدات متفاوتی استفاده کنند.
       
      مسائلی که بر الزامات زرهی تأثیر می‌گذارند:
      ناتو نیاز به تجدید و بروزرسانی قابلیت های خود دارد. ( با توجه به اینکه بتوانیم متقارن با تهدیدات مواجه شویم ) درگیری‌ها با تروریست‌ها و شبه‌نظامی‌ها در سطح جهانی هنوز ادامه دارد.
      اجماع فزاینده‌ای در مورد عملیات‌های آینده وجود دارد که عمدتاً در محیط‌های شهری خواهند بود.
      نیاز به انتقال زرهی از A به B بیش از پیش خواهد بود. ( تا حد امکان سریع، کارآمد، ایمن و مقرون بصرفه )
      تهدیدات نوظهور در حوزه سایبری و اطلاعات ظهور یافته‌اند که باید به آن‌ها پاسخ داده شود.
       

       
      تعادل میان شش عنصر زرهی نوین
        باید تعادلی بین تمام عناصر شش‌ضلعی زرهی وجود داشته باشد، جایی که مدیران باید ریسک‌های مختلف را ارزیابی کنند تا بدانند اولویت‌ها کجا قرار دارند. محیط‌های شهری متراکم ممکن است به تحرک نیاز داشته باشند، در حالی که در حومه شهرها، مرگباری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. نیکولاس دراموند (Nicholas Drummond) مدیر عامل (AURA Consulting Ltd) می گوید که محور اصلی برای وسایل زرهی تحرک استراتژیک شده است.
       
       
      حفاظت هنوز یک عامل حیاتی است، اما به روش‌های جدیدی به آن پرداخته می‌شود و مانند گذشته به معنای زره ضخیم‌تر نیست. زره‌های ماژولار برای مقابله با موشک‌های ضدزره ضروری هستند. در همین حال بدنه های سبک و تمرکز بر افزایش تحرک، دور شدن از زره های سنگین را نشان می‌دهد. با این حال، سه‌گانه تحرک، حفاظت و آتش هنوز مهم‌ترین عناصر هستند. دراموند می‌گوید: " با پیروی از این سه اصل، ما ملاحظات نوینی را فراهم کردیم. تجهیز زرهی آینده به حسگرهای پیشرفته مانند پلتفرم آژاکس که مجهز به حسگرهایی با هوش مصنوعی است، آگاهی خدمه داخل خودرو را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. این حسگرها جستجو، ردیابی و شناسایی خودکار را ممکن می‌سازند و به خدمه این امکان را می‌دهند تا پیش از شناسایی، به تهدیدات واکنش نشان دهند.
       
        یک سیستم مدیریت میدان نبرد مدرن به کاربران اجازه می‌دهد به صورت زنده از موقعیت هر واحد در نقشه مطلع شوند. اتصال یکی از راه‌های کلیدی برای بهبود فرمان و کنترل (C2) است و باید به عنوان یک عامل تغییر دهنده بازی در نظر گرفته شود. این سطح از اتصال پیشرفته تأثیر زیادی بر بقای واحدهای زرهی خواهد داشت و فراتر از واحدهای زمینی، شبکه‌هایی بین واحدها در حوزه‌های زمینی، دریایی و هوایی ایجاد می‌شود. (م: اینجا به مفاهیمی مانند Multi-Domain/Cross-Domain اشاره می‌شود که باید به بیش از پیش به آن توجه کرد)
       
        بخش بعدی شش‌ضلعی، بقاپذیری است. این مفهوم به بهبود نیازهای فنی (قطعات مصرفی) و پشتیبانی سازنده، علاوه بر ایده سنتی بقا نظیر قابلیت اطمینان و بهره‌وری سوخت اشاره دارد. اگر یک وسیله نقلیه زرهی بتواند 72 ساعت بدون تأمین مجدد یا تعمیر فعالیت کند، فشار لجستیکی به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت.
       
        آخرین عنصر شش‌ضلعی، سازگاری است. سازگاری به توانایی یک وسیله نقلیه برای انطباق با سناریوهای مختلف جنگی اشاره دارد. توانایی یک وسیله نقلیه منفرد برای انجام مأموریت‌های مختلف بدین معناست که وزارت دفاع مجبور نیست هر بار که بخواهد یک سناریو جنگی را آغاز کند، به دنبال یک وسیله نقلیه جدید باشد. ماژولار بودن یکی از مؤثرترین راه‌ها برای دستیابی به این امر است.
       
        اضافه بر این شش عنصر، 3 عامل عملی نیز وجود دارد که انتخاب ها را محدود میکند، عبارتند از هزینه، وزن و قوانین فیزیک. همچنین شما باید در انتخاب هایی انجام میدهید خدمه و عوامل انسانی راهم در نظر بگیرید.
       
       
      ادامه دارد ...
       
      صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و  http://www.military.ir/ مجاز است
      منبع در اخرین پست قرار میگیرد
      دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید
       
      پایان قسمت اول ...
    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.