RedArmy

تاپیک جامع بررسی جایگاه زرهی ایران در آسیای جنوب غربی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

مسخره نفرمایید ناله های ناشی از بی پولی فرمانده نیروی زمینی که چندی پیش به مجلس رفته بود رو نگاه کنید با بودجه ای که برای نیروی زمینی میزارن نباید توقعی داشت اگه قراره یقه کسی گرفته بشه باید یقه سیاست مدارا گرفته شه

 

خدا رو شکر ما نمونه های خوبی رو از تروریستهای سوری دیدیم که در محاصره و با امکاناتی بسیار کمتر از نیروی زمینی ، تجهیزات زرهی بهتر از اقارب ساختند

 

اصلا رو  نمایی از اقارب در ۲۰۱۵ یه جسارت عجیبی می خواست

 

نصب توپ T55 بر روی شاسی ‌BMP قول میدم به بهانه‌های مالی هم که شده همون یکی فقط تولید شد تا فضاحتش در نیاد

 

اگر به یکی از کارگاههای ماشین سازی تو اصفهان ۲۰۰ ملیون می دادند یه تانک سبک تمیز تحویل میدادند

 

تا بحال فکر کردید نیرو زمینی با این همه فوق لیسانس و دکتری که برا سربازی اعزام می‌شوند چه کار میکند

میزاره افسر نکهبان آشپزخانه

ویرایش شده در توسط smorteza
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مسخره نفرمایید ناله های ناشی از بی پولی فرمانده نیروی زمینی که چندی پیش به مجلس رفته بود رو نگاه کنید با بودجه ای که برای نیروی زمینی میزارن نباید توقعی داشت اگه قراره یقه کسی گرفته بشه باید یقه سیاست مدارا گرفته شه

جناب پوردستان فقط با اون حرف ها گناهان خود و فرماندهان زیردستش رو شست!!
یعنی اگه مشکلی هست یا در آینده به وجود خواهد آمد به واسطه ی مدیریت ناصحیح نیست و نخواهد بود بلکه به خاطر نبود بودجه و رسیدگی نکردن به نیروی زمینیه?!که خوب اینطور هم نیست
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
 

در سیاست های دفاعی جمهوری اسلامی  بخش موشکی و پدافندی و دریایی در اولویت قرار دارن  و به دلیل نداشتن برتری هوایی یا حداقل موازنه در این بخش و نداشتن پدافند هوایی موثر (هواپایه و سطحی) در مقابل دشمنان تعریف شده (خصوصا آمریکا و ناتو) بخش زرهی چندان مورد توجه نیست! چراکه بدون داشتن پشتیبانی هوایی برترین قوای زرهی هم در مقابل حملات هوایی به شدت آسیب پذیره و سرمایه گذاری در این بخش بدون توجه به این نکته مساوی با اتلاف بودجه محدود نظامی محسوب میشه! از طرفی امکان فراهم کردن برتری هوایی یا موازنه , بعد از انقلاب و جنگ تقریبا ناممکن بود و الان هم همینطوره و در آینده بعد از نوسازی نیروی هوایی با ترکیب پدافند سطحی میشه تا حدودی این ضعف رو جبران کرد!اما این وضعیت باعث نمیشه که در زمینه تحقیق و توسعه و تولید محدود و نیمه صنعتی کاری صورت نگیره! چراکه اولا تمام تهدیدات ما یکسان نبودن (مثل تفاوت تهدیدات همسایگان با تهدیدات قدرت های فرامنطقه ای) و ثانیا بالاخره سخت افزار موجود در قوای زرهی یک عمر و کارآیی مشخصی  رو دارن و نمیشه دائما براونها تکیه کرد و ثالثا امکان خرید خارجی به علت فشارهای وارده از جانب آمریکا (قبل از قطع نامه 1929) و تحریمهای وضع شده در دهه 90 شمسی محدود شد! در چنین شرایطی و حتی با وجود توجیه ناپذیر بودن تولید تانک MBT به دلایل ذکر شده و همچنین محدودیت بودجه و نیاز به این بودجه در بخش های موشکی و پدافندی و دریایی باید حداقل یک پروژه سطح بالا و بلند پروازانه (به صورتی که پاسخ گوی نیازهای آینده باشه و تولیدش در زمان مقرر توجیه پذیر به نظر برسه) با همکاری دانشگاه ها و بخش خصوصی تعریف میشد که با کار بر روی این پروژه و آماده سازی زیرساختها در بخش های مختلف (از تولید پیشران تا شاسی و سیستم های الکترونیکی و ...) برای آینده یک طرح آماده تولید و بروز داشتیم که هر زمان لازم بود با تزریق بودجه در طی چند سال کار تولید انجام میگرفت , اما متاسفانه اون چیزی که شاهدش هستیم خیلی با انتظارات ما فاصله داره! اون چیزی که ما می بینیم یک فعالیت کارگاهی و سرهم بندی قطعات مختلف موجود  یا بعضا جدید هست که محصول این فعالیت ها ذولفقار و اقراب هست که دومی اصلا جای دفاعی نداره و احتمالا از همون مکان رونمایی به انبار نیروی زمینی منتقل شده و در 29 فروردین و 31 شهریور هر سال از انبار خارج میشه تا حماسه ها آفرینی های رژه ما رو تکمیل کنه! ذولفقار هم که امروز در برابر تانک های MBT بعیده کاری از پیش ببره و باید اون رو در یک سطح پائین تر و در رده تانکهای پشتیبانی در نظر گرفت! همین چند روز پیش فرمانده نیروی زمینی تفاهم نامه همکاری با دانشگاه تهران امضاء کرد (+) که در واقع این کار باید سالها قبل انجام میگرفت و امروز شاهد محصولات این همکاری ها می بودیم! 

 

این قضیه در بخش نیروی هوایی ما هم صادقه و این نیرو هم اونطور که در طی این چند سال اخبار و تحولاتش رو پیگیری کردیم تفاوتی با نیروی زمینی نداشته! به غیر از پروژه مهندسی معکوس اف 5 (آذرخش-صاعقه 1 و 2-صاعقه تک موتوره (با rd-33) که ماکتش در رنگ های مختلف به نمایش در میاد) چیز خاصی از این نیرو دیده نشده و همون هم نتیجه ای در پی نداشته و به تولید انبوه نرسیده!سالهاست که در کشور انواع تسلیحات هوا به سطح هدایت لیزری  یا تلوزیونی و همچنین نمایشگرهای چند منظوره تولید شدن , اما تا الان این تجهیزات و ارتقاءها در جنگنده های موجود یا حداقل در جنگندهای جدید تولید شده اعمال نشدن! در زمینه ساخت جنگنده سالهاست که از یک پروژه تولید جنگنده در محدوده وزنی نیمه سنگین  با همکاری وزارت دفاع صحبت میشه که احتمالا ادامه پروژه  M-ATF 2010 هست که با این انگیزه موجود و این سابقه درخشانی که ما میبینیم بعیده که اگر هم تولید بشه به این زودی ها بتونه به تولید انبوه برسه!

 

قصد ندارم به صورت مطلق نظر بدم چراکه به همه اطلاعات دسترسی نداریم اما بر مبنای دیده ها و اطلاعات دریافتی در این چند سال باید بگم جای تاسف هست که امروز در اثر این بی تدبیری ها به جایی رسیدیم که با این ظرفیت های گسترده در زمینه علمی مسئولین ما منتظر فرصتی برای خرید خارجی هستن که اینکار در حقیقت وابستگی ایجاد میکنه و همچنین در زمان نیاز هم مسئله  پشتیبانی مطرحه! همونطور که بعد از قطعنامه 1929 پشتیبانی محدود شد!علاوه بر این به گفته دوستان در زمان تحویل  مثلا همین تی 90  (چند سال بعد) هم تاثیر خاصی ندارن و از نیازهای روز فاصله گرفتن! این مورد در بخش هوایی هم صادقه! حالا این یک بخش ماجراست و بخش دیگر اون تشدید وابستگی ها در بخش های مختلف (مثل ماهواره بر ها و مواد غذایی) هست  که علارغم داشتن ظرفیت های بالقوه و بالفعل , تلاش میشه که در این زمینه هم کارها به کشورهای خارجی سپرده بشن و نیازها از این طریق برطرف بشن! مثل همین تفاهمی که برای پرتاب ماهواره های سبک صورت گرفته که با ماهواره برهای سفیر و سیمرغ (و در آینده با ماهواره بر قائم) میشد اینکارو انجام داد و تجربیات رو افزایش داد!

 

عادت ندارم پستهای طولانی ارسال کنم اما این وضعیت امروز ماست و نمیشه در موردش حرف نزد! حاصل بی تدبیری ها و مدیریت ضعیف و همچنین سیاست های جدیدی که از استقلال فاصله گرفته! به طور قطعی میشه  گفت که این مدل حرکات نتیجه ای در پی ندارن , چرا که منابع ما محدوده و محصولات خریداری شده هم نسبت به تجهیزات همون کشور و محصولات جهانی از فناوری قدیمی برخوردار هستن , در حالی که کشورهای مجاور ما آخرین تولیدات نظامی جهان رو با تکیه بر منابع نفتی و گازی در تعداد بالاتر تهیه میکنن و با این روش حتی از همسایگانمون هم چند پله فاصله خواهیم داشت!  

 

 

با توجه به صحبت MR9  ادامه بحث را به این صفحه آوردم 

 

صحبت شما درست است تانک ذوالفقار و حتی تی 90 تامین کننده نیاز کنونی ما است و نه نیاز آینده ما 

شاید بهترین کار برای نیروی زرهی ما بهبود تانک های موجود با سیستم های کنترلی و هدف گیری باشد که قابلیت های آنها برای نبردهای نامتقارن و دشمنانی چون داعش را افزایش دهد 

چرا که با وجود ضعف در نیروی هوایی و حمایت از آسمان نیروی زرهی بصورت کلاسیک که عربستان یا ترکیه دارد اتلاف هزینه و کم اولویت است 

 

ولی ایرادی که دوستان عزیزمان جناب گوبلز گرفتند بحث تهدید های همسایگان و بویژه داعش است که فکر کنم در این موارد بهبود تانک های ام60، چیفتن و تی های روسی با زره جدید، سیستم هدف گیری خودکار و دقیق ، تیربارهای اتوماتیک و بسته های حفاظتی ارزان تر، جامع تر و بهتر است 

 

باتوجه به نمایش تانک روسی آرماتا و خودکار شدن تمام وسایل بالای تانک و مطرح شدن سیستم های دفاع فعال به نظر می آید تولید تانک ذوالفقار تا زمان رسیدن به این توانایی ها عدم آینده بینی است و بهتر است با سرمایه گذاری روی این مشخصات به تانکی با قابلیت رزمی بالا دست پیدا کرد که دهه ها قابلیت تامین امنیت ما را داشته باشد تا آن موقع نیز نیروی هوایی فرصت کافی داشته خود را جمع جور کند 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

 
 

 

با توجه به صحبت MR9  ادامه بحث را به این صفحه آوردم 

 

صحبت شما درست است تانک ذوالفقار و حتی تی 90 تامین کننده نیاز کنونی ما است و نه نیاز آینده ما 

شاید بهترین کار برای نیروی زرهی ما بهبود تانک های موجود با سیستم های کنترلی و هدف گیری باشد که قابلیت های آنها برای نبردهای نامتقارن و دشمنانی چون داعش را افزایش دهد 

چرا که با وجود ضعف در نیروی هوایی و حمایت از آسمان نیروی زرهی بصورت کلاسیک که عربستان یا ترکیه دارد اتلاف هزینه و کم اولویت است 

 

ولی ایرادی که دوستان عزیزمان جناب گوبلز گرفتند بحث تهدید های همسایگان و بویژه داعش است که فکر کنم در این موارد بهبود تانک های ام60، چیفتن و تی های روسی با زره جدید، سیستم هدف گیری خودکار و دقیق ، تیربارهای اتوماتیک و بسته های حفاظتی ارزان تر، جامع تر و بهتر است 

 

باتوجه به نمایش تانک روسی آرماتا و خودکار شدن تمام وسایل بالای تانک و مطرح شدن سیستم های دفاع فعال به نظر می آید تولید تانک ذوالفقار تا زمان رسیدن به این توانایی ها عدم آینده بینی است و بهتر است با سرمایه گذاری روی این مشخصات به تانکی با قابلیت رزمی بالا دست پیدا کرد که دهه ها قابلیت تامین امنیت ما را داشته باشد تا آن موقع نیز نیروی هوایی فرصت کافی داشته خود را جمع جور کند 

 

 

برای ساخت یک تانک MBT مناسب و به روز باید مدیریت پروژه رو به وزارت دفاع واگذار کرد و یک تیم تحقیق تشکیل داد (برای بررسی تهدیدات و نیازهای روز) و همچنین خواسته های نیروی زمینی ارتش و سپاه رو دریافت کرد و بر مبنای اونها با همکاری دانشگاه ها و شرکتهای دانش بنیان یک طرح جدید یا یک ارتقاء برای ذولفقار 3 ارائه کرد و در زمینه تولید قطعات هم باید از ظرفیت بخش خصوصی (مثل شرکتهای تراکتورسازی و هپکو) بهره گرفت و درنهایت قطعات مربوطه رو در صنایع وزارت دفاع مونتاژ کرد! این موراد در مورد نیازهای دیگه (خودروهای زرهی - نفربر- بالگرد-جنگنده و...) هم باید انجام بگیرن تا یک محصول به روز و منطبق با نیازهای ارتش و سپاه با قیمت مناسب به تولید انبوه برسه و در اختیار نیروهای مسلح قرار بگیره.

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
گزارش مشرق از محصول جدید نزاجا؛
تانک جدید «تیام» در حقیقت یک برجک جدید برای ام 47 های ایرانی محسوب می‌شود که تفاوت‌هایی خصوصا در بخش حفاظت با «سبلان» دارد. برجک جدید با زره‌های واکنشگر انفجاری پوشیده شده است که هنگام برخورد مهمات ضد زره منفجر و مانع از اصابت گلوله به بدنه تانک می‌شوند.

به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، تعدادی از دستاوردهای جدید دفاعی نزاجا در آستانه 29 فروردین که روز ارتش نامگذاری شده است، روز چهارشنبه با حضور امیر احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش رونمایی و در اختیار یگان های تابعه این نیرو قرار گرفت.که از جمله آنها تانکی با نام "تیام" بود. با توجه به سوالاتی که در مورد شکل و تجهیزات نصب شده روی این تانک و نیز نحوه ورود و عملیاتی شدن "تیام" در نزاجا در بین کاربران مشرق و علاقمندان به دستاوردهای دفاعی ایجاد شده بود، در این گزارش به بیان این موارد پرداخته خواهد شد.

تیام که به معنای چشمانم و گرامی در فرهنگ لغات مورد استفاده قرار گرفته، در حقیقت یک ارتقاء بر روی ناوگان قدیمی تانک های ام 47 نیروی زمینی ارتش به حساب می آید. اما ام 47 های از کجا امده و تا به امروز در ایران چه کرده اند؟

 M-47 پیرمرد آمریکایی با 60 سال سابقه

تانکهای قدیمی ام 47 پاتن در اوایل دهه 1950 میلادی در زمان رژیم طاغوت از آمریکا خریداری شد. بر اساس اطلاعات منابع خارجی، ایران در حال حاضر چیزی نزدیک به 160 دستگاه از این تانکها را در اختیار دارد.



1560929_137.jpg
تانک M-47

ام 47 تانکی میان وزن بود که در سالهای اوایل جنگ سرد به منظور مقابله سیل پایان ناپذیر تانکهای روسی که در نقاط مختلف از جمله منطقه آلمان در حال رشد بودند، ساخته شد. این تانک در حدود 48 تن وزن داشته و با یک قبضه توپ 90 میلی متری مسلح شده بود.

عمده "ام 47 " های ایرانی در زمان جنگ تحمیلی، در خدمت لشکر 81 زرهی کرمانشاه بوده و در هشت سال دفاع مقدس نیز حضور داشتند. اما این تانک مشخصا در قرن بیست و یکم با شرایط اولیه خود حرفی برای گفتن نداشته و یا باید برای اوراق شدن استفاده و یا این که فکری برای تغییر اساسی در آن داده می شد.

سبلان؛ اولین ارتقاء برای ام 47 های ایرانی

سبلان در حقیقت برجک جدیدی بود که برای ام 47 های ایرانی ساخته شده و بروی این تانک نصب شد تا همچنان این تانک در خدمت ارتش باقی بماند. برجک مورد نظر در کناره های توپ و بخش های کناری برجک، شباهت خاصی به نمونه مورد استفاده در تانک ذوالفقار داشت و این موضوع نشان از افزایش بقاء پذیری و فاکتور حفاظت در این تانک دارد.

همچنین دو عدد سامانه نارنجک انداز مخصوص پرتاب نارنجکهای دود زا نیز بر روی دو طرف این برجک نصب شده بود که می تواند در مواقع خطر از آن برای پخش دود بهره برد. همچنین بر روی چرخ های تانک نیز یک پوشش حفاظتی افزوده شده بود.
 

1560932_748.jpg

نکته بعدی که شاید یکی دیگر از مهم ترین خصوصیات پروژه سبلان باشد، تغییر سلاح اصلی تانک ام 47 یعنی توپ 90 میلی متری به توپ 105 میلی متری بود. چند نکته در مورد این تغییر وجود دارد که بایستی به ترتیب به آن پرداخت. توپ 105 میلی متری موجود بر روی سبلان شباهت خاصی به گونه مورد استفاده بر روی تانک های ام 60 ایرانی و همچنین گونه ارتقاء یافته صمصام داشت. در حقیقت می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که این دو تانک ایرانی از یک توپ مشترک بهره می بردند. این توپ در حقیقت مدل L7 ساخت انگلستان می باشد که به نوعی مشهورترین توپ 105 میلی متری، خصوصا در جهان غرب به شمار می آید. آمریکایی ها حتی از این توپ در مدل اولیه تانک آبرامز نیز بهره بردند.
 

1560933_618.jpg

البته این مسئله در بخش آموزش نیز به کاهش زیرساختهای مورد نظر و در نتیجه صرفه جویی در هزینه می شود. بر اساس اعلام فرمانده نیروی زمینی هزینه آماده سازی یک تانک ام 47، یک سوم یک تانک تی 72 می باشد که تایید دیگری برای به صرفه بودن تولید این تانک می باشد.

اما نگاهی دقیق تر به برجک تانک سبلان نکته دیگری را نیز برای ما مشخص می کند و آن هم نصب سامانه پریسکوپ توپچی بر روی برجک این تانک است که کمک می کند تا کاربر مورد نظر به راحتی به کنترل محیط اطراف پرداخته و به هدف یابی بپردازد. می توان این گونه نتیجه گرفت که مسئولین نزاجا سامانه هدف یابی و پریسکوپ مخصوص توپچی مشترکی را برای هر سه تانک صمصام، ذوالفقار و سبلان در نظر گرفته بودند تا به نوعی استاندارد سازی را در تانکهای ایرانی به انجام برسانند.

تیام دومین ارتقاء برای ام 47 های ایرانی

اما تانک جدید "تیام" هم در حقیقت یک برجک جدید برای ام 47 های ایرانی محسوب می شود که البته دارای تفاوت های مشخصی خصوصا در بخش حفاظت با سبلان است. این برجک جدید نسبت به سبلان کمی کوچک تر بوده و در عین حال با زره های واکنشگر انفجاری نیز پوشیده شده است. این زره ها در هنگام برخورد مهمات ضد زره منفجر شده و مانع از اصابت گلوله یا موشک مورد نظر به بدنه تانک می شوند.
 

1560931_489.jpg

تجربیات نبردهای اخیر بر علیه گروه های تروریستی در عراق و سوریه ثابت کرده است که این زره های واکنشی شانس بقای زره پوش و خدمه را در برابر تهدیدات ضد زره به نحو قابل توجهی افزایش می دهد.

نکته جالب درباره این برجک جدید این است که زره های واکنشگر حتی بر بالای برجک نیز قرار گرفته اند و صرفا به بخش جلویی تانک و برجک بسنده نشده است. این حرکت می تواند تانک را در برابر تهدیدات حمله کننده از بالا به تانک نیز حفظ کند. با توجه به تجربیاتی که مستشاران ایرانی از نبرد در سوریه به دست آورده اند، موشک های" تاو 2 بی " از جمله قاتلان اصلی تانک های ارتش سوریه محسوب می شدند که نوع حمله آنها از بالا و اصابت بر روی برجک تانک بوده است و بر همین اساس، حفاظت از این محدوده، اهمیت ویژه تری یافته است.

سلاح اصلی تانک به نظر همان توپ 105 میلی است که بر روی "سبلان" نیز نصب شده بود. با استفاده از این توپ امکان استفاده از طیف وسیعی از مهمات های ضد زره و شدید الانفجار برای تانک "تیام" به وجود می آمد که اصولا توپ 90 میلی متری فاقد این توانایی بود. بحث دیگر این است که با استفاده از توپ 105 میلی متری مورد نظر یک گونه شبیه سازی بین تانکهای تیام، سبلان و صمصام ایران شکل می گیرد و هر سه تانک از یک نوع توپ و مشخصا یک نوع مهمات بهره می بردند؛ این امر پشتیبانی در زمان جنگ را از واحدهای استفاده کننده از هر سه تانک را راحت تر و البته ارزان تر می کند.

در تانک "تیام" همچنین یک قبضه مسلسل سنگین دوشکا با کالیبر 12.7 میلی متر اضافه شده است که قدرت درگیری با تهدیدات در فاصله کم را به تانک اعطا می کند.
 

1560930_152.jpg

در بحث پریسکوپ نیز یک دستگاه از این سامانه دیده بانی بر روی تانک تیام نصب شده است که شبیه به نمونه نصب شده بر روی تانک سبلان است. به نظر می رسد در این بخش نیز مسئولین صنایع دفاعی به دنبال همسان سازی سامانه های موجود بر روی تانک های ایرانی بوده اند.

در بخش پیشران نیز به دلایلی که در بالا برای تانک سبلان نیز اشاره شد به نظر می رسد که تیام نیز همچنان از پیشران تانک ام 47 بهره می برد چراکه سیستم پیشرانه این تانک سالها بدون مشکلی برای تانک مورد نظر کار کرده و می تواند سرعتی تا 60 کیلومتر بر ساعت را برای این تانک به ارمغان آورد و مسئولین نیز اشاره ای به تغییر در سیستم پیشرانه تانک سبلان نداشتند، می توان این گونه نتیجه گرفت که پیشران تانک مورد نظر همچنان به مانند تانک ام 47 یک دستگاه موتور بنزینی با توان 810 اسب بخار است که البته توان کامل سرویس و نگهداری از آن نیز در داخل کشور وجود دارد و شاید ارتقاء های محدودی نیز روی آن پیاده شده باشد.

اگرچه تانک هایی مانند سبلان و اکنون تیم نمی توانند جوابگوی نیازهای دفاعی نیروهای مسلح و نیروی زمینی ارتش باشند اما همچون بسیاری از ارتش های مهم جهان که هیچ تجهیزاتی را بیهوده بازنشسته نمی کنند، این تانک نیز می تواند در بخشی از پازل توانمندی های دفاعی کشورمان، نقش خود را ایفا کند و مسئولیت های بزرگتر را نیز به برادران قوی تری همچون ذوالفقار و کرار سپرد.

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

گزارش مشرق از محصول جدید نزاجا؛
تانک جدید «تیام» در حقیقت یک برجک جدید برای ام 47 های ایرانی محسوب می‌شود که تفاوت‌هایی خصوصا در بخش حفاظت با «سبلان» دارد. برجک جدید با زره‌های واکنشگر انفجاری پوشیده شده است که هنگام برخورد مهمات ضد زره منفجر و مانع از اصابت گلوله به بدنه تانک می‌شوند.

به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، تعدادی از دستاوردهای جدید دفاعی نزاجا در آستانه 29 فروردین که روز ارتش نامگذاری شده است، روز چهارشنبه با حضور امیر احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش رونمایی و در اختیار یگان های تابعه این نیرو قرار گرفت.که از جمله آنها تانکی با نام "تیام" بود. با توجه به سوالاتی که در مورد شکل و تجهیزات نصب شده روی این تانک و نیز نحوه ورود و عملیاتی شدن "تیام" در نزاجا در بین کاربران مشرق و علاقمندان به دستاوردهای دفاعی ایجاد شده بود، در این گزارش به بیان این موارد پرداخته خواهد شد.

تیام که به معنای چشمانم و گرامی در فرهنگ لغات مورد استفاده قرار گرفته، در حقیقت یک ارتقاء بر روی ناوگان قدیمی تانک های ام 47 نیروی زمینی ارتش به حساب می آید. اما ام 47 های از کجا امده و تا به امروز در ایران چه کرده اند؟
 

------------------

اگرچه تانک هایی مانند سبلان و اکنون تیم نمی توانند جوابگوی نیازهای دفاعی نیروهای مسلح و نیروی زمینی ارتش باشند اما همچون بسیاری از ارتش های مهم جهان که هیچ تجهیزاتی را بیهوده بازنشسته نمی کنند، این تانک نیز می تواند در بخشی از پازل توانمندی های دفاعی کشورمان، نقش خود را ایفا کند و مسئولیت های بزرگتر را نیز به برادران قوی تری همچون ذوالفقار و کرار سپرد.

 

 

تانک های ام 47 و ام 60 مطمئنا در مقابل ارتش ها و تانک های امروزی حرفی برای گفتن ندارند و عملا هزینه هستند

ولی کشور در مقابل طیف متنوعی از تهدیدها است که بخشی از آنها در پاسخگویی این تانک ها است

در جنگ یمن و سوریه اگر نگاه کنیم ، ترک ها و عربستانی ها تانک های قدیمی خود را به صحنه آوردند و روی مرز گذاشتند 

 

در مورد تانک تحرک پذیری نقطه مهمی است و اگرنه با هر زرهی نابود می شود 

ولی وقتی در خط دفاعی هستید عملا تحرک را هم تا حد زیادی از خود می گیرید 

یعنی آوردن تانکی مثل آبرامز به خط اول بصورت سیبل ثابت با تانک ام 60 عملا زیاد فرقی ندارد و این تنها نکته قابل نجات ام 60 است 

شاید ام 60 برای ارتش زیاد قابل استفاده نباشد حتی به عنوان آتش پشتیبانی ولی برای واحدهایی چون مرزبانی و خط اول بسیار به صرفه خواهد بود 

این قضیه در شرق کشور بیش از پیش خود را نشان می دهد وقتی نیروی انتظامی ما مدام در حال دادن تلفات در این منطقه است 

در حالی که همین تانک های قدیمی می توانند با کمترین هزینه ممکن، بخش زیادی از تلفات ما را کم کنند 

 

این صحبت شاید زیاد منطقی به نظر نیاید و بگویید با آر پی جی آن را می زنند 

ولی وقتی نگاه کنیم که به پاسگاه های مرزی ما حمله می شود و آتش قوی برای پوشش ندارند کمی تامل ایجاد می شود 

درست است که انها دسترسی به تاو دارند و تاو می آورند ولی هزینه تاو کجا و هزینه کلاش کجا 

گاهی می توان با هزینه دشمن را شکست داد یا سرجایش نشاند 

بویژه که ما شانس خاکریزسازی برای این تانک ها را داریم چون در موضع دفاعی هستیم 

 

خوشحال می شوم نقد حسابی بر این نظر بکنید ، چون به عینه دیده ام که نیروهای مرزبانی ما عملا بدون حداقل ها می جنگند 

و اینکه به سیستم های تقویت شده مثل ترکیه مجهز شوند فرای رویا است 

  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
درحقیقت اگر بخواهیم واقع بینانه نگاه کنیم ارتش ایران از بعد زرهی در میان کشورهای رقیب در منطقه مثل ترکیه عربستان وپاکستان ضعیف ترین زرهی رو داره و بجز تعدادی تانک تی۷۲ که نسبتادارای کارایی نسبی هستن مابقی تانکهای در خدمت این نیرو همگی از رده خارج و سالهاست از عمر بازنشستگی اونها گذشته و واقعیت اینه که یک جنگ افزار تا حدی جای ارتقا داره و اگر قرار بود با ارتقا به وسیله عمر خدمتی داد پس نیاز به تولید جنگ افزار های جدید و صرف بودجه های گزاف نبود در حقیقت واحد های زرهی ما مثل نیروی هواییمون بیشتر به یک موزه شبیه هستش از اولین نسل های زرهی تولید شده بعد از جنگ جهانی مثل m47وm48که فکر نکنم در هیچ کجای دنیا جز ایران بصورت عملیاتی و جود داشته باشن که البته بخشی از اون بخاطر تحریمهاست و نمیشه خرده گرفت ولی در شرایط فعلی بنظر من کشور مون باید بدنبال خرید تعداد تانک پیشرفته و جایگزینی با تانکهای فعلی باشه تا تولید چون تولید یک تانک بروز و مناسب زمانبر هستش و واحدهای زرهی کشور نیاز به بازسازی فوری دارن و گرنه تجهیزات فعلی به هیچ وجه ارزش رزمی و بحث ندارن

تانک های ام 47 و ام 60 مطمئنا در مقابل ارتش ها و تانک های امروزی حرفی برای گفتن ندارند و عملا هزینه هستند
ولی کشور در مقابل طیف متنوعی از تهدیدها است که بخشی از آنها در پاسخگویی این تانک ها است
در جنگ یمن و سوریه اگر نگاه کنیم ، ترک ها و عربستانی ها تانک های قدیمی خود را به صحنه آوردند و روی مرز گذاشتند

در مورد تانک تحرک پذیری نقطه مهمی است و اگرنه با هر زرهی نابود می شود
ولی وقتی در خط دفاعی هستید عملا تحرک را هم تا حد زیادی از خود می گیرید
یعنی آوردن تانکی مثل آبرامز به خط اول بصورت سیبل ثابت با تانک ام 60 عملا زیاد فرقی ندارد و این تنها نکته قابل نجات ام 60 است
شاید ام 60 برای ارتش زیاد قابل استفاده نباشد حتی به عنوان آتش پشتیبانی ولی برای واحدهایی چون مرزبانی و خط اول بسیار به صرفه خواهد بود
این قضیه در شرق کشور بیش از پیش خود را نشان می دهد وقتی نیروی انتظامی ما مدام در حال دادن تلفات در این منطقه است
در حالی که همین تانک های قدیمی می توانند با کمترین هزینه ممکن، بخش زیادی از تلفات ما را کم کنند

این صحبت شاید زیاد منطقی به نظر نیاید و بگویید با آر پی جی آن را می زنند
ولی وقتی نگاه کنیم که به پاسگاه های مرزی ما حمله می شود و آتش قوی برای پوشش ندارند کمی تامل ایجاد می شود
درست است که انها دسترسی به تاو دارند و تاو می آورند ولی هزینه تاو کجا و هزینه کلاش کجا
گاهی می توان با هزینه دشمن را شکست داد یا سرجایش نشاند
بویژه که ما شانس خاکریزسازی برای این تانک ها را داریم چون در موضع دفاعی هستیم

خوشحال می شوم نقد حسابی بر این نظر بکنید ، چون به عینه دیده ام که نیروهای مرزبانی ما عملا بدون حداقل ها می جنگند
و اینکه به سیستم های تقویت شده مثل ترکیه مجهز شوند فرای رویا است

باسلام خدمت شما دوست گرامی بیشتر مشکل مرزبانان ما خصوصادر مرزهای شرقی قاچاقچیان و وارد کننده گان مواد مخدر هستن که مجهز به خودروهای پرسرعت هستن و معمولادر حال گریز از دست مرزبانان ما هستن و بیشتر درگیری بالعکس نظر شما نه بصورت مهاجم و مدافع بلکه بصورت تعقیب و گریز هستش و نیروی تعقیب کننده مرزبانان ماهستن و در چنین شرایطی مرزبانان ما با یک تانک ۴۰تنی وکند میخوان دقیقا چیکار کنن؟
چیزی که مورد نیاز نیروهای مرزبان ما هستن خودروهای امرپ و نفربرهای زره پوش سبک و با تحرک بالا هستن نه تانکهای سنگین قدیمی و بی تحرک ۶۰ ساله که برای طی۱۰۰کیلومتر نیاز به چندبار تعمییر موتور دارن ویرایش شده در توسط mina68
  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

درحقیقت اگر بخواهیم واقع بینانه نگاه کنیم ارتش ایران از بعد زرهی در میان کشورهای رقیب در منطقه مثل ترکیه عربستان وپاکستان ضعیف ترین زرهی رو داره و بجز تعدادی تانک تی۷۲ که نسبتادارای کارایی نسبی هستن مابقی تانکهای در خدمت این نیرو همگی از رده خارج و سالهاست از عمر بازنشستگی اونها گذشته و واقعیت اینه که یک جنگ افزار تا حدی جای ارتقا داره و اگر قرار بود با ارتقا به وسیله عمر خدمتی داد پس نیاز به تولید جنگ افزار های جدید و صرف بودجه های گزاف نبود در حقیقت واحد های زرهی ما مثل نیروی هواییمون بیشتر به یک موزه شبیه هستش از اولین نسل های زرهی تولید شده بعد از جنگ جهانی مثل m47وm48که فکر نکنم در هیچ کجای دنیا جز ایران بصورت عملیاتی و جود داشته باشن که البته بخشی از اون بخاطر تحریمهاست و نمیشه خرده گرفت ولی در شرایط فعلی بنظر من کشور مون باید بدنبال خرید تعداد تانک پیشرفته و جایگزینی با تانکهای فعلی باشه تا تولید چون تولید یک تانک بروز و مناسب زمانبر هستش و واحدهای زرهی کشور نیاز به بازسازی فوری دارن و گرنه تجهیزات فعلی به هیچ وجه ارزش رزمی و بحث ندارن
باسلام خدمت شما دوست گرامی بیشتر مشکل مرزبانان ما خصوصادر مرزهای شرقی قاچاقچیان و وارد کننده گان مواد مخدر هستن که مجهز به خودروهای پرسرعت هستن و معمولادر حال گریز از دست مرزبانان ما هستن و بیشتر درگیری بالعکس نظر شما نه بصورت مهاجم و مدافع بلکه بصورت تعقیب و گریز هستش و نیروی تعقیب کننده مرزبانان ماهستن و در چنین شرایطی مرزبانان ما با یک تانک ۴۰تنی وکند میخوان دقیقا چیکار کنن؟
چیزی که مورد نیاز نیروهای مرزبان ما هستن خودروهای امرپ و نفربرهای زره پوش سبک و با تحرک بالا هستن نه تانکهای سنگین قدیمی و بی تحرک ۶۰ ساله که برای طی۱۰۰کیلومتر نیاز به چندبار تعمییر موتور دارن

 

فرمایش شما در تعقیب و گریزها درست است ولی با طرح هایی که ناجا برای ایجاد خط مرزی درحال انجام است و قرار گیری پاسگاه ها در نقاط کلیدی و بحث هایی مثل گروه های معاند حمله به مقرهای نیروهای مرزبانی یکی از معضلات جدی برای نیروهای ما شده و اکثر تلفات ما از این بخش می آید 

خیلی از تلفات ما در غافلگیری ها است تا تعقیب و گریزها، بماند که حمله به خود پاسگاه و خبر دار بودن از این حمله تنها تلفات برای مهاجمین را بالا می برد و قضیه را سخت می کند ولی از اسیب پذیر بودن نیروهای ما کم نمی کند 

در حال حاضر راه حل چیست؟ 

مسلما خرید های تازه و تجهیزات دقیق راه خیلی خوبی است ولی وقتی بودجه نیست یعنی سربازان ما درمرز بی دفاع می مانند و جانشان بی ارزش است 

در حالی که با حداقل داشته ها می توان تلفات را به حداقل رساند و خطر را در مرز کمتر کرد

ایجاد پوشش آتش برای یک پاسگاه مرزی با یک تانک ام 47 در مقرخاکریزی شده شاید مسخره و امروزی نباشد ولی یک پله امنیت پاسگاه را بالا می برد 

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فرمایش شما در تعقیب و گریزها درست است ولی با طرح هایی که ناجا برای ایجاد خط مرزی درحال انجام است و قرار گیری پاسگاه ها در نقاط کلیدی و بحث هایی مثل گروه های معاند حمله به مقرهای نیروهای مرزبانی یکی از معضلات جدی برای نیروهای ما شده و اکثر تلفات ما از این بخش می آید
خیلی از تلفات ما در غافلگیری ها است تا تعقیب و گریزها، بماند که حمله به خود پاسگاه و خبر دار بودن از این حمله تنها تلفات برای مهاجمین را بالا می برد و قضیه را سخت می کند ولی از اسیب پذیر بودن نیروهای ما کم نمی کند
در حال حاضر راه حل چیست؟
مسلما خرید های تازه و تجهیزات دقیق راه خیلی خوبی است ولی وقتی بودجه نیست یعنی سربازان ما درمرز بی دفاع می مانند و جانشان بی ارزش است
در حالی که با حداقل داشته ها می توان تلفات را به حداقل رساند و خطر را در مرز کمتر کرد
ایجاد پوشش آتش برای یک پاسگاه مرزی با یک تانک ام 47 در مقرخاکریزی شده شاید مسخره و امروزی نباشد ولی یک پله امنیت پاسگاه را بالا می برد

با سلام دوباره خدمت شما جناب حیدری
البته نظر شما هم بحرحال یک ایده هستش و بیشتر از فلسفه استفاده حداکثری از حداقل داشته ها ناشی میشه ولی جناب حیدری این ایده شما یعنی استفاده از تانک جهت اتش تهیه و پشتیبانی از نیروهاولی در پاسگاههای مرزی بیشتر به اجرای یک اتش پرحجم و سبک و دقیق نیاز هستش تا یک اتش سنگین و فله ای جدای از هزینه ها تحمیل شده یک تانک جهت عملیاتی شدن نیاز به ۳تا۴خدمه داره در حالیکه شما در اون پاسگاه با یک خمپاره ۶۰یا نهایتا۱۲۰میتونین اتشی دقیق تر کم هزینه تر و پرحجم تر داشته باشین یا با یک اسلحه ۱۱۰یا مینی کاتیوشا که پشت جیپ یا وانت نصب میشه میتونین اتش تهیه و پشتیبانی بسیار دقیقتر و پر حجم تر با تحرک و جابجایی بالا رو تامین کنین واگر بودجه بیشتری در اختیار باشه وجود یک نفربرbtrکه مسلح به یک توپ۳۰میلیمتری باشه هم جهت جابجایی امن و حفاظت شده از نیروها و هم شلیک پشنیبانی پر حجم میتونه بسیار تاثیر گذار باشه
جناب حیدری همونطور که گفتم کلیه تانکهای ایران به غیر از تی۷۲و معدودی ام۶۰که عملیاتی هستن اونم با یک ارتقا سنگین در استاندارد سابرا و یا ماگاچ سایر تانکهای در خدمت ارتش بهیچوجه چه ازبعد ارزش رزمی و چه توجیه اقتصادی ارزش در خدمت بودن ندارن و نداشتنشون بهتر از داشتنشون هست چون حداقل دیگه هزینه گزافی رو به نیرو تحمیل نمیکنه و در جنگهای امروزی بخاطر نداشتن تحرک لازم و توپ مناسب و زره کافی هیچ کاربردی ندارن
اون دوستانی هم که اعتقاد به ارتقا دارن من نظرشون رو رد میکنم هر جنگ افزاری تا حدی جای بروز رسانی براش هست بیشتر از اون سبب نتیجه معکوس و عملا ازبین رفتن هزینه های تحمیل شده میشه چون هر وسیله زرهی در ۳بخش قابلیت ارتقا رو داره تحرک زره و توپ که ارتقا هر۳باید هماهنگ باشه شما زره رو ارتقا بدین سبب بالا رفتن وزن و پایین امدن تحرک میشه پس بنابراین باید موتور رو هم تعویض کنین و یا نصب توپ قویتر باید با تعویض برجک همراه باشه که باز باید زره تقویت و موتور قویتر بشه که عملا شماباید تانک جدیدی بسازین
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بچها  حدس و گمان ها در مورد کرار  چه تانکی رو  تو ذهن تداعی میکنه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بچها حدس و گمان ها در مورد کرار چه تانکی رو تو ذهن تداعی میکنه؟

من خودم به شخصه چیزی شبیه به .mbt 3000 رو تصور می کنم ، هرچند که فکر کنم کسی در همین میلیتاری بود گفت شبیه ذوالفقار هست ،شایدم در نظرات سایت جنگاوران بود.
تایپ 99 و mbt 2000 هم ممکنه. ویرایش شده در توسط rozbeh
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Amirali123
      از مثلث آهنی تا شش ضلعی فولادی
      From the Iron Triangle to the Steel Hexagon
      قسمت اول
       

       
        نیروی زمینی برای دستیابی به اهداف استراتژیک روی زمین ضرورت است. نیاز به تحرک و حفاظت برای هر نیروی جنگی حیاتی است. بدین ترتیب، توان زرهی یکی از جنبه های اصلی دکترین نظامی به حساب می‌آید و به سربازان توانایی حرکت سریع در حالی که تحت حفاظت هستند را در مسافت های طولانی می دهد. در زمانی نه چندان دور، پارامترهای زرهی به سه دسته کلی شامل قدرت آتش، حفاظت و تحرک تقسیم می‌شدند. با این حال، در عصر مدرن، نیاز به عناصر بسیار بیشتری وجود دارد، مانند تحرک، مرگباری، بقاپذیری، خودمختاری، اتصال و سازگاری
       

       
         تعادل بین این عناصر جدید برای اطمینان از اینکه الزامات طراحی زرهی را محدود نکند، حائز اهمیت است. میدان‌های نبرد در آینده پیچیده‌تر، متنوع‌تر، پرسرعت‌تر و خطرناک‌تر خواهند بود، اما نقش زرهی به همان اندازه‌ی روزهای نخست تاثیرگذار باقی خواهد ماند. خودروهای زرهی در اشکال و اندازه‌ها و وزن‌های مختلف متناسب با نقش‌های گوناگون تولید می‌شوند، زیرا هر شرایطی خودروی منحصر به فردی را می‌طلبد. در نتیجه، شاهد تنوع زیادی میان ارتش‌های جهان هستیم. با این حال، نقش عملیاتی یک خودروی زرهی در تمامی میادین مطلقاً یکسان نیست و ممکن است دو کشور از یک وسیله یکسان برای مقابله با تهدیدات متفاوتی استفاده کنند.
       
      مسائلی که بر الزامات زرهی تأثیر می‌گذارند:
      ناتو نیاز به تجدید و بروزرسانی قابلیت های خود دارد. ( با توجه به اینکه بتوانیم متقارن با تهدیدات مواجه شویم ) درگیری‌ها با تروریست‌ها و شبه‌نظامی‌ها در سطح جهانی هنوز ادامه دارد.
      اجماع فزاینده‌ای در مورد عملیات‌های آینده وجود دارد که عمدتاً در محیط‌های شهری خواهند بود.
      نیاز به انتقال زرهی از A به B بیش از پیش خواهد بود. ( تا حد امکان سریع، کارآمد، ایمن و مقرون بصرفه )
      تهدیدات نوظهور در حوزه سایبری و اطلاعات ظهور یافته‌اند که باید به آن‌ها پاسخ داده شود.
       

       
      تعادل میان شش عنصر زرهی نوین
        باید تعادلی بین تمام عناصر شش‌ضلعی زرهی وجود داشته باشد، جایی که مدیران باید ریسک‌های مختلف را ارزیابی کنند تا بدانند اولویت‌ها کجا قرار دارند. محیط‌های شهری متراکم ممکن است به تحرک نیاز داشته باشند، در حالی که در حومه شهرها، مرگباری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. نیکولاس دراموند (Nicholas Drummond) مدیر عامل (AURA Consulting Ltd) می گوید که محور اصلی برای وسایل زرهی تحرک استراتژیک شده است.
       
       
      حفاظت هنوز یک عامل حیاتی است، اما به روش‌های جدیدی به آن پرداخته می‌شود و مانند گذشته به معنای زره ضخیم‌تر نیست. زره‌های ماژولار برای مقابله با موشک‌های ضدزره ضروری هستند. در همین حال بدنه های سبک و تمرکز بر افزایش تحرک، دور شدن از زره های سنگین را نشان می‌دهد. با این حال، سه‌گانه تحرک، حفاظت و آتش هنوز مهم‌ترین عناصر هستند. دراموند می‌گوید: " با پیروی از این سه اصل، ما ملاحظات نوینی را فراهم کردیم. تجهیز زرهی آینده به حسگرهای پیشرفته مانند پلتفرم آژاکس که مجهز به حسگرهایی با هوش مصنوعی است، آگاهی خدمه داخل خودرو را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. این حسگرها جستجو، ردیابی و شناسایی خودکار را ممکن می‌سازند و به خدمه این امکان را می‌دهند تا پیش از شناسایی، به تهدیدات واکنش نشان دهند.
       
        یک سیستم مدیریت میدان نبرد مدرن به کاربران اجازه می‌دهد به صورت زنده از موقعیت هر واحد در نقشه مطلع شوند. اتصال یکی از راه‌های کلیدی برای بهبود فرمان و کنترل (C2) است و باید به عنوان یک عامل تغییر دهنده بازی در نظر گرفته شود. این سطح از اتصال پیشرفته تأثیر زیادی بر بقای واحدهای زرهی خواهد داشت و فراتر از واحدهای زمینی، شبکه‌هایی بین واحدها در حوزه‌های زمینی، دریایی و هوایی ایجاد می‌شود. (م: اینجا به مفاهیمی مانند Multi-Domain/Cross-Domain اشاره می‌شود که باید به بیش از پیش به آن توجه کرد)
       
        بخش بعدی شش‌ضلعی، بقاپذیری است. این مفهوم به بهبود نیازهای فنی (قطعات مصرفی) و پشتیبانی سازنده، علاوه بر ایده سنتی بقا نظیر قابلیت اطمینان و بهره‌وری سوخت اشاره دارد. اگر یک وسیله نقلیه زرهی بتواند 72 ساعت بدون تأمین مجدد یا تعمیر فعالیت کند، فشار لجستیکی به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت.
       
        آخرین عنصر شش‌ضلعی، سازگاری است. سازگاری به توانایی یک وسیله نقلیه برای انطباق با سناریوهای مختلف جنگی اشاره دارد. توانایی یک وسیله نقلیه منفرد برای انجام مأموریت‌های مختلف بدین معناست که وزارت دفاع مجبور نیست هر بار که بخواهد یک سناریو جنگی را آغاز کند، به دنبال یک وسیله نقلیه جدید باشد. ماژولار بودن یکی از مؤثرترین راه‌ها برای دستیابی به این امر است.
       
        اضافه بر این شش عنصر، 3 عامل عملی نیز وجود دارد که انتخاب ها را محدود میکند، عبارتند از هزینه، وزن و قوانین فیزیک. همچنین شما باید در انتخاب هایی انجام میدهید خدمه و عوامل انسانی راهم در نظر بگیرید.
       
       
      ادامه دارد ...
       
      صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و  http://www.military.ir/ مجاز است
      منبع در اخرین پست قرار میگیرد
      دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید
       
      پایان قسمت اول ...
    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.