SAEID

تحلیل و پیگیری تحولات لبنان

Recommended Posts

[b]ماجراي مخابره اولين خبر در جهان درباره ترور مغنيه[/b]

خبرگزاري فارس، نخستين رسانه در جهان بود كه خبر ترور شهيد عماد مغنيه را مخابره كرد؛ اين مطلب كه به قلم يكي از همكاران خبرگزاري نگاشته شده است، به مرور ماجراي انتشار نخستين خبر در صبح پس از شام شوم اين اقدام تروريستي پرداخته است.

ظهر بود. بشير، خبرنگارمان در بيروت بود كه نخستين بار خبرم كرد. به خاطر ترس از شنود صهيونيست‌ها با همان لحن رمزآلود هميشگي‌ و كدهاي قراردادي بين خودمان گفت: «سجاد جان! نمي‌دانم چه اتفاقي افتاد كه بچه‌ها سلاح‌هاي‌شان را به‌سرعت برداشتند و رفتند. بايد حادثه مهمي اتفاق افتاده باشد. چند نفر از بچه‌هاي مقاومت الآن اينجا بودند؛ يكي‌شان ناگهان زد زير گريه؛ ديگري هم گويا زير لب گفت "در دمشق شهيدش كردند. " شايد حاج حسين خليل، معاون سياسي سيد را زده باشند چون ديروز در دمشق جلسه داشت.»

شنيدن اين خبر برايم سهمگين بود اما بلافاصله با دستان لرزان خبر را تايپ كردم اما روي خروجي قرار نگرفت چون هنوز هيچ منبعي در جهان اين خبر را تأييد نكرده بود. تلكس تمام خبرگزاري‌هاي مهم جهان و رسانه‌هاي وابسته به حزب‌الله را هم به‌سرعت چك كردم اما هنوز هيچ خبري نبود. سراسيمه به سوي اتاق سردبيري دويدم؛ قرار شد خبر منتشر نشود اما بلافاصله از منابع موثق‌تر ديگر پيگيري و تأييد يا تكذيب آن گرفته شود.

بشير بود. گفت: «سجاد جان! دست نگه دار. خبر قطعي در دست نيست؛ حتي شايد لازم شد محرمانه بماند...»

امروز صبح كمي با تأخير به خبرگزاري رسيده بودم. نخستين خبري كه لابلاي اين همه خبر مهم توجهم را جلب كرد اما ظاهراً بازتاب چنداني در رسانه‌هاي مهم جهان نداشت خبر انفجاري بودكه ديشب در دمشق رخ داده بود. هنوز كُتم را در نياورده بودم كه با لحني نيمه اعتراض‌آميز رو به همكارانم كرده و پرسيدم: «يعني واقعاً هيچ‌يك‌تان هنوز خبر انفجار ديشب در دمشق را نديده‌ايد يا ديده‌ايد و فكر كرديد مهم نيست؟ به نظر من چنين انفجار مشكوكي آن هم در قلب دمشق بايد خبر مهمي باشد.» اما پاسخ آنها منفي بود و دنبال خبرهاي مهم‌تري(!) بودند. خودم دست به كار ترجمه خبر شدم. خبرها كوتاه و بريده بريده بود و اطلاعات مربوط به انفجار، پراكنده. تمام اخبار موجود از اين حادثه را از تلكس، روزنامه‌هاي منطقه و چند پايگاه خبري سوري به‌صورت گزارشي تلفيق كردم و روي خروجي فرستادم اما هنوز هيچ رسانه‌اي دقيقاً نمي‌دانست چه حادثه‌‌اي رخ داده است. خبرگزاري فرانسه و خبرگزاري انگليسي رويترز، در انتهاي خبرهاي كوتاهي كه از اين حادثه منتشر كرده بودند، تنها به ذكر اين جمله اكتفا كرده بودند كه «معمولاً سران چند گروه فلسطيني در دفاتر اين گروه‌ها در دمشق حضور دارند.»

آن سوي خط، بشير بود. پيش از آنكه بپرسم «بشير جان! شايد اين خبر با انفجار ديشب در دمشق ارتباط داشته باشد...» بدون اينكه پاسخ دهد ناگهان صدايش بلند شد: «واااااااي... لا اله الا الله... سجاد! عماد را زدند... حاج عماد...» پرسيدم منظورت مغنيه است؟ ديگر صداي بشير نمي‌آمد. فقط گفت «حاجي را زدند... حاج عماد مغنيه.» و ارتباط قطع شد.

بدنم سرد شد. انا لله و... فرو ريختم... اين بار با صدايي رساتر از همكارانم در خبرگزاري پرسيدم: از انفجار ديشب در دمشق، خبر جديدي نيست؟ و باز هم پاسخ‌ها منفي بود.

با انگشتاني لرزان خبر را تايپ كردم. سراسيمه به اتاق سردبيري رفتم. سردبير پشت ميز بود. دست و زبانم كار نمي‌كرد. لحظه‌اي نفسم را حبس كردم و با صدايي لرزان گفتم: «حاج عماد مغنيه شهيد شد.» لحظاتي بعد، روي خروجي خبرگزاري قرار گرفت. به سر ميز كارم برگشتم يكي از همكارانم كه حال و روز مرا ديد، پرسيد: «عماد چي‌چي؟ مغنيه كيست؟ انگار خبرگزاري فرانسه الآن يك خبر فوري درباره ترورش روي تلكسش فرستاده.» لحظاتي بعد خبرگزاري رويترز، آسوشيتدپرس، شين‌هوا، تلويزيون الجزيره... سيل خبرها بود كه راه افتاد و در اين ميان شبكه تلويزيوني "المنار" را ديدم كه تلاوت قرآن پخش مي‌كرد با زيرنويس« خبر عاجل.. استشهاد القائد الجهادي الكبير الحاج عماد مغنيه (الحاج رضوان) علي ايدي الصهاينه.»

بشير پشت خط بود. گفت: «سجاد! يادت مي‌آيد همين دو ماه پيش در تهران درباره عشقت به حاج عماد صحبت مي‌كردي؟» يادم آمد. حتي يادم هست در پاسخ به پرسش بشير كه گفته بود اگر بخواهيد براي شما و جمعي از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران ايراني از سيد حسن نصرالله وقت ملاقات بگيرم به‌شوخي گفته بودم: «براي همه بچه‌ها از سيد وقت ملاقات بگير اما براي من از عماد مغنيه؛ چون چهره نوراني سيد را هميشه در تلويزيون مي‌بينم اما حسرت ديدار بزرگمرد شيعه، حاج عماد روي دلم مانده است كه از بخت بد، نه كسي چهره او را مي‌شناسد و نه كسي از جايش خبر دارد.»

و نمي‌دانستم كه به فاصله پنج ماه بعد بايد نخستين خبر شهادتش را بدهم. بشير گفت: «سجاد! هرگز باور مي‌كردي تو كه هميشه اين‌قدر عاشق حاج عماد بوده‌اي نخستين خبرنگار در جهان باشي كه خبر شهادت او را مخابره كني؟» پاسخ دادم: «اين يكي را خيالش را هم نمي‌كردم اما مي‌دانم كه امروز، روز شهادت دختر سه‌ساله‌اي است كه در كنج خرابه‌اي از خرابه‌هاي دمشق، با ديدن سر بريده پدر بزرگوارش سيدالشهداء(ع) مظلومانه پر كشيد.» در همين فكر بودم كه خبري از روزنامه ساندي‌تلگراف را جلوي رويم گذاشتند: يك شاهد عيني در گفت‌وگو با خبرنگار ما گفت، لحظه انفجار كه ساعت 2:30 به وقت دمشق بود ده‌ها متر دورتر از خودروي بمب‌گذاري شده ايستاده بوده اما لحظاتي بعد سر بريده‌اي را ديده كه جلوي پايش افتاده و محاسن آغشته به خونش بر اثر انفجار اندكي سوخته بود... و زير لب آرام زمزمه كردم: «يا رقيه(ع)... يا بنت الحسين(ع)...».

اما چندي بعد كه به ديدار انيس نقاش، از دوستان شهيد مغنيه رفتم تا با او درباره شهيد مصاحبه كنم، پرسيدم: «خبر ساندي‌تلگراف را تأييد مي‌كنيد؟» گفت: «من پس از انتشار خبر شهادت به بيروت رفتم و پيكر حاج عماد را از نزديك ديدم؛ سر در بدن داشت اما به نظرم بمبي كه صهيونيست‌ها در داخل خودرويش كار گذاشته بودند، از نوع بمب‌هاي ميخي بوده چون سمت راست بدنش را سوراخ‌سوراخ كرده بود...» و اين بار به ياد امام حسن مجتبي(ع) افتادم كه دشمنان اسلام، پيكر پاكش را هنگام تشييع به‌سوي بقيع، تيرباران كردند و به ياد مولايم حسين(ع) و ده‌ها تيري كه در گودال قتل‌گاه بر پيكر پاكش نشست و به ياد شمرها و حرمله‌هاي زمانه كه صهيونيست‌هاي تروريست و خون‌آشامي هستند كه رهروان آن امامان بزرگوار را اينچنين از امت اسلامي مي‌گيرند؛ وسيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون.
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=24786

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کشف یک شبکه جدید جاسوسی وابسته به اسرائیل در لبنان باعث بروز شایعات فراوانی شده و تغییر و تحولات گسترده‌ای را در ساختار نظامی حزب‌الله لبنان در پی داشته است.

به گزارش خبرنگار شهاب‌نیوز به نقل از البلد و شبکه تلویزیونی پرس؛ شايعات زيادى در محافل سیاسی پیرامون یک شبكه جاسوسى اسرائيلى كه اخيراً در لبنان كشف شده و به شبکه «مروان فقیه» مشهور شده به گوش مى‌رسد. حزب‌الله لبنان بيش از حد معمول درباره این مساله حساسيت نشان داده و از انتشار هر گونه اطلاعاتى در مورد نحوه فعاليت اين شبكه كه با دستگيرى «مروان فقيه» در شهر جنوبى نبطيه كشف شد، خوددارى می‌کند.

این گزارش می‌افزاید: شایعات عمومی درباره این شبکه جاسوسی بعد از ناپدید شدن «جوزف صادر» كارمند ارشد شركت هواپيمائى ميدل ايست در لبنان به شدت تقویت شده است. جوزف صادر در نزديكى فرودگاه ناپديد شد و امتناع حزب‌الله لبنان از هرگونه اظهارنظر درباره این مساله، ارتباط نامبرده با اين شبكه جاسوسى را تقويت کرده است. در اين راستا يك حادثه مشكوك ديگر نيز رخ داد كه ترور «غسان مقداد» بود. وى خلبان شركت هواپيمائى ميدل ايست بود كه در هنگام متوقف كردن اتوموبیلش و در حالی که ماشين او هنوز روشن بود، از پشت سر هدف گلوله قرار گرفت و مرد. برخى شايعات حاكى از ارتباط اين دو كارمند شركت هواپيمائى با شبكه جاسوسى مروان فقيه است.

بر اساس گزارش‌های موثق؛ پس از كشف اين شبكه جاسوسی و افشای حجم بالاى اطلاعاتى كه به اسرائيلى‌ها ارسال شده، حزب‌الله لبنان به شدت به تكاپو افتاده و تغيير و تحولات گسترده‌اى را در بخش‌هاى مختلف این جنبش به وجود آورده است. علت اين تغيير و تحولات، آگاهى از حجم بالاى اطلاعاتى است كه اسرائيل از طریق این شبکه جاسوسی در مورد بخش‌هاى مختلف نظامى و امنيتى حزب‌الله به دست آورده است.

این گزارش افزوده: كشف اين شبكه جاسوسی كاملا تصادفى بود و با بازداشت «مروان فقيه» تاجر خودرو و صاحب يكى از پمب‌بنزين‌هاى مهم نبطيه در جنوب لبنان آغاز شد. وى توانسته بود روابط تنگاتنگی با مسئولان محلى حزب‌الله ايجاد كند و از طريق كمك‌های مالى به حزب‌الله و هداياى شخصى به مسئولان آن اعتماد همه را به خود جذب نماید. مروان فقیه از این طریق توانسته بود روابط خود با برخی مسئولان رده بالای حزب‌الله لبنان را نیز توسعه دهد تا آن جا که گفته مى‌شود وى حتی به عضويت این جنبش نيز درآمده بود. مروان در زمان جنگ 33 روزه، پمب بنزين خود را در اختيار جوانان حزب‌الله قرار داد تا به هر نحوى كه مناسب مى‌بينند، از آن استفاده كنند.

مروان فقيه از آنجايى كه توانسته بود اعتماد مسئولين حزب‌الله را به خود جلب كند، به يك منبع اصلى براى تهيه خودروهای شاسى بلند حزب‌الله تبديل شد. وی برای مدت سه سال اين خدمات را به حزب‌الله ارائه ‌داد تا روزی که همین اواخر کشف شد او یک جاسوس رده‌بالا و آموزش دیده سازمان جاسوسى اسرائيل بوده است.

در ادامه این گزارش آمده است: كشف اين شبكه جاسوسی كاملا اتفاقى بود. ماجرا از آن جا آغاز می‌شود که يكى از خودروهای مسئولان حزب‌الله به علت مشكلى در سیستم برق آن از كار مى‌افتد. يكى از كاركنان تعمیرگاهی كه اين خودرو به آنجا اعزام شده، متوجه دستگاه ناشناخته‌اى در ماشين مى‌شود كه به شبكه برق خودرو متصل شده است. وى ابتدا تصور می‌کند كه اين دستگاه توسط صاحب خودرو نصب شده، با این حال بررسی‌های بعدی نشان می‌دهد كه اين دستگاه يك سیستم ردیابی و شنود متصل به ماهواره است. از اینجا به بعد تحقیقات وسیعی آغاز می‌شود که روشن می‌کند چنین دستگاهی بر روی ده‌ها خودرو ديگرى كه در اختيار مسئولان حزب‌الله لبنان بوده نیز نصب شده است. مسئولان امنیتی حزب‌الله با دنبال كردن وجه مشترك اين خودروها متوجه مى‌شوند كه همه اين ماشين‌ها توسط «مروان فقيه» فروخته شده است!

این گزارش افزوده: حزب‌الله پس از مطلع شدن از اين داستان يعنى حدود يك ماه قبل، مروان فقیه را بازداشت کرده و بازجویی از او را آغاز می‌کند. وی برای مدتی نیز تحويل مقامات نظامى دولت لبنان می‌شود. تحقیقات بعدی فاش می سازد که مروان فقیه از دهه نود میلادی در فرانسه جذب سازمان امنيتى اسرائيل شده و بر خلاف شبكه جراح كه با دستگاه‌هاى بسيار پيشرفته کار مى‌كرده است، شبكه وى بر فعاليت اشخاص در جمع‌آورى اطلاعات استوار بوده است. وى از طريق اينترنت با اسرائيلى‌ها ارتباط داشته ولى از شگردهاى بسيار پيشرفته‌اى در اين راستا استفاده مى‌كرده كه توسط سازمان امنيتى اسرائيل به وى آموزش داده شده است. فقیه هر از چند گاهى به بهانه ديدار برادرش در فرانسه، با اسرائيلى‌ها ديدار مى‌كرد و به اعتراف خود چهار بار به اسرائيل سفر كرده و آموزش‌هاى جاسوسى ديده است.

بنا بر این گزارش؛ منابع نزديك به حزب‌الله تایید كرده‌اند كه تاکنون حدود 12 نفر در ارتباط با اين شبكه بازداشت شده‌اند. بر اساس شایعات رایج، حزب‌الله لبنان همچنین پس از آگاهی از حجم بالای اطلاعاتی که از طریق شبکه مروان فقیه در مورد بخش‌هاى مختلف نظامى و امنيتى حزب‌الله به سازمان موساد ارسال شده، به سرعت به تکاپو می‌افتند و تغيير و تحولات گسترده‌اى را در بخش‌هاى مختلف این سازمان به وجود می‌آورند.

این گزارش در پایان تاکید می‌کند: صرفنظر از ابعاد فعالیت‌های شبکه جاسوسی مروان فقیه، کشف این شبکه باعث ایجاد شایعات و سئوالات دیگری نیز شده است. از جمله این سئوالات این است که با توجه به تعداد بالاى ماشين‌هایى كه مروان فقيه به مسئولان حزب‌الله فروخته، آيا عماد مغنيه نيز توسط يكى از همين ماشين‌ها ردیابی و ترور نشده است؟


منبع : http://www.shahabnews.com/vdcjx8ev.uqe8vzsffu.html

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=justify]خبرگزاري فارس:رمضان عبدا... خيلي نگران بود. پيكي پيش من فرستاده بود و اين سؤال را داشت كه به آقا سيد بگوييد آيا از حوادث ايران نگران هست يا نه؟ گفتم بگوييد من اصلا نگران نيستم، گفتند چرا؟ گفتم كسي كه آقا (آيت الله خامنه‎اي) را بشناسد نگران نمي‎شود.

به گزارش خبرگزاري فارس،نشريه پنجره مصاحبه اي اختصاصي از سيد حسن نصرالله را از زبان حجه الاسلام ميرتاج الديني منتشر كرده كه مشروح آن در ادامه مي آيد:

در سومين سالگرد پيروزي غرورآفرين حزب الله لبنان در جنگ سي‎وسه روزه، توفيقي همراه شد تا در جمع بعضي از اعضاي كميته حمايت از انقلاب اسلامي فلسطين، به‎حضور دبيركل شجاع و مقتدر حزب الله لبنان حجت‎الاسلام و المسلمين سيدحسن نصرا... برسيم. در اين جلسه كه هيئت همراه (ناصر سوداني نماينده اهواز و حسين شيخ‎الاسلام قائم‎مقام وزارت امورخارجه) مرا همراهي مي‎كردند به روند تشكيل كميته حمايت از فلسطين و فعاليت‎هاي آن اشاره كردم. نكاتي در مورد راهكارهاي حمايت از مقاومت اسلامي فلسطين و لبنان، تحريم كالاهاي صهيونيستي و سؤالاتي در اين خصوص مطرح كردم. نوبت به سيد رسيد كه بعد از تعارفات معمول، بيانات مبسوطي در مسايل مختلف منطقه، لبنان و فلسطين، وحدت بين شيعه و اهل سنت داشتند. از جمله از ارتباطات خود با رهبر معظم انقلاب اسلامي در مسايل مختلف، نكات و خاطراتي تعريف كردند كه بسيار حايز اهميت و قابل‎توجه بود؛ ناگفته‎هايي كه براي اولين‎بار شنيديم، هرچند براي پاره‎اي از آن‎ها، بايد زمان بگذرد و بعد منتشر شود. گزاف نيست اگر بگوييم اين جلسه يكي از جلسات پرخاطره‎اي بود كه نظير آن كمتر پيدا مي‎شود و دوستان هرگز طولاني بودن آن‎ را احساس نكردند.

[b]سوال: به عقيده شما نقش امام خميني را در احياي قضيه فلسطين، با محوريت تأكيد بر وحدت اسلامي، چگونه مي‎توان تحليل كرد؟ [/b]

نصرالله: در جهان اسلام مسئله فلسطين يك موضوع ويژه است، چون فلسطيني‎ها سني هستند، حمايت شيعيان از آن‎ها عامل وحدت و نزديكي بين اهل سنت و شيعيان مي‎شود. ما كه در منطقه‎اي هستيم كه با برادران اهل سنت بيشتر محشوريم، اين مسئله را بيشتر احساس مي‎كنيم و به‎ضرس قاطع مي‎گويم آن‎كه در تاريخ معاصر نقش شگرفي در موضوع وحدت اسلامي ايفا كرد، امام خميني قدس سره بود. به‎واقع هيچ راه ديگري به‎اندازه تدبيري كه امام انديشيد در مسئله وحدت اسلامي پاسخ نداد.

[b]كمي بيشتر درمورد تدبير امام در وحدت جامعه اسلامي توضيح دهيد؟ [/b]

نصرالله: اين تدبير عالمانه از دو مسير انجام شد. اول، اتحاد در مقابل دشمنان اسلام و مستكبرين: اتحاد و وحدت اسلامي در برابر مستكبرين، دعوت از همه مسلمانان براي ايستادگي در مقابل ظالمان و مستكبران جهان، اهل سنت و شيعيان را يد واحده در مقابل دشمنان اسلام قرار مي‎داد.
دوم، قضيه فلسطين: تجربه سي سال گذشته نشان داد كه باب فلسطين اوسع و اوضح است. در موضوع حمايت از فلسطين كسي اختلاف ندارد و روشن‎ترين راه هست؛ حتي آن‎كه مي‎خواهد سازش كند از ترس افكار جهان اسلام نمي‎تواند آن را آشكار كند و بلكه سعي مي‎كند خود را حامي فلسطين نشان دهد. در مورد اول، بين مسلمانان اختلاف وجود دارد. اما در اصل موضوع فلسطين اختلافي نيست. در همين لبنان دشمني با فلسطيني‎ها از صدها سال پيش خيلي زياد بود. آن‎ها خيلي به لبنان و جبل عامل حمله كردهاللهامام موسي صدر هم نتوانست شيعه لبنان را به فلسطيني‎ها خوشبين كند، ولي امام اين كار را كرد.

[b]بسياري ايران را مسبب برخي ناآرامي‎ها در منطقه معرفي مي‎كنند؛ در حالي‎كه منشأ بسياري از اين فتنه‎ها خود آن‎ها هستند. عقيده شما چيست؟ [/b]

نصرالله:آمريكا يك فتنه بزرگ در منطقه در مسئله عراق ايجاد كرده بود. درگيري‎هاي مذهبي بين شيعه و سني، تحريك كشورهاي عربي عليه ايران، موضوع فلسطين و حمايت همه‎جانبه ايران از فلسطين، توطئه‎ها را خنثي كرد. عده‎اي گفتند چرا موضوع هولوكاست را مطرح كرديد. به نظر من اتفاقا در زمانش بود، پرچم حمايت ايران از حماس، صداهاي تفرقه‎انگيز را خفه كرد. همه دنيا فهميد آن مقاومت‎ها بدون حمايت ايران امكان‎پذير نبود، اولين حمايت و تحرك در جنگ غزه توسط شيعيان بود و همين امر باعث شد تا اين افكار تفرقهاللهاز بين برود.

البته در بين علماي شيعه از جمله در لبنان هم درخصوص حمايت از فلسطين اختلاف‎نظرهايي وجود دارد.
بعضي از علماي شيعه در لبنان كه نگرش سنتي به موضوع دارند مرتب به ما اشكال مي‎كردند كه چرا اين‎همه دم از فلسطين مي‎زنيد. مخصوصا بعد از قضاياي عراق، من به ايشان گفتم فلسطين سرزمين اسلامي است، مال امام زمان است، بعد گفتم سلمنا بناء علي مبانيك؛ بياييد مقايسه كنيم ببينيم شما براي تشيع چه كرده ايد ما چه كرده ايم الان عزت تشيع در جهان اسلام بيشتر شده است و روز‎به‎روز هم بيشتر مي‎شود، اكنون شيعه را به‎عنوان يك طايفه اسلامي پذيرفتهاللهخيلي‎ها وارد شيعه شده‎اند.

[b]به‎نظر شما اين موج توجه به مكتب شيعه متأثر از چه مواردي بود؟ [/b]

نصرالله: گرايش به تشيع در اثر سه حادثه بزرگ معاصر است كه هركدام موج ايجاد كردند.
1- پيروزي انقلاب اسلامي در ايران (در سال هزارونهصدوهفتادونه ميلادي)؛
2- پيروزي حزب الله در سال دوهزار ميلادي و خروج اسراييل از جنوب لبنان؛
3- جنگ سي‎وسه‎روزه در سال دوهزاروشش ميلادي.
پرچم حزب الله به همه جهان عرب رفت، بعضي از مصري‎ها مي‎گفتند در اوج محبوبيت جمال عبدالناصر عكس او در جامعه الازهر نصب نشد، ولي عكس سيدحسن نصرا... (يك طلبه شيعه) و پرچم حزب الله به الازهر رفت و در نمازجمعه مصر بالا رفت. اين‎كه آقاي قرضاوي عصباني شد و به من حمله كرد به اين دليل بود كه به ايشان گفتند خيلي در مصر شيعه شده اند با اين‎كه من رابطه خوبي با او دارم و خيلي به وي احترام مي‎گذارم، ولي گفته بود فلاني را در حد يك فرمانده نظامي قبول دارم، ولي اعتقادات باطل دارد. علت قطع رابطه مراكش با ايران هم اين مسئله بوده است. بد نيست اين‎جا به خاطره‎اي از حضور يكي از ناشرين لبنان در نمايشگاه مراكش اشاره كنم. يكي از ناشران لبنان را به يك شهركي در مراكش دعوت مي‎كنند و جمعيت عظيمي به استقبال او مي‎آيند. در حدي كه طرف به تعجب مي افتد و فكر مي‎كند بنا است مسئول بلندپايه‎اي به آن شهرك بيايد كه او را هم دعوت كرده اند بعد مي‎فهمد كه نه، همه به استقبال او آمده اند مي‎گويند بوي رزمندگان حزب‎ا.. را از شما استشمام مي‎كنيم. كت و پيراهن او را به تبرك پاره پاره مي‎كنند و بعدها مشخص مي‎شود كه بسياري از آن‎ها به تشيع گرايش پيدا كرده بودند.

[b]تحليل شما از پيوستگي موضوع فلسطين با معارف مكتب شيعه و ديگر مسلمانان جهان چيست؟ [/b]

نصرالله: اكنون از طريق موضوع فلسطين شيعه و معارف آن وارد خانه‎هاي مسلمان در اقصي‎نقاط عالم مي‎شود. در سمينار بين‎المللي حمايت از فلسطين در تهران وقتي سخنراني مي‎كردم ديدم در سمت چپ همايش چند نفر با قيافه سلفي و ريش بلند و بالباس‎هاي مخصوص، نگاه عجيبي به من داشتند. بعد از سخنراني كه پايين آمدم، آن چند نفر پيش من آمدند و مرا بغل كرده و بوسيدند و اظهار علاقه كردند. يكي از آن‎ها خودش را معرفي كرد ( از اهل سنت بلاد شام بود – از سلفي‎هاي اردن) و گفت: «ما شما را دوست داريم، ما به خانه‎هايمان تلويزيون ماهواره‎اي نمي‎آوريم، ولي به‎خاطر شبكه المنار، خانواده‎ام مرا مجبور كرد تا ماهواره بخرم، دختر كوچكي دارم. وقتي شما سخنراني مي‎كنيد دختر سه‎چهار ساله‎ام مي‎آيد مقابل شيشه تلويزيون مي‎ايستد و مرتب صورت شما را مي‎بوسد.» (بعد سيدحسن نصرا... نكته‎اي گفت كه وقتي خدمت رهبر معظم انقلاب تعريف كردم فرمودند خيلي نكته ظريفي است) مرد اردني گفت مي‎دانيد چرا پذيرفتم كه شبكه المنار شما را به خانه‎ام ببرم؟ به‎خاطر دفاع از اسلام و فلسطين و دانستم كه شما كاري براي تبليغ تشيع نداريد، قصد اصلي‎تان فلسطين است. گفتم از كجا فهميديد؟ گفت از اين‎كه شما اذان پخش نمي‎كنيد. (در شبكه المنار ماهواره‎اي فقط وقت اذان را اعلام مي‎‎كند و اذاني پخش نمي‎كند. البته در شبكه داخلي المنار لبنان پخش مي‎شود) ادعيه شيعه، دعاي كميل مناجات خمسه عشر امام سجاد(ع) پخش مي‎شود و خيلي معروف شده است. در يكي از اين شبكه‎هاي عربي ديدم مناجاه‎المريدين امام سجاد(ع) با صداي خوبي پخش مي‎شود. آخرش نوشتند «من ادعيه سيدنا الامام زين‎العابدين رضي الله عنه» ما الان به اسم فلسطين داخل خانه‎هاي اهل سنت شده‎ايم و به خانه‎هاي آن‎ها صحيفه سجاديه، امام حسين(ع)، اهل بيت(ع)، امام خميني، آيت الله خامنه‎اي وارد شده است و آن‎ها احساس نزديكي و برادري با ما مي‎كنند.

[b]كمي هم از خاطرات و تعاملات خودتان با ديگر علماي لبناني بفرماييد.[/b]

نصرالله:يكي از علماء در لبنان، خيلي به عملكرد ما اعتراض مي‎كرد و با هيچ دليل و استدلالي قانع نمي‎شد. بعد از شهادت شيخ احمد ياسين (رهبر معنوي حماس) مراسمي در بيروت گرفتيم. چند نفر از جمله من و خالد مشعل صحبت كرديم. در صحبت‎هايم خيلي از جهاد و شهادت شيخ ياسين تعريف كردم و بيشتر از خالد مشعل به ايشان پرداختم. آن عالم لبناني ناراحت شده بود كه چرا از اين عالم سني اين‎همه تعريف مي‎كند و او را شهيد مي‎نامد. آن شب در خواب حضرت امام زمان(عليه السلام) را مي‎بيند كه به وي عتاب مي‎كند و مي‎فرمايد همين كاري كه فلاني (سيدحسن نصرا...) كرد خوب است و آن مرضي ما است. بعد همين عالم پيش من آمده بود عذرخواهي مي‎كرد و مي‎گفت حضرت مرا توبيخ كرد. شما ببينيد ما در شهر بيروت با اين‎همه بودجه‎هايي كه عربستان، هزينه مي‎كند پايتخت لبنان را تصرف كرديم؛ تصرف نظامي. همه از ما حمايت كردند، حتي متعصبين اهل سنت مثل علي بالحاج الجزايري.... از ما دفاع كرد، اين به‎خاطر روح مبارزه ضد صهيونيستي است.

[b]جايگاه شخصيت‎هاي شيعي را در منطقه چگونه ارزيابي مي‎كنيد؟[/b]

نصرالله:در مصر رسانه‎هاي شيعه خيلي ضعيف است و در سال گذشته خيلي عليه ما و آقاي دكتر احمدي‎نژاد تبليغات كردند، ولي در نظرسنجي شخصيت‎هاي اول جهان عرب و جهان اسلام كه ليست بلندبالايي از شخصيت‎هاي كشورهاي عربي را داده بودند، افرادي چون بشار اسد، عبدا... ‎بن عبدالعزيز، حسني مبارك، محمودعباس و قذافي رهبران مقاومت فلسطين (اسم آقا «آيت الله خامنه‎اي» را در هيچ ليستي نمي‎آورند، تحريم كرده‎اند). در اين نظرسنجي سيد حسن نصرا...، دكتر احمدي‎نژاد و خالد مشعل به ترتيب اول تا سوم بودند. همچنين يك سازمان آمريكايي در فلسطين، كرانه باختري و نوار غزه نظرسنجي‎اي انجام داد كه به كدام شخصيت اعتماد داريد و نظر دهنده مي‎توانست بيش از يك نفر را در جا بنويسد. باز در اين نظرسنجي ليست بلندبالايي از شخصيت‎هاي عربي نوشته شده بود. در كرانه باختري كه محمودعباس همه‎كاره است عبدا...‎بن عبدالعزيز از نظر مالي مساعدت‎هاي زيادي كرده است و خيلي به حزباللهو شخص دبيركل آن حمله شده است، نتيجه نظرسنجي چنين بود: سيدحسن نصرا... هشتادودو درصد، بشار اسد شصت‎وهفت درصد و عبدا...‎بن عبدالعزيز پنجاه‎وسه درصد.

[b]نگاه شما به حوادث پس از انتخابات در ايران چيست؟ [/b]

نصرالله:در حوادث پس از انتخابات ايران، تبليغات سوء و گسترده در رسانه‎هاي عربي موجب شده بود كه دوستان ايران شديدا نگران شوند. رمضان عبدا... (دبيركل جهاد اسلامي) خيلي نگران بود. پيكي پيش من فرستاده بود و اين سؤال را داشت كه به آقا سيد بگوييد آيا از حوادث ايران نگران هست يا نه؟ گفتم بگوييد من اصلا نگران نيستم، گفتند چرا؟ گفتم كسي كه آقا (آيتالله خامنه‎اي) را بشناسد نگران نمي‎شود. شما هم بدانيد آينده بهتر از اين خواهد بود. «عسي أن تكرهوا شيئا و هو خير لكم». در رسانه‎هاي عربي تبليغات شديدي عليه ايران جريان داشت. اگر كسي چند دقيقه در مقابل شبكه‎هايي مثل العربيه مي‎نشست فكر مي‎كرد در ايران چه شده است و به زودي به هم مي‎ريزد. روي اين موضوع خيلي كار شده بود كه ايراني‎ها دنبال زندگي خودشان هستند و شعار «اول ايران» را داده‎اند (برق تهران، آب آبادان و...) مي‎خواستند بگويند آنان‎كه به آقاي موسوي رأي دادند، اعتراض دارند كه ايران طرفدار فلسطين و لبنان باشد. بنابراين حضور مردمي در روز قدس آينده خيلي مهم است. تظاهرات بزرگ به دنيا ثابت مي‎كند كه ايران عوض نشده است.

[b]معروف است كه شما خاطرات فراواني هم از همراهي با حضرت آيت ا... العظمي خامنه‎اي داريد. به آن‎ها هم اشاره‎اي مي‎كنيد؟ [/b]

نصرالله: خيلي مسايل در گذشته داشتيم. اكثريت همه مسئولين يك نوع فكر مي‎كردند و نظر مي‎دادند و آقا هم نظر ديگري مي‎داد. بعد مي‎ديديم نظري كه آقا داده‎اند صائب است و نتيجه‎بخش. من خيلي با حضرت آقا محشور بوده ام .مسايل زيادي دارد كه اگر بگويم تا صبح تمام نمي‎شوند، بعد از حادثه يازده سپتامبر آقا فرمودند: نگران نباشيد. يازده سپتامبر شروع نزول آمريكا است. آمريكا به اوج خود رسيده است و آغاز نزول آن است. اين‎ها از كجا است؟ اين‎ها از هدايت الهي است. هميشه آقا به آينده خوش‎بين است. قدر آقا را بدانيد. يكي از علماي شيعه مدينه آمده بودند و نگران بودند. به ايشان بعضي از مسايل را تعريف كردم و مسايلي درباره آقا گفتم و اطمينان دادم.

در جنگ تموز (جنگ سي‎وسه روزه)، تحليل‎ها حاكي از يك جنگ محدود بود. فكر مي‎كردند چند تا ساختمان را مي‎زنند، حملات محدودي براي آزادي اسرا انجام مي‎دهند و تمام مي‎شود، لكن از روز دوم تهاجم وسيعي را آغاز كردند و تقريبا همه‎جا را زدند. در اتاق عمليات بوديم و مقابله مي‎كرديم. وضعيتمان خوب بود، ولي چند نفر از دوستان از نظر روحي و عاطفي ناراحت بودند. آيا اسير گرفتن امل باعث اين تهاجم و جنگ شده است؟ اين سؤال ذهنمان را آزار مي‎داد و بچه‎ها را در فشار روحي قرار مي‎داد. هرچند اين مسئله در اصل اداره جنگ و مقاومت تأثيري نداشت. در اين شرايط حساس بود كه پيام الهام بخش آقا، رسيد: «اين حمله از قبل تدارك ديده شده است. مي‎خواستند در غفلت حزب الله تهاجم وسيع داشته باشند. همه‎جا را بزنند و بعد حمله زميني بكنند و مسلط بشوند و شروط خود را تحميل كنند. اين‎هايي كه رفتند اسير گرفتند، لطف خدا بود، اين جنگ احزاب است «ستبلغ القلوب الحناجر» اگر به خدا توكل كنند و مقاومت كنند پيروزند به آقاي سيد حسن نصرا... بگوييد پيروزيد و اگر در اين جنگ پيروز شويد قدرتي مي‎شويد كه هيچ قدرتي در مقابلتان نمي‎ايستد. اين را هم بگوييد كه آن‎ها مي‎خواستند حمله كنند. اسير گرفتيم جنگ را جلو انداختند و آخرين سفارششان هم اين بود كه به امام زمان (ع) توسل كنيد.

اين پيغام، بسيار الهام‎بخش بود. مشكل روحي و عاطفي ما را حل كرد. آن‎ را لطف الهي دانستيم و اميدوار به پيروزي شديم. در سخنراني‎ها هم گفتيم كه دشمن از قبل برنامه‎ريزي براي حمله داشته و مي‎خواستند در پاييز حمله كنند و لكن بعد از حادثه اسيرگيري حمله را به تابستان آوردند، وقتي ما اين حرف را زديم، خيلي از تحليل‎گران سياسي جهان عرب آمدند آن را تأييد كردند. آقاي حسين هيكل در حمايت از اين حرف مصاحبه كرد و گفت من هم اطلاع داشتم و در تحليل به آن رسيده بودم. روزنامه‎هاي معروف جهان عرب هم اين تحليل را واقع‎بينانه معرفي كردند. از سياسيون لبنان افرادي مثل ميشل عون هم آن ‎را تأييد كردند. اما يك چيز براي خود من سؤال بود كه آقا، اين حرف را از كجا مي‎دانسته و با چه دليلي گفته است؟ بعد از جنگ، از طريق يكي از دوستان آن را از آقا پرسيدم. آيت الله خامنه‎اي فرموده بودند اطلاعات خاصي در اين‎باره نداشتم. به ذهنم خطور كرد. گفتم اين الهام خدايي است كه به ذهن بنده‎اش جاري كرد.

لينك خبر : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8806260280[/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=blue]به دنبال عقیم ماندن تل آویو در شکست حزب الله[/color]

به نقل از ریا نووستی،[color=red]دستگاه جاسوسی اسراییل به شدت سید حسن نصرالله را زیر نظر گرفته است و قصد ترور وی را دارد.[/color]

به گزارش نووستی، در چند ماه گذشته دو تلاش نافرجام از سوی موساد برای ترور سید حسن نصرالله صورت گرفته است و حتی یک فروند جنگنده اسرائیلی محل سکونت دبیر کل جبهه مقاومت را در بیروت شناسایی نموده بود اما باتدابیر صورت گرفته ازسوی مقام های لبنانی این سو قصد ناموفق ماند .

روزنامه کویتی الجریده نیز به نقل از یک مقام ارشد اسرائیلی نوشت که نهادهای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل تلاش های خود را برای ترور سید حسن نصرالله افزایش دادند .

لینک
http://www.yjc.ir/News/NewsDesc.aspx?newsid=316753

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
يعني اين جنگنده تا چه مسافتي به بيروت نزديك شده؟

منظور از مقام هاي لبناني كيا هستن؟

كور شه هر كي نتونه سيد حسن رو تحمل كنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote] جوخه های ترور اسرائیل بسیار ماهر و حرفه ای هستن. [/quote]
البته در ماهر بودن اين جوخه هاي ترور شكي نيست ...ولي يه ضرب المثل قديمي هست كه ميگه هر چي ميكشيم از دست خوديه ....
منظورم از خودي ... نيروهاي حزب الله نيست ولي در لبنان ( سرزمين 72 ملت) بعضي از اين لبناني ها از خود اسرائيلي ها بدترن ... مثل دار ودسته همين يارو ... فالانژه ... سمير جعجع ( عامل عربستان ) .... كه جاويد الاثر متوسليان و تيم همراهش توسط همين ها دستگير و به اسرائيل منتقل شدن ...!!!

بعد از اين همه سال هم نيروهاي حزب الله ديگه نقاط ضعف وقوت خودشون رو خوب شناختن وميدونن چه جوري از پس جاسوس ها و ... بر بيان ... !!!
ادامه حيات اين رژيم منحوس صهيونيستي هم به همين شبكه هاي اطلااعاتي وابسته است كه البته خيلي از اين شبكه ها در پوشش شركت هاي تجاري - صنعتي و خدماتي دارن فعاليت ميكنن !!
اين پدر سوخته ها حتي از هم پيمانان خودشون مثل امريكا - انگليس - فرانسه و ... هم جاسوسي ميكنن .. چه برسه به كشورهايي مثل روسيه - تركيه - هندوستان و ... !!!

تو ايران هم شبكه بهائيان + منافقين ... جاسوسان اين رژيم منحوس محسوب ميشن !!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ریا نووستی زيادم خبرهاش قابل اتكا نيست
ضمنا پوشش حفاظتي براي سيد حسن نصرا... خيلي خيلي پيچيده هست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام

مهدی باکری جنازه برادرشو دید ولی از کنارش گذشت همه بهش میگفتن حاج مهدی جنازه برادرتو برگردون اون اعتنا نمیکرد

آخر با اسرار فرماندهان که میگفتن چرا جنازه برادرت حمید باکری رو بر نمیگردونی گفت:

""کدوم یکیشون همه این شهدا که اینجا افتادن حمید باکرین همشون برادرامن کدومشونو برگردونم"""


خودشم وصیت کرده بود که:" خدایا میخواهم وقتی که موردم حتی یک وجب از این خاک رو اشغال نکنم "

وقتی شهید شد جنازش افتاد تو کرخه آب برد

ما هنوزم مهدی باکری داریم

هنوزم حمید باکری داریم

سید حسن نصرالله هم داریم تو همون لبنان 72 ملت

این اسراییلیها وقتی که فکر میکنن بعد از مرگ دیگه کار تمومه و هیچ آخرتی نیست دیگه چه انتظاری دارید

سید حسن زیاده اینو بکشن یکی دیگه از این آتیشی تر و با ایمانتر مگه رجایی رو با هنرو بهشتی رو صیاد رو عماد مغنیه رو .....و خیلیای دیگه رو شهید نکردن کار اسلام تمام شد؟؟؟

[size=12][color=green]خیر [/color][/size]


چرا؟؟


چون دین ما اسلام و روش و شریعت ما شیعه است یعنی غیرت و یعنی مهر مولا علی (ع)

پس دیگه چه غم از شهادت

همه ما سینه هامون برای شهادت سپره حتی رهبرمون

پس دیگه از چی باید ترسید ؟؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]همه ما سینه هامون برای شهادت سپره حتی رهبرمون
[/quote] يه سخنراني آتشين از امام (ره) هست اگر بتونيد تصويريش رو پيدا كنيد توي سايت قرار بديد .. ...


[b]و هرچه ستمكاري بيشتر باشد، دين عدل بيشتر تاييد مي شود. ظالم با اعمال ظالمانه خودش دين عدل را تاييد مي كند؛ و لايزال اينطور بوده است . فرعون با فرعونيت وطغيانش دين موسي را تاييد مي كند، و ابوسفيان با طغيان ، دين رسول اكرم را تاييدمي كند؛ و محمدرضا با طغيان و عصيان و جور و ستم ، دين اسلام را تاييد مي كند. خداهمان طوري كه از قشر متفكرين روحاني تاييد مي شود. . . ، خداي تبارك و تعالي مي فرمايد كه از قشرهاي فاسد هم ، از رجل فاجر هم ، دين اسلام و دين خدا تاييدمي شود؛ و آن به همين معناست كه گفتم . نه تاييد مي كند؛ تاييد "مي شود": لايزال يويد هذاالدين بالرجل الفاجر.
بكشيد ما را؛ ملت ما بيدارتر مي شود
اين رجل فاجري كه خون عزيز ما را به زمين ريخت ، تاييد كرد دين خدا را. يعني خدادين خودش را به او تاييد كرد. با ريختن خون عزيز ما، تاييد شد انقلاب ما. اين انقلاب بايد زنده بماند، اين نهضت بايد زنده بماند، و زنده ماندنش به اين خونريزيهاست .بريزيد خونها را؛ زندگي ما دوام پيدا مي كند. بكشيد ما را؛ ملت ما بيدارتر مي شود. ما ازمرگ نمي ترسيم ؛ و شما هم از مرگ ما صرفه نداريد. دليل عجز شماست كه در سياهي شب ، متفكران ما را مي كشيد. براي اينكه منطق نداريد. اگر منطق داشتيد كه صحبت مي كرديد؛ مباحثه مي كرديد. لكن منطق نداريد، منطق شما ترور است ! منطق اسلام تروررا باطل مي داند. اسلام منطق دارد؛ لكن با ترور شخصيتهاي بزرگ ما، شخصهاي بزرگ ما، اسلام ما تاييد مي شود.
نهضت ما زنده شد. تمام اقشار ايران ، باز زندگي از سر گرفت . اگر يك سستي ، ضعفي پيدا كرده بود، زنده شد. اگر نبود شهادت اين مرد بزرگ ، و اگر مرده بود اين مرد بزرگ در بستر خودش ، اين تاييد نمي شد؛ اين موج برنمي خاست . الان موجي در همه دنيا، همه دنيا، همه دنيايي كه به اسلام علاقه دارند، اين موج بلند شد. ساير كشورها هم ؛ برادران[/b]
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=58950&vn=7&gpn=183&mi=3015

كمال و جامعيت اين سخن تا ابد پابرجا خواهد ماند .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اولا هواپیماهای اسراییل مرزی نمی شناسن و تمام لبنان رو هر روز دور می زنن مگر اصلا یهودی جماعت عهد و پیمان هم دارن ....
منظور از سران لبنان هست از خود هریری تا.... توی جنگ 33 روزه خود ریس جمهور لبنان در پی گرفتن اطلاعاتی از جای سید برای دادن به اربابان امریکایش بود و اگر فشار و غیرت مردم لبنان(اعم از شیعه و سنی و مسیحی) نبود خود ارتش رو هم با تمام گروه های مسلح به جون حزب الله می انداختن.
اینا فکر می کنن با کشتن سید حسن نهالهای مقاومت خشک می شه نمی دونن این نهالها با همین خونها ابیاری می شن و این کار فقط نابودی خودشون رو در پی داره تازه شانس اوردن سید حسن اونجاست وگرنه از این بدتر هم سرشون می اورد.
این سخنان امام فکر می کنم بعد از مرگ شهید مطهری بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خدا رحم كنه اين سيد و آقاي ما بعد از آقاي خامنه اي به سرنوشت عماد مغنيه (حاج رضوان) دچار نشه خدايا خودت پشتشو داشته باش ديگه امثال اينها كم هست باور كنيد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=justify] دبيركل حزب الله لبنان دیشب در كنفرانس خبري كه با حضور خبرنگاران داخلي و خارجي در حال برگزاري است، جزئيات دخالت‌ صهيونيست‌ها در ترور رفيق حريري نخست وزير پيشين لبنان را فاش كرد.

به گزارش جهان وي در ابتداي سخنان خود گفت: امروز مطالبي را بيان مي‌كنم كه به كمك آن آفاق جديدي در رابطه با تحقيقات مربوط به ترور رفيق حريري گشوده و به اتهام دشمن اسرائيلي در ترور حريري استناد خواهد شد.

بخش های مهم سخنان دبيركل حزب الله لبنان به نقل از فارس در ادامه می آید:

* در ديداري كه با مقامات دستگاه اطلاعاتي سوريه بعد از واقعه 1993 داشتم . داخل پرانتر مي‌گويم (ژنرال حسن سلامي كه استخوان‌هايش هم پودر شده بود و ايشان را كشته بودند). ژنرال قاضي از مقامات اسخباراتي سوريه كه در زمان مرحوم "حافط اسد " اين مطالب را آن زمان به من منتقل كرد.

* در آن جلسه مقرر شد كه من با ژنرال "عماد علي " ديدار داشته باشم. مواردي مطرح شد كه الان مورد نظر ما نيست. در آن موقع "عماد ابو حسن " آزاد شد به عبارتي موضوع حل و فصل شد. پس از آن قضيه در سال 1999 نيروهاي امنيتي مقاومت تواستند فردي را براي صهيونيست‌ها در جنوب بيروت در ضاحيه جاسوسي مي‌كرد بازداشت كنند. اين جاسوس نامش "احمد نصر الله " بود كه نيروهاي مقاومت توانستند وي را به جرم جاسوسي و فيلمبرداري بازداشت كنند.

* در حال حاضر به دليل ضيع وقت بعدا برخي اعترافات وي را بيان مي‌كنم.احمد نصرالله اعتراف كرد كه با صهيونيست‌ها ارتباط داشته و برخي اسامي همانند "عماد مغنيه را نام برد و تاكيد كرد كه به صهيونيست‌ها اطلاعات نادرست داده و مطالبي كاملا غير واقعي براي آنها فرستادم. اين جاسوس همچنين اعلام كرد كه با مرحوم رفيق حريري تماس گرفته و به وي به دروغ گفته است كه حزب الله براي ترور شما برنامه‌ريزي كرده است. اين در حالي است كه در جلسه‌اي كه در سوريه برگزار شده بود به افرادي به شهيد عماد مغنيه اطلاع داده بود كه اشخاصي از صهيونيست‌ها براي ترور "بهيه حريري " از نزديگان رفيق الحريري نيز برنامه‌ريزي كرده بودند.

* من در آن برهه نوارهاي ويدئويي مربوط به "احمد نصرالله " را در اختيار سوري‌ها قرار داده بودم. اين در حالي است كه اين شخص پس از مدتي كه البته من دلايل آن را نمي دانم از زندان دولت سوريه فرار كرد و به فلسطين اشغالي رفت كه البته ما اطلاع بيشتري از جزئيات آن در اخيتار نداريم. اين جاسوس هم‌اكنون در فلسطين اشغالي در كنار خانواده خود زندگي مي‌كند اين اولين نكته‌اي است كه اين جاسوس با حمايت صهيونيست‌ها وارد عمل شد و به مرحوم شهيد رفيق الحريري معلوماتي اشتباه داد و مدعي شد كه حزب الله قصد داشته كه حريري را ترور كند.

*اسرائيل از سپتامبر سال 1993 تلاش مي‌كرد تا رفيق حريري نخست وزير سابق لبنان را متقاعد كند كه حزب‌الله قصد ترور او را دارد.

*بشار اسد رئيس جمهور سوريه به من اطلاع داد كه يكي از سران عرب به او گفته است، آمريكايي‌ها با ادامه حضور نيروهاي اين كشور در لبنان مخالفت نمي كنند به شرط اينكه حزب الله و اردوگاه آوارگان فلسطيني خلع سلاح شوند.
* پيش از ترور رفيق حريري اسرائيل از مزدورانش خواسته بود، اوضاع و تحولات در اطراف منزل نخست وزير سابق و فرمانده ارتش لبنان را بررسي كنند.
* جاسوساني كه در لبنان بازداشت شده‌اند به بمب گذاري، ارتباط و تماس با اسرائيل و كارگذاشتن دوربين اعتراف كرده‌اند.
* سعيد علم از جاسوسان اسرائيلي اعتراف كرده است اسرائيل از او خواسته بود به زمان‌هاي ديدار سعد حريري در منزل سمير جعجع [رئيس نيروهاي لبناني] پي‌ببرد.
*شواهد نشان مي‌دهد بمبي كه در سال 2005 حريري را به شهادت رساند، بمبي اسرائيلي بوده است.

* "محمود رافع " جاسوس اسرائيلي است كه از سال 1993 فعاليت جاسوسي خود را براي رژيم‌صهيونيستي آغاز كرد و در سال 2005 دستگير شد. وي در اعترافات خود به عمليات‌هاي بمب‌گذاري اعتراف كرد كه به شهادت "علي ديب " و " جهاد جبرئيل " و دو نفر ديگر منتهي شد. وي همچنين در جاسازي بمب‌هاي دستي در سال‌هاي 1999 و سال 2005 اعتراف كرده است.

* اين جاسوس به بمب‌گذاري در برخي مناطق حساس لبنان اعتراف كرده است. وي در سال 2005 در منطقه "ظهراني " بمب‌گذاري كرده بود كه اين بمب توسط ارتش لبنان شناسايي شد و آن بمب عمل نكرد. اما سوالي كه مطرح است اين است كه اين جاسوس با اين بمب قصد ترور چه كسي را داشت و بمبي كه وي جاسازي كرده بود بسيار دقيق و حساس بود و صددرصد ساخت اسرائيل بوده و كارشناسان فني ما نيز اين موضوع را تاييد كرده‌اند كه اين بمب ساخت تل‌آويو بوده است. اين شواهد نشان مي‌دهد بمبي كه در سال 2005 "رفيق حريري " نخست وزير سابق لبنان را به شهادت رساند، بمبي اسرائيلي بوده است چون هيچ دولت ديگري توانايي ساخت اينگونه بمب را نداشته و كارشناسان فني ما نيز اين موضوع را تاييد كرده‌اند.

* محمود رافع اعتراف كرده است كه گروهي از اسرائيلي را در داخل لبنان مورد استقبال قرارداده و با آنها ملاقات‌هايي داشته است.كاملا واضح است كه اسرائيلي‌ها در ديدار با رافع، وي را توجيه كرده‌اند كه چگونه بمب را جاسازي كند.

* "ناصر نادر " كه در سال 1965 متولد شده يكي ديگر از جاسوسان رژيم صهيونيستي است كه از سال 1996 تا سال 2009 فعاليت جاسوسي خود را براي رژيم صهيونيستي انجام مي‌داده است. وي در ترور شهيد "خالد العواني " نيز مشاركت داشته است.

*"فيصل مقداد " يكي ديگر از جاسوسان رژيم صهيونيستي بود كه در اين كنفرانس مطبوعاتي ماهيت كامل وي آشكار شد. مقداد از سال 2003 تا 2006 به فعاليت جاسوسي براي اسرائيل مي‌پرداخته است. وي در اعترافات خود تاييد كرده است كه از طريق دريا مواد منفجره و مواد مورد نياز را به داخل لبنان منتقل مي كرده است و همچنين كيف‌هاي سياه و مواد پشتيباني ديگري را نيز به داخل لبنان منتقل كرده است.

* اين جاسوس با فاصله چند هفته از ترور رفيق حريري تحركاتي را در لبنان داشته است. واضح است كه صهيونيست‌ها از طريق اين جاسوسان مواد منفجره را به داخل لبنان منتقل كرده است.

*"اديب علم " يكي ديگر از جاسوسان رژيم صهيونيستي است كه مشخصات وي در اين كنفرانس مطبوعاتي آشكار شد. وي كه متولد سال 1942 است، فعاليت جاسوسي خود را از سال 1992 آغاز كرد و تا سال 2009 و تا هنگام دستگيري به فعاليت خود ادامه مي‌داد. وي اعتراف كرده است كه از راه‌ها و مناطق مختلف و سواحل لبنان اقدام به تصوير برداي كرده است.وي براي انجام عمليات ها با اسرائيل در ارتباط بوده و برخي تجهيزات اطلاعاتي را به داخل لبنان منتقل كرده است.

* اسرائيل از طريق جاسوسان خود امكانات فني و ارتباطي را داخل لبنان مي‌كرد تا در هر ترور اطلاعات كافي در اختيار داشته باشد.

*صهيونيست‌ها كاملا بر لبنان مسلط هستند، اسرائيل از طريق جاسوسان خود امكانات فني و ارتباطاتي را داخل لبنان كرده است تا بتواند مكالمات را شنود كرده و اطلاعاتي را جمع‌آوري كند تا در هر ترور اطلاعات كافي در اختيار داشته باشد و جاسوسان اسرائيلي كه در مخابرات بوده‌اند، كاملا اين موضوع را تاييد كرده‌اند.

* موضوع بعدي كه مي‌خواهم درباره آن صحبت كنم، درباره جمع‌آوري اطلاعات اسرائيل از طريق هوا است. اسرائيل از طريق هوا كاملا بر لبنان مسلط است و همه مي‌دانند كه اسرائيل هواپيماهاي بدون سرنشين پيشرفته‌اي در اختيار دارد و اسرائيل يكي از مهمترين دولت‌هاي سازنده هواپيماهاي شناسايي است و حتي اين هواپيماها را به برخي از كشورها صادر مي‌كند. رژيم‌صهيونيستي كاملا مناطق لبنان را تحت نظر و تصويربرداري دارند.شناسايي از طريق هوا براي اسرائيل مهم و راهبردي است و من مي‌خواهم چيزهايي را افشا كنم كه شايد مربوط به محافل سياسي نباشد و بيشتر براي روشنگري افكار عمومي باشد.

*[b]قبل از سال 1997 از طريق فعاليت‌هاي سري، برادران ما توانستند خط ارسال فني يك هواپيماي شناسايي اسرائيل كه تلاش مي‌كردند تصاويري از مناطق عملياتي اسرائيل را مخابره كند، شناسايي كنند و حزب‌الله لبنان توانست با عمليات فوق سري آن تصاوير را دريافت كند و اين اقدام جوانان لبناني است كه از دانشگاه‌ها لبنان فارغ‌التحصيل شده‌اند. در ابتدا نقشه‌خواني و خواندن اين فيلم‌ها براي ما آسان نبود چرا كه ما در آن مقطع دانش كافي براي نقشه‌خواني نداشتيم و نمي‌توانستيم آن نقشه‌ها را با نقشه‌هاي ماهواره‌اي تطبيق دهيم، اين كار دشوار نيازمند امكانات فراواني است همچنين در آن مقطع ما نتوانستيم تمام اطلاعاتي كه هواپيماي شناسايي اسرائيل براي تل‌آويو ارسال كرد را دريافت كنيم و فقط يك مجموعه از فيلم‌ها را دريافت كرديم، بعد از اين عمليات،‌اسرائيلي‌ها اقدامات محافظه‌كارانه را شروع كردند. پس از آن اسرائيل اطلاعات خود را از طريق كد و رمز منتقل مي‌كرد. *تصاويري كه عرض كردم برادران ما در حزب‌الله توانستند شناسايي كنند مربوط به سواحل بود و تصاويري در مناطق جنگلي و كوهستاني بود. ابتدا نفهميديم تصاوير مرتبط به كجاست، برخي جوانان متخصص جنوب را دعوت كرديم تا درباره اين تصاوير به ابراز نظر بپردازند تا بفهميم اسرائيلي‌ها از كجا قصد داشتند به تصويربرداري بپردازند.براي درك اين موضوع چندين كمين در مناطقي كه فكر مي‌كرديم از آنجا تصويربرداري شده است ايجاد كرديم تا بتوانيم مسير هواپيماهاي شناسايي را بفهميم. در آن عمليات‌ها و كمين‌ها تعدادي از رزمنده‌اي ما شهيد شدند و حتي ما تصويربرداري از بالگرد صهيونيست‌ها داريم كه به منطقه درگيري آمد تا نظاميان زخمي شده را منتقل كند. [/b]

* اين تصاوير چه چيزي را نشان مي‌دهد،‌تصاوير مربوط به سال 1997 بود. بر اساس اطلاعاتي كه ما به دست آورديم، به نظر مي‌رسد اين تصاويري كه مربوط به هواپيماي شناسايي اسرائيلي است و نيروهاي حزب‌الله توانستند به آن دست پيدا كنند، قبل از ترور رفيق حريري بوده است. ما تصاويري از هواپيماهاي شناسايي رژيم صهيونيستي داريم كه در آن تصاوير هواپيماها به دقت رفت‌وآمد خودروها و حتي مردم را تصويربرداري كرده‌اند.

*در طول سال‌هاي اخير ابتدا انگشت اتهام به سوي سوريه رفت، سپس 4 افسر لبناني دستگير شدند و مدتي بعد آزاد شدند و بعد نيز انگشت اتهام به سوي ديگر نشانه گيري شد. همانطور كه در سخنراني قبلي گفتم،‌ما يك گروه ويژه در حزب‌الله لبنان تشكيل داديم. بعد از دستيابي به اطلاعات از طريق جاسوسان، فرضيه دست داشتن اسرائيل در ترور رفيق‌حريري تقويت شد. بعد از شناسايي و دستگيري عوامل جاسوسي رژيم‌صهيونيستي،‌ اين رژيم اقدام به اتخاد اقدامات احتياطي بيشتري كرد و حتي تعدادي از جاسوسان رژيم‌صهيونيستي نيز از دست نيروهاي امنيت فرار كردند. حزب‌الله داراي بايگاني است كه در آن اسناد و مدارك را نگه‌داري مي‌كند.

* من دوست دارم نقشه مسيري را كه رفيق‌حريري در آن تردد مي‌كرد را به شما نشان دهم و سپس نقشه هواپيماهاي شناسايي رژيم‌صهيونيستي را به شما نشان دهم كه آنها چگونه مسير تردد حريري را كنترل مي‌كردند تا امكان ترور را فراهم كنند. اگر اين اطلاعات كه به آنها رسيديم را در كنار مطالبي كه در آرشيو داريم قرار دهيم، به اين نتيجه مي‌رسيم كه تمركز ماموريت هواپيماهاي شناسايي رژيم‌صهيونيستي در جمع‌آوري اطلاعات از شهر بيروت بوده است.

* مسير حركت رفيق حريري از كاخ نخست وزيري تا تفريح‌گاه وي در خارج از بيروت،‌ مسيري بود كه توسط هواپيماهاي شناسايي رژيم‌صهيونيستي كاملا بررسي شده بود. آنها نياز داشتند تا اطلاعات دقيق‌تري داشته باشند. وقتي همه اين اطلاعات را كنار هم قرار مي‌دهيم پازل ترور رفيق‌حريري كامل مي‌شود.

* با مشاهده اين تصاوير، يك سئوال كليدي مطرح مي‌شود و آن اين است كه در تمام مناطق تصويربراداري شده توسط هواپيماي اسرائيلي، نيروهاي حزب الله هم در آن مناطق حضور دارند.

* در اين مناطق و به طور مشخص‌تر ناحيه مورد نظر اين فيلم، منطقه‌اي است كه در آن برخلاف تصاوير قبلي هيچكدام از رزمندگان يا رهبران مقاومت در آنجا حضور نداشتند. اين مطلب نشان مي‌دهد كه هواپيماي شناسايي اسرائيلي به دنبال هدف ديگري در اين منطقه غير از رزمندگان مقاومت و حزب الله بوده است.

*با توجه به تمركز تصاوير گرفته شده بر روي راه‌ها و خيابان‌ها، اين مطلب حاكي از آن است كه اسرائيلي‌ها به دنبال آن بوده‌اند كه بدانند خيابان‌هاي مذكور چه ويژگي‌هايي داشته و چه پيچ و خم‌ها و ابعادي دارد. بر اين اساس، صهيونيست‌ها كاملا به دنبال چگونگي رفت‌و‌آمد "رفيق‌حريري " به گردشگاه خود بوده‌اند.

*موضوع بعدي "جهت حركت " هواپيماهاي جاسوسي اسرائيلي در روز ترور رئيس حريري است. به نظر مي‌رسد اين موضوع به عنوان شاهد و سندي مبني بر دست‌داشتن تل‌آويو در ترور رفيق حريري مطرح باشد. بر اساس اطلاعاتي كه نزد ماست، اسرائيلي‌ها از سال 2005 تحركات مشكوك و مرموزي را شروع كرده بودند كه به نظر مي‌رسد اين اطلاعات توان آن را دارد تا مسير پرونده ترور حريري را تغيير دهد. بر اساس اين تصاوير، هواپماهاي "آواكس " رژيم صهيونيستي بر روي شهر "صيدا " پرواز مي‌كرده‌اند.

* نكته‌اي كه در رابطه با اين تحركات هوايي اسرائيلي‌ها و رصد شهر لبنان توسط رادارهاي آنها قابل اشاره است، آن است كه اين تحركات تنها به خاطر ترور رفيق حريري صورت گرفته است. چرا كه اسرائيلي‌ها لزوما احتياحي ندارند كه بر روي آسمان لبنان ظاهر شوند. زيرا آنها رادارهايي را در اختيار دارند كه در صورت نياز اطلاعات عمومي را به آنها ارائه مي‌دهد.

* اين اطلاعات درباره فردي است با نام "غسان الجد " كه جاسوس اسرائيل بوده و اعتراف كرده است كه گروهي از صهيونست‌ها را كه مسئوليت عمليات اجرايي و ميداني را بر عهده داشته‌اند به منزل مسكوني خود آورده و با آنان ملاقات كرده است. اين جاسوس اسرائيلي در روز و ساعتي كه رفيق الحريري ترور شده در منطقه ترور مشاهده شده است. اين درحالي است كه غسان پيش از آنكه نيروهاي لبناني وي را دستگير كنند از لبنان گريخته است. در رابطه با اين جاسوس ما دلايل و اسناد ديگري نيز در اختيار داريم كه شايد، آنها را در اختيار كميته حقيقت‌ياب قرار دهيم.

لينك خبر : http://www.jahannews.com/vdcgn79q3ak9xu4.rpra.html [/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دبیرکل حزب‌الله‌لبنان شب گذشته در صفحه تلویزیون حاضر شد و پیش چشم میلیون‌ها نفر از مردم لبنان و جهان، اسناد مربوط به دخالت رژیم صهیونیستی در ترور رفیق‌حریری در سال 2005 را افشا کرد.

بخش مهمی از سخنان دبیرکل حزب‌الله لبنان مربوط به شخصی به نام احمد نصر‌الله، جاسوس لبنانی بود که در اعترافات خود افشا می‌کند که با دستور اسراییلی‌ها به رفیق حریری نزدیک شده و به او القا کرده که حزب‌الله قصد دارد او را ترور کند. در بخشی از سخنان نصرالله فیلم اعترافات احمدنصر‌الله پخش شد. احمد نصر‌الله گفت: نام من احمدنصرالله است و قصد دارم این مطلب را بگویم که فریب اسراییلی‌ها را خوردم و وقتی که در سوریه بودم تلاش کردم با اسراییلی‌ها جریانی انحرافی ایجاد کنم و از 1990 تا 1993 ارتباط گسترده‌ای با آنها داشتم.
احمدنصرالله در اعترافات خود افزود: اسراییلی‌ها در سال 2000 با من تماس گرفته و گفتند که با رفیق‌حریری تماس بگیرم و بگویم که حزب‌الله قصد دارد او را ترور کند. من هم با دفتر رفیق‌حریری تماس گرفتم و گفتم که حریری در خطر است و گروهی تصمیم دارند که رفیق‌حریری و بهیه‌حریری دختر او را بکشند و به نظر می‌رسد که گروه حزب‌الله برای این کار برنامه‌ریزی کرده است. دبیرکل حزب‌الله بعد از پخش سخنان این جاسوس اسراییلی گفت: این اولین شاهدی بودکه سعی کرد ذهن حریری را منحرف کند، ولی نتوانست بر رفیق‌حریری تأثیری بگذارد. دبیرکل حزب‌الله لبنانی در بخش دوم سخنان خود به جریان رسانه‌ای گسترده اسراییل طی سال‌های 2005 تا 2010 اشاره کرد که اسراییلی‌ها سعی کردند حزب‌الله را عامل اصلی ترور حریری معرفی کنند.
دبیرکل حزب‌الله لبنان در بخش سوم سخنان خود به بررسی دلایل تحلیلی دست داشتن اسراییل در ترور حریری پرداخت و به موارد زیر اشاره کرد:
1- اسراییل توانایی‌ این ترور را دارد و تاریخ اسراییل نیز ا ین را ثابت می‌کند... در موضوع حریری نیز آنها قدرت اطلاعاتی لازم برای ترور حریری را داشتند.
2- بشاراسد به دبیرکل حزب‌الله گفته بود که یک هیأت عربی در سال 1994 به دمشق سفر کرده و به او گفته که اگر سوریه قبول کند حزب‌الله خلع‌سلاح شود، سوریه می‌تواند در لبنان بماند. به گفته دبیرکل حزب‌الله چون سوریه به آنها پشت نکرد و خلع سلاح حزب‌الله را نپذیرفت دست به ترور حریری زدند.
دبیرکل حزب‌الله لبنان در بخش چهارم سخنان خود به روش‌های اسراییل در انجام عملیات‌های ترور پرداخت و به موارد زیر اشاره کرد:
1- اسراییلی‌ها قبل از انجام عملیات ترور از هواپیماهای جاسوسی استفاده می‌کنند و وارد دستگاه‌های مخابراتی می‌شوند.
2- تل‌آویو در مرحله بعدی جاسوسان خود را وارد عمل می‌کند و کماندوهای خود را به کار می‌گیرد تا اطلاعات دقیقی جمع‌آوری کنند و اطلاعات خود را با هواپیماهای جاسوسی تطبیق بدهند.
3- سعی می‌کنند مواد منفجره را به محل عملیات نزدیک کنند.
دبیرکل حزب‌الله در بخش پنجم سخنانش چند تن از جاسوسان اسراییلی را معرفی و به نقش آنها در جمع‌آوری اطلاعات و انجام عملیات ترور رهبران لبنان به خصوص حریری پرداخت او به افراد زیر اشاره کرد:
الف: حنا صابر: اعترافات:
1- انتقال اطلاعات ارتش لبنان به اسراییل
2- جمع‌آوری اطلاعات منزل و خودروی میشل سلیمان
3- این جاسوس اعتراف کرد که اطلاعات فاصله بین دفتر حریری تا خانه او را شناسایی و در اختیار اسراییل قرار داده است. دبیر کل‌حزب‌الله این سوال را مطرح کرد که چرا دادگاه بررسی پرونده ترور حریری به سخنان این جاسوسان توجهی نمی‌کند و با آنها مصاحبه نمی‌کند.
ب: جاسوس سعید العلم: این فرد فعالیت‌های سمیر جعجع و سعد حریری را زیر نظر داشته است.
دبیرکل حزب‌الله این سؤال را مطرح کرد که اگر دشمن اسراییل حزب‌الله است پس چرا رهبران 14 مارس را شناسایی کرده‌اند.
ج: از دیگر جاسوسانی که نصرالله به آنها اشاره کرد ، محمود رافع بود. او اعتراف کرده که از صهیونیست‌ها در منزل خود استقبال کرده است.
د: ناصر نادر: مشارکت در ترور شهید غالب اعوانی
ه: فیصل مقداد: از طریق دریا مواد منفجره منتقل کرده است و تا فاصله چند هفته به ترور حریری در لبنان تحرک داشته است.
و: ادیب العلام: اعتراف به تصویربرداری از راه‌ها و مناطق ساحلی لبنان - او با عملیات‌های ترور اسراییل ارتباط داشته و برخی تجهیزات اطلاعاتی به لبنان منتقل کرده است.
بخش ششم سخنان نصر‌الله به جاسوسان لبنانی دستگیر شده و اعترافات آنان درباره تسلط بر مخابرات لبنان اختصاص یافت. دبیرکل‌حزب‌الله در بخش هفتم سخنانش که شاید مهم‌ترین بخش اسناد حزب‌الله بود به بررسی عملیات‌های مختلف شناسایی هواپیماهای جاسوسی اسراییل پرداخت.
1- عملیات انصاریه در سال 1997: تصاویر مربوط به هواپیماهای شناسایی اسراییل و درگیری سربازان اسراییلی با رزمندگان حزب‌الله در این بخش به نمایش درآمد.
2- عملیات ترور شهید علی ادیب: در این بخش عملیات شناسایی شهید علی ادیب پخش شد.
نصرالله در بخش هشتم سخنانش به طور خاص به جریان ترور رفیق حریری اشاره کرد و اطلاعات دقیقی از عملیات هواپیماهای شناسایی اسراییلی و تصاویر آنها را ارائه کرد.
به گفته نصر‌الله یافته‌های حزب‌الله نشان می‌دهد:
1- اغلب ماموریت‌های شناسایی اسراییل برفراز بیروت و به طول صدها ساعت انجام شده است. آرشیو حزب‌الله همچنین نشان می‌دهد که اسراییلی یک منطقه را از چند زاویه مختلف شناسایی کردند.
2- مسیر بیروت تا تفریحگاه رفیق حریری براساس آرشیو حزب‌الله نقطه تمرکز هواپیماهای شناسایی اسراییل بوده است. شناسایی اماکنی که اسراییلی‌ها به دنبال آن بوده‌اند پازل ترور حریری را تکمیل می‌کند. در این بخش از سخنان نصر‌الله، تصاویر ماهواره‌ای شناسایی قصر ریاست‌جمهوری و هتل محل اقامت حریری توسط هواپیماهای شناسایی رژیم صهیونیستی پخش شد. این تصاویر نشان می‌داد که اسراییلی‌ها ماه‌ها قبل از ترور حریری از اماکن مختلف محل تردد او تصویربرداری کرده‌اند. دبیرکل‌حزب‌الله بعد از پخش این تصاویر دو موضوع کلیدی مطرح کرد: 1- در همه مناطق تصویربرداری شده نیروهای حزب‌الله نیز حضور داشته‌اند: آیا این تصاویر آنقدر دارای اهمیت نبود که دادگاه قبل از صدور حکم اولیه خود آنها را بررسی کند؟
2- تصاویر نشان می‌دهد که هواپیماهای شناسایی اسراییل به دنبال رزمندگان حزب‌الله نبودند بلکه هدف، شناسایی راه و مسیر حرکت رفیق حریری بوده است.
بخش نهایی سخنان دبیرکل‌حزب‌الله و اسناد او به عملیات هواپیماهای جاسوسی اسراییل در روز ترور حریری اختصاص داشت. نصرالله گفت: در روز ترور هواپیماهای آواکس اسراییل بر روی شهر صیدا حرکت کرده‌اند و در ساعت 10:40 و 12:45، جنگنده‌ها برنوار ساحلی لبنان پرواز کرده‌اند. همچنین چند ساعت قبل از ترور حریری، هواپیماهای شناسایی بر روی آب‌های منطقه‌ای لبنان حرکت کرده‌اند. در فاصله 9:20 تا 11:20 جنگنده‌های اسراییلی چندین عملیات شناسایی انجام داده‌اند که بیان کننده حجم گسترده عملیات جاسوسی قبل از ترور حریری است. همچنین سیدحسن نصر‌الله به اطلاعات جدیدی که توسط قسام‌الجد منتشر شده اشاره کرد و گفت: او اعتراف کرده که گروهی از صهیونیست‌ها را که مسئول عملیات اجرایی (ترور حریری) بوده‌اند در منزل خود پذیرفته و با آنها ملاقات کرده است. همین فرد در روز و ساعت ترور حریری در منطقه ترور مشاهده شده است. دبیرکل‌حزب‌الله لبنان در پایان این سؤال را مطرح کرد: آیا زمان آن نرسیده است که دادگاه بین‌المللی بررسی پرونده ترور حریری به قرائن و اسناد حزب‌الله توجه بیشتری بکند؟
همچنین در پایان خبرنگاران سؤالات خود را از دبیرکل حزب‌الله پرسیدند.

لينك خبر : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=310080

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.