اعلی حضرت و فانتوم

[hamedof 5,183]

[quote name='saeed86' timestamp='1341069039' post='258025']
[right]جناب شهداد[/right]
[right]مطالبتون به هم ریخته بود اصلا نفهمیدم چی گفتید، ولی فکرنمیکنم مطلب جدیدی توی صحبت هاتون باشه[/right]

[right]جناب حامد اف[/right]
[right]درموردموشک های زلزال و نازعات و قدر و شهاب و ...مطلب زیاد وجود داره. خودتون میتونید برید و مطالعه کنید[/right]
[right]شهید تهرانی مقدم هم به اندازه خودشون تلاش کردند، اما به قول معروف با یک گل بهار نمیشه. دلیل شهادتشون هم هنوز مبهم هست[/right]
[/quote]
هه ، این همه تفاوت برات مثال میزنم ، بعد میای میگی مطلب زیاده برو مطالعه کن ! که با 1 گل بهار نمیشه ؟ حالا 1 نفرشون شهید شدند ، تهرانی مقدم ها زیاد داریم ! ولی ایشون درجه یکشون بودند ، برید خاطراتی که ازشون هست رو بخونید تا یکم بگید اونا برا مملکت چه کردند و ما چه ! ایشون برای درست کردن ترکیب سوخت جامد خودشون می رفتند و مواد رو ترکیب می کردند تا سوخت رو درست کردند ! بقیه می گفتند از 10 متری آزمایشگاه نمی شد رد شد به خاطر حرارت و بوی خفه کننده مواد !
خدا میدونه چقدر بچه های این مرز و بوم دارند تلاش می کنند تا امثال شما خوشحال بشند ولی فقط مسخره کنید ....

[TALASH 8,963]

دوستان کسی که خواب هست میشه بیدارش کرد ولی کسی که خودشو زده به خواب نه
حالا این شده حکایت این دوستمون جالب اینجاست جاهایی که براش دلایل قانع کننده آورده شده زده به کوچه علی چپ,که مطالب مبهه به هم ریختس!!!!!!


بنده دیگه حرفی ندارم نتیجه گیری رو میذارم برعهده دوستان

[SHAHDAD 1,297]

[quote name='saeed86' timestamp='1341069039' post='258025']
[right]جناب شهداد[/right]
[right]مطالبتون به هم ریخته بود اصلا نفهمیدم چی گفتید، ولی فکرنمیکنم مطلب جدیدی توی صحبت هاتون باشه[/right]

[right]جناب حامد اف[/right]
[right]درموردموشک های زلزال و نازعات و قدر و شهاب و ...مطلب زیاد وجود داره. خودتون میتونید برید و مطالعه کنید[/right]
[right]شهید تهرانی مقدم هم به اندازه خودشون تلاش کردند، اما به قول معروف با یک گل بهار نمیشه. دلیل شهادتشون هم هنوز مبهم هست[/right]
[/quote]
با تشکر از جنابان[color=#ff0000] talash[/color] و [color=#ff0000]hamedof[/color]
به اندازه کافی مطالب بیان شد.اونهایی که باید با سطح دانش شما اشنا میشدن شدن!!!!شما هم نیاز نیست دیگران را به مطالعه تشویق کنید وگرنه تانک کره ای را ترک و موشک سجیل را با کره ای اشتباه نمیگرفتید و ادعای بی اساس تبدیل ایران به ابرقدرت هوایی با مونتاز اف 16 و خودکفایی عربستان که اگر پیش هر متخصصی ببرید واکنشش جالب خواهد بود را بیان نمیکردید.ملت ایران قدر دستاوردهاش را میداند این را هم نشان داده و نظر یک کاربر که معلوم نیست با چه نیتی قصد کم ارزش کردن انها را دارد هم ارزشی برایشون ندارد.
فکر میکنم به اندازه کافی با شما بحث شد. شما اگر جوابی علمی و قانع کننده داشتی گوش فلک را کر کرده بودی.ولی وقتی اسمان ریسمان میبافید معلوم است دانش کافی برای ورود به این مباحث پیچیده را ندارید یا انکه از این پیشرفتها ناراحتید!!!

[saeed86 67]

[right]این چیزهایی که من گفتم از فهم شما ها خارجه، خیلی ذهنتون رو درگیر این مسائل نکنید[/right]
[right]گاهی که به ریشه این عقب ماندگی های فعلی فکر میکنم، در نهایت به این نتیجه میرسم که لیاقت ما ایرانی ها بیشتر از این نیست.از قدیم گفتن خلایق هرچی لایق. ما شایسته همون هستیم که به وضعیت سودان وکوبا وکره شمالی تبدیل بشیم[/right]

[TALASH 8,963]

جناب saeed86
شما کجا حرف علمی زدی که ما قادر به فهمش نباشیم همش پارازیت انداختی و خواستی خودتو رها کنی ولی دیدی نمیتونی حرف حق شنیدی دیدی نمیتونی توجیهش کنی عقده کردی الانم داری از عقده و دق میترکی
هر بچه ای بیاری این چند تا پستو بخونه تایید میکنه که کی فقطو فقط داره از روی غرض و عقده حرفشو پیش میبره کی داره با مستندات حرف میزنه دلیل آوردی کاملا دلایلتو نقض کردیم حالا اگه حرف جدیدی داری بفرما؟

[color=#ff0000]لطفا به ادبیات این کاربر جواب ندید.[/color]
[color=#ff0000]ایشون به مدت سه روز اخراج شدند.[/color]
[color=#ff0000]REZAT1980[/color]

[arminheidari 24,405]

[color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][size=3]

[background=rgb(247, 247, 247)]


[right]من با این حرف مخالفم[/right]
[right]این مساله ربط اصلی دارد به خواست استقلال که حتی گاهی اکنون نیز فراموش می شود و اگر می بینید در صنایع نظام پیشرفت کرده ایم فشار تحریم و خطر جنگ و درس های عبرت جنگ تحمیلی است[/right]
[right]در آن شرایط بدون خواست استقلال به شرایطی چون ترکیه تبدیل می شدیم[/right]

[right]از سوی دیگر باید گفت راه خدا به همراه سلاح ضامن امنیت و قدرت ماست که توکل به خدا و تلاش سلاح ساز است[/right]
[right]و باز باید گفت در همین شرایط فعلی در مسائلی که تحریم نیستیم خرید و واردات کمر بخش از صنایع ما را شکسته است[/right]
[/background]

[right]چه شما مخالف باشید و یا موافق، شواهد و قرائن صحبت های بنده رو تایید میکنه. این درست نیست که هر وقت صحبت از ناکافی بودن پیشرفت های صورت گرفته و عقب ماندگی و ضعف کشور میشه، سریع شما تشریف بیارید و صحبت از راه خدا و امام حسین بکنید. این راه خدا بوده که به ما گفته با ابوقراضه های نیم قرن پیش به جنگ تسلیحات مدرن دشمن بریم؟ این راه امام حسین بوده که به ما گفته برید تجهیزات بدرنخور و درجه پنجم چین و کره شمالی رو بیاریم و بازتولید کنیم؟ بهتره شعار دادن و سخنرانی کردن رو بذاریم کنار و با عقلانیت بیشتری به وضعیت فعلی خودمون نگاه کنیم. توی این سال هایی که ما مشغول کپی کردن موشک های بدرد نخور چینی رعد و نور و نصر و زلزال و قدر و نازعات بودیم، همون ترکیه ای که شما ازش نام بردید مشغول بومی سازی تکنولوژی های بسیار پیشرفته و طراحی و تولید بومی و وطنی تسلیحات نظامی بودند. حالا اون وضعیت ترکیه ، این هم وضعیت [/right][/size][/font][/color]


[right]با سلام [/right]
[right] قسمت دوم حرفم مال شما نبود که من باید حرف آن دوست را قید می کردم[/right]
[right] اما باید توجه داشت که استقلال منظور امکان استفاده، تعمیر و تولید سیستم یا سلاح مورد نظر در هر شرایطی و در هر مکانی بدون نیاز به کسی دیگر می باشد[/right]
[right]ترکیه و عربستان با خریدها دارای قدرت آنی بالایی هستند اما در طولانی مدت خیر [/right]
[right]اسرائیل یک نمونه خوب در استقلال تجهیزات نظامی است اگرچه خرید از دیگر کشورها دارد اما در موقع نیاز بدون آنها می تواند درگیر شود و اگر آمریکا کمک هم نکند باز ذخیره و توان کافی را دارد[/right]
[right]و یک شعار دارند که می گوید کسی نمی تواند امنیت ما را تامین کند جز خودمان [/right]
[right]خرید های شاه باتوجه به آن دوران کاری درست بود اما کافی نبود زمانی قدرت نظامی یک نفر کامل می شود که شعار بالا تحقق یابد [/right]

[right]قدرت نظامی یک کشور زمانی حساب است که پایدار باشد شبیه اسرائیل نه وابسته همچون عربستان [/right]
[right]البته ترکیه شروع به خودکفایی کرده است که عمق آن را من نمی دانم اما چون نیاز و تحریم ندارد رشدش کند است [/right]

[right]شرط پیشرفت در هر زمینه ای اول خواست دوم مطالعه و تحقیقات با کمک سرمایه کافی است [/right]
[right]ما در کشورمان در هر دو زمینه تا فشار نیاید مایه نمی گذاریم [/right]
[right]خواست که تنها تحریم آن را بوجود می آورد [/right]
[right]سرمایه که خدا می داند در این کشور چگونه غیب می شود[/right]

[komando59 134]

یه مدیر باحالی بیاد این تاپیک رو قفل کنه که کلا به جاده خاکی رفت ، منم خیلی وقتا به حرفای مخالف و .... گوش میکنم ولی سعی میکنم تحت تاثیر قرار نگیرم و جو گیر نشم کما اینکه قبلا خیلی جو گیر میشدم ، این برادر سعیدم منطقش فعلا کور شده ، انشاالله اگه یکم سعی کنه بدون تعصب به قضایا نگاه کنه میتونه درک درستی داشته باشه ! همینطور که من قبلا ایران رو ابرقدرت دنیا میدونستم و یکسری از مدیران و بروبچه های سایت دیدم رو باز کردن این داداشمونم انشاالله یکم منطقی تر فکر کنه ...

[Skyhawk 16,545]

[quote name='saeed86' timestamp='1340962264' post='257839']
با جرات میتونم این رو بگم که اگر برنامه نظامی رژیم سابق ادامه می یافت، الان آمریکا و روسیه و چین و اسراییل دنبال گدایی سلاح و تکنولوژی از ما بودند
[/quote]
چه ادعای گنده ای !
نیاز نیست چیزی بگم این از اون چیزهاست که فکر نمیکنم فرد عالمی اونو بپذیره!

[quote]فکر نمیکنم بین وضعیت ما پیش از انقلاب با وضعیت فعلی عربستان شباهتی وجود داشته باشه. 30 سال پیش هواپیمای اف 16 برای خودش خدایی محسوب می شد. ما قرار بود که 30 سال پیش این هواپیما و تجهیزات اون مثل موتور و اوویونیک و ... رو توی کشور خودمون مونتاژ کنیم و قطعات اون رو هم توی ایران بسازیم. همچنین شرکت صنایع الکترونیک نظامی ایران(همون صا ایران فعلی) وظیفه توسعه و ساخت تجهیزات بسیار مدرن الکترونیکی و مخابراتی رو بر عهده داشت. از اون طرف سرمایه گذاری سنگینی بر روی دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی صورت گرفته بود تا متخصص و پژوهشگر تربیت بشه. میفهمید که اینا یعنی چی؟ اینا یعنی اینکه کافی بود که 10 سال بگذره تا ما به سطح کشور های ابرقدرت برسیم
[/quote]
من اطلاعی کاملی از همکاری و انتقال تکنولوژی که قرار بود انجام بگیره ندارم ولی اینو بدونید به دست آوردن تکنولوژی به سال نیست بلکه به اندازه بخشش صاحبان تکنولوژی هست ! شما اگه زیرساخت و آزمایشگاه و نیروی عالم (نه مونتاژ کار) نداشته باشی صد سال بعد هم درجا خواهی زد!
حالا اون زمان آمریکا قصد انتقال چنین حجم تکنولوژی و زیرساختی رو داشت یا نه فقط یه چند تا سوله مونتاژ قرار بود ساخته بشه؟ (سند فراموش نشه!)

[quote]دوما که عربستان همین الانش از وضعیت فعلی ما خیلی جلوتره. نیروی هواییش حداقل 5 برابر نیروی هوایی ما قدرت داره. برنامه هم تدوین کرده که ظرف چند سال مستقل بشه[/quote]
وضعیت عربستان به سان افلیجیست که محتاج کسی هست که اونو از پله ها بالا ببره و اگه فرد بالا برنده در وسط پله ها از انجام کار منصرف بشه اون فرد معلول عاجز و ناتوان خواد بود ولی ایران هرچند (شاید !) کند ولی این پله ها رو با پای خودش طی میکنه! و البته در فرایند طراحی هواپیمای شفق ( که روسیه کنار کشید) این مثال من ثابت شد!
[quote]

چه شما مخالف باشید و یا موافق، شواهد و قرائن صحبت های بنده رو تایید میکنه. این درست نیست که هر وقت صحبت از ناکافی بودن پیشرفت های صورت گرفته و عقب ماندگی و ضعف کشور میشه، سریع شما تشریف بیارید و صحبت از راه خدا و امام حسین بکنید. این راه خدا بوده که به ما گفته با ابوقراضه های نیم قرن پیش به جنگ تسلیحات مدرن دشمن بریم؟
[/quote]

ما تلاشمونو میکنم و بعد از اون عاقبت کار رو به خدا میسپاریم . چونکه نهایت توانمون این بود و ما وظیفمونو انجام دادیم . بقیش با خدا .

دلیل رشد نسبتا کم نیروی هوایی ایران اینه که طراحی و ساخت و تولید انبوه هواپیما کار زمانبری هست و کشور ما هم در معرض تهدید ! حالا سرمایه گذاری تو بخش هواپیما سازی که ممکن بود هیچ وقت به نتیجه نرسه(با وقوع جنگ) بهتر بود یا موشک سازی؟
البته انشاءالله امیدوارم از این به بعد سرمایه گذاری بیشتری تو بخش هواپیما سازی صورت بگیره.
[quote]

این راه امام حسین بوده که به ما گفته برید تجهیزات بدرنخور و درجه پنجم چین و کره شمالی رو بیاریم و بازتولید کنیم؟ بهتره شعار دادن و سخنرانی کردن رو بذاریم کنار و با عقلانیت بیشتری به وضعیت فعلی خودمون نگاه کنیم. توی این سال هایی که ما مشغول کپی کردن موشک های بدرد نخور چینی رعد و نور و نصر و زلزال و قدر و نازعات بودیم، همون ترکیه ای که شما ازش نام بردید مشغول بومی سازی تکنولوژی های بسیار پیشرفته و طراحی و تولید بومی و وطنی تسلیحات نظامی بودند. حالا اون وضعیت ترکیه ، این هم وضعیت ما
[/quote]
مگه همین موشک های چینی ( یا مشابه ایرانیشون) نبودن که ناوچه ساعر ( فکر میکنم نوعی که طراحی رادارگریز داشت ) رو زدن؟
در مورد رعد, نور و.... هم چیزی نمیگم چون شاید دوستان بهتر از من بدونن.

[zed 4,791]

گفت‌وگو با مربی خلبانی شاه

آفتاب :آفتاب- بهرنگ رجبی(تاریخ ایرانی): هفته‌نامه آمریکایی نیویورکر در شماره ۲۵ اکتبر ۱۹۴۷(۲ آبان ۱۳۲۶) خود گزارشی به قلم «داگلاس دَنفورد» منتشر کرد که گفت‌وگویی بود با مربی خلبانی محمدرضا شاه پهلوی؛ روایتی از عشق شاه جوان ایران به پرواز و رقابتش با احمد شفیق، همسر خواهرش اشرف در خلبانی که «تاریخ ایرانی» ترجمه متن کامل این گزارش را برای اولین بار منتشر می‌کند: 

*** 
شاهِ ایران، اعلیحضرت محمدرضا پهلوی، این روز‌ها با هواپیمای «ب ـ ۱۷»ای که چند ماه قبل از «ترَنس وُرلد اِرلاینز» خریده، بر فرازِ مملکتش می‌گردد. ما با مردی صحبت کردیم که پرواز را به شاه یاد داده؛ دیک کالبرن، خلبانِ «ترَنس وُرلد اِرلاینز». او مجموعاً ۷۵۰۰ ساعت در آسمان و از این مقدار ۱۱۰۰ ساعتش را در زمانِ جنگ سوارِ «ب ـ ۱۷» بوده. شاهِ ۲۸ ساله که ترقی‌خواه است و انگلیسی را سلیس حرف می‌زند، اوایلِ امسال یک هواپیمای «ب ـ ۱۷» در آسمانِ تهران دید و خوشش آمد. آن هواپیما یکی از بمب‌افکن‌های قدیمی و مازادِ ارتش بود که «ترَنس وُرلد اِرلاینز» از آن برای مقاصدِ نقشه‌برداری و تدارکات استفاده می‌کرد. وقتی شاه افتاد به چک‌وچانه ‌زدن برای خریدنش، شرکتِ هواپیمایی حسابی احساسِ رضایت و خوشحالی داشت. به‌محض اینکه معامله جوش خورد، کالبرن را صدا زدند که برود به ایران و شاه را با ابزارهای هدایت و تنظیماتِ هواپیما آشنا کند. 

شاهِ ایران سالِ ۱۹۴۲ به پرواز علاقه‌مند شد، زمانی که همراهِ خلبانِ هواپیمای وندل ویلکی، سیاستمدارِ امریکایی، فرازِ تهران گشتی زد. او بعد پرواز با چندتایی از هواپیماهای نظامیِ ارتشِ ایران را فراگرفت، هواپیماهایی که اغلبشان مدل‌هایی قدیمی از هواپیماهای انگلیسی‌اند، از جمله‌شان «اَنسون» و «هاکر هوریکان»، بعد یک «بیچ کرافتِ» دوموتوره خرید اما چون فقط برای نیم ساعت پرواز ذخیرهٔ سوخت نگه می‌داشت، به‌تدریج احساسِ محدودیت کرد. «ب ـ ۱۷» با یک باکِ پُر می‌تواند دست‌ کم پانزده ساعت در آسمان بماند، که زیاد هم هست برای اینکه شاه بتواند از یک سرِ مملکتش به آن‌ یکی سر برود. 

قبل از اینکه کالبرن عازمِ تهران شود، «ترَنس وُرلد اِرلاینز» و وزارتِ امور خارجهٔ امریکا در مورد قراردادی که بسته شده و سنگینیِ مسوولیتی که به او محول شده برایش توضیح دادند. به ما گفت: «بهم فهموندن که واقعاً قرار نیست شاه تو اون هواپیما کشته بشه.» کالبرن شنبه بعدازظهری به تهران رسید؛ وقتی از بالا در آسمان دید جایی که دارد می‌رود دقیقاً شبیه «کلُرادو اسپرینگز» است، حسابی سرخورده شد. کالبرن به ما گفت: «حتی عینِ کوه‌های پایکزپیکز هم اونجا بود. تو یک هتلی اتاق گرفتم و بیست دقیقه نشده بود تو اتاق بودم که یکی از مقام‌های دربار زنگ زد و گفت می‌تونم همین الان برای معارفه برم. فقط چندتایی چهارراه اون‌ور‌تر بود، این شد که تصمیم گرفتم پیاده برم. سرِ راهم از کنارِ پارکینگِ ماشین‌های سلطنتی رد شدم و نتونستم جلوی خودمو بگیرم که وایستم و یه نگاهی بندازم. من کُشته‌مردۀ ماشین‌ام ــ چند سال تو پیست‌های زمین خاکی ماشین می‌روندم. فکر که می‌کنم شاید بیست و پنج تا ماشینِ سفارشی‌ساز داشت ــ بیوک، کادیلاک، شیش ‌تا رولزرویس، یه مرسدس بنز، هر چی بتونی فکرشو بکنی. اون روز اصلاً نشد برسم به کاخ.» 

فردا صبحش کالبرن شاه را در فرودگاه ملاقات کرد و شاه وقتی شنید با تاکسی آمده، به او گفت سری به پارکینگِ ماشین‌های سلطنتی بزند و ماشینی انتخاب کند. کالبرن‌‌ همان لحظه‌ای که برگشت به شهر روانهٔ پارکینگ شد. مسئولِ آنجا تعظیمی کرد، گفت منتظرش بوده، و تهِ پارکینگ غیبش زد، بعد صدای غرشِ آشنای موتورِ ماشینی آمد، و او سوارِ جیپ سروکله‌اش پیدا شد. کالبرن تا چند روز قبلِ برگشتش به وطن همین ماشین را می‌راند، تا اینکه ترمزش خراب شد. آن زمان دیگر چیزهایی در مورد ایران دستش آمده بود. یونیفورمِ خلبانیِ بین‌المللیِ «ترَنس وُرلد اِرلاینز» را تَنَش می‌کرد که روی آستینش چهار تا نوار طلایی‌رنگ داشت و همین باعث می‌شد بتواند راحت و بی‌دردسر مرسدس بنز را هم بیرون ببرد. به ما گفت: «تعدادِ نوارهای طلایی‌رنگ روی آستینم فقط یکی و نصفی از شاه کمتر بود.» 

شاه محصلِ پروازِ بااستعدادی از آب درآمد، شوهرخواهرش احمد شفیق هم پرواز با «ب ـ ۱۷» را یاد گرفت. هر چند جفتشان بارِ اولِ فرود گیر و گرفتاری‌هایی داشتند، اما توقعِ این چیزها می‌رفت. شاه دوست داشت هواپیما را شبیهِ هواپیماهای جنگی براند؛ تا از زمین بلند می‌شد، شلاقی و تند هواپیما را یک‌وری می‌کرد. کالبرن این عادت را از سرش انداخت؛ هر وقت زود می‌خواست یک‌وری شود، کالبرن موتورِ روی بالِ پایین را از کار می‌انداخت و اینطوری دیگر شاه سخت می‌توانست کارش را بکند. یک بار شاه از بالای یکی از باندهای پروازِ فرودگاهِ تهران گذشت اما می‌دانست خطرِ این هست که زمان مقررشده بگذرد و مشکل پیش بیاید. شاه گفت: «فکر کنم بهتره بریم تو مسیرِ یدکیِ پروازها.» کالبرن به او گفت: «خیلی هم خوبه، خب چه‌جوری می‌تونیم بریم تو مسیرِ یدکی؟»، شاه گفت: «اینو ما هنوز نفهمیده‌ا‌یم». کالبرن به ما گفت: «خیلی نشونۀ خوبیه اینکه مُحصلت قبول کنه یه چیزی رو نمی‌دونه.» 

شاه و شفیق رقبای جدی و سختِ هم شده بودند. شفیق کالبرن را به کناری می‌برد و ازش می‌پرسید وضعیتِ پیشرفتِ شاه چطور است؛ شاه هم همین را در موردِ شفیق می‌پرسید. کالبرن گفت: «خوب خلبان‌هایی از آب دراومدن. جفت‌شون از جون مایه گذاشتن تا بتونن پرواز کردن با هواپیمایه رو یاد بگیرن.»

لینک :http://aftabnews.ir/vdcds90f5yt0s96.2a2y.html

[MR9 113,624]

با سلام

 

وليعهد محمدرضا يا رضا پهلوي (عجيب ازش بدم مياد!) قرار بود خلبان نيروي هوايي ايران شود.آموزش هاش هم از 13 سالگي (!) شروع شده بود و تا انقلاب تقريبا دوره اف-5 رو تموم كرده بود.تا جايي كه يادم مياد قرار بود بعد از اف-5 بره روي اف-14.البته آقا زاده بوده ديگه ! كسي كه فرمانده نيروي هوايي بايد ابتداي باند منتظر اتمام پرواز بشه و بعدش يه احترام نظامي هم براش انجام بده چيزي جز آقا زاده نبوده ولي خب اونطور كه راويان بيكار (!) و طوطيان بي حال‌(!) نقل كرده اند استعداد و مهارتش خوب بوده.البته مثل اين كه دوره هاي پروازش رو اونور تموم كرده و الان هواپيما و فرودگاه هاي شخصي داره.
 

 

جنگنده F-5F این شخص ، با رجیستر 7163-3 هنوز عملیاتی هست :mrgreen:

[RezaKiani 1,916]

 

من شنیدم ولیعهدشم خلبان شکاری بوده
برای اینا که شایسته سالاری مهم نبوده
فقط کافی بوده اراده کنند تا کلیه امکانات مملکت براشون فراهم بشه

جناب فرهاد سلام. تیسمار ستاری ،فرمانده سابق نیروی هوایی جمهوری اسلامی، افسر رادار بود و طبق قانون اون موقع (از قانون الان ش خبر ندارم) حق نداشتند که به رده ی بالاتر بروند و خلبان بشوند ولی آخرهای عمر شریفشون تشریف برده بودند کابین عقب اف-4 و اگر اجل فرصت می داد احتمالا خلبان تام کت هم می شدند. شما دوست عزیز که از شایسته سالاری در زمان سلطنت پهلوی ها ایراد می گیری بد نیست که درباره ی شایسته سالاری در نظام مقدس جمهروی اسلا می هم گاه گاهی نقد بنویسی.... بحث خاطره شد یه خاطره هم تیمسار فردوست در خاطراتش از خلبانی شاه گفته بود که با تکیه بر حافظه سعی می کنم اینجا نقل کنم شاید برای بعضی از دوستان تازگی داشته باشه

بعد از جنگ جهانی دوم یکی از شرکتهای هوایی خارجی یه فروند داکوتا میاره ایران.. شاه علاقمند میشه باهاش پرواز کنه و خلاصه کنار دست خلبان می شینه... بعدش موقع پرواز جوگیر میشه و شروع می کنه به انجام دادن مانورهایی که معمولا برای جنگنده های بکار می رفته. این جور که فرودست نقل کرده خلبانه بعد از پیاده شدن حسابی زرد کرده بوده و کلی بدو بیراه گفته بوده

[MR9 113,624]

ضمن عرض سلام خدمت جناب کیانی 

 

 

جناب فرهاد سلام. تیسمار ستاری ،فرمانده سابق نیروی هوایی جمهوری اسلامی، افسر رادار بود و طبق قانون اون موقع (از قانون الان ش خبر ندارم) حق نداشتند که به رده ی بالاتر بروند و خلبان بشوند ولی آخرهای عمر شریفشون تشریف برده بودند کابین عقب اف-4 و اگر اجل فرصت می داد احتمالا خلبان تام کت هم می شدند. شما دوست عزیز که از شایسته سالاری در زمان سلطنت پهلوی ها ایراد می گیری بد نیست که درباره ی شایسته سالاری در نظام مقدس جمهروی اسلا می هم گاه گاهی نقد بنویسی.... بحث خاطره شد یه خاطره هم تیمسار فردوست در خاطراتش از خلبانی شاه گفته بود که با تکیه بر حافظه سعی می کنم اینجا نقل کنم شاید برای بعضی از دوستان تازگی داشته باشه

بعد از جنگ جهانی دوم یکی از شرکتهای هوایی خارجی یه فروند داکوتا میاره ایران.. شاه علاقمند میشه باهاش پرواز کنه و خلاصه کنار دست خلبان می شینه... بعدش موقع پرواز جوگیر میشه و شروع می کنه به انجام دادن مانورهایی که معمولا برای جنگنده های بکار می رفته. این جور که فرودست نقل کرده خلبانه بعد از پیاده شدن حسابی زرد کرده بوده و کلی بدو بیراه گفته بوده

 

 

به احتمال قوی ، پرنده مورد نظر داکوتا نبوده ، یک فروند بمب افکن B-17  بوده که به شکل پرنده VIP در آمده بود .

 

دژ  پرنده در ایران  

[TALASH 8,963]

پرواز اموزشی ایشان هم با اف 7 بود

 

 

 

 

http://cdn.fararu.com/files/fa/news/1392/10/14/101526_938.jpg

[EMP 6,863]

پرواز اموزشی ایشان هم با اف 7 بود

 

 

 

 

http://cdn.fararu.com/files/fa/news/1392/10/14/101526_938.jpg

فکر کنم یک اشتباهی شده اینجا.

تیمسار ستاری افسر فایتر کنترلر بودند. یک افسر کنترل شکاری کاملا مجاز است که در صندلی عقب شکاری هایی مثل فانتوم و تامکت پرواز بکند زیرا اساسا کار صندلی عقب در این شکاری ها خیلی به استفاده مناسب از رادار باز می گردد.

در زمان جنگ بسیاری از افسران کنترل شکاری خلبانهایی بودند که در میانه راه خلبانی وا خورده بودند یا افسرانی بودند که دوره آواکس را دیده بودند و یا خلبانهایی بدوند که دوره F-16 را رفته بودند ولی دوره آنها نیمه کاره مانده بود و نیرو آنها را به نزدیکترین رسته که کنترل شکاری باشد منتقل کرده بود.

قبل از انقلاب پرواز افسر کنترلر شکاری در صندلی عقب هواپیما قسمتی از دوره فایتر کنترلر بود و طبیعتا تیمسار ساعتها پرواز کرده بوده حداقل در ایران. فایتر کنترلری که مثل یک شطرنج باز در حال بازی با جان خلبانها است و به آنها سرعت و زاویه و سمت و ارتفاع می دهد. باید بداند که شرایط پروازی چگونه است تا بتواند درک بهتری از کنترل شکاری در آسمان از روی زمین داشته باشد. یک عدد و فقط یک عدد اشتباه باعث می شود که شکاری خودی جلوی شکاری دشمن در بیاید و در این لحظه کار تمام است.

البته فایتر کنترلر ها خلبان نمی شدند و سولو پرواز نمی کردند ولی خیلی ساعت پرواز را باید در صندلی عقب پر می کرده اند. بعد از انقلاب کل سیستم آموزش نیم بند شد تا سریع به عملیات برسانند پرسنل را.

حالا در این گزارشات که همگی تیمسار را در صندلی عقب نشان می دهند به نظر من به این دلیل نیست که ایشان عشق پرواز بوده و دلش می خواسته خلبان بشود.البته که خیلی ها با همان جی منفی اولیه که از طرف استاد خلبان دریافت می کنند کلا آرزوی خلبانی را کنار می گذارند یا بیهوش می شوند و وا می خورند.

به نظر من ایشان در حال تست یک موضوع فنی مرتبط به رادار بوده و خودش می خواسته از نزدیک چک بکند.

من جوان که بودم مقالات ستوانسوم منصور ستاری را در ماهنامه نیروی هوایی می خواندم که همگی نشان می داد که خیلی الکترونیک بلد هست و سوادش از سواد موجود در نیرو بالاتر هست. بعدها فهمیدم که ایشان تحصیلات دانشگاهی در رشته برق را هم داشته است.

بنابراین عجیب نیست که برای چک یک موضوع فنی خودش رفته باشه درون کابین و پرواز هم کرده باشد. البته پرواز فرمانده نیرو در یک شکاری تعمیری برای پرسنل پروازی قوت قلب هم بوده حتما ولی این تیپ پروازها بیشتر بر می گردد به پروژه هایی که ایشان روی سیستمهای رادار دنبال می کرده است.

[colonel73 189]

طبق مستندات شهید ستاری آموزش خود رو بر روی تایپ بونانزا تکمیل کرده بودند و در حال آموزش دیدن روی ایرگارد بودند که متاسفانه اجل مهلت نداد و به قافله شهدا پیوستند.