hamedof

پیروزی های بدون جنگ آدولف هیتلر

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

اکثر مردم این طور گمان می کنند که آدولف هیتلر یک نابغه نظامی و فاتح در نبردها و جنگها بوده کسی که خارق العاده ترین پیروزیها را میادین جنگ با ابرقدرتهای غربی بدست آورده.
اما واقعیت این است که آدولف هیتلر نه تنها در پیروزی در جنگها نابغه بوده بلکه در پیروزی و فتح بدون جنگ هم نابغه بی نظیر بوده. و این چیزی است که غالب مردم از آن بی اطلاع هستند یعنی نبوغ آدولف هیتلر در فتح و پیروزی بدون جنگ.
در این سری مطالب که آنها را به قسمت تقسیم کرده ایم به این گونه که قسمت اول توضیح و مقدمه فتوحات بدون جنگ هیتلر ، قسمت دوم فتح اتریش بدون جنگ و قسمت سوم فتح چکسلواکی بدون جنگ است.
آدولف هیتلر در کتاب خودش نبرد من می گوید:
اولین هدفهای آلمان در آینده، آن دسته از ممالک اروپای شرقی است که اقلیتهای بزرگ آلمانی دارند، اتریش و چکسلواکی و لهستان، بویژه از این دسته اند.
پینوشت: پس از جنگ جهانی اول و شکست آلمان در جنگ، پیروزمندان جنگ که انگلستان و فرانسه در راس بودند برای تضعیف همیشگی آلمان ، بخشی از ایالتهای آلمان را به کشورهای همسایه آلمان مانند لهستان و چکسلواکی دادند که این امر باعث شد بسیاری از مردم ساکن این نواحی که آلمانی الاصل بودند و خون آلمانی داشتند تحت پرچم و کشوری دیگری در بیایند. اتریش هم که از دیر باز از نظر خونی و اصل و نصب بخش اعظم شان آلمانی محسوب می شدند. لازم به ذکر است خود آدولف هیتلر در اتریش به دنیا آمده و جز مناطق آلمانی نشین اتریش بوده.
هدف آدولف هیتلر از همان آغاز اتحاد همه مردم آلمان بود به طوری که در سال 1925 (14 سال پیش از آغاز جنگ جهانی دوم) در کتابش نبرد من متذکر شده بود که تمام مردم آلمانی باید متحد شوند و به زیر یک پرچم در آیند. لذا برای تحقق این هدف بزرگ آن استانهای آلمانی نشین کشورهایی که اقلیت آلمانی داشتند یعنی لهستان و اتریش و چکسلواکی باید مجددا به میهن خودشان یعنی آلمان باز می گشتند.
نخستین فتح بدون جنگ هیتلر، فتح اتریش بود. دو کشور آلمان و اتریش از قدیم دو کشور برادر خوانده گفته می شدند این دو کشور همسایه هستند و زبان رسمی مردم اتریش هم آلمانی است. و در جنگهای بسیاری همچون جنگ جهانی اول این دو کشور دوشادوش هم می جنگیدند.
دومین فتح بدون جنگ هیتلر، فتح منطقه سودت واقع در کشور چکسلواکی بود. سودت منطقه ای در چکسلواکی بود که اکثریت مردم آن آلمانی بودند که آن عده مردم آلمانی واقع در آنجا وضعیت زندگی نامناسبی داشتند و از سمت دولت چکسلواکی تحت فشار بودند.
در این سری مقالات که 3 قسمت هست و این قسمت نخست آن بود سعی خواهیم کرد در دو قسمت بعدی که مربوط به فتح اتریش و منطقه سودت چکسلواکی هست ، شما را با جزئیات و مراحل این الحاقها آشنا کنیم.

منبع:
[url="http://www.nazicenter.ir/2564/پیروزیهای-بدون-جنگ-آدولف-هیتلر-1.html"]http://www.nazicenter.ir/2564/پیروزیهای-بدون-جنگ-آدولف-هیتلر-1.html[/url]

[color=#4b0082]لینک منبع اصلاح و تاپیک منتقل شد. SHAHABESAGEB[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]پیروزی های بدون جنگ هیتلر (فتح اتریش)[/b]
فتح اتریش بدون هیچ جنگ و خون ریزی توسط هیتلر را می توان یکی از شاهکارهای سیاسی وی قلمداد کرد.

دو کشور همسایه آلمان و اتریش ازدیرباز چه از حیث فرهنگی و چه از حیث خونی آمیختگی فراوانی با یکدیگر داشته و دارند. هر دو به زبان آلمانی صحبت می کنند و به عقیده بسیاری مردم کشور اتریش اصالتا و از قدیم آلمانی بوده اند که در طی سالیان مرزها این مردم را از هم جدا کرده. لازم به ذکر است شخص آدولف هیتلر خود متولد و بزرگ شده اتریش بوده و چندین سال از عمرش را در وین پایتخت اتریش سپری کرده بود.
هیتلر در کتابش نبرد من گفته: ملت آلمان تنها در یک صورت به پیروزی نهایی خود دست می یابد که تمام ملت آلمان در اروپا با یکدیگر متحد شوند. بی شک یکی از منظورهای او مردم آلمانی اتریش بود .
اکنون می پردازیم به جزئیات بیشتر از اولین فتح بدون جنگ آدولف هیتلر یعنی اتریش.
سحرگاه روز یازدهم فوریه 1938 کورت فون شوشنیگ صدر اعظم اتریش به اتفاق وزیر خارجه خود وارد آلمان و ویلای شخصی آدولف هیتلر برای حل اختلافات دو کشور آلمان و اتریش شدند. استقبال از شوشنیگ دوستانه بود ولی وقتی سر میز مذاکره نشستند هیتلر ابتدا شروع به انتقاد از سیاست اتریش کرد و بدرفتاری با نازی های اتریش و باقی ماندن اتریش در جامعه ملل را پس از خروج آلمان از این سازمان دلیل سیاست خصمانه اتریش نسبت به آلمان تلقی کرد. هیتلر سپس گفت که اتریشی ها نیروهای نظامی خود را در مرز آلمان تقویت کرده و پل های ارتباطی دو کشور را مین گذاری نموده اند و مجموع این اعمال دلیل خصومت حکومت فعلی اتریش با آلمان است. سپس هیتلر خطاب به صدر اعظم اتریش گفت : “رایش (حکومت آلمان) امروز یکی از قدرتهای بزرگ اروپا و جهان به شمار می آید و من دیگر چنین وضعی را تحمل نخواهم کرد. تجهیزات دفاعی شما در برابر نیروهای آلمان پشیزی ارزش ندارد و ممکن است یک روز صبح از خواب بیدار شوید و سربازان آلمانی را در خیابانهای وین ببینید.”
فون شوشینگ سپس با حفظ خونسردی اش ضمن رد ادعای هیتلر درباره اینکه اتریش سیاست خصمانه ای نسبت به آلمان دارد در پاسخ به هیتلر گفت: “اتریش در دنیا تنها نیست و تجاوز به اتریش به معنی یک آغاز یک جنگ بزرگ است”
هیتلر با خنده ای گفت “خاطرتان جمع باشد آقای شوشنیگ، نه انگلیس، نه فرانسه و نه ایتالیا یک انگشت خود را هم به خاطر اتریش تکان نخواهند داد!” سپس به شوشنیگ اولتیماتوم داد که فقط تا بعد از ظهر همان روز وقت دارد خواستهای آلمان را تامین کند.
[url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/06/Kurt_Schuschnigg.jpg"]http://www.nazicente...Schuschnigg.jpg[/url]



ساعت چهار بعد از ظهر ریبن تروپ وزیر خارجه آلمان توافقنامه آماده شده ای را مقابل صدراعظم اتریش گذاشت و گفت این متن با نظر پیشوای آلمان تهیه شده و با امضای آن اختلافات ما حل خواهد شد. در این توافقنامه نوشته شده بود که دولت اتریش کلیه نازیهای زندانی را آزاد می کند و تشکیلات آنها را قانونی می شناسد. “آرتور سیس اینکارت” رهبر سازمان پان ژرمن (طرفدار وحدت با آلمان) با اختیارات کامل در اداره پلیس اتریش به وزارت کشور اتریش منصوب می گردد و وزیر دفاع فعلی اتریش هم که به خصومت با آلمان شهرت دارد جای خود را به یک وزیر دفاع معتدل می دهد. در مقابل این امتیازات از طرف دولت اتریش، آلمان پشتیبانی خود را از استقلال و تمامیت ارضی اتریش اعلام می داشت.
شوشنیگ حاضر به امضای این سند نشد. سپس صدراعظم اتریش همراه با وزیر خارجه اش نزد هیلر رفتند و هیتلر او را تهدید کرد که اگر همین امشب این سند به امضا نرسد تصمیمی را که باید بگیرد خواهد گرفت. هیتلر برای اینکه تهدید خود را کاملا جدی نشان بدهد ژنرال کایتل وزیر جنگ خود را احضار کرد و به او گفت که طرح عملیات نظامی در اتریش را تهیه نماید. پس از اندکی هیتلر به آنها گفت شما این توافق نامه را امضا کنید ولی اجرای آن را به موافقت رئیس جمهوری اتریش (میکلاس) موکول نمایید. اسناد با شرطی که به آن اضافه شده بود امضا شد، و هیتلر پس از گرفتن امضا از صدر اعظم اتریش به او گفت که حالا سه روز به شما مهلت می دهم که توافقنامه را به مرحله اجرا در اورید.
صدراعظم در بازگشت به کشور خود سه پیشنهاد در برابر رئیس جمهوری اتریش قرار داد: او را از کار برکنار کند و ب انتصاب یک صدراعظم جدید عملا توافقنامه ای را که او امضا کرده است باطل کند. استعفای او را بپذیرد و صدراعظم جدید را مامور مذاکرات تازه ای با هیتلر بکند و یا اینکه به توافقنامه ای که امضا شده است عمل نماید.
میکلاس رئیس جمهوری اتریش تماس های محرمانه ای را با دولت انگلستان، فرانسه و ایتالیا گرفت که نتیجه مورد نظر را به بار نیاورد و رئیس جمهوری اتریش سرانجام به اجرای قرارداد برچسدگان رضایت داد.
هیتلر پس از این اتفاق که بسیار موجب خوشحالی اش شده بود روز بیستم فوریه طی نطقی در مجلس رایشتاگ موضوع تشکیل آلمان بزرگ و وحدت دو ملت آلمانی زبان را که در واقع یک ملت هستند عنوان کرد.
صدراعظم اتریش که دولت اتریش را در خطر می دید با ارجاع استقلال یا پیوستن به آلمان به آراء عمومی موکول شود. و به همین جهت روز یکشنبه 13 مارس 1938 را برای انجام این رفراندوم در نظر گرفت و تبلیغات وسیعی را برای افزایش عمومی در این رفراندوم آغاز کرد.
این کار صدراعظم اتریش ، هیتلر را غافلگیر و عصبانی کرد ولی او کسی نبود که به این سادگی میدان را خالی کند. روز دهم مارس دو فرمان از طرف هیتلر صادر شد، فرمان نخست خطاب به کایتل وزیر جنگ برای تدارک عملیات نظامی سریع در اتیش و فرمان دوم خطاب به نازی های اتریش برای آغاز یک حرکت عمومی به منظور بر هم زدن طرح رفراندوم شوشنیگ بود. روز یازدهم مارس آرایش جنگی نیروهای آلمان در مرزهای اتریش آغاز گردید و در شهرهای اتریش نازیها با شعار “یک ملت.یک دولت.یک رهبر” دست به تظاهرات زدند.
ساعت 10 بامداد جمعه یازدهم مارس اولتیماتوم هیتلر به شوشنیگ ابلاغ شد: صدراعظم اتریش باید تا ظهر استعفا بدهد و تاریخ رفراندوم به دو هفته بعد موکول شود. با شرط دوم موافقت شد اما این برای آلمانها کافی نبود و هرمان گورینگ که از طرف هیتلر با وین مذاکره می کرد خطاب به وزیر کشور اتریش گفت که اگر تا دو ساعت دیگر کابینه استعفا ندهد و سیس اینکارت وزیر کشور طرفدار آلمان صدراعظم نشود نیروهای آلمان وارد خاک اتریش خواهند شد.
شوشنیگ از انگلستان استمداد کرد که چمبرلن نخست وزیر انگلستان به صدراعظم اتریش توضیه کرد از در مسالمت در آید و تلگرافی به این مضمون به شوشنیگ مخابره شد که دولت انگلستان نمی تواند در شرایط فعلی کمکی به اتریش بکند. با روابط خوب هیتلر و موسولینی هم از ایتالیا هم انتظار کمک نمی رفت و فرانسه هم که خود در معرض تهدید قرار داشت نمی توانست کاری بکند. پیش بینی هیلر درست از آب در آمد و هیچ کس انگشت خود را برای کمک به اتریش تکان نداد. شوشنیگ در یک پیام رادیویی در حالی که به زحمت جلوی گریه خود را می گرفت استعفای خودش را به مردم اعلام کرد. رئیس جمهوری اتریش استعفای شوشنیگ را پذیرفت ولی از تعیین سیس اینکارت به جانشینی وی خودداری کرد.
بعد از ظهر روز یازدهم مارس هیتلر فرمان نهایی حمله به خاک اتریش را صادر کرد و سحرگاه روز شنبه داوزدهم مارس نیروهای آلمانی بدون برخورد با کمترین مقاومتی وارد خاک اتریش شدند و با مقدماتی که از قبل از طرف نازی های اتریش فراهم شده بود در همه جا با استقبال پر شور و کف زدنها و پرتاب گل مواجه شدند.


[url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/06/Adolf_Hitler_in_Vienna.jpg"]http://www.nazicente...r_in_Vienna.jpg[/url]



[center]استقبال مردم اتریش از ورود آدولف هیتلر و الحاق آلمان بزرگ[/center]
هیتلر بعد از ظهر روز 12 ام مارس وارد اتریش شد و در نخستین مرحله دیدار از وطن اصلی خود به زادگاهش “برونو” رفت. از برونو تا شهر لینز که هیتلر روزگار نوجوانی خود را در آن بسر آورده بود مراسم استقبال پر شوری از هیتلر تدارک شد و پرچم های صلیب شکسته بر فراز هر ساختمان و مغازه ای در اهتزاز بود. هیتلر برای ایرد نطقی خطاب به مردم لینز در بالکن ساختمان شهرداری حاضر شد ولی هنوز چند کلمه ای نگفته بود که از شدت هیجان اشن از چشمانش جاری شد. روز 13 مارس هیتلر پیروزمندانه وارد وین شد. شهر غرق در پرچم های صلیب شکسته بود. هیتلر سپس به “لئوندینگ” رفت و دسته گلی نثار قبر والدین خود کرد و مدتبی بر سر گور آنها دعا خواند.
آن شب ضیافت با شکوهی برای هیتلر و همراهانش در هتل مجلل امپریال وین برگزار شد. از هیتلر مانند یک قهرمان فاتح در برلن استقبال شد. هیتلر روز دهم آوریل را برای مراجعه به آرای عمومی در “آلمان بزرگ” یعنی کشور واحد آلمان و اتریش تعیین کرد.
در روز مراجعه به آرای عمومی 99/73 درصد رای دهندگان اتریشی به نفع پیوستن اتریش به آلمان رای دادند که از نسبت رای دهندگان آلمانی (99/02 درصد) هم بیشتر بود.
هیتلر در آخرین سخنرانی خود قبل از اخذ رای در وین گفت: “من ایمان دارم که این اراده خداوندی بود که فرزندی از این سرزمین را به آلمان فرستاد تا موجبات پیشرفت و ارتقاء او را تا مقام رهبری آلمان قراهم ساخت تا بتواند روزی آلمان بزرگ را از پیوستن این دو کشور فراهم آورد”
هیتلر در جریان مسافرت خود در نقاط مختلف اتریش ملاقاتهای جالب دیگری هم داشت که از آن جمله ملاقات با معلم تاریخ خود پروفسور هومر و یافتن دوست صمیمی دوران جوانیش “کوبیزک” بود.

[url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/06/Adolf_Hitler_and_Nazi_leaders_Vienna.jpg"]http://www.nazicente...ders_Vienna.jpg[/url]



به دنبال مراجعه به آرای عمومی برای پیوستن اتریش به آلمان انتخابات برای تعیین نمایندگان مجلس بزرگ رایشتاگ نیز صورت گرفت و 99/8 درصد مردم آلمان و اتریش به نامزدهای انتخاباتی حزب نازی رای دادند.
منبع:
[url="http://www.nazicenter.ir/2609/پیروزی-های-آدولف-هیتلر-فتح-اتریش.html"]http://www.nazicente...-فتح-اتریش.html[/url]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=#4b0082]دوست عزیز لطفا از این به بعد لینک کامل منبع رو تو تاپیک قرار بدید[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=6]فتح چکسلاواکی [/size]

چکاسلواکی کشور جدید التاسیسی بود که پس از پایان جنگ جهانی اول در سال 1918 از تجزیه امپراطوری اتریش مجارستان پدید آمده بود. مردم این کشور از ملیتهای مختلفی متشکل شده بودند که از آن جمله بیش از سه و نیم میلیون نفر آلمانی ساکن منطقه سودت بودند. هیتلر همان طور که از قبل گفته بود منطقه آلمانی نشین کشور چک اسلواکی باید مجددا به خاک آلمان الحاق یابد.

هیتلر می دانست که اجرای نقشه های او در چک اسلواکی با مقاوتهای بیشتری نسبت به فتح اتریش روبرو خواهد شد و فرانسه و انگلستان ، و شاید شوروی در برابر اقدامات او برای انضمام تمام یا قسمتی از خاک این کشور به آلمان مقاومت خواهند کرد.

مطبوعات و رادیوهای آلمان با انتشار اخبار و گزارش های مربوطه به بدرفتاری با آلمانیها در چک اسلواکی و سیاست خصمانه رهبران چک اسلواکی نسبت به آلمان اعتراضات خودشان را اعلام می کردند.

دکتر بنش رئیس جمهوری چک اسلواکی نیز عصر روز بیستم می اعضای کابینه و شورای عالی دفاع را به تشکیل یک جلسه فوق العاده دعوت کرد و همان شب فرمان آماده باش نیروهای مسلح چک اسلواکی را صادر نمود و از سحرگاه روز شنبه 21 می نیروهای چک اسلواکی در مرزهای آن کشور با آلمان موضع گرفتند.

در پاریس دالادیه نخست وزیر فرانسه ، سفیر آلمان را فراخواند و به وی اخطار کرد که اگر آلمان قصد تعرض به خاک چک اسلواکی را داشته باشد فرانسه به موجب تعهداتی که در برابر حکومت چک اسلواکی دارد آرام نخواهد نشست. هندرسون سفیر انگلیس در برلین هم با ریبن تروپ وزیر خارجه آلمان ملاقات کرد و گفت اگر فرانسه برای پشتیبانی از چک اسلواکی وارد جنگ شود انگلستان هم ناچار وارد معرکه خواهد شد.

در یک هفته بعد اقدام تازه ای از طرف آلمان صورت نگرفت و مطبوعات غربی سکوت آلمان را چنین تعبیر کردند که هیتلر در برابر فشار و تهدید فرانسه و انگلیس عقب نشینی کرده و از فکر تجاوز به چک اسلواکی منصرف شده است.

در اوایل سپتامبر 1938 که کنگره سالانه حزب نازی در نورمبرگ تشکیل شد ، هیتلر در نطقی که روز 12 سپتامبر در مراسم پایانی کنگره ایراد کرد مسئله آلمانیهای مقیم چک اسلواکی را موضوع اصلی صحبت خود قرار داد و با اشاره به مسئله فلسطین که در آن موقع مطرح بود گفت ((ما در اینجا و در قلب آلمان اجازه نخواهیم نداد فلسطین تازه ای به وجود بیاید… اعراب بیچاره توانایی دفاع از حقوق خود را در برابر توطئه صهیونیستها ندارند، ولی آلمانیهای سودت تنها و بی کس نیستند و ما اجازه نخواهیم داد که حکام چک اسلواکی بیش از این به حقوق آنها تجاوز کنند.))

از فردای آن روز تظاهرات در سراسر منطقه سودت آغاز شد و نازی های سودت با پرچم های صلیب شکسته دست به راه پیمایی و تظاهرات خیابانی زدند. در عرض 24 ساعت در برخورد بین تظاهرکنندگان آلمانی و نیروهای انتظامی چک اسلواکی 21 نفر کشته شدند. هنلین رهبر نازیهای سودت فرمان اعتصاب عمومی صادر کرد و دولت چک اسلواکی در سرتاسر این منطقه حکومت نظامی اعلام نمود.

سربازان چکسلواکی در منطقه آلمانی نشین در حین حکومت نظامی
[url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/06/Czechoslovak_soldiers_in_Sudetenland.jpg"]http://www.nazicente...Sudetenland.jpg[/url]



روز 14 سپتامبر نویل چمبرلن نخست وزیر انگلستان تمایل خود را به گفتگوی رودر رو با هیتلر ابلاغ نمود و هیتلر با استقبال از این پیشنهاد چمبرلن را در ویلای خصوصی خود در برچسدگان دعوت کرد. در این مذاکره سه ساعته هیتلر خطاب به چمبرلن پیشنهاد داد ما می توانیم راه حلی بر اساس مراجعه به آراء عمومی مردم سودت پیدا کنیم که در پایان مذاکره چمبرلن گفت که درباره پیشنهادات هیتلر با همکاران خود و کشورهای دیگر مشورت خواهد کرد و در ملاقات بعدی پاسخ نهایی خود را به این پیشنهادات خواهد داد.

در چک اسلواکی دکتر بنش رئیس جمهوری این کشور آرام و قرار نداشت و در ملاقاتی با فرستاده دولت انگلیس گفت که انگلستان ما را رها کرده ولی ما نمی توانیم با هیتلر توافق کنیم. بنش پس از این مذاکره وزیر مختار شوروی را به حضور پذیرفت و از او خواست با مسکو تماس بگیرد و به این سوال او پاسخ دهد که آیا در صورت حمله هیتلر به چک اسلواکی شوروی به کمک این کشور خواهد شتافت؟ وزیر مختار شوروی بعد از ظهر همان روز پاسخ مثبت دولت شوروی را به دکتر بنش ابلاغ کرد. اما در نهایت با اصرار سران انگلیس و فرانسه با پیشنهاد رای گیری در منطقه سودت هم موافقت کرد.

چمبرلن صبح روز 21 سپتامبر برای دومین ملاقات با هیتلر رهسپار کولن نزدیکی ساحل رودخانه راین شد. چمبرلن با خوشحالی به هیتلر اعلام کرد که با پیشنهاد وی مبنی بر مراجعه به آراء عمومی مردم سودت موافقت شده اما هیتلر در پاسخ گفت ناحیه سودت باید برای جلوگیری ازادامه آزار آلمانی ها به آلمان واگذار شود و مراجعه به آراء عمومی و تعیین خطوط مرزی به بعد موکول گردد. هیتلر روز 26 سپتامبر را برای تخلیه سودت از نیروهای چک اسلواکی و روز 28 سپتامبر را برای انضمام به آلمان تعیین نمود.

پس از این مذاکره روز 26 سپتامبر چمبرلن مشاور خود “سر هوراس ویلسون” را با یک پیام خصوصی برای هیتلر به برلن فرستاد. مضمون پیام این بود که اگر هیتلر در روش خود تجدید نظر نکند امکان مصالحه ای وجود ندارد. ویلسون همچنین ماموریت داشت به هیتلر بگوید که فرانسه برای جنگ آماده شده و اگر فرانسه وارد جنگ شود انگلستان هم ناچار در کنار فرانسه و چک اسلواکی خواهد بود. ولی هیتلر با این توپ هم از میدان در نرفت و به فرستاده دولت انگلیس گفت اگر تا 48 ساعت دیگر شرایط او پذیرفته نشود نیروهای آلمانی به چک اسلواکی سرازیر خواهند شد!

هیتلر در این مقاطع ملاقاتها و روابط خوبی با ایتالیا و دوست سیاسی اش بنیتو موسولینی برقرار کرده بود. روز چهارشنبه 28 سپتامبر فرانسوا پونسه سفیر فرانسه در آلمان از هیتلر تقاضای یک ملاقات فوری کرد. سفیر فرانسه در حضور ریبن تروپ وزیر خارجه آلمان نقشه ای در برابر هیتلر گشود و از طرف دولت خود توضیح داد که حمله به چک اسلواکی به یک بحران عمومی در اروپا منجر خواهد شد و جنگ را اجتناب ناپذیر خواهد ساخت. سفیر فرانسه سپس گفت “اگر هدف شما بدست آوردن سرزمین های آلمانی نشین چک اسلواکی است این هدف شما بدون جنگ هم تامین خواهد شد و فرانسه آماده مذاکره برای حل این مسئله است.”

در همین هنگام سفیر ایتالیا با یک پیام فوری از طرف موسولینی به نزد هیتلر آمد و خطاب به وی گفت که موسولینی پشتیبانی کامل خود را از هیتلر و آلمان اعلام داشته ولی او هم پیشنهاد کرده است تلاش تازه ای برای حل مسالمت آمیز این مسئله به عمل آید.

کمی بعد موسولینی پیشنهاد کرد کنفرانس چهارجانبه ای با حضور خود او و مقامات انگلیس و فرانسه و آلمان تشکیل شود. که این کنفرانس به کنفرانس مونیخ مشهور شد.

چمبرلن ، دالادیه و موسولینی صبح روز پنجشنبه 29 سپتامبر وارد مونیخ شدند. قبل از اینکه هیتلر وارد جلسه شود چمبرلن و دالادیه با موسولینی به گفتگو پرداختند. موسولینی انگلیسی و فرانسه را در حدی که بتواند رفع احتیاج کند میدانست و با نخست وزیران انگلیس و فرانسه به زبان خود آنها صحبت می کرد.

کنفرانس در تمام ساعات بعداز ظهر، باستثنای چند ساعت تنفس برای صرف نهار و شام ادامه یافت و سرانجام در ساعت یک و نیم بعد از نیمه شب پیمانی که متضمن تخلیه چند مرحله ای منطقه سودت از طرف نیروهای چک اسلواکی از اول اکتبر و تشکیل یک کمیسیون بین المللی برای مراجعه به آراء همومی در این منطقه و تعیین خطوط مرزی جدید بود به امضا رسید. نمایندگان چک اسلواکی که سرنوشت آنها در این کنفرانس تعیین میشد حتی به عنوان ناظر به جلسه راه نیافتند و در حدود ساعت 2 بعد از نیمه شب در اتاق چمبرلن در هتل از مضمون قرارداد مطلع شدند.


صبح روز بعد چمبرلن در حالی که اعلامیه ای درباره دوستی انگلیس و آلمان و تعهد دو کشور درباره خودداری از جنگ علیه یکدیگر تنظیم کرده بود و می خواست ضمن خداحافظی با هیتلر آنرا به امضای هیتلر برساند عازم محل اقامت هیتلر شد. هیتلر پس از شنیدن ترجمه این اعلامیه بدون بحث و گفتگو آنرا امضا کرد و چمبرلن در حالیکه پیروزمندانه آن را تکان می داد با خوشحالی محل اقامت هیتلر را ترک گفت.

در لندن مردم از چمبرلن به عنوان یک قهرمان صلح که خطر جدیدی را از سر آنها دور کرده است استقبال کردند.

امیل هاشا رئیس جمهوری جدید چک اسلواکی که پس از استعفای دکتر بنش به این مقام انتخاب شده بود تصمیم گرفت شخصا به ملاقت هیتلر برود و با تعهد دوستی و همکاری با آلمان او را از مداخله بیشتر در مورد کشورش بازدارد.هاشا که به علت بیماری قلبی نمی توانست با هواپیما سفر کند و روز 14 مارس 1939 به اتفاق دخترش و وزیر خارجه خود با قطار عازم برلین شدند.

هیتلر در اولین صحبت ملاقاتشان گفت که دیگر نمی تواند رویه خصمانه رهبرات چک اسلواکی را نسبت به آلمان تحمل نماید. و هیتلر گفت که دیگر دیر شده و ساعت 6 بامداد یعنی 5 ساعت دیگر نیروهای آلمانی وارد چک اسلواکی خواهند شد. هیتلر سپس گفت تنها کاری که شما می توانید برای ملت و مملکت خود بکنید این است که به نیروهای کشورتان دستور بدهید در برابر ارتش آلمان مقاومت نکنند وگرنه نابود خواهند شد. سپس هیتلر از وی خواست که برای ادامه مذاکره و پاسخ به اتاق مجاور نزد تروپ و گورینگ بروند. در این اتاق ریبن تروپ وزیر خارجه آلمان متن قراردادی را که قبلا تنظیم شده بود و مفهوم آن تسلیم چک اسلواکی در برابر آلمان و موافقت دولت چک اسلواکی با استقرار نیروهای مسلح آلمان در آن کشور بود برای امضا در برابر هاشا گذاشت. هاشا پس از خواندن این قرارداد غش کرد و گورینگ که می ترسید مرگ این پیرمرد در کاخ صدر اعظم آلمان افتضاح بین المللی بزرگی برپا کند فورا دکتر مورل پزشک مخصوص هیتلر را خبر کرد. چند دقیقه بعد دکتر مورل وارد شد و با تزریق یک آمپول هاشا را بحال آورد. پس از اینکه هاشا حال عادی خود را بازیافت گورینگو ریبن تروپ به وی گفتند اگر دستور عدم مقاومت به نیروهای چک اسلواکی را صادر نکند مسئول کشتار هزاران نفر و انهدام شهرهای زیبای کشورش خواهد بود. گورینگ گفت هواپیماهای بمب افکن آلمان از صبح زود به پرواز در خواهند امد و خودداری وی از صدور دستور ترک مقاومت صدمات جبران ناپذیری به شهرهای چک اسلواکی وارد خواهد ساخت.

در جریان این گفتگوها ارتباط بی سیم با پراگ برقرار شد و هاشا در یک حالت بحرانی مقامات مسئول دولت چک اسلواکی را در جریان اوضاع گذاشته و از آنها خواست دستور ترک مخاصمه به نیروهای مسلح چک اسلواکی صادر کنند.

پس از آن هم رئیس جمهور چک اسلواکی قرارداد تسلیم کشور مزبور را به امضا رسانید.

پس از این ماجرا و با ورود نیروهای آلمانی به منطقه آلمانی نشین چک اسلواکی ، مردم آن منطقه با خوشحالی و احساس شعف فراوان از سربازان آلمانی و اینکه دوباره به آغوش کشورشان آلمان بازگشتند استقبال کردند.

[url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/06/German_people_in_Sudetenland.jpg"]http://www.nazicente...Sudetenland.jpg[/url]


[url="http://www.nazicenter.ir/2751/پیروزی-های-آدولف-هیتلر-فتح-چکسلواکی.html"]منبع[/url]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خواهش می کنم .... مطلب بدرد بخور زیاد دارم ولی کسی دیگه کاری به این چیزا نداره ! همه دنبال سایت اخبار می گردند
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right]بسیار بسیار کیف کردیم...دستت درد نکنه حامدوف[/right]

[right]استراتژی نظامی هیتلر در جوانب زیادی مخفی مونده و مطرح نشده...جای کار زیادی در این زمینه وجود داره[/right]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این سیاست های هیتلر دقیقا همون سیاست های همیگش و نحوه برخورد دنیای غرب هست در مسائل نظامی و سیاسی یعنی دیدگاهی پراگماتیستی و سیاست یه نحوه و نگرش غربی و هیتلر هم دقیقا در این قاعده بازی می کرده.
به نوع مذاکرات و تعهدنامه های این دو مطلب نگاه کنید می بینید که هیتلر از روش دیپلماسی و نظامی هزمان برای حمله استفاده می کرده.ابتدا آستانه تحمل ها رو می سنجیده سپس با استفاده از اعمال فشار داخلی به کشور مقابل توسط نیروهای طرفدار خودش طرح حمله رو مرحله به مرحله به عنوان عامل روانی در پیش می گرفته و همزمان برخورد عملی نظامی هم در دستور بوده و برای همین طرف مقابل شک نمی کرده که این اتفاقات خواهد افتاد(و اصولا می افتاده هم) در نهایت در برابر این فشار ها چاره فقط تسلیم بوده.

اما من فکر می کنم در حق تاریخ جنگ دوم جهانی خیلی ظلم شده و بدبختانه داره میشه عده ای این تاریخ رو یکطرفه به بدترین شکل ممکن دارن به سود خودشون می نویسن و این وسط نقش انگلیس به شدت برجسته هست.
اصولا آلمان نازی تبدیل به یک دیو شده و و ماشین آدم خواری و آدم کشی و طرف مقابل دنیای رحمت و روشنایی.نازی سنتر خوب کار می کنه این نوع فهالیتها البته با نگاه معقول و عادلانه به مسئله در نهایت فعالیتهای خوبی هست.


در آخر از جناب حامد تشکر می کنم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.