Recommended Posts

اگر اشتباه نکنم ایشون فرمان اعدام ایرانی ها رو داده بودند.
جهنم برشون مبارک باشه.
اگر درست یادم مونده باشه نماینده ی جناح وهابی های تندرو بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام

خدا را شکر و تشکر از دوستان که با این خبرشان کام تلخ بنده را تا چند روز شیرین کردند

دوستان ، در لینک زیر عصر ایران گفته که به احتمال زیاد شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز ، وزیر دفاع فعلی و استاندار سابق ریاض به عنوان ولیعهد جدید برگزیده خواهد شد.

این جانور دوپا پسر 25 از پسران ملک عبدالعزیز بنیانگذار پادشاهی عربستان است که احتمالا با حفظ سمت قبلی ، به عنوان ولیعهد نیز انتخاب خواهد شد

من فکر می کردم که این نایف آخرین برادر هست و بعد از مردن آن جنگ قدرت آغاز خواهد شد ولی مثل این که این خانواده ی سلطنتی جانشین کم نمی آورند بس که زاد و ولد دارند (( دست جوندگان را هم از پشت بسته اند ))

[url=http://www.asriran.com/fa/news/219388/%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%B9%D9%87%D8%AF-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DA%98%D9%86%D9%88-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%B9%D9%87%D8%AF-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA]لینک از سایت عصر ایران[/url]

دوستان کسی می دونه از پسران ملک عبدالعزیز بنیانگذار پادشاهی عربستان ، چند عدد دیگر موجود می باشد ؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=blue]این یک متن جالبه که دیروز جهان نیوز زده بود. فکر کنم از مرگ این بابا خبر داشتند :surprised: [/color]

=============================================
[b]
افشاگری ویکی‌لیکس درباره عربستان و آمریکا[/b]

26 خرداد 1391 ساعت 9:54

پایگاه ویکی‌لیکس تلگراف‌هایی را منتشر کرد که نشان‌دهنده توجه ویژه دیپلمات‌های آمریکا به چالش‌های انتقال قدرت در عربستان است.

به گزارش جهان به نقل از فارس، تلگراف‌های آمریکا نشان می‌دهد که این توجه از زمان ملک فهد آغاز شده و تا پس از روی کار آمدن عبدالله بن عبدالعزیز ادامه داشته است بخصوص اینکه سن فرزندان عبدالعزیز آل سعود موسس نظام سعودی در عربستان بالا رفته و نسل جدید در مرحله آتی بی‌شک به قدرت خواهد رسید و البته این تحول نگرانی آمریکا را به دنبال داشته است چرا که قدرت در عربستان، چشمان طماع زیادی را مقابل خود می‌بیند.

ثبات عربستان اهمیتی فوق‌العاده برای امنیت ملی آمریکا دارد

طبق منابع مطلع، با ظهور اولین نشانه‌های بیماری ملک فهد، سفارت آمریکا در ریاض توجهی ویژه به چگونگی انتقال قدرت در این خاندان کرد. در زمانی که سفارت آمریکا در ریاض در تلگرافی به شماره (95RIYADH5221 ) ابراز اطمینان بیشتری کرد که روند انتقال قدرت از طریق دور کردن ولی‌عهد عبدالله بن عبدالعزیز، پیچیدگی چندانی نخواهد داشت، تلگراف دومی از کنسولگری آمریکا در جدّه منتشر شد که در آن آمده است که اعضای خاندان حاکم تلاش کردند که ملک فهد را از کناره‌گیری از قدرت به سود ولی‌عهد خود عبدالله به دلیل بیماری در سال 1998 منصرف کنند.

این تلگراف به نقل از یکی از خبرنگاران سعودی و مسئول بلندپایه بازنشسته نقل می‌کند که بعد از آنکه شاه پس از سکته مغزی قدرت را تسلیم ولی‌عهد کرد، برادران سدیری ملک فهد و منسوبان ابراهیمی او بودند که شاه را به عدم کناره‌گیری متقاعد کردند.

طبق گفته این خبرنگار سعودی، فهد تلاش کرد که از قدرت کناره‌گیری کند اما اطرافیان او کوشش کردند که چنین چیزی رخ ندهد در حالی که تلگراف مذکور به نقل از برخی ناظران سعودی اعلام کرد که برخی وابستگان جریان ملک فهد نقش اصلی در سیاستگذاری دارند که ولی‌عهد تایید آن را بر عهده دارد و این کار را از طریق تحریک خواسته‌های نزدیکان ملک فهد انجام می‌شد.

این تلگراف از «دشمنان و متحدان» داخل خاندان حاکم سعودی سخن میگوید و اشاره می‌کند که بیشتر کسانی که با سفارت گفت‌وگو می‌کنند می‌گویند که سعود الفیصل متحد سرسخت عبدالله است و عبدالله نیز کاملا به او اعتماد دارد و در سیاست خارجی و مسائلی دیگر با او مشورت می‌کند. آنان می‌گفتند که احتمال دارد سعود الفیصل کار وزارت را بگذارد و مشاور عبدالله شود اگر عبدالله به قدرت برسد.

اما در خصوص خانواده سدیری‌ها، این تلگراف اشاره می‌کند که برخی ناظران گفته‌اند که اعضای خانواده سدیری عبدالله را بازی می‌دهند و کوشش می‌کنند در پشت پرده برای رسیدن به قدرت رقابت کنند. این تلگراف از یکی از ناظران نقل می‌کند که شاهزادگان سعودی اینگونه هستند: نایف بن عبدالعزیز [ولی‌عهد کنونی و وزیر کشور] شیفته [دستگاه] امنیت[ی] است. سلمان بن عبدالعزیز جاسوس دارد و هر کسی در کاخ پادشاهی جاسوسی دیگری را می‌کند.

طبق تلگرافی که ویکی‌لیکس فاش کرد: بندر بن سلطان بن عبدالعزیز که در آن دوره سفیر عربستان در آمریکا بود، «آدم آمریکاست» و اینگونه به او نگریسته می‌شود که او حافظ منافع آمریکا در عربستان است و اینجا [در عربستان] خیلی منفور است همچنین در خاندان حاکم. ناظران می‌گویند که «بندر میمون سیاه»ی است که هیچ گاه به دلیل اصل و نسب مادرش شاه نمی‌شود.

روی کار آمدن عبدالله بن عبدالعزیز

با روی کار آمدن عبدالله پس از مرگ ملک فهد، موضوع جانشینی از تلگراف‌های آمریکا کنار رفت تا اینکه دوباره در سال 2006 با صدور دستور شاه برای تشکیل هیئت بیعت مطرح شد. این اقدام سوالاتی را در خصوص میزان قدرت نظام جدید به تنظیم اختلافات قدرت در درون خاندان و تامین انتقال آسان قدرت پس از تغییر قواعد بازی مطرح کرد. بنابراین امتیاز مسن‌تر بودن به عنوان معیار اصلی برای نامزد احتمالی پادشاهی، اعتبارش کاهش یافت و این امر فضا را مقابل احتمالات کشمکش قدرت بین شاهزادگان سعودی باز کرد. امری که یکی از خبرنگاران سعودی را وا داشت [سند (09RIYADH1434 ) ] تا عربستان را کشوری توصیف کند که «در حال تحول» است و برای آینده خود با سوالاتی روبه‌روست. این خبرنگار اشاره کرده بود که روشن است که در 10 سال آینده رهبری جدید از نسل جدید شاهزادگان روی کار خواهد آمد و این امر کاملا نگران کننده است و هیچ کس نمی‌داند که این فرد کیست.

بر همین اساس، این تلگراف (06RIYADH8921 ) به طور مفصل به موضوعی پرداخت که نام برندگان و بازدندگان نظام جدید [عربستان] را بر آن نهاد. در این تلگراف خاندان سعودی به شرکت فورد موتور تشبیه شد که نام خانواده را بر خود گذاشتند و عربستان تنها کشوری است که نام خانواده را بر کشور گذاشت.

ولی‌عهد سلطان از اولین برندگانی نام برده شد که از آنان سخن گفته شد بخصوص پس از آنکه مشاهده کرد که طبق نظام قدیم شاه می‌توانست ولو به صورت نظری و در حد حرف سلطان، ولی عهد خود را تغییر دهد اما در نظام جدید جایگاه سلطان تحکیم شده است بخصوص پس از آنکه نظام سعودی در ماده سوم احکام هیئت بیعت احتمالات آینده را در نظر گرفته و احکامش شامل شاه و ولی‌عهد کنونی‌اش نمی‌شود.

اما بیماری سلطان بن عبدالعزیز ولی‌عهد شاه و اقامت طولانی او خارج از عربستان برای مدتی طولانی جهت درمان در آمریکا و طی کردن نقاهت، دیپلمات‌های آمریکایی را وا داشت تا از سناریوهای فوت سلطان در تلگراف شماره (08RIYADH1757) سخن بگویند. بخصوص اینکه در تاریخ عربستان تاکنون وارث قبل از رسیدن به تخت قدرت نمرده است و در نتیجه نمونه‌ای وجود ندارد که بتوان احتمالات آتی را در صورت مرگ سلطان پیش‌بینی کرد. در این تلگراف اعلام شده است که به احتمال زیاد فرزندان عبدالعزیز موسس سعودی زنده خواهند ماند و این خود، مانعی در راه انتقال قدرت به نسل جدید و نوادگان منتظر است.

این تلگراف توضیح می‌دهد که لیست نامزدها دارای شرایط ظاهری سه نفر از برادران ولی‌عهد را در بر می‌گیرد: نایف، سلمان و احمد معاون وزیر کشور. سلمان را رقیب جدی می‌دانستند اما بازیگران دیگری نیز وجود داشتند از جمله فرزند عبدالله که مشاور او نیز هست. همچنین مقرن بن عبدالعزیز رئیس دستگاه اطلاعات و مشعل رئیس هیئت بیعت و شاهزاده طلال. اما سفارت معتقد بود که هر یک از این افراد را بر خلاف اینکه صدایی قوی دارند (یعنی نفوذ زیادی دارند)، به دلیل قوانین پیچیده و قبیله‌ای مورد توافق آل سعود، نمی‌توان به تنهایی لقب خادم حرمین شریفین را داد. برای همین بازگشت ولی‌عهد (سلطان بن عبدالعزیز) به کشور پس از گذران دوره درمان در آمریکا سبب سوال کردن از قدرت او برای انجام وظایف رسمی‌اش نشد با توجه به اینکه بیماری‌اش بسیار جدی بود. حتی این شایعات نیز منتشر شده بود که سلطان به کشور باز می‌گردد تا پس از ناکامی در درمان سرطان،‌ در کشور خود بمیرد اما در این شایعات هم و تمایل وی برای کناره‌گیری از مسئولیت‌هایش تشکیک شده بود.

این تردید آمریکا به این بازمی‌گردد که اولا، آل سعود دوست ندارد سنت‌شکنی کند چه آنکه هیچ یک از ولی‌عهد‌های سابق تاکنون استعفا نداده بودند و دوما هیئت بیعت برای این تشکیل شده بود که در صورت مرگ، جانشین یا ولی‌عهد پیدا کند.

بر خلاف شاهزاده سلطان، تلگراف (06RIYADH8921 ) توضیح می‌دهد که با توجه به افراد خانواده حاکم که باقی مانده است، استعداد و نه اولویت سنی، تعیین کننده اصلی برای رسیدن به تخت شاهی است. این تلگراف اعلام می‌کند که پسران کوچکتر حتی نوادگان ملک عبدالعزیز امکان حقیقی تکیه زدن بر تخت شاه را دارند. شاهزادگان فرزند عبدالعزیز مرده‌اند. اینها احساس کرده‌اند که با فرزندان موسس سعودی مساوی‌اند. همچنین شاهزادگان از نسل فرزندان طرد شده مانند شاهزاده مشاری بن عبدالعزیز که یک دیپلمات انگلیسی را کشت یا سعد بن عبدالعزیز که پسرش ملک فیصل را ترور کرد، در هیئت بیعت حق رای مساوی با هر شخص دیگر دارد.

طبق این تلگراف، این تحولات جدید به نوادگان موسس سعودی که مناصب بلندپایه‌ای دارند، مانند محمد بن سعود، مشعل بن سعود، سعود بن فیصل، ترکی بن فیصل، محمد بن فهد، فیصل بن بندر، متعب بن عبدالله، خالد بن سلطان، فهد بن سلطان، بندر بن سلطان، محمد بن نایف و عبدالعزیز بن سلمان، انگیزه‌ای داد. همچنین سودبرندگانی هم خارج از خاندان حاکم هستند که این تلگراف به آنان نیز پرداخته است. به خصوص روند تحول سیاسی تدریجی در عربستان پس از آنکه دریافت هیئت بیعت گامی به سوی اصلاح سیاسی و ثبات بیشتر و عوض کردن قواعد شخصی با نهادهاست.

این تلگراف اضافه می‌کند که این امر، مورد قبول تاجران است که با یقین بیشتری به سرمایه‌گذاری می‌پردازند در حالی که تلگراف نقل می‌کند که لیبرالها اعتقاد دارند که با حل مسئله خلافت، ملک عبدالله به سراغ اصلاحات سیاسی می‌رود و بر همین اساس سفارت آمریکا در ریاض، معتقد است که عربستان با ثبات است و منافع ملی آمریکا را حفظ می‌کند و برای همین آمریکا نیز یکی از سودکنندگان است.

به موازات بهره‌برندگان، این تلگراف احتمال داد که کاهش اهمیت نقش عامل سنی و عدم اختیار شاه در تعیین جانشین خود، سبب می‌شود شاهزادگانی مانند مشعل بن عبد العزیز، عبد الرحمن بن عبد العزیز، ونایف بن عبد العزیز از ترتیبات جدید خرسند نباشند. شاهزاده مشعل که پیش از این بارها از حق خود تصاحب منصب ولایت‌عهده صحبت کرده و اعتراض کرده بود، در سایه تغییرات جدید تحقق آرزویش دشوار شده بود.

این تلگراف در عین حال از روند جبران غیرمستقیمی سخن گفت که شاهزاده مشعل [در قبال آنچه از دست می‌داد] به آن رسید به طوری که شرکت بین‌المللی او با شرکت‌های خارجی آلمانی و چینی بر سر طرح‌هایی اصلی در عربستان رقابت می‌کرد که ارزش آن به میلیاردها دلار می‌رسید.

آرزوهای شاهزاده مشعل در تلگلرافی دیگر که تاریخ آن 1995 به شماره (95RIYADH5405 ) است و تلگرافی که از اختلاف سنی مشعل بن عبدالعزیز سخن می‌گوید باز می‌گردد و سوالاتی مطرح می‌کند در آن دوره، از اینکه آیا از شاهزاده سلطان کوچکتر است و این قبل از آن است که شواهد مطمئن نشان داد که شاهزاده مشعل و عبدالمحسن بن عبدالعزیز از شاهزاده سلطان بزرگترند.

این تلگراف آورده است که شیخ عبدالمحسن التویجری به نقل از عبدالله [شاه کنونی] ولی‌عهد وقت نقل کرده است که وی از اینکه مشعل معاون دوم نخست‌وزیر وقت در سال 1982 شده است، بشدت ناراضی است که تصمیم آن را سه نفر با سرعت گرفته‌اند یعنی: فهد، عبدالله و سلطان که این مسئله هم سبب شد مشعل ناخرسندی خود را به بندر بن عبدالعزیز نشان بدهد که مسئله او را بر عهده داشت.

این تلگراف می‌افزاید که در سال‌های بعد مشعل به این نتیجه رسید که برادرانش او را فاقد ویژگی‌هایی می‌دانند که شاه باید داشته باشد که این تلگراف این ویژگی‌ها را ذکر کرده است: سعودی نبودن مادرش، سابقه کم‌رنگ او که کارمندی دولتی بوده و سوم آوازه جنجالی او. اما شاهزاده عبدالرحمن بن عبدالعزیز برادر تنی سلطان، و برادر تنی کوچک پس از ولی‌عهد کنونی، خود را نفر بعدی لیست انتظار می‌دید.

تلگراف شماره (09RIYADH1434 ) نشان می‌دهد که بر خلاف اینکه عبدالله بن عبدالعزیز [شاه کنونی] از لحاظ سنی در مرتبه دوم است، شانسش به دلیل سابقه‌ دولتی‌اش اندک است به طوری که تاکنون [یعنی آن زمان] دو بار از منصب خود که حاکم بوده کنار گذاشته شده و این امر قدرت او برای رقابت را زیر سوال می‌برد.

تلگراف شماره (07RIYADH296 ) به نقل از یک منبع مطلع از اتفاقات جاری در خاندان حاکم نشان می‌دهد که درگیری لفظی شدیدی میان شاهزاده سلمان حاکم ریاض که منبع اختلافات داخلی شمرده می‌شود، و برادرش عبدالرحمن بن عبدالعزیز درگرفته است و وی به ترتیب جانشینی جدید اعتراض کرد و سلمان از عبدالرحمن خواسته است که ساکت شود و به سراغ کار خود بازگردد.

در میان بلندپروازی‌های مشعل و اعتراضات برادرش عبدالرحمن، نایف بن عبدالعزیز وزیر کشور [ولی عهد کنونی] ظاهر شد که از زمان رسیدن ملک عبدالله به تخت شاهی آرزو داشت معاون دوم بشود و این متعلق به قبل از این است که این منصب از جانب شاه، اختیاری اعلام شود. تلگرافی دیگر اشاره می‌کند که نایف خیلی بر برادرش سلطان یا عبدالرحمن تکیه می‌کرد تا برایشان امکان انتخاب یکی از آنان برای منصب ولی‌عهدی به هنگامی که دیگری شاه شد، باشد اما با تشکیل هیئت بیعت، نایف آنچه آن را مسیر داخلی به سوی تخت شاهی می‌نامید از دست داد. با تحقق تمایل نایف در سال 2009 برای رسیدن به منصب معاون دومی، تلگراف‌های سفارت امریکا دیگر از تعیین او به این معنا که انتقال او برای خلافت برادرش سلطان حتمی است، سخن نمی‌گفت.

تلگراف (09RIYADH496 ) اشاره می‌کند که شاه پس از آنکه منصب مذکور از زمان به قدرت رسیدن خالی مانده بود، ناچار شد این گام را بردارد. بنابراین ولی‌عهد سلطان بن عبدالعزیز در همه اهداف و مقاصد ناتوان ماند و شاه هم می‌خواهد با خارج سفر کند و باید کسی باشد که مسئول باشد و نایف با توجه به سنش میان همه فرزندان عبدالعزیز و منصبش در وزارت کشور و با توجه به آدابی که وجود دارد، بهترین نامزد برای این کار است.

تلگراف شماره (09RIYADH482 ) جزئیاتی بیشتر نقل می‌کند و از محمد بن نایف معاون وزیر کشور [و فرزند وزیر کشور] نقل می‌کند که به سفیر آمریکا گفته است که نباید به پدرش از منظر جانشینی نگریسته بشود بلکه یک ضرورت اداری بوده است.. این سخن، دلیلی دیگری، که عدم گرایش سفارت آمریکا را به این اعتقاد تفسیر می‌کند که تعیین نایف در معاونت دومی شاه اشاره‌ای است به اینکه او «ولی‌عهد بعدی» است، در این اقدام شاه نمود یافت که وی همزمان با صدور دستور تعیین نایف در معاونت دومی، دستور تعیین مشعل بن عبدالله پسر خود در مقام حاکم نجران در مرز یمن را صادر کرد. این دستور پس از آن صادر شد که این منصب چند ماه به دلیل برکناری حاکم نجران که موفق نشد تنش ساکنان شیعی اسماعیلیه را آرام کند، خالی مانده بود.

سفارت تاکید کرد که این منصب [حاکم نجران] حساس است و این اقدام تعجبی برانگیخته است چرا که مشغل بن عبدالله 35 ساله جوان بود و بی‌تجربه و در آن زمان در وزارت خارج کار می‌کرد.

سفارت در تلگراف خود درباره تعیین نایف به معاون دومی شاه، می‌نویسد که ما به این تعیین به عنوان اقدامی که جبران‌کننده و برای رضایت گسترده محافظه‌کارانی باشد که با اصلاحات شاه مخالف هستند، گرایشی نداشتیم. در حالی که نایف در دیدی گسترده، یک محافظه‌کار به شمار می‌رود. این موضوع برای وزیری که توجه کاملش معطوف به تقویت نظام است، امری غافلگیرکننده نیست. سفارت می‌افزاید: بیشتر ناظران معتقد بودند که عبدالله ولی‌عهد سابق محافظه‌کارتر و مترجع‌تر از این بود که الان شاه است.

تلگراف شماره (09RIYADH1434) نشان می‌دهد که خاندان سدیری در کنار شاهزاده نایف، شاهزاده سلمان را نیز از میان فرزندان عبدالعزیز گزینه‌ای منطقی‌تر و بهتر برای رسیدن به تخت شاهی می‌دید. اما آنچه در واقعیت رخ میداد اینطور نبود. زیرا او برادر تنی شاهزاده نایف بود. این تلگراف می‌گوید که اگر برای تاریخ این امکان وجود داشت که چگونگی رقم خوردن تحولات را راهنمایی کند، احتمال داشت که سایر اعضای خاندان را با این مسئله مخالف کند که احتمال وجود دو شاه متوالی از سدیری‌ها وجود ندارد اگر نایف به تخت شاهی برسد.

با این حال، تلگراف (06RIYADH8921 ) به نقل از برخی مسئولان اعلام می‌کند که اعتقاد داشتند حاکم ریاض سلمان بن عبدالعزیز از احترام کافی برخوردار است تا در انتخابات در هیئت بیعت پیروز شود اما شاهزاده احمد بن عبدالعزیز، طبق اعلام این تلگراف زیر سایه نایف کار میکند چرا که معاون وزیر کشور [نایف] است. این تلگراف اشاره می‌کند که وی کوچکترین عضو هفت نفره سدیری‌هاست که ممکن است نامزدی او با اعتراض افرادی روبه‌رو شود که به متمرکز شدن قدرت در این شاخه از خاندان اعتراض دارند.

خارج از دایره برادران سدیری، شاهزاده صطام که معاون امیر منطقه ریاض است، طبق گفته تلگراف آمریکایی، نامزدی پنهان است و او با دنبال کردن شاهزاده سلمان به دنبال ارتقاء دادن جایگاه خود است در حالی که شاهزاده مقرن رئیس دستگاه اطلاعات در این تلگراف فرد مبهم توصیف شده که همیشه همراه پادشاه است و او را برای تخت شاهی نامناسب می‌بینند به دلیل اینکه مادرش یمنی است اما این تگلراف احتمال داد که اگر شرایطش فراهم شود، نسب مادرش چندان مشکلی ایجاد نخواهد کرد.

به دنبال بلندپروازی تعدادی از شاهزادگان سعودی، سفارت به این تحلیل رسید که هیئت بیعت تغییری در ماهیت حکومت عربستان ایجاد نخواهد کرد چرا که این هیئت برای این هدف اصلی تشکیل شد که مانع اختلافات و کشمکش‌های جانشینی شود که می‌توانست عربستان را تهدید کند بخصوص اینکه بسیاری از شاهزادگان سعودی پا در سن گذاشته‌اند حال آنکه تهدیدهای منطقه‌ای برای عربستان افزایش یافته است برای همین سفارت معتقد بود که نظام جدید آماده شده برای تسهیل روند انتقال قدرت از فرزندان عبدالعزیز به نوادگان بااستعدادتر نه به افراد مسن‌تر.

در نهایت، سفارت آمریکا به این نتیجه رسید و تاکید کرد که روند انتقال قدرت در عربستان دارای تاریخی مقاوم در برابر دخالت خارجی است و اگر تاریخ می‌توانست نقش هادی را داشته باشد، هر نامزدی که ظهور می‌کرد می‌توانست بر حمایت برادران خود تکیه کند و اولویت نخستش تقویت موضعش برای ضمانت استمرار دولت آل سعود بود. علاوه بر این، هر پادشاهی در آینده برای حمایت منافع عربستان از طریق شراکت تعیین‌کننده با آمریکا تلاش می‌کرد.

تلگراف (07RIYADH296 ) مناقشات و اختلافات داخل خاندان حاکم عربستان را طی سالهای گذشته که فقط به قانون بیعت محدود نمی‌شود، ظاهر کرد. و این وقتی رخ داد که خاندان حاکم عربستان را یک خانواده توصیف کرد که در عین حال حزبی سیاسی نیز هست. این تلگراف از تلاش شاهزاده سلمان و نایف برای رویارویی با شاه در خصوص حرکت به سوی کاستن از امتیازات و مشخصا روند اختصاص اراضی سخن به میان می‌آرود که برخی شاهزادگان در پشت این روند سودهایی در حد چندین میلیون دلار کسب کردند و همین ولی‌عهد سابق یعنی سلطان را واداشت تا در کنار شاه بایستد. وی به برادرانش تاکید کرد که به چالش‌کشیدن شاه خط قرمز اوست و بر ثبات و امنیت داخلی که آن را هدف اصلی خاندان حاکم دانست، تاکید کرد و افزود: اگر عبدالله را به چالش بکشیم کار به کجا خواهد رسید؟

سفارت آمریکا به نقل از یکی از منابع خود تحلیلی را از گام سلطان در بیان این حرف که «ملک عبدالله خوب و حکیم» است «اما سلطان باهوش و زیرک» است، اعلام کرد و افزود که آنچه ولی‌عهد گفت نشان می‌دهد که او شاه را حمایت می‌کند یا حداقل این است که آشکارا با اقدامات اصلاح‌گرایانه شاه مخالف نیست و از آنجا که عبدالله شاه است و خودش ولی‌عهد، بنابراین با استقامت در پشت سر رئیس خود می‌ایستد.

تلگراف به نقل از منابع مطلع در سال 2006 اعلام کرد که پیش‌نویس اولیه سیستم هیئت بیعت حاوی اعطای حق رأی در هیئت به برخی مفتی‌های سعودی مانند عبدالعزیز الشیخ و صالح بن حمید رئیس مجلس شورا بود بدون اینکه این رویکرد مجالی برای تنفس بیابد.

در حالی که سفارت در در نظرگرفتن این نکته که برخی معتقدند عدم سهیم کردن افرادی غیر از خاندان حاکم در هیئت بیعت مانع شراکت تاریخ آل سعود و نهاد دینی در عربستان است، تردید کرده است، اما سفارت تاکید کرد که روشن است که به دانشمندان نقشی اساسی برای تعیین شاهان آینده داده نشده است و نهاد دینی در عربستان پس از این تصمیم در مقابیسه با دموکرات‌ها نامیدتر شده است.

ناگفته نماند که سیستم هیئت بیعت به اعضای خود این حق را می‌دهد که شاه را مجبور کنند اختیارات خود را در صورت بیمار شدن یا دعوت برای بیعت ولی‌عهد به عنوان شاه در صورت تایید گزارش پزشکی مبنی بر ناتوانی همیشگی از اجرای وظایف، به ولی‌عهد منتقل کند و حتی اگر ناتوانی شاه و ولی‌عهد او محرز و ثابت شود، شورای حکومتی موقتی تشکیل شود تا مقدمات انتخاب پادشاه جدید صورت بگیرد.

کد مطلب: 228522

آدرس مطلب: http://www.jahannews.com/vdcirvarrt1arw2.cbct.html
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسیار خبر خوش و مسرت بخشی بود ...

ان شاالله سلطانشونم پشت سر ولیعهدش تخت سلطنت رو گلاب بده !!! :surprised:
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ولیعهدش دوباره مرد.. اما این ملک عبدالله انگار نمی خواد بمیره :surprised:
امیدوارم این بار دیگه دولتمردان ما نامه های محبت آمیز ننویسند و سریع وزیر امور خارجه رو نفرستند دست بوسی کسایی که به خون ما تشنه هستند !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ما که از همینجا در مراسمش شرکت میکنیم

پسر اون اهنگ بندریه رو بذار ببینم
:surprised: :mrgreen: icon_eek :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آغاز جنگ قدرت در خاندان حاکم سعودي
در پي اعلام خبر مرگ نایف بن عبدالعزیز ولی‌عهد رژيم سعودي از سوي اداره سلطنتی عربستان، جنگ قدرت داخلي بين شاهزادگان آل سعود براي تصاحب اين منصب که معمولاً در اختيار يکي از فرزندان عبدالعزيز قرار مي‌گيرد آغاز شد.

به گزارش مشرق به نقل از العالم، "نایف بن عبدالعزیز” یکی از هفت عضو باقی مانده خانواده "السدیری” بود که همه آنان از فرزندان "ملک عبدالعزیز بن سعود” هستند.

"نایف بن عبدالعزیز” در سال ۱۹۳۳ در شهر طایف به دنیا آمد و پست‌های زیر را در زمان حیاتش احراز کرد:
- استاندار ریاض از ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۴ ميلادي
- معاون وزیر کشور در سال ۱۹۷۰ ميلادي
- رئیس شورای عالی اطلاعات در سال ۱۹۷۰ ميلادي
- وزیر کشور از سال ۱۹۷۵ ميلادي تا کنون.

پس از مرگ فهد در آگوست ۲۰۰۵ ميلادي و به قدرت رسیدن ملک عبدالله، نایف سومین شخصیت قدرتمند عربستان به شمار می‌آمد، اما در خصوص جانشینی او پنجمین گزینه محسوب شد.

نایف در مقایسه با سلطان بن عبد العزیز، ولی‌عهد متوفی و برادر بیمار و مریض خود نقش فعال‌تری در اداره امور پادشاهی عربستان داشت، با این‌که بسیاری از مسؤولیت‌های وزارت کشور را به "احمد بن عبدالعزیز”، برادر و معاونش و "محمد بن نایف” پسرش سپرده بود.

نایف علاوه بر این‌که سمت وزیری کشور عربستان را برعهده داشت، حدود ۲۰ منصب رسمی و افتخاری دیگر را نیز یدک می‌کشید که مهمترین آنها ریاست افتخاری شورای وزیران، ریاست کمیته عالی حج، ریاست کمیته مبارزه با مواد مخدر، ریاست شورای عالی مقابله با بحران، ریاست شورای عالی امور اسلامی و عضویت در شورای بیعت بود.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/128592/آغاز-جنگ-قدرت-در-خاندان-حاکم-سعودي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]با سلام

خدا را شکر و تشکر از دوستان که با این خبرشان کام تلخ بنده را تا چند روز شیرین کردند

دوستان ، در لینک زیر عصر ایران گفته که به احتمال زیاد شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز ، وزیر دفاع فعلی و استاندار سابق ریاض به عنوان ولیعهد جدید برگزیده خواهد شد.

این جانور دوپا پسر 25 از پسران ملک عبدالعزیز بنیانگذار پادشاهی عربستان است که احتمالا با حفظ سمت قبلی ، به عنوان ولیعهد نیز انتخاب خواهد شد

من فکر می کردم که این نایف آخرین برادر هست و بعد از مردن آن جنگ قدرت آغاز خواهد شد ولی مثل این که این خانواده ی سلطنتی جانشین کم نمی آورند بس که زاد و ولد دارند (( دست جوندگان را هم از پشت بسته اند ))

[url=http://www.asriran.com/fa/news/219388/%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%B9%D9%87%D8%AF-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DA%98%D9%86%D9%88-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%B9%D9%87%D8%AF-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA]لینک از سایت عصر ایران[/url]

دوستان کسی می دونه از پسران ملک عبدالعزیز بنیانگذار پادشاهی عربستان ، چند عدد دیگر موجود می باشد ؟؟[/quote]

چیزی که زیاد داشت ملک عبدالعزیز زن و بچه بود!
هنوز با ملک عبدالله 18 تا از پسران ملک عبدالعزیز زنده هستند!
http://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A3%D8%B3%D8%B1%D8%A9_%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B2%D9%8A%D8%B2_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86_%D8%A2%D9%84_%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تامرگ ملک عبدالله ملعون باید صبر کرد....

اندکی صبر صبر صبر ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
واقعا دوستانی که اینجان خودشون مسلمون میدونن که اینجوری پشت سر یه مرده حرف میزنن؟
از کجا میدونین که میره تو جعنم که فحش و بد وبیراه پشت سرش میدید
واقعا انتظار پنین برخوردی از یه بچه مسلمون میره؟؟؟؟؟؟ :surprised: :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]واقعا دوستانی که اینجان خودشون مسلمون میدونن که اینجوری پشت سر یه مرده حرف میزنن؟
از کجا میدونین که میره تو جعنم که فحش و بد وبیراه پشت سرش میدید
واقعا انتظار پنین برخوردی از یه بچه مسلمون میره؟؟؟؟؟؟ :surprised: :mrgreen:[/quote]
چون 37 سال وزیر کشور عربستان بود که فقط یکی از اقداماتش این بود 400 نفر از زوار ما را کشت!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]واقعا دوستانی که اینجان خودشون مسلمون میدونن که اینجوری پشت سر یه مرده حرف میزنن؟
از کجا میدونین که میره تو جعنم که فحش و بد وبیراه پشت سرش میدید
واقعا انتظار پنین برخوردی از یه بچه مسلمون میره؟؟؟؟؟؟ :surprised: :mrgreen:[/quote]
حالا شما از کجا میدونی که یزید میره توی جهنم
یا معاویه
یا ... ( البته اگه نگی اونا هم نمیرن تو جهنم )

دوست عزیز اعمال انسان ها جایگاهشون رو تعیین میکنه
شما میدونی وهابیا دارن چکار میکنن
یه نگاه به عراق و سوریه بنداز
این همه شیعه رو قتل و عام کردن
این اقایی که داری براش طلب مغفرت میکنی از افرادی هست که شدیدا از وجود وهابیت حمایت میکنه و این یعنی دستش تو کاره ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط EBRAHIM
      IRIS و پدید آمدن برنامه فضایی ایران (قسمت اول )

      مدتیست که از رسانه های جهانی،خبرهایی به گوش میرسد که ایران در حال تولید موشکی است که توانایی حمل ماهواره به فضا دارد.آيا چنين چيزي امكان دارد؟آيا اين ماجرا يك بلوف سياسيست يا حقيقت دارد؟
      دوستان از نظرات مفيد خودشون دريق نكنند امیدوارم مبحث جالبی شود.
      با تشكر



      چند نکته قبال از خواندن مقاله :مطمئنا نظرات نویسنده با نظرات مترجم یکی نیست!!!
      در این مقاله موشک IRIS معادل موشک شهاب 3 دی فرض شده که آن هم به نوبه خود معادل موشک نو دونگ کره شمالی را در اختیار گرفته
      موشک IRIS ویا شهاب 3 دی اولین موشک ماهواره بر سبک ایران فرض شده اند (پراکنده بودن اطلاعات اجازه سخن قطعی را نمیدهد )
      موشک شهاب پنج معادل تائه دو پونگ دو کره شمالی فرض شده (البته از سوی نویسنده آن که آمریکایی هستند ) و عنوان اولین ماهواره بر سنگین ایران را بر دوش میکشد
      =============================================

      نخستین ظهور موشک ماهواره بر IRIS/IRSL-X-1

      با وجود ادعاهای ایران مبنی بر عدم بالابردن برد شهاب 3 دولت ایران در حال حاضر مشغول به ساخت و توسعه نخستین ماهواره بر خود موسوم به IRIS میباشد .
      پرتابگر ماهواره IRIS در ظاهر دارای ترکیب ساختمانی از موشک بالستیکShahab3 است که در مرحله اول از طراحی
      ان بهره میبرد و در مرحله دوم پرتابگر دارای دوقسمت موتور جامد و نیز محل حمل ماهواره (قسمت سوم) توسط پرتابگر است که قطر این مرحله از مرحله اول کمی بیشتر است و میتواند ماهواره های مخابراتی و علمی را در مدار زمین قرار دهد .
      .پرتابگر IRIS با پیکر بندی انجام شده بر روی آن پرتابگریست ایده آل به عنوان کاوشکر یا موشک اکتشافی که میتواند برای حمل کلاهک جنگی و یا توسعه کلاهک های فضایی قابل بازگشت و یا در نهایت برای ارسال محموله های علمی به فضا مورد استفاده قرار گیرد .البته این پرتابگر درحال حاضر نمیتواند ماهواره ها و یا محموله های با جرم بالا را به سمت مدار پرتاب کند . مگر اینکه مرحله سومی نیز به آن اضافه شود تا تبدیل به یک پرتابگر سنگین گردد .
      با توجه به آزمایش موشک چند مرحله ای شهاب 3 نویسنده بر این عقیده است که در صورتی که پرتاب آز مایشی موشک Shahab-3D نخستین پرواز آزمایشی پرتابگر IRIS باشد در آن صورت پرتابهای موشک های
      Shahab - 5 دومین و سومین مرحله از برنامه ساخت یک پرتابگر ماهواره ای است که ایران ادعا دارد در حال توسعه آن است .
      اولین تصویر از موشک IRIS در یکی از نمایشگاههای هوا و فضای ایرانیان در اندازه یک ماکت یک متری به نمایش گذاشته شد . نویسنده ادعا دارد که تستهای ناموفق پرتابی این موشک علت اصلی به تاخیر افتادن توسعه موشک حامل پرتابگر شهاب 5 تا کنون بوده است ولی با تردید بیان میکند که فقط زمان قادر به روشن ساختن این مطلب میباشد .

      نویسنده مقاله ادعا دارد که اختمال توسعه نوع جدیدی از موشک های بالستیک از روی این نسخه پرتابی با نامهای جدیدتر از Shahab - 3d وجود دارد ، ونیز باتوجه به موتور سوخت جامد مورد استفاده در مرحله فوقانی و نیز تمام اطلاعاتی که از موشک شهاب 3 در اختیار است ، طراحی نمایش داده شده از IRIS یقینا طرحی مناسب با استفاده از طراحی موشک بالستیک شهاب 3 است . هرچند که پرتاب این سیستم آزمایشی پیشرفته که پیش از این در غرب و شرق مورد استفاده قرار گرفته و از متدهای غربی و شرقی نیز برای توسعه استفاده کرده برای ملل چیز چندان غیر عادی نخواهد بود ، ولی به سرعت بخشیدن برای توسعه اولین ماهواره بر سنگین ایران قبل از پرتاب کمک شایانی خواهد کرد .
      نویسنده در ادامه با بیان شباهت موجود بین شهاب 3d و نسخه های دوم و سوم موشک تائه دو پونگ کره شمالی این پرسشها
      را مطرح میکند که آیا شهاب 3D میتواند نسخه اصلاح شده از ماهواره بر ایرانی IRIS باشد که تست نخست خود را سپری کرده است ؟ آیا این موشک همان نسخه بالستیک فضایی از موشک تائه دو پونگ 2 کره شمالی وترکیب ماهواره بر شهاب 5 است و یا اینکه موشک بالستیکی ساخت ایران است ؟
      شاید تاحد زیادی بتوان گفت که ایران در حال همکاری با کره شمالی برای ساخت نسخه دوم و سوم ماهواره بر شهاب 5 است و هر دو در انجام این طرح مشارکت جدی دارند. کره شمالی که در سال های پایانی قرن 20 نسخه جدید و بهسازی شده ای از موشک تائه دو پونگ 1 را آزمایش کرده بود در بین 26 Juan و 2 Julay سال 2001 نخستسن نمونه پرتابی از موشک تائه دو پونگ دو را برای پرتاب بر روی سکوی تاسیسات پرتاب خود قرار داده بود .
      این کاملا واضح است که موشک شهاب 3 دی چند ثانیه پس از پرتاب و قبل از پایان مرحله اول در اولین تست خود در آسمان منفجر شد . با وجود طراحی متناسب موتور سوخت جامد آن و نیز پوشش آیرو دینامیک موشک متاسفانه انفجار باعث جلوگیری از آزمایش این قسمت ها گردید . در کل باید به این نتیجه رسید که در صورت تداوم برای ساخت و تکمیل شهاب 5 گلی به یاد ماندنی برای مردم ایران در بخش فضا به ثمر خواهد رسید .


      ========================================
      اما مشخصات موشک IRIS

      حد اکثر بار قابل حمل توسط کلاهک موشک (کیلوگرم ): 760-987-1,158 بار فضایی و یا کلاهک جنگی .
      حداکثر برد ( کیلومتر ) : 1500
      تعداد مراحل : 2
      قطر موشک (متر ) : 1.32 - 1.35 – 1.85
      ارتفاع موشک : 17.1 متر
      وزن در حالت پرتابی سبک : 16000 کیلوگرم
      وظیفه : برای پرتاب محموله های فضایی علمی و تحقیقاتی و نیز ماهواره ها

      اطلاعات مربوط به مرحله اول موشک
      ارتفاع : 14 متر
      قطر : 1.32 – 1.35 – 1.85 متر
      جرم :15092 کیلوگرم
      تراست : موثر 26051 کیلوگرم بر فوت مربع - واقعی 26,760-26,600 کیلوگرم بر فوت مربع
      زمان سوخت : 110 ثانیه
      نوع سوخت : TM-185 (20% Gasoline + 80% Kerosene)
      نوع اکسید کننده : AK-27I (27% N2O4 + 73% HNO3 + Iodium Inhibitor)
      جرم سوخت :12912 کیلو گرم

      اطلاعات مربوط به مرحله دوم موشک
      ارتفاع : 3 الی 4 متر در کل
      قطر : 1.3 ای 2 متر
      وزن : نا معلوم
      تراست موتور : نامعلوم
      مدت زمان سوخت : 100 ثانیه
      نوع سوخت : جامد

      لطفا اگر کسی تصویری از این پرتابگر داره در تاپک قرار بده

      ادامه دارد ..........
      ======================
      منبع خبر:وبلاگ هوانوردی قرن 21
    • توسط MR9
      آیین معارفه فرمانده جدید سپاه قدس 
       

       
      آیین معارفه فرمانده نیروی قدس سپاه برگزار شد
       
       
      پی نوشت :
       
      1- تاپیک جدید اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران با مراسم معارفه فرمانده جدید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
      2- لینک تاپیک نخست در بند ذیل
      2- اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران I
  • مرور توسط کاربر    1 member