Recommended Posts

آفرين به اين دولت خداجوي و حق شناس كه تا آمريكا صداش كرده دم تكون داده!
يكي از دوستان من بعد از تصويب قطعنامه كلي از لبنان شاكي شده بود! براش توضيح دادم همين كه دم تكون نداده كليه! بلاخره اينام دارن ياد ميگرن بله رو حداقل دفعه اول ندن! icon_question
البته با اين چند دستگي بين رييس جمهوري و نخست وزيري و مجلسي كه اونا دارن واقعا بايد به حسن اعلام بي طرفيشون آفرين گفت!!!!! icon_idea

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]در مملكت كه حرف زدن ماليات نمي خواهد و براي هيچ حرفي مسيوليت پذيري وجود ندارد نفس كمتر بكش و اون دنيا رو دودستي بچسپ!‌كسي لال بودن رو بد نميدونه[/b]! icon_idea «دكتر embassador» icon_question

جناب اپرا من هم در اقدامي هماهنگ با آقاي مسعود(با اجازه جهت ورود به حريم خصوصي!‌در صورت عدم تمايل بنده عنوان مخاطبم رو اصلاح ميكنم!) دوست داشتم مخاطبتون رو بشناسم همراه با دليل!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله اقای ندای وظیفه با شما بودم این حرف شما نوعی توهین بود که یعنی ما هیچی حالیمون نیست و......
بله کسی که نمی تونه بین حرف و عمل نقبی پیدا کنه باید هم به این گفتمان برسه و بعد هم همه رو نفهم بدونه.

هشت سال خواستن با ترازوی هانینگتون و مارکس و لنین و فوکویاما ایران رو وزن کنن حزب درست کردن جناح درست کردن تعاریف جدید از نوع غربی اوردن حرکت مدنی به تعریف غرب رو درست کردن و هزار کار دیگه که کلش برای این بود که ما هم مثل غرب رفتار کنیم اول مردم نفهمیدن چی شد چون با اسم امام و رهبر شروع کردن بعد کم کم نقابها برداشته شد و همه فهمیدن چه خبره و پسشون زدن بعد رفتن نشستن که بله مردم ایرانم نمی فهمن و.....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]نكته قشنگي بود!
اما چرا بايد يه عده بخوان كه ما مثل غرب رفتار كنيم؟
چون در غرب آزادي هست و هركسي روسري باشه رو به اداره و مدرسه و دانشگاه راه نميدن؟
چون در غرب هيچ گرسنه و فقيري وجود نداره و فقط به زعم سازمان FAO تعدادمبتلايان به سوء تغذيه در غرب از آفريقا بيشتره!(با تشكر از سركار خانم باربي به جهت تلاشهاي بي وقفه و بي دريغشون)
چون در غرب هيچ كس بي خانمان نيست؟ فقط تو هر سرما و يخبندوني چندين تا كشته ميدن مرتب و آمارش در ميره1
چون در غرب هركس هر چه دوست داره حرف ميزنه و كسي هم كاريش نداره؟ امر به معروف و نهي از منكر هم نيست! فقط بابت هر جمله اي كه از طرف ثبت بشه و مخالف شخصي يا ارگاني باشه يك هفته تشريف ميبرن دادگاه و غرامت مربوطه رو در صورت عدم اثبات دلايل حرفش مي پردازه! ( مااينجا هممون كارشناس در كليه موارد علمي به صورت مادرزاد هستيم، چشم دوزخي هم كه داريم، پس نظرمون حكم وحي رو داره و هر تفكري عليه ما [color=green]چيز[/color]ه!
در غرب همه روشنفكر هستن ولي ما اينجا فقط روحاني يا بسيجي ، نانوا، جوشكار، رفتگرو ...كلا هرچيزي غير از[color=green] روشنفكر [/color]داريم و اصولا خاموش فكريم!
در غرب اسمشان غربي هست!‌اين كلمه خودش كلي كلاس داره!!!! ما اينجا كلا شرقي هستيم! icon_idea
در غرب هر حرفي ميزنن يا اولش يا آخر به يك ايسم ميرسه اما ما آخر حرفامون يا الهي ميشه يا اسلامي يا مردمي!
در غرب مردم موهاي بور دارن با چشمان رنگي! اينجا موها و چشمها اكثرا مشكي و قهوه ايست!‌بازار رنگ مو و لنز رنگي داغ است!
در غرب همه روستاها وضعشان خوب است!‌آخر ما وقتي به غر ب ميرويم در هتلهاي n ستاره اقامت ميكنيم و نهايتا به 1كيلومتري خارج شهر ميرويمو اصولا جز برج چيزي نميبينيم! اما در ايران اينقدر فناوري ايرانگردي قوي است كه در ناف تهران نشسته ايم و بدبختي هاي روستاهاي زاهدان را ميبينيم!
در غرب پول هر چيزي رو اول به نرخ دلار روز مي پردازي و بعد استفاده ميكني! اگه هم پول نداشتي به جهنم!مثل سالمندان انگليس كه در سرما سال گذشته پول گاز و برق براي گرم كردن فسقل خانه خود را نداشتن و يا مردن از سرما يا به صورت دسته جمعي هرروز در خانه يك نفر از انرژي استفاده ميكردن! در اينجا هرچقدر دستت رسيد انرژي مصرف ميكني! حتي اگه لازم نداشته باشي! مال خودته! ارثه بابامونه! اصلا پولشو ميديم! چهارديواري و اختياري!بعدم قبض مياد به نرخ دولتي!!! اگه حال داشتي ميپردازي ! نداشتي باشه ماه بعد! ماه بعد فحش ميديم و با غر زدن به جون همه دست اندر كاران محترم سران نظام كه باهم همدست شدن تا اين قبضو واستون بنويسن ميپردازي!
تازه اگه هم قبض موبايل بود!‌ديگه نميپردازي و تا اونجا كه ميتوني استفاده ميكني و وقتي قطع شد!!! پولشو نميدياصلا و ميري يكي ديگه ميخري!!! تازه اين آموزش حرفه اي رو هم به همه ميدي و حتي افغاني و مهاجران كه براي كشور و مردم خودت هزينه زا هستن رو به اين كار تشويق هم ميكني!(منبع خودم!)
در غرب صف وجود نداره! اگه هم باشه كسي جلو نميزنه! همه مرتب و با شعور به پاهاي همديگه احترام ميذارن و در فاصله قانوني مياستن!
در اينجا از 5 طرف دچار فوتبال آمريكايي ميشي و اگه تو صف موندي با يد با هزار نفر دهن به دهن بشيكه جايگاهت ثابت بمونه! شانس بياري صفي كه ايستادي صف مترو نباشه!
در غربهمه خارجي حرف ميزنن! اينجا اگه تونستي فارسي درست هم تكلم كني باز املي1! چون به زبان رسمي كشورت مسلطي و همه دوست دارن انواع و اقسام واژه هاي مجعول برره اي و تركي و من در آوردي رو با حمايت و تعاليم گرانقدر تلويزيون ورد زبان محاوره كنن و شيرين تر باشن و گاهي يه Ok هم بذار تنگش تا با كلاس بشن!
در غرب ....همه چيز هست! و اينجا هيچ!( ستاد مغز ربايي و از خود بيگانگي سازي مستقر در تاكسي ها و سايتها و ....!)
در غرب امثال دوستمون Opera و Mostafa و ساير عزيزان دلسوز به انقلاب نيستن و حرفي هم از نيست تا بخواهيم دغدغه جواب دادنشان يا قايم كردن تاپيكهايشان را داشته باشيم! icon_razz
در غرب بانكها هم بسيار رباخوارن و مايي كه كل نظام بانكي كشورمان را نيم بند و رباخوار ميدانيم،‌نميدانيم اگر آنجا 2 ماه قسط خانه ات را ندهي بلافاصله منهاي خودت مصادره اش ميكنن و توهم با توهماتت كنار عزيزان خيابان خواب مشغول غربزدگي ميشوي!
اما اينجا بيشتر از نصف آنهاييكه وام ميگيرن،‌از قضا وامهاي بسيار كلان! كه نمونه اش را در هيچ جاي جهان جز صنايع غول نمي تواني ببيني با پولها ميروند و در بانكهاي سوييس و املاك ايتاليا و بازار جهاني طلا و...نوش جان ميفرمايند بعد شماي نوعي تشريف ميبري گريان و دردمند پيششان كه چرا بانك به من 5 ميليون تومان وام نميده!!!! بيا حقمو از حولقومشون در بيار! icon_question تازه اونها قسطاشونم نمي دن و كسي هم نمي تونه پا رو دمشان بگذارد چون اگر بگذارند خدا ميداند چه اسراري از دل اين مملكت به كسر ثانيه فروخته ميشود به جهان غرب و كشور ميماند با جهان باقي!!!!!
احتمالا تجارب جناب محسن رضايي و فرزند برومندشان آقاي احمد رضايي در اين مورد ميتونه از جهت علمي هم مفيد باشه!
[url]http://www.siasatiran.ir/reportInfo.aspx?ID=799[/url]
اينجا اسمش ايرانه و يه 2،3 قرني نگيم مستعمره(مستاجره) غرب بوده!‌اصولا پاگذاشتن مستاجرو كلفت تو خونه صابخونه روي خوشي نداره و مستاجرين بايد در خجالتي ابدي مستاجر بمونن! چون ما نميتوانيم!!!!!!!!!!!!!!!!!!
البته ظاهرا برخي مستاجرين ياغي شدن و فكر ميكنن كه ما ميتوانيييييييييم!!!!!!!!
و ميخوان هر جور شده كليد رو واسه خودشون نگهدارن!
صابخونه هم به دست و پا افتاده يه روز فيوزو ميكنه!‌يه روز آب رو ميبنده ميره با همسايه ها لابي ميكنه ديوار خونه مستاجر رو سوراخ كنن1!!!!!!!
حالا تو خونه مستاجر موندن آبرو داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چي ميشد همون اجاره رو ميداديم و با همسايه ها مي گفتيم ميخنديديم و همه با ما خوب بودن؟ الان بچه هاي همسايه اسباب بازياشونو به بچه هاي ما هم نميدن!!!!![/b]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]بله اقای ندای وظیفه با شما بودم این حرف شما نوعی توهین بود که یعنی ما هیچی حالیمون نیست و...... [/quote]
اپرای عزیز خنده من علت دیگری داشت! خدای نکرده هیچگاه قصد چنین چیزی که گفتین رو ندارم!
اتفاقا من از همه شما کمتر میدونم.
ببخشید اگه اشتباه برداشت شد.
خنده من بابت سیب زمینی و.. بود! بهتره به علت مسایل سیاسی که فعلا رهبران کشور هم توش موندن ما میونه خودمو اینجا خراب نکنیم و بهم دیگه توهین نکنیم.
ما اینجا یک خانواده هستیم و میمونیم. هیچ سایتی مثل میلیتاری نیست.توی چند فروم فعالیت دارم اما اینجا یه چیز دیگست...
بهتر با این بحث های بیتیجه خرابش نکنیم. تا الان توی چند تا تاپیک بحث سیاسی شد؟ نتیجه؟ کسی تونست طرفش رو قانع کنه؟ هر کش دیدگاه خودشو داره! بهتر بیخیال این مسایل شیم.
امیدوارم منو بخشیده باشید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست من اینکه من گفتم نشنیده گرفتم یعنی بخشیدم ان شا الله شما بیشتر از این به چیزهایی که می نویسی فکر کنی تا اینجوری نشه.

در مورد به انحراف رفتن باید بگم اگر دوستان برای هر موضوعی تاپیکی ایجاد کنن و بشه تخصصی توی مسایل نظر داد میشه به راحتی همدیگر رو قانع و دهن بعضی ها رو بست و چیزی هم یاد بگیریم مثلا تاپیک حجاب اگر یادتون باشه چقدر عالی بود و به انحراف هم نرفت چون همه دوسان با مدرک و سند و تحلیل مسایل حرف زدن و جایی برای حرف زدن کوچه خیابوپنی نموند و اگر تمام مسایل به همین روش پیش بره عالی خواهد بود.

برادر من وقتی اقا توی سخنرانی 14 خرداد از این مسایل حرف زدن وقتی ایشون از کرسیهای ازاد اندیشی حرف می زنن و قتی ایشون از جنگ نرم و فرهنگی دشمن حرف می زنن و مخصوصا من روی این یکی به عنوان یه مبحث نظامی نظر ویژه دارم ما باید از کجا شروع کنیم ایا خود این سایت نمی تونه خودش یک سنگر باشه برای جنگ با دشمن چه بسا خیلی از ماهم تفکراتمون مثل دشمنه و توی خط اونها شاید خودمون هم اصلاح شدیم به لطف بعضی از دوستان .
وقتی رهبر در این زمان پس از یک سال از جریانات حرف می زنن یعنی در رده های بالی مملکت هنوز این مشکل از بین نرفته واقا منتظر واکنش مردم هستن و ایا اون حرکت در قبال سید حسن یکی از این رفتارها و حرکتها نبود .قتی رهبر حرف می زنن ما باید چه کار کنیم جای ما باید کجا باشه.

برادر من فراموشی این فتنه و این همه خسارت به نفع کیه خودتون بگید کی دوست داره این قضیه به خیر و خوشی به قول خودشون تموم بشه برادر من این حرفها یعنی برداشتن بار تمام خلافها و گناهها از روی دوش مسببین و مثل این می مونه شما توی گوش یکی بزنین و بعد چند نفر برای ماست مالی این قضیه بیاین میانجیگری و بگن: خوب دیگه حالا هر چی بوده تموم شده یه صلوات بفرستین و قضیه رو تموم کنین خوب اگر مظلوم ببخشه یعنی چی دو حالت بیشتر نداره یا کاری از دستش بر نمی اد و می بشخه که یعنی قوی کردن مستکبر و یا از دستش می اد و می بخشه یعنی بخشش و عفو اما نظر اسلام این وسط چیه اسلاممی گه اول برو دادگاه دیه بده جریمه بشو و بعد باشه صلوات بفرستین و قضیه تموم.
و در این شرایطه که بخشیدن برای مظلوم ارز میشه یعنی بخشش در اوج قدرت نه بخشش به علت زبونی.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حق با شماست اپرا جان اگه برای هر بحث یک تاپیک جداگانه زده بشه و همه فقط راجب اون بحث کنن خوبه اما مسئله اینجاست امکان این عمل وجود نداره!
الان خودتون میبینید که هر وقت بحث سیاسی میشه از خودم بگیر تا شما هرکی یه چیزی میگه و هیچ طرفی حرف طرف مقابل رو قبول نمیکنه!
درضمن 90% اعضا هم به دلیل مسایل امنیتی در این تاپیک ها ترجیح میدن پست ندن و چیزی نگن! حتی بعضی ها که اتفاقا باسواد هم هستن (در مورد مسائل نظامی) کلا در سایت ترجیح میدن فقط خواننده باشن! همین من! باور کنید خیلی بهم گفتن چیزی نگو و ساکت باش و...
میدونی اپرا جان اینجوری نمیشه بحث کرد! تا فضای آزاد برای همه فرام نشه که راحت حرفشونو بزنن و امنیت خاطر نداشته باشن هیچوقت تاکید میکنم هیچوقت این بحث ها به نتیجه نمیرسه!
از حق نگذریم مجال حرف برای شما کاملا بازه و راحتین! اما ما....
درکل تصمیم بر این گرفته شد که تاپیک سیاسی در سایت زده نشه! اما متاسفانه دوستان عقیدتی سیاسی میان دوباره بنزین (این ماده گرانبها icon_idea ) رور وی سایت میپاشن و روز از نو روزی از نو!
حتی به همین دلیل ها یکی از باسوادترین اعضای سایت یعنی ارنستو رومل (ادیب نوروزی) رو از دست دادیم که هنوز هم جای خالی بحث های داغش با دوستانی مثل برادر امین و برادر ابراهیم و سایر دوستان در سایت احساس میشه.برای همین تا جمعمون کمتر نشده و بهره غیر درستی از سایت نشه این بحث هارو تخته کنیم! باور کنید به سود همه اعضای سایت و خود سایت هست.
اسم سایت چیه؟ میلیتاری! یعنی نظامی!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]بله بعضی ازدوستان نیستن تا ماجرا رو ماست مالی کنن و بگن این دختره خیلی به اونها نزدیک شده بود یا با سنگ خیلی شلیک های اتمی خطرناکی داشته یا فحش مادر داده به اون سرباز اسراییلی و یا اصلا ان اونجا چه کار می کرده خلاصه دیوار حاشا تا بخواین بلنده .
نهایتا این بنده خدا باید محکوم به دادن یه چیزی هم باید دستی بشه.[/quote]
عجب بدشانسی بوده! آخه چشمش سر راه اون گلوله چیکار میکرده؟ icon_idea

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نه اقا شما بد فهمیدی این دختره با کله به اون گلوله زده بود. icon_idea icon_question icon_razz

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]نه اقا شما بد فهمیدی این دختره با کله به اون گلوله زده بود. icon_question icon_razz icon_wink[/quote]
این احتمال هم وجود داره! :mrgreen: icon_idea

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اقای من چرا شما نمی تونید حرف بزنید این یعنی اینکه خود شما هم دارین می گین حرف زدنتون دارای مشکله و برای همین حرف نمی زنین مگر انسان از گفتن حق می ترسه.
چرا نمی شه این کار رو کرد مگر همون تاپیک حجاب خودش نمونه این قضیه نیست.

ان الله مع المجاهدین.....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اقای من چرا شما نمی تونید حرف بزنید این یعنی اینکه خود شما هم دارین می گین حرف زدنتون دارای مشکله و برای همین حرف نمی زنین مگر انسان از گفتن حق می ترسه[/quote]
چون بن میشیم.
حرف زدن ما از دید معدودی دارای مشکله.
اینجا بله میترسه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یک فروند کشتی لبنانی طی روزهای آتی با هدف کمک به مردم بی دفاع و تحت محاصره غزه، سواحل لبنان را به سمت غزه ترک می کند.

به گزارش مهر به نقل از خبرگزاری فرانسه، در این کشتی موسوم به کشتی "مریم" که با هدف شکستن محاصره رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه به زودی به سوی سواحل فلسطین روانه می شود، زنان لبنانی نیز حضور دارند.

با وجود اینکه زمانی برای اعزام این کشتی به سوی نوار غزه تعیین نشده است، اما مسئولان لبنانی ترتیب دهنده اعزام این کشتی از حرکت آن در چند روز آتی خبر داده اند.

تاکنون 50 نفر از بانوان مقیم لبنان برای اعزام به غزه اعلام آمادگی کرده اند : 30 نفر از آنها لبنانی و 20 نفر اتباع دیگر کشورها هستند. این زنان از مذاهب مختلف مسلمان و مسیحی و دیگر ادیان هستند که تنها برای نشان دادن خشم خود از جنایت رژیم صهیونیستی در حمله به کاروان آزادی دست به این اقدام زده اند.

خاطر نشان می شود در کشتی لبنانی عازم نوار غزه علاوه بر فعالان صلح ، تجهیزات پزشکی و دارویی برای بیماران سرطانی نوار غزه نیز وجود دارد.

خاطر نشان می شود، میزان ابتلا به سرطان در نوار غزه پس از جنگ 22 روزه رژیم صهیونیستی افزایش فوق العاده ای داشته است.

قابل ذکر است که بالگردهای رژیم صهیونیستی در نخستین ساعات روز دوشنبه 10 خردادماه با فرماندهی مستقیم فرمانده نیروی دریایی این رژیم به کاروان آزادی اعزامی به غزه حمله کردند و با به گلوله بستن فعالان صلح که اکثر آنها ترک بودند، در جنایتی هولناک 19 نفر را کشته و 60 نفر را زخمی کردند. البته برخی منابع آمار تلفات این حمله را 9 کشته و 48 زخمی اعلام کرده اند.

http://www.asriran.com/fa/news/121089/یک-کشتی-لبنانی-هم-عازم-غزه-می-شود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.