Recommended Posts

اسرائيل: با اين امكانات، نمي توانيم به ايران حمله كنيم

از کی تا حالا مگس جرات در افتادن با فیل رو پیدا کرده :cry: :lol: :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست من همیشه مگس ها پور رو و کنه بوده اند و هستند. مگس سمبل آزار و اذیّت است. حتی اگر صدمه هم به او برسانی باز هم تا چند تخم ناقابل بر روی بدنتان نگزارد ول نمیکند. کافی است لحظه ای کوتاد بر روی بدنتان بنشیند. هیچ میدانستید که وقتی دارید غذا میخورید و برای لحظه ای مگس بر روی غذا می نشیند و بلافاصله شاید در کمتر از یکسانیه شما آن را رد کنید ولی او در همان زمان کوتا تخم گزاری میکند؟ البته تمام عمر من و شما و همه مردم آن غزا را میخوریم و چیزی نمیشود چون معده ما آن را حذم و در صورت لزوم دفع میکند .پس آن مقدار کم هیچ ضرری ندارد. موفّق باشید Mr.Fox :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اسراييل مگس هيچ كاري نميتونه بكنه چون ما مگس كشمون خوبه تاروماره ! مگس كشه ما موشك هامونه كه واقعا ميتونند اسراييل كه وسعتش اندازه تهران هستش رو در عرض چند ثانيه با خاك يكسان كنند ! :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
موعود: نویسندگان كتاب "لابی اسراییل و سیاست خارجی امریكا" باردیگر با هشدار درباره خطر لابی اسراییل ، این گروه را از عوامل انتشار اخباری مبنی بر هجوم نظامی آمریكا به ایران خواندند. به گزارش شبکه خبر از روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن، جان مارس هایمر (John Mearsheimer) كه نوشته مشترك وی با استفان والت (Stephen Walt) با نام "لابی اسراییل و سیاست خارجی امریكا" چند روزی است در صدر اخبار روزنامه ها قرار دارد در سخنانی در مركز مطالعات چتهم هاوس در لندن ضمن هشدار درباره نقش گروه فشار اسراییل در سیاست های ضد ایرانی كاخ سفید گفت: گروه فشار اسراییل عامل اساسی انتشار اخباری درباره امكان هجوم نظامی آمریكا به ایران است، اگر گروه فشار اسراییل در آمریكا فعال نباشد هیچگاه خبرهایی درباره امكان هجوم به ایران شنیده نمی شود، البته این بدان معنا نیست كه آمریكا برای توقف برنامه هسته ای ایران برنامه ای ندارد بلكه سخن این است كه آمریكا هیچگاه به طور جدی در فكر حل و فصل مشكلاتش با ایران از طریق قدرت نظامی نبوده است. در نشست چتهم هاوس،استفان والت نیز در كنار جان مارس هایمر حاضر بود. در این نشست مارس هایمر و والت با دفاع از مواضع خود در برابر لابی اسراییل در آمریكا، مشكلاتی را كه در پی فعالیت این گروه گریبانگیر مردم و كشور آمریكا شده است برشمردند، آنان مشكلات امنیتی و افزایش تنفر از آمریكا در جهان را تنها برخی از پیامدهای فعالیت لابی صهیونیزم در آمریكا دانستند. استفان والت كه به عنوان پرفسور در بخش امور بین الملل دانشگاه هاروارد فعالیت می كند در این نشست اسراییل را مشكلی استراتژیك در برابر آمریكا خواند و گفت: شیوه برخورد اسراییل با فلسطینیان با ارزشهایی كه آمریكا بدان معتقد است منافات دارد بدین سبب توجیه حمایت مداوم آمریكا از رفتار اسراییل بسیارپیچیده و سخت است. وی ادامه داد، گروه فشار اسراییل در آمریكا در تعیین مسئولان آمریكایی عالی رتبه نقش بسزایی دارند، هدف آنان تنها روی كار آمدن مسئولانی است كه از دوستان اسراییل باشند تا در ترغیب افكارعمومی آمریكا به نفع اسراییل بهتر عمل كنند. پرفسور والت تصریح كرد، حمایت مالی گروههای فشار یهود در آمریكا از نامزدهای انتخاباتی به سقف 55 میلیون دلار می رسد در شرایطی كه حمایت مالی برخی از گروههای عرب فعال در آمریكا از بعضی از نمایندگان تنها 800 هزار دلار است. مارس هایمر استاد علوم سیاسی دانشگاه شیكاگو در ادامه این نشست و در تكیمل سخنان والت گفت: به طور كلی نقش لابی اسراییل در سیاست خارجی آمریكا مشهود است اعتقاد من این است كه فعالیت این گروه در آمریكا نه تنها به نفع آمریكا بلكه حتی به نفع اسراییل نیز نیست. وی ادامه داد، اگر لابی یهود در آمریكا نبودند تصور لشگر كشی آمریكا به عراق بسیاربعید بود، ذكر این نكته مفید است كه بدانیم در سال 2002 اسراییل و لابی های فعالش در آمریكا خواستار جنگ آمریكا با ایران بودند اما با توجه به پیامد منفی این جنگ برای اسراییل به جنگ با عراق قانع شدند، تصور آنان این بود كه جنگ با عراق آسان است. در ادامه این نشست پرفسور والت افزود، وقتی می بینیم اسراییل گامهای نامطلوبی برمی دارد وظیفه داریم از آنان فاصله بگیریم و حتی بر آنان فشار وارد كنیم تا موضع خود را اصلاح كنند، آمریكا در نگرش به نزاع اعراب - اسراییل باید عادلانه عمل كند و به طور عادلانه در پی برگزاری كنفرانس آناپولیس باشد. پرفسور مارس هایمر نیز در ادامه درباره كنفرانس انا پولیس گفت: این احتمال وجود دارد كه این كنفرانس اصلا برگزار نشود اما با شواهدی كه می بینیم اگر هم برگزار شود نتیجه بخش نخواهدبود زیرا اسراییل هیچگاه نمی خواهد دولت مستقل فلسطینی شكل بگیرد. گفتنی است استفان والت و جان مارس هایمر در كتاب "لابی اسراییل و سیاست خارجی آمریكا" جنگ در عراق، رویای تغییرات جغرافیایی در خاورمیانه و قضایای متعلق به سوریه ، ایران و جنگ 33 روزه را از محورهای اساسی مورد توجه لابی اسراییل در آمریكا دانسته اند و ابراز داشتند، این گروه در این زمینه ها نقش منفی بازی می كند. این دو استاد برجسته آمریكایی سال گذشته نیز در مقاله ای هشدار داده بودند، یك شبكه غیر رسمی از فعالان هوادار اسرائیل با اشغال پست‌های مهم در واشنگتن، اهرم‌های سیاست خارجی را به دست گرفته و می‌كوشد در عرصه بحث‌های عمومی، صداهایی را كه از اسرائیل انتقاد می‌كنند، خاموش سازند. انتشارات campus آلمان اخیرا ترجمه كتاب "لابی اسراییل و سیاست خارجی امریكا" را به زبان آلمانی منتشركرده است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نگاه کوريه به احتمال حمله به ايران : به نوشته روزنامه يديعوت آهارونوت، پس از اظهارات دولت تهران مبني بر در اختيار داشتن سه هزار سانتريفوژ راه اندازي شده ‏براي غني سازي اورانيوم، احتمال حمله اسراييل عليه تأسيسات هسته اي ايران بيش از پيش افزايش يافته است.‏ رييس جمهور احمدي نژاد روز چهارشنبه هفت نوامبر اعلام کرد که ايران سه هزار سانتريفوژ را براي غني سازي اورانيوم نصب ‏و راه اندازي کرده است. به نقل از روزنامه تايمز از لندن، منابع نظامي امريکايي اطمينان داده اند که اين مسأله مي تواند انگيزه اي ‏براي حمله اسراييل عليه تأسيسات هسته اي ايران باشد. به نقل از اين منابع، تعداد سه هزار سانتريفوژ در حقيقت "آستانه"اي است ‏که اسراييل را به انجام واکنش مجاب مي سازد.‏ به رغم هشدارهاي جدي از سوي واشنگتن طي هفته هاي اخير، مقاله چاپ شده در تايمز خاطرنشان مي سازد که پنتاگون در حال ‏حاضر نسبت به حمله عليه ايران مردد است، ولي در خصوص اسراييل "مسأله به صورت ديگري است". روزنامه تايمز قبل از ‏اظهارات احمدي نژاد افزوده بود به گفته يکي از مقامات امريکايي، "زماني که ايران سه هزار سانتريفوژ را نصب و راه اندازي ‏کند، اسراييل واکنش نشان خواهد داد. ولي پنتاگون معتقد است که هنوز بايد صبر کرد".‏ ايهود باراک، وزير دفاع اسراييل، روز چهارشنبه اظهار داشت: "ما هيچ احتمالي را مردود نمي دانيم و بايد بر تمامي جوانب ‏عملياتي متمرکز شويم." وزير دفاع اسراييل همچنين خواستار تحريم هاي بيشتر اقتصادي و ديپلماتيک عليه جمهوري اسلامي شد. ‏رييس جمهور ايران اين اظهارات را در برابر مردم بيرجند در شرق ايران بيان مي کرد. در واقع، دليل ايراد اين اظهارات نشان ‏دادن قدرت و عدم پيروي از خواسته هاي جامعه بين الملل مبني بر توقف فعاليت هاي هسته اي بود. ‏ احمدي نژاد در گذشته نيز وانمود کرده بود که ايران تعداد سه هزار سانتريفوژ را در تأسيسات هسته اي نطنز نصب و راه اندازي ‏کرده است. او روز 7 نوامبر براي اولين بار به طور رسمي اعلام کرد که تمامي اين سانتريفوژها عملياتي شده اند و هم اکنون در ‏حال غني سازي هستند. غني سازي اورانيوم روندي است که طي آن مي توان يا سوخت اتمي براي رآکتور يا مواد اوليه براي توليد ‏بمب تهيه کرد.‏ يوسي بيداتس، فرمانده يگان اطلاعات نظامي اسراييل، هفته گذشته اظهار داشت حکومت فعلي ايران در خطر فروپاشي نيست و تا ‏اواخر سال 2009 به يک قدرت اتمي تبديل خواهد شد. ‏ منبع: کوريه انترناسيونال، 10 نوامبر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دارابكس:يك روزنامه اسرائيلي ادعا كرد: "شيمون پرز رييس جمهوري اسرائيل در سفر اخيرش به آنكارا اطلاعاتي محرمانه درباره برنامه هسته اي ايران و آنچه مشاركت اين كشور در فعاليت هاي تروريستي خوانده مي شود را در اختيار مقامات تركيه قرار داده است." يديعوت آحارنوت نوشت: "رييس جمهوري اسرائيل با هدف متقاعد ساختن تركيه به اتخاذ موضعي شديدتر عليه جمهوري اسلامي، اطلاعات محرمانه از فعاليت هاي اين كشور را تحويل مقامات آنكارا داد." براساس اين گزارش مقامات هيات همراه پرز اعلام كردند: اين اطلاعات شامل مداركي است كه ادعا مي كند موشك هاي دوربرد ايران براي اهداف جنگ هسته اي طراحي شده اند و نيز نشانه هاي كه مدعي غيرصلح آميز بودن برنامه هسته اي تهران است. علاوه بر اين اسناد مرتبط با آنچه تامين مالي تروريسم از سوي ايران خوانده مي شود نيز در اختيار مقامات تركيه قرار گرفته است. يديعوت آحارنوت افزود: "اين اطلاعات به همراه پيشنهادهاي اسرائيل مبني بر مشاركت در جنگ عليه تروريسم از سوي سرتيپ شيمون هفتز، آجودان ويژه رييس جمهور اسرائيل تحويل مقامات ترك شده است." به گفته اعضاي هيات همراه پرز هدف از اين اطلاعات متقاعد ساختن تركيه به تغيير موضع سياسي آن در قبال ايران است. اخيرا حجم مبادلات تجاري بين تهران و آنكارا به رقم قابل توجهي افزايش يافته و دو طرف در زمينه مقابله با شورشيان كرد منافع مشتركي دارند. به نوشته يديعوت آحارنوت اين مسائل توان تركيه براي پيوستن به ساير كشورها در اتخاذ يك موضع شديد عليه تهران را محدود مي كند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تحليل روزنامه اسرائيل از آينده ايران، اسرائيل و آمريکا

خبرگزاري انتخاب :ه گزارش خبرنگار سرویس بین المللی خبرگزاری انتخاب به نقل از جروزلم پست ، لسلی سوسر در ادامه می نویسد؛ایالات متحده برای اعتبار بخشیدن و نشان دادن قاطعیت خود ، ناوهای جنگی و نیروی نظامی گسترده ای به خلیج فارس گسیل داشته است. و شایعاتی بر احتمال وقوع جنگ به راه انداخته است.به عنوان مثال نشریات اواخر ماه اکتبر گزارشی را منتشر کرده اند که در آن از دستو فوری پنتاگون مبنی بر تجهیز نیروهای خود به بمبهای سنگر شکن 14 تنی که می تواند استحکامات زیرزمینی ایران در نطنز را که تاسیسات هسته ای آن در ان نصب شده اند را منهدم کند،خبر دادند.بنا به گفتۀ جیلبوا به راه انداختن شایعات در رابطه با جنگ در متقاعد کردن متحدین امریکا در اعمال تحریمها و همچنین ترساندن ایرانی ها سرانجام موثر خواهد افتاد.به همین دلیل است که بوش از جنگ جهانی سوم سخن می راند، انچه وی به جامعه جهانی تلویحا گفته ،این است که چنانچه از تحریمها بر علیه ایران حمایت نکنند راه دیگری برای وی باقی نخواهد ماند. و او به ناچار مجبور خواهد شد تا گزینه نظامی را در قبال ایران لحاظ کند.

اما جیلبوا جلوه دیگری از سوداگری در رابطه با ایران بین ایالات متحده و روسیه را به تصویر می کشد.وی می گوید: تصمیم ایالات متحده برای ایجاد پایگاه های موشکی در جمهوری چک و لهستان بازی شطرنج دیگری است. به باور وی گرچه این سپر موشکی به ظاهر برای دفاع در برابر حملات موشکی ایران کار گذاشته می شوند، اما روسیه این اقدام ایالات متحده را تهدیدی برای امنیت خود می پندارد.وی اینگونه استدلال می کند که امریکاییان می توانند از روسها بخواهند که اگر شما به ما در ریشه کن کردن مسئله هسته ای ایران کمک کنید ،نیازی به ساختن این پایگاه ها نخواهد بود.

از نقطه نظر جیلبوا تصمیم بوش در رابطه با[نوع برخورد] ایران ، بعد از اجلاس آناپولیس در رابطه با اسرائیل و فلسطین، همچنین برنامه هسته ای کره شمالی در اوایل ماه ژانویه آینده، یعنی 9 ماه مانده به پایان ریاست جمهوری اش، به اجرا در خواهد امد
جیلبوا در ادامه می گوید: فشار بر ایران برای پیشبرد روند دیپلماتیک بسیار قاطع خواهد بود. وی اینگونه استدلال می کند که من می توانم ببینم بوش وارد مذاکرات مستقیم با ایران شده است. همچنان که می توانم ببینم که وی در قبال ایران چاره ای جز اقدام نظامی نخواهد داشت.

به گزارش خبرنگار سرویس بین المللی خبرگزاری انتخاب به نقل از جروزلم پست ، سوسر در ادامه می نویسد: در اعمال تحریمهای جدید بر علیه ایران ،بوش از حمایت قاطع اروپا بویژه دولت نوپای نیکلای سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه برخوردار است . اما کشور مسئله ساز در اروپا آلمان است.آلمان دارای مناسبات اقتصادی گسترده ای با ایران است .در طول سی سال گذشته آلمان بزرگترین کشور صادر کننده به ایران بوده است، و دست کم 1700شرکت عظیم آلمانی از قبیل مرسدس بنز،ولکس واگون،کراپ،سایمن و باسف در ایران در حال فعالیت هستند.در سال 2006 ارزش صادرات آلمان به ایران در حدود 7/5میلیارد دلار بوده است .به گفته برخی صاحبنظران آلمانی از انجا که تحریمهای اقتصادی بر علیه ایران بی اثر است، بنابراین سرمایه گزاری در زمینه ای که سودی به همراه ندارد، بیهوده خواهد بود.

چین نیز از همین موضع تبعیت می کند.ارزش صادرات چین به ایران در سال 2006 حدود48/4میلیارد دلار بوده است. طبق گفته های صاحبنظران اقتصادی چین در صادرات امسال خود به ایران ،از آلمان پیشی گرفته است.با این حال هر دو کشور چین و آلمان در اوایل نوامبر به همراه روسیه در نشست لندن به همراه سه کشو دیگر عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل به توافق رسیدند که چنانچه ایران فرایند غنی سازی اورانیوم را متوقف نکند حلقه تحریمهای اقتصادی بر علیه تهران را تنگ تر کنند.

عملکرد روسیه در قبال این مسئله همچنان مبهم است.آنها صراحتاً مسئلۀ هسته ای ایران را دست اویزی برای بازیافتن اعتبار از دست رفته خود در قبال ایالات متحده ،قرار داده اند
از طرفی روسیه به ایران قول همکاری در توسعه حوزه های نفتی و همچنین تکمیل ساخت و ایجاد تاسیسات تکنولوژی مورد نیاز فناوری هسته ای[نیروگاه] را به ایران داده، و از طرفی دیگر اولمرت از ملاقاتی که در ماه اکتبر در مسکو با پوتین داشته با اطمینان خاطر بازگشت و اظهار داشت که روسیه به همکاری های خود با ایران خاتمه خواهد داد.

اما بعضی از دیپلماتهای کارکشته اسرائیی اینگونه استدلال می کنند که پوتین دو سویه بازی می کند .آوی پریمور سفیر سابق اسرائیل در آلمان و اتحادیه اروپا اذعان داشته که هدف ایران از دست یابی به تکنولوژی هسته ای استیلا در خلیج فارس و کنترل ذخایر قابل توجه نفتی اش می باشد.به گفته پریمور چیزی نمانده که ایران و روسیه مشترکاً 80 درصد نفت جهان را تصاحب کنند و از غرب باج خواهی کنند، پریمور می افزاید:ایران هسته ای مطلوب روسیه خواهد بود.

به اعتقاد گلد[ رئیس مرکز مطالعات هستۀ مرکزی جناح راست] بسیاری از کارشناسان اسرائیلی بر این مسئله اتفاق نظر دارند، که از سویی ایران ابزار مناسبی برای روسیه در به چالش کشاندن استیلای ایالات متحده در خاورمیانه است. و از سوی دیگر چنا نچه ایران مجهز به سلاح اتمی شود، از گروه های جهادی در تضعیف منافع روسیه در شمال قفقاز حمایت کرده و بالمآل ثبات امنیتی روسیه دیگر تضمینی نخواهد داشت.

بزرگترین سئوال معهذا این است که حتی اگر گروه 5+1 در اعمال تحریمها موافقت کنند، آیا این تحریمها مؤثر خواهند بود؟ به نظر می رسد که تهران شجاعت افزون تری را کسب کرده است.

طی ماه های اخیر تهران از موج استعفا ها تکان شدیدی خورده که نشانه مخالفتهای گسترده با مواضع سیاسی احمدی نژاد در قبال برنامه هسته ای او است. بسیاری از کسانی که استعفا دادند صاحب مشاغل اقتصادی بزرگی بودند. استعفا و محتملاً خلع ید لاریجانی ،مذاکره کننده ارشد تیم هسته ای ایران، در پی استعفای وزیر نفت و رئیس بانک مرکزی و همچنین خبر استعفای منوچهر متکی وزیر امور خارجه ایران که بعدها تکذیب شد، همه نشانگر نگرانیهای فزاینده درونی رژیم ایران است از اقداماتی-احمدی نژاد- که کشور را به سوی فاجعه نظامی و اقتصادی ،سوق می دهد.

مناشه امیر،کارشناس مسائل ایران در اسرائیل که از سیاستهای داخلی ایران به خوبی اگاه است، اظهار داشته است که زمزمه های نارضایتی ها هر روز با صدای بلندتری به گوش می رسد.وی در ادامه می گوید:این در حالی است که ایرانیان در مورد ضرورت دست یابی به سلاح اتمی ، یکپارچه شده اند.
جنگها ی گذشته با دشمنان تا گلو مسلح و درک صحیح از همسایگان و قدرت های بزرگ و نقشه هایی که انها برای ثروتهای نفتی ایران کشیده اند ،باعث شده که ایرانیها در این مورد اتفاق نظر داشته باشند که به سلاح هسته ای بعنوان عاملی بازدارنده نیاز دارند.
اما مناشه می گوید با تحلیل دقیق شرایط در ایران و گفتگو با ایرانیان در داخل و خارج از کشور،تصور من این است که این حمایت بسرعت در حال عقب نشینی است.
بنا به اظهارات مناشه ؛هم اکنون بسیاری هراس دارند که برنامه هسته ای ایران می تواند ایران را با تحریمهای اقتصادی و چه بسا جنگ با غرب مواجه کند و بهمین جهت ترجیح می دهند، دست کم برای مدت اندکی هم که شده فعالیتهای هسته ای خود را متوقف کنند.

به گفته مناشه امیر این شرایط با اضافه شدن موارد جدید به اوج نابسامانی خود رسیده و ایرانیان را به کلی با دستیابی به بمب اتمی مخالف کرده است .به باور ایرانیان رژیم با به دست اوردن بمب اتمی ،خود را در برابر تلاشهای دیپلماتیک غرب در تقابل با عدم رعایت حقوق بشر در ایران ،بیمه خواهد کرد.
مناشه امیر اینگونه ادامه می دهد که استعفاها بیانگر شکافهای عمیق در سطوح بالای حکومتی است .وی می افزاید؛شخصیتهایی چون رفسنجانی و محمد خاتمی روسای جمهوری سابق ایران، همچنین حسن روحانی مشاور ارشد رهبر جمهوری اسلامی ایران،ایت الله علی خامنه ای،از منتقدین سرسخت سیساستهای احمدی نژاد در رابطه با برنامه هسته ای هستند، و آن را عامل برانگیختن اجماع غرب بر علیه ایران می دانند. در حالیکه به اعتقاد انها چنین تندروی ها بیهوده می باشند.

مهم تر از ان مناشه خاطر نشان می کند که نبردی جدید بین خاتمی و احمدی نژاد در گرفته است. از طرفی استعفای لاریجانی به اجبار احمدی نژاد حقیقت امر را نشان می دهد.او می گوید احمدی نژاد فردی است که جاه طلبی هایش حد و مرز ندارد.

به گفتۀ مناشه امیر بدترین سناریو این است که احمدی نژاد صراحتاً بخواهد ایران مجهز به سلاح اتمی را در اختیار خود داشته باشد که بسیار خطرناک خواهد بود. وی در ادامه می گوید:حتی اختلافات ایت الله ها و احمدی نژاد درون رژیم برنامه هسته ای ایران را متوقف نخواهد کرد، بلکه تنها قادر خواهد بود که تاکتیکها و لفاظی ها را ملایم تر کند.

به گزارش خبرنگار سرویس بین المللی خبرگزاری انتخاب به نقل از جروزلم پست ، سوسر در ادامه می نویسد؛آیا تحریمها در سرنگونی رژیم مؤثر واقع خواهند شد و یا دست کم باعث توقف موقت برنامه هسته ای ایران خواهد شد؟ایا بوش تحت فشارهای سنگین داخلی وارد جنگی دیگر در منطقه نخواهد شد در حالی که در عراق درگیر است؟ایا وی نقشه حساب شدۀ هوشمندا نه ای دارد؟

به باور تحلیلگران اسرائیلی بوش چنین طرحی را در دست اجرا دارد.کارشناسان نظامی در واشنگتن و اسرائیل بر این موضوع اتفاق نظر دارند که حملات فقط هوایی و ضربتی بوده و بوش از نیروی زمینی استفاده نمی کند. در واقع طبق گزارشات رسانه ها ،پنتاگون تا اواخر فوریه ،جزئیات حملۀ هوایی بر علیه ایران را تکمیل خواهد کرد.این طرح ورای حملات هوایی به تاسیسات اتمی ایران بوده و همچنین پایگاه های دریایی و هوایی ایران،تسهیلات موشکی،و مراکز کنترل و فرماندهی ایران را مورد هدف قرار خواهد داد.

حملات اولیه ،نیروگاههای هسته ای ایران در نطنز،اصفهان،اراک و بوشهر را مورد هدف قرار خواهند داد.عملیات نظامی محدودتری نیز در نظر گرفته شده است.از یک محاصره دریایی تا حمله به نطنز ،که اگر موفقیت امیز باشد، پروژه دستیابی ایران به بمب اتمی را با بمباران فلج شده و قطعات مورد نیاز در غنی سازی در چرخه ساخت سلاح نیز از بین می رود ،و یا با حمله به تعداد معدودی از تاسیسات هسته ای ایران و همچنین تهدید به تدوام ان در صورت اقدام تلافی جویانۀ ایران ، متوقف خواهد شد.

بسیاری دیگر از کارشناسان نیز بر این باورند که امریکاییها دست به حملات گسترده بر علیه ایران خواهند زد. چرا که لازم است تا تاسیسات هسته ای ایران و به طور کلی توانایی اقدامات تلافی جویانه از ایران ساقط شود.

اما به باور کارشناسان اقدام نظامی اسان و کم هزینه نخواهد بود. و همچنین اطمینانی نمی توان داشت که ایا به هدف خود دست خواهد یافت یا نه.در دو گزارش منتشر شده در سال 2004 و 2006 گاردنر سرهنگ بازنشسته نیروی هوایی ایالات متحده به دشواریهای لاینفک حملات گسترده ایالات متحده اشاره کرده است. وی می گوید:در اطلاعات مخفیانه به دست امده که مکان و تعداد نیروگاه های زیرزمینی ایران را نشان می دهد.ایالات متحده 400 نقطه هدف اصلی خواهد داشت. 75 مورد ان در مناطقی که تراکم جمعیت در ان زیاد است، واقع شده اند، که برای منهدم کردن انها سلاح های نفوذ کننده لازم است. و بعضی از این اهداف در عمق 50 فوتی زمین واقع شده اند .وی همچنین در این گزارش نوشته است که یکی دیگر از اهداف مشکل افرین دو کارخانۀ تولید مواد شیمیایی ،سکوهای پرتاب موشکهای بالستیک با برد متوسط و همچنین چهار پایگاه هوایی با اشیانه های موشکی است.

از دید گاردنر حملات به ایران برابر با تغییر رژیم نخواهد بود و عواقب ان شورانیدن شیعیان بر علیه ایالات متحده و به راه انداختن جنگی تمام عیار در منطقه خواهد بود.وی همچنین در ادامه می نویسد: قیمت نفت به سرعت افزایش یافته و جنگ گسترده زمینی را نیز در پی خواهد داشت.

در بدترین حالت ممکن ،حمله به ایران در ممانعت از ان برای دست یابی به سلاح اتمی با شکست مواجه خواهد شد، و ایران برای دست یافتن به بمب اتمی شتاب بیشتری خواهد کرد.یفتاح شاپیر کارشناس در امور گسترش و توازن استراتژیک دانشگاه تلاویو در بخش مطالعات امنیت ملی می گوید:چنانچه ایران دارای تسهیلات مخفیانۀ اتمی باشد که ما از انها بی خبر باشیم ،حتی اگر جنگی در بگیرد، انها به فعالیتهای خود ادامه می دهند، و این درحالی خواهد بود که امریکایی ها بهای اقدامات نظامی و سیاسی خود را پرداخته و کمتر کاری از پیش نبرده اند.به استدلال وی چنین شرایطی به لحاظ سیاسی بسیار وخیم تر خواهد بود.

به گزارش خبرنگار سرویس بین المللی خبرگزاری انتخاب به نقل از جروزلم پست ، سوسر می نویسد ؛دیگر موضوعی که اسرائیل را با ان مواجه خواهد کرد پاسخ احتمالی ایران است .به باور شاپیر بیش از انکه ایران بخواهد با حملات موشکی دست به اقدام تلافی جویانه بزند، دست به اقدامات تروریستی خواهد زد. وی می گوید:من فکر نمی کنم انها[ایران]بخواهند از موشکهای شهاب 3 استفاده کنند. چرا که ایرانیان مجبور خواهند بود، تا اطمینان حاصل کنند که سیستم دفاعی ما، مسلسل انها را بازنخواهد داشت .و اینگونه ادامه می دهد که چنانچه کشوری بخواهد مناطق شهرنشین اسرائیل را مورد هدف قرار دهد اسرائیل در آن صورت بدنبال بهانه برای حمله نخواهد بود و آزادی عمل خواهد یافت. وی می گوید دست کم در مراحل اولیه من فکر می کنم که انها می خواهند از ان[تلافی و جنگ] جلوگیری کنند.

در عوض به باور شاپیر ایرانیان به مراکز و اهداف اسرائیلی و یهودی در ورای منطقه حمله خواهند کرد. و تلاش می کنند که حزب الله را فعال کنند. اقدامی که انها در سال 2006 مرتکب شدند و انگاه خواهیم دید که سفارتهای اسرائیل و مراکز یهودی در سراسر جهان منفجر می شوند. وی می گوید حقیقتا انها توانایی انجام این سری اقدامات را دارند.

پایگاه های دفاعی اسرائیل ماهها در برابر چنین سناریوی بالقوه ای متمرکز شده اند .اسرائیل با اشاره به حملات محتمل خود ، موکدا اعلام کرده، چنانچه احساس کند،ایران در حال دستیابی به سلاح اتمی است و هیچ کس مانع از ان نمی شود خود وارد عمل خواهد شد. بر اساس برخی گزارشات آنها ماکتی از نطنز ساخته اند.در این گزارشات آمده که عاملین اسرائیل در ایران در حال فعالیت هستند .انها سنسورهای الترونیکی حساس به پرتوهای رادیو اکتیو نصب کرده و همچنین اهداف بالقوه را نشانه گذاری کرده اند.

بعلاوه اویگدور لیبرمن نماینده امور استراتژیک که با تیم مطالعاتی بررسی تهدیدات ایران همکاری می کند،12 گروه جهت همکاری با پایگاه های دفاعی معین کرده تا جنبه های مختلف برنامه هسته ای ایران را بررسی کنند. و انتظار می رود تا نتایج خود را در عرض دو ماه آینده به کابینه اولمرت ارائه دهند.

لیبرمن می گوید ؛همچنان که چرخه سانتریفیوژها در نطنز اهسته، اما به طور پیوسته به فعالیت های خود ادامه می دهند ،کابوس ایران مجهز به سلاح اتمی هر روز نزدیک تر می شود .اما تمام پادزهر ها از تحریمهای اقتصادی گرفته تا اقدام نظامی درصد خطای بالایی داشته و اطمینانی به موفقیت امیز بودن انها وجود ندارد. مگر اینکه در نهایت واشنگتن وتهران بخواهند تا با زبانی مشترک به مذاکره بپردازند. نمایشی که انتظار می رود سال اینده به صحنه پای گذاشته و فصلی تازه، در عین حال تیره و تاری را در نزاع های خاورمیانه به تصویر بکشند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسمه تعالی با سلام << مارادونا رو ول کن استاد اسدي و بگير! >> ادعاي جديد رژيم صهيونيستي : اطلاعاتي از تسليحات اتمي ايران داريم که هيچ کس ندارد !! پايگاه آمريکايي "ورلد نت ديلي" به نقل از يک مقام ارشد اسرائيلي که بنابر اين گزارش به اطلاعات طبقه بندي شده اسرائيل در مورد ايران دسترسي دارد نوشت: "تل آويو اطلاعاتي در اختيار دارد که نشان مي دهد ايران برنامه تسليحات هسته اي خود را ادامه داده است." به گزارش سرويس دريافت خبر برنا وي با بيان اينکه برآورد اطلاعاتي آمريکا (NIE) ممکن است داراي انگيزه هاي سياسي باشد ادعا کرد: "ايران برنامه تسليحات هسته اي خود را مخفي نگه داشته و با اين وجود به آن ادامه مي دهد." اين مقام رژيم صهيونيستي که خواست نامش فاش نشود افزود: "دولت اسرائيل تاکنون تصميم نگرفته که با اطلاعات خود درباره ايران چه کار کند!" وي ادعا کرد: "برآورد آمريکا داراي کاستي هاي زيادي است و اسرائيل عميقا نگران است که اين گزارش گزينه نظامي آمريکا عليه ايران را از روي ميز خارج سازد". با وجود تاييد غيرنظامي بودن برنامه هسته اي ايران از جانب نهادهاي اطلاعاتي آمريکا، مقامات اسرائيلي همچنان مدعي در اختيار داشتن مدارکي دال بر ادامه برنامه هسته اي نظامي تهران هستند. اين مقام اسرائيلي خاطرنشان کرد: "برآورد آمريکا داراي کاستي هاي زيادي است و اسرائيل عميقا نگران است که اين گزارش گزينه نظامي آمريکا عليه ايران را از روي ميز خارج سازد و احتمالا مبنايي براي راي منفي چين و روسيه به قطعنامه افزايش تحريم ها عليه ايران در سازمان ملل شود." شوراي اطلاعات ملي آمريکا در گزارش هفته گذشته خود با ضريب اطمينان بالايي اعلام کرد: "ايران برنامه هسته اي نظامي خود را در سال 2003 متوقف کرده و فعاليت آن اکنون بر مقاصد صلح آميز متمرکز است." اين گزارش با انتقاد مقامات اسرائيلي مواجه شده به نحوي که ايهود اولمرت نخست وزير اسرائيل در تازه ترين موضع خود در پارلمان اسرائيل گفت: "به رغم گزارش آمريکايي ها موضع اسرائيل درباره برنامه هسته اي ايران تغيير نخواهد کرد." وي افزود: "اسرائيل در کنار آژانس بين المللي انرژي اتمي به تلاش خود براي «افشاي فعاليت هاي پنهان ايران» ادامه خواهد داد!" اين اظهارات در حالي بيان مي شود که آژانس انرژي هسته اي نيز در گزارش هاي خود بر عدم انحراف ايران در برنامه هسته اي صحه گذاشته است. منبع:http://www.bornanews.com/Nsite/FullStory/?Id=93235

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ما منتظریم .ولی فکر کنم ایشون زیادی کتاب های علمی-تخیلی به خصوص در مورد اسرائیل می خونه.بعدش هم فکر می کنه که دنیا واقعی هم مثل دنیای علمی-تخیلی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اینها نشانه های از یک استراتژی جدید بر علیه ماست . باید مراقب باشیم بازی نخوریم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این صهیونیست ها اومدن این گزارش اطلاعاتی آمریکا رو ماست مالی کنند که بعید بتونن این کار رو بکنن این ها همش یه سری استراتژی هست که می خوان افکار عمومی را به طرف خودشون بکشند یعنی به مردم بگ که گزارش اطلاعاتی آمریکا غلط بوده icon_cheesygrin :| :| :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسمه تعالی با سلام «و حالا یک کلمه هم از مادر عروس !!!» دولت رژيم صهيونيستي به منظور ترغيب آمريكا به نادرست خواندن گزارش جاسوسي اخير درباره برنامه هسته‌اي ايران يك هيئت از كارشناسان اطلاعاتي به واشنگتن فرستاد. به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از خبرگزاري آسوشيتدپرس، به رغم اختلافات در سطح بالاي رژيم صهيونيستي، "ايهود اولمرت"، نخست وزير، نشان داد كه از برخي خطوط نبايد عبور كرد و به طور غيرمستقيم از وزير كابينه خود كه مدعي شد، اين گزارش مي‌تواند به جنگ منطقه‌اي منجر شود، انتقاد كرد. اين پيام دوجانبه براي بحراني كه رژيم صهيونيستي با آن مواجه است، تأكيد مي‌كند كه چگونه از پس اختلافات جدي بر سر موضوع مهم امنيتي با حامي اصلي خود در جهان (آمريكا) برآيد. اين رژيم ادعا مي‌كند كه اطلاعاتش نشان مي‌دهد، ايران هنوز تلاش مي‌كند به سلاح اتمي دست يابد اما اولمرت سعي دارد از افزايش اختلافات با آمريكا ممانعت كند. اين هيئت نمايندگي رژيم صهيونيستي قرار است بر سر گزارش جاسوسي آمريكا با مقامات واشنگتن مذاكره كند. البته هنوز مشخص نيست كه اين هيأت متشكل از افسران اطلاعاتي ارتش رژيم صهيونيستي مي‌خواهد بر چه ادعاهايي استناد كند اما سعي دارد اطلاعات بيشتري از گزارش جاسوسي آمريكا به دست آورد. آمريكا و اسراييل مي‌خواهند نشست‌هاي رسمي بيشتري بر سر اين موضوع در هفته‌هاي آينده برگزار كنند. رژيم صهيونيستي براي ترغيب آمريكايي‌ها به پذيرش اين ادعا كه ايران تلاش مي‌كند سلاح اتمي توليد كند، نشست‌هاي مذكور را ترتيب مي‌دهد. اين در حالي است كه برآورد جاسوسي ملي آمريكا در گزارش اخير خود با داشتن تأييد 16 آژانس اطلاعاتي اين كشور اذعان داشت، تهران از سال 2003 تاكنون برنامه هسته‌اي نظامي نداشته است. گفتني است، رژيم صهيونيستي با زرادخانه‌هاي داراي 200 كلاهك اتمي و تهديد ديگر كشورهاي خاورميانه از جمله ايران هنوز قرارداد منع گسترش سلاح اتمي را امضا نكرده است. منبع: فارس نیوز 25/9/86 ساعت23:13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حاضرم قسم بخورم که اگر روزی اومدن و گفتن که قرار هست خوزستان ( محل تولد من ) رو از ایران جدا کنند و در عوض اون اسرائیل رو از روی نقشه دنیا حذف کنند و تمام صهیونیست ها رو اعدام کنند به ولای علی قسم قبول می کردم icon_cheesygrin :| :| :lol: :lol: :( :cry: :cry: :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسمه تعالی با سلام اسرائيل: حزب الله لبنان،موشك استراتژيك الفاتح (یا همان فاتح خودمان) با برد بیش از 250 کیلومتر دارد. روزنامه «الخليج» چاپ امارات به نقل از يك پژوهش اسرائيلي با عنوان «حزب ا... و جنگ آينده» نوشت: اين پژوهش تأكيد دارد كه ريشه كن كردن حزب ا... امكان پذير نيست، زيرا ايران و سوريه كانال مالي، لجستيكي و نظامي حزب ا... هستند و بدون توقف اين كمكها، هر نوع عمليات اسرائيل عليه حزب ا... بي معنا و بي فايده است. به گزارش انتخاب به نقل از روزنامه الخليج چاپ امارات، در اين پژوهش كه توسط «امير كوليك»، پژوهشگر اسرائيلي تهيه شده، تأكيد شده است: جنگ آينده در عمق خاك اسرائيل و شامل مناطقي خواهد شد كه پيشتر در معرض برد موشكهاي حزب ا... نبوده است؛ مناطقي مانند تل آويو و دورتر كه خسارتهايي به مناطق حساس اسرائيل نيز خواهد داشت.كوليك» در اين پژوهش پيش بيني كرده، درگيري زميني در خاك لبنان با حزب ا... آسان نيست، زيرا حزب ا... پناهگاهها، استحكامات و تونلهاي خود را بازسازي كرده و خود را براي هر نوع حمله زميني در داخل خاك لبنان آماده ساخته است. اين پژوهش به لحاظ تاكتيكي به ارتش اسرائيل توصيه كرده، به عمليات ناگهاني و غيرمنتظره عليه تأسيسات و پايگاههاي حزب ا... و همچنين مقرها و منازل رهبران حزب ا... اقدام كند تا توازن قدرت حزب ا... را برهم بزند. همچنين، ميدان عمليات زميني بايد شامل مناطق غيرقابل پيش بيني در داخل خاك لبنان مانند بيروت و بعلبك باشد. در پژوهش اسرائيلي اشاره شده كه حزب ا... داراي موشك استراتژيك «الفاتح» با برد 250 كيلومتر است. اين پژوهش پيش بيني كرده كه شمار موشكهاي حزب ا... بين 10 تا 20 هزار موشك است كه از موشك اندازهاي تك دهانه شليك مي شود و پنهان ساختن آن نيز ساده تر است. منبع: http://www.zamaneh.ir/Show.aspx?Id=2357

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.