Recommended Posts

چطور میشه یک گروه بتونه این همه موشک تولید کنه؟؟؟؟؟؟؟ :( :cry: :cry: :lol: یا سوریه و یا ایران به این گروه اطلاعات ساخت موشک و یا شاید موشک داده باشه ؟؟؟؟ ولی ما ها بهترین راه که بتونیم از دست این صهیونیست ها خلاص بشیم قوی کردن حزب الله است اگر من بودم به حزب الله 100 موشک شهاب میدادم .... به از بین بردن یک کشور اضافی می ارزه . به اید اون روی که حزب الله کمر اسرائیل رو با نیروی قوت و امانش بشکنه icon_cheesygrin :| :| :lol: مرگ بر اسرائیل مرگ بر منافقین

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ايهود اولمرت: اسرائيل قصد ترور ديگر فرماندهان فلسطيني را دارد خبرگزاري فارس:نخست‌وزير رژيم صهيونيستي بر ادامه جنايات ارتش اين رژيم در ترور فرماندهان گردان‌ها و جنبش‌هاي مقاومت اسلامي فلسطين تاكيد كرد. به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري آلمان، راديو اسرائيل امروز به نقل از "ايهود اولمرت" اعلام كرد مبارزان فلسطيني همچنان مورد حمله نظاميان صهيونيستي قرار خواهند گرفت و حتي در دفعات بعد با هجوم شديدتر و گسترده‌‌تر به مواجهه با آنها مي‌پردازيم. اولمرت در نشستي كه با اعضاي حزب كاديما پارلمان رژيم صهيونيستي در منزل خود برگزار كرد حوادث اخير عليه غزه را جنگ خواند و اذعان داشت:نيروهاي ارتش اسرائيل ظرف چند ماه گذشته بيش از صد فلسطيني در نوار غزه را كشتند. رژيم صهيونيستي در چند روز گذشته حملات موشكي و بمباران توپخانه‌اي و حملات زميني در نوار غزه را شدت داده است تا مانع مقاومت فلسطينيان در برابر جنايات و تجاوزگري‌هايشان در اين منطقه شوند. از سحرگاه روز سه شنبه نظاميان صهيونيستي 11 فعال فلسطيني از جمله فرمانده كل گروهان‌هاي قدس شاخه جنبش جهاد اسلامي فلسطين را به شهادت رساندند از سوي ديگر نخست‌وزير رژيم صهيونيستي صبح چهارشنبه رياست نشست كابينه وزارتي خود را با موضوع بررسي امور سياسي امنيتي اسرائيل برعهده داشت كه در اين نشست با تشكيل مركز هماهنگ‌كننده امور دوائر دولتي در حالت‌هاي فوق العاده را موافقت كردند. تاسيس اين مركز با تصميم دولت براي انتقال بررسي مسائل جبهه داخلي در شرايط اضطراري به وزارت دفاع تاييد كردند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسمه تعالی با سلام نیوزویک در مقاله خود می آورد:« احتمال می رود که بوش به هم پیمانان اسرائیلی و عربش اطمینان دهد که NIE بزرگنمایی شده است و طی روزهای اخیر هم در کنگره آمریکا خبر از تحقیق و تفحص در NIE می رسد؛ آن هم برای اینکه اعضای کنگره می گویند چرا بار دیگر نهادهای اطلاعاتی از حرف خود برگشتند؟ و شاید، نهادهای اطلاعاتی آمریکا از حرف خود عقب نشینی کند تا اسرائیل به تنهایی واکنشی سهمگین نشان ندهد.» ایهود اولمرت در واكنش به گزارش NIE مانند جرج دبلیو بوش سخت در تلاش است تا نشان دهد که هیچ چیز تغییر نکرده است . نیوزویک در مقاله ای آورده است:« بروس ریدل، مامور سابق سیا و مشاور ارشد 3 رئیس جمهور آمریکا به نویسنده نیوزویک می گوید:« من از سفری به اسرائیل بازگشته ام، و مطمئن شدم که اسرائیل به ایران حمله می کند. و این را از گفت و گو با موساد درک کردم. البته این مذاکرات قبل از NIE بود و مطئمنا الان این تهدید جدی تر شده است. اسرائیل اجازه نخواهد داد که مونوپولی (انحصار) هسته ای اش مورد تهدید واقع شود.» به نوشته اين نشريه ریدل می گوید که دولت بوش کار را مشکل کرد و قبل از انتشار NIE، خبری از آن به اسرائیل نداد. یوال اشتینیتز، عضو حزب راست لیکود به هرش گفت که وی رئیس هئیتی از اعضای مجلس اسرائیل به واشنگتن بوده است که با دیک چنی، معاون بوش و دیگر مقامات دیدار کردند و هیچ یک از آنها به نظر می رسید که از NIE خبر نداشتند. نیوزویک در ادامه به قلم مایکل هرش می آورد:بسیاری از کارشناسان اسرائیلی از لحن گزارش شوکه شدند، گزارشی که با اطمینانی بالا از توقف فعالیت نظامی هسته ای ایران حرف می زند. یوزی آراد، مقام سابق موساد و مشاور بنیامین نتانیاهو می گوید که در سفر اخیرش به مسکو، یک ژنرال روسی از ساده انگارانه بودن گزارش NIE سخن می گفت و ادعا می کرد که اگر ایران برنامه اش را در سال 2033 متوقف کرده است؛ بخاطر این است که به آن رضایت داده است و اکنون به دیگر مسائل مانند غنی سازی می پردازد. آراد می گوید:« این گزارش شاید تاثیر معکوس داشته باشد و ایران را به تسریع در روند ساخت سلاح هسته ای وادارد.» برخی از کارشناس ها هم سئوال می کنند که آیا اسرائیل توانایی تخریب سنگین برنامه هسته ای ایران را دارد یا نه؛ برنامه ای که به ادعاي اين نشريه در تاسیساتی مخفی و پنهان و به شدت امنیتی اجرا می شود. اما نکته مثبت NIE این است که شواهدی از محل این تاسیسات می دهد. چند کارشناس هم مانند دیوید آلبرایت از موسسه علوم امنیتی بین الملل در واشنگفتن می گویند به نظر می رسد که اطلاعات کمی در مورد محل تاسیسات هسته ای وجود داشته باشد.مسئله ای که آلبرایت اشاره می کند این است که اسرائیل از عدم واکنش به حمله هوایی علیه تاسیسات هسته ای سوریه که احتمال می رفت ایران در آنجا مشغول آزمایش باشد؛ تشویق شده است. وی پیشنهاد می کند که هرگونه اقدام پیش دستانه اسرائیل ممکن است که حمله سنتی نباشد، اما می تواند شامل کارهای خرابکاری بیشتری باشد. «اسرائیلی ها می دانند که دولتهای عرب هم از ایران هسته ای می ترسند و احتمال دارد از همین امر هم استفاده کنند!» ژنرال سنه هم مانند بقیه، از انزوای اقتصادی و دیپلماتیک ایران حمایت می کند. انتظار دارد که سومین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران در سال آینده میلادی تصویب شود، اما انتظار می رود که بدلیل مخالفت روسیه و چین، قطعنامه ای بی استفاده باشد. برای همین، یکی از دلایل سفر بوش در اوائل ژانویه سال آینده بخاطر همین هاست؛ و در مورد NIE توضیحاتی دهد؛ وهمین امر هم موجب عمل یک جانبه اسرائیل و حتی توقف روند صلح آناپولیس خواهد شد. سفر بوش، درکی پنهان از اشتباه آمریکا در NIE و تلاشی است نگران کننده برای اطمینان دادن به اسرائیل و اعراب مبنی بر اینکه واشنگتن علیه هژمونی ایران خواهد ایستاد. چون که اعراب فکر می کنند که آمریکا در مقابل ثبات عراق بوسیله ایران، به برقراری رابطه با ایران بپردازد. نیوزویک در آخر می آورد:« احتمال می رود که بوش به هم پیمانان اسرائیلی و عربش اطمینان دهد که NIE بزرگنمایی شده است و طی روزهای اخیر هم در کنگره آمریکا خبر از تحقیق و تفحص در NIE می رسد؛ آن هم برای اینکه اعضای کنگره می گویند چرا بار دیگر نهادهای اطلاعاتی از حرف خود برگشتند؟ و شاید، نهادهای اطلاعاتی آمریکا از حرف خود عقب نشینی کند تا اسرائیل به تنهایی واکنشی سهمگین نشان ندهد.» منبع: http://www.fardanews.com/show/?id=42473

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسمه تعالي با سلام ارتش رژيم صهيونيستي شهروندانش را براي يك جنگ غير متعارف آماده مي‌كند خبرگزاري فرانسه از بيت‌المقدس گزارش داد : ارتش اسرائيل روز يكشنبه سلسله عمليات جديدي را براي آماده ساختن غيرنظاميان در مقابل وقوع يك جنگ با تاكيد بر خطرات حمله با سلاحهاي شيميايي يا ميكروبي ، اعلام كرد . اين عمليات كه طي چند روز آينده آغاز خواهد شد ، اطلاعات دقيقي را در مورد نحوه حفاظت از خانه‌ها در برابر سلاحهاي شيميايي ارائه خواهد داد. به غيرنظاميان توصيه خواهد شد كه چگونه يك اتاق حفاظت شده را انتخاب كرده و به چه صورت درها و پنجره‌ها را در تدارك حملات غير متعارف مسدود سازند. در حاليكه كه اكثر اسرائيلي‌ها به پناهگاه بمب دسترسي دارند ، به غير نظاميان توصيه شده است تا در صورت حملات شيميايي يا ميكروبي در يك اتاق بسته بمانند . اين عمليات شامل توزيع كتابچه‌هاي راهنما در بين هريك از خانوارها و همچنين پخش برنامه‌هاي تلويزيوني ، يك پايگاه اينترنتي و يك مركز اطلاعات تلفني مي‌شود. به گفته يك منبع ارتش ، اين عمليات در ابتدا قرار بود پيشتر طي سال جاري برگزار شود ولي در بحبوحه جنگ لفظي اسرائيل با سوريه كه اسرائيل خواستار تشديد آن نبود ، به تعويق انداخته شد . طي ماههاي اخير ، ارتش اسرائيل صدها هزار ماسك گاز شيميايي را كه از زمان جنگ ‪ ۱۹۹۱‬خليج (فارس) از بيم حملات رژيم صدام با سلاحهاي غير متعارف در بين شهروندانش توزيع كرده ، جمع آوري كرد. منبع: ايرنا ساعت 23دقيقه بامداد ‪دوشنبه، ۳ دی ۱۳۸۶

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تا حالا به اين فكر كردين كه موشكهاي حزب الله چطور از پدافند دفاعي اسراييل عبور كردن؟ من جايي خوندم كه به دليل پيشرفته بودن سيستم پدافندي اسرييل اين سيستم قادر به رديابي موشكهاي قديمي با برد كوتاه نبود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مساحت ايران 1648195 کيلومتر است، اما مساحت رژيم اشغالگر قدس 26323 کيلومتر است که اگر نوار غزه و کرانه غربي را از آن کم کنيم، به 20150 كاهش پيدا مي‌کند. معناي آن اين است که اگر اسرائيل بتواند صد موشک در يک روز به سوي ايران پرتاب کند و صد شهر را هدف قرار دهد، ايران مي‌تواند هزار موشک و با آن، تقريبا نيمي از اسرائيل را در هم بکوبد. از همين رو، موازنه موشکي دو طرف، در پايان به نفع ايران خواهد بود. علي منتظري در تابناک نوشت: پيام تجربه موشکي جديد اسرائيل «اريحا 3» بر پايه آنچه اسرائيلي‌ها گفته‌ا‌ند، متوجه ايران بوده است؛ اين موشک بنا به اظهارات اسرائيلي‌ها، قادر به پشت سر گذرادن مسافت 4500 کيلومتر است و مي‌تواند هر نقطه‌اي را در ايران هدف قرار دهد. حال اگر اين اظهارات درست باشد، اسرائيلي‌ها چند اشتباه اساسي در ارايه پيام تهديدآميز به ايران در حاشيه اين تجربه موشکي دارند: 1ـ استراتژي دفاعي ايران در برابر هر گونه حمله احتمالي اسرائيل يا آمريکا به ايران بر اين اساس استوار شده است که اين دو قادر به حمله موشکي و هوايي به اهدافي در کشورمان هستند. ايران هيچ‌گاه منکر نشده است که آنها قادر به هدفگيري موشکي يا هوايي به داخل کشور هستند. 2ـ فرض اساسي در استراتژي ايران اين بوده که اگر اسرائيل موشک‌هاي دوربرد براي هدفگيري ايران نداشته باشد، آمريکا در سريعترين زمان ممکن، آن را به موشک‌هاي استراتژيک دوربرد، مسلح خواهد کرد. 3ـ پايانه‌هاي موشکي استراتژيک بر پايه گستردگي جغرافيايي يک کشور تنظيم و تقسيم مي‌شود؛ بنابراين، اسرائيل به صورت اتوماتيک‌وار با محدوديت شديد روبه‌روست. مساحت ايران 1648195 کيلومتر است، اما مساحت رژيم اشغالگر قدس 26323 کيلومتر است که اگر نوار غزه و کرانه غربي را از آن کم کنيم، به 20150 كاهش پيدا مي‌کند. معناي آن اين است که اگر اسرائيل بتواند صد موشک در يک روز به سوي ايران پرتاب کند و صد شهر را هدف قرار دهد، ايران مي‌تواند هزار موشک و با آن، تقريبا نيمي از اسرائيل را در هم بکوبد. از همين رو، موازنه موشکي دو طرف، در پايان به نفع ايران خواهد بود. 4ـ اگر قرارداد «‌دفاعي استراتژيک مشترک ايران و سوريه‌» در صورت حمله به ايران عملياتي شود، آنگاه ايران نيازي به پرتاب موشک‌هاي دوربرد از خاکش ندارد و با برد حداکثر 500 کيلومتر و قابليت انفجاري بسيار بالاتري، اسرائيل آماج حملات موشکي قرار مي‌گيرد. اين در حالي است که اگر حملات متقابل مقاومت اسلامي از لبنان را در نظر نگيريم، ايران و سوريه به خوبي مي‌دانند که حمله به ايران حمله به سوريه و حمله به سوريه، حمله به ايران را در پي دارد و در هر دو حالت، هدف سوم و يا همزمان مقاومت اسلامي در لبنان و فلسطين است. اگر ايران، تدابير دفاعي مشترک را از پيش تدارک ديده باشد و با همکاري سوريه، سيستم دفاع موشکي را تجهيز كرده باشد، بدون شک، اسرائيل در صورت حمله به ايران، پاسخ‌هاي کوبنده‌اي دريافت خواهد كرد. 5ـ سايت‌هاي موشکي ايران بنا بر «‌نظام جنگ‌هاي نامنظم‌» تدارک ديده شده است. از اين رو، نه اسرائيل و نه آمريکا، در يک حمله غافلگيرانه، نمي‌توانند آن را از کار بيندازند، براي همين، نظام دفاع استراتژيک موشکي ايران از قدرت بهينه درازمدتي برخوردار است، به ويژه آن که کشورمان مي‌تواند براي هدفگيري اسرائيل، دست‌كم از چهارصد هزار کيلومتر مربع فضاي مفيد در داخل کشور استفاده کند که از مشخصه کوهستاني و ناهموار برخوردار است. 6ـ ايران در يک دهه اخير، روي برد موشکي تا سه هزار کيلومتر با دقت و وسواس بسياري کار کرده است تا از «‌قدرت پيشگيرانه و دفاعي‌» در برابر هر حمله احتمالي اسرائيل برخوردار باشد. اسرائيلي‌ها مي‌دانند که با برد 2500 کيلومتر نيز از ايران تحت آتش قرار دارند و هر چه از برد موشک‌ها کاسته شده، بر قدرت انفجاري آنها افزوده شده است. از همين رو، موشک‌هاي ايراني از قدرت انفجاري بسيار بالايي برخوردارند. بر اين اساس، به صراحت مي‌توان گفت که تجربه موشکي اخير اسرائيل که در تاريخ 27 دي‌ماه صورت گرفت، هيچ تغييري در«‌موازنه دفاع موشکي ايران‌» ايجاد نمي‌کند و هيچ يک از نظام‌هاي دفاعي او را بر هم نمي‌زند و تنها پيش‌داوري‌هاي ايران را که در بند يک آن را برشمرديم، تأييد مي‌کند. از اين رو، اين آزمايش موشکي، در عرصه احتمال رويارويي اسرائيل با ايران، هيچ پيش فرض و نتايج جديدي را پديد نمي‌آورد و بعيد است که اين امور از نگاه کارشناسان نظامي اسرائيلي مخفي مانده باشد. به همين دليل است که گمانه اصلي براي اين آزمايش موشکي، بيشتر متوجه ابعاد رواني آن در داخل اسرائيل است، نه فشار رواني بر ايران. منبع: عصر امروز یا گمون کنم! (بازتاب سابق؟!). icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تا حالا به اين فكر كردين كه موشكهاي حزب الله چطور از پدافند دفاعي اسراييل عبور كردن؟
من جايي خوندم كه به دليل پيشرفته بودن سيستم پدافندي اسرييل اين سيستم قادر به رديابي موشكهاي قديمي با برد كوتاه نبود


نتيجه گيري خنده داري است icon_cheesygrin ، پاتريوت در اسرائيل 50 درصد موفقيت داشت و موشكهاي كاتيوشا هم كه به علت سطح مقطع بسيار كم، توسط ضد موشكها يا شناسايي نميشوند يا حتي در صورت شناسايي يك موشك PAC-2 را براي انهدام يك گلوله كاتيوشا به كارنميبرند!

براي اين كار شركت گرومن راه كار خوبي رو ارائه داده، استفاده از ليزر پرانرژي (پدافند Sky Gaurd) :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یا همون سماوات خودمون دیگه ایگل جان؟! بعدش ببین پاتریوت اگر %50 موفق آمیز بود نمی دونم چرا طبق آمار ویکی پدیا بیش از %90 موشک ها به هدف ها وارد شد و خسارت سنگین وارد کرد؟! %10 باقی هم درست هدف گیری نشده بود و علت های دیگر! اگر باز بحث ادامه داشت منبع های مختلفی ادامه می دم!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یا همون صماوات خودمون دیگه ایگل جان؟! بعدش ببین پاتریوت اگر %50 موفق آمیز بود نمی دونم چرا طبق آمار ویکی پدیا بیش از %90 موشک ها به هدف ها وارد شد و خسارت سنگین وارد کرد؟! %10 باقی هم درست هدف گیری نشده بود و علت های دیگر! اگر باز بحث ادامه داشت منبع های مختلفی ادامه می دم!


بحث سماوات كاملا جداست، سماوات يك توپ ضد هوايي است و ربطي به استفاده از THEL ندارد! براي اطلاعات بيشتر (http://military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=1474)

من آمار مربوط به 50% موفقيت پاتريوت در اسرائيل رو از سايت ويكي پديا گفتم البته مربوط به جنگ خليج فارس و موشكهاي SCUD است ولي بايد گفت چند درصد آن 90% كاتيوشا بوده اند؟ icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یا همون صماوات خودمون دیگه ایگل جان؟! بعدش ببین پاتریوت اگر %50 موفق آمیز بود نمی دونم چرا طبق آمار ویکی پدیا بیش از %90 موشک ها به هدف ها وارد شد و خسارت سنگین وارد کرد؟! %10 باقی هم درست هدف گیری نشده بود و علت های دیگر! اگر باز بحث ادامه داشت منبع های مختلفی ادامه می دم!


بحث سماوات كاملا جداست، سماوات يك توپ ضد هوايي است و ربطي به استفاده از THEL ندارد! براي اطلاعات بيشتر (http://military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=1474)

من آمار مربوط به 50% موفقيت پاتريوت در اسرائيل رو از سايت ويكي پديا گفتم البته مربوط به جنگ خليج فارس و موشكهاي SCUD است ولي بايد گفت چند درصد آن 90% كاتيوشا بوده اند؟ icon_cheesygrin


سماوات رو که خود ویکی پدیا نسخه ی مهندسی معکوس شده اسکای گارد می دونه!

In January 2008, Iran announced it had successfully developed a new anti-aircraft system, seemingly based on the swiss built skyguard system. It's believed to be called "Samavat".

http://en.wikipedia.org/wiki/35mm_Anti-Aircraft_Guns

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اون Sky Gaurd مورد نظر شما توپ 35 م م اورليكون ساخت سوئيس است (http://en.wikipedia.org/wiki/Oerlikon_35_mm_twin_cannon)

اگر به كلمه swiss built توجه ميكرديد به اين نكته ميرسيديد icon_cheesygrin

Sky Gaurd مورد بحث بنده يا بهتره بگم THEL - SkyGaurd شركت گرومن اين مورد است : http://www.st.northropgrumman.com/capabilities/directed_energy_syst/laser_systems/chemical_lasers/skyguard.html

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اون Sky Gaurd مورد نظر شما توپ 35 م م اورليكون ساخت سوئيس است (http://en.wikipedia.org/wiki/Oerlikon_35_mm_twin_cannon)

اگر به كلمه swiss built توجه ميكرديد به اين نكته ميرسيديد icon_cheesygrin

Sky Gaurd مورد بحث بنده يا بهتره بگم THEL - SkyGaurd شركت گرومن اين مورد است : http://www.st.northropgrumman.com/capabilities/directed_energy_syst/laser_systems/chemical_lasers/skyguard.html


کاراشون جداگانست درسته؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگر منظورتون از جداگانه بودن كار نوع ماموريت است : خير تقريبا (تقريبا چون با توپ ضد هوايي نميتوان گلوله كاتيوشا، خمپاره يا توپخانه را زد!) ولي هر دو براي دفاع كوتاه برد به كار ميروند. اگر منظورتون نوع عملكر است : بله كاملا! (يكي از توپ 35 م م و ديگري از ليزر پر انرژي شيميايي استفاده ميكند) سماوات براي منهدم كردن موشكهاي كروز و هليكوپتر مناسب است (اگر نوع مرمي گلوله اورانيومي يا تنگستن باشه بهتر ميشه icon_cheesygrin) البته در مورد دقتش وقتي ميشه صحبت كرد كه اطلاعات بيشتري از رادار و سيستم كنترل آتش داشته باشيم (قسمتهاي مكانيكي سيستم توانايي واكنش خوبي داشتن - در فيلمي كه در تلويزيون ديديم -)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پس مال اسرائیلی ها باید پیشرفته تر باشه! فناوریش خیلی پیشرفته است؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من قبول دارم. ولی یک مشکلی هست. همه میدونید ناجوان مردترین کشور اسراییل است. تنها کشوری در دنیا است که علناً جنایت میکند. آمریکایی ها هم اگه کسی رو ترور کنن یا هر فاجعه ی دیگه ای درست کنن هیچ وقت گناه رو به گردن نمیگیرن ولی اسراییل نه. میاد ترور میکنه و علناً میگه من کردم باز هم میکنم بدترش رو هم میکنم. یعنی اگه از بمب اتم هم استفاده کنند با زهم میگویند ما کردیم و میکنیم و اگه لازم بشه بازهم میکنیم. فکرکنم تو این سایت نوشته بود: از یک سیاست مدار اسراییلی: اگر برای منافعم لازم باشه دنیا را به آتش بکشم.این کار را خواهم کرد. دوستان زیاد مطمئن نیستم کامل درست نوشته باشم.اگه اشتباهی وجود داره به من بگید. موفّق باشید Mr.Fox

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.