Recommended Posts

چه چرت و پرت هایی می گن ها . این ها رو الان کاریشون نکنی فردا می گن ((((((((((( ما حدس می زنیم ایران دارای انبار هایی هست که در اون بیش از 600000 کلاهک هسته ای وجود دارد


که مخفی هم هستن :oops: :oops:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگر حمله کنند خاکشون رو به توبره می کشیم! شاید اولین کلاهک های EMP در جنگ واقعی در اسرائیل آزمایش بشه! چون اینا خیلی رودارن و ممکنه بخوان سلاح اتمی استفاده کنند! یک ای ام پی بعدش با موشک باران کارو یک سره می کنیم! :oops:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از قدیم گفتن خالی بندی که هوناق (honnagh) نیست اینا هم می بندد :oops:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اتفاقا من چشمم یه طور دیگه آب می خوره . اسرائیل نامرد تر از آمریکا هست . آمریکا حمله ی اول رو نمی کنه اسرادیله که حمله رو شروع می کنه ..... حالا کی این جنگ رو تموم می کنه خدا می دونه :oops: :oops: :oops: :oops: :x

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اتفاقا من چشمم یه طور دیگه آب می خوره . اسرائیل نامرد تر از آمریکا هست . آمریکا حمله ی اول رو نمی کنه اسرادیله که حمله رو شروع می کنه ..... حالا کی این جنگ رو تموم می کنه خدا می دونه icon_biggrin :lol: :( :( :|


خوب کار ما راحتر می شه که اگر اسرائیل حمله کنه! :oops: اول هواپیماهاشو سرنگون می کنیم! بعد در خلال درگیری یک بمب EMP می اندازیم توی اسرائیل بعدش هم موشک بارونش می کنیم! :oops: و چند اسکادران از جنگنده ها رو برای شخم زدن می فرستیم! :oops: (اسرائیلی ها هم می تونن از یوزی بجای سیستم ضد هوایی استفاده کنند! :oops: ). هم زمان حزب الله لبنان و حماس هم موشک باران تل آویو رو آغاز می کنند! :x
اینطوریه که اسرائیل خودش را نابود می کنه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اينا با اين كار دست پيش گرفتن پس نيفتن چون گزارش سرويسهاي اطلاعاتي امريكا رو شنيدن قاطي كردن به هر ريسموني دست ميندازن تا تو باتلاق دروغهاشونن گير نكنن اما همه دنيا ميدونن كه اسراييليا چجور ادمايين به قول معروف ديگه هيچكي براشون تره هم خورد نميكنه كي به حرفاي اين مرتيكه گوش ميده !!!!! :oops: :oops:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مصاحبه سرلشگرجعفری با الجزیره: فرمانده کل سپاه پاسداران ضمن هشدار به آمریکا درباره دست زدن به هرگونه حماقت علیه ایران تاکید کرد:نظامیان آمریکایی در صورت حمله به ایران در تیررس ما هستند و البته ما هرگز در صورت حمله آمریکا ملتهای منطقه را در معرض خطر قرار نخواهیم داد. به گزارش خبرگزاری مهر، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک مصاحبه تفضیلی به سئوالات خبرنگار ارشد شبکه الجزیره قطر پاسخ داد. غسان بن جدو خبرنگار ارشد شبکه الجزیره ، این مصاحبه را برای برنامه پربیننده حوار مفتوح (گفتگوی باز) که دو بار نیز در شبکه خبری الجزیره تکرار می شود انجام داد. مقدمه غسان بن جدو مجری برنامه حوار مفتوح: بینندگان محترم سلام خدا بر شما، برنامه امروز(حوار مفتوح) بسیار خاص و بسیار جالب توجه است. میهمان امروز ما فرمانده کل سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران ژنرال(سردار سرلشکر) محمد علی جعفری است. اهمیت این برنامه تنها به خاطر حضور ایشان نیست، بلکه به خاطر این است که برای نخستین بار فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کشور خود با یک رسانه خارجی مصاحبه می کند. زمان بندی این برنامه به لحاظ تاریخی و استراتژیک حساسیت بسیاری دارد، ما بعد از دیدار مهم و تاریخی که بعضی ها آن را خطرناک خوانده اند، یعنی دیدار جرج بوش از منطقه صحبت می کنیم. همین طور بعد از گذشت چند هفته از اجلاس آناپولیس، ما در مورد درگیری های(لفظی) ایران و آمریکا که شاید بعد از چند هفته یا چند ماه یا شاید بعد از چند هفته یا چند ماه تکرار شده و تکرار شود و شاید در آینده (این برخوردها) شدت بیشتری پیدا کند، گفتگو می‌کنیم. بعضی ها می گویند که در ماه‌های آینده(شاید) شاهد رویارویی نظامی ایران و آمریکا باشیم. ما در مورد فعالیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در داخل و خارج از ایران بحث می کنیم، یک نیروی نظامی حقیقی در جمهوری اسلامی ایران. ما در حالی این گفتگو را انجام می دهیم که روابط ایران با کشورهای خلیج(فارس) شاهد پیشرفت ویژه و تازه‌ای نسبت به دوره های گذشته است، هر چند همچنان در جهان عرب بعضی شبهات امنیتی، نظامی و استراتژیکی در مورد ایران وجود دارد ما درباره پرونده هسته‌ای ایران که ایرانی ها اصرار بر صلح آمیز بودن آن دارند و در نقطه مقابل آمریکایی ها و بعضی از کشورهای غربی سعی دارند آن را نظامی جلوه دهند، صحبت می‌کنیم و در آخر پرونده هسته ای ایران همچنان تا این لحظه باعث بحث و جدل میان ایران، آمریکا و همپیمانانش در غرب است. ما در مورد انقلاب اخیر در سرزمین فلسطین به شدت حساس سخن می گوییم و خصوصا آنچه در نوار غزه اتفاق می افتد، ما همچنین در حالی سخن می گوییم که این زمان برای لبنان و اسرائیل بسیار حساس است خصوصا برای(جنبش) حزب الله و اسرائیل. همچنین در این زمان خاص و بسیار حساس شاهد اتفاقاتی مهم در عراق و بعضی از کشورهای خلیج(فارس) هستیم. خلاصه اینکه ایران همیشه باعث بحث و جدل(در منطقه) بوده است. اینجا کسانی هستند که به شدت(مواضع این کشور) را تایید می کنند و همچنین کسانی هستند که به شدت با مواضع آن مخالفند و همچنین آنجا کسانی هستند که به شدت به آن کشور اطمینان دارند و یا همچنین کسانی هستند که به شدت از آن می ترسند. لذا باعث افتخار ماست که در این قسمت خاص از برنامه(حوار مفتوح) فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ژنرال(سرلشکر) محمد علی جعفری مهمان ما هستند. غسان بن جدو: خوش آمدید ژنرال و تشکر می کنیم از قبول دعوت ما و همانطور که گفتم در ابتدای برنامه این نخستین باری است که فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با یک رسانه خـارجی مصاحبه می کند. سردار جعفری: من هم از شما تشکر می کنم و سلام عرض می کنم خدمت بینندگان این برنامه و شبکه خبری الجزیره و به ویژه مردم عزیز خاورمیانه و از شما و دست اندرکاران ضبط مصاحبه و برنامه نیز تشکر می کنم. غسان بن جدو: با تشکر آقای جعفری من در مقدمه در مورد دیدار اخیر رییس جمهور آمریکا از منطقه صحبت کردم. البته هم اکنون این دیدار به پایان رسیده و وی به واشنگتن بازگشته اما می خواهیم بپرسیم شما به عنوان فرمانده کل سپاه به این دیدار چگونه نگاه می کنید و آیا این سفر دارای نکات منفی امنیتی و نظامی نسبت به ایران بود یا نه؟ سردار جعفری: به نظر من بعد آمریکایی ها به این نتیجه رسیدند که توطئه ها و ترفندها در جهت جدایی انداختن بین ایران و کشورهای همسایه به ویژه کشورهای مسلمان عربی در منطقه ناکام مانده و خنثی شد. و از سوی دیگر سفرهای موفقیت آمیز دکتر احمدی نژاد رییس جمهور ایران به کشورهای خلیج فارس عامل وحدت و انسجام بین ایران و کشورهای منطقه گردید به همین دلیل نگرانی های آنها افزوده شد. بعد از مشاهده این پدیده بود که بوش رییس جمهور آمریکا تصمیم گرفت به منطقه بیاید و یکبار دیگر به دروغ پردازی و صحنه سازهایی که در سه دهه اخیر نیز شاهد بودیم، بپردازد. بی شک هدف از این سفر جدایی انداختن بین ایران و کشورهای منطقه بود.به خصوص به خاطر تحقق اهدافشان در فلسطین اشغالی و برای پشتیبانی از رژیم اشغالگر قدس و نجات برنامه هایی که در آستانه شکست بود، ناچار به انجام این سفر شد. نکاتی که مطرح شد اهداف اصلی آنها بود، به نظر من این سفر هیچ نتیجه امنیتی به دنبال نداشت، چون اقتدار ایران اسلامی خیلی بیشتر از آن است که در آمریکا حتی افرادی فکر کنند می شود به ایران حمله کرد تعداد معدودی هم که به این فکر معتقد بودند بعد از اینکه آژانس بین المللی هسته‌ای موضع خود را اعلام کرد و به خصوص زمانی که سازمان های اطلاعاتی آمریکا (بخشی از )اخبار واقعی را از ماجرای هسته ای ایران منتشر کردند، برای جبران شکستی که در دو سه ماه اخیر از نظر سیاسی، امنیتی متحمل شده بودند، سفر به خاورمیانه را تدارک دیدند، نه برای تهدید و مقدمه ای برای حمله به ایران. یعنی اینکه اگر بگوییم این سفر برای آماده سازی و تهدید علیه ایران بوده، چنین چیزی اشتباه است. ولی به هر حال آنها به دنبال حفظ شرایط ویژه ای هستند که منافع آنها را در منطقه تامین کند. محاصره نوار غزه یکی از این پیامدهاست. آنها با هدف جلب پشتیبانی کشورهای منطقه(و یا سکوت این کشورها در قبال جنایات صهیونیست ها در غزه) این سفر را انجام داده اند تا بتوانند برنامه ‌هایشان را در فلسطین اشغالی پیاده کنند و امروز محاصره و فشاری که بر مردم مسلمان و مظلوم نوار غزه وارد می شود یکی از پیامدهای اصلی این سفر ارزیابی می شود. غسان بن جدو: سفر بوش به منطقه فقط برای کاهش آن چیزی است که شما آن را شکست نامیده اید و نه وجوه سیاسی و دیپلماتیک. اما آیا اظهارات بوش در امارات متحده عربی درباره ایران که گفت: ایران منطقه را تهدید می کند و نظام جمهوری اسلامی ایران را متهم به حمایت از تروریست کرد، تهدیدی برای ایران نیست؟ سردار جعفری: نه. این گزافه‌گویی‌های بوش تهدید علیه ایران محسوب نمی‌شود. اما این صحبت‌های بوش را می‌توان در راستای هدف جداسازی ایران از کشورهای منطقه به ویژه اعراب و کشورهای مسلمان عرب و ایجاد جدایی و شکاف میان آنها ارزیابی کرد. این بود که ایران را به عنوان کشور تهدید‌آمیز و حامی تروریست معرفی کرد. در واقع برداشت ما این است، همین طور که در طول سه دهه اخیر پس از پیروزی انقلاب اسلامی به طور مداوم ایران را (در تبلیغاتشان) یک کشور غیر دموکراتیک و حامی تروریسم معرفی کردند و اتهامات دیگری را به ایران وارد کردند. از طرفی امروز دست آنها برای همه رو شده و کشورهای منطقه در حال روی آوردن و بهبود روابط با ایران و پی بردن به واقعیت‌ها هستند. رئیس جمهور امریکا این هزینه را پرداخت و سفر را انجام داد که این اتحاد بین کشورهای منطقه صورت نگیرد. به نظر من تهدید در کار نبود شما اگر آن را به عنوان تهدید علیه ایران مطرح می‌کنید، او ایران را تهدید نکرد، ولی به دروغ ایران را به عنوان تهدیدی برای منطقه دانست. هر چند من فکر می‌کنم تمام کشورهای منطقه امروز به درک روشنی رسیده‌اند که این تکرار دروغ پردازی‌هایی است که حدود 30،20 سال گذشته انجام گرفته بود. هم دولت‌ها، هم مردم منطقه خلاف این ادعاها برایشان ثابت شده، بنابراین تاکید می‌کنم منظور از این حرف‌های گفته شده بوش به نظر من چیزی جز این نبود. غسان بن جدو: سرلشکر جعفری شما گفتید که امریکا ماهیت نیروی واقعی ایران را می‌داند، شما چه قدرتی دارید؟ قدرت واقعی شما روی زمین چیست؟ آیا فقط از قدرت نظامی صحبت می‌کنید یا عناصر دیگری در این قدرت وجود دارد؟ سردار جعفری: این سوال خوبی است. آنچه که امروز قدرت‌های مادی بزرگ دنیا را به تـعـجـب واداشته و باعث شده از سوی ایران در برابر قدرت مادی‌شان احساس خطر کنند، شکل‌گیری قدرت معنوی و نفوذ اسلام است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) پایه گذاری شد و این در واقع شکل‌گیری اتحاد و بیداری اسلامی است که امروز به ویژه در جهان اسلام درحال گسترش و توسعه است. اتحاد و بیداری اسلامی می‌تواند بزرگترین قدرت باشد به ویژه اگر در قالب یک حکومت و یک نظام و یک امت شکل بگیرد. آنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به شدت نگران این پدیده بودند. دقیقا امروز این امر به وقوع پیوسته است. وقتی ما از ایران صحبت می‌کنیم عوامل قدرت مادی ایران مد نظر ما نیست هر چند به لطف و عنایت خدا ایران اسلامی از ذخائر ومنابع بسیار عظیم و گسترده‌ای بهره‌مند است. منابع انرژی، آب، زمین‌های گسترده، نیروی انسانی با استعداد و هوشمند و با ایمانی که با هم حول یک مذهب و یک اعتقاد و یک فرهنگ واحد ملی متحد هستند. اینها عوامل مختلف قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران است. شما می‌بینید که هیچ‌وقت از تکنو‌لوژی تسلیحاتی و سلاح، ابزار، امکانات مادی و ابزار نظامی صحبت نکردم. غربی‌ها به ویژه امریکا قدرت خود را در سلاح و تجهیزات مادی می‌بینند. در رویارویی و رقابت دو قدرت مادی در گذشته در بلوک شرق و غرب عوامل مادی مطرح بوده است، اما قدرت امروز ما به لطف، عنایت واتکا به خدای متعال شکل گرفته و مسلمانان جهان هویت واقعی خود را باز یافته‌اند. در واقع این مهم دشمنی امریکا با کشورهای مسلمان به ویژه آن بخشی از اسلام که اسلام سیاسی و انقلابی است را در پی داشته است. آمریکایی‌ها با اسلام ناب سیاسی و انقلابی دشمنی دیرینه داشته و احساس خطر جدی می‌کنند. پیروزی انقلاب اسلامی از میان همین مردم شکل گرفت و به حول و قوه‌الهی قدرتی عظیم در حال شکل‌گیری است. زیرا پشتوانه اصلی این قدرت اولا مردم مسلمان ایران به طور یکپارچه و بسیاری از مسلمانان دیگر منطقه و جهان است. دل‌های آنها با انقلاب و آرمان‌ها و اهدافش، به ویژه ظلم ستیزی به عنوان سرلوحه شعارهای انقلاب اسلامی است. اینها مایه وحدت و انسجام هر چه بیشتر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است. از طرف دیگر دشمنان ما روز به روز در مقابل این راه ، اهداف و شکل‌گیری چنین قدرتی و بیداری جهان اسلام به شدت احساس خطر می‌کنند. طبیعی است که در رویارویی این دو قدرت ( قدرت مادی و معنوی) قدرتی که اتکایش اول به خدا و بعد به دل، روح و قلب مردم باشد پایدار و به مراتب قوی تر از قدرتهای مادی است. غسان بن جدو: به عنوان فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روشن تر سخن می‌گوییم که چه امکاناتی برای مواجهه با آمریکا در اختیار دارید اما الان می‌خواهیم بدانیم در تنگه هرمز چه اتفاقی افتاد (که سرو صدای زیادی به همراه داشت) درباره این ماجرا دو روایت وجود دارد، می‌خواهم بپرسم چه ماجرایی برای قایق‌های متعلق به نیروی دریایی سپاه در تنگه هرمز (هنگام مواجهه با ناوهای جنگی امریکایی) پیش آمد. سردار جعفری: اتفاق خاصی پیش نیامد. نیروهای ما وظیفه عادی و جـاری خـودشـان را انـجام می دادند. قبلا نیز همین اقدامات در مورد همه کشتی‌هایی که از تنگه هرمز عبور می‌کردند، چه ناوهای جنگی و چه کشتی‌های معمولی انجام می‌گرفت. این وظیفه ایست که نیروی دریایی ایران( طبق قوانین حاکم بر آبهای بین المللی) مسئولیتش را بر عهده دارد. مسئولیت حراست از تنگه هرمز نیز بر عهده سپاه پاسداران است و نیروهای ما در حال انجام وظیفه بوده‌اند. در واقع از آن ناو امریکایی خواسته بودند که اعلام موجودیت کرده و شناسه خود را معرفی کند. امام چون ناو مذکور یک مقداری از پاسخ امتناع کرده بود با روال عادی مقداری تفاوت داشت، البته نه این چیزی که آمریکایی ها ساخته ، مونتاژ کرده و نشان دادند. برداشت من این است که چون در آستانه سفر بوش به منطقه این اتفاق افتاد، آنها چون می‌خواستند ایران را به عنوان یک تهدید معرفی کرده و صحنه سازی کنند و عملیات روانی انجام دهند، این سناریو را به اجرا گذاشتند تا سفر بوش مقداری داغ تر و هیجان انگیزتر جلوه کند. غسان بن جدو: ولی سردار صداهایی شنیدیم ( در فیلمی که امریکایی‌ها پخش کردند) مبنی بر اینکه ایرانی ‌ها کشتی‌های جنگی امریکایی را تهدید می‌کردند و می‌گفتند که شما را منفجر خواهیم کرد، اینها را ماشنیدیم آیا این درست است؟ سردار جعفری: تمام آن صداها ساختگی بود و صدا مال ایرانی ها نبود. فیلم واقعی را ما داریم و قسمتی از آن را (برای روشن شدن حقیقت) پخش کردیم و مشخص شد که صدای آن صحنه مال سربازان ایرانی نبود. غسان بن جدو: من عادت کردم به گفتمان ایرانی . در مسایل بزرگ و حساس و خطرناک با آرامش و حتی کم رنگ برخورد می‌شود. اما در این مساله آمریکا به طور واضح گفت: این به چالش کشیدن ایران است و تهدید کرد این اتفاق دوباره تکرار نشود و اگر تکرار شود آمریکاییها سکوت نخواهند کرد پاسخ شما چیست؟ سردار جعفری: خوب طبیعتا آن سناریویی بود که آنها ساخته بودند و آن تهدیدی که ادعا کردند که توسط پاسداران ما انجام شده است واقعی نبود و اصلا کار نیروهای ما نبوده است. نیروهای ما وظیفه‌شان در شناسایی کشتی‌هایی که از تنگه هرمز عبور می‌کنند را انجام دادند. این اقدام یک کار عادی است که همیشه انجام می‌شود. آنجا هیچ مشکلی نیست و آنهامی‌دانند این یک امر عادی است وباید انجام شود. آنها باید بدانند تهدیدی که ساختند و ادعا کردند و تهمتی که به نیروهای ما زدند دروغ بوده است و هیچ وقت انجام نمی‌شود چون اصلش واقعیت نداشته است. غسان بن جدو: ژنرال جعفری خواهش می‌کنم جواب دقیق بدهید . شما تاکید می‌کنید که هر کشتی امریکایی و غیر آمریکایی که بخواهد از تنگه هرمز عبور کند شما به عنوان سپاه پاسداران یا نیروی دریایی ایران به بازرسی و تحقیق از آنها ادامه خواهید داد آیا منظور دقیقا همین است؟ سردار جعفری: بازرسی نه، اما شناسه و مشخصات آنها را می‌پرسیم و از آنها می‌خواهیم که خودشان را معرفی کنند و آنها نیز طبق قوانین بین المللی دریایی موظف هستند که خودشان را معرفی کنند و حتی شماره بدنه کشتی را بگویند تا ما آن را ثبت کنیم و خود این یک امر طبیعی است که سالها د‌ر منطقه انجام شده و باز هم انجام خواهد شد. غسان بن جدو: یک سوال مشخص در ذهن هر انسانی در منطقه وجود دارد، از بعضی مسئولین ایرانی مانند وزیر امور خارجه ایران نیز این سوال پرسیده شد، این بار از شما به طور مشخص به عنوان فرمانده کل سپاه پاسداران این سوال را می‌پرسم، اگر آمریکا به شما حمله کند چه می‌کنید؟ سردار جعفری: ملت ایران در 8 سال دفاع مقدس قدرت خود را با تحمل سختی‌ها و دشواری‌های زیاد ثابت کرد. ما ثابت کردیم ملتی نیستیم که یک تجاوز خارجی را بپذیریم و تسلیم ظلم و تجاوز بشویم و حق خود را به دیگری واگذار کنیم. در زمانی که صدام به ایران حمله کرد حدود یکسال و نیم ( کمتر از دو سال) طول کشید که ما همه خاک کشورمان و همه شهرهایمان را از جمله خرمشهر باز پس گرفتیم، عراق مجبور به عقب نشینی شد و آن را اعلام کرد. بنا به تدبیر امام خمینی(رحمه ا...) و با دور اندیشی امام (ره) ما حدود 6 سال جنگ را ادامه دادیم تا به جهانیان ثابت کنیم ایران و مردم مسلمان ایران و جمهوری اسلامی ایران، سرزمینی نیست که کشوری جرات کند به آن حمله کرده و بعد عقب نشینی کند و یا بخواهد به ایران مسئله‌ای را به زور تحمیل سازد. این اتفاق هیچگاه نمی‌افتد. ایران ظلم و تجاوز را قبول نمی‌کند .ایـن درسـی اسـت کـه از مکتب امام حسین (ع) در روز عاشورا و در مدرسه عاشورا گرفتیم. ایرانی‌ها یکپارچه و خوب این درس تاریخی را از امام حسین (ع) آموخته‌اند. طبیعی است که اگر آمریکا تصمیم بگیرد به ایران حمله کند اولین اقدام ایران دفاع همه جانبه و دفاع با همه توان و "مقابله به مثل" با تمام توانایی موجود خواهد بود. این توان قابل مقایسه با توان قبل از شروع جنگ با صدام حسین برعلیه ایران نیست. آن زمان حتی آمادگی‌های اولیه برای دفاع در ایران وجود نداشت. اما با این حال ما بعد از حدود یکسال و نیم دشمنی که همه ابر قدرتهای دنیا پشت سرش بودند( و به آن کمک‌های همه جانبه می‌کردند) را شکست دادیم. امروز سی سال از پیروزی انقلاب می‌گذرد. تجربه جنگ(دفاع مقدس 8 ساله) و سلاح و تجهیزات جنگی زیادی در اختیارمان هست و در این زمینه خود کفا شده‌ و پیشرفت چشمگیری داشتیم. قطعاً آمادگی‌های اولیه خیلی بیشتری برای دفاع وجود دارد حتی برای حمله (احتمالی) آمریکایی‌ها. شاید تنها برتری آمریکا توان تسلیحات هوایی و الکترونیکی از ناحیه نظامی است. ممکن است از لحاظ ابزار و تجهیزات توان آنها را در اختیار نداشته باشیم و یا شاید حجم سلاحهای پیشرفته و با تکنولوژی بالایشان در دسترس ما نباشد. لیکن با تمهیدات خاصی می‌توانیم حتی پدافند‌های هوایی آنها را کاملا خنثی کنیم. به هر حال ایران با تمام نیرو و قدرت دفاع خواهد کرد و (دربرابر هر گونه تجاوزی) مقابله به مثل انجام خواهد داد. در صورت تهدید ما قادر هستیم یکبار دیگر آمریکا را از اقدامات گستاخانه پشیمان سازیم. نمونه بارز این ادعا جنگ 33 روزه رزمندگان حزب الله و مقاومت مردم مسلمان لبنان ضد رژیم صهیونیستی است که خود شما (شبکه خبری الجزیره) در بیان این واقعیت‌ها به جهان سهم داشتید. پیروزی حزب الله لبنان در مقابل ارتش اشغالگر اسرائیل نمونه‌ای از این حرفهاست. رزمندگان دلیر حزب الله امکانات و سلاح ویژه‌ای در اختیار نداشتند اما با تدبیر، تفکر، شجاعت، توکل به خداوند متعال، برنامه‌ریزی و با رهبری سید حسن نصرالله ، با همان حداقل تسلیحات و امکانات توانستند بزرگترین(مجهزترین) ارتش منطقه را از نظر امکانات مادی که مدعی است یک ارتش برتر است شکست قطعی و سنگین بدهند . غسان بن جدو: اما اجازه بدهید، بعضی از کارشناسان نظامی می‌گویند مقایسه این وضعیت با آنچه که درگذشته در زمان جنگ تحمیلی با عراق بوده، صحیح نیست به خاطر اینکه آمریکا در خلیج(فارس) با تمام پایگاهایش در پاکستان، افغانستان و عراق حضور دارد. شاید بیننده‌ها حرف‌ها و این اعتماد به نفس شما را درک کنند، ولی شما در میدان عمل چه عکس العملی نشان می دهید؟ سردار جعفری: اتفاقاً این حضور آمریکایی‌ها در اطراف ایران و اینکه ایران را به خیال خودشان محاصره کرده‌اند یک آسیب جدی برای آمریکا‌یی‌هاست. آنها خودشان به خوبی می‌دانند که در تیررس مستقیم سلاح‌های دوربرد و توپخانه‌ای ما و حتی در تیررس موشکهای میان برد و راکت‌های ما هستند. این حضور آمریکا‌یی‌ها در کشورهای اطراف به عنوان قدرت آنها به شمار نمی‌رود و بلکه دقیقاً نقطه آسیب‌پذیری آنهاست. این یک تحلیل نظامی است که اتفاقا یک تحلیل‌گر آمریکایی هم به آن اشاره کرده بود و تحلیل درستی است. تصور اینکه آنها قصد حمله زمینی را دارند، درست نیست ما حمله زمینی آمریکایی‌ها را به ایران تقریباً محال می‌دانیم و فکر نمی‌کنیم اینقدر نیروهای نظامی آمریکا و حتی سیاستمدارانشان بی عقل باشند که بخواهند یک چنین کاری را انجام دهند. آنها می‌دانند چرا توانستند عراق را اشغال کنند، عراق با ایران خیلی تفاوت دارد. در عراق مردم با حکومت صدام حسین نبودند، ظلم و ستمی که صدام به مردمش کرده بود باعث شد که مردم از او دور شده و متنفر شوند. اگر به آنها اجازه می‌دادند خود مردم عراق علیه حکومت صدام قیام می‌کردند. این وضع در ایران نیست. ایرانی اگر مشکلی نیز دارد به هیچ بیگانه‌ای اجازه نمی‌هد که نیروهایش را به خاک ایران بیاورد. ایرانیان در طول تاریخ ثابت کرده‌اند که در مقابل تجاوز بیگانه متحد می‌شوند.(آمریکایی‌ها) اینها را خوب می‌دانند و تصور هجوم زمینی به ایران را نمی‌کنند. ولی اگر بخواهند ایران را تهدید کنند شاید (حماقت کرده) بمباران کنند و یا موشکهایی را به هدفهای در ایران پرتاب کنند و چون در این حد حمله‌شان محدود می‌شود در چنین صورتی حضور نیروهای آنها اطراف ایران آسیب پذیر خواهد بود و برای ما این امر نقطه قوت محسوب می‌شود، بنابراین فکر نمی‌کنم حضور بیش از 150 هزار آمریکایی و نیروهایی که اطراف ایران وجود دارند نقطه قوتی برای تهدید ایران باشند و دقیقاً تحلیل ما اینست که نقطه ضعف آنهاست. غسان بن جدو: ببخشید، هنگامی که می‌گویید این نقطه ضعف آنهاست آیا هر جایی که نیروهای آمریکایی وجود دارند شما قادر به ضربه زدن آنها هستید؟ سردار جعفری: بله، اگر در منطقه‌ای آمریکایی‌ها حضور داشته باشند و از آنجا برای حمله به ما استفاده کنند البته این حق مسلم ما است که پاسخ تهاجم این نیروها را به سرزمین‌مان بدهیم البته من می‌دانم که این نگرانی در کشورهای اطراف وجود دارد. به هر حال نیروهای نظامی آمریکا در آنجا مستقر هستند. اما اگر جنگ علیه ما شروع شود این حق برای کشوری که مورد هجوم قرار می‌گیرد، ایجاد می‌شود که در واقع وقتی نیروهای دشمن علیه ما اقدامی می‌کنند، با موشک یا هر سلاح دیگری دشمن را هدف قرار دهیم. البته قطعاً این را هم مورد توجه قرار خواهیم داد که ملت و مردم آن منطقه هرگز آسیب نبینند و فقط نیروهای آمریکایی حاضر در آن منطقه مورد هدف قرار گیرند. توان و دقت و برد سلاح های که ما در اختیار داریم این اجازه را به ما می‌دهد که بین مردم منطقه و نیروهای آمریکایی تفکیک قایل شویم. طبیعی است بارها برای کشورهای مسلمان منطقه ثابت شده که ایران هیچ هجومی را به کشورهای منطقه انجام نمی‌دهند و تنها از خود دفاع می کند. وقتی عراق و صدام به ایران حمله کردند بالاخره بخشی از مردم او را برای حمله به ایران همراهی کردند، اما ما مردم عراق را هدف قرار ندادیم و روابط تاریخی بسیار خوب خود را با مردم عراق حفظ کردیم و این ارتباط و وحدت اسلامی خود را بی شک حفظ خواهیم کرد. همه ما معتقدیم که آمریکا دشمن مشترک همه مسلمانان است و وظیفه ماست در مقابل استکبار جهانی بایستیم و هر کشوری که از او ضربه نظامی دید بر همه مسلمانان است که برای یاری آن کشور اسلامی بپاخیزند. غسان بن جدو: به مساله عراق بر می گردیم. اما سرلشکر جعفری شاید خیلی نمی دانند که شما یک مهندس معماری هستید و حتی این جایی که در آن حضور داریم را شما طراحی کرده اید و در زمان جنگ ایران و عراق نقش نظامی مهمی داشتید و حتی فرمانده نیروی زمینی سپاه واین اواخر نیز رییس مرکز راهبردی سپاه بوده اید. سوال من این است اگر اسراییل در جنگ شرکت کند برنامه شما چیست؟ با توجه به اینکه چندی قبل اسراییل مدعی شد یک موشک جدید دوربرد را با موفقیت آزمایش کرده و منظور از دور برد سوریه یا لبنان یا کشور های عربی نیست و همانطور که بعضی از کارشناسان نظامی معتقدند بطور مشخص منظور ایران است. سردار جعفری: به نظر ما هیچ فرقی بین اسراییل و امریکا نیست و هر دو اهداف مشترکی را دنبال می کنند و منافع مشترکی با هم دارند اما در سناریویی که ما فرض کردیم دو حالت وجود دارد. امکان دارد امریکا حماقت به خرج بدهد و بخواهد به ایران حمله کند. دست ما برای تصمیم گیری بسیار باز خواهد بود و آن چیزی را که اراده کنیم انجام میدهیم. این چیزی است که اسراییل از آن نگران است. بنابراین آزمایش این موشک های با برد بلند را انجام می‌دهند و این به توسعه سلاح و امکانات فوق مدرن آنها بر می گردد که فکر می کنند هیچ مشکلی در این زمینه ندارند و این قدرت نمایی را انجام می دهند اما شناخت واقعی که از مسوولین رژیم اشغالگر قدس داریم اینست که این اشتباه بزرگ و تاریخی را انجام نمی دهند. غسان بن جدو: ژنرال جعفری اگر اسراییل سوریه را هدف قرار دهد شما چه می کنید؟ سردار جعفری: ما بر اساس وظیفه اسلامی و انقلابی خودمان معتقدیم هر کشور مسلمانی در هر جای جهان به نوعی ملتش مورد هجوم ظلم و ستم قرار بگیرند باید از آنها حمایت کنیم.اسلام و قرآن به ما یاد دادند و امام به ما توصیه کرده که از آنها حمایت کنیم. کشور مسلمان سوریه نیز اگر مورد حمله قرار گیرد شامل این کشورها می شود و ملت ایران هر گونه کمک و یاری را در حد توان به آنها تقدیم خواهد کرد . البته تصمیم درباره نحوه کمک رسانی به تصمیمات کلان کشوربر می‌گردد . نمی توانیم از الان بگوییم چه خواهیم کرد. شرایط توسط مسوولان سنجیده و دستورات لازم صادر می شود. غسان بن جدو: ژنرال جعفری یکی از اشکالاتی که بازتاب منفی روی توسعه برنامه های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذاشته اینست که امریکا سپاه را یک سازمان تروریستی نامید و گفت که شما در اوضاع داخلی عراق دخالت می کنید و باعث ناامنی در عراق هستید و همچنین شما هستید که حزب ا... لبنان و گروههای مقاومت فلسطینی حماس و جهاد اسلامی را حـمایت می کنید و این چیزی است که شما را نه تنها در سرلوحه مبارزه قرار می دهد مشکلاتی را نیز در این منطقه ایجاد می کند. نظر شما در این رابطه چیست؟ سردار جعفری: ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران افتخار می کند که در مقابل دشمنان و تجاوزهایی که امریکا و رژیم اشغالگر قدس بر ضد مسلمانان در منطقه انجام می دهند، بایستد. ایران هیچ وقت در مقابل این ظلم ها و تجاوز ها سکوت نخواهد کرد، حتی به آن افتخار می کند. و طبیعی است آنها اتهاماتی را نسبت به ایران وارد کنند، زیرا ایران نه تنها زیر سلطه آنها نیست زیر بار حرف زور آنها نیر نمی رود. حتی با استکبار جهانی و با اشغالگری و تروریست مبارزه می کند واین مخالفت یک مخالفت واقعی است چون ایران طبق نقشه امریکا و بر اساس مصالح امریکا حرکت نمی کند پس انها این اتهامات را به ایران وارد می کنند.طبیعی است که اتهامات وارد شود. امروز همه جهانیان می دانند که آمریکا و اسرائیل به شکل دولتی از تروریست دفاع می کنند. وزیران کابینه اسرائیل جلساتی را برگزار می کنند که محبوبترین رهبر دنیای عرب و رمز مقاومت (لبنان) یعنی "سیدحسن نصرا..." را بکشند و ترور کنند. این کار یک اقدام تروریستی دولتی است که آنـهـا نقشه آن را برنامه ریزی می کنند و به انواع مختلف از تروریست دفاع می کنند. لیکن این اتهامات را به ایران می زنند و همه می دانند که اکثر مسئوولان ایرانی قربانی تروریست هستند _اشاره به ترورهای کور منافقین و ضدانقلاب_ و این چیزی جز اتهام های پوچ وبی اساس نیست. اما در رابطه با کمک های ایران به ملت عراق، طبیعی است که ایران کمکهای اقتصادی و مالی به مردم عراق می کند اما در این رابطه که گفتید و ما به آنها متهم هستیم ، هیچ نوع همکاری و مساعدتی انجام نمی شود. هر چند با توجه به وجود مرزهای طولانی و وسیع با عراق ، خیلی ها در حال تردد هستند و از کشورهای مختلف به عراق تردد می کنند. که شاید باعث بخشی از ناامنی ها می شود. البته این نا امنی موجود درعراق در بعضی از مقطع های زمانی خاص با حمایت آمریکایی ها بود . چون مصلحت آن زمان امریکا ایجاب می کرد آنها در عراق بمانند، پس نیاز به یک ناامنی در این کشور دارند تا ادعا کنند که امنیت را برقرار خواهند کرد. به همین دلیل این بازیها را به راه می اندازند. با توجه به ارتباط اسلامی و دولتی بین ما و ملت عراق، مطمئن باشید عراقیها می دانند منشا اصلی عملیاتهای تروریستی در میان مردم عراق کجاست. در فقه اسلامی وشیعی عملیات تروریستی، حرام مسلم است ، کشتن یک مسلمان، حتی فرقی نمی کند یک مسیحی یا یک یهود منع شرعی دارد و گناه کبیره محسوب می شود . کسی که به این عمل دست بزند به شدت مورد عقوبت قرار خواهد گرفت. به همین خاطر تروریست با فلسفه ، فقه ، دین و حتی با سیاستهای ما سازگاری نداشته و با نظام حاکم بر کشور ما سنخیتی ندارد . و این حرفها چیزی نیست جز اتهامات بی پایه و اساس بر علیه ما. غسان بن جدو: ژنرال جعفری از شما بعنوان فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای وقتی که به این برنامه اختصاص دادید. کمال تشکر را داریم همچنین از تمام کسانی که در تهیه این برنامه کمک کردند تشکر می کنیم. با تقدیر از شما در پناه خدا باشید. سردار جعفری: من هم برای شما آرزوی موفقیت می کنم و امیدوارم شبکه الجزیره همچنان استقلال نسبی خبری خود را از قدرتهای بزرگ حفظ کند. Mehr News Agency

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
امریکا در صورت حمله به ایران بزرگترین اشتباه ممکن را انجام می دهد. اشتباهی که به نابودی خودش منجر می شود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سنگ بزرگ نشانه نزدن است نگران نباشید آمریکا تا لب مرز میاد ولی جرات نداره پاشو اینور بزاره. :oops:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
موعود:ک خاخام صهيونيست براي آنکه رژيم صهيونيستي بيت المقدس را تصاحب کند، پيشنهاد عجيبي را مطرح کرد. به گزارش آريا به نقل از پايگاه اينترنتي المحيط از بيت المقدس، يک خاخام صهيونيست روز گذشته خواستار کمک انگليس ، اتحاديه اروپا ، امريکا براي تشکيل کشور فلسطيني در صحراي سينا و انتقال ساکنان غزه به آنجا شد. يونا متزگر در مصاحبه با روزنامه انگليسي جوييش نيوز گفت بهتر است فقراي ساکن غزه به کشوري زيبا که داراي قطارها ، اتوبوس و خودرو است ، منتقل شوند. وي شهر بيت المقدس را پايتخت ابدي يهوديان دانست و افزود اين شهر ارتباطي به مسلمانان ندارد. خاخام يونا افزود در جلوي ديوار ندبه يک مسجد است اما هنگامي که فلسطينيان در آن نماز مي خوانند با وجود اينکه در مقدس ترين مکان هستند، به سمت مکه نماز مي خوانند در نتيجه آنان حقي در اين سرزمين ندارند. وي افزود ما از هر فلسطيني که تمايل به برگزاري نماز در مساجد خود داشته باشند مشروط به خودداري از خشونت، استقبال مي کنيم ، آنان نيز بايد به ما احترام بگذارند اما بيت المقدس متعلق به ما است و سرزمين مقدس يهوديان است، سرزمين مقدس مسلمانان مکه و مدينه است و ديگر نيازي به مکان مقدس سوم ندارند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
:oops: :oops: :oops: :oops: فعلا که می بینید آمریکا تا لب مرز اومده خدا خدا کنید پاشو این ور نزاره وگرنه کلک همتون کندست . :x :lol: icon_biggrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

:oops: :oops: :oops: :oops:

فعلا که می بینید آمریکا تا لب مرز اومده خدا خدا کنید پاشو این ور نزاره وگرنه کلک همتون کندست . :x :( icon_biggrin


چرا سوم شخص حرف میزنی؟! مگر ایرانی نیستی؟ کلک همتون کندست! :( :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آخه بمب های آمریکا سر من نمی ریزه و به من خرابی نمی رسه . چون من اصلا در ایران نیستم .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خوب ربطی ندارد. شما یا ایرانی هستی یا نیستی؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من دو ماهه تو این سایت دارم فارس برات می نویسم بعد می گی من ایرانی نیستم . دست شما درد نکنه . خوشبختانه توی کانادا کسی رو به خاطر ملیتش مسخره نمی کنند یعنی جرمه و من هم نمی تونم برم یقه ی اسرائیلی رو بگیرم بگم آقا چرا کشورت با ایران اینطوری می کنه . :oops:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.