Recommended Posts

وحشت صهیونیست ها از عواقب ماجراجویی علیه ایران
یک نویسنده صهیونیست با تاکید بر اینکه ما اقدام نظامی علیه ایران را غلط ارزیابی می کنیم تصریح کرد ساکنان مناطق اشغالی از عواقب هرگونه ماجراجویی علیه ایران می هراسند.
به گزارش مشرق به نقل از مهر، "نیر بارام" از نویسندگان و روزنامه نگاران صهیونیست در گفتگو با روزنامه آلمانی "فرانکفورتر روند شای" اظهار داشت : ما نگران هستیم که نخست وزیر اسرائیل بر سر حرف خود مانده و به ایران حمله کند. ما چنین اقدامی را غلط ارزیابی کرده و یک بحث عمومی درباره چنین اقدامی را خواستاریم. بحث درباره چنین مسئله ای نباید تنها به کارشناسان نظامی واگذار شود.
این نویسنده در بخش دیگری از این گفتگو افزود ساکنان سرزمینهای اشغالی از عواقب حمله نظامی علیه ایران و واکنش تهران به چنین اقدامی می ترسند.
وی همچنین تصریح کرد که نتانیاهو بدون تهدید دانستن ایران در پایان راه قرار دارد . وی در همه زمینه های دیگر از قبیل اختلافات با فلسطینیان،مسائل اجتماعی هیچ پاسخ و راه حلی ندارد. نتانیاهو می تواند کارت ایران را بدون تهدید نظامی هم بکشد اما نه در طولانی مدت.
این نویسنده صهیونیست در بخش دیگری از این گفتگو اظهار داشت که یکی از چالشهای ما این است که مسائل اجتماعی را با مسئله اشغالگریهای اسرائیل گره زده ایم. ما باید برای ساکنان سرزمینهای اشغالی این مسئله را آشکار کنیم که اشغالگری ما را تباه می کند و ارزشها و جوانان ما را به تباهی و فساد می کشاند.
"بارام" در بخش دیگری از این گفتگو خاطر نشان کرد: من دهه گذشته در اسرائیل را یک دوران کاملا شکست خورده ارزیابی می کنم. اسرائیل از زمان انتفاضه دوم هیچ پیشرفتی نداشته است. اگر ما ترس و وحشت اسرائیل از ایران را دقیقتر مورد بررسی قرار دهیم می بینیم که شرایط هیچ تغییری نکرده است. تبلیغات ترس از ایران و آمادگی برای پذیرش این ترسها یک مسئله بزرگ برای ما است. ما با این ترس بزرگ شده ایم و این مسئله هیچ نتیجه مثبتی برای ما نداشته است.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149751/وحشت-صهیونیست-ها-از-عواقب-ماجراجویی-علیه-ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کودتای ارتشی ها علیه اوباما ناکام ماند
دادستانی کل آمریکا فاش کرد، گروهی از نظامیان پایگاه نظامی "جورجیا" قصد داشتند با ترور "باراک اوباما" رئیس جمهوری این کشور، دولت را سرنگون کنند.
به گزارش مشرق به نقل از العالم، مسئولان دادستانی کل آمریکا تأکید کردند، بر اساس اطلاعات به دست آمده انگیزه اصلی این توطئه نظامیان، سرنگونی دولت بود.
شبکه سی ان ان آمریکا تأکید کرد، نظامیانی که برای این ترور برنامه ریزی کرده بودند گرایشهایی هرج و مرج طلبانه دارند؛ آنها به همین منظور سلاح و مواد منفجره جمع آوری کرده بودند.
"مایکل بومیت" یکی از این نظامیان مقابل دادگاه محلی در "لونج کانتی" به جزئیات این برنامه اعتراف کرده است .. وی گفته است که اعضای این گروه یکی از دوستان نظامی خود را که قصد داشت از برنامه ترور انصراف دهد، به قتل رساندند.
بومیت تأکید کرد که به همراه 4 نفر دیگر از دوستانش در چارچوب گروهی فعالیت می کنند که هدف آنها بازگرداندن حکومت به ملت آمریکا از طریق "انقلاب" است.
وی خاطرنشان کرد که این گروه هزاران دلار برای خرید سلاح و بمب هزینه کرده است.
بومیت گفت: دولت آمریکا باید تغییر کند و ما معتقدیم که می توانیم این مأموریت را انجام دهیم.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149784/کودتای-ارتشی-ها-علیه-اوباما-ناکام-ماند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
افشاگری مهم‌ترین رسانه تحول‌خواه آمریکا
مدیر بنیاد صلح «عصر هسته‌ای‌» طی مقاله ای در سایت تحول خواه «کامن دریمز»نوشت: روزنامه آمریکایی «نیویورک‌تایمز»پیام ایران در مراسم افتتاحیه اجلاس سران عدم تعهد مبنی بر نابودی کامل تسلیحات هسته‌ای در جهان تا سال ۲۰۲۵ را تحریف کرد.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، پایگاه تحلیلی «کامن دریمز» در گزارشی به قلم «آلیس سلیتر»‌ مدیر بنیاد صلح «عصر هسته‌ای‌» نوشت: روزنامه آمریکایی «نیویورک‌تایمز» در گزارشی که از آغاز اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران منتشر کرد، پیام ایران را تحریف کرد و پیام اصلی ایران را که «تلاش برای حذف کامل زرادخانه‌های هسته‌ای جهان تا سال 2025» بود، حذف و به جای آن جملاتی را منتشر کرد که تأکیدی بر نیات مسئولین این روزنامه به شدت حامی حمله نظامی علیه ایران، برای انتشار افکار فریبنده در رابطه با این کشور است.



سانسور پیام ایران در اجلاس نم توسط نیویورک تایمز

بنا بر این گزارش، «علی اکبر صالحی» وزیر امورخارجه ایران در مراسم افتتاحیه اجلاس «نم» بر تعهد ایران به عنوان رئیس سه سال آینده این اجلاس به هدف از ابتدا تعیین شده جنبش عدم تعهد برای حذف کامل زرادخانه‌های هسته‌ای جهان در 13 سال آینده تأکید کرد و گفت:‌ ما معتقدیم که حذف کامل تسلیحات هسته‌ای در جهان تا سال 2025 که توسط «نم» پیشنهاد شده است در صورت برخورداری از عزمی راسخ محقق خواهد شد.

این گزارش افزود: اما روزنامه «نیویورک‌تایمز» که هم نوا با بسیاری از مقامات غربی و رژیم صهیونیستی بر طبل جنگ با ایران کوبیده است، درست همانطور که نقش شرم‌آور خود را در انتشار گزارش‌های فریبنده پیش از جنگ عراق در سال 2003 ایفا کرده بود، این بار نیز هرگز به این نکته اشاره نکرد که ایران مصمم است تا برای از بین بردن تمام تسلیحات هسته‌ای در جهان تلاش کند.

بنا بر این گزارش، روزنامه «نیویورک‌تایمز» در صفحه اصلی خود این تیتر ملایم را برای انتشار خبر آغاز اجلاس نم در تهران زد که : «ایران در اجلاس سران پیامی برای جهانیان دارد»، اما سپس در متن گزارش خود نوشت: و این پیام البته واضح است. همانطور که ایران بزرگترین کنفرانس بین‌المللی را میزبانی می‌کند...قصد دارد بر حمایت خود از بن‌بست طولانی مدت با قدرت‌های غربی تأکید کند که به شدت معتقدند ایران در حال دنبال کردن دستیابی به تسلیحات هسته‌ای است.

نویسنده این مقاله در ادامه تأکید کرد: نیویورک تایمز هرگز به پیشنهاد تهران برای حمایت از هدف جنبش نم برای حذف تسلیحات هسته‌ای تا سال 2025 اشاره نکرد.

این گزارش همچنین تصریح کرد: به طور حتما یکی از بهترین راه‌ها برای برخورد با قابلیت هسته‌ای ایران این است که از تمام کشورها خواسته شود پای میز مذاکره‌ای بنشینند و پیمانی را برای منع کامل تسلیحات و بمب های هسته‌ای به امضا برسانند و در رأس این کشورها نیز غربی ها باشند. و این به این معنا است که حدود 20 هزار بمب هسته‌ای که روی کره زمین وجود دارد، از آمریکا، انگلیس، روسیه، چین و فرانسه گرفته تا هند و پاکستان و کره شمالی و همچنین اسرائیل همگی نابود شود.

اسلیتر در پایان مقاله خود با اشاره به اینکه آمریکا قبل از اینکه بتواند درباره برنامه هسته‌ای ایران اظهار نظر کند، باید خود وارد عمل شود و تسلیحات هسته‌ای خود را نابود کند، تأکید کرد:‌ هم‌اکنون توپ در زمین آمریکا است تا تلاش‌هایی را برای نشان دادن حسن نیت خود در حذف تسلیحات هسته‌ای آغاز کند. و این تنها راه اصولی برای مقابله با ترس‌ها درباره اشاعه هسته‌ای در جهان است.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/150014/افشاگری-مهم‌ترین-رسانه-تحول‌خواه-آمریکا

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
وحشت رژیم‌صهیونیستی از گوسفندهای لبنانی
رژیم صهیونیستی با وحشت از گله‌های گوسفندان لبنانی در شکایتی از سازمان ملل خواست تا جلوی ورود این گله‌ها به سرزمین‌های اشغالی را بگیرد.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت چاپ سرزمین های اشغالی نوشت که این رژیم برای جلوگیری از عبور گوسفندهای گله های لبنانی از مرزهای مشترک لبنان با رژیم صهیونیستی به سازمان ملل شکایت کرده است.
آنها در این شکایت مدعی شده‌اند که گله داران لبنانی و سوری گله های خود را بدون توجه رها می‌کنند و آنها از نقاط مرزی وارد سرزمین‌های اشغالی می‌شوند.
این روزنامه مدعی است که گوسفندها بعد از عبور از نقاط مرزی به مناطق حساسی می رسند و اگر سازمان ملل اقدامات لازم را برای توقف این تجاوز انجام ندهد، اسرائیل مجبور به زندانی کردن گوسفندها خواهد بود.
شکایت رژیم صهیویستی به سازمان ملل در مورد تجاوز گوسفندان لبنانی به مرز سرزمین های اشغالی در حالی است که نظامیان این رژیم به صورت روزانه از طریق مرزهای زمینی و هوایی و دریایی حریم لبنان و تمامیت این کشور را نقض می کنند و سازمان ملل هم هرگز به شکایت های متعدد لبنانی ها برای توقف این تجاوزها اهمیتی نمی دهد.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149991/وحشت-رژیم‌صهیونیستی-از-گوسفندهای-لبنانی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[center][color=#ff0000][i][b]Sheep Vs. F-16 Falcons! ~ Alien Vs. Predator!!! [/b][/i][/color][/center]
[right][b]نامزد جوک سال رونمایی شد!!؟؟[/b][/right]
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یاد دعوای دو قبیله عرب جاهلیت به مدت 40 سال سر 1 شتر افتادم! واقعا که این صهیونیست ها چیزی از اعراب جاهلیت کم ندارند !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پیشنهاد روزنامه آمریکایی برای تغییر درمحاسبات ایران
روزنامه امریکایی واشینگتن پست با انتشار تحلیلی خواستار «حرف زدن از حمله نظامی» به جای بالفعل کردن آن، برای اثر گذاری بر محاسبات راهبردی ایران شد.
به گزارش مشرق به نقل از ایران هسته ای، چارلز کراث هامر، تحلیلگر تندرو امریکایی در یاداشتی در روزنامه واشینگتن پست که روز دوشنبه 6 شهریور 1391 (27 اوت 2012) منتشر شده، این مسئله را مطرح کرده است که یا تهدیدهای اسراییل علیه ایران یک فریب بزرگ –بزرگترین فریب از زمان اسب تروا به این سو است- یا اینکه اسراییل واقعا در آستانه حمله پیشگیرانه به تاسیسات هسته ای ایران قرار دارد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه اظهارات مقام های ایرانی در درباره محو اسراییل از ذخیره اورانیوم ایران خطرنک تر است، به راه حل اخیر آنتونی کردزمن تحلیلگر برجسته موسسه مطالعات استراتژیک و بین المللی واشینگتن اشاره کرده و تاکید می کند که این راه حل حکیمانه ترین راه حل ممکن است.
کردزمن در راه حل پیشنهادی خود به این اصل اشاره می کند که بعضا بهترین راه برای جلوگیری از وقوع درگیری نظامی صریح و شفاف بودن درباره احتمال وقوع آن است. کردزمن ادامه می دهد همچنان وضعیت اینگونه است که ایران تهدید اسراییلی ها را جدی نمی گیرد و خود را درمعرض حمله نمی داند.
وی سپس یک طرح 3 مرحله ای ارائه می کند که به عقیده وی می تواند به لحاظ راهبردی به حل مسئله منجر شود:
1- شفاف سازی خطوط قرمز امریکا. کردزمن می گوید امریکا باید این موضوع را روشن کند که در صورت عدم توافق نهایی در مذاکرات دست به حمله خواهد زد.
2- کردزمن می گوید باید برایایران روشن شود که این کشور گزینه بهتری پیش رو ندارد و در صورت عدم موفقیت مذاکرات تاسیسات هسته ای آن از سوی امریکا نه اسراییل منهدم خواهد شد.
3- کردزمن عقیده دارد در عین حال باید راهی پیش پای آن قرار داد و آن می تواند غنی سازی محدود باشد.
کراث هامر در ادامه مقاله خود این دید را نقد می کند و می گوید اگر ظرفیت غنی سازی ایران در هر سطحی حفظ شود آن وقت ایران امکانات لازم برای سرپیچی و حرکت به سوی سلاح را هر وقت لازم بداند در اختیار خواهد داشت.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149955/پیشنهاد-روزنامه-آمریکایی-برای-تغییر-درمحاسبات-ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اسرائیل تهدید کرد:
"محمودعباس از تهران برگردد ترور میشود!"
آویگدور لیبرمن وزیر خارجه رژیم اشغالگر که از حضور محمود عباس در اجلاس تهران به خشم آمده تهدید کرد وی را به محض بازگشت، ترور می کند.
به گزارش مشرق، باشگاه خبرنگاران به نقل از یدیعوت آحارونوت نوشت: وی نه تنها تهدید به برکناری محمود عباس کرد بلکه رجز خوانی کرد که او را هم می کشد.
پیش از این لیبرمن از سران کشورهای غربی و سازمان ملل متحد خواستار برکنار کردن محمود عباس از ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین شده بود.
وی با ارسال نامه ای برای مقامات کشورهای آمریکا، اتحادیه اروپایی، روسیه و سازمان ملل متحد از آنها خواست اقداماتی را برای برگزاری انتخابات جدید ریاستی در فلسطین انجام دهند تا از این طریق کنار گذاشتن محمود عباس از راس تشکیلات خودگردان فلسطین فراهم شود.

وی در این نامه تصریح کرد که محمود عباس ظرفیت و توانایی لازم را در اداره امور و به نتیجه رساندن روند سازش ندارد و بسیار ناکارآمد است.

این در حالی است که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با انتقاد شدید از اظهارات وزیر امورخارجه این رژیم گفت: سخنان لیبرمن مواضع اسراییل نیست و وی تنها عقیده خود را بیان کرده است.
به گفته کارشناسان امور خاورمیانه، اخیرا اختلافات میان سران رژیم صهیونیستی در اتخاذ مواضع مختلف افزایش یافته است.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/150315/محمودعباس-از-تهران-برگردد-ترور-میشود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
امریکا:با حمله اسرائیل به ایران همراهی نمی‌کنیم
تاثیرات برگزاری اجلاس سران کشورهای غیر متعهد در تهران خیلی زودتر از آنکه انتظار می‌رفت و حتی پیش از پایان رسمی این اجلاس در تهران علنی شد و در حالی که سران 120 کشور جهان در تهران مشغول رایزنی و بحث بر سر موضوعات مهم جهانی بودند، مقامات ارشد غربی، نسبت به لفاظی درباره حمله به ایران از سوی مقامات رژیم صهیونیستی هشدار دادند.
به گزارش مشرق ، در شرایطی که حزب حاکم در رژیم صهیونیستی در هفته‌های اخیر و با هدف گرفتن امتیاز از اوباما در انتخابات ریاست جمهوری، با هیاهوی بسیار مسئله حمله نظامی به ایران را بارها و بارها در رسانه‌ها تکرار کرده بود، برگزاری موفق نشست تهران موجب شد، مقامات غربی نسبت به این موضع به سران رژیم صهیونیستی هشدار دهند.
بر این اساس رجا نوشت : روزنامه صهیونیستی هاآرتص به يکي از مقامات ارشد امنيتي رژيم صهيونيستي اعلام کرد صدراعظم آلمان آگلا مرگل در گفتگويي تلفني با نتانياهو به او هشدار داد تا از جنگ با ايران پرهيز کرده و پابند اصول دموکراتيک باشد.
مرکل در اين گفتگوي تلفني به نتانياهو گفت: راه حل ديپلماتيک بهترين گزينه روي ميز در مورد انرژي هسته‌اي ايران است.
به گفته هاآرتص، اين گفتگوي تلفني براي اولين بار بوده است که ميان دو طرف انجام گرفته و در دو ماه گذشته به خاطر اختلاف آن‌ها در مورد شهرک‌سازي‌‌ها در سرزمين‌هاي اشغالي هيچ رابطه‌اي ميان آلمان و رژيم صهيونيستي وجود نداشته است.
در همین حال تايمز‌آواسراييل نیز اعلام کرد مارتين دمپسي، فرمانده ستاد مشترک ارتش آمريکا با هشدار به اسراييل این رژیم را از جنگ با ايران برحذر داشته و هشدار داده است در این جنگ احتمالی، امریکا با این رژیم همدست نخواهد شد.
مارتين دمپسي فرمانده ستاد مشترک ارتش ايالات متحده با اعلام اينکه نمي‌خواهد درگير جنگ با ايران شود، اذعان کرد: اقدام نظامي عليه تاسيسات هسته‌اي ايران، نه تنها فعاليت‌هاي هسته‌اي اين کشور را متوقف نخواهد کرد، بلکه راه‌حل‌هاي ديپلماتيک را نيز بي‌نتيجه خواهد گذاشت.
فرمانده ستاد مشترک ارتش آمريکا صريحا اعلام کرد: اگر رژيم صهيونيستي تصميم به جنگ با ايران بگيرد، آمريکا همدست آن نخواهد شد.
گفتنی است پیش از این تحلیل‌گران غربی برگزاری اجلاس غیرمتعهدها در تهران را موجب ارتقا جایگاه ایران در سطح جهان و انفعال جریان مقابل با ایران ارزیابی کرده بودند.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/150440/امریکابا-حمله-اسرائیل-به-ایران-همراهی-نمی‌کنیم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تعویق رزمایش مشترک آمریکا و اسراییل
اختلافات میان تل آویو و واشنگتن موجب شد تا وزارت دفاع آمریکا ( پنتاگون ) از به تعویق افتادن رزمایش مشترک موشکی این کشور با رژیم صهیونیستی و حضور کم رنگ نیروهای آمریکایی در این تمرین نظامی خبر بدهد.
به گزارش مشرق به نقل از مهر، پنتاگون روز گذشته از به تعویق افتادن رزمایش مشترک موشکی آمریکا و اسرئیل تا پائیز سال جاری خبر داد.
پنتاگون همچنین اعلام کرد که در رزمایش مشترک موشکی آمریکا و اسرائیل تعداد کمی از نیروهای آمریکایی شرکت خواهند داشت.
پنتاگون در بیانیه خود گزارش برخی رسانه ها در این خصوص را که بدگمانی آمریکا به رژیم صهیونیستی عامل به تعویق افتادن رزمایش بوده را رد کرده است.
در همین رابطه سرهنگ دوم "جک میلر" سخنگوی پنتاگون اعلام کرد : رزمایش |چالش بزرگ 12" همچنان به عنوان بزرگترین تمرین نظامی که در آن موشک های بالستیک به آزمایش گذاشته می شوند میان ملت های ما ( آمریکا و رژیم صهیونیستی ) مطرح بوده و و در مقایسه با نمونه سال 2009 رشد چشمگیری دارد.
سخنگوی پنتاگون در ادامه افزود : هدف از برگزاری این رزمایش تغییر نکرده و این تمرین نظامی شامل نمونه های مشابهی از سیستم های برنامه ریزی شده خواهد بود و تمام سیستمهایی که برای حضور در مانور تدارک دیده شده مورد استفاده قرار خواهند گرفت.
به نوشته رویترز، مجله تایم روز گذشته گزارش داده بود که در ابتدا قرار بود پنج هزار نفر از نظامیان آمریکایی در این رزمایش شرکت کنند اما بر اساس برنامه جدید بین یک هزار و 500 تا یک هزار 200 نیروی آمریکایی در رزمایش چالش بزرگ 12 شرکت خواهند داشت.
این خبرگزاری غربی دلیل اختلافات میان رژیم صهیونیستی و آمریکا را افزایش تبلیغات سران این رژیم برای حمله یک جانبه به ایران و مخالفت واشنگتن با این تصمیم تل آویو اعلام کرده است.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/150553/تعویق-رزمایش-مشترک-آمریکا-و-اسراییل

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آزمایش پهپادهای اسراییلی در سوئیس
یک روزنامه سوئیسی اعلام کرد که هواپیماهای شناسائی بدون سرنشین ساخت دو شرکت اسرائیلی در سپتامبر و اکتبر سالجاری برای انجام پروازهای آزمایشی بر فراز حریم هوائی سوئیس به پرواز درخواهند آمد.
به گزارش مشرق به نقل از مهر، وزارت دفاع سوئیس اعلام کرد که دو نوع از این هواپیما یعنی هرمس- 900 و هرون-1 را برای تهیه جهت ارتش سوئیس آزمایش می کند.
آنگونه که وزارت دفاع سوئیس اعلام کرد این دو نوع هواپیما در فرودگاه نیروی هوائی در شهر امن در کانتون لوتزرن مستقر خواهند شد و پرواز آنها از آنجا بر فراز حریم هوائی سوئیس صورت خواهد گرفت.
محل آزمایش آنها نیز بیشتر در بخش مرکزی سوئیس و کانتون یورا خواهد بود.
این آزمایش ها نیز از سوی نیروی هوائی و ارگان آرما سوئیس که مسئول تهیه نیازهای ارتش است هدایت خواهد شد.
این روزنامه اعلام کرد که سوئیس می خواهد حتما تا نیمه اول سال 2014 تصمیم درباره خرید یکی از این دو نوع هواپیما را اتخاذ کند زیرا عمر مفید هواپیماهای بدون سرنشن شنایی آن بزودی به پایان می رسد.
از یازده کاندیدایی که ابتدا سوئیس روی آنها حساب می کرد امروز فقط دو نوع هواپیمای ساخت دو شرکت ایروس پاس و البیت سیستم اسرائیل برای انتخاب باقی مانده اند که سوئیس باید یکی از آنها را انتخاب نماید.
تهیه این هواپیماها در بودجه سال 2015 ارتش پیش بینی شده است. قرار است که سوئیس شش فروند از این هواپیما را به ارزش چهارصد میلیون فرانک تهیه کند. در این رقم، آموزش، نگهداری و تمرینات آنها نیز منظور شده است.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/150585/آزمایش-پهپادهای-اسراییلی-در-سوئیس

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
روایت نشریه آمریکایی از دستاوردهای سیاسی المپیک برای ایران
موفقیتی که آمریکا و اسرائیل را ناامید کرد
در حالی ‌که اسرائیل، دشمن دیرینه ایران، در حال انجام لابی‌های زیادی جهت متقاعد کردن کنگره آمریکا برای اتخاذ تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی بیشتر علیه ایران و منزوی کردن ایران به خاطر برنامه هسته‌ای این کشور بوده است، عملکرد موفقیت‌آمیز و پیش‌بینی نشده ورزشکاران ایرانی در لندن زخم‌های طاقت‌فرسا و بی‌شمار این کشور را به خوبی تسکین داد.
به گزارش مشرق، یک پایگاه تحلیلی آمریکایی در مقاله‌ای به افتخار آفرینی ایران در المپیک دستاورهای سیاسی آن پرداخته است. پایگاه تحلیلی «اینترنشنال پالیسی دایجست» در این مطلب به قلم «کوروش زیاباری» می‌نویسد: در حالی ‌که سیاست‌مداران ایران با کاری دلهره‌آور برای مقاومت در برابر تحریم‌های فزاینده اقتصادی و فشارهای سیاسی روبه‌رو هستند، ورزشکاران ایران با عملکرد خیره‌کننده خود ثابت کردند خارج کردن ایران از عرصه بین‌المللی آسان نیست.
برای مردم ایران، بازی‌های المپیک 2012 لندن که 12 آوریل به پایان رسید از دیگر دوره‌های المپیک تابستانی کاملا متفاوت بود. بازی‌های امسال در اوج تحریم‌های سنگین آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران برگزار شد. در حالی ‌که اسرائیل، دشمن دیرینه ایران، در حال انجام لابی‌های زیادی جهت متقاعد کردن کنگره آمریکا برای اتخاذ تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی بیشتر علیه ایران و منزوی کردن ایران به خاطر برنامه هسته‌ای این کشور بوده است، عملکرد موفقیت‌آمیز و پیش‌بینی نشده ورزشکاران ایرانی در لندن زخم‌های طاقت‌فرسا و بی‌شمار این کشور را به خوبی تسکین داد.
تیم ایران در المپیک 2012 لندن در وزنه‌برداری، کشتی، تکواندو مدال کسب کرد و در جایگاه 17 جدول مدال‌ها بین 204 کشور شرکت‌کننده قرار گرفت و رکورد بهترین عملکرد ایران در بازی‌های المپیک به ثبت رسید. برای ایرانی‌ها، هر مدال در رویدادی مهم و تعیین‌کننده نظیر المپیک به معنی برافراشتن پرچم کشور پیش چشم میلیون‌ها بیننده بین‌المللی است و به خصوص هر مدال طلا یعنی مردم جهان با احترام به سرود ملی شما گوش می‌دهند.
در زمانی که دیپلمات‌های غربیاز هیچ تلاشی برای اطمینان از منزوی شدن ایران، دریغ نمی‌کنند، ورزشکاران ایرانی بار اعتلای نام کشورشان را به دوش کشیدند و باعث افتخار و خوشحالی مردمشان شدند. یک دانش‌آموخته فوق لیسانس ادبیات انگلیسی و روزنامه‌نگار آزاد معتقد است که ورزشکاران ایرانی بسیار درخشان در المپیک 2012 ظاهر شدند و برای کشورشان افتخارآفرینی کردند و به آن اعتبار دادند، وی گفت: «خیلی افتخار می‌کنم که شهروند ایرانی هستم. ورزشکاران ایرانی عملکردی عالی نشان دادند. اگر به جدول مدال‌های المپیک نگاه کنید، می‌بینید ما بالاتر از بسیاری از کشورهای موفق با اقتصادهای پیشرفته نظیر اسپانیا، برزیل، آفریقای شمالی، دانمارک و ترکیه، سوئیس و کانادا ایستاده‌ایم.»
وی اضافه کرد: «سیاست‌مداران آمریکایی و اسرائیلی خود را به آب و آتش می‌زنند تا رهبران جهان را به بایکوت اجلاس سران جنبش عدم تعهد، در آینده نزدیک، در تهران قانع کنند. تنها هدف آن‌ها منزوی کردن ایران است. اگر حق انتخاب داشتند، حتی ورزشکاران ایران را از حضور در بازی‌های المپیک منع می‌کردند، اما موفقیت باشکوه ورزشکاران در المپیک واقعا آن‌ها را ناامید کرد.»
با پایان بازی‌های المپیک و زمانی که تیم ورزشکاران ایران از لندن بازگشت، جامعه مملو از لذت و حس خوشحالی همگانی شد. رسانه جمعی به طور کامل 12 مدال‌آور را تحت پوشش قرار داد و در رادیو، تلویزیون و روزنامه‌ها با آن‌ها مصاحبه کرد. جامعه وبلاگی سرزنده ایران نیز از خبر رتبه 17 ایران بین 204 کشور شرکت‌کننده خوشحال شد، به خصوص با وجود فشارهای اقتصادی و سیاسی بسیار زیادی که کشور مدت‌ها است در برابر آن ایستادگی کرده است. حمید سوریان، کشتی‌گیر وزن 55 کیلوگرم کشتی فرنگی ایران با پنج بار قهرمانی جهان، موفق به کسب اولین مدال طلای ایران در بازی‌ها شد. سوریان وبلاگ خود را، که به تازگی ساخته است، از لندن به روز کرد و رضایت خود را از پیروزی که به ناکامی‌هایش در کسب مدال المپیک پایان داد، ابراز کرد. سوریان در پست خود، که 1165 نظر دریافت کرد، نوشت: «غرق در مهربانی‌های پرارزش شما شدم. اگر به خاطر دعا و آرزوهای خوب شما نبود، برای من ممکن نبود به این موفقیت برسم. باید حواسم باشد این مدال من را دچار اشتباه و غرور نکند و از خدا و مردمی که همیشه در کنارم هستند، غافل نشوم.» غول کشتی جهان نوشت که همه نظرات را می‌خواند، هرچند نتواند شخصا به آن‌ها پاسخ دهد. او همه آن‌ها را تک به تک می‌خواند و همیشه «به خاطر محبتی که به او نشان دادند، ممنون مردم متعهد است.»
ابوالقاسم بینات، مفسر سیاسی ایرانی و دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشکده ماکسول در دانشگاه سیراکیوز نیز معتقد است که المپیک 2012 یک اتفاق فرخنده برای ایرانی‌ها بود و می‌گوید: «بازی‌های المپیک اخیر همبستگی ملی ایرانیان را از دو طریق پرورش می‌دهد. اول اینکه، به طور کلی رویدادهای ورزشی بین‌المللی آگاهی ملی را بالا می‌برند. هرچه زمینه‌ای که افراد خود را در آن می‌بینند وسیع‌تر باشد، گستره هویت درون گروهی آن‌ها وسیع‌تر خواهد بود.» وی اضافه می‌کند: «هویت‌های گروهی محلی نظیر قومی، فرقه‌ای و حزبی در زمینه‌های بین‌المللی کمتر نمایان می‌شوند و هویت‌های ملی پررنگ‌تر می‌شوند. به همین خاطر است که طی بازی‌های المپیک اخیر، ایرانی‌ها بیشتر از هر زمان در طول ماه و سال‌های اخیر، خود را به جای صفوف محلی، در صفوف ملی می‌بینند. مردم ایران خود را ایرانی می‌پندارند نه آذری، کرد، فارس، ترکمن، بلوچ یا قومیت‌های دیگر. دوم اینکه، مردم اگر انتخاب داشته باشند، تمایل به همسان‌پنداری با گروه‌هایی دارند که به آن‌ها ارزش و افتخار بیشتری می‌دهد. ورزشکاران ایرانی در بازی‌های اخیر بسیار بهتر از کشورهای همسایه خود، که در قومیت شبیه به گروه‌های قومیتی ایران هستند، عمل کردند.»
در بازی‌های المپیک اخیر، با عملکرد بهتر و با اختلاف زیاد تیم ایران از کشورهای همسایه و همینطور بسیاری از کشورهای توسعه یافته، ایرانی بودن منشاء غرور ملت ایران شد. بنابراین، مردم ایران بدون در نظر گرفتن وابستگی‌های سیاسی، فرقه‌ای و قومی خود، به ایرانی بودن خود افتخار کردند زیرا هویت ملی آن‌ها افتخاری بیش‌تر از هویت قومی، به آن‌ها داد. المپیک 2012 لندن رویدادی مهیج برای ایرانی‌هایی بود که با فشارهای فزاینده بر کشورشان به خاطر برنامه هسته‌ای ایران، دوباره شأن و افتخاری به دست آورده بودند. در حالی ‌که سیاست‌مداران ایران با کاری دلهره‌آور برای مقاومت در برابر تحریم‌های فزاینده اقتصادی و فشارهای سیاسی روبه‌رو هستند، ورزشکاران ایران با عملکرد خیره‌کننده خود، ثابت کردند خارج کردن ایران از عرصه بین‌المللی ساده نیست.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149794/موفقیتی-که-آمریکا-و-اسرائیل-را-ناامید-کرد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اهانت نیویورک‌تایمز به مرسی به بهانه ایران
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز با لحنی به شدت اهانت آمیز در رابطه سفر مرسی به ایران، اقدام مرسی برای شرکت در این نشست را ”گامی خطا“ دانسته و خشم خود از این اقدام را اینگونه نشان داد: ”آیا مرسی واقعا یک عضو عدم تعهد است که نمی تواند بین دموکراسی و دیکتاتوری [ایران!!] گزینه درست را انتخاب کند؟“
به گزارش مشرق به نقل از 598 ، سفر محمد مرسی، رئیس جمهور مصر به ایران بازتاب های گوناگونی در سطح جهان داشت. نا گفته پیداست که رژیم غاصب صهیونیستی بیش از هر کشور دیگر نگران از سر گیری روابط ایران و مصر پس از سی سال است؛ زیرا اتحاد این دو کشور در درجه اول به ضرر اسرائیل خواهد بود.
یکی از دلایل انتخاب محمد مرسی توسط مردم مصر، رویکرد ضد صهیونیستی او –برخلاف مبارک- بود. حال پرواضح است که اتحاد مصر با دشمن درجه یک اسرائیل تا چه حد زنگ خطر را برای این رژیم به صدا خواهد آورد. بدین ترتیب رسانه های وامدار به صهیونیست ها این سفر را بسیار مورد توجه قرار داده و به تحلیل آن پرداختند.
واشنگتن پست در مقاله خود به قلم ارنستو لاندونو نوشت: ”روز یکشنبه آقای یاسر علی سخنگوی دولت مرسی به خبرنگاران گفته بود مرسی علاقه مند است روابط خود با کشورهای مسلمان را توسعه دهد... البته نباید این سفر را تحقیر ایالات متحده قلمداد کرد."
واشنگتن پست تمام سعی خود را کرد تا اثر روانی سفر رئیس جمهور مصر به ایران را خنثی کند.
لاندونو در ادامه مقاله خود چنین می نویسد: ”... البته حسنی مبارک نیز در اجلاس های سه سالانه ی کشورهای عدم تعهد شرکت می کرد..." و اینگونه سعی کرد اثبات کند که شرکت مرسی در اجلاس صرفا یک برنامه منظم از پیش تعیین شده است و ربطی به کشور میزبان ندارد!
اما این مقاله نویس نتوانست حقیقت را بیش از این انکار کند: ”بیشتر کشورها رئیس جمهور را به اجلاس نفرستاده اند اما سفر رئیس جمهور مصر به ایران نشان می دهد که این کشور دیگر غلام حلقه به گوش امریکا در حوزه ی سیاست خارجی نیست!"
عبدالله الاشعل، معاون سابق وزیر خارجه مصرنیز پیشتر در این رابطه گفته بود ”مصر اکنون دیگر برای تصمیمات خود منتظر اجازه واشنگتن نمی ماند"
در نمونه ای دیگر، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز با لحنی به شدت اهانت آمیز در رابطه سفر مرسی به ایران، اقدام مرسی برای شرکت در این نشست را ”گامی خطا" دانسته و خشم خود از این اقدام را اینگونه نشان داد: ”آیا مرسی واقعا یک عضو عدم تعهد است که نمی تواند بین دموکراسی و دیکتاتوری [ایران!!] گزینه درست را انتخاب کند؟" (نقل به مضمون)
از سویی دیگر برخی سایت های خبری غرب، از شکست پروژه منزوی سازی ایران در جامعه بین الملل خبر دادند که نشان دهنده ی موفقیت دیپلماسی عمومی دولت در سالهای اخیر بوده است.
شیکاگو تریبون در این راستا در مقاله خود با تیتر ایران با گشایش این نشست، پروسه امریکایی منزوی سازی جمهوری اسلامی را به چالش کشید، به این واقعیت معترف شد.
شیکاگو تریبون نوشت: ”دیپلمات های غربی سعی کرده اند تا اهمیت این اجلاس و آغاز ریاست سه ساله ایران بر گروه نم را ناچیز نشان دهند... اما 80 کشور در سطح وزیر یا سطوح بالاتر در این نشست شرکت کرده اند که 50 عدد از این کشورها رئیس دولت خود را به ایران فرستاده اند."

اینگونه است که اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد در تهران، نه تنها نشان دهنده ی نفوذ و قدرت روز افزون ایران در معادلات بین الملل است، بلکه شکست برنامه های امریکا را –که به غلط خود را حاکم بر جهان می داند- مشخص می کند.
دیگر وقت آن رسیده که امریکا دست از خودبزرگ بینی بردارد و واقعیت ها درباره ایران را بپذیرد.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149929/اهانت-نیویورک‌تایمز-به-مرسی-به-بهانه-ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
طرح توطئه نماینده آمریکا برای تجزیه ایران
وزارت خارجه آمریکا از دریافت نامه نماینده کنگره در خصوص درخواست وی از جدا شدن منطقه آذربایجان از ایران و پیوستن آن به جمهوری آذربایجان خبر داد.
به گزارش مشرق، فارس به نقل از شبکه «بی‌بی‌سی» نوشت: حدود یک ماه پیش «دینا رورباکر» نماینده ایالت «کالیفرنیا» نامه‌ای را به «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه آمریکا فرستاد و خواستار حمایت واشنگتن از جدا شدن آذربایجان ایران و پیوستن آن به جمهوری‌ آذربایجان شده بود.
بر اساس این گزارش، بعد از یک ماه، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، روز دوشنبه این نامه را دریافت و آن را تأیید کرد و اعلام کرد که پاسخ آن نامه را داده است.
این نماینده آمریکایی در نامه خود به سخنان «سیاووش نوروزف»، عضو مجلس آذربایجان اشاره کرده بود که هشت ماه پیش گفته بود حدود 16 میلیون آذری در شمال غرب ایران زندگی می‌کنند و باید این گروه به جمهوری آذربایجان بپیوندند.
«ویکتوریا نولند» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در اینباره اعلام کرد که تنها تأیید می‌کند که نامه‌ای از رورباکر دریافت کرده اند و به آن جواب داده‌اند اما جزئیاتی در اینباره منتشر نکرد.
نولند در پاسخ به سوالی درباره سیاست آمریکا در خصوص تمامیت ارضی کشورها، تنها به این جواب بسنده کرد: شما مواضع آمریکا را در خصوص تمامیت ارضی کشورها می دانید.
این نماینده کنگره در نامه خود خواستار برگزاری همه‌پرسی در خصوص جدا شدن استان‌های آذربایجان شرقی و غربی از ایران شد.
رورباکر پس از آنکه وزارت خارجه آمریکا وجود چنین نامه‌ای را تأیید کرد، گفت: من نمی‌گویم که ما باید جدایی طلبی و یا ادغام با کشورهای دیگر را به رسمیت بشناسیم، بلکه باید یک همه‌پرسی گذاشته شود تا مشخص شود آیا این واقعا چیزی است که مردم آذربایجان می‌خواهند یا خیر.
بر اساس این گزارش، این سیاستمدار آمریکایی همان طور که در آخرین بند از نامه خود خطاب به وزارت خارجه آمریکا نوشته، بر این عقیده است که با حمایت کردن از تفکرات جدایی طلبانه در آذربایجان به جای بمباران تأسیسات هسته‌ای، می توان به ایران «ضربه» بیشتری زد.
وی در نامه خود از ایران به عنوان «دشمن مشترک» آمریکا و رژیم صهیونیستی نام برده و از همکاری های نظامی اسرائیل با جمهوری آذربایجان استقبال کرده و خواهان حمایت آمریکا از این همکاری ها شده است.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149887/طرح-توطئه-نماینده-آمریکا-برای-تجزیه-ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
علیه ایران افشاگری می کنم!
«آنها به جایی رفته‌اند که در آن گستاخانه هولوکاست را انکار می‌کنند و اسرائیل را به محو از روی نقشه جغرافیا تهدید می‌کنند".
به گزارش مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران ، برگزاری موفقیت آمیز اجلاس غیر متعهد ها در تهران واکنش هایی از سوی مقامات رژیم جعلی صهیونیستی را به دنبال داشته است.
در جدیدترین این واکنش ها بنیامین نتانیاهو ایران را تهدید به افشاگری کرده است.
نتانیاهو ضمن تقبیح حضور برخی کشورها در اجلاس نم، گفته است که در اجلاس سازمان ملل متحد که در نیویورک برگزار می شود درباره خطر برنامه هسته ای ایران سخن خواهد گفت.
نخست وزیر رژیم صهیونیستی شرکت کشورهای عضو اجلاس عدم تعهد در اجلاس نم در تهران را لکه ننگی برای جامعه ی بین المللی خواند و به نکوهش کشورهای مذکور پرداخت و به گزارش رویترز با عصبانیت درباره ی کشورهای شرکت کننده در اجلاس گفت: «آنها به جایی رفته‌اند که در آن گستاخانه هولوکاست را انکار می‌کنند و اسرائیل را به محو از روی نقشه جغرافیا تهدید می‌کنند".
لازم به ذکر است آویگدور لیبرمن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز نشست تهران را " نمایشی ابلهانه " خواند که تنها نمونه های تاریخی آن در دهه 1930 میلادی و در زمان استقرار حکومت نازی ها در آلمان برگزار شده است!
لیبرمن همچنین از حضور محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان فلسطینی در نشست تهران نیز به شدت عصبانی شده و در اظهاراتی عجیب و غریب خواستار برخورد با او پس از بازگشت از سفر تهران شده است!
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/150838/علیه-ایران-افشاگری-می-کنم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.