Recommended Posts

پشت‌پرده تهدیدهای نتانیاهو علیه ایران
امروز خبر اعزام ناوهای ایرانی به آبهای ساحلی آمریکا در آینده نزدیک و جریان سازی های سیاسی گروه های صهیونیستی در آستانه سفر احمدی نژاد به نیویورک و افزایش واردات نفت ایران از سوی ترکیه از محورهای مهم رسانه های غربی بود.
به گزارش مشرق به نقل از مهر، روزنامه آمریکایی " واشنگتن پست" با پرداختن به اظهارات دریادار حبیب الله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در خصوص حضور نیروی دریایی ایران در آبهای بین المللی سواحل آمریکا در آینده نزدیک نوشت : این اقدامات ایران در پاسخ به تقویت حضور ناوگان آمریکا در خلیج فارس صورت می گیرد.
روزنامه " نیویورک پست " که این روزها به بهانه اینکه دکتر احمدی نژاد قرار است در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک در سوم مهرماه اظهارات ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی ایراد کند از هم کنون شروع به فضاسازی علیه سفر او به نیویورک کرده است، امروز از فشار گروه های صهیونیستی به مسئولین هتل محل اقامت هیئت ایرانی و برنامه آنها برای تحرکات ضد ایرانی در زمان حضور ایرانی در هتل مذکورخبر داد.
خبرگزاری آمریکایی " رویترز" نیز با پوشش خبری اظهارات سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان مبنی بر حمله ایران به پایگاه های آمریکا در منطقه در صورت حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران نوشت: در پی اختلاف در کابینه اسرائیل بر سر حمله به ایران و وعده دولت آمریکا مبنی بر تعیین برخی خط قرمزهای هسته ای برای ایران "نتانیاهو" مجبور شده است کوتاه بیاید و دست از تهدیدات ایران بردارد.
همچنین خبرگزاری "رویترز" از افزایش واردات نفت ایران توسط ترکیه در ماه آگوست خبر داد و نوشت ممکن است این موضوع موجب اختلاف ترکیه و آمریکا شود.
روزنامه صهیونیستی " هاآرتص" با انتشار مقاله ای به تهدیدهای روزانه نخست وزیر رژیم صهیونیستی و همه اعضای کابینه هم حزبی اش علیه جمهوری اسلامی ایران اشاره کرده و در خصوص هدف واقعی نتانیاهو و حزبش از این تهدیدات تو خالی ایران ابراز تردید کرده و می نویسد : نتانیاهو قصد دارد از این تهدیدها به عنوان نردبانی برای پایین آمدن از درخت مشکلات داخلی و انزوای بین المللی اش استفاده کند.
دیگر روزنامه صهیونیستی یعنی"جروزالم پست " به اظهارات و دلجویی های سفیر فرانسه در سرزمینهای اشغالی از "نتانیاهو" نخست وزیر رژیم صهیونیستی پرداخته که به گفته "شائول موفاژ" معاون سابق او این روزها او تبدیل به یک ورشکسته سیاسی در قبال ایران شده است و به نقل از سفیر فرانسه نوشت : فرانسه در قبال تهدیدهای ایران علیه اسرائیل منفعل نخواهد بود.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/151813/پشت‌پرده-تهدیدهای-نتانیاهو-علیه-ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حمله صهیونیست‌ها به عبادتگاه مسیحیان
سر اسقف کلیسای ارتدوکس بیت المقدس اقدام صهیونیست‌های افراطی در به آتش کشیدن عبادتگاه لطرون واقع در غرب شهر قدس را محکوم کرد و آن را اقدامی خطرناک و جنایی توصیف کرد.
به گزارش مشرق، فارس به نقل از خبرگزاری معا نوشت: «عطا‌الله حنا» تاکید کرد که اقدام یهودیان افراطی در به آتش کشیدن عبادتگاه لطرون در غرب شهر قدس اقدامی جنایتکارانه و خطرناک است و کسانی که این عمل را مرتکب شده‌اند انسانیت خود را از دست داده و افراطی‌گری و تنفر چشمان آنها را کور کرده است.
وی افزود: کسانی که این عمل را انجام داده‌اند، یهودیان افراطی هستند که نمی‌خواهند آثار مسیحی و اسلامی را ببینند، آنها فقط زبان خشونت و تنفر را می‌فهمند بنابراین هر انسان عاقلی باید این عمل را محکوم کند.
وی تصریح کرد که تجاوز به دیر لطرون در ادامه مجموعه جنایت‌های آنها علیه مقدسات اسلامی و مسیحی و در راستای نقض آزادی‌های عبادی است.
دیر لطرون توسط کلیسای کاتولیک اداره می‌شود و این دیر ویژه راهبان است که دروازه آن به روی همه افرادی که قصد عبادت در آن دارند، باز است.
حنا در ادامه تاکید کرد که کلیسای کاتولیک مامور پیگیری این اقدام جنایتکارانه است زیرا تجاوزات علیه مساجد، کلیساها و دیرها به طور روزانه ادامه دارد.
تعدادی از صهیونیست‌های افراطی صبح امروز یک دیر واقع در منطقه لطرون در غرب شهر قدس اشغالی را به آتش کشیده و شعارهایی علیه مسیحیان و حضرت عیسی مسیح (ع) بر روی دیوارهای آن نوشتند.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/151816/حمله-صهیونیست‌ها-به-عبادتگاه-مسیحیان

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ترس نمایندگان صهیونیست از حمله به ایران
نمايندگان پارلمان رژيم اسرائيل از امضاي نامه‌اي در حمايت از موضع نخست وزير اين رژيم درباره آغاز يک حمله نظامي بر ضد تاسيسات هسته‌اي ايران خودداري کرده‌اند.
به گزارش مشرق به نقل از پرس تی وی، تزيپي هوتوولي، نماينده پارلمان رژيم اسرائيل و مشوق تهيه اين نامه ادعا کرده بود ۹ نماينده پارلمان از حزب ليکود اين نامه را امضا کرده‌اند.
در اين نامه آمده است:«ما به شيوه هر گونه تصميم‌گيري درباره ايران ايمان کامل داريم و مطمئن هستيم که اين اقدام با احساس مسئوليت ‌و در نظر گرفتن منافع حياتي اسرائيل به طور واضح و شفاف صورت خواهد گرفت.»
با اين وجود روزنامه اسرائيلي معاريو با انتشار گزارشي تصريح کرد هيچ‌يک از نمايندگان پارلمان اسرائيل اين نامه را امضا نکرده‌اند و فقط ۹ نماينده به طور شفاهي حمايت خود را از آن اعلام کرده‌اند.
پس از آن‌که کارمل شمعا يکي از نمايندگان پارلمان رژيم اسرائيل، که هوتوولي مدعي شده بود اين نامه را امضا کرده در صفحه فيس بوک خود از امضا نکردن اين نامه خبر داد، هوتوولي اذعان کرد که هيچ‌يک از نمايندگان پارلمان اين نامه را امضا نکرده‌اند.
امريکا و رژيم اسرائيل به منظور وادارسازي جمهوري اسلامي به توقف برنامه غني سازي اورانيوم بارها ايران را به اقدام نظامي تهديد کرده‌اند. واشنگتن و تل آويو ادعا مي‌کنند که برنامه غني سازي اورانيوم در ايران يک جنبه نظامي دارد.
با اين وجود تهران با بي‌اساس‌خواندن اين اتهامات تاکيد مي‌کند که به عنوان يکي از امضاکنندگان پيمان منع گسترش سلاح‌هاي اتمي (ان پي تي) و عضوي از اعضاي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي از تمامي حقوق در زمينه توسعه و دستيابي به فناوري هسته‌اي براي مقاصد صلح آميز برخوردار است.
افزون بر اين، با وجود بازرسي‌هاي متعدد آژانس بين‌المللي انرژي اتمي از تاسيسات هسته‌اي ايران، هيچ‌گاه مدرکي دال بر انحراف برنامه انرژي هسته‌اي غيرنظامي اين کشور به سوي ساخت سلاح‌هاي هسته‌اي يافت نشده است.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/151818/ترس-نمایندگان-صهیونیست-از-حمله-به-ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اهدای سلاحهای فوق پیشرفته به تل آویو
برخی از مشاوران اوباما از او خواسته اند برای همراه نشان دادن خودش با رژیم صهیونیستی با هدف کسب حمایت انتخاباتی لابی صهیونیست فشار بیشتری به ایران وارد کند.
به گزارش مشرق، مهر به نقل از روزنامه صهیونیستی "جروزالم پست" نوشت: " اوباما" رئیس جمهور آمریکا با هدف جلب حمایت لابی صهیونیست در آستانه انتخابات آمریکا قصد دارد تهدیدهای نظامی اش علیه ایران را افزایش دهد.

به نوشته این روزنامه، طرح اوباما برای فشار بر ایران شامل افزایش رزمایش نظامی در خلیج فارس ، استقرار سیستم های ضد موشکی بیشتر در این منطقه و اعمال فشارهای بیشتر بر منابع درآمدی ایران از نفت است.

همچنین دولت اوباما قرار است برای اینکه به مقامات رژیم صهیونیستی تضمین دهد که نخواهد گذاشت ایران هسته ای شود برای برنامه هسته ای ایران خطوط قرمزی تعیین کند درخواستی که دو روز قبل "نتانیاهو" نخست وزیر رژیم صهیونیستی از آمریکا داشت.

بسیاری از کارشناسان تهدیدهای " نتانیاهو " علیه جمهوری اسلامی ایران در هفته های اخیررا نوعی بازی سیاسی نخست وزیر این رژیم می دانند که قصد دارد از این طریق بر مشکلات سیاسی و اقتصادی اش در داخل سرپوش بگذارد و هم نوعی باج خواهی سیاسی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است که از طریق آن از " اوباما" امتیازات بیشتری می گیرد.

به نوشته جرزالم پست به نقل ازروزنامه " تایمز" ، برخی از مشاوران انتخاباتی اوباما از او خواسته اند برای کسب حمایت لابی صهیونیسم آمریکا در انتخابات باید با اقدامات شدید تر علیه ایران بتواند به مقامات صهیونیست این پیغام را دهد که آماده است علیه ایران اقدام نظامی کند.

همچنین روزنامه "معاریو" در شماره امروز خود از موافقت مقامات آمریکایی با دادن سلاح های فوق پیشرفته به رژیم صهیونیستی خبرداده است.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/151822/اهدای-سلاحهای-فوق-پیشرفته-به-تل-آویو

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
روايت مقام‌صهيونيستی از انزواي اسرائيل
به گزارش مشرق ، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت :

امتناع دوباره اعضاي شوراي همكاري از پذيرش قيموميت رژيم سعودي
وزيران خارجه اعضاي شوراي همكاري خليج فارس بررسي طرح عربستان براي وحدت 6 عضو اين شورا را براي بار دوم به تعويق انداختند.
به گزارش ميدل ايست آن لاين كه اين رويداد را نشانه اختلافات عميق در شوراي همكاري ارزيابي كرده، پادشاه عربستان سال گذشته به كشورهاي عضو پيشنهاد داد تا براي جلوگيري از سرايت بهار عربي به اين كشورها تشكيل يك اتحاديه بدهند. تصويب اين پيشنهاد يك بار از ماه ژانويه گذشته تا ماه آگوست به تاخير افتاده بود و در جلسه اخير شورا نيز اعضا تصميم گرفتند تا بررسي و تصويب طرح را به عقب بيندازند.
شوراي همكاري خليج فارس در بيانيه پاياني خود تاكيد كرد شورا نياز به وقت بيشتر براي انجام بررسي هاي بيشتر در اين زمينه دارد تا نگراني ها ونظرات تمامي اعضاي شورا مورد بررسي قرار بگيرد.
ميدل ايست آن لاين مي افزايد: به اعتقاد كارشناسان اين ماجرا نشان مي دهد كه تا چه اندازه در درون شورا اختلاف بالا است. به خصوص كه كشورهاي عضو شورا از اين مي ترسند كه به بهانه وجود تهديدهاي خارجي با پذيرش پيشنهاد وحدت مورد تهديد عربستان واقع شوند. منابع نزديك به شوراي همكاري خليج فارس مي گويند كه اعضاي شورا به هيچ وجه وحدت ميان اعضا را تاييد نمي كنند و در عين حال افكارعمومي در اين كشورها مخالف ادغام اعضاي شوراي همكاري هستند.


روايت مدير مؤسسه استراتفور از زوال ابتكار عمل در حاكميت تل آويو
بحران راهبردي كه اسرائيلي ها با آن روبرو هستند اين است كه اهرم هاي قدرت آنان شامل روابط پنهان و آشكار و قدرت نظامي ديگر نمي تواند مانند گذشته محيط پيرامون آنان را شكل بدهد.
جرج فريدمن مدير انديشكده اطلاعاتي استراتفور با تأكيد بر تحليل فوق نوشت: اسرائيل با بحران هاي بزرگي از جمله تهديد بودن همه همسايگان، عدم كارايي نظامي، قدرت ايران، و اختلافات سياسي و نظامي مذهبي در ساختار تل آويو مواجه شده است.
وي در پايگاه اينترنتي استراتفور نوشت: امنيت اسرائيل در محيط راهبردي آن در سراشيب اضمحلال قرار دارد و ايران قدرتش را به سمت غرب يعني عراق و سوريه گسترش داده است. اسرائيل اكنون قدرت تحميل خواسته هايش را ندارد و اسير مخمصه راهبردي شده است.
به گزارش خبرگزاري قدس، فريدمن معتقد است: توانايي اسرائيل براي نفوذ بر وقايعي كه در سرحداتش روي مي داد، هيچ وقت عالي نبود اما حالا ديگر وقايعي كه در كشورهاي هم مرزش روي مي دهد از كنترلش خارج شده است. سياست اسرائيل از قديم الايام اين بود كه روي تهديد اصلي تمركز كند، با استفاده از توازن قدرت موقعيت را ثبات بخشد و در نهايت به كاربرد قاطعانه نيروي نظامي متوسل شود اما ديگر برايش مقدور نيست تهديد اصلي را شناسايي كند. حالا ديگر از جانب همه همسايگانش تهديدي متوجهش هست و اين بدان معني است كه استفاده از توازن قدرت در اين كشورها براي به وجود آوردن مرزهايي امن، ديگر گزينه مناسبي براي اسرائيل نيست. ديگر روشن نيست كه آيا دسته بندي اي هست كه اسرائيل از آن پشتيباني كند يا توازني كه به آن دست يابد يا نه. در نهايت، مي توان گفت مشكل بيش از آنكه نظامي باشد، سياسي است. اسرائيل ديگر توانايي تحميل راه حل سياسي خود را ندارد.
مدير مؤسسه استراتفور در ادامه اين تحليل خاطرنشان كرد: مقامات اسرائيل ابتكار عمل راهبردي را از دست داده اند و نوع قدرتشان در مقابله با مسائل راهبردي نتيجه بخش نيست. آنها ديگر در نهايت قدرت نيستند، بلكه در محدوده پيچيده اي محصور شده اند كه با راه حل هاي نظامي سازگار نيست. همان گونه كه در جنگ 2006 با حزب الله معلوم شد. جنگ هاي لبنان و غزه، بدبياري براي اسرائيل بود.
وي سپس به موضوع ايران پرداخت و نوشت: مقامات نظامي و اطلاعاتي اسرائيل مي ترسند در جنگ با ايران شكست بخورند. اسرائيل با مشكل داخلي هم روبروست، با بحران اعتماد. بسياري از رهبران نظامي و اطلاعاتي اسرائيل با حمله به ايران مخالفند. بخشي از اين مخالفت ريشه در محاسبات شان دارد. بخشي ديگر مربوط به مجموعه اي از عمليات نظامي نه چندان موفقي است كه اعتماد آنها به گزينه نظامي را خدشه دار كرده است. همزمان اختلافات مذهبي در اسرائيل و در داخل كابينه اوج گرفته است.



صداي واحد 120 كشور به حمايت از ايران درس مهمي براي آمريكاست
يك ديپلمات سابق آمريكايي گفت واشنگتن بايد به واقعه اي كه نمايندگان و سران 120 كشور را در تهران گرد هم آورد، توجه ويژه كند.
ادوارد پيك تصريح كرد: بايد به آنچه در تهران گذشت، بيشتر توجه كنيم به ويژه كه حاضران در اين اجلاس يكصدا حق ايران را در دستيابي به فن آوري هسته اي صلح آميز به رسميت شناختند، و اين مسئله اي بسيار مهم و درسي براي كساني است كه تاكنون از خواب برنخاسته اند.
پيك تاكيد كرد: با توجه به اين كه ايران عضو معاهده ان پي تي است، دستيابي به فن آوري هسته اي براي مقاصد صلح آميز حق مسلم اين كشور است؛ ولي فقط اسرائيل از امضاي اين معاهده سر باز زده است. رفتار ما در قبال ايران و اسرائيل متناقض و فريبكارانه است.
به گزارش العالم، ادوارد پيك رويكرد كشورهاي غربي به زرادخانه هسته اي اسرائيل و فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ايران را نفاق سياسي توصيف كرد و گفت: اكثر آمريكايي ها نمي دانند كه اسرائيل بمب اتمي دارد.


يونگه ولت: ايران دو مسير را پيش روي غرب نهاده است
ايران در كنار اعتمادسازي هشدار روشني مي دهد مبني بر اينكه در صورت خطاي غرب، قادر به گسترش رويارويي در زمينه فعاليت هاي هسته اي است.
نشريه آلماني يونگه ولت با اشاره به گزارش اخير آژانس بين المللي انرژي اتمي در زمينه موفقيت هاي فني ايران نوشت: ايران كمتر از ميزاني اورانيوم غني مي كند كه از نظر فني امكانش را دارد. اين واقعيت كه آن را رسانه هاي تابع جريان روز غرب ناديده مي گيرند در تازه ترين گزارش آژانس بين المللي انرژي اتمي تاييد مي شود.
اين نشريه افزود: خبرگزاري ها و رسانه هاي تابع جريان غالب در خبررساني خود درباره گزارش تازه ايران اين نكته را در كانون توجه قرار داده اند كه ايران در سه ماه گذشته «ظرفيت هاي» خود را در تاسيسات زيرزميني و به شدت مورد حفاظت فردو دو برابر كرده است. گرچه به اين نكته در گزارش تاكيد خاصي نمي شود اما مي توان با مقايسه گزارش قبلي كه در آخرهاي مه گذشته منتشر شده به آن دست يافت. با اين وجود مطلب غافلگيركننده اي در آن وجود ندارد زيرا ايراني ها بيش از دو سال پيش به آژانس بين المللي انرژي اتمي اطلاع داده بودند كه مي خواهند در فردو در مجموع 16 به اصطلاح كاسكاد، مجموعه اي از سانتريفيوژهاي گازي به كار بگيرند. اين يعني حدود 3 هزار سانتريفيوژ. در حال حاضر آنگونه كه از گزارش موجود در اينترنت برمي آيد، 12كاسكاد- به جاي هفت و نيم در سه ماه قبل- نصب شده است. اما آژانس در عين حال اطلاع مي دهد تنها يك سوم آنها، چهار كاسكاد، راه اندازي شده اند.
يونگه ولت در ادامه گزارش خود خاطرنشان كرد: تصوير هميشگي نشانگر اين است كه ايران پايين تر از امكاناتش كار مي كند تا رويارويي با غرب را بيشتر دامن نزند. در عين حال گسترش ظرفيت ايران هشدار مشخصي نيز به غرب است كه از تحريك و تهديد دست بردارد.


روايت مقامات صهيونيست از دلايل انزواي اسرائيل
يك مقام صهيونيست راز فاصله گرفتن آمريكا از بلوف هاي نظامي اسرائيل عليه ايران را فاش كرد.
ژنرال دمپسي رئيس ستاد مشترك ارتش آمريكا اخيرا تصريح كرده بود آمريكا حاضر نيست همدست اسرائيل در حمله به ايران تلقي شود. روز گذشته نيز روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارونوت از پيغام محرمانه آمريكا به ايران خبر داد مبني بر اينكه «واشنگتن از حمله تل آويو به تاسيسات هسته اي ايران حمايت نمي كند» و «شما هم پايگاه هاي ما در خليج فارس را تهديد نكنيد». اين گزارش يديعوت آحارونوت از سوي جي كارني سخنگوي كاخ سفيد تكذيب شد. اما رابرت باير افسر سابق سيا به بي بي سي گفت بعيد نيست آمريكا چنين كرده باشد.
در همين حال به گفته يك مقام اسرائيلي، آمريكا با تجاربي كه از عراق اندوخته است خود را با ايران درگير نمي كند.
گيورا آيلند مشاور قبلي امنيت ملي رژيم صهيونيستي اعلام كرد «احتمال مشاركت آمريكا با اسرائيل در حمله عليه تاسيسات هسته اي ايران بسيار ضعيف است.» وي افزود: آمريكا تا بحال به دليل فعاليت هسته اي به كشوري حمله نكرده و معمولا زماني اقدام نظامي مي كند كه منافعي برايش داشته باشد. آمريكا تاكنون نتوانسته از بحران عراق و افغانستان خلاص شود پس به هيچ وجه مايل نيست خود را با مشكل بزرگي همچون ايران درگير كند و دردسري تازه براي خود بيافريند.
همزمان رسانه هاي صهيونيستي نظير معاريو و راديو اسرائيل از وخامت روابط با آمريكا و كشورهاي غربي خبر مي دهند. نتانياهو در آخرين جلسه كابينه خود با تلخي تمام گفته است: گزارش آژانس بين المللي انرژي اتمي گفته هاي پيشين مرا تاييد مي كند كه تحريم ها اثري بر اقتصاد ايران ندارند و مانع از پيشرفت در برنامه اتمي نمي شوند و موجب گرديده كه مقامات ايران از گفت وگو با ابرقدرت ها سوءاستفاده كنند و فرصت لازم را براي پيشرفت در برنامه اتمي خود به دست مي آورند.بايد حقيقت را گفت و آن اينكه جامعه بين المللي يك خط قرمز روشن براي ايران تعيين نمي كند و حكومت تهران نيز فكر مي كند كه جامعه بين المللي قاطعيت ندارد.
وي با انتقاد از حضور نمايندگان 120 كشور جهان در نشست جنبش عدم تعهد در تهران گفت: آنها موضوع نابودي اسرائيل را از زبان سران ايران شنيدند و از جاي خود تكان نخوردند و هيچ كس بلند نشد و سالن را ترك نكرد.
در همين حال روزنامه معاريو در گزارشي كه به سخنان نتانياهو مي پرداخت، نوشت: بحران اعتماد ميان آمريكا واسرائيل بر سر ايران شكل گرفته است.
از سوي ديگر داني ابالون معاون وزير خارجه اسرائيل در صفحه فيس بوك خود نوشت: رژيم اسلامي خيلي وقت است كه از تمام خط قرمزها عبور كرده و ما هر اقدامي را كه بر مشروعيت اين رژيم مي افزايد، محكوم مي كنيم. ديدار دبيركل سازمان ملل از تهران يك اشتباه سياسي بود. او بايد اين اجلاس را تحريم مي كرد. ما مستقيما به دبيركل سازمان ملل متحد رجوع كرديم و از وي مصرانه خواستيم كه در اين اجلاس شركت نكند. شايسته نبود كه وي در اجلاسي شركت كند كه نمايانگر رفتار و اعمالي قبيح است.


اعلام وضعيت فوق العاده در پي جراحي شاه 88 ساله
به دنبال اعلام وخامت حال پادشاه سعودي و زير تيغ جراحي رفتن وي، آل سعود ضمن اعلام آماده باش در عربستان، تدابير امنيتي ويژه اي را در اين كشور اتخاذ كرد.
به گزارش العالم به نقل از المنار فلسطين، به دنبال اعلام خبر جراحي ملك عبدالله در يكي از بيمارستان هاي نيويورك، تدابير امنيتي ويژه اي در اين كشور اتخاذ شده است. برخي منابع سعودي و آمريكايي مي گويند كه وضع جسماني ملك عبدالله بسيار وخيم است و اين موضوع خاندان سعودي را واداشته تا تدابير امنيتي خاصي را در كشور اتخاذ و نيروهاي نظامي و امنيتي را به حالت آماده باش درآورند.
شاه 88 ساله عربستان در حالي تحت عمل جراحي قرار گرفته است كه در يك سال گذشته دو وليعهد خود، سلطان بن عبدالعزيز و نايف بن عبدالعزيز را كه هر دو برادران ناتني اش بودند، به فاصله هشت ماه از دست داد.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/151855/روايت-مقام‌صهيونيستی-از-انزواي-اسرائيل

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
گوشت قربانی آمریکا برای ایران
در حالي‌كه ائتلافي از 80 گروه محلي وملي در شهر شارلوت ايالت كاروليناي شمالي آمريكا با تظاهرات در مقابل محل برگزاري جلسات انتخاباتي نامزدهاي رياست جمهوري عليه دو حزب جمهوريخواه و دموكرات شعار مي‌دهند،
جو بايدن معاون رئيس جمهور آمريكا مي‌گويد؛ ميت رامني نامزد رياست جمهوري خود را براي حمله به ايران و سوريه آماده مي‌كند. او مي‌گويد:
"ميت رامني معتقد است تعيين زمان براي خروج از افغانستان اشتباه است".
او همچنين مدعي است؛ ميت رامني پايان دادن به جنگ عراق و برگرداندن نيروها را اشتباه مي‌داند.
هر وقت ايران قدرت‌نمايي در داخل، منطقه و يا جهان دارد سياستمداران آمريكا هوس مي‌كنند كه ملت ايران را با بلوف جنگ بترسانند! گويي تهديد به جنگ ازخود جنگ براي آنها مهم‌تر است.
آمريكايي‌ها نيك مي‌دانند كه پايگاه‌هاي آنها در منطقه و جهان مثل گوشت قرباني زير زبانه آتش موشك‌هاي دوربرد و ميانبرد ايران هستند. آمريكايي‌ها خوب مي‌دانند كه رژيم صهيونيستي به‌عنوان ايالت پنجاهم آمريكا در اولين ساعات نبرد با ايران زير باراني از موشك از سوي ايران، حزب الله و حماس قرار مي‌گيرد كه توقف آن فقط منوط به ادب كردن ژنرال‌هاي مغرور صهيونيستي و آمريكايي است.
هر ايراني با شرف و با غيرتي چه در ايران زندگي بكند، چه در هر جاي كره زمين، آرزو دارد كه اگر روزي آمريكايي‌ها و صهيونيست‌ها حماقت كردند و به سرزمين مقدس جمهوري اسلامي حمله نمودند بتواند سهمي در اين نبرد ادا كند.
جنگ با كفار ومشركين يك جهاد مقدس است . آمريكايي‌ها بيش از 30 سال است رجزخواني مي‌كنند اما به‌طور مستقيم هيچ‌گاه جرات نكرده‌اند دست به ماشه ببرند.
رژيم صهيونيستي گاهي سخن از حمله به تاسيسات هسته‌اي ايران به ميان مي‌آورد در حالي كه خوب مي‌داند تاسيسات اتمي آنها در ديمونا و مركز تحقيقات اتمي نگب با 34 هزار نفر جمعيت ديمونا در همان دقايق اوليه نبرد پودر خواهند شد.
آسيب‌هاي جنون آميز اين آتشبازي نه تنها كل سرزمين‌هاي اشغالي را دربر مي‌گيرد بلكه حتي در شرق و غرب درياي مديترانه كشورهاي بسياري را آلوده مواد هسته‌اي و راديواكتيويته مي‌كند.
سخن گفتن آمريكايي‌ها و سردمداران رژيم صهيونيستي از گزينه جنگ همانند كساني است كه در كاخ‌هاي شيشه‌اي نشسته باشند و حريف را تهديد به سنگ پراني كنند. اين نوع رويكرد فقط در اثر يك حماقت و بلاهت به وجود مي‌آيد.
اشغالگران قدس يكبار در جنگ 33 روزه حزب الله ويكبار هم در جنگ 22 روزه با حماس به‌طور خيلي محدود اين حماقت را آزمودند. اكنون گزارش ارزيابي وينوگراد در برابر آنهاست. اما باز هم درس عبرتي نمي‌گيرند. همين چند روز پيش بود كه الياهو وينوگراد رئيس سابق ديوان عالي رژيم صهيونيستي و رئيس كميته جنگ 33 روزه خطاب به نتانياهو نخست وزير و ايهود باراك وزير جنگ رژيم صهيونيستي گفت: خفه شو و بنشين و ديگر از تهديد نظامي عليه ايران سخن نگو!
اين عصبانيت نشان مي‌دهد كه آنها از ضربه جنگ 33 روزه هنوز زخمي هستند در حالي‌كه نبرد 33 روزه در برابر جنگي كه آنها مدعي آتش‌افروزي آن در آينده هستند يك آتش سوزي در حد روزهاي چهارشنبه سوري است.
جمع جبري همه اين هياهوها و رجزخواني‌ها اين است كه ايران آماده است و دست روي ماشه براي روز نبرد با كفار و مشركين و ملحدين لحظه شماري مي‌كند.
اما آيا واقعا صهيونيست‌ها و شركاي آمريكايي آنها دل آن را دارند كه انگشت خود را به سمت ماشه شليك ببرند. اگر آنها اين شجاعت را داشتند حتما در اين 30 سال يكبار آن را مي‌آزمودند. 30 سال پيش آمريكايي‌ها پس از تنبيه خداوند در صحراي طبس ديگر هوس لشكر كشي به ايران را نكردند. بنابراين مي‌شود نتيجه گرفت آنها با تهديد زنده‌اند پس بگذار با همين حيات پفكي به زندگي خود ادامه دهند تا ان‌شاء الله روزي جنبش ضد سرمايه‌داري درغرب به اين حيات خاتمه دهد و نيازي به تسويه حساب با آنها پيدا نشود.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/152150/گوشت-قربانی-آمریکا-برای-ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
لیبرمن:اسرائیل روسپی خاورمیانه نیست
روزنامه اسرائیل هایوم امروز به اظهارات اخیر آویگدور لیبرمن در جمع اعضای حزبش پرداخته که در پی برخی تحولات دیپلماتیک خطاب به مقامات مصری گفته است: اسرائیل روسپی خاورمیانه نیست که همه با وی ارتباط داشته باشند و خواهان افشای این روابط نباشند.
به گزارش مشرق، مهر به نقل از روزنامه اسرائیل هایوم نوشت: "اویگدور لیبرمن" روز گذشته در جمع اعضای حزبش (اسرائیل بیتنا) خطاب به مقامات مصری گفته اسرائیل روسپی خاورمیانه نیست که همگان با وی ارتباط داشته باشند و خواهان افشای این روابط نباشند.
لیبرمن در توضیح این اظهارات خود اعلام کرد: وزارت خارجه اسرائیل اخیرا از وزارت خارجه مصر تقاضا کرده گفتگوهایی در سطح مدیران کل وزارت خارجه دو کشور آغاز شود که تاکنون پاسخی به این درخواست داده نشده است.
به گزارش فلسطین الیوم ، وزیرخارجه رژیم صهیونیستی با اشاره به اعزام سفیر جدید مصر به تل آویو، دیپلماسی محرمانه را ناکافی دانست و خواستار برقراری روابط عادی با قاهره شده است.
وی تاکید کرده است: اسرائیل دیگر نمی تواند به ایفای نفش روسپی خاورمیانه ادامه دهد که همه با وی ارتباط داشته باشند اما راضی به افشای آن نباشند، اسرائیل این نوع دیپلماسی را نمی پذیرد.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/152129/لیبرمناسرائیل-روسپی-خاورمیانه-نیست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اردوغان:
حمله اسرائیل به ایران یعنی برپایی قیامت در سرتاسر جهان
در صورت حمله نظامی اسرائیل به ایران در سرتاسر جهان قیامت برپا می شود.
به گزارش مشرق؛ رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه هشدار داد که «در صورت حمله نظامی اسرائیل به ایران در سرتاسر جهان قیامت برپا می شود»
وی درمصاحبه با شبکه خبری "سی ان ان" گفت: "احتمال نمی دهم که اسرائیل به ایران حمله کند. این احتمال بسیار ضعیف است. در غیر این صورت در سرتاسر جهان قیامت بر پا می‌شود".
اردوغان درباره بحران سوریه نیز گفت: "نزدیکی تاریخ برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا می‌تواند باعث عدم مسئولیت پذیری این کشور در قبال مساله سوریه شده باشد."
او درباره این سوال خبرنگار که "آیا از کمکهای غیر نظامی آمریکا به اپوزیسیون سوریه راضی هستند یا خیر؟" اظهار داشت: "چند موضوع هست که انتظار می‌رود آمریکا به انجام آنها بپردازد. ولی این کشور هنوز این انتظارات را بر آورد نکرده است. شاید آمریکا به این دلیل در جنگ داخلی سوریه دخالت نمی کند که خودش درگیر انتخابات است".
او خاطرنشان کرد: "البته ترکیه از آمریکا بخاطر اینکه مخالفتش با رژیم سوریه را اعلام کرده، خشنود است."
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/152258/حمله-اسرائیل-به-ایران-یعنی-برپایی-قیامت-در-سرتاسر-جهان

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هشدار روسیه به اسرائیل در مورد حمله به ایران
روسیه در مورد حمله به ایران ، به اسرائیل هشدار داد و تاکید کرد هیچ نشانه ای مبنی بر تلاش ایران برای ساخت سلاح اتمی وجود ندارد.
به گزارش مشرق به نقل از انتخاب ؛ سرگی ریباکوف معاون وزیر امور خارجه روسیه گفت: "به آن هایی که به راه حل های نظامی عادت کرده اند هشدار می دهیم که چنین اقدامی برای ثبات منطقه مصیبت بار خواهد بود و به امنیت و اقتصادی ضربه های سختی خواهد زد. همچنین تاثیرات آن از مرزهای منطقه فراتر خواهد رفت."
ریباکوف که به نوشته اینترفکس، دیپلماسی روسیه درباره برنامه اتمی ایران را هدایت می کند، اظهار داشته است: "همانگونه که پیشتر هم گفته بودیم نشانه ای از وجود بعد نظامی در برنامه اتمی ایران مشاهده نمی کنیم."
او افزود: "ایران تحت کنترل بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دارد."
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/152313/هشدار-روسیه-به-اسرائیل-در-مورد-حمله-به-ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چامسکی: اگر ایران جای آمریکا بود
اگر و تنها اگر ایران یا هرکشور دیگری برای چنددقیقه جای واشنگتن با تل آویو بود، داستان چه تفاوتی با روایت های جاری امروز داشت؟
به گزارش مشرق به نقل از خبرآنلاین، نوام چامسکی گفت: جدا شدن از پوسته هرگز آسان نیست. تماشای دنیا از لنزی متفاوت با لنزی که هر روز مقابل چشمان شما می گیرند، سخت است اما به امتحان کردنش می ارزد. شاید بهتر باشد برای روشن شدن بحث به چند نمونه اشاره کنم:
صدای طبل حمله به ایران این روزها بلندتر شده است. فرض کنید شرایط کاملابرعکس چیزی بود که امروز می بینیم:
ایران با در دست داشتن حمایت بین المللی دست به جنگ علیه اسرائیل می زند. رهبران آن ادعا می کنند که مذاکرات ره به جایی نمی برد. رژیم اسرائیل از امضای معاهده منع تکثیر تسلیحات هسته ای سرباز می زند و اجازه بازرسی از تاسیسات هسته ای خود را به آژانس نمی دهد.
اسرائیل همچنان در برابر درخواست جامعه جهانی برای منطقه ای عاری از سلاح هسته ای مقاومت می کند. تمام این شرایط دست به دست هم می دند تا ایران از حمایت دوستان بین المللی خود برخوردار باشد.
بر همین اساس رهبران ایران اعلام می کنند که قصد بمباران اسرائیل را دارند و برخی تحلیل گران امنیتی در تهران پیش بینی می کنند که شاید این حمله قبل از انتخابات ریاست جمهوری امریکا رخ دهد. ایران می تواند از تجهیزات نیروی هوایی خود و البته زیردریایی هایی که اخیرا آلمان برای این کشور فرستاده و به موشک های هسته ای مجهز است استفاده کند. هرچقدر هم که این ماجراجویی زمان ببرد باز هم ایران بر روی کمک های غرب حساب باز می کند حتی اگر آنها این نبرد را آغاز نکنند. وزیر دفاع امریکا لئون پانه تا پیش از این در اظهاراتی اعلام کرده بود که شاید امریکا از اینچنین حمله ای دفاع نکند اما ایران کشوری مستقل است که می تواند در چهارچوب تامین منافع خود حرکت کند.
بله تصور تمام خطوط بالا اندکی سخت است . هرچند ما جای ایران و اسرائیل را در پاراگراف بالا عوض کردیم اما دقیقا همین اتفاق ها در دنیای واقعی در حال شکل گرفتن است و البته که به ایران در واقعیت اجحاف می شود.
رژیم صهیونیستی نیز درست مانند حامی اش هرجا لازم باشد به خشونت متوسل می شود. همچنان در سرزمین های اشغالی جولان می دهد ،تعبیر و تفسیرهای خود را از قوانین بین المللی داشته و البته در برابر مصوبات شورای امنیت هم سر خم نمی کند. بارها حملات ظالمانه علیه لبنان را هدایت کرده و مردم غزه را در حصر نگاه داشته است.
به جمیع این مسائل کشتارهایی را اضافه کنید که بدون هیچ گونه پاسخگویی مرتکب شده است.
30 سال پیش بود که اسرائیل راکتور هسته ای عراق را نابود کرد- حرکتی که اخیرا مورد ستایش قرار گرفته است – در همان زمان هم امریکایی ها مدارک مستدل قوی داشتند که اثبات می کرد اینچنین حمله ای نه تنها به برنامه هسته ای رژیم صدام حسین پایان نمی دهد بلکه آن را تشدید نیز خواهد کرد. بمباران ایران نیز می تواند چنین دستاوردی داشته باشد.
بله ایران نیز در طول تاریخ تجاوزهایی را به نام خود ثبت کرده اما آخرین آنها در زمان شاه پهلوی و آنهم با حمایت ایالات متحده بوده است. زمانی که به جزایری در خلیج فارس لشگرکشی کرد. تاریخ برنامه هسته ای ایران به زمان سلطنت پهلوی باز می گردد آنهم برخوردار از حمایت کامل دولت وقت امریکا. بسیاری از متحدان امریکا در منطقه شیوه حکومتی خصمانه ای را دنبال می کنند.
مهم ترین متحد امریکا یعنی عربستان سعودی ، از تندروترین حکومت اسلامی برخوردار است. دولتی که عقاید تند و تیز وهابیون را در کل منطقه ترویج می دهد. دیکتاتورهای عرب منطقه خلیج فارس که متحدان امریکا هم هستند هرگونه اعتراضی را که ممکن بود ثمره دیگری برای تحولات جهان عرب یا همان بهارعربی در یک سال و نیم گذشته باشد، سرکوب کردند.
اعضا جنبش عدم تعهد که کشورهای آنها در مجموع بیشترین میزان جمعیت در جهان را به خود اختصاص داده اند، در تهران دور هم جمع شدند. تمامی آنها در بیانیه پایانی بر حق ایران برای غنی سازی اورانیوم تاکید کرد. کشورهایی هم مانند هند آمده بودند تا به نوعی در دورزدن تحریم ها به ایران کمک کنند.
نمایندگان عدم تعهد در تهران به خوبی بر خطرناک بودن بحثی که در غرب رواج پیدا کرده آگاهی دارند. ژنرال لی باتلر که سابق بر این فرماندهی نیروهای استراتژیک ایالات متحده را عهده دار بود، در این باره می گوید: بسیار خطرناک است که در مجموعه ای به نام خاورمیانه یک دولت به تسلیحات هسته ای مجهز باشد چرا که این مساله سایرین را به تکاپو برای مسلح شدن وادار می کند.
منظور باتلر از این جملات ایران نبود بلکه وی اسرائیل را نشانه رفته بود. اسرائیلی که در کشورهای عربی و اروپا اصلی ترین تهدید برای صلح در جهان عرب به حساب می آید. البته امریکا هم رتبه دوم را به خود اختصاص داده و ایران با وجود تمام تبلیغات چندان باعث رعب آفرینی در مناطق فوق الذکر نشده است. در بسیاری از نظرسنجی های انجام گرفته در جهان عرب، عامه مردم اعتقاد دارند که تسلیحات هسته ای در اختیار ایران به نوعی توازن قوا در خاورمیانه را برقرار می کند.
اگر ایران به واقع به دنبال تسلیحات هسته ای باشد تنها و تنها به دلیل تحریک های اسرائیل و امریکا است که پشت سرهم با سخنان خود تهران را به این کار متهم و البته تشویق می کنند. اما پرسش این جا است که چرا همگان دوست دارند ایران را اصلی ترین تهدید برای صلح در جهان البته از لنز رسانه های غربی ببینند؟ نخستین و دم دست ترین دلیل این است که امریکایی ها و اسرائیلی ها اعتقاد دارند که با این حرکت تهران را از دستیابی به این تسلیحات بازمی دارند. علاوه بر ایران ایرانی ها باید به دلیل مقاومت موفق خود تنبیه شوند. همان مقاومتی که کوبایی ها نیز نیم قرن پیش به آن مبادرت ورزیده و تا به امروز بهای آن را پرداخت می کنند.
دیگر حوادثی که صفحات نخست رسانه ها را به خود اختصاص می دهند نیز از زاویه های دیگر قابل بررسی و البته سودمند هستند. فرض کنید که افشاگر ویکی لیکس جولیان آسانژ به اطلاعات محرمانه دولتی که مسکو به دنبال مخفی کردن آنها است، دسترسی پیدا می کند و شرایط در بقیه موارد کاملا مشابه است. سوئد برای رفع نگرانی های خود تلاش می کند و با پیشنهاد بازجویی از آسانژ در لندن هم موافق است.
اعلام می شود که اگر آسانز به سوئد بازگردد به روسیه ای که احتمال محاکمه کردن عادلانه وی در آن ناچیز است، استرداد نخواهد شد. همگان از این موضع گیری سوئد راضی هستند و آن را تحسین می کنند. آسانژ هم به دلیل ارائه اطلاعات درست تشویق می شود!
اما مهم ترین داستان امروز ما انتخابات ریاست جمهوری در امریکا است. بهترین تعبیر را از قاضی لوئیس براندیس از دیوان عدالت اداری امریکا شنیدم: شاید در این کشور دموکراسی داشته باشیم و شاید هم ثروت در دست عده محدودی باشد اما باید بپذیریم که نمی توانیم هر دو را در زک زمان در دو دست بگیریم.
با در نظر گرفتن این جمله ، پوشش انتخابات را باید در تاثیر ثروت بر سیاست متمرکز کرد. مساله ای که اخیرا تحت عنوان نابرابری اقتصادی و قدرت سیاسی در امریکا مورد بررسی قرار گرفته است. اکثریت مردم قادر به شکل دادن به سیاست دولتی نیستند چرا که اولویت ها و ترجیحات آنها بسیار متفاوت است. جای تعجبی ندارد وقتی که می شنویم بر اساس آخرین رده بندی های موسسه توسعه و همکاری اقتصادی در حوزه عدالت اجتماعی ، امریکا با این میزان تبلیغات در میان 31 کشور جایگاه 27 را به خود اختصاص داده است.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/151890/چامسکی-اگر-ایران-جای-آمریکا-بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اوباما روسیه را قربانی می کند
درپی عدم حضور باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در اجلاس اپک، بسیاری از مقامات کشورها بویژه کشورهای حاشیه اقیانوس آرام چنین رویدادی را خلا در بهبود روابط این دو قدرت جهانی یعنی روسیه و آمریکا توصیف می کنند.
به گزارش مشرق به نقل از واحد مرکزی خبر، برای نخستین مرتبه اوباما درسال 2009 از « بهبود روابط» دو کشور سخن گفت و سپس دمیتری مدودوف رئیس جمهور وقت روسیه در اجلاس جی-20 لندن بر این پیشنهاد تاکید کرد.این در حالی است که روند بهبود روابط واشنگتن با مسکو از آن به بعد سرعت خوبی نداشته است.از سوی دیگر، انتخابات ریاست جمهوری امسال در روسیه و آمریکا نیز بر تحولات سیاسی بین دو کشور تاثیر گذار بوده است.
ولادیمیر پوتین که برای سومین بار با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری روسیه توانست برای شش سال آینده بر کرسی قدرت تکیه زند،با بهانه اینکه باید به موضوعات داخلی کشورش رسیدگی کند تنها حاضر شد نخست وزیر خود را به اجلاس جی-هشت بفرستد.
اکنون باتوجه به فضای رقابت سیاسی تنگاتنگ اوباما با میت رامنی، رقیب جمهوریخواه خود، رئیس جمهور آمریکا تصمیم دارد از حضور در اجلاس غیر رسمی رهبران اقتصادی اپک که قرار است در 8 و 9 سپتامبر در ولادی ووستوک روسیه برگزار شود خودداری کند.
براساس تحلیل کارشناسان و باور افکار عمومی، بیم آن می رود که چه بسا حتی تغییرات و تحولات پس از یازدهم نوامبر سال کنونی در کاخ سفید هم نتواند به بهبود روابط دو قدرت جهانی کمک کند.این در حالی است که دست اندرکاران اجلاس اپک پیش بینی می کنند در این اجلاس شاهد غیبت رئیس جمهور و حتی معاون رئیس جمهور امریکا خواهند بود.
ال گور، آخرین مقام بلند پایه آمریکایی بود که بعنوان نماینده بیل کلینتون رئیس جمهور وقت این کشور در اجلاس 1998 اپک شرکت کرد.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/152076/اوباما-روسیه-را-قربانی-می-کند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
روايت مقام‌صهيونيستی از انزواي اسرائيل
به گزارش مشرق ، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت :

امتناع دوباره اعضاي شوراي همكاري از پذيرش قيموميت رژيم سعودي
وزيران خارجه اعضاي شوراي همكاري خليج فارس بررسي طرح عربستان براي وحدت 6 عضو اين شورا را براي بار دوم به تعويق انداختند.
به گزارش ميدل ايست آن لاين كه اين رويداد را نشانه اختلافات عميق در شوراي همكاري ارزيابي كرده، پادشاه عربستان سال گذشته به كشورهاي عضو پيشنهاد داد تا براي جلوگيري از سرايت بهار عربي به اين كشورها تشكيل يك اتحاديه بدهند. تصويب اين پيشنهاد يك بار از ماه ژانويه گذشته تا ماه آگوست به تاخير افتاده بود و در جلسه اخير شورا نيز اعضا تصميم گرفتند تا بررسي و تصويب طرح را به عقب بيندازند.
شوراي همكاري خليج فارس در بيانيه پاياني خود تاكيد كرد شورا نياز به وقت بيشتر براي انجام بررسي هاي بيشتر در اين زمينه دارد تا نگراني ها ونظرات تمامي اعضاي شورا مورد بررسي قرار بگيرد.
ميدل ايست آن لاين مي افزايد: به اعتقاد كارشناسان اين ماجرا نشان مي دهد كه تا چه اندازه در درون شورا اختلاف بالا است. به خصوص كه كشورهاي عضو شورا از اين مي ترسند كه به بهانه وجود تهديدهاي خارجي با پذيرش پيشنهاد وحدت مورد تهديد عربستان واقع شوند. منابع نزديك به شوراي همكاري خليج فارس مي گويند كه اعضاي شورا به هيچ وجه وحدت ميان اعضا را تاييد نمي كنند و در عين حال افكارعمومي در اين كشورها مخالف ادغام اعضاي شوراي همكاري هستند.


روايت مدير مؤسسه استراتفور از زوال ابتكار عمل در حاكميت تل آويو
بحران راهبردي كه اسرائيلي ها با آن روبرو هستند اين است كه اهرم هاي قدرت آنان شامل روابط پنهان و آشكار و قدرت نظامي ديگر نمي تواند مانند گذشته محيط پيرامون آنان را شكل بدهد.
جرج فريدمن مدير انديشكده اطلاعاتي استراتفور با تأكيد بر تحليل فوق نوشت: اسرائيل با بحران هاي بزرگي از جمله تهديد بودن همه همسايگان، عدم كارايي نظامي، قدرت ايران، و اختلافات سياسي و نظامي مذهبي در ساختار تل آويو مواجه شده است.
وي در پايگاه اينترنتي استراتفور نوشت: امنيت اسرائيل در محيط راهبردي آن در سراشيب اضمحلال قرار دارد و ايران قدرتش را به سمت غرب يعني عراق و سوريه گسترش داده است. اسرائيل اكنون قدرت تحميل خواسته هايش را ندارد و اسير مخمصه راهبردي شده است.
به گزارش خبرگزاري قدس، فريدمن معتقد است: توانايي اسرائيل براي نفوذ بر وقايعي كه در سرحداتش روي مي داد، هيچ وقت عالي نبود اما حالا ديگر وقايعي كه در كشورهاي هم مرزش روي مي دهد از كنترلش خارج شده است. سياست اسرائيل از قديم الايام اين بود كه روي تهديد اصلي تمركز كند، با استفاده از توازن قدرت موقعيت را ثبات بخشد و در نهايت به كاربرد قاطعانه نيروي نظامي متوسل شود اما ديگر برايش مقدور نيست تهديد اصلي را شناسايي كند. حالا ديگر از جانب همه همسايگانش تهديدي متوجهش هست و اين بدان معني است كه استفاده از توازن قدرت در اين كشورها براي به وجود آوردن مرزهايي امن، ديگر گزينه مناسبي براي اسرائيل نيست. ديگر روشن نيست كه آيا دسته بندي اي هست كه اسرائيل از آن پشتيباني كند يا توازني كه به آن دست يابد يا نه. در نهايت، مي توان گفت مشكل بيش از آنكه نظامي باشد، سياسي است. اسرائيل ديگر توانايي تحميل راه حل سياسي خود را ندارد.
مدير مؤسسه استراتفور در ادامه اين تحليل خاطرنشان كرد: مقامات اسرائيل ابتكار عمل راهبردي را از دست داده اند و نوع قدرتشان در مقابله با مسائل راهبردي نتيجه بخش نيست. آنها ديگر در نهايت قدرت نيستند، بلكه در محدوده پيچيده اي محصور شده اند كه با راه حل هاي نظامي سازگار نيست. همان گونه كه در جنگ 2006 با حزب الله معلوم شد. جنگ هاي لبنان و غزه، بدبياري براي اسرائيل بود.
وي سپس به موضوع ايران پرداخت و نوشت: مقامات نظامي و اطلاعاتي اسرائيل مي ترسند در جنگ با ايران شكست بخورند. اسرائيل با مشكل داخلي هم روبروست، با بحران اعتماد. بسياري از رهبران نظامي و اطلاعاتي اسرائيل با حمله به ايران مخالفند. بخشي از اين مخالفت ريشه در محاسبات شان دارد. بخشي ديگر مربوط به مجموعه اي از عمليات نظامي نه چندان موفقي است كه اعتماد آنها به گزينه نظامي را خدشه دار كرده است. همزمان اختلافات مذهبي در اسرائيل و در داخل كابينه اوج گرفته است.



صداي واحد 120 كشور به حمايت از ايران درس مهمي براي آمريكاست
يك ديپلمات سابق آمريكايي گفت واشنگتن بايد به واقعه اي كه نمايندگان و سران 120 كشور را در تهران گرد هم آورد، توجه ويژه كند.
ادوارد پيك تصريح كرد: بايد به آنچه در تهران گذشت، بيشتر توجه كنيم به ويژه كه حاضران در اين اجلاس يكصدا حق ايران را در دستيابي به فن آوري هسته اي صلح آميز به رسميت شناختند، و اين مسئله اي بسيار مهم و درسي براي كساني است كه تاكنون از خواب برنخاسته اند.
پيك تاكيد كرد: با توجه به اين كه ايران عضو معاهده ان پي تي است، دستيابي به فن آوري هسته اي براي مقاصد صلح آميز حق مسلم اين كشور است؛ ولي فقط اسرائيل از امضاي اين معاهده سر باز زده است. رفتار ما در قبال ايران و اسرائيل متناقض و فريبكارانه است.
به گزارش العالم، ادوارد پيك رويكرد كشورهاي غربي به زرادخانه هسته اي اسرائيل و فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ايران را نفاق سياسي توصيف كرد و گفت: اكثر آمريكايي ها نمي دانند كه اسرائيل بمب اتمي دارد.


يونگه ولت: ايران دو مسير را پيش روي غرب نهاده است
ايران در كنار اعتمادسازي هشدار روشني مي دهد مبني بر اينكه در صورت خطاي غرب، قادر به گسترش رويارويي در زمينه فعاليت هاي هسته اي است.
نشريه آلماني يونگه ولت با اشاره به گزارش اخير آژانس بين المللي انرژي اتمي در زمينه موفقيت هاي فني ايران نوشت: ايران كمتر از ميزاني اورانيوم غني مي كند كه از نظر فني امكانش را دارد. اين واقعيت كه آن را رسانه هاي تابع جريان روز غرب ناديده مي گيرند در تازه ترين گزارش آژانس بين المللي انرژي اتمي تاييد مي شود.
اين نشريه افزود: خبرگزاري ها و رسانه هاي تابع جريان غالب در خبررساني خود درباره گزارش تازه ايران اين نكته را در كانون توجه قرار داده اند كه ايران در سه ماه گذشته «ظرفيت هاي» خود را در تاسيسات زيرزميني و به شدت مورد حفاظت فردو دو برابر كرده است. گرچه به اين نكته در گزارش تاكيد خاصي نمي شود اما مي توان با مقايسه گزارش قبلي كه در آخرهاي مه گذشته منتشر شده به آن دست يافت. با اين وجود مطلب غافلگيركننده اي در آن وجود ندارد زيرا ايراني ها بيش از دو سال پيش به آژانس بين المللي انرژي اتمي اطلاع داده بودند كه مي خواهند در فردو در مجموع 16 به اصطلاح كاسكاد، مجموعه اي از سانتريفيوژهاي گازي به كار بگيرند. اين يعني حدود 3 هزار سانتريفيوژ. در حال حاضر آنگونه كه از گزارش موجود در اينترنت برمي آيد، 12كاسكاد- به جاي هفت و نيم در سه ماه قبل- نصب شده است. اما آژانس در عين حال اطلاع مي دهد تنها يك سوم آنها، چهار كاسكاد، راه اندازي شده اند.
يونگه ولت در ادامه گزارش خود خاطرنشان كرد: تصوير هميشگي نشانگر اين است كه ايران پايين تر از امكاناتش كار مي كند تا رويارويي با غرب را بيشتر دامن نزند. در عين حال گسترش ظرفيت ايران هشدار مشخصي نيز به غرب است كه از تحريك و تهديد دست بردارد.


روايت مقامات صهيونيست از دلايل انزواي اسرائيل
يك مقام صهيونيست راز فاصله گرفتن آمريكا از بلوف هاي نظامي اسرائيل عليه ايران را فاش كرد.
ژنرال دمپسي رئيس ستاد مشترك ارتش آمريكا اخيرا تصريح كرده بود آمريكا حاضر نيست همدست اسرائيل در حمله به ايران تلقي شود. روز گذشته نيز روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارونوت از پيغام محرمانه آمريكا به ايران خبر داد مبني بر اينكه «واشنگتن از حمله تل آويو به تاسيسات هسته اي ايران حمايت نمي كند» و «شما هم پايگاه هاي ما در خليج فارس را تهديد نكنيد». اين گزارش يديعوت آحارونوت از سوي جي كارني سخنگوي كاخ سفيد تكذيب شد. اما رابرت باير افسر سابق سيا به بي بي سي گفت بعيد نيست آمريكا چنين كرده باشد.
در همين حال به گفته يك مقام اسرائيلي، آمريكا با تجاربي كه از عراق اندوخته است خود را با ايران درگير نمي كند.
گيورا آيلند مشاور قبلي امنيت ملي رژيم صهيونيستي اعلام كرد «احتمال مشاركت آمريكا با اسرائيل در حمله عليه تاسيسات هسته اي ايران بسيار ضعيف است.» وي افزود: آمريكا تا بحال به دليل فعاليت هسته اي به كشوري حمله نكرده و معمولا زماني اقدام نظامي مي كند كه منافعي برايش داشته باشد. آمريكا تاكنون نتوانسته از بحران عراق و افغانستان خلاص شود پس به هيچ وجه مايل نيست خود را با مشكل بزرگي همچون ايران درگير كند و دردسري تازه براي خود بيافريند.
همزمان رسانه هاي صهيونيستي نظير معاريو و راديو اسرائيل از وخامت روابط با آمريكا و كشورهاي غربي خبر مي دهند. نتانياهو در آخرين جلسه كابينه خود با تلخي تمام گفته است: گزارش آژانس بين المللي انرژي اتمي گفته هاي پيشين مرا تاييد مي كند كه تحريم ها اثري بر اقتصاد ايران ندارند و مانع از پيشرفت در برنامه اتمي نمي شوند و موجب گرديده كه مقامات ايران از گفت وگو با ابرقدرت ها سوءاستفاده كنند و فرصت لازم را براي پيشرفت در برنامه اتمي خود به دست مي آورند.بايد حقيقت را گفت و آن اينكه جامعه بين المللي يك خط قرمز روشن براي ايران تعيين نمي كند و حكومت تهران نيز فكر مي كند كه جامعه بين المللي قاطعيت ندارد.
وي با انتقاد از حضور نمايندگان 120 كشور جهان در نشست جنبش عدم تعهد در تهران گفت: آنها موضوع نابودي اسرائيل را از زبان سران ايران شنيدند و از جاي خود تكان نخوردند و هيچ كس بلند نشد و سالن را ترك نكرد.
در همين حال روزنامه معاريو در گزارشي كه به سخنان نتانياهو مي پرداخت، نوشت: بحران اعتماد ميان آمريكا واسرائيل بر سر ايران شكل گرفته است.
از سوي ديگر داني ابالون معاون وزير خارجه اسرائيل در صفحه فيس بوك خود نوشت: رژيم اسلامي خيلي وقت است كه از تمام خط قرمزها عبور كرده و ما هر اقدامي را كه بر مشروعيت اين رژيم مي افزايد، محكوم مي كنيم. ديدار دبيركل سازمان ملل از تهران يك اشتباه سياسي بود. او بايد اين اجلاس را تحريم مي كرد. ما مستقيما به دبيركل سازمان ملل متحد رجوع كرديم و از وي مصرانه خواستيم كه در اين اجلاس شركت نكند. شايسته نبود كه وي در اجلاسي شركت كند كه نمايانگر رفتار و اعمالي قبيح است.


اعلام وضعيت فوق العاده در پي جراحي شاه 88 ساله
به دنبال اعلام وخامت حال پادشاه سعودي و زير تيغ جراحي رفتن وي، آل سعود ضمن اعلام آماده باش در عربستان، تدابير امنيتي ويژه اي را در اين كشور اتخاذ كرد.
به گزارش العالم به نقل از المنار فلسطين، به دنبال اعلام خبر جراحي ملك عبدالله در يكي از بيمارستان هاي نيويورك، تدابير امنيتي ويژه اي در اين كشور اتخاذ شده است. برخي منابع سعودي و آمريكايي مي گويند كه وضع جسماني ملك عبدالله بسيار وخيم است و اين موضوع خاندان سعودي را واداشته تا تدابير امنيتي خاصي را در كشور اتخاذ و نيروهاي نظامي و امنيتي را به حالت آماده باش درآورند.
شاه 88 ساله عربستان در حالي تحت عمل جراحي قرار گرفته است كه در يك سال گذشته دو وليعهد خود، سلطان بن عبدالعزيز و نايف بن عبدالعزيز را كه هر دو برادران ناتني اش بودند، به فاصله هشت ماه از دست داد.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/151855/روايت-مقام‌صهيونيستی-از-انزواي-اسرائيل

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چرا نتانیاهو درباره ایران عقب نشست؟
مقام های دولت امریکا در هفته های گذشته به صراحت تاکید کرده اند که با هیچ نوعی از درگیری نظامی با ایران همراهی نخواهند کرد. صریح ترین اظهار نظر در این باره متعلق به مارتین دمپسی رییس ستاد ارتش امریکا بود که گفت کشورش هرگز «هم دست» چنین حمله ای نخواهد شد.سیاستمداران اسراییلی به شدت به نتانیاهو هشدار داده اند که در حال فراتر رفتن از مرزهای مجاز است و با دخالت بیش از حد در امور داخلی امریکا ممکن است به روابط راهبردی اسراییل و امریکا چنان صدمه ای بزند که قابل جبران نباشد.
به گزارش مشرق به نقل از فردا، بعد از چند ماه لفاظی و هیاهوی سران تل آویو درباره حمله به ایران رسانه های صهیونیستی و امریکایی از تعدیل یکباره لحن بنیامین نتانیاهو و ایهود باراک درباره برنامه هسته ای ایران خبر می دهند.
نتانیاهو و باراک که تا پیش از این هیچ فرصتی را برای تاکید بر اینکه خود را برای درگیری نظامی با ایران آماده می کنند از دست نمی دادند، اما در روزهای گذشته آشکارا لحنی متفاوت در پیش گرفته اند.
بنیامین نتانیاهو که جلسه روسای سازمان های اطلاعاتی با کابینه امنیتی اش را روز چهارشنبه به دلیل آنچه اعتراض به درز اطلاعات محرمانه خوانده لغو کرد، روز گذشته برای اولین بار در ماه های اخیر طی اظهاراتی تاکید کرد عقیده دارد به شرطی که تحریم ها علیه ایران تشدید شود، همچنان می توان به دیپلماسی در مورد ایران زمان داد.
کانال ده تلویزیون اسرائیل نیز روز پنجشنبه 16 شهریور 1391 به نقل از منابع ناشناس بسیار نزدیک به نتانیاهو گزارش کرد که احتمال حمله نظامی اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران در حال کمتر شدن است.
دراین گزارش آمده است: «نخست وزیر اسرائیل قرار است در پایان ماه جاری در نیویورک با رئیس جمهوری آمریکا ملاقات کند و اگر در این دیدار اوباما بر خطوط قرمز تاکید کند و شخصا پای بندی خود را ابراز دارد اسرائیل به ایران حمله نخواهد کرد».
در همین حال ایهود باراک هم در اظهاراتی تنها به «حق تصمیم گیری مستقل اسراییل درباره ایران» اشاره کرد بی آنکه از حمله نظامی علیه ایران سخنی بر زبان بیاورد.
بنابر گزارش خبرگزاری آلمان از تل آویو در روز جمعه 17 شهریور، ایهود باراک وزیر جنگ رژیم صهیونیستی که پنجشنبه شب در حزب استقلال تل آویو سخنرانی می کرد، اظهار داشت: «اسرائیل و آمریکا ساعت‌هایی در اختیار دارند که هر یک در مورد برنامه هسته ای ایران با سرعت های متفاوتی جلو می رود. هر چند اسرائیل و آمریکا اختلافاتی دارند اما اسرائیل بر حق خود برای اقدام مستقل تاکید و آمریکا این موضوع را درک می کند. هیچ شکی در مورد آمادگی اسراییل برای رویارویی با این چالش در همه سطوح وجود ندارد و تنها اسرائیل در خصوص آینده و امنیت خود تصمیم گیری خواهد کرد».
پایگاه مطالعاتی «ایران هسته ای» درباره علت این تغییر موضع ناگهانی، تحلیل راهبردی جالبی را ارائه داده است و در چند محور آن را تشریح کرده است.
نخست، عده ای از تحلیلگران عقیده دارند این تغییر لحن در واقع محصول جلسه اطلاعاتی روز چهارشنبه است که در آن اعضای جامعه نظامی و اطلاعاتی اسراییل مجددا و به صراحت بر مخالفت خود با هرگونه رویارویی نظامی با ایران و تبعات غیر قابل پیش بینی و بسیار خطرناک آن تاکید کرده اند.
علت دوم مربوط به امریکاست. مقام های دولت امریکا در هفته های گذشته به صراحت تاکید کرده اند که با هیچ نوعی از درگیری نظامی با ایران همراهی نخواهند کرد. صریح ترین اظهار نظر در این باره متعلق به مارتین دمپسی رییس ستاد ارتش امریکا بود که گفت کشورش هرگز «هم دست» چنین حمله ای نخواهد شد. از سوی دیگر، سیاستمداران اسراییلی به شدت به نتانیاهو هشدار داده اند که در حال فراتر رفتن از مرزهای مجاز است و با دخالت بیش از حد در امور داخلی امریکا ممکن است به روابط راهبردی اسراییل و امریکا چنان صدمه ای بزند که این صدمه هرگز –بویژه اگر اوباما مجددا در انتخابات رای بیاورد- قابل جبران نباشد.
سومین علت مربوط به نزدیک شدن زمان دیدار نتیانیاهو و اوباما در حاشیه نشست سران کشورهای جهان در نیویورک است که هر ساله در ماه سپتامبر برگزار می شود. ظاهرا قرار است نتانیاهو و اوباما در حاشیه این اجلاس دیدار کنند و عقیده صهیونیست ها این است که بهتر است فتیله لفاظی علیه ایران را پایین بکشند تا شاید در این دیدار اوباما برخی از خطوط قرمز پیشنهادی اسراییل درباره ایران را بپذیرد و به آن متعهد شود.
به عقیده کارشناسان در تهران، مهم ترین خط قرمزی که نتایناهو در پی تحمیل آن به اوباماست این است که رسما اعلام کند هرگز هیچ سطحی از غنی سازی در ایران را نخواهد پذیرفت.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/152370/چرا-نتانیاهو-درباره-ایران-عقب-نشست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دیپلماسی آمریکا در برابر ماجراجویی تل آویو
مشرق--- بعد از مواضع افراطی و ماجراجویانه ای که نتانیاهو تلاش کرد از تل آویو به دنیا نشان دهد و بی اعتنایی افکار عمومی داخل و خارج از رژیم صهیونیستی به این مواضع، به نظر می رسد احساس بی اعتباری به دولت نتانیاهو دست داده است. این مسئله را حتی می توان در اظهارات مقامات رسمی آن ها مشاهده کرد.
آن ها اعلام می کنند که به نظر می رسد هیچ کسی برای نقطه نظرات تل آویو ارزشی قائل نیست و این صرفا به موضع امریکا بر نمی گردد. با این وجود در ایران یکی از بزرگترین اجلاس های بین المللی برگزار شد. از سوی دیگر خانم هیلاری کلینتون در جاکارتا می گوید که ایران حق استفاده و بهره گیری از انرژی صلح آمیز هسته ای را دارد و بر ضرورت عدم دستیابی ایران به سلاح های هسته ای تاکید می کند. یعنی علی رغم همه این تلاش ها تغییری در موضع امریکا ایجاد نشده است.
بنا به اخبار برخی از رسانه های غربی حتی یکی از نزدیک ترین مشاوران بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، می گوید مشاجره های شدید داخلی در صحنه سیاسی این رژیم بر سر حمله به ایران می تواند به قتل و ترور سیاستمداران ارشد اسرائیل به دست نیروهای مخالف داخلی منجر شود. تساخی هانگبی، عضو ارشد حزب حاکم لیکود، در مصاحبه ای با روزنامه معاریو بصراحت به این موضوع اشاره کرده است. وی در گفتگو با معاریو گفته است که «در فضای ایجاد شده در جامعه و سیاست اسرائیل (بر سر ایران) ممکن است افرادی به کارهایی غیرمنطقی مانند قتل رهبران کشیده شوند تا مانند ایگال عامیر (با قتل نخست وزیر) بخواهند، از نظر خود، اسرائیل را نجات بدهند»
از سوی دیگر چندی پیش در امریکا آقای بایدن هم در یک موضع گیری در یورک پنسیلوانیا در حضور کارگران سفیدپوست به آقای رامنی حمله کرد و اعلام کرد که او به دنبال جنگ افروزی در حوزه سوریه و ایران است و قصد دارد که امریکا را مجددا به عقب برگرداند.
در حالی که امریکا در حال خروج از بحران است. روی این صحبت و نفی سیاست جنگ افروزی، علاوه بر اعلام موضع بایدن در مورد رامنی با مقامات تل آویو است. این بیانگر این است که امروزه نگاه و مواضع امریکا و رژیم تل آویو در خصوص خطوط قرمز کاملا متفاوت است و درک آن ها از موضوع قابلیت و بحث آستانه در دو سوی کاملا متفاوت قرار گرفته است. به نحوی که قابلیت هسته ای ایران به هیچ عنوان به معنای ورود ایران به آستانه سلاح های هسته ای نیست.
نگاهی امروز غرب بسیار موشکافانه و دقیق و حرفه ای دنبال می کند بیانگر این است که ایران اراده ای برای دستیابی به سلاح هسته ای ندارد و هم چنان که در گزارش های آژانس هم در گذشته دیده می شد، بحث تلاش ایران برای انحراف مشاهده نشده است. در کلیه گزارش های آژانس این مسئله مشترک بوده است.
به هر حال آن چه امروز شاهد آن هستیم این است که امریکا در حال پرهیز کردن از سیاست هایی با فهرست اسرائیلی در برابر ایران است. از سوی دیگر مشاهده می کنیم که در خصوص تخمین راهبردی از اراده ایران، اختلافات جدی وجود دارد. نگاهی که کشورهای غربی خصوصا امریکا نسبت به عقلانیت راهبردی در ایران دنبال می کنند، با نگاهی که دولت نتانیاهو برای بقای خود و حفظ سیاست های خود پیگیری می کند متفاوت است.
جامعه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بحث تغییرات ژئوپلیتیک را با اولویت بسیار بالای تهدید برای رژیم اسرائیل مطرح کرده و معتقد است تحولات در سیاست خارجی مرسی و رفتار او به سمت تشکیل نوعی موازنه جدید در محیط منطقه ای و بین الملل و از طرف دیگر خروج تدریجی سوریه از یک نبرد امنیتی و هم زمان می تواند حس انتقام در منطقه را در بین پیرامون اول رژیم صهیونیستی به شدت بالا برد، اولویت های بالای خطر علیه این رژیم را تشکیل می دهند. آن ها فکر می کنند در صورت ایجاد یک نبرد امنیتی، به هر حال رژیم صهیونیستی به صورت پنهان یکی از دارندگان سلاح هسته ای محسوب می شود و می تواند در برابر هر وضعیتی برای خود پاسخی تعریف کند. اما وقتی بر روی زمین موقعیت تغییر می کند، شرایط کاملا متفاوت است.
اتفاقی که امروز در رژیم صهیونیستی رخ داده این است که بین جامعه سیاسی، جامعه افکار عمومی و جامعه اطلاعاتی و مقامات ارشد حرفه ای سابق، پیرامون بحث هسته ای ایران یک اختلاف نظر واضح وجود دارد. به همین دلیل حتی یک اجماع در خصوص بحث برآورد دقیق از موضوع ایران وجود ندارد. و به همین دلیل جلسه جامعه اطلاعاتی اسرائیل قبل از برگزاری کنسل می شود و اگرچه مقامات تلاویو علت ان را درز اطلاعاتی به رسانه ها عنوان کرده اند و باز به همین دلیل است که رژیم اسرائیل تلاش می کند تا با جوسازی، اولویت های تهدید را تحمیل کند و بتواند بر اساس برخی سناریو ها، شرایط را به نفع خود مطلوب نماید. امروزه آقای اوباما شاهد یک کمپین ضد اوباما تحت پرچمداری دولت نتانیاهو است.
به هر حال این موضوع برای دولت امریکا یک موضوع واضح است. بحث پرهزینه بودن رژیم صهیونیستی برای امریکا، امروزه یک دغدغه است. این دغدغه ای است که امریکایی ها سعی کرده اند تا به حال در مورد آن به طور رسمی صحبت نکنند. همان طور که می دانید طی روزهای اخیر شاهد انتشار برخی مقالات در نشریات مطرح امریکایی بودیم که چرا کسی راجع به سلاح های هسته ای اسرائیل در امریکا سخن نمی گوید؟ این ها هشدارهایی است که خود واشنگتن به طور ضمنی به تل آویو می دهد که رفتار خود را تنظیم کند. در خبرها دیدیم که سفیر امریکا در تل آویو با ادبیات بسیار جدی بر ضرورت نگه داشتن ادبیات دیپلماتیک و اخلاقی به مقامات تل آویو هشدار داد.
جدا از این بحث ها، امروزه در موضوع برآورد اطلاعاتی، نکته ای که علاوه بر اولویت های تهدید مطرح می شود، بحث میزان موفقیت در بازدارندگی برنامه هسته ای ایران به سبک حمله است. برآورد امریکایی ها در این خصوص بسیار مشخص است. آن ها معتقدند اسرائیلی ها توانایی لازم را برای انهدام نظامی برخی از سایت های ایرانی در اختیار ندارند.
برای مثال در خصوص فردو، اصلا از نظر تسلیحاتی رژیم صهیونیستی در این سطح و اندازه نیست. به همین دلیل مسئله را درک می کنند و معتقد هستند تهدیدهایی که رژیم صهیونیستی انجام می دهد بر اساس سلاح های متعارف هیچ موفقیتی نخواهد داشت. البته شاید در برآورد امریکایی، ممکن است امریکایی ها دارای سلاح هایی باشند که بتواند با تخریب بالا عمل کند. این بحث دیگری است. به همین دلیل میزان موفقیت حمله امروزه هم در جامعه رژیم صهیونیستی و هم در داخل امریکا با سوال مواجه است. این سوال برای آن ها بی پاسخ است که اگر دست به یک ماجراجویی زدند، هزینه آن چقدر خواهد بود؟ آیا پیامد آن یک جنگ منطقه ای است؟ آیا هدف زخمی کردن ایران است؟ آیا منجر به این خواهد شد که ایران وارد عرصه جدیدی از پاسخ راهبردی شود؟ این ها نکات بسیار جدی و حساسی است که یقینا مقامات حرفه ای سیاسی و اطلاعاتی به آن توجه دارند و می دانند که در این خصوص توان و قدرت پاسخ ایران به چه سمت و تا چه حد است.
از سوی دیگر شاهد تاثیرات بعد از یک واقعه هستیم. یعنی آن ها در یک حالت فرضی می گویند که اگر اتفاقی در این خصوص بیفتد، تنها می تواند برنامه ایران را به تاخیر بیندازد وگر نه هیچ گونه تغییری در برنامه ایران ایجاد نخواهد کرد. به همین دلیل معتقد هستند که رژیم اسرائیل در حال شلیک کردن تیرهای مشقی است و هیچ تاثیر و هدف مشخصی را در این خصوص دنبال نمی کند. از این منظر در بحث های استراتژیک باید توجه داشت که برآورد ها و رویکردها و انتخاب های راهبردی، سه بحث متفاوت هستند.
امروزه در بحث برآوردها صحبت می کنیم که برآورد رژیم صهیونیستی با توجه به جلسات رسمی و غیر اعلام نشده ویا نیمه تمام که طی روزهای اخیر دنبال کرده اند، به کدام سمت می تواند حرکت کند؟ امروزه توان مخالفت جامعه اطلاعاتی امریکا با رژیم صهیونیستی بسیار بالا است و رژیم صهیونیستی تلاش می کند تا بتواند با کارتهای اطلاعاتی و اضافه کردن برخی از اطلاعات دست ساز، محاسبات را در جدول برآورد ها تغییر دهد و به این وسیله بتواند سیاست غرب را در مقابل ایران تغییر دهد.
چنین بنظر می رسد که رژیم تلاویو تلاش میکند با همراه سازی برخی از کشورهای غربی در راستای اهداف خود دولت امریکا را تحت تاثیر مواضع خود قرار دهد و با ائتلاف ساری جدیدی مواضع خود بر علیه ایران را تقویت کند. این موضع می تواند با چراغ سبز لابی یهود در کانادا صورت گرفته باشد وبی دلیل نیست که به ناگهانی بدون هیچ اتفاق جدیدی کانادا سفارت خود در تهران را تعطیل می کند.
جدا از این موضوع شاهد مواضع بسیار دقیق فرانسوی ها بودیم. وزیر خارجه فرانسه، رسما اعلام کرد که حمله به ایران یک اشتباه واضح از سوی رژیم اسرائیل است. وقتی این صدا از پاریس و واشنگتن بلند می شود، بیانگر این است که آتلانتیسم مخالف رفتار رژیم صهیونیستی در خاورمیانه است. این باعث شده که هیچ کس به این مواضع بی هدف و ساختگی توجه جدی نکند. نه تنها در حوزه افکار عمومی منطقه، کشورهای منطقه، محیط بین الملل و داخل جامعه رژیم صهیونیستی بلکه در میان حامیان این رژیم، یک اختلافات بسیار جدی و راهبردی بروز کرده است.
از طرف دیگر در برخی از محاسبات این موضوع وجود دارد که اساسا توان رژیم صهیونیستی برای یک نبرد احتمالی بلند مدت تا چه میزان است؟ آیا رژیم صهیونیستی می تواند در مقابل یک نبرد طولانی احتمالی بعد از حمله احتمالی به ایران مقاومت کند؟ نظر همه کارشناسان سیاسی نظر مشخصی دارند. آن ها می گویند اولین مسئله این است که توان ایران برای پاسخ نزدیک به رژیم صهیونیستی بسیار بالا است. در حالی که اسرائیل هیچ گونه توان پاسخ نزدیک به ایران ندارد. یعنی نمی تواند از محیط یک کشور ثانویه برای درگیری با ایران استفاده کند. در حالی که ایران این توان را دارد و حتی چندی یپش شاهد تهدید دمشق هم بودیم. مقامات سوری اعلام کردند که می توانند با سیستم موشکی رژیم اسرائیل را سال ها به عقب برگردانند. این جدا از بحث هشدارهایی بود که سید حسن نصر الله از لبنان داد.
علاوه بر این واقعیت صحنه به گونه ای است که رژیم تلاویو توان مقاومت در یک جنگ میان مدت را هم ندارد. در جنگ های بیست و دو روزه و سی و سه روزه نشان داد که وقتی این رژیم وارد صحنه عملیات می شود چگونه سریعا دچار فرسایش می شود و نمی تواند یک جنگ بلند مدت را اداره کنند. وقتی امروز سید حسن نصرالله اعلام می کند که در نبرد بعدی مواضع حزب الله الزاما تدافعی نیست و حتی تهاجمی خواهد بود، این یک پیام دیگر و راهبرد دیگر ی را مشخص و ارسال می کند و سطح درگیری را تعیین می کند.
هر گونه پیامد عملیات ماجراجویانه در حمله به ایران منجر به مشوش شدن کل منطقه خواهد شد. رژیم اسرائیل با توجه به تهدیدها و اعلامیه های رسمی، از هم اکنون مقصر این وضعیت است و غرب باید این مسئله را درک کند. غرب بایستی دست از نصیحت رژیم صهیونیستی بردارد و با پاسخ های عملی و مشخص رفتار دولت نتانیاهو را تنظیم نماید. چرا که این مسیر می تواند وارد یک وضعیت کاملا خارج از کنترل شود.
به هر حال بحث توانایی انجام یک جنگ نزدیک و جنگ از راه دور امروزه یک معادله مهم در بحث های اطلاعاتی و نظامی است. این می تواند مختصات وضعیت را مشخص کند. از این منظر به نظر می رسد که با توجه به شناختی که همه کشورهای جهان از جامعه اطلاعاتی اسرائیل دارند، بایستی رهبران سیاسی رژیم صهیونیستی را با پیامدها آشنا کنند. همان طور که می دانید بعضی از رهبران اطلاعاتی این رژیم اعلام کرده اند که اساسا بحث حمله نیست. اسرائیل باید به پیامدهای چنین اقدامی طی ده سال آینده فکر کند.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/152488/دیپلماسی-آمریکا-در-برابر-ماجراجویی-تل-آویو

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تا 24 مهر ایران را تحریم کنید
مقام های اتحادیه اروپا از تصمیم این اتحادیه برای تصویب تحریم هایی جدید علیه ایران تا 15 اکتبر 2012 (دوشنبه، 24 مهر 1391) خبر می دهند.
به گزارش مشرق به نقل از ایران هسته ای، وزیر خارجه اروپایی در حاشیه نشست دو روزه وزرای خارجه اتحادیه اروپا که در پافوس قبرس برگزار می شود، خبر داده اند که تصمیم در این باره گرفته شده و درون اتحادیه درباره لزوم آن اجماع وجود دارد.
بنابر گزارش جاستينا پاولاک و سباستين موفت برای خبرگزاری رویترز از پافوس در 17 شهریور، گیدو ویستروله وزیر خارجه اتحادیه اروپا در حاشیه این اجلاس به خبرنگاران گفته است: «کوتاهي ايران در عمل کردن به درخواست هاي بين المللي درخصوص کاهش فعاليت هاي هسته اي خود بدين معني است که طي چند هفته آينده بايد درباره تحريم هاي جديد عليه اين کشور گفتگو شود. تحريم ها عليه ايران ضروري است و بايد هرچه سريعتر انجام شود. من يک اراده سياسي ازطرف ايران براي انجام دادن مذاکراتي اساسي مشاهده نمي کنم اگر ايراني ها به ميز مذاکره بازنگردند، احتمالا با مرحله جديدي از تحريم ها روبرو خواهند شد. اين مسئله در سال آينده اتفاق نخواهد افتاد. بحث در اين زمينه به چند هفته آينده مربوط مي شود. نتيجه سه دور مذاکرات امسال بين ايران و قدرت هاي جهان نااميد کننده بوده است».
لوران فابیوس وزیر خارجه تازه کار فرانسه هم در اظهاراتی مشابه با بیان این ادعا که «ديپلماسي با بن بست روبرو شده» گفته است: «ما طي چند روز آينده درباره جزئيات مربوط به افزايش تحريم ها عليه ايران گفت وگو خواهيم کرد. اقدامات جديد عليه ايران ممکن است شامل بخش هاي مالي، تجاري و نفت ايران شود».
همچنین ویلیام هیگ وزیر خارجه انگلیس هم خواستار وضع تحریم های جدید علیه ایران شده است. وی گفته است: «من فکر مي کنم مهم است درباره برنامه هسته اي ايران، کار بسيار خوبي که کاترين اشتون انجام داده و مذاکرات 1+5 با ايران صحبت کنيم. لازم است فشار به ايران را افزايش دهيم، تحريم ها را تشديد کنيم و برتحريم هاي قبلي اتحاديه اروپا که تاکنون اجرا شدند، بيافزايم چرا که اين تحريم ها تاثير جدي بر ايران دارند. بسيار اهميت دارد که با موضوع هسته اي ايران مقابله و برخورد شود اما بهتر است که اين کار از راه مسالمت آميز و از طريق تحريم ها و همچنين مذاکرات انجام شود».
اگرچه این 3 وزیر درباره زمان اعمال تحریم های جدید سخنی نگفته اند، اما خبرگزاری آلمان در گزارشی از پافوس خبر داده که زمان پیشنهای آلمان برای تصویب این تحریم ها 15 اکتبر است.
از دید تحلیلگران در تهران، اروپا اساس در موقعیتی نیست که بتواند تحریم جدیدی علیه ایرانوضع کند چرا که سقف تحریم ها در مصوبه اول ژوئیه 2012 اتحادیه که منجر به تحریم خرید نفت و معامله با بانک مرکزی ایران شد اعمال شده است. بنابراین هر نوع تحریم جدید لزوما سمبلیک خواهد بود.
در عوض نگاهی به نظر می رسد تحریم های جدید در صورت اعمال، بیش از هر چیز پاسخی است به فشار های اخیر اسراییل که تحلیلگران عقیده دارند در اصل هدفی جز وادار کردن امریکا و اروپا به تشدید تحریم ها علیه ایران نداشته است.
لزم به ذکر است اتحادیه اروپا در مصوبه روز 2 اوت 2012 شورای اروپا نام 5 مقام ایرانی را از تحریم خارج کرد.
پیش از آن در مصوبه 23 آوریل 2012 الف صدقی رییس و مدیر غیر اجرایی بانک ملی و دو شرکت کشتی رانی والشیپ در الجزایر و موریسون منون در امارات را نیز از تحریم ها معاف کرده بود.
تحلیلگران عقیده دارند هنوز روشن نیست که اتحادیه اروپا به واقع در این باره به جمع بندی رسیده باشد اما در صورت اعمال چنین تحریم هایی حتما دورنمای مذاکرات ایران و 1+5 آسیب جدی خواهد دی
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/152870/تا-24-مهر-ایران-را-تحریم-کنید

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.